درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
۶۱.

بازخوانی مروری سنتِ تحلیل معرفت شناختی نماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد زبان علم زبان هنر تحلیل هستی شناختی نماد تحلیل معرفت شناختی نماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۷۵
دیدگاه های متفاوتی برای تبیین نماد، معنا و ارزش آن، سازوکارِ درونی آن و اهمیت وجودی یا معرفتی آن وجود دارد. از این میان، سنت تحلیل هستی شناختی و سنت تحلیل معرفت شناختی اهمیت ویژه ای دارند. دیدگاه نخست در جستار مستقلی واکاوی شده است، و بنابراین جُستار حاضر صرفاً متوجه جنبه های معرفت شناختی نماد است. در تحلیل معرفت شناختی، بررسی روش ها و مبانی بنیادیِ مطالعه نماد، تنها در صورت پذیرش وجوه معرفتیِ «هم تراز» یا «ناهم تراز» در زبان علم و زبان هنر میسر می شود. ، مقاله پیش رو کوشیده است ضمن پرداختن به سنت تحلیل معرفت شناختی نماد، روشن سازد: الف- نماد به موجب چه استدلال هایی حاملِ بار معنایی و ارزشی است، ب- تفکیک یا اختلاطِ زبان علم و زبان هنر چگونه تبیین ما را درباب نماد دگرگون خواهد کرد. بنابراین، پژوهش حاضر ضمن بازخوانی انتقادی سنت تحلیلِ معرفت شناختی نماد، می کوشد پاسخی روشن به این پرسش به دست دهد که در سنت مذکور نسبت به مفهوم، جایگاه و کارکردِ نماد چه دیدگاه هایی اتخاذ شده است. در این پژوهش روشن می شود که در سنت نخست، هدف اصلی مبتنی بر ایجاد نوعی توازن بین وجه معرفتی در ساحت علم و وجه معرفتی در ساحت ادبیات است؛ درحالی که در سنت دیگر، هدف اصلی مبتنی بر آن است که ضمن پذیرش تمایز زبان علم از زبان هنر یا شعر نشان دهیم ویژگی های بنیادین این دو گونه متفاوت چیست و سازکار درونی آنها بر چه موازینی استوار است.
۶۲.

تحلیل چگونگی تجسم بخشی به هویت زنانه از طریق رمزگان زبانیِ داستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان و جنسیت هویت زنانه رمان فارسی رمزگان زبانی کولی کنار آتش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۸۸
پیچیدگی زبان به طیف گسترده ای از روش ها و رویکردهای علمی در مطالعه آن انجامیده است. یکی از این رویکردها، بررسی ارتباط زبان با متغیرِ جنسیت است. در این مقاله بر مبنای این نوع رویکرد به زبان، با روش توصیفی    تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای، چگونگی تأثیر جنسیت زنانه بر زبان رمانِ کولی کنار آتش بررسی شده است. بر همین اساس مشخص شد که در این داستان، زنانگی با چه الگوهایی در زبان و نشانه های زبانی متن به کار رفته و در نتیجه به کارگیری آن ها، هویت زن به چه صورت هایی بازنمایی شده است. در این رمان که به دنبال نمایش هویت پاره پاره زن در یک جامعه سنتی شکل گرفته، نویسنده در جهت خلق درون مایه اثر، ابتدا زنانگی را در قالب کاربرد خاص رمزگان زبانی در داستان و با الگوهایی چون به کارگیری زبان عاطفی، زبان مونولوگ محور، کاربرد خاص جملات پرسشی، رنگ واژه ها، توصیف، تنانه توصیفی، فقر واژگانی، به کارگیری زبان بدن، سکوت زبانی، زبان نصیحت آمیز، حسی بودن زبان و تردیدنماها نمایش داده و به دنبال آن، از طریق به کارگیریِ این رمزگان زبانی، موفق به خلق دوازده سوژه زبانی شده که هریک دربردارنده نقش های کلیشه ای و طرح واره های جنسیتی متعددی از زن هستند.
۶۳.

نقد و بررسی تأملات آشوری درباره شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشوری شعر پدیدارشناسی تجربه شاعرانه شعر رندانه متفکر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۱
داریوش آشوری از متفکران معاصر ایرانی است که در زمینه ماهیت و مختصات «شعر» تأملات قابل توجهی دارد و پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، می کوشد تا به بررسی و نقد آرای او در این زمینه بپردازد. دستاوردهای این جستار نشان می دهد که آشوری با زمینه فلسفی و زبان شناختی که دارد، رویکردی پدیدارشناسانه به شعر و مفردات آن اتخاذ می کند. در تلقی او ، شعر حادثه ای است که در جهان روی می دهد و هرآنچه در جهان روی می دهد، در زبان بازتاب می یابد. در نظر او، مهم ترین مایه شعر، تجربه شاعرانه از هستی است. او اگرچه «حس»، «عاطفه» و «خیال» را از مایه های ذاتی شعر برمی شمارد و موسیقی زبان را بخشی جدایی ناپذیر از شعر می داند، اما عقیده دارد که  تعریف شعر و زیبایی شناسی خوانندگان در هر دوره ای با دوره های پیشین متفاوت است و شعریّت شعر زمانی تأیید می شود که سراینده و خوانندگان آن به چنین دریافت و درکی رسیده باشند. آشوری بر درهم آمیختگی جدایی ناپذیر صورت و معنا در شعر، تصریح می ورزد و در میان انواع شعر فارسی، غزل عاشقانه عارفانه و شعر رندانه را نزدیکتر از همه گونه های شعری به شعر ناب می یابد، جایی که خصلت ابزاری زبان رنگ می بازد و شاعر عمیق ترین جلوه های عاطفه و احساس خود را به نمایش می گذارد. آشوری با طرح دوباره نزاع میان فلسفه و شعر، شعر و شاعر را بر فراز تقابل های دوگانه می بیند که فلسفه و فیلسوف در تنگنای آن محصورند. او تلاش می کند شاعر را تا مقام متفکر برکشد و برخلاف زییایی شناسی جدید، حقیقت را صرفاً محدود به ساحت علم و دانش نکند و شعر و شاعری را ساحتی برای بازنمایی حقیقت و طرح پرسش از اصلِ وجود و هستی  معرفی نماید. آشوری زمانه حاضر را زمانه زایش و رویش شعر و شاعر اصیل نمی داند.
۶۴.

فقیهان صفوی و ابومسلم نامه خوانی (بررسی تحریم قصه های ابومسلم نامه و ارتباط آن با نقدِ تصوف و صوفی ستیزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Abu Muslim name reading stories religious jurists criticism of Sufism ابومسلم نامه قصه خوانی ف‍ق‍ی‍ه‍ان نقد تصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۰۰
شخصیت ابومسلم خراسانی، به صورت های گوناگونی در متون بازتاب یافته است. در منابع حدیثی، غالباً ابومسلم به عنوان کسی که مخالف امامانِ شیعه بوده و امامان وی را طرد کرده بودند، معرفی شده است. در متون جدلی کلامی، ابومسلم منتقم آل علی و براندازنده سبّ امامان و نابودکننده اُمویان معرفی شده است، اما در داستان های عامیانه و به خصوص روایت هایی که امروزه با نام ابومسلم نامه می شناسیم، ابومسلم نه تنها شخصی شیعی، بلکه از شیعیان خاص است که تعالیم معنوی ائمه را هم دریافت کرده و خود اهل طریقت است و صاحب کرامات. همین تصویر از ابومسلم، از طریق سُنّت قصه خوانی در محافل صوفیانه نیز وارد شد و بعدها جزو ارکان مهم دعوتِ خانقاهِ صفوی قرار گرفت. پس از به قدرت رسیدنِ صفویان، صوفیان صفوی با ترویج قصه های ابومسلم در میانِ مردم، هم اهداف قیام صفویان را زنده نگه می داشتند و هم بر مریدان خود می افزودند. فقیهان دربار صفوی، در تلاش برای کاستن از قدرت صوفیان، نخست متوجه این امر شدند و به تحریم قصه خوانی و تخریب شخصیت ابومسلم خراسانی پرداختند. در این مقاله نشان داده شده که تحریم قصه و قصه خوانی و مخدوش کردنِ چهره ابومسلم، یکی از گام های اساسی فقیهان برای مقابله با گسترش تصوف در دوره صفوی بوده است.
۶۵.

ویژگی های اسلوب تزریق در شعر فوقی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوع شناسی سبک هندی شعر تزریق ملافوقی یزدی اطوزنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۹۹
طرز «تزریق» یکی از زیر سبک های شعری در دوره رواج سبک هندی است. از آن جا که حتی در آن دوره نیز این شیوه چندان فراگیر نشد، ابیات اندکی از شاعران تزریق گو به ما رسیده و اطلاعات مختصری درباره شعر تزریق در تذکره ها موجود است؛ بنابراین صرفاً با اتکا به مطالب مندرج در تذکره ها نمی توان به درستی چیستی تزریق و مبانی آن را تشخیص داد. در دوران معاصر نیز با وجود آنکه چند مقاله درباره تزریق نوشته شده است، به دلیل آنکه غالب پژوهشگران بدون توجه لازم به بستر تاریخی، اجتماعی و ادبی تزریق گویی را صرفاً با اتکا به رویکردهای جدید علوم ادبی بررسی کرده اند ابهام ها و پرسش های پیشین کمابیش به قوت خود باقی است. ما در این پژوهش برآنیم تا با روشی توصیفی تحلیلی مبانی تزریق گویی را با اتکا بر زمینه تاریخی، به خصوص با بررسی خود متون تزریقی و نظر خود تزریق گویان درباره شعر تزریق دریابیم. جهت نیل به این مقصود نسخه خطی اُطوزنامه سروده ملافوقی یزدی را که پرحجم ترین و بهترین منبع موجود در این زمینه است برگزیده ایم. فوقی در مقدمه اطوزنامه اذعان داشته تمامی اشعار و عبارات اثر خود را به طرز تزریق سروده و درباره علت تزریق گویی خود توضیحاتی داده است که براساس آن ها دست کم می توان مبانی تزریق گویی را براساس کامل ترین مجموعه موجود شعر تزریق بررسی و تبیین کرد.  
۶۶.

تحلیل مفاهیم مرگ خواهی در نمایشنامه های «دست بالای دست» از غلامحسین ساعدی و «شب بخیر مادر» از مارشا نورمن: یک مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ خواهی مضمون شناسی روایت شناسی غلامحسین ساعدی مارشا نورمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۶
اندیشه مرگ خواهی در دنیای مدرن از نحله ها ی فکری است که رویکرد فرد در مواجهه با جهان اطراف را به چالش می کشد و می تواند بر نحوه زندگی فرد و اطرافیانش تأثیر بگذارند. نویسندگانی چون مارشا نورمن و غلامحسین ساعدی در آثارشان مانند نمایشنامه های شب بخیر مادر و دست بالای دست، به بررسی رویارویی آگاهانه شخصیت ها با مرگ پرداخته اند. شخصیت هایی مرگ خواه و درمقابل، شخصیت هایی بازدارنده. تحلیل تضاد معنایی فوق در قالب گفتمان روایی در این دو نمایشنامه هدفی است که این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بدان پرداخته است. با بررسی تطبیقی انگاره مرگ خواهی به عنوان محور اصلی این دو نمایشنامه و مطالعه مضمون در اجزای هر روایت مانند شخصیت ها، پیرنگ، زمان و مکان و غیره به بررسی و مقایسه آنها پرداخته ایم تا بدین پرسش پاسخ دهیم که دو نویسنده از دو خاستگاه فرهنگی-زبانی متفاوت چطور به مضمون مرگ خواهی در آثارشان پرداخته اند و با چه تفاوت هایی روایت داستانی شان را شکل داده اند. نتایج حاصل از این پژوهش بیان می دارد که در هر دو اثر بحران های روانی و انزوای فردی شخصیت اصلی به همراه مشکلات خانوادگی از علل وجود مرگ خواهی در آنها بوده است. در این میان نورمن با استفاده از تداوم زمانی-مکانی و تک شخصیت مقابلِ شخصیت مرگ خواه بیش از ساعدی به واکاوی علل مرگ خواهی پرداخته و ازاین رو توانسته شخصیت پردازی روایت خویش و همچنین اجزای روایی نمایشنامه را در راستای مضمون آن قرار دهد. حال آنکه ساعدی با روایتی مینیمال بیشتر بر تأثیرگذاری محیط بر فرد نظر داشته و با استفاده از موقعیت های روایی به بسط مضمون فوق نپرداخته است.
۶۷.

تجلی اصالت هایدگری در تحلیل بصری شعر «تنها صداست که می ماند» اثر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی -به- سوی- مرگ ندای وجدان زیبایی شناسی اصالت فروغ فرخزاد هایدگر متقدم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۴۵
اشعار فروغ فرخزاد عمدتاً از منظر زندگی نامه ای یا فمینیستی مورد بررسی قرار گرفته و اغلب محتوای زبانی یا معنایی آنها تحلیل شده است. این مقاله با مطالعه عناصر بصری شعر «تنها صداست که می ماند» از فرخزاد ، سعی دارد نشان دهد چگونه زیبایی شناسی شاعر با درهم شکستن مرز واقعیت و فراواقعیت، می تواند انسان را در پرتو وضعیت هستی گرایانه (اگزیستانسیال) خود آشکار سازد. دراین راستا، پرسونای شعر به ارائه معادل تصویری برای مفاهیم هایدگری همچون «ترس آگاهی اگزیستانسیال»، «فناپذیری»، «هستی -به- سوی- مرگ»، «ندای وجدان» و «شدن» می پردازد که نقشی کلیدی در دغدغه اصلی این مطالعه، یعنی اصالت، دارند. درواقع، فرخزاد با القای معانی چندگانه به تصاویر عینی شعر، آنها را به سوی انتزاع سوق داده، دنیای شاعرانه را مملو از حس ترس آگاهی و اضطراب می نماید. این ناتوانی کلمات در برپایی معنا، پرسونای شعر فرخزاد را از هرگونه هویت ثابت محروم ساخته، او را به سوی بازتعریف «بودنِ» خود به عنوان «شدن» سوق می دهد. به علاوه، ظهور تصاویر انتزاعی نور و صدا این امر را برای پرسونا ممکن می سازد تا از دنیای غیر اصیل «همگنان» فراتر رفته، به حالت ناپایدار اصالت دست یابد.
۶۸.

بررسی فضای زندان در حبسیه های خاقانی براساس نظریه هانری لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا حبسیه خاقانی هانری لوفور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
مسئله اساسی در پژوهش حاضر، نحوه بازنمایی فضای زندان در حبسیه های خاقانی است که با هدف شناخت رابطه دیالکیتک سه گانه فضای ادراک شده، فضای تصورشده، و فضای زیست شده براساس نظریه تولید فضای هانری لوفور انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اسناد کتابخانه ای است و یافته ها نشان می دهد که در فضای ادراک شده که مبتنی بر سنت پدیدارشناسی و دیدگاه انتقادی است، شاعر با مواجهه تنانه به درک جدیدی از فضای مادی زندان رسیده، سازوکار پنهان قدرت را باز می شناساند. در فضای تصورشده که مبتنی بر دانش نهادینه شده از سوی گفتمان قدرت است، شاعر به مثابه سوژه به شناختی از فضا می رسد که حاصل اندیشه جبری است. همچنین دسترسی گروه های مختلف به قدرت و نقش آنها در حبس خاقانی آشکار می شود. در فضای زیست شده که مبتنی بر مقاومتی پنهان دربرابر گفتمان قدرت است، شاعر به کمک تخیّل خود و با  تکیه بر جهان ممکنات و همچنین با بهره گیری از تعابیر شاعرانه فضایی متفاوت خلق می کند که نسبت مادی با فضای حقیقی زندان ندارد، بلکه صرفاً معنایی آرمانی به آن اضافه می کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است فضای مادی زندان، گفتمان قدرت و شاعر زندانی به مثابه سوژه کنشگر در شکل گیری فضای زندان در حبسیه های خاقانی نقش دارند.
۶۹.

استعاره های مفهومی دربارل زنان در شعر سه شاعر زن افغانستانی؛ مطالعه موردی: محجوبه هروی، حمیرا نکهت دستگیرزاده، باران سجادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره های مفهومی شعر زنان افغانستان محجوبه هروی حمیرا نکهت دستگیرزاده باران سجادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۹۵
شاعران زن در افغانستان با توجه به شرایط گفتمانی و تجربه زیسته بازنمایی های متعددی از موضوعات شعری ارائه داده اند. استعاره هایی که با محوریت زن ساخته شده تصویری از وضعیت و موضع زنان در افغانستان به دست می دهد. ما در این مقاله به سراغ استعاره های زن در شعر سه شاعری می رویم که هرکدام طیفی از شاعران و مردم افغانستان را نمایندگی می کنند. محجوبه هروی به ذهنیت سنتی نزدیک تر است. او از نظرگاه سنتی نسبت به زنان فاصله نگرفته و جز بیان اعتراضاتی اندک، در همان چارچوب سیر می کند. حمیرا نکهت از موضع یک زن سنتی آغاز می کند اما هرچه جلوتر می رود دیدگاه هایش مدرن تر می شود. جایگاه زن در شعر او از وضعیت انفعال و انعطاف به فعال بودن  تغییر می کند. او تا آخرین لحظات عمر ارتباطش را با سنت فرهنگی قطع نکرده و پیوسته خواهان اصلاح آن است. باران سجادی از همان آغاز با موضع سنت شکنانه وارد شده و با تابوشکنی های متعدد بر آن است که از سنت بگذرد نه اینکه آن را اصلاح کند. پیکره متنی تحقیق، آثار این سه شاعر و شیوه کار تحلیل محتواست. ابتدا همه استعاره های زن در شعر هریک از سه شاعر مذکور را استخراج کردیم و سپس با تعیین انگاره ها و کلان استعاره ها به تحلیل استعاره ها برای دست یافتن به نظام ذهنی  هر شاعر مبادرت ورزیدیم.
۷۰.

نسبه المخالفه من أصول التعاون لغرایس (دراسه محاورات روایه "اللصّ و الکلاب" لنجیب محفوظ أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غرایس نجیب محفوظ اصول التعاون نسبه المخالفه اللصّ و الکلاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۶
یعتقد الفیلسوف المعاصر باول غرایس أنّ أربعه أصول هامّه تقع تحت طبقات الحوار هی: الکمیّه، الکیفیه، العلاقه و أسلوب التعبیر. تضمّن مراقبه هذه الأصول تکوین العلاقه المتقابله و تؤدّی إلی النجاح و الإستکشاف فی الکلام. یطرح أصل التعاون من وجهه نظر غرایس من خلال الحوار، فنستطیع أن نستخدمه فی تحالیلنا لمحاورات القصه. إخترنا لدراسه هذه النظریه روایه اللصّ و الکلاب لنجیب محفوظ. لأنّه یعتبر الکاتب الممیّز بکتابه القصص باللغه العربیه. أنّ نجیب محفوظ دائماً یختار الأسلوب الکلامی و أسلوب الکلمه المنطوقه الممیّزه لشخصیات قصصه الذین یستطیعون أن یخبّؤوا نیّاتهم الباطنیه بکیاسه خلف العبارات التی یلفظونها. یستهدف هذا المقال بتحلیل أنواع الحوار الموجود بین شخصیات هذه الروایه و تحاول أن تدرس مقدار النسبه المخالفه من الأصول الأربعه لبطل القصه الذی أکّد علیها غرایس لکی تبیّن أی أصل من هذه الأصول الأربعه التی قد نقضت کثیراً حسب الترتیب من قِبل بطل الروایه.
۷۱.

بشارت به عذاب الیم: نقدی پسامدرنیستی بر رمان ملکوت بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بهرام صادقی ملکوت نقد ادبی پسامدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۲۰۴
نخستین فصل از رمانِ ملکوت اثر بهرام صادقی، با کتیبه ای آغاز می شود که آیه ای است از قرآن: «فَبَشِّر هُم بِعذاب الیم» [آن ها را به عذابی دردناک بشارت بده] (انشقاق: 24). می دانیم که از واژه «بشارت» در زبان عربی برای بیان اخبار شادی بخش و خجسته استفاده می شود، اما در این آیه از واژه «بشارت» برای بیان اخبار دردناک و عذاب آور استفاده شده است! در اینجا با آرایه ای ادبی سروکار داریم که اصطلاحاً آن را «استعاره تَهکّمیه» یا استعاره تمسخرآمیز می نامند، و رمان ملکوت را می توان شکل گسترش یافته همین استعاره دانست که تمثیل وار و با استفاده از برخی تمهیدات رایج در آثار پسامدرن تکرار و تکرار می شود. ما در این مقاله می کوشیم تا با استفاده از رویکرد نقدیِ پسامدرنیستی، این رمان را نقد کنیم و به تکنیک ها و ویژگی های خاص آثار پسامدرن در آن بپردازیم. در اینجا ابتدا رمان ملکوت را معرفی می کنیم و خلاصه ای از آن را به دست می دهیم، سپس درباره پسامدرنیسم در آثار ادبی بحث می کنیم و تکنیک های ادبی آثار پسامدرن (فراداستان، بینامتنیت، ازهم گسیختگی، طنز سیاه، تقلید ادبی، اعوجاج زمانی، کمینه گرایی، و نیز گروتسک) را معرفی می کنیم، و سرانجام در بخش پایانی مقاله از چگونگی استفاده از آن تکنیک ها در ملکوت سخن می گوییم.  
۷۲.

تأثیر الانفعالات الأولیه على بنیه الاستعارات المفهومیه فی الشعر المعاصر الفارسی والإنجلیزی؛ من الأسس العصبیه إلى التفسیر الثقافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی استعاره های مفهومی هیجان های اولیه تفاوت های فرهنگی زبان فارسی زبان انگلیسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۱
تتناول هذه الدراسه العلاقه بین الانفعالات الأولیه والاستعارات المفهومیه فی اللغتین الفارسیه والإنجلیزیه من منظور اللسانیات المعرفیه. فالاستعارات المفهومیه، بوصفها أدوات معرفیه، تلعب دورًا مهمًا فی تنظیم ومعالجه المعلومات اللغویه، کما تسهّل فهم الإنسان للمفاهیم المجرده من خلال تجاربه الحسیه. من ناحیه أخرى، تشکل الانفعالات الأولیه مثل الفرح، الحزن، الخوف والغضب – التی تنبع من البنى العصبیه المشترکه لدى البشر – أساسًا للعدید من هذه الاستعارات. وقد تم فی هذه الدراسه إجراء مقارنه بین الاستعارات الانفعالیه فی الأدب المعاصر الفارسی والإنجلیزی. وتُظهر النتائج أن کلتا اللغتین تستخدمان استعاراه متشابهه للتعبیر عن الانفعالات. فعلى سبیل المثال، یتم وصف الحب فی کلتا اللغتین من خلال استعارات الحراره، الضوء، والنار، والخوف من خلال الظلام والظل. ومع ذلک، تؤدی الاختلافات الثقافیه والتاریخیه واللغویه إلى بروز تمایزات فی نوع وکمیه استخدام هذه الاستعارات. ففی اللغه الفارسیه، غالبًا ما تُعبّر الانفعالات بصوره أکثر عمومیه من خلال مفاهیم مثل "حال جید" و"حال سیئ"، بینما تُستخدم فی اللغه الإنجلیزیه مفردات أکثر تحدیدًا ودقه لوصف الانفعالات. وتُظهر نتائج الدراسه أن الاستعارات الانفعالیه لا تعکس فقط التجارب الحیاتیه المشترکه بین البشر، بل تتأثر أیضًا بالعوامل الثقافیه والاجتماعیه، وتعمل کأداه لتنظیم ومعالجه الانفعالات على المستوى المعرفی.
۷۳.

قراءه دلالیه لأشعار سنیه صالح فی إطار المستوى المعجمی والصوتی والبلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم الدلاله الدلاله المعجمیه الدلاله الصوتیه الدلاله البلاغیّه سنیه صالح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۲
تعتبر الدّلالیهُ إحدى فروع من الأبحاث اللّغویه وتَستهدِفُ تببینَ دلالات المعنى فی اللّفظ وکیفیه علاقه اللّفظ بالمعنى والکشف عن ستائر مخفیه فی خلف الألفاظ. هذه الدّراسه تحاول الإبراز والکشف عن المعنى والدّلالات الکامنه وراء ظواهر الألفاظ من خلال المستویات اللغویّه فی أشعار سنیه صالح بالمنهج الوصفی-التّحلیلی وترتکز على المستوى المعجمی والصوتی والبلاغی من بینها. یُشارُ فی المستوى المعجمی إلى الحقول الدّلالیه ودورها المهم فی تبیین المعانی والمقاصد الخاصّه للأدیبه. هنا تَستَفادُ الشاعره من هذه الحقول الدّلالیّه وتُصوِّرُ مشاعرَها وعواطفَها الدّاخلیّه بصوره عینیه ورمزیه حتّى تَضعَ المتلقیَّ فی جو ملموس تماماً لوصوله إلى المعنى المقصود. فی المستوى الصوتی تَستخدِمُ الشاعره الموسیقیّ الخاص والإیقاع الرائع للحروف والکلمات وفقاً لنوایاها ومقتضی الحال، ولهذا توظیفُ الحروف والأصوات المهموسه والرخوه فی بعض مقاطع الشعر بالإضافه إلى الموسیقی الداخلی لها، یُشیرُ إلى الحزن والأسى والحب فی نفس الشاعره وکذلک إستخدامُ الحروف والأصوات المجهوره والشدیده یدلّ على الإنفعال وإحتجاج الشاعره على مشاکل المجتمع ومفاسده بصوره رمزیّه. وأیضاً فی المستوى البلاغی، إنَّ التشبیه والمجاز والإستعاره والکنایه من أهم المحسّنات البیانیّه المستعمله لتسلیط الضوء على الکلام وإبراز المعانى المقصوده، وبهذا المنهج، تَضعُ الشاعره المفاهیم العقلیّه کالحزن والعشق والحرب وفساد المجتمع وضیاع الحقوق الإنسانیه، أمام عیون القارئ بشکل ملموس وتُزیّنُ کلامَها وتؤثّر فی المتلقیّ تأثیراً کثیراً وعمیقاً.
۷۴.

بازخوانی غزلی از حافظ بر پایه رویدادهای مقطعی از زندگی شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آل جلایر حافظ خاندان زمینه تاریخی شحنه نجف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۸۰
از آنجا که بسیاری از سروده های حافظ شرایط زمانه و رویدادهای زندگی او را بازتاب می دهد؛ شناخت تاریخ عصر حافظ و آگاهی از چند و چون مناسبات وی با رجال عرصه قدرت، نقش مؤثری در فهم شعر او دارد. اساساً دریافت بخش قابل توجهی از سروده های حافظ در گرو آگاهی از شرایط روزگار و رویدادهای زندگانی اوست. غفلت از رویه تاریخی شعر حافظ، می تواند به برداشت نادرست از معنای سروده ها و مفاهیم و تعابیر مدرج در آن ها و نیز گسست پیوند منطقی ابیات بینجامد. غزلی مشهور از حافظ که با مطلع «طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف» آغاز می شود یکی از نمونه های شاخصی است که بی توجهی به رویه مذکور، فروپاشی کامل پیوند میان ابیات آن را در پی داشته و ناگزیر مفاهیم و تعابیر نهفته در آن را دچار تعلیق و درنتیجه بدفهمی کرده است. در این جستار با روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی   تحلیلی، به مدد انطباق غزل مذکور بر زمینه تاریخی اش، به بازشناسی اشارات نهفته در شعر و بازنمایی پیوند منطقی میان ابیات آن می پردازیم. در پرتو توجه به دلالت های عناصر غزل مذکور، می توان درخصوص تاریخ تقریبی سروده شدن آن به گمانه زنی پرداخت.  
۷۵.

روایت هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان: سطحی از روایت یا کنه آن

کلیدواژه‌ها: روایت هایکو بازنمایی نویسنده باختین دگربودگی چند صدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۱
این مقاله تلاشی است برای بررسی ابزارهای روایت در امتداد هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان تا جنبه های هنری روایت را روشن نماید. سبکی از سفرنامه نویسی برای بازگویی خاطرات پدری از جنگ مورد تقلید قرار می گیرد. این بازگویی تحت عنوان جاده ی باریک به اعماق شمال نوشته می شود تا هم تقلیدی از شیوه ی نوشتن و هم تلمیحی به اثر ادبیات کلاسیک ژاپن به قلم باشو باشد که ویژگی اصلی آن بهره گیری از هایکوها می باشد. این هایکو ها همچون عکس نوشته هایی بازنمایی می شوند که امکان بازگو شدن را دارند. استفاده از هایکوها و دیگر فنون روایت بستری را برای نویسنده فراهم می کنند تا بازنمایی ای شخصی خود، که به آسانی دیده نمی شود، را نیز ارائه دهد. دگربودگی به شیوه ای که باختین آن را تعریف می کند این ادعا را قوت می بخشد چرا فضا برای چند صدایی مهیا می شود. این طبیعت هایکو است که راه برای بررسی فراتر از سطح اولیه را فراهم می کند.
۷۶.

بررسی ظرفیت ویژگی های خصیصه نمای روایت مدرن در خلق روایت های جنایی با تمرکز بر رمان آبی تر از گناه اثر محمد حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رمان مدرن ادبیات جنایی پیرنگ راوی غیرقابل اعتماد عنصر غالب معرفت شناسانه آبی تر از گناه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۵
ادبیات جنایی با انواعی همچون معمایی، پلیسی (کارآگاهی) و تریلرهای جنایی یکی از انواع ادبی (ژانرهای) محبوب ادبیات داستانی محسوب می شود که طرفداران بی شماری دارد. به رغم وجود تفاوت های اساسی میان انواع مختلف این نوع، همگی آنها از نگاه تمرکزشان بر دو ویژگی خلق معما و ایجاد تعلیق شبیه یکدیگرند. در نمونه های قدیمی تر روایت های جنایی که بیشتر با محوریت راوی دانای کل و پیرنگ خطی نوشته می شد، ویژگی های تعلیق و معماگونگی بیشتر در سطح محتوا نمایان می گردید. یعنی نویسندگان تلاش می کردند تا از طریق خلق محتوایی پیچیده، خوانندگان را تا انتهای داستان با خود همراه سازند. این درحالی است که تغییرات ایجادشده در ادبیات داستانی تحت تأثیر ظهور مدرنیسم در اوایل قرن بیستم، امکانات جدیدی را به ویژه در سطح فرم برای نویسندگان ژانر جنایی فراهم ساخت. تغییراتی اساسی در عناصری همچون پیرنگ و شخصیت که خاستگاه اصلی آن، تحولات رخ داده در نوع تلقی انسان مدرن از واقعیت بود. روی گردانی از راوی دانای کل و گرایش به راویان اول شخص، استفاده از شیوه های جریان سیال ذهن و تک گویی درونی در روایتگری، به هم خوردن نظم منطقی و خطی رویدادها در پیرنگ و همچنین امکان پرداختن به شخصیت های ضدقهرمان عمده ترین این امکانات بودند. با توجه به این پیش فرض در این مقاله تلاش شده است تا به روش توصیفی-تحلیلی و با تمرکز بر متن رمان «آبی تر از گناه» از محمد حسینی، به این سؤال پاسخ داده شود که امکانات یادشده تا چه اندازه فرآیند نگارش روایت های جنایی را تسهیل کرده است؟ نتایج نشان می دهد که نویسنده رمان با عدول از پیرنگ کلاسیک معمول در رمان های پلیسی و گزارش وقایع به شکل درهم تنیده و بدون نظم خطی و نیز استفاده از راوی ضدقهرمان و اغفال گر که رویدادها را به شکل جریان سیال ذهن روایت می کند، تمامی امکانات رمان مدرن را به درستی در اختیار خلق روایتی جنایی به کار گیرد.
۷۷.

دراسه مقارنه للأفعال اللغویه فی «100 رساله حب» لنزار قبانی و«أربعون رساله لزوجتی» لنادر إبراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: أربعون رساله لزوجتی الأفعال اللغویه نادر إبراهیمی نزار قبانی « 100 رساله حب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۸
تعدّ نظریه الأفعال اللغویه شکلاً مهماً من أشکال اللسانیات الحدیثه، وتتحدد الجمل على أنها تشتمل فی أغلبها على أفعال لغویه وعناصر تتحدّد دلالتها داخل السیاق الذی وردت فیه وفقاً للتواصل مع الآخرین. تهدف هذه النظریه إلی إبراز أثر المنطوق اللغوی الذی یترتّب عنه إنجاز حدث اجتماعی معین، مما یجعل هذا الفعل جزءا کاملاً من التفاعل الاجتماعی. لهذا الهدف، صنّف أوستن وسیرل الأفعال اللغویه إلى الإخباریات، والموجّهات، والإلزامیّات والتعهّدیّات، والتعبیریات، والإعلانیات. 100 رساله حب لنزار قبانی وأربعون رساله لزوجتی لنادر إبراهیمی هی عباره عن کتب تتضمن رسائل کتبها مؤلّفاهما إلى زوجاتهما ونشرت للجمهور. نظراً لکونها منشوره لعامه الناس، لمثل هذه الرسائل القدره على فحصها من منظور الترکیب والمحتوى والبلاغه الأدبیه. الهدف من هذا البحث هو مقارنه الأفعال اللغویه لهذین العملین. المنهج الذی لجأنا إلیه فی هذا البحث هو منهج تحلیل المحتوى حیث أخذنا بعین الاعتبار وحده التحلیل الموضوعی. تشیر النتائج إلى أن أعلى نسبه للأفعال اللغویه فی کتاب 100 رساله حب تتعلق بالموجّهات ثم التعبیریات؛ لأن نزار قبانی ینشغل فی معظم اللحظات بالتعبیر عن رغبته فی اللقاء مره أخرى بزوجته بلقیس التی فقدها، ویرید إظهار عمق مشاعره تجاه زوجته التی لم تعد موجوده فی هذا العالم. من ناحیه أخرى، فإن أعلى نسبه للأفعال اللغویه فی کتاب أربعون رساله لزوجتی تتعلق بالتعبیریات ثم الإعلامیات، لأننا نواجه فی هذه الرسائل علاقه زوجیه طبیعیه ذات اتجاهین، وهی المنقذ لزواجهما على الرغم من التحدیات المختلفه للعاطفه بین الزوج والزوجه.
۷۸.

ریشه یابی ماجرای خیاط یهودی و گوژپشت در داستان های هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان های هزارویک شب نسل یهودی هارون الرشید طسوجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۲۶۷
یکی از بخش های داستان های هزارویک شب، ماجرای «خیاط یهودی و گوژپشت» است. در این بخش چنین نقل شده، که فردی یهودی از اینکه ناخواسته موجب مرگ یک گوژپشت شده، نگران شده و ترسیده است که اگر مسلمانان از کار او مطلع شوند، «نسل یهود را از زمین بردارند». در این فراز می توان به گونه ای «خشونت» را مشاهده کرد. این نوشتار در رویکردی تطبیقی، به دنبال ریشه یابی این عبارت، نسخه ها و ترجمه های متعدد داستان های هزارویک شب را تورق کرده و به این نتیجه رسیده که جمله مزبور در ریشه فارسی آن قبل از ترجمه به عربی وجود نداشته و هنگام برگردان مجدد آن از عربی به فارسی، به آن افزوده شده است. زمانی که نسخه داستان های هزارویک شب در تسلط عرب بوده و هارون الرشید در آن تصرفاتی انجام داد، این جمله نیز دیر یا زود به آن افزوده شده است؛ یعنی در نسخه اصلی آن، چنین جمله ای وجود نداشته است.
۷۹.

ارزیابی و نقد جامعه شناسانه بازنمایی هویت زنانه در رمان های محمد حجازی (هما، زیبا، پریچهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی زنان رمان گفتمان جنسیتی هویت های زنانگی تریولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۳۸۴
ضمن آنکه کیفیت زندگی زنان و مقام و منزلت آنان می تواند یکی از نشانه ها و ضوابط برجسته ویژگی هایِ فرهنگی و تمدنی آن جامعه باشد، در بیشتر جوامع و به خصوص جوامع مردسالار، شاهد نوعی برزخی، بلاتکلیفی و «جاماندگیِ» زنان بین برخوداری از فرصت های عینی و مواجهه با محدودیت های انگاره ای و ایماژی هستیم. از آن جایی که ژانر رمان یکی از مهم ترین خاستگاه هایی است که به صورت غیر مستقیم نمود و نمادهای این وضعیت را بازتاب می دهد، مطالعه حاضر با منظری جامعه شناختی و با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، نحوه بازنمایی زنان و پیش فرض های غالب اما ضمنی را در رمان های منتخب دوره پهلوی اول (سه گانه محمد حجازی) واکاوی می کند. تحلیل داده ها به شیوه تماتیک، واحد تحلیل «جمله» و تطبیق و بهره گیری از پیشینه تحقیق، شیوه اعتباریابی پژوهش حاضر بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که زنان داستان های حجازی حولِ دالِ برتر و سه گانه دین سنت مدرنیته، در دسته بندی هایِ دوگانه و سه گانه، بازنمایی می شوند و برخلاف انگاره ذهنیِ ِ رایجِ «زنِ تحت ستم»، از کلی گویی و انتسابِ فقط یک صفت، نقش، کارویژه و روایت واحد برای همه زنان، صرف نظر شده است. براین اساس ما در متون شاهد نوعی پای بندی به الگوهایِ گفتمانیِ هم این و هم آن گرا، فازی گونه و میانه رو مابین دین و تجدد، اُبژگی و سوژگی هستیم که گاهی نیز به «تخاصم گفتمانی» منجر شده است.
۸۰.

ادبیات جهان؛ از معیارهای جهانشمول تا کثرت گرایی فرهنگی (نمونه موردی: شعر نو کردی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات جهان ادبیات تطبیقی شعر نو کُردی مطالعات پسا استعماری سواره ایلخانی زاده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۷۲
شعر کردی همگام با گسترش نوگرایی در سطح جهان و منطقه خاورمیانه، در رابطه ای پیچیده و چندسویه با زمینه ها و میراث ادبی و فرهنگی خود و دیگران، همچنین در پیوند با فرم ها و سبک های جدید جهانی، به سمت نوگرایی سوق یافته است. ظهور نظام جهانی و فرایندهای اقتصادی و سیاسی همبسته آن، جغرافیایی فرهنگی و نظامی از بایگانی را برای مشروعیت بخشیدن به آثار مرجع پدید آورده است. ادبیات جهان همچنانکه دربرگیرنده فرایندهای هژمونیک زبان ها و فرهنگ های اروپایی است، حاوی ضدجریان هایی است که مقیاس های اروپامحور آثار مرجع و مرجح ادبیات جهان را به چالش کشیده و با بهره گیری از تکینگی و خاص بودگی بیان و محتوای خود، به جایگاهی فراتر از سطح محلی دست یافته اند. رویکرد مرکزگرا و سلسله مراتبی که حاوی گرایش اروپامحور و معیارهای انحصارطلبانه است روند نوگرایی در ادبیات و زبان های مختلف را بر اساس مدل مرکز-پیرامونی و خطی تبیین می کند. پرسش اساسی این پژوهش این است که چه رویکردهای آلترناتیوی، فرایند های نوگرایی در شعر کردی و نسبت آن با امواج نوگرایی در جهان و منطقه را فراتر از مدل های خطی و واکنشی تبیین کرده و توجیه های نظری و روش شناختی این گونه تبیین ها در شناخت پویایی و ویژگی های تقلیل ناپذیر شعر کُردی چیست؟ این پژوهش در جریان واکاوی فرایندهای نوگرایی در شعر کُردی، به پیچیدگی ها و چندساحتی بودن این روند پرداخته و در مقابله با رویکردهای تک خطی و اروپامحورانه بر خوانش های مرکززدوده و چندجانبه نگر تأکید کرده است. این پژوهش در چهارچوب نظریه های مرتبط با جامعه شناسی ادبیات، ایده های مارشال برمن، پاسکال کازانووا، گایاتری اسپیواک، دیوید دمراش و رویکردهای مربوط به ادبیات جهان، نقدهای پسااستعماری و انتقادی به تحلیل روند تکوین نوگرایی شعر کردی پرداخته و با روشی تحلیلی-توصیفی در بررسی متون موجود، به این نتیجه رسیده است که با توجه به استقلال نسبی و تکین بودگی وضعیت ادبیات و شعر نو کردی، فرایند نوگرایی آن دارای روندی درون برون زا، چندساحتی، غیرخطی و مرکززدوده است. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان