فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
با گسترش عرفان و تصوف در ایران و دیگر سرزمین های اسلامی و به تبع آن، نوشته شدن متون عرفانی، رهروان و بزرگان این طریقت به دلیل ابراز پاره ای اندیشه های خاص نکوهش شدند. یکی از مهم ترین این اندیشه ها شاهدبازی است که همواره موجب سرگردانی خوانندگان متون صوفیه شده است. از سویی، متون علم الرّجال و آثار به جای مانده از خود ایشان، گواهی آشکاری است بر این مدعا که آنان از جمله بزرگانی بوده اند که در مراحل والایی از عرفان سیروسلوک داشته اند و از دیگر سو، شاهدبازی اخلاقی است که تناقض آشکار با این طریقت دارد. نقد روان شناسی از جمله مهم ترین نقدهایی است که چشم انداز تازه ای به متن در اختیار خواننده می گذارد و موجب آشکار شدن زوایای پنهان یک اثر ادبی می شود. از همین رهگذر، نگارندگان این جُستار می کوشند تا با خوانشی متفاوت از خوانش های موجود در متون عرفانی و از منظر روانکاوی تحلیلی یونگ و لاکان به بررسی این مسأله بپردازند و زوایای پنهان آنها را بازنمایند.
خروس ایرانی: آوانگاردیسم هنری یا هستی هنر
حوزههای تخصصی:
بررسی داستان گیله مرد با تکیه بر عوامل نمایشی شدن داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صحنه نمایشی، به عنوان زیرمجموعة عنصر تداوم، در بررسی زمان روایی یک اثر، بررسی می شود. در صحنة نمایشی، سخن بر سر این است که چگونه نویسنده در گزارش داستان، واسطه گری ابزارروایی را از میان بر می دارد به گونه ای که حوادث داستانی در برابر دیدگان مخاطب به نمایش درمی آید و او حائلی میان خود و وقایع احساس نمی کند و خود را درگیر وقایع و ناظر مستقیم حوادث می بیند. از آنجا که داستان «گیله مرد» همواره به عنوان اثری نمایشی معرّفی می شود، در این پژوهش کوشیده ایم تا عوامل نمایشی ساز را در این داستان بررسی کنیم. اغلب صاحب نظران، گزارش مستقیم «دیالوگ» ها را تنها ابزارنمایشی شدن داستان می دانند. این جستار درصدد نشان دادن این مسئله است که چگونه بزرگ علوی با شرح مبسوط داستان و پرداختن به جزئیّات، ارائة توصیفات جاندار از طبیعت، به کاربردن وجوه استمراری در توصیفات و کم رنگ کردن حضور راوی در داستان، موفّق به خلق داستانی نمایشی شده است. برای این منظور عوامل نمایشی شدن داستان را شرح داده ایم و سپس این عوامل را در داستان «گیله مرد» بررسی نموده ایم.
تقابل «من» و «دیگران» در شعر «منظومه به شهریار» نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد نشانه- معناشناسی گفتمانی در بررسی متون ادبی و تجزیه و تحلیل آن ها، به عنوان روشی جدید مطرح می شود که می تواند راهگشای نگرش نویی از تحلیل معنایی این متون باشد. در این رویکرد، تولید معنا مستقیماً با شرایط حسی- ادراکی پیوند می خورد. در این شرایط، نه تنها معنا در گرو برنامه ای منطقی و هدفمند نیست، بلکه به واسطة حضور عامل حسی- ادراکی که نشانه را در سراسر گفتمان پدیداری می کند، پیوسته، سیال، چند بعدی و در حال تکثیر و زایش است. پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن بررسی فرآیند گفتمانی در سه بعد عاطفی، حسی- ادراکی و زیبایی شناختی در شعر نیما و ارائة دیدگاه نشانه- معناشناختی، به عنوان روشی نو جهت بررسی متون، چگونگی تولید جریان سیال معنا را در اشعار نیما بررسی کند. این بررسی همچنین چگونگی مواجهة شاعر با پدیده های دنیای پیرامون خود و نگاه و رویکرد متفاوت او را مشخص خواهد کرد. بررسی نظام گفتمانی در شعر بلند نیما براساس دیدگاه نشانه- معناشناسی نه تنها موجد خوانشی جدید از شعر نو نیمایی خواهد بود، بلکه بیانگر چگونگی شکل گیری جریان سیال و پویای معنا و نیز بعد زیبایی شناختی در این شعر است.
مقاله به زبان عربی: رهیافتی فرمالیستی به خطبه ولایت امام علی (ع) (دراسة شکلانیة لخطبة الولایة للإمام علی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بهره گیری از نظریه فرمالیست هایی چون یاکوبسن و ویکتور شکلوفسکی به تحلیل و بررسی زیباشناختی خطبه ""ولایت"" امام علی(ع) پرداخته ایم. به باور فرمالیست ها این فرم Form و شکل است که مضمون و محتوا را می سازد. در این جستار با بررسی ویژگی های دستوری، آوایی، واژگانی و صور بیانی با توجه به قالب کل و اندامور خطبه، و نیز با توجه به مضمون و محتوا، سخنان امام را بررسی کردهایم و در نتیجه به ساختار مضمونی ژرف رسیده ایم که شاید جز با نقد فرمالیستی میسر نبود. ساختار این خطبه یکسره بر تباین و تقابل بنا گردیده است. تقابل و رویارویی میان: پرهیزگاران و نابکاران، حق و باطل، تقوی و شبهات، آرامش و آشوب. تقابلی که تاریخ اسلام از آغاز تا پایان خلافت امام، شاهد آن بود. امام با نگاه تیزبین و اندیشه ژرف نگر خویش این تقابل، رویارویی و آشوب زدگی را پیش بینی می کرد، از این رو امام در این خطبه با بیانی پرشکوه لحنی استوار، احساسی عمیق، عاطفه ای صادق، تخیلی آفریننده و تیزپر و با وزنی پرهیمنه، گیرا و مهابت انگیز به تبیین آن پرداخت.
بررسی و تحلیل دو تراژدی سهراب و فرود بر پایه نظریه «میتوس تراژدی» فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نُرترُپ فرای از منتقدان ادبی اسطوره گراست که به ادبیات به دید صور نوعی می نگرد. فرای در کتاب تحلیل نقد در تبیین نظریه «میتوس تراژدی»، به بررسی صور نوعی، ساختار، شخصیت ها و مراحل تراژدی می پردازد. در شاهنامه، دو داستان سهراب و فرود از بن مایه های قوی تراژیک برخوردارند. با توجه به مسائلی از قبیل صور نوعی، ساختار، شخصیت ها و مراحل تراژیک این دو اثر، می توان آنها را در کنار بزرگ ترین تراژدی های جهان به گونه ای بررسی و تحلیل کرد که قابل تطبیق و بررسی با میتوس تراژدی فرای باشند. عنصر مشترک همه این تراژدی ها تضاد و تقابل یا کشمکش دو منشأ قدرت برای اثبات خود و دفع دیگری است. این تقابل، ذاتی است و به ساختار و طبیعت تراژدی برمی گردد. سهراب و فرود، قهرمانان اصلی داستان تراژیک خود هستند، اما به دلیل تقابل با قهرمانان و شخصیت های بزرگی چون رستم، کیخسرو و توس مورد توجه قرار نگرفته اند.
تأثیر ژانر بر کارکرد گفتمانی شخصیت های زن در رمان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد چگونگی تأثیر ژانر فانتزی بر کارکرد گفتمانی شخصیت های زن در رمان نوجوان و تمایل یا عدم تمایلشان به هنجارگریزی های جنسیتی را بررسی کند. بدین منظور دو رمان نوجوان به نام های بازگشت هرداد نوشته فریبا کلهر و پریانه های لیاسند ماریس نوشته طاهره ایبد را مورد بررسی قرار می دهیم. نوجوانان دختر قهرمان این دو رمان هستند و موضوع هر دو رمان پیروز شدن بر نیرویی متافیزیکی و آرام کردن دریاها است. هر اثر فانتزی به هرحال کم و بیش ریشه در دنیای رئال دارد و هرچه ساختار فانتزی اثر با فاصله گیری بیشتر از دنیای رئال بنا گذاشته شود، مجال بیشتری برای شکستن کلیشه های گفتمانی دنیای واقعی به دست می دهد. طبیعی است آثار فانتزی از لحاظ میزان بهره گیری از تخیل یا تطابق با واقعیت با هم متفاوتند. بنابراین هدف این مقاله مقایسه کارکرد گفتمانی شخصیت های زن، جایگاه اجتماعی آن ها، نسبت میان گفتمان بازنمایی شده در رمان و گفتمان اجتماعی فضای ایران و درنهایت میزان فاصله گیری از دنیای رئال در ساختار فانتزی رمان ها و تأثیر آن بر بازتاب موارد ذکر شده است. بدین منظور از شیوه «تحلیل انتقادی گفتمان» براساس متد نورمن فرکلاف استفاده می شود. بررسی ها نشان می دهد با وجود هنجارگریزی های جنسیتی در هر دو رمان که تحت تأثیر ژانر فانتزی آثار شکل گرفته است، بازگشت هرداد به دلیل دنیای فانتزی گسترده تر و عمیق تر از گفتمان اجتماعی معاصر ایران دور تر شده است و شخصیت محوری دختر کم تر تحت تأثیر هنجارهای جنسیتی ایرانی است.
بررسی برخی از مؤلفه های نقد فرمالیستی در قصاید خاقانی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی برخی از مؤلفه های نقد فرمالیستی در قصاید خاقانی می پردازد. بررسی دلایل برجستگی و امتیاز زبان خاقانی در مقایسه با سایر سرایندگان شعر پارسی و ایجاد بستری مناسب و درخور جهت درک بهتر ویژگی های شعری خاصّ او از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش، 132 قصیده خاقانی و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 97 چامه است که به شیوه تصادفی ساده1 و با بهره گیری از جدول تصادفی اعداد گزینش شده است. روش پژوهش توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک محتوا و شیوه کتابخانه ای بررسی شده است. منبع مورد استفاده دیوان خاقانی ویراسته میرجلال الدّین کزّازی است. دلیل برگزیدن این اثر، دقّت بیشتر مصحح در ضبط واژه ها، توجه بیشتر به نسخه بدل ها، تصحیح های قیاسی درخور توجّه و مسائل دیگر این چنینی است. نتیجه نشان می دهد خاقانی همه مؤلّفه های شاخص فرمالیسم را چون آشنایی زدایی،2 رستاخیز واژگان، برجسته سازی زبان و انواع هنجارگریزی3 و قاعده افزایی4 به کار گرفته است. به گونه ای که موجب شده زبان او در قصاید، در مقایسه با دیگر سروده های خودش و شاعران دیگر، از اهمیّت به سزایی برخوردار باشد.
عقدة برتری یا عقدة حقارت؟ واکاوی اشعار خاقانی بر اساس روانشناسی فردنگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از اینکه عبدالحسین زرّین کوب به موضوع عقدة حقارت خاقانی اشاره کرد، عدّه ای با این دیدگاه، مخالف و برخی با آن موافق بوده اند. یکی از روانشناسانی که نگاهی علمی نسبت به عقدة حقارت داشته، آلفرد آدلر است. او در «روانشناسی فردنگر» خود با بررسی سبک زندگی، به تحلیل ویژگی های روانی افراد می پرداخته است. در روانشناسی فردنگر معیار اصلی سنجش سلامت روانی افراد، علاقة اجتماعی است. تلاش برای برتری، دیگر ویژگی مهم روانشناسی فردنگر است. بر این اساس، افرادی که از سلامت روانی برخوردارند، برای موفّقیّت های جمعی تلاش می کنند و افرادی که از سلامت روانی برخوردار نیستند، برای برتری های شخصی. روانشناسی فردنگر بهترین دیدگاه برای تحلیل روانشناختی اشعار خاقانی و روشن شدن موضوع عقدة حقارت اوست. جمع آوری داده ها در این مقاله به شیوة کتابخانه ای صورت گرفته است و در آن با روش پژوهش تحلیلی توصیفی به تحلیل روانشناختی مؤلّف (شاعر) پرداخته شده است. هرچند برخی از نشانه های عقدة حقارت در اشعار خاقانی وجود دارد، امّا این شواهد به اندازه ای نیست که بتوان دربارة آن با قطعیّت سخن گفت و با توجّه به ضعف علاقة اجتماعی در برخی از اشعار خاقانی و علاقة فردی مبالغه آمیز او و نیز میل به برتری جویی شخصی وی، می توان نتیجه گرفت که این شاعر برجسته تا اندازه ای گرفتار عقدة برتری بوده است.
ابن خلدون و نقد ادبی
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری شعر «میراث» اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مضمون و تأویل
منبع:
هنر بهار ۱۳۸۸ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای رمان به هادس خوش آمدید و اسطوره پرسفونه براساس نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان متون ادبی گاه متون دیگر، شخصیت های داستانی دیگر و حتی کل یک پیکره داستانی را دستمایه کار خود قرار می دهند. یکی از این آبشخورهای داستانی اسطوره ها هستند که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها، قصه ها و حتی داستان ها بازتاب یافته اند. ازجمله این اسطوره ها اسطوره یونانی پرسفونه و رفتن او به قلمرو هادس، خدای جهان زیرین، است که یکی از اسطوره های مرگ و رستاخیز است و حالتی سفرگونه دارد. شخصیت اصلی رمان به هادس خوش آمدیداثر بلقیس سلیمانی نیز مانند پرسفونه سفری را در پیش می گیرد و حوادثی را از سر می گذراند که سرانجام، او را به دنیای زیرین می رساند. هدف ما در این جستار این بوده است که با روش تحلیلی مبتنی بر نظریه بینامتنیت که ژولیا کریستوا براساس آرای باختین مبنی بر منطق گفت وگوی متن ها و پیوندهای بینامتنی میان متون ادبی آن را مطرح کرد، جایگاه و نحوه حضور و بازآفرینی این اسطوره در رمان به هادس خوش آمدیدرابررسی کنیم. حاصل پژوهش ما این است که اسطوره پرسفونه و هادس در حکم پیش متنی برای رمان به هادس خوش آمدیداست و بر آفرینش این رمان تأثیر گذاشته است؛ هم در ساختار رمان و هم در شخصیت های آن؛ از این رو، زوایایی پنهان از این رمان در پیوند با اسطوره مذکور بهتر فهمیده می شود.