درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
۱۹۰۱.

بررسی ویژگی ها، انگیزه ها و علل اجتماعی سیاسی پدیده هتاکی در ادبیات دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات مشروطه تندزبانی خشونت ادبی زبان ادبی هرج و مرج مدارا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۶۹
یکی از ویژگی های مهم ادبیات دوران مشروطه عنصر تندزبانی است که از آن به «ناشکیبایی زبانی» تعبیر می کنیم. این ویژگی در دو ساحت بروز می کند: یکی خشونت درون گروهی (یعنی هتاکی های ادیبان نسبت به یکدیگر) و دیگری برون گروهی (یعنی هتاکی به افراد و نهادهای خارج از حوزه ادبیات). هجو و تندزبانی در ادبیات کلاسیک ایران نیز وجود داشته است، اما این پدیده در ادبیات عصر مشروطه چند ویژگی دارد: اول هدف آن که از مباحث شخصی و حوزه خصوصی به عرصه اجتماع کشیده و به تندزبانیِ سیاسی بدل می شود. دوم عرصه انتشار آن که از دیوان های اشعار به روزنامه ها و نشریه های عمومی منتقل می شود. سوم، وجود نوعی شعر غیررسمی و بداهه است که شخص هجاگو قصد قطعی برای انتشار و عمومیت دادن به آن نداشته، اما به دلایل مختلف منتشر شده است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ارائه نمونه های متعددی از خشونت لفظی در هر دو ساحت ذکرشده، تصویری از وضعیت ادبی عصر مشروطه ارائه می دهیم. سپس با بررسی وضعیت سیاسی اجتماعی این دوران، انگیزه ها و علل بروز پدیده خشونت ادبی را می کاویم. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که اختلاف سیاسی، رقابت بر سر پایگاه اجتماعی، بی توجهی به صورت و ساختار شعر و ضعف در زبان ادبی و برجسته کردن رذیلت های اخلاقی طرف مقابل انگیزه های بروز تندزبانی در این دوره هستند. همچنین بی ثباتی سیاسی و رواج هرج و مرج، بی اعتنایی به اصل مدارا و اصرار بر تعصب، علل اجتماعی و سیاسی رواج این پدیده هستند.
۱۹۰۲.

مرگ، موقعیت و موقعیت های مرزی در شعر معاصر ایران؛ مطالعۀ موردی اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم شعر معاصر ایران مرگ موقعیت موقعیت های مرزی شمس لنگرودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۱۴
اگزیستانسیالیسم از گرایش های فلسفی مهم معاصر است که به طور گسترده در ادبیات نیز بازتاب یافته است و موقعیت، وضعیت های مرزی و مرگ از مفاهیم عمده اگزیستانسیالیستی هستند. در این مقاله بازتاب این سه مفهوم اگزیستانسیالیستی در اشعار شمس لنگرودی بررسی شده است. نتایج و شواهدِ مثالِ متعدد حاکی از آن است که اولاً، هر سه مفهوم عمده وجودی بازتاب زیادی در اشعار این شاعر داشته اند؛ ثانیاً، انعکاس این مفاهیم از مجرای منطق هنری و تمهیدات شعری بوده است؛ و ثالثاً، رویکردهایی در این میان پررنگ تر بوده اند. چهار زیرشاخه را در بین اشعارِ منعکس کننده مرگ می توان بازشناخت که به ترتیبِ بسامد بیشتر عبارت اند از: ۱. مرگ فروپاشنده، پایان دهنده و نابودگر؛ ۲. مرگ، یک واقع بودگی و یک وضعیت مرزی؛ ۳. مرگ و دل شوره آن؛ ۴. مرگ و بیهودگی و یأس. در میان وضعیت های مرزی، وضعیتِ رنج بردن حضوری قابل توجه در اشعار دارد. شاعر در بازتاب این مفاهیم وجودی، دیدگاه های متنوعی در نظر داشته است و بنابراین رویکرد اگزیستانسیالیستی اشعار انطباق کامل با متفکری خاص ندارد.
۱۹۰۳.

رویکرد جامعه شناختی به رمان جنگ (تصویری از گفتمان اقلیت)؛ برپایه مطالعه موردی چهار رمان زمین سوخته، آداب زیارت، زمستان 62 و باغ بلور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان جنگ نقد جامعه شناختی خوانش تفسیری روایت رسمی گفتمان اقلیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۳
رمان از دید پژوهشگران مختلف به مثابه اثری اجتماعی (تأثیرپذیرفته و تأثیرگذارنده بر اجتماع) بازشناسانده شده است. این پژوهش برپایه همین پیش فرض به مطالعه موردی چهار رمان جنگ می پردازد تا تفاوت میان روایت رسمی از جنگ در رسانه های مختلف ازجمله ادبیات را با آنچه در این آثار بازگو شده است، نشان دهد. روش این مطالعه براساس تلفیقی از دستاوردهای و مبانی نظری موجود در نقد جامعه شناسی، به ویژه الگوی لوکاچ-گلدمن، نقد اجتماعی لوونتال و رابطه شخصیت و نهادهای قدرت پی یر بوردیو است. رمان های چهارگانه انتخاب شده عبارت اند از زمستان 62، باغ بلور، زمین سوخته و آداب زیارت. این آثار همه در روزگار جنگ تألیف شده اند و همه از آثار مورد توجه و پرشمارگان به شمار می روند. برای دستیابی به این هدف خوانش تفسیری هر رمان براساس الگوی نقد جامعه شناختی و با کوشش برای پرهیز از هر گونه پیش داوری انجام شده است. در ادامه ویژگی های هر یک از این چهار رمان در تقابل با روایت رسمی از جنگ نشان داده شده و مشخص شده است که چگونه ویژگی هایی مانند شخصیت پردازی، پی رنگ، لحن، زاویه دید و حتی محتوای اثر در خدمت بازتاب گفتمان اقلیت قرار گرفته اند. گفتمان اقلیت صدایی متکثر و کاملاً متفاوت با روایت رسمی از جنگ است که جلوه آن را در رمان جنگ برخلاف شعر و دیگر گونه های ادبی مرتبط با ادبیات جنگ (مانند خاطره نویسی و روایت های شفاهی) به وضوح می توان باز جست.
۱۹۰۴.

فقر مبانی نظری در گرایش های زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان و ادبیات فارسی برنامه درسی مبنای نظری تفکر انتقادی روش شناسی میان رشتگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۲۶۹
گرایش های مصوب رشته زبان و ادبیات فارسی در کنار برخی فایده ها، اشکالاتی بنیادین نیز دارند. مهم ترین اشکالشان فقر مبانی نظری در تعریف این گرایش هاست. همین فقدانِ بنیان های نظریِ مشخص و روشمند، موجب دخالت برخی مبانی و پیش فرض های ناآگاهانه در هدف گذاری این گرایش ها و تعریف برنامه های درسی آن ها شده است. در مقاله حاضر با مرور برخی از این گرایش ها به بحث درباره این مبانی غیرروشمند و مشکلات و آسیب های آن ها پرداخته ایم. مهم ترین این موارد عبارت اند از: فهم متعارف از ادبیات و مفاهیم وابسته، تغییر ماهیت برخی دروس و گرایش ها در اثر سلطه ادبیات عامیانه، تقلیل گرایی در نگاه به متون و موضوعات به سبب تأکید سطحی بر بومی سازی، و تکیه بر رویکرد تک رشته ای. این موارد پیوندی نزدیک با یکدیگر دارند؛ یعنی وجود یکی از آن ها (به ویژه تکیه بر فهم متعارف از ادبیات) در یک گرایش، کم و بیش دیگر اشکالات را نیز در آن گرایش ایجاد کرده است. این مبانی غیرروشمند، بیش از همه بر ضعف نگاه پژوهشی در ادبیات دانشگاهی اثرگذارند و به فاصله گرفتن از نگاه انتقادی و مسئله محور در این گرایش ها دامن زده اند. در این مقاله بر برخی دیگر از معیارها همچون توجه به رویکرد میان رشته ای برای گسترش روشمند و پژوهش محور رشته ادبیات نیز تأکید شده است.
۱۹۰۵.

تحلیل و بررسی و مقایسۀ تطبیقی مؤلفههای ادبیات پلیسی و کارآگاهی در آثار آگاتا کریستی و اسماعیل فصیح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاتا کریستی اسماعیل فصیح رمان ادبیات پلیسی عناصر داستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۳۴۵
اسماعیل فصیح از نویسندگان صاحب نام و پرکار در زمینه ادبیات داستانی به ویژه ادبیات پلیسی و کارآگاهی است که شماری از آثار وی مانند شهباز و جغدان، شراب خام، درد سیاوش، دل کور و... بیشتر جنبه پلیسی و کارآگاهی دارند. با وجود شهرت این نویسنده، همان طور که نتایج این پژوهش نشان می دهد، او تا حد زیادی تحت تأثیر آگاتا کریستی و رمان های جنایی او بوده است؛ به طوری که با مقایسه تطبیقی آثار پلیسی این دو نویسنده می توان به بسیاری از مؤلفه های مشترک در زمینه ادبیات پلیسی در آثار ایشان دست یافت. اسماعیل فصیح نه تنها در انتخاب زبان راوی و نوع شخصیت پردازی بلکه حتی در انتخاب پی رنگ برخی داستان ها نیز تحت تأثیر آگاتاکریستی بوده است. این ادعا را می توان از طریق مقایسه متن آثار هر دو نویسنده اثبات کرد. نویسندگان کوشیده اند در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و با شیوه اسناد کتابخانه ای میزان تأثیرپذیری فصیح را از آگاتا کریستی تبیین و اثبات کنند. کاری که تاکنون از سوی پژوهشگران و ناقدان ادبیات داستانی صورت نگرفته است و در نوع خود تازگی دارد.
۱۹۰۶.

بررسی مقوله اضطراب در مجموعه داستان نمازخانه کوچک من هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان کاوی نقد روان کاوانه اضطراب گلشیری نمازخانه کوچک من

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۳۱۷
محوریت نقد روان کاوانه، تعامل میان حوزه هنر، به ویژه ادبیات با موضوعات روان کاوی است که در این روش، سوژه متن به بستری برای شناخت نشانه ها، ریشه ها و عوامل روان نژندی در سه محور مؤلف، متن (ساختار و شخصیت ها) و مخاطب است؛ و در مواردی نادر به روش عبور از بحران و ابزاری برای روان درمانگری تبدیل خواهد شد. در این حوزه، مقوله اضطراب و وسواس از موضوعات مهمی است که در روان شناسی با رویکردهای شناختیِ متفاوتی بدان پرداخته شده است و می تواند یکی از موضوعات کاربردی در تحلیل متن محورانه آثار ادبی قرار گیرد. از سویی، آثار گلشیری به سبب آگاهی او از دانش روان شناسی و کاربست آگاهانه تکنیک ها و شاخصه های مهم آن در پردازش و تقویت شخصیت، از ظرفیت بالایی در جهت تحلیل روان کاوانه برخوردار است. لذا این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مقوله اضطراب در مجموعه داستان نمازخانه کوچک من پرداخته و نتیجه گرفته است که ریشه اضطراب در شخصیت های این داستان ها، ترس از وقوع یک حادثه ناگوار در آینده است و شخصیت ها اغلب به پاسخ ابتدایی اجتناب و گریز از موقعیت و مکانیسم های دفاعی ابتدایی روی می آورند. اکثر شخصیت ها در مواجهه با اضطراب، مبتلا به افسردگی، خشم و انزوا شده که در نشانه های رفتاریِ متعددی چون مصرف الکل، بی خوابی و بی قراری، پرخاش کردن و جیغ و فریاد کردن این بحران را بازنمایی خواهند کرد. درمجموع می توان اضطراب و افسردگی را در این مجموعه به عنوان وجه غالب در نظر داشت.
۱۹۰۷.

رده بندی فرمالیستی داستان های ضدجنگ در ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صلح ادبیات ضدجنگ کتاب تصویری داستان کودک فرمالیسم عنصر غالب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۳۱۳
ادبیات ضدّجنگ زیرمجموعه ای از ادبیات صلح است. صلح به دو صورت سلبی و ایجابی بازنمایی می شود. صلح ایجابی، بر پایه مفهوم جهان وطن گراییِ اخلاقی تعریف می شود و صلح سلبی، در تضاد با مفهوم جنگ. بر همین اساس، داستان های جهان وطن گرا، آرمان شهر را بازنمایی می کنند و داستان های ضدّجنگ، ویران شهر را. داده های این پژوهش کتاب های تصویری ضدّجنگ گروه سنی «ب» و «ج» است. مقاله پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی و براساس رهیافتی صورت گرا، در پی پاسخ به چگونگی تمهیدات مشترک (الگوهای صوری مشترک) در داستان های ضدّجنگ کودک است. نتیجه پژوهش نشان می دهد، بسته به این که عنصر غالبِ داستان مبتنی بر کدام بخش از فرایند سه گانه «آغاز، میان و پایان جنگ» باشد، داستان های ضدّجنگ به سه دسته تقسیم می شوند: آغاز محور، میان محور، پایان محور. هر یک از این سه دسته براساس تمهیداتی که به کار می گیرند، به زیرمجموعه هایی دیگر تقسیم می شوند. استقبال از ژانر نوظهور ادبیات ضدّجنگ و خلأ پژوهش های داخلی و خارجیِ بسنده درباره ادبیات صلح کودک، ضرورت پژوهش را مسجل می نماید. مقاله حاضر برای نخستین بار ادبیات جنگ ستیز کودک را با رهیافتی صورتگرا رده بندی می کند و در این زمینه نگارنده تاکنون، چه در پژوهش های داخلی و چه خارجی، دسته بندی مشابهی را رؤیت نکرده است.
۱۹۰۸.

نقد و بررسی ترجمه اسامی خاص به فارسی در ادبیات فانتزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ترجمه اسامی خاص ژانر فانتزی نقش ثانویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۳۷۵
اسامی خاص در ادبیات نقش های مختلفی ایفا می کنند. این نقش در ادبیات فانتزی که معمولاً دارای جهان ثانویه مخصوص به خود است پررنگ تر است و این اسامی در این جهان خیالی نقش های متنوعی پیدا می کنند. نقد و بررسی چگونگی ترجمه این اسامی، افق تازه ای برای مترجمان فراهم می آورد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف نقد ترجمه فارسی اسامی خاص در پنج رمان شاخص ژانر فانتزی طراحی شد. پژوهشگران ابتدا اسامی خاص را در متون رمان ها شناسایی و نقش های ثانویه این اسامی را مطابق مدل گیبکا (2018) مشخص کردند. سپس با بررسی ترجمه فارسی اسامی خاص، به بررسی و نقد راهکارهای ترجمه ای پرداختند و در نهایت مشخص شد که برخلاف نگاه غالب، عدم ترجمه اسامی خاص در متون ادبی، همواره بهترین راهکار ترجمه ای نیست و با مد نظر قرار دادن نقش های ثانویه اسامی خاص، مترجم می تواند راهکارهای ترجمه ای دیگر را جایگزین کند. پس از بررسی داده های پژوهشی مشخص شد که راهکار ترجمه هرگز موجب ازبین رفتن نقش معنایی نشد، درحالی که راهکار عدم ترجمه در مواردی موجب شد که این نقش در متن مقصد از بین برود. از طرفی عدم ترجمه هرگز موجب از بین رفتن نقش بومی سازی نشد. درنتیجه انتخاب راهکار ترجمه با توجه به نقش های ثانویه اسامی خاص، سبب حفظ این نقش ها در متن مقصد خواهد شد.
۱۹۰۹.

بازآفرینی؛ محدودیت و تکرار یا امکان و دیگر بودگی درنگی بر بازآفرینی در ادبیات کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اقتباس بازآفرینی ادبیات کودک و نوجوان رمان نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۸۵
بازآفرینی، خلاقانه ترین امکان در ساحت/ کنش اقتباس است. سیاق و جنس مواجهه نویسنده یا بازآفرین، هضم، استحاله و از آن خود کردن متن/ متون اصلی و پیشین، امکان آفرینشی دیگرگون و متفاوت را رقم می زند. از این منظر، متن بازآفریده، دومی است، اما درجه دوم نیست، بلکه تکرار و دیگر بودگی را توأمان داراست . پژوهش حاضر با ارائه تعاریف، ظرفیت ها و امکان های بازآفرینی، دلایل ایستایی، سکون و محدودیت بازآفرینی در ادبیات کودک و نوجوان ایران را واکاوی و تحلیل می کند و نشان می دهد که تلقی از سنت به مثابه امری سپری شده، جهت گیری تعلیمی - اخلاقی در خلق متون، بی توجهی به متون مختلف فلسفی، اسطوره ای، دینی، تاریخی و...، آگاه نبودن به اهمیت داستان/ رمان به مثابه امکانی برای دگرگونی تجربه، لذت بخشی و رشد تفکر خلاق کودک و نوجوان، و مخاطب را به مثابه ابژه نسلی؛ مفعول و منفعل دانستن، بازآفرینی در ایران را به تغییر زاویه دید، شخصیت های داستان، مکان و زمان، لحن، پایان بندی و... تقلیل داده است. پژوهش حاضر پس از تحلیل دلایل این ایستایی و درجا زدن ها، با مقایسه چند رمان نوجوان بازآفریده غیرایرانی و ایرانی، گستردگی، ظرفیت و لایه لایه بودن (تودرتویی) و درهم تنیدگی التقاطی رمان های بازآفریده غربی را نشان می دهد. رمان هایی که توأمان از متون و آبشخورهای متنوع فکری، معرفتی و هنری در حد یک گزاره، تمثیل، ایده و یا تم اصلی استفاده کرده اند.
۱۹۱۰.

تطور مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات ادبی فلسفه ادبیات رشته دانشگاهی ادبیات نقد ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۳۵
رشته ادبیات در دانشگاه های معتبر دنیا با سرفصل هایی به روز و کاربردی پیش می رود. دانشگاه در عصر جدید به نهادی تبدیل شده است که بر کارآفرینی، تولید فکر، نوآوری، ایده محوری و خلاقیت محوری، استفاده از ظرفیت های بینارشته ای و برخوردار از تفکری در تعامل با جهان تأکید دارد. در این میان رشته دانشگاهی ادبیات نیز در بسیاری از دانشگاه های پیشرفته در تلاش است خود را به رویکردهای جدید دانشگاه نزدیک کند؛ موضوعی که بررسی سرفصل های ادبیات در این دانشگاه نمایانگر آن است. با وجود این، این دانشگاه ها همچنان به دنبال کسب مشروعیت آکادمیک بیشتری هستند. بحث هایی که از 150 سال پیش در زمینه هایی همچون تعریف ادبیات به مثابه رشته ای آکادمیک و ماهیتِ علمیِ پژوهش های ادبی آغاز شد، هنوز هم ادامه دارد. استین هاوگم اولسن استاد ادبیات انگلیسی و نویسنده کتاب ها و مقالات زیادی در مجلات معتبر جهان در زمینه فلسفه ادبیات، زیبایی شناسی ادبی و ... است. او در این مقاله بر آن است که سیرِ تطور «مطالعات ادبی» را بررسی کند و این بحث را از گفت وگوهایی که در دهه 1880 در دانشگاه های آکسفورد و کمبریج در زمینه ماهیتِ آکادمیک رشته ادبیات و نقد ادبی آغاز شد تا دهه های اخیر دنبال می کند. تأکید مقاله اولسِن بر این است که مطالعات ادبی اگر بخواهد به دنبال کشف معنای آثار ادبی باشد، این معنا را از هر راهی با هر نظریه ای بخواهد به دست بیاورد، درنهایت چیزی است که هر خواننده خوبی می تواند انجام دهد.
۱۹۱۱.

واسازی داستان اسکندر و فغستان براساس دیدگاه دیگربودگی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت دیگری اسکندر و فغستان بدن مندی قدرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۸۵
فارغ از پیام آشکار که بر پوسته هر متنی به نمایش درمی آید، گاهی گفتمان دیگری در ضمیر محتوا وجود دارد که نیت سازندگان متن را در حمایت از پوسته به چالش می کشد. در پرتو دگر خوانی و واسازی آثار، هزارتوهای تاریک، روشن و مفاهیم تازه ای ارائه می شوند. دو روایت فردوسی و ثعالبی از داستان «اسکندر و دختر پادشاه هند»، با تفاوتی معنادار در پایان بندی، داستانی آشنا از پیوند زناشویی دختر زیبای مغلوب با پادشاه فاتح است، اما در بررسی گفتمان ثانویه، سازوکارهای اِعمال قدرت بر بدن برجسته می شوند. این سازوکارها برخلاف تصور رایج، تنها تعذیب نیستند، بلکه علم النظر یا جمال شناسی نیز نوعی شبکه مراقبت تلقی می شود که با ورود زن از عرصه «دیگری» (خانه پدری) به حیطه «خود» (خانه همسر) پایان نمی یابد؛ بالعکس، زن آن هنگام که از آزمون بدن مندی که نهاد قدرت آن را تدارک دیده است، سربلند بیرون می آید، با عدول از هنجارهای جامعه پذیری، به مثابه تهدیدی برای تمامیت خواهی نظام حاکم به شمار می رود و طرد می شود. در این مقاله به شیوه تحلیلی توصیفی و با نگاه جامعه شناسانه، عناصر موجود در داستان مذکور واسازی شده اند و با بهره گیری از آرای اندیشمندان این عرصه به ویژه میشل فوکو به روابط متقابل سه عنصر «زیبایی»، «دانش»، و «قدرت» پرداخته شده است.
۱۹۱۲.

پاگشایی مواجهه با مرگ در داستان «فال خون» داوود غفارزادگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ آگاهی پاگشایی فال خون اسطوره آیین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۵۳
اسطوره ها و آیین ها از عناصر بنیادین زیست و فرهنگ بشری اند که آرزوها و هراس های آدمی را بازتاب می دهند. مواجهه با مرگ و مرگ آگاهی یکی از بنیادی ترین درون مایه های اسطوره ای و آیین های آن است. از برجسته ترین قالب هایی که می تواند محملی برای درون مایه های اسطوره ای و آیینی ازجمله مرگ آگاهی قرار گیرد، روایت های داستانی معاصر است. نوشتار حاضر براساس رویکرد اسطوره شناسی، با روشی توصیفی تفسیری و با هدف آشکارگی تأثیر درون مایه مواجهه با مرگ و رسیدن به مرگ آگاهی، که از خلال آیین پاگشایی شکل می گیرد، به بررسی ساختار و ژرف ساخت داستان «فال خون» نوشته داوود غفارزادگان می پردازد. داستان «فال خون»، برای برجسته کردن درون مایه مرگ آگاهی، آشکارا براساس ساختار پاگشایی: جدایی، رازآموزی و رازآموختگی شکل می گیرد. شخصیت اصلی داستان که سربازی نوآموز است، در مأموریت خود با پدیدار و روی دادهای گوناگونی در رسیدن به مقصد خویش روبه رو می شود. این رخ دادها زمینه ای را فراهم می کنند تا سرباز نوآموز دشوارترین و نهایی ترین آزمون خویش را پشت سر بگذارد. دشوارترین آزمون شخصیت اصلی داستان «فال خون»، رسیدن به مرگ آگاهی و پذیرفتن مرگ به سان جزئی از هستی خویش است. این درون مایه که از دغدغه های نخستین و همیشگی بشر بوده است، در داستان «فال خون» در کنار عناصر اسطوره ای همچون کوه، درخت، عدد، گاو، نام و کلبه می نشیند تا به روایت داستانی مدرن، رنگ اسطوره ای و آیینی کهن ببخشد. بدین ترتیب، هنر، ادبیات و اندیشه های مدرن امروزی نه تنها از سویه های اسطوره ای و آیینی کهن نمی توانند جدا شوند، بلکه این سویه ها با درآمیختن با تأملات همیشگی آدمی، ازجمله مرگ آگاهی، زمینه غنا و پرتوشگی روایت های داستانی امروزین را مهیا می سازند.
۱۹۱۳.

نقد نظریه مخاطب نهفته ایدن چمبرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطب نهفته ایدن چمبرز نقد نظریه نظریه خواننده محور روایت شناسی زبان شناسی رمان طراحی روش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۳۱
در این مقاله، نظریه مخاطب نهفته ادبیات کودک و نوجوان از ایدن چمبرز را نقد کرده ایم. ایدن چمبرز در نظریه خود، برای شناخت مخاطب نهفته در ادبیات کودک و نوجوان، فنونی را پیشنهاد می کند. در طرح این نظریه که مفاهیم مفیدی ارائه می کند، ایرادها و خلأهایی وجود دارد که آن ها را ذیل چند عنوان توضیح داده ایم: کلی گویی و ابهام در تعاریف، هم پوشانی مقوله ها، رعایت نکردن مدعاها در مثال و سست بودن مبانی نظری. کاربست صحیح این نظریه در عمل، نیازمند بازنگری، تکمیل و اصلاح ایرادهایی است که در این پژوهش مطرح کرده ایم. در ادامه تلاش کردیم در جهت اصلاح نظریه پیشنهادهایی ارائه کنیم. با توجه به این که هدف نظریه چمبرز یافتن مخاطب نهفته است ما نیز به سراغ تکنیک هایی رفتیم که امکان یافتن این مخاطب را به ما می داد. در زبان شناسی رمان و روایت شناسی، روش ها و مفاهیم کارآمدی یافتیم و روشی براساس تحلیل ساختار متن و گفتمان روایت طراحی کردیم که با کمک آن می توان مخاطب نهفته را استنباط کرد. این روش شامل مفاهیم معنابن، کانونی سازی، صدا و فاصله است که درکی دقیق تر از مخاطب نهفته به دست می دهند.
۱۹۱۴.

نقش رویکرد بن مایه شناسی در تعیین نوع ادبی روایت های داستانی (مطالعۀ موردی: داراب نامه، قران حبشی و مسیب نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوع ادبی بن مایه شناسی حماسه ابوطاهر طرسوسی روایت های داستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۳۱۲
دانش انواع ادبی از رویکردهای درون متنی باسابقه و تأثیرگذاری است که از گذشته برای طبقه بندی متون در نظر گرفته می شده و دگرگونی هایی را نیز تاکنون از سر گذرانده است، امّا پیشینه کاربرد نظریّه انواع در پژوهش های ادبی ایران به یک سده نمی رسد و هنوز اطلاق موجّه آن به صورت فراگیر در بسیاری از حوزه ها و جریان های ادبی با ابهام و چالش روبه رو بوده است. برای مثال، در طبقه بندی روایت های داستانی کهن، این پرسش مطرح می شود که: بر چه اساس و با چه استدلالی می توان نوع ادبی مسلّط در متون یادشده را اثبات کرد؟ فقدان پژوهش و نقد جدّی در پاسخ به این پرسش، سبب شده تا طیّ دهه ها، پژوهشگران بدون هیچ روشنگری علمی و روشمندی، داستان های کهن فارسی را با توسّل به اصطلاحات ادبی خودساخته، غیرعلمی و بعضاً گنگ معرّفی کنند و این امر در حالی است که اصطلاحات رایج نه تنها دلالتی جامع و مانع بر مشخّصات محتوایی و زبانی این گونه روایات ندارند، بلکه گاه حتّی آن ها را در تعلیق نوعی نگاه می دارند یا دچار هم پوشانی چندگانه نوعی می کنند. از آن جایی که یکی از کارکردهای رویکرد بن مایه شناسی، تعیین نوع ادبی متون است، در پژوهش حاضر تلاش شده تا در پیوند با انواع ارسطویی، از این استعداد بالقوّه که تاکنون از نظرها دور مانده است، بهره برده شود و برای نخستین بار، به روش استقرایی و با تکیه بر جامعه آماری بن مایه های متنوّع سه روایت داستانی ابوطاهر طرسوسی، تعلّق نوع ادبی آن ها به حماسه اثبات شود. دانش انواع ادبی از رویکردهای درون متنی باسابقه و تأثیرگذاری است که از گذشته برای طبقه بندی متون در نظر گرفته می شده و دگرگونی هایی را نیز تاکنون از سر گذرانده است، امّا پیشینه کاربرد نظریّه انواع در پژوهش های ادبی ایران به یک سده نمی رسد و هنوز اطلاق موجّه آن به صورت فراگیر در بسیاری از حوزه ها و جریان های ادبی با ابهام و چالش روبه رو بوده است. برای مثال، در طبقه بندی روایت های داستانی کهن، این پرسش مطرح می شود که: بر چه اساس و با چه استدلالی می توان نوع ادبی مسلّط در متون یادشده را اثبات کرد؟ فقدان پژوهش و نقد جدّی در پاسخ به این پرسش، سبب شده تا طیّ دهه ها، پژوهشگران بدون هیچ روشنگری علمی و روشمندی، داستان های کهن فارسی را با توسّل به اصطلاحات ادبی خودساخته، غیرعلمی و بعضاً گنگ معرّفی کنند و این امر در حالی است که اصطلاحات رایج نه تنها دلالتی جامع و مانع بر مشخّصات محتوایی و زبانی این گونه روایات ندارند، بلکه گاه حتّی آن ها را در تعلیق نوعی نگاه می دارند یا دچار هم پوشانی چندگانه نوعی می کنند. از آن جایی که یکی از کارکردهای رویکرد بن مایه شناسی، تعیین نوع ادبی متون است، در پژوهش حاضر تلاش شده تا در پیوند با انواع ارسطویی، از این استعداد بالقوّه که تاکنون از نظرها دور مانده است، بهره برده شود و برای نخستین بار، به روش استقرایی و با تکیه بر جامعه آماری بن مایه های متنوّع سه روایت داستانی ابوطاهر طرسوسی، تعلّق نوع ادبی آن ها به حماسه اثبات شود.
۱۹۱۵.

بررسی سبک فرزندپروری در مدیر مدرسه جلال آل احمد بر مبنای نظریه دایانا بامریند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک فرزندپروری دایانا بامریند ادبیات داستانی مدیر مدرسه آل احمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۳۱
سبک فرزندپروری یکی از رویکردهای قابل توجه در رشته روانشناسی است که در آن به بررسی اهمیت نقش والدین و شیوه ارتباط آنان با فرزندان می پردازد. دایانا بامریند، در دهه 1960 سبک فرزندپروری را به چهار نوع اقتدارگرایانه، مستبدانه، آسان گیرانه و مسامحه انگارانه تقسیم کرده و در هرکدام به شیوه ای متمایز به نحوه ارتباط والدین با فرزندان پرداخته است. جلال آل احمد یکی از نویسندگان تأثیرگذار در ادبیات داستانی معاصر است که در کتاب مدیر مدرسه با زبانی طنز و درعین حال گزنده، به توصیف و بررسی شیوه آموزش و تعلیم و تربیت کودکان و نقش والدین در بهبود مهارت اجتماعی آنان پرداخته است. در پژوهش حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی سبک فرزندپروری در داستان مدیر مدرسه از آل احمد پرداخته ایم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این داستان از میان چهار سبک ارائه شده بامریند، براساس سبک فرزندپروری مستبدانه قابل بررسی است و مؤلفه های موجود در آن ما را به نتایج سودمندی در زمینه ویژگی های تربیتی و آموزشی در حوزه ادبیات داستانی ایران می رساند و همچنین می تواند بستری برای مطالعات میان رشته ای ازجمله روانشناسی و ادبیات کودک و نوجوان باشد.
۱۹۱۶.

دوره بندی ادبیات انقلاب بر اساس تقسیم بندی سه گانه یورگن روله با نگاهی به مسئله گسست یا عدم گسست بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب دوره بندی ادبیات انقلاب یورگن روله بینامتنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۳۱۰
از مسائل مهمی که موجب تغییرات گسترده، در شئون مختلف سیاسی اجتماعی جامعه می شود، «انقلاب» است. انقلاب در دوره بندی هنر و ادبیات، چنان تأثیر مهمی دارد که ادبیات برخی کشورها را، به «ادبیات قبل یا بعد از انقلاب» تقسیم می کنند. یکی از مهم ترین نظریه ها درمورد رابطه ادبیات با انقلاب، نظریه یورگن روله است. مقاله حاضر می کوشد بر مبنای تقسیم بندی روله، به دوره بندی ادبیات انقلاب اسلامی به طور کلی، و همچنین بررسی امکان یا عدم امکان گسست بینامتنیت در انقلاب ها بپردازد. بدین منظور، ابتدا به تعریف بینامتنیت پرداخته شده و در ادامه برای طبقه بندی ادبیات انقلاب اسلامی، از دوره بندی سه گانه یورگن روله (= دوره احساسات، دوره تردید و دوره گسست)، بهره برده شده است. در پایان، گسست یا عدم گسست بینامتنیت در انقلاب بررسی شده است. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی نوشته شده است، برای تأیید بیشتر نظریه روله، از نظریه های گوناگون زبان شناسی، نظریه «واقعیت مندی» هارولد بلوم و دیگر نظریه های مرتبط کمک گرفته است و نتیجه می گیرد که می توان از تقسیم بندی روله به عنوان ملاکی برای دوره بندی آثار ادبیات انقلاب اسلامی بهره برد؛ علاوه براین اگرچه انقلاب ها، موجب گسست بینامتنی می شوند، اما این گسست شامل همه اجزای سنت نمی شود، زیرا جریان آهسته و پیوسته سنت، ریشه دارتر از آن است که حوادث سیاسی و اجتماعی دوره یا نظامی خاص، بتواند موجب نابودی کامل آن شود.
۱۹۱۷.

آیا فرای در نقد اتیکال ایتوس را نادیده گرفته است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرای ایتوس میتوس دایانویا مرحله سمبول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۳۴۹
فرای متأثر از نگرش های تفسیری قرون وسطی و متعهد به آموزه های اصحاب نقد نو و تکیه بر روش شناختی ساختارگرا، نظریات بدیعی درباره چگونگی تحلیل ساختار اثر ادبی به دست داده است. او در بوطیقای ادبی خود، معنای اثر ادبی را برساخته ای از عناصر و مؤلفه هایی می داند که از زوایای چهارگانه وجه، سمبول، آرکی تایپ و ژانر می توان به آن دست یافت. در چنین چارچوبی، او مؤلفه های ایتوس، میتوس و دایانویا را عناصر اساسی برسازنده معنا بر می شمارد. اما در این میان، به نظر می رسد به شکلی درخور به ایتوس پرداخته نشده است. در این جستار ابتدا با واکاوی لوازم و عواقب نظری آنچه فرای بدان پای بند است، می کوشیم پاسخی برای این مسئله به دست دهیم که اولاً، چرا در نقد اتیکال، که الزاماً مبتنی بر ایتوس است، ایتوس کنار گذاشته می شود. در ادامه، ضمن تبیین روش شناختیِ تحلیل فرای، ایتوسِ وانهاده شده به چه شکلی در چارچوب نظری فرای نمایان می شود. در پایان مشخص می شود که ایتوس نه به واسطه ملاحظات روش شناختی، بلکه به سبب ملاحظات غایت شناختی بخشی از چارچوب نظری فرای را تشکیل می دهد.
۱۹۱۸.

نقدی بر تعامل شعر و فلسفه: جایگاه شعر در دنیای فکری امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعامل فلسفه و شعر مدینه فاضله افلاطونی شعر و حقیقت شعر و جهان آنتروپوسین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۱۵
بحث های افلاطون پیرامون جایگاه شعر به جدالی درازدامن میان فلسفه و شعر انجامید. افلاطون معتقد بود شعر در مقابل فلسفه، حقیقت را بیان نمی کند و اساساً نمی تواند به حقیقت دست یابد، دروغ می گوید و می تواند موجب گمراهی شود. دیدگاهی که تا قرن ها به دفاع شعر از ماهیت خود انجامید و منجر شد شعر، ابزاری برای بیان مسائل اخلاقی، عقیدتی و سیاسی شود و بدین ترتیب نشان دهد اگر نمی تواند به حقیقت دست یابد، حداقل می تواند موجب تعلیم و تربیت گردد. اما در دوران جدید، زمانی که ماهیت «حقیقت» و «واقعیت» مورد پرسش واقع شده، دفاع فلسفه از شعر، به دفاع از جایگاه اندیشگیِ شعر انجامیده است. امروزه شعر، در کنار فلسفه و علم، رسانه ای است که روایتی از واقعیت را بازتاب می دهد، روایتی که همچون سایر رسانه ها، نوعی بازنمایی از واقعیت است. این پژوهش در نظر دارد با بررسی آراء افلاطون و نقدهایی که در دهه های اخیر بر مبانی اندیشگی او وارد آمده و نیز نقد دیدگاه برخی پژوهشگران ایرانی در زمینه تعامل جدید فلسفه و شعر، به تبیین نسبت شعر و فلسفه با حقیقت و واقعیت و بحث در زمینه جایگاه شعر در دنیای فکری امروز بپردازد.
۱۹۱۹.

بازشناسی معنای بومی گرایی در ادبیات داستانی معاصر ایران (1285 -1400)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی بومی گرایی فرهنگ هویت استعمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۳۰۹
بومی گرایی اصطلاحی مدرن است که درپی روند استقلال و رهایی کشورهای استعمارزده شرقی از سلطه کشورهای استعمارگر غربی پدید آمد و هم زمان به حوزه های مختلفی ازجمله ادبیات داستانی راه یافت. با بررسی تعاریف متنوع این اصطلاح و شیوه کاربست آن ها در انواع پژوهش های ادبی، می توان دریافت که انتخاب هر یک از این تعاریف به سادگی می تواند روند پژوهش و نتایج آن را دچار تغییر یا انحراف کند. به دیگر سخن، نبود تعریفی دقیق و کاربردی از بومی گرایی را می توان مهم ترین چالش و کاستی پژوهش های مربوط به این حوزه دانست. به منظور دست یافتن به چنین تعریفی، این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی، به واکاوی و ریشه یابی معنای بومی گرایی در ادبیات داستانی ایران از زمان مشروطه تا 1400 خورشیدی پرداخته است. بدین شیوه که در آغاز تحقیق، همه پیش فرض ها درباره بومی گرایی نادیده گرفته شد؛ سپس این اصطلاح از جنبه های اجتماعی، فکری و ادبی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بومی گرایی با بومی نویسی و سایر مفاهیم مشابه از نظر معنا و کارکرد تفاوت دارد. همچنین در بازتعریف این اصطلاح، به عنوان مهم ترین دستاورد تحقیق، مشخص شد که بومی گرایی در ادبیات داستانی واکنشی دووجهی است که به طور هم زمان به مؤلفه های بومی و استعماری می پردازد.
۱۹۲۰.

تصویر حجمی؛ بررسی بوطیقای تصویری شعر حجم در سبک هندی (مطالعه موردی: اشعار بیدل دهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیدل دهلوی سبک هندی شعر حجم یدالله رؤیایی تصویر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۸۶
یکی از اصلی ترین گزاره ها در فهم حجم گرایی این است که این جریان هیچ ادعایی مبنی بر تازه بودن بوطیقای تصویری خود ندارد. در بیانیه حجم گرایی به صراحت به وجود موارد مشابه در شعر کلاسیک فارسی اذعان و اشاره شده است. رؤیایی نیز به عنوان رهبر جریان حجم، بارها در یادداشت های خود به این موضوع اشاره کرده است که حجم گرایی تجربه ای جدید نیست، بلکه حاصل تمرکز بر شکل خاصی از تصویرپردازی و نگاه است. از سوی دیگر ذهنی گرایی شعر حجم هنگام ساخت تصاویر حجمی، شباهت معناداری با مدلی از تصویرپردازی انتزاعی شاعران سبک هندی، به ویژه بیدل دهلوی دارد. در این مقاله پس از تعریف و توضیح اصطلاحِ تصویر حجمی، نمونه هایی از این شکلِ تصویرپردازی در شعر حجم تحلیل شده است، سپس با تحلیل نمونه هایی از این مدل تصویرپردازی در شعر بیدل، نشان داده شده که تصویرحجمی یکی از ویژگی های سبکی مشترک شعر یدالله رؤیایی و بیدل دهلوی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان