فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر فقر یکی از مهم ترین مسائل جوامع بشری است. شیوع فقر در جامعه، فرایند توسعه را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با چالش مواجه می سازد. فقر در مناطق شهری مثل سایر پدیده ها متأثر از عوامل مختلفی است که در این پژوهش با استفاده از روش کیفی و استراتژی تئوری داده بنیاد، فرایند فقر در مناطق شهری استان خوزستان (اهواز و آبادان) بررسی شده است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 46 نفر از مطلعین کلیدی اعم از خبرگان دانشگاهی، کارشناسان ارشد دستگاه های اجرایی (کارشناسان استانداری، کارشناسان دفتر تسهیل گری اهواز، کارشناسان اجتماعی فرمانداری اهواز و آبادان)، افراد و خانواده های ساکن در مناطق شهری اهواز و آبادان بوده است. در تحقیق حاضر برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه و برای انتخاب موردها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مصاحبه با رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. یافته های تحقیق نشان داد که مقولاتی چون فرهنگ ضعیف کار و روالمند شدن فقر، بیکاری و رکود اقتصادی، حمایت و پشتیبانی ضعیف از حاشیه نشینان، سرمایه ی روان شناختی ضعیف، عدم توانمندسازی حاشیه نشینان، عدم شایسته سالاری، توزیع نامتقارن منابع و احساس تبعیض و نابرابری، ناکارآمدی در مدیریت شهری، فساد اقتصادی و اداری، فرهنگ مطالبه گری ضعیف مردم و ضعف اتخاذ مشی علمی در سیاست گذاری ها از شرایط علی تأثیرگذار بر فقر بوده است. طبق نتایج پژوهش، فوران احساس محرومیت از قابلیت ها به عنوان مقوله محوری از متن مصاحبه ها مکشوف گردید. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت که توجه به استراتژی هایی چون 1. تروج فرهنگ کار در جامعه، 2. سرمایه گذاری در مناطق حاد و حمایت از سرمایه گذار 3. توجه به آموزش های مهارت زا در مناطق فقرنشین و... می تواند نقش مهمی در مقابله با فقر داشته باشد.
امنیت اجتماعی و دانشگاه: مدلسازی احساس امنیت اجتماعی در دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط دانشگاهی،که نخبگان جامعه را دربر می گیرد،احساس امنیت اجتماعی یکی از بنیادی ترین اصل های توسعه و رفاه اجتماعی تلقی می شود؛ زیراکه در صورت عدم احساس امنیت در محیط دانشگاه سرمایه های انسانی کشور قادر نخواهند بود به رسالت اصلی خود عمل نمایند.بنابراین در همین راستا، مقاله حاضر کوشش می کند میزان احساس امنیت اجتماعی دانشجویان را برآورد کرده و تأثیر سرمایه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینداری را بر آن مطالعه نماید. تحقیق به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بود که بالغ بر 13000 نفر بودند. از این تعداد، 384 نفر بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای متناسب تصادفی(چند مرحله ای) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. تحلیل پایایی و روایی متغیرهای پرسشنامه نیز نشان دهنده روایی و پایایی بالا است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان در سطح متوسط به بالا است.همچنین یافته های تحقیق نشان داد که میزان احساس امنیت اجتماعی بر حسب جنس و قومیت دانشجویان یکسان بوده، و تفاوت مشاهده شده معنی دار نبوده است. در مجموع، نتایج بدست آمده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای سرمایه اجتماعی، دینداری و سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی توانسته اند 12 درصد از تغییرات متغیر احساس امنیت اجتماعی را در بین دانشجویان مورد تبیین قرار دهد. طبق نتایج تحقیق می توان گفت که احساس امنیت دانشجویان دانشگاه به میزان دینداری، سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنها بستگی دارد.با افزایش میزان دینداری دانشجویان، بهبود سرمایه اجتماعی، بالا رفتن سرمایه اقتصادی و ارتقای سرمایه فرهنگی دانشجویان دانشگاه تبریز زمینه را برای تقویت احساس امنیت اجتماعی دانشجویان را فراهم می سازد.
ارتباط میان توسعه اقتصادی-اجتماعی و نابرابری اجتماعی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
177 - 211
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ِنیل به ارتباط و نسبت میان دو مقوله توسعه یافتگی اقتصادی-اجتماعی و نابرابری اجتماعی در استان های ایران به رشته تحریر درآمده است؛ زیرا نسبت عدالت(= عدم نابرابری) و توسعه همواره موضوعی چالش برانگیز بوده است. در حالی که اقتصاددانان اولیه توسعه، هرنوع سمت گیری معطوف به عدالت را به ضرر نظام اقتصادی می دانستند و نابرابری فزاینده داخلی را به عنوان نتیجه ناگزیرِ توسعه مسلّم فرض می کردند، امّا با گذشت زمان مشخص شد که شرایط عادلانه جزو متغیرهای بسیار مهم عملکرد مطلوب اقتصادی محسوب می گردند؛ به گونه ای که تقریباً تمام عوامل بازتولیدکننده توسعه نیافتگی ریشه در غفلت از مسئله عدالت اجتماعی و نابرابری های فاقد توجیه دارد. حال این پژوهش از حیث نوع مطالعه، تحقیقی تبیینی می باشد که در مقام آزمون مدعا یا مقابله فرضیه های نظری با واقعیت هایی که بر آن ها دلالت دارند، از روش تطبیقی ِکمّی درون کشوری استفاده نموده است و در آن،واحد تحلیل و مشاهده «استان/ سال» و سطح تحلیل «ایران» با طرح تحقیق طولی برای دوره زمانی 1368 تا 1398 مطمح نظر می باشد. چنانچه نتایج و یافته های این تحقیق دال بر این بوده است که میان دو مقوله توسعه اقتصادی-اجتماعی و نابرابری اجتماعی نوعی ارتباط خطی منفی معنادار با شدت نسبتاً متوسط (000/0beta: -0.324/ sig :) دیده شده است. با استناد به یافته های نهایی این پژوهش، می توان گفت که نوعی مطابقت با دیدگاه نظری چلبی (ارتباط خطّی به شکل منفی میان دو مقوله توسعه اقتصادی-اجتماعی و نابرابری اجتماعی) دیده شده و همچنین نتایج پژوهش حاضر با دیدگاه های نظری کوزنتس و رفیع پور در تضاد بوده است. .
تبیین جامعه شناختی آرمان گرایی توسعه ای در بین جوانان شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
205 - 224
حوزههای تخصصی:
آرمان گرایی توسعه ای، چارچوبی قوی برای مفهوم سازی اثرات روانی اجتماعی نظریه توسعه در زندگی روزمره ارائه می دهد. آرمان گرایی توسعه ای دلالت بر این دارد که چندین جنبه از توسعه مدرن از تفکر غربی سرچشمه می گیرد. مقاله حاضر با هدف بررسی و تبیین جامعه شناختی آرمان گرایی توسعه ای در بین جوانان انجام شده است. داده های تحقیق از طریق پیمایش و با استفاده از پرسشنامه در بین 608 از جوانان شهر یاسوج که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند، گردآوری شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بین متغیرهای طبقه اقتصادی، مادی گرایی، استفاده از فضای مجازی و اینترنت، دینداری، فردگرایی، نگرش های جنسیتی، نگرش به ازدواج با آرمان گرایی توسعه ای رابطه معناداری وجود دارد و متغیر سن، رابطه معناداری با آرمان گرایی توسعه ای نداشت. بر اساس مدل نهایی تحقیق، هفت متغیر که بیشترین ارتباط را با آرمان گرایی توسعه ای داشتند انتخاب شدند. این متغیرها به ترتیب اهمیّت (بر اساس ضرایب رگرسیونی) دینداری (به صورت منفی)، نگرش های جنسیتی، استفاده از فضای مجازی، فردگرایی، مردبودن و نگرش به ازدواج هستند که متغیر آرمان گرایی توسعه ای را تبیین کردند. الگوی آرمان گرایی توسعه ای نشان داد که طی تغییرات اجتماعی، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی نیز تغییر می کنند. و برای جلوگیری از بروز هرگونه مسأله ای، تصمیم گیری در خصوص هر گونه سیاست گذاری و برنامه ریزی در جامعه، لازم است با توجه به این تغییرات صورت پذیرد.
نسبت سیاست های حاشیه نشینی و هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه: حاشیه نشینی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 118
حوزههای تخصصی:
نسبت سیاست های حاشیه نشینی با هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه حاشیه نشینی شهر تهران) موضوع و مسئله: مقاله حاضر درصدد شناسایی اختلاف های مفهومی حول هویت حاشیه نشینان در بین سیاست های حاشیه نشینی، دیدگاه کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری ها و سرای محله ها و دیدگاه خود حاشیه نشینان است. روش: از روش تحلیل تماتیک کلارک و براون در این پژوهش استفاده شده است و داده ها به صورت هدفمند از موارد ویژه انتخاب شد که شامل اسناد مرتبط با سیاست های حاشیه نشینی، مصاحبه نیمه ساختار یافته با 48 نفر از حاشیه نشینان و 25 نفر از کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری و سرای محله در مناطق 2، 4، 12، 18 و 19 تهران می-شود. نتایج: یافته ها نشان می دهد که در سیاست های حاشیه نشینی هویت حاشیه نشینان بر مبنای دو تم اصلی عصبیت محلی و آزادی – خلاقیت و در دیدگاه کارکنان و فعلان فرهنگی بر اساس ویژگی هایی چون همبستگی قوی محلی، بلاتکلیفی، نظم گریزی، و... تشکیل شده است. اما مصاحبه با حاشیه نشینان نشان داد هویت آنها با مفهوم کار پیوند اساسی دارد. همبستگی حاشیه نشینان مثل هر جای دیگر شهر یک همبستگی عادی است اما همبستگی قوی محلی حاشیه نشینان زمانی شکل می گیرد که احساس کنند کار آن ها از طریق نظم جدیدی تهدید می شود. مقامت آن ها در برابر تهدید ایجاد وضعیت بلاتکلیفی و نظم گریزی است. بدین ترتیب در این نوشته مشخص شد در میان عامل های گوناگون پیچیدگی سامان دهی حیات حاشیه نشینی تفاوت در پنداره های بنیادی در دو سوی سیاست های حاشیه نشینی و هویت حاشیه نشینان نیز می تواند عاملی قابل تأملی باشد. در حقیقت هویت حاشیه نشینان در چارچوب سیاست های حاشیه نشینی آن چیزی نیست که واقعیت ویژگی های هویتی حاشیه نشینان نشان می دهد. واژگان کلیدی: سیاست های حاشیه نشینی، عصبیت محلی، توسعه مشارکتی، نظم گریزی، همبستگی ناخودآگاهانه محلی، تحلیل تماتیک
واکاوی تجربه و تفسیر کنشگران صنعت هوایپمایی از چالش های توسعه صنعت هواپیمایی بازرگانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت هواپیمایی یکی از فاکتورهای مهم در توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و از مهمترین شاخص های رشد اقتصادی هر کشوری است. این صنعت علاوه بر آنکه پیشران دیگر بخش های اقتصاد ملی است، به دلیل نقشی که در افزایش رفاه مصرف کننده و نیز توسعه فرهنگی ملت ها دارد، دارای منافع اجتماعی است. با درک اهمیت این صنعت، این مقاله درصدد بررسی چالش ها و موانع توسعه صنعت هواپیمایی بازرگانی ایران است. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که کنشگران و فعالان صنعت هواپیمایی چالش های و موانع توسعه این صنعت را چگونه درک و تفسیر می کنند؟ و بسترها و دلایل آن را چه می دانند؟ روش تحقیق کیفی و به روش تحلیل تماتیک(تحلیل مضمون) انجام شده است. مشارکت کنندگان 23 نفز از فعالان و کنشگران این صنعت هستند. مصاحبه شوندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و داده ها از طریق مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. تحلیل داده ها به روش مضمونی انجام گرفت. بدین منظور، ابتدا به روش کدگذاری توصیفی و در مرحله بعد کدگذاری تفسیری صورت گرفت. از تحلیل مصاحبه ها 48 مفهوم و از مفاهیم استخراج شده 12مقوله و از بین مقولات 4 مقوله هسته احصا شد. بر اساس یافته های تحقیق کم سواد راهبردی، سیاست زدگی، جهانی شدن انحصاری و تحریم صنعت هواپیمایی ،مهمترین چالش ها و موانع فرا روی توسعه صنعت از منظر کنشگران و فعالان این صنعت محسوب می شوند. همچنین نتایج این مطالعه نشان می دهد در صنعت هواپیمایی به دلیل دارا بودن ماهیت بین المللی آن دولت نقشی اساسی در توسعه آن دارد و دولت بازیگر اصلی در میدان این صنعت محسوب می شود و توسعه صنعت تا حدود زیادی تابع کیفیت مداخلات و نوع رویکرد دولت به صنعت هواپیمایی بازرگانی است.
مصرف آب و تعیین گرهای اجتماعی آن مورد مطالعه: شهروندان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
277 - 294
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار در زمینه محیط زیست به خصوص در رابطه با مصرف پایدارآب، یکی از چالشهای بزرگی است که کشورهای سراسر جهان با آن مواجه هستند(Feizizadeh et al, 2021). آب منبع مهمی برای بقا و حفظ ثبات اکوسیستم، زندگی انسانها، توسعه کشاورزی و توسعه صنعتی است .(Pluchinotta et al, 2021) آب مهم ترین منبع طبیعی برای رسیدن به توسعه ی پایدار و افزایش کیفیت زندگی انسان ها است (Fan et al.,2013). آب در دنیای امروزی به عنوان حیاتی ترین منبع جهانی برای پیشرفت و ترقی در زمینه ی اقتصادی و اجتماعی شناخته می شودو در دنیای امروزی ارتباط تنگاتنگی با تاب آوری اجتماعی یک جامعه دارد (Zaman et al, 2021). بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی در سال 2020، حدود یک نفر از چهار نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارد و نصف این افراد به امکانات بهداشتی دسترسی ندارندWHO, 2021)). مسایل مربوط به کمبود آب در سطح جهان باعث شده است کشورهای جهان بیش از پیش به موضوع توسعه پایدار توجه کنندو در سپتامبر 2015، 193 کشور عضو سازمان مللبه طور رسمی 17 هدف توسعه پایدار را در اجلاس توسعه پایدار سازمان ملل متحد با هدف حل کامل این مشکل به تصویب رساندند(Wang et al, 2021). کمبود منابع طبیعی، بخصوص منابع آبی در گزارش های مختلف (مانند گزارش بانک جهانی برای منطقه خاورمیانه در سال 2014، گزارش سالانه شبکه ردپای جهانی در زمینه ردپای اکولوژیک برای مناطق مختلف جهان در سال 2016) همراه با آثار زیان بار آن بر تمامی ابعاد زندگی انسان ها بصورت مدام در حال انتشار است. بر اساس گزارش توسعه جهانی آب ا
نقش راهبردی سرمایه فرهنگی بر تقویت کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
154 - 176
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروز تداوم روند توسعه و پیشرفت جوامع، وابسته به ظرفیت های کارآفرینی موجود در نیروهای انسانی هر کشوری است. لذا توجه به عوامل موثر و تاثیر گذار بر گسترش و تقویت فرآیند کارآفرینی از اهمیت بسزایی برخوردار است.. هدف: ازینرو تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه های فرهنگی در توسعه ظرفیت های کارآفرینی انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر، به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه با حجم نمونه 405 نفر در بین دانشجویان دانشگاه تبریز در تمامی مقاطع در سال تحصیلی 99-98 انجام گرفته و از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین سرمایه فرهنگی با توسعه ظرفیت های کارآفرینی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. یعنی با افزایش هر یک از متغیرهای سرمایه فرهنگی می توان به افزایش میزان کارآفرینی دانشجویان کمک نمود. همچنین، نتایج بیان گر وجود ارتباط مثبت و معنی دار بین ابعاد سرمایه فرهنگی با ابعاد کارآفرینی بود. نتایج میانگین نمره دانشجویان را برای پتانسیل کارآفرینی، متوسط به بالا و برای متغیرهای سرمایه فرهنگی متوسط ارزیابی نمود. عملگرایی بیشترین میانگین را برای پتانسیل کارآفرینی و تمایلات فرهنگی و اجتماعی بیشترین میانگین را در بین ابعاد سرمایه فرهنگی به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج مربوط به رگرسیون چند متغیره تحقیق نشان داد که میزان کارآفرینی افراد بیشتر از همه از متغیر تعاملات فرهنگی و اجتماعی متاثر است. . . . . . . . . . .
نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری فضای دو گانه دیجیتالی- فیزیکی خدمات فروشگاهی در بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری فضای دوگانه خدمات فروشگاهی(فیزیکی- دیجیتال) با استفاده از منابع پژوهشی مرتبط پرداخته است، با این هدف که مصرف کنندگان در تعاملات خود با سایر مشتریان و فروشندگان چگونه سرمایه اجتماعی را خلق و ایجاد می کنند.بنیان های نظری پژوهش حاضر برگرفته از نوع خدمات فروشگاهی و نظریه سرمایه اجتماعی است. این پژوهش برگرفته از این مفهوم است که تعاملات اجتماعی در میان مشتریان و کارکنان فروشگاهی، تجربیات مشتریان را در زمینه نحوه خدمات برای خرید های بعدی شکل می دهد. پژوهش حاضر جزء اولین پژوهش هایی است که به نتایج سرمایه اجتماعی در محیط خدمات فروشگاهی بصورت دیجیتال- فیزیکی می پردازد. در این راستا، برای ارزش گذاری به تعاملات، از نظریه سرمایه اجتماعی استفاده شد، که نشان می دهد روابط اجتماعی و شبکه های اجتماعی دارای ارزش های نمادینی هستند که قابل تبدیل به ارزش های اقتصادی هستنددر این بررسی، از داده های کسب شده از بحث های گروهی متمرکز(کانونی)، توسط مشارکت کنندگان در شهرستان اهواز استفاده شد. همچنین نشان داده شد که چگونه مشتریان به هردو محیط خدمت فروشگاهی علاقه و گرایش دارند تا نوع تعاملات اجتماعی خود را شکل دهند. یافته های پژوهش نشان داد که، محیط خدمات فروشگاهی، دسترسی به منابع اجتماعی را تسهیل می کند. همچنین، مشخص شد که، روابط بین فردی در محیط خدمات فروشگاهی، اعتماد و اطمینان را ارتقاء می دهد، چرا که روابط مشتریان، ناشی از نوع تعلق بخشی در محیط خدمات فروشگاهی است. بنابراین فروشگاههای دیجیتالی و فیزیکی در هر دو کانال باعث تسهیل روابط بین فردی، ایجاد شبکه مبادلات اجتماعی و اطمینان بخشی به عنوان مولفه های«سرمایه اجتماعی» می شوند.
واکاوی مطالبات شهروندان جوان شهر یزد از دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
267 - 292
حوزههای تخصصی:
شهروندان در زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود با مطالبات و خواسته هایی مواجه هستند که تحقق آنها را جزء وظایف دولت و منوط به برنامه ریزی و سیاست گذاری کارآمد می دانند. اما فرآیندد شهروندی و تحقق خواسته های شهروندان به ویژه جوانان در گرو شناسایی صحیح مطالبات و رسیدن به فهم مشترک بین شهروندان و دولت ها است؛ چرا که عدم درک صحیح از مطالبات مردم و شکاف بین مطالبات و مصوبات دولت، پیامدهای اجتماعی سنگینی از جمله نارضایتی مدنی، اعتراضات و جنبش ها، آسیب های اجتماعی و خشونت و هرزرویی سرمایه ها را در پی خواهد داشت. بنابراین شناسایی عمیق مطالبات شهروندان یکی از اهداف دولت ها است و هدف محققین در این پژوهش با رویکرد کیفی و تحلیل محتوا، پاسخگویی به این خلأ پژوهشی و تقویت بنیان علمی است. نمونه انتخابی این پژوهش شهروندان جوان (35-18 ساله) شهر یزد هستند و داده های این تحقیق حاصل مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 نفر از جوانان طبقات بالا، پایین و متوسط در محله های مختلف شهر است. نتایج حاکی از آن است که دستیابی به خواسته های جوانان در 6 مضمون اصلی (نفی مطالبات، پویایی اجتماعی، سازماندهی تعاملات فرهنگی، تحقق سوژگی و اقدامات سرمایه سازی، مدیریت مخاطرات زیست محیطی) و 17 مضمون فرعی است. در مجموع علیرغم عدم تمایل شهروندان به پاسخ دادن صریح در مصاحبه ها، ناامیدی از تغییر وضعیت و عدم اعتماد جوانان به نهادها و نارضایتی از تبعیض ها و دلزدگی سیاسی و دوقطبی شدن جناحی و اسیر شدن در ساختار های سخت و ناکارآمد و عدم امید به آینده به طور مکرر بیان شده است. مدیریت و ساماندهی مهاجرت به استان یزد و مدیریت مخاطرات زیست محیطی از جمله مطالبات پر تکرار شهروندان در سطح محلی و استانی است که دغدغه بسیاری از شهروندان بوده است.
چالش های اجتماعی تجربه شده بیماران مبتلا به آچ آی وی: تحقیقی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اچ آی وی بیماری نوپدیدی است که به خاطر انتشار سریع و شدت اثر آن در تاریخ بشر منحصر به فرد بوده و چالش های اجتماعی و اقتصادی جبران ناپذیری بر مبتلایان و همچنین جامعه به وجود آورده است. بر این اساس این تحقیق به منظور مطالعه چالش های اجتماعی تجربه شده بیماران مبتلا به اچ آی وی انجام گرفته است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل مبتلایان به اچ آی وی باشگاه مثبت تبریز به تعداد 140 نفر می باشد که براساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز اشباع نظری 16 نفر از مبتلایان به اچ آی وی برای مصاحبه انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. مفاهیم و مقولات به دست آمده از مصاحبه ها نشان داد مبتلایان به اچ آی وی از طرق مختلف نظیر؛ تزریق، ازدواج با مبتلایان که موقع ازدواج بیماری خود را از طرف مقابل انکار کرده بودند و یا از طریق والدین خود مبتلا شدند که به نوعی قربانی محسوب می شوند. در زمینه درمان، بعضی از مبتلایان اشاره به این داشتند که به جز کادر پزشکی مرکز بیماری های رفتاری، برخی پزشکان به علت عدم آگاهی در این زمینه با بیماران بد رفتاری می کنند و یا آنها را به نوعی طرد می کنند و با توجه به طرد مبتلایان از طرف مردم عادی و کادر پزشکی به علت ناآگاهی در زمینه اچ آی وی و نحوه انتقال آن، مبتلایان بیماری خود را انکار می کنند که این امر منجر به افسردگی و گوشه گیری بیماران می شود و با توجه به برچسب هایی که به مبتلایان می زنند آنها اچ آی وی را مساوی با مرگ می دانند و به دنبال خودکشی می باشند.
تحول در بازنمایی زن در گفتمانهای اسلامی و نسبت آن با کودک همسری در دوره جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمایی زن در گفتمانهای مختلف اسلامی در ایران معاصر و بویژه در دوره جمهوری اسلامی به صورتهای مختلفی متجلی می شود و به تغییر و تحول وضعیت عینی زنان و دختران در جامعه ایران منجر می شود. پژوهش حاضر ضمن مطالعه نحوه بازنمایی زن درگفتمان های اسلامی معاصر بویژه دوره جمهوری اسلامی، به تحلیل این مساله می پردازد که چگونه گفتمانهای اسلام سنتی و اسلام سیاسی در حوزه زنان در رقابت با گفتمانهای مدرن، نواندیشی دینی و اصلاح طلبی قرار می گیرند و مطابق با آن چگونه بازنمایی زن بر مبنای کنترل هرچه بیشتر بر بدن زنانه با تاکید بر ازدواج زودهنگام، نقش مادری و فرزندی آوری در رقابت با بازنمایی زن بر مبنای آزادی نسبی و کنترل هر چه کمتر بر تن زنانه، برابری جنسیتی، مشارکت اجتماعی و افزایش سن ازدواج، قرار گرفته است. سوال این است که گفتمانهای اسلامی در بازنمایی مفهوم زن و رویارویی با مساله ازدواج زودهنگام یا کودک همسری چگونه صورتبندی شده اند؟ زمینه ها و دلایل تحول گفتمانی و علل و عوامل دخیل درآن چه بوده است؟ فرضیه پژوهش این است که گفتمان غالب در ادوار مختلف از تحول برخوردار شده و منحنی این تحول گرایش این گفتمان را به دخالت هر چه بیشتر درتثبیت نطام معنایی خود در تعریف سنتی از زنان و برنامه ریزی برای افزایش ازدواج و فرزندآوری درحداقل سن و در تقابل با گفتمانهای مدرن و نو اندیشی دینی کشانده است. نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف، روش برگزیده ما در بررسی یکی از مسائل اصلی زنان در ایران معاصر، یعنی کودک همسری بوده است.
واکاوی ابعاد توسعه سیاسی در برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
225 - 250
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش توسعه سیاسی در جامعه در گرو پیچیدگی، استقلال، انعطاف پذیری و یگانگی خواهد بود؛ در غیر اینصورت سیستم با بی ثباتی، هرج و مرج، اقتدارگرایی و زوال سیاسی مواجه خواهد شد. این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کیفی ابعاد توسعه سیاسی در برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. روش شناسی: روش شناسی این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی است. جامعه آماری، برنامه های پنجگانه توسعه ج.ا.ا است. نمونه مورد بررسی برنامه ششم توسعه(24 ماده و 128 تبصره، بندها و اجزای قانون برنامه)، حجم نمونه از طریق اشباع نظری مشخص شده و روش نمونه گیری در پژوهش حاضر از نوع هدفمند هست، واحد تحلیل در پژوهش حاضر جمله (یا همان مواد و تبصره های متن برنامه ششم توسعه ج.ا.ا). یافته ها: در برنامه ششم توسعه از میان ده مولفه توسعه سیاسی، موئلفه های نهادمندی و پیچیدگی ساختار اجتماعی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی دولت، قانون مداری، عقلانیت و خردورزی، توسعه اقتصادی و تقویت بورژوازی ملی، ظرفیت دولت، آزادی سیاسی، مشارکت سیاسی، رقابت سیاسی و امنیت روانی و سیاسی مورد توجه بوده و به سه مولفه آزادی سیاسی، مشارکت سیاسی و رقابت سیاسی پرداخته نشده است. نتیجه گیری: با توجه به شرایط سیاسی کشور ایران و عدم پرداختن به مولفه های مشارکت، رقابت و آزادی سیاسی، ضرورت پرداختن به مولفه های فوق و مولفه های دیگری که در این مقاله به آنها پرداخته نشده، بیشتر احساس می شود. با توجه به شرایط سیاسی کشور ایران و عدم پرداختن به مولفه های مشارکت، رقابت و آزادی سیاسی، ضرورت پرداختن به مولفه های فوق و مولفه های دیگری که در این مقاله به آنها پرداخته نشده، بیشتر احساس می شود.
کنش جمعی خشک شدن دریاچه ی ارومیه: کنش قومی خاموش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
213 - 237
حوزههای تخصصی:
با آغاز دهه ی هشتاد و تسریع روند خشک شدن دریاچه ی ارومیه، متخصصان حوزه ی محیط زیست این واقعه را یک مسئله ی زیست محیطی بسیار حیاتی عنوان کردند و همین امر سبب واکنشهای مختلف شهروندان استانهای مجاور دریاچهی ارومیه گشت. با توجه به این که واکنشهای مذکور، گروههای مختلفی از مردم را در بر میگرفت و تا امروز نیز تداوم داشته است، از آن تحت عنوان «کنش جمعی خشک شدن دریاچه ی ارومیه» یاد شده است. در این مقاله، با اتکاء به چارچوب مفهومی مناسب و با روش اسنادی تلاش شده این کنش جمعی زیست محیطی مورد مطالعه قرار گیرد. آن چه که بررسی این جنبش را حائز اهمیت کرده و به پیچیدگیهای تحلیلی آن افزوده است، نقش گروههای اجتماعی مختلف موجود در آذربایجان جهت پیش بردن آن میباشد. این امر طوری است که فعالان محیط زیست، هویتطلبان و ملیگرایان قومی و بخشی از مردم عادی جامعه همچون بازاریان و طرفداران تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و ... همگی با استفاده از ابزارها و فضاهای عمومی در دسترس، سعی در رساندن صدای خود و بیان مطالبات خود دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کنش جمعی خشک شدن دریاچه ارومیه ابتدا با کنش فعالان زیست محیطی مطرح شده و بعد ها توسط گروه های سیاسی قومی- زبانی تصرف شده و تداوم یافته است. به بیان دیگر کنش جمعی قومی تحت لوای بحران زیست محیطی زیست کرده و به حیات خود ادامه می دهد و همین امر به کنش وجهه سیاسی بخشیده و مانع فعالیت سمن ها و نهادهای ذیربط برای مدیریت بحران زیست محیطی دریاچه ارومیه شده است.
پیش بینی میزان مشارکت نیروی کار در ایران به وسیله شبیه سازی مبتنی بر شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از 70 درصد از جمعیت ایران در سنین کار و فعالیت بوده و این کشور در حال حاضر در پنجره جمعیتی قرار دارد. با توجه به قرار گرفتن کشور ایران در دوره پنجره جمعیتی، افزایش میزان مشارکت نیروی کار می تواند بستری مناسب برای رشد و توسعه اقتصادی فراهم سازد. پیش بینی میزان مشارکت نیروی کار به واسطه تأثیر آن بر رشد اقتصادی در کشور می تواند نگرش عمیق تر و جامع تری نسبت به مقوله عرضه نیروی کار به منظور سیاست گذاری و برنامه ریزی فراهم نماید. یقیناً دانش از بازخورد یک تصمیم در آینده و ارائه برنامه ای جامع و هدفمند رشد و توسعه اقتصادی مطلوب را به همراه خواهد داشت. مقاله حاضر، با تکیه بر شبیه سازی مبتنی بر شبکه های عصبی به دنبال پیش بینی میزان مشارکت در نیروی کار زنان، مردان و کل جمعیت مربوط به سالهای 1397 تا سال 1407 در یک بازه 10 ساله متوالی می باشد. شبیه سازیها در نرم افزار متلب و بر پایه داده های سازمان بین المللی کار انجام شده است. این داده ها مربوط به 27 سال متوالی از سال 1369 تا 1396 می باشد. نتایج روند نزولی در میزان مشارکت نیروی کار مردان، زنان و کل جمعیت تا سال 1407 را نشان می دهند. بر مبنای نتایج شبیه سازی میزان مشارکت نیروی کار مردان، زنان و جمعیت کل 15 تا 64 ساله از سال 1397 تا سال 1407 به ترتیب از حدود 5/74 به 5/73 درصد، از 16/0 به 14/0 درصد و از 5/46 به 5/44 درصد تغییر خواهند نمود. نتایج مقاله حاضر زنگ هشداری است برای برنامه ریزان و سیاست گذارن در سطح کلان جهت توجه ویژه به برنامه ریزی های هدفمند در حوزه اشتغال و سرمایه گذاری تا بتوانند بهترین بهره برداری را از فرصت قرار گرفتن در پنجره جمعیتی برای کشور تأمین نمایند.
شناسایی موانع و عوامل بازدارنده مشارکت زنان در اقتصاد و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
177 - 203
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع مشارکت اقتصادی زنان در توسعه اهمیت بسیاری یافته است، با این حال آمارها نشان می دهد، نرخ مشارکت زنان در ایران بسیار اندک بوده و رتبه ایران در بعد مشارکت اقتصادی از میان 146 کشور جهان، رتبه 144 است. از این رو در این پژوهش، تلاش شده تا با استفاده از روش دلفی کیفی و انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، علل عدم مشارکت زنان در رشد و توسعه اقتصادی کشور مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور با ۱۱ نفر از کارشناسان، صاحب نظران، کنشگران و مسئولین ساختارهای متولی حوزه زنان مصاحبه صورت پذیرفت. نتایج این تحقیق نشان داد علل امتناع و عدم مشارکت زنان در رشد اقتصادی در قالب سه مقوله اصلی قابل دسته بندی است؛ مقوله اصلی اول، «بازدارنده های فردی و خانوادگی»، که خود شامل دو مقوله فرعی «فقدان خود باوری در زنان» و «موانع خانوادگی و نهادینه شدن تقسیم کار جنسیتی» است مقوله اصلی دوم «موانع فرهنگی اجتماعی» که شامل مقولات فرعیِ «سیطره نگاه های عرفی و مردسالار» و «عدم پذیرش نان آوری زن» است و در نهایت مقوله «موانع ساختاری و خلاء قانونی» به عنوان آخرین مقوله اصلی در عوامل امتناع و عدم مشارکت زنان در رشد اقتصادی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت که شامل سه مقوله فرعی؛ «فقدان نگاه جامع و سیستمی به مشارکت اقتصادی زنان»، «مردانه بودن ساحت تصمیم گیران و سیاست گذارن» و«عدم مسئله مندی مشارکت اقتصادی زنان در سیاست گذاری » می باشد. در مجموع یافته های این پژوهش نشان می دهد، علی رغم اهمیت مشارکت زنان در رشد اقتصادی، در این زمینه زنان با چالش ها و مسائل متعددی مواجهند که موجب فراهم شدن زمینه امتناع و عدم مشارکت آنان در عرصه های اجتماعی و اقتصادی شده است که این امر نیازمند سیاست گذاری و توجه مسئولین به این مسئله است.
بررسی مدیرت بدن و عوامل ظاهری اثرگذار بر هویت اجتماعی زنان (مورد مطالعه: زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
251 - 275
حوزههای تخصصی:
هویت اجتماعی دانش و تعلق فرد به گروه اجتماعی خاص است که فرد بر حسب تعلق و وابستگی به معرفی خود می پردازد و هویت در روابط جاری یا تصورات انسان ها از خود و دیگران شکل می گیرد و هویت اجتماعی متاثر از عوامل ظاهری و تصویر بدنی است. این پژوهش درصدد بررسی وضعیت مدیریت بدن و عوامل ظاهری اثرگذار بر هویت اجتماعی زنان شهر سنندج است. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریات آنتونی گیدنز، اروینگ گافمن و هنری تاجفل است و روش تحقیق پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که بر روی 450 نفر از زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند، صورت گرفته است و پس از حذف داده های پرت به 441 نمونه دست یافتیم. بر اساس نتایح پیرسون، بین هویت اجتماعی و مدیریت بدن(503/0=r) و عوامل ظاهری؛ پذیرش اجتماعی(510/0=r)، تمایزطلبی(250/0=r) و منزلت اجتماعی(189/0=r) رابطه معناداری وجود داردبه عبارتی مدیریت ظاهری و توجه بدن عامل هویتی برای پذیرش و تمایزطلبی و بهبود و نمایش منزلت اجتماعی در بین زنان است.و طبق نتایج آزمون رگرسیون؛ پذیرش اجتماعی بیشترین تاثیر را بر شکل دهی هویت اجتماعی زنان دارد. در واقع مدیریت ظاهری و تنظیم، طراحی و خودآرایی، ساخته و پرداخته هویت اجتماعی زنان است وآنها دائماً در حال ساخت بدن هستند تا ظاهری متمایز و مثبت در تعامل با دیگران ایجاد کنند که باید از فرصت مدیریت بدن برای طراحی مدل و هویت ایران و انسجام اجتماعی و توانمندسازی زنان بهره گرفت.
مطالعه تطبیقی توسعه صنعتی در ایران و مصر (2010- 1990)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
147 - 176
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش ناظر بر مطالعه تطبیقی توسعه صنعتی در ایران و مصر (2010-1990) است. هر دو کشور در این بازه زمانی، توسعه صنعتی را به عنوان راه حلی برای مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پیگیری کرده اند؛ مسائلی مانند نیاز مبرم به بازسازی خسارت های جنگی در ایران، بحران بدهی خارجی در مصر و رشد بالای جمعیت در هر دو کشور. بررسی نمودار رشد GDP که سنجه قابل اعتمادی برای اندازه گیری تولیدات صنعتی است، نشان دهنده ی نوسان های متعدد و همچنین بی ثباتی در نرخ رشد اقتصادی ایران و مصر است. پرسش اساسی این پژوهش چرایی ناکامی دو کشور ایران و مصر در توسعه صنعتی علی رغم در دستور کار قرار دادن آن توسط دولت در بازه زمانی ذکرشده است. برای پاسخ دادن به این پرسش، با بهره گیری از نظریه دولت توسعه گرا، بر شاخص «ظرفیت دولت» تأکید شده است. همچنین دستگاه نظری پژوهش با دو مؤلفه «یکپارچگی اقتدار دولت» و «رابطه دولت با جامعه» به منظور بررسی ظرفیت دولت مبنای مطالعه قرارگرفته است. در این پژوهش از روش تطبیقی-تاریخی در دو سطح تحلیل درون کشوری و تحلیل بین کشوری استفاده شده است. در تحلیل درون کشوری، با استفاده از تکنیک تحلیل روایتی، و در سطح بین کشوری از روش توافق میل، تفسیری تاریخی از تجربه توسعه صنعتی در ایران و مصر ارائه شده است. یافته های پژوهش دلالت بر آن دارد که فقدان یکپارچگی و اجماع میان نخبگان، عدم تعهد دولت به کار با طبقه سرمایه دار و تولیدکننده و نیز شکست در تدوین و اجرای یک سیاست اجتماعی کارآمد از عوامل مهم ناکامی در توسعه صنعتی ایران و مصر بوده اند.
مطالعه فرهنگ مدیریت پسماند در بین شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:افزایش روزافزون جمعیت و تغییر الگوی مصرف، سبب افزایش مصرف گردیده و افزایش مصرف نیز به دنبال خود مسائل مختلفی چون تولید پسماندها را در شهرهای بزرگ از جمله تهران به همراه آورده است. مسئله مواد زائد و پسماندهای شهری به قدری دامنه پیدا کرده اند که قلمرو آنها دیگر به مسائل فنی ختم نمی شوند و عمیقاً صبغه اجتماعی و فرهنگی دارند. بنابراین مطالعه فرهنگ مدیریت پسماند در بین شهروندان شهر تهران به عنوان مسئله اصلی تحقیق مد نظر قرار گرفته است. روش: پژوهش حاضر کیفی بوده و داده ها با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختمند با نخبگان سازمان مدیریت پسماند و بخش پسماند و بازیافت مناطق 22 گانه شهرداری شهر تهران در بازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1400 گردآوری و به منظور تحلیل داده ها از تحلیل تماتیک استفاده شده است.یافته ها:یافته های پژوهش حاضر 7 مقوله اصلی از جمله خلاءسیاست گذارانه، فقر دانش تجربی/تئوریک، خلاءآموزش های مهارتی/شناختی، ضعف عملیاتی سازی و اجرا، تفکر مصرفی به طبیعت، بی ارزش انگاری اجتماعی و ائتلاف های رانتی همسود و مقولات فرعی را در بر می گیرند.نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که مقولات و مضامین استخراج شده بر دو دسته از فقدان ها تاکید دارند که مانع فرهنگ سازی در این حوزه شده است:دسته اول به مولفه های مرتبط با شهروندان بر می گردد و دسته دوم مقولاتی هستند که از بیرون باعث عدم نهادینه سازی فرهنگ مدیریت پسماند شده اند.نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که مقولات و مضامین استخراج شده بر دو دسته از فقدان ها تاکید دارند که مانع فرهنگ سازی در این حوزه شده است:دسته اول به مولفه های مرتبط با شهروندان بر می گردد و دسته دوم مقولاتی هستند که از بیرون باعث عدم نهادینه سازی فرهنگ مدیریت پسماند شده اند.
طراحی و ساخت ابزار سنجش فرهنگ زیست محیطی شهروندان و برآورد پایایی و روایی آن (مورد مطالعه: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
119 - 146
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف:یکی از موضوعات موردمطالعه اندیشمندان در حوزه های علوم اجتماعی و رفتاری، ابزارسازی برای مفاهیم اصلی مرتبط است. فرهنگ زیست محیطی که ناشی از نگرش های مسئولانه در قبال محیط زیست باشد، یکی از عناصر کلیدی در فرایند توسعه پایدار جوامع مدرن و در حال توسعه است. بنابراین درک ماهیت آن، در گرو سنجش دقیق آن موضوع است. مطالعه حاضر با هدف طراحی و ساخت ابزار سنجش فرهنگ زیست محیطی شهروندان و برآورد پایایی و روایی آن با تاکید بر شهر بوشهر انجام گرفت. روش بررسی:روش مطالعه در این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. برای این منظور از کل جامعه آماری، نمونه ای 374 نفری از شهروندان بالای ۱8 سال شهر بوشهر به روش تصادفی انتخاب و آن را تکمیل نمودند. برای هنجاریابی و تعیین اعتبار و روایی این ابزار، از آزمون های متعدد روایی مانند تحلیل عاملی و برای پایایی آن از هماهنگی درونی گویه ها و روش آلفای کرونباخ استفاده و تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS انجام گرفت. یافته هاروش تحلیل عامل نشان دهنده ساختار سه مؤلفه ای مقیاس فرهنگ زیست محیطی (دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی) در نمونه مورد مطالعه است. به این ترتیب مولفه دانش با ارزش ویژه 17/8 بیشترین درصد واریانس(76/10)، مولفه نگرش با ارزش ویژه 68/4 درصد واریانس(16/6)، مولفه رفتار با ارزش ویژه 97/3 درصد واریانس(22/5) کل را تبیین می کنند. نتایج حاصل از مدل اندازه گیری (AMOS) نشان می دهد مقدار ریشه میانگین مربعات باقیمانده (RMR) برابر 627/0، شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) برابر با 041/0، شاخص کای اسکوئر بهنجار (نسبی) (CMIN/DF) برابر 626/1 و شاخص های برازش تطبیقی (CFI) و شاخص برازش شده تطبیقی مقتصد (PCFI) با مقادیر 956/0 و 646/0 در حد قابل قبولی مدل را مورد تأیید قرار می دهند.