فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهمترین وجوه مجلات علمی، بروندادهای آن، یعنی مقاله هاست. تحلیل برونداد مجلات با کمک روش های علم سنجی یکی از روش های مهم ارزیابی عملکرد علمی آن هاست. هدف این تحقیق تحلیل برونداد پژوهشی و ترسیم نقشه های علمی فصلنامه کتابداری و اطلاع رسانی طی یک دوره ده ساله (1388-1397) است. روش: همه 370 عنوان مقاله منتشر شده در این فصلنامه برای دهه 1388-1397 در پایگاه استنادی علوم ایران جستجو و استخراج شد و داده های لازم پس از اصلاحات ضروری، طبق پروتکلی از پیش تعیین شده، به منظور استخراج و ترسیم انواع شاخص های علم سنجی، در انواع نرم افزارهای تحلیل و نگاشت علمی متناسب با هر شاخص (Netdraw برای ترسیم شاخص های هم تألیفی نویسندگان مقالات و VOSviewer برای تعیین هم-رخدادی واژگان و Ucinet برای تعیین شاخص های مرکزیت نویسندگان) وارد و خروجی های حاصل تحلیل شد. یافته ها: توزیع جغرافیایی مؤسسات تولیدکننده و وضعیت نویسندگان پرکار از نظر تولید مقاله و اثرگذار به لحاظ دریافت استناد و شاخص اچ در فصلنامه مناسب بود. الگوی تألیف گروهی و مرکزیت های رتبه، بینابینی و نزدیکی نویسندگان حاکی از تعامل مؤثر پژوهشگران در نگارش آثار بود. تحلیل هم رخدادی کلیدواژگان پربسامد نشان دهنده توجه به مباحث جدید حوزه و مسائل مهم کتابخانه ها بود. خوشه های موضوعی ترسیم شده هم نشان از برجسته بودن موضوع علم سنجی و سازماندهی دانش و مسائل مرتبط با مدیریت کتابخانه ها داشت. نتیجه گیری: هر چند فصلنامه توانسته است، به ویژه در حوزه کتابخانه ها و اطلاع رسانی اثرگذار باشد، لازم است با دسترس پذیر شدن بیشتر و در نظر گرفتن تمهیداتی دیگر، نسبت کل استناد به مقاله را افزایش دهد و سهم موضوعات نوپدید در تدوین مقالات آن بیشتر شود.
شناسایی مؤلفه های رفتار انتخاب منابع اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی به روشِ فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش میزان استفاده از منابع اطلاعاتی کتابخانه ها و ارائه خدمات اطلاعاتی کاربرمحور بدون درک چگونگی انتخاب و جست وجوی منابع اطلاعاتی توسط کاربران غیرممکن است؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و ابعاد رفتار انتخاب منابع اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روشِ فراترکیب با استفاده از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو انجام شد. جامعه آماری متشکل از مقالات و پایان نامه های منتشرشده در هفت پایگاه اطلاعاتی فارسی و هشت پایگاه اطلاعاتی بین المللی بین سال های 2000 تا 2020 میلادی و 1379 تا 1399 شمسی بود. از مجموع 7560 منبع شناسایی شده، بر اساس برنامه مهارت های حیاتی ارزیابی، 35 منبع تأیید شد. اطلاعات از منابع استخراج و کدگذاری شدند و پایایی کدگذاری نیز با استفاده از ضریب کاپا سنجش و تأیید شد. یافته ها: در مجموع، 176 کد در 26 مفهوم و 5 مقوله شامل عوامل مرتبط با کاربر، عوامل مرتبط با کتاب، عوامل مرتبط با کتابخانه، موانع و محدودیت ها، و توصیه ها و تولیدات نمایشی از آثار دسته بندی شدند. اصالت/ارزش: رفتار انتخاب منابع اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی گویای پیچیدگی و تأثیرپذیری این رفتار از عوامل گسترده و متعددی شامل تفاوت های فردی، ویژگی های ظاهری و محتوایی کتاب و عوامل محیطی است. مؤلفه های شناسایی شده در رفتار مذکور می تواند به عنوان مبنایی برای پیمایش گسترده رفتار انتخاب منابع اطلاعاتی کاربران در محیط های فیزیکی و مجازی مورد استفاده قرار گرفته و راهنمای مجموعه سازی، فضاسازی و طراحی خدمات در کتابخانه ها و تدوین منابع و طراحی ظاهری و ساختاری کتاب توسط نویسندگان و ناشران شود.
بررسی راهبردهای حاکمیت داده برای ارائه خدمات اطلاعاتی مؤثر در کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ابعاد پیاده سازی راهبردهای حاکمیت داده در برنامه ریزی به منظور ارائه خدمات اطلاعاتی کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی است. روش پژوهش پیمایشی-تحلیلی است. جامعه آماری عبارت است از کتابخانه های مرکزی واحدهای مراکز استانی دانشگاه آزاد اسلامی (35 واحد)، و مدیران و کتابداران این کتابخانه ها (155 نفر). یافته های پژوهش حاکی از آن است که نگرش کتابداران در خصوص مؤلفه های هفت گانه کیفیت داده، کاربرد داده، فرایند داده، استاندارد داده، یکپارچگی داده، امنیت داده، و مدل سازی داده درباره ارائه خدمات اطلاعاتی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی فاقد ارتباط معنادار است. همچنین، به جز عنصر کاربرد و استاندارد داده در بخش سطح تحصیلات، بقیه مؤلفه ها در ارتباط با سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه کاری ارتباط معناداری ندارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین امکان اجرای راهبردهای حاکمیت داده در سازماندهی اطلاعات بالاتر از حد متوسط جامعه بوده و کتابداران امکان اجرای راهبردهای حاکمیت داده در ارائه خدمات اطلاعاتی را در کتابخانه های مرکزی دانشگاهی بالاتر از حد متوسط، یعنی مطلوب ارزیابی می کنند. بر این اساس، بیشترین تا کمترین امتیاز برای مؤلفه ها شامل کاربرد داده، فرایند داده ، کیفیت داده، یکپارچگی داده، امنیت داده ، مدل سازی داده و استاندارد در ارائه خدمات تعیین شده است. همچنین، نتایج نشان می دهد که کتابخانه ها می توانند تا حد زیادی این راهبردها را اجرایی سازند. اصالت اثر و تأثیرگذاری حاکمیت داده در موضوع سازماندهی منابع اطلاعاتی به برنامه ریزی مناسب در کتابخانه های دانشگاهی منجر می شود.
استخراج ویژگی های متنی و معنایی در یادگیری رتبه بندی جهت بازیابی اسناد وب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور وب معنایی، تعریف و استفاده از ویژگی های معنایی در الگوریتم های یادگیری رتبه بندی هم مطرح شده است. یک چالش مهم در این زمینه عدم استفاده از ویژگی های جامع و همچنین، عدم ترکیب کامل از ویژگی های متنی و معنایی است. در این مقاله، با تعریف ویژگی های معنایی جدید در چهار دسته ویژگی های مبتنی بر گراف و پایگاه دانش، ویژگی های مبتنی بر تکرار موجودیت، ویژگی های مبتنی بر فیلدهای متنی، و ویژگی های مبتنی بر نمایش برداری کلمات و متون به این چالش پاسخ داده شده است. جهت ارزیابی از مجموعه داده MQ-2007 متعلق به LETOR4، که حاوی ویژگی های متنی آماده است، و شش الگوریتم یادگیری رتبه بندی استاندارد استفاده شده است. نتایج تجربی نشان می دهد که ویژگی های معنایی و نیز ترکیب آن ها با ویژگی های متنی باعث بهبود 50 درصدی نسبت به استفاده از تنها ویژگی های متنی می شوند. در انتها، از یک الگوریتم انتخاب ویژگی برای انتخاب بهترین ویژگی های معنایی استفاده شده که منجر به بهبود 7 درصدی نسبت به الگوریتم های رتبه بندی بدون انتخاب ویژگی شده است.
بررسی وضعیت دورکاری در کتابخانه های عمومی در ایام پاندمی کووید- 19(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
121-138
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به صورت تحلیل محتوا انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود که از طریق تماس صوتی انجام شده است. جامعه این پژوهش شامل 15 نفر از روسا و کارشناسان توسعه کتابخانه های ستاد و ادارات کل کتابخانه های عمومی می باشد و در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی در گردآوری داده ها، ضبط تماس ها و جمع آوری داده ها تا دستیابی به مرحله ی اشباع استفاده شده است. یافته ها: کتابخانه های عمومی در ابتدا نقش پر رنگی در ارائه خدمات قابل قبول به اعضا نداشتند، اما به مرور با آموزش مجازی کتابداران و همچنین ایجاد صفحه شبکه مجازی کتابداران، خدمات فرهنگی تحت وب و انجام خدمات مجازی به رفع نیاز اطلاعاتی جامعه مخاطب اقدام نمودند. در بین خدمات ایام دورکاری بیشترین انتخاب مربوط به خدمات فرهنگی با %32.8 بود. در بین نقاط قوت دور کاری ایجاد شبکه مجازی با %39.1 بیشترین انتخاب را داشت و در بین نقاط ضعف عدم آشنایی با دور کاری با % 24.5 بیشترین انتخاب را به دست آورد. در بین راه کارها نیز بالاترین انتخاب%23.3 مربوط به برنامه ریزی جهت بهره برداری از ظرفیت و توانمندی کارکنان در ایام دور کاری بود . نتیجه گیری: کتابخانه های عمومی با یک سازماندهی مجدد در بین نیروهای انسانی و همچنین آموزش کتابداران و ابلاغ برخی بخشنامه ها با یک تاخیر چند ماهه زمینه اقدامات قابل قبول برای اعضا را فراهم نموده اند.
Playing From The Front: A Story of Unfolded Acts of a Library & Information Science Teacher Hardcove by Singh, K.P.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
229 - 232
حوزههای تخصصی:
This book primarily personified the diversified academic, research and professional developmental activities undertaken by the author while working on various capacities and platforms. The distinctive presentation of thought contents in the domain of library and information science, education, research and management will inspire, aspire and motivate the knowledge workers, educationists, scientists, managers, policy-makers, thinkers and researchers to think out of the box and work differently especially in adverse environment. Throughout the chapters author shared his rich personal and professional experiences gained while working in various segments which are supported by exemplary instances with appropriate pictorial presentations. The Author believes that his painstaking task in completion of this distinctive style of monograph will be found worthwhile when the prospective readers find this book useful and bring positive changes about in their personal thinking and implementing the change in their professional career.
A Study of Pre-Service Student’s Attitude Towards Use of Helpful Technology in Teaching Learning Process(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۳, Summer & Autumn ۲۰۲۱
165 - 176
حوزههای تخصصی:
The present paper is focused on the study of pre-service student’s attitude towards use of helpful technology in teaching learning process. A descriptive and survey method was used for the study. The sample consists of 150 pre-service students at B.ED and M.ED levels in the Department of Education, Aligarh Muslim University, Aligarh. Out of 150 BED and MED students 69 were male and the rest female. We adapted tools from the research work of Abani Gwanshak Shikded and Theresa Ledger and further the tools were modified according to the objective of the study. We developed a tool by ourselves to measure attitude of pre- service student’s towards use of helpful technology in teaching learning process to disabled children. The data was tabulated and systematically analyzed, with the help of the Microsoft Excel. The data was fed in the Excel sheet and then analyzed using operations like converting the data into percentage, addition etc. and interpreted on the basis of objectives of the study. We took five types of helpful technology for various disabilities, namely, helpful technology for “visually impaired, reading impaired, hearing impaired, writing impaired and mathematically impaired” . The major findings of the study revealed that majority of the students are aware of helpful technology but they are not skilled in using helpful technology in teaching learning process and also majority of the pre-service students have favourable attitude towards the use of helpful technology in teaching learning process.
ارتباط بین سطح ترکیب در ساختار مدخل های مفاهیم و شمار روابط معنایی در تحلیل عملکرد بازیابی اطلاعات در هستی شناسی کشاورزی سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی های ساختاری به شیوه سامان دادن و نمایش روابط بین مفاهیم در بدنه یک حوزه علمی یا دانش می پردازد که در واقع، مبنای شکل گیری هستی شناسی است. به این ترتیب، تحلیل سطح ترکیب در ساختار مدخل های مفاهیم و تأثیر آن بر میزان روابط بین آن ها می تواند در ساخت، حفظ و نگهداری هستی شناسی ها با تکیه بر ارزیابی های ساختاری حائز اهمیت فراوان باشد. این پژوهش با هدف تبیین ارتباط بین سطح ترکیب در ساختار مفاهیم با شمار روابط معنایی با استفاده از روش ارزیابی کمّی صورت گرفته است. این هدف بر این فرضیه تکیه دارد که بین سطح ترکیب در ساختار مفاهیم و تعداد روابط معنایی آن ها رابطه ای معنادار وجود دارد. نتایج پیشینه پژوهی نشان می دهد که در ارتباط بین سطح ترکیب در ساختار مفهوم با روابط معنایی اختصاص یافته به آن ها در راستای افزایش عملکرد بازیابی اطلاعات، پژوهشی انجام نشده است. داده های این پژوهش از هستی شناسی معتبر کشاورزی «سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد (VocBench)» اخذ شده است. حجم جامعه پژوهش 40000 مفهوم کشاورزی است که حدود 1500 مفهوم از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. به منظور تحلیل سطح ترکیب در ساختار مفاهیم با استفاده از نرم افزار «اکسل» و «اس پی اس اس» تحلیل های نسبی و تحلیل بسامد صورت گرفت. در بررسی ارتباط بین ساختار مفهوم و روابط معنایی از آمار استنباطی، به ویژه از مقایسه تحلیل میانگین و روش همبستگی «پیرسون» با استفاده از گزارش های نرم افزار «اس پی اس اس» مدد گرفته شده. نتایج نشان می دهد که نسبت عامل بندی مفاهیم یک کلمه ای برابر با 58/0 است؛ به این مفهوم که از هر 100 مفهوم یک و دو-کلمه ای، 58 مفهوم یک کلمه ای در هستی شناسی کشاورزی وجود دارد. مفاهیم مرکب دو-کلمه ای 7/38 درصد از کل مفاهیم را به خود اختصاص داده است. دلیل کاهش نسبت سادگی در ساختار مفاهیم، شمار قابل توجه مفاهیم مرکب دوکلمه ای است. متوسط روابط معنایی ورودی به مفاهیم یک-کلمه ای و خروجی از آن ها برابر با 70/6 یا 7 رابطه معنایی است. بر اساس آنالیز همبستگی «پیرسون» بین شمار روابط تاکسونومیک (000/0 = p -value و 1500 = N و 98/0 - = r) و نیز شمار روابط غیر تاکسونومیک (035/0 =p-value و 1500 = N و 54/0 - =r) با سطح ترکیب در مفاهیم، ارتباط معنادار معکوس وجود دارد. این بدان معناست که افزایش سطح ترکیب در ساختار مفاهیم، عامل کاهش شمار روابط معنایی آن ها می شود. بنابراین، کاهش سطح ترکیب در ساختار مفاهیم، عامل افزایش روابط معنایی در هستی شناسی است که در افزایش جامعیت و مانعیت در نظام بازیابی اطلاعات و ایجاد انسجام در شبکه روابط معنایی در هستی شناسی مؤثر است. نتایج این پژوهش می تواند به طور مستقیم در تدوین و ارزیابی ساختار سایر نظام های سازمان دانش مانند اصطلاحنامه ها، به منظور افزایش عملکرد در بازیابی اطلاعات و نیز در تدوین هستی شناسی کشاورزی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازاریابی محتوای دیجیتال با استفاده از مدل نظریه ای داده بنیاد (مطالعه موردی: بلاگرهای اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به منظور شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازاریابی محتوای دیجیتال با استفاده از مدل نظریه ای داده بنیاد سامان یافته است که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از پژوهش های کیفی است. جامعه آماری شامل خبرگان و افراد آگاه به امر بازاریابی محتوای دیجیتال، به ویژه بلاگرهای اینستاگرام است. حجم نمونه با اشباع نظری (۲۰ نفر) با استفاده از نمونه گیری هدفمند برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی و پایایی کار از معیارهای «گوبا» و «لینکن» که متشکل از چهار مفهوم جزئی تر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید، و اطمینان پذیری است، استفاده شد. برای کدگذاری از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. برای تجریه و تحلیل داده ها از روش نظامدار «استراوس» و «کوربین» با کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها مدل پارادایم یا الگوی مطلوب بازاریابی محتوای دیجیتال استخراج شد. نتایج به دست آمده به شناسایی ۶۲ کد محوری، ۲۱۶ شاخص (کدگذاری باز) و ۶ کدگذاری گزینشی منجر شد که ۷ پیشایند (مؤلفه اثرگذار) شامل انگیزه ها، هوش تجاری، تجربه مخاطب، ترجیحات و سلیقه ها، تحقیق و توسعه، خلاقیت، و تأثیرگذاران و ۱۱ پسایند (مؤلفه اثرپذیر) شامل رقابت پذیری، ارتباطات، اعتماد مخاطب، خلق ارزش برای مخاطب، ارتقای فرهنگ یادگیری الکترونیک، وفاداری و ترغیب به خرید، آگاهی از برند، سلامت برند، اثربخشی بازاریابی الکترونیک، تبلیغات دهان به دهان، و مشارکت را در برگرفت. افزون بر این، راهبردها، عوامل زمینه ای و موانع پیشِ روی بازاریابی محتوای دیجیتال نیز ارائه شد. از این رو، با توجه به نتایج پژوهش، توجه به یازاریابی محتوای دیجیتال برای برندسازی و جذب مخاطب و همچنین، وفادار کردن مخاطبانِ هدف باید مورد توجه بلاگرها و افرادی که کسب وکار آنلاین دارند، ضروری به نظر می رسد.
بررسی نقش و تأثیر به کارگیری ابزارهای فناوری ارتباطات و اطلاعات بر ارزیابی عملکرد سازمان های خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، فناوری اطلاعات به عنوان یک علم در سراسر جهان مطرح شده و در بهبود روابط جوامع در زمینه های مختلف تأثیرگذار است؛ به طوری که سازمان ها این علم را به علت پیچیده و رقابتی شدن فضای کسب وکار برای بهبود فرایندهای سازمانی و کسب مزیت رقابتی به کار می گیرند. از این رو، و به علت اهمیت موضوع، در این پژوهش به بررسی مؤلفه های فناوری ارتباطات و اطلاعات در ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی در شرکت های خدماتی پرداخته شده است. برای این کار، پرسشنامه ای شامل شش بُعد فناوری ارتباطات و اطلاعات طراحی شده و در نمونه آماری ۵۰ نفری متشکل از مدیران شرکت های خدماتی توزیع گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از روش «لاوشه» و بر اساس نظر خبرگان مورد ارزیابی قرار گرفت و فرضیات پژوهش با استفاده از نرم افزار «اس پی اس اس» تحلیل شد. با توجه به آزمون نرمالیته انجام شده روشن شد که نظرات نمونه آماری نرمال نیست و از روش آزمون ناپارامتریک ضریب «اسپیرمن» برای بررسی همبستگی مؤلفه های فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده شد. سرانجام، نتایج تحقیق نشان داد که بین خدمات وب، پردازش ابری اطلاعات، هوش مصنوعی، فناوری ارتباطات تلفن همراه، اطلاعات کسب وکار هوشمند، و فناوری ارتباطات و اطلاعات در مدیریت منابع انسانی سازمان های خدماتی همبستگی وجود دارد. بنابراین، توسعه و بسط برنامه های تلفن همراه و وب که اخیراً مطرح گردیده، مدل جدیدی از هوشمندی را به سازمان ها عرضه می دارد. مدل جدید، پتانسل بالقوه ای برای ارتقای کسب وکار است تا سازمان را به یک سود بزرگ برساند.
بررسی ارتباط سنجه های حاصل از میزان فعالیت نویسندگان پرتولید ایرانی حوزه مدیریت بازرگانی در شبکه های اجتماعی-علمی با شاخص های علم سنجی پایگاه های اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف. این پژوهش ضمن مطالعه میزان حضور و فعالیت نویسندگان پرتولید ایرانی حوزه مدیریت بازرگانی در شبکه های اجتماعی ریسرچ گیت و آکادمیا به بررسی ارتباط سنجه های حاصل از شبکه های اجتماعی مزبور با شاخص های علم سنجی پایگاه های اسکوپوس و وب اوساینس پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی و با رویکرد دگرسنجه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل نویسندگان پرتولید حوزه مدیریت بازرگانی ایرانی است که بین سال های 2000-2019 مدارک آن ها در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس بارگذاری گردید. تعداد 160 نفر از این نویسندگان که به ترتیب بیشترین مدارک نمایه شده در اسکوپوس را داشته اند، به عنوان نمونه آماری پژوهش معرفی شده اند. به منظور بررسی ارتباط بین سنجه های حاصل از فعالیت نویسندگان در شبکه های اجتماعی ریسرچ گیت و آکادمیا با شاخص های علم سنجی پایگاه های اسکوپوس و وب اوساینس، از آزمون های آماری همبستگی به کمک نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس استفاده شده است. یافته ها: میزان حضور و فعالیت نویسندگان حوزه مدیریت بازرگانی در شبکه اجتماعی ریسرچ گیت بسیار بیشتر از آکادمیا است. ارتباط میان شاخص های تعداد مدارک، استنادات، اچ ایندکس و هم نویسندگی در اسکوپوس با سنجه های تعداد انتشارات، استنادات، اچ ایندکس، خوانندگان، نمره آرجی و دنبال کنندگان در ریسرچ گیت مثبت و معنادار است. در صورتی که بین شاخص های علم سنجی اسکوپوس و سنجه های دنبال کنندگان، بینندگان و هم نویسندگی در آکادمیا ارتباط معناداری وجود ندارند. ارتباط میان شاخص های تعداد مدارک، استنادات، اچ ایندکس و هم نویسندگی در وب اوساینس و سنجه های حاصل از شبکه های اجتماعی ریسرچ گیت و آکادمیا مثبت و معنادار است. اما میزان ارتباط در ریسرچ گیت قوی تر از آکادمیا است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که میزان فعالیت نویسندگان در شبکه های اجتماعی، به جذب بیشتر خوانندگان، افزایش تعداد استنادات و در نتیجه افزایش نمره اچ ایندکس در پایگاه های اطلاعاتی منجر خواهد شد. بنابراین، نویسندگان و محققان به منظور افزایش نمره اچ ایندکس خود و ترویج نتایج فعالیت های علمی خود، نیازمند فعالیت هرچه بیشتر در شبکه های اجتماعی-علمی هستند.
فهم و برداشت دانشجویان از تجربه پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش: مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند جست وجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف بررسی فهم و برداشت تجربه دانشجویان دکتری از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شد. رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۷ بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، معیار و گلوله برفی بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. مصاحبه نیمه ساختاریافته از ۲۰ دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری نظری در نرم افزار «ماکس کیودا ۱۲» مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، شش طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. شش طبقه جست وجو و بازیابی اطلاعات به مثابه دریایی بی انتها، گنجینه ای ارزشمند، جاده ای پر از چراغ، کلیدی برای نجات، خوردن میوه دلخواه، و پلی برای رسیدن به دانش بودند. نتایج نشان داد که دانشجویان پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف کرده و مشکل اصلی آن ها در زمینه یادگیری و آموزش مهارت های لازم برای جست وجو و بازیابی اطلاعات بود که احساس ناخوشایندی در آن ها به وجود می آورد. گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته ها و بر طبق آنچه در فضای نتیجه ارائه شد، درک و توصیف دانشجویان از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات با توجه به محدودیت ها و مشکلات زیادی که آن ها بیان کردند، زنگ خطر و هشداری برای نظام آموزش عالی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر انقلاب های صنعتی بر سیر تحول کتابخانه های عمومی: تحقق کتابخانه پلتفرمی در انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتابخانه های عمومی نه تنها یکی از تأثیرگذارترین نهادهای اجتماعی هستند بلکه می توانند منعکس کننده سیر تحولات در عرصه های دیگر از جمله توسعه صنعتی نیز باشند. در این پژوهش سعی شده است با تمرکز بر نسل شناسی کتابخانه های عمومی، به تغییر روند خدمات این کتابخانه ها متناسب با ویژگی های انقلاب های صنعتی بپردازد. بنابراین، هدف این پژوهش، تحلیل و مرور تغییرات و تحولات کتابخانه های عمومی متأثر از انقلاب های صنعتی، از شکل گیری کتابخانه های سنتی در انقلاب صنعتی اول تا رسیدن به کتابخانه های پلتفرمی در انقلاب صنعتی چهارم است. کتابخانه به مفهوم پلتفرم، بستری اجتماعی برای مشارکت همه افراد و نهادها و با هدف فراهم کردن زمینه های تبادل اطلاعات و دانش عمل می کند.روش: از جنبه روش شناسی، این مقاله یک مطالعه مروریِ رواییِ غیرنظام مند است که در آن از رویکرد سندی استفاده شده است. به منظور گردآوری و استخراج اطلاعات، جستجوی جامعی در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و بین المللی انجام شد. متون و اسناد مرتبط با عبارت های دقیق انقلاب صنعتی یاIndustrial Revolution و کتابخانه عمومی یا Public Library در بازه زمانی 2000 تا 2018 میلادی بازیابی و مرور شد.یافته ها: یافته های این پژوهش، ضرورت شناخت ویژگی های نسل های کتابخانه های عمومی بر اساس پارادایم های انقلاب های صنعتی با توجه به خصیصه هایی مانند فناوری و ابزار، مخاطب و ذی نفع، مأموریت و چشم انداز و زیرساخت و منابع بود که بیانگر ضرورت تغییر کتابخانه ها به سمت نسل کتابخانه های پلتفرمی برای بقا و تداوم خدمت تأثیرگذار در دوران انقلاب صنعتی چهارم است. با توجه به تغییر اکوسیستم اجتماعی متأثر از انقلاب صنعتی چهارم، کتابخانه ها باید برای استمرار حیات و توسعه و افزایش اثربخشی خود، نگرش و عملکرد شان را تغییر دهند و با شناسایی مجدد دارایی ها، ارزش ها، فلسفه وجودی و منطق کارشان مبتنی بر تفکر پلتفرمی برای همنواسازی و خلق و تبادل ارزش ها با ذی نفعان، به خصوص منابع و ذینفعان بیرونی خود، اقدام کنند.
Indicators Related to Theorizing Measurement (a Capacity Measurement Framework)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
49 - 69
حوزههای تخصصی:
Purpose: Relatively much research has been done into theorizing and its importance. However, the number of studies related to the understanding of contexts is very negligible and so far no framework has been provided including indicators and evaluation methods. This research has been done with the aim of achieving the indicators related to theorizing and subsequently presenting a formula to measure the potential and theorizing capacity of scientific institutes. Method: Library and field methods have been used to collect information. Data were first collected through a checklist and then through the AHP questionnaire. The questionnaire was distributed among experts and the AHP method was used to analyze the data. Expert Choice software was used to analyze the data obtained from the AHP questionnaire. Findings: The results indicate that the individual index is 9 times more important than the non-individual index in the theorizing process. Pairwise comparison of individual sub-indices showed that "awareness of theorizing" and "research ability” have an equal portion in theorizing. The "coherence of personality traits" is sextuple as important as the "awareness of theorizing”. "Coherence of personality traits" up to sextuple "research ability" can be considered important in the theorizing process. Pairwise comparison of non-individual index sub-indices showed that "communication level" is twice as important as "institutional index level". However, the “effect level" is twice as important as the "communication level". The "communication level" is 7 times more important than the "management index level". The "effect level" can be considered 7 times more important than the "institutional index level". "Institutional index level" is quadruple more important than "management index level". The "effect level" is extremely important compared to the "management index level". Conclusion: Although theorizing is done by a researcher or a group of researchers, ultimately, it is a collective matter, or at least, several components are involved in its formation. Theorizing is a coherent, dynamic, purposeful, and thoughtful practice whose results can lead researchers to recognize the credible generalizable relationship between causes and effects. Finally, the formula Tp= (0.9I + 0.1NI) was presented, which can be used to assess the capacity of theorizing in institutes.
نگاشت شبکه تداعی های برند ایرانداک از دیدگاه ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطه پارادایم عملگرایی بر حوزه سیاست گذاری علم و فناوری موجب تغییر رویکرد به مدیریت مراکز علمی شده است. از دیدگاه عملگرایی، تمام مراکز علمی باید توانایی تأمین نیازهای ذی نفعان و ارائه کارکردی مختص به خود داشته باشند. این موضوع نیاز پژوهشگاه ها به شناسایی ذهنیت ذینفعان را توجیه می کند. هدف پژوهش حاضر نگاشت شبکه تداعی های برند «ایرانداک» از دیدگاه ذی نفعان است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر حل مسئله، توصیفی است. برای نگاشت شبکه تداعی های برند «ایرانداک» از روش نقشه مفهومی برند استفاده شده است. نقشه مفهومی برند به عنوان روشی کیفی دارای سه مرحله استخراج تداعی های برند ، جمع آوری نقشه های انفرادی، و نگاشت نقشه نهایی است. جامعه آماری پژوهش ذی نفعان «ایرانداک» هستند. روش نمونه گیری در مرحله استخراج تداعی های برند و جمع آوری نقشه های انفرادی از نوع هدفمند و حجم نمونه در هر مرحله شامل ۷۰ نفر است. شبکه تداعی های برند «ایرانداک» دارای ۱۸ تداعی اصلی به تفکیک ۱۵ تداعی مثبت و سه تداعی منفی است. تداعی های اصلی مثبت شامل پیشگیری از دزدی علمی، جست وجوی مدارک علمی، منبع علمی، پایان نامه، دسترسی به اطلاعات، سامانه «گنج»، منابع الکترونیک، ارتباطات علمی، اخلاق پژوهش، صحت علمی، سامانه ها، ترویج علم، دانشگاه ها، مدیریت اطلاعات، سیاست گذاری علمی، و تداعی های اصلی منفی شامل دیوان سالاری، تعدد سامانه و سایت با طراحی نامناسب هستند. شبکه تداعی های برند «ایرانداک» دارای دو لایه تداعی است. تحلیل شبکه تداعی های برند «ایرانداک» نشان دهنده درگیری ذهنی پایین ذی نفعان با برند «ایرانداک» و پراکندگی ذهنیت ذی نفعان از برند «ایرانداک» است. تداعی های پایان نامه و پیشگیری از دزدی علمی قوی ترین ارتباط را با برند «ایرانداک» دارند.
استارت آپ های صنایع خلاق فرهنگی در حوزه کتاب در ایران و ارائه سناریوهای توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تبیین وضعیت فعالیت استارت آپ های فعال در حوزه کتاب در ایران و ارائه سناریوهای توسعه روش شناسی: رویکرد استفاده شده در پژوهش حاضر ترکیبی (کمی و کیفی) است. ابتدا از رویکرد کمّی برای گردآوری اطلاعات و تشریح وضعیت استارت آپ ها استفاده شد و سپس برای تدوین سناریوها از رویکرد کیفی استفاده شد. در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. در بخش دوم که اختصاص به تدوین سناریو برای ترسیم آینده داشت از سناریونگاری تکوینی استفاده شد. جامعه پژوهش 154 استارت آپ فعال در حوزه کتاب بودند که 58 مورد در حوزه کتاب الکترونیکی، 26 مورد در حوزه کتاب صوتی، 65 مورد در حوزه توزیع و فروش کتاب چاپی و 5 مورد در حوزه شبکه های اجتماعی فعالیت دارند. در بخش دوم اقدام به انجام مصاحبه های نیمه باز با 9 نفر از متخصصان علمی و اجرایی شد. برای تحلیل محتواهای مصاحبه ها از روش تحلیل محتوای کیفی پنهان با رویکرد استقرائی، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمرکز اصلی استارت آپ ها در شهر تهران است و عمر شکل گیری آن ها به دو دهه اخیر برمی گردد. استارت آپ های این حوزه ضعیف هستند و این ضعف ناشی از ضعیف بودن حوزه کتاب در کشور است. توان مالی و زیرساختی این شرکت ها بسیار پایین است و نیازمند پشتیبانی هستند و مؤسسات سرمایه گذار و شتاب دهنده ها نیز به دلیل کمی سودآوری این حوزه به ندرت وارد این حوزه ها می شوند. به لحاظ زیرساخت های قانونی و اداری خلأهای بسیاری پیش روی این شرکت ها در صنعت کتاب است و نیاز به اصلاح رویه ها، قوانین و زیرساخت های اجرایی و تسهیل فعالیت این مؤسسات است.
تبیین مدل نظری فرآیند مدیریت دانش در ساخت هوش طراحی خودکار نما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش عامل آگاهی و معنای امروز جهان است و این منبع ارزشمند و راهبردی تنها دارایی ماندگار بشر بوده و ارائه هرگونه محصولات، خدمات و فناوری با کیفیت مناسب و در زمان کوتاه بدون حفظ و مدیریت این منبع باارزش ممکن نخواهد بود. با توجه به رشد بسیار سریع دانش، مدیریت دانش، هم در بعد معنایی و هم در بعد حجمی یک ضرورت بوده و عدم انجام آن منجر به تنزل بهره وری می شود. این مسئله برای تمام دانش ها از جمله دانش معماری نیز مطرح است. یکی از نشانه های رشد سریع دانش معماری، افزایش نرم افزارها در یک دهه اخیر با کارکردهای مختلف در جهت حل مسائل معماری است که نشان دهنده فزونی حجم داده ها و چند عاملی بودن فرایندهای طراحی است. از این رو، هدف این پژوهش رسیدن به یک مدل نظری و ارائه پیشنهاد برای اجرای مدیریت دانش با استفاده از هوش مصنوعی در فرایند طراحی معماری است. در این مقاله از روش کیفی که بر پایه مدل های مفهومی از فرایند داده های کشف دانش بهره گرفته شده است که یک تحقیق اکتشافی برای برجسته کردن عملکردهای مربوط به اعمال روند مدیریت دانش در معماری است. نتیجه این پژوهش ارائه مدل شبیه سازی شده مدیریت دانش در معماری و مدل سازی فرایند ساخت هوش طراحی خودکار نماست. طبق نتایج به دست آمده، ورود هوش مصنوعی در عرصه معماری به صورت هوش طراحی خودکار برای طراحی نمای ساختمان ها می تواند فرایند مدیریت داده ها، اطلاعات و دانش در معماری را برای رسیدن به طراحی چندعاملی فراهم آورد.
Studying "Bounce Rate" and "Average Visit Duration" on the Iranian University Library Websites: Correlation Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
171 - 183
حوزههای تخصصی:
Purpose: Nowadays, average visit duration through the university library websites and bounce rate of the web users, are two important factors from the standpoint of Google Search Engine Optimization (SEO). The main objective of this paper is to study the two mentioned factors in Iranian university library websites and interactive relationship analysis between them. Method: This study opted for the webometrics approach. The research community was 42 library websites of Iranian governmental universities affiliated with the ministry of science, except Payam- Noor and Farhangian. These mentioned websites were analyzed by the descriptive and analytical survey methods. The data had been extracted by the "Similarweb" analytical tool (3 months: January to March 2020). Three software, "SPSS22", "Excel" and "LibreOfficeCalc", were used for data analysis. Findings: The lowest (best) bounce rates from the library website were observed in the websites of the Central Library of Allameh Tabatabai University and the Digital Library of the University of Guilan, respectively. The highest (best) "average visit duration", was observed in the digital library websites of Isfahan university of technology and the university of Tehran, respectively. Conclusion: The "bounce rate" of members of the research community has been observed between 13% and 100%. Also, "average visit duration" has been seen from 0 to 300 seconds. Iranian university library websites from the standpoint, two factors that impacted Google SEO, have been seen in the weak level. A significant inversely correlation was obtained between "Bounce Rate" and "Average Visit Duration" in 42 Iranian governmental university library websites with an amount of 0.6.
بررسی میزان به کارگیری مؤلفه های خلاقیت گیلفورد در مجلات فارسی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تقویت تفکر خلاق برای رشد فعلی و آینده کودک و جامعه ضروری است و ادبیات کودک می تواند نقش مهمی را در پرورش مهارت های تفکر و خلاقیت داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان به کارگیری مؤلفه های خلاقیت گیلفورد در مجلات فارسی کودکان صورت گرفت. روش: روش پژوهش، تحلیل محتوا و جامعه آماری مطالب داستانی و غیرداستانی 12 مجله معتبر فارسی کودکان فهرست شده در تقسیم بندی شورای کتاب کودک است. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای برای مطالب داستانی و غیرداستانی است. ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی محقق ساخته ای است که بر اساس مؤلفه های هشت گانه تفکر خلاق گیلفورد تهیه شد. روایی ابزار بر مبنای پژوهش های پیشین و پایایی با ضریب همبستگی درون گروهی تأیید شد. یافته ها: میانگین مؤلفه های تفکر خلاق گیلفورد در مطالب داستانی و غیرداستانی مجلات متفاوت است. در مطالب داستانی، حساسیت به مسئله دارای بیشترین میانگین و پیچیدگی و پس از آن ترکیب کمترین میانگین را داشتند. همچنین میانگین میزان پرداختن به مؤلفه حساسیت به مسئله در بین مطالب غیرداستانی بیش از سایر مؤلفه ها بود و کمترین میزان میانگین نیز به مؤلفه ارزشیابی تعلق گرفت. در مطالب داستانی مجله «سه چرخه» و در مطالب غیرداستانی مجله «نبات» به مؤلفه های خلاقیت توجه بیشتری داشتند. نتیجه گیری: مجلات کودکان فارسی باید توجه بیشتری به مسئله خلاقیت داشته باشند، این مهم با رویکرد فعلی آنان قابل دستیابی نخواهد بود و باید در خط مشی خود پیرامون انتشار آثار فاقد محتوای خلاقانه تجدیدنظر اساسی نمایند.
شناسایی، تبیین و رتبه بندی شاخص ها و عوامل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی صورت پذیرفت. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی و به صورت کمی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان، صاحبنظران و مدیران متخصص مستقر در استان خوزستان بود که در زمینه شرکت های دانش بنیان و تجاری سازی فعالیت داشتند. پرسشنامه محقق ساخته به صورت تصادفی بین 160 نفر نمونه تحقیق که به روش تمام شماری انتخاب شده بودند، توزیع شد. از آنجا که حجم جامعه با حجم نمونه برابر است از روش تمام شماری استفاده شد. در پرسشنامه، روابط بین عناصر و شناسایی شاخص ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 و رتبه بندی شاخص ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد و نتایج با استفاده از ضریب هماهنگی کندال در معرض آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیقات نشان داد که شش شاخص اصلی با 22 شاخص فرعی بر ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی تأثیر دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص های ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی به ترتیب اهمیت به شرح زیر است: شاخص فعالیت های آموزشی و پژوهشی، شاخص مدیریت و سیاست گذاری، شاخص بسترها و زیرساخت ها، شاخص ارتباطات و شبکه های علمی، شاخص نشر و اشاعه دانش و شاخص نوآوری. نتیجه کلی نشان داد که علوم انسانی می تواند پیشران تجاری سازی در ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان باشد. همچنین شرکت های دانش بنیان این فرصت را برای حوزه های علوم انسانی فراهم می کند که از حالت نظری فاصله بگیرد و با کاربردی کردن رشته های علوم انسانی در عرصه عمل و محیط واقعی جامعه، ایفای نقش کند. در نهایت مدل شاخص ها و عوامل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی ارائه گردید.