فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات در کتابخانه ها و سپس ارزیابی وضعیت موجود کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شیراز بر اساس مدل بدست آمده و همچنین، ارائه راهکارهای مؤثر در بهبود کیفیت خدمات آن بوده است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از حیث شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی می باشد؛ که به اولویت بندی ابعاد کیفیت خدمات کتابخانه ها براساس نظر خبرگان و ارزیابی وضعیت موجود کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شیراز از دیدگاه کاربران آن پرداخته شد. برهمین اساس، عوامل کیفیت خدمات از مدل سروکوآل استخراج گردید و نظرات کارشناسان و خبرگان کتابخانه در ارتباط با اولویت بندی عوامل مؤثر در بهبود کیفیت خدمات کتابخانه، از طریق بکارگیری روش دیمتل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ همچنین، وضعیت موجود کتابخانه مورد ارزیابی از طریق پرسشنامه استاندارد سروکوآل بررسی شد. یافته ها: نتایج بدست آمده با توجه به روش دیمتل نشان داد که، قابلیت اطمینان به عنوان تأثیرگذارترین عامل و همدلی به عنوان تأثیرپذیرترین عامل از مهم ترین عوامل مؤثر در بهبود کیفیت خدمات کتابخانه ها به شمار می روند. تجزیه و تحلیل نظرات کاربران کتابخانه نیز نشان داد، که بعد همدلی بیشتر از سایر عوامل در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شیراز مورد توجه قرار گرفته است و کتابخانه موردنظر بایستی در جهت بهبود وضعیت موجود کتابخانه از نظر ابعاد ملموسات، قابلیت اطمینان، پاسخگویی و تضمین اقدامات مؤثرتری را به عمل آورد.
حفظ حریم خصوصی در برون سپاری داده های سامانه های اطلاعاتی با تکیه بر سودمندی داده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهد که داده یکی از ارزشمندترین سرمایه های سازمان ها و کسب کارها است. پردازش و تحلیل داده ها به شرکت ها وسازمان ها کمک می کند تا بینش لازم را کسب کرده و از آن در راستای تصمیم گیری استراتژیک بهره گیرند. انتشار و فراهم کردن دسترسی باز به اطلاعات به یک فرایند متداول و نیاز حیاتی سازمان های دولتی و خصوصی مبدل شده است. داده های جمع آوری شده در سازمان ها حاوی اطلاعات خصوصی افراد است که انتشار آنها می تواند منجر به افشای اطلاعات حساس و نقض حریم خصوصی شود. اطلاعات حساس همچنین اسرار دولتی و اسرار تجاری را نیز شامل می شود. چالش اصلی حوزه حفظ حریم خصوصی در انتشار داده، انتشار یک شکل تغییریافته از داده های جمع آوری شده است که بتواند حریم خصوصی مالکان داده را حفظ نماید و قابلیت پاسخ به پرس وجوها و تحلیل های داده کاوی را با دقت مناسب داشته باشد. در سناریوی انتشار داده حفاظت از حریم خصوصی مالکان در حضور دانش پیش زمینه مهاجم مهم است. چارچوب گمنامی به عنوان یکی از راهبردهای حفظ حریم خصوصی، سودمندی داده راکاهش می دهد. در این پژوهش برآنیم یک چارچوب گمنامی برای ممانعت از حمله دانش پیش زمینه، افشای هویت و ویژگی مالکان طراحی کنیم که سودمندی داده های گمنام را بیشینه کند. برای این منظور بعد از مدل سازی دانش پیش زمینه مهاجم، مدل حریم خصوصی تعیین و در ادامه الگوریتم گمنامی ارائه می شود. تمرکز این پژوهش بر مدل های حریم خصوصی نحوی مانند k - گمنامی و توسعه های آن است. الگوریتم پیشنهادی رکوردها را به چندین گروه افراز می کند به نحوی که در هرگروه مدل حریم خصوصی برآورده می شود. نتایج به کارگیری چارچوپ پیشنهادی بر روی دو مجموعه داده ارزیابی و تحلیل می شود. برای ارزیابی کارایی چارچوب پیشنهادی از معیارهای سودمندی و حریم خصوصی استفاده می شود. نتایج آزمایشات نشان می دهد چارچوب پیشنهادی از نظر سودمندی بر الگوریتم های ارائه شده در جدیدترین پژوهش ها برتری دارد.
ارائه الگوی نقش آفرینی کتابداران در اطلافرینی کاربران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه الگوی نقش آفرینی کتابداران در اطلافرینی کاربران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر به روش کیفی و کمّی می باشد. گردآوری داده ها جهت طراحی مؤلفه ها در روش دلفی و پرسشنامه پژوهشگر ساخته به روش اسنادی صورت گرفت. ضریب روایی کیفی محتوای پرسشنامه بالاتر از 99/0 و شاخص روایی محتوای بالاتر از79/0 می باشد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 971/0 سنجیده شد. نمونه گیری جامعه آماری براساس فرمول کوکران از میان 644 نفر از کتابداران ، 241 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و درنهایت 240 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. یافته ها: در روش کیفی دلفی طی دو مرحله فراوانی تجمعی پاسخ های زیاد و بسیارزیاد سؤالات بیشتر از 70% بوده و ضریب کندال نیز تفاوت چندانی را نشان نداد و هر 39 سؤال مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که گویه ها در7 عامل با بارهای عاملی به ترتیب ایده های اطلافرینی(89/0)، اطلاعات گزیده(84/0)، تولید مجدد اطلاعات(83/0)، پشتیبانی از اطلاعات(82/0)، پردازش اطلاعات(81/0)، آموزش اطلافرینی(77/0) با بیشترین نقش و ماهیت اطلاعات(65/0) با کمترین میزان اهمیت بارگذاری شد. اصالت اثر: اثر حاضر از نخستینهایی است که از مهارت های سنتی کتابداری گذشته و از طریق پرداختن به روش های اطلافرینی، جنبه جدیدی از کتابداری را در راستای آگاه سازی جامعه کتابداران به حیطه ی توانایی های خود بر مبنای مشاغل اطلاعاتی در میان کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران بررسی نموده تا با ارائه الگوی نقش آفرینی کتابداران در اطلافرینی کاربران کتابخانه ها بتواند کارآفرینی اطلاعاتی و اشتغال زایی از طریق اطلاعات و تولید ثروت را به کمک کتابداران در بین کاربران کتابخانه ها اجرایی و نهادینه نماید.
ارائه مدل مفهومی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت دانش یکی از راهبردهای مؤثر برای کسب مزیت رقابتی است. شرکت های بیمه از جمله سازمان های متکی بر سرمایه دانشی هستند که می توانند با پیاده سازی مدیریت دانش فرصت پیشرفت هر چه بیشتر را کسب نمایند. مدل های مدیریت دانش به عنوان الگو و نقشه راهی برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان ها محسوب می گردند. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی مدیریت دانش برای سازمان های بیمه با مورد مطالعه شرکت بیمه دانا به عنوان یکی از شرکت های فعال در صنعت بیمه ایران است. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد است. ابزار جمع آوری داده های کیفی مصاحبه و روش نمونه گیری از نوع هدفمند با رویکرد نظری بود. در این پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از مدیران شرکت بیمه دانا انجام شد. معیار تجزیه وتحلیل داده های کیفی مبتنی بر طرح سیستماتیک نظریه داده بنیاد بود. از این رو متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در سه مرحله و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در کدگذاری باز 331 کد شناسایی گردید. سپس کدگذاری محوری بر اساس الگوی پارادایمی صورت گرفت. بر این اساس، مدیریت دانش به عنوان مقوله ی محوری انتخاب شد. در نهایت کدگذاری انتخابی انجام شد که منجر به 61 کد محوری و 26 کد انتخابی گردید. نتیجه : مدل مفهومی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا ترسیم گردید. در این مدل فرایندی، عوامل و شرایط مؤثر از جمله شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردید. مدل ارائه شده می تواند به عنوان نقشه راهی برای پیاده سازی دانش مدیریت دانش در شرکت بیمه دانا مورد استفاده قرار گیرد و بر اساس آن به تجزیه وتحلیل نقاط ضعف و قوت خود بپردازد.
بررسی میزان همخوانی انواع موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند با فهرست اصطلاحات نوع خاص منبع استاندارد مارک 21(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تبیین میزان همخوانی انواع موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند با بازنمایی آن ها در فهرست اصطلاحات نوع خاص منبع استاندارد مارک 21 انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی است که بر اساس روش تحلیل محتوا صورت گرفت و جامعه پژوهش را انواع موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند تشکیل می دادند. برای گردآوری داده ها، از ابزار سیاهه وارسی مبتنی بر فهرست اصطلاحات نوع خاص منبع مارک، برای بررسی میزان همخوانی با انواع موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند، و روش مشاهده طراحی شده استفاده شد که برای این منظور در ابتدا هر یک از موجودیت های آثار خلاقانه و سپس موجودیت های دیگر در فرانمای تولید داده های ساختارمند با اصطلاحات نوع خاص منبع در استاندارد «مارک» مورد تحلیل، و انواع موجودیت های داده ای مرتبط شناسایی و تعیین شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که 64 درصد از اصطلاحات نوع خاص منبع در مارک وجود دارد که در فرانمای تولید داده های ساختارمند هیچ نوع موجودیت داده ای معادل آنها تعریف نشده، و تنها 36 درصد اصطلاحات نوع خاص منبع مارک با فرانمای تولید داده های ساختارمند همخوان است. بدین معنی که برای 100 اصطلاح نوع خاص منبع مارک فقط 36 معادل در فرانمای تولید داده های ساختارمند وجود داشت. در این میان، 24 اصطلاح از اصطلاحات نوع خاص منبع مارک با موجودیت آثار خلاقانه در فرانمای تولید داده های ساختارمند همخوانی کامل و دقیق داشتند و 12 اصطلاح با سایر موجودیت های فرانما همخوان بودند. نتیجه : برای توصیف و سازماندهی اشیای دیجیتالی، به دلیل آنکه بیشتر موجودیت های داده ای موجود در وب، نسخه دیجیتالی شده اشیای محتوایی فیزیکی هستند، بنابراین ویژگی های هر دو نسخه باید مدنظر قرار گیرد. همچنین با توجه به اینکه فرانمای تولید داده های ساختارمند بخشی از موجودیت های داده ای بافت کتابشناختی را در نظر نگرفته، در نتیجه این فرانما چنان چه بخواهد نگاره دانش را تکمیل کند، باید برای توصیف تمام اصطلاحات نوع خاص منبع بافت میراث فرهنگی (از جمله بافت کتابشناختی) فرانمای مناسب و ویژه طراحی نماید. نیز توصیه می شود، اصلاحات و واژگان تخصصی سایر بخش های بافت میراث فرهنگی (بافت موزه و آرشیو) با موجودیت های داده ای فرانمای تولید داده های ساختارمند تطبیق داده شوند تا زمینه برای بازنمون کامل دانش در بافت میراث فرهنگی فراهم گردد.
Digital Resources Management Based on Open Archival Information System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۱, No. ۱, Summer & Autumn ۲۰۲۰
197 - 215
حوزههای تخصصی:
The purpose of the paper was to identify the status of digital resources management in the central library of Allameh Tabatabae’i University based on the open Archival Information System(OAIS) reference Model template .The Methodology and approach was carried out in terms of the nature of the applied and case study method. The director and staff of the Central Library of Allameh Tabatabae’i University were research community. By reviewing the literature and resources available in relation to digital resource management, a six-part log is provided for this research. The data were analyzed by descriptive statistics (calculating abundance, frequency and mean) and interpretation. The Findings was designed to determine the significance of the 6 subsystems of the OAIS model. Among them, the "subsystem of acceptance and processing" with 90%, the access subsystem with 81%, the subsystem of management with 70%, archiving storage subsystem "with 71%, data management subsystem with 59% , Maintenance and Maintenance Planning subsystem "with 52% percent respectively, was obtained for the digital resources management of the Central Digital Library of AllamehTabataba'i University.
نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه مازندران و تأثیر آن بر تولیدات علمی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه مازندران و تأثیر آن بر تولیدات علمی بود. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی با روش پیمایشی- توصیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل 202 نفر از اعضای هیئت علمی پنج دانشکده هنر و معماری، الهیات و معارف اسلامی، حقوق و علوم سیاسی، علوم اقتصادی و اداری و علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران بود که با فرمول کوکران 132 نفر به عنوان نمونه و شیوه نسبتی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی گلینی مقدم و دیگران (1397) و تولیدات علمی سلیمانی و شکویی (1387) استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در سطح مطلوب (70/0 < α) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای Spss و Amos انجام شد. یافته ها: بین نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی و تولیدات علمی رابطه معنی داری وجود دارد. رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیئت علمی نقش موثری را ایفا کردند، که این نقش مؤثر، منجر به افزایش میزان تولیدات علمی آن ها گردید. واریانس تولیدات علمی اعضاء هیئت علمی حدود 31 درصد، از متغیر نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی تأثیر پذیرفت. نتیجه گیری: رسانه های اجتماعی یکی از مهمترین ابزارهای آموزشی در مراودات دانشگاهی اند که در ارتباطات و تولیدات علمی روز به روز محبوب تر می شوند.
خواندن و عناصر مرتبط با آن در ادبیات داستانی تألیفی و ترجمه ای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین کمیّت حضور عناصر مرتبط با خواندن در ادبیات داستانی تألیفی در مقایسه با عناوین ترجمه شده طی سال های 1390-1395. روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر با روش تحلیل محتوا روی پرشمارگان ترین کتاب های حوزه ادبیات در گروه سنی بزرگسال انجام شده است. 34 عنوان کتاب با نمونه گیری هدفمند مطالعه و تحلیل شده است. کدها، واژگان، جملات، یا بخش هایی از داستان هستند که به نحوی درباره خواندن، مطالعه، و مضامین مرتبط با کتابداری است. از سیاهه وارسی برای گردآوری داده استفاده شد. یافته ها: درمجموع، 791 کد شناسایی شد. شش کتاب تألیفی و یک کتاب ترجمه شده هیچ گونه کدی نداشتند. پرتکرارترین کد در هر دو گروه آثار مربوط به واژه کتاب (شیء)، و کمترین میزان فراوانی در گروه آثار تألیفی به استفاده از شخصیت کتابفروش و در گروه آثار ترجمه شده به حضور واژه کتابخانه (شئ) بازمی گردد. نتیجه گیری: با اینکه میزان رخداد عناصر مربوط به خواندن در هر دو گروه آثار مطالعه شده ضعیف است، نویسندگان آثار ترجمه شده توجه بیشتری برای کاربست این مضامین در آثار خود داشته اند.
تاثیر سواد اطلاعاتی کتابداران بر رشد سازمانی کتابخانه های عمومی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
61 - 87
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر سواد اطلاعاتی کتابداران بر رشد سازمانی کتابخانه های عمومی کرمانشاه است. در این پژوهش وضعیت سواد اطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی کرمانشاه بررسی شده و همچنین تأثیر سواد اطلاعاتی بر رشد سازمانی آن ها تعیین گردید. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه که درمجموع 215 نفر می باشند، تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 138 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد رشد سازمانی و پرسشنامه محقق ساخته سنجش سواد اطلاعاتی در طیف لیکرت پنج گزینه ای استفاده شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. همچنین داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که سواد اطلاعاتی و مؤلفه های آن (توانایی جایابی اطلاعات، توانایی ارزیابی اطلاعات و توانایی استفاده مؤثر از اطلاعات) در بین کتابداران کتابخانه های عمومی کرمانشاه در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. بیشترین فراوانی مربوط به مؤلفه توانایی جایابی اطلاعات (60/3) و کمترین فراوانی، مربوط به توانایی استفاده مؤثر از اطلاعات (30/3) بود. همچنین میانگین رشد سازمانی و مؤلفه های آن (پاداش، روابط، ساختار، مدیریت، مکانیسم های سودمند، نگرش نسبت به تغییر و هدف) در کتابخانه های عمومی کرمانشاه در سطح مطلوب است. کسب سواد اطلاعاتی یک نیاز اساسی برای همه افراد است و ازآنجاکه مهارت تک تک افراد در رشد و توسعه جامعه نقش دارند، بنابراین نتایج ارزیابی سواد اطلاعاتی کتابداران و رابطه مهارت آن ها با توسعه و کارآیی سازمانی همچنین تلاش و برنامه ریزی برای ارتقای سطح آن، در جهت رسیدن به این اهداف کمک شایانی خواهد کرد. ازآنجاکه یافته های پژوهش نشان داد که سطح توانایی استفاده از اطلاعات در بین کتابداران نسبت به دیگر مؤلفه های سواد اطلاعاتی آن ها پایین تر است، نیاز به آموزش و فراهم کردن شرایطی برای بهبود این مهارت در بین کتابداران ضروری به نظر می رسد، زیرا توانایی استفاده از اطلاعات که یکی از شاخصه های اصلی سواد اطلاعاتی است، برای کتابداران به عنوان اشاعه دهندگان اطلاعات امری اجتناب ناپذیر و ضروری است. لذا هراندازه کارکنان سازمان وظایف خود را بهتر بشناسند و مهارت های لازم در خصوص حرفه خود را ارتقا ببخشند و درنتیجه عملکرد بهتری داشته باشند، در بهبود وضعیت، پیشرفت و توسعه سازمان خود، نقش مؤثرتری خواهند داشت.
تجربه کاربر در وبگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه کاربری در محتوای وب کتابخانه ملی ایران، انتظارات و نیازهای کاربران را هنگام استفاده از محتوای وب کتابخانه ملی ایران شناسائی و بررسی کرده است. روش: برای بررسی تجربه کاربری از روش های «پرس وجوی بافتی » و تکمیل جمله استفاده شده است و برای تکمیل و تأیید برخی نتایج به داده های تحلیلی وبگاه (برگرفته از سایت سیمیلاروب) ارجاع شده است. «پرس وجوی بافتی» یک رویکرد کیفی و تفسیری است که در قالب مصاحبه نیم ساختاریافته و به صورت مکالمه با کاربر در محیط واقعی کار وی انجام می شود. روش تکمیل جمله، جملاتی است که مشابه پرسشنامه برخط روی وبگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران قرار گرفته و توسط کاربران تکمیل شده است. یافته: نتایج بدست آمده نه مقوله کلی و چهل و هشت مقوله فرعی در خصوص انتظارات و تجربه های کاربران در وبگاه کتابخانه ملی ایران بدست داد که مقوله های کلی عبارت از جستجو، پژوهش و دانش افزایی، شخصی سازی و بومی سازی، موقعیت یابی در فضای کتابخانه، دستیابی به منبع، تعامل، رویدادها، معماری اطلاعات، طراحی و ظاهر است. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده پیشنهادهایی است که می تواند مبنای مناسبی برای توسعه وبگاه کتابخانه ملی ایران یا حتی وبگاه ها و نرم افزارهایی با بافت های مشابه قرار بگیرد. این نتایج علاوه بر پیشنهادهایی که برای بهبود تجربه کاربری وبگاه کتابخانه ملی ارائه کرده است برای کارآفرینان و علاقه مندان به راه اندازی کسب و کار و طراحی اپلیکیشن نیز ایده های مناسبی مبتنی بر انتظارات و نیازهای واقعی کاربران بدست می دهد.
بررسی اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشیِ موفق در رویت پذیری اینستاگرام بر اساس نظریه استفاده و رضامندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شبکه اجتماعی اینستاگرام، به دلیل ماهیت کاربردپذیری، مبتنی بودن بر موبایل، سادگی، و کاربرپسندی بستر مهمی برای اشتراک اطلاعات شده است. افراد به دلایل متعددی مانند ارتباطات، سرگرمی و فعالیت های علمی و حرفه ای؛ حفظ رابطه با دوستان، و اشتراک اطلاعات از این شبکه اجتماعی استفاده می کنند. همچنین ممکن است اهداف اشتراک اطلاعات افراد در این نوع شبکه های اجتماعی؛ فرار از واقعیات، تعامل اجتماعی، و صرف زمان به صورت عادت نیز باشد. پژوهش حاضر با هدف کشف انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشی موفق در رویت پذیری در بستر این شبکه، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و بر پایه نظریه استفاده و رضامندی انجام شده است. این نظریه به چگونگی و چرایی استفاده و اشتراک اطلاعات کاربران در رسانه ها می پردازد. روش شناسی: به منظور کشف و بررسی اهداف اشتراک اطلاعات در صفحه هایی که در بافت یادگیری الکترونیکی فعالیت دارند، 30 صفحه آموزشی اینستاگرام به روش پژوهش کیفی و رویکرد اکتشافی مورد بررسی قرار گرفتند. بدین ترتیب اطلاعات موجود در این صفحه ها اعم از قسمت شرح حال، محتوا، رفتار برچسب گذاری اجتماعی، مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. این اطلاعات بر اساس نظریه استفاده و رضامندی کدگذاری شدند و داده های به دست آمده، با نرم افزار مکس کیودا 12.3 که نرم افزاری برای تحلیل داده های کیفی است تحلیل شدند. لازم به ذکر است که صفحه های مورد بررسی، بر اساس افزارسنجی رقابتی و به صورت نمونه هدفمند گزینش شدند. شرط انتخاب نمونه این بود که دنبال کننده های صفحه ها بیش از 20 هزار حساب کاربری (از سنجه های اثربخشی تولید و اشتراک محتوا در این شبکه) باشند و در آن ها به آموزش در موضوع خاصی شامل مهارت، دانش و یا اطلاعات خاصی پرداخته شده باشد. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در این صفحه ها، متنوع بوده ولی اهداف اقتصادی، فرصت شغلی، بهره شخصی، بین فردی، منزلت و تعامل اجتماعی در کنار اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از عمده اهداف نسبتاً مشترکی بود که عاملان اشتراک اطلاعات در این صفحه ها دنبال می کردند. به این ترتیب، به نظر می رسد که افراد از اشتراک اطلاعات در بافت آموزشی، اهداف متفاوت و متنوعی را در نظر گرفته اند. این اهداف، علاوه بر هدف اصلی آنها که آموزش از طریق اشتراک اطلاعات بوده است، ناظر بر هدف های با بهره اقتصادی و برند سازی شخصی نیز بوده است. نتیجه گیری: گرچه صفحه های مورد بررسی در بافت یادگیری الکترونیک فعالیت می کردند؛ اما به دلیل ماهیت بستر اشاعه اطلاعات در این پژوهش، یعنی شبکه اجتماعی اینستاگرام، اهداف اقتصادی و بهره شغلی و فردی مورد توجه این صفحه ها نیز قرار گرفته است. به این صورت که عاملان تهیه و اشتراک محتوا و اطلاعات در این شبکه، گرچه هدفی آموزشی را دنبال می کنند، بلکه به مسائل اقتصادی و بهره برداری های شغلی و برند سازی شخصی نیز توجه دارند. پژوهش چنین برداشت می کند که احتمالا دلیل این امر آن باشد که بسیاری از افراد به اشتراک اطلاعات در اینستاگرام به عنوان نوعی کسب و کار نیز می نگرند. این امر، می تواند ناشی از آن باشد که این شبکه، مورد توجه کسب و کارهای بسیاری در دنیا قرار گرفته است. بنابراین به نظر می رسد اهداف اشتراک اطلاعات می تواند بر اساس شبکه اجتماعی و بستر انتشار و اشتراک اطلاعات نیز متفاوت باشد.
بررسی تطبیقی تأثیر اطلاعات تصویری و متنی بر ادراک اطلاعات سلامت دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر ارائه اطلاعات متنی در مقایسه با ارائه اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) بر ادراک اطلاعات سلامت دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران انجام شده است. با توجه به اینکه جامعه نوجوان و دانش آموز به عنوان یکی از ذی نفعان اصلی کتابخانه های عمومی و آموزشگاهی هستند، نتایج و یافته های پژوهش حاضر می تواند در بحث یادگیری و یادداری نوجوانان مورد توجه این نوع کتابخانه ها قرار گیرد. روش: پژوهش حاضر به روش آزمایشی و نیمه تجربی صورت گرفت و پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دبیرستان دخترانه بُشری مشغول به تحصیل بودند. ابتدا به صورت تصادفی دو گروه انتخاب شد و به صورت تصادفی یک گروه به اطلاعات متنی سلامت و گروه دیگر به اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) سلامت اختصاص یافت. حجم نمونه در هر گروه 15 نفر و جمعاً 30 نفر بود. پیش آزمون روی هر دو گروه اجرا شد و در نهایت، از هر دو گروه پس آزمون یادگیری و یادداری گرفته شد و نتایج به دست آمده با آمار توصیفی و آزمون تی مستقل و وابسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. ابزار این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود و پرسش ها بر اساس اطلاعات متنی و تصویری ای که در اختیار دانش آموزان قرار گرفت تدوین شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمرات دو گروه دانش آموزان مورد آزمونِ اطلاعات متنی و اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) در پیش آزمون برابر است و تفاوت میانگین های مشاهده شده برای نمرات پیش آزمون از نظرِ آماری معنادار نیست. همچنین، میانگین نمرات دو گروه دانش آموزان مورد آزمونِ اطلاعات متنی و اطلاعات تصویری در پس آزمون یادگیری برابر است و تفاوت میانگین های مشاهده شده برای نمرات پس آزمون یادگیری از نظرِ آماری معنادار نیست؛ یعنی اطلاعات متنی و اینفوگرافیک به یک میزان باعث افزایش یادگیری دانش آموزان شده اند و از نظرِ افزایش یادگیری تفاوتی با هم ندارند. به علاوه، میانگین نمرات دو گروه دانش آموزان مورد آزمونِ اطلاعات متنی و اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) در پس آزمون یادداری نیز برابر است و تفاوت میانگین های مشاهده شده برای نمرات پس آزمون یادداری از نظرِ آماری معنادار نیست؛ یعنی اطلاعات متنی و اینفوگرافیک به یک میزان باعث یادداری شده اند و تفاوتی با هم ندارند. اصالت/ارزش: نتایچ پژوهش حاضر نشان داد که اطلاعات متنی و اطلاعات تصویری (اینفوگرافیک) به یک میزان باعث افزایش یادگیری و یادداری آزمودنی ها شده اند و از نظرِ افزایش یادگیری و یادداری با هم تفاوتی ندارند. بر اساس این پژوهش همچنین می توان نتیجه گرفت که با وجود پیشرفت قالب ها و رسانه های اطلاعاتی هنوز متن جایگاه مهمی در یادگیری و یادداری آزمودنی ها دارد.
بررسی قابلیت پیاده سازی رهنمودهای کیفی ایفلا در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکرد ایفلا در حرکت به سمت تدوین رهنمودهای کیفی بیشتر، بررسی قابلیت پیاده سازی این رهنمودها در کشورهایی است که از آن ها استفاده می کنند. پژوهش حاضر با هدف استخراج رهنمودهای کیفی مرتبط و بررسی قابلیت پیاده سازی آن ها در بافت کتابخانه های عمومی ایران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف کاربردی و از نظرِ روش انجام از نوع آمیخته (ترکیبیِ اکتشافیِ متوالی) است. در بخش کیفی، با روش گروه کانونی به بررسی رهنمودهای ایفلا و تهیه سیاهه وارسی برای دسته بندی رهنمودها و تعیین گروه های ارزیابی کننده انجام شد. جامعه پژوهش در این بخش شامل 5 نفر از متخصصان تدوین استاندارد در کشور بودند که به روشِ نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمّی، ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود. جامعه پژوهش در این بخش 4 گروه ارزیابی کننده استانداردهای ایفلا در نهاد کتابخانه های عمومی کشور بودند که شامل 80 نفر از مدیران و کارشناسان سازمانی، 111 نفر کتابدار، 21 نفر متخصص، و 342 نفرکاربر و در مجموع 559 نفر بودند. هر گروه با روش نمونه گیری و استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعیین شدند. با توزیع پرسش نامه ها در میان 4 گروه ارزیابی کننده، جمع آوری داده ها انجام شد. تعداد پرسش نامه های بازگشتی از مدیران و کارشناسان سازمانی 81 پرسش نامه، کتابداران 110 پرسش نامه، متخصصان 21 پرسش نامه، و کاربران 342 پرسش نامه است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، درصد فراوانی و میانگین ها و آزمون کروسکال والیس با استفاده از نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس انجام شده است. یافته ها: در بخش کیفی این پژوهش، از رهنمودهای مختلف ایفلا در 12 حوزه خدمات و برنامه های کتابخانه های عمومی برای گروه های مختلفِ جمعیت خدمت گیر، استخراج و در سیاهه وارسی در گروه کانونی تأیید شد. از مجموع 12 رهنمود (51 گزاره رهنمودیِ) بررسی شده، به طور کلی در 8 رهنمود از نظرِ گروه های ارزیابی کننده، بیشترین درصد فراوانی به «قابلیت پیاده سازی دارد» تعلق گرفته و در 4 رهنمود، بیشترین درصد فراوانی به «قابلیت پیاده سازی مشروط دارد» تعلق گرفته است. یافته ها در بخش کمّی و مقایسه میان 4 گروه در گزاره های مشترک با استفاده از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس نشان داد که اختلاف معناداری میان دیدگاه های گروه های ارزیاب در سه گروه کتابداران و متخصصان و مدیران و کارشناسان سازمانی وجود ندارد و این گروه ها نظرات یکدیگر را تأیید می کنند؛ اما بین دیدگاه این گروه ها و کاربران اختلاف معنادار وجود دارد. برای افزایش قابلیت پیاده سازی رهنمودهای ایفلا در کتابخانه های عمومی ایران راهکارهایی ارائه شده است. بازبینی یا تجدیدنظر در برخی دستورالعمل ها، شناخت جمعیت خدمت گیر، نیازسنجی کاربران، ایجاد کارگروهی متشکل از مدیران، کتابداران، متخصصان و کاربران در تنظیم و طراحی فعالیت های کتابخانه از جمله این راهکارها است. اصالت/ارزش: بررسی منابع و پژوهش های مختلف داخلی و خارجی نشان داد که تاکنون پژوهشی به مدوّن سازی رهنمودهای کیفی ایفلا در زمینه خدمات و برنامه های کتابخانه های عمومی و بررسی قابلیت پیاده سازی آن ها از دیدگاه گروه های سیاست گذار و متخصص و ذی نفع نپرداخته است. یافته های این پژوهش می تواند در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها در ارائه و اجرای خدمات و برنامه ها و تدوین استانداردها برای کتابخانه های عمومی مفید باشد.
مدل علّی پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز در اهداف آموزشی و پژوهشی بر اساس مدل UTAUT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات همچون الگوواره جدیدی در گستره آموزش و یادگیری مورد توجه است. این تحقیق با هدف بررسی مدل علّی پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز در اهداف آموزشی و پژوهشی بر اساس مدل UTAUT انجام شده است. این تحقیق بر اساس ماهیت و ویژگی کلی، تحقیق کمی؛ بر اساس هدف، تحقیق کاربردی و بر اساس روش تحقیق، تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بر پایه مدل معادلات ساختاری ( SEM ) است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی تبریز به حجم 1500 نفر است. نمونه آماری 306 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها، ترجمه و ترکیب پرسش نامه استاندارد ونکاتش و همکاران (2003) و اکبر (2013) است؛ که بر اساس نظریه UTAUT به وسیله پژوهشگر اصلاح شده است. روایی پرسش نامه بر اساس روایی محتوایی، صوری و سازه تأیید شده است. ضریب پایایی پرسش نامه، بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برابر با 86/0 به دست آمده است. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل مسیر مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که انتظار عملکرد، نگرش نسبت به فناوری، تأثیر اجتماعی، شرایط تسهیل گر و خودکارآمدی با نقش واسطه ای قصد رفتاری، اثر علّی مثبت و معناداری بر رفتار استفاده از فناوری دانشجویان دارند. انتظار تلاش با نقش واسطه ای قصد رفتاری، اثری بر رفتار استفاده از فناوری دانشجویان ندارد. اضطراب با نقش واسطه ای قصد رفتاری، اثر علّی معکوس و معناداری بر رفتار استفاده از فناوری دانشجویان دارد.
واکاوی عوامل بازدارنده تأثیرگذار در پیاده سازی سامانه های مدیریت دانش در سازمان های دانش مدار (مطالعه موردی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان عامل اساسی رقابت و ابزار نوآوری در دنیای اقتصادی مدرن و دانش مدار به کالایی ارزشمند تبدیل شده است و نیازمند مدیریت صحیح است. شناسایی عوامل و موانع برای پیاده سازی سامانه مدیریت دانش و عدم شکل گیری و پیاده سازی سامانه های مدیریت دانش از اصول اولیه و پیش نیاز پیاده سازی سامانه مدیریت دانش در یک مجموعه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع اکتشافی است. همچنین این پژوهش با استفاده از رویکرد تفسیری و با روش کیفی از نوع مطالعه موردی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی که در مجموع 350 نفر می باشند. نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی از میان متخصصان آشنا به حوزه مدیریت دانش که قبلاً در این رابطه به پژوهش پرداخته اند انجام شد. تعداد افراد نمونه با توجه به رسیدن به اشباع نظری داده ها 7 نفر از کارکنان بودند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل مضمون یا مبتنی بر تِم با کمک نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا (MAXQDA) نسخه 10 استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل داده ها و کدگذاری چند مرحله ای مصاحبه انجام شده توسط چند پژوهشگر برای رسیدن به بهترین مضامین، دلایل فقدان سامانه مدیریت دانش در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی در سه مقوله اصلی عوامل سازمانی، عوامل انسانی و عوامل فنی دسته بندی شدند. برآیند نظر مصاحبه شوندگان نشان داد، دو عامل محوری باعث شکل نگرفتن سامانه مدیریت دانش در سازمان شده است که بقیه عوامل از این دو عامل نشأت گرفته اند که عبارتند از (عامل سازمانی) و (عامل انسانی). نتیجه : برآیند نظر مصاحبه شوندگان نشان می دهد، عامل سازمانی و پس از آن عامل انسانی، بیشترین فراوانی را از نظر اثرگذاری بر فرایند پیاده سازی سامانه مدیریت دانش دارند. همچنین عامل فنی فراوانی کم تری را در این بین داشته است. «عدم احساس نیاز» به عنوان زیرمجموعه عامل نخست (سازمان) با توجه نظرات کارشناسان، از همه موارد اهمیت بیشتری داشت و همه مصاحبه شوندگان روی آن تأکید داشته اند. از نظر مصاحبه شوندگان، گرچه زیرساخت های فناوری همه سامانه مدیریت دانش نیست، ولی جزء جدایی ناپذیر آن است. از دید آنها با ابزارهای سنتی نمی توان دانش رو به تزاید را مدیریت کرد و باید از ابزارهای نوین و زیرساخت های فناوری، اعم از سخت افزاری و نرم افزاری استفاده کرد. برای رسیدن به مرحله کاربست دانش، نیاز به تغییرات جدی در نگاه و سیاست گذاری است که با آموزش کارکنان و مدیران می توان به این مهم دست یافت. نقش مشاوران و متخصصان که بدنه علمی و تخصصی سازمان هستند، برای مشاوره، توجیه و اقناع مدیران بسیار حائز اهمیت است.
استفاده مجدد از داده های پژوهشی در ایران: شناسایی عناصر و الزامات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان در این پژوهش به دنبال شناسایی عناصر و الزامات مورد نیاز برای استفاده مجدد از داده های پژوهشی در بین پژوهشگران ایرانی هستند. پژوهش حاضر از نوع کیفی است و در دو مرحله انجام گرفت، ابتدا با مرور و تحلیل محتوای متون، عناصر اولیه استخراج شد اما با توجه به بومی نبودن عوامل مستخرج، به وسیله ی مصاحبه ی نیمه ساختاریافته، از نظر خبرگان استفاده شد. جامعه آماری در مرحله اول، شامل پژوهش های انجام شده در حوزه استفاده مجدد در پایگاه های اطلاعاتی معتبر است. جامعه آماری مرحله دوم پژوهشگرانی بودند که با بحث استفاده مجدد از داده های پژوهشی آشنایی داشتند . مصاحبه ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند شروع شد سپس با استفاده از استراتژی گلوله برفی و نمونه گیری مبتنی بر معرفی مشارکت کننده ادامه پیدا کرد. ابزار گردآوری داده ها، در مرحله اول متون و منابع و در مرحله دوم مصاحبه ی نیمه ساختاریافته است و در نهایت داده ها با نرم افزار مکس.کیو.دا تجزیه و تحلیل شدند. کدها و مقوله هایی در نتیجه تحلیل محتوای متون و مصاحبه با خبرگان شناسایی و در نهایت در ذیلِ سه بعد اصلیِ عوامل انسانی، عوامل سازمانی و زیرساخت ها دسته بندی شدند. سپس مولفه های هر بعد مشخص و در پایان پیشنهاداتی برای به کارگیری استفاده مجدد از داده های پژوهشی موجود در ایران مطرح شد.
مطالعه ارتباط بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی از دیدگاه کارکنان معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه ارتباط بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش از دیدگاه کارکنان معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر پیمایشی بوده و از پرسشنامه ترکیبی(محقق ساخته و استاندارد) با طیف لیکرت استفاده شده است. 76 نفر از کارکنان معاونت با مدرک تحصیلی بالای لیسانس به صورت تصادفی انتخاب و بعد از نمونه گیری، 64 نفر انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS18 انجام شد. از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف جهت سنجش نرمال بودن داده ها، از آزمون همبستگی اسپیرمن جهت آزمون فرضیه ها و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی متغیرهای پژوهش بهره گیری شده است. نتایج: یافته ها نشان داد به منظور مدیریت صحیح و موفقیت آمیز دانش، باید به فرهنگ سازمان توجه کرد. بین ابعاد فرهنگ سازمانی و ابعاد مدیریت دانش از دیدگاه کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین آزمون فریدمن مشخص کرد که هویت سازمانی برای ارتقاء نظام فرهنگ سازمانی در سازمان اولویت داشته و خلاقیت دارای پایین ترین رتبه است. نتیجه گیری: میانگین رتبه ها بهترین وضعیت در بهره برداری از دانش را در بین مولفه های مدیریت دانش نشان می دهد و متغیر حفظ و ذخیره دانش پایین ترین رتبه را دارد، یعنی برای ارتقای نظام مدیریت دانش در معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی این متغیر باید تقویت شود.
نقش متغیرهای جمعیت شناختی در میزان بسامد سوگیری های شناختی در فرایند بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر مدل های بازیابی اطلاعات به نقش مهم عوامل مختلف شناختی در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات اشاره شده است؛ از این رو، درک جنبه های شناختی رفتار و تعامل انسان با اطلاعات موضوعی ضروری است. از آن جایی که یکی از جنبه های شناختی اثرگذار در فرایند جستجوی اطلاعات، سوگیری های شناختی است و کاربران در هنگام جستجوی اطلاعات این سوگیری های شناختی را تجربه می کنند، باید به تأثیر این سوگیری ها در فرایند بازیابی اطلاعات پرداخت. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای جمعیت شناختی در میزان بسامد سوگیری های شناختی در فرایند بازیابی اطلاعات است. پژوهش حاضر، به لحاظ روش شناسی، پژوهشی پیمایشی، و از نظر هدف، کاربردی است که روش گردآوری داده ها در آن به صورت ترکیبی (کمّی و کیفی) صورت گرفته است. جامعه پژوهش حاضر را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در دو گروه علوم انسانی و فنی-مهندسی که در نیمسال دوم سال تحصیلی98-97 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. تعداد30 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از 2 ابزارِ فایل های ثبت رخداد و مصاحبه نیمه ساختار یافته مبتنی بر یک سیاهه دربرگیرنده انواع سوگیری های شناختی برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روایی محتوایی پرسش های مصاحبه با نظر متخصصان حوزه بازیابی اطلاعات و روان شناسی تایید شد و پایایی هر دو ابزار نیز با ضریب توافق بین نظرات دو ارزیاب که برابر با 95/. بود، مورد تایید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در 3 سوگیری "اتکا"، "تأثیر توجه" و "تأثیر مواجهه صرف" بین میزان بسامد کاربران بر اساس جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین سوگیری های شناختی "اعتماد به نفس بیش از اندازه"، "روزآمدی اطلاعات"، "تأثیر توجه" و "دسترسی پذیری" نیز در بین دو مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری دارای تفاوت معناداری بودند. دیگر یافته نیز نشان داد که بین میزان سوگیری های شناختی رخ داده کاربران در دو گروه کاربران (حوزه علوم انسانی و حوزه فنی-مهندسی) در 3 سوگیری "روزآمدی اطلاعات"، "تأثیر توجه"، و "تأثیر مواجهه صرف" تفاوت معناداری وجود داشت. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که چون متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، مقطع تحصیلی و حوزه تحصیلی) می توانند بر میزان بسامد برخی از سوگیری های شناختی در فرایند جستجوی اطلاعات موثر باشند، طراحان نظام های بازیابی اطلاعات و کتابداران باید به این موضوع در طراحی و ارزیابی نظام های اطلاعاتی توجه نمایند. البته در این بین نباید تاثیر عواملی مثل گروه سنی، تیپ های شخصیتی، طرح واره های ذهنی، فرهنگ، میزان سواداطلاعاتی را نیز نادیده گرفت.
اطلاع چیست؟ با تأکید بر یافته های زینس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر کاوش نظریات گوناگون درباره اطلاع و دانش در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و ارائه نقطه نظری جدید دراین باره است. روش : این مقاله به روشِ کتابخانه ای با بررسی محتوا و مطالب موجود در کتاب ها و مقالات و تدقیق در اصطلاحات و مفاهیم مرتبط و مقایسه آن ها با یکدیگر صورت گرفته است. یافته ها : نویسنده در این مقاله به تفاوت ها و تناقض های مطرح شده درباره اطلاع و دانش پاسخ گفته و با ارائه مدلی جدید مبتنی بر هستی و موجودیت بیان می دارد که اطلاع اشراف و التفات آدمی است بر نسبت (رابطه) های میان اجزای یک پدیده، یا یک فرایند با هم و آن پدیده، یا فرایند با پدیده ها و فرایندهای دیگر در جهان. چنین دیدگاهی نشان می دهد که پدیده وجود دارد و نسبت های بین اجزای آن و نیز آن پدیده با دیگر پدیده ها اموری وجودی هستند. اِشراف و اطلاع ما بر این نسبت ها با خود آن ها فرق داشته، و به نوعی حالت نامحسوس دارد؛ یعنی آگاهی ما با اصل وجودی و فیزیکی آن ها متفاوت است . اصالت/ارزش : چنین تحلیلی تاکنون درمورد اطلاع و دانش صورت نگرفته و لذا این تحلیل در نوع خود می تواند بدیع باشد که اگر مورد توجه قرار گیرد منشأ تحولات فکری ارزشمندی خواهد شد .
تحلیل محتوای اینفوگرافی هایی با موضوع خواندن بر مبنای مدل ارتباطی لاسول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اینفوگرافی ها از جمله رسانه ها ی ارتباطی و اطلاعاتی قدرتمند در تعامل انسان و اطلاعات و انتقال موفق پیام ها قلمداد می شوند. هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای اینفوگرافی هایی با موضوع خواندن که در وبگاه پینترست منتشر شده بر اساس مدل ارتباطی لاسول به منظور دستیابی به شناخت عمیقی از این رسانه ها است. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی است که در آن از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر متشکل است از 30 اینفوگرافی با موضوع خواندن که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA2020 ، کدگذاری و تجزیه و تحلیل اینفوگرافی ها و ترسیم ابرِ واژگانی انجام شد؛ سپس، بر اساس کدهای ایجادشده، مدل های نظری گوناگون، و همچنین مدل های سلسله مراتبی برای تشکیل جدول مؤلفه ها و مقوله ها ساخته شد. در نهایت، مخاطب، محتوا و نقش اینفوگرافی ها در ترویج خواندن شناسایی شد. یافته ها: اینفوگرافی های منتشر شده در قلمروی خواندن عمدتاً در زمینه فواید و اهمیت خواندن، دلایل علمی برای خواندن، شیوه های علاقه مند کردن کودک به خواندن، روش هایی برای چگونه خواندن با کودک و نظایر آن بودند. نقش اینفوگرافی ها شامل آگاهی بخشی، اطلاع رسانی، هدایت کنندگی، مروّج و مبلّغ بودن است. مدل مخاطب این پژوهش نشان داد که اغلب مخاطبان اینفوگرافی های خواندن والدین هستند. مدل محتوا اطلاعات غنی و سودمندی را در اختیار والدین به منظور ترویج خواندن در میان کودکان می گذارد. مدل تأثیر نشان دهنده نقشی است که اینفوگرافی های خواندن برای مخاطبان خود ایفا می کنند. اصالت/ارزش: طرح پژوهش حاضر بر مبنای مدل ارتباطی لاسول در پی شناخت مخاطب، محتوا و تأثیر اینفوگرافی های خواندن بود. اینفوگرافی های ایستا در این پژوهش مورد توجه قرار گرفت. بنابراین، این پژوهش مسیر تازه ای برای اکتشاف اینفوگرافی ها به منزله رسانه های اطلاعاتی جذاب و تأثیرگذار در زمینه های موضوعی مختلف باز می کند.