فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۲۹۸ مورد.
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۸)
271 - 250
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر تعیین کارایی هیأت های ورزشی فعال در استان مازندران با استفاده از مدل BCC است. روش پژوهش: تحقیق حاضر از منظر پارادایم از نوع تحقیقات فرااثبات، رویکرد کمی، از لحاظ هدف کاربردی و تکنیک مورد استفاده در تحقیق تحلیل پوششی داده هاست. جامعه آماری این پژوهش شامل 30 هیأت ورزشی فعال در استان مازندران بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه پنج ارزشی و در قالب روش فازی ارزیابی شد. روایی محتوا و صوری پرسشنامه توسط گروه کانونی تحقیق شامل استادان راهنما و مشاور و دو تن از خبرگان حوزه مدیریت ورزشی در قالب فرم های CVR و CVI تأیید شد. یافته ها: در نهایت کارشناسان و خبرگان شامل 30 تن از رؤسای هیأت های ورزشی استان مازندران، مربیان بین المللی استان و قهرمانان ورزشی کشور، در خصوص اهمیت هر کدام از شاخص های ورودی و خروجی اظهارنظر کردند. در سال های 1394 تا 1398 در الگوی BCC ورودی «بودجه»، نقش بیشتری در تعیین میزان کارایی هیأت ها داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن بود در سال های 1394، 1395 و 1396 خروجی «ورزش قهرمانی» نقش بیشتری در تعیین میزان کارایی هیأت ها داشته است. در سال های 1397 و 1398 نیز خروجی «ورزش همگانی» نقش بیشتری در میزان کارایی هیأت ها داشت. با حذف این خروجی ها میانگین کارایی هیأت ها با کاهش بیشتری مواجه شده است. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین خروجی های هیأت ها با میزان کارایی BCC هیأت ها ارتباط معنا دار وجود داشت.
راهبردهای توسعه اقتصاد دیجیتال در ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۸)
227 - 217
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، تدوین راهبردهای توسعه اقتصاد دیجیتال در ورزش ایران بود. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع پژوهش های کیفی بود که با روش گراندد تئوری و رویکرد نظام مند استراوس و کوربین انجام گرفت و از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان علمی و اجرایی ورزش کشور بود که در حوزه های اقتصاد، فناوری، IT، تجارت الکترونیک، کسب وکارهای دیجیتال و اقتصاد دیجیتال تجربه داشتند و در مجموع 21 مصاحبه انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد که در بخش راهبردها، 31 کد باز در 5 مقوله شناسایی شد. یافته ها: به کارگیری رسانه های نوین و دیجیتالی در ورزش، حمایت از هوشمندسازی خدمات و فرایندهای ورزشی، آموزش و به کارگیری نیروی انسانی ماهر در حوزه فناوری اطلاعات در ورزش، حمایت از طراحی پلتفرم ها و اپلیکشن های ورزشی و حمایت از کارآفرینان و استارتاپ های ورزشی از راهبردهای توسعه اقتصاد دیجیتال در ورزش ایران بودند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه امروزه فضای بازار از شکل سنتی خود به سمت دیجیتالی شدن تغییر یافته است، ازاین رو سازمان ها، فدراسیون ها، باشگاه ها و مشاغل ورزشی باید ضمن سازگاری با این تغییرات، راهبردهای پیشنهادی را مطابق با شرایط خود عملیاتی کنند.
نقش نسبی مؤلفه های سروکوال در جایگاه سازی برند تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال تهران
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
194-216
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیّت جایگاه سازی برند در توسعه پایدار برندهای ورزشی، هدف کلّی این پژوهش مطالعه نقش نسبی مؤلفه های سروکوال در جایگاه-سازی برند تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال تهران بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بوده که به صورت میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی هواداران تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال تهران بودند. با استفاد از فرمول کوکران تعداد 394 نفر از هواداران به صورت تصادفی در ورزشگاه آزادی تهران به عنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های جایگاه سازی برند امیدی کیا (2012) و کیفیت خدمات میری (2019) انجام گرفت. پایایی ابزار بر اساس آلفای کرونباخ و روایی ابزار با استفاده از روایی صوری، محتوا و روایی سازه تأیید گردید. یافته های پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مؤلفه های سروکوال بر جایگاه سازی برند تیم های پرسپولیس و استقلال تهران تأثیر مثبت و معناداری داشته است. با توجه به یافته ها، لازمه توسعه پایدار برند تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس تهران، تمرکز بر بهبود سروکوال و مؤلفه-های آن می باشد که در نهایت می تواند منجر به جایگاه سازی و تثبیت جایگاه برند این تیم ها در ذهن و قلب هواداران گردد.
ارائۀ مدل توسعۀ ورزش پاک در ایران با روش (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
67 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش شناسایی و مدلسازی مهم ترین عامل مدل توسعه ورزش پاک در ایران با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های میدانی بود. با عنایت به هدف اصلی، روش انجام پژوهش روش کیفی (نظریه داده بنیاد) بود. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه مدیریت ورزشی است. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی )شامل 17 نفر از خبرگان حوزه مدیریت ورزشی) برای شناسایی چارچوب مدل توسعه ورزش پاک در ایران انتخاب شده اند و با آنها مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد و مؤلفه ها و عوامل مدل توسعه ورزش پاک در ایران شناسایی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل استفاده از عوامل فرهنگی، مهارت ها و انگیزش دارای قدرت نفوذ بالا، عوامل فردی و سازمانی، پیامد اخلاقی و پیامدهای اجتماعی دارای قدرت وابستگی بالا و عوامل مدیریتی و عوامل ساختاری دارای قدرت نفوذ و وابستگی بالایی هستند. بنابراین چارچوب مدل توسعه ورزش پاک در ایران، درکی عمیق تر و دیدگاهی وسیع تر در اختیار محققان قرار می دهد و چارچوب مدل توسعه ورزش پاک در ایران را به زمینه تخصصی وسعت می بخشد. نتیجه گیری: مطالعه پیش رو مطرح می کند که چارچوب ارائه شده براساس فلسفه و ارزش های جهانی بنا نهاده شده است و به نظر می رسد بهره گیری از توسعه ورزش پاک در ورزش سبب می شود تا برخی اصول و ارزش های اخلاقی طی اجرایی کردن فعالیت های ورزشی مورد تأکید قرار گیرد و اجرایی شود.
ارائۀ مدل پارادایمی رفتار سیاسی کارکنان سازمان های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
222 - 238
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چگونگی به کارگیری رفتار سیاسی در سازمان ها نقش بسزایی در رفتار و احساسات کارکنان دارد. رفتار سیاسی فرایندی طبیعی در سازمان است که از طریق آن می توان تعارض ها و اختلاف های بین گروه ها و ذی نفعان را بررسی و حل وفصل کرد. در پژوهش حاضر مدل رفتار سیاسی کارکنان سازمان های ورزشی ارائه شده است. روش پژوهش: . به منظور تحقق این هدف از روش کیفی براساس نظریه داده بنیاد استفاده شد. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد. ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق و اکتشافی بود. سپس داده ها به روش زمینه ای کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: . دستاوردها گویای آن است که مدل پارادایمی در قالب ابعاد شش گانه شامل سه مقوله شرایط علی (قدرت، شخصیت و پیشرفت شغلی)، یک مقوله پدیده محوری (اعمال نفوذ در سازمان)، پنج مقوله شرایط زمینه ای (تعارض، قوانین، بی عدالتی، ماهیت شغلی و مدیریت)، دو مقوله شرایط مداخله گر (ارتباطات بیرون سازمان و وجهه سیاسی)، پنج مقوله سازوکارها و راهبردها (اطلاعات، ادراکات، احساسات، شبکه های ارتباطی و اختلال) و چهار مقوله پیامدها (مثبت و منفی سازمانی و نیز فردی) شناسایی شدند. نتیجه گیری: رفتارهای سیاسی در سازمان های ورزشی دارای پیچیدگی زیادی در تشخیص و قضاوت اند و مدل هایی مانند پژوهش حاضر می تواند به ادراک چندبعدی و فرایندی آنها کمک کنند.
مقایسه آمیخته بازاریابی آکادمی ها با کانون های والیبال استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
49 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی و مقایسه آمیخته بازاریابی آکادمی ها با کانون های والیبال استان تهران بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه ورزشکاران والیبال که در کانون ها و آکادمی های والیبال بودند که تعداد آنها بر اساس استعلام آماری از هیات والیبال استان تهران و هیات پزشکی ورزشی استان تهران بر اساس کارت بیمه ورزشی بیش از پانزده هزار نفر برآورد شد. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 384 نفر تعیین شد ولی در نهایت 403 نفر از روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای ساده در این تحقیق شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه آمیخته بازاریابی اصلاح شده(مقیمی، 1388) استفاده شد. روش آماری استفاده شده در این تحقیق، شامل آمار توصیفی و استنباطی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که اکثر آزمودنی ها از نظر سنی نوجوان بودند. سابقه ورزش اکثر افراد پاسخ دهنده (53%) یک سال بود. 3% افراد پاسخ دهنده سابقه عضویت در تیم ملی را داشته اند. نتایج دیگر نشان داد که از نظر پاسخ دهندگان هر چهار جزء بازاریابی ورزشی (محصول والیبال، قیمت خدمات، مکان ارایه خدمات ارایه، تبلیغات در آکادمی ها نسبت به کانون ها از سطح مناسب تری برخوردار است. نتایج این پژوهش می تواند ضمن اطلاع رسانی به مسئولین، دست اندرکاران و مدیران سالن های والیبال در طرح ریزی استراتژی های مناسب یاری نماید.
بررسی رابطه تفکر استراتژیک و مدیریت دانش با عملکرد سازمانی هیات های ورزشی (مطالعه موردی: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه تفکر استراتژیک و مدیریت دانش با عملکرد سازمانی هیات های ورزشی استان کرمان در سال 1398- 1397 می باشد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی هیات های ورزشی استان کرمان تشکیل داده اند. در این پژوهش نمونه آماری را تمامی افراد مذکور در جامعه آماری مورد نظر تشکیل می دهند که تعداد آن ها 70 نفر است. این مدیران، به روش نمونه گیری تمام شماری انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. برای بررسی فرضیات تحقیق، از آزمون همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد، بین تفکر استراتژیک و مدیریت دانش با عملکرد سازمانی هیات های ورزشی استان کرمان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین بین مولفه های تفکر استراتژیک: تفکر سیستمی، چشم انداز ، فرصت طلبی هوشمندانه، فرضیه محور بودن، تفکر در طول زمان با عملکرد سازمانی و بین مولفه های مدیریت دانش: ایجاد دانش، حفظ و نگهداری دانش، تبدیل و انتقال دانش و بکارگیری دانش با عملکرد سازمانی هیات های ورزشی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
کاربست سرمایه های انسانی و رویدادهای ورزشی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگو با کاربست سرمایه های انسانی و رویدادهای ورزشی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بود. روش پژوهش ترکیبی و از نوع طرح های آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش 264 نفر بود که با تعداد نمونه تحقیق برابری کرد. برای دستیابی به اهداف پژوهش از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با روش دلفی در سه مرحله به تایید 21 نفر از متخصصین امور فرهنگی و ورزشی رسید. روایی سازه پرسشنامه نیز با تحلیل عاملی تاییدی به تایید رسید. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های اماری توصیفی و استنباطی از جمله معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد در الگوی فرهنگی جمهوری اسلامی دیپلماسی ایران در ورزش با تاکید بر حوزه ورزشی، مولفه های بعد ورزشی (سرمایه انسانی و تولیدات و محصولات ورزشی) دارای بیشترین اهمیت و مدل به دست آمده از برازش مناسب برخودار است.
تدوین سیستم مدیریت جامع برگزاری رویدادهای ورزشی جانبازان و معلولان بر مبنای رویکرد S7 (مطالعه موردی: لیگ برتر والیبال نشسته کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۹)
201 - 184
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر طراحی اپلیکیشن جامع برگزاری رویدادهای ورزشی جانبازان و معلولان بر مبنای استقرار سیستم های مدیریت رویدادمحور است. روش پژوهش: پژوهش به روش آمیخته اکتشافی عملیاتی شد. در فاز کیفی، 15 نفر از متخصصان آگاه به روش نمونه گیری قضاوتی و در فاز کمی 113 نفر از ورزشکاران، داوران، مربیان و عوامل اجرایی مسابقات لیگ برتر والیبال نشسته کشور به روش نمونه گیری هدفمند حضور داشتند. ابزار پژوهش پرسشنامه مستخرج از فاز اولیه پژوهش بود که پس از اطمینان از پایایی مطلوب، از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS-3 برای اطمینان از نکویی برازش الگوی پژوهش و نسخه 2020 نرم افزار مکس کیودا به منظور استخراج کدهای گزینشی استفاده شد. یافته ها: بررسی برازش الگوی پژوهش بر مبنای شاخص های سه گانه لاکر و فورنر مؤید برخورداری از برازش مطلوب الگوی پژوهش بود. همچنین در بین تمامی سازها، سازه سیستم مدیریت پشتیبانی و سیستم مدیریت منابع انسانی از بالاترین ضریب مسیر برخوردار بودند. نتیجه گیری: اجرای جامع و باکیفیت مدیریت رویدادهای ورزشی جانبازان و معلولان دربرگیرنده هفت ماژول شامل سیستم مدیریت مسابقه، سیستم مدیریت بازاریابی، سیستم مدیریت اطلاعات و ارتباطات، سیستم مدیریت پشتیبانی، سیستم مدیریت منابع انسانی، سیستم مدیریت ریسک و سیستم مدیریت بودجه است.
طراحی مدل موانع و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حضور بانوان ورزشکار در مسابقات برون مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۹)
282 - 261
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل موانع و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی ورزش حضور بانوان ورزشکار در مسابقات برون مرزی بود. روش پژوهش: روش پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی (کیفی – کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان حوزه مدیریت ورزشی (استادان مدیریت ورزشی) و مدیران و دست اندرکاران ورزش قهرمانی زنان بود. با بهره گیری از روش نمونه گیری گلوله برفی و تکنیک اشباع نظری به نمونه گیری در بخش کیفی اقدام شد (24 نفر). برای تحلیل داده های مربوط به مصاحبه از روش کدگذاری استفاده شد. جامعه آماری بخش کمی این پژوهش شامل بانوان ورزشکاری که سابقه حضور در رویدادهای بین المللی را داشته اند، نایب رئیسان بانوان فدراسیون های ورزشی و برگزارکنندگان رویدادهای ورزشی بین المللی است (384 نفر). برای جمع آوری اطلاعات در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی استفاده شد که به دو بخش کلی ویژگی های جمعیت شناختی و سؤال های آن تقسیم شد. این پرسشنامه شامل 69 گویه و در قالب شش مؤلفه اصلی به صورت پنج گزینه ای لیکرت (خیلی زیاد، 5 امتیاز تا خیلی کم، 1 امتیاز) است. از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart- PLS برای تحلیل مدل استفاده شد. یافته ها: در بخش کیفی پژوهش مشخص شد که مقوله ها در قالب 69 کد مفهومی و در دل ابعاد شش گانه مدل پارادایمی جای گرفتند. در بخش کمی نیز مشخص شد که هر شش مؤلفه اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: به مدیران ورزش کشور پیشنهاد می شود به منظور رفع موانع و دستیابی به پیامدهای مثبت حضور زنان در مسابقات برون مرزی، از رسانه ها، فرهنگ سازی، جذب هوادار، مربیان مناسب و قوانین حمایتی استفاده کنند.
آسیب شناسی مدیریت راهبردی ورزش ژیمناستیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۹)
304 - 283
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی آسیب شناسی مدیریت راهبردی ورزش ژیمناستیک ایران بود. روش پژوهش: روش این پژوهش کیفی و از نوع نظریه داده بنیاد رهیافت نظام مند بود. جامعه آماری تحقیق را خبرگان ورزش ژیمناستیک تشکیل می دادند که براساس اشباع نظری و نمونه گیری هدفمند 28 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای بررسی روایی صوری و محتوایی، یافته ها به مصاحبه کنندگان ارائه و پس از مطالعه نظریه، نظرهای آنها اعمال شد. روش بررسی پایایی، روش بازآزمون بود. میانگین میزان توافق درون موضوعی 83/0 گزارش شد. برای تحلیل داده ها از رویکرد سیستماتیک؛ سه مرحله اصلی کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مقوله های شرایط علّی (ضعف مدیریت و برنامه ریزی، اطلاع رسانی، تعدد سلایق و...)، عوامل زمینه ای (نبود نظام جانشین پروری، مسائل ساختاری و فرهنگی، ضعف مالی و امکانات)، عوامل مداخله گر (مسائل رفتاری، سیاست ورزی منفی، تعارضات سیاسی و...)، اقدامات و راهبردها (کاربست مدیریت مشارکتی، مدیریت استعداد، پایش برنامه ها، دانش افزایی، جبران خدمات و...) و پیامدها (تحقق اهداف، توسعه ژیمناستیک، افزایش همدلی سازمانی و...) بود. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق استنباط می شود که رشد، توسعه و بالندگی ژیمناستیک تابع مدیریت راهبردی است که نوعی فرایند محسوب می شود، ازاین رو توجه به پیشران ها و ورودی های این فراگرد در تبیین کارایی برنامه های راهبردی ورزش ژیمناستیک می تواند مؤثر باشد.
ارتباط بین کیفیت رویداد، رضایتمندی از رویداد و وفاداری به رویداد در تماشاگران ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین کیفیت رویداد، رضایت مندی از رویداد و وفاداری به رویداد در تماشاگران ورزشی بود. پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را تمام تماشاگران مسابقات ورزشی در استان تهران تشکیل دادند که به دلیل نامشخص بودن تعداد آن ها، براساس جدول مورگان برای جامعه آماری نامحدود حجم نمونه 384 نفر و به صورت تصادفی ساده در نظر گرفته شد. در این تحقیق از پرسشنامه کیفیت رویداد، پرسشنامه رضایت از رویداد و پرسشنامه وفاداری به رویداد استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی، آزمون کلموگروف اسمیرنوف، تحلیل عاملی تاییدی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین کیفیت رویداد (426/0=r ، 001/0p=)، کیفیت محیط فیزیکی (240/0=r ، 001/0p=)، کیفیت تعامل (185/0=r ، 001/0p=)، کیفیت نتیجه (550/0=r ، 001/0p=) با رضایتمندی از رویداد در تماشاگران مسابقات ورزشی استان تهران رابطه مثبت معناداری وجود دارد. هم چنین، بین کیفیت رویداد (331/0=r ، 001/0p=)، کیفیت محیط فیزیکی (240/0=r ، 001/0p=)، کیفیت تعامل (303/0=r ، 001/0p=) و کیفیت نتیجه (236/0=r ، 001/0p=) با وفاداری به رویداد در تماشاگران مسابقات ورزشی استان تهران رابطه مثبت معناداری وجود دارد. علاوه بر این، کیفیت نتیجه پیش بینی کننده معنی دار رضایت مندی از رویداد بود و کیفیت تعامل و کیفیت نتیجه پیش بینی کننده های معنی دار وفاداری به رویداد بودند. بنابراین، پیشنهاد می شود در راستای افزایش رضایت مندی و وفاداری تماشاگران کیفیت رویداد به عنوان عاملی مهم مد نظر قرار گیرد.
تأثیر یادگیری سازمانی بر توانمندسازی کارکنان با نقش میانجی فناوری اطلاعات و ارتباطات در هیئت های اسکیت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمند سازی کارکنان با نقش میانجی فناوری اطلاعات و ارتباطات در هیئت های اسکیت کشور بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. از نظر هدف جمع آوری اطلاعات کاربردی، از نظر زمان جمع آوری داده ها حال نگر و در بخش معادلات ساختاری از نوع آینده نگر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی کارکنان هیئت های ورزشی اسکیت کشور بودند که تعداد 500 نفر را شامل می شد. نمونه آماری تعداد 220 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های توانمندسازی کارکنان متیوز، دیاز و کول (2002) و یادگیری سازمانی گومز، لورنته و کابررا (۲۰۰۵) و فناوری اطلاعات و ارتباطات عبدوی و فتحی (1395) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از همبستگی بهره گرفته شد. سپس جهت آزمون الگوی پژوهش از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار معادله ساختاری LISREL استفاده شد. نتایج نشان داد که فناوری اطلاعات و یادگیری سازمانی بر توانمند سازی کارکنان تاثیر دارد. همچنین یادگیری سازمانی بر توانمند سازی کارکنان با نقش میانجی فناوری اطلاعات در هیئت های اسکیت کشور تاثیر دارد.
شناسایی الزامات و اقدامات مدیریت سبز در راستای توسعه پایدار استادیوم های فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۴۰۱ شماره ۷۵
195 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی الزامات و اقدامات مدیریتی سبز در راستای توسعه پایدار استادیوم های فوتبال ایران بود. پژوهش حاضر به شیوه کیفی انجام شد و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و صاحب نظران در حوزه توسعه پایدار، مدیران و مهندسین فنی استادیوم های محل برگزاری لیگ برتر فوتبال ایران در سال های 1398تا 1399 ایران بودند. دسترسی به نمونه های پژوهش به شیوه نمونه گیری هدفمند بود و سپس به شیوه گلوله برفی ادامه یافت. در نهایت پس از انجام مصاحبه با 12نفر اشباع نظری حاصل شد. پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها تعداد 42 کد باز بدست آمد که در 10 مقوله محوری قرار گرفتند. در نهایت نیز از مقوله های بدست آمده، سه مفهوم مدیریت زیست محیطی(مقوله های محوری مدیریت عمرانی سبز، توسعه فضای سبز، مدیریت منابع آلودگی) مدیریت منابع انرژی(مقوله های مدیرت منابع آب، مدیریت منابع برق، مدیریت منابع گاز) مدیریت اجتماعی و فرهنگی(مقوله های مدیریت تعارض اجتماعی، رعایت عدالت و حقوق شهروندی، فعایت های خیریه ، فرهنگ سازی) شناسایی شدند. از نتایج این پژوهش می توان در زمینه ساخت استادیوم های سبز و مبتنی بر توسعه پایدار سود برد. علاوه بر این از نتایج این پژوهش می توان برای سیاست گذاری و تدوین برنامه راهبردی توسعه پایدار در ورزش کشور استفاده شود.
اعتباریابی مدل بهره وری برنامه های تخصصی بانوان در شبکه ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی مدل بهره وری برنامه های تخصصی ورزش بانوان در شبکه ورزش ایران انجام شد. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در مرحله کیفی از طریق مصاحبه عمیق بود. پس از انجام 16 مصاحبه با متخصصان، کدها به حد اشباع نظری رسیدند. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت همزمان و با استفاده از رویکرد استراوس و کوربین صورت گرفت. با انجام فرآیند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) در نهایت تعداد 114 کد اولیه غیرتکراری بدست آمد که در قالب 25 مفهوم و 5 مقوله طبقه بندی شدند. سپس این مفاهیم در یک پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از کار کیفی در اختیار 360 نفر از نمونه های پژوهش که شامل بانوان ورزشکار، مخاطبین برنامه های ورزشی بانوان و دانشجویان رشته مدیریت ورزشی بودند، قرار داده شد. روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش توسط گروهی از اساتید صاحب نظر و روایی سازه آن به وسیله تحلیل عاملی تأییدی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری تأیید گردید. از نرم افزار SPSS Sample Power ورژن 25 برای تعیین حجم نمونه در بخش کمی و برای تحلیل آمار استنباطی از نرم افزارهای SPSS ورژن 25و AMOS ورژن 23 استفاده شد. نتایج شاخص های برازش مدل اندازه-گیری نشان داد که مدل بهره وری برنامه های تخصصی ورزش ایران از شرایط مطلوبی برخوردار می باشد. در آخر نتایج برازش مدل ساختاری بیانگر آن بود که همه متغیرهای "علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها" برازش مدل را تایید می کنند. در نهایت می توان گفت که بهره وری کانال ورزش در حوزه بانوان بر ارتقاء ورزش بانون می افزاید، از این رو لازم است برای محقق این امر موارد شناسایی شده برای تهیه برنامه های ورزشی در حوزه ورزش بانوان لحاظ گردد.
مطالعه ارزش ویژه برند تیم ملی والیبال ایران و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مطالعه ارزش ویژه برند تیم ملی والیبال ایران و ارائه مدل می باشد. روش تحقیق توصیفی و از نوع تحقیقات همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل اعضای باشگاه هواداران تیم ملی است که مسابقات تیم در لیگ جهانی والیبال مشاهده کردند. نمونه آماری روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان 384 نفر تعیین گردید. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ی تلفیق شده ارزش ویژه برند مشتمل بر پرسشنامه های آکر (2009)؛ پرهیزگار و ابراهیمی عابد (1391) و گلادن و فانک (2002) با مقیاس پنج ارزشی لیکرت مورد استفاده قرار گرفت. برای آزمون طبیعی بودن داده های تحقیق از آزمون کولموگراف- اسمیرنوف و آزمون های فرضیه های تحقیق از آزمون همبستگی در سطح معناداری 05/0P≤ و برای جهت آزمون الگوی تحقیق از روش آماری مدل یابی(PLS-SEM) با استفاده از تحلیل مسیر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین ارزش ویژه برند و مؤلفه های آن با آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده، وفاداری و تداعی برند رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که با افزایش آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده، وفاداری و تداعی برند، ارزش ویژه برند تیم ملی والیبال افزایش می یابد. همچنین مدل ارزش ویژه برند و مؤلفه های آن از برازش کافی برخوردار است. در نهایت میتوان دریافت افزایش سطح آگاهی و تداعی مشتری از برند، از طریق تبلیغات گسترده به وسیله حمایت از تیم ها و رویدادهای ورزشی برای معرفی برند یک تیم، سبب ماندگاری در ذهن مشتریان محصولات ورزشی و کاهش تغییر برند در آینده خواهد شد.
مطالعه پیشبرد اهداف مسئولیت اجتماعی شرکتی مبتنی بر پرتفوی حامیان مالی ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مرداد و شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷۳
17 - 52
حوزههای تخصصی:
حمایت مالی و مسئولیت اجتماعی دو بخش مهم و تاثیرگذار در دنیای ورزش است. به طوری که انجام فعالیت های مسئولیت اجتماعی نشان دهنده اهمیت جامعه و رخدادهای آن برای حامیان و حمایت شونده ها است. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه پیشبرد اهداف مسئولیت اجتماعی شرکتی مبتنی بر پرتفوی حامیان مالی ورزشی بود که برای انجام آن از روش کیفی و نوع مرور نظام مند با رویکرد داده بنیاد استفاده شد. از 62 سند شناسایی شده 356 کدباز، 59 مفهوم و 11 مقوله شناسایی شدند. نتایج نشان داد، برای دستیابی به نتایج مطلوب مبتنی بر پرتفوی حامی شامل«دستیابی به ارتباطات» و «انتقال ویژگی های مختلف » لازم است معیارهای انتخاب شامل «تناسب»، «شخصیت حامی»، «مدیریت»، «اندازه پرتفوی حامی» باشند. همچنین، لازم است حامیان مالی در فرآیند انتخاب ابتدا به تعیین اهداف پرداخته و سپس انتخاب را بر اساس معیارهای مربوطه انجام دهند. علاوه براین، پیشبرد مسئولیت اجتماعی در برنامه های حمایت مالی طی سه مرحله «برنامه ریزی»، «اجرا و توسعه» و «ارزیابی» صورت می گیرد. نتایج فعالیت های مسئولیت اجتماعی شامل«تاثیرگذاری آن بر سازمان»، «تاثیرگذاری بر تصویر حامی» و «تاثیرگذار بر رفتار و نگرش مصرف کننده» هستند. رعایت اصول انتخاب حمایت شونده و مدنظر قراردادن ویژگی ها و مشخصات پرتفوی حامی کمک می کند تا طراحی برنامه های مسئولیت اجتماعی و اجرای آن ها، به طور موفقیت آمیزی صورت گرفته و منجر به افزایش اثربخشی و سهولت در دستیابی به اهداف حمایت مالی، ارائه و تقویت تصویر مثبت از حامی به مصرف کننده و افزایش ارزش تجاری شرکت حامی و حمایت شونده گردد.
طراحی مدل برابری جنسیتی در ورزش ایران(با تاکید بر ورزش قهرمانی و حرفه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
185 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل برابری جنسیتی در ورزش ایران (با تاکید بر ورزش قهرمانی و حرفه ای) بود.روش شناسی: روش تحقیق حاضر از نوع کیفی با رویکرد گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) بود.گردآوری داده ها از طریق بررسی مبانی نظری و پیشینه های تحقیق و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 خبره آگاه به موضوع انجام گرفت. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی علوم ورزشی و جامعه شناسی، ورزشکاران و مربیان زن فعال در سطوح قهرمانی و حرفه ای، مدیران وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک، فدراسیون های ورزشی و هیات های ورزشی استانی و شهرستانی بود. نمونه گیری به صورت نظری انجام و پس از 11 مصاحبه، اشباع نظری حاصل و چارچوب مدل شکل گرفت. روایی این پژوهش توسط محقق و مصاحبه شوندگان مورد بررسی و تایید قرار گرفت. به منظور سنجش کیفیت کدگذاری انجام شده نیز از روش توافق بین دو کدگذار بر اساس ضریب کاپای کوهن (79/0) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد.یافته ها: در بخش شرایط علی 3 مقوله محوری (عدالت و برابری، جنبش های تساوی طلبانه، تحولات بنیادین فکری)، شرایط زمینه ای 4 مقوله محوری (رویکردهای تنظیمی، رویکردهای شناختی، رویکردهای هنجاری، رویکردهای ارزشی)، شرایط مداخله گر 6 مقوله محوری (بی عدالتی و تبعیض، ایستایی دینی، جنسیت زدگی، ساختارهای معیوب حاکمیتی، ایستارهای تاریخی و سنتی، در حاشیه بودن)، راهبردها 4 مقوله محوری (راهبردهای ساختاری، راهبردهای سازمانی، راهبردهای حمایتی، راهبردهای اجرایی) و در بخش پیامدها نیز 3 مقوله محوری (پیامدهای فردی، پیامدهای سازمانی، پیامدهای فرهنگی- اجتماعی)، استخراج گردید.نتیجه گیری: نگاه جنسیتی با رعایت عدالت محوری می بایست از ورزش حذف گردد و باور و اعتقاد قلبی به توانمند بودن زنان در ورزش نهادینه گردد. در همین راستا حاکمیت، سیاست، قوانین و مقررات، دین و مذهب، سیستم های مدیریتی و آموزشی و رسانه می توانند زمینه ساز این امر باشند. همچنین بهره مندی از نفوذ نهادهای سیاسی و دینی، حمایت نهادهای بین المللی، افزایش منابع مالی و مبارزات مدنی نیز همگی از جمله راهبردهای مناسب برای تحقق برابری جنسیتی در ورزش ایران به شمار می روند.
تحلیل اثر بازاریابی حسی بر ارتقاء برند اماکن ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۷۶
317 - 338
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر بازاریابی حسی بر ارتقاء برند اماکن ورزشی بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مشتریان اماکن ورزشی منتخب شهر مشهد بود. نمونه پژوهش از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند (348 نفر). برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بازاریابی حسی یوچارونکیت (2015) و ارتقاء برند رضوی (1395) استفاده شد. روایی محتوایی آن توسط 11 تن از صاحب نظران و اساتید دانشگاهی و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ (84/0) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS ورژن 24 و آزمون ضریب همبستگی پیرسون (SPSS 24) انجام شد. بر اساس نتایج تحقیق در مجموع، بازاریابی حسی و 5 مؤلفه آن (حواس، احساس، تفکر، عمل و رابطه) بر روی ارتقاء برند اماکن ورزشی منتخب شهر مشهد اثرگذار است. با توجه به این مؤلفه ها به مسئولین و مدیران اماکن ورزشی توصیه می شود جهت بهره مندی هر چه بیشتر از مزایای بازاریابی حسی بر روی برندهای ورزشی خود، استفاده از تکنیک های بازاریابی حسی را در برنامه های استراتژیک خود قرار دهند.
اولویت بندی موانع مدیریت استراتژیک معاونت تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
96 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف رتبه بندی موانع مدیریت استراتژیک در معاونت تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام پذیرفت.روش شناسی روش پژوهش از نوع توسعه ای–کاربردی و از لحاظ راهبردی، متوالی اکتشافی(کیفی – کمی) انجام شده است. جامعه آماری تحقیق 27 نفر از مدیران ستادی معاونت تربیت بدنی و سلامت بودند که بدین منظور، با طراحی پرسشنامه زوجی مقیاسی بر مبنای AHP و تایید روایی آن توسط 8 نفر از متخصصان، به وزن دهی و رتبه بندی موانع شناسایی شده به وسیله نرم افزار Expert Choice پرداخته شد.یافته ها: بر طبق خروجی سیستم، موانع مدیریت استراتژیک در معاونت تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش به ترتیب موانع انسانی 278/0، موانع مالی 188/0، ساختاری 96/0، موانع طراحی و برنامه ریزی 90/0، موانع آموزشی 84/0، موانع محیطی 76/0، موانع حقوقی و قانونی 74/0، موانع اطلاعاتی 47/0 و موانع اخلاقی 67/0 رتبه بندی شدند.نتیجه گیری: با توجه به این نتایج، انتظار می رود معاونت تربیت بدنی و سلامت درخصوص طراحی نظام توسعه و توانمند سازی نیروی انسانی، جذب اعتبارات و توزیع مناسب آن، ایجاد وضعیت زیرساختی، تجهیزاتی و امکاناتی مناسب و همچنین ثبات نگاه استراتژیک مدیران اقدامات لازم را انجام دهد