فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۴٬۲۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین رابطه بین وضعیت اجتماعی- اقتصادی و انگیزه مشارکت به فعالیت های ورزشی در بین جانبازان و معلولان استان چهارمحال و بختیاری انجام گرفت. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود و 167 نفر از جانبازان و معلولان ورزشکار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از پرسشنامه های وضعیت اجتماعی- اقتصادی (قدرت نما، 1392) و انگیزه مشارکت در فعالیت ورزشی هونگ (2010) که پایایی آنها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 0/86 و 0/81 و روایی صوری پرسشنامه ها با نظرخواهی از دوازده تن از استادان تربیت بدنی تایید شد، استفاده شد. از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چند گانه برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد بین وضعیت اجتماعی– اقتصادی با انگیزه مشارکت رابطه معنا دار و مستقیم وجود دارد (0/01=، r=0/226 )P و از بین مؤلفه های اجتماعی– اقتصادی، میزان درآمد، طبقه اقتصادی و تحصیلات با انگیزه مشارکت در فعالیت های ورزشی رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد، درحالی که بین وضعیت مسکن و انگیزه مشارکت در فعالیت های ورزشی رابطه معنا داری مشاهده نشد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد میزان درآمد ( 0/197= β ) و تحصیلات ( 0/201=β ) مهم ترین عوامل پیش بینی کننده انگیزه مشارکت در فعالیت های ورزشی جانبازان و معلولان هستند.
برآورد تقاضای ورزش خانوارهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی جایگاه هزینه های ورزشی در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی، برآورد تقاضای ورزش و محاسبه کشش درآمدی است.روش شناسی: برای این منظور با استفاده از اطلاعات هزینه-درآمد خانوار سال 1396، ابتدا وضعیت هزینه های ورزشی بر اساس ویژگی های اقتصادی اجتماعی خانوار بررسی و سپس با استفاده از مدل توبیت، تقاضای ورزش برآورد گردید.یافته ها: نتایج بیانگر سهم بسیار ناچیز 15/0 و 27/0 درصد هزینه های ورزشی از کل هزینه های خانوارهای روستایی و شهری است. نتایج برآورد مدل نشان می دهد افزایش درآمد، باسوادی سرپرست خانوار و میانگین سنی فرزندان جوان خانوار باعث افزایش هزینه های ورزشی خواهد شد. در حالی که افزایش سن سرپرست خانوار و افزایش اعضای خانوار تأثیر منفی بر هزینه های ورزشی دارد. بر اساس برآورد صورت گرفته کشش درآمدی هزینه های ورزشی برابر 1/1 می باشد که به معنی لوکس بودن ورزش در بین خانوارهاست.نتیجه گیری: با توجه به لوکس بودن ورزش برای خانوارهای ایرانی، نقش نهادهای دولتی در ایجاد زیرساخت ها و افزایش مشارکت ورزشی به منظور ارتقاء سلامت جامعه، تعیین کننده است. بر این اساس خانوارهای کم درآمد، خانوارهای با سرپرست بی سواد، بازنشستگان و روستاییان می بایست مورد توجه جدی برنامه ریزان و سیاست گذاران بخش ورزش کشور قرار بگیرند.
ارائه الگوی تجاری سازی صنعت فوتبال ایران مبتنی بر توسعه و عملکرد پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
159 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه ارائه الگوی تجاری سازی صنعت فوتبال ایران مبتنی بر توسعه و عملکرد پایدار است.روش شناسی: با توجه به ماهیت اکتشافی پژوهش، از روش پژوهش کیفی برای ارائه مدلی مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شد. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته با 28 نفر از خبرگان صورت پذیرفت. با توجه به استفاده از روش داده بنیاد چارمز، نمونه پژوهش به صورت ترکیبی از روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها همزمان با پیاده سازی مصاحبه ها صورت پذیرفت.یافته ها: نتایج نشان داد صنعت فوتبال ایران به دلیل ضعف شدید در سودآوری و تجاری بودن دارای عملکرد پایدار در دو بخش درآمدی و ورزشی نمی باشد. بر اساس نتایج پژوهش، این موانع و عوامل در سه سطح ساختاری شامل (اقتصادی کلان، اقتصادی خرد، مالکیتی و سرمایه گذاری که ریشه در ساختارهای کلان از قبیل ساختار اقتصادی، حقوقی-قانونی و مدیریتی دارند)، زمینه ای (سیاست گذاری، طرح ریزی و مدیریتی که دلالت بر عواملی دارند که زمینه ساز فعالیت مناسب و سودآور بنگاه های اقتصادی در صنعت ورزش و صنعت فوتبال می باشند) و نهادی (ورزشی، درآمدی، زیرساختی و مدیریتی هستند که برطرف کردن چنین موانعی نیازمند تعریف و ایجاد تغییراتی در برنامه ریزی های راهبردی و عملیاتی در نهادهای صنعت فوتبال کشور را طلب می کند..نتیجه گیری: برای تجاری سازی مؤثر مبتنی بر توسعه و عملکرد پایدار در دو بخش ورزشی و درآمدی باید با تدابیر مناسب، توجه و رعایت الزامات مربوط به ملاحظات الگوی پژوهش حاضر، زمینه سودآوری باشگاه ها و در ادامه استقلال مالی و مدیریتی باشگاه را فراهم نمود.
تحلیل و اولویت بندی عوامل موفقیت تعمیم برند باشگاه های فوتبال از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تحلیل و اولویت بندی عوامل موفقیت تعمیم برند باشگاه های فوتبال از دیدگاه خبرگان بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع تحلیلی بود. جامعه آماری تحقیق شامل استادان دانشگاهی متخصص در زمینه بازاریابی ورزش و برندینگ، اعضای کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال و مدیران باشگاه های فوتبال کشور بود. روش نمونه گیری از نوع نظری بود. در مجموع پاسخ دهندگان شامل یازده نفر از استادان مدیریت ورزشی، سه نفر از استادان مدیریت بازرگانی، چهار نفر از مدیران باشگاه ها و سه نفر از اعضای کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال بودند (در مجموع 21 نفر). ابزار تحقیق در مرحله شناسایی عوامل مصاحبه و در مرحله اولویت بندی پرسشنامه مقایسات زوجی بود. از روش ای.اچ.پی برای اولویت بندی عوامل استفاده شد. نتایج نشان داد که براساس دیدگاه خبرگان ارزش ویژه برند، قوانین، هویت تیمی هواداران و اقدامات بازاریابی عوامل موفقیت تعمیم برند باشگاه های فوتبال بودند. عوامل ارزش ویژه برند که در تعمیم برند باشگاه مؤثرند، شامل عوامل مرتبط با تیم (موفقیت، بازیکنان ستاره و سرمربی)، عوامل مرتبط با سازمان (تاریخچه باشگاه، سطح لیگ و حامی مالی) و عوامل مرتبط با بازار (منطقه جغرافیایی، پوشش رسانه ای و سطح رقابت) و اقدامات بازاریابی شامل تناسب، کیفیت و ترویج مناسب بود.
ارائه مدل مفهومی نقش ورزش بر توسعه پایدار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزش در غالب نقش های مختلف، بر توسعه انسانی، بسیار تأثیرگذار است. مقاله حاضر تلاش دارد با تمرکز بر ساخت گرایی، با استفاده از رویکرد ساخت گرای گرندد تئوری، نظریه ای با برد کوتاه در ساخت توسعه پایدار از طریق ورزش، ارائه دهد. داده های این پژوهش کیفی که ماهیتی اکتشافی- بنیادی داشت، از طریق نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی و بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 19 نفر از خبرگان حوزه های مختلف ورزشی آشنا به توسعه و توسعه پایدار، جمع آوری شد. درک تفسیری کدگذاری ها مشخص کرد که حیطه های مختلف ورزش، می توانند بر اساس نقش های معین، از طریق توسعه دهندگانی مانند حکومت، دولت، مجلس، سمن ها، رسانه های اجتماعی و کنشگران اجتماعی، با استفاده از ملزوماتی مانند انواع سواد و مهارت های گوناگون، ابتدا به توسعه انسانی و در نهایت پایداری شهرها، کمک شایانی نمایند. در نتیجه نقش ورزش در رسیدن به رشد اجتماعی، رشد اقتصادی و حفاظت موثر از محیط زیست یا همان توسعه پایدار، در غالب یک مدل برساخت، به نمایش درآمد. متولیان یا توسعه دهندگان می توانند برنامه ریزی خود را بصورت بومی بر اساس مدل حاضر انجام دهند و متناسب با هر زیست بوم، از ظرفیت فوق العاده ورزش در رسیدن به توسعه پایدار آن منطقه استفاده نمایند.
رابطه مدیریت الکترونیک منابع انسانی و توسعه خلاقیت سازمانی با اثربخشی منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران و ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت الکترونیک منابع انسانی و توسعه خلاقیت سازمانی با اثربخشی منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران و ارائه الگو بود. این تحقیق ازلحاظ روش توصیفی/ همبستگی و از نظر هدف تحقیقی کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران در سال 1395 بودند که تعداد آنها برابر با 901 نفر بود. روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. نمونه آماری تحقیق براساس جدول کرجسی و مورگان 269 نفر در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه مدیریت الکترونیک منابع انسانی جمالی (1392)، پرسشنامه اثربخشی منابع انسانی نیک پور (1390) و پرسشنامه خلاقیت سازمانی حسن بیگی (1389) استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد و به ترتیب ضرایب 88/0، 72/0 و 81/0 به دست آمد. روش تحلیل داده های تحقیق آزمون کولموگروف اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی و تحلیل مسیر بود. نتایج ضریب همبستگی چندگانه نشان می دهد که رابطه مستقیم و معنا داری بین متغیر ملاک و متغیرهای پیش بین وجود دارد. همچنین مدیریت الکترونیک منابع انسانی نسبت به توسعه خلاقیت سازمانی بر اثربخشی منابع انسانی تأثیر بیشتری دارد و می توان نتیجه گرفت که مدیریت الکترونیک منابع انسانی نقش مهم تری در تبیین اثربخشی سازمانی دارد. می توان نتیجه گرفت که مدیران وزارت ورزش و جوانان با به کارگیری مدیریت الکترونیک منابع انسانی نه تنها می توانند ادراک کارکنان از اثربخشی را افزایش دهند، بلکه می توانند بروز خلاقیت کارکنان را که خود در اثربخشی سازمانی مؤثر است، افزایش دهند.
تعیین نقش میانجی سرمایه انسانی در تأثیر چابکی استراتژیک بر خلاقیت کارکنان فدراسیون ژیمناستیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین رویکردهای متفاوت ارائه شده برای تقابل سازمان با محیط متلاطم، چابکی استراتژیک به عنوان پارادایم غالب کسب وکار در هزاره سوم و به مثابه بهترین گزینه برای بقا مورد توجه بیشتر سازمان های تولیدی و خدماتی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش میانجی سرمایه انسانی در تأثیر چابکی استراتژیک بر خلاقیت کارکنان فدراسیون ژیمناستیک کشور است. روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی با رویکرد معادله ساختاری و از نوع تحقیقات کاربردی است، که به شکل پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش نخبگان ژیمناستیک کشور بود. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای از بین 9096 نفر 368 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سرمایه انسانی امیری (1391) با 28 گویه، چابکی استراتژیک مانگور(2013) با 30 گویه و خلاقیت سازمانی رندسیب (1979) با50 گویه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادله ساختاری استفاده شد که با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد چابکی استراتژیک با خلاقیت 48/0 و با سرمایه انسانی 71/0 رابطه مثبت و معنی داری دارد. از طرفی با توجه به نقش میانجی سرمایه انسانی، اثر چابکی استراتژیک بر خلاقیت به میزان 38% رسیده است. چابکی استراتژیک موجب توانایی پویا در تغییر موثر با شرایط نامطمئن بازار برای سود بردن از فرصت های در حال تغییر سریع بازار شده و با اطمینان از رویه صحیح در حل مسئله خاص، لذت بردن از ایده های جدید و تغییر در منافع شخصی برای تعقیب اهداف شغلی یا مسیر ترقی و تلاش و فداکاری برای رشد سازمان توسط کارکنان می شود.
ارائه چارچوب مفهومی بلوغ مدیریت فرایندهای کسب و کار در شرکت های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
24 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف: پزوهش حاضر در صدد ارائه چارچوب مفهومی بلوغ مدیریت فرایندهای کسب و کار در شرکت های ورزشی بود.روش شناسی: روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل سیستماتیک می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل جامعه انسانی (مدیران و کارشناسان شرکت های تولیدی ورزشی، اساتید دانشگاه با تخصص مدیریت کسب و کار و بازاریابی ورزشی) و جامعه اطلاعاتی (منابع علمی، اسنادی و کتابخانه ای با موضوع مدیریت کسب و کار و بلوغ مدیریت) بود. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت بر مبنای اشباع نظری به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند (21 نفر و 52 سند). ابزارهای پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای نظام مند و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی ابزار با استفاده از روش های روایی سنجی کیفی مطلوب ارزیابی شد (روایی محتوایی). از روش کدگذاری و چارچوب بندی مفهومی برای تحلیل یافته ها استفاده گردید.یافته ها: چارچوب تحلیلی ارائه شده دارای شش منظر کلی شامل؛ اکوسیستم بازار، سیستم شرکت، زنجیره فرآیند، عملکرد فرآیند، مدیریت فرآیند و بلوغ مدیریت فرآیند کسب و کار می باشد. مدل مفهومی برخاسته از چارچوب کُدها به صورت یک سیستم فرایندی از اکوسیستم بازار و سیستم شرکت تا بلوغ مدیریت فرایند شناسایی شد.نتیجه گیری: به صورت کلی نتایج پژوهش نشان داد که برپایه این مدل، می توان به ارزیابی عینی از سطح فعالیت های مدیریت کسب وکار در هر شرکت ورزشی پرداخت و اطلاعات علمی در زمینه اقدامات مناسبی را که باید سازمان برای رسیدن به سطح بعدی بلوغ از نظر توسعه مدیریتی انجام دهد، فراهم ساخت.
مقایسه انگیزه های مشارکت زنان در ورزش های تفریحی آبی (مطالعه موردی: زنان استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف مقایسه انگیزه های مشارکت زنان در ورزش های تفریحی آبی استان خراسان رضوی انجام گرفت. آزمودنی های این پژوهش 283 نفر از زنان استان خراسان رضوی (از پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز استان) بودند که به روش خوشه ای تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای شامل دو بخش مشخصات فردی (سن، وضعیت تأهل، شغل، میزان تحصیلات و ...) و بخش انگیزه های مشارکت زنان در ورزش های تفریحی آبی بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین اولویت انگیزه های مشارکت زنان در ورزش های تفریحی آبی تفاوت معناداری وجود دارد و انگیزه کسب لذت و آرامش مهم ترین انگیزه مشارکت زنان در ورزش های آبی است. انگیزه پیشگیری و درمان بیماری ها در زنان متأهل به طور معناداری بیشتر بود و بین آزمودنی ها با سطوح تحصیلی مختلف در عامل مهارت به عنوان یکی از انگیزه های مشارکت زنان در ورزش های تفریحی آبی تفاوت معناداری مشاهده شد. نتایج این تحقیق می تواند در توسعه برنامه هایی که موجب افزایش مشارکت زنان در ورزش های تفریحی آبی می شود، مفید باشد.
تبیین نقش میانجی مدیریت راهبردی منابع انسانی در ارتباط بین خودرهبری و سرمایه انسانی گروه های علوم ورزشی دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه خودرهبری و سرمایه انسانی گروه های علوم ورزشی دانشگاه های دولتی استان کرمان با میانجیگری مدیریت راهبردی منابع انسانی بررسی شد. این پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی است که به شکل میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی اعضای هیأت علمی و کارکنان گروه های علوم ورزشی دانشگاه های دولتی استان کرمان تشکیل دادند (175=N) که از بین آنها 120 نفر به روش طبقه ای تخصیصی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پس از تأیید روایی و پایایی از پرسشنامه های خودرهبری (ابیلی و مزاری، 1393)، سرمایه های انسانی (نادری،1390) و مدیریت راهبردی منابع انسانی تعدیل شده (هوانگ و چن، 2009) استفاده شد. داده ها به کمک روش حداقل مربعات جزئی و آزمون سوبل تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که رابطه خودرهبری و سرمایه انسانی گروه های علوم ورزشی دانشگاه های دولتی مثبت و معنا دار است و خودرهبری به واسطه مدیریت راهبردی منابع انسانی نتیجه مثبتی در افزایش سرمایه انسانی دارد. می توان نتیجه گرفت که ارتقای رفتارهای مبتنی بر خودرهبری، نه تنها موجبات رشد سرمایه انسانی را فراهم می کند، بلکه توانمندسازی سرمایه انسانی را به واسطه مدیریت راهبردی منابع انسانی تسهیل می کند. بنابراین خودرهبری با تحقق توسعه فردی در جنبه های مختلف مانند روان شناختی، شناختی و مهارتی سبب می شود که فرد با تسلط و توانمندی بیشتری در مواجهه با موقعیت های فردی، شغلی و سازمانی رفتار کند و در نتیجه توسعه پایدار و فزاینده سازمان را فراهم کند.
رابطه هوش هیجانی و کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی دانشگاه پیام نور بود. جامعه آماری پژوهش 700 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور در رشته مدیریت ورزشی بود که 248 نفر به صورت تصادفی – طبقه ای برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف تحقیق از دو پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ و کارآفرینی اسکاربوروف و زیمرر استفاده شد. برای تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله کولموگروف- اسمیرنوف، تی تک گروهی، رگرسیون خطی و چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد هوش هیجانی دانشجویان در حد نامطلوب و کارآفرینی آنها در حد متوسط قرار دارد. همچنین ارتباط معناداری بین هوش هیجانی با کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت ورزشی دانشگاه پیام نور مشاهده شد و هوش هیجانی توان پیش بینی کارآفرینی دانشجویان را دارد. همچنین از بین زیرمؤلفه های هوش هیجانی فقط خودآگاهی، همدلی و مهارت اجتماعی قابلیت پیش بینی کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت ورزشی را دارند. ازاین رو توصیه می شود هوش هیجانی دانشجویان با برگزاری کلاس های آموزشی بهبود داده شده و به منظور تقویت کارآفرینی دانشجویان درس کارآفرینی در دوره تحصیل آنها مدنظر قرار گیرد.
تحلیل ورزش قهرمانی کشور به روش (SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تحلیل ورزش قهرمانی کشور به روش سوات می باشدروش شناسی: روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که از نظر هدف کاربردی می باشد. روش جمع آوری داده ها شامل مطالعات کتابخانه ای، روش دلفی و در نهایت پرسشنامه محقق ساخته می باشد. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 96/0 محاسبه گردید. جامعه آماری پژوهش، مدیران ستادی و عملیاتی وزارت ورزش و جوانان، مدیران و اعضای هیأت اجرایی کمیته ملی المپیک و مدیران آکادمی ملی المپیک و پارالمپیک، رئیسان فدراسیون ها، کارشناسان کمیته ملی المپیک و اعضای هیأت علمی متخصص تربیت بدنی و مطلع از موضوع تحقیق بودند. در این پژوهش نمونه برابر جامعه و به صورت تمام شمار بود که از 302 پرسشنامه ارسالی برای اعضای جامعه تحقیق 238 پرسشنامه (79 درصد) گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های کلموگروف اسمیرنف، تی و آزمون فریدمن استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد ورزش قهرمانی کشور در موقعیت راهبرد تدافعی (WT) قرار دارد و با اهمیت ترین نقطه قوت ورزش قهرمانی کشور وجود استعداد های بالقوه در برخی از رشته انفرادی و از مهمترین نقاط ضعف در این بخش عدم توجه به ورزش مدارس به عنوان پایه ورزش قهرمانی و ضعف استعدادیابی می باشد. از با اهمیت ترین فرصت های ورزش قهرمانی کشور جوان بودن جمعیت کشور و از با اهمیت ترین تهدیدهای این بخش نامناسب بودن نظام مدیریت دولتی برای ورزش کشور می باشد.نتیجه گیری: بدین ترتیب با توجه به موقعیت تدافعی ورزش قهرمانی کشور پیشنهاد می گردد مسئولین از راهبردهایی برای کاهش زیانهای ناشی از تهدیدها و نقاط ضعف در این حیطه استفاده نمایند.
تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس ارزش ویژه برند مشتری محور تیم های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش روزافزون رقابت در صنایع مختلف ارزش ویژه برند از عوامل حیاتی ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان هاست. در حوزه ورزش ایجاد و ارتقای یک برند قدرتمند، در اولویت اقدامات باشگاه های بزرگ دنیا قرار گرفته است. آنها از این طریق می توانند به مزیت های بی نظیری دست یابند. هدف از این تحقیق تعیین اعتبار و پایایی مقیاس ارزش ویژه برند مشتری محور، با استفاده از چارچوب مفهومی ارزش ویژه برند تماشاگر محور راس (2008) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تماشاگران حاضر در استادیوم آزادی و نمونه آماری ۳۷۵ نفر از تماشاگران حاضر در استادیوم بودند که با استفاده از فرمول کوکران و براساس تعداد نمونه کافی در تحلیل عاملی به روش تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه مذکور پس از اخذ مجوز از صاحب پرسشنامه، به شیوه سه مرحله ای ترجمه و روایی محتوایی و صوری آن با استفاده از گروه صاحب نظران تأیید شد. پایایی پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ معادل۷۳/۰ به دست آمد (۰۱/۰P<). از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار لیزرل برای آزمون روایی سازه استفاده شد. این پرسشنامه شامل دو بعد تداعی برند با ۴۶ گویه و آگاهی برند با ۸ گویه بود. شاخص ها و خروجی های نرم افزار لیزرل نشان داد معرف های انتخاب شده برای سنجش مؤلفه های ارزش ویژه برند از اعتبار لازم برخوردارند و به خوبی می توانند ارزش ویژه برند تیم ملی والیبال را بسنجند (08/0≥RMSEAو AGF,GFI,NFI,CFI≥90/.). همچنین تمامی بارهای عاملی مؤلفه های ارزش ویژه برند تماشاگرمحور مورد قبول قرار گرفت. با توجه به این نتایج می توان گفت که مقیاس های انطباق یافته ارزش ویژه برند تماشاگر محور می تواند به عنوان مقیاسی معتبر در مورد تماشاگران ورزشی ایران به کار رود.
پیش بینی تمایل حضور مجدد مشتریان ورزشی از طریق مؤلفه های رضایت مندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف: بازاریابی از مهم ترین و پیچیده ترین وظایف سازمان های ورزشی است. در این میان رضایت مندی مشتری نقطه آغاز برقراری یک رابطه طولانی مدت بین سازمان و مشتریانشان است. از این رو، در این پژوهش به پیش بینی تمایل برای حضور مجدد مشتریان باشگاه های پرورش اندام با سنجش مولفه های رضایت مندی پرداخته شده است.روش شناسی: با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 350 پرسشنامه را مشتریان باشگاه های پرورش اندام استان فارس تکمیل کردند که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه رضایت مندی لیو (2008)، و تمایل به حضور مجدد لیم (2006) استفاده شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد، رابطه مثبت و معنی داری بین تمامی مولفه های رضایت مندی مشتریان و تمایل حضور مجدد مشتریان وجود دارد. همچنین تمامی مولفه های رضایت مندی مشتری پیش بین های معنی داری برای تمایل حضور مجدد مشتریان بودند.نتیجه گیری: بنابراین، مدیران باشگاه های ورزشی باید توجه بیشتری به راحتی مشتریان باشگاه های ورزشی داشته باشند تا بدین وسیله موجب افزایش تعداد مراجعه مشتریان شوند.
مدل ارتقای جایگاه استراتژیک برند باشگاه سپاهان ازطریق روشMAXQ DA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،ارائه یک مدل کاربردی درباره ارتقاء جایگاه استراتژیک برند باشگاه سپاهان ازطریق روشMAXQDA است که از طریق طرح نظریه داده بنیاد صورت گرفت. شرکت کنندگان شامل 14نفر از متخصصین بازاریابی و اساتید دانشگاه در مدیریت ورزشی و مدیران حال حاضر و سابق باشگاه سپاهان که به صورت ترکیبی از روش نمونه گیری نظری وگلوله برفی جهت مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند انتخاب و مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسط نرم افزار11 MAXQDA استفاده گردید.این نرم افزارجهت تجزیه وتحلیل داده های کیفی در تحقیقات کیفی استفاده می شود.نتایج نشان می دهدکه تعداد 481 کد مفهومی با تعداد127مولفه درقالب ابعاد6 گانه شامل: عوامل علی (3)، عوامل زمینه ای (2)، مقوله محوری (5)، راهبردها (6)، شرایط مداخله گر (2)، پیامدها (3) استخراج گردید. یکپارچه سازی مقوله ها بر مبنای روابط موجود بین آنها حول محور ارتقاء جایگاه استراتژیک برند باشگاه سپاهان، شکل دهنده مدل پارادایمی است که الگوی افزایش ارزش ویژه برند را منجر می شود. راهبردهایی نظیر نهادینه سازی مدیریت استراتژیک باشگاه سپاهان، برنامه های استراتژیک مجتمع فولاد و وزارت صنایع به عنوان اسناد بالادستی، جذب منابع مالی، پیامدهایی همچون درآمد پایدار و ایجاد ارزش ویژه برند باشگاه سپاهان را در پی دارد.
تدوین مدل اندازه گیری توسعه سازمانی فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل اندازه گیری توسعه سازمانی فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران بود. طی یک پژوهش همبستگی به شیوه مدل معادلات ساختاری از جامعه آماری کارکنان فدراسیون های کشور تعداد 372 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه 35 سؤالی توسعه سازمانی لاک و کرافورد (2000) با هفت مؤلفه (هدف، رهبری، نگرش نسبت به تغییر، پاداش، روابط، ساختار، مکانیزم های سودمند) پاسخ دادند. پارامترهای مدل به روش بیشینه درست نمایی برآورد شد و سپس مدل اندازه گیری توسعه سازمانی به وسیله انجام شاخص های برازش آزمون شد. داده ها به وسیله نرم افزارSPSS24 و 8.5 LISREL تحلیل شدند. نتایج نشان داد، داده ها برای تحلیل عاملی مناسب اند (001/0 =sig؛ 204/8554 =Bartlett؛ 958/0 =KMO)، همچنین حذف 14 گویه سبب افزایش برازش مدل اندازه گیری توسعه سازمانی شد و شاخص های برازش (98/2=x2/df؛ 073/0 = RMSEA؛ 97/0= NNFI؛ 97/0=NFI؛ 98/0=CFI؛ 98/0=IFI) مورد تأیید هستند. در خصوص روابط مؤلفه ها با مفهوم توسعه سازمانی نتایج نشان داد که تمامی مؤلفه ها توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم توسعه سازمانی باشند. بنابراین پژوهشگران می توانند برای سنجش توسعه سازمانی در فدراسیون های ورزشی از پرسشنامه توسعه سازمانی 21 گویه ی موجود در این پژوهش که از روایی و پایایی مناسب برخوردار است، استفاده کنند.
شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه کارآفرینی نظام آموزشی علوم ورزشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه کارآفرینی نظام آموزشی علوم ورزشی کشور بود.روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع زمینه یابی بود که گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و همچنین مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با خبرگان انجام پذیرفت.جامعه آماری پژوهش را کلیه صاحب نظران سه حوزه علمی، اجرایی و ورزشی تشکیل دادند که این افراد شامل، کارشناسان و صاحب نظران حوزه کارآفرینی (شامل کارآفرینان برتر ورزشی و اساتید این حوزه) اعضای هیأت علمی نخبه و صاحب نظر دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی و روسا و مدیران سازمان های ورزشی (وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون ها و کمیته ملی المپیک) تشکیل می دادند.روش نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی بود و مصاحبه با خبرگان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت (19 مصاحبه). یافته های پژوهش از طریق فرایند کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در مجموع 27 عامل اثرگذار در قالب چهار مقوله فرعی (مؤلفه)؛ مدیریت ارتباط بخش علمی و اجرایی ورزش کشور، برنامه ریزی اصولی و کاربردی دروس و سرفصل ها،سیستم آموزشی دانشگاه ها و توجه به واحد کارورزی و کارآفرینی و در دو مقوله کلی (مفهوم) برنامه و ساختار مناسب و نظام آموزشی و تربیتی دسته بندی شدند.نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که مهم ترین علل توسعه کارآفرینی نظام آموزشی علوم ورزشی کشور، داشتن برنامه و ساختار مناسب و استفاده از نظام آموزشی و تربیتی به روز و کارآمد در دانشگاه ها است که می تواند تأثیر مثبتی برکارآمدی فارغ التحصیلان رشته علوم ورزشی در بازار کار داشته باشد.
تأثیر مدیریت مدیران ورزشی و عملکرد مربیان در توسعه استعدادیابی فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل و اساس صنعت های ورزش مانند فوتبال به استعدادیابی بازیکنان حرفه ای مرتبط است و برای کشف استعدادهای ناب فوتبالی نیازمند شناسایی و تعیین عوامل مؤثر بر آن است. به بیانی دیگر، استعدادیابی در سایه متغیرهایی همچون توانمندی های مدیران و عملکرد مربیان ورزشی امکان پذیر است. ازاین رو، تحقیق حاضر به بررسی نقش مدیران ورزشی و عملکرد مربیان در توسعه استعدادیابی فوتبال ایران می پردازد. روش پژوهش توصیفی و از نظر هدف پیمایشی است. جامعه آماری شامل مربیان فدراسیون فوتبال ایران دارای مدرک مربیگریA وB آسیا به تعداد 3786 نفر بود که از این تعداد 346 نفر از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش نقش مدیران ورزشی در استعدادیابی فوتبال ایران از پرسشنامه محقق ساخته و برای بررسی عملکرد مربیان از پرسشنامه جووت و میک (2000) و به منظور ارزیابی عملکرد مربیان فوتبال از پرسشنامه روحانی و همکاران (1392) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرم افزارهای spss و Amosاستفاده شد. براساس نتایج تحلیل عاملی، مقدار ضریب تبیین (R2) عملکرد مربیان 638/0 و مدیران ورزشی در استعدادیابی فوتبال 571/0 برآورد شده است و عامل های «فنی و آموزشی» به مقدار 615/0 و «نظارت و ارزیابی در مرحله اجرا» به عنوان مؤثرترین عوامل در استعدادیابی فوتبال تعیین شد. به طور کلی نتایج نشان داد که مدیریت مدیران در استعدادیابی باید در راستای توسعه صنعت ورزش و به صورت اهداف بلندمدت باشد، همچنین مربیان استعدادیابی باید همه ابعاد اجتماعی، اخلاقی و تخصصی استعدادیابی فوتبال را رعایت کنند.
تبیین الگو اثر بخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی در کلان شهرهای منتخب کشور با رویکرد تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین الگو اثر بخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی در کلان شهرهای منتخب کشور با رویکرد تئوری داده بنیاد می باشد. در این راستا به ارائه مبانی نظری و پیشینه تحقیق در زمینه عوامل نهادی، عوامل ساختاری، عوامل محتوایی و عوامل زمینه ای با رویکرد مدیریت اماکن قدیمی ورزشی پرداخته شد. روش تحقیق پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان حوزه ی مدیریت ورزشی و مدیران و کارکنان مجموعه های ورزشی باسابقه در کلان شهرهای مختلف کشور می باشد که تعداد حجم نمونه به روش اشباع نظری و گلوله برفی 10 نفر در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در مرحله کیفی، مصاحبه نیم ساختار یافته و بحث گروهی بوده است. جهت تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و نرم افزار max-qda استفاده شد. نتایج تحلیل کیفی توسط نرم افزار مکس کیودا نشان داد که مؤلفه های الگو اثر بخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی در کلان شهرهای منتخب کشور، 1-عوامل نهادی، 2-عوامل ساختاری، 3-عوامل محتوایی، 4-عوامل زمینه ای و 5-مدیریت اماکن قدیمی ورزشی می باشند. همچنین جهت این مؤلفه ها تعداد 54 شاخص به تأیید نهایی خبرگان رسید. این پژوهش راهکارهای مناسبی برای اثربخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی پیش روی قرار داده و با اجرای آن می توان اثربخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی را افزایش داده و بر سرعت آن افزود.
تحلیل مؤلفه های اثرگذار در خصوصی سازی باشگاه های حرفه ای فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به تحلیل مؤلفه های اثرگذار در خصوصی سازی باشگاه های حرفه ای فوتبال ایران پرداخته شده است. روش پژوهش، از نوع کیفی است و داده های آن به صورت مصاحبه و با استفاده از نظریه داده بنیاد به دست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل 15 تن از افراد متخصص و صاحب نظر بود. پس از انجام مصاحبه ها و پیاده سازی متن مصاحبه های مربوط به حوزه مؤلفه های اثرگذار، تعداد 186کد باز در مرحله اولیه کدگذاری باز تشخیص داده شد و در ادامه در کدگذاری باز ثانویه تعداد 93 کد باز ثانویه به دست آمد. در ادامه، برای تشکیل مقولات فرعی در این حوزه، ابتدا کدهای ثانویه دارای قرابت معنایی و موضوعی حول یک مقوله فرعی جمع شدند که در مجموع 63 مقوله فرعی به دست آمد. در ادامه کدگذاری محوری، مقوله های فرعی مربوط به مؤلفه های اثرگذار در خصوصی سازی باشگاه های فوتبال، براساس قرابت معنایی و مفهومی در ذیل 20 طبقه دسته بندی شدند. در نهایت، تحول اقتصادی در ساختار باشگاه ها متناسب با خصوصی سازی، تقویت، آزادسازی و گسترش بازار سرمایه برای حضور در فوتبال، نظارت جامع بر همه امور و حمایت از ورزش و فوتبال و روش های فروش ترکیبی، آزمایشی و حمایتی به عنوان راهبردها و راهکارهایی شناخته شدند که می توانند جریان خصوصی سازی را به سمت و سویی مثبت هدایت کنند.