فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
115 - 131
حوزههای تخصصی:
خط گلزار یکی از گونه های متعدد خطوط تفننی و تزئینی در تاریخ خوشنویسی ایران است که بیشترین آثاری که بدین شیوه خلق شده متعلق به اواخر دوره قاجار است. با این حال، شواهد و نمونه های تاریخی بیانگر آن است که ریشه های فرمی این گونه خوشنویسی به سده های پیش از قاجار بر می گردد. این پژوهش بر آن است تا ضمن ردیابی خط گلزار در ادبیات سده های پیشین، منشا شکل گیری آن را نیز بر اساس مستندات و شواهد موجود مشخص کند. از این رو، این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که ریشه های شکل گیری خط گلزار بر پایه مستندات، چه دوره ای و چگونه است؟ مطالعات اولیه بیانگر تاثیر تزئینات معماری بر شکل گیری این گونه خوشنویسی تزئینی بود. از این رو، حجم نمونه و روش نمونه گیری آثار در این پژوهش، 23 آرایه معماری به شیوه در دسترس بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی، بوده است. نتایج بیانگر آن است که وجود نمونه های متعدد گلزار در قالب توپی های ته آجری یا کلوک بندها در تزئینات معماری دوره سلجوقی و ایلخانی، قدمت استفاده از آن را حداقل تا اوایل قرن 6 ه.ق پیش می برد. این شیوه تزئین در کتیبه های کوفی گوشه دار مورد استفاده قرار گرفته و شامل نقش مایه های هندسی، گیاهی و نوشتاری است.
انیمیشن مستقل و متریالیستی به مثابه تروما، مطالعه موردی آثار رابرت بریر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی دهه های اخیر مسئله روان زخم و نحوه بیان و بازنمایی تجربه تروماتیک با استفاده از تمهیدات ساختاری و تصویری ویژه، مسئله ای مهم در مطالعات حافظه و سینما شمرده می شود. در این راستا، فیلم آوانگارد و کشف قابلیت ها، نوآوری ها و فرم فلاشبک وار این گونه از فیلم سازی، مبحثی جالب توجه هست که در اغلب این قبیل مطالعات بدان پرداخته شده است. ازاین رو این پژوهش برآن است تا با شناخت و معرفی آثار آوانگارد و تأثیرات آن ها بر آثار پس از خود، قابلیت های بالقوه موجود در فیلم و انیمیشن ساختارگرا، ارتباط و مشابهت آن با حافظه آسیب دیده و چگونگی خلق تجربه اداراکانه جدید را مورد کنکاش قرار دهد. در این راستا ابتدا با تکیه بر دیدگاه روانشناسان و نظریه پردازان حوزه تروما مانند کریس بروین و کتی کاروت، مشخصه های این حافظه غیریکپارچه، تکه تکه و پنهان، تعیین گردد. پس از آن در ارتباط بین فلاش بک ذهنی و فلاش بک فیلمی در مباحث مورین توریم و با استفاده از نظریات برخی از نظریه پردازان فیلم آوانگارد چون پ.آدامز سیتنی و پیترگیدال، به بررسی شاخصه های فیلم متریالیستی و ساختارهای مشابه آن با این حافظه آسیب دیده می پردازیم. در پایان پژوهش نیز تلاش می شود تا مشابهت مشخصه های تصاویر ذهنی برآمده از رویداد و فضای تروماتیک با ویژگی های فلاشبک وار فیلم های آوانگارد و متریالیستی رابرت بریر به تفصیل بیان گردد.
معنای مفهوم تجدد در ادبیات نمایشی میرزافتحعلی آخوندزاده بر مبنای نظریه «تاریخ مفهوم» راینهارت کوزلک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
41 - 17
حوزههای تخصصی:
تاریخ مفهوم دانشی است که چگونگی تغییر و تحول معنای مفهوم یا مفاهیم بنیادین را در تاریخ تبیین می نماید و تاریخ را به واسطه مفاهیم روایت می کند. مفاهیم بنیادین مفاهیم فراگیری هستند که از یک سو موجب تغییراتی گسترده در جامعه می شوند و از سویی دیگر سرنوشت تاریخی یک ملت را نشان می دهند. از نظر راینهارت کوزلک تاریخ مفهوم دانشی بینارشته ای است که از تاریخ اجتماعی، زبان شناسی تاریخی و معناشناسی تاریخی بهره می برد و چارچوب نظری و روش شناسی خود را بر اساس رویکرد «تاریخی- انتقادی»، «اصل درزمانی و همزمانی»، «معناشناسی» و «همگرایی مفهوم و تاریخ» صورت بندی می کند. بر این اساس، مفاهیم به مثابه نیروهای آشکارکننده اندیشه ها، ساختار های اجتماعی و ایدئولوژیک عمل می کنند؛ و چون شأنی تاریخی دارند و در تاریخ رخ می دهند پس در نسبت با مقومات تاریخ هر کشور و ملتی می توانند معنا و کارکرد متفاوتی داشته باشند. با اتکا به نظریه تاریخ مفهوم، در این مقاله مفهوم تجدد، که شأنی بنیادین دارد، در ادبیات نمایشی مورد تأمل و بررسی قرار خواهد گرفت؛ این مفهوم شأنی بنیادین دارد زیرا با ورود به ایران _در دوره فتحعلی شاه قاجار_ موجب دگرگونی های اساسی در ساختار سیاسی و اجتماعی شد و پدیدارهای نوین و گوناگونی را پدید آورد که دلالت بر چگونگی رخدادگی و معنای تجدد در ایران داشتند. برای تبیین معنای این مفهوم بنیادین در آغازگاه تاریخ ادبیات نمایشی ایران، به تحلیل و بررسی انتقادی نمایشنامه های و آثار میرزافتحعلی آخوندزاده پرداخته خواهد شد؛ بدین شیوه که ابتدا معنا و مصادیق تجدد در آثار نمایشی او، بنا به اصل درزمانی، تفسیر و تعریف می شود و سپس، بنا به مقتضیات تاریخ مفهوم و وجود تعاریف متفاوت و متشابه تجدد در میدان اجتماعی زمانه آخوندزاده، تجدد در ادبیات نمایشی آخوندزاده با تعریف تجدد در اندیشه امیرکبیر، ناصرالدین شاه، ملکم خان و حاج سیاح بر پایه اصل همزمانی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت و سرانجام معناشناسی مفهوم تجدد بر اساس نظریه تاریخ مفهوم صورت بندی خواهد شد. ضرورت چنین پژوهشی این است که تجدد به عنوان هستی ادبیات نمایشی، موضوع اصلی نمایشنامه های آخوندزاده بود و از همین رو باید دانست که چنین مفهوم بنیادینی، به صورت انضمامی و به دور از تعاریف لغتنامه ای و صورت بندی های از پیش تعیین شده، چه معنایی در سرآغاز تاریخ ادبیات نمایشی ایران داشته و چگونه در بخشی از تاریخ ایران بازنمایی شده و مصداق یافته است.
جایگاه علی ابن ابیطالب در رؤیای سلطان علی مشهدی بر اساس نظریه وحی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳)
125 - 132
حوزههای تخصصی:
سلطان علی مشهدی، خوشنویس شهیر عهد تیموری و بزرگ استاد قلم نستعلیق که نامش بر تارک هنر ایران زمین نقش بسته، در رساله پرآوازه خویش، صراط السطور، چنین مذکور داشته که نیّت روزه علی ابن ابیطالب(ع) کرده، شبی در عالم رؤیا (خواب)، علی ابن ابیطالب(ع) به خواب او آمده و اسرار خط به وی آموخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و از طریق مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای صورت گرفته، می کوشد با تفسیر روایت رؤیای سلطان علی مشهدی بر مبنای نظریه وحی حکیم ابونصر فارابی، جایگاه علی ابن ابیطالب(ع) را در رؤیای محل بحث مورد واکاوی قرار داده، تأویل نماید. فارابی، مؤسس فلسفه اسلامی، نخستین فیلسوف در سیر تاریخ فلسفه اسلامی است که به نحوی روشمند، به تبیین مسئله وحی پرداخته، با توسل به رؤیا، امکان تجربه وحیانی را تبیین می نماید. بیانی که در تاریخ فلسفه اسلامی تبدیل به بنیاد اندیشه فلاسفه بزرگ اسلامی گشته، پرورانده و به اوج خود می رسد. این مقاله در پی پاسخ به پرسش چیستی جایگاه علی ابن ابیطالب(ع) در رؤیای سلطان علی مشهدی بر مبنای نظریه وحی فارابی، ابتدا با نگاهی اجمالی به آراء فارابی خاصّه نظریه وحی وی پرداخته، در ادامه با گزارش روایت رؤیای یادشده و همچنین بسترهای فکری آن به مسیر خود ادامه می دهد. در گام بعدی، پژوهش کنونی جایگاه علی ابن ابیطالب(ع) را بر اساس آراء ابونصر فارابی و بر مبنای نظریه وحی او مورد مطالعه قرار داده، سرانجام نشان می دهد که علی ابن ابیطالب(ع) در روایت رؤیای مذکور در مقام عقل فعال (عقل دهم) ظاهر شده، حلقه وصل عالم ملک با ملکوت و همچنین طریق انتقال معرفت و فیض الهی به قلب و جان هنرمند خوشنویس است.
اسطوره قربانی در آثار منظوم عطار در تطبیق با قربانی کردن اسماعیل در نسخه مصور قصص الانبیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
63 - 82
حوزههای تخصصی:
اسطوره قربانی یکی از آیین هایی است که در تمام جوامع و به شکل های مختلف وجود داشته است. بلاگردانی مانند خیلی از اسطوره ها نقش حیاتی در زندگی مردم ایفا می کند. در باور ملل برای در امان ماندن از بلاها و نابودی آن ها از روش های گوناگون استفاه می شده است. مراسم قربانی یکی از این شواهد است که به شکل ریختن خون و غیر خون ریزی به کار می رفت. در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده است، اسطوره قربانی در آثار منظوم عطار با قربانی کردن اسماعیل در نسخه مصور قصص الانبیاء مقایسه می شود. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که اسطوره قربانی در آثار منظوم عطار، مانند سایر متون عرفانی دگردیسی پیداکرده و به شکل درونی، ذهنی و معنوی به کار رفته است. البته در تعدادی از حکایت ها در معنی قربانی مادی حیواناتی مانند گاو پیشکش می شوند و در برخی شکل نمادین می یابد. در باور عرفانی، سالک برای رسیدن به مقصد اصلی باید موانعی را پشت سر بگذارد و در ذهن عطار، عارف یا عاشق برای زندگی پایدار طالب قربانی شدن است. او با قربانی کردن نفس لجام گسیخته خود در راه اعتلای روحانی و رسیدن به آرامش نفسانی و همجواری با حق تلاش می کند. عطار با زبان رمز، تمثیل و بیان اسطوره ها راه را هموار کرده است.اهداف پژوهش:آشنایی با یکی از کارکردهای آیین بلاگردانی در عرفان؛ یعنی قربانی خونی و غیرخونی، در منظومه های عطار.مقایسه اسطوره قربانی در آثار منظوم عطار با قربانی کردن اسماعیل در نسخه مصور قصص الانبیاء.سؤالات پژوهش:قربانی در منظومه های عطار به چه شیوه هایی به کار رفته و چگونه نمود درونی یافته است؟اسطوره قربانی در آثار عطار نیشابوری با ماجرای قربانی کردن اسماعیل در نسخه مصور قصص الانبیاء چه تفاوت ها و شباهت هایی دارد؟
شیرسنگی کنگره دار؛ گونه ای از سنگ مزارهای گورستان اسلامی شهسوار ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
176 - 185
حوزههای تخصصی:
سنگ مزارهای دوران اسلامی، طیف وسیعی از گونه های مختلف با اشکال گوناگون و نقوش متنوع را به خود اختصاص داده است. این آثار سنگی، نمودی از تفکر انسان در زمینه مرگ و جهان پس از آن می باشد. ایرانیان مسلمان با قرار دادن سنگ مزار بر قبور مردگان خویش، علاوه بر آن که زمینه را برای کتابت نام و تاریخ وفات شخص متوفی فراهم می آوردند، با شکل بخشیدن به سنگ مزار، مقاصد خود را نیز به شکل نمادین ابراز می داشتند. هر چند در غالب گورستان های دوران اسلامی ایران سنگ قبرِ کتیبه دار وجود دارد لیکن استفاده از سنگ مزار به شکل های نمادین، انسانی و حیوانی عمدتاً در مناطق عشایرنشین ایران از جمله: استان-های چهارمحال و بختیاری، خوزستان، لرستان و اصفهان بیشتر مرسوم بوده است. نتایج مطالعات انجام شده در گورستان شهسوار ایذه که مربوط به عشایر بختیاری ساکن در شمال خوزستان و متعلق به سده های متأخر اسلامی (سده های ده تا عصر حاضر) است، مؤید آن است که مردمان این حوزه جغرافیائی از سنگ مزارهای متنوعی در پوشش قبور مردگان خود استفاده می کردند که گونه ی شیر سنگی از اهمیت و اعتبار بیشتری نسبت به سایر گونه ها برخوردار بوده است. به باور عشایر بختیاری، نصب شیر سنگی صرفاً بر مزار افرادی انجام می گرفت که در دوران حیات خویش، منش پهلوانی و روحیه ی جنگ آوری داشته و با تأسی از مولای متقیان علی (ع) که اسدالله (شیر خدا) بود، حق مظلوم را از ظالم می ستاندند و در دستگیری از ضعفا و فقرا دریغ نمی-ورزیدند. توضیح اینکه، در میان گونه های متنوع سنگ مزار در گورستان های ایل بختیاری که مهمترین آنها شامل: سنگ مزارهای ساده، محرابی شکل، انسانی شکل، مطبق کنگره دار و تندیس شیر سنگی است؛ کمیاب ترین گونه سنگ مزارها مربوط به گونه ی شیر سنگی است و این مهم آشکارا بر این حقیقت گواهی می دهد که نصب شیر سنگی بر مزار افراد متوفی تابع شرایط و الزاماتی بوده و هر کسی نمی توانسته از این گونه سنگ مزار برخوردار گردد. مطالعات قوم باستان شناختی حکایت از آن دارد که توفیق در نصب شیر سنگی موجبات فخر و تفوق طایفه را بر طوایف دیگر فراهم می آورد و اگر طایفه یا قبیله ای به ناحق و بدون برخورداری از شرایط لازم نسبت به نصب شیر سنگی بر مزار افراد متوفی خود اقدام می کرد، بلافاصله با عکس العمل تند بزرگان ایل بختیاری و تخریب مزار مذکور مواجه می شدند. در این پژوهش که بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی گردید تا از میان گونه های متعدد سنگ مزار در گورستان شهسوار ایذه، گونه ی موسوم به «شیر سنگی کنگره دار» به تفصیل مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
تحلیل نقوش و تزئینات کتیبه های دوره قاجار در نشانه شناسی از منظر رولان بارت با تاکید بر مسجد سپهسالار و عمارت مسعودیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
198 - 213
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار با ارزش تاریخی و قدیمی عهد قاجار، تزئین، نقوش و کتیبه های نستعلیق است که ریش ه در اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی دارند و بازگوکننده هویت و فرهنگ زمانه حاکمیت در شهر تهران است. این پژوهش پیوندی است میان کتیبه ها و نقش و نگار عرضه شده در سردر بناها که نشان از اصول حاکم بر نقش پردازی دوره قاجار است. روش پژوهش انتخابی، تفسیری-تاریخی است و با مطالعات کتابخانه ای در عرصه معماری مسجد، مدرسه و تحولات فرهنگی دوره قاجار و مطالعات میدانی به طور مستقیم، تلاش شده تا با آرا و دیدگاه رولان بارت ویژگی های نشانه شناسی کتیبه های بناهای مسجد سپهسالار و عمارت مسعودیه دوره قاجار در شهر تهران به عنوان دوره شروع تحولات در معماری را مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که تحول در فرم و اجزای قاب ها، برج ساعت، تلفیق درون گرایی و برون گرایی همه نشانه های تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم عناصر این گونه بناها است. ظرافت و ریزه کاری نقوش، کاهش نقوش و شاخه هایی نس بتاً ض خیم گیاهی اسلیمی و ختایی انتزاعی، استفاده از انواع گل واقع گرا و تصویر جدید انسان لباس دار، همه نشانه هایی از تأثیرپذیری مستقیم تحولات فرهنگی و دانش های جدید دوره قاجار است.اهداف پژوهش:همگام سازی هویت نشانه شناسی طراحی معماری با دستاوردهای تاریخی.بازتعریف اهمیت نشانه ها در شناسایی هنر دوره قاجار و ارتقای نقش فرهنگی آموزشی آن در جامعه. سؤالات پژوهش:نشانه های کتیبه های نستعلیق دوره قاجار چیست؟نشانه های کتیبه های نستعلیق دوره قاجار را چگونه می توان از منظر نشانه شناسی رولان بارت بررسی کرد؟
People how Preference Places for Leisure and Recreation (Case Study: Tehran, District 2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
25 - 36
حوزههای تخصصی:
Today, spending leisure time has become part of humans' lives which can take on various forms. Spending leisure time, on the one hand, and the priority of selecting a place, on the other hand, differ from each other. The main research question is How are leisure places selected and prioritized in a case study of Tehran's District 2? To answer this question, factors affecting an individual's preference for leisure and recreational places were determined. The statistical population consisted of 384 people. Using a questionnaire, residents' views on their tendency to spend their leisure time and their preference for the use of 18 leisure places across district 2 were evaluated. The theoretical framework of the research expresses that the type and quality of leisure spaces on the one hand (recreation and place aspects) and the individual's lifestyle (individual and cultural features in the geographical and social environment) are influenced by the time factor (access and availability), On the other hand, are influential in leisure time preferences. Research results indicated that individual characteristics, gender, age, and marital status were significantly correlated to selecting the type and leisure-recreation places. Also, Friedman test results suggested that as regards spending leisure time, going to cafés and restaurants held the highest thematic preference, while going to local parks had the highest location-based preference.
پژوهشی بر ساختار معماری و سبک شناسی بنای آرامگاهی دستگردان طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۱۲۷-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
شکل گیری بناهای آرامگاهی با در نظر گرفتن دلایل محیطی و جغرافیایی، فرهنگ و باورهای یک جامعه را بازتاب می دهد. در این میان، نواحی شرقی ایران، در توسعه و تکامل معماری مقابر دوره اسلامی سهم چشمگیری داشته است. بخش دستگردان در شهرستان طبس و در شمال استان خراسان جنوبی قرار دارد. طی بررسی باستان شناسی سال ۱۳۹۴ در این منطقه، یک بنای آرامگاهی شناسایی گردید که تاکنون به لحاظ کارکرد معماری و تاریخ ساخت، مورد مطالعه قرار نگرفته است؛ از این رو ضرورت انجام این پژوهش فراهم گردید. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع پژوهش های بنیادی و براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی-تحلیلی است. در فرایند این مقاله سعی شده با استناد به منابع کتابخانه ای و بر پایه پژوهش میدانی و تهیه نقشه، به واکاوی و تحلیل گونه معماری بنای آرامگاهی دستگردان پرداخته شود. از آنجا که هیچ گونه کتیبه تاریخ داری در این بنا به دست نیامده و به درستی نمی توان پیشینه تاریخی و هویت بنا را تعیین نمود، اما براساس طرح، عناصر کالبدی و بافتی که آرامگاه دستگردان در آن شکل گرفته، این نتیجه حاصل شد که طرح اصلی این بنا برگرفته از بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ با طرح مربع شکل در سده های اولیه تا میانی دوره اسلامی است. همچنین با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا می توان پی ریزی آن را به اواخر دوره سلجوقی تا ایلخانی نسبت داد.
خلق موسیقی ایرانی در عصر بخار و چاپ؛ حدود 1260 تا 1294 شمسی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
107 - 117
حوزههای تخصصی:
تبیین تغییرات رفتار تعاملی در فضای عمومی تحت تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
129-149
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تأمل واقع شده تأثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متأثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تأثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.
لباس آرایی: هنر سنتی اخلاق مدار در فتوت نامه چیت سازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری روایات، حاکی از جاری بودنِ اخلاق و معنویت در عرصه های زندگی مسلمانان است. لباس آرایی، هنر- صنعت سنتی است که همسویی با اصول اخلاق مداری دارد. لباس دارای دو بُعد ظاهری و محتوایی است: تغییر بُعد ظاهری آن را در خلال زمان، مکان می توان دید و بُعد محتوایی لباس، بخشی از هویت لایتغیّر آن است که در جهان بینی دینی، نمودی از ذات و اصل حقیقت است. انتساب این امر به ائمه و انجام مراحل این هنر با ذکر آیات قرآن و توسّل به اذکار، همگی بیانگر نگاه فرامادی به آن است. هدف این پژوهش، درک عناصر اخلاق مدار در لباس آرایی سنتی است. سؤال : مهمترین اصول اخلاقی در محتواسازیِ لباس آرایی سنتی چیست؟ نتیجه : نظام پوشش، حقیقتی فراتر از عالَم ماده است. رجوع به منابع عرفانی می تواند تأملات تاریخی در خصوص معناسازی هنرهای سنتی و نوع مفاهیم کاربردی در ساختار آن را بنا بر امور متعالی توجیه سازد. لباس آرایی به عنوان یک فرصت، علاوه بر مهارت های حرفه ای، دارای عناصر اخلاقیست که این هنر- صنعت را معنوی می کند. اهمّ عناصر اخلاقی آن، توحیدمداری، مبتنی بر نظام استاد- شاگردی (اهلیّت یافتن) و نیکویی خُلق است. در این نوشتار، خوانش محتوایی ابعاد اخلاق مند لباس سنتی از منظر فلاسفه سنت گرا (کوماراسوامی، شوان، بورکهارت و نصر) و بر مبنای متن فتوت نامه چیت سازان (به عنوان یک متن صنفیِ تاریخی- اخلاقی) انجام می گیرد. روش تحقیق، تحلیل محتوای تاریخی و شیوه گردآوری اطلاعات بر مبنای اسناد نوشتاری معتبر است.
بازتاب منازل سلوک در آیینه دونگاره «درویش پیر» و«سالک جوان» از نگاره های عمارت هفت تنان عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲)
109 - 118
حوزههای تخصصی:
اسناد تصویری به عنوان منابع مصور دست اول در هر دوره ای قابل توجه بوده و بیانگر الگوهای فکری و اندیشه در ادوار گوناگون است. از این حیث نقاشی های دیواری برجای مانده از عصر زندیه در بنای هفت تنان شیراز حائز اهمیت بوده و گویای اطلاعات ویژه ای از مضامین و بن مایه های ادبی و عرفانی رایج در دوره یادشده است. این پژوهش سعی دارد دونگاره از آثار موجود در تکیه هفت تنان را از منظر رمزشناسی عرفانی مورد خوانش قرار دهد. به نظر می رسد دو نگاره عمارت یادشده به منازلی از وادی های هفت گانه سلوک اشاره دارند. آلات، ادات و پوشاک دراویش در تصاویر به راهبری پژوهش کمک می کنند. تبیین جایگاه کشکول و تبرزین، منتشا و پوشاک رابطه ای معنادار با موقعیت ایشان در مسیر سلوک دارد. دونگاره از نقاشی های دیواری بنای هفت تنان شیراز از آثار عصر زندیه نمونه های مطالعاتی پژوهش حاضر هستند. تحقیق از منظر ماهیت و روش توصیفی و تحلیلی بوده و با عنایت به هدف پژوهش در دسته تحقیقات نظری جای دارد. اطلاعات گردآوری شده حاصل مطالعات کتابخانه ای و ثبت مشاهدات میدانی بوده و چارچوب نظری ملهم از نظریه بازتاب ویکتوریا الکساندر است. نتیجه مقاله گویای بازتاب مراحل طلب، معرفت و فقر و فنا در نگاره های موردپژوهش است. منتشا، چنته، چوب دستی، کشکول و تبرزین نشانه هایی مهم در انتقال معنا لحاظ شده اند. به عبارتی دیگر اشیاء و ادوات یادشده بر تعلق سالکان به مسیر سیر و سلوک دلالت دارند. تشابه بسیاری میان علائم و نشانه ها در هر دونگاره دیده می شود با این تفاوت که منتشا، بوق شاخی و حلقه در نگاره درویش سالخورده دیده نمی شود و در نگاره درویش جوان تبرزین وجود ندارد.
بررسی و تبیین الگوهای فرهنگ ساز در زندگی مناطق بومی ایران زمین (مورد مطالعه: منطقه هورامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
55 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فرهنگ یک منطقه معرف نوع زندگی و باور مردمان آن منطقه محسوب می شود که در گذر زمان شکل گرفته است. باتوجه به تغییرات سریع شیوه زندگی تحت الگوهای بیگانه و مدرن، توجه به مسائل فرهنگ بومی در نقاطی که دارای هویت جداگانه به لحاظ زندگی و تفکرات اجتماعی هستند، امری ضروری به نظر می رسد.هدف پژوهش: هدف تحقیق مشخص کردن سطوح فرهنگ و تبیین مؤلفه های فرهنگ بومی در منطقه هورامان بر مبنای میزان تعلق خاطر ساکنان است.روش پژوهش: روش تحقیق پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی است، که بخش توصیفی پژوهش، برمبنای مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است و بخش تحلیلی با استناد بر خروجی های حاصل از مبانی نظری به صورت میدانی در منطقه بومی هورامان انجام شده است. این بخش خود شامل دو فاز است، در فاز اولیه، عناصر فرهنگی منطقه هورامان شناسایی و معرفی شده است و سپس در گام دوم بر اساس پرشسنامه، نظریات300 نفر از ساکنین منطقه هورامان مورد واکاوی قرار گرفته است، تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار «SPSS» انجام شده است و خروجی ها در قالب جداول مکتوب تدوین شده اند.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد فرهنگ از سه سطح ابتدایی، میانی و پایانی تشکیل شده است، سطح اولیه بر مبنای مشاهدات عینی و ذهنی ساخته می شود، سطح دوم بر مبنای هنجارها و قوانین منجر به شکل گیری انتخاب در آدمی می شود و سپس در سطح سوم، الگوی زیست که زاییده جهان بینی است به وجود می آید، این سه سطح فرهنگی در منطقه هورامان از نگاه ساکنین شکل گرفته است و منجر به ایجاد فرهنگ بومی متفاوت نسبت به سایر نقاط ایران شده است.
تحلیل تصویر انسان در پوسترهای فرا واقع گرای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
19 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم تصویر انسان در پوسترهای فراواقع گرای ایران و شناخت نگرش طراحان آن از منظر ایده پردازی، ساختار این پژوهش را با فرض خلق تصاویری جدید از انسان، به مثابه راه ارتباطی نوین با مخاطب بنا نهاده است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش مطالعه تصویر انسان در پوسترهای فراواقع گرای ایرانی و تفسیر شاخص های بیان در ایده پردازی آنهاست.روش پژوهش: به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی در جهت تحلیل جامعه آماری این پژوهش، شاخص های ایده پردازی آن دسته از پوسترهای فراواقع گرای ایرانی را که بر مبنای تصویر انسان خلق شده و اکثر نمونه های برجسته آن در محدوده زمانی 1368 تا 1398 به چاپ رسیده اند، از حیث ساختاری و محتوایی بررسی می کند.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشانگر آن است که استفاده از تصویر انسان با شیوه فراواقع گرایانه از دوران باستان مورد توجه هنرمندان ایرانی بوده است. به همین دلیل تأثیرات این نگرش در چگونگی بیان بصری نوین در پوسترهای فراواقع گرای ایران را می توان برگرفته از این نوع دیدگاه هنرمندان ایرانی دانست. پوسترهایی که اغلب با تکنیک های متنوع تصویرسازی شده و به شیوه ای رویایی و در ترکیبی نوآورانه با عوامل بصری پدید آمده اند. از این رو درک آنها برای مخاطب به دلیل مفهوم گرابودن، تابع تأثیرگذاری آنها بر احساسات درونی او بوده و از جذابیت بصری بالایی برخوردارند.
تحلیل الگوی بهینه چیدمان فضایی شبکه دسترسی در غرفه های نمایشگاهی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مهر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
49 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضاهای نمایشگاهی، مکانی برای عرضه و ارائه دستاوردها، محصولات، پیشرفت ها و نوآوری ها و اهداف سازمان ها، نهادها، مؤسسات و افراد به مخاطبان خود هستند؛ به گونه ای که هدف اصلی غرفه داران در نمایشگاه ها بالارفتن میزان بازدید از غرفه های خود و مکث در مکان است. اما بازدید از مجموعه غرفه های نمایشگاهی زمانی می تواند به صورت متعادل یا هدفمند صورت گیرد که طراحی فضاهای حرکتی در نمایشگاه بر اساس شناخت الگوی بهینه حرکتی- رفتاری مراجعه کنندگان صورت گرفته باشد؛ چگونگی چیدمان غرفه های نمایشگاهی با شناسایی شاخص هایی که به ایجاد، هدایت و پیش بینی حرکت در سطح این فضاها منجر خواهد شد.
هدف پژوهش: براساس فرضیه پژوهش در مورد روابط مستقیم بین مسیردهی حرکتی و چگونگی پیکره بندی فضا، سؤالاتی در مورد مشخصه های کالبدی و چگونگی بهبود کارایی و کیفیت برای تعامل سریع انسان در محیط نمایشگاهی ایجاد می شود. هدف از این تحقیق، تبیین رابطه بین کالبدِ فضا و رفتار حرکتی کاربران است که با بررسی نمودارهای تحلیلی و جداول تولیدشده توسط نرم افزار مشخص شده است؛ دستیابی به الگوی بهینه روابط بین شاخصه های دسترسی که بهبود کیفیت معماری فضای نمایشگاهی از طریق ارتقای روابط متقابل انسان و فضاست.
روش پژوهش: روش تحقیق کیفی- کمی است. در بخش مبانی نظری با روش توصیفی- تحلیلی ماحصل از شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده و نتایج توسط جامعه آماری به روش دلفی توسط متخصصان و کارشناسان بررسی شد. همچنین در بخش داده های کمی از روش تحلیل محتوا توسط نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد است که در نتایج از دپت مپ بهره گرفته شده است. هدف کاربردی این روش پژوهش از نظر ماهیت، ترکیبی از روش شبیه سازی و توصیفی- تحلیلی است که در نهایت از استدلال منطقی استفاده کرده است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق با توجه به تحلیل الگوهای چیدمان و نحوِ فضا نشان می دهد الگوی بهینه حرکتی استفاده کنندگان از فضای نمایشگاهی با توجه به اثرات نحوه چیدمان غرفه های نمایشگاهی بر مبنای شاخص های پیوندی مشترک، اتصالات در طول دسترسی، عمق و حرکت طبیعی در بیان اهمیت ارتباطات فضایی دارای تأکید بر الگوی شطرنجی (الگوی سوم) به عنوان یک ایده متعادل طراحی است؛ شبکه شطرنجی که در دسترسی ها به ابعاد بلوک ها و نفوذپذیری با گشودگی فضایی در جهت خلق تباین فضایی توجه دارد و با ایجاد مرکزیت در فضا تبیین شده است؛ فضایی که با مرکزیت مشخص شده به شکل گیری راسته های پیرامونی در میزان هم پیوندی می انجامد.
تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی تأثیر آن بر توسعه پایدار در حوزه نفوذ شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۳۹-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی یکی از مهمترین چالش های توسعه شهری در ایران است. هدف پژوهش، بررسی روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تأثیر آن بر مؤلفه های توسعه پایدار، و پیش بینی روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی در حوزه نفوذ شهرستان شهریار است. روش ها: این پژوهش نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی _ تحلیلی است. با بهره گیری از تصاویر ماهواره لندست طی دوره زمانی 1375 الی 1395 به بررسی و تحلیل تغییرات سطوح کاربری شهرستان شهریار پرداخته شده و با استفاده از نرم افزار ENVI تصحیح رادیومتریک می شود. برای بررسی تأثیرات تغییر کاربری اراضی بر مؤلفه های توسعه پایدار از روش پرسشنامه استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج اراضی سکونت گاهی در طول زمان مورد مطالعه (1996 تا 2016) روند صعودی را با نرخ رشد سالانه برابر با 117 هکتار در سال تجربه کرده است. همچنین روند کاربری اراضی باغی و زارعی نیز به صورت افزایشی با نرخ متوسط به ترتیب 200 و 37 هکتار در سال است. اراضی کشاورزی ابتدا روند کاهشی را تجربه کرده (8 در صد)، سپس دوباره افزایش یافته (16.7 درصد) و برآیند آن در دوره مطالعاتی افزایشی (8.7 درصد) بوده است. اراضی بایر نیز دارای نرخ کاهشی 30 درصدی در منطقه است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش، بر اهمیت و تاثیر چشمگیر تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی، بر مؤلفه های توسعه پایدار تاکید دارد و به خوبی نشان می دهد که تغییرات کاربری اراضی تأثیرات منفی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضایی در راستای توسعه پایدار را به بار می آورد.
بررسی تطبیقی میزان اثرگذاری مصالح خنکِ حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2، بر دمای هوا به عنوان یک پارامتر میکرواقلیم شهری، در سطوح افقی و عمودی فضای شهری مطالعه موردی: میدان محله جلفا؛ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۸۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: توجه به ظرفیت های سطوح شهری در بهبود میکرواقلیم شهری طی سال های اخیر زیاد شده است. در این میان چالش استفاده از مصالح خنک در سطوح شهری به منظور تغییر در میکرو اقلیم حائز اهمیت است. چون سطوح شهری از دو نوع سطوح افقی (روسازی ها) و سطوح عمودی (جداره های شهری) تشکیل شده است که به دلیل جهت قرارگیری آن ها، اثرات متفاوتی را ایجاد می کنند. این پژوهش به بررسی اثرگذاری مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2در فضای شهری میدان پرداخته است. روش ها: این مطالعه به صورت تجربی، ارزیابی این مصالح را روی سطوح افقی و عمودی شهری را با استفاده از نرم افزارENVI-met(v4) در فضای میدان شهری بررسی نموده است. مطالعات پیشین در این زمینه نشان می دهد تاکنون عملکرد حرارتی این مصالح در سطوح شهری بررسی نشده است و اکثر مطالعات انجام شده در این زمینه به بررسی ویژگی خود تمیز شوندگی آن ها پرداخته اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد با استفاده از این مصالح در روسازی میدان، دمای هوای فضای شهری در ارتفاع 1.5 متر حدود 0.6 درجه سانتی گراد کاسته شده است. چون روسازی میدان حدود 16 درجه سانتی گراد خنک تر شده است. و اگر در جداره های شهری میدان از این مصالح استفاده شود، تغییر محسوسی دردمای هوا ایجاد نمی شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد اگر در سطح افقی میدان از این مصالح استفاده شود، علاوه بر مزیت ارزشمند خود تمیزشوندگی آن، تاثیر بسزایی در کاهش دمای هوای میدان محله جلفا دارد. ولی در جداره های شهری میدان، تنها اثر خود تمیز شوندگی دارد و دمای هوای میدان تغییر محسوسی نمی کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش منجر به افزایش آگاهی در عملکرد حرارتی مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستیTiO2، در دو سطح عمودی و افقی خواهد شد. به عبارتی استفاده از این مصالح در سطوح افقی علاوه بر خاصیت خود تمیز شوندگی برای میکرواقلیم شهری نیز منفعت دارد. بهبود میکرواقلیم شهری منجر به افزایش کیفیت فضای شهری میدان محله جلفا می شود.
مقایسه دیدگاه آنه ماری شیمل و شیلا بلر درباره خوشنویسی اسلامی
حوزههای تخصصی:
در میان هنرهای سنتی اسلامی، خوشنویسی یکی از مهم ترین هنرها است؛ تا جایی که برخی از جریان های فکری مانند سنت گرایان آن را هنر قدسی یا هنر مقدس می دانند. از یک سو، می توان خوشنویسی اسلامی را هنری همگام با حکمت و عرفان دانست و از سوی دیگر، ممکن است آن را صرفا هنری برخاسته و برگرفته از تمدن اسلامی بدانیم. در هر صورت، نمی توان جایگاه بی بدیل و ارزنده این شاخه هنر سنتی میان هنرهای اسلامی را نادیده انگاشت. در بررسی هر موضوع و از جمله آثار یا شاخه های هنر اسلامی، انتخاب روش و رویکرد متفاوت ما را به نتایج متفاوتی می رساند. این امر در زمینه مطالعات هنر اسلامی نتایج بسیار متفاوتی به همراه دارد. با در نظر گرفتن همین امر، اندیشمندان و پژوهش گران مختلفی در زمینه خوشنویسی اسلامی پژوهش انجام داده اند. آنه ماری شیمل و شیلا اس. بلر از جمله پژوهش گران مهمی هستند که در زمینه هنر اسلامی و خوشنویسی اسلامی پژوهش کرده اند. با توجه به این نکات، هدف اصلی در این پژوهش، بررسی دیدگاه شیمل و بلر در زمینه خوشنویسی اسلامی است. بر همین اساس، پرسش اصلی در این پژوهش عبارت است از این که مولفه های خوشنویسی اسلامی در دیدگاه شیمل و بلر چیست؟ در این پژوهش، پس از بیان مبانی نظری و تعریف مفاهیم مورد نیاز، دیدگاه شیمل و بلر در زمینه خوشنویسی اسلامی بررسی و تحلیل می شود. این پژوهش ماهیت کاربردی دارد و از نوع توصیفی - تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. روش تحلیل، کیفی است. این پژوهش نشان می دهد که شیمل در بررسی خوشنویسی اسلامی، از رویکرد پدیدارشناسی و بلر از تاریخ نگاری بهره می برند.
سیر تحول مَوّال و تاریخ متأخر آن در نوبت آوازی سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مَوّال فُرمی شعری آوازی ا ست که در دسته ی موسیقی های مردمی طبقه بندی می شود. موّال به قالبی موسیقایی تطور یافته و به صورتِ بداهه در خلالِ نوبتِ آوازی در مشرقِ عربی اجرا می شود. این پژوهش، در پی پاسخ به پرسش های مربوط به منشأ موّال و سیر تحول آن و نیز جایگاه آن در نوبتِ آوازی و ویژگی های فُرمالِ آن، نشان می دهد که موّال ابتدا در عراق شکل گرفت و سپس، با تغییراتی، در مصر و سوریه رواج یافت. همچنین، از ویژگی های مهمِ این گونه ی شعری -آوازی که پیش از آخرین قسمتِ نوبتِ آوازی خوانده می شود، بداهه بودنِ آن، استفاده ی آن از جناسِ تام، از نظر شعری، و فرمِ متقارن و وزن آزاد، از نظرِ موسیقایی، است. گذشته از توصیف و تحلیلِ مضامینِ شعری و واژگانِ کاربردی در مَوّال سبعاوی (هفت تایی)، که در نوبتِ آوازی در سوریه غلبه دارد و نیز بررسیِ ترتیبِ اجرای خانه های مَوّال سبعاوی و جایگاهِ این قالب در نوبتِ آوازی، برخی از نتایج این مقاله، به ویژه در مقوله ی فرم، با تجزیه و تحلیل مَوّال های صباح فخری و دیگر مجریان قبل و بعد از او به دست آمده اند. این پژوهش به روشِ قیاسی و تاریخی و با تدقیق در فرآیندهای توصیف و تحلیل صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل اجراها، تحلیلِ کلام ها و مشاهدات و مصاحبه ها از منابعِ اصلی این تحقیق به شمار می روند.