فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دوران حکومت قاجاریان، تغییرات شگرفی در پوشاک مردانه رخ نمود که به تبع، ویژگی های کیفی منسوجات مورداستفاده در این کاربرد را تحت الشعاع قرار داد. هدف این مقاله، بررسی پارچه های مصرفی در بالاپوش مردانه عصر قاجار از منظر طرح، نقش، رنگ و جنسیت است با این پرسش که «تأثیر تغییرات فرمی بالاپوش مردانه عصر قاجار بر ویژگی های کیفی منسوجات کاربردی همچون طرح، نقش، رنگ و جنسیت چگونه بروز یافت؟» جهت دست یافت به نتیجه این پژوهش تحلیلی تاریخی به منابع مکتوب و مصور همچون سفرنامه ها و تصاویر مبتنی بر عکس و نقاشی رجوع شد و مشخص گردید: در ابتدای عصر قاجار، پارچه قبایی صاحب طرح و نقش گیاهی بود و در بازه رنگی وسیع تعریف می شد اما از همان اوان قاجار، منسوجات تک رنگ در جنسیت های متنوع در دوخت قبا کاربرد داشت که در عرصه تاریخ، دوام بیشتری پیدا کرد. در عهد ناصری، سرداری به تدریج جایگزین قبا شد و معمولاً پارچه های صنعتی با رنگ های محدود در دوخت آن به کار آمد. کلیجه به عنوان پوشش فاخر زمستانی، در ابتدا بیشتر با پارچه های منقوش به صور گیاهی کارایی داشت؛ در مقابل جبه و عبا با شال های ترمه یا منسوجات پشمی خودرنگ ساده شناخته می شد. درمجموع پارچه های کاربردی در پوشش بیرونی مردانه عصر قاجار به آهستگی به سادگی میل کرد، به طوری که با تغییر فرم قبا به سرداری، طرح، نقش و حتی رنگ های درخشان از بالاپوش مردانه رخت بربست؛ و پارچه های مورد استفاده در دوخت پوشش ملوکانه کلیجه نیز همچون جبه به انواع ساده یا ترمه محدود شد.
فراتحلیل چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران؛ چشم اندازی برای مطالعات و اقدامات آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
114 - 137
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران همواره در راستای تحقق بخشیدن به اهداف خود از مرحله ی تهیه تا اجرا با چالش هایی مواجه بوده اند که این چالش ها اغلب مانع اجرای طرح ها می شده و یا اجرای آن ها را با شکست مواجه کرده است. شناسایی و درک صحیح این موانع گامی اساسی در راستای چگونگی رفع آن هاست.
هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناخت چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران به منظور یافتن اولویت های پژوهش های آینده از طریق فراتحلیل مطالعات انجام شده در این حوزه است.
روش: روش پژوهش «فراتحلیل بر مبنای نظریه ی زمینه ای» است. نمونه گیری و غربال مقالات با استفاده از معیارها و در طی چند مرحله صورت گرفته است. در تجزیه و تحلیل نمونه ها، از طریق کدگذاری باز، اشارات مستقیم و غیرمستقیم مطالعات به موانع و علل عدم تحقق برنامه های حفاظت استخراج گردیده است و در گام بعد، با استفاده از کدگذاری محوری و انتخابی، کدها دسته بندی شده، رابطه بین مقوله ها تحلیل و مفاهیم اصلی شکل داده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 9 مقوله ی «چالش نهادی و مدیریتی میراث»، «چالش محتوایی و معنایی طرح ها و برنامه ها»، «چالش رویه ای و روش شناختی»، «چالش فرهنگی و اجتماعی»، «چالش های اقتصادی»، «چالش حقوقی، قانونی، ضوابط ومقررات حفاظت و توسعه»، «چالش قدرت و سیاست»، «چالش زمان» و «چالش دانش و تخصص» استخراج و طبقه بندی شدند. در این راستا مقوله ها و کدهای مربوطه دارای هم پیوندی عمیقی بوده و بعضاً از هم تأثیر گرفته و برهم تأثیرگذارند، به نحوی که برطرف نکردن یک مانع یا چالش، موجب ایجاد یا تشدید مانعی دیگر خواهد شد.
نتیجه گیری: چهار مؤلفه «چالش نظری و ادبیات بومی در حوزه ی مرمت و حفاظت شهری»، «چالش معنایی واژگان مرمت و حفاظت»، «شکاف بین تئوری و عمل» و «نوآوری و تکنولوژی» به عنوان خلأهای اصلی مطالعات پیشین و لزوم در اولویت قرار گرفتن آن ها به منظور بررسی در مطالعات آتی معرفی گردیدند.
نگاهی به تعریف «معنا» و «واقعیت» نزد ژان بودریار و بازتاب آن در هنر پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
106 - 123
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم، چه در نظریه و چه در هنر، با وضعیتی معناگریز و شناخت ناپذیر مواجه است و تعیّن ستیزی و عدم قطعیت از بن مایه های اصلی آن به شمار می آید. بودریار به عنوان یکی از اثرگذارترین نظریه پردازان و ناقدان پست مدرنیسم، محور اصلی بحث خود را نقد رسانه های ارتباطی جدید، بی معنا شدن نشانه ها و طرح مباحثی چون بیش واقعیت، از دست رفتن واقعیت و وانموده ها قرار داده است. او ضمن به چالش کشیدن پیکربندی فرهنگی دوره پست مدرن، بر این باور است که در دنیای امروز هر چه رسانه های مجازی پیشرفت کرده و به واسطه آن حجم اطلاعات فزونی یافته، دلالت و معنا تنزل یافته است؛ به طوری که در عصر حاضر دیگر دست یابی به واقعیت ناممکن گردیده است. گرچه نظریات وی توسط برخی اندیشمندان به صورت جدی نقد شده اند، اما هم چنان یکی از موثرترین آرا در اندیشه پسامدرن به شمار می آید. مقاله حاضر، با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و ضمن شرح نظریات بودریار در باب معنا و واقعیت آثار برخی هنرمندان را از منظر آرای این متفکر مورد خوانش و تحلیل قرار داده است. طبق یافته های پژوهش، مباحثی چون ناپدیدی معنا و از دست رفتن واقعیت در آثار بولین، بیش واقعیت و وانموده در پیکره های هانسون و ادی، تسلط همه جانبه فضای مجازی در آثار پایک، تضارب میان واقعیت و تصویر در اثری از مالر و فضای متکثر در منظره سازی های ادواردز و هم چنین آثار فتوکلاژ هاکنی، ضمن مشابهت مفهومی با تعاریف بودریار از «معنا» و «واقعیت»، همگی موید تعامل میان نظریه و عمل در مصادیق هنر پست مدرن هستند.
مطالعه تطبیقی سه شبکه آبرسانی شهری به عنوان زیرساخت های منظرین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
72 - 79
حوزههای تخصصی:
آب به عنوان حیاتی ترین نیاز بشری و عنصری زندگی بخش، اولین دغدغه او در ایجاد هر سکونتگاه دائم یا موقت بوده است. شبکه آبرسانی در شهرها نیز اولین تأسیسات شهری بوده اند که حیات را به جای بستر منتخب انسان برای زندگی منتقل می کنند و بدین ترتیب در مقیاس کلان نقشی زیرساختی برای شهرها بازی می کنند. اما در طول تاریخ نحوه حضور آنها در شهر ابعادی محدود به یک تأسیسات مکانیکی نداشته است. چراکه همواره امر عینی و ذهنی در آنها درهم آمیخته است و آنها را تبدیل به یک عنصر منظر شهری کرده است. در این چارچوب به مطالعه تطبیقی شبکه های آبرسانی در شهرهای سمنان در ایران، بخارا در ازبکستان و فاس در مراکش به عنوان زیرساخت هایی منظرین پرداخته شده است. زیرساخت منظرین در شهر زیرساختی شهری است که علاوه بر یک تأسیسات مکانیکی و کارکردی در شهر، بخشی از تصویر و ذهنیت شهروندان از شهر در بستر طبیعت است که در مقیاسی کلان و با بازیگری اجزای مختلف نقش یک عنصر عمده منظر را بازی می کند. مقایسه تطبیقی سه شهر نامبرده، نشان می دهد هرچند ایده یا کانسپت سیستم آبی در آنها به عنوان یک زیرساخت منظرین مطرح است، اما بسته به عوامل جغرافیایی و کارکردی در شهر تفاوت هایی در برخی ابعاد سه گانه منظر در شکل گیری اجزاء و عناصر آنها وجود دارد که نحوه اثرگذاری آنها در منظر شهر را نیز متفاوت ساخته است. استخرهای ذخیره آب در سمنان، حوض های هندسی بخارا در یک مجموعه خدماتی فرهنگی و چشمه های متعدد آب در فاس بخشی از تفاوت هایی است که به دلیل اقتضائات عملکردی و نوع استفاده از آب متأثر از جغرافیا و اقلیم شهر در هر یک از این شبکه ها به چشم می خورد. با وجود این تفاوت ها در دو بعد عملکردی و زیبایی شناسانه، قرابت فرهنگی میان این شهرها موجب نزدیکی بعد هویتی این زیرساخت ها شده است.
مطالعه تطبیقی فرم و تزئینات شمشیرهای دوره صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
شمشیر همواره در جنگ های باستانی مورد توجه بوده است. فرم، تزئینات و کاربری آن در طول زمان دچار تغییرات فراوانی گشته است. در دوران صفوی و قاجار تغییرات محسوسی در آن پدیدار آمده که بر همین اساس اصلی ترین سؤال مطرح شده این است که شمشیرهای دوره ی صفوی و قاجار واجد چه ویژگی هایی هستند؟ هدف در مرحله نخست شناخت عناصر تزئینی بکار رفته در شمشیرهای دوره صفوی و قاجار بوده و در مرحله بعد بررسی تفاوت ها و شباهت های نمونه های پژوهش از لحاظ فرم و تزئینات است. ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی و تاریخی با رویکرد تطبیقی، با تکیه بر منابع اسنادی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی (مشاهده ای) به بررسی شمشیرهای دوران صفوی و قاجار پرداخته شده است. روش نمونه گیری مورداستفاده در این تحقیق به شکل طبقه ای است. جامعه آماری بر اساس نام پادشاهان به چند زیرجامعه تقسیم شده و از هرکدام از زیر جامعه ها به شکل تصادفی دو شمشیر انتخاب شده است. از نتایج حاصل چنین برمی آید که جنس تیغه و برخی تکنیک های تزیین همانند طلاکوبی و حکاکی در هر دو دوره ثابت بوده است. در ارتباط با تفاوت ها می توان به این موارد اشاره کرد: افت کیفیت مواد اولیه، تغییر فرم تیغه، افزایش تکنیک های تزیین به خصوص در دسته شمشیرها. در کل شمشیر سازی دوران قاجار را می توان تداوم شمشیر سازی صفویه، با تأثیر از غرب دانست که در آن صنعتگر به قدری در این تأثیرپذیری غرق گشته که به روز کردن کاربری آن، بر طبق نیازهای روز را از یاد برده و همین امر سبب زوال این صنعت گران قدر گشته است.
واکاوی ریشه های شکل گیری فرم و تزیینات شمعدان اژدها از دوره تیموری بر مبنای فلسفه نور سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های طراحان در جهان امروز، طراحی محصولاتی است که دارای بیشترین هماهنگی با زمینه فرهنگی و روحیات مخاطب باشد. در جهان یکپارچه شده امروز، برخی فرهنگ ها با تعمق در ریشه های فرهنگی خود، علاوه بر دستیابی به ماندگاری طرح نزد کاربر، سعی در ایجاد تمایز در بازارهای محلی و جهانی دارند. بخشی از نمود فرهنگی یک تمدن در قالب مصنوعات باقیمانده از گذشته نمایان می گردد. ایران نیز دارای ریشه های فرهنگی است که در قالب اشیاء از روزگاران گذشته به یادگار مانده است. این مصنوعات منبع ارزشمند الهام برای طراحان در خلق فرم هستند. در این مطالعه شمعدان با طرح اژدها از دوره تیموری جهت پژوهش انتخاب گردید تا ریشه های فکری طراح اثر بر مبنای فضای فلسفی حاکم بر آن زمان بررسی شود؛ شاید که راهگشای طراح عصر حاضر باشد.
مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد و داده ها از طریق مطالعه متون و بررسی انطباقی فرم و تزیینات شمعدان بر مبنای فلسفه شیخ اشراق، سهروردی در حوزه نور جمع آوری و به روش کیفی تحلیل گردید. یافته ها حاکی از آن است که به-کارگیری قواعد پیشرفته هندسه که در طراحی هنرمندان مسلمان ایرانی در گذشته مرسوم بوده، بازاندیشی در فلسفه فکری حاکم بر تفکر و در گام بعد آثار گذشتگان و ترجمه این داشته ها به زبان مخاطب امروز، تمایز اثر طراح ایرانی را در جهان هنر و صنعت سبب خواهد شد. مطالعه و بررسی ریشه های عمیق فکری محصولات به یادگار مانده از گذشته و بهکارگیری این اصول در طراحی محصول امروز، سبب ماندگاری محصول در سطوحی عمیق تر نزد مخاطب خواهد شد.
بررسی تأثیر پنجره بر سلامت روان کاربر (مطالعه موردی: سالمندان منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر شناسایی شاخص های مؤثر بر سلامت روان سالمندان منطقه ی سیستان و تأثیر پنجره بر بهبود این شاخص ها متمرکز شده و به این سؤال پاسخ می دهد که پنجره تا چه میزان بر سلامت روان سالمندان منطقه سیستان تأثیر دارد؟ روش تحقیق پژوهش مبتنی بر بررسی متون، مقالات و طراحی پرسشنامه است که روایی محتوایی به روش لاوشه و بر اساس کسب نظر خبرگان، پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ و کلیه تحلیل ها به روش تحلیلی برنامه ریزی غیرخطی چند هدفِ SECA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بین شاخص های سلامت روان سالمندان، ارتباط با محیط بیرون بیشترین و آرامش کمترین سطح تأثیر را دارند. همچنین، از میان تمام مؤلفه های مؤثر طراحی پنجره بر بهبود سلامت روان سالمندان منطقه سیستان، دید و منظر بیشترین و شکل پنجره کمترین تأثیر را دارند.
عکاسی مفهومی و کاربرد آن در تبلیغات
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های عکاسی، عکاسی مفهومی است که با هدف جلب توجه بیشتر مخاطب به یک پیام خلق می شود. این پیام، صریح و روشن نیست، بلکه توجه بیشتر بیننده را می طلبد تا به درک او از صحنه منجر شده و اثرگذاری چشمگیری در او اتفاق بیفتد. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا در کنار تعریف ماهیت عکاسی مفهومی، کاربردهای آن را در دنیای تجارت و کسب و کار بررسی کند. با توسعه ابزارهای دیجیتال، دنیای تبلیغات نیز به موازات آن پیچیده تر شده و رقابت برای اثرگذاری محصولات و خدمات بر روی مخاطب به رشد عجیبی رسیده است. در این میان، عکاسی مفهومی با استفاده از زبان خاص خود، اثرگذاری چشمگیری بر مخاطب داشته و دارد. به نظر می رسد شناخت دنیای عکاسی مفهومی و روندهای حاکم بر آن، برای محققان رشته عکاسی و تبلیغات ضروری است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این مسئله است که این عکاسی مفهومی چیست، چه ملزوماتی دارد و کاربردهای آن در دنیای تبلیغات شامل چه مواردی می تواند باشد.
بررسی تاریخی عکاسی جنگ ایران در بازه زمانی (۱۳۶۷- ۱۳۵۹) با تأکید بر عکاسان حرفه ای، مستقل و نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۱
52 - 67
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اهداف و و روش های تولید اثرِ عکاسان مستند، به لحاظ تأثیراتی که از هر دوره تاریخی می پذیرند، در همان زمانِ ثبت اثر شکل می گیرد، اما آنچه آن ها نشان داده اند، اکنون نمادی از گذشته تاریخی است. عکاسی به عنوان یک هنر رسانه مؤثر و پویا گزینه های بسیاری را در مقابل هنرمندان و خبرنگاران قرار می دهد. در این پژوهش، به بررسی تاریخی این تأثیرات بر جریان عکاسی جنگ (پیش زمینه ها و روند شکل گیری) پرداخته می شود، تا به این پرسش ها پاسخ دهیم که تأثیرات داخلی و بین المللی، گروه های تأثیرگذار، بر آثار عکاسی، عکاسان حرفه ای، مستقل و نظامی چه بوده و عوامل سیاسی و اجتماعی آن دوره چه تأثیراتی بر عکاسی به لحاظ فرم و محتوا داشته است؟هدف: پرداختن به تاریخ عکاسی جنگ ایران در قالب شکل گیری و تأثیرات آن، در بازه زمانی جنگ ایران و عراق ۱۳۶۷-۱۳۵۹ ه.ش که در ادبیات سیاسی کشور، دفاع مقدس یا جنگ تحمیلی نامیده می شود، هدف اصلی این پژوهش است.روش پژوهش: یافته های پژوهش حاضر، به شیوه توصیفی-تحلیلی و تاریخی بیان شده و گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و مصاحبه (نگارنده با عکاسان این دوره) انجام شده است.یافته ها: براساس نتایج حاصله، دو رویدادِ انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و آغاز جنگ ایران و عراق، در عکاسی مستند و به تبع آن عکاسی جنگ ایران به لحاظ فرم و محتوا تغییرات اساسی ایجاد کردند و عکاسی ایران تحت تأثیر حرکت عمومی مردم با مضامینی عمدتاً ایدئولوژیک و دینی با رویکردی انقلابی شکل گرفت. این تغییرات علاوه بر فضای انقلابی و دینی حاکم بر آن دوره، برآیند نگاه بکر و بومی بسیاری از این عکاسان به ویژه عکاسان مستقل (با تجربه و آماتور) است.
آموزش نقاشی به کودکان با بهره گیری از نظریه اجتماعی- فرهنگی «منطقه مجاور رشد» ویگوتسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نقاشی کودک زیرمجموعه ای از هنرکودک و فعالیتی در جهت بهبود تفکر و خلاقیت او است. ذوق محوری این نوع از فعالیت که همواره با بازی های کودکانه همراه بوده، هنربودگی این فعالیت را با چالش مواجه ساخته است. ضمن در نظر گرفتن چالش یاد شده، در این راستا ضرورت دارد تا این موضوع موردکندوکاو آموزشی قرار گیرد؛ بنابراین در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا با استفاده از «نظریه رشد» ویگوتسکی به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه نقاشی را به کودکان آموزش دهیم تا فعالیت های خلاقه آنان در مسیر طبیعی رشد آسیب نبیند؟هدف: از همین منظر و از آن جهت که ممکن است فعالیت های ذوقی و خلاقه کودکان در نقاشی با آموزش نادرست در معرض آسیب های آموزشی قرار گیرد، با هدف جلوگیری ازآسیب های احتمالی، یکی از نظریات مؤثر بر رشد و رسش کودکان، شاخص ارزیابی این فعالیت آموزشی می شود تا شاهد بهره برداری مطلوبی در این زمینه باشیم.روش پژوهش: پژوهش حاضر برمبنای تحقیقات بنیادین نظری و از نوع توصیفی-تحلیلی است و درگروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد دراین مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و تجربیات کارگاهی به بررسی میزان فعالیت مربی در آموزش نقاشی پرداخته میشود و پس از تحلیل و ارائه ۳۳ نمونه نقاشی که از میان بیش از سه هزار اثر انتخاب شده اند، راه کار آموزشی مناسب پیشنهاد خواهد شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد کودکانی که با توجه به نظریه یاد شده با میانجی گری و آموزش صحیح والدین و مربیان در آموزش نقاشی مواجه شده اند، در یک فرآیند اجتماعی و همسو با روند طبیعی رشد، آثاری فراتر از سطح فعلی خودشان ارائه داده اند.
واکاوی نظری مفهوم مکان و مدیریت مکان در رهیافت نوین جرم شناسی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
81 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: چالش ناامنی، یکی از پردوام ترین دغدغه های زندگی شهری در طول زمان بوده و امنیت نیز یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی است. در این میان دانش جرم شناسی، جرم شناسی محیطی و رویکردهای موقعیت محور پیشگیری از جرم تحولات مختلفی داشته اند. تحلیل های خٌرد و مکان محور از جرایم شهری یکی از راهبردهای نوین در پیشگیری از جرم است. بر این اساس هم اکنون، مفاهیمی همانند «مکان» و «مدیریت مکان»، نقش ارزشمندی در جرم شناسی یافته اند که کم تر بدان توجه شده است. در قرائت های کنونی از مکان مفهوم مکان تقلیل به قرائت های سنتی کلان مقیاس و میانی مقیاس آن شده و از سوی دیگر تکنیک مدیریت مکان در انزوای معرفی نظری و کاربست تجربی در بین متون داخلی قرار دارد.هدف پژوهش: هدف از این مقاله، شناخت نظری دو مفهوم کلیدی یاد شده در قالب یک نظام طبقه بندی صحیح معرفتی همسو با دانش جرم شناسی محیطی و جرم شناسی مکان است.روش پژوهش: رویکرد تحقیق، کیفی و ناظر بر مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل اسنادی است. راهبرد تحقیق ناظر بر استفاده نظام مند و منظم از داده های اسنادی ثانویه در جهت کشف، استخراج، طبقه بندی در سه حوزه مفهومی پایه ای مطالعه شامل مفهوم مکان، مفهوم مدیریت مکان و رویکرد جرم شناسی مکان است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد، مفهوم مکان در ادبیات تخصصی و بین رشته ای جرم شناسی دارای دو سطح قرائت سنتی و قرائت نوین هستند. هم چنین، در قرائت های نوین جرم شناسی مکانی، «مکان»، از منظر جرم شناسی حداقل در سه حوزه «رشد مفهومی»، «رشد دانشی» و «رشد سودمندی» عمیقاً جهش داشته و نیازمند خوانش یکپارچه است. بر این اساس مکان و «مدیریت مکان»، نیز حداقل از سه زاویه «نظریه های مکان محور جرم شناختی»، «نظریه های پیشگیری از جرم» و «نظریه های عملیات پلیسی» قابل ردیابی علمی است. در مجموع در این مطالعه، با موقعیت یابی نظری؛ نظام معنایی=مفهومی مکان و شبکه عینی آن واکاوی و تفسیر شد.
واکاوی نظام های عملکردی و کالبدی بازارهای تاریخی اسلامی بر مبنای احکام و مفاهیم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان ظهور دین مبین اسلام، بازارها یکی از ارکان اصلی شکل دهند ه شالوده ی شهرهای اسلامی و مرکز حیات اجتماعی آن بوده اند؛ لیکن امروزه، جایگاه برخی از این بازارها، در رویارویی با نیازهای نوین جوامع و به تبع آن، نظام های توسعه شهری نامشخص بوده و آن ها را به پهنه ناکارآمدی و فرسایش کشانده است. این در حالی است که میان احکام تجارت در اسلام و سازوکارهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، خدماتی، مدیریتی، ویژگی های شهری و فضاهای وابسته به آن در بازارهای اسلامی، روابط معناداری وجود دارد. در این رهگذر، اگرچه جایگاه محوری بازار در خاور نزدیک، موردتوجه پژوهشگران در حوزه های گوناگون بوده است، لیکن، تاکنون مفهوم بازار بر پایه جهان بینی اسلامی و تأثیر آن بر این قسم از فضاهای عمومی شهری، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر در تلاش است آن را با بهره گیری از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی، مورد واکاوی قرار دهد. پژوهش ها نشان می دهند، بازارهای اسلامی اگرچه در امتداد سنت های کهن سرزمین های مفتوحه شکل گرفته اند، لیکن به مرورزمان آنچه نیازمندی های جامعه اسلامی بود به آن ها افزوده گردید و ماهیتی ویژه یافتند. تبلور این امر، در طیف وسیعی از نظام های عملکردی و کالبدی بازارها و تأثیر آن بر ساختار شهری قابل شناسایی است؛ به قسمی که در بازارهای اسلامی پایبندی به اصولی همچون الزام به فراگیری فقه در جهت کسب دانش و تخصص در پرداخت و تنظیم شیوه معاملات، رونق تولید و بهبود کیفیت کالا، تقویت معنویت، اخلاق مداری، ایجاد ارتباط سالم بین بازاریان و تأمین امنیت و ساماندهی فعالیت ها موجب اصالت معنایی و پایداری آن ها در ادوار گوناگون شده است و متناظر با هر یک از این احکام، نظام کالبدی ویژه ای در ساختار پدید آمده و تکامل یافته است. اصول یاد شده از توان تعامل با عناصر اصلی دستورالعمل های نوین مدیریت میراث جهانی (چهارچوب حقوقی، نهادی و منابع) برخوردار هستند و می توان از آن ها در روند «حفاظت کالبدی»، با توجه به رسالت وجودی و نقش هر کدام از اجزای بازارهای تاریخی اسلامی بهره گرفت و زمینه حفاظت پویا از این قسم از دارایی های میراثی شهرهای اسلامی و ترمیم فعالیت ها و فضاهای اصیل آن ها را فراهم نمود و مفاهیم و ارزش های غنی مستتر آن ها را به نسل کنونی و آینده انتقال داد.
دلایل و چگونگی شکل گیری کتب مصور در دوران اکبر شاه با نگاهی بر نسخه داراب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگری از دیرباز پیوند عمیقی با ادبیات داشته است. از شاخه های نگارگری می توان نگارگری مکتب گورکانیان هند را نام برد؛ که با حمایت پادشاهان مغول و زیر نظر استادان ایرانی دست به تهیه نسخه های مصوِّر فارسی می زدند، یکی از این آثار، داراب نامه اثری روایی - حماسی از ابوطاهر طرسوسی است که پیش از آن در هیچ یک از مکاتب ایرانی مصوِّرسازی نگردیده است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده است که دلایل و چگونگی شکل گیری این نسخه مصوِّر در دوره مغولان هند خصوصاً اکبرشاه چه بوده است؟ و شیوه مدیریت نقاشخانه و سلیقه پادشاه چه تأثیری بر آثار می گذاشته است؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که اکبرشاه به دلیل یک نوع بیماری که خواندن را برایش مشکل می ساخت، گرایش به آثار روایی و مصوِّر داشت و به همین دلیل بیشترین حجم نسخه های تصویرنگاری شده مکتب گورکانی، در میان سایر پادشاهان این سلسله، مربوط به زمان اکبرشاه است؛ اما به دلیل حجم زیاد آثار دربار اکبر و احتمالاً به دلیل پراکندگی هنرمندان، عملاً نظارت بر روی تمام مراحل کار امری سخت و دشوار بوده و باوجود آثار «بساوان» به عنوان رئیس نقاشخانه اکبرشاه در کتاب مصور داراب نامه، باز هم نگاره ها از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار نیستند.
ارایه مدل مفهومی توسعه شهری دانش بنیان به منظور برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی شهرهای آینده: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سه دهه گذشته، دانش ، خلاقیت و اطلاعات بیشترین تأثیر را بر توسعه شهرها گذاشته اند. به گونه ای که راهبردهای توسعه دانش بنیان نقش مهمی در حمایت از توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی شهرها ایفا می کنند. بر همین اساس، شهرها برای جذب و حفظ صنایع و کارکنان دانش بر، راهبردهای مختلفی را اتخاذ می نمایند. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان جهت کاربست آن برای برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی به شهرهای آینده کشور می باشد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از لحاظ هدف، اکتشافی است. پارادایم حاکم بر این پژوهش، تفسیرگرایی است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش شناسی آن، نمونه کاوی می باشد. از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل پژوهش هایی است که از سال 2005 تا 2023 در حوزه شهر دانش بنیان انجام شده است. از روش مرور سیستماتیک ادبیات برای تحلیل داده ها استفاده شده که دارای پنج مرحله متشکل از تعریف، جست و جو، انتخاب، تحلیل و سنتز می باشد. بر اساس نتایج، بیش از 60 درصد منابع پژوهش مربوط به 10 سال اخیر(2013-2023) بوده اند. سهم مقاله ها، کتاب و پایان نامه ها از منابع پزوهش، به ترتیب برابر با 83 درصد، 10 درصد و 7 درصد می باشد. نتایج حاصل از کدگذاری باز نشان دهنده آن است که 96 کد برای توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان وجود دارد. این کدها در نه مفهوم (عوامل سیاسی-قانونی، برنامه ریزی استراتژیک، رویکرد، پیشران های توسعه دانش بنیان، شاخص های کارکردی، پایه علمی، ابعاد، بستر جغرافیایی- کالبدی و مجموعه های سیاست گذاری و راهبردی) و شش کد محوری(شرایط علّی، شرایط زمینه ای، مقوله محوری، شرایط مداخله گر(میانجی)، پیامدها و راهبردها) طبقه بندی شده اند. در نتیجه، مدل نظری توسعه شهری دانش بنیان منوط به وجود شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله محوری، پیامدها و راهبردها است.
اولویت بندی ابعاد و مولفه های الگوی مدیریت بحران های ترافیکی در بلایای طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۳
57 - 81
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف اولویت بندی ابعاد و مولفه های الگوی مدیریت بحران های ترافیکی در بلایای طبیعی، جهت شناسایی اولویت هر یک از ابعاد،مولفه ها و شاخص های الگو در مدیریت بلایای طبیعی صورت گرفته است.روش: با توجه به اینکه هدف از انجام این تحقیق دستیابی به یک الگو برای مدیریت ترافیک در بحران های طبیعی، می باشد . این تحقیق از نوع کاربردی- توسعه ای و از منظر روش شناسی، از نوع «پژوهش آمیخته اکتشافی» است؛ جامعه آماری بخش کیفی تحقیق نخبگان و صاحب نظران نهادهای حوزه حمل و نقل (مهندسی ، قضایی ، جغرافیایی ، مدیریتی ، پلیسی،سوانح ،فرهنگی و اجتماعی،امنیتی)و جامعه آماری بخش کمی افراد مرتبط با مدیریت ترافیک در بحران های طبیعی هستند که با روش نمونه گیری احتمالی و با استفاده از جدول مورگان(ز تعداد جامعه آماری 432 نفری ، تعداد 205 ) انتخاب گردیدند. ابزار گرد آوری داده ها در بخش کیفی ، مصاحبه عمیق و در بخش کمی ، پرسش نامه بر آمده از بخش کیفی است و داده ها در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها نشان می دهد که اولویت بندی ابعاد و مولفه های الگوی مدیریت بحران های ترافیکی در بلایای طبیعی به ترتیب عبارتند از مدیریت تعاملات سازمان های ذیربط در مواجهه با بحران های طبیعی در اولویت اول ، مدیریت درون سازمانی سازمان های ذیربط در اولویت دوم، مدیریت جامع ترافیک در بحران های طبیعی در اولویت سوم قرار د ارند.
شناسایی و اولویت بندی مخاطرات ایمنی قابل پیشگیری در پروژه های انبوه سازی با استفاده از روش تلفیقی تصمیم گیری چند معیاره با رویکرد مدل سازی اطلاعات ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
عملیات ساختمانی، به عنوان یکی از مخاطره آمیزترین بخش ها در بروز حوادث ناشی از کار قرار دارد. از طرفی، به دلیل آنکه فعالیت های ساختمان سازی در نقاط مختلف و به صورت پراکنده می باشند، لذا نظارت بر ایمنی در آنها بسیار چالش برانگیز است. علی رغم مزایای پیاده سازی مدیریت ایمنی در پروژه های ساخت وساز، به دلیل فقدان آگاهی طراحان نسبت به پیش نیازها و عدم ملاحظات ایجاد سیستم مدیریت ایمنی و همچنین نبود ابزارها و تکنولوژی های نوین در مرحله طراحی پروژه های ساخت، این سیستم هنوز آن چنان که باید مورد ارزیابی قرار نگرفته است. مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) یکی از آن فناوری هایی است که به تازگی در میان مدیران پروژه ها محبوبیت یافته است که از مهم ترین کاربردهای آن می توان به قابلیت های منحصربه فرد آن در ایمن سازی محیط پروژه ها اشاره نمود. هدف اصلی این مطالعه، شناسایی و اولویت بندی مخاطرات ایمنی قابل پیشگیری در پروژه های انبوه سازی با استفاده از روش تلفیقی تصمیم گیری چند معیاره فازی با رویکرد مدل سازی اطلاعات ساختمان است. برای این منظور، در این پژوهش، علاوه بر مصاحبه با کارشناسان و خبرگان مربوطه در زمینه مورد مطالعه، از نتایج مطالعات صورت گرفته توسط سایر پژوهشگران بهره گرفته شد و معیارهای مهم بر کاهش مخاطرات قابل پیشگیری در پروژه های انبوه سازی، شناسایی شد. سپس با استفاده از روش سوآرا (SWARA)، معیارهای شناسایی شده، وزن دهی شدند و در ادامه با استفاده از روش واسپاس (WASPAS) این معیارها برحسب اهمیت، اولویت بندی گردیدند. یافته های حاصل از پژوهش حاضر، نشان داد که معیار سیستم مدیریت ایمنی با 54657/0Qi= به عنوان مهم ترین عامل در راستای کاهش مخاطرات ایمنی قابل پیشگیری در پروژه های انبوه سازی با رویکرد مدل سازی اطلاعات ساختمان، مطرح می باشد.
حیاتِ حیاط: بررسی سیر تحول حیاط خانه های تهران در دوره معاصر و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۹۵-۶۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: حیاط در گذشته نقش بسیار پررنگ تری نسبت به امروز ایفا می کرده است. پس از تغییرات در ساختار جامعه، خانه و حیاط دستخوش تحولاتی شد. پژوهش حاضر درصدد بررسی این تحولات و دلایل وقوع آن در طی دوران معاصر بوده است. روش ها: جمع آوری اطلاعات این پژوهش به صورت کتابخانه ای است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در گذشته حیاط به عنوان عنصر سازمان دهنده به فضاهای خانه، عنصری برای تأمین نور و تهویه فضاها، ارتباط دهنده با طبیعت و فراهم کننده فضای مناسب برای آسایش خانواده و برگزاری مراسم ها بوده است. اما نقش حیاط در خانه های امروز صرفاً فضایی واسط بین خانه و معبر، حرکت اتومبیل ها و گاهی دارای چند باغچه ی کوچک برای استفاده بهینه از فضاهای باقی مانده از مسیر حرکتی اتومبیل است. نتیجه گیری: با توجه به تغییر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی جامعه، مطمئناً احیای عین به عین فضای حیاط های سنتی برای جامعه ی امروز کاری عبث، اشتباه و تصمیمی احساسی است. به نظر می رسد که همان حیاط های سنتی در ساختار جدیدِ شهری که خانه ها بر هم اشراف دارند، به ارتفاع و بالای برج ها (بام های سبز) که اشرافی بر آن نیست، برده شده است. علت این تغییرات را می توان سیر تحولات ایجاد شده در همه ی ابعاد جامعه، از دوران قاجار دانست. با توجه به این تحولات، روابط و مفروضات دنیای سنت توان حیات را در دنیای معاصر نداشتند. با تغییر کالبدهای ادراکی انسان معاصر، کالبدهای محیطی او نیز تغییر کرد. خانه به عنوان مرتبط ترین فضا با انسان، دستخوش تغییرات اساسی شد و حیاط به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای آن، از این تغییرات مصون نبوده است.
بررسی تطبیقی میزان اثرگذاری مصالح خنکِ حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2، بر دمای هوا به عنوان یک پارامتر میکرواقلیم شهری، در سطوح افقی و عمودی فضای شهری مطالعه موردی: میدان محله جلفا؛ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۸۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: توجه به ظرفیت های سطوح شهری در بهبود میکرواقلیم شهری طی سال های اخیر زیاد شده است. در این میان چالش استفاده از مصالح خنک در سطوح شهری به منظور تغییر در میکرو اقلیم حائز اهمیت است. چون سطوح شهری از دو نوع سطوح افقی (روسازی ها) و سطوح عمودی (جداره های شهری) تشکیل شده است که به دلیل جهت قرارگیری آن ها، اثرات متفاوتی را ایجاد می کنند. این پژوهش به بررسی اثرگذاری مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2در فضای شهری میدان پرداخته است. روش ها: این مطالعه به صورت تجربی، ارزیابی این مصالح را روی سطوح افقی و عمودی شهری را با استفاده از نرم افزارENVI-met(v4) در فضای میدان شهری بررسی نموده است. مطالعات پیشین در این زمینه نشان می دهد تاکنون عملکرد حرارتی این مصالح در سطوح شهری بررسی نشده است و اکثر مطالعات انجام شده در این زمینه به بررسی ویژگی خود تمیز شوندگی آن ها پرداخته اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد با استفاده از این مصالح در روسازی میدان، دمای هوای فضای شهری در ارتفاع 1.5 متر حدود 0.6 درجه سانتی گراد کاسته شده است. چون روسازی میدان حدود 16 درجه سانتی گراد خنک تر شده است. و اگر در جداره های شهری میدان از این مصالح استفاده شود، تغییر محسوسی دردمای هوا ایجاد نمی شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد اگر در سطح افقی میدان از این مصالح استفاده شود، علاوه بر مزیت ارزشمند خود تمیزشوندگی آن، تاثیر بسزایی در کاهش دمای هوای میدان محله جلفا دارد. ولی در جداره های شهری میدان، تنها اثر خود تمیز شوندگی دارد و دمای هوای میدان تغییر محسوسی نمی کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش منجر به افزایش آگاهی در عملکرد حرارتی مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستیTiO2، در دو سطح عمودی و افقی خواهد شد. به عبارتی استفاده از این مصالح در سطوح افقی علاوه بر خاصیت خود تمیز شوندگی برای میکرواقلیم شهری نیز منفعت دارد. بهبود میکرواقلیم شهری منجر به افزایش کیفیت فضای شهری میدان محله جلفا می شود.
گفت وگویی با مریوان حلبچه ای درباره ادبیات، جامعه و سانسور
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
129 - 132
حوزههای تخصصی:
تاثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی بر شکل گیری نخستین مکان های دینی اسلام و یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان اسلام و یهود در سرزمین های ظهور کردند که دارای بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی بوده است. این ادیان برای همراه کردن پیروان و سهولت پذیرش مردم، هر آنچه از این بسترها برآمده بود را به کل مردود ندانستند، بلکه با برخی از آن ها که منافاتی با دین جدید نداشت همراه شدند و حتی به مرور از آن ها تاثیراتی پذیرفتند. مکان های دینی ادیان نیز به تدریج تحت تاثیر بسترهای نامبرده شکل گرفتند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی تاثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی سرزمین پیدایش ادیان اسلام و یهود، بر شکل گیری نخستین مکان های دینی آنان بوده است. پرسش این است که بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی موجود در سرزمین پیدایش ادیان اسلام و یهود چه تاثیری بر شکل گیری نخستین مکان های دینی آن سرزمین داشته است؟ پژوهش از لحاظ راهبرد کیفی و از نظر ماهیت و روش تفسیری-تحلیلی است که با مطالعه و تحلیلی تطبیقی، تاثیر این بسترها را بر شکل گیری نخستین مکان های دینی ادیان اسلام و یهود جستجو کرده است. نمونه مورد مطالعه، نخستین مکان های دینی در دین اسلام یعنی کعبه، مسجد مدینه و نخستین مساجد اسلامی و در دین یهود یعنی خیمه عهد، معبد اورشلیم و کنیسه های نخستین بوده است. پژوهش بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی را به عنوان سطوح تبیین و تطبیقِ این مطالعه تطبیقی برگزیده است و نخست این بسترها را در سرزمین های پیدایش ادیان اسلام و یهود جستجو کرده و سپس به بررسی تاثیر آن ها بر شکل گیری نخستین مکان های دینی در دو دین نامبرده پرداخته است. نتایج پژوهش ضمن تاکید بر اشتراک تاثیرپذیری نخستین مکان های دینیِ ادیان اسلام و یهود از بسترهای نامبرده موجود در سرزمین پیدایش آنان و تحلیل چگونگی این تاثیر، تحلیلی تطبیقی از تاثیر این بسترها بر شکل گیری نخستین مکان های دینی در ادیان منتخب ارائه داده است.