فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Influence of architectural education systems on the creativity of graduates(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۳ - Serial Number ۵۳, Summer ۲۰۲۴
60 - 68
حوزههای تخصصی:
The impact of the connection between education duration and course presentation method on the learning rate of graduates has always been a debatable issue within an integrated holistic or as separate and parallel components. One concrete experience can be seen in the transformation process of the architecture education system since 1999 by changing the degree from a contiguous master's to a bachelor's degree. This mixed research aims to examine the effect of two long-term (contiguous master's degrees) and short-term (bachelor's degrees) on the creativity of architecture graduates. The quantitative data were collected through a Creativity questionnaire by Abedi. For this purpose, 30 graduates of architecture contiguous master's degrees (MSc) and 30 graduates of bachelor's degrees (BA) from the Azad University of Tabriz filled out these questionnaires. The analysis of quantitative data was done through the independent two-sample t-test using SPSS software. Qualitative data were analyzed through grounded theory. The results indicate that long-term architecture education using the mixed method is dynamic and targeted education since it improves the creativity of architects. When an architecture student has high levels of creativity, s/he will be able to find unique design solutions and, therefore, determine their design path and achieve a desirable design by choosing the right concept and idea. According to the studies, if students are taught architectural design with an appropriate teaching method, such as a combined teaching method, their academic creativity can be enhanced.
تحلیل گفتمان پوسترهای جنگ ایران و عراق براساس آراء مربع ایدئولوژیک «وندایک» (مطالعه موردی پوسترهای با موضوع مقاومت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
183 - 197
حوزههای تخصصی:
پوسترهای دوره هشت ساله جنگ ایران و عراق که از آن ها به نام های پوسترهای دفاع مقدس یاد می شود از سوی طراحان آن ها با محورهای موضوعی مختلفی انتشار یافته اند،که یکی از این محورهای موضوعی، «مقاومت» است. این آثار تاکنون از نظرگاه های مختلفی بررسی و تحلیل شده اند. با توجه به محتوی ایدئولوژیک این آثار، در این پژوهش پوسترهای با موضوع مقاومت این مجموعه با اضلاع چهارگانه گفتمان مربع ایدئولوژیک وند ایک مقایسه می شود. هدف این پژوهش شناخت فرهنگ بصری ایرانی در برهه زمانی جنگ تحمیلی با توجه به فضای آن دوره و مقایسه آن با آراء متفکران است و در نهایت به این سؤال ها که وجه مشترک غالب پوسترهای با موضوع مقاومت دفاع مقدس با اضلاع چهارگانه مربع ایدئولوژیک وندایک چیست و آثار مورد مطالعه غالباً با کدام ضلع از مدل چهارگانه وندایک هم داستان بوده اند و این اشتراک چگونه و بر اساس کدام دلالت معنایی به تصویر کشیده شده، پاسخ داده می شود. این پژوهش رویکردی کیفی دارد گردآوری داده های آن از منابع کتابخانه ای، پایگاه های اطلاعاتی و با اتکاء به خوانش بصری آثار هنری مقطع مورد مطالعه است و روش ارائه نتیجه این پژوهش توصیف، تحلیل و تفسیر نشانه شناسانه است. چنان که مربع ون دایک را که به گمان خروجی کلی چهار گانه آن به تصویر کشیدن بی رحمانه رقیب است؛ یک ویژگی منفی برای رسانه های ایدئولوژیک در نظر آوریم، براساس یافته های این پژوهش، این عنصر منفی در آثار بررسی شده، کمرنگ است و در این آثار تا حدود زیادی چنین تصویری از دشمنی که از هیچ جنایتی علیه جبهه خودی دریغ نکرده، ارائه نشده است. عدم تحقیر برجسته نیروی انسانی دشمن یا نمایش حداقلی آن در پس زمینه و سقوط فروریزی نمادها یا در هم شکستگی عناصر غیر انسانی آن چون ستاره ها و نشانه ها و اشاره حداقلی به عناصر انسانی رقیب گواه این مدعاست. براساس اضلاع مربع وند ایک، تأکید غالب این آثار بر ضلع تقویت عناصر مثبت خودی با دلالتی معمولاً صریح بوده و سپس به حاشیه راندن عناصر منفی خودی بوده و می توان چنین نیز، نتیجه گرفت که در گرما گرم جنگ ارزش های اخلاقی ایدئولوژیک مبتنی بر مبانی دینی در فرآیند طراحی، پیش روی، طراحان گرافیک این مجموعه آثار بوده است.
نقش خیابان و اجزای آن در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
6 - 19
حوزههای تخصصی:
خیابان اصلی باغ یکی از چهار عنصر مهم باغ ایرانی (ورودی، خیابان، کوشک، دیوار) و اتصال دهنده ورودی به کوشک است. اما این عنصر اصلی برچه اساسی طراحی می شود و دلیل این همه تنوع در خیابان باغ ایرانی چیست؟ پاسخ به این سؤال می تواند راهگشای طراحی خیابان در طرح هایی با ایده باغ ایرانی باشد. عنصر خیابان خود شامل اجزایی چون زمین، آب و گیاه است. هر یک دارای نقش هایی هستند که جمع بندی نقش این اجزاء، نقش خیابان را در پی دارد. تا به حال پژوهش های متعددی روی اجزاء خیابان باغ ایرانی انجام گرفته و به آنها از زوایای متفاوت نظاره شده است اما کدام یک از این زوایاها بیشتر موردتوجه معمار باغساز ایرانی برای طراحی هر یک از اجزاء خیابان بوده است. برای بررسی این موضوع، ده باغ در مکان ها و زمان های مختلف تاریخی گزینش شده و از طریق بررسی اجزاء خیابان این باغ ها، نقش خیابان و اجزاء آن نتیجه گیری شده است. نقش های تعریف شده شامل عملکردی- اقلیمی، شکلی، فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگراست. نقش هر یک از اجزاء خیابان در باغ های منتخب به صورت کیفی ارزش گذاری شده و در نهایت نقش غالب آن جزء نتیجه گیری شده است. براین اساس زمین دارای نقش غالب معناگرا، آب دارای نقش غالب فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگرا و گیاه دارای نقش غالب فضاگرا و اجتماعی- فرهنگی است. اما به طور کلی نقش غالب تکرارشده در اجزاء خیابان، نقش اجتماعی- فرهنگی است. خیابان باغ ایرانی فضایی از باغ است که در آن ضمن گرامیداشت اجزاء طبیعی، انسان نیز تکریم شده است و بیشترین حضور انسان و تعاملات اجتماعی نیز در آن اتفاق می افتد.
بررسی پیدایش دایره های درخشان در «اورفیسم» بر پایه تحول عنصر رنگ و اشکال هندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۵
20 - 35
حوزههای تخصصی:
مقدمه: «اورفیسم» از مهمترین جریان های هنری تاریخ هنر جهان محسوب می شود که رنگ های درخشان و فرم دایره از مهمترین ویژگی های آن است. این جنبش از انشعابات سبک «کوبیسم» است. کوبیسم پیشرفتی در هنر محسوب می شد که هنرمندان را تحت تأثیر قرار داد تا سنت های موجود را کنار بگذارند و جریان های جدیدی چون اورفیسم را شکل دهند. پژوهش حاضر در ابتدا به بررسی رنگ و فرم در آثار اورفیسم می پردازد و به جهت بررسی تحولات آن، رنگ و اشکال هندسی را در کوبیسم بررسی می کند تا عواملی را که سبب تحولات در گذار از کوبیسم به اورفیسم می شود کشف کند. در ادامه به این مسأله می پردازد که چه چیزی در شکل دایره آنقدر قدرتمند است که هنرمندان را به استفاده از آن برای انتقال مفاهیم سوق می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی پیدایش دایره های درخشان در اورفیسم بر پایه تحول عنصر رنگ و اشکال هندسی در گذار از کوبیسم به اورفیسم و شناسایی این تحولات در آثار هنرمندانی چون پیکاسو، براک، گریس، دولونه و کوپکاست.روش پژوهش: روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری مطالب، اسنادی و کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است.. جامعه آماری این پژوهش، سیزده اثر نقاشی در سبک های کوبیسم و اورفیسم است.یافته ها: فرم دایره به دلیل بی انتها بودن و حرکت بی وقفه در ترکیب با رنگ های درخشان و زنده به بهترین شکل می توانست تداعی گر موسیقی باشد. وقتی موسیقی به تصویر درمی آید، می توان دریافت که مسأله انتزاع و دست یافتن به چیزی فراتر از جهان مادی برای آن ها دغدغه بوده است. این مسأله از دیگر دلایل برای برگزیدن فرم دایره است که نمادی از انعکاس جهان، وحدت، تعالی، تمامیت و طبیعت الهی بود. نمایش حرکت، موسیقی و نمادهای آسمانی با رنگ های درخشان، زنده و فرم دایره در آثار اورفیسم را از یک جهت می توان ادامه هندسه کوبیسم دانست و از سوی دیگر آن ها را در مقابل نمایش صحنه های روزمره و زمینی، همچون طبیعت و طبیعت بی جان با رنگ های محدود و احجام کوبیسم قرار داد.نتیجه گیری: هنرمندان کوبیسم با ذهنیتی واقع گرایانه در پی بیان رویدادهای زمینی و مادی بودند، در حالی که اورفیسم ها دیدگاهی فرازمینی و معنوی را دنبال می کردند و آن را با دایره های درخشان که از کهن ترین نمادهای معنادار بشر بودند، در آثارشان به نمایش می گذاشتند.
عاملیت دستگاه تلویزیون در تغییرات خانه های طبقه ی متوسط شهر تهران (1337-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
209 - 230
حوزههای تخصصی:
خانه، به مثابه ی شبکه ای پیچیده از سازه های معماری، اشیاء، مفاهیم، انسان ها و ... همواره در معرض تغییر بوده و هست. هر یک از این عناصر به عنوان کنشگری فعال، نقشی را در تغییر خانه و فضاهای خانگی بازی می کنند. بازشناسی میزان عاملیت و نقش هر یک از این بازیگران در شبکه ی خانه و تغییرات آن، می تواند به فهم بیشتر و بهتر خانه به عنوان نهادی پویا و چند بعدی کمک کند. تلویزیون از جمله بازیگران مهم فضای خانگی است که تغییرات مهمی را در فرم، عملکرد و معنای خانه بوجود آورده است. با وجود اهمیت بسیار محتوای تلویزیون، این پژوهش بر روی نقش فرهنگ مادی تلویزیون و میزان عاملیت آن در تغییرات خانه تمرکز نموده است. برای دستیابی به این منظور، این پژوهش از روش مردم نگاری بهره برده است. داده های مورد نیاز از سه منبع مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنین خانه های طبقه متوسط شهر تهران در بازه زمانی مورد نظر، آلبوم های عکس های خانوادگی و مطالب و تصاویر مجلات عامه پسند، تامین شده و در نهایت با کمک نرم افزار اطلس.تی مورد تحلیل موضوعی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهند که با وجود مقاومت های شدید ایدئولوژیک و اقتصادی، تلویزیون توانست به سرعت فرآیند خانگی شدن را طی کند. فرآیندی که در آن می بایست چهار دسته ملاحظات فضایی، عملکردی، زیبایی شناختی و فرهنگی- اجتماعی درنظر گرفته می شدند. دستگاه تلویزیون پس از خانگی شدن، علاوه بر تغییر عملکردها و مفاهیم مرتبط با خانه و زندگی خانگی، مثل درون/ بیرون، عمومی/ خصوصی و ... در تغییرات کالبدی فضاهای خانگی، بخصوص در تغییر سازماندهی فضایی، تغییر کانون فضایی و حرکت به سمت پلان باز، دارای عاملیت بوده است.
بررسی تطبیقی اشعار پایداری نزار قبانی و قیصر امین پور و انعکاس آن در پوسترهای مقاومت لبنان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
226 - 243
حوزههای تخصصی:
نزار قبانی را از ارکان شعر مقاومت در ادبیات معاصر عرب و قیصر امین پور را از متعهدترین شاعران حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس ایران قلمداد می کنند. امتداد این سبک را می توان در پوسترهای مربوط به مقاومت لبنان و ایران نیز مشاهده کرد. این مقاله با عنوان بررسی ساختاری و مضمونی اشعار پایداری نزار قربانی و قیصر امین پور قصد دارد تا به تشریح ابعاد مقاومت در اشعار این دو شاعر صاحب نام در عرصه ادبیات معاصر عرب و ایران بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و در گردآوری منابع از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که هر دو شاعر، علی رغم فاصله زمانی و مکانی، رویکردی تقریباً مشابه در پرداختن به مسئله مقاومت و پایداری در اشعار خویش داشته اند. هر دوی آنان از زبانی ساده و بی پیرایه در اشعار پایداری خود سود جسته و تخیل و تصاویر شاعرانه آن ها بسیار سیّال و دارای بار ارتباطی بالایی است. در بُعد مضمونی نیز هر دو شاعر به مواردی چون تقدس جهاد و مبارزه، توجه به اسطوره و نماد، بیان ویرانی های حاصل از جنگ و.. توجه داشته اند.اهداف پژوهش:بررسی تطبیقی اشعار پایداری نزار قبانی و قیصر امین پور در مسئله مقاومت و پایداری.بررسی تطبیقی مهم ترین مضامین مشترک در اشعار مقاومت نزار قبانی و قیصر امین پور و انعکاس آن در پوسترهای مقاومت لبنان و ایران.سؤالات پژوهش:تفاوت ها و شباهت ها در اشعار پایداری نزار قبانی و قیصر امین پور در مسئله مقاومت و پایداری کدام اند؟مضامین مشترک شعری در اشعار مقاومت نزار قبانی، قیصر امین پور و پوسترهای مقاومت لبنان و ایران کدام اند؟
ارتباط ساختار فضایی معماری حرم رضوی با آداب زیارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
410 - 435
حوزههای تخصصی:
زیارت ائمه و اولیای الهی می تواند زمینه ساز رشد و کسب فضائل اخلاقی برای انسان باشد و در ارتقای معنویت در جامعه نقش سازنده ای داشته باشد. رعایت آداب زیارت، زمینه ساز قرارگرفتن افراد در مسیر این رشد و کمال است. آداب زیارت از سوی امامان معصوم در روایات مختلف ذکر شده است. حرم امام رضا (ع) به عنوان یک مکان مهم زیارتی همواره موردتوجه معماران و هنرمندان مسلمان بوده است. معماری اسلامی این مجموعه با ایجاد فضایی معنوی می تواند نقش مهمی در رشد و ارتقای فضائل اخلاقی زائران داشته باشد. طراحی حرم رضوی در طول دوره های گذشته همواره متناسب با آداب زیارت گام برداشته است. تحقیق حاضر بررسی معماری اسلامی حرم رضوی در دوره های گذشته و دوره معاصر، براساس آداب زیارت و با هدف شناسایی و ارتقای مؤلفه های موجود در توسعه مجموعه حرم است. باید ببینیم طراحی توسعه حرم رضوی در دوره معاصر توانسته فضای مناسبی برای آداب زیارت باشد؟ ابتدا با مراجعه به روایات ائمه و سخنان بزرگان دین، اصول زیارت و آداب زیارت استخراج و در دو بخش آداب مندی و هدفمندی زیارت احصا شده و از سویی دیگر، معماری اسلامی حرم رضوی، در دو بُعد خدامحور و انسان محور معرفی شده است. در نهایت به عنوان نتیجه تحقیق مشخص شد که در طرح توسعه حرم در دوره معاصر توجه کم تری به معماری اسلامی متناسب با آداب زیارت شده است و در اولویت اول طراحان قرار نگرفته است.اهداف پژوهش:بررسی اهمیت زیارت در چگونگی طراحی حرم رضویبررسی میزان توجه به آداب زیارت در طرح توسعه حرم رضوی در دوره معاصر.سؤالات پژوهش:آداب زیارت چه جایگاهی در حرم رضوی و طراحی آن دارد؟در طرح توسعه حرم رضوی در دوره معاصر تا چه میزان به مسئله آداب زیارت توجه شده است؟
مشارکت نهادهای قدرت و جوامع محلی در مدیریت یکپارچه شهرهای دریاپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۷
54 - 61
حوزههای تخصصی:
منظر از روابط مستمر بین جوامع و محیط طبیعی آن ها شکل می گیرد و به عنوان یک پدیده فرهنگی-طبیعی و دارایی مشترک جوامع، از شایستگی بسیاری برخوردار است. در این رویکرد منظر محصول مبارزه میان گروه هایی با منافع و اهداف متفاوت از جمله جوامع و نهادهای مدیریتی است. این مسئله به شکل ویژه در منظر شهرهای دریاپایه نمودی بارز دارد. قرارگیری مناطق باارزش اجتماعی و طبیعی چون تنگه چاه کوه و جنگل های حرا، در فهرست میراث جهانی یونسکو اگرچه فرصتی ارزشمند در جهت حفاظت سازنده است اما ممکن است با آسیب هایی چون مداخله بیشینه در منظر یا رهاسازی آن همراه باشد. به گونه ای که این مناظر در نتیجه نادیده انگاشتن زمینه اجتماعی و مکان ویژه بودن هر مورد به شکل گیری فضایی غیرمولد و ناهمگام با تعامل پیوسته در حال دگرگونی انسان و محیط تبدیل شوند. مطرح بودن شهربندرهایی چون قشم و بندر خمیر به عنوان مقاصد گردشگری مبتنی بر منابع طبیعی، توجه به منابع طبیعی چون دریا را به عنوان یک میراث و دارایی مشترک میان دو عاملیت جوامع محلی و نهادهای قدرت ضروری می سازد و تبیین راهکارهایی برای برقراری موازنه در شیوه و میزان مداخله و بهره برداری از دریا و سایر بسترهای طبیعی مرتبط با آن را مورد توجه قرار می دهد. بررسی ارزش ذاتی سایت های شناخته شده به عنوان میراث مشترک بشری با نمایش پویایی زمانی-مکانی حاصل از فرایندهای طبیعی و تنوع زیستی-فرهنگی حاصل از همزیستی انسان و طبیعت و نیاز به پرکردن شکاف بین رشته های علوم اجتماعی و جغرافیایی از ضرورت های پژوهش حاضر هستند. هدف از این نوشتار واکاوی و تحلیل شیوه مدیریت مناظر با ارزش فرهنگی و طبیعی به مثابه دارایی مشترک بشری است به گونه ای که با به کارگیری ظرفیت های جوامع محلی، ابعاد مختلف مفهوم «میراث طبیعی-فرهنگی» مشخص شده و راهبردهایی برای مدیریت پایدارتر شهرهای دریاپایه فراهم شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و مطالعه موردی بوده و با رویکرد تحلیلی به تبیین مدل مفهومی منظر به مثابه دارایی مشترک می پردازد. جمع آوری اطلاعات در مرحله تبیین مبانی نظری از نوع کتابخانه ای و در مرحله مطالعه موردی به شیوه میدانی و مطالعه اسنادی بوده است. عدم یکپارچگی کامل جوامع محلی و نهادهای مدیریتی در موردهای مورد مطالعه به هدررفت ظرفیت های گردشگری و ایجاد فضایی غیرمولد منجر شده است. این در حالی است که رویکرد میان رشته ای منظر با تمرکز بر نقاط توافق و مشترک، زمینه نوظهور و راهنمایی را برای ایجاد پل بر شکاف طبیعت-فرهنگ از طریق به کارگیری قابلیت های فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی نشان می دهد زیرا ارزش های مختلف منظر به عنوان منبع مشترک، به طور جدایی ناپذیری با جوامع و افرادی که آنها را می سازند در ارتباط است. نگرش به منظر شهرهای دریاپایه به عنوان موجودیتی زنده و در معرض تخصیص و استفاده مجدد از سوی کنشگران، با بر سه اصل تعادل، انعطاف پذیری و پویایی و میانه روی، مدیریت کارآمد و پایدارتر آنها را به همراه دارد.
مطالعه تطبیقی تحولات فضای عمومی در سازمان فضایی شهربندرهای هرمزگان تحت تأثیر تغییر پارادایم اقتصادی و فرهنگی (مورد مطالعه: لافت، کنگ، هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۸
26 - 37
حوزههای تخصصی:
فضای عمومی هر شهر از مظاهر اصلی بروز هویت، تاریخ اجتماعی و رویکرد مردمان آن شهر است که به نسبت شکل و نوع امکانات طبیعی و جغرافیایی، اقتصاد و سنن فرهنگی، مختصات ویژه و متمایزی خواهندیافت. شهربندرهای استان هرمزگان که از دیرباز مراکز منطقه ای شاخص صیادی، تجارت و بازرگانی بوده اند، به سیاق بسیاری از شهرهای درحال توسعه کشور، با چالش هایی در زمینه توسعه پایدار شهری از جمله فرسودگی بافت تاریخی، رشد سریع جمعیت، دسترسی محدود به منابع و تخریب محیط زیست مواجه اند. دراین شرایط، فضاهای عمومی به مثابه نقاط عطف ساختار فضایی شهر، به محملی برای بروز این تعارضات، تغییرات و چالش ها بدل شده تا جایی که بعضاً در اثر تغییر گفتمان اقتصادی و فرهنگی توسعه محور، فضاهای جدیدی در ذیل این نقش شکل گرفته، فضاهایی تقویت یا تضعیف شده اند. هدف این پژوهش، بررسی انتقادی و ارزیابی وضعیت موجود فضاهای عمومی و نقش آنها در توسعه پایدار بوده است. به نحوی که با فهم ریشه ها و نیروهای مؤثر در شکل گیری اینگونه فضاها از دیرباز تا کنون در سازمان فضایی شهربندرهای موردمطالعه، بتوان به روند توسعه و اصلاح آنها همت گمارد. این پژوهش در ذیل روش های تحقیق کیفی از طریق جمع آوری داده ها به واسطه مشاهدات میدانی، مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از توصیف پدیده به روش تحلیلی انجام شده است. با بررسی تطبیقی سه نمونه موردبررسی، الگوی مشابهی در تغییر مکان فضاهای عمومی در سازمان فضایی شهر دیده می شود. بارزترین علت این تغییر را می توان در ایجاد جاذبه های اقتصادی تحت تأثیر رونق گردشگری یافت. درحالی که در گذشته صیادی و کشتی رانی مؤلفه اصلی ساخت اقتصاد شهرهای دریاپایه وشکل گیری ساختار شهرها بوده است؛ امروزه با رونق اقتصاد گردشگری، تغییر سبک زندگی و جلب سرمایه، تغییر از سطح برنامه و گردش مالی به سازمان فضایی شهرها نیز رسیده است. تداوم این موضوع علاوه بر تغییر در ساختار اقتصادی منطقه موجب حاکمیت گفتمان توسعه شده و سنت های مردم بومی، منظر شهر و نقاط عطف آن را نیز با تغییرات اساسی روبه رو کرده است.
بررسی تاثیر حیات پذیری فضاهای سکونتی قشر کم درآمد بر توانمندسازی ساکنان آن، نمونه مورد مطالعه: چهار پهنه غیر رسمی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
3 - 18
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از مهم ترین نیازهای انسان به شمار می رود و سکونتگاه های حاشیه ای، راه حل اقشار کم درآمد جامعه به مسئله مسکن بوده و به تدریج منجر به معضلات گوناگونی شده و این سکونتگاه ها را با چالش های جدی روبه رو کرده است. البته رهیافت های مختلفی برای حل این معضل ارائه شده که توانمندسازی یکی از به روزترین و کارآمدترین آنهاست؛ مهم ترین محور آن هم کسب قدرت کنترل و تسلط بر نیروهای تأثیرگ ذار ب ر حیات انسانی است. بنابراین هدف پژوهش بررسی رابطه حیات پذیری فضاهای سکونتی قشر کم درآمد با توانمندسازی ساکنان آن بوده و در پی پاسخ به این پرسش است که کدام عوامل بیشترین تأثیر را بر حیات پذیری فضاهای سکونتی و توانمندسازی ساکنان آن دارد؟ و هریک از این عوامل چگونه بر شکل گیری رابطه بین این دو در صورت وجود، اثر می گذارند؟ براساس ادبیات موجود الگویی از مؤثرترین ابعاد و معیارها برای حیات پذیری فضاهای سکونتی و توانمندی ساکنان آن استخراج گردید. به منظور ارزیابی الگوی نظری، چهار محله مسکونی در چهار پهنه حاشیه نشین شهر تبریز (محلات سیلاب، ابوذر، زمزم و آخماقیه) انتخاب و با روش پرسشنامه در بستر مطالعات میدانی اقدام به بررسی شد. شیوه پژوهش پایه ای این پژوهش، همبستگی است که با تبیین الگوی معادله های ساختاری، حیات پذیری به عنوان متغیر مستقل و توانمندسازی به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس بارعاملی هر سنجه و جایگاه هریک از متغیرهای الگوی نظری تعیین شد. یافته های پژوهش بر اهمیت ابعاد حیات پذیری فضاهای سکونتی در توانمندسازی ساکنان آن دلالت دارد و نشان می دهد، توانمندسازی ساکنان در راستای تحقق معیارهای حیات پذیری فضاهای سکونتی قرار دارند. همچنین مؤثرترین بعد در حیات پذیری فضاهای سکونتی بعد ادراکی_معنایی و مؤثرترین بعد در توانمندسازی ساکنان، بعد روانی(شناختی) است؛ که معیارهای ادراکی_معنایی حیات پذیری بیشترین تأثیر را بر توانمندی روانی ساکنان دارد. در پهنه های حاشیه نشین شهر تبریز، پهنه شمالی نسبت به سایر پهنه ها از حیات پذیری و توانمندسازی پایینی برخوردار بوده و نیازمند توجه ویژه است.
تبیین زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد شهری (موردکاوی: منطقه ده شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مداخله در بافت های ناکارآمد شهری از جمله مسائل پیچیده شهرسازی امروز است. علی رغم تلاش های دفاتر توسعه محله، نواقصی مانند امکان بروز فساد و ارتشاء وجود دارد که می تواند تلاش ها برای نوسازی شهری را تضعیف کند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها است که عوامل مؤثر در بروز فضای فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد شهری چیست و وضعیت بروز فساد در منطقه ۱۰ شهرداری تهران چگونه است؟
هدف پژوهش: تبیین و تحلیل زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد منطقه ۱۰ شهرداری تهران است و ارائه راهکارهای کارآمد برای کاهش فساد در این روند.
روش شناسی: این پژوهش کیفی بوده و بر اساس «نظریه زمینه ای» صورت گرفته است. روش شناسی این تحقیق بهره گیری از روش اشتراوس و کوربین (1998) در تحلیل داده ها است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران سازمان نوسازی، مالکین، مشاورین املاک، کارشناسان دفاتر نوسازی و سازندگان جمع آوری شده اند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها پس از کدگذاری باز، محوری و انتخابی با مدل پارادایمی تحلیل شدند و شرایط علی، شرایط میانجی، کنش متقابل و پیامدها شناسایی شدند.
یافته ها و بحث: در پژوهش انجام شده، برای شناسایی زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری منطقه ۱۰، نه مقوله اصلی و ۴۱ محمل بروز فساد شناسایی شدند. این مقوله ها در سه سطح کلان، میانه و خرد بررسی شدند: فساد ناشی از «ساختار»، فساد ناشی از «نهاد» و فساد ناشی از «روابط فردی و عملیاتی».
نتیجه گیری: زمینه های بروز فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری تهران از علل ساختاری و نهادی ناشی می شوند و بسیاری از کنش های فسادزا ریشه در ساختارهای معیوب و ناکارآمد دارند. این شرایط بستر مناسبی برای بروز فساد فراهم کرده اند. ساختار برنامه ریزی فسادخیز به عنوان مفهوم کلیدی در این زمینه شناسایی شده است و این مفهوم می تواند به عنوان پایه ای برای اصلاحات ساختاری و نهادی در فرآیند نوسازی شهری مورد استفاده قرار گیرد.
بازآفرینی سلامت مبنا، مفاهیم و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
18 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معضل سلامت شهروندان در طی سال های متمادی در کشورهای در حال توسعه مورد بی توجهی واقع شده و پیچیدگی مسائل و مشکلات شهرها در سال های اخیر نقش راهبردی بازآفرینی و سلامت شهری رابیش از پیش پررنگ کرده است. لذا نیاز به اتخاذ رویکردی جامع و یکپارچه جهت مقابله و پاسخ گویی به مشکلات و مسائل شهرها و خصوصا بافت های فرسوده و مساله دار مورد نیاز می باشد.هدف: بررسی رویکردهای نظری سلامت شهری و بازآفرینی شهری و تدوین چارچوب مفهومی بازآفرینی سلامت مبنا می-باشد.روش تحقیق: روش تحقیق، از نوع آمیخته کمی و کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا و دلفی می باشد. پژوهش از نوع بنیادی بوده و در بخش نظری بر اساس روش فراترکیب 91 مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها ونتایج: بازآفرینی سلامت مبنا را می توان در چهار حوزه تعریف نمود. در حوزه کالبدی-عملکردی، دسترسی عادلانه به خدمات، شرایط مناسب مسکن و دسترسی به حمل ونقل عمومی بیش ترین اهمیت را دارد. در حوزه اجتماعی-اقتصادی، عوامل متعددی تاثیر گذار هستند که مهم ترین آن ها هویت و سرزندگی، توزیع مناسب درآمد و اشتغال می باشد. در حوزه زیست محیطی عواملی همچون دسترسی به فضاهای سبز، مدیریت آلودگی ها مورد توجه قرار گرفته است. درنهایت در حوزه جسمانی- روانی عواملی همچون فعالیت فیزیکی، کاهش بیماری هایی همچون چاقی، دیابت و..، کاهش افسردگی، اضطراب و .. شناسایی شده اند. بازآفرینی سلامت مبنا به عنوان رویکردی یکپارچه و پیشرو در بازآفرینی که به دنبال درگیر کردن اقشار جامعه می باشد و ارتقای کیفیت ها ی کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است.
تحلیل و ارزیابی مکانی تاسیسات شبکه آبرسانی شهری با رویکرد دفاع غیر عامل (مطالعه موردی: تصفیه خانه آب منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
74 - 88
حوزههای تخصصی:
بکار گیری اصول پدافند غیر عامل در سطوح مختلف برنامه ریزی شهری، راهکاری به منظور کاهش خطرپذیری در برابر خطرات احتمالی می باشد که متاسفانه به آن توجه چندانی نشده است. در این تحقیق قسمت هایی از منطقه 22 شهر تهران جهت احداث تصفیه خانه مد نظر قرار گرفت که پس از بررسی وضع موجود در این منطقه و همچنین بررسی مدل های مکان یابی، به تلفیق و ترکیب داده ها پرداخته شد و در نهایت نقشه مناسب زمین برای احداث تصفیه خانه در پنج پهنه بهینه به دست آمد و مکان ها در 5 دسته وزن دهی طبقه بندی شدند.پس از بررسی نهایی، از میان شاخص های موجود در مکان یابی، شیب و کاربری اراضی از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در مرحله نهایی قسمت هایی از شهر که با اولویت بسیار مناسب قرار داشتند، به عنوان مناسب ترین مکان برای احداث تصفیه خانه (عمدتا شمال، غرب، بخش هایی مرکز وجنوب) تشخیص داده شد.مقدمهمتاسفانه اغلب شهرهای کشور بدون توجه به اصول پدافند غیرعامل طراحی و برنامه ریزی شده اند، از سوی دیگر وجود طیف وسیع تهدیدات نظامی و وجود منابع پرارزش در کشور باعث گردیده تا توجه بیش از بیش معطوف رویکرد پدافند غیرعامل گردد، شایان ذکر است تخریب شهرها برای بازسازی آنها با رویکرد پدافند غیرعامل امری ناممکن است، اما این موضوع به منزله توقف و عدم بکارگیری این اصول در برنامه ریزی شهری و طراحی شهری در کشور نیست، بلکه لازم است با استخراج اصول معماری و شهرسازی منطبق بر رویکرد پدافند غیرعامل برای وضع موجود چاره ای اندیشیده شود.
Codification of The Conceptual Framework of River Valleys' Physical Resilience (Case Study: "Kan" River Valley, Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
101 - 114
حوزههای تخصصی:
The Urban River Valleys are not only the interface between the city and nature, but they are also essential spatial places that carry urban context, local life, and other environmental characteristics. As a result, the design of urban river Valleys is one of the most important strategies for promoting urban ecological systems, protecting socio-economic benefits, and increasing aesthetic values. This paper proposes the resilience concept to address the problem of natural hazards at the River Valleys while maintaining the environment's qualities. For this purpose, the focus is on applying the physical dimension of resiliency for presenting design qualities and indicators by studying the expected roles and qualities of urban rivers and the concept of resiliency. So at first, the Resilient Urban River Valleys Conceptual Framework has been codified, and dimensions, Components, and criteria of resilient River Valley design are proposed. In the next step, This Conceptual Framework is used to examine the quality of Tehran's Kan River Valley s Public Space using a SWOT matrix and develop design goals and strategies. Finally, this study stands on the notion that a place's resilience not only embraces formulating an immediate response to crises such as floods but also considers long-term mitigation and adaptation strategies and environmental qualities to face environmental challenges. In this perspective, reconnecting the community with the river through creating a favorable public space and using the natural potential of the rivers to confront the hazards is necessary.
An Analysis of the Spatial Structure of Cities from the Perspective of Spatial Balance in the Distribution of Functions and the Formation of Multi-Core Pattern (Case Study: Tabriz City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۱ - Serial Number ۵۱, Winter ۲۰۲۴
111-122
حوزههای تخصصی:
The multi-core spatial structure is one of the important and basic topics in urban planning studies, which is considered both as a framework for evaluating urban development and as a basic spatial development goal. Considering the importance of the multi-core spatial structure pattern, especially for large cities with high populations and diverse and complex activities, the present study aims to evaluate the spatial structure of Tabriz city from the perspective of multi-core pattern development based on the spatial distribution of functions and population across the city. The present study employs a Quantitative Correlational Research method. The documentary method is used for data collection, and various techniques such as mean center, standard deviational ellipse, kernel density estimation, location quotient (L.Q.), nearest neighbor index, and geographically weighted regression are applied for data analysis. The study examines six functions: religious, educational, commercial, healthcare, industrial, and administrative. The findings suggest that the spatial distribution of functional cores, except for industrial and commercial functions, exhibits a single-core spatial structure in the city center. Also, the results indicate that the correlation between functional cores and the population of Tabriz city, based on the spatial regression test, is moderate. Accordingly, an imbalance in the distribution of functional cores in Tabriz City is evident. Therefore, Tabriz is located in a single-core state, and due to the increase in the distribution of administrative and medical functions in the eastern and industries in the western, it can become a multi-core model.
طراحی، شبیه سازی و بهینه سازی سیستم نورپردازی بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی MLP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بلوار طاق بستان (شهید شیرودی) در شهر کرمانشاه، با توجه به تاریخ و فرهنگ بسیار غنی این شهر، به یکی از مهمترین مقاصد گردشگری و تفریحی تبدیل شده است. با این حال، شرایط نورپردازی در این بلوار، همچنان به نحوی ایده آل نیست که بتواند زیبایی و جذابیت بیشتری به فضای شهری ببخشد. در نتیجه، طراحی نورپردازی هوشمند بلوار طاق بستان با بهره گیری از الگوریتم های شبکه عصبی و ارائه الگوریتم مناسب، می تواند به بهبود شرایط روشنایی و بصری این بلوار، بهبودی محسوسی ببخشد و جذابیت بیشتری به فضای شهری شهر کرمانشاه اضافه کند. در این مقاله، ابتدا چالش های نورپردازی پیاده روها و نکات اجرایی در طراحی نورپردازی معابر شهری بررسی شده است. سپس با درنظر گرفتن دو عامل رضایتمندی شهروندان و زیبایی بصری به عنوان خروجی و هم چنین دمای رنگ، شدت روشنایی، نوع چراغ و درخشندگی به عنوان ورودی های مدل، برای بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه از الگوریتم شبکه عصبی MLP استفاده شده است تا یک سیستم نورپردازی هوشمند و مناسب برای آن طراحی شود. طراحی پیشنهادی بهینه ترین شرایط را دارد زیرا خطاهای MRE و MAE بدست آمده از شبکه عصبی کمتر از 0.035 درصد است که بسیار ایده ال است. بنابراین سیستم نورپردازی طراحی شده آسایش روانی و امنیت شهروندان را به دنبال دارد.
اسطوره نمادین شیر در عرفان مولوی، عطار و سنایی و انعکاس آن بر سکه های ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
638 - 659
حوزههای تخصصی:
اساطیری مانند شیر در ادب پارسی و هنر اسلامی جایگاه ویژه ای داشته است. نقش شیر در ایران علاوه بر ارتباط نزدیکی که با هنر و ادبیات دارد، در نقوش تخت جمشید، درفش ها و نشان های رزمی و پهلوانی، نقاشی ها و نگارگری ها، دست بافته ها و نیز ادبیات فارسی به وفور دیده می شود. سخنوران فارسی نیز با الهام از ریشه های اساطیری شیر اشعار تأمل برانگیزی را آفریده اند. نقش اساطیری «شیر» در شعر فارسی باعث شده است که بعضی از تجلیات شیر، ریشه اساطیری بیابند. شیر در ایران مظهر میترا، خورشید، گرما، تابستان، پیروزی، نماد اهریمن، شجاعت، سلطنت، قدرت، نور، آتش، پیر در ادبیات عرفانی و حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز هست. درمجموع اندیشمندان و شعرا به این حیوان با نگاهی از سر احترام نگریسته اند و تقدس ویژه ای برای آن قائل شده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. در مقاله حاضر به بررسی کاربرد شیر در آثار سه شاعر گران قدر ایرانی، مولانا، سنایی و عطار پرداخته شده و ریشه های اساطیری آن بررسی گردیده است. همچنین این نماد در سکه های دوره ایلخانی مورد واکاوی قرار گرفته است.اهداف پژوهش:تبیین جایگاه شیر در اساطیر ایرانی و ادبیات فارسی.بررسی نماد شیر در سکه های دوره ایلخانی.سؤالات پژوهش:آیا تجلی شیر در شعر فارسی ریشه و پایه اساطیری دارد؟نماد شیر در سکه های دوره ایلخانی چه جایگاهی داشت؟
تبیین کارکردهای سیاسی هدیه و پیشکش در شاهنامه فردوسی و انعکاس آن در انگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
299 - 315
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی یکی از برجسته ترین آثار زبان فارسی است که صرفاً بیان کننده داستان ها و روایت های حماسی یا اسطوره ای نیست، بلکه در خلال آن، مجموعه ای از آداب ورسوم ایرانیان باستان گنجانده شده است که نوع تفکّر و جهان بینی آن ها را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش تبیین کارکردهای سیاسی هدیه و پیشکش در شاهنامه می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد، رسم «نثار»، «هدیه» و «پیشکش» در شاهنامه فردوسی، صرفاً جنبه ارج داشت و بزرگ داشت ندارد، بلکه گاهی پذیرفتن هدیه و پیشکش از طرف دشمن، نشانه پذیرش آشتی و تسلیم است؛ گاهی فرستادن هدیه و پیشکش از ملزومات رای زنی و گفت وگو برای ترک مُخاصمه است؛ گاهی تقدیم هدیه و نثار برای پیشگیری از آغاز جنگی مُحتمَل و نابرابر است و در مواردی فرستادن هدیه برای آزمودن زیرکی و هوش و کیاست طرف مقابل و گرفتن امتیاز از دشمن و لغو باج و خراج تحمیل شده است و در مواردی نیز تضمینی برای تحکیم پیوند و تجدید فرمان برداری در برابر فرمان روای قدر قدرت می باشد. در نگاره های اسلامی نیز هدیه و پیشکش به تصویر درآمده است.اهداف پژوهش:بررسی کاربردهای هدیه و پیشکش در شاهنامه.بررسی جایگاه هدیه و پیشکش در انگاره های اسلامی.سؤالات پژوهش: کاربردهای هدیه و پیشکش در شاهنامه چگونه است؟جایگاه هدیه و پیشکش در انگاره های اسلامی چیست؟
ارائه شاخص های طراحی فضای باز پردیس های دانشگاهی با تکیه بر مؤلفه کنترل پذیری در جهت افزایش حضور دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
409 - 431
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان جزئی از معماری شهری، ساختاری اجتماعی است. یکی از مؤلفه های کیفیت فضایی و یکی از با ارزش ترین حقوق فضاییِ انسان، احساس کنترل فرد بر فضا است. در راستای شناسایی ابعاد، معیارها و شاخص های مؤلفه کنترل پذیری در قالب یک چارچوب مفهومی و ارائه راهکارهایی برای برنامه ریزی کالبدی فضا؛ پژوهش حاضر انجام شده است. رویکرد این پژوهش، ترکیبی است و روش آن در قسمت کیفی، تحلیل محتوا و در قسمت کمّی، پیمایشی است و ازلحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان معماری پنج واحد دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران می باشد و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power، 246 نفر برآورد شده است. روایی پرسش نامه، با استفاده از روش اعتبار محتوا و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آزمون، از طریق همسانی درونی و به شیوه آلفای کرونباخ بررسی شد. همچنین برای آزمون تأثیر کنترل پذیری بر حضور دانشجویان، از رگرسیون لُجستیک استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های مؤلفه «کنترل پذیری» که در سه بُعد کالبدی، کارکردی و ادراکی بر حضور دانشجویان مؤثر است، عبارت ا ند از: «محصوریت»، «نگهداری و بهداشت فضا»، «نظارت مصنوعی»، «کنترل قلمرو»، «انعطاف پذیری چیدمان فضایی»، «قابلیت شخصی سازی» و «مشارکت در مدیریت و نگهداری از فضا». پس از تجزیه و تحلیل داده ها، مشخص گشت که مؤثرترین بُعد در پیش بینی میزانِ حضور دانشجویان به ترتیب، بُعد کارکردی، کالبدی و ادراکی است. در رابطه با تأثیر جنسیت، مشخص می گردد ارتقاء بُعدِ ادراکیِ کنترل پذیری، بیشترین تأثیر را در افزایش حضورپذیری دانشجویان زن دارد. این مطالعه نشان داد که کنترل پذیری بر حضور بیشتر دانشجویان در فضای باز مؤثر است و به آن ها این امکان را می دهد که بر محیط فیزیکی خود کنترل داشته باشند و بتوانند محیط اطراف خود را تغییر دهند.اهداف پژوهش:تعیین شاخص های مؤلفه کنترل پذیری و تبیین یک چارچوب مفهومی جدید.بررسی تأثیر مؤلفه کنترل پذیری بر میزان حضور پذیری دانشجویان در فضای باز پردیس های دانشگاهی.سؤالات پژوهش:شاخص های مؤلفه کنترل پذیری در جهت افزایش میزان حضورپذیری کدام اند؟تأثیر شاخص های مؤلفه کنترل پذیری بر میزان حضور دانشجویان دختر و پسر در فضای باز پردیس های دانشگاهی به چه میزان است؟