ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
۸۲۱.

تبیین نسبت و هم سویی هنر پاپ و پراگماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر پاپ پراگماتیسم نقد نسبیت گرا زیبایی شناسی ایدئالیستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
از مهم ترین شاخصه های هنر پاپ رویکرد انتقادی آن نسبت به زیبایی شناسی ایدئالیستی است؛ علاوه بر این برخی نشانه ها حاکی از آن اند که می توان بین این جریان هنری و مکتب فلسفی پراگماتیسم قایل به نسبت هایی بود. با توجه به اینکه پراگماتیسم به دنبال پیامد های عملی امور است و معیار ارزیابی را وابسته به نتایج می داند، به نظر می رسد که بتوان آن را با خصوصیت های کارکردی هنر پاپ درنسبت دانست. پژوهش حاضر در هدف به دنبال شناخت و تحلیل نسبت های میان هنر پاپ و پراگماتیسم است؛ بر این اساس داده های ضروری به روش اسنادی گردآوری شده اند که در نهایت بعد از توصیف به روش کیفی مورد تحلیل قرار می گیرند. تلاش شده است تا در تحلیل داده ها، میان شاخصه های پراگماتیسم و هنر پاپ مطابقت صورت گیرد. براساس نتایج می توان چنین اذعان داشت که هنر پاپ به عنوان یکی از مهمترین جریان های هنری نیمه دوم سده بیستم علاوه بر مبانی نظری، از سیر ایده پردازی و انتخاب موضوع تا نوع متریال و کیفیات فرمی و اجرایی آثار در نسبتی مشخص با اندیشه پراگماتیستی است. نکته ی دیگر اینکه با توجه به نظریه ی هنر پراگماتیستی و تاثیرپذیری هنر پاپ از آن، همزمان نقد هنر هم از نقد ارزشی و داورانه گذر کرده و رویه ای نسبیت گرا و توصیفی اتخاذ می کند.
۸۲۲.

اپرت های فارسی دوران مشروطه از منظر جهان محلی شدن (اپرت های رستاخیز شهریاران ایران، پریچهر و پریزاد، الهه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اپرا اُپرت فارسی جهانی شدن جهان محلی شدن نفوذ فرهنگی فرهنگ پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۴
در سال های پایانی قرن سیزدهم شمسی تحت تأثیر تغییرات سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب مشروطه، گونه های جدیدی از نمایش در ایران شکل گرفتند که در ارتباط کامل با موسیقی قرار داشتند. در این مسیر ابتدا اُپرت های عصر مشروطه، تحت تأثیر اُپرت های قفقازی خلق شدند و سپس طی چند دهه فعالیت در زمینه ساخت اپرت در ایران با فراهم آمدن شرایط تحصیلات آکادمیک در حوزه آواز غربی در هنرستان موسیقی، شرایط برای تولید اولین اُپراها در ایران ایجاد شد. هدف از این پژوهش پاسخ دادن به این پرسش است که اپرت های عصر مشروطه چه تأثیراتی از نمونه های غربیِ اپرا و اپرت پذیرفته اند و چگونه مسیر بومی شدن پدیده جهانی اپرا در آنها رخ داده است؟ از این رو به مطالعه سه اپرت رستاخیز شهریاران ایران، پریچهر و پریزاد و الهه، بر پایه نظریه جهان محلی شدن و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای پرداخته شده است. از نتایج مقاله حاضر می توان به این موضوع اشاره کرد که اپرت های پس از مشروطه به عنوان گونه جهان محلی شده اپرتِ غربی در ایران بوده اند. این گونه جهان محلی شده که «اپرت فارسی» نام گرفت، تحت تأثیر نفوذِ فرهنگی اپرت غربی، بخش مهمی از حیات موسیقایی ایران در سه دهه ابتدایی 1300 ه.ش را تشکیل داد.
۸۲۳.

مفهوم شهر هوشمند: مرور نظام مند تعاریف شهر هوشمند با استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند تحلیل مفهوم تحلیل محتوا مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۰
تاکنون تلاش های گوناگونی برای روشن ساختن مفهوم «شهر هوشمند» شده است اما روشن ساختن مسائل مفهومی آن با استفاده از روشی نظام مند یک ضرورت است. در این تحقیق، پرسش از مفهوم شهر هوشمند، پرسشی ست نظری از چیستی این مفهوم در تعاریف ارائه شده در ادبیات نظری برای واضح سازی این مفهوم با استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز. بدین ترتیب با استفاده از روش تحلیل محتوای جهت دار، بر پایه عناصر ساختاری ارائه شده در روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز (پیش آیندها، ویژگی ها و پس آیندهای مفهوم)، کدگذاری داده ها و شناسایی مقوله ها در محتوای 99 تعریف شهر هوشمند انجام شده است. شناسایی پیش آیندهای مفهوم در تعاریف، مبین آن است که اگرچه مفهوم شهر هوشمند به شدت تحت تأثیر فضای مه آلود و پرهیاهوی بازار فنّاوری است ولیکن اکنون از مسیرهای تعیین شده توسط شرکت های عرضه کننده فنّاوری کمتر سخن گفته می شود و بیشتر بر زمینه و چشم انداز در توسعه این مفهوم تأکید می شود. وجه مشخصه اکثر تعاریف، تمایل به مشخص کردن ویژگی های عام عملکردی (اقتصاد، مردم، حکمروایی و ...) هوشمند برای شهر است و عینیّت یافتن ویژگی های ساختاری و عملکردی شهر هوشمند، عمدتاً با سه نتیجه – کیفیت زندگی، پایداری و بهینه سازی فرایندها - مرتبط دانسته شده است. تکامل مفهوم شهر هوشمند، تابع هم آفرینی فنّاوری طی فرایند مشارکت همدلانه شهروندان است تا نقش شهروندان از «سوژه های داده» متخصصان فنّی به عاملیتی توانمند در هوشمند کردن شهرها ارتقاء یابد.
۸۲۴.

مطالعه تغییرات مفهوم مسکن متناسب با سبک نوین زندگی شهری با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مفهوم مسکن سبک نوین زندگی اسلامی ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۰
مفهوم «مسکن» بعنوان یکی از مهم ترین بناهای استقراریافته در شهر از اهمیت دوچندانی برخوردار است؛ بالواقع مسکن علاوه بر پوشش سطح گسترده تری در بین سایر کاربری های شهری، دربرگیرنده ی بیشترین ساعات سپری شده ی عمر افراد است. این همه در حالی است که از دیرباز، «خانه» برای ایرانیان با ارزش های سنتی و فرهنگی اصیلی مأنوس بوده و برای هر فرد از جایگاه مقدسی، برخوردار بوده است. درعین حال، توسعه مسکن نوین کشور، تحت تأثیر سبک معماری غربی، ترجیحات و سلیقه و به تبع آن، نیازهای معاصر افراد، دارای تغییر مفهومی محسوسی بوده است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با پارادایم کیفی و رویکرد واقع گرایی اسلامی انجام شده است، دارای فرآیندی استقرایی است که عوامل چندگانه ی موثر بر تاثیر و تناسب توسعه مسکن و سبک نوین زندگی شهری را تبیین خواهد نمود. بدین ترتیب، از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته در سطح متخصصین، سعی دارد تا تغییرات مفهوم مسکن متناسب با سبک نوین زندگی شهری و با ملاحظه ی رویکرد اسلامی را مطالعه نماید. یافته ها که حول سه سوال کلیدی اصلی تنظیم شده است، نشان می دهند که مفهوم مسکن امروزی بیش از آنکه تحت تاثیر تناسب خود با محتوای سبک نوین زندگی شهری، سمت و سو یابد، تحت هدایت عوامل اقتصادی، دیدگاه سودگرا و منفعت های فردی و مصلحت اندیشی مالی افراد، است. نتیجه چنین روندی، ساخت خانه هایی با فاصله محسوس محتوایی، نسبت به مفهوم سنتی خانه خواهد بود که بسیاری از مفاهیم توسعه مسکن اسلامی را نیز در بر نمی گیرد. هرچند بنظر می رسد که پایبندی به برخی ارزش ها و باورهای اصیل جامعه نظیر محرمیت، پرهیز از اشرافیت و رعایت حال همسایه، در هر صورت، در ترجیحات افراد و در انتخاب خانه، نقش دارد و افراد سعی دارند با توازن میان توان مالی خود و چنین ویژگی هایی در خانه ی انتخابی، ترجیحات خود را بهینه سازند. در نهایت، مفهوم «خانه» امروزی، برساخته ای اجتماعی است که نشان از هویت فرد امروزی، توان مالی وی و ارزش های فرهنگی حاکم بر جامعه دارد. این مفهوم، به فراخور توانمندی اقتصادی وی در کنار ضوابط مدون توسعه مسکن شهری، می تواند دربرگیرنده ی ارزش های اصیل تر و مناسب تری از مفهوم «خانه» در محتوای یک شهر ایرانی- اسلامی، باشد.
۸۲۵.

شکل گیری مدارس نوین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مدارس نوین معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۹۹
فضاهای آموزشی همواره تحت تأثیر تحولات فرهنگی، اجتماعی و تکنولوژیکی دستخوش تغییرات شده اند. این تغییرات، به ویژه در معماری مدارس، متناسب با شرایط فرهنگی، نیازهای آموزشی و تأثیرات خارجی شکل گرفته است. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی- تاریخی است که ترکیبی از تحلیل اسناد و مدارک تاریخی به بررسی سیر تحول معماری مدارس نوین در ایران طی دوره های قاجار و پهلوی اول و دوم (۱۲۵۰ تا ۱۳۲۰ شمسی) می پردازد. روش پژوهش بر پایه مطالعات اسنادی - کتابخانه ای، بررسی تطبیقی و بازدیدهای میدانی استوار بوده و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که معماری مدارس از اواخر قاجار، تحت تأثیر ورود نهادهای خارجی، میسیونرها و اندیشه های مدرن غربی دگرگون شده است. این تأثیرات در سازمان دهی فضاها، نحوه طراحی ساختمان ها، تغییر در شیوه استقرار کلاس ها و استفاده از مصالح مدرن مشهود است. مدارس از ساختار سنتی درون گرا فاصله گرفته و به سمت برون گرایی و الگوهای فضایی اروپایی سوق یافته اند. از مهم ترین تغییرات کالبدی می توان به تحولات در دستگاه ورودی، حیاط مدارس، افزایش تعداد کلاس ها، تغییر در ابعاد و تناسبات فضاهای آموزشی و ارتقای کیفیت نورگیری اشاره کرد همچنین، تلفیق سبک های معماری سنتی و اروپایی منجر به شکل گیری بناهایی با سبک التقاطی شد که در آن ها، علاوه بر حفظ برخی عناصر بومی، از شیوه های مدرن ساخت، فناوری های جدید و روش های بهینه سازی فضا بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که معماری مدارس نوین در ایران بازتابی از تغییرات آموزشی، فرهنگی و اجتماعی بوده و تحت تأثیر سیاست های کلان کشور در دوران قاجار و پهلوی بوده است. این پژوهش می تواند زمینه ای برای مطالعات تکمیلی در حوزه معماری فضاهای آموزشی نوین، بررسی تأثیرات سبک های وارداتی و تطبیق آن با نیازهای آموزشی معاصر فراهم نماید 
۸۲۶.

مطالعه و تحلیل فنون اجرایی نقوش برجسته در محوطه میراث جهانی تخت جمشید با استفاده از مدل سازی سه بعدی و پردازش تصویر

کلیدواژه‌ها: مستندسازی فتوگرامتری پردازش تصویر فن شناسی نقوش برجسته سنگی تخت جمشید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۲
تخت جمشید به عنوان یکی از برجسته ترین محوطه های باستان شناختی ایران، نماد عظمت فرهنگی و هنری دوره هخامنشی است. هنر حجاری و آرایه های معماری این دوره با بهره گیری از تجربیات و دانش فرهنگ های گوناگون، شیوه ای نوین و هنرمندانه را خلق کرده است که در نقوش برجسته سنگی تخت جمشید نمود یافته اند. این نقوش به دلیل ظرافت و دقت اجرا، توجه پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده و پرسش هایی در خصوص ارزش های هنری و روش های اجرایی آن ها مطرح ساخته است. این پژوهش با هدف تحلیل فنون اجرایی نقوش برجسته تخت جمشید، به مستندسازی نمونه هایی از این نقوش در پلکان شرقی کاخ آپادانا و پلکان شمالی کاخ شورا پرداخته است. برای مستندسازی و تهیه مدل های سه بعدی نقوش برجسته، از روش های پیشرفته فتوگرامتری، با تأکید ویژه بر فناوری فتو اسکن، استفاده شد و تصاویر به وسیله نرم افزارهای تخصصی Agisoft، 3D Zephyr و Reality Capture پردازش گردید. نتایج این پژوهش بخشی از فرایند خلق این آثار هنری را آشکار می کند که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. همچنین، کارایی روش مستندسازی مبتنی بر فتوگرامتری در استخراج داده های دقیق فنی و هنری مورد تأیید قرار گرفت. این روش نه تنها امکان تحلیل دقیق تر جزئیات نقوش برجسته و تناسبات هندسی آن ها را فراهم می سازد، بلکه به درک عمیق تری از ارزش های هنری این آثار و جایگاه آن ها در تاریخ هنر کمک می کند. این رویکرد می تواند الگویی ارزشمند برای پژوهش های آینده در زمینه مستندسازی و استحصال داده های فنی و هنری نقوش برجسته تاریخی باشد.
۸۲۷.

تجلی بصری جایگاه معمار به مثابه هنرمند در کتیبه نگاری دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معمار جایگاه معمار کتیبه نگاری نام معمار دوره صفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۶۶
تاریخ معماری امری چندبعدی است و برای شناخت صحیح آن لازم است جنبه های گوناگونش بررسی و تحلیل شود. یکی از زمینه های مطرح در این حوزه شخص معمار و جایگاه او در دوره های مختلف است. دوره صفویه به سبب تحولاتش مقطع مهمی در تاریخ معماری ایران است که در آن نسبت به دوره های پیش تر معمارانِ شناحته شده بیشتری مطرح شدند و نیز نوعی از تاریخ هنر با محور نام هنرمندان در این دوره پدید آمد. توجه بیشتری که در این عصر به هنرمندان در نوشته های تاریخ هنر به وجود آمد این سؤال را پیش می آورد که این افزایش توجه در آثار معماران چه بازتابی داشته است؟ آنچه در این آثار بیش از هرچیز می تواند نمایانگر این امر باشد، کتیبه های حاوی نام معماران است که همانند صحنه ای جایگاه معمار به مثابه یک هنرمند را نمایش می دهند. به این ترتیب هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه معماران در دوره صفوی ازجهت جلوه بصری آن در کتیبه های معماری با تمرکز بر کتیبه های حاوی نام معماران است. این پژوهش از نوع کیفی و با شیوه تحلیل محتوا انجام شده است. داده های آن نیز با شیوه اسنادی گردآوری شده اند. بررسی حضور نام معماران در کتیبه های دوره صفوی و در قیاس با پیش از آن روشن می سازد که تغییر در محل قرارگیری و محتوای آن ها شامل نحوه نام بردن از معمار و نوع صفاتِ استفاده شده برای او و همراهی اسامی شاهان و حامیان حکومتی تغییرات عمده در نمونه های بررسی شده است که افزایش جایگاه معمار را همگام با آغاز تاریخ نویسی هنر و پرداختن بیشتر به هنرمندان در نوشته ها نشان می دهد.
۸۲۸.

شناسایی گونه بنای ازمیان رفته در میراث معماری بندر بوشهر مبتنی بر تصاویر تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بندر بوشهر گونه شناسی میراث فرهنگی تصاویر تاریخی سنجش از دور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۵۸
بررسی تصاویر تاریخی نشان دهنده بناهایی ازمیان رفته است که با گونه های غالب شناسایی شده ابنیه تاریخی این بندر، تفاوت چشمگیری دارد. این پژوهش با هدف ایجاد روشی نوین مبتنی بر اسناد مصوّر برای شناخت بناهای ازمیان رفته انجام پذیرفته است. روش تحقیق این پژوهش آمیخته بوده و در سه مقیاس خرد، میانی، و کلان به شناسایی و تحلیل آن ها پرداخته است. داده های این پژوهش، تصاویر تاریخی بوده است که در ابتدا به شیوه کیفی مورد تحلیل قرار گرفتند، سپس روش تحلیل کمّی در مقیاس خرد به وسیله تحلیل خوشه بندی K انجام شد. داده های استخراج شده از تحلیل کمّی و تحلیل تصاویر در مقیاس میانی باهم تطبیق داده شد و در سطح کلان توسط تحلیل تابع تراکم کرنل به همراه تحلیل لکه های داغ انجام شد. یافته های پژوهش، این بناها را به عنوان یک گونه معماری غالب در چند روستا در شبه جزیره بوشهر و به صورت یک نوع ساختمان پراکنده درون حصار تاریخی بندر بوشهر ارائه داده است. مشخصات این گونه در مقیاس خرد عبارت اند از: بدنه با مصالح سنگی، سقف عمدتاً شیب دار با ورودی در ضلع طولی بنا؛ در مقیاس میانی، پلان در دو نسبت طول به عرض ۴۲۷/۰ و ۹۱۲/۰ ظهور پیدا کرده، غالباً دارای کشیدگی شرقی غربی بوده و شکل گیری آن ها به سه صورت منفرد، دوتایی و سه تایی یا بیشتر مشاهده شده است. در مقیاس کلان، هر زمین محصور به صورت شبکه شطرنجی سازمان دهی شده و مجموعه هایی را شکل داده اند.
۸۲۹.

نقش مؤلفه های ریخت شناسی شهری بر ارتقای امنیت فضاهای همگانی (مورد مطالعاتی: منطقه ی 22 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریخت شناسی امنیت روش چیدمان فضا (Space Syntax) ابزار UNA منطقه ی 22 شهرداری تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
امنیت جزو اساسی ترین نیازهای انسان است و فضاهای شهری و عرصه های اجتماعی نیز، نقاط مهم شکل گیری رفتارها و تعاملات اجتماعی هستند. هر چند بناها و فضاها، ساخته ی دست بشر هستند، ولی خود نیز بر رفتار اجتماعی و فردی آنان اثر می گذارند. برای داشتن شهری سرزنده که ساکنان از فضاهای آن استفاده کنند و در آن حضور پررنگ داشته باشند؛ لازم است عوامل موثر بر امنیت فضاهای همگانی مورد بررسی قرار گیرد. امروزه به این موضوع پی برده اند که فضای فیزیکی می تواند موجب تقویت هنجارها شود و فضاهایی ایجاد کند احساس امنیت و راحتی را تقویت کرده، یا بر روان پریشی افراد اجتماع بیفزاید. پژوهشگران و متخصصان شهری بر این عقیده اند که با به کارگیری اصول و پایه های نظریه های شهرسازی، می توان از وقوع جرم و بزهکاری در محیط شهری پیشگیری نمود یا میزان آن را کاهش داد و به این ترتیب میزان امنیت شهروندان را ارتقا بخشید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی معیارهای ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای شهری و بررسی چگونگی اثرگذاری شان در محدوده های امن و ناامن است. به همین علت در این پژوهش، به شناسایی و بررسی معیارهای ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای شهری پرداخته شده و میزان تأثیرگذاری آن ها مورد بررسی قرار می گیرد، تا از این طریق بتوان پیشنهادات ریخت شناسانه ای را ارائه داد که به ارتقای امنیت فضاهای همگانی بینجامد. روش این پژوهشِ کاربردی، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد و از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی نظریات اندیشمندان، به شاخص های ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای همگانی دست می یابد. محدوده های مورد مطالعه در این پژوهش از محلات منطقه ی 22 شهرداری تهران، بر اساس اطلاعات مکان مند جرم و جنایت انتخاب شده اند؛ که عبارتند از: بخشی از شهرک دانشگاه شریف که از امنیت بالایی برخوردار است و بخشی از شهرک صدرا که محدوده ای ناامن شناسایی شده است. سپس با استفاده از تکنیک های «چیدمان فضا» و «تحلیل شبکه ی شهری» به بررسی شاخص های ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای شهری، در این محدوده ها پرداخته می شود. یافته ها نشان می دهند که عوامل ریخت شناسانه ی بررسی شده (شامل: خط دید خیابان ها، میزان دسترسی، شکل هندسی فضا، میزان وضوح، قابلیت نمایانی و نظارت پذیری فضا) بر امنیت فضاهای همگانی تاثیرگذار هستند. این پژوهش با هدف ارتقای امنیت محدوده های مورد بررسی، راهبردها و پیشنهادات مکان مندی را برای ارتقای امنیت محدوده ی مطالعاتی به ویژه محدوده ی ناامن، بر اساس اصول نظریه ی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط ارائه می دهد
۸۳۰.

انگاره "شهریتِ معماری" رهیافتی در تبیین قابلیتهای معماری ابنیه در ارتقاء کیفیت فضای شهری پیرامون خود (موردپژوهی: تکیه زنجیری شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهریت کیفیت فضای شهری معماری سنتی تکیه زنجیری شاهرود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۴۳
بیان مسئله: علیرغم تاکید نظریه های زمینه گرا و ساختارگرایی به همسویی و تبعیت معماری با زمینه موجود، بنظر میرسد، نقش ساختمان به عنوان عنصری تأثیرپذیر از بافت مطرح شده است تا تأثیرگذار در زمینه و تحول آفرین در آن. هدف: با نظر به نقش و قابلیت بناهای معماری در ارتقاءکیفیت فضاهای شهری پیرامون خود در بافتهای تاریخی، تبیین انگاره «شهریتِ معماری » به عنوان هدف اصلی پژوهش میباشد. روشها: با استفاده از روش تفسیری- تاریخی و با استفاده از راهبرد ساختارگرایی در بافت تاریخی محله بیدآباد شاهرود بررسی شده است. یافته ها: یافته های تحقیق در سه حوزه سازمان فضایی)ارتباط، انتقال، اتصال و توسعه فضا(، سازمان منظر )نقش منظر شناختی بام، نقش معمارانه سازه و تاسیسات، تجلی مقیاسی جزئیات، ارتقاء غنای حسی، اشتراک گذاری و رنگ تعلق شخصی، توده گذاری متناسب با محصوریت معابر همجوار( و سازمان فعالیت و عملکرد )توسعه مقطعی خودکفا، کنترل رفتارهای اجتماعی، جذب کاربریهای سازگار، امنیت فضاهای رهاشده، و زیست پذیری( ارائه و بر این اساس، پیشنهاداتی در حوزه قانونگذاری، مدیریت شهری،آموزش معماری و شهرسازی و آموزشهای مردمی ارایه شده است. نتیجه گیری: در طی فرآیند طراحی، نه تنها به تأثیرات سایت و محیط زمینه بر معماری بایستی توجه گردد، بلکه به تأثیرات مطلوب و نامطلوب معماری به فضای شهری پیرامون بعد از ساخت نیز باید توجه کرده و در ارزیابی آثار معماری مورد توجه قرار گیرد.
۸۳۱.

تحلیل تصویر ذهنی در فضاهای شهری تاریخی مبتنی بر رویکردهای شناختی (مطالعه موردی: خیابان ارگ شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویرذهنی شناخت فضایی فضاهای شهری تاریخی ذهن تصویرپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۷۲
واکاوی در ارزش تصویر ذهنی یک شهر که از دهه 1960 فضای بازتری پیدا کرده است، به عنوان انتقادی علیه تقلیل گرایی جنبش مدرن مطرح شد و ارزش جنبه های کیفی منظر ذهنی را برجسته کرد. تصویرپذیری فضاهای شهری بالاخص دارای هویت و ذات تاریخی، غایت کیفیت های مطلوب محیط است. حال سوال مهمی که مطرح می شود این است که چگونه طراحان شهری و یا برنامه ریزان شهری می توانند بر روی شکل گیری تصویرذهنی از فضاهای شهری تاثیر بگذارند؟ پاسخ به این سوال در ابتدا نیاز دارد که متخصصان به برداشت و تحلیل درست از ذهن افراد دست یابند و این موضوع یک چالش مهم تلقی می شود، زیرا باید تکنیک های تحلیل تصویرذهنی افراد هم از منظر کیفی و هم عینی مورد واکاوی قرار گیرد. پژوهش در حوزه این که چه ابزارها و استراتژی هایی برای دستیابی درستی از تصویر یک شهر، هویت و مکان های موثر آن در برابر نیروهای همسان که در حال دگرگونی و ایجاد تحول در شهرهای معاصر هستند، ضروری است. این مقاله ابتدا بر دیدگاه نگرش به ایجاد تصویرذهنی از فضاهای شهری تاریخی به عنوان فلسفه شناخت شهری تاکید می کند که کیفیت فضایی معنادار از طریق تجربیات محیطی چند حسی ایجاد و در ادامه به اهمیت برداشت و تحلیل درست تصویرذهنی از طریق ابزارهای گوناگون می پردازد. هدف از این مطالعه شناسایی تکنیک های ارزیابی تصویرذهنی شکل گرفته از قلمرو ادراک ساکنان آن با استفاده از تحقیقات تجربی افراد است. در این تحقیق سعی شده درک شود که ساکنان خیابان ارگ شهر مشهد چگونه تصویر آن را می بینند و کدام روش های برای ارزیابی تجربی آن موثر هستند. بررسی اصول نظری و روش هایی که به صورت تجربی برای مدیریت کیفی تصویرذهنی در محیط شهری مورد استفاده قرار می گیرند به دلیل تغییر و تحول گسترده شهرها دارای اهمیت فراوانی است. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از نوع کیفی-کمی است. ابتدا در بخش کیفی تکنیک ها و ابزارهای تحلیل تصویرذهنی دسته بندی شده است و سپس با توجه به ماهیت و ویژگی هر تکنیک شاخص های مدل مفهومی با آن سنجش شده است، بدین صورت که مصاحبه های نیمه ساختار یافته در خیابان ارگ شهر مشهد با مخاطبین از اقشار گوناگون در محیط صورت گرفته است تا لایه های تحلیلی تصویرذهنی آن ها برداشت شود و سپس تحلیل های کیفی هر روش صورت گرفته است. در بخش کمی نیز در نهایت تمام خروجی های بخش کیفی با استفاده از نرم افزار تبلو (نرم افزاری قوی در حوزه مصورسازی داده های کیفی و تبدیل آن به اطلاعات مکانی) انجام شده است. نتایج نشان دهنده آن است که در سکانس سوم خیابان ارگ کمرنگ شدن عمق ارتباط ذهنی افراد با محیط به وضوح دیده می شود. در باب خاطره انگیزی اکثرا سکانس ها بسیار نامطوب عمل می کند و عدم ارتباط در نرم افزاز نیز رویت می شود. نبود مکان های آشنا در سکانس سوم نیز از ضعف های محور تلقی می شود و در مجموع وضعیت تصویرذهنی در ابتدای ورودی محور در سکانس یک نیز بسیار مناسب از منظر ذهنی تلقی می شود که در تصویرذهنی اولیه از محیط تاثیر زیادی دارد. در نهایت مهم ترین تکنیک های ارزیابی تحلیل تصویرذهنی شامل (رده بندی مکان های آشنا، مقیاس دهی چند بعدی، سنجش طیف رنگی ذهنی افراد، عملیات بازشناسی، ارزیابی گذر زمان، تحلیل عناصر گمشده شهری و ذهنی افراد) است.
۸۳۲.

Factors Influencing the Place Attachment & rsquo;s Users of Social Housing Complexes From the Perspective of Residents (Case Study: Residential Complexes in Districts 3, 7, 9 and 11 of Shiraz City)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: residential complex Place attachment housing design the meanings of the place social housing

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
The present research aims to determine the factors influencing the place attachment users of social housing complexes from the residents' perspective using the content analysis research method. From the research methodology perspective, this research is qualitative research conducted with the help of library and field studies by studying documents related to the topic, taking photographs, and semi-structured interviews with 387 residents of social housing complexes in Shiraz who were selected by random probability method. The interviews, which were in the form of audio and video files, were converted into text and entered into the ATLAS-TI 9 software. After coding and determining the validity of the subcategories, concepts, and codes by ten experts in the design of residential complexes, they were extracted in the form of diagrams. The data coding by subcategories and concepts is also compared with the effective components of designing social housing complexes. It is worth mentioning that the selection of social housing complexes in Shiraz was done by the AHP method with the help of Expert Choice 11 software. The findings revealed that the components related to the place attachment of the residents's social housing complexes based on interviews with their users include social connections, emotional connection with the place, the meanings of the place, and the dark side of the attachment to the place.
۸۳۳.

جایگاه مفهوم مسکن قابل استطاعت در برنامه های مسکن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن مسکن قابل استطاعت برنامه های توسعه ایران محیط زندگی پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۹
مقدمه: مسکن قابل استطاعت یکی از مسائل حیاتی اقتصادی و اجتماعی،  این مفهوم به توانایی افراد و خانواده ها برای تأمین مسکن مناسب با در نظر گرفتن درآمد و هزینه های مسکن اشاره دارد و به طور سنتی بر اساس معیارهای اقتصادی تعریف و ارزیابی می شود. هدف پژوهش: هدف بررسی جایگاه مسکن قابل استطاعت در برنامه های توسعه پس از انقلاب و تحلیل شاخص های مورداستفاده در سیاست های آن است. روش شناسی: روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. با استفاده از مطالعات اسنادی و بررسی اسناد قانونی و برنامه های موجود، سیاست های رفاهی مسکن در دوران پس از انقلاب اسلامی در ایران بررسی و با استناد به شاخص های جهانی مسکن قابل استطاعت توصیف و تحلیل شده است. یافته ها و بحث: سیاست های مسکن پس از انقلاب، رویکردهای مختلفی برای تأمین مسکن قابل استطاعت اتخاذ کرده، با این حال، بسیاری از این تلاش ها بر کوچک سازی متمرکز بوده اند. این امر منجر به ایجاد مسکن های کوچک و ناپایدار و حاشینه نشینی شده است که با نیازهای خانواده ها متناسب نیستند. همچنین عدم وضع مالیات های مؤثر برای کنترل سوداگری زمین و مسکن و محدودیت های توسعه شهری، از جمله عواملی است که عرضه زمین را محدود و باعث افزایش قیمت زمین و مسکن شده است. نتیجه گیری: در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، مسکن به عنوان مولفه ای مهم شناخته می شود که به کاهش نابرابری ها، تقویت عدالت اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد و محروم جامعه می پردازد. این برنامه ها شامل بهسازی زیرساخت های مسکن، حمایت از تولیدکنندگان واحدهای مسکونی کوچک و تضمین مسکن برای گروه های آسیب پذیر است. با این حال، به نظر می رسد که در برخی از این برنامه ها به مسکن توجه کافی نشده است، که می تواند نشان دهنده عدم هماهنگی در برنامه ریزی باشد. شفافیت، نظارت دقیق، بهسازی و تمرکز بر مسکن می تواند به عدالت اجتماعی و کاهش نابرابری کمک کرده و باید در همه برنامه های توسعه در اولویت قرار گیرد.
۸۳۴.

کاربست الگوی ساختاری - تفسیری مدیریت امنیت اطلاعات در سازمان های دولتی ایران با رویکرد هنری - اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت امنیت اطلاعات الگوی ساختاری-تفسیری رویکرد اسلامی رویکرد هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۶۳
امروزه اطلاعات، عامل اصلی کسب قدرت است و تسلط واقعی، تسلط اطلاعاتی است. مدیریت امنیت اطاعات مدلی را به منظور حفاظت از دارایی های اطلاعاتی سازمان ارائه می کند که در نتیجه آن احتمال دسترسی غیرمجاز به این دارایی های حساس به حداقل می رسد. اجرای سیاست ها و برنامه های مدیریت امنیت اطلاعات می تواند در جهت بالابردن اخلاق کاری کارکنان کمک کند و همچنین با افزایش رعایت اخلاق کاری می توان مدیریت امنیت اطلاعات را در سازمان افزایش داد. مدیریت امنیت اطلاعات بنابه دلایلی که در این پژوهش در پی شناسایی آن هستیم تاکنون به درستی محقق نشده است، پژوهش حاضر با هدف غایی«کاربست الگوی ساختاری - تفسیری مدیریت امنیت اطلاعات در سازمان های دولتی ایران با رویکرد هنری- اسلامی» و با استفاده از روش تحقیق نظریه داده بنیاد، روش جمع آوری داده مصاحبه، نمونه گیری نظری و گلوله برفی انجام و با 17 مصاحبه اشباع نظری آن حاصل شد. مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرآیند کدگذاری باز، گردآوری و از دل آن ها مقوله هایی استخراج گردید. سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین شرایط علی، مقوله محوری، راهبردها، بستر، شرایط مداخله گر و پیامدها در قالب پارادایم کدگذاری تعیین شدند. بعد از پژوهش کیفی براساس مدل به دست آمده، پرسش نامه ای تنظیم و از 384 نفر از مدیران و کارشناسان آشنا و مرتبط با حوزه مدیریت امنیت اطلاعات در سازمان های دولتی ایران، پاسخ ها جمع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها کلیات مدل استخراج شده از داده های کیفی را مورد تأیید قرار داد و براساس آن پیشنهاداتی ارائه گردید.اهداف پژوهش:بررسی رویکرد هنری و اسلامی در مدیریت امنیت اطلاعات سازمانی.بررسی چارچوب و ساختار تفسیری امنیت اطلاعات سازمان های ایران.سؤالات پژوهش: رویکرد هنری- اسلامی در مدیریت امنیت اطلاعات سازمانی چه تأثیری دارد؟چارچوب و ساختار تفسیری امنیت اطلاعات سازمان های ایران به چه شکل باشد؟ 
۸۳۵.

رابطه بین معناشناسی هویتی و آرایه های متأثر از جهان بینی اسلامی در معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی هویتی جهان بینی اسلامی اصول معماری ایرانی وحدت و هندسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۷
معماری هنری است که با سبک زندگی افراد، روحیات، فرهنگ، دین و آداب و سنن یک ملت کاملاً عجین است. بدین ترتیب، تمامی ابعاد بینشی و دانشی یک ملت در کالبد معماری آن ها - یا حداقل در مقطعی از زمان- در آن بروز پیدا می کند. در جهت پاسخ به سؤالات پژوهش حاضر با استفاده از روش پژوهش کمی و کیفی و پس از مطالعه کتابخانه ای و اسنادی به روش تحلیل محتوا، مؤلفه های شاخص معناشناسی در کالبد معماری و هویت مداری به دست آمد. مشخص گردید مؤلفه «هندسه و وحدت» با انطباق عناصر هویت ساز کالبدی با بیشترین میانگین وزنی 0.370955 و  0.266496 مشخص و بر این اساس، رابطه هندسه و وحدت با انطباق بافت و زمینه، وحدت و یگانگی و خلاقیت و نوآوری تعریف گردید. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش دو مؤلفه «وحدت و هندسه» منتج از اصول معماری اسلامی در قالب کالبد با کاراکترهای «خلاقیت و انطباق با پس زمینه و بافت» ارتباط معنادار برقرار کرده اند. بر همین مبنا، معماری را باید همچون خودِ انسان دارای مراتب خاصی دانست. لذا لازم است به جهت رسیدن به معماری ای با بالاترین درجه، که همان معماری پایا و جاویدان است، معرفت وجودی معمار نیز با بنا و اثر خود مرتبط شود.اهداف پژوهش:بررسی رابطه میان معناشناسی هویتی و آرایه های جهان بینی اسلامی است.بررسی معناشناسی هویتی از منظر معماری اسلامی.سؤالات پژوهش:چه رابطه ای میان معنا شناسی هویتی و آرایه های متأثر از جهان بینی اسلامی در معماری وجود دارد؟معناشناسی هویتی از منظر معماری اسلامی چیست؟
۸۳۶.

مسکن سالم در ایران: یک مرور نظام مند و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن سالم شهر سالم کیفیت مسکن فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۴
بیان مسئله: مسکن سالم، به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر، نقش مهمی در تأمین رفاه جسمی و روانی دارد. با این حال، تحقیقات مربوط به مسکن سالم در ایران به طور کامل و جامع مورد توجه قرار نگرفته است و مطالعات موجود با مشکلاتی در تعریف و بررسی این مفهوم مواجه هستند. این مطالعه با استفاده از رویکرد فراتحلیل، به بررسی و تحلیل جامع تحقیقات انجام شده در زمینه مسکن سالم در ایران می پردازد.هدف: هدف اصلی این پژوهش، ارائه یک نمای کلی و عمیق از وضعیت پژوهش های مرتبط با مسکن سالم در ایران و کمک به تصمیم گیرندگان و پژوهشگران در بهبود کیفیت مسکن و سلامت عمومی است.روش: این مطالعه به عنوان پژوهشی کاربردی و تفسیری با رویکرد کیفی و روش شناسی تحلیل محتوا طبقه بندی می شود. داده ها از طریق روش های اسنادی و بر مبنای منابع متنی جمع آوری شده است. برای شناسایی مطالعات مرتبط، جستجوهایی در پایگاه های علمی مانند ایرانداک، گوگل اسکالر، مگیران و علم نت با استفاده از کلیدواژه های مرتبط انجام شد که منجر به شناسایی 147 سند علمی شد. پس از حذف 60 مورد تکراری و 36 مورد نامرتبط، 50 مطالعه به مرحله غربالگری وارد شد و در نهایت، 12 منبع برای تحلیل نهایی انتخاب شد.یافته ها: بررسی 12 سند علمی نشان می دهد که مطالعات در این زمینه شامل پایان نامه ها و مقالات علمی است. نتایج نشان می دهند که پژوهش های مربوط به «مسکن سالم» در ایران از اواخر دهه 80 شمسی آغاز شده و تا سال 1396 روند ثابتی داشته، اما از سال 1396 تا 1402 کاهش یافته است. محدودیت های روش شناختی مانند عدم استفاده از چارچوب های نظری منسجم و تکیه بر پرسشنامه های محقق ساخته، و کمبود تنوع در روش های تحلیل محتوا و مرور سیستماتیک، به کاهش اعتبار و جامعیت یافته ها منجر شده است.نتیجه گیری: علی رغم اهمیت نظری مسکن سالم، پژوهش های انجام شده نتوانسته اند به طور شایسته به این موضوع بپردازند. ناکامی های مذکور به سیاست های مسکن و تمرکز بر کمیت به جای کیفیت مرتبط است. نتیجه گیری مطالعه بر لزوم توجه به شکاف های اساسی در تحققات مسکن سالم و نیاز به ارتقای کیفیت روش شناسی و سیاست گذاری مبتنی بر شواهد تأکید می کند. نتیجه گیری مطالعه حاضر بر لزوم توجه به شکاف ها و کاستی های اساسی در حوزه تحقیقات مسکن سالم تأکید می کند. به ویژه، نیاز به تلاش های هماهنگ برای رفع محدودیت های روش شناختی، ایجاد سازگاری های مفهومی و توجه به ابعاد کیفی بسیار ضروری است. برای ارتقای کیفیت مسکن و بهبود نتایج سلامت عمومی در ایران، ضروری است که پژوهشگران و سیاست گذاران بر روی این کمبودها تمرکز کنند و مداخلات سیاستی مبتنی بر شواهد را بهبود بخشند.
۸۳۷.

بازآفرینی مجازی محراب مسجد جامع ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی مجازی محراب مسجدجامع ورامین دوره ایلخانی گچبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
در حفاظت از بناهای تاریخی، تزئینات معماری به دلیل نقش کم رنگ تر آن ها در پایداری سازه، گاهی کمتر مورد توجه قرار می گیرند و به ویژه در صورت آسیب دیدگی یا تخریب، بازسازی آن ها به دلیل پیچیدگی ها و ظرافت های خاص دشوار است. این پژوهش با هدف حفظ و بازآفرینی مجازی تزئینات مسجد جامع ورامین، که از آثار مهم دوران ایلخانی به شمار می رود، انجام می شود. بخشی از تزئینات این بنا، مانند محراب گنبدخانه، به دلیل عوامل محیطی و مداخلات انسانی دچار آسیب شده و جزئیات آن به مرور زمان محو شده است. بنابراین، این تحقیق بر بازسازی دیجیتال این بخش ها متمرکز است. در مرحله اول، با استفاده از رویکرد تفسیری-تاریخی و تحلیل شواهد باستان شناسی، دوره های مختلف تاریخی تزئینات شناسایی و تحلیل می شوند. سپس، به منظور ایجاد مدل های سه بعدی دقیق، از فناوری فتوگرامتری برد کوتاه استفاده و تصاویر به دست آمده با روش های پردازش دیجیتال بازسازی شده اند. در این مرحله، از استراتژی های مختلف بازسازی مانند شباهت، قیاس و قرینگی جزئی استفاده می شود تا نقوش آسیب دیده به طور دقیق بازخوانی شوند. پژوهش حاضر به طور خاص بر بازآفرینی مجازی محراب با دقت 1:1 تمرکز دارد و با استفاده از مدل سه بعدی و تصویر قائم، نقشه ای دوبعدی از محراب با حداکثر نقوش خوانش شده و تطبیق با نمونه های هم عصر، ارائه می دهد. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان روشی مؤثر و نوآورانه برای حفاظت مجازی از آثار تزئینی آسیب دیده در بناهای تاریخی مطرح شود. 
۸۳۸.

واکاوی الگوهای فضاهای آستانه ای در بافت قدیم شهر بابل بر اساس نظریات الکساندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوزه عمومی حوزه خصوصی آستانه و الگو نظریه کریستوفر الکساندر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۶۸
بیان مسئله: به مرور زمان از اواسط دوره قاجار تا دهه اول حکومت پهلوی، فضاهای عمومی و خصوصی، سلسله مراتب فضایی بین این دو و کالبدشان تغییر یافته و سبکی تلفیقی به وجود آمده است. یکی از فضاهایی که دستخوش تغییرات شده، فضای آستانه ای است که به عنوان یک مفهوم و کالبد، می تواند طیف وسیعی از مفاهیم مرتبط با عرف و فرهنگ را در برگیرد و فضا را واجد کیفیت کند. در باب اهمیت فضای آستانه ای می توان به دردسترس بودن فضای عمومی و ادغام آن با فضای خصوصی و ارتباط آن با کیفیت محیط شهری اشاره کرد تا جایی که کریستوفر الکساندر در مجموعه کتاب های سرشت نظم به مفاهیمی از حوزه معماری اشاره دارد که یکی از آنها مفهوم پیچیده آستانه است. هدف پژوهش: هدف از این مقاله، بررسی طبقه همکف و اول در مناطق مسکونی از منظر ارتباط با فضای عمومی در مقیاس ساختمان و همچنین ارتباط بین محلات و ساختمان ها با یکدیگر در مقیاس خیابان و انطباق آن با نظریات کریستوفر الکساندر در زمینه آستانه است. ازاین رو این پژوهش عمدتاً بر فضاهای آستانه ای تمرکز می کند و الگوهای بین این دو مؤلفه را مبتنی بر نظریه کریستوفر الکساندر بررسی می کند.  روش پژوهش: فرایند این پژوهش کیفی است و داده های آن با بررسی ادبیات موجود، مصاحبه و مطالعه مدارک ثبت شده (اسناد، نقشه ها و تصاویر)، مشاهده شخصی، عکاسی، ترسیم و تحلیل وضعیت موجود فضاهای آستانه ای جمع آوری شده است. بخش تاریخی شهر بابل در استان مازندران به عنوان مطالعه موردی این پژوهش انتخاب شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که سلسله مراتب دسترسی به فضای خصوصی خانه از فضای عمومی شهری و ارتباط بین محلات مسکونی در دوران قاجار باوجود تأثیر مدرنیته بر معماری آن دوران، منطبق بر نظریه الکساندر و متناسب و درخور با عرف، فرهنگ و نیازهای ساکنان بوده است. 
۸۳۹.

ریشه ها و گونه ها در پیکره های انسانی قرون 5 تا 7 ه.ق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکره های انسانی هنر سلجوقی پیکره های سلجوقی پیکره های سفالین پیکره های سنگی پیکره های گچی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۵۷
از میان آثار سفالین عصر سلجوقی می توان به پیکره های انسانی با کارکردها و حالت های مختلف اشاره نمود. علاوه بر نمونه های سفالین، پیکره های گچی بسیاری نیز در ابعاد متنوع و بعضاً بزرگ به عنوان نقش برجسته های بیش برجسته از مناطق مختلف ازجمله ری به دست آمده که از نظر میزان برجستگی می توان آن ها را مجسمه هایی خطاب کرد که از یک سو به دیوار چسبیده اند. این پیکره ها که تنها از برخی از آن ها در کتب نام برده شده و بیشتر آن ها در موزه های سراسر جهان جای گرفته اند، کمتر موردمطالعه واقع شده و متأسفانه غیر ایرانیان بیشتر از پژوهشگران داخلی در مورد این آثار هنر ایران قلم زده اند. مقاله حاضر با هدف شناخت ریشه ها و گونه های این پیکره های انسانی قصد دارد تا ضمن معرفی این پیکره ها، دسته بندی مشخصی نیز برای شناخت آن ارائه کند. سؤال تحقیق بدین قرار است که پیکره های انسانی عصر سلجوقی از نظر کاربرد، موضوع و مواد متشکله به چند گروه قابل تقسیم است و منشأ شکل گیری آن ها کدام است؟ تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کیفی قرار می گیرد که با روشی توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی (مشاهده) و استفاده از منابع کتابخانه ای و تارنماهای معتبر به انجام رسیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از پیکره های انسانی عصر سلجوقی است که متأسفانه عدد دقیق آن مشخص نیست و نمونه های موردمطالعه در این مقاله شامل 25 عدد بوده که به شیوه در دسترس گزینش شده است. نتیجتاً دسته بندی هفت گانه ای شامل مردان سوار بر اسب، مردان نشسته، مردان ایستاده، مادر و نوزادها، نوازندگان، زنان درباری و سردیس زنان و مردان پیشنهاد شد. دسته های مذکور از نظر کاربرد شامل پیکره های مستقل، ظروف پیکره گون و پیکره های وابسته به معماری هستند که به واسطه ی سفال لعاب دار، سنگ و گچ نقاشی شده تجسّم یافته اند. ریشه های شرقی (ترکستان شرقی) و ایرانی (پارتی و ساسانی) در نوع ساخت پیکره های گچی و چهره پردازی ظروف سفالین پیکره گون مشهود است.
۸۴۰.

نقش رون اصفهانی در روشنایی طبیعی فضاهای مجاور حیاط مرکزی: خانه های تاریخی شهر اصفهان

کلیدواژه‌ها: زاویه تابش خورشید جهت گیری ساختمان روشنایی فضاهای اصلی خانه های تاریخی یک حیاط شهر اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۶
یکی از عوامل مؤثر در طراحی بناها، جهت گیری مناسب آن ها نسبت به جهت قرارگیری خورشید و استفاده مطلوب از نور طبیعی است. در تحقیقات انجام شده دررابطه با بناهای ساخته شده در ایران به سه رون (جهت) اشاره شده که جهت گیری بناهای شهر، نسبت به نور خورشید، جهت باد و به طورکلی استفاده مناسب از شرایط بهینه از ویژگی های اقلیمی را مدنظر قرار داده است. سؤال اصلی تحقیق آن است که جهت قرارگیری خانه ها چه برمبنای رون و چه برمبنای زاویه قرارگیری آن ها در روشنایی نماها و به تبع آن فضاها چه نقشی داشته است؟ هدف از این تحقیق است که نقش جهت قرار گیری خانه ها در روشنایی فضاها را موردمطالعه قرار دهد. روش به کاربرده شده در این پژوهش روش تحقیق به صورت کیفی و برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی بهره برده شده و تحلیل داده ها بر اساس روش توصیفی و تفسیری انجام شده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که کشیدگی خانه در محور شمالی- جنوبی در زمستان به صورت محدود برمبنای رون اصفهان بهتر از بقیه زاویه های قرارگیری دیگر برای روشنایی تهرانی (زمستان نشین) عمل می کند. اما درمجموع و در هیچ کدام از جهت ها تأثیر چشمگیری در روشنایی نماها نداشته اند. اما زاویه های قرارگیری متنوع در خانه های تاریخی که بر اساس رون اصفهان ساخته نشده اند، وابسته به شرایط اقلیمی نبوده و بیشتر بر اساس شکل زمین و کشیدگی محوری آن ایجادشده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان