فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از ویژگی شهرهای ایرانی در دوره اسلامی وجود عناصر مسجد، بازار و محله و ارگ حکومتی بود. عنصر بازار به عنوان شالوده شهر در برگیرنده ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی در فضایی واحد بود. بازار در گذر زمان در امتداد مهم ترین گذرهای شهر به صورت تدریجی شکل گرفته و گسترش می یافت. بازار قدیمی سنندج، که هم زمان با شکل گیری شهر و متأثر از اندیشه های شهرسازی مکتب اصفهان، به صورت یک باره ساخته شد، دارای تفاوت های ساختاری با سایر بازارهای ایرانی در دوره اسلامی است.
هدف پژوهش: پژوهش حاضر بر آن است تا ویژگی های ساختاری بازار قدیمی شهر سنندج را با سایر بازارهای ایرانی مقایسه کند، تفاوت ها را آشکار نماید و به تفسیر و تشریح و علل و عوامل اثرگذار در ایجاد این تفاوت و تمایزها بپردازد.
روش شناسی: این نوشتار به دلیل اتکا به داده های کیفی و روش های تفسیری متن، به لحاظ روش شناسی در گروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد و روش اصلی تحلیل داده ها در آن، از نوع تحلیل محتوای کیفی هدایت شده است. تحلیل محتوا و کدگذاری براساس مفاهیم و مضامین برگرفته از مطالعات و پژوهش های مرتبط انتخاب شده و براساس آن به دسته بندی مؤلفه های شکل دهنده ساختار بازار پرداخته شده است.
یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار بازار قدیمی شهر سنندج از نظر مؤلفه های نحوه استقرار فضایی- کالبدی، ساختار شکلی و پیوستگی و اتصال فضایی با عناصر اصلی شهر (محلات، ارگ حکومتی و مسجد) با سایر بازارهای ایرانی دارای تفاوت است.
نتیجه گیری: ویژگی های ساختاری و کالبدی بازار قدیمی سنندج تا حد زیادی نشأت گرفته از نقش سیاسی و نظامی شهر و ساختار شهر قلعه ای سنندج بوده و در طراحی و استقرار بازار، صرفاً بر بعد کالبدی با محوریت و مرکزیت قلعه حکومتی تأکید شده و بعد کارکردی شامل عملکردهای تجاری، اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی و مذهبی در اولویت بنیان گذاران آن نبوده است.
واکاوی نقش فضای شهر تهران در رویدادهای اجتماعی معاصر (نمونه موردی انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه به بعد تاریخی فضاهای شهری تاثیرگذار در رویداد انقلاب 57 و میزان ظرفیت فضا برای بالا بردن ارتباط و کنش هایاجتماعی مهم است. اولین وقایع انقلاب اسلامی نشان دهنده بهره برداری ازفضای مدرن شهر و ظرف فضایی تثبیت شده آن است.کنش های اعتراضی و انقلاب ها حاصل رودررویی حکومت و جنبش های اجتماعی جدید در فضای شهری است. آغاز حرکت از میدان های محله ای یا میدانی است و این میدان ها که محل تجمع و هویت بخش محله اند نقطه تجمیع حرکات مردمی واقع می شوند. اما به طور واضح دراین مرحله گردآوری انسانی فاقد هویت مشروع و تعّین بخش است، زیرا رفتار انسانی درقالب این بعد محله ای تنها از نوعی همبستگی طبقه اجتماعی و همچنین تعّین بخشی رفتار روزمره است.هدف پژوهش: هدف پژوهش واکاوی رابطه میان ماهیت و اهداف رخدادهای سیاسی و اجتماعی و نحوه مصرف فضاهای شهری تهران در رویدادهای اعتراضی معاصر (نمونه موردی: انقلاب اسلامی) است.روش شناسی: روش این پژوهش کتابخانه ای (اسنادی)، میدانی (بازدید از بنا ها) و با رویکرد توصیفی -تحلیلی است.یافته ها و بحث: در سیر بررسی به منظور تفسیر فضاهای شهری و برقراری ارتباط میان رخداد اعتراضی و فضاهای مزبور معیارهای کمی فضا از منظر ابعاد، کیفیت ارتباط با بافت پیرامونی و از منظر نمادین ارتباط آن ها با ساختار کل شهر و ساختمان های پیرامون آن ها مورد توجه قرارگرفته است.نتیجه گیری: درمرحله اول رویدادها درکالبد فضایی که از منظر تاریخی مشروع محسوب می شوند آغاز و درادامه کنش اجتماعی به خلق و بازنمایی فضاهای خود اقدام می کند و فضاهای روزمره به جزئی ازیک نظام نمادین جدید فضای شهری بدل می گردند و در مرحله سوم انقلاب با دگردیسی مفهوم فضایی، تغییر معنای نمادین فضاهای از پیش موجود و تلاش برای تصرف فضاهای تعّین یافته با هدف مقابله با گروه های درگیر درانقلاب، روبه رو هستیم. درطی رویداد بررسی شده معلوم شدکه سازمان فضایی شهر تهران شامل مقر حکومتی، دیوانی و اداری (میدان ارگ، میدان توپخانه و میدان بهارستان)، مرکز مذهبی (مساجد)، مرکز اقتصادی (بازار) و دیگر عناصر شهری با این رویداد در ارتباط بوده اند.
جایگاه زیبایی شناسی و هنر حِکْمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی گاهی از سنخ احساس و گاهی از سنخ ادراکِ لذت و خوشایندی و رضایت درونی است که در هر مرتبه از مراتب انسانی، به صورت فطری بروز و ظهور پیدا کرده و می کند. زیبایی انسان به نسبت تشابه و تقرب او به حق تعالی بستگی دارد که با حکمت یعنی با پرورش عقل به وسیله علم صائب و عمل صالح و حاکم کردن عقل بر وهم و خیال و بدن به دست می آید و نتیجه آن برخورداری از تندرستی در مرتبه بدن، زیبایی و هنر در مرتبه خیال، فضائل اخلاقی در مرتبه وهم و راه یابی به باطن عالَم در مرتبه عقل و فراتر از آن است. پیوند حکمت با علم و هنر به معنای آن است که عالِم و هنرمند، دانش، بینش، انگیزش، گرایش، منش، روش و کنشِ خود را بر اساس حکمت بیاراید. نظریه نظام انقلابی که در بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده و دارای سه رکنِ خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی است بر اساس شعارهای جهانی و فطری انقلاب اسلامی، یعنی برگرفته از حکمت حاصل خواهد شد و با توجه به تأثیرپذیری عموم مردم از امور خیالی، هنر حِکْمی در جهت دهی مردم جامعه به سمت سه رکن یادشده از اهمیت و نقش بی بدیلی برخوردار است و به منظور دستیابی به این امر، ضرورت ایجاد حکمرانی حِکْمی بیش از پیش آشکار می شود.
راه کارهای معماری همسو با طبیعت از طریق بازخوانی اشعار فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتباط با طبیعت به دو علت اصلی فاصله گرفتن طبیعت از زندگی انسان ها و نابودی طبیعت توسط آن ها، به مسئله مهمی برای همه جوامع تبدیل شده است. پژوهش مورد نظر با هدف حفظ محیط زیست در تطابق با مباحث مرتبط با طبیعت در اشعار فردوسی، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چگونه می توان از اشعار فردوسی به عنوان راهکارهایی همسو با طبیعت در جهت حفظ زمین بهره برد؟ روش گردآوری داده ها بر پایه مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و به تجزیه و تحلیل کیفی در حوزه های طبیعت، پایداری و طبیعت در شاهنامه پرداخته و با ارزیابی، تحلیل، تطابق و تعیین نقاط مشترک، راهکارهای معماری جهت طراحی بنای همسو با طبیعت پیشنهاد می شود. براساس ارزیابی های صورت گرفته، حفظ منابع آب، استفاده از چوب درختان و گیاهان، ساخت و ساز، اهمیت هوای پاک و حفظ حریم جانداران از جمله مباحث طبیعت گرای مطرح شده در شاهنامه است که با وارسی و تطبیق آن با اقدامات لازم جهت دست یابی به پایداری زیست محیطی از طریق طبیعت می توان به راهکارهایی چون تعبیه سیستم جمع آوری و ذخیره آب باران، استفاده از سایبان هایی از جنس چوب گیاه بامبو، کنترل آلودگی هوا با تعبیه پوشش گیاهی، دیوار سبز و طراحی تراس باغ برای حمایت از پرندگان دست یافت.
انگاره پردازی «قلمرو فیلم پیمایی» شهری: تدوین الگوی مفهومی آفرینش مکان به مثابه مقصد گردشگری فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری فیلم به عنوان شاخه ای از گردشگری فرهنگی در حال ظهور است که ارتباط آن با محیط های شهری، پالایش و بازنمایی مطلوب محیط توسط سازمان های مدیریت مقصد و بازآفرینی فضاهای شهری نیازمند بررسی و تحلیل است. مقاله حاضر، پژوهشی است نظری با هدف بازخوانی و انگاره پردازی مفاهیمی که با وجود پیشینه ای چند دهه ای، تاکنون در حوزه ادبیات شهرسازی، طراحی شهری و گردشگری شهری کمتر مورد مداقّه بوده است. در این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای انجام شده است، ارتباط میان زمینه گردشگری فیلم و طراحی شهری، و آن گاه بازآفرینی پهنه های فرهنگی-تاریخی مورد واکاوی قرار می گیرد. در این فرآیند، مفاهیم فضا و قلمرو همگانی، با همراهی نظریه مرحله آینه ای لاکان، و سه گانه فضایی لوفور، چارچوب مطالعه و تحلیل نقش سینما در شکل گیری تصاویر ذهنی از شهر و تجربه مقصد گردشگری را پایه ریزی می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جهان دیالکتیکی تکوین یافته در ذهن و تصوّر گردشگر فیلم می تواند در هم آفرینی فضای شهری نقش داشته باشد. برونداد این بازخوانی، در قالب نموداری مفهومی ارائه می شود که در آن آفرینش قلمرو فیلم پیمایی به مثابه نوعی از مکان که حلقه واسط میان اصالت و مصرف مقصد گردشگری فیلم است، مطرح می گردد. این پژوهش، با تکیه بر سه گانه های فضایی وارسی شده، بالقوّگی های طراحی شهری را در ارتباط با توسعه مقصد گردشگری فیلم شناسایی می کند، و می تواند در رفع شکاف موجود میان حوزه مطالعات گردشگری فرهنگی، فیلم و طراحی شهری راهگشا باشد.
رابطه بین محرک های اطلاعاتی و قضاوت زیبایی شناختی در میان افراد غیر متخصص در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
63 - 74
حوزههای تخصصی:
متغیرهای روانشناختی در میزان درک و لذت افراد از یک اثر هنری نقش اساسی دارند. لذت از اثر هنری نه تنها به خود اثر بلکه به مخاطب آن نیز بستگی دارد. ابعاد شخصیتی و دانش هنری از جمله عواملی هستند که بر لذت، درک و قضاوت زیبایی شناختی افراد اثرگذار هستند. تأثیر این عوامل بر افراد مختلف اعم از متخصصین و غیرمتخصصین در هنر سنجیده شده است اما چیزی که در این میان مغفول مانده، تأثیر کوتاه مدت یک محرک اطلاعاتی بر تجربه هنری افراد غیرمتخصص است. در این پژوهش افرادی با تجربه و دانش هنری پایین در دو گروه آزمایشی مورد آزمون قرار گرفتند. گروه اول بدون هیچ محرک اطلاعاتی و گروه دوم با محرک اطلاعاتی (متنی درباره ی ماهیت اثر هنری) میزان ترجیح خود را از پنج جفت اثر واقع گرا-کلاسیک و مدرن-انتزاعی اظهار کردند. نتایج پژوهش حاکی از این بود که با وجود عدم تفاوت دو گروه در دانش زیبایی شناختی، گروه دوم که در معرض محرک اطلاعاتی قرار داشتند، آثار مدرن و انتزاعی را به صورت معناداری بیشتر پسندیدند. بنابراین حتی ارائه اطلاعات کوتاه در مورد شیوه های درک هنر به طور بافتاری به افراد می تواند روی انتخاب و ترجیح آثار هنری تأثیر بگذارد. یافته های این پژوهش نقش متغیرهای بافتاری و روانشناختی در تجربه زیبایی شناختی افراد غیرمتخصص را تأیید می کند.
واکاوی خاستگاه نقش مایه عقاب دو سر در فرهنگ بصری دوره آل بویه با رویکرد ایکونولوژی پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
96 - 111
حوزههای تخصصی:
دوره آل بویه یکی ازدرخشان ترین دوره های تمدن اسلامی در فاصله زمانی 322 تا 447 ق بود که در بخش های بزرگی از ایران و عراق فرمانروایی می کردند و در شکل گیری هنر اسلامی نقش به سزایی داشتند. یکی از ویژگی های هنر این دوره وجود مفاهیم و عناصر مذهبی است که به اشکال مختلفی از جمله نقوش جانوران و بیشتر اسطوره ای متجلی شده است. نقش مایه عقاب دو سر از جمله این نقوش است که به شکل تکرارشونده روی فلزات، سفال، آثار معماری و به خصوص در منسوجات مشاهده شده که به سبب عدم وجود پژوهش کافی خاستگاه آن عموماً ناشناخته مانده است؛ لذا مقاله حاضر با هدف تبیین محتوایی این نقش مایه، سعی در پاسخ به این سؤال داشت که: خاستگاه معنایی نقش مایه عقاب دو سر در فرهنگ بصری دوره آل بویه نشآت گرفته از کدام مضامین مذهبی بوده است؟ یا استفاده از نقش مایه عقاب دو سر در فرهنگ بصری دوره آل بویه در صدد بازنمایی چه مفاهیمی بوده است؟ روش انجام این پژوهش کیفی به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکرد آیکونولوژی پانوفسکی و داده های مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای و قابل استناد جمع آوری شدند. نتایج حاکی از آن بود که استفاده از نقش مایه عقاب دو سر از سوئی نمادی از قدرت ایزدی و طبیعت (خورشید) بوده و از سوئی دیگر، معنای عروج انسان و شهادت در حالت عام از آن استنباط شد که توسط پرنده ای ماورائی با قدرت ایزدی انجام گرفته است. همچنین یافته جدید نشان داد که نقش مایه عقاب دو سر نه به کلیه شهیدان در حالت عام، که به طور خاص به زیدبن علی، امام مذهبی اشاره داشته که آل بویه بدان اعتقاد و به ترویج آن اهتمام داشتند.
خوانش بینامتنی سنت های فرهنگ عامه در نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا با تأکید بر نگاره «اندرز پدر به فرزند درباره عشق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
55 - 75
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، راه مشترک زندگی، اندیشه و کنش انسان ها در یک جامعه و فرهنگ عامه شامل آداب ورسوم و باورهایی است که در دوره های مختلف شکل گرفته و خاستگاه هنر، ادبیات، فرهنگ و در یک کلمه هویت یک ملت است؛ بنابراین دریافت، فهم و معرفی فرهنگ عامه در هر دوره و بررسی بازتاب آن در آثار به جامانده، ضروری می نماید. آنچه خوانش بینا فرهنگی نامیده می شود نیز در پی کشف این معناست که پیش متن های درون فرهنگی یا برون فرهنگی یک متن چیست و درواقع آن متن بازتاب چه وجوه فرهنگی و از این نظر، وامدار کدام پیش متن هاست. در پژوهش حاضر بازشناسی وجوه فرهنگ عامه مردم خراسان در عصر شاهزاده ابراهیم میرزای صفوی در نگاره های نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا و پیش متن های تصویری احتمالی بینا فرهنگی این وجوه موردبررسی قرارگرفته است. ازآنجاکه امکان بررسی تمام نگاره ها، به دلیل حجم زیاد اطلاعات حاصل از خوانش وجود ندارد، نگاره «اندرز پدر به فرزند درباره عشق» از این نسخه انتخاب و بررسی شد. پرسش های اصلی پژوهش عبارت اند از 1. در خوانش اولیه نگاره منتخب، چه وجوهی از فرهنگ عامه و روش زندگی مردمان آن روزگار مشهود است؟ ۲. پیش متن های تصویری احتمالی بینا فرهنگی وجوه فرهنگ عامه منعکس در این نگاره چیست؟ روش تحقیق تطبیقی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای- اسنادی است و در تجزیه وتحلیل داده ها بر مبنای نظریات نسل اول و دوم بینامتنیت، رولان بارت و مایکل ریفاتر، به تبیین پیش متن های درون فرهنگی و برون فرهنگی آثار مکتب مشهد پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان داد خوانش اولیه نگاره منتخب، بسیاری از وجوه فرهنگ عامه مردم خراسان در عصر ابراهیم میرزای صفوی را در قالب سنت های مادی، رفتاری و گفتاری آشکار می سازد که با بررسی پیش متن های احتمالی تصویری و کلامی هر یک در خوانش ثانویه متن می توان گفت بسیاری از آن ها درون فرهنگی و برگرفته از فرهنگ عامه مردم خراسان در این دوره است.
بررسی پیوند کنش ارتباطی عقل اجتماعی و توافق بین اذهانی در نگرش هابرماس و تطبیق آن با مضامین اجتماعی در نقاشی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
261 - 281
حوزههای تخصصی:
نظریه کنش ارتباطی هابرماس نوآوری جدیدی در حوزه فلسفه، جامعه شناسی و اندیشه سیاسی به وجود آورده است.این نظریه با استفاده از مفاهیم جهان زیست و سیستم دو چشم انداز درونگرا و برونگرا را با یکدیگر پیوند می زند و از پارادایم خرد آگاهی محور به جانب پارادایم زبان در قالب گفتار روی می آورد؛ از سویی، جهان زیست مشترک ارتباطی ای را بنیان می گذارد که دربرگیرنده پس زمینه معانی مشترک و شامل عناصر ساختاری است که بازآفرینی اجتماعی را امکان پذیر می سازد. تلفیق میان دو مفهوم کنش و ساختار و نظام درواقع تلفیق دو نظریه لیبرالی و مارکسیستی در مورد جامعه در قالب یک نظریه اجتماعی جدید و انتقادی است که با ارائه نظریه خود تحت عنوان کنش ارتباطی به آن می پردازد نقش عقل اجتماعی و زبان و اخلاق گفت وگویی در رهایی از ستم در این نظریه بسیار پررنگ جلوه می نماید لذا تمرکز این پژوهش بر بررسی پیوند کنش ارتباطی عقل اجتماعی و توافق بین اذهانی در نگرش هابرماس و تطبیق آن با مضامین اجتماعی در نقاشی معاصر است.اهداف پژوهش:چگونگی ارتباط کنش ارتباطی با عقل اجتماعی.بررسی پیوند عقل اجتماعی با توافق بین اذهانی و مضامین اجتماعی در نقاشی معاصر.سؤالات پژوهش:1. چگونه می توان بین کنش ارتباطی و عقل اجتماعی پیوند ایجاد کرد؟پیوند عقل اجتماعی با توافق بین اذهانی و مضامین اجتماعی در نقاشی معاصر چگونه است؟
مدالیون های ماندگار: مطالعه تطبیقی ساختار بصری طراحی پارچه ها با نقوش جانوری در دوره ساسانی و ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
282 - 309
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی طراحی پارچه در دوره ساسانی و ایلخانی، رهیافتی نوین بر شناخت ویژگی های فنی و بصری آن خواهد بود. هدف پژوهش پیش رو، شناخت ویژگی های طراحی پارچه با نقوش جانوری در دوره ساسانی و تداوم احتمالی آن ها در دوره ایلخانی است تا بتوان این دوگونه را از یکدیگر متمایز کرد. بدین منظور، نوزده منسوج، بررسی شد. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی- تطبیقی، انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، نقوش جانوری پارچه های ساسانی شامل پرندگان، حیوانات چهارپا، موجودات ترکیبی و اسطوره ای است که تداوم فرمی آن ها را در منسوجات دوره ایلخانی می توان دید. باوجود بازتاب باورها ی ایران باستان در نقوش دوره ساسانی، در دوره ایلخانی بیشتر از فرم بهره گرفته شده و بازتاب کتیبه نگاری و پرکاری نقوش زمینه، همراهی منسوجات را با متن جامعه نشان می دهد. همچنین پیشرفت فنی واحد های طراحی، نوع فرمی مدالیون ها، واقع گرایی در بازنمایی نقوش جانوری و کاهش تنوع رنگی از ویژگی های پارچه های ایلخانی است. نتایج دیگر پژوهش، کاربرد طرح های شبکه ای متنوع در طراحی پارچه های دو دوره است، با این تفاوت که تدابیر فنی در دوره ایلخانی پیچیده تر شده و نسبت به دوره ساسانی راپورت ها با تنوع بالاتر فرمی، بازنمایی پویاتر نقوش، جزئیات بیشتر در ترسیم جانوران مشاهده می شوند. اهداف پژوهش:شناخت ساختار بصری نقوش جانوری منسوجات دوره ساسانی و ایلخانی.دستیابی به چگونگی تداوم نقوش جانوری منسوجات دوره ساسانی و ایلخانی.سؤالات پژوهش:ساختار بصری نقوش جانوری منسوجات دوره ساسانی و ایلخانی دارای چه ویژگی هایی است؟نقاط اشتراک و افتراق در تداوم نقوش جانوری منسوجات دوره ساسانی و ایلخانی کدام است؟
تبیین معیارهای توسعه فضایی شهر در راستای هم پیوندی شهر و نواحی منفصل شهری با تأکید بر رهیافت رشد هوشمند (مطالعه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
41 - 56
حوزههای تخصصی:
نواحی منفصل شهری که جمعیت قابل توجهی را دارند، چالش های قابل توجهی را به وجود آورده اند؛ بنابراین اقدام به موقع ضروری بوده و فرصت بی سابقه ای را در اختیار ما قرار می دهد. ساکنان این مناطق با مشکلات جدی ترافیکی و حمل ونقل توزیع عادلانه خدمات مواجه هستند. نواحی منفصل در مجاورت شهر همدان، از این قاعده مستثنی نیستند؛ بنابراین این پژوهش دو عملکرد دسترسی و توزیع خدمات را در سه ناحیه منفصل مورد بررسی قرارداد، تحقیق جز تحقیقات کیفی کمی است، ۲۸ شاخص در دو بعد عملکردی و دسترسی در قالب ۲۰ عدد پرسشنامه بصورت طیف ۵ گانه لیکرت بین متخصصین شهری توزیع شد و جهت تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS جهت داده های عملکردی و نرم افزار Depth map جهت داده های دسترسی استفاده شد، سپس ۹ معیار و ۳ آلترناتیو مطرح و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی توسط نرم افزار Expert choice بهترین و کارآمدترین روش انتخاب گردید.
مطالعه ی کمّی تغییرات هویت منظر اجتماعی- اکولوژیک با رویکرد تاب آوری فضایی و داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 53
حوزههای تخصصی:
اه داف: پیش رفتهای اخی ر در مباح ث بوم شناس ی منظ ر و داده ه ای ماه واره ای فرصت ی را ب رای تغیی ر رویکرده ا در برنامه ری زی پای دار ش هری فراه م آورده و پتانس یل بالای ی ب رای بهب ود ت اب آوری در تعام ات سیس تمهای اجتماع ی- اکولوژی ک ایج اد نم وده اس ت. در ای ن پژوه ش ب ا اس تفاده از مفه وم ت اب آوری فضای ی و س نجش مولفه ه ا و رواب ط کلی دی منظ ر اجتماعی-اکولوژیک ی در ط ول زم ان، آس تانه های مرتب ط ب ا هوی ت ب ه ص ورت کم ی اس تخراج گردی د ت ا راه کاری را ب رای پیون د اه داف ملم وس مدیریت ی و نظری ه ی ت اب آوری ارائ ه نمای د.
روشه ا: ب ا ارزیاب ی منظ ر اکول وژی ش هر ق م به وس یله ی متریک ه ای MN-AREA ،NP ،CA ،PLAND و داده ه ای ماه واره ای، تغیی رات ت اب آوری منظ ر ای ن ش هر ط ی ی ک دوره س ی س اله مبتن ی ب ر نظری ه ی ت اب آوری فضای ی م ورد تحلی ل ق رار گرف ت.
یافته ه ا: ب ا تعری ف و اس تخراج آس تانه های هویت ی، تغیی رات هویت ی منظ ر ش هر در ارتب اط ب ا ت اب آوری در س الهای آت ی پیش بین ی ش د. س پس ب ا شناس ایی الگوه ای فضایی-هویت ی ش هر در دوره ه ای مختل ف و س نجش آنه ا ب ر اس اس ابع اد ت اب آوری، پیش نهاداتی قابل اندازه گی ری و س نجش ب رای سیاس تگذاران و برنامه ری زان در راس تای قرارگی ری منظ ر ش هر در تعادل ی جدی د، ت اب آور و پای دار ارائ ه گردی د. نتیجه گی ری: منظ ر ش هر ق م در س ال 2009 و 2019 از آس تانه ی اول و دوم هویت ی عب ور ک رده اس ت و ب ا ادام ه ی رون د کنون ی در 20 س ال آین ده عب ور از س ومین آس تانه (دگرگون ی کام ل هوی ت منظ ر) اتف اق خواه د افت اد و چنانچ ه رون د کاه ش مس احت س اختارهای س بز ادام ه یاب د، منظ ر ب ه مرحل ه ی جبران ناپذی ری از لح اظ ت اب آوری میرس د.
مطالعه روش ساخت و بررسی تطبیقی نقوش و دوره زمانی خلق یک عروسک خیمه شب بازی متعلق به موزه عروسک و اسباب بازی کاشان
حوزههای تخصصی:
عروسک های خیمه شب بازی یکی از عناصر هنرهای نمایشی هستند که هنرمندان عروسک گردان از دور هنگام جهت اجرای نمایش از آن ها استفاده می کرده اند. امروزه این آثار به عنوان میراث تاریخی، فرهنگی و هنری با ارزشی شناخته می شوند. موزه عروسک و اسباب بازی کاشان، یکی از قدیمی ترین مجموعه عروسک های خیمه شب بازی را نگه می دارد که حاوی اطلاعات با ارزش تاریخی، هنری و فنی هستند. نظر به اهمیت موضوع تلاش شده است تا در راستای شناخت ویژگی های فنی، زیباشناسانه و مواد سازنده این آثار، مطالعات تطبیقی- تاریخی بر روی یک نمونه عروسک تاریخی "فراش" از موزه مذکور انجام شود. برای این منظور، نقوش به کار رفته در لباس عروسک، مواد و روش ساخت سر و بدن عروسک با در نظر گرفتن دوره تاریخی حدودی، یک نمونه عروسک از موزه مذکور مورد بررسی قرار گرفت. عروسک مورد مطالعه، عروسک «فراش» با قدمت 150 سال، مربوط به منطقه نائین و اردکان است. نتایج مطالعات تاریخی و مقایسه تطبیقی عروسک با نمونه مشابه عصر قاجار، مؤید تعلق اثر مورد نظر به دوره قاجار است. نتایج نشان داد، عروسک خیمه شب بازی مورد نظر از خمیر چوب مرسوم در دوره قاجار همراه با پارچه های مختلف که بخشی از آن ها کالای وارداتی دوره قاجار بوده، ساخته شده است.
تحلیل ویژگی های صوری و محتوایی نقاشی دوره های کاماکورا و آشیکاگا؛ با تأکید بر آموزه های بودیسم و ذن بودیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و هنر ژاپن بسان همه فرهنگ های اصیل، دارای مؤلفه های منحصربه فرد است، اما آن چه ژاپن را از دیگر فرهنگ ها متمایز می کند، دستاورد اصیل آن، در جریان فراز و نشیب ها و مواجهه های تاریخی، دینی و فلسفی است. نقاشی یکی از قدیمی ترین انواع هنر ژاپنی است و شامل طیف گسترده ای از گونه ها است. در نقاشی ژاپن، دوره های کاماکورا و آشیکاگا به دلیل تأثیر مکتب های ذن و ذن بودیسم اهمیت بسزایی دارند. اهمیت این موضوع، ضرورت پژوهشی درباره تطبیق مبانی نظری نقاشی، به لحاظ مضمون و شیوه، مبتنی بر بودیسم و ذن بودیسم را نشان می دهد. هدف از این پژوهش، تبیین ویژگی های صوری و محتوایی نقاشی های قرون ۱۲ تا ۱۶ ژاپن (کاماکورا و آشیکاگا) است. بر این اساس، پرسش اصلی در این پژوهش عبارت است از: ویژگی های صوری و محتوایی در نقاشی کاماکورا و آشیکاگا مبتنی بر بودیسم و ذن بودیسم چگونه است؟ در این پژوهش، روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و مشاهده تصاویر و روش تحلیل، فرمی-کیفی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که قدرت تفکر ذن بودیسم در دوران کاماکورا اولویت هایی چون لزوم پرداختن به مضامین و روایت های مربوط به بودا، بیان اندیشه های دینی و تاکید بر روایت انسانی را ایجاد کرده است. در نقاشی آشیکاگا، قدرت تفکر ذن، عشق به طبیعت، ستایش زیبائی، احساسات و غیره را تقویت کرده است. همچنین این هنر، نتیجه وحدت میان انرژی های معنوی و تجربه عملی است. نمایش فضاهای خالی، سکون و سکوت و تأکید بر موضوعات انتزاعی و غیر واقعی از ویژگی های هنر این دوران است. در نتیجه موضوعات روایی و حتی مذهبی در این دوره کاهش یافته است.
راهکارهای اولویت بندی شده پدافند الکترونیک و پدافند سایبری در شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
153 - 169
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهای اولویت بندی شده پدافند الکترونیک و پدافند سایبری برای شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی به انجام رسیده است. در پژوهش حاضر که از نظر ماهیت، کاربردی می باشد با بهره گیری از روشی ترکیبی پس از یک مطالعه مروری بر روی روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی، مرسوم ترین این روش ها از جدیدترین منابع شناسایی و ارزیابی گردیدند. در ادامه با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و نظر خبرگان ، 12 معیار برای رتبه بندی این روش ها احصاء و با روش تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی گردیدند. سپس هریک از روش های شناسایی و مقابله بر اساس معیارهای شناسایی شده بر اساس ویژگی ها و محدودیت های احصاء شده در بخش ادبیات پژوهش برای هریک از روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی، نمره گذاری گردیدند و با ضرب نمودن امتیازهای بدست آمده در وزن هر معیار، امتیاز نهایی هریک از روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی حاصل گردید تا از این طریق بتوان آنها را رتبه بندی نمود.در پایان مشخص گردید برای شناسایی پهپادها، بهترین روش بر اساس معیارهای تعیین شده، روش های مبتنی بر سامانه های راداری بوده و برای مقابله با پهپادها، بهترین روش، بهره گیری از پالس الکترومغناطیسی می باشد. همچنین بهره گیری از سامانه های لیزری و ایجاد فریب سایبری برای پهپاد با اختلاف ناچیزی در رتبه بعدی روش های مقابله با تهدیدات پهپادی قرار گرفتند.
جستاری در مطالعات "خاطره ی مکان" در پژوهش های فارسی زبان (مروری بر سال های 1385- 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
19 - 32
حوزههای تخصصی:
معماری و شهرسازی با محیط ارتباط دارند. محیط، ظرف تجربیات فردی و جمعی افراد است و خاطره را شکل می دهد. مطالعات خاطره یک زمینه تحقیقاتی رو به رشد است که بر روی طیف وسیعی از رشته ها از قبیل علوم اجتماعی، علوم انسانی، مطالعات منظر و معماری و شهرسازی تمرکز دارد. پژوهش هایی در ایران و جهان در رابطه با خاطره در محیط های انسان ساخت صورت پذیرفته و هریک از دیدگاهی متفاوت به موضوع نگریسته اند. مقاله حاضر با هدف تحلیل و تفسیر آنچه تاکنون در ایران منتشر شده و نیز برای پیشگیری از تکرار در این زمینه و یافتن شکاف های تحقیقاتی موجود، به بررسی کیفیت مطالعات انجام شده، پرداخته است. این پژوهش به مرور نظام مند مطالعات پیشین پرداخته و تعداد 38مقاله و چهار رساله دکتری که خاطره موضوع اصلی آنها بوده، بر اساس شکل پریزما(موارد ترجیحی در گزارش مقالات) انتخاب و بررسی شده و با مطالعه ساختار و محتوای آنها به ترسیم چشم انداز کنونی پژوهش های با موضوع خاطره، دست یافته است. نتایج بیانگر حجم روزافزون مطالعات خاطره با محوریت خاطره جمعی است. تکرار محتوایی پژوهش های خاطره، توجه بسیار اندک به کاربران ویژه محیط مانند کودک، سالمند و ...، تمرکز تعداد زیادی از مطالعات بر شهر تهران، عدم بررسی خاطره در دوره های سنی مختلف انسان و عدم توجه به خاطره فردی افراد از مکان های ویژه مانند مکان های کودکی، از جمله مشکلات مطالعات در این زمینه هستند. از جمله مقوله های پرتکرار ترکیب شده با خاطره می توان به هویت، تعلق مکانی، دلبستگی مکان و احیا و بازسازی اشاره کرد. همچنین بیشترین تعداد مطالعات به خاطره در فضاهای شهری و میدان های شهری پرداخته است.
رونق بخشی گردشگری مذهبی در بافت های تاریخی به کمک طراحی شهری (نمونه موردی: محله نوغان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
52 - 67
حوزههای تخصصی:
حرم امام هشتم شیعیان در مشهد به عنوان برجسته ترین مکان مذهبی و زیارتی ایران، هر ساله مقصد بسیاری از گردشگران داخل و خارج کشور است. محله نوغان با پیشینه ای غنی از تاریخ و هویت یکی از شاخص ترین محله های هم جوار با حرم رضوی همواره توجه زائران و گردشگران را معطوف به خود ساخته است. اجرای طرح های نوسازی با تمرکز تک بُعدی بر مفهوم زیارت به عنوان هدف در غفلت از ظرفیت های تاریخی- هویتی مذهبی محدوده، شیوه بازسازی را مشروعیت بخشیده و با فروکاهش مفهوم زیارت و پهنه قدسی به نقطه اقامت - نقطه زیارت بسیاری از قابلیت های کالبدی - کارکردی موجود را هیچ انگاشته یا حذف کرده است. هدف از این پژوهش بیان مفهوم گردشگری مذهبی به عنوان نگاهی میانجی و کل نگر به قابلیت های بافت های مذهبی تاریخی و کیفیت های فضایی مؤثر بر آن و الگوی مناسب طراحی شهری محله تاریخی نوغان جهت ارتقای گردشگری مذهبی به عنوان نمونه ارائه شده است. روش پژوهش کیفی- کمی بوده و از نظر نوع هدف در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. به منظور جمع آوری اطلاعات از منابع، پایگاه های علمی معتبر و نظر متخصصان طراحی شهری بهره گیری شده و نتایج به کمک تکنیک تحلیل محتوا ارزیابی شده است. یافته های پژوهش بیانگر است که ارتقای گردشگری مذهبی و مداخله طراحی محور می تواند به صورت موضوعی دوسر برد در معاصرسازی شهر های تاریخی نقش آفرین باشد. در مدل به دست آمده طراحی محور به ترتیب ابعاد عملکردی، کالبدی و حرکت و دسترسی بافت شهری موجود بیشترین تأثیر را در ارتقای جایگاه گردشگری مذهبی بافت محله تاریخی نوغان داشته است.
مطالعه ارتباط دلبستگی به مکان و ادراک محیطی بر رضایت از مکان (مورد پژوهشی: محله نوبر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
151 - 195
حوزههای تخصصی:
ارتباط عاطفی و تجربی انسان با مکان از موضوعات مهم روانشناسی محیطی بوده است. دراین ارتباط درک و احساس انسان تابعی از ویژگی های محیطی، کارکرد عناصر، هویت و توانایی مکان در ایجاد ارتباط اجتماعی و حافظه جمعی دانسته می شود که به ویژه در ارتباط با اماکن و محلات تاریخی موضوعیت بیشتری دارد. تحقیق حاضر باهدف تعیین میزان تأثیر ادراک محیطی و دلبستگی مکانی بر رضایت مکانی در محله تاریخی نوبر تبریز انجام گرفته است. تعداد 320 نفر از ساکنین و کسبه بالای 18 سال بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در تحقیق مشارکت کردند. در گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه های مختلف بکار رفته در پژوهش های مرتبط استفاده شد: از مقیاس لویکا برای سنجش دلبستگی به مکان، از مقیاس یوکسل و همکاران برای سنجش رضایت از مکان و از مقیاس تعدیل یافته بونیتو و همکاران برای سنجش ابعاد مختلف ادراک محیطی استفاده شد. ضرایب آلفای کرونباخ برای همه متغیرها در حد قابل قبول بوده و تحلیل عاملی تأییدی حکایت از اعتبار ساختاری مناسب ابزار تحقیق داشت. برای سنجش ارتباط و تأثیر متغیرها بر یکدیگر از مدل سازی معادلات ساختاری و برای سنجش معنی داری تأثیر متغیرهای میانجی گر از آزمون z سوبل استفاده شد. یافته ها نشان می دهد، بین دلبستگی به مکان و ادراک محیطی ارتباط و همچنین این متغیرها بر متغیر رضایت مکانی تأثیر مستقیم و معنی داری دارند. آزمون سوبل نشان داد، هیچ کدام از متغیرهای دلبستگی به مکان و درک محیطی اثر میانجی گر معنی داری ندارند. نتایج تحقیق نشان داد ارزیابی و قضاوت انسان ها از مکان در ارتباط با تجارب شناختی و عینی است که در انسان احساس مثبتی نسبت به مکان ایجاد می کند.
تحلیل بازنمایی زنان عصر مشروطه در ادبیات نمایشی معاصر از منظر جامعه شناسی بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
35 - 48
حوزههای تخصصی:
ادبیات نمایشی همواره در ساختار روایی ، فرم و مضامین با گفتمان های اجتماعی در ارتباط بوده و معضلات جامعه مخاطبین خود را بازنمایی کرده است. در دو دهه اخیر بازخوانی تاریخی زنان عصر مشروطه مورد توجه قرار گرفته است و در قلمرو ادبیات نمایشی به تولید متون مهمی منجر شده است. پژوهش حاضر سعی دارد از دریچه جامعه شناسی هنر میل به این گونه بازخوانی را بررسی کند. در این راستا سه نمایشنامه ندبه (بهرام بیضایی)، شهادت خوانی قدمشاد مطرب در طهران (محمد رحمانیان) و شب سیزدهم (حمید امجد) از منظر آرای پی یر بوردیو تحلیل می شوند. از دیدگاه بوردیو انسان ها برای کنش دارای منطق خاصی هستند و همین منطق کنش است که انسان ها را به جهان اجتماعی پیرامون خود مرتبط می سازد. در آرای بوردیو نظریه میدان، ابعاد کنش انسان (عاملان) در جامعه را با مثلث ارتباطی هبیتاس، میدان و سرمایه می کاود. نتیجه آن که؛ قهرمانان این آثار اگرچه بازنمودی از زنان جامعه معاصر نویسندگان هستند، اما جای گیری آنان در فرادستی میدان قدرت عصر مشروطه را می توان برگرفته از ماهیت آرمانی این متون دانست.
بررسی و تبیین مؤلفه های نظریه جنبش سبز در طراحی نماهای سبز برای شهرهای هزاره سومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نیاز جهانی به حفظ محیط زیست، جنبش سبز را در سراسر جهان به پیش برده است. یک چالش مدیریتی نوظهور برای همه سازمان ها، در شهرهای هزارهسومی، حفاظت از منابع طبیعی با کاهش تأثیر منفی آنها بر محیط زیست و افزایش عملکرد پایدار است. سبزشدن نیاز عصر برای حفظ منابع طبیعی است. معماری سبز با توجه به جنبش سبزی که از دهه 1950 تا 2010 م. رخ داده است، بررسی و ارزیابی می شود. معماری سبز، مرتبط ترین پروژه های معماری که رویکرد سیستم های انرژی را برای کاهش تقاضا، عرضه انرژی تجدیدپذیر و ذخیره انرژی ادغام می کند را توصیف و ارزیابی می کند. بررسی های انجام شده نشان می دهد که معماری سبز به طور قابل توجهی تکامل یافته و بسته به علایق یا دغدغه های هر زمان، نام های متفاوتی برآن گذاشته شده است و بسته به موانع و محرک های فنی، اقتصادی، محیطی و سیاسی هر دوره، با سرعت های متفاوتی پیشرفت کرده است. هدف پژوهش: هدف اصلی این مقاله مروری کوتاه بر ارتباط پارامترهای جنبش سبز جهت تبیین رابطه طراحی معماری با سلامتی انسان در شهرهای هزارهسومی است. روش پژوهش: روش تحقیق اتخاذشده در این نوشتار روش مطالعه تطبیقی است که با استراتژی تمرکز بر مؤلفه های بنیادین جنبش سبز از طریق بهره گیری از نرم افزارهای Bibliometrix و VOSviewer به بررسی و تحلیل 230 مقاله مرتبط نشریافته در سال های 2008 تا2024 پرداخته و نتایج حاصل را در ارتباط با آسایش حرارتی مورد تطبیق و استنباط قرار می دهد. نتیجه گیری: مهمترین یافته این پژوهش در قالب سه مؤلفه آسایش حرارتی، فضای سبز شهری و طراحی نمود یافته است. اصلی ترین نتیجه این مقاله را می توان در تدبیر طراحی نماهای سبز برای افزایش فضاهای سبز مبتنی بر شعف حرارتی خلاصه و بیان کرد.