فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۳ مورد.
باروک به منزله فلسفه ای جهانی
حوزههای تخصصی:
شربت و شربتخانه در گذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته، اغلب شهرها و روستاهای ایران دارای فضاهای گردهمایی نظیر شربتخانه ها بودند که مردم برای گفتگو و استراحت موقت در این اماکن گرد هم می آمدند، شربتی می آشامیدند و در باب موضوعات محلی روز مذاکره می کردند. در همین اماکن بود که ایرانیان با ذوق و اشتیاق وافر به اشعار و داستان های شاهنامه گوش فرامیدادند.
در خصوص قدمت و اینکه از چه زمانی شربتخانه ها در ایران آغاز به کار کردند اطلاعات درستی در دست نیست. با این حال، گمان می رود نخستین شربتخانه ها پس از ظهور اسلام و منع مذهبی نوشیدن شراب، در دوره سلطنت تیمور در شهر سمرقند پدید آمد و در زمان شاه اسماعیل صفوی به اوج رسید و در نهایت در همان دوره با آمدن قهوه رو به زوال رفت. همراه با رسم شربتنوشی در دربار صفوی، شغل شربتدارباشی نیز پدید آمد و از مناصب مهم درباری شد. دگرگونی های فرهنگی در جامعه کنونی ما سبب به فراموشی سپرده شدن سنتها و آداب و رسوم گذشتگان شده است. از این رو پژوهش در خصوص جامعه سنتی و شناخت ارزشهای اجتماعیـ فرهنگی آن اهمیت چشمگیری دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی ـ تطبیقی، ضمن بیان تاریخچه و نقش شربت خانه در زندگی اجتماعی ایرانیان، معماری این نهاد اجتماعی و فرهنگی معرفی و در آخر مقایسهای میان ویژگی های معماری فضاهای تعاملی همچون شربتخانه ها و قهوهخانه ها از سویی و از سوی دیگر میان معماری شربتخانه های موجود انجام شده است. یافته ها بیانگر آن است که شربتخانه ها و قهوه خانه ها معمولاً برای انجام فعالیت های جمعی به صورت مرکزگرا؛ و بنا بر نوع استفاده و کاربری حکومتی یا مردمی آن، دارای معماری برونگرا یا درونگرا بودهاند.
تالکین و ادبیات تخیلی مدرن
منبع:
فارابی ۱۳۸۳ شماره ۵۳
حوزههای تخصصی:
یادداشتهایی درباره کارگردانی نمایش «نیرنگهای اسکاپن»: مولیر یا کمد یا دل آرته؟ هر دو یا هیچ کدام؟
تأثیرپذیری شال های کشمیری از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شال از منسوجات مهم کشمیر است که به عنوان بخشی از لباس مردم به کار می رود. در طی دوران مختلف شال بافی، روش های تولید و مواد اولیة آن تغییری نکرده است؛ اما نقوش شال تحت تأثیر حوادث تاریخی تحول یافته است. این امر به ایجاد طرح های جدید و گاه ناآشنا با سنت های بومی در شال های کشمیری منجر شده است. منشأ پیدایش شال بافی به طور دقیق معلوم نیست. برخی محققان معتقدند شال بافی کشمیر تحت تأثیر شال بافی در ایران به وجود آمده و گسترش یافته است. این تأثیرپذیری در دورة مغولان هند که ارتباط تنگاتنگی با صفویان در ایران داشتند، بیشتر شده است؛ به گونه ای که انواع نقش مایه های ایرانی در بافت شال های کشمیری به کار رفته است. تغییر و تحول نقوش از دوران مغول تا دورة سیک ها که بر کشمیر حکومت کردند، قابل بررسی است
چالش ساختار و معنا : خوانش واساز از نگاره «بیرون آوردن یوسف از چاه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد نگاره ایرانی بیرون آوردن یوسف از چاه را بر مفاهیم اصلی واسازی دریدا مورد انطباق قرار دهد. هدف این مقاله بررسی روند تزلزل معنای قطعی و رسیدن به معانی جدید است.از بررسی این نگاره، مفاهیم مهمی سر برمی آورند که در دو موضوع دلالت و روایت دسته بندی می شوند. در موضوع دلالت با بررسی وارونگی تقابل های دوگانه متن هنری، سرگشتگی، آرایه های اثر هنری و در موضوع روایت با بحث مرکزگریزی و بینامتنیت به چارچوب تحلیلی این مقاله دست می یازیم. این تحلیل، نشان می دهد هر نشانه این تصویر، دالی است که مدلول آن غایب است. تقابل های دوگانه این تصویر با واژگون سازی تقابل های مرد/ زن، شب/ روز، رنگ های سرد/ گرم، تقابل درون/ بیرون به هم آمیخته اند. در این اثر، سوال های متعددی وجود دارد که مخاطب (بیننده) برای آنها پاسخی نمی یابد و به سرگشتگی منجر می شود. عواملی که از چارچوب تصویر بیرون زده اند به حاشیه ای می مانند که با تمرکز روی آن خوانش متن دیگرگونه می شود. مرکزیت نگاره با قرار دادن موضوع اصلی، در جایی غیر از مرکز، یعنی در قسمت پایینِ سمت راست، از بین می رود. این نگاره با متون و نظام های دیگری نیز در ارتباط است که استقلال آن را زیر سوال می برد. نگارگر در بازسازی این روایت، سنت را به کناری می نهد و بدون درنظر گرفتن منطق علی و معلولی، روایت این قسمت از داستان یوسف را برای ما باز می گوید. با خوانش این اثر و با پیش فرض قرار دادن واسازی به عنوان روش و تحلیل متن به منطق اندیشه واساز در پشت آن پی می بریم. این منطق راه را بر معنای قطعی اثر می بندد و آن را به روی معناهای متعدد می گشاید. از نتایج دیگر این بررسی، یافتن نزدیکی ذهنیت نگارگر و اندیشه های دریدا است.
سازهای بلوچی
بررسی تحول نقاشی به ویژه منظره سازی در قلمدان نگاری دوره صفوی تا اواخر دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنی هنر از نظر برخی متفکران معاصر
حوزههای تخصصی:
علم الحروف
حوزههای تخصصی:
تحلیل زمینه های پیدایش مجسمه سازی پست مدرن از 1960 تا 1980(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دورة پست مدرنیسم، هنر دچار کارکردهای متغیری شده و مدام در حال تغییر ماهیت و هویت است. این مسایل در ارتباط مستقیم با مجسمه سازی امروز است زیرا این گوناگونی حیرت آور در هیچ زمینه ای به اندازة جهان مجسمه سازی آشکار نیست. حال این سؤال مطرح می شود که چه تحولاتی در دوره مدرن منجر به ظهور مجسمه سازی پست مدرن شد؟ چنین فرض می شود که توجه به محتواگرایی و مفهومی بودن مجسمه برخلاف فرم گرایی حاکم در دوره مدرن باعث شد که رویکردهای غالب در مجسمه سازی تغییر کرده و مجسمه سازی پست مدرن با صورت های بیانی جدیدش ظهور پیدا کند. این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تحولات و دگرگونی های ایجاد شده در عرصه مجسمه سازی از 1960 تا 1980 پرداخته است. نظر به اینکه زمینه های تحول و پیدایش مجسمه سازی پست مدرن به لحاظ تأثیرگذاری بر مجسمه سازی از دهة 1980 به این سو هنوز ساماندهی آکادمیک نشده است، ضرورت این اقدام احساس می شود که در این پژوهش به آن پرداخته شود. در پایان این نتیجه حاصل شد که تحولاتی چون تغییر مفهوم گالری جهت نمایش مجسمه، تغییر شکل اشیاء بازتولید شدة صنعتی در شکل اثر هنری و نقش مؤثر زمان و مکان در ایجاد و نمایش آثار مجسمه سازی از جمله دگرگونی های بنیادینی بود که تعریف مجسمه سازی مدرن، به عنوان یک شیء فرمی تجرد گرا را زیر سؤال برد و هویت آن را تغییر داد. این دگرگونی ها موجب شد درک و دریافتی نو در قالبی جدید جهت بیان «محتوا و معنایی خاص» از طریق مجسمه ظهور پیدا کند.
نمادشناسی نگاره ی «رستم خفته و نبرد رخش و شیر» از منظر خرد و اسطوره
منبع:
پیکره دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
5 - 15
حوزههای تخصصی:
شاهنامه ی فردوسی اثری گران مایه است که فردوسی بسیار هنرمندانه با استفاده از اسطوره، توانسته خردورزی و نقش اراده ی انسانی را به نظم بیان کند. پیوند خرد و اسطوره در تمام داستان ها و شخصیت های شاهنامه آشکارا و صریح و نیز در ژرفای اثر مشاهده می شود. قصه ها در شاهنامه؛ علاوه بر پیگیری هدف های عام داستان نویسی، اهداف متعالی دیگری را نیز دنبال می کنند. داستان نگاره ی«رستم خفته و نبرد رخش و شیر» که در خوان اول شاهنامه رخ می دهد، موضوع بحث این مقاله است که با ترکیبی از خرد و اسطوره به اثر غنایی خاص بخشیده و آن چه مدنظر است، شامل نمادهایی هستند که هم خردگرا و هم اسطوره ای اند. نقاش این اثر سلطان محمد نقاش، نگاره ی«رستم خفته و نبرد رخش و شیر» را با مهارتِ بسیار خلق کرده است که در این نوشتار به توصیف و تحلیل آیکونوگرافی(نمادشناسی تصویری) آن می پردازیم. فرضیات مقاله بیان می دارند که نگاره ی«رستم خفته و نبرد رخش و شیر» قابلیت نقد و تحلیل آیکونوگرافی را دارد و خرد و اسطوره، چه در داستان شاهنامه و چه در عناصر دیداری که سلطان محمد در خلق اثر به کار برده، پیوندی عمیق دارند و اسطوره ها زمینه ای برای ظهور خرد هستند. این مقاله در نظر دارد به تحلیل آیکونوگرافی و نمادشناسی در نگاره ی«رستم خفته و نبرد رخش و شیر» از منظر خرد و اسطوره بپردازد. در یافته های این تحقیق، این مهم به دست آمد که در داستان نگاره، در کنار نیرومندی و توان جسمی پهلوان، خردمندی او نیز با نمادپردازی عناصر گونه گون سنجیده و به تصویر کشیده شده است. در تمام شاهنامه و خاصه داستان نگاره ی مورد بحث، اسطوره نه تنها با خرد تقابل ندارد؛ بلکه گستره ای برای بیان و آشکارشدن خرد است که با مهارت، روایت گری و تصویرسازی شده است. این مقاله به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع کتابخانه ای، انجام شده است و سعی شده تا از نظر زیبایی شناسی به توصیف اثر و از نظر آیکونوگرافی(نمادشناسی تصویر) به تحلیل نگاره بپردازد.
جامعه روستایی و گسترش کشاورزی در ایران پس از انقلاب: دو دهه اول
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد کشاورزی تکنولوژی کشاورزی،خدمات توسعه ای
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی ایران و اسلام نقاشان
هویت جویی ایرانی - اسلامی در نسخه های مصور شاهنامه فردوسی دوران ایلخانی تا اواسط صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر فعالیتی آگاهانه است که در آن هنرمند به وسیله ی بعضی نشانه های خارجی، احساساتی را که در زندگی خویش داشته است، به دیگران منتقل کرده، چنان که دیگران نیز از آن احساسات متاثر شده و آن ها را تجربه نمایند. این بحث از آن جا با مقوله مورد نظر ما در ارتباط است که این دریافت مشترک میان بیننده آثار هنری، به جز ارزش های فیزیکی و ساختاری آثار، با ارزش های روان شناختی هم در ارتباط می باشد، ارزش هایی که از هم دردی ها و علائق مشترک، تاریخ و پیشینه ی یکسان و بالاتر از این مشترکات فلسفی و فکری انسان ها به وجود می آیند. وقتی به این اشتراکات در دریافت های انسانی می رسیم، دقیقاً به تاریخ و پیشینه و علائق مشترک تاکید داریم، چیزی که گروهی آن را «هویت» می نامند. هنرمند حساس به هویت، سعی دارد آثاری خلق کند که در قالب و صورت ویژگی هایی داشته باشد که بتوان آن را از هنر دیگر ملل تفکیک نمود. این ویژگی ها می تواند مبتنی بر اصالت های بومی، دینی و فرهنگی هر کشور و قومیتی باشد. گذشته ی تاریخی، حماسه های آبا و اجدادی سرزمین نیاکان ما، اصلاً جغرافیای زبان مادری ما، باورها و سنت های طایفه ای، مفاخر ملی مان و به طور کلی همه ی این ها جزء هویت فرهنگی ماست. شعر و ادبیات فارسی در ایجاد غیرت ملی و دلبستگی نیاکانمان در درک عظمت تاریخی و فرهنگی این سرزمین تاثیر مستقیم دارد. نگارش و مصورسازی نسخ خطی و از این میان شاهنامه همواره مورد توجه حاکمان و هنرمندان نگاره گر بوده، چرا که نگارش و تهیه نسخه شاهنامه یکی از سنت های ادبی– هنری ایران در طی قرون متمادی بوده است. بر این اساس تعداد زیادی نسخه خطی از شاهنامه مربوط به دوران ایلخانان تا اواسط دوره قاجاریه به جای مانده است. در این مقاله که به ارزش و اهمیت شاهنامه به عنوان یک اثر شاخص ملی و مصورسازی آن در دوره های مختلف اشاره شده به معرفی و تبیین نمونه هایی از نگاره های شاهنامه دوران ایلخانی تا قاجاریه با تاکید بر هویت جویی ایرانی می پردازد. شایان ذکر است، نحوه چیدمان مطالب و تصاویر بر مبنای توالی تاریخی شاهنامه های مصور دوران مذکور می باشد. سوالات: 1- هویت جویی ایرانی چگونه در داستان ها و مضامین شاهنامه انعکاس پیدا می کند؟2- تعامل شاهنامه و نگارگری در هویت یابی ایرانی چگونه در مضامین و پردازش نگاره ها انعکاس یافته است؟اهداف مقاله نیز شامل موارد زیر است: 1- شناخت شاخصه های هویتی ایرانی- اسلامی در نسخه های مصور شاهنامه دوران ایلخانی تا اواسط صفویه2- دستیابی به عوامل تاثیرگذار بر نوع شاخصه های هویتی ایرانی- اسلامی در شاهنامه فردوسی کلیدواژگان: شاهنامه فردوسی ، هویت ایرانی ، نگارگری ایرانی ، مضمون