این مقاله تحلیلی نشانهشناختی است بر یک اثر نگارگری از شاهنامه طهماسبی شاهکار نگارگری ایران در مکتب تبریز صفوی که بهدست خواجه عبدالعزیزنقش گردیده است. ابتدا روش ساختگرایانهی فرهنگی (مکتب مسکو-تارتوکه واضع آن یوری لوتمان میباشد) و شیوهی ساختگرایانه در تحلیل و بررسی نظام تصویری را، که بر بنیاد تقابل انسان و طبیعت و دو محور جانشینی و همنشینی و دلالتهای صریح و ضمنی قرار دارد، شرح میدهد. آنگاه میکوشد با برخورداری از این روش، مطالعهای تحلیلی بر نگارهِی «زال و سیمرغ» را ارائه دهد. نتیجه این بررسی، در قالب نظام طبیعت و فرهنگ، تقابلی فضایی و کلی را میان بیان واقع گرا و اسطورهای نشان می دهد. در انطباق نشانههای تصویری درنگارهی عبدالعزیز و نشانههای کلامی شعر فردوسی، نیز آشکار میگردد که بنابر ماهیت ساختار تصویر نحو زمانی روایت به نحو مکانی تبدیل مییابد و نشانههای زبانی و صنایع بدیعی شعر به نشانههای تصویری سادهِی حالتی ترجمه میشود و نگارگر در حرکت از اثر ادبی به متن تصویری به شیوهای تقلیل گرا دست مییازد. در آخر چنین عیان میگردد که گویا قهرمان صحنهی نگاره و کنشگر اصلی روایت، یعنی زال، حلقهی اتصال وجوه متضاد طبیعت و فرهنگ قرار گرفته و دو فضا را به هم پیوسته است.
«تشبّه» یکی از مفاهیم بحث انگیز در فرایند نمایشی شدن وقایع کربلا است. این مفهوم با در نظر داشتنِ پیشینه ای که در علم کلام، عرفان و به خصوص فقه دارد، از سه بُعد در تعزیه شایان توجه و قابل بررسی است: 1- تشبّه، پیوندِ عمیقی با نهادنِ نام «شبیه خوانی» بر تعزیه دارد. 2- تشبه به امامان (ع)؛ تشبّه به کفار و دشمنان ائمه و تشبّه مردان به زنان؛ از مسائل مناقشه برانگیزِ فقهی هستند که شاهدِ حضورِ آنها در تعزیه نیز هستیم. 3- اهمیتِ مسأل? تشبّه نزد فقها، منجر به صدور فتاوی گوناگون از سویِ آنها میشود. این فتاوی از سویِ دیگر، تأثیرِ آشکاری نیز بر شیو? شبیه خوانی دارند. هدفِ این مقاله، بررسی سه مورد فوق با توجه به دانش و فرهنگی بومی است که هم شبیه خوانی و هم مفهوم تشبّه بر آمده از آن است. پس رویکردِ مقال? حاضر در نقط? مقابلِ آن رویکردهایی قرار خواهد گرفت که تعزیه را با قراردادهای تئاتر و درام غربی فهم و تحلیل میکنند. یکی از این مفاهیم که با آن تعزیه را بررسی میکنند، واژ? یونانی «میمسیس» است. این مقاله نشان میدهد که چرا این مفهوم در شناخت تعزیه کارایی ندارند و نمیتوان با اتکا به آن تحقق تشبّه در تعزیه را فهم کرد.