فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳۴۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
209 - 253
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی منبع مهم ترین تهدیدها برای سلامت انسان، دسترسی به منابع حیاتی و حقوق اولیه بشر است. مددکاری اجتماعی به عنوان حرفه ای که ریشه در حقوق بشر و عدالت اجتماعی دارد می تواند نقش مهمی در موضوعات حقوق بشر و عدالت اجتماعی و زیست محیطی داشته باشد. از این سو طی چند دهه گذشته در خارج از ایران، تغییر گفتمانی در مددکاری اجتماعی به وقوع پیوسته و مددکاران اجتماعی در هر دو عرصه نظریه پردازی و عملی در رابطه با محیط زیست و توسعه پایدار آثار و فعالیت های چشمگیری ارائه کرده اند. در این مطالعه با هدف فهم گستردگی و ماهیت ادبیات مددکاری اجتماعی در رابطه با موضوعات محیط زیستی و توسعه پایدار در عرصه نظریه پردازی و مداخلات عملی، آثار مهم این حوزه بین سال های 2000 تا 2023 به شیوه ای نظام مند بررسی شدند. درمجموع 85 مقاله معیار ورود به این مطالعه را یافتند. داده های این مقالات در دو بخش رویکردهای نظری و مداخلات عملی مددکاری اجتماعی در مسائل محیط زیست و توسعه پایدار استخراج شدند. مفهوم پردازی ها و رویکردهای مختلف چون رویکرد بوم شناختی-اجتماعی، مددکاری اجتماعی سبز، مددکاری بوم شناختی ژرف و مانند آن نشان از تورم مفهومی در حوزه معرفتی رابطه مددکاری اجتماعی با محیط زیست است. در حوزه روش شناختی، مددکاران اجتماعی با توجه به مسائل زیست محیطی و توسعه پایدار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فعالیت هایی چون ترویج عدالت زیست محیطی، توسعه زیرساخت های اجتماعی و فنی، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، مشارکت دهی و سازمان دهی مردم، آموزش و بالا بردن آگاهی و سواد زیست محیطی، حفاظت از محیط زیست، مداخلات تاب آوری را به انجام رسانده اند.
تجربه زیسته جوانان بی سرپرست در گذربه زندگی مستقل و ورود به جامعه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
1 - 44
حوزههای تخصصی:
سالیانه به طور متوسط حدوداٌ 500 نفر از فرزندان تحت سرپرستی سازمان در کشور به صورت زندگی مستقل، ازدواج و... از سیستم حمایت های مستمر سازمان خارج می گردند و در زندگی مستقل در تشکیل زندگی مشترک، یا فردی بعضاً با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند. در همین راستا هدف اصلی این پژوهش، تجربه زیسته جوانان بی سرپرست در گذربه زندگی مستقل و ورود به جامعه در شهر تهران است. تحقیق حاضر یک پژوهش کیفی بوده و به روش تحلیل مضمون انجام شد. ابزار پژوهش شامل مصاحبه عمیق فردی نیمه ساختاریافته است .مشارکت کنندگان پژوهش شامل دختران و پسران بی-سرپرست انتقال یافته به جامعه بودند که حداقل سن آنها 18 سال و از انتقالشان نیز حداکثر 5 سال گذشته بود. انتخاب هدفمند بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. در بررسی داده های حاصل از مصاحبه ها، به 7 مضمون اصلی و25 زیر مضمون فرعی کدگذاری شد. یافته ها حاکی ازاحساس متناقض مشارکت کنندگان در بدو ورود به جامعه بود، از سویی رهایی از مرکز بسیار خوشایند بود از سوی دیگر ترس از تنهایی نیز مانع آرامش آنان شده بود، آنان درخواست حمایت های مادی و معنوی را داشتند و از اینکه زندگی جوانان بعد از ترخیص برای سازمان در اولویت نیست احساس ناراحتی میکردند.
شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
43 - 77
حوزههای تخصصی:
مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه یاورانه سالهاست که در سطوح فردی، گروهی و جامعه ای و برای گروه های هدف مختلف، جایگاه و نقش های خود را به تناسب نیاز مخاطب خود تعریف نموده و به رسالت خود در زمینه های مختلف پرداخته است. یکی از گروه های هدف مددکاری اجتماعی، کارکنان شاغل در صنایع است که یک جامعه فرهنگی و اجتماعی مختص به خود را تشکیل می دهند و دارای آسیب ها و نیازمند کمک های یاورانه مرتبط با خود هستند. هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت است. این پژوهش، یک مطالعه کیفی در چند شرکت صنعتی است که از مددکاران اجتماعی با سابقه ی بیش از سه سال فعالیت در صنعت و با معیار اشباع داده ها با ده نفر از افراد صاحب نظر و مرتبط با موضوع به صورت هدفمند و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. داده ها به روش تحلیل مضمونی مورد تبیین واقع شده اند. نتایج نشان داد که همیه مشارکت کنندگان بر اهمیت و نقش مددکاری اجتماعی صنعتی و ضرورت آن تأکید داشتند. سه مضمون احصاء شده عبارتند از: حرفه ای گرایی صنعتی، مددکاری کل نگرانه، و پایش سازمانی. نتیجه این پژوهش می تواند در تبیین خدمات مددکاری اجتماعی در سیاستگذاری های حوزه رفاه کارکنان در شرکت های صنعتی، مؤثر واقع گردد.
خوانش نظام مند مطالعات جامعه شناختی ناظر بر همه گیری کرونا در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
113 - 160
حوزههای تخصصی:
بعد از شیوع همه گیری کرونا در اواخر سال 2019، تمام ابعاد زندگی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بشری به سرعت تحت تأثیر قرار داد. بر این مبنا پژوهش های جامعه شناختی مختلفی در ایران بعد از شیوع کرونا انجام شد. بررسی این پژوهش ها می تواند به درکِ تجربه جامعه شناسی ایرانی در مواجهه با همه گیری کرونا کمک نماید. بر این مبنا، پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک انجام گردیده است. پژوهش های مورد بررسی شامل 101 گزارش و مقاله علمی پژوهشی است که از آغاز همه گیری کرونا تا آبان 1402 منتشر شده اند. بعد از جمع آوری پژوهش های موردنظر، از دو جنبه مورد تحلیل و ارزیابی گرفتند. ابتدا پژوهش های انتخاب شده از لحاظ ساختاری بررسی شدند؛ سپس محتوای یافته های پژوهش ها، مقوله سازی گردید. بر اساس تحلیل صورت گرفته، پژوهش های جامعه شناختی در چند حوزه عمده صورت گرفته اند: زیست -جهانِ رسانه ای شده (فضای مجازی و رسانه های سنتی)، زیست -جهانِ در مخاطره (اضطراب و هراس، مخاطره، قرنطینه و تروماسازی)، پزشکی شدن (مراقبت، پزشکینه شدن و سلامت)، بازاندیشی معنایی (بازاندیشی و مرگ اندیشی) و تغییر مناسبات فرهنگی-اجتماعی (تعاملات خانوادگی، تحولات فرهنگی، تحولات اجتماعی، رفتارهای جمعی، گروه های حاشیه ای و تحولات دینداری). در مقابل برخی موضوعات و حوزه های پژوهشی مانند پیامدهای سیاسی و اقتصادی همه گیری کرونا که بر کلیت جامعه ایرانی تأثیرگذار هستند، به حاشیه رفته و چندان مورد بررسی قرار نگرفته اند.
بررسی چالش های روانی و اجتماعی نوجوانان پسر مهاجر افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
169 - 208
حوزههای تخصصی:
مهاجرت همواره با نتیجه صرفاً مثبت همراه نیست و پیامدهای متنوعی را در خود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی چالش های روانی و اجتماعی نوجوانان مهاجر افغانستانی ساکن شهر رفسنجان بود. در بهار سال ۱۴۰۲ تعداد 14 نفر از این گروه که حداقل دو سال اقامت در ایران داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش این پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمدند و 2 مصاحبه انتهایی جهت اطمینان از اشباع داده ها انجام گرفت. محتوای مصاحبه با روش هفت مرحله ای کلایزی کدگذاری شد. و درنهایت ۷۲ مضمون فرعی و ۱۷مضمون اصلی استخراج شد و این موارد در پنج مضمون هسته ای «مشکلات روان شناختی، چالش های فرهنگی- ارتباطی، چالش های شغلی، مشکلات مربوط به تغییر سبک زندگی و چالش های مربوط به خانواده» قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که سختی های فرایند مهاجرت در کنار خاطرات بد و چالش های سازگاری بافرهنگ جدید و نگرش های تعصب آمیز در این بازه سنی، نوجوانان را در برابر مشکلات سلامت روان و آسیب های اجتماعی آسیب پذیر ساخته. بنابراین جامعه ما برای داشتن افراد سالم و همدل باید از پذیرش بیشتر فرهنگی در مورد این گروه برخوردار باشد و خدمات سلامت روان متناسب با آنان ارائه شود.
اثربخشی مداخلات آموزشی و روانشناختی مددکاری اجتماعی در مطالعات تجربی (مرور سیستماتیک از حوزه های موضوعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
161 - 201
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در مورد اثربخشی مداخلات آموزشی و روانشناختی مددکاری اجتماعی در مطالعات تجربی ملی و فرا ملی بود. نوع مطالعه مرور سیستماتیک بود. 140 مقاله و پایان نامه گزینش و پس از معیار های ارزیابی 71 مقاله و پایان نامه نهایی انتخاب شد. حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سال های 2000 تا 2021 برای تحقیقات خارجی و 1380 تا 1400 برای مقالات و پایان نامه های داخلی است. از کلید واژه های مددکاری اجتماعی ، مددکاران اجتماعی ، مددکاری و روانشناسی ، مددکاری و مشاوره ، اثربخشی مداخله روانشناسی مددکاری ، مداخله مددکاری اجتماعی، مداخله آموزشی مددکاری استفاده شد. نتایج نشان داد اثربخشی بر حوزه آسیب تحصیلی، آسیب اعتیاد، آسیب مرتبط با بیماری ایدز، آسیب خودکشی، آسیب خانواده، آسیب اختلالات روانشناختی، آسیب خشونت، آسیب رفتارهای پرخطر، آسیب سالمندان و آسیب مرتبط با بیماری زمینه های استخراج شده اثربخشی مداخلات روانشناختی مددکاری اجتماعی را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: همسو با یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت مداخلات روانشناختی مددکاری اجتماعی در محور های مختلف اثر گذار بوده و از زوایا ی گوناگون مرتبط با حیات بشر قابل ارزیابی است.
ناکارآمدی بازپروری زندانیان در نهاد زندان؛ مطالعه ای بر زندانیان مرد بازگشته به زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
1 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی شرایط منجر به تکرار جرم در زندان است. برای دستیابی به این هدف از روش مردم نگاری استفاده شد. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه با 20نفر از زندانیان مرد با سابقه بازگشت مجدد به زندان، به عنوان مطلع و نیز مشاهده میدانی به همراه مطالعه اسناد انجام شد. یافته ها نشان داد که زندان دارای یک سازوکار رسمی مواجهه با زندانی است که در پنج سطح عمل می کند، این سطوح عبارتند از: تامین نیازهای زیستی زندانی، پذیرش و ارزیابی، ارائه آموزش ها، حمایت و مراقبت ونیز ارتقای روابط اجتماعی زندانی. همچنین تجزیه و تحلیل مصاحبه ها منجر به ظهور پنج مقوله اصلی شد که عبارتند از: برچسب زندانی و تجربه طرد اجتماعی، تراکم زندانیان، عدم طبقه بندی محافظت کننده زندانیان، ناکارآمدی نظام های حمایتی و مراقبتی، آموزش ناکارآمد و غیرموثر. بند به عنوان مرکز دریافت خدمات زیستی و حمایتی رسمی، هم زمان مرکز دریافت حمایت ها و آموزش های غیررسمی است. زندانیان مرد بازگشته به زندان عملا با نظام جامعه پذیری غیررسمی همسو شده و نظام رسمی از کارآمدی لازم برای برقراری ارتباط با این گروه از زندانیان برخوردار نیست. سازوکار رسمی موجود نیز قادر به نیل به اهداف تعیین شده خود نیست.
مقایسه ساز و کار سوء مصرف مواد و سیاست گذاری های مرتبط با آن در ایران و دیگر کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
129 - 168
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش وابستگی به مواد در عرصه ملی و بین المللی هزینه های زیادی برای دولتها دربر داشته است که لازم است برای کاستن از این حجم هزینه، تحقیقات اجتماعی و حقوقی انجام گیرد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ساز و کار مصرف مواد و سیاستگذاری هایی که در این خصوص در ایران و برخی کشورها انجام گرفته می باشد تا بدین وسیله دریابیم موفقیت سیاستهای کلی کشورها در مهار اعتیاد به مصرف مواد چگونه و به چه عواملی بستگی دارد. روش انجام پژوهش در تحقیق حاضر تحلیل ثانویه می باشد. شواهد آماری و اسناد و کتب مرتبط با موضوع مصرف مواد و مطالعه سیاستگذاریهای مرتبط با آن، منابع انجام این پژوهش هستند. در این پژوهش یافته ها در 4بخش مقایسه وضعیت مصرف مواد در ایران با سایر کشورها، مصرف مواد و برخی شاخصهای رفاه و توسعه انسانی، سیاستهای کلی در حل مساله مصرف مواد در ایران و جهان و پویایی بازار مواد در جهان بدست آمد. این پژوهش نشان داد مصرف مواد در ایران و جهان رو به افزایش است و روند آن غلبه روانگردانها بر مواد با منشا طبیعی است. در این رو به تزاید بودن، سیاستگذاری های مبتنی بر مبارزه با کاهش عرضه و یا کاهش تقاضا بدون تقویت زیرساختهای حیات اقتصادی و اجتماعی یک جامعه تنها به افزایش هزینه های اعتیاد در جامعه می افزاید. لذا تجارب سیاستگذاری کشورهای دارای مصرف مواد کم گویای ان است که این موضوع نیازمند فرهنگ سازی و تقویت بنیان اقتصادی اجتماعی جامعه است نه مبارزه با معلول.
فراتلخیص مطالعات سالمندی موفق در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
45 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مطالعات مربوط به سالمندی موفق در کشورهای خاورمیانه از روش مرور نظام مند و راهبرد فراتلخیص برای شناخت عوامل موثر در سالمندی موفق استفاده کرده است. 43 پژوهش متفاوت در بازه زمانی ده سال منتهی به سال 2023 میلادی، که در کشورهای مختلف خاورمیانه انجام یافته وارد مراحل مرور نظام مند شدند. پس از کدگذاری انتسابی و کدگذاری کل نگر مقالات بررسی شده، موارد استخراج شده وارد فرایند تجزیه، تحلیل و ترکیب یافته ها شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهند، شش مقوله فردی، مذهبی، اقتصادی، سبک زندگی، روابط اجتماعی و فرهنگی عوامل موثر بر سالمندی موفق است. همچنین نظریه های مرتبط با موضوع سالمندی موفق که در تحقیقات مورد بررسی وجود داشت مطالعه و نکات مهم آن از جمله الگو های نظریه ای سالمندی موفق و نظریه قطع ارتباط به عنوان یافته های نظری پژوهش برجسته شده است. یافته ها نشان می دهد سلامت جسمی و روانی، روابط و حمایت اجتماعی، حضور در کنار خانواده، وجود پس انداز و بیمه، تکیه به معنویات و داشتن سبک زندگی سالم مهمترین شاخص های سالمندی موفق در خاورمیانه می باشند.
تأثیر برچسب اجتماعی بر نگرش مثبت به مصرف مواد؛ میانجیگری نقش طرد اجتماعی و احساس نیاز به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
203 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه تبیین نگرش مثبت به اعتیاد از طریق مدل مکانیزمی مبتنی بر متغیرهایی چون برچسب، طرد و احساس نیاز به مصرف مواد بود. از منظر روش شناسی، این مطالعه کمی از نوع پیمایش تبیینی بود. جامعه آماری کلیه زنان تحت درمان در مراکز درمانی ترک اعتیاد استان گلستان در سال ۱۴۰۰ بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۸۷ پرسشنامه معتبر جمع آوری گردید. آزمون مدل تحقیق با تکیه بر مدل معادلات ساختاری (Amos26) انجام شد.نتایج فرایندی فرضیات نشان داد که برچسب اجتماعی به طور مستقیم منجر به افزایش طرد اجتماعی می شود، سپس طرد اجتماعی بر احساس نیاز به مصرف مواد تأثیر معناداری دارد. در ادامه، احساس نیاز به مصرف مواد تأثیر قوی بر نگرش مثبت به مواد مخدر دارد. درکل متغیرهای مذکور ۶۹/۰ درصد تغییرات نگرش مثبت به مواد مخدر را توضیح می دهند. بنابراین نگرش مثبت به اعتیاد تابعی است از احساس نیاز به مصرف مواد که خود تابعی است از طرد و برچسب اجتماعی.
بررسی تأثیر باورهای فراشناختی بر پریشانی عاطفی پس از تشخیص سرطان بیماران بیمارستان امید مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
67 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر باورهای فراشناختی بر پریشانی عاطفی پس از تشخیص سرطان بیماران بیمارستان امید مشهد می باشد. نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش و نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی بیماران بیمارستان امید مشهد در شش ماهه اول سال 1402 به تعداد 9000 نفر می باشد، که با توجه به جدول مورگان، تعداد 368 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده با روش قرعه کشی اینترنتی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های میدانی از پرسشنامه های استاندارد اضطراب و افسردگی بیمارستانی (1983) و فراشناخت ولز (1997) استفاده شد. از اعتبار محتوایی به روش اعتبار صوری و اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی برای تعیین اعتبار ابزار تحقیق و از همسانی درونی به روش آلفا کرونباخ برای تعیین پایایی استفاده شده است. از نرم افزارهای آماری SPSS و آزمون رگرسیون چندمتغیری برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با کنترل متغیرهای میزان دینداری، روابط خانوادگی، حمایت اجتماعی و پایگاه اجتماعی و اقتصادی، متغیر باورهای فراشناختی با ضریب 539/0- بر پریشانی عاطفی پس از تشخیص سرطان بیماران بیمارستان امید مشهد تأثیر معنادار و منفی دارد. بنابراین، هر چه باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به سرطان بیمارستان امید مشهد بیشتر باشد، پریشانی عاطفی آنها کاهش می یابد.
تأثیر ویروس کرونا بر روابط اجتماعی و سبک زندگی دانش آموزان (مورد مطالعه: دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر راز و جرگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
213 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف، تاثیر اضطراب کرونا بر روابط اجتماعی و سبک زندگی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهرهای راز و جرگلان انجام گرفته. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرهای راز و جرگلان، نمونه بر اساس جدول مورگان 240 نفر پسر و 218 نفر دختر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل: پرسشنامه سبک زندگی میلر و اسمیت (1989)، پرسشنامه روابط اجتماعی ابراهیمی و همکاران (1381) و پرسشنامه اضط راب کرون ا علیپ ور و هم کاران (2020) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، اضطراب کرونا بر روابط اجتماعی دانش آموزان تاثیر دارد. اضطراب کرونا بر سبک زندگی دانش آموزان تأثیر ندارد. تاثیر اضطراب کرونا بر روابط اجتماعی دانش آموزان بر اساس جنسیت متفاوت است. نتیجه گیری: اضطراب کرونا بر روابط اجتماعی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم مورد بررسی تاثیر داشت و دختران تجربه بیشتری از اضطراب کرونا داشتند.
دلایل، زمینه ها و پیامدهای ازدواج زودرس از منظر دانش آموزان دختر متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
33 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، تحلیل کیفی دلایل، زمینه ها و پیامدهای ازدواج زودرس از منظر دانش آموزان دختر دوره متوسطه است. چارچوب مفهومی این مطالعه بر مفاهیم و نظریه های جامعه شناسی خانواده استوار است. پژوهش حاضر از نوع کیفی (زمینه ای) است. در این مطالعه با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری، 16 نفر از دانش آموزان دختر متأهل بخش سردرود شهرستان رزن به عنوان نمونه انتخاب شده اند؛ معیار تعیین حجم نمونه، رسیدن به اشباع نظری است. داده ها با استفاده از ابزارهای پرسشنامه باز و مصاحبه عمیق فردی جمع آوری شدند و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون در چارچوب 3 مقوله اصلی، 8 مقوله فرعی و 27 مفهوم تحلیل و تفسیر شده-اند.نتایج این تحقیق نشان می دهد از منظر دانش آموزانی که در سن پایین ازدواج کرده اند، برای ازدواج زودرس دو دلیل عمده فردی و خانوادگی وجود دارد. دختران متأهل دلایل فردی ازدواج زودرس را «رقابت فردی»، «کاهش ریسک مجردی»، «نداشتن آینده روشن (غیر از ازدواج»، «کسب رضایت والدین» و دلایل خانوادگی آن را «کنترل و سلطه بر زن»، «تقویت پیوندهای خویشاوندی» و «سروسامان دادن به فرزندان» می دانند. از نظر دختران بسترهای فرهنگی ازدواج زودرس «ارزش های عرفی و مذهبی ازدواج» و بسترهای اجتماعی آن را «فروپاشی خانواده»، «شبکه های اجتماعی»، و «انعطاف پذیری قانون (منع ازدواج با کودکان)» فراهم می کنند. پیامدهای ازدواج زودرس «بزرگ سالی زودرس»، «سلب سوژه گی از زن»، «محصورشدن به فضای خصوصی»، «دخالت دیگری در زندگی خصوصی»، «ناسازگاری نقش ها» و «منزلت اجتماعی» هستند.
واکاوی انتقادی ماده 51 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
95 - 130
حوزههای تخصصی:
جمعیت از مهم ترین مولفه های رشد اقتصادی و اجتماعی هر کشوری است. نیروی جوان و پویا، موتور محرکه اقتصاد و صنایع کشور است و آن را از آسیب های اجتماعی دور می کند. اما آمارها، حاکی از کاهش نرخ باروری در کشور و در نتیجه کاهش جمعیت در سال های آینده است. دو دهه می شود که میزان باروری کشور به زیر سطح جایگزینی رسیده است و همین امر سبب نگرانی مسئولان در رابطه با بحران سالمندی و در پی آن، بحران جمعیت گردیده است. لذا متصدیان امر دست به کار شده و با تدوین قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، سیاست هایی در جهت افزایش باروری اتخاذ نمودند. هدف این مطالعه بررسی چالش ها و پیامدهای ماده 51 قانون از منظر متخصصان است. پژوهش حاضر به شیوه کیفی انجام شده و برای انتخاب نمونه ها از شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بهره برداری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از متخصصان عرصه سلامت باروری زنان هستند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده و تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون انجام شد. مطالعه صورت گرفته نشان داد این ماده قانونی پیامدهای مثبتی چون: جلوگیری از عوارض احتمالی داروهای هورمونی و تغییر نگرش افراد نسبت به فرزندآوری را به دنبال دارد. اما پیامدهای منفی این ماده عبارتند از: تحمیل هزینه های مضاعف، دریافت اطلاعات غلط از منابع نامعتبر، بروز عوارض جسمی و روحی، ایجاد خلل در روابط زناشویی، افزایش آمار بیماری های مقاربتی، آسیب جسمی و روحی فرزندان، تولد نوزادان نامشروع و افزایش آسیب های اجتماعی.
درک و تصور زنان از تأثیر سیاست های تشویقی بر امر فرزندآوری: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
129 - 170
حوزههای تخصصی:
جمعیت یکی از مسائل مهم و حیاتی هر کشوری است و باروری و فرزندآوری از مولفه های اصلی آن به شمار می روند. مطالعه ی حاضر با هدف شناخت درک و تصور زنان از تأثیر سیاست های تشویقی بر امر فرزندآوری انجام شده است. این پژوهش از روش تحقیق کیفی و رویکرد مطالعه موردی استفاده کرده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده اند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، 17 زن متأهل با سطوح تحصیلی و شغلی مختلف ساکن شهر تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع داده ادامه یافت. در تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته های پژوهش در دو مضمون اصلی «موانع مرتبط با باروری و فرزندآوری» و «درک و تصور زنان مشارکت کننده از سیاست گذاری های حمایتی فرزندآوری»، مقوله بندی شده که شامل مضمون های فرعی «چالش های مالی و اقتصادی»، «در حاشیه قرارگرفتن ارزش های مادرانه»، «تغییر ارزش ها و هنجارها»، «فقدان مهارت ها و توانمندی های مادرانه» و همچنین مضمون های درک و تصور از سیاست های حمایتی، «حوزه تبلیغات و اطلاع رسانی»، «حوزه اجرای سیاست های تشویقی»، «بررسی ابعاد سیاست های تشویقی فرزندآوری» و «فرزندآوری به مثابه عمل به وظیفه دینی و ملی» است. در مجموع یافته های تحقیق نشان داد مطالبات و خواسته های زنان مصاحبه شونده به منظور سیاست گذاری مطلوب در حوزه سیاست های تشویق فرزندآوری در سه دسته «راهکارهای بهبود سیاست های تشویقی»، «ارائه تسهیلات مادرانه» و «مناسب سازی ادغام شغل و امور زنانه» قابل دسته بندی بوده و لازم است سیاست گذاران علاوه بر سیاست های حمایتی ارائه شده به این خواست و مطالبه زنان نیز توجه ویژه نمایند.
رابطه استفاده از فضای مجازی با سرمایه اجتماعی افراد دچار معلولیت جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
1 - 34
حوزههای تخصصی:
امروزه دسترسی به اینترنت و فضای مجازی در بین همه اقشار جامعه گسترش روزافزونی یافته و ابعاد مختلف زندگی را تحت تاثیر قرار داده است. هدف پژوهش بررسی رابطه استفاده از فضای مجازی بر سرمایه اجتماعی افراد دارای معلولیت است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری افراد دارای معلولیت جسمی، حرکتی، بینایی، شنوایی و صوت و گفتار تحت پوشش بهزیستی استان تهران است که با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) استفاده شد. یافته ها نشان داد، استفاده افراد دارای معلولیت از فضای مجازی با اعتماد بین فردی، اعتماد تعمیم یافته، اعتماد نهادی، همیاری، حمایت اجتماعی و انسجام اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری داشت. اما استفاده از فضای مجازی با مشارکت اجتماعی و روابط اجتماعی رابطه ی معکوس و معناداری داشت. به طورکلی 8/63 درصد از واریانس سرمایه اجتماعی توسط استفاده از فضای مجازی تبیین شده است. استفاده آموزشی و پژوهشی از فضای مجازی نسبت به سایر متغیرها، بیشترین تاثیر را بر سرمایه اجتماعی افراد دارای معلولیت تحت پوشش بهزیستی استان تهران داشته است. نتیجه اینکه هر چند استفاده از فضای مجازی موجب کاهش مشارکت و روابط اجتماعی حضوری افراد دارای معلولیت شده است. اما استفاده بیشتر از این فضا به خصوص در بعد آموزشی موجب همیاری، حمایت، اعتماد و انسجام اجتماعی افراد دارای معلولیت شده است.
انسجام اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین جوانان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
163 - 185
حوزههای تخصصی:
انسجام به عنوان یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر توسعه اجتماعی جوامع، فرآیندی از ادغام فرد در جمع است که با کنش های اظهاری و اخلاقی شکل می گیرد. طی شکل گیری این مولفه، عوامل اجتماعی و فرهنگی بسیاری همچون دینداری، هویت قومی، احساس محرومیت نسبی و ... تاثیرگذارند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر انسجام اجتماعی جوانان شهر اهواز بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری، جوانان زن و مرد 18 تا 29 ساله ی شهر اهواز در سال 1402 با جمعیت 1245237نفر است؛ حجم نمونه طبق جدول مورگان 384 نفر بوده است که به شیوه نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای توزیع شده است؛ ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه های انسجام اجتماعی فلنسبرگ(2006) با22 گویه، دینداری گلاک و استارک(1965) با 29گویه، محرومیت نسبی لهسائی زاده(1391) با 6گویه و هویت قومی حاجیانی( 1388) با 15 گویه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی بیانگر آن است که شهروندان از سطح متوسط انسجام اجتماعی، هویت قومی و احساس محرومیت نسبی و سطح بالای دینداری برخوردار بوده اند. یافته های استنباطی نیز بیانگر تایید فرضیات تاثیر دینداری و هومیت قومی بر انسجام اجتماعی و رد فرضیه تاثیر احساس محرومیت نسبی بر انسجام اجتماعی بوده است. با تقویت دینداری و هویت قومی و تضعیف احساس محرومیت نسبی در جامعه مورد بررسی با ویژگی خاص تکثر قومی و فرهنگی می توان به تقویت انسجام اجتماعی و پیرو آن انسجام ملی پرداخت.
مرور نظام مند اثربخشی الگوی وظیفه مداری بر مراجعان در مددکاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
131 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مطالعات انجام شده در زمینه اثربخشی الگوی وظیفه مداری در مددکاری اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است. هدف از این مطالعه، مرور نظام مند اثربخشی الگوی وظیفه مداری بر مراجعان در مددکاری اجتماعی است و با روش مرور نظام مند انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل مقالات، پژوهش ها، پایان نامه ها و مطالعات تجربی منتشر شده به زبان فارسی و انگلیسی مرتبط با اثربخشی الگوی وظیفه مداری در سطوح (فردی، گروهی و خانواده) در مراجعان مختلف است. معیارهای ورود متون به این مطالعه شامل: تمامی پژوهش های معتبر بر اساس سلسه مراتب شواهد (1. مرور نظام مند و فراتحلیل و 2. کارآزمایی تصادفی دارای گروه کنترل (RCT) ) مرتبط با موضوع است. محدوده زمانی و تاریخی جهت انتخاب متون از سال 1973 تا 2023 لحاظ شده است. پس از جست و جوی داده ها در پایگاه های اطلاعاتی، تعداد 18 پژوهش که دارای معیارهای ورود بوده و از نظر سلسله مراتب شواهد معتبر شناخته شدند، به این مطالعه راه یافتند.بر اساس یافته ها، الگوی وظیفه مداری در سطوح فردی، گروهی، کار با خانواده می تواند برای مددجویان با طیف وسیعی از مسائل و مشکلات به کار گرفته شود؛ همچنان که در ارتباط با بیماران روانی مزمن، سالمندان، بیماران اسکیزوفرنی، دانش آموزان، نوجوانان در معرض ریسک و کودکان کار و خانواده های آنها، اثربخشی این مدل به اثبات رسیده است.می توان گفت که پشتیبانی تجربی برای این الگو وجود دارد و برآیند کلی مطالعات بررسی شده، مداخلات با الگوی وظیفه مداری را برای طیف متنوعی از مراجعان اثربخش می داند.
مراقبت آموزشی مادران: شکل دهنده سرمایه فرهنگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله تبیین عملکرد مادران در فرآیند شکل دهی به سرمایه فرهنگی کودکان و شناخت چالش های آن ها در این مسیر است. روش مورد استفاده در این پژوهش، مردم نگاری بود و برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه مردم نگارانه نیمه ساختاریافته و مشاهده استفاده شد. مشارکت کنندگان شامل 20مادر 33 تا 48ساله بودند که فرزندان زیر هفت سال خود را به کلاس نمایش خلاق و موسیقی می آوردند. نمونه گیری در ابتدا هدفمند و در ادامه به صورت نظری انجام شد. میدان تحقیق، دو مرکز آموزشی در دو منطقه مختلف در تهران در نظر گرفته شد. پس از پیاده سازی با روش تحلیل مضمون و استفاده از مشاهده نامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور حساسیت نظری، نظریات مربوط به سرمایه فرهنگی بوردیو و سرمایه عاطفی و رویکردهای فمینیستی مرور شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مادران به واسطه سرمایه عاطفی خود، منابعی را برای پیوند قوی با فرزندان به کار می گیرند تا ویژگی هایی را که جامعه برای آن ارزش قائل است (سرمایه فرهنگی)، در فرزندان خود پرورش دهند. آن ها با از خودگذشتگی و صرف وقت بسیار به کودک آموزش می دهند یا با ثبت نام در کلاس های گوناگون او را با مهارت های مختلف تجهیز می کنند و از این طریق سرمایه فرهنگی فرزندان خود را شکل می دهند. مادران در مسیر تولید و انباشت سرمایه فرهنگی برای فرزندان، دچار چالش هایی می شوند که عبارتند از: 1) مادر کافی یا کامل؛ 2) تعارض مادری با اشتغال و پیشرفت؛ 3) احساس کمبود سرمایه فرهنگی.
چشم اندازی بر چارچوب های نظری در مددکاری اجتماعی دوران بارداری: یافته های یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
83 - 128
حوزههای تخصصی:
بارداری دوره ای همراه با تغییرات گسترده در زندگی خانواده ها است که مستلزم تطابق و مقابله با چالش های جدید است. مددکاران اجتماعی با توجه به تخصص خود در حوزه خدمات اجتماعی، نقش کلیدی در ارائه مراقبت های جامع دوران بارداری ایفا می کنند. با این وجود، پژوهشی جامع درباره نقش مددکاران اجتماعی و رویکردهای نظری آن ها در دوران بارداری (پری ناتال) در ایران وجود ندارد. این مطالعه مروری نظام مند، با هدف شناسایی این نقش ها و رویکردها، ۱۷ مقاله بین المللی منتشرشده بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۳ را بررسی کرده است. نتایج نشان می دهند که مددکاران اجتماعی از نظریه های متنوعی، به ویژه نظریه های تعاملی و اجتماعی، بهره می برند. همچنین، این پژوهش تأکید می کند که عدالت اجتماعی محور اصلی فعالیت های مددکاری اجتماعی پری ناتال است. مددکاران با استفاده از نظریه هایی مانند فمینیستی، تبعیض نژادی، و توانمندسازی، برای کاهش نابرابری های اجتماعی و بهداشتی و ارتقای رفاه مادران، به ویژه مادران محروم، تلاش می کنند. نتایج این پژوهش بر اهمیت رویکردهای چندوجهی و مبتنی بر جامعه در مداخلات مددکاری اجتماعی دوران بارداری تأکید دارد. همچنین، همکاری بین حرفه ای مددکاران اجتماعی با سایر متخصصان سلامت برای ارائه خدمات جامع و مؤثر به مادران و نوزادان ضروری است. یافته های این مطالعه می تواند مبنایی برای بهبود کیفیت خدمات و توسعه برنامه های مداخله ای در حوزه مددکاری اجتماعی دوران بارداری در ایران باشد.