فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۴۱۹ مورد.
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
گوناگونی مجموعه های زیستی در شناخت بشر از آن نیز انعکاس یافته است. غنای مطلب و لایه های متمایز این شناخت باعث پدیدار شدن روش های متفاوتی در پژوهش های شکل شهر شده است. حتی در حوزه ای مانند ریخت شناسی شهری، رویکردهای متفاوتی با منابع مطالعاتی مختلف وجود دارد. چالش اصلی، انتخاب میان این رویکردهای متنوع نیست، بلکه این است که چگونه آن ها را ترکیب و هماهنگ کنیم. مقصود این مقاله، یک تحلیل نقادانه اولیه از رویکردهای مختلف به ریخت شناسی شهری، در تلاش برای حل این چالش است. هدف اول، بازشناسی و تحلیل رویکردهای مختلف به مکاتب اصلی فرم شهر به عنوان مسئله اصلی موضوع ریخت شناسی است. هدف دوم، بازشناسی یک جنبه است که میان همه رویکردها مشترک باشد و بتواند به عنوان کلید مرجع برای هماهنگی میان دیدگاه های مختلف به صورت روشمند مورداستفاده قرار گیرد. هدف غایی نوشتار، دست یافتن به یک دیدگاه ترکیبی است که در آن رویکردهای گوناگون یکدیگر را حمایت کرده و ادراکی بهتر از زیستگاه های بشری ارائه کنند.
زیبایی شناسی پایداری؛ نسبت زیبایی با پایداری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های پیش روی توسعه پایدار، دستیابی به الگوهایی برای تعامل پاینده میان محیط های انسان ساخت و طبیعت پیرامون است. علم پایداری در تلاش است مجموعه ای از مفاهیم و دستورالعمل ها ارائه نماید که به تعامل بهتر این دو منجر شود. آنچه امروزه به عنوان منظر پایدار مطرح می گردد، بر سه اصل تأکید دارد: پایداری اکولوژیک، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی. در این دسته بندی عموماً جنبة زیبایی شناسی در پایداری در نظر گرفته نمی شود و یا آنکه به عنوان امری فرعی تلقی می گردد. بااین حال به نظر می رسد منظر به عنوان پدیده ای فرهنگی، برای دستیابی به پایداری به مفاهیمی فراتر از صرفاً اکولوژیک نیاز دارد. چنانچه جنبة زیبایی شناختی یک اثر قادر است با تأثیر بر عواطف فردی به آگاهی بخشی در جهت افزایش پایداری محیطی منجر شود. این مقاله در پی آن است که به بررسی نسبت مقوله زیبایی شناسی با پایداری و جایگاه آن در رسیدن به منظر پایدار بپردازد. با توجه به آنکه این پژوهش در پی بررسی معیارهایی کیفی و آنالیز و نتیجه گیری از آن است، روش تحقیق، تحلیل محتوا گزیده شد. در این جستار ابتدا رویکرد پایداری و تأثیر آن بر ارتباط انسان و طبیعت معرفی می گردد سپس به بیان مفاهیم زیبایی شناسی و ضرورت تدوین اصول زیبایی شناسی پایداری می پردازد. در پایان، این نوشتار چهار اصل بنیادین را برای تدوین زیبایی شناسی پایدار معرفی می نماید و نمونه هایی عملی از به کار گرفته شدن آن ها در مناظر پایدار به دست می دهد.
زیرساخت به عنوان منظر: تلفیق قلمروهای انسانی و طبیعی در برنامه ریزی و طراحی بزرگراه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
در خلال تغییرات سریع جهانی در محیط های شهری و رویکردهای پایداری و تاب آوری ، بسیاری از عناصر در شهرها، از جمله زیرساخت های حمل و نقل، تغییر الگویی را تجربه می کنند که برنامه ریزی برای استفاده چندمنظوره و یکپارچه کردن نیازهای انسانی و طبیعی از ملاحظات اصلی آن است. در رویکرد شهرسازی اکولوژیک، زیرساخت شهری؛ شامل مسیرهای حمل ونقل، دیگر به عرصه انحصاری مهندسان، برنامه ریزان حمل ونقل و مدیران تعلق ندارد و نقش معماری منظر و اکولوژی منظر در این فرآیند رو به فزونی است. ظرفیت سیستم های زیرساختی در اجرای کارکرد مکمل شکل دهی به فرم های معماری، اکولوژیک و شهری تا حد زیادی تحقق نیافته است. دالان های حمل ونقل به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم های شهریِ ساخته شده، می توانند از طریق تلفیق با ویژگی های اکولوژیکی به لحاظ تأثیر در تجربه انسانی از محیط های شهری و همچنین زیرساخت های سبز شهری، ارتقا یابند. نقش های قابل توجه معماری منظر، اکولوژی منظر و شهرسازی منظرگرا در برنامه ریزی و طراحی دالان های حمل ونقل شهری، موضوع اصلی این مقاله است تا روشن کند که چگونه پروژه های زیرساخت شهری می توانند پایدارتر ساخته شده، چند عملکردی بوده و خدمات اکولوژیک را به شهر ارائه کنند. این پژوهش از یک نمونه موردی برای تحقیق استفاده می کند : «ایست لینک»1 که یک پروژه زیرساخت حمل ونقل بزرگ مقیاس در ملبورن، استرالیا است. این پروژه یک شبکه راه گسترده مشترک برای دوچرخه سواران و عابران را در خود جای داده و مجموعه ای از تالاب های مصنوعی، حوضچه های ذخیره آب و باریکه های زمین برای ذخیره و تصفیه زیستی آب های سطحی2 در طول دالان ایجاد کرده است. تجربه محیطی رانندگان، دوچرخه سواران، عابران پیاده و مردمی که در نزدیکی این محیط زندگی می کنند، در برنامه ریزی و طراحی مدنظر قرارگرفته و معماران منظر و طراحان به صورت فعالی در این فرآیند شرکت داشتند. این پژوهش دسترسی، پیوستگی، چند عملکردی بودن، عملکردهای چند مقیاسه و قابلیت حفظ و نگهداری را به عنوان معیارهای اصلی برای یکپارچه سازی قلمروهای انسانی و طبیعی در طراحی زیرساخت امروزی و تغییر شکل مناظر شهری آینده نشان می دهد.
آشتی شهر و طبیعت؛ مسائل منظر در شهر فردا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر متن سخنرانی خانم دکتر «ناتالی بلان» در همایش «هنر، شهر، طبیعت» است که با اندکی تلخیص منتشر می شود. این همایش، هشتمین نشست از سری نشست های «پدیدارشناسی منظر شهری» است که در یازدهم شهریور 1395 توسط پژوهشکده نظر و با حمایت سازمان زیباسازی شهر تهران برگزار شد. ناتالی بلان، جغرافیدان و پژوهشگر، مدیر لابراتوار پژوهشی «لادیس»، استاد دانشگاه پاریس دیدرو (پاریس 7) و متخصص در موضوعات «طبیعت در شهر» و «زیبایی شناسی محیطی» است.
منظر ایرانی : رابطه دوگانه
حوزههای تخصصی:
روستاهای ایران مرز روشنی با طبیعت ندارند . برای آن ها ساخت وساز برای سکونت، همسان با طبیعت شکل می گیرد . در نظر ایرانی طبیعت، موجودی است که زندگی و جریان خود را دارد و برای همسایگی با او، باید سازگاری نشان داد . مهار طبیعت یا جدایی گزینی از آن خوش عاقبت نیست . همسازی با طبیعت در طول تاریخ تدریجاً زیبایی شناسی خاصی را در روستای ایرانی پدید آورده است که طبیعت بکر در آن جایگاه پراهمیتی دارد . صحنه هایی نیز که طبیعت در جریان حیات خود می آفریند، زیباست؛ چه، در نظر ایرانی صحنه های طبیعی، تصادفی پدید نیامده اند بلکه محصول فعالیت نظاماتی در دل طبیعت هستند که بسیاری از آن ها برای ما روشن نیست . اما همچون هندسه فرکتال، در پس ظاهر متنوع خود، از نظمی قابل دسترسی برخوردارند . ازاین روست درختی که تنهایی توانسته با صخره های کوهستان تعامل حیاتی داشته باشد، به عنوان بخشی از « موجود » طبیعت به رسمیت شناخته می شود و باقی می ماند . چنین تک درخت هایی در منظر ایران به وفور دیده می شود؛ و چه بسا پدید آمدن سه گانه منظر ایرانی، که منظری تاریخی و مصنوع است، ناشی از قدرت و اصالت چنین رویکردی در تاریخ فرهنگ ایران بوده باشد . خانه هایی میان صخره ها، تقلید از حیات درخت در لابه لای آن هاست . همان طور که درخت پیرامون خود به سازگاری رسیده، خانه ها هم در اندازه و شکلی محدود، همسازی با محیط را تقلید کرده اند و هر سه باهم زندگی به تعادل رسیده ای را ادامه می دهند . در سوی دیگر، شهرهای ایرانی، اغلب لبه ای قاطع و متضاد با طبیعت دارند . در بیشتر نمونه ها، حصاری قوی مرز میان شهر و طبیعت را تعریف می کند . این لبه آن قدر قوی است که برای تردد میان شهر و طبیعت، دروازه ای به مثابه فضای واسط ساخته می شود و « رفتار » ارتباط میان این دو چنان پراهمیت می گردد که دروازه ها نمادهای شهر می شوند و تعیین کننده ساختار و ستون فقرات شهر . جدایی گزینی شهر و پیرامون در مقابل همسازی روستا با محیط، دو رویکرد متضاد به حساب می آید . چرایی آن را در سرشت و سرنوشت شهر باید جستجو کرد . از دیرباز، حصار، لبه ای معنا بخش به ساکنان درون آن ها بوده که قلعه امن را به وجود آورده است . شهرها، پس ازآن و با تبعیت از همان روش برای حفظ خود و دارایی ساکنان، هم آغوش با طبیعت را به قیمت امنیت رها کردند . درعین حال، شهروند ایرانی، در شهرهای پیش از اسلام و در پناه دیوارها انسانی ممتاز بود که در جایگاه اجتماعی بالاتری از ساکنان پیرامون، که در دل طبیعت جای داشتند، می ایستاد . صرف نظر از سده های نخستین دوره اسلامی که حصار شهرها با شعار برابری اجتماعی اهالی درون و بیرون شهر فروریخت، سنت دیرین ممتاز گرداندن مکان زیست شهروندان، این بار به بهانه یا دلیل امنیت ایجاد شد . نتیجه قهری این باززنده سازی، جدایی گزینی شهر از طبیعت بود که در دوره مدرن، با صورتی آذین شده ادامه یافت . کمربندهای سبز شهرهای امروزی، اگرچه در نگاه خرد و جزءنگر، فضاهای مطلوبی برای محیط زیست یا خدمات شهر پدید می آورند اما از منظر کل نگر، همچنان بر دوگانگی شهر و پیرامون اصرار می ورزند و رابطه ای قهرآمیز با طبیعت محیط خود برقرار کرده اند . رابطه ای که تأکید ویژه و پررنگی بر حفظ فاصله و حتی تبدیل آن به یک موجود مستقل که حائل شهر و طبیعت باشد دارند .
احیاء رودخانه های شهری، بر اساس دو رویکرد طراحی شهری بیوفیلیک و حساس به آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به مسائل زیست محیطی از جمله بحران آب به عنوان یکی از موضوعات چالش برانگیز در محافل علمی و تصمیم گیری های سیاسی نقش پررنگی به خود گرفته و توجه به رودخانه ها به عنوان یکی از عناصر اصلی زیست محیطی در شهرهای ایران مغفول مانده و کیفیت فضاها و بافت شهری مجاور آن ها تنزل یافته است. از این رو متخصصین شهری به دنبال ارائه راه حل هایی مختلف برای مقابله با مهجور ماندن رودخانه ها و بازگرداندن و پیوند آن ها با بستر و زمینه شان هستند. در این میان طراحی بیوفیلیک و حساس به آب به عنوان دو رویکرد جدید مطرح در طراحی شهری سعی در تلفیق شهر و طبیعت با در نظرگیری مسائل مرتبط با آب دارند. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش های توصیفی و تحلیل داده های ثانویه (اسنادی)، معیارهایی برای طراحی لبه های رودخانه های شهری بر مبنای دو رویکرد بیوفیلیک و حساس به آب ارائه شود.
منظر راه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
مفهوم راه در ایران به دلیل وضعیت و تنوع جغرافیایی خاص، قدمت طولانی زیست، کوچ نشینی و لزوم تعامل بین اقوام ایرانی و ارتباط بین مراکز زیستی از دیرباز با مفاهیم و تعابیری که امروزه از راه در سایر نقاط زیستی جهان وجود دارد متفاوت است. راه ها مبتنی بر کریدورهای طبیعی، حفاظت مردم در مقابل تهدیدهای گوناگون و با بینشی فرهنگی ایجاد می شد. از این منظر راه به عنوان معبر یا محل عبور تلقی نمی شد بلکه خود مقصد و دربرگیرنده عناصر و نشانه های مربوطه و رویدادهای مختلف بود. رفتن در مسیر برخی از این راه ها خود رسیدن به مقصود محسوب می شد؛ مانند راه خراسان که علاوه بر اینکه بسیاری از استقرارگاه های زیستی را به هم متصل می کرد تبدیل به راه مهم زیارتی و فرهنگی در مقیاس حوزه فرهنگ ایرانی شده به گونه ای که تمامی مکان های زیست و عناصر مربوطه از نعمت بودن در راه خراسان بهره مند و متبرک می شدند. نشانه ها و مجموعه های وابسته به راه و پدیده های فرهنگی که در طول زمان ایجاد می شد خود به عنوان جذابیت ها و محل رجوع انسان ها تبدیل می شد. از این نظر شناخت راه در ایران می تواند مفهوم و معنای راه فرهنگی را که ایکوموس در دهه اخیر به عنوان موضوع ثبت آثار جهانی مطرح نموده توسعه بخشد. این نوشتار ضمن پرداختن به طرح مفهوم و تعاریف راه فرهنگی در جهان به اهمیت این نگرش و منظر راه در ایران و گونه های متنوع آن در دوره های تاریخی مختلف می پردازد.
منظر پارک طبیعی از جاده؛ شکل گیری منظر جاده در تعامل با اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
ما در عصر «راه ها» هستیم. در اروپای غربی، اصول و قواعد شبکه های ارتباطی سه قرن پیش تعریف شده بود. بدون کارایی این شبکه های ارتباطی، هیچ گونه نشر ایده و دانش، هیچ نوع هماهنگ سازی تجاری و هیچ سیستم اجرایی کارآمدی وجود نداشت. راه ها، بیش از هر نشانه دیگری، یکی از بهترین ابزارها برای سیستم حاکمیت، برای نظام اجتماعی و سیاسی هستند. یک جنبه متناقض راه این است که زمانی که هر یک از نواقص آن از بین می رود کارایی اش افزایش می یابد. راه ها زمانی که کسی به آن ها توجهی نمی کند مفید به نظر می رسند. تجربه رانندگی با تمایلی برای سیالیت هدایت می شود. امروزه، نقشه های قدیمی راه با سیستم پایش جی. پی. اس. جایگزین شده است. فردا، سازندگان خودرو نوید وسایل نقلیه خود هدایت شونده را می دهند. سیستم و شبکه راه ها به طرف این ایده درحرکت اند. در فرانسه، نشانه این فرآیند فلکه (میدان ترافیکی) است، یک شیء توپوگرافیک عجیب که به سرعت به عنوان راه حلی منحصربه فرد در مدیریت ترافیک مورداستفاده قرار گرفت. سی هزار تا از فلکه ها در تقاطع راه ها ساخته شده اند. راه ها در جامعه ما (جامعه مردانه) شور و شوقی زنده، یک شیء انسان شناسانه ساختاری، یک نشانه بنیادین در سیستم برنامه ریزی و اجرایی ما به شمار می روند. این روبان های آسفالتی، به نظر می رسد تأثیر مشترک بیشتری نسبت به سایر عناصر اساسی دیگر : خاک هوا یا آب بر انسان ها دارند. آیا راه ها می توانند ما را به رویکردی بهتر به این موضوعات اساسی رهنمون شوند؟ آیا ما اسیر «شیوه تفکر جاده ای» هستیم؟
بررسی مناسب سازی فضاهای عمومی شهر کوهدشت جهت استفاده جانبازان و معلولان و ارائه راهکارهای بهینه سازی
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه جوامع، ایجاد بسترهای فضایی کالبدی مناسب جهت استفاده همه اقشار جامعه از خدمات و امکانات عمومی به منظور تحرک و جابجایی بهتر انسان و دسترسی آسانتر در سطح شهر است. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان، بخشی از افراد جامعه اند که همچون سایرین، نیازمند دسترسی و استفاده از امکانات و خدمات عمومی هستند. اما، وجود برخی موانع به خصوص در نحوه طراحی، معماری و شهرسازی، بسیاری از فضاهای شهری، به ویژه معابر عمومی، پارکها و فضاهای سبز را فاقد شرایط لازم برای برآورده ساختن نیازهای دسترسی افراد معلول نموده است پژوهش حاضر با بررسی مناسب سازی فضاهای عمومی شهر کوهدشت جهت استفاده جانبازان و ارائه راهکارهای بهینه سازی تدوین شده است روش به کار گرفته توصیفی-تحلیلی مبتنی بر منابع اسنادی-پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه در قالب مدل تاپسیس بوده است. نتایج حاصل از روش تاپسیس نشان می دهد که در برخی فضاهای مورد مطالعه در شهر کوهدشت، با توجه به مولفه های مناسب سازی که بیان شد، برخی مولفه های مناسب سازی رعایت شده است و در این مدل به نوعی ارزیابی تطبیقی بین فضاهای مورد مطالعه به لحاظ مناسب سازی جهت استفاده جانبازان و معلولان صورت گرفته است. به لحاظ شاخص مناسب سازی آموزش و پرورش کوهدشت در رتبه1، شرکت برق در رتبه2 و دانشگاه آزاد-ملی در رتبه سوم قرار دارند و جایگاهی مطلوبتری نسبت به سایر فضاهای عمومی دارند و در همین راستا نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که آموزش و پرورش در جایگاه نخست در بین فضاهای مورد مطالعه قرار دارد و شاخص دانشگاه آزاد- ملی در رتبه دوم و در نهایت اینکه شهرداری کوهدشت در جایگاه سوم قرار دارد
تصویرسازی منظر در شهرسازی فرانسه (1970-1960)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با ابعاد دوگانه تاریخی و معرفت شناسانه، ابتدا مختصراً به دریافت منظر شهری و جایگاه این مفهوم در مداخلات ساماندهی و همچنین به عنوان ابزاری برای تحلیل شهر در سه دوره زمانی از 1960 تا اوایل 1980 می پردازد؛ سپس با بررسی آثار عکاسی و سینما به عنوان ابزارهای منظرین سازی، جایگاه تصویرسازی در منظر شهری را مطالعه می کند. این مطالعه بر پایه سه گروه سند استوار است : گروه اول شامل مجلات تخصصی معماری، شهرسازی، منظر و رساله های دکتری، گروه دوم مجموعه ای از پروژه های تخصصی منظر که صورت های طراحی در آن نمودار است و گروه آخر دو مجموعه عکس و منتخبی از فیلم هایی است که بین سال های 1957 تا 1974 ساخته شده اند. عکاسی و سینما به طرق گوناگون از مستندنگاری منظر و قرائت آن گرفته تا ایجاد خلاقیت و ایفای نقش به عنوان ابزاری برای مشارکت مردم و خوانا کردن شهر نزد جمعیت غیرمتخصص، نشان دهنده تمام عیار جایگاه تصویر در منظر شهری هستند. مطالعه ارتباط این شیوه های هنری با حوزه های تخصصی شهر و منظر گام مهمی در شناخت تاریخ منظر شهری به شمار می رود.
بازطراحی بوستان های شهری با تأکید بر توسعه اجتماع پذیری (مورد مطالعه: بوستان های شهر مهاباد)
حوزههای تخصصی:
فضاها و عرصه های عمومی یکی از عناصر ضروری و اساسی زندگی روزمره شهری و مهمترین بخش شهرها به شمار می روند، در این میان پارک های شهری به عنوان بخش مهمی از فضاهای عمومی و بازنمود زندگی مدرن شهری، محیطهایی برای لذت، تفریح،گذران اوقات فراغت، زندگی اجتماعی وتبادل فرهنگ، افکار، دیدگاه ها،عقاید و نظرات هستند. در دوران معاصر با افزایش فردگرایی، عملکرد اجتماعی بسیاری از فضاهای عمومی ازجمله پارک های شهری از بین رفته است، لذا توجه به محیط کالبدی پارکها به عنوان محملی برای بازیابی همجواری از دست رفته انسانها، درجهت نزدیکتر کردن آنان به یکدیگر و جبران بخشی از تعاملات اجتماعی از دست رفته اهمیت بیشتری یافته است. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد مؤثر بر اجتماع پذیری پارکهای شهری، قصد دارد با سازگاری هرچه بیشتر شرایط کالبدی و معنایی محیط پارکهای شهری منطبق بر نیازها و خواسته های کاربران فضا، پارکها را تبدیل به فضایی جامعه پذیر سازد. لذا پس از بررسی سوابق موضوع در بخش مبانی نظری، با استخراج شاخص های مؤثر اجتماع پذیری در محدوده مورد مطالعه از طریق نظرسنجی ارزیابی گردید.در بخش نظرسنجی پاسخ دهندگان به صورت تصادفی ساده، و به تعداد 384 نفر انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss تحلیل گردیدند و روابط معنادار بین متغیرهای دخیل در اجتماع پذیری، استنباط گردیدند. براساس نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها، بین شاخص های اجتماع پذیری که شامل معیارهای خوانایی و کیفیت محیط، الگوهای فرهنگی- اجتماعی،منظروعناصرگیاهی،حیات جمعی و سرزندگی،مدیریت،کاربری های همجوار و آسایش و امنیت روانی و ...را شامل می شودومطلوبیت اجتماع پذیری در فضای پارک های شهری ارتباط معناداری وجود دارد. به معنای اینکه با ارتقای ویژگی های کالبدی پارک های شهری، اجتماع پذیری نیز بهبود خواهد یافت. بین شاخص های معنایی محیط نیز که معیارهای سرزندگی، خاطره، آسایش و راحتی، زیبایی، ایمنی و امنیت را دربر می گیرد و اجتماع پذیری پارکهای شهری همبستگی ارتباط معنادار وجود دارد.
Redesigning Bazaar Based on Formation Capability; and Recording of Collective Memories;Case Study: Bazaar Khan, City of Yazd (بازطراحی بازار مبتنی بر قابلیت شکل گیری و ثبت خاطره جمعی؛نمونه موردی : بازار خان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاطره انگیزی یکی از کیفیت های قلمروهای عمومی فضا و مشتمل بر چهار مرحله شکل گیری، ثبت، تداعی و انتقال است. نقش قلمروها و فضاهای عمومی در دو مرحله اول از اهمیت بیشتری برخوردار است. بازارها، مکان هایی هستند که در آن فرد تعاملات اجتماعی را تجربه، فضا را احساس و به ادراک محیط نایل می آید. نتیجه این گونه فعالیت ها و رفتارها، شکل گیری و ثبت خاطرات جمعی است. به نظر می رسد در سال های اخیر، بازار محمدعلی خان یزد معروف به بازار خان که از جمله نقاط دیدنی و قدیمی شهر به شمار می آید این نقش را کمتر ایفا کرده باشد. بازنمایی خاطره در بستری نوین به گونه ای که بتواند در برابر فرهنگ معاصر مقاومت کرده و راهی جدید در درون مایه به سوی آینده پیدا کند، ضروری است لذا، تحقیق حاضر با هدف ایجاد بستری مناسب مبتنی بر دو مرحله اول یعنی قابلیت شکل گیری و ثبت خاطره جمعی در این بازار انجام شد. سؤالات تحقیق عبارتند از : مراحل شکل گیری و ثبت خاطره در اذهان عمومی در فضای بازار به عنوان مکانی برای آفرینش خاطرات جمعی چگونه است؟ عوامل مؤثر در مراحل شکل گیری و ثبت خاطرات در بازارها چیست و چگونه می توان بستر شکل گیری و ثبت خاطرات را در بازار خان یزد فراهم کرد؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شد. در روند پژوهش مشخص شد : خاطره جمعی واجد ابعاد اجتماعی، مکانی، زمانی و احساسی است. برای ابعاد، مؤلفه ها و برای مؤلفه ها، شاخص هایی شناسایی شد. همچنین، مراحل مختلف شکل گیری و ثبت خاطره جمعی شناسایی و مشخص شد این مراحل نسبت به هم همپوشانی داشته و شروع یک مرحله الزاماً در نقطه پایانی مرحله قبل نیست. به علاوه، مشخص شد : بازار خان یزد کماکان از این دو قابلیت بهره مند است. لذا، بازطراحی اجزاء بازار در جهت تقویت این قابلیت انجام و راهبردهایی برای حفظ این قابلیت ارایه شد.
منظر مشارکتی؛ اثر حضور مردم در طراحی دو باغ موزه : تهران و خرمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
پس از هشت سال دفاع مقدسِ ملت ایران در برابر تجاوز کشور عراق، گونه ای از هنر به نام هنر دفاع مقدس در ایران پدید آمد که به لحاظ عینی و مفهومی به تجسم رشادت، استقامت، وطن پرستی و ایثار مردم در برابر کشور مهاجم می پردازد. از نمودهای این حوزه از هنر در حوزه معماری، موزه ها و باغ موزه هایی است که در بسیاری از شهرهای ایران برای به نمایش گذاشتن آثار برجای مانده از جنگ و یادگارهای رزمندگان و نیز بازسازی صحنه های نبرد - واقع گرایانه یا مفهومی- بوده است. موزه دفاع مقدس خرمشهر (1375) و موزه دفاع مقدس تهران (1385) دو نمونه قابل توجه از این دسته موزه ها به شمار می روند. نتیجه بررسی این دو پروژه در روندی قیاسی نشان می دهد که مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر، با هزینه ساخت اندک و بهره گیری حداقلی از تکنوکرات ها، در نمایش ایثار، ازخودگذشتگی و واقعیات جنگ ایران و عراق موفق تر از پروژه شهری بزرگ باغ موزه دفاع مقدس تهران با هزینه هنگفت و استفاده حداکثری از تکنوکرات هاست.
سؤال این است؛ چرا پروژه باغ موزه دفاع مقدس تهران نتوانست موفقیت لازم را به دست آورد و چه عواملی باعث شد تا مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر پروژه موفقی باشد؟
ارزیابی اهمیت نقش مؤلفه های منظر شهری بر کیفیت زندگی شهروندی(مطالعه موردی: شهر گرگان)
حوزههای تخصصی:
منظرشهری مطلوب وانتظام یافته که خود در نتیجه تناسب عوامل موجد آن حاصل می شود باعث ایجاد احساسی خوشایند از زندگی در محیط شهری شده و عامل مؤثری در ارتقاء رابطه شهروندان و شهر و از آن راه احساس مسئولیت در قبال آن است . تأثیر منظر شهر بر جنبه های روحی، ادراکی و رفتاری شهروندان و اهمیّت منظر شهر بر مباحث حقوق شهروندی دو وجه بسیار مهم و مؤثر این موضوع هستند. که به طور عمده اهداف هرگونه طرح و برنامه در جهت ساماندهی منظر شهری را در بر می گیرند. آنچه نباید از ذهن به دور نگاه داشت ذکر این نکته بسیار مهم است که مطلوبیّت منظر شهری در ابعاد مختلف و هماهنگی آن با ویژگی های فرهنگی ، اجتماعی و طبیعی و... شهر که در نتیجه عملکرد مناسب و هماهنگ لایه های مختلف تشکیل دهنده شهر می شود ، با تأثیرگذاری بر روحیات و رفتارهای شهروندان ، زمینه های ایجاد آرامش روحی و نزدیک شدن به شهر مطلوب را فراهم می آورد. لذا در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات معیارهای منظر شهری بر رفتار و کیفیت زندگی شهروندان شهر گرگان با روش پیمایشی با انتخاب 380 نفر به عنوان نمونه آماری انجام گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSSدر قالب مدل های ای اسکوئر، و همبستگیجهت اولویّت بندی اثرگذاری معیارهای منظر شهر بر رفتار و کیفیت زندگی استفاده شده، نتایج حاصل از آنها در حالت کلی بیانگر آن است که ادراک عمومی و فرم و ریخت شناسی بر اساس نظرات شهروندان در جایگاه اول قرار گرفته و این مؤلفه ها در بین معیارهای مورد سنجش نشان از اهمیّت و اثرگذاری بیشتری بر روی زندگی شهروندان منطقه مورد مطالعه داشته است. همچنین در بین مؤلفه ها، حس مکانی در محدوده مورد سنجش در جایگاه آخر قرار گرفته که بیانگر اثرگذاری کمتر آن بر روی کیفیت زندگی شهروندان بوده است. گرچه این مؤلفه در بین مؤلفه ها در جایگاه آخر واقع شده لذا با برنامه ریزی و مدیریت مناسب این نوع مؤلفه ها می توان نقش آن را در بین مؤلفه ها پررنگ تر کرد و این امر نیازمند مدیریت نظام مند سازمان ها و نهادهای ذی ربط می باشد.
جایگاه منظر در برنامه ریزی و طراحی جاده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
تغییر ساختارهای اجتماعی، افزایش جمعیت شهرنشینی، اهمیت نقش جاده ها در ارتقا اقتصاد و کیفیت زندگی امروزه شهروندان از سویی و مسائلی چون توسعه پایدار و مقابله با تغییرات جهانی آب و هوایی از سوی دیگر ضرورت بهینه سازی طراحی جاده های بین شهری را دوچندان نموده است. این ملاحظات موجب تغییر تدریجی ماهیت تک بعدی راه ها به عناصری چندبعدی شده که تحولات زیادی را در رویکردهای برنامه های استراتژیک جاده ها به همراه داشته است. چهار رویکرد رایج در برنامه های مرتبط با طراحی جاده ها نشان می دهد که در طول چند دهه گذشته نقش منظر در برنامه ریزی ها گسترش یافته است و رویکرد مکان سازی و مشارکت با ساکنین و منتفعان طرح درحال توسعه روزافزون است. این در حالی است که معیارهای بهینه سازی طراحی برای جابه جایی کالا باارزش های طراحی برای ارتقا تجربیات بصری انسان ها از مسیر، کاملاً در تضاد با یکدیگر قرار داشته و چالش های فراوانی در ساماندهی چندبعدی جاده های بین شهری به همراه داشته است.
Urban art, Landscape phenomenon, Citizens, Social space («هنر شهری» به مثابه پدیده ای منظرین در جامعة امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز در ادبیات «هنر شهری» کشورمان یا اهداف آثار هنر شهری را در تأثیرات آن بر ارتقای کیفیت منظر شهر مبنای تعریف قرار می دهند و یا انواع آثار هنری حاضر در شهر را به عنوان هنر شهری قلمداد می کنند. اما نکته قابل تأمل این است که در پژوهش های صورت گرفته مشخص نیست هنر شهری چیست؟ چگونه بر کیفیت منظر شهر اثر می گذارد؟ و آیا همه آثار هنری موجود در شهر موجد چنین کیفیاتی می شوند؟
با گسترش حضور آثار هنری در سطح شهرهای کشور و عدم موفقیت حداکثری آنها در حصول اهداف تعیین شده به نظر می رسد هنر شهری از جوهره اصلی خود فاصله گرفته و مقهور اعمال سلیقه هایی شده است که گاه آنها را تا حد تزیین و بزک شهر تقلیل داده است. از این رو نه تنها حضورش در شهر هدفمند نبوده، بلکه منجر به اغتشاشاتی نیز شده است.
این مقاله پیشنهاد می کند امروز برای دستیابی به اهداف مورد نظر لازم است به «هنر شهری» به عنوان یک پدیده منظرین نگریست. زیرا به دو مؤلفه شهروند (انسان) به عنوان «مخاطب هدف» که آثار هنر شهری برای او خلق می شود و «فضای جمعی» به عنوان محیط شکل گیری ادراکات و تعاملات اجتماعی و نه صرفاً بستر حضور آثار وابسته است. در آخر نتیجه می گیرد در دوران معاصر، مناسب ترین بستر برای هنر شهری نه هر فضای شهری و فضای عمومی که فضای جمعی است تا ضمن برقرارساختن ارتباطات اجتماعی به عنوان والاترین هدف حیات مدنی بتواند مخاطبان هدفمند را به درک آثار هنری دعوت کند و در این فراخوانندگی به کیفیات شهری مورد نظر نایل شود.
طبیعت انسانی در نگاه عرفانی باغ در منظر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تبیین جایگاه باغ در منظر حافظ و بیانِ این مسئله که نسبت و ارتباط هنر باغ و شعر از حیث آفرینش هنری باهم چیست که مفهوم باغ به نحوی پربسامد در شعر حافظ حضور می یابد، باید ساحت ادراکی این دو مورد مداقه قرار گیرد. مقایسه این دو هنر بر اساس مؤلفه های بصری، شکلی صرف یا وجوه تعقلی صرف امکان پذیر نیست و در این زمینه تعلق این دو هنر به دو ساحت ادراکی مختلف هنرهای تجسمی و غیر تجسمی و سلسلهِ تحولات نگاه درونی و انفسی به طبیعت را در جریان شعر فارسی باید موردتوجه قرار گیرد. هدف این مقاله کشف چگونگی این رابطه درونی است و می خواهد نشان دهد استفاده فراوان از واژگان مرتبط با باغ در شعر حافظ را باید محصول قرابت نحوه آفرینش هنری در رابطه با تبیین حکمت آفرینش در نگاه او دانست. قرابتی که نه از هم نشینی باغ ساز و شاعر در عالم بیرون که از ارتباطی درونی و انفسی حاصل می شود. طبیعت در شعر حافظ به طورکلی و باغ به طور خاص، توصیف عینیات نیست و برای شناخت آن باید جهان بینی شاعر را مورد مداقه قرار داد. برای شناخت جهان بینی عارف، شناخت سیر تحول نگاه به طبیعت در نزد عارفان و تبدل مفهوم زهد در تاریخ تصوف ضرورت می یابد. در چنین بینشی است که بهشت زمینی می شود و زمین بهشتی. از طرفی بنیان فکری هنرمند هر دو وجه فاعلی و مفعولی طبیعت را می شناسد. وجه فاعلی آن که آفرینش هنری در قالب شعر، باغ و ... از آن سرچشمه می گیرد و هنر را بااخلاق مربوط می کند. قلمرو هنر آنجا آغاز می شود که طبیعت و اخلاق درهم آمیخته و باهم یگانه شوند. طبیعتی که چنان به اخلاق خود درآمیخته که وجودش را نمی توان بی آن تصور کرد، هنر نیز همین احساس لذت وجود دارد. طبیعتی که در هنر، اخلاق خود را یافته است و از منطق درونی خویش پیروی می کند. در این کشاکش، همچنان که طبیعت درون آرایش می یابد و زبان، طبع شاعرانه پیدا می کند، طبیعت سرکش بیرون نیز به دست انسان از نو آرایشی می یابد و نیروهای وحشی از آن رانده می شود و طبیعتی می شود آرایش یافته به دست انسان و برای انسان، یعنی- یک باغ، یک طبیعت انسانی.
نقش فضای باز، طبیعت و منظر در ارتقا کیفیت آموزشی مدارس(تحلیل کارکردی نظریه بازسازی تمرکز ذهنی در معماری منظر)
حوزههای تخصصی:
در راستای تحقیقات صورت گرفته در رابطه با تأثیرات طبیعت بر بهبود روند آموزشی و نقش آرامبخش ارتباط با طبیعت بر جسم و روان آدمی، بررسی کیفیت تعامل با طبیعت در مکان های آموزشی ضروری به نظر می رسد. در شرایط فعلی کشورمان حیاط مدرسه به عنوان مکانی جدای از بنای مدرسه مدنظر قرار می گیرد و بستری منسجم و هماهنگ با فضاهای بسته در محیط آموزشی را ایجاد نمی کند این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا حیاط مدرسه به مثابه عنصری مکمل در برنامه آموزشی و پرورشی مورد توجه قرار می گیرد. در حال حاضر توجه به نقش آموزشی حیاط مدارس و بررسی کیفیت های مرتبط با آن از جایگاه ویژه ای در سیاست های آموزشی کشورها برخوردار است. در این راستا ابتدا به بررسی تأثیرات رابطه انسان با طبیعت، نقش و جایگاه طبیعت و منظر در محیط های آموزشی و سپس به بررسی یکی از نظریه های معماری منظر مرتبط با این موضوع ( نظریه بازسازی تمرکز ذهنی) پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که با شناسایی مولفه های نظریه بازسازی تمرکز ذهنی در محیط های آموزشی و تقویت آنها می توان از فضای باز و حیاط مدارس و محیط های آموزشی به عنوان فضایی مکمل و همگام با فضاهای بسته آموزشی و در جهت تقویت قدرت تمرکز و یادگیری دانش آموزان بهره گرفت
منظر جنگ؛ ادراک منظر، استحکامات دفاعی و استتار در زمان جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
این مقاله به چگونگی تأثیر جنگ بر شکل گیری مناظر و همچنین نحوه ادراک ما از آن می پردازد. شواهد زیادی از تأثیر جنگ ها بر منظر از زمان باستان تاکنون وجود دارد. این تأثیرات هم در بعد فیزیکی منظر قابل مشاهده است و هم در ابعاد ذهنی آن تأثیر می گذارد. بسیاری از مناظر فرهنگی امروز درنتیجه جنگ ها شکل گرفته اند. رابطه متقابل جنگ و منظر را می توان بر پایه دو کلیدواژه اصلی «ادراک» و «زمین» مطالعه کرد. در این مقاله مختصراً به ادراک منظر در نظریه های غربی در ارتباط با ارزش های منفی مانند ترس و خطر، همچنین ادراک منظر در بستر جنگ پرداخته می شود؛ سپس نمونه هایی از تغییر فیزیکی منظر در نتیجه اقداماتی که در زمان جنگ و یا پس از آن برای شکل دهی به منظر صورت گرفته، بررسی می گردد. این نمونه ها شامل دیوارها و استحکامات دفاعی، یادمان های جنگی و گورستان های جنگ، باغسازی در زمان جنگ و همچنین مناظر استتار است. بررسی این موارد، پیچیدگی ارتباط میان جنگ و منظر را نشان می دهد و اینکه امروز، طراحی دوباره و معنادار مناظر متأثر از جنگ برای استفاده های جدید، در وهله اول نیازمند خوانش دقیق این مناظر است.
زیباشناسی نورپردازی چنارهای خیابان ولیعصر(عج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورپردازی هویت مند منظر طبیعی شهر کیفیت زندگی شبانه را ارتقاء می دهد. شناسایی عناصر هویتی و نورپردازی مناسب آن ها هنری شهری محسوب می شود. عناصر طبیعی شهر به واسطه مشارکت در ساخت خاطره جمعی، واجد هویت هستند و مهم ترین آن ها در منظر شهر تهران را می توان درخت دانست. چنارهای خیابان ولیعصر (عج) هویت مندترین درختان این شهر شناخته شده اند. حفظ هویت چنارهای ولیعصر در نورپردازی آن ها، به جهت پایداری منظر روزانه و شبانه، از طریق رعایت نکات زیبایی شناسانه امکان پذیر است. بسیاری از نکات زیبایی شناسی تجسمی قابلیت انطباق با نورپردازی را دارند، زیرا نورپردازی منظر شبانه مانند تابلویی نقاشی انرژی عناصری چون خط، نقطه، سطوح، بافت و غیره را داراست که از طریق نور بر سیاهی شب ایجاد می شود. همانند نقاشی کنترل این عناصر به همراه کنترل زمینه می تواند به بیانی متفاوت از موضوعاتی یکسان منجر شود. بررسی نقش زیبایی شناسی در حفظ هویت عناصر بصری شهر و ارتقاء منظر شبانه هدف این پژوهش را تشکیل می دهد.