فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
95 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه فراغت و چگونگی گذران آن در محیط های نوظهور شهری موضوع موردتوجه بسیاری از شهر سازان است. ازاین رو، این مقاله به شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت فراغت زنان در مراکز چندمنظوره به عنوان فضای جدید تعاملات شهری در عصر حاضر می پردازد. با بررسی ادبیات موضوع در سه زمینه فراغت در عصر حاضر، فراغت زنان و مراکز خرید چندمنظوره شهری عوامل مؤثر در فراغت زنان بر اساس دیدگاه کنش متقابل به سه متغیر گسستگی فعالیت ها، انجام کارهای هم زمان و روابط با دیگران (در قالب معاشرت و گفتگو) دسته بندی شده است. معناداری این عوامل به کمک تحلیل های آماری در قالب نتایج مستدل برای مرکز چندمنظوره کوروش در شهر تهران، گردآوری و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که فراغت زنان وابستگی معناداری با هم زمانی فعالیت ها و گسستگی در انجام آن ها دارد اما عامل ارتباط با دیگران رابطه معناداری در ارتباط با نحوه فراغت زنان ایجاد نمی کند.
مؤلفه های آموزش طراحی معنامحور مسکن با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
43 - 58
حوزههای تخصصی:
تضعیف وجوه هویتی و معناشناختی مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین آسیب ها در جامعه معماری مطرح است که می تواند ریشه در آموزش داشته باشد. بنابراین بهره گیری از نشانه شناسی به عنوان شاخص ترین عامل معنایی، از بهترین راهکارها در معنادهی به فضا محسوب می شود که از طریق توجه به مفهوم «خوانش» در آموزش طراحی، تحقق می یابد. پیشینه پژوهش عمدتاً در قالب بیان تعاریفی از «معنا» و «نشانه» و نیز مبانی نظری و مشکلات آموزش معماری است. آنچه که خلأ تحقیقاتی در این زمینه محسوب می گردد، نگرش عملی به مفاهیم «معنا» و «نشانه» در فرآیند آموزش طراحی مسکن است. این پژوهش درصدد است تا با پاسخگویی به پرسش های «چیستی مؤلفه های نشانه شناسانه آموزش طراحی معنامحور مسکن» و نیز «چیستی محوری ترین عامل مؤثر بر مؤلفه های نشانه شناسانه»، گامی در جهت تقویت حوزه معنا در آموزش معماری بردارد. این پژوهش به منظور دستیابی به هدف زمینه سازی فرهنگ محوری و نیز تقویت سطوح هویت در جامعه معماری مسکن، از روش های تحقیق دلفی و سندکاوی بهره می برد. براساس نتایج به دست آمده، بهره گیری از مؤلفه های «خوانش محوری طراحی»، «پژوهش محوری تمام فرآیند طراحی»، «مشارکت کاربران در روند طراحی»، «زیبایی شناختی معنایی» و «معانی نشانه ای» در آموزش طراحی مسکن جهت معنامحور نمودن خروجی طراحی های دانشجویان پیشنهاد می گردد. «خوانش ذهنی» نیز به عنوان محوری ترین عامل مؤثر بر مؤلفه های آموزش طراحی معنامحور تبیین می شود.
ارزیابی مسیرهای پیاده درشهر شیراز بارویکرد بهبود حضورپذیری شهروندان (مطالعه موردی:پیاده راه سلامت چمران، قصر الدشت، حسینی الهاشمی)
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها بخشی تاثیرگذار و جدایی ناپذیر از شهرها هستند و امروزه پیاده راه هایی که در جوامع شهری با ان روبرو هستیم عاری از توجه به شهروند و شاخص های مطلوبیت می باشند. ارزش یک شهر به حضور شهروندان درشهر است. یافتن شاخص های مطلوبیت پیاده راه و ارزیابی و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت پیاده جهت افزایش حضور شهروندان درپیاده راه های چمران، قصرالدشت و حسینی الهاشمی در شهر شیراز به عنوان هدف پژوهش درنظر گرفته شده است. نوع مقاله تحلیلی توصیفی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. دراین مقاله از شیوه مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی جهت گرداوری داده ها استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش AHP ، TOPSIS و مشاهدات عینی صورت گرفته وضعیت سایت و امکانات و محدودیت های سایت های مورد نظر بررسی شده و با یکدیگر مقایسه صورت قرار گرفته است. سپس باتوجه به شاخص ها گزینه برتر را انتخاب کرده و راهکارهایی جهت بهبود حضورشهروندان در پیاده راه ها ارایه شده است نتایج پژوهش انجام شده شامل ارزیابی شاخص های مطلوبیت پیاده راه ها مواردی چون: سرزندگی، نفوذپذیری، خوانایی، ایمنی و امنیت و... میباشدکه درحضورپذیری افراد دخیل و موثر بوده است و طبق مطالعات انجام شده پیاده راه حسینی الهاشمی نسبت به سایر گزینه ها نمره قابل قبول تری را اخذ نمود.
بازشناسی معیارهای هویت و زیبایی شناسی به عنوان ﻣﺆلفه های ﻣﺆثر بر طراحی نماها و جداره های شهر تهران ( محدوده مورد مطالعه منطقه چهارده تهران)
حوزههای تخصصی:
نمای ساختمان ها سازنده ی بدنه ی شهر و بیانگر هویت آن شهر محسوب می شوند . امروزه شهرنشینی ، افزایش جمعیت شهرها ، سبک جدید زندگی و نوگرایی و فرهنگ ناشی از آن و همچنین تحولات دوره های اخیر در مصالح ، التقاط سبک های معماری و سرعت در ساخت و ساز موجب گردید ضرورت توجه به نما و ساماندهی جداره های شهری و تاثیرات حاصل از آن مورد توجه قرار گیرد . در این راستا اهداف هویتی و زیبایی شناسی جهت تحقق منظر شهری مطلوب، ضروری به نظر می رسد . در این پژوهش ابتدا ابعاد هویتی و زیبایی شناسی را در مقیاس میانی منظر شهری و سپس مقیاس خرد نمای شهری مورد مطالعه و بررسی قرار می دهیم و بر این اساس به آسیب شناسی نماهای شهر تهران با تاکید بر ﻣﺆلفه های هویتی و زیبایی شناسی و ارائه پیشنهاداتی در این جهت و ارزیابی نماهای مطلوب و ارائه نکات مثبت محدوده مورد مطالعه که منطقه چهارده تهران می باشد پرداخته ایم . هدف از این تحقیق شناسایی و بررسی معیارهای هویتی و زیبایی شناسی نماهای شهر تهران و ارزیابی نماهای موجود بر اساس ﻣﺆلفه های ارائه شده و بررسی نماهای مطلوب محدوده مورد مطالعه می باشد . روش تحقیق از نوع تحلیلی – توصیفی بوده و اطلاعات آن ، با استفاده از روش های میدانی – کتابخانه ای جمع آوری شده است . و در نهایت نتیجه گیری ارائه شاخص های هویتی و زیبایی شناسی جهت طراحی نمای شهری مطلوب می باشد .
اصالت اماکن میراث و لزوم توجه به تعارض در تعریف آن از منظر اصول حفاظت و صنعت گردشگری (مطالعه موردی: خیابان المعز قاهره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
19 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اصالت اماکن میراث، علاوه بر کالبد ، با استمرار زند گی اجتماعی، فعالیت ها و کاربری های مختلف همراه است. «بیانیه منظر شهر تاریخی یونسکو» د ر سال 2011 خواستار ایجاد پیوند بین «حفاظت شهری» و «واقعیت عملی بازار» است. این مجموعه سوء تفاهم جد ید ی ایجاد کرد ه است، زیرا موضوع اصالت میراث با تعاریفی روبه رو می شود که منشأ آن د ر حوزه گرد شگری است و لزوماً با د رک عمیق اصطلاحات حفاظت منطبق نیست. اصالت از منظر «صنعت گرد شگری» منطبق بر اد راک گرد شگران است، بر روند پویای تغییر با توجه به خواسته های مصرف کنند ه د لالت د ارد و بیش از آنکه به نیازهای مرد م محلی و ابعاد اجتماعی اقد امات بیند یشد ، بر ابعاد اقتصاد ی متمرکز است، د ر حالی که «حفاظت» د ر تعریف اصالت اماکن میراث به د نبال تعریف اصالت واقعی، اجتناب از تکثیر، اضافه کرد ن، تغییرد اد ن و توجه به بستر اجتماعی و سنت زند گی است.هد ف پژوهش: د ر این مقاله وجوه تعارض ناشی از حضور گرد شگران، به عنوان ذی نفعان، د ر تعریف اصالت اماکن میراث بررسی و راه حل ارائه شد ه د ر پروژه مرمت خیابان المعز قاهره ارزیابی می شود .روش پژوهش: این پژوهش با روش اسناد ی و از منابع مختلف از جمله کتاب ها، مقالات، بیانیه ها و پروژه های تحقیقی بهره می برد .نتیجه گیری: د ر نهایت رویکرد گرد شگری پاید ار با چهار سیاست «ظرفیت موجود »، «مقیاس کوچک»، «نظارت د ولت ها» و «مشارکت محلی» به عنوان راه حل پیشنهاد می شود و کاربست آن د ر پروژه مرمت خیابان المعز، به عنوان پروژه ای موفق د ر زمینه گرد شگری و اصول حفاظت، بررسی خواهد شد .
تبیین اصول معماری پایدار ، در جهت ارتقای نماهای طراحی شده ی 5 سال اخیر در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پیشرفت بیش از پیش صنعت ساختمان سازی درایران و به خصوص شهر تهران و توسعه ی نماهای وارد شده با عنوان های مختلف در طی سالهای اخیر در این ساخت و سازها باعث تغییر چهره ی نمای شهری شده است و نمای گرم و اصیل ایرانی جای خود را به نمای التقاطی و وارداتی ای داده است که هیچ یک از نمادهای معماری گذشته ی ایران را در خود ندارد. لذا در این مقاله ضمن معرفی اصول معماری پایدار و بررسی تغییرات نما در طی دوره های مختلف در شهرتهران سعی در بهبود این نماها را به شکلی داریم که به لحاظ پایداری برگرفته از اصول معماری پایدار باشد و به فرهنگ و معماری سنتی ایران نیز نزدیک باشد. در این مقاله شیوه کتابخانه ای و میدانی برای بررسی مطالب انتخاب شده است. درنهایت باید گفت با وجود عمر طولانی مبحث معماری پایدار خبری از این بحث در ساختمان سازی ایران به خصوص بخش طراحی نما نیست و نماها شامل بخش های سرد و بی روحی هستند که نمیتوان ردپای هیچ یک از اصول معماری پایدار را در آن ها پیدا کرد. در پایان میتوان با ارتقای دانش و آموزش شهروندان ، مدیران شهری و معماران در خصوص نمای شهری و آشنایی این افراد با ادبیات نما و عناصر سازنده ی آن و همچنین واردکردن تکنیک های نوظهور همچون پنجره های هوشمند و نماهای دوپوسته ، نماهایی متناسب با فرهنگ ایرانی و براساس اصول معماری پایدار طراحی نمود.
مطالعه توسعه شهری اصفهان از دوره شاه عباس یکم تا دوره شاه عباس دوم با تأکید بر نقش زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
123-141
حوزههای تخصصی:
اصفهان اگرچه از پیش از دوره صفوی شهری واجد اهمیت بود، بخش بزرگی از اعتبار خود را مدیون برگزیده شدن به عنوان پایتخت در این دوره است. این اتفاق به دلایل عمدتاً امنیتی در سال یازدهم حکومت شاه عباس یکم (حک 996 1038ق) رخ داد و به دنبال آن تغییراتی در جهت عمران و بهسازی شهری در اصفهان صورت گرفت. نتیجه مداخله های شهری دوره شاه عباس یکم، توسعه شهری اصفهان به سمت جنوب بود که با محوریت خیابان چهارباغ از زاینده رود عبور می کرد و تا نزدیکی کوه صفه تداوم می یافت. بیشترین مطالعات انجام شده در خصوص توسعه اصفهان به ساخت وسازهای دوره شاه عباس یکم اختصاص دارد که تشکیل دهنده بخش های مهمی از تصویر اصفهان صفوی است. این در صورتی است که به نظر می رسد اصفهان صفوی توسعه ای یکباره نداشته و در دوره های پس از شاه عباس یکم نیز، هم در بخش دولتخانه و هم در حاشیه زاینده رود، تغییرات و افزوده هایی به بخش های سلطنتی رخ داده است. هدف این مقاله، بررسی سیر توسعه دولتخانه اصفهان پس از دوره شاه عباس یکم با تکیه بر نقش منظر زاینده رود در آن است. در این مقاله تلاش شده است تا با نگاهی کیفی و به روش توصیفی تاریخی بر اساس وقایع تاریخی و اسناد موجود، به تغییرات شهری رخ داده در بازه زمانی سال های 1006ق پایتختی اصفهان در زمان شاه عباس یکم تا 1077ق پایان حکومت شاه عباس دوم پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که اگرچه از ابتدای پایتختی اصفهان طرح هایی برای توسعه شهری موجود بوده، این طرح ها و برنامه ها تا پایان حکومت شاه عباس یکم، به توسعه طولی شهر عمدتاً به سوی جنوب منتج شده است. در دوره های بعدی تا انتهای حکومت شاه عباس دوم (حک 1052 1077ق)، حدود توسعه شهری اندکی تغییر کرد؛ به طوری که حاشیه زاینده رود به مکانی برای استقرار دولتخانه نوظهور تبدیل شد. این در حالی است که بخش عمده توسعه عرضی اصفهان ماحصل افزوده های صفوی به دلیل حضور زاینده رود و علاقه شاه عباس دوم به برگزاری جشن هایی در حاشیه آن بوده است.
تدوین معیارهای طراحی فضای مشترک در مناطق مرکزی شهرها (مطالعه موردی : خیابان خیام شهر قزوین)
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
1-21
حوزههای تخصصی:
بیان مساله : امروزه گسترش دامنه فعالیت ها به واسطه ساخت و سازهای سرسام آور در شهرها، موجب بروز مشکلات ترافیکی در معابر نظیر تراکم ترافیک و کُندی جریان عادی عبور و مرور وسایل نقلیه،کاهش شدید فضای پارکینگ، افزایش استفاده از سوخت های فسیلی،بروز تصادفات و کاهش میزان امنیت عابران،افزایش آلودگی های زیست محیطی و مشکلات اجتماعی چون کاهش سرزندگی در افراد و مسائلی از این دست می شود.مراکز شهری به دلیل تمرکز فعالیت ها و تجمع افراد، همواره به عنوان یکی از مهم ترین گره های ترافیکی در سطح شهرها نمایان می شوند. نظریه پردازان شهری ضمن ارائه تکنیک های متعدد در راستای توسعه انسان محورشهرها،اشاره ای مستقیم به احداث پیاده راه ها و تأثیرات مثبت این گونه فضاها بر رونق سرزندگی اجتماعی و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته و آن را به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای کاهش حجم ترافیک وسایل نقلیه در معابر معرفی می کنند.در فضای مشترک علاوه بر مرتفع کردن اولویت نخست نظریه پردازان شهری که همان انسان محور کردن فضاهای شهری می باشد، به نیازهای وابسته به حضور خودروها نیز توجه شده و همین امر موجب رضایت خیل عظیمی از ذینفعان فضاهای شهری به همراه داشته است.در فضای مشترک سعی برآن شده که علاوه بر حضور کامل افراد پیاده، وسایل نقلیه به صورت کنترل شده و با حجم محدود در فضای شهری حضور یابند. هدف:مقاله حاضر با هدف استخراج و ارائه معیارهای طراحی شهری ایجاد فضاهای مشترک در مراکز شهری(در این پژوهش : خیابان خیام شهر قزوین) بر مبنای تحلیل اطلاعات بدست آمده از تجربیات موفق جهانی تدوین شده است. روش:در فرآیند پژوهش ضمن بررسی مبانی نظری مرتبط با نظریه مذکور،با استفاده از روش های توصیفی و تحلیل اطلاعات موجود در منابع موردنظر،به بررسی معیارهای طراحی فضای مشترک در تجارب جهانی پرداخته و در ادامه معیارهای پیشنهادی به منظور اجرای این طرح در مناطق مرکزی شهری ارائه شده است. یافته ها:یافته های پژوهش در ۵ محور مجزا، اصول و معیارهای طراحی فضای مشترک بمنظور اجرا در مناطق مراکز شهری را شناسایی کرده و زیرمعیارها، محورهای استراتژیک،راهکارها و در نهایت ضوابط و توصیه های طراحی سیاست اجرایی را در چارچوبی مشخص ارائه کرده است. نتیجه:ارائه چارچوبی مدون در قالب ۵ محور مدیریت و آرامسازی ترافیک،بهبود سیمای کالبدی شهر،وضعیت زیست محیطی،وضعیت اقتصادی و خدمات شهری،تقویت زندگی اجتماعی و تعاملات فرهنگی از معیارهای طراحی فضای مشترک در مناطق مرکزی شهری می باشد.
«خیابان در دست بچه ها»: تجربه طراحی شهری تاکتیکی در خیابان رودکی منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
85-95
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضای شهری و حضور ساکنان یکی از مهم ترین مسائل طراحی شهری امروز است زیرا تسلط حضور سواره امکان تردد گروه های مختلف اجتماعی و سرزندگی فضاهای شهری را کم رنگ کرده است. ضرورت توجه به این مسئله در بافت متراکم منطقه 10 که با کمبود فضاهای باز شهری گریبان گیر است، نیاز به خلق مکان برای حضور کودکان در فضای شهری را دوچندان کرده است. این مطالعه درصدد است تا روایت ، رویداد طراحی شهری تاکتیکی را دریکی از خیابان های فعال منطقه 10 تهران تحت عنوان «خیابان در دست بچه ها», با رویکرد کیفی و به «روش مطالعه موردی» بررسی کند و امکان حضور بیشتر کودکان را در فضای شهری واکاوی نماید. این رویداد بر اساس اصول شهرسازی تاکتیکی در جهت تحقق تأمین نیازهای ساکنان بخصوص کودکان و نوجوانان است تا با ارائه رویکردی از جنس اقدامات کوچک مقیاس پاسخ دهد. مطالعه موردی رویداد «خیابان در دست بچه ها» که در آذرماه 1396 انجام شده است. گردآوری داده های پژوهش به روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 13 نفر از کارشناسان و 15 نفر از مخاطبان این رویداد، جمع آوری و به روش تحلیل محتوا ارزیابی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رویداد شهرسازی تاکتیکی بر اساس «تفکر طراحی» در 5 گام «درک و همدلی», «تعریف موضوع»، «ایده پردازی»، «اجرای نمونه اولیه» و «آزمون» قابل برنامه ریزی و ارزیابی هستند. وقوع این رویدادها را می توان سرمشقی برای جریان تکاملی پروژه های شهرسازی تاکتیکی در خدمت مدیریت شهری متکی بر رویدادهای کوچک مقیاس و امکان تحقق ابزار غیررسمی «حکمروایی طراحی شهری» در جهت ارتقا کیفیت محیط برشمرد.
تبیین مدلِ محله فرهنگی در بافت های تاریخی برای توسعه اقتصاد و حضور صنایع خلاق (مورد پژوهشی: خیابان لاله زار، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اینکه محله های تاریخی به عنوان موجودیتی منسجم، تلاش های فرهنگ بومی را برای پاسخگویی به نیازهای گذشته به بهترین شکل نشان می دهند، انطباق پذیری آنها با نیازهای زمان حال و شناخت فرصت های موجود در آنها، به عنوان ظرف پذیرنده عملکردهای فرهنگی و مولد اقتصاد، امری در خور توجه است. مهم ترین مسئله این پژوهش بهره گیری از روش های خلاق برای انطباق پذیری بافت های تاریخی با اقتصاد و شرایط جدید، از طریق تمرکز بر سرمایه های فرهنگی، به عنوان ابزاری برای احیای محله های تاریخی، و ایجاد فعالیت های جدید اقتصادی با هدف جایگزینی کاربری هایی است که رو به انحطاط هستند یا از منطقه محو شده اند. استفاده از سیاست های نوآورانه و راهبردهای مبتنی برخلاقیت برای حضور بافت ها و محله های تاریخی کشورمان در عرصه های رقابت، با هدف توسعه و رشد اقتصادی فرهنگی و تجدید حیات محله، رویکردی است که فقدان آن، هم در حوزه نظری و هم در حوزه کاربردی بافت های تاریخی، قابل توجه است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش ایجاد شرایط تبدیل محله های تاریخی به مولد اقتصاد و فراهم آوردن امکان حضور آن ها در عرصه صنایع خلاق است که از طریق اتخاذ سیاستی خلاق و سنجش میزان قابلیت های موجود در بافت های تاریخی، و تبیین شاخص های چندگانه محله فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است و یافته ها با استفاده از پرسش نامه و مشاهدات میدانی استخراج شده اند. نهایتاً، با استفاده از یافته های پژوهش، تحقق پذیری یک محله فرهنگی در نمونه لاله زار با استفاده از روش کمّی معادلات ساختاری ارزیابی و در نتیجه مدلی از محله فرهنگی تاریخی، براساس اولویت اقدامات تبیین شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش راهکارها و اقدامات لازم را براساس ترتیب اولویت در مدل محله فرهنگی تاریخی، پیشنهاد می کند و اهمیت این روابط را به لحاظ تجربی نیز به اثبات می رساند.
مدیریت شهری و کاربرد سیستم (GIS)
حوزههای تخصصی:
امروز یکی از مسائل عمده شهرهای کشور، فقدان مدیریت واحد شهری و عدم هماهنگی بین ادارات و سازمان های مختلفی است که در امور مختلف شهروندان نقش دارند و در این ناهماهنگی ها شهروندان که پرداخت هزینه های شهری بر دوش آنان است بیشترین زیان را متحمل می شوند. لذا شهرداری ها اگر نتوانند اطلاعات روز خود را با سرعت و دقت به دست آورند در حل مسائل شهری برنامه ریزی و تأمین منابع درآمدی با مشکل روبه رو می شوند. سیستم اطلاعات جغرافیایی همانند بازویی برای مدیریت شهری عمل می کند و می توان پیش بینی و برنامه ریزی لازم را با به کارگیری روش ها و مدل های جدید عملی نمود. سیستم اطلاعات مکانی در امور شهری و شهرسازی، در بخش هایی مانند کاربری اراضی، جمعیت، خدمات شهری، مدیریت زمین و مسکن، معماری، بافت های فرسوده و تاریخی، تأسیسات و تجهیزات شهری، ساخت وساز، حمل ونقل و ترافیک، گردشگری، اطلاعات عمومی شهری و آموزش و آمار، کمک فراوانی به مدیران شهری، شهرسازان و مشاوران طرح های توسعه منطقه ای و شهری، برای تحلیل وضع موجود و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت می کند.
شهرشناسی و برنامه ریزی برای شهر با فلسفه ژیل دلوز
حوزههای تخصصی:
فلسفه ژیل دلوز، فلسفه ای فضامند و معطوف به شیوه های چینش عناصر انسانی و غیر- انسانی در قالب اژانسمان های ناهمگن و چندگانه است. دغدغه اصلیِ این فلسفه، شدن های متعلق به جغرافیاست؛ شدن هایی که بیش از یک سرهم بندی(اسمبلج) ساده هستند و از توان به هستی درآوردنِ فعال عاملیت خاص خودشان برخوردارند که بدان «اژانسمان» گفته می شود. آنچه یک اسمبلج را به یک اژانسمان تبدیل می کند، روابطی است که میان عناصر وجود دارد. از این رو، آنچه در این فلسفه اهمیت دارد روابط میان عناصر و نه سرشت خودِ عناصر است. این مقاله، تلاش می کند توضیح دهد چگونه چنین فلسفه ای می تواند به عنوان چارچوبی تحلیلی و انتقادی به ما در درک شیوه هایی که واقعیت های موجود در شهریت و برنامه ریزی شهری به هستی درآمده و در طی زمان دچار تحول می شوند کمک کند. در این میان، توجه شهرشناسان روی شدن های برساختی و فرایندهایی که از طریق آنها واقعیت های شهری به هستی درمی آیند، و دغدغه برنامه ریزان شهری برای کمک به تولید فضاهای چندگانه، توانمندساز، باز، خلاق، دموکراتیک و فراگیرنده، مهم ترین درس هایی بوده که از فلسفه دلوز آموخته شده است.
گونه شناسی مسکن روستایی شهرستان بروجرد بر پایه الگوهای بومی ساختاری - کالبدی (نمونه موردی: روستای کوشکی سفلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۴۸-۳۵
حوزههای تخصصی:
معماری بومی هر منطقه ای، گواه بر پیشینه معماری و فرهنگی ارزشمند و سابقه تاریخی آن دیار است و تلاش در جهت شناسایی و معرفی این ثروت به همگان، می تواند زمینه ای برای مرتفع ساختن بسیاری از نیازهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و توسعه هرچه بیشتر این سکونتگاه های باارزش و انتقال فنون و تجارب معماری و فرهنگی به دیگر مناطق باشد. در محدوده جغرافیایی ایران، بسیاری از روستاها با وجود داشتن ویژگی های معماری، فرهنگی و پیشینه ارزشمند تاریخی متأسفانه به درستی شناسایی و معرفی نشده اند و یا در صورت شناسایی به دست فراموشی سپرده شده اند و با گذر زمان این ثروت باارزش به دلیل کم توجهی دچار آسیب و کاهش کیفیت زندگی ساکنان آن می شود. شهرستان بروجرد در شمال استان لرستان، دارای بافت های روستایی منحصربه فردی است که متأسفانه با وجود کالبد معماری ارزشمند در اقلیم سرد منطقه، موردتوجه قرار نگرفته است. روستای کوشکی سفلی در زمره همین روستاها قرار دارد و تاکنون درصد بالایی از بافت این روستا به دلیل عدم رسیدگی دچار تخریب شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی، معرفی و مستندسازی الگوی بومی معماری و سازه در مسکن روستای کوشکی سفلی تعیین شده است که بدین منظور، به بررسی و تحلیل گونه های تاریخی موجود روستا پرداخته شده است. گردآوری اطلاعات، در مرحله اول از روش کتابخانه ای و مقالات الکترونیکی و در مرحله میدانی و شناخت از روش مصاحبه، مشاهده و برداشت استفاده شده است. در پایان پژوهش، تحلیل ها نشان دادند که ترکیب فضایی خانه های روستا شامل دو نوع استقرار بنا در سه جبهه و چهار جبهه حیاط مستطیل شکل می باشد؛ در گونه شناسی معماری این روستا، شاخص های محرمیت چرخش فضایی در ورودی توسط دالان و هشتی، فضاهای رابط ایوان و مهتابی، حیاط مرکزی و درون گرایی فضاها از ویژگی های بومی آن رعایت شده است و ملاحظات اقلیمی توسط چیدمان ساختار کالبدی، جهت گیری و همچنین از مصالح بوم آوردی مثل خشت، چوب، سنگ و کاهگل و سازه باربر اصلی در ساخت خانه ها بهره گرفته اند.
مکانیابی پناهگاه های اضطراری چندمنظوره با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی:شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
66 - 84
حوزههای تخصصی:
در جنگ های اخیر، دارایی های حیاتی و حساس که در شبکه فعالیت های کشور نقش کلیدی ایفا می کنند، در زمره اولین اهداف مهاجمان هستند. بنابراین باید جان انسان های مجاور و پیرامون این دارایی ها حفظ شوند، یکی از راه های تأمین این هدف، احداث پناهگاه هایی امن جهت حفظ جان مردم در زمان بحران ها می باشد. اما پناهگاه درصورتی که به شکل تک منظوره احداث شود، و صرفاً در زمان صلح مورد استفاده قرار گیرد، صرفه اقتصادی چندانی نداشته و پایداری این کاربری را به مخاطره می اندازد. برطرف کردن این مشکل با احداث پناهگاه های چندمنظوره میسر می گردد. در این پژوهش، ابتدا لایه های اطلاعاتی مربوط به دارایی ها، حریم ها و شاخص ها شناسایی گردید. لایه دارایی ها و حریم ها در نرم افزار GIS بر یکدیگر برهم نهاده منطبق شده و پتانسیل های لازم برای استقرار پناهگاه بدست آمدند. در مرحله بعد میزان ضرایب اهمیت شاخص ها با استفاده از روش AHP بر پتانسیل های حاصل شده اعمال گردید و اولویت بندی از مکان ها ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که 16 مکان به عنوان پناهگاه مناسب در نظر گرفته شده اند و پناهگاه ها در مجاورت دارایی ها با کاربری های آموزشی، مذهبی و یا پارکینگ (با مساحت حداقل 300 مترمربع) به صورت چندمنظوره در نظر گرفته شده اند.
واکاوی آبراهه ها و نظام زهکشی آب در تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
”پارسه“ یا تخت جمشید مهمترین اثر هخامنشیان بین 510 تا 330 ق.م. است که همچون مجموعه ای حکومتی-اداری و آیینی بر روی صفه ای عظیم بنا شده است. نظام زهکشی ساختمان ها و روان آب های تخت جمشید از دامنه ی کوه رحمت تا دشت مرودشت به شکل شبکه ی پیچیده ای از آبراهه ها منحصر به فرد است و بدست اشمیت (1342)، تجویدی (1355)، عسکری (1383-85) و اسدی (1395) کاوش شده است. این پژوهش با هدف شناخت نظام کالبدی-کارکردی زهکشی در تخت جمشید، به تک نگاری شبکه ی آبراهه ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که مجراها دارای کارکردهای مختلف انتقال آب بام از ناودانی درجاساخت، روان آب سطح زمین، شاخه های اتصال فرعی، و آبراهه های سراسری اصلی به شکل روباز، سربسته با یا بدون هواکش هستند. ساختار آن ها با سنگ یکپارچه زبره تراش یا پاکتراش یا تخته سنگچین است. اختلاف ارتفاع کف ابتدا و انتهای بلندترین آبراه حدود 7- متر و شیب متوسط مجراها 2% الی 4% است اما شیب برخی به 30% هم می رسد تا جریان آب پیوسته در شبکه ی آبراهه ها با اختلاف ارتفاع مختلف باایجاد شکست در مسیر حفظ شود. مورفولوژی آبراهه ها به ویژه دو شاخه ی اصلی شرقی-غربی و شاخه ی شمالی-جنوبی، طرح ریزی یکپارچه ی کاخ های ادوار مختلف (مطابق نظر ارنست هرتسفلد) را نشان می دهد اما بر تغییرات موضعی (همانند نظر اریک اشمیت) تأکید دارد.
ارزیابی میزان خطرپذیری ایستگاه های مترو شهر تهران هنگام وقوع زمین لرزه با رویکرد کاهش آسیب پذیری کالبدی از طریق مدیریت هوشمند شهری(مطالعه موردی ایستگاه های تجریش، دروازه شمیران و نواب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
209 - 229
حوزههای تخصصی:
با ارزیابی و پایش کمی و کیفی برنامه های مدیریت خطرپذیری و مدیریت بحران در گسترش حمل و نقل ریلی کلان شهر تهران و به تبع آن با بررسی میزان مخاطرات و آسیب پذیری شبکه ریلی کشور، خلأ ناشی از مدیریت هوشمند شهری در ابعاد برنامه ریزی کالبدی و فضایی کاملاً مشهود است. نکته بارز در مواجهه با بحران هایی همچون زمین لرزه و سیل در خطوط حمل و نقل زیرزمینی (مترو) عمدتاً وابسته به فرضیات آزمون و خطا ، پیروی از روش های مدیریت سنتی و ضعف در آینده نگری و آینده پژوهی است. در گسترش خطوط ریلی زیرزمینی، بررسی مطالعات زمین ساختی (تکتونیکی)، پهنه های لرزه خیز، تفاوت جنس زمین و مسیر گسل های شمال و جنوب تهران (پیش از بحران) و توجه به آسیب پذیری ایستگاه مترو و احتمال تشدید بحران با تخریب بافت فرسوده شهری، هنگام وقوع زلزله و سیل بسیار حائز اهمیت است. این مقاله، با تمرکز بر موضوع ارزیابی خطرپذیری و آسیب پذیری گسترش شبکه حمل و نقل ریلی و با رویکرد پایش مخاطرات کالبدی و فضایی ایستگاه های مترو انجام شده است. روش انجام کار ارزیابی خطرپذیری از طریق تنظیم فهرست سنجشی پژوهشگر ارائه شده است. بدین منظور سه ایستگاه نواب، تجریش و دروازه شمیران به عنوان ایستگاه های منتخب شبکه متروی تهران مورد مطالعه قرار گرفت. در انجام پژوهش، از روشی ترکیبی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، بررسی سوابق و مدارک، تکنیک دلفی، روش تحلیل سلسله مراتبی و روی هم گذاری لایه ها استفاده شده است. نتایج ارزیابی آسیب پذیری نشانگر آن بوده است که تمامی ایستگاه ها در محدوده آستانه خطر قرار دارند و نیازمند اتخاذ تدابیری هوشمند در تمامی مراحل قبل، حین و بعد از بحران زمین لرزه و به کارگرفتن راهکارهای مدیریتی و اجرایی به منظور کاهش آسیب های احتمالی می باشد.
ارزیابی شکل شهر و وابستگی به خودرو در شهر جدید مَرن-لَه-وَله ، پاریس (فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
51 - 71
حوزههای تخصصی:
وابستگی به خودرو یکی از بزرگ ترین چالش های شهرهای امروزی است که پیامدهای منفی بسیاری داشته و برای تدوین راهبردهای کارآمد برای خروج از این وضعیت، سنجش شهرها از این زاویه ضروری است. در پژوهش حاضر، که در دسته پژوهش های کمی و کاربردی قرار دارد، با هدف ارزیابی میزان وابستگی به خودرو، شهر جدید Marne-la-Vallée در شرق پاریس به عنوان نمونه موردی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این پژوهش پس از معرفی این شهر و بررسی ادبیات موضوع، به منظور تبیین شاخص هایی برای ارزیابی وابستگی به خودرو شش بعد متفاوت شناسایی شده اند. این شش بعد شامل پیوستگی/پراکندگی بافت شهری، دسترسی به مراکز شهری، حمل ونقل پایدار، تراکم جمعیتی، خوشه بندی بافت شهری و دسترسی به فضای سبز هستند که در هر یک از این ابعاد پارامترهای متعددی مورد بررسی قرار گرفته و در قالب نمودارهایی ارائه شده اند. پس از بررسی موارد ذکر شده در چهار بخش شهر و با مقایسه آنها با سطح میانگین، نتایج ارائه شده نشان می دهد که در این شهر «وابستگی به خودرو» تابعی از فاصله از مرکز اصلی (پاریس) بوده و با دور شدن از مرکز، این شرایط در پنج بعد از شش بعد مورد بررسی، تشدید شده و تئوری ترکیب مفهومی«سه گونه بافت شهری» پیتر نیومن در آن تأیید می گردد.
الزامات پدافند غیرعامل در طراحی اماکن ورزشی با هدف بهره برداری چند منظوره در مواقع بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
80 - 98
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های ورزشی و تفریحی جزء لاینفک زندگی محسوب می شود و بیشتر استفاده کنندگان از اماکن ورزشی چه برای مسابقات رسمی و چه ورزش های همگانی مردم هستند . تأسیسات ورزشی علاوه بر استفاده در شرایط عادی، مورد توجه و مهم برای استقرار جمعیت در شرایط بحرانی و حوادث هستند که اگر تمامی الزامات پدافندی در آنها رعایت و مورد توجه قرار گیرد، بهترین محل برای استفاده در زمان خطر و در هنگام حملات و تهدیدات دشمن برای مردم می باشند. لذا در پژوهش حاضر سعی شده است با شناسایی دارایی های اماکن ورزشی و تهدیدات و آسیب های متصور ، به روش تنظیم پرسشنامه، توزیع و گردآوری نتایج آن با استفاده از تکنیک AHP در نرم افزار Expert Choice ضمن استخراج نتایج به تدوین اصول و ملاحظات طراحی معماری اماکن ورزشی با هدف بهره برداری چند منظوره در مواقع بحران با رویکرد پدافند غیر عامل پرداخته شده است.هدف اصلی این پژوهش چندمنظوره سازی اماکن ورزشی است، یعنی به گونه ای طراحی شوند که در زمان های مختلف، کاربری متفاوتی داشته باشد. کاربری در زمان صلح بصورت عادی باشد و در زمان اضطرار بصورت فضای پناهگاهی عمل نماید و تغییر کاربری دهد. که این امر منجر به کاهش اسیب پذیری و ارتقاء پایداری مجموعه در بلند مدت می شود.
نقش کیفیت محیطی محله در سلامت روحی و روانی ساکنان (مطالعه موردی محله سنگ سیاه، کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
95 - 114
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: کیفیت محیط آن چیزی است که محیط بوسیله آن نمود پیدا می کند و ادراک می شود و به عنوان یکی از الزامات اولیه کیفیت زندگی، دربرگیرنده احساس رفاه، آسایش و رضایت مردم از عوامل کالبدی- فضایی، اجتماعی- اقتصادی، زیست محیطی و نمادین محیط زندگی می باشدو از آنجا که سلامت به عنوان سازه ای پیچیده، می تواند سازش ممکن فرد با جهان اطرافش را شکل دهد پس می توان نتیجه گرفت سلامت روانی برای فرد مستلزم داشتن احساس مثبت و سازگاری موفقیت آمیز و رفتارهای شایسته و مطلوب محیط اطرافش است که این مشخصه تأثیرپذیر از کیفیت محیطی می باشد. هدف: در پژوهش حاضر برانیم تا ضمن استخراج مولفه های موثر در خلق یک محیط مسکونی با کیفیت به بررسی رابطه بین محیط کالبدی با سلامت روحی و روانی ساکنین محله بپردازیم. روش:در پژوهش حاضر به منظور سنجش نقش ارتقای کیفیت محیط در بهبود سلامت روحی و روانی از دو پرسشنامه سلامت روان (28GHQ)و پرسشنامه محقق ساخت استفاده شد. ساکنین محله سنگ سیاه شیراز به عنوان جامعه پژوهش می باشندو با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ۳۸۴ نفر برآورد گردید. به منظور پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل اطلاعات آماری از طریق نرم افزارهایSPSS و لیزرل صورت گرفته و تحلیل آماری داده ها در 2 گروه توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد به ازای هر واحد بهبود در کیفیت محیط، سلامت روحی و روانی به میزان91/0ارتقا می یابد. همچنین بین مولفه کیفیت محیط کالبدی با مولفه های سرمایه اجتماعی (انسجام اجتماعی، اعتمادو امنیت) و مؤلفه های فضای سبز، دسترسی به خدمات، سیما و منظر(تداوم و سازگاری)، کالبدوعملکرد(تنوع و سرزندگی) در سطوح 99و95 درصد اطمینان رابطه ای معنادار وجود داردو از میان متغیرهای تشکیل دهنده بهبود کیفیت محیط، بعدانسجام اجتماعی بیش ترین همبستگی را دارد. نتیجه گیری: انسجام اجتماعی و اعتماد در محله می تواند تأثیر بیش تری بر ارتقای سلامت روحی و روانی داشته باشد. درنهایت برای ارتقاء وضعیت موجود پیشنهاداتی را در زمینه های کیفیت کالبدی، زمینه اجتماعی فرهنگی، معناگرایی و خوانایی، انعطاف و رویدادپذیری، اجتماع پذیری، سرزندگی و تنوع، خاطره انگیزی و امنیت ارائه گردیده است.
واکاوی اصول پدافند غیرعامل در ساختار سنتی بازار همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هنگامی که بحث پدافند غیرعامل وارد حوزه معماری و شهرسازی می شود موضوع فضاهای کالبدی در حفظ و حراست از جان و مال مردم اهمیت بسیاری می یابد. یکی از مهم ترین فضاهای شهری، میادین اصلی و مراکز شهری است که به دلیل تراکم جمعیت بالا و اینکه این فضاها مهم ترین مکان برای تأمین بسیاری از مایحتاج روزمره زندگی هستند، باید توجه خاص و ویژه ای به آن شود. در ساختار شهرهای سنتی ایران بازارها در مراکز و میادین اصلی شهر قرار دارند؛ شبکه گسترده ای که به صورت سرپوشیده بسیاری از محلات و خیابان های اصلی شهر را به هم متصل کرده و ویژگی های بسیاری دارد که آن را تبدیل به یک مجموعه پدافندی می کند و با تمهیدات مناسبی می توان این ویژگی را بهبود بخشید. هدف این پژوهش بررسی معماری بازار سنتی همدان، شناسایی ویژگی های بالقوه آن با رویکرد مبتنی بر اصول پدافند غیرعامل است. با توجه به رویکرد پژوهش، روش تحقیق، تحلیلی- توصیفی و کیفی است. و در پی اینست که با ارائه چه تمهیدات معمارانه ای می توان بازار همدان را به یک مجموعه با ضریب ایمنی بالا و پدافندی تبدیل کرد؟ در بازار همدان می توان از افقی گرایی به جای عمودی گرایی، چند عملکردی بودن، پراکندگی فضاها، ترکیب مسیرها و فضای باز، استفاده از شیب زمین و فضاسازی غیر هم سطح و ترکیب کاربری های مذهبی با مجموعه برای یک مجموعه پدافندی در فضاهای جمعی و مراکز مهم شهری الگوبرداری کرد و فضاهایی ایجاد نمود که در هنگام بحران کارآمد بوده و در حفظ جان مردم مؤثر باشند.