فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
154-160
حوزههای تخصصی:
حفظ و تقویت خوانایی و هویت در شهر و در تک تک فضاهای آن همواره از مهم ترین اهدافی است که مستقل از نوع فضا یا محل شهر یا فضا، می باید مورد نظر طراح و مدیر شهری قرار گیرد. ابزارهای زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارند که توجه به هر یک از آن ها می تواند ما را به نتیجه ی مورد نظر برساند. رنگ یکی از مهم ترین عناصری است که می تواند به سادگی و با هزینه ای کم تر از ساخت و ساز برای تعریف فضاها، در ایجاد خوانایی و حس وحدت و خلق حس مکان به ما کمک کند. از عمده ترینِ این اهداف، دستیابی به هویت و چشم انداز و دورنمای تعیین شده ی شهر است. بررسی سابقه ی رنگی شهر، یا به عبارت دقیق تر،پالت رنگی آن، به ما کمک می کند تا بتوانیم آن را حفظ کنیم و یا برای هر شهر پالت رنگی خاصی تعریف کنیم که عناصر تشکیل دهنده ی آن همان واژگان رنگی یا در واقع انواع رنگ هایی باشند که در ترکیب با هم چهره ی رنگی فضاهای شهری را تعریف می کنند. حتی اکنون که شهرهای ما به شدت دچار اغتشاش و بی هویتی رنگی شده اند، با نام بردن شهرهای خاص، طیف های رنگی مشخص در ذهن همه ما زنده می شود. این همان توقع و انتظاری است که ما از هویت و نقش آن شهر داریم و طراح می باید در جهت تقویت آن تلاش کند. در بسیاری موارد، پالت رنگی در یک شهر چنان طی سال ها مورد استفاده قرار گرفته که خود به نشانه و نمادی قوی تبدیل شده است. بسیاری از شهرها، روستاها و مناطق طی سال ها سنت های رنگی خاص خود را به دست آورده اند.
تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی (مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت، در مدیریت شهری یکی از مباحث مهم و پر چالش در شهرسازی است. متأسفانه در کشور ما اکثر اقدامات مدیریت شهری، از بالا و از بیرون انجام شده که اکنون به حرکتی از پایین و از درون، برای بومی شدن آن ها نیاز است. در این پژوهش، هدف اصلی، تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان است. این پژوهش، با اتخاذ روش استدلال منطقی از رویکرد واقع گرایانه، از استراتژی پس کاوی استفاده می کند. مبنای این پژوهش، مبتنی بر اصل ولایت علامه طباطبائی است و روش تحقیق این پژوهش، به صورت تلفیقی (استدلال منطقی-تحلیلی) خواهد بود. با توجه به رویکرد نظری تحقیق که نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز است؛ الگوی اولیه مبتنی بر مشارکت اسلامی در چهار بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل و نظارت، مطرح شد. با توجه به اینکه عمل تجزیه تحلیل داده ها به عنوان یکی از مهم ترین بخش ها در تحقیقات اجتماعی، به ویژه در حوزه داده های جمع آوری شده از میدان تحقیق، مطرح است، در مرحله بعد داده های حاصل از پرسش نامه های تکمیل شده توسط جامعه آماری مورد جمع بندی قرار گرفت و نتایج آن درنتیجه گیری و ارزیابی فرضیه ها به کار گرفته شد. در همین راستا، پس از ارزیابی الگوی ارائه شده توسط شهروندان، متخصصان و مدیران شهری شهر زنجان، بدنه ارزیابی و پایش نیز به چهار بدنه قبلی الگوی مدیریت شهری اضافه شد. سرانجام، الگوی نهایی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان در پنج بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل-نظارت و بدنه ارزیابی و پایش تبیین شد.
رویکرد منظر شهری تاریخی ابزاری جدید برای مدیریت میراث شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش شهرنشینی و تغییرات سریع شهرها، حفاظت از مکان های میراث فرهنگی را در مرکز توجهات برنامه ریزی شهری قرار داده است. مفاهیم متداولی که سعی در تعریف بناهای یادبودی، گروه های ساختمانی و پهنه های شهری به عنوان موجودیتی مجزا درزمینه شهری گسترده تری را داشتند، دیگر برای محافظت از خصوصیات و کیفیات آن ها در برابر تکه تکه شدن، تخریب و انحطاط کافی به نظر نمی رسد. ازاین رو، تحولی هم در مفهوم و هم در مقیاس حفاظت به وجود آمده است که نشئت گرفته از چالش های موجود در این زمینه و به تبع آن، همراه با ظهور رویکردهای جدیدی جهت پرداختن به این دارائی ها در مقیاسی سرزمینی، مانند منظر شهری تاریخی (HUL)، است. بااین وجود، درزمینه عملیاتی و توسعه ابزارهایی برای شناسایی، محافظت، مدیریت و پایش چنین دارائی هایی، پیشرفت های شایسته ای صورت نگرفت تا برای حفاظت از نواحی شهری تحت فشار از سوی تغییرات، مورداستفاده قرار گیرند. بر این اساس، طی دو دهه گذشته، هم از دیدگاه توسعه شهری و هم از دیدگاه حفاظت، درخواستی مستمر مبنی بر توسعه ابزاری جدید جهت تحریک یکپارچگی این زمینه ها و اجرای رویکردی مبتنی بر منظر به وجود آمده است. منظر شهری تاریخی، پاسخی است برای مدیریت شهرهای تاریخی که تحت شکل های جدیدی از فشارهای ناشی از توسعه قرار دارند، با این هدف اصلی که منزلت و کیفیت زندگی شهری حفظ شود. ازاین رو، در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی، با پرداختن به «مفهوم» و «رویکرد» HUL در قالب مفاد «توصیه نامه 2011 یونسکو»، به چیستی HUL و چگونگی کاربست سیاست ها و ابزارهای پیشنهادی آن در مدیریت میراث شهری، پاسخ داده شود. بناتر یافته های پژوهش حاضر، HUL به عنوان یک «مفهوم» به روش شناسی کل نگر برای شناخت و درک تحولات لایه های حامل ارزش یک سکونتگاه انسانی اشاره دارد و به عنوان یک «رویکرد»، ادغام راهبردهای حفاظت از منابع میراثی را در سیاست ها و برنامه های توسعه شهری مدنظر قرار داده است.
بررسی توزیع سه بعدی صوت کارگاه های صنعتی به منظور دست یابی به مکان یابی صحیح آن ها در لایه های ارتفاعی ساختمان ها با استفاده از GIS وCityengine (نمونه موردی: ناحیه3 از منطقه 12 شهر تهران)
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
63 - 46
حوزههای تخصصی:
مسئله صوت وآلودگی صوتی در مکان یابی کاربری های شهری از اهمیت بالایی برخوردار است. آلودگی های صوتی شهری عموماً از منابع مختلفی تولید می شوند که در آن میان سروصدای ناشی از اتومبیل ها و کارگاه های صنعتی در زمره مهم ترین عوامل ایجاد آلودگی صوتی محسوب می شوند. تاکنون پژوهش های زیادی در مقوله صوت و آلودگی صوتی صورت گرفته است، اما آنچه پژوهش حاضر را از سایر تحقیقات مشابه متمایز می سازد، بررسی توزیع صوت در لایه سوم فضا می باشد. پژوهش حاضر که در ناحیه سه از منطقه 12شهر تهران انجام شده است، به دنبال مکان یابی بهینه کارگاه های صنعتی از منظر شهری در لایه های ارتفاعی ابنیه موجود می باشد. در این راستا در 5 نقطه از ناحیه ، 70 ایستگاه اصلی و 30 ایستگاه فرعی جهت اندازه گیری صوت مشخص گردید. با استفاده از نرم افزار جی آی اس اطلاعات مکانی و توصیفی ایستگاه ها بررسی و سپس نقشه اطلاعات مکانی ناحیه ایجاد گردید، با بهره گیری از نرم افزار سیتی انجین الگوهای موردبررسی طیف بندی شده و با استناد به داده های ایستگاه ها نقشه سه بعدی صوت کل ناحیه تولید گردید. بر اساس نتایج این پژوهش مشخص شد که بهترین لایه ارتفاعی برای استقرار این کارگاه ها طبقه زیرین همکف می باشد. همچنین با جلوگیری از تمرکز کارگاه ها در کنار یکدیگر و جلوگیری از استقرار کارگاه ها در جداره اول خیابان های اصلی می توان به مقدار قابل توجهی از میزان تراز معادل صوت (Leq) در نقطه گیرنده کم نمود.
گذار الگوها: تحلیلی قیاسی بر سیر تحول فضاهای باز در خانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات کالبدی شتابان در سده اخیر به بلاتکلیفی و بی معنایی فضاهای باز مسکونی معاصر در شهر تبریز انجامیده است، در حالی که در قلمرو فرهنگ ایرانی به ویژه تبریز، تعامل انسان و محیط در فضاهای باز مسکونی درطی زمان الگوهای مختص به خود را شکل داده بوده اند. مطالعه کیفی چنین گذاری در قالب الگوها می تواند ظرفیت های باقیمانده را برای چاره جویی و حل چالش های پیش رو نمایان کند.هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تحول الگوهای فضاهای باز خانه های تبریز در یک سیر زمانی، با هدف تعمیق فهم معماران از تغییرات شتابان اخیر و در جهت شناخت ارتباطی معنادار بین آنهاست. ضمن آنکه سعی دارد روشی متناسب برای پژوهش هایی از این نوع نیز ارائه دهد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی با رهیافت تفسیری و به روش داده نگر است. ابتدا با مرور نسبت مفهوم الگو با دیگر مؤلفه های تأثیرگذار، یک پیکربندی نظری برای تحلیل یکپارچه به روش QCA تبیین شده و سپس داده های برداشت شده از نمونه ها، سازماندهی و در قالب این پیکربندی قرار داده شده و در نهایت یافته ها مورد بحث قرار گرفته اند.نتیجه گیری: در تحلیل کیفی دسته های متوالی از خانه های تبریز (تاریخی، میانه و معاصر)، سه حالت برای گذار الگوهای مفهومی شناسایی شده است: پایستگی (ظهور همانند گذشته)، تغییر موقعیت (استمرار ظهور اما در قالبی متفاوت) و تغییر کلی (حذف یا جایگزینی در رابطه انسان و محیط). بنابر تحلیل صورت گرفته، تغییر در ترکیب محدودکننده ها در برایند با مفاهیم محیطی، به تحول در چگونگی ظهور و در نتیجه گذار الگو ها انجامیده است. از ارزیابی کلی این گذار نیز دریافته می شود که مفاهیم محیطی برگرفته از الگوهای مفهومی از آنچه در ظاهر به نظر می رسد (الگو های خرد) تغییرات کمتری داشته اند و شکل گیری مکان در فضاهای باز خانه های تبریز علی رغم تغییرات بیرونی شتابان، از درونمایه ای نسبتاً پایدار برخوردار است و به آرامی تحول می پذیرد.
تبیین ارزش های خبرگان جامعه طراحی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
23 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از مباحث اصلی در حوزه روانشناسی اجتماعی مطالعه در خصوص ارزش هاست. پرداختن به «ارزش به عنوان عامل هدایتگر رفتار» اصلی بنیادی در این حوزه است که سابقه ای نزدیک به یک قرن دارد. مطالعه درباره ارزش ها و تأثیر آن بر رفتار به حوزه های دیگر نیز وارد شده که یکی از این حوزه ها معماری است. اگرچه در حوزه معماری «طراحی به مثابه عملی تأملی» از دهه 1970 میلادی نماینده این دیدگاه است، اما تا کنون بحث ارزش ها در معماری ایران مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این راستا این پژوهش به دنبال شناسایی ارزش های خبرگان در جامعه طراحی معماری ایران، منشأیابی این ارزش ها و چگونگی پارادایم ارزشی غالب در این جامعه است.هدف پژوهش: آشکارکردن الگوی مسلط ارزشی و چارچوب فکری و عملی خبرگان طراحی جامعه معماری ایران است. در واقع این مقاله به دنبال وضوح بخشیدن و آشکارکردن ارزش ها، منشأ ارزش ها و نحوه اندیشه و عمل، منطبق بر ارزش های طراحان خبره در جامعه مذکور است.روش پژوهش: این پژوهش کیفی، به روش میدانی با ابزار مصاحبه عمیقِ نیمه ساختار یافته، داده ها را جمع آوری کرده و با روش نظریه داده بنیاد آنها را تحلیل کرده است، در این زمینه از نرم افزار «مکس کیودا 2018» استفاده شده است.نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد «نوآوری» اصلی ترین ارزش طراحان خبره است و پس از آن «ارزش های زیست محیطی، تاریخی و سنتی و ارزش های اجتماعی» نزد این طراحان اهمیت دارد. نمود خلاصه شده مجموعه این ارزش ها را می توان با عبارت «آینده نگری زمینه گرا» در قالب پارادایمی معرفی کرد. این ارزش ها تحت تأثیر «تلاش شخصی»، «دانشگاه» و فعالیت در «حرفه»، در اندیشه طراحان شکل گرفته است و طراحان بیشتر از رضایت بهره برداران و عام مردم، به دنبال «مقبولیت نزد نخبگان» هستند.
نسبت متن و تصویر در آثار معین مصور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
43 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: همنشینی طولانی «ادبیات» و «نقاشی» در نسخ مصور تأثیری دیرینه و عمیق بر شکل و ساختار نقاشی ایرانی داشته است. از میانه های عهد صفوی تولید نگاره های مستقل از کتاب به شکل روزافزونی گسترش یافت. به نظر می رسد که در این دوران پیوند و کشاکش رسانه های نقاشی و ادبیات واجد شکل نوینی شده باشد. از این رو بررسی آثار معین مصور در حکم آخرین نماینده جدی مکتب نقاشی اصفهان در این زمینه حائز اهمیت است.هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است که «چگونگی» تحول پیوند تاریخی «ادبیات» و «نقاشی» در اواخر مکتب نقاشی اصفهان را از طریق بررسی شکلی و ساختاری نسبت «تصویر» و «متن» در آثار معین مصور نشان دهد.روش پژوهش: در این پژوهش نقاشی های معین مصور با روش تحلیلی-تطبیقی بررسی شده و یافته های این تحلیل با رویکردی تاریخی در سیر تحول نقاشی ایرانی در میانه های عهد صفوی تفسیر شده است.نتیجه گیری: تصویر «لحظه زایا» در نسخه نگاره های معین مصور نشان از گونه ای «زمان مندی پنهان» دارد که یادآور توالی کنش های روایت کلامی است. از سوی دیگر در نگاره های تک برگ معین مصور، تجانسی بیشتر میان رسانه، محتوا و نحوه ادراک آن دیده می شود، زیرا این آثار فارغ از روایتگری به چینش اجسام و پیکره های زیبا محدود شده اند. ردپای تعمیق زیباشناسی مبتنی بر این آثار در نسخه نگاره های آن دوران نیز قابل تشخیص است؛ آنجا که تعداد پیکره ها و خرده صحنه های روایی در تصاویر این نسخ کاهش یافته و نقاشی تمرکز بیشتری بر تصویرگری «لحظه زایا» یافته است. در نتیجه به نظر می رسد که در آثار معین مصور پیوند و کشاکش متن و تصویر به شکل حرکتی از «متن» به سوی «تصویر» قابل تصور است، این گرایش در امتداد مکتب اصفهان خارج از ذوق محافظه کارانه دربار در تهیه نسخ مصور و شکوهمند ادبی، فرصت رشد و گسترش بیشتری یافت و باعث تولید نقاشی هایی با جنبه محاکاتی و حسی قوی تر شد. این امر در آن دوران نمودی از حرکتی به سوی استقلال و تفکیک بیشتر رسانه نقاشی از روایت کلامی است.
گذری بر گذار ستیز محله ای و کاربست آن در محلات شهر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
73 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: تاریخ شهرها به عنوان امری قصار و شواهد لال، مشحون از آثار و لایه هایی هستند که در گذر زمان به تدریج در زیر لایه های جدید پنهان گردیده یا در اث ر عوامل مختلف، در معرض فرسایش و دگرگونی قرار گرفته اند. با این وجود، قصه تطور ش هرها و عناصر مهم و شاخص آنها در همین لایه ها مضبوط گردیده است. در این میان، محلات در شهرهای سنتی ایرانی - اسلامی دارای نقشی فراتر از تنها یک محدوده فضایی؛ در بردارنده محل سکنا و فعالیت جمعی از شهروندان و از جایگاه تعریف شده ای در سلسله مراتب توسعه و مدیریت امور شهری برخوردار بوده و ماهیت آن در بستر زمانی با نگرشی نو قوام یافته است. هدف: لذا نوشتار حاضر قصد آن دارد با بررسی متون تاریخ مند؛ مساله ی فهم محله به عنوان مفهومی با بار فضایی - اجتماعی، را در مظروف لایه تاریخی آن (دوره اسلامی) فرمول بندی نموده و ستیز بین محلات شهر ایرانی(محلات حیدری- نعمتی) را در دوره اسلامی مورد واکاوی قرار دهد. روش:دست یابی به پاسخ مناسب در این نوشتار به کمک روش توصیف و تحلیل اطلاعات و داده های گردآوری شده اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است. آمیزه ی این گروایته ذهنی به شهر علاوه بر درک ستیز محله ای در شهر دوره اسلامی؛ می تواند درک استحاله گرایی ستیز محله ای در شهر ایرانی معاصر نیز باشد. یافته ها: چنانکه عصاره زمینه حاکم بر ذوب مفهوم ستیز بین محله ای در این نوشتار نشان می دهد دیگرگونی مفهوم ستیز محله ای در دوران باستان و قبل از اسلام، با خون و رگ و ریشه پیوند می خورد و در دوره اسلامی تا دوران معاصر، ایدئولوژی، مذهب و قومیت اهمیت پیدا نموده و با آغاز مدرنیزاسیون و ورود سرمایه داری به ایران، اقتصاد و پول قدرت برتر تفکیک کننده گروه ها از یکدیگر و اختلافات محله ای را به نمایش می گذارند. نتیجه گیری: ستیز محله ای که قبلاً تابعی از فاکتورهای فرهنگی اجتماعی همچون قومیت، نژاد، زبان، فرقه، دین و مذهب و ... بوده؛ امروزه تابعی از فاکتورهای مادی و اقتصادی شده و موجبات اقتدار تولید و مصرف شهر را در میان برخی پیکسل های محله ای سبب شده است.
بازخوانی نظریه سینومرفی (هم ساختی) در معماری بازار محلی ایرانی بررسی موردی: بازار تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
93 - 113
حوزههای تخصصی:
مقابله با افول کارکردی بازارهای محلی- تاریخی به عنوان قرارگاه های جمعی که با الگوهای رفتاری روزمره پیوند عمیق دارند، نیازمند اتخاذ رویکردی اکولوژیک و بررسی پیوندهای محیط- رفتار است. هدف این نوشتار، ارائه مدلی برای تحلیل میان دانشی محیط انسان ساخت جمعی از طریق بازخوانی «نظریه سینومرفی» راجر بارکر و به کارگیری آن در تحلیل بازار محلی تجریش به عنوان یک قرارگاه سرزنده است. این پژوهش با رویکردی کیفی به روش تحلیل محتوا در بخش اول و روش توصیفی - تحلیلی و قوم نگاری در بخش دوم به انجام رسیده و با کمک فنون برداشت میدانی در چهار مقطع زمانی به مشاهده مستقیم 16 الگوی رفتاری در بازار تجریش پرداخته است. به علاوه، این محیط اکولوژیک براساس الگویی متشکل از چهار ساختار بنیادی و سه مؤلفه زیرمجموعه آنها تحلیل گردیده و به روش استدلال و استنتاج منطقی در 26 گزاره، تأثیر شش پیوند ساختاری بر وقوع انواع رفتارها بررسی شده است. بنابه یافته های پژوهش، پیوند ساختارهای کالبدی - اجتماعی بازار تجریش به نحو مشهودتری در جهت دهی رفتارها دخالت دارد و راهبردهای خلاقانه رفتاری، نشان دهنده عدم سینومرفی ساختار کالبدی با الگوهای رفتاری ایستا است. بهبود قابلیت فرم جداره های درونی و امکانات فضاهای باز پیرامونی راهکاری برای رفع این معضل است. در مجموع، شناسایی موانع انطباق پذیری ساختارهای کالبدی با الگوهای رفتاری جدید برای احیای بازارهای تاریخی، تدوین قالب های مشاهده ای دقیق تر نسبت های کالبدی- رفتاری و واردکردن شاخص های رفتاری به الگوهای انتزاعی از الزامات پژوهش در حوزه طراحی محیطی محسوب می گردند.
مطالعه تطبیقی برنامه های آموزشی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
73 - 95
حوزههای تخصصی:
برنامه آموزش دوره کارشناسی ارشد معماری در ایران، که از سال ۱۳۷۸ به صورت ناپیوسته درآمده، از یک سو براساس تجزیه برنامه سابق به دو دوره، و از سوی دیگر تطابق با نظام هماهنگ آموزش و محدودیت های غالب بر آن، توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تنظیم شده است. تحولاتی که طی دو دهه گذشته در تنوع تخصص های مرتبط با معماری، در مقام رشته دانشگاهی و حرفه، رخ داده است و رشد شتابان دانشکده های معماری با امکانات و توانایی های بسیار متفاوت، بازنگری در برنامه آموزشی را ناگزیر ساخته است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی تطبیقی برنامه آموزشی در دانشگاه های معتبر در آمریکا، اروپا، و آسیا، رابطه میان هدف گذاری و برنامه درسی و همچنین ویژگی های کلی برنامه از نظر طول دوره، نسبت حوزه های مختلف دروس، و ساختار برنامه مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، بررسی و تحلیل شود. این تحقیق از نوع توسعه ای است و با رویکرد کیفی به روش تحلیل، تطبیق و استنتاج منطقی انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که برنامه کارشناسی ارشد معماری در ایران تنها از نظر طول دوره و ساختار کلی با برنامه های آموزشی دانشگاه های معتبر برگزیده قابل مقایسه است اما از نظر کیفیت هدف گذاری، تنوع و ارتباط حوزه های آموزشی، و برخی جزئیات آموزشی دیگر نیازمند بازنگری دقیق تر و تغییرات اساسی منطبق بر ویژگی های معماری درکشور و منطقه است که می تواند در تدوین برنامه های آموزشی لحاظ شود.
مقایسه تطبیقی آثار صنایع د ستی با ضوابط «نشان اصالت صنایع د ستی یونسکو» (مطالعه مورد ی آثار چوبی «عبد الرحیم فروتن» خراط د زفولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۶
65 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ارزش نماد ین صنایع د ستی ملی و منطقه ای و نیز هم ترازی آنها با سرمایه اقتصاد ی، که به وسیله نظریه پرد ازانی چون «بورد یو»، بیان شد ه، نشان از ارجمند ی آنها د ر نزد جوامع توسعه یافته است. جایگاه نماد ین صنایع د ستی و کارکرد فرهنگی این هنرها، که برآمد ه از اصالت آنها است، سبب می شود تا اصالت این آثار همواره مورد توجه قرار گیرد . بر این اساس د ر این مقاله، معیارهای سنجش اصالت اثر، صنایع د ستی یونسکو، به عنوان مرجع تعیین اصالت، با آثار صنایع د ستی خراطی «عبد الرحیم فروتن» که د ارند ه نشان ذکر شد ه، تطبیق د اد ه شد ه است. د ر این راستا سؤالات پژوهش بد ین شرح است: معیارهای اصالت اثر هنری یونسکو چیست و چگونه با آثار خراطی عبد الرحیم فروتن منطبق است؟ هد ف: هد ف این مقاله، آگاهی صنعتگران و علاقه مند ان صنایع د ستی از این معیارهاست. اهمیت این موضوع اعتباربخشی به صنایع د ستی با بیان معیارهایی مشخص و ضرورت آن کسب اعتبار آثار تولید ی هنرمند ان صنایع د ستی ایران و منتفع شد ن آنها د ر ابعاد مختلف کاری است. روش تحقیق: این پژوهش کیفی و روش آن تطبیقی است که با بهره گیری از معیارهای اصالت یونسکو و انطباق و همسنجی آنها با شیوه کار هنرمند مورد نظر، به صورت توصیفی و تحلیل نتایج خود را ارائه می د هد . منابع و اطلاعات این تحقیق، برآمد ه از منابع کتابخانه ای، پایگاه های معتبر اطلاعاتی علمی و اطلاعات مید انی است. ،نتیجه گیری: یافته های این مقاله نشان می د هد ، رعایت حق کپی رایت، اصالت اید ه، حقوق اجتماعی (مانند پای بند ی به رعایت حقوق کارگران توسط کارفرما و ایمنی محیط کار، آموزش به د اوطلبان یاد گیری این هنر و قرارد اد ن امکانات کارگاهی د ر اختیار افراد تحت آموزش) مرغوبیت و کیفیت مواد اولیه، توجه به هویت و اصول زیباشناسی سنتی، د ر نظرد اشتن مسائل زیست محیطی چون به کاربرد ن چوب یکپارچه بد ون استفاد ه از مواد شیمیایی مانند چسب و د یگر مواد ، اقد ام به کاشت و نگهد اری از د رختان جغ د ر منطقه، بازیافت و مد یریت پسماند د ر کنار قابلیت بازاریابی و عرضه د ر بازارهای جهانی، ارکان اصلی اصالت یک اثر از نظر یونسکو است که همه این موارد به شرح گفته شد ه، د ر کارگاه هنرمند مورد نظر، اجرا شد ه است.
ارزیابی طراحی معماری مدارس با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی: مدرسه متوسطه امام حسین (ع) شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل به عنوان یکی از موثرترین و پایدارترین روش های دفاع در مقابل تهدیدات همواره مدنظر اکثر کشورهای جهان بوده و هست. بکارگیری اقدامات پدافند غیرعامل موجب زنده ماندن و ادامه حیات و بقای نیروی انسانی می گردد که با ارزش ترین سرمایه یک سازمان بوده و منشاء قدرت ملی کشور است. اقدامات پدافند غیرعامل در بخش طراحی شهری و معماری در دو بخش برنامه ریزی و معماری صورت می گیرد. توجه به جایگاه معماری در طراحی مدارس دوره متوسطه منجر به کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع حادثه و کاربری مناسب بعد از وقوع حادثه می گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی الزامات پدافند غیرعامل در طراحی معماری مدارس دوره متوسطه می باشد. در ابتدا با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای، الزامات پدافند غیرعامل در طراحی معماری مدارس منطقه ثامن مشهد مطالعه گردید و سپس این الزامات در یک نمونه انتخابی با استفاده از روش مطالعه موردی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین یافته های حاصل از مطالعه موردی حاکی از آن بود که در برخی از اصول و ضوابط تطابق قابل قبولی بین وضعیت فعلی مدرسه با الزامات مربوطه وجود دارد. در انتها پس از واکاوی نقاط مثبت و منفی، راهکارهایی در جهت بهبود مدرسه از نقطه نظر طراحی معماری بر اساس الزامات پدافند غیرعامل ارائه گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با رعایت الزامات پدافند غیرعامل در خصوص طراحی محوطه و حجم ساختمان، طراحی فضاهای امن و پناهگاه، ضمن ایجاد آمادگی در مواقع بحران، می توان به افزایش سطح عملکرد ایمنی دانش آموزان و کاهش خسارات ساختمان در برابر تهدیدات نظامی می توان کمک نمود.
ایجاد سایه در فضای باز با هدف افزایش اسایش حرارتی
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین لزوم توجه به آسایش حرارتی در محیط شهری را آشکار می سازد. آسایش حرارتی بیرونی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت فضای باز و سلامت کاربران پیاده است و تأمین آن منجر به حضور هر چه بیشتر افراد در فضای باز و سرزندگی شهری می گردد. کنترل تابش و سایه اندازی از عوامل تأثیرگذار بر آسایش حرارتی بیرونی هستند. سایه به عنوان مانعی در برابر تابش شدید آفتاب بوده و وجود سایه روی زمین سبب کاهش دمای سطح می شود. به منظور سایه اندازی می توان از سایه بان های طبیعی و مصنوع استفاده نمود. سایه اندازهای طبیعی اغلب به زمان نسبتاً زیادی برای رسیدن به مرحله سایه اندازی نیاز دارند. سایه بان های مصنوع به دلایلی از جمله سرعت دستیابی به سایه مورد نظر، بسیار مورد توجه و استفاده هستند. از جمله سایه بان های مصنوع می توان به سایه بان های غشایی اشاره کرد. امروزه استفاده از سایه بان های غشایی در فضاهای باز گسترش یافته است. لذا مقاله حاضر بر پایه یک روش توصیفی – تحلیلی شامل مطالعات کتابخانه ای، به بررسی تأثیر سایه بان غشایی به عنوان یکی از عوامل ایجاد سایه در فضای باز با هدف افزایش آسایش حرارتی می پردازد. نتایج نشان می دهد که سایه بان های غشایی به دلیل سبکی، سرعت و سهولت احداث و ویژگی های حرارتی خاصی که دارند بخصوص برای استفاده در فضای باز اقلیم های گرم مناسب هستند و سبب سایه اندازی موثر در محیط و افزایش آسایش حرارتی بیرونی می شوند.
پیوند فضا و جنسیت بر بستر مدرنیته در شهر و معماری ایران
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
90-103
حوزههای تخصصی:
این نوشتار چکیده ی پژوهشی است جامع که برای بررسی چگونگی پیوند میان فضای کالبدی و ساختار جنسیت در دوره ی مدرنیته در ایران انجام شده است. نگرش انتقادی به دگرگونی های فضایی مدرنیته در شهر و معماری ایران پیوسته به پدیده ی گسست میان فرم و محتوی اشاره کرده است. معماران و پژوهش گران شهری از این پدیده به عنوان یک مسئله در روند پویای دگرگونی های فضای کالبدی/اجتماعی یاد کرده اند. روند تحولات مدرن جامعه که از اواخر قرن نوزدهم در ایران چشمگیر می شود، با کمیت و کیفیت های گوناگون تا به امروز هم چنان ادامه دارد. اگرچه مناسبات اجتماعی/جنسیتی و سازمان فضای کالبدی هریک در روند تحولات تاریخی خود در عصر معاصر دچار گسست شده اند، اما به نظر رسیده و چنین ادعا شده است که این دو پیوند دیرینه ی خود را نیز از دست داده اند. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی به روند دگرگونی های فضای معماری و شهر، بار دیگر پدیده ی گسست این دو منظومه، اجتماعی/جنسیتی از یک سو و فضایی/کالبدی از سوی دیگر را به پرسش می کشد. پاسخ این پرسش با تکیه بر نظریه ی "هویت اجتماعی" گیدنز و "تمایز" بوردیو در چرایی و چگونگی هویت مدرن نهفته است، پاسخی که پیوند تاریخی میان فرم و عملکرد یا فضا و متن را تایید می کند، هویت اجتماعی مدرن در حین تحول و در کنشی متقابل مناسبات اجتماعی/جنسیتی و همچنین اشکال فضایی را، آگاهانه یا ناآگاهانه، دگرگون می کند.
خوانش هندسه پنهان در شهر تاریخی و تاثیر تحول مدرن بر آن؛ نمونه موردی: سبزه میدان، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
231-238
حوزههای تخصصی:
اهداف: اجزای شکل دهنده به فرم شهر در طول تاریخ و با توجه به مقتضیات ساکنین خویش از یک برهم نشینی قانونمند و کاملاً هندسی غیرمشهود پیروی می کرده اند که در ظاهر بی نظم خود دارای توانایی ارتباط و تعادل بین دولت، ملت و مذهب بوده است. این پژوهش به دنبال خوانش و واکاوی هندسه پنهان موجود در شکل شهر در گذشته تاریخی آن است که امکان ارتباط میان ارکان اجتماعی شهر را به راحتی میسر می نموده است. ابزار و روش ها: روش این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تاریخی- تحلیلی است. این تحقیق با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی نظام پنهان در شهر تاریخی و تاثیر تحولات مدرن بر آن پرداخته و در نمونه موردی سبزه میدان خوانش هندسه پنهان، مبتنی بر سه رأس دولت، ملت و مذهب صورت می گیرد. یافته ها: هندسه پنهان در شهرهای تاریخی، روح حاکم بر لایه های درونی شهر است و با ساختاری نظام مند در وجوه عملکردی و ادراکی، روابط مذهبی، سیاسی و اجتماعی ساکنین آن را تنظیم می کند. با ورود مدرن و تغییرات بنیادین آن، شهر تهران متحول شد و تناسبات هندسه پنهان و ارگانیک در مجموعه سبزه میدان تبدیل به یک هندسه اقلیدسی با خیابان های عمود بر هم شده و توازن آن مختل می شود. نتیجه گیری: نظام هندسی مستتر در یک شهر بیانگر هویت و مدنیّت در آن است. هندسه منظم شهر مدرن در تقابل با اصالت درونی پهنه های تاریخی قرار دارد. از همین رو خوانش هندسه پنهان ساتر بر شهر تاریخی، لازمه اتخاذ رویکرد مداخله مناسب در بافت های تاریخی و هویتمند شهر است که به واسطه آن بتوان اصالت تاریخی آنها را بازیابی نمود.
بررسی رویکرد دیجیتال در باز تعریف طراحی تزیینات در معماری اسلامی با الهام از آموزه های قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: معماری معاصر کشورهای اسلامی به عنوان یکی از فصول مشترک این کشورها، همواره کمبود گفتمان بین رویکردهای سنتی و مدرن برای خلق فضا در طراحی را احساس کرده است. بنابراین معماری امروز در فرآیند طراحی در جستجوی خلاقیت بوده تا این کمبود را جبران کند. بهره گیری از رویکرد دیجیتال در باز تعریف این فرآیند می تواند کمک شایانی را انجام دهد. تزئینات در معماری اسلامی علاوه بر زیبایی، القای مفاهیمی چون نظم و وحدت وجودی است که در قالب نقوش هندسی و انتزاعی دیده می شود همچنین در آموزه های اسلامی و قرآن مجید به مفهومی همچون وحدت در کثرت بسیار اشاره شده است. باز تعریف این مفهوم با رویکرد دیجیتال در تزیینات معماری اسلامی میتواند گفتمانی جدید بین رویکرد سنتی و مدرن باشد. این پژوهش بر آن است که نقش رویکرد دیجیتال در تجلی تزیینات معماری اسلامی در طراحی را با الهام از آموزه های قرآن مجید را مورد بررسی قرار دهد. ابزار و روش: روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش "استدلال منطقی"، با استفاده از تدابیر "تحلیلی-توصیفی"، با رویکردی کیفی می باشد. یافته ها : رویکرد دیجیتال بر مبنای روش جز به کل و تمرکز بر روی سه عرصه الگو سازی، الگوریتم-کد و ساخت دیجیتال به باز تعریف تزیینات معماری اسلامی می پردازد با تغییر پارامترهای اولیه الگوهای جدیدتری نیز تولید می کند. نتیجه گیری: عرصه های رویکرد دیجیتال می تواند آموزه های اسلامی همچون وحدت در کثرت را با مبانی ریاضی به صورت هندسی در تزیینات معماری اسلامی طراحی و تولید کنند.
مدل پیشنهادی مشارکت کاربر در فرآیند برنامه د هی مدرسهاجتماعی (مطالعه موردی: دبستان ام البنین در محله ملاصدرای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
یکی از علل نارضایتی اغلب کاربران از معماری مدرسه، اختلاف نظر بین کاربران مدرسه و برنامه ریزان است؛ بنابراین ضروری است که برنامه دهی مدرسه با مشارکت اعضایی حاصل شود که متعلق به همسایگی مدرسه اند. هدفِ این تحقیق دستیابی به برنامه دهی مشارکتی مدرسه اجتماعی و نمایش فرایند مشارکت کاربر می باشد؛ در این راستا از نظرات کاربران دبستان ام البنین و اهالی محله ملاصدرای اصفهان توسط ابزارهای مشارکتی همچون کارگروه های مشارکتی (شامل والدین، معلمان و دانش آموزان)، مصاحبه و پرسش نامه (شامل 13 پرسش نامه توسط معلمان و ۸۷ پرسش نامه توسط والدین و اهالی محله) استفاده شد. این پژوهش کیفی از روش توصیفی-تحلیلی برای تحلیل داده ها، روش کتابخانه ای، همچنین ابزار مصاحبه و پرسش نامه در پیمایش میدانی برای گردآوری داده ها بهره برداری می کند. جمع بندی یافته ها به تنظیم جدول برنامه دهی معماری طبق شاخصه های دریافتی از سوی کاربران می انجامد؛ نتیجه پژوهش ارائه مدل پیشنهادیِ مشارکت کاربر در فرایند برنامه دهی مدرسه اجتماعی می باشد که می تواند در شناخت نیازهای کاربران و افزایش رضایت کاربر از طراحی مدرسه مؤثر باشد.
نقش اجتماع پذیری محیط های آموزش معماری بر یادگیری دانشجویان: تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تصور بر آن است که یادگیری دانشجویان معماری در محیط آموزشی آنان، صرفنظر از سایر عوامل با اجتماع پذیری قرارگاه های موجود در محیط کالبدی آموزش ارتباط دارد. لذا ضمن آزمون اثربخشی اجتماع پذیری بر یادگیری دانشجویان، به تعیین عوامل موثر در ایجاد و افزایش اجتماع پذیری پرداخته شده است. در این ارتباط، به کمک روش تحقیق توصیفی-تحلیلی پس از شناخت متغیرها و جمع آوری نظرات محققان پیشین، عوامل مذکور شناخته شد و سپس از طریق روش دلفی-فازی و به کمک نظرات خبرگان(اساتید معماری) صحت تاثیرگذاری این عوامل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این مرحله عوامل موثر بر اجتماع پذیری را به شش عامل (عناصرفیزیکی، فضایی-معماری، معانی زیباشناختی، احساس امنیت، معنایی-ادراکی، عملکردی-فعالیتی) و 22 زیرعامل تقسیم کرد. در مرحله دوم نیز، فرضیه تحقیق مورد آزمون قرار گرفت، رنتایج تحقیق ضمن تایید نتایج مرحله قبلی، رابطه معنادار بین اجتماع پذیری محیط آموزش معماری را بر یادگیری دانشجویان معماری نشان داد.
جستاری در ریشه های پیدایش تالار در معماری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابداعات فضایی چشمگیر در معماری عصر صفوی، تالارهایی است که هرچند بازماندگان امروزی شان اندک است و در پاره ای موارد نظیر تالار عالی قاپو با یک فاصله زمانی به این بناها الحاق شده ، برازندگی و زیبایی ترکیب این عنصر با این عمارات ها چنان است که امروزه تصور این بناها بدون تالارهایشان، تقریباً امکان ناپذیر است. این موضوع به خودی خود پرسش هایی را درباره ریشه این تالارها، نحوه ظهورشان در معماری این دوره و سیر تحول آن ها پیش می کشد؛ پرسش هایی که هرچند پاسخ های گوناگونی برای آن ها تدارک شده، به عقیده اغلب صاحب نظران هنوز هیچ یک از پاسخ ها به حد کافی قانع کننده به نظر نمی رسد. بررسی حاضر ظهور این پدیده را در ارتباط با گونه ای از ساختارهای معماری ایرانی که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده، یعنی سازه های چادری و ساختارهای موقت به کاررفته در باغ ها، ریشه یابی می کند. این پژوهش به روش تفسیری تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های متنی و تصویری (نگاره ها) انجام می گیرد. این تحقیق نشان می دهد که تالارها را باید حاصل تحولی گسترده تر در روند تکامل سایبان های موقت کوشک مانند به شمار آورد؛ تحولی که در پی آن سایبان با ابعادی به مراتب گسترده تر ، با ستون های بیشتر و به نیت استقرار دائم ساخته می شود.
بازنمایش ساختار کالبدی باغ ایرانی در نگارگری و قالی های باغی در دوره صفویه
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
در ذهنیت ایرانی، باغ تصویری فراگیر دارد؛ به صورتی که آرمان باغ تقریبا در همه هنرها نفوذ کرده است و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایران زمین مطرح شده است. باغ ایرانی یکی از نمودهای تجسم باور ایرانیان از بهشت موعود می باشد، و این عامل حضور پردیس ها را در آثار هنری پر رنگ کرده است. به همین دلیل گونه های مختلف هنر ایرانی توجه خاصی به بازنمایی باغ ایرانی داشته اند. دو حوزه ای که به وفور به این امر پرداخته اند قالی و نگارگری ایرانی است. در این پژوهش ساختارشناسی طرح، نقش و ترکیب بندی موجود در قالی های باغی و نگارگری ها در دوره صفویه و ارتباط آنها با ساختار باغ شهر های اصفهان و باغ فین کاشان بررسی شده است، تا از این طریق بتوان به تأثیر گذاری نحوه طراحی باغ و عناصر آن، در این دو حوزه تصویری دست یافت. در این راستا مسئله پژوهش این است که الگوی ساختاری و اجزای باغ ایرانی در دوره صفوی، بر طراحی فرش و نگاره در این دوره چه تأثیری گذاشته اند و باغ ایرانی، فرش و نگاره ها در چه ویژگی هایی مشترک هستند و تفاوت های موجود بین این سه گونه هنری را در یابیم تا به درکی صحیح از الگوبرداری این سه حوزه هنری از یکدیگر برسیم. ضرورت و اهمیت این مسئله از این جهت است که اصول صحیح به کار رفته در سه جنبه هنری مختلف و تاثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را در یک دوره تاریخی تبیین می کنیم تا از جدا افتادگی این سه حوزه هنری در دوره ی معاصر جلوگیری کنیم و آن ها را مرتبط و تاثیرپذیر از هم بنماییم، تا در این صورت هویت و اصالت آن ها در هر دوره حفظ شود. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد تطبیقی می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده، و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه استقرایی انجام گرفته است. و اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش اسنادی جمع آوری شده است. هدف این پژوهش شناسایی جلوه های اصلی تصویر شده از باغ ایرانی و ساختار اصلی آن در نگاره ها و قالی های دوره صفویه و بررسی تاثیرپذیری آن ها و مقایسه تطبیقی میان آن ها است. جامعه آماری مربوط به باغ های ایرانی، قالی های باغی و نگارگری ها که از دوره صفویه انتخاب شده اند، 5 نمونه از هر کدام می باشد، محدوده جغرافیایی پژوهش به این صورت است که چهار نمونه باغ از شهر اصفهان و یک نمونه باغ از شهر کاشان و چهار نمونه قالی باغی از کردستان (شمال غرب ایران) و یک نمونه قالی باغی از کردستان، و نمونه های نگارگری که همگی از دوره صفویه و به صورت تصادفی جهت تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شده اند؛ یافته های بدست آمده نشان می دهد که نقش مایه ها و ساختار شکلی موجود در قالی های باغی و نگارگری های دوره صفویه دارای طرح، نقش و هندسه فضایی یکسانی با باغ ایرانی هستند. در بیشتر قالی ها و نگاره ها استفاده از اصول هندسی، الگوی چهار باغ و هماهنگی بین نقش مایه ها باعث تجلی باغ ایرانی در قالی ها و نگارگری های دوره صفویه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترویج طرح باغی در قالی ها و به تصویر کشیدن باغ در نگارگری ها باعث گشته است، طبیعت و نقش مایه های آن مانند درختان، گلها، پرندگان و حیوانات برای نزدیکی به مفهوم باغ بهشت بیشتر استفاده شود. الگوی چهار باغ، فاصله مربعی و باز بودن چشم انداز اصلی به شکل مستطیل در باغ ایرانی، در طراحی قالی های باغی و نگارگری ها مشاهده شده است. با توجه به آنچه که در ساختار اصلی طرح باغ ایرانی وجود دارد و در تطبیق آن با ساختار شکلی دو حوزه نگارگری و قالی های باغی، به این نتیجه می رسیم که ترکیب بندی ساختارها و عناصر به کار رفته در دو حوزه نگارگری و قالی بافی، مشابه و منطبق بر سه نوع ساختار و اصول هندسی (تک محوری، دو محور عمود بر هم و سه کشیدگی موازی) باغ ایرانی است و تنها تفاوت در شیوه نمایش عناصر و نقشمایه ها، توسط هنرمندان است که در قالی های باغی عموما به صورت دو بعدی و در نگارگری ها عموما به صورت دو بعدی و سه بعدی نمایش داده می شوند. امید است تا استفاده از این الگوها و اصول در این سه جنبه هنری در دوره معاصر نیز راه گشای هنرمندان قرار گیرد.