فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۱۱۴-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مصالح بوم آورد، یکی از شاخصه های معماری سنتی ایران به شمار می رود که فراخور جغرافیای هر منطقه، از مصالح خاص همان اقلیم استفاده می شده است. روستای اوشتبین که در حاشیه رود ارس واقع شده است، نمونه ی کاملی از این ویژگی معماری سنتی ایران را در خود جای داده است به طوری که چوب و سنگ اصلی ترین مصالح بومی آن محسوب می شود. در برخی خانه های قدیمی اشتبین، سرستون های چوبی وجود دارند، که بعضاً دارای کتیبه و تاریخ نیز هستند. علاوه بر کارکرد آنها، به نظر دارای ویژگی های هنری نیز بومی هستند. به نحوی که این سرستون ها همراه با نقوش، کنده کاری نیز شده اند. برخی از آنها درون فضاهایی با نام «بونه غی» و مابقی در فضاهای دیگر ابنیه قرار گرفته اند. در حال حاضر، بونه غی ها تنها سازه ی چوبی روستا محسوب می شوند که به کارگیری سرستون در آن ضروری و مرسوم بوده است. با توجه به این مسئله به نظر می رسد که یک سنت بومی و محلی در ساخت و تزیین این سرستون ها در روستای اشتبین وجود داشته است. بر این مبنا سؤال تحقیق بدین صورت می باشد که، چه خصوصیت های بومی محلی و منحصربه فرد برای سرستون های چوبی روستای اشتبین قابل طرح است؟ بدین ترتیب، هدف از انجام این تحقیق، بررسی ساختاری ویژگی های بصری بومی و شاخص سرستون ها روستای اشتبین می باشد. روش تحقیق به صورت مقایسه توصیفی و تحلیلی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که، تعداد 48 سرستون با پیمایش های میدانی از ابنیه های تاریخی این روستا رؤیت گردید. علی رغم کثرت سرستون ها و تنوع در محل های مورد استفاده، شاهد استفاده از چوب های بومی در ساخت آنها هستیم. همچنین، نقوش بر روی غالب آنها هندسی و بر پایه شکل دایره، با یک روش معین، کنده کاری گشته است. نیز یک الگوی برش خاص محیطی برای آنها قابل ترسیم است و نهایتاً به نظر می رسد که سنت ساخت بونه غی با سرستون های چوبی در دوره های تاریخی معین، در منطقه آذربایجان وجود داشته است اما با تفاوت هایی در تزئین و اجرا.
تبیین ارتباط فرم شهری با تاب آوری در برابر سوانح در سطح محلات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۲۸-۱۵
حوزههای تخصصی:
درک فرم شهری تاب آور بسیار مهم و ضروری است زیرا در فرایند برنامه ریزی شهری، مصرف منابع، پویایی و حتی حیات شهر پس از مواجهه با سانحه تحت تأثیر تصمیمات پیشین در زمینه ساختار کالبدی شهرها است. فرم شهری به عنوان ساختار شهر بر فروپاشی و یا پایایی سیستم شهری در برابر سوانح می تواند تأثیر بگذارد. ازسوی دیگر، فرم شهری به مثابه نمود فضایی و کالبدی فعالیت های انسانی، بستر و زمینه ای برای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی تاب آوری است. با وجود تأثیر فرم شهری بر تاب آوری، فرم شهری تاب آور همچنان به عنوان یک موضوع اکتشاف نشده تاب آوری شهری است. در این پژوهش با تکیه بر ویژگی های شهر تاب آور، ویژگی های فرم تاب آور همچون استحکام، تنوع، ارتباطی، کارآمدی، افزونگی و مدولاریتی معرفی شده است. سپس با هدف شناسایی مؤلفه های فرم شهری که ویژگی تاب آوری را دارند، ارتباط معنی دار شاخص ها و مؤلفه های فرم شهری با تاب آوری و ابعاد آن تبیین شده است. برای این کار، در این پژوهش با انتخاب محلات کلان شهر تهران به عنوان محدوده موردمطالعه (۳۶۸ محله)، پس از تعیین و سنجش ابعاد تاب آوری و مؤلفه های فرم شهری با استفاده از تحلیل عاملی، از تحلیل رگراسیونی جهت تبیین ارتباط میان مؤلفه های فرم شهری و تاب آوری و ابعاد آن استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های مختلف فرم شهری بر عوامل مختلف تاب آوری تأثیر متفاوت گذاشته و در برخی موارد، رفتار متضادی بر مؤلفه های تاب آوری داشته اند. در میان ابعاد تاب آوری، تاب آوری جامعه ای هیچ تأثیری از مؤلفه های فرم شهری نمی گیرد. بیشترین ارتباط میان مؤلفه متراکم بودن با تاب آوری زیرساختی مشاهده شده است. بعد اجتماعی و تاب آوری کل بیشترین ارتباط را با مؤلفه دسترسی به قطعات داشته اند. درمجموع ارتباط مستقیم مؤلفه های دسترسی به حمل ونقل عمومی و دسترسی به قطعات و ارتباط معکوس مؤلفه های دسترسی به مراکز تجاری و میزان فضای باز و سبز با تاب آوری و ابعاد آن، نشان از تأثیر مؤلفه های فرم شهری بر افزایش یا کاهش تاب آوری در برابر سوانح دارد.
بررسی و مطالعه آسیاب های آبی شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۱۱۰-۹۹
حوزههای تخصصی:
انسان همواره به دنبال رفع نیازهای خود، متناسب با توانمندی های محیطی است. اندیشه استفاده از این توانمندی ها، نشان دهنده تلاش انسان ها درزمینه انطباق با شرایط محیطی و استفاده حداکثری از آن ها با خلق آثار معماری گوناگون است. آسیاب آبی یکی از گونه های مختلف معماری ایرانی است که ارتباط مستقیمی با زندگی اجتماعی و اقتصادی ساکنان گذشته این سرزمین و به ویژه روستاییان دارد. در این پژوهش درنتیجه مطالعات بررسی و شناسایی باستان شناسی، 14 باب از آسیاب های آبی پراکنده در روستاهای شهرستان دره شهر با هدف مستندنگاری و مطالعه این آثار در شهرستان دره شهر و درک درستی از ساختار معماری و دیگر ابعاد اجتماعی و اقتصادی آن ها شناسایی و موردمطالعه قرارگرفته است. براین اساس و برای نیل به چنین مقصودی، سؤالات پژوهش عبارتند از؛1: ساختار معماری و اجزای سازنده آسیاب های آبی شهرستان دره شهر چه بوده است؟2: آسیاب های آبی شهرستان دره شهر از کدام گونه آسیاب های آبی شناخته شده در ایران است؟3: اداره آسیاب های آبی چگونه و توسط چه کسانی صورت گرفته است؟4: الگوی پراکندگی آسیاب های آبی دره شهر، متأثر از کدام عوامل یا عامل محیطی بوده است؟ برآیند پژوهش نشان می دهد، آسیاب های آبی شهرستان دره شهر از نوع آسیاب های تنوره ای و الگوی پراکندگی آن ها به طور مستقیم وابسته به مسیر رودخانه هایی است که از کوه کبیرکوه سرچشمه می گیرند. ساختار معماری این آسیاب ها شامل؛ تنوره، تَوَرَه، بِلِسْکَه، مَزْگِیو، پَرَه پَرَه، کُینَه میخ، سنگ مِیرَه(مهره)، خُو، چَقْچَقَه، سرسُویل، سَردُولَلون، سنگ های آسیاب، ژِیرشُو و محل استراحت است. مدیریت و نظارت بر این آسیاب ها که برخی از آن ها را افراد متمول روستاها صاحب بودند به ترتیب بر عهده اشخاصی بنام های؛ اُوستا آسیاُو، ُلوِینَه و مِیشَه کُونَه بوده و تأمین دستمزد آن ها به صورت برداشت آرد غلات چون، دریافت 1 مَن از 20 یا 10 مَن محصول وارداتی به آسیاب ها توسط ُلوِینَه، برداشت یک کاسه تا 1مَن آرد از گندم آسیاب شده توسط شخص مِیشَه کُونَه و یا اجاره دادن این آسیاب ها در ازای 5 خلوار گندم یا جو بوده است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و اطلاعات آن براساس مطالعات میدانی و کتابخانه به سرانجام رسیده است.
معماری و نوستالژیا، پویشی بر یادآوری مفاهیم عاطفی معطوف به گذشته در فضای معماری (مطالعه موردی: خانه سنتی شکوهی در شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التفات به مفاهیم کیفی مرتبط با گذشته هر متنی، ارتباط پررنگ تر با مفاهیم عاطفی در آن را به دنبال دارد. درحوزه معماری نیز ارتباط با گذشته بستر، می تواند بر اختلالات ناشی از عدم پیوند روانی با مکان، تا حد زیادی فائق آید. در این مقاله، عطف به بروز احساس نوستالژیا در فضای معماری، به عنوان یکی از دغدغه های کیفی فضای معماری در راستای یک طراحی ادراکی مطرح می گردد؛ زیرا موجب تازه شدن روحیه و احساسات کاربر، به علت ظهور یاد و خاطره برخی مولفه های کیفی و لذت بخش در مکان می شود. توجه به احساس نوستالژیا در حوزه معماری، علاوه بر ایجاد آشنایی ضمنی با مکان، بیدار کردن روان جمعی بشر برای نگه داشتن رشته اتصال به ریشه های کهن زمان است. فضای معماری حاوی حس نوستالژیا به تجربه عاطفی مفاهیم توجه دارد. نوعی از تجربه مکان های معاصر که به علت یاداوری خاطرات خوش گذشته و برانگیختن برخی معانی واکنشی، انسان را به دلتنگی شیرین وا می دارد. این پژوهش با تمرکز بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی در زمینه مفهوم نوستالژیا، در حوزه های مرتبط از جمله ادبیات، روانشناسی و روانشناسی محیط، به تجزیه و تحلیل تفسیری از درک پدیده مذکور پرداخته است. همچنین باتوجه به هدف عمده پژوهش، یعنی هدایت به سمت بروز این احساس با یادآوری برخی مفاهیم ضمنی در مکان، درعملیات میدانی تحقیق از تکنیک آزمون میدانی مصاحبه ها و پرسش نامه های نیمه ساختار یافته بهره گرفته شده است. مهمترین پیامد بروز نشانه های این احساس در فضای معماری، پدیدار شدن احساس تجربه یک فضای صمیمی، ملموس و تاثیر پذیر از بستر فرهنگی-اجتماعی است و در واقع تلاشی در جهت غنابخشی و معنادهی عاطفیبه فضای معماری با التفات به گذشته محسوب می گردد. بر این مبنا، معنی اولا می بایست از سطح معنی تجسمی به سطح واکنشی ارتقاء یابد؛ دوما مخاطب مکان را به واکنش عاطفی مثبت (در پی ارتباط با گذشته) ترغیب کند. لذا لایه های معنی بایستی طوری در محیط عملیاتی گردند که تداعی معانی عاطفی در عطف به گذشته، نسبت به محیط ایجاد گردد.
نقش اقتصاد فرهنگی و خلاقیت در بازآفرینی شهری
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
99-112
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، مروری بر مفهوم طبقه خلاق به عنوان یک مکانیسم علی و نقش آن در بازآفرینی شهری می باشد. که با بررسی و تمرکز بر محتوای مفهومی و نظری صنایع فرهنگی و خلاق آغاز خواهد شد و به نقد رابطه بین صنایع خلاق و رشد و توسعه و بازآفرینی شهری می پردازد. مقاله به دنبال روشن شدن رابطه بین مفاهیم خلاقیت، فرهنگ و صنایع خلاق با بازآفرینی شهری بوده و در نهایت، با روش مبتنی بر مرور و توصیف و تحلیل نشان می دهد که سیاستگذاران برای رسیدن به نتایج موفق تر بازآفرینی شهری ضروری است به حضور صنایع فرهنگی و خلاق به عنوان موضوع پیوند بین تولید و مصرف خدمات فرهنگی آگاه باشند. و در نتیجه مشخص می شود؛ این مفهوم نقش قابل توجهی در تفسیر و درک تولید فرهنگی در شهرهای معاصر و ارتباط آن با رشد و توسعه شهر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فیزیکی خواهد داشت. همچنین برای حفظ سرمایه های فرهنگی محسوس و نامحسوس، که به صورت ذاتی در فرهنگ سنتی هر شهر موجود است، به عنوان محرک و ظرفیت بالقوه توسعه آن شهر، و مولد اقتصاد فرهنگی سرمایه گذاری کرد.
چالش شیوه متداول شهرسازی ایران در مواجهه با بافت های دچار فرسودگی و کاربست رویکرد نهادگرایی در حل معضل بررسی موردی: «طرح پیشگام مسکن» در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
79 - 97
حوزههای تخصصی:
به رغم اقدامات وسیع نوسازی تهران از ابتدای دهه 80 کمبود خدمات عمومی (از اهداف اصلی مداخله شهرسازی) همچنان مشهود است. چالش های حرفه شهرسازی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بیانگر این است که درشیوه متداول مداخله در شهرسازی ایران، نظام مدیریت شهری برای تأمین خدمات عمومی «امکان مداخله» ندارد. هدف این پژوهش ارائه الگوی نهادگرایی شهرسازی ذیل دو رویکرد رویه ای و محتوایی و بیان شقوق آن است به گونه ای که براساس شیوه متداول شهرسازی و حاکمیت نظام بازار، بخش عمده ای از چالش ها مرتفع شود. یافته پژوهش این است که با به رسمیت شناختن نظام بازار (محوریت نهاد توسعه گر) و به قاعده در آوردن آن (کاربست اخلاق توسعه) می توان امکان مداخله برای مدیریت شهری و فرصتی جهت حل عمده چالش های شیوه متداول شهرسازی ایران را فراهم نمود. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی، چالش های موجود شناسایی و یافته ها تدوین گردیده اند. نمونه مطالعاتی، طرح پیشگام مسکن است که توسط بخش خصوصی با داعیه رویکرد نهادی و نقش آفرینی توسعه گر به دولت معرفی شد و در اینجا پس از تشریح، نقد گردید. درنهایت دو پیشنهاد جهت تطبیق آن با رویکرد نهادگرایی ارائه شد. پیشنهاد نخست به رسمیت شناختن ظرفیت و امکان مداخله بخش خصوصی و نظارت دولت و پیشنهاد دوم تعریف شئون رویه ای و محتوایی فعالیت توسعه گر است.
تبیین رویکرد بازنمایی منظر مبتنی بر ادراک شنیداری شرح یک تجربه آموزشی در درس بازنمایی در رشته معماری منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
115 - 133
حوزههای تخصصی:
در کارگاه های طراحی منظر، فرایند یادگیری تعاملی تاحد بسیار زیادی وامدار زبان بصری است. دست نگاری مهم ترین ابزار انتقال مفاهیم و بازنمایی وجه احساسی و تأویل پذیر آن است. پرسش اصلی این است که به جای تأکید بر ادراک دیداری به مثابه مولدی برای بازنمایی منظر، آیا می توان سرنخ های خلاقانه بازنمایی را مبتنی بر سایر حواس، نظیر ادراک شنیداری درک کرد و انتقال داد؟ چگونه قابلیت شنیدن نقادانه می تواند به مثابه راهبردی آموزشی سبب غنا یافتن محتوای درس بازنمایی منظر شود؟ این مقاله با هدف برانگیختن قابلیت ادراک شنیداری دانشجویان و اثرگذاری آن بر توان بازنمایی خلاقانه آنها از طریق مصاحبه گروهی متمرکز و تحلیل محتوا با روش نظریه مبنایی انجام شد. ادراک شنیداری دانشجویان گروه های آزمون و شاهد با پیمایش میدانی ثبت گردید و با انجام دست نگاری کوتاه مدت دانشجویان در محل و مصاحبه های نیمه ساختار یافته، بازخوردها دریافت شد. همچنین به کمک روش دلفی با نظرسنجی از سه نفر از صاحب نظران حوزه معماری منظر، سطح انتزاع دست نگاری ها بررسی گردید. نتایج بیانگر تفاوت آشکار میان پاسخ ها و موفقیت پژوهش در ارتقای توان بازنمایی دانشجویان با تکیه بر ادراک شنیداری است. گروه آزمون با تکیه بر ادراک شنیداری نقادانه، به شیوه ای انتزاعی تر «بازنمایی های اولیه» از حالت های فیزیکی صدا را ارائه کرده اند. به این ترتیب می توان از ادراک شنیداری به مثابه راهبردی سودمند در غنا بخشیدن به محتوای بازنمایی منظر استفاده کرد.
تحلیل «نقاشی به منزله تصویر» براساس شرح دلوز از انواع تصویر و شروط ظهور آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
61 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درباره چیستی انواع تصویر و شروط همبسته ظهورِ سنخ های مختلف آنها نزد دلوز است. هدف پژوهش: مقاله مشتمل بر دو مؤلفه یعنی روشن کردن انواع تصویر، شرایط ظهور آنها با تأکید بر زمان و نیز تعیین نوع تصویر یک اثر نقاشی با توجه به شرایط ظهور آن است. فرض مقاله این است که تعیین شرایط ظهور تصاویر به تشخیص نوع آن کمک می کند. برای روشن شدن سنخ تصویر، شرایط ظهور آن تصویر مطالعه می شود. برای سهولت رسیدن به اهداف تحقیق، یک اثر نقاشی از هنرمند معاصر ایران مورد واکاوی گرفته است. روش پژوهش: تحلیل محتوای کیفی است. نتیجه گیری: از نظر دلوز، دو سنخ تصویر یعنی تصویر-حرکت و تصویر-زمان وجود دارد. تصویر-حرکت مشتمل بر تصویر-ادارک، تصویر-عمل و تصویر-حال است. تصویر-زمان هم متشکل از تصویر-خاطره، تصویر-رؤیا و نیز تصویر-اندیشه و تصویر-بلور است. سنخ اول تصویر با محوریتِ حرکت، با کنترل، منعکس و جذب کردنِ اثرگذاری چیزها، وابسته به کنش خاصی است. در دوره مدرن تصویر-زمان مبتنی بر تکوین زمان ناب است. تصویر-زمان، سنخی از تصویر با ترکیبی از تصاویر برای نمونه مجازی و واقعی است. این تصویر با محوریت زمان بر بنیانِ روابط اصیل نیروها و تأثر آنها، بر مبنای فعلِ خودانگیخته و آزادنمودار از بطن ناامکان شکل گرفته است. همبسته با این فعل، یعنی بیرون کشیدنِ نمودار به منزله امری اثرگذار و تعیّن بخش، تصویری با گسست از انواع بازنمایی ظهور می کند. براساس مسیر پژوهش، بررسی شرایط ظهور یک اثر نقاشی به منزله تصویر، مانند «بدون عنوان» وابستگی به رنگ-نیرو، رنگ-مکان و فضا، رنگ-نور و زمان را نشان می دهد. این شرایط حاکی از پیوندِ تصویر واقعی انسان های اطراف هنرمند و تصویر مجازی معراج برای تأکید بر وضعیت انسان معاصر است. تصویر نهایی به منزله تصویر-زمان امکان اندیشیدن به معنای تازه ای از مفهوم انسان را فراهم می کند.
بازتعریف مسکن میکرو(خرد) و بررسی بازارهای نو مسکن و بیان اهمیت بکار گیری این نوع مسکن مقرون به صرفه برای کلانشهر های ایران
حوزههای تخصصی:
گرانی مسکن مسئله ای جهانی بوده و در اکثر شهرهای بزرگ دنیا تهیه مسکن با توجه به شرایط اقتصادی خانوارها سخت و پر هزینه است. ایران نیز از این امر مستثنا نبوده و تهیه مسکن چه به شیوه خرید و چه به شیوه اجاره در کلانشهرهای ایران و به خصوص پایتخت برای خانوارها بسیار پر هزینه است. در بسیاری از کشورها گرانی مسکن از یک سو و افزایش خانواده های کم جمعیت یا افرادی که به تنهایی زندگی می کنند از سویی دیگر، سازندگان و توسعه دهندگان را به سمت ساخت و سازهای کوچک سوق داده است. این ساخت و سازهای کوچک اصطلاحاً میکرو آپارتمان یا آپارتمانهای خرد نامیده می شوند که با استفاده بهینه از فضا و بهره وری مناسب و همینطور کاهش سطح اشغال، گزینه ای مناسب جهت اسکان خانواده های کم درآمد و کم جمعیت شهری هستند. روش مورد استفاده در این تحقیق روش تحلیلی- توصیفی است. هدف از نگارش این مقاله معرفی میکرو آپارتمانها و ارائه پیشنهاد بکارگیری این نوع مسکن مقرون به صرفه در کلانشهرهای ایران با توجه به شرایط کنونی جامعه می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد با توجه به ویژگیهای میکرو آپارتمانها و همینطور تغییر سبک زندگی در کلانشهرهای ایران و به وجود آمدن بازارهای نو مسکن، بکارگیری این نوع آپارتمانها برای خانواده های کم جمعیت و کم درآمد می تواند راهکاری مفید برای تسهیل تهیه مسکن باشد و ایران نیز مانند سایر کشورهای جهان از این راه حل یاری جوید.
سیر تاریخ هندسه در جهان شرق (نمونه موردی: تمدن های هند، چین و ژاپن)
حوزههای تخصصی:
بی گمان ریاضیات، هندسه، اشکال، احجام و تقسیم و ترکیب آن ها با یکدیگر مستقیما با معماری ارتباط دارد. تاریخ و تئوری معماری و طراحی شهری در فرهنگ های مختلف نقش ریاضیات و هندسه را در شکل دادن به ساختار شهرها، بناهای تاریخی برجسته و عظیم و نیز بناهای ساده و متعارفی مردم به خوبی نشان می دهد. موضوع ریاضیات و هندسه از ابتدای خلقت بشر و آگاهی او نسبت به محیط اطرافش مطرح بوده و از دیرباز تاکنون مورد پژوهش و بررسی هنرمندان و دانشمندان گوناگون قرار گرفته است. اهمیت هندسه از جمله در نسبت و تناسب، تقارن و نظم در کل و اجزاء بنای معماری از یک سو و ترکیب و ساختار شهر از سوی دیگر آشکار است. این موضوعات قرن هاست که مباحثی را در تئوری معماری به خود اختصاص داده است. این مقاله با هدف بیان سیر تحول تاریخی ریاضیات و هندسه در تمدن های شرقی (تمدن های باستانی هند، چین و ژاپن) به نگارش در آمده و سوال اصلی این پژوهش آن است که دستاوردها در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری به اختصار در هر تمدن باستانی چه مواردی بوده و آیا براساس یافته ها می توان این ویژگی ها را در سه موضوع دستاوردها در ریاضیات، هندسه و معماری طبقه بندی و تبیین نمود. تحقیق از نوع تحقیق های بنیادین و توصیفی بوده و روشی جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. مقاله با مقدمه ای از اهمیت و جایگاه ریاضیات و هندسه و نقش آن در معماری شروع و سپس در سه مرحله به صورت مطالعه موردی تمدن باستانی هند، تمدن باستانی چین و نیز ژاپن؛ دستاوردها در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری تشریح و سپس در مرحله تحلیل آن ها به تفکیک دوره، مهمترین دستاوردها (در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری) تفکیک می شوند. از نتایج این پژوهش می توان به جایگاه ارزشمند و در خور توجه ریاضیات و هندسه در تمدن های هند، چین و ژاپن و شکل گیری مبانی ریاضیات و هندسه و کاربرد آن در معماری اشاره کرد؛ به طوری که خاستگاه عددنویسی و کاربرد عدد صفر در تمدن هند رایج بوده و در تمدن های هند، چین و ژاپن هندسه و تناسبات معمول و طراحی هندسی در ساخت بناها بازتاب می یابند.
شناخت و امکان سنجی بکارگیری سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) در آموزش معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
145 - 166
حوزههای تخصصی:
گرچه امروزه مدل سازی اطلاعات ساختمان و آموزش آن از موضوعات مهم و رو به رشدی در عناوین پژوهش های اخیر در جهان به شمار می رود، اما این جریان نوین بخصوص آموزش آن درکشور ایران نادیده گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف پیشنهاد چارچوب مفهومی جهت شناخت بکارگیری سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان درآموزش معماری ایران انجام یافته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و رویکردی آمیخته؛ شامل نمونه موردی ثانویه، پیمایش و گروه کانونی دارد. انتخاب جامعه آماری به روش هدفمند بوده و حجم نمونه تعداد 200 نفر دانش آموخته معماری است. خطای اندازه گیری 05/0 و سطح اطمینان 95 درصد، بوده است. پرسشنامه ها بصورت آنلاین پخش و با استفاده از نرم افزار آماری (اس.پی.اس.اس) تحلیل شده اند. روایی پرسشنامه ها ارزیابی و پایایی متغیرها از طریق آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 876/0محاسبه و تایید شده است. ابتدا با استفاده از نمونه های موردی چارچوب نظری پژوهش ترسیم وسپس نظرات مشارکت کنندگان اخذ و تحلیل گردیده و در انتها چارچوب نهایی توسط گروه کانونی از اساتید و خبرگان اعتبار سنجی گشته است. سطح و اهداف دوره با توجه به نتایج آزمون کای اسکوئر چنین بدست آمد که سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان می تواند در مقاطع مختلف و به همراه سایر کلاس های آموزشی بکار رود. همچنین از آزمون های t یک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن جهت انتخاب محتوا و اهمیت دوره ها استفاده شده که بیشترین میزان اهمیت کاربرد سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان در مدیریت پروژه، مباحث پایداری و کارگاه طراحی معماری و کمترین میزان اهمیت کاربرد آن در حوزه مفاهیم و تصورات ذهنی بدست آمده است. براساس یافته ها، سه حوزه نرم افزار و مدل سازی؛ مفاهیم و تئوری؛ و مدیریت اطلاعات؛ در چارچوب آموزشی سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان موثر شناخته شده و به عنوان نمونه برنامه درسی دوره کارشناسی معماری مورد بررسی قرار گرفته است و الگوی آموزشی نهایی به صورت تلفیقی در مقاطع مختلف تحصیلی پیشنهاد شده است.
ارزیابی استانهای شمال غربی ایران از نظر شاخص های غالب اقتصادی آنها با مدل ویکور
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
22-39
حوزههای تخصصی:
دست یابی و نیل به توسعه، اگرچه امروز به طور مشخص، یکی از آمال و آرزوهای شیرین و دور از دسترس بسیاری از کشورهای جهان می باشد، اما اندیشه پیشرفت و راههای تحقق آن، قدمتی طولانی دارد و در طی دوره های مختلف حیات بشری، جوامع مختلف و به خصوص رقیب، همواره در تلاش بوده اند که برای بسط قدرت و توانایی های خویش، به جدیدترین شیوه ها و ابزارهای تسلط بر طبیعت و استفاده بهتر و کاراتر از امکانات آن دست یابند. هدف این مقاله دستیابی به برتری نسبی هر استان از طریق ارزیابی شاخص های غالب اقتصادی است. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش آنتروپی شانون به وزن دهی هر یک از 11 شاخص اقتصادی پرداخته، سپس به منظور دستیابی به نتایج تحقیق، با استفاده از داده های موجود در مرکز آمار و استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره (VIKOR) برای داده های سال 1395 تحلیلی صورت گرفته است. با توجه به هدف تحقیق که ارزیابی استانهای شمال غربی ایران از لحاظ شاخص های غالب اقتصادی با مدل ویکور می باشد پنج استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و کردستان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا برای محاسبه داده های کمی در مراحل مختلف مدل از نرم افزار Excel و برای ترسیم نقشه ی سطح برخورداری استانها از نرم افزارArc GIS10.3 استفاده شده است. نتایج نیز با توجه به شاخص های مورد نظر نشان می دهد که استان های آذربایجان غربی به دلیل داشتن کمترین مقدار عددی شاخص ویکور معادل 0.180 در بالاترین رتبه و آذربایجان شرقی با مقدار شاخص 0.5 در رتبه دوم و استان های اردبیل ، کردستان و زنجان با مقدار عددی شاخص به ترتیب معادل 0.978، 0.984 و 1 در رتبه های سوم تا پنجم قرار دارند.
بررسی و اعتبارسنجی نقشه های خطرپذیری مرتبط با کووید 19 با تأکید بر معیارهای رفتاری- مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
97-107
حوزههای تخصصی:
علاوه بر اقدامات تشخیصی در مراحل اولیه بیماری همه گیر کووید 19، پیشگیری از حضور افراد در محیط های پرخطر، همراه با توزیع مناسب جمعیت و خدمات نیز در کنترل گسترش بیماری مؤثر است. کنترل مؤثرتر، به ویژه در شرایطی عدم قرنطینه کامل، ضروری به نظر می رسد. مدل شیوع همه گیری که از/ بر الگوهای حرکت و رفت وآمد شهروندان تاثیرپذیر/تأثیرگذار است، بر مبنای انواع داده های همه گیری، جمعیتی و حرکتی شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر معرفی و آسیب شناسی نقشه های خطرپذیری در زمان شیوع بیماری کرونا و تبیین چارچوبی جهت تهیه و به کارگیری آن ها بر اساس موضوعات مرتبط با رفتارهای ساکنین است. این پژوهش به روش استدلال منطقی و با بررسی تحلیلیِ نمونه های موجود، مؤلفه های مؤثر بر تهیه این نقشه ها و به روزرسانی آن ها انجام شده است. به این منظور پس از گونه شناسی نقشه ها، از منظر خروجی ها، معیارهای ارزیابی نتایج، اعتبارسنجی شدند. بر اساس نتایج پژوهش، پویاییِ داده های حرکت انسانی برای برآورد تعامل های فضایی در این نقشه ها کلیدی هستند؛ چراکه بواسطه فاصله اجتماعی، ماندن در خانه و تعطیلی مشاغل، تغییرات اساسی درحرکت های فردی و گروهی اتفاق می افتد. بنابراین با استفاده از منابع اطلاعاتی مختلف و تصور جدیدی از داده های شهری قابل اتکا، بستر مشارکت گروه های مختلف استفاده کننده از نقشه های مکان نگاشت با رویکرد مردم سپاری فعال و غیر فعال و افزایش کارایی فراهم می شود. تهیه چنین نقشه هایی حاصل همکاری میان رشته ای رشته های همه گیری شناسی، سلامت، روانشناسی محیط و متخصصان برنامه ریزی و طراحی عرصه های عمومی، به ویژه طراحی شهری است تا مطالعات تلفیقی و مبتنی بر پویاشناسی رفتارهای مبتنی بر مکان، اعتبار نقشه ها را تا حد بالایی تضمین نماید.
باز تعریف مفهوم شهرهای هوشمند و فرآیند هوشمندسازی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
119-128
حوزههای تخصصی:
با مروری بر مطالعات گذشته و بررسی وضعیت موجود شهرها و نوع اثر فن آوری های نوین بر شهرهای پیشرفته، می توان رد پای تولد نسل جدید از شهرهای هوشمند را در ادبیات علمی و حرفه ای جهان مشاهده کرد. پیشرفت فن آوری و ظهور امکانات جدید برآمده از آن، منجر به تولد مفاهیم نوینی در مفهوم شهر هوشمند و در نتیجه تغییر فرآیند طراحی و برنامه ریزی برای شهر هوشمند شده است. لاکن، به واسطه ارتباط مفهومی و ماهیتی مفهوم شهر هوشمند با فن آوری و دستاوردهای آن، می توان بیان نمود که مفهوم شهر هوشمند، در طول زمان تغییر کرده و واجد ماهیتی پویا است و هم گام شدن با این تغییرات در فرایند شهرسازی ضروری است. بدین مبنا، نوع و رویکرد به طراحی و برنامه ریزی شهر هوشمند در طول زمان دستخوش تغییرات بنیادی شده و شهر هوشمند نوین با رویکردی متفاوت به تبیین هوشمندی در شهر و شهر مشارکتی بدل شده است. بدون شک این تعریف جدید از شهر هوشمند، اثرات قابل توجهی در فرم و فرآیند طراحی شهری خواهد داشت. در این نوشتار مفهوم شهر هوشمند از بررسی و ارزیابی مفاهیم متاخر مطرح شده از شهر هوشمند در تعامل با نتایج بدست آمده از ارزیابی طرح های شهری برای شهرهای هوشمند، برگرفته شده است. بر این اساس، ضمن شناسایی و بررسی مفاهیم نوین مرتبط و اثرگذار، مفهومی نوین از شهر هوشمند از دو منظر تجربی و مفهومی معرفی و فرآیند د گردیسی محیط های شهری به سمت تسری هوشمندی همه جانبه ارائه شده است تا راهگشا و مبنای طراحی ها و مطالعات برای دگردیسی شهرهای ایران به شهرهای هوشمند باشد.
آموزش طراحی پایدار در معماری ایران( از دیدگاه فرهاد احمدی)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که ماهیت محیط زیست به دلیل تاثیرات منفی ناشی از سوخت های فسیلی، انرژی هسته ای، بهره برداری بی رویه از جنگل ها، تخریب زیستگاه ها، گرم شدن کره ی زمین و عوامل مشابه، به شدت در حال تغییر است. ایده ی طراحی پایدار و اصول مربوط به آن، امروزه می تواند به عنوان راهنمایی عمومی به همه ی افراد کمک کند تا مفاهیمی چون حفظ منابع طبیعی و محیط زیست و ارتقاء کیفیت زندگی را در عرصه های گوناگون، مورد توجه قرار دهند. با توجه به تاثیر یک بنا در طیف گسترده ای از موضوعات مرتبط با پایداری و اینکه امروزه ساختمانهای مرسوم بیش ازحد نیاز از منابع، مخصوصًا منابع تجدیدناپذیر استفاده میکنند، تاثیرات منفی بر محیط زیست دارند ، طراحی پایدار می تواند به عنوان راه حلی باشد که به کمک آن طراح بتواند نه تنها نیازهای کاربر فضا را برآورده سازد بلکه در کنار آن نیز از صدمات ناشی از طرح خود به محیط زیست را نیز کاهش داد. حال یکی از اصلی ترین سوال های به وجود آمده این است که برای رسیدن به این مهم روش طراحی چگونه باید باشد تا بتوان بهترین پاسخ را دریافت نمود؟ آیا تنها با رعایت و کاربرد یک سری عوامل اقلیمی و اصول پایداری می توان مدعی طراحی پایدار گردید؟ در این پژوهش به کمک تحقیق و کنکاش به روش توصیفی- تحلیلی در شیوه طراحی یکی از معماران معاصر و صاحب نظر در مبحث طراحی پایدار به بررسی دیدگاه ایشان در این زمینه پرداخته است ونتایج حاصل از این پژوهش حاکی ازاین است که اتخاذ یک رویکرد جامع در آموزش معماری پایدار- خصوصیات ویژه ای را برای ساختار آموزشی تعریف می کند:"آموزش کارآمد در تفکر پایداری، آموزشی را می طلبد که جامع و فرانگر باشد. یعنی: - انعطاف پذیر و انطباق پذیر باشد - مشارکتی باشد.
بررسی اصول و راهبردهای باز توسعه محلات شهری با رویکرد تغییر کاربری اراضی قهوه ای
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش جمعیت، گسترش افقی شهرها و توسعه ی ناموزون آن ها، مناطق شهری مشمول زمین هایی بلااستفاده و یا با کاربری های نامتناسب با محیط اطراف خود شده اند که در این پژوهش از آن ها به عنوان زمین ها و یا اراضی قهوه ای یاد می شود. این زمین ها علاوه بر اینکه دارای پتانسیل های هدر رفته ی بی شماری هستند می توانند دارای آلودگی های زیست محیطی متعددی نیز باشند. نظر بر اینکه توجه به این زمین ها در کشور ما امری نوپاست، هنوز قوانین اصول و راهبردهای دقیق به منظور استفاده از این زمین ها توسط ارگانهای ذی ربط ارائه نشده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی توصیفی است که در آن جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. پس از مطالعه ی مبانی نظری و تعاریف به معرفی اراضی قهوه ای، دلایل بوجود آمدن و ضرورت استفاده از آنها و سپس به بررسی مزایا و معایب توسعه مجدد آنها پرداخته شده است. در ادامه به منظور تدوین سیاست های توسعه ی مجدد این زمین ها جهت استفاده ی بهینه، کاهش آلودگی و بهبود فضاهای اجتماعی و اقتصادی، چند نمونه ی مختلف از این زمین ها مورد مطالعه قرار گرفته و نکات کلیدی طراحی از آنها استخراج شده است. پس از آن مجموعه اقدامات لازم جهت باز توسعه ی این اراضی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان پس از استخراج الگوها و تحلیل آن ها، اصول و راهبردهایی جهت توسعه ی مجدد این اراضی موجود در محلات شهری در قالب جدول ارائه گردیده است. زمین های قهوه ای از جمله اراضی مفید و پر پتانسیل در داخل محدوده ی شهرها هستند که توجه به آنها و برنامه ریزی در جهت ایجاد توسعه ی آنها می تواند در ابعاد وسیع و طولانی مدت، مثمر ثمر و درآمدزا باشد. علاوه براین توسعه ی مجدد این اراضی می تواند حلال مشکلات بسیاری اعم از مشکلات ناشی از گسترش افقی شهرها نیز باشد. پژوهش فوق در این راستا گامی در جهت تعریف الگو و راهبردهایی به منظور توسعه ی مجدد این اراضی و طراحی آنها در شهرها با هدف ایجاد محیط های کاربردی، قابل سکونت و امن جهت استفاده ی مردم برداشته است تا به واسطه ی آن بتوان اقدامی هرچند کوچک در راه توسعه و تعالی جامعه انجام داد.
بررسی کیفیت کالبدی- فیزیکی بازشوهای ارسن امیر بازار تبریز با رویکرد زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
129 - 152
حوزههای تخصصی:
ارسن امیر یکی از مکان های قدیمی بازار تبریز و نشان دهنده هویت آن است. این مکان شامل: سرا امیر، تیمچه امیر شمالی، تیمچه امیر جنوبی، راسته امیر، دالان شرقی، دالان جنوب شرقی و دالان غربی است. بازشوهای این ارسن قدیمی و به دو صورت چوبی و فلزی و به رنگ های مختلف و تنوع کتیبه ساخته شده اند. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی با بهره گیری از متون و منابع و نیز مصاحبه و پرسشنامه با بکارگیری طیف لیکرت بوده است. این پژوهش دارای دو پرسشنامه براساس مطالعات محقق ساخته است. جامعه آماری مورد مطالعه در هر دو پرسشنامه به صورت تصادفی انتخاب شده اند. تعداد نمونه در پرسشنامه اول از میان کسبه و مردم رهگذر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 5 درصد، برای کسبه، 30 عدد و مردم رهگذر نیز، 30 عدد بوده است و در پرسشنامه دوم نیز به همان ترتیب بین کارشناسان 20 عدد توزیع شده است. در پرسشنامه اول کیفیت کالبدی بازشوها بر اساس سه مولفه: "عملکرد"، "فرم"، "هویت" بررسی شده است. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و برای سنجش توزیع نرمال نمرات متغیرها، از آزمون کولموگروف–اسمیرنوف و برای مقایسه هر یک از سه مولفه در دو گروه مردم رهگذر و کسبه از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شده است. پرسشنامه دوم که مکان محور بوده، مولفه های کیفیت را در دو گروه اصول طراحی و اصول معماری در هفت مکان مورد مقایسه قرار داده است. نتایج حاکی از آن است بازشوها در این ارسن به طور کلی از لحاظ فرم کتیبه 12 گونه و از لحاظ رنگ 7 گونه هستند. میزان کیفیت بازشوها با توجه به سه مولفه در دو گروه کسبه و رهگذران به ترتیب با میانگین های 65 و 71 از امتیاز کل 115 ضعیف ارزیابی می شود. بنابراین علاوه بر توجه به مولفه های با امتیاز کم و ارائه راهکار برای برطرف نمودن آن ها، به تقویت پتانسیل های موجود ازجمله فرم های برگرفته از سنت و تاریخ مخصوصا بعدهای محیطی- مکانی تاکید می گردد.
ارائه مدل ارزیابانه از ﭼﺎلش های نظام مدیریت شهری ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺟﺪید ایرانی مبتنی بر رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
33 - 46
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به ماهیت شهرهای جدید در ایران، اسکان مطلوب و دستیابی به سطح مورد انتظار ساکنان از زندگی باکیفیت شهری در این سکونتگاه ها با چالش های متفاوتی مواجه است. هدف: هدف این تحقیق ارائه مدل ارزیابانه از چالش های مدیریت شهرهای جدید بر مبنای رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری است. روش تحقیق: در تحقیق حاضر از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری برای ترسیم روابط سلسله مراتبی عامل های اصلی استفاده شده که در آن، قضاوت های گروهی از خبرگان منبع اصلی گردآوری اطلاعات است. بر مبنای این روش، در تحقیق حاضر ابتدا ماتریس خودتعاملی اولیه تولید و سپس ماتریس دستیابی نهایی ترسیم شد و براساس آن، متغیرها سطح بندی و روابط آنها با یکدیگر ترسیم و خوشه بندی شدند. نتیجه گیری: در دسته بندی متغیرها، عامل «زیست محیطی» در سطح اول، عامل «اجتماعی و فرهنگی» به عنوان دومین سطح، عامل «تسهیلات و خدمات» به عنوان سومین سطح، عوامل «اداری و نهادی» و «شهرسازی و معماری» به عنوان چهارمین سطح، عامل »مالی و بودجه« به عنوان پنجمین سطح و عوامل «برنامه ریزی و سیاست گذاری» و «قانونی و حقوقی» به عنوان ششمین سطح از عوامل دسته بندی شدند و در دیاگرام روابط علت و معلولی قرار گرفتند. همچنین براساس خوشه بندی عوامل، دو عامل «برنامه ریزی و سیاست گذاری» و «قانونی و حقوقی» به عنوان عوامل مستقل (محرک)، عامل های «شهرسازی و معماری»، «اداری و نهادی»، «مالی و بودجه» و «زیست محیطی» به عنوان عوامل واسط و عامل های «تسهیلات و خدمات» و «اجتماعی و فرهنگی» به عنوان عامل های وابسته مشخص شدند. هیچ کدام از عامل ها به عنوان عامل خودمختار خوشه بندی نشدند. نتایج این تحقیق ضمن یاری رسانی به برنامه ریزان و سیاست گذاران این بخش در بازنگری نظام مدیریت شهری شهرهای جدید، می تواند میزان موفقیت اصلاح ساختار این نظام را در ارتقای توان مقابله با چالش ها و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان در این شهرها بالا ببرد.
مجموعه فرهنگی مردم شناسی با رویکرد احساس تعلق به فضا
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، هنر و معماری از دیرباز در کشورمان مورد توجه و اهمیت بوده است. اما در چند دهه ی اخیر معماری بومی موجود در اقلیم های سرزمین پهناورمان همواره مورد بی توجهی و بی مهری قرار گرفته است. بی شک وجود موزه به عنوان یک نهاد فرهنگی در اجتماع بسیار ضروری است. فرهنگ هر جامعه یک مفهوم کلی است و تمامی ارزش ها ویافته های معنوی مردمان آن جامعه را در برمی گیرد. پس فرهنگ میراث هر قومی است که از پیشینیان بر گرفته شده و در آن تغییراتی داده شده و به نسل بعد انتقال یافته است. نقش حیاتی موزه ها در جوامع بشری نقشی بدیع، ماندگار و مروج ناب ترین پدیده های فرهنگی است. موزه ها از معدود مراکز حافظ یادگاران نسل گذشته و در حقیقت فرزندان هنر و تاریخ هستند. همراه با تحولات زمانه، علم موزه داری نیز شیوه های نو و متفاوتی را با گدشته، به منظور حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی، اختیار کرده و بنا بر ویژگی هایش بیش از پیش با معماری، علوم اجتماعی و محیط زیست عجین شده است. تحقق اهداف مذکور، این نوشتار به بررسی مفاهیم در راس ارتباط انسان و مکان، پیوند انسان و مکان از نظرگاه های مختلف و در نهایت به حس مکان با رویکردی کالبدی که بیشتر در اختیار طراحان و قابل کنترل است، می پردازد. در این مقاله از روش تحقیق توصیفی –تحلیلی بررسی شده است. با بررسی مفهوم موزه و ریشه یابی این واژه در منابع مختلف به صورت ریشه ای به بررسی این مفهوم می پردازد. همچنین انواع موزه ها را از جنبه های گوناگون مورد کنکاش قرار می دهد. در مهمترین بخش از مباحث این پژوهش به بررسی موزه های مردم شناسی و آثار و دستاورد های آن ها می پردازیم .هدف از این مقاله، موزه ها در حقیقت نماد، پیشینه تاریخ و تمدن، غنای فرهنگ و هنر کشورها هستند که احداث آن ها به امری زیر ساختی و یک ضرورت ملی- فرهنگی تبدیل شده است.
سنجش و تحلیل قواعد نظری مسکن مطلوب با تکیه بر آرای مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۹۶-۸۱
حوزههای تخصصی:
پرداختن به وجوه مختلف مسکن مطلوب و مؤلفه های اصلی تبیین کننده آن یکی از دغدغه های اصلی متخصصین این حوزه است. مشخص است که دستیابی هرچه صریح تر و عملی تر به این مؤلفه ها، از به خطا رفتن و به همان نسبت هدر رفتن سرمایه های کلان اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جلوگیری می کند. به استناد غالب پژوهش هایی که در زمینه ارتقای کیفیت مسکن صورت گرفته است نقش مردم به عنوان عامل تعیین کننده و تثبیت کننده کیفیت مسکن، انکارناپذیر است. لذا پژوهش پیش رو با این فرض صورت پذیرفته است که مردم برای سنجش کیفیت مکان سکونت خود، قائل به اصول و قواعدی هستند که قابل بازشناسی است. لاجرم این اصول و قواعد، وجوه پیدای مسکن تا زوایای درونی و پنهان آن را در بر می گیرد. مطلوبیت کالبدی، مطلوبیت کارکردی، مطلوبیت اجتماعی و مطلوبیت فرهنگی چهار بعد سنجش مطلوبیت مسکن در این پژوهش است که با روش تحلیلی، توصیفی و تبدیل داده های کیفی به متغیرهای کمی مورد بررسی قرار گرفته است، بخشی از اطلاعات کیفی مورد نیاز با رجوع به منابع اسنادی و کتابخانه ای و بخش دیگر به وسیله پیمایش میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری منتخب، 420 نفر از مردم هستند که براساس نمونه گیری تصادفی در سه محدوده از پهنه مرکزی بافت شهر تهران انتخاب شده اند. جهت آزمون فرصیات، ابتدا روایی و پایایی سازه تحقیق توسط تحلیل عاملی تأییدی (با توجه به ضریب اطمینان مورد نظر) بررسی و بار عاملی هر یک از مؤلفه ها ارزیابی شده است. سپس مدل معادلات ساختاری، تنظیم و برآیند نیروهای تحقیق با نرم افزار لیزرل تحلیل و تفسیر شده است. نتایج تحقیق بیانگر این محتوای کلی است که مردم در سنجش خوب بودن خانه خود به ترتیب بیشترین اهمیت را برای مؤلفه های اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و کارکردی قائل هستند. تحلیل فضای سکونت، از نگاه مردم تأکید بر این مفهوم کلی است که کیفیت های دیدنی و نادیدنی مسکن مطلوب، می بایست در یک فرایند تجربی توسط خود مردم درک شده، مورد استفاده و آزمون قرار گیرد و سپس توسط خود مردم تعمیم یافته و فراگیر شود.