فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
13-22
حوزههای تخصصی:
واکاوی احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی شهر آمل با تأکید بر عناصر کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
179 - 202
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از مهمترین بخش های شهرها جهت استفاده زنان، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرند که گاهی نقش عوامل بازدارنده را در استفاده از این فضاها بازی می کنند. هدف از این تحقیق سنجش عامل احساس امنیت در فضاهای شهری برای زنان می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی -تحلیلی به شمار می رود. مطالعات نظری این تحقیق با بهره گیری از تحقیقات پیشین و مرور بر ادبیات موضوع، تکمیل و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به گردآوری اطلاعات انجامید. سؤالات پرسشنامه شامل 61 سؤال در مورد فضاهای عمومی شهر آمل طراحی و بین 450 نفر از پاسخگویان توزیع و تکمیل شد. داده های بدست آمده در محیط Spss با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون کروسکال والیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معناداری بین مؤلفه های احساس امنیت و نگرش زنان وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ها بیانگر این است که در خیابان ها و پارک ها کمترین احساس امنیت و در میادین بیشترین میزان رضایت از مقوله امنیت در بین زنان وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری میان متغیرهای زمینه ای چون سن، تحصیلات، شغل و میزان دفعات استفاده از فضاهای عمومی و احساس امنیت زنان وجود دارد.
بررسی تلفیقی سازه ی دیاگرید و سیستم فتوولتائیک در جهت تأمین انرژی ساختمان های بلندمرتبه در منطقه آذربایجان ایران
حوزههای تخصصی:
سازه دیاگرید به عنوان سازه نوین برای بلندمرتبه سازی و ایجاد ساختمان های سبک ابداع شده است. امروزه تأمین انرژی ساختمان های بلندمرتبه با استفاده از انرژی های تجدیدپذیر بزرگ ترین دغدغه انسان هاست و هر روز روش های جدید و نوین برای حل این مسئله پیشنهاد می شود. انرژی خورشیدی یکی از مهم ترین انواع انرژی های تجدید پذیر در ایران است. فرآیند تعیین، شناخت و کنترل تأثیرات اقلیمی بر مقدار مصرف انرژی در هر منطقه حائز اهمیت زیادی است. نحوه بهره گیری از شکل های متنوع انرژی برای مقاصد گوناگون، انواع ساختمان ها و نیز برای جوامع و افراد مختلف بسیار متفاوت بوده، واضح است که میزان مصرف انرژی و نیاز به آن در مناطق سردسیر بالا خواهد برد که این مسئله به عنوان یکی از مشکلات اساسی این جوامع به شمار می آید. به طورمعمول سازه های دیاگرید به وسیله شیشه پوشش داده می شوند. هدف این پژوهش بررسی استفاده از سیستم فتوولتاییک در برخی از بخش های ساختمان بجای شیشه جهت تأمین انرژی ساختمان است. همان طور که می دانیم برخی از بخش های ساختمان نیاز به نورگیری ندارند، پس با نصب سیستم فتوولتاییک در این بخش ها می توان باعث ذخیره ی انرژی خورشیدی شد.
شمایل نگاری پوشش و آرایه های زن قاجار به روایت تابلوی «دختر با طوطی» اثر مهرعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درتاریخ هنرایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار است و پیکرنگاری به عنوان شاخه ای برجسته از نقاشی در دوره حکومت فتحعلی شاه قابل تأمل است. دراین دوره زنان، به عنوان یکی از سوژه های اصلی نقاشان، غالبا بدون حجاب ، با آرایشی غلیظ، و آراسته به زیورآلات بسیار تصویر شده اند. مهرعلی یکی از نقاشان شاخص این دوره است که، علاوه بر پیکرنگاری از شخص شاه، تعداد اندکی از زنان قاجاری را نیز به تصویر کشیده است. در تابلوی «دختر با طوطی» منسوب به مهرعلی نقاش دربار فتحعلی شاه، پوششی متفاوت از آنچه به عنوان پوشش رایج زنان قاجار است مشاهده می شود. هدف: هدف این تحقیق تحلیل پوشش و آرایه های زن در تابلوی مهرعلی و میزان هم سویی آن با پوشش و آرایه های متداول زنان قاجار از منظر شمایل نگاری است. بدین منظور سعی شده است تا، از طریق توصیف و تحلیل مضمون های واقع در این اثر، لایه های پنهان در آن آشکار شود. این مقاله در پی یافتن دلیل انتخاب پوشش و زیورآلات در نقاشی این زن است. روش تحقیق: این تحقیق به صورت کیفی (توصیفی-تحلیلی) و به روش تحلیل محتوایی صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق براساس رویکرد شمایل نگاری مکتب اروین پانوفسکی1 و منابع تحقیق به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش مخاطب را با نوع متفاوتی از پوشش زنانه آشنا می کند که کمتر شباهتی با البسه رایج زنان قاجاری دارد و در اسناد و کتب تاریخی نیز اشاره ای به آن نشده است. نوع پوشش تصویرشده در تابلوی مهرعلی تحت تأثیر لباس زنان هندی در عصر گورکانیان است و شیوه آرایش زن در تابلوی مورد نظر متأثر از ادبیات و بازنمایی تشبیهات آن در نقاشی است.
باز زنده سازی منظر رودهای شهری با رویکرد تعامل سازنده بین انسان و محیط طبیعی؛ (مورد واکاوی نهر "شهررود" آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
139 - 157
حوزههای تخصصی:
باز زنده سازی فضای شهری و استخوان بندی اصلی آن فراهم کننده زمینه رشد و به مثابه اهرمی برای توسعه شهر است. عناصر طبیعی بخشی از منظر طبیعی هستند که در نتیجه ی همپوشانی و تعامل میان انسان و طبیعت پدید می آیند. از آنجایی که عناصر طبیعی کارکردی چندگانه از جمله ایجاد فضاهای جمعی، غنای بصری و زیست محیطی، ایجاد حس تعلق به مکان، مطبوعیت محیطی و نظایر این را دارند، لذا احیاء و باز زنده سازی مناظر طبیعی در شهر از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. اهمیت این موضوع در خصوص رودهای شهری واقع در مناطق شمالی کشور به دلیل نقش و کارکردهای ویژه آن دوچندان می باشد. نهر شهررود آمل که از دل محلات تاریخی شهر آمل می گذرد یکی از بارزترین منابع طبیعی شهر تاریخی آمل است که نقش مؤثری بر شکل گیری شهر تاریخی آمل و محلات ایفا می کند. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به اصول، راهبردها و راهکارهایی جهت باز زنده سازی منظر طبیعی رودهای شهری به ویژه در خصوص مورد مطالعاتی یعنی نهر شهررود آمل است، به گونه ای که بتواند در ابعاد کالبدی، عملکردی و محیط زیستی تعاملی سازنده را بین استفاده کنندگان و محیط طبیعی برقرار سازد. تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به انجام رسیده است که در آن برای جمع آوری اطلاعات از اسناد کتابخانه ای و برداشت از محدوده به روش میدانی (بهره برداری از عکس ها و تصاویر ماهواره ای و غیره) شده و ارزیابی و بهره گیری از تجارب موفق داخلی و خارجی نیز در روند پژوهش مورد توجه بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد در صورتی که بتوان با باز زنده سازی فضاهای غیرقابل استفاده مسیر و جداره های نهر شهررود آمل را به عنوان کمیتی مؤثر بر کیفیت منظر شهری بدان نقش داد، می توان از این محوری که از شمال به جنوب شهر گسترده است برای پاسخگویی به فعالیت ها و نیازهای مردم شهر بهره مند گردید.
مفهوم سازی فرایند تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایلی که نظام شهری بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران با آن روبرو هستند، شکل گیری شهرهای نوپدیدی است که به دلیل شناسایی نقاط روستایی به عنوان شهر رخ داده است. مسئله تبدیل مراکز روستایی به شهر در استان گیلان نیز به دلیل احتمال نابودی اراضی کشاورزی و پراکندگی سکونتگاه های روستایی در سطح منطقه، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در این میان، تبیین اینکه چه عوامل و فرایندهایی در تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر موثر بوده اند را می توان به عنوان بنیانی ترین سوال درخور توجه در رابطه با این موضوع دانست؛ با این حال تنوع دیدگاه های موجود در این خصوص منجر به این شده تا نتوان پاسخ مناسبی برای این پرسش پیدا نمود. بدین لحاظ این پژوهش از رویکرد کیفی بهره می گیرد و بر کاربست نظریه زمینه ای برای این امر متمرکز می شود تا با اجتناب از ارایه دیدگاه های سلیقه ای، ماهیت این موضوع را از زبان صاحب نظران امر تبیین کند. برای این منظور، 15 نفر از صاحب نظران با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر در استان گیلان از طریق 5 مولفه کلیدی رخ داده است که همگی به نوعی دارای ماهیت سیاسی هستند. این 5 مولفه عبارتند از، مداخله توسط قدرت سیاسی برای تبدیل روستاها به شهر، بازتعریف نحوه مدیریت فضا، نگرش مردم نسبت به شهر و روستا، نادیده گرفتن ظرفیت های کلیدی سکونتگاه ها و وابستگی اقتصادی سکونتگاه ها به منابع دولتی. در این میان نقش مسئولین و خصوصا نمایندگان مجلس از طریق مداخله توسط قدرت سیاسی برای تبدیل روستاها به شهر و بازتعریف نحوه مدیریت فضا به دلیل ایجاد شهرستان ها و بخش های جدید در استان، به عنوان موثر ترین مولفه ها در شکل گیری شهرهای نوپدید پس از سال 1370 عمل نموده است.
ارزیابی وجود مکانیزم طراحی منطبق بر تهویه طبیعی در معماری سنتی شهرهای اقلیم گرم و خشک بدون بادگیر (نمونه موردی: فضای بیرونی بناهای چهارطرفه قاجاری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
101 - 119
حوزههای تخصصی:
حرکت هوا در ساختمان ها توسط دیوارها، کف و سقف ها محدود می گردد و امکان دارد به صورت ناخوشایندی کند گردد؛ کند شدن علاوه بر تحمیل بار انرژی، می تواند در مواقع کمبود انرژی، اثرات منفی بر سلامت ساکنین داشته باشد. تهویه طبیعی به معماران کمک می کند تا با روشهای صحیح، هزینه انرژی مورد نیاز برای ایجاد شرایط آسایش در ساختمان را به حداقل برسانند. در ساختمان های حیاط مرکزی، شکل و تناسبات حیاط بر الگوی حرکت و سرعت باد تاثیر گذار است و اندازه بازشوها نیز بر حجم و سرعت باد ورودی به ساختمان تاثیر می گذارد. از این رو پژوهش حاضر با این فرض که می توان در خانه های مسکونی بومی، رابطه معناداری بین تناسبات بازشوها و حیاط یافت، انجام شده و اقلیم گرم و خشک به عنوان یکی از وابسته ترین اقلیم ها به تهویه و شیراز به عنوان نمونه ای از شهرهای مستقر در این اقلیم انتخاب شده است. بنابراین در جستجوی وجود نسبت های تکرار شده در بناهای موجود، نمونه های موردی در یک دوره تاریخی، با ویژگی های مشابه و حداقل عوامل مداخله گر انتخاب گردیده است. روش تحقیق تحلیلی-توصیفی است، که به کمک منابع اسنادی، عکس برداری، برداشت میدانی و آنالیز نرم افزاری انجام شده است. در نهایت این رابطه در قالب محاسبه جریان حجمی هوا و تناسب حیاط و بازشوها، حیاط و نمای جبهه رو به باد، تناسب حیاط و زیربنا و غیره از نمونه های با گونه چهارطرف محدود و دارای حیاط مرکزی استخراج گردیده است. تناسبات بدست آمده دارای الگوی مشخصی در بناهای مورد بررسی بوده و نسبت ها با توجه به ویژگی های بنا ها در بازه عددی محدودی قرار گرفته اند.
جستاری پیرامون مفهوم و جایگاه سرزندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
45-53
حوزههای تخصصی:
تقریباً تمام نظریه پردازان به نام غربی، کم و بیش گوشه چشمی به بحث سرزندگی داشته و در کتب و مقالات خود به آن اشاره کرده اند. در ایران از سویی به جز طراحان شهری و برخی برنامه ریزان و جغرافی دانان نیرویی از آن استقبال چندانی نکرده است و از سوی دیگر هنوز تفاهم و توافق چندانی بر معنای این مفهوم حکم فرما نشده است و بسیاری از متخصصان آن را شعارگونه و به دلیل عقب نماندن از مد روز به کار می برند. البته این استقبال از موضوع ناشناخته چندان غیر قابل درک نیست و نمونه های مشابه بسیاری به آن در طول سال های مواجهه با غرب و مدرنیسم در ایران تجربه شده است و اغلب راه به افراط و تفریط نیز برده است. در طرفداری از سرزندگی نیز به تبع از بزرگان خارجی حرفه و بدون آنکه به مفهوم و جایگاه آن توجه کافی شود و اینکه برای کی و کجا چنین حسی مناسب است، شعار سر داده می شود. در مطالعه حاضر، معنی و جایگاه سرزندگی شهری و سوء برداشت از این مفهوم در بافت های شهری ایران مورد بحث قرار گرفته است.
بهره گیری از تحلیل های شبکه - فرم مبنا به منظور سنجش میزان تاب آوری کالبدی بافت محلات شهری (نمونه مورد پژوهی: محله سنگلج تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
47 - 65
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی، سیاسی و سوق الجیشی خود، در منطقه ای پرخطر به لحاظ بلایای طبیعی و حملات نظامی است. در این میان تاب آوری شهری به عنوان مبحثی نوظهور در موضوع طراحی و برنامه ریزی ایمن، سعی برآن دارد تا راهکارهایی جهت افزایش بهره وری و کاهش آسیب پذیری فضاهای شهری ارایه دهد. در پژوهش حاضر تاب آوری کالبدی در مقیاس محلات شهری مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است. روش استفاده شده در این پژوهش برای شناسایی عوامل تاثیرگذار و میزان اثربخشی آن ها، ابتدا به صورت اکتشافی، توصیفی-تحلیلی و با استفاده از تکنیک مطالعات کتابخانه ای بوده است؛ سپس با تقسیم بندی عناصر به دو دسته عناصر شبکه ارتباطی و عناصر فرمیک پرسشنامه ای به روش دلفی تدوین گردید و در اختیار متخصصین قرار گرفت و در نهایت وزن موثر هر معیار در تاب آوری استخراج شد. بر طبق وزن، معیارها اولویت بندی و وضعیت مطلوب هریک (براساس نتایج پرسشنامه) ارایه شد. سپس هریک از معیارها در نرم افزار ARCMAP و با استفاده از ابزار NETWORK ANALYST مورد سنجش قرار گرفته اند. همچنین از تحلیل های گراف- محور چیدمان فضا در نرم افزار DEPTHMAP جهت بررسی میزان اتصال پذیری، هم پیوندی و سایر متغیرهای تحلیل شبکه استفاده شده است. نتیجه حاصل پژوهش آن است که پس از همپوشانی معیارهای موجود در هر دو دسته، میزان تاب آوری در هر قطعه و بلوک سنجش گردیده و با مقایسه با وضعیت مطلوب، بلوک هایی با بیشترین میزان آسیب پذیری شناسایی شده اند. در نهایت راهبردها و سیاست هایی متناسب با هدف ارتقای تاب آوری کالبدی به صورت موضعی و با توجه به نتایج برآمده برای هر بلوک ارایه گردیده است.
بررسی ویژگی های کالبدی- محیطی و سیاست های تأمین مسکن موقت در ایران از منظر التیام و انطباق با پیامدهای ضربه روانی سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۱۶۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
به دنبال سوانح، بخش زیادی از جامعه دچار تروما (ضربه روانی) می شوند. در شرایط پساسانحه، احتمال نابودی ساختارهای فردی-اجتماعی بازمانده و پیچیده تر شدن مشکلات به واسطه رویکرد، سیاست ها و مداخلات مرتبط با تأمین مسکن موقت، زیاد است. تحقیق حاضر بر مبنای تحلیل و رتبه بندی ویژگی های مورد انتظار از مسکن و سرپناه موقت، در چارچوب رویکرد علمی مراقبت آگاهانه از ضربه روانی سانحه و با رویکرد کاهش استرس های محیطی، به عنوان نقطه شروعی برای بازتوانی روحی- روانی، در ایران انجام شده است. ماهیت پژوهش پس رویدادی و از روش های تحقیق تحلیل محتوا، دلفی و تحلیل سلسله مراتبی گروهی استفاده شده است. به دلیل فقدان غنای نظری از شاخص های مؤثر بر التیام و تطبیق پذیری روانی در مسکن موقت در ایران، در کنار مطالعات پیشینه ای، مصاحبه عمیق با متخصصین و صاحب نظران این زمینه انجام و کدهای و زیرکدهای مرتبط استخراج شدند. سپس به منظور تدوین چارچوب نظری، در دور دوم دلفی از بین شاخص های استخراج شده، معیارهای مؤثر انتخاب و ساختار سلسله مراتبی تحقیق شامل پنج معیار (بهبوددهندگی، قابلیت محیطی، کنترل، انسجام و محرک ها) و 26 زیرمعیار و دو گزینه رایج مسکن موقت در ایران (تدریجی و پیش ساخته) شکل گرفت. در دور سوم، تحلیل سلسله مراتبی گروهی با مشارکت متخصصین با سؤالاتی به شکل مقایسه زوجی با طیف پنج تایی انجام شد. براساس یافته های تحقیق به ترتیب نقش معیارهای بهبوددهندگی، حذف محرک ها، قابلیت محیطی، کنترل و انسجام در کاهش استرس های محیطی مژثر می باشد. مهمترین زیرمعیارهای مؤثر بر التیام و تطبیق پذیری روانی بازماندگان در مسکن موقت نیز امنیت، ابعاد و ویژگی های کالبدی، حذف فاکتورهای خطر، قابلیت کنترل حریم در فضاها، انعطاف پذیری فضا و طرح، ثبات و پایداری مسکن، محرک های کالبدی- محیطی، فاصله مناسب بین مساکن موقت، قابلیت مداخله در مسکن، کنترل بر فضا و سازماندهی فضایی به شکل پیش بینی پذیر می باشند. براین اساس سیاست تأمین مسکن تدریجی در مرحله اسکان موقت، در چارچوب رویکرد علمی مورد نظر، به دلیل ویژگی های ایمنی کالبدی- احساسی، انتخاب و کنترل، و تقویت همکاری و مشارکت، بر اطمینان مجدد، توانمندسازی، انسجام روانی و در نتیجه کاهش ضربه روانی بازماندگان، مؤثرتر از مسکن پیش ساخته ارزیابی شده است.
پایش تغییرات کاربری اراضی به سمت مناطق مخاطره آفرین (مطالعه موردی: محدوده شهری اسلام آباد غرب)
منبع:
هویت محیط دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
15 - 27
حوزههای تخصصی:
توسعه و رشد شهرنشینی در طی سال های اخیر از عوامل تغییرات کاربری های اراضی بوده است. در این تحقیق به پایش تغییرات کاربری اراضی محدوده شهری اسلام آباد غرب و روند توسعه کاربری سکونتگاهی به سمت مناطق مخاطره آفرین پرداخته شده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای (لندست 4، 7 و 8) سال های 1990، 2000، 2010 و 2018 استفاده شده است که پس از تهیه نقشه کاربری اراضی در نرم افزار ENVI، با استفاده از نرم افزار IDRISI تغییرات صورت گرفته آنالیز شده است و همچنین با استفاده از مدل LCM روند توسعه نواحی سکونتگاهی برای سال های 2035 و 2050 پیش بینی شده است و در نهایت روند توسعه نواحی سکونتگاهی در مناطق مخاطره آفرین مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که در طی دوره زمانی 28 ساله (از سال 1990 تا 2018)، کاربری سکونتگاهی از 7/7 کیلومترمربع در سال 1990 به 8/13 کیلومترمربع در سال 2018 افزایش یافته است و همچنین نتیجه پیش بینی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی بیانگر این است که این نواحی تا سال 2035 و 2050 به ترتیب به 5/16 و 7/18 کیلومترمربع افزایش خواهند یافت. به علاوه، نتایج ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق مخاطره آفرین بیانگر این است که از مجموع وسعت کل نواحی سکونتگاهی در سال 1990 حدود 9/. کیلومترمربع در محدوده مناطق مخاطره آفرین بوده است که این میزان برای سال های 2000، 2010 و 2018 به ترتیب به 5/1، 9/1 و 6/2 کیلومترمربع افزایش یافته است که بیش ترین مقدار آن مربوط به نواحی شمالی محدوده شهری اسلام آباد بوده است.
سنجش کیفیت های محیطی در دروازه شهر و اولویت بندی آنها با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دروازه شهر یکی از اصلی ترین اجزاء ساختار فضایی و کالبدی شهر است که از کارکردها و عملکردهای ویژه ای برخوردار می باشد. دروازه شهر حد واسط و مفصل ارتباط دهنده محیط پیرامونی شهر و محیط انسان ساخت داخلی آن است که به حالت یک عرصه می باشد و به عنوان یک فضای شهری روابط و مناسبات مختلف فضایی و کارکردی-عملکردی در آن جاری است. هر یک از فضاهای شهری با دارا بودن کیفیت های منحصربه فرد، مطالعه آنها از نظر ابعاد مبانی علمی و اجرایی در شهرسازی، دارای اهمیت قابل ملاحظه ای می باشد. کیفیت های محیطی دروازه شهر عناصر و اجزاء گوناگونی را در بر می گیرند و روابط متقابلی میان آنها بر قرار است و به صورت مستقیم قابل اندازه گیری نیستند. بر هم کنش عناصر مذکور، ماهیت پیچیده کیفیت های محیطی دروازه شهر را نشان می دهد. این مقاله به لحاظ هدف از نوع بنیادی می باشد و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای رویکرد آمیخته (کمی-کیفی) است که به تبیین کیفیت های محیطی در فضای دروازه شهر و تعیین میزان اهمیت و اولویت بندی آنها می پردازد. براساس نتایج بدست آمده مشخص شد که با فاصله اطمینان 99 درصد می توان گفت که استفاده از اصطلاح ورودی شهر به لحاظ مفهومی درست نیست و لازم است در مطالعات شهرسازی از اصطلاح دروازه شهر استفاده شود. در این مقاله براساس مبانی علمی موضوع مورد مطالعه، برای سنجش نمایانگرهای کیفیت های محیطی در دروازه شهر عنصر، هنجار و سنجه های تخصصی تعریف شده است و نتایج بدست آمده از تبیین و تعیین اهمیت و اولویت بندی نمایانگرهای کیفیت های محیطی در فرایند مطالعات و ساماندهی دروازه شهر به ترتیب شامل 1- زیست بوم، 2- کارکردی، 3- زمان، 4- ادراکی، 5- اجتماعی، 6- منظر، 7- مدیریت، 8- فضایی، 9- ریخت شناسی و 10- یگانه تنی می باشد.
Investigating the Factors Influencing the Enhancement of Social Environment Affordances
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۶, Spring ۲۰۱۹
40 - 47
حوزههای تخصصی:
According to Gibson, the affordances of everything, material or nonmaterial, constitute part of its assets making it usable to a certain creature or a member of creatures’ species. The affordances of an artificial environment (social environment herein) restrict or increase the behavioral choices according to the environment’s structure. In other words, every environment can play a considerable role in the enhancement and improvement and/or reduction of behavior. The present study seeks to find the factors influencing the increase in the affordance of an environment. The study has been conducted based on a descriptive-analytical method. The investigation of the first-hand resources, library documents and observations account for a notable quotient of the study goals’ advancement. In the end, the results show that the creation of factors like the supply of physical needs, attachment to a place, memorability, sociability of the spaces, legibility in the attachments to a place and contribution to the growth of the social environment affordances is influential.
تأثیر مؤلفه های معماری در مدارس هوشمند، بر میزان حس تعلق مکانی در کودکان
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن بیستم و همچنین قرن حاضر در بسیاری از محافل علمی پژوهشی بحث درباره ی تکنولوژی و فناوری اطلاعات جایگاه ویژه ای دارد. مدارس هوشمند با هدف آماده سازی دانش آموزان برای آینده ایجاد می شود و به عنوان یکی از رویکردهای نوین در امر ساخت مدارس محسوب می شود اما سؤالی که در ذهن انسان به وجود می آید این است که آیا امر هوشمندسازی در ساخت مدارس باعث ارتقای حس مکانی کودک به محیط مدرسه می شود یا برعکس موجب خشک و بی روح شدن فضای مدرسه و در نهایت بیزاری او از مدرسه می گردد؟ چرا که مدرسه از ارزش اجتماعی بالایی نزد کودکان برخوردار است اهمیت برخی از فضاها و تأثیر آن در معماری مدارس، تهی بودن مدارس از فضاهای دنج و دوستانه، شفافیت و ... مباحث مورد توجه است. در این پژوهش پس از شناخت کلی مدارس هوشمند و آشنایی با اهداف و اصول طراحی آن، اهمیت ذهنی ادراکی شخصیتی و اجتماعی مکان برای کودکان بررسی شده است. پس از عنوان معیارهایی که حس مکان را در کودکان به وجود می آورند، تأثیر مؤلفه های کالبدی در مدارس هوشمند در ایجاد حس مکان در کودکان در قالب جدولی ارائه شده است.
تکنولوژی و نقش تعیین کننده آن در میزان بهره وری ساختمان ها مسکونی در جهت پایداری زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
ساختمان یک سرمایه ملی و در عین حال، یکی از مصرف کننده های بزرگ انرژی است. ارزش افزوده حاصل از بخش ساختمان به قدری محسوس است که توجه کشورهای توسعه یافته را بر بهره وری و بهینه سازی مصرف انرژی، معطوف نموده است. لذا اثر بخشی زیرساخت های تولید، تبدیل و توزیع انرژی و همچنین تکنولوژی های مرتبط ساختمانی مورد توجه قرار گرفته است. اکنون کشورهای توسعه یافته با کسب تجربه های ارزشمند، چگونگی توسعه پایدار اقتصاد انرژی و ساختمان و محیط زیست را به خوبی درک نموده اند. آمار و اخبار موجود، نشانگر این است که مصرف انرژی در ساختمان های ایران، بالاتر از استاندارد جهانی است. لذا بهره وری انرژی برای کشور ما که هم اکنون ، فاز ساخت و بهره برداری را طی می نماید، باید از کلیدی ترین سیاست های مصرف انرژی در ساختمان باشد. روش تحقیق در این مقاله به صورت مطالعات کتابخانه ای می باشد، هدف از انجام این پژوهش بررسی و یافتن راه حل هایی در جهت پایداری زیست محیطی و ارتقای بهره وری در رابطه با ساختمان های مسکونی بتوان تا حد امکان میزان مصرف انرژی را کاهش داد، که در این صورت الزام و نیازی به تولید انرژی توسط فتوولتائیک نیست که این امر منجر به کاهش هزینه های سرمایه می گردد.
مطالعه مقایسه ای کاروانسراهای درون شهری و برون شهری اصفهان در گستره کالبد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
103 - 116
حوزههای تخصصی:
گستره ی کالبد معماری عرصه ای است برای دسته بندی ویژگی کاروانسراهای درون شهری و برون شهری اصفهان که شباهت-ها و تفاوت های گوناگون آن را آشکار ساخته، به گونه ای که در روند این تحلیل ها بتواند ویژگی های خاص و عام بناهای مذکور را مشخص نماید. به سبب آنکه این شیوه برای یک مطالعه مقایسه ای جهت دسته بندی این قسم از بناها درکمتر پژوهشی به کار بسته شده است؛ لذا این پژوهش آن را بر پایه ی مطالعات کتابخانه ای و میدانی و پردازش اطلاعات به روش کمی- کاربردی، جهت واکاوی تناسبات هندسی، شکل سازماندهی فضایی و ساختار سیرکولاسیون فضایی کالبد معماری این بناها به کار گرفته است. تحلیل ها آشکار ساخت عملکرد بنا (استراحتگاهی یا تجاری)، طرح اندام های گوناگون بنا برپایه ی نیاز کاربران (اصل مردم واری) و موقعیت بنا به واسطه ی تاثیر پذیری از همجواری ها، به قسمی که بنایی متناسب و پایدار پدید آید از اصول طراحی معماری کاروانسراهای برون شهری و درون شهری اصفهان بوده است.
بررسی مفهوم طبیعت در آرایه های معماری دوره پهلوی براساس رهیافت گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
27 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آرایه های برگرفته از طبیعت بخش جدایی ناپذیر معماری ایران بوده که با مخاطبان به گفت وگو نشسته است و دنیایی از باورها، ارزش ها و اندیشه ها را با استفاده از نقوش هندسی و غیر هندسی به تصویر می کشد. گذر زمان تغییرات ساختاری و معنایی بدیعی در آرایه های معماری ایجاد کرد، به طوری که در ایران دوره پهلوی، با تولد گفتمان های جدید، تزیینات معماری سیمایی متفاوت به خود گرفتند و مفاهیم متنوعی را به مخاطب عرضه کردند. هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تفسیر مفهوم طبیعت در آرایه های دوره پهلوی براساس رهیافت گفتمانی است. روش تحقیق: از نوع کیفی است، داده ها با مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده و برای تحلیل از تکنیک تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه گیری: تجلی طبیعت در آرایه ها، در قالب «صورت» و «محتوا» و از طریق معانی صریح و ضمنی، در معماری دوره پهلوی اول، با پیروی از گفتمان های ملی گرایی، سنت گرایی و غرب گرایی و تحت سیطره «قدرت سیاسی-مذهبی» و در معماری دوره پهلوی دوم، با پیروی از گفتمان های سنت گرایی، تاریخ گرایی و مدرن گرایی و تحت سیطره «قدرت فرهنگی-تاریخی» و «فناوری مدرن» است. این گفتمان ها از یک سو با نمایش عناصر قابل ادراک جهان پیرامون، که برگرفته از روایت های دوره باستان است، عقاید مذهبی و نظم کلاسیک در صورت آرایه ها را، از طریق تصاویر تجریدی و غیرتجریدی، به مخاطب نشان دادند و از سوی دیگر با بازنمایی معانی برگرفته از طبیعت، به ویژه نمادهای کهن الگویی، که در گذشته تجلی وحدت، قدرت و جاودانگی بودند، پیام های جدیدی را به مخاطب منتقل کردند. معانی تولید شده و پیامدهای اجتماعی حاصل از تجلی طبیعت در آرایه های دوره پهلوی در سایه «گفتمان های غالب و پدیده قدرت» عبارت است از مشروعیت بخشی به سیاست های حکومت، از طریق نمایش قدرت سیاسی حکومت و قدرت فرهنگی جامعه، ترغیب افکار عمومی و قانونی جلوه دادن سیاست های حکومت از طریق قدرت مذهبی، ایجاد همبستگی ملی و همسویی با تحولات جهانی.
نقد معماری مسجد نصیرالملک شیراز براساس نصوص دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
53 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسجد نصیرالملک شیراز، که در منابع مکتوب معماری، مسجدی متمایز توصیف شده، سالهاست به یکی از کانون های گردشگری شهر شیراز تبدیل شده و به نظر می رسد که کارکرد عبادی خود را از دست داده است. تمایز این مسجد از مساجد هم دوره خود یا مساجد با قدمت تاریخی بیشتر در شیراز احتمال این فرض را ایجاد می کند که ویژگی های معمارانه این مسجد سبب این تمایز است. ویژگی هایی که با تغییر و یا تشدید الگوهای رایج در مساجد سنتی حاصل آمده و در مشاهده ای میدانی و با مرور اسنادی منابع مرتبط می توان به عدم کشیدگی شبستان عمود بر محور قبله، محورزدایی ادراکی از قبله، تزئینات حداکثری در فضای عبادی و تشبه به الگوهای غیرمسلمین در آن اشاره کرد. برای بررسی این ویژگی ها که چالش اصالت تاریخی را مطرح می کنند، ضرورت دارد به سمت معیارهای بی زمان دینی رجوع کرد که فراتر از این ویژگی، متضمن تحقق عبادت به طرزی بهینه در فضای مسجد نیز باشند. هدف: از این رو هدف اصلی این پژوهش قضاوت و نقد ویژگی های تمایزبخش در طرح مسجد نصیرالملک شیراز مبتنی بر معیارهای دینی است. روش پژوهش: در این مقاله با بهره گیری از آیات قرآن و روایات، خاصه آنانی که به احداث مسجدالنبی به دست پیامبر(ص) اشاره دارند، به عنوان معیارهای نقد، به قضاوت درباره این ویژگی های چهارگانه در مسجد نصیرالملک پرداخته می شود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که تقسیم شبستان مسجد به دو بخش شرقی و غربی در تضاد با سیاست های طراحی شبستان از دیدگاه اسلام است. همچنین محورزدایی از قبله در کنار تزئینات حداکثری به اقامه نماز لطمه وارد می کند. در آخر استفاده از نشانه ها و الگوهای معماری فرنگی در عصر قاجار، اثبات کننده نظر تأثیر این ویژگی ها در جهت افزایش قابلیت های نمایشی مسجد و بالتبع کاهش قابلیت عبادی آن است.
ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺶ ﺗﺨﻠﺨﻞ در ﺧﻮدﺳﺎیﻪاﻧﺪازی و ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺮژی دریﺎﻓﺘﯽ ﺟﺪارهﻫﺎ در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎی اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
257-271
حوزههای تخصصی:
اﻫﺪاف: اﻣﺮوزه ﻣﺼﺮف ﺑﯽرویﻪ اﻧﺮژی ﺑﻪ یﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ دﻏﺪﻏﻪﻫﺎی زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺸﺮی ﺗﺒﺪیﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﺑﻪﮐﺎرﮔﯿﺮی راﻫﮑﺎرﻫﺎی ﮐﺎﻫﺶ ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎ اﻫﻤﯿﺖ ﻓﺮاواﻧﯽ یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. یﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ در ﻣﯿﺰان اﻧﺮژی دریﺎﻓﺘﯽ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﻓﺮم و ﺷﮑﻞ ﮐﻠﯽ ﺑﺪﻧﻪ و ﻣﯿﺰان ﺗﺨﻠﺨﻞ ﺣﺠﻤﯽ آن اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ایﻨﮑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﺧﻮدﺳﺎیﻪاﻧﺪازی در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب روﺷﯽ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮای ﺧﻨﮏﺳﺎزی ﺑﻨﺎ اﺳﺖ، ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﯽﮐﻮﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺗﺨﻠﺨﻞ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎ در ﻣﯿﺰان ﺧﻮدﺳﺎیﻪاﻧﺪازی آن و ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺮژی دریﺎﻓﺘﯽ ﺑﺪﻧﻪﻫﺎ ﺑﭙﺮدازد. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻧﺮماﻓﺰار ۲۰۱۱ Ecotect ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی ﻓﺮم ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن و ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺧﻮدﺳﺎیﻪاﻧﺪازی ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺨﻠﺨﻞ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان اﻧﺮژی دریﺎﻓﺘﯽ ﺟﺪارهﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻣﯽﭘﺮدازد. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﺮرﺳﯽﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻋﻤﻖ ﺗﺮاس ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪای ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﺳﻄﻮح ﺗﺤﺖ ﺳﺎیﻪ ﻧﺪارد و داﻣﻨﻪ اﻧﺮژی ﺗﺎﺑﺸﯽ دریﺎﻓﺘﯽ در ارﺗﺒﺎط ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻋﻤﻖ ﺗﺮاس ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﻣﺪلﻫﺎی ﻣﺘﺨﻠﺨﻞ ﺑﺎ ﻣﺪل ﺻﻠﺐ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ در ﺣﺎﻟﺖ ﮐﻠﯽ ﻣﺪلﻫﺎی ﻣﺘﺨﻠﺨﻞ داﻧﻪای ﺑﻬﺘﺮیﻦ و ﻣﺪلﻫﺎی ﻣﺘﺨﻠﺨﻞ ردیﻔﯽ ﺑﺪﺗﺮیﻦ رﻓﺘﺎر از ﻣﻨﻈﺮ ﺳﺎیﻪاﻧﺪازی و اﻧﺮژی ﺗﺎﺑﺸﯽ دریﺎﻓﺘﯽ را دارﻧﺪ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ایﺠﺎد ﺗﺨﻠﺨﻞ در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎیﻪاﻧﺪازی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻧﻤﯽﺷﻮد و ﺗﻼش ﺑﺮای ﺑﻬﯿﻨﻪﺳﺎزی ﺳﺎیﻪاﻧﺪازی ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ایﺠﺎد ﺗﺨﻠﺨﻞ ﻣﺴﺘﻠﺰم اﻧﺠﺎم ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزیﻫﺎی دﻗﯿﻖ ﻗﺒﻞ از ﻃﺮاﺣﯽ اﺳﺖ.
طراحی ساختمان هوشمند با حداکثر تاب آوری با توجه به مدیریت انرژی (مطالعه موردی : ساختمان مسکونی پنج طبقه واقع در کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶
47 - 60
حوزههای تخصصی:
مدیریت انرژی درساختمان های مسکونی به مجموعه ی روش ها و اقداماتی گفته میشود که برای بهینه سازی مصرف انرژی بکار گرفته میشود در این راستا علاوه بر بهینه سازی مصرف انرژی تاب آوری ساختمان نیز باید افزایش یابد که خود نیازمند سیستم های مدیریت انرژی است. در این مقاله با هدف مدیریت انرژی درساختمان های هوشمند با حداکثرتاب آوری در شهر تهران تدوین گردید. روش پژوهش حاضر تحقیق روش توصیفی – تحلیلی بود. مرکز مورد مطالعه ساختمان مسکونی پنج طبقه در شهر تهران در سال 1397 است.که از فرم هندسی برخوردار باشد و به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. یافته ها حاکی از آن است که تاب آوری ظرفیت جذب آثار مخاطرات بازگشت از حوادث سانحه و سازگاری باشرایط در حال تغییر است و می توان با استفاده از سیستم های مدیریت انرژی هوشمند در ساختمان ها که موجب می شود ساختمان تا 40 درصد در میزان مصرف انرژی صرفه جویی داشته باشد و ایمنی و امنیت در ساختمان برقرار باشد و جهت دستیابی به حداکثر تاب آوری که همان مقاومت در شرایط اظطرار و بحران میباشد در ساختمان های هوشمند که ازسیستم های مدیریت هوشمند شامل: سیستم با برنامه زمان بندی، بهینه سازی دما و کنترل خواستاری (که درحقیقت مشابه سیستم بهینه سازی زمان – دما می باشد با این تفاوت که با اتصال ساعت های کنترلی به سیستم مصرف جریان برق را نیز کنترل می نماید.) در آن ها استفاده شده است. با استفاده همزمان سه زیر سیستم نام برده می توان به حداکثر تاب آوری دست یافت.