فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۸۱ تا ۳٬۶۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل مهم در پیشبرد روند آموزش معماری، نقش «خود» و انگیزه های درونی دانشجو است؛ این درحالی است که کمتر تحقیقاتی پیرامون آموزش معماری خودانگیخته و عوامل موثر بر آن انجام شده و بیشتر مطالعات متمرکز بر رشته های تئوری محور بوده است. دراین راستا شناسایی عوامل موثر بر افزایش حضور خودانگیخته دانشجویان معماری ضرورت می یابد. مطابق با این هدف، با توجه به تفاوت سیستم دریافت و ادراک اطلاعات در انگیزه ی دانشجویان، 26 نفر از دانشجویان دانشگاه های مختلف در دو گروه 13 نفره با تیپ شخصیتی حسی و شهودی مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهشگران با اتکاء بر روش تئوری داده بنیاد، مصاحبه های عمیقی انجام داده اند و بعد از آنالیز داده ها، عوامل موثر بر خود انگیختگی دانشجویان معماری در پنج حوزه ی«آموزش دانش نظری»، «آموزش مهارت طراحی»، «ارزشیابی»، «ملاحظات رفتاری» و «ملاحظات کالبدی» را شناسایی کرده اند. نتایج بدست آمده، نشان دهنده ترجیحات نسبتا متفاوت دو تیپ شهودی با روند ایده محور و تیپ حسی با روند برنامه محور است. این تفاوت ها، ضرورت توجه به آموزش های چندگانه در مراحل مختلف کارگاه معماری را جهت ایجاد خودانگیختگی دانشجویان بیان می کنند. در این روند، ویژگی های شخصیتی دانشجویان می تواند به عنوان معیار تدریس آموزش معماری، هدایتگر اساتید در انتخاب شیوه های کارآمدتر و همراه با افزایش خودانگیختگی در دانشجویان باشد.
پژوهشی در تبلور و شکوفایی مضامین و مبانی هنر شیعی در معماری دوران تیموری و صفوی (نمونه موردی: مسجدگوهرشاد و مسجد شیخ لطف الله)
حوزههای تخصصی:
هویت معماری اسلامی در همه جهان با وجود تنوعات زبانی و تمدنی یکسان است و این تنوعات از چین تا اقیانوس اطلس با وجود تعدد فرهنگ ها دیده می شود. اگر چه رومی ها و دیگر اقوام نیز دارای معماری بودند، اما معماری اسلامی ویژگی خاص خود را داشت. هنر و معماری اسلامی- ایرانی متاثر از جهان بینی اسلامی، هنری مفهومی است. اشتراک در مبانی فکری و تلاش برای حفظ و انتقال اصول و معیارهای هویت ایرانی- اسلامی به زبان و بیان هر دوره موجب پیوستگی هویتی در آثار دوران گذشته شده است. هنر شیعی سعی بر این دارد تا احادیث و آیات قران را لا به لای رنگ ها ، نقش ها و نورها متجلی سازد یا به مفهوم دیگر سعی در نمایاندن معنا تا جای ممکن در صورت دارد. هرچه تاثیر معنا به صورت بیشتر و نمایان تر باشد، صورت از تاثیر آن لطیف تر، شفاف تر و در عین حال همچون معنا راز آمیزی و انتزاع در آن متمایل تر خواهد بود. معماران اسلامی با استفاده از سه عنصر رنگ، نور و نقش،کوشیدند تا زیبایی ها و جلوه حضور حق را تداعی کنند که در همین راستا، یافته های پژوهش نشان می دهد این سه شاخص در دو دوره تیموری و صفوی نقش پررنگی ایفا نموده اند با این تفسیر که در دوره صفوی به تکاملی بیشتری رسیده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد ، بکارگیری اندیشه ها و فرامین معنوی هنر شیعی با تمرکز بر سه باور این مذهب یعنی عدل، عصمت و اعداد مقدس و بر اساس سه عنصر پیام رسانی از جمله رنگ، نور و نقش به استناد آیات قرانی در آثار دوران تیموریان و صفویان، چگونه بوده و تاثیر پذیری و پیشرفت این مضامین در کدام دوره بیشتر بوده است.
بررسی تاثیر مولفه های ادراک حسی متاثر از آیات الهی بر افزایش میزان رضایت مندی از مساجد محله ای (نمونه موردی: مقایسه مساجد جوادالائمه و هفت درب قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
217-232
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اصول و الگوهای شکل دهنده مساجد و نگاه نمادگونه به آن مخصوصاً در سطح مسجدهای محله ای به دست فراموشی سپرده شده است. با توجه به اینکه بازیابی هویت معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی از جمله وظایف معماران و شهرسازان معاصر بوده، شناسایی ویژگی ها، اصول و ارزش های موجود و متاثر از آیات و احادیث اسلامی در معماری و شهرسازی مساجد و همچنین تطبیق متناسب آنها با نیازهای دوره معاصر و الگوسازی ارزش های فرامکانی و فرازمانی مساجد هدف پژوهش حاضر بود. در پژوهش حاضر به روش پیمایشی به بررسی تاثیر مدل های ادراک حسی موثر بر افزایش رضایت مندی و مطلوبیت در مساجد محله ای شهر قزوین پرداخته شد. پس از تبیین مدل ها و مولفه های ادراک حسی، معیارهای ارزیابی موثر بر افزایش رضایت مندی به مساجد استخراج شدند و پرسش نامه طبق طیف لیکرت تنظیم و با روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) روابط بین متغیرها و میزان تاثیر آنها تحلیل شد. یافته های پژوهش وجود رابطه معنی دار بین مولفه های ادراک حسی و رضایت مندی در مساجد محله ای را نشان دادند که در آن میزان تاثیرگذاری شاخصه های فرهنگی و نظام اجتماعی موجود در محله از دیگر شاخصه ها بیشتر بود. درنتیجه رعایت الگوهای حسی در طراحی عناصر تشکیل دهنده مساجد باعث افزایش مطلوبیت فضایی شده است که این امر موجب ایجاد و تقویت الگوهای معماری حسی انطباقی در مکان های مذهبی و افزایش انگیزش نمازگزاران برای تداوم حضور در مساجد محله ای می شود.
از اتوپیای خیالی تا دستوپیای واقعی سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاریخ سینما نمونه هایی را آشکار می سازد که نشان از آن دارد، فیلم سازان با خلق آثار خود در گونه های مختلف، در جهت نقد و تغییر جامعه کنونی و رسیدن به اتوپیا (آرمان شهر)ی مفروضشان در تلاش بوده اند، اما در رسیدن به این مسیر، ناپایدار و متزلزل بوده و شهر آرمانی شان را به دستوپیا (ویران شهر) تبدیل کرده و به تصویر کشیده اند. سینمای ایران نیز بر همین منوال رفتار نموده و تولیدات فراوانی را تجربه کرده است. تخیل و توهم زدگی، بدبینی، تقدیرگرایی، ناباوری و بی اعتقادی عناصر اصلی دستوپیاست و سینمای با شهرت جهانی ایران مملو از سوژه هایی بوده که بن مایه اش از این مضامین تشکیل شده است. مسئله اصلی پژوهش واکاوی چگونگی و چرایی دورشدن فیلم سازان سینمای ایران از اهداف آرمان شهر مورد علاقه خود و مخاطبانشان، و رسیدن به ویران شهر ناخواسته واقعی در دوره های گوناگون تاریخی است. هدف: این پژوهش با هدفی کاربردی بررسی آرمان خواهی سینمای ایران را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق: روش تحقیق کیفی و با رویکردی تاریخی-تحلیلی، به مرور منابع کتابخانه ای، مشاهده فیلم و مقایسه تاریخی سینمای ایران و مصاحبه می پردازد. نتیجه گیری: نتیجه حاصله نشان از آن دارد که سینمای ایران در تمام دوره های تاریخی به سوی دستوپیا گرایش پیدا کرده است.
Assessment of Housing Characteristics in Ibeju-lekki, Lagos Peri-Urban Settlements(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Housing developments in Lagos State peri-urban settlements have contributed immensely to the alleviation of the challenges of housing deficits in central Lagos. This research aims at exامینing the characteristics of housing development in the peri-urban settlements of Lagos State, Nigeria. Using a case study approach, housing developments in peri-urban settlements in Ibeju-Lekki Local Government Areas were selected to represent the rapidly urbanizing metropolitan peripheral areas in Lagos State. Data was collected through primary and secondary sources which include survey questionnaires, direct observations and in-depth interviews. Using two-stage sampling techniques, a questionnaire was distributed to households in purposively selected 16 peri-urban settlements in IbejuLekki. Data collected through field survey were analyzed using frequencies, percentages, cross tabulations while qualitative data were analyzed using descriptive analysis. Findings demonstrate that different housing initiatives in the peri-urban settlements performed differently in typology and resident’s perception. Socio-economic attributes revealed a multi-cultural households composition, reasonable literacy level. It is recommended that improved quality and user performance peri-urban housing development can be achieved through residents’ participation in housing policy design and also by timely regional policy response to the pace of housing development in Lagos peri-urban settlements.
A Study on the Role of the Landscape Design with the Approach of Solving the Limitations of Using the Coas tal Area for Women in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The coastal landscape is relatively new and complex category that offers the potential of sharing the sciences of architecture, perspective, nature and the environment, tourism and hospitality, beyond their physical effects on one another, their widespread effects in enhancing identity and the quality of the architectural atmosphere cannot be ignored. Approaches to greeting with beaches in Islamic countries have impressive impact on the interaction of the people in the statistical societies of those countries with coastal landscape architecture. The shores in Islamic countries are controversial textures that according to the formulated policy of each country, how to dealing with are changed. The purpose of this study is analyzing coastal landscape architecture and its position in Islamic countries Like Iran, spatial organization of coastal landscape and the equal use of men and women on the coasts of Iran by analytical-descriptive research method. One of the most important issues is the lack of gender-balanced psychological and spatial use of these coastlines. In many beachfronts, women are ignored and no location, zoning or privacy have been considered for them. In some parts of the coastline, some projects called ‘Salem Sazi’ have created for women which unfortunately pay little attention to elements of architecture, landscaping, aesthetics and the performance is very limited and in no way is it in the dignity of the Iranian lady and Iranian family.
فرآیند تدقیق عنوان پژوهش مسئله-محور و بوم-خاست دکتری در ایران: تعریف پژوهش پیرامون "خاطره جمعی" در شهر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه انتخاب موضوع پژوهش دکتری تخصصی به ویژه در علوم انسانی و دانش های میان رشته ای نظیر معماری، برنامه ریزی و طراحی شهری همواره دغدغه پژوهشگران بوده است. باوجود منابع پراکنده روش شناختی، سرگردانی در طرح مسئله پژوهش به چشم می خورد و انتخاب موضوع عمدتاً با نگاه ترجمه ای به پیشینه علمی متعلق به بسترهای سرزمینی دیگر صورت می پذیرد. درنتیجه دیالکتیک عام و خاص پژوهش (آموختن علم به مفهوم جهان شمول و قرار دادن آن در ظرف محلی) و رعایت اصالت بومی در طرح موضوعات پژوهشی مورد کم توجهی قرار گرفته و اتخاذ مبنای روش شناختی که بتواند ضمن تضمین دیالکتیک عام و خاص، به شکل گیری پژوهشی بوم-خاست منجر شود، مغفول می ماند. پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند تدقیق عنوان پژوهش دکتری با رویکرد مسئله-محور و با احترام به اصالت سرزمینی پژوهش انجام گردیده است. بدین منظور در این نوشتار، ضمن بررسی ماهیت پژوهش دکتری و مطالعه انواع پژوهش، به دیالکتیک عام و خاص پژوهش و ضرورت انجام پژوهش مسئله-محور و همچنین فرآیند شناسایی مسئله واجد ارزش پژوهشی پرداخته شده است. سرانجام، یک چارچوب روش شناختی پنج مرحله ای در انتخاب مسئله و تدقیق عنوان پژوهش دکتری پیشنهاد گردیده و مدل روش شناختی پیشنهادی، در انتخاب موضوع پژوهش دکتری شهرسازی پیرامون "خاطره جمعی" به کار گرفته شده است.
توسعه چارچوب مفهومی ارزش در بازطراحی معماری داخلی استفاده مجدد بناهای واجد ارزش نمونه موردی: زندان قصر به عنوان باغ موزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
97 - 110
حوزههای تخصصی:
چالش حفاظت و توسعه یک چالش کلیدی در زمینه میراث فرهنگی است که در هر اقدام حفاظتی و در هر مقیاسی از جمله معماری داخلی وجود دارد. در این باره چالش اصلی این است که معمار داخلی در فرآیند استفاده مجدد بناهای واجد ارزش تا چه میزان حق دخل و تصرف در اجزای تشکیل دهنده معماری داخلی را دارد. این مقاله برای ارائه پاسخی کاربردی به واکاوی مفهوم مدیریت تغییر در فرآیند بازطراحی معماری داخلی می پردازد. پس از آن مفهوم ارزش مورد بررسی قرار می گیرد؛ چون ارزش ها هستند که مشخص می کنند چه نوع و میزان تغییراتی می تواند و چه تغییراتی نباید صورت پذیرد. بدین وسیله آشکار می سازد که وظیفه معمار داخلی پس از تعیین حدود و چگونگی تغییرات در معماری داخلی مبتنی بر ارزش های بنا، مدیریت تغییرات به هدف حفظ و ارتقای اهمیت معنایی بناست. در این پژوهش در گام نخست، با راهبرد استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا اسناد و نظریه های اصلی درباره ارزش مورد واکاوی قرار می گیرد؛ در گام دوم چارچوبی نظری برای بازشناخت ارزش های یک بنا در مقیاس معماری داخلی که قابلیت کاربرد در ارزیابی بازطراحی های صورت گرفته را نیز داراست، پیشنهاد می گردد. در ادامه، چارچوب پیشنهادی در یک نمونه موردی به روش کیفی مورد سنجش قرار گرفت.
مشارکت پذیری یا مشارکت گریزی مردم و برنامه ریزان؟ پژوهشی کیفی در محیط برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت، مفهومی محلی، متنوع، پیچیده و پویا است. از این رو نظریه ها و دیدگاه های موجود در زمینه مشارکت در برنامه ریزی شهری که اغلب در ساختار کشورهای غربی ارائه شده اند، در سایر کشورها اثربخشی لازم را ندارند. این در حالی است که تأکید اغلب پژوهش های انجام شده در این حوزه در محیط برنامه ریزی شهری کشور، بر سنجش نظریه های موجود معطوف و هدف آن ها تعیین سهم متغیرهای شناسایی شده از مشارکت و ارزیابی فرایند های مشارکتی بوده است. اما با توجه به ماهیت ذهنی و تعاملی این پدیده، ادراک آن توسط کنشگران مختلف می تواند با دیدگاه های نظریِ جهانی، متفاوت باشد. بنابراین محدود کردن آن در ساختار نظریه های موجود، تأمل برانگیز است. هدف این پژوهش، شناخت ادراک مردم و برنامه ریزان از فرایند مشارکت در محیط برنامه ریزی شهری است. چراکه تحقق مشارکت تنها مستلزم به کارگیری فرایند و شیوه های مناسب مشارکتی نیست، بلکه نیازمند شرایطی است که صرفاً عینی و متأثر از ساختارهای رسمی محیط برنامه ریزی نیستند و لازمه کشف آن ها، درک تجربه و معنای تجربه کنشگران از فرایند مشارکت است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد. در این پژوهش از تحلیل محتوای کیفیِ استقراییِ آشکار به منظور تفسیر داده ها استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که مهم ترین مفهوم در حوزه ادراک برنامه ریزان و مردم از مشارکت در محیط برنامه ریزی شهری، مشارکت گریزی مردم و برنامه ریزان است.
تبیین مدلی در شناسایی و تقویت عوامل تأثیرگذار بر حس مکان و خاطره جمعی (نمونه موردی: حاشیه رودخانه دز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم احساس تعلق انسان به محیط پیرامون و فضاهای شهری یکی از مشکلاتی است که در نوشته های صاحب نظران و نظریات مردم دیده می شود. تبدیل شدن یک فضا به مکان و به تبع آن، پدید آمدن حس مکان، محصول مؤلفه های عینی و ذهنی است. تأثیر توأمان این مؤلفه ها به معنادار شدن مکان نزد مخاطب می انجامد و محیط را به عنصری هویت بخش تبدیل می کند. این پژوهش در پی آن است که رابطه میان مؤلفه های عینی و ذهنی فضا و سطوح حس مکان را شناسایی کند. لذا با بهره گیری از روشی کیفی تحلیلی، چارچوب نظری در قالب نمودارهایی تدوین شده است. نتیجه این تحقیق تبیین مدلی در شناسایی عوامل تأثیرگذار بر حس مکان و خاطره جمعی است. این مدل، مؤلفه های مؤثر بر پیدایش حس مکان را به دو دسته عینی و ذهنی تقسیم بندی می کند. مؤلفه های عینی با معیارهای کالبدی که به پیدایش قرارگاه های رفتاری می انجامد و مؤلفه های ذهنی با تصاویر ذهنی فردی و تصاویر ذهنی جمعی که به پیدایش خاطره انگیزی مکان می انجامد، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته اند. در ادامه و در چارچوب این مدل، عوامل مذکور از طریق پرسشنامه های کیفی و مشاهدات میدانی در حاشیه رود دز ارزیابی گردیده و کارایی مدل سنجیده شده است. در واقع، نمودارهای تدوین شده در بخش اول می توانند چارچوبی برای ارزیابی ویژگی های یک مکان باشند و به کار بردن آن ها در ارتباط با رود، در عین ارزیابی محدوده، روشی کاربردی را برای سنجش سایر مکان ها ارائه می دهد. تحلیل پرسشنامه ها نشان می دهد آسیاب ها، پل قدیم و رودخانه دز، با دارا بودن معانی عمیق در ذهن مخاطبان، مراتب بالایی از حس مکان و خاطره انگیزی را دارا می باشند. این سطح از حس مکان نزد هر سه دسته از پرسش شوندگان (دزفولی ها، دزفولی های ساکن تهران و گردشگران) پدید آمده است. همچنین تحقیق موردی نشان دهنده آن است که رابطه معناداری میان سطح معنای مکان و سطح حس مکان وجود دارد.
بررسی استفاده از شبکه های مجازی و اجتماعی در آموزش های فضای سبز تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی استفاده از شبکه های مجازی و اجتماعی در آموزش های تخصصی مراکز گل و گیاه شهرداری تهران انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه شهروندان مناطق 2 و 20 شهرداری تهران که در سال 1395 در کلاسهای مراکز گل و گیاه شرکت کرده اند که تعداد آن ها بالغ بر 1000 نفر می باشد. از این تعداد، 278 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه است، روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید راهنما و مشاور و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ در بازه 84%- 77% با استفاده از نرم افزار SPSS16 مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان دسترسی به شبکه مجازی، نگرش نسبت به شبکه مجازی، میزان اطلاع و آگاهی از شبکه مجازی، میزان مهارت در به کارگیری شبکه مجازی، سن و تحصیلات و امکان استفاده از شبکه های مجازی و اجتماعی در آموزش رابطه مثبت و معنیداری در سطح 99% وجود دارد. نتایج حاصل از تأثیر جمعی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از طریق رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که از دیدگاه پاسخگویان، متغیرهای میزان دسترسی به شبکه مجازی، میزان اطلاع و آگاهی از شبکه مجازی و میزان مهارت در به کارگیری شبکه مجازی تأثیر مثبتی بر امکان استفاده از شبکه های مجازی و اجتماعی در آموزش داشته است.
الگوهای هندسی معماری ایران و بررسی این الگوها از پیدایش اولین تمدن ها تا دوران معاصر
حوزههای تخصصی:
با بررسی آثار معماری ایران باستان تا به امروز متوجه می شویم که هندسه نقش مهمی در خلق فضاها معماری داشته است.در معماری ایران اصول و الگوهای هندسی خاصی بکار برده شده است.که این الگوها را می توان در پلان،نما و نیارش بناها دید.الگوهای هندسی در معماری ایران بر پایه نظم پلان ، نظم نما ، درک ایستایی ، تناسبات طلایی ، مدول و پیمون ، کل به جزء ، اعداد خاص و هندسه پنهان مورد بررسی قرار می گیرند که در هر یک از آنها اشکال هندسی بکار برده شده است.در این مقاله به بررسی الگوهای هندسی همه دوره های تاریخی در این 8 بخش پرداخته شد و مشخص شد که الگوهای هندسی هر دوره تاریخی به چه شکل بوده است. دستاورد های این تحقیق نشان می دهد که استفاده از عدد 4 در هندسه معماری ایران نقش مهمی داشته است زیرا با اینکه هندسه در اولین تمدن های ایران،پیدایش خانه هایی به شکل دایره بوده اما از تمدن عیلام پلان چهارگوش نقش مهمی در هندسه ایران گذاشت که ریشه در باورهای مذهبی ایرانیان باستان داشت و در تمام دوران ها مربع و مستطیل بیشترین کاربرد را در هندسه معماری ایران داشتند. استفاده از 4 فقط به استفاده مربع و مستطیل معطوف نشد، بلکه این عدد به عنوان یک الگو هندسی آشکار یا پنهان نیز مورد استفاده قرار گرفت و باعث بوجود آمدن فضاهایی مانند: چهار ایوانی،چهار صفه،چهار طاق و چهار سو شد.از طرفی به تناسبات طلایی،درک ایستایی ، مدول و پیمون و ایجاد توازن و تعادل بصری در هندسه معماری ایران توجه زیادی صورت گرفته است.
تاثیر فضاهای سبز شهری در بهبود سلامت روانی شهروندان
حوزههای تخصصی:
حضور در طبیعت از بدو شروع عالم هستی تا کنون نیازی است بالفطره که در ذات آدمی نهادینه شده است. انسان برای تکامل روح و جسمش با حضور درطبیعت همواره به دنبال آرامشی است که دنیای امروزی و دغدغه هایش آن را از وی سلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تماس با فضاهای سبز شهری در راستای بازیابی روانی و بهبود عملکرد ذهنی انجام گرفته است. برای حضور موفق در مسائل زندگی و دوام آوردن در این سبک زندگی شهری جهت کسب آرامش و رهایی از دغدغه های روزمره و بهبود عملکرد و تصمیم گیری های ذهنی نیاز به کاربری هایی است که این فرصت را برای انسان ها فراهم کند. پس از تحقیقات متوالی، فضاهای سبز شهری و پارک های محلی می توانند تا حدودی تداعی کننده طبیعت خداوند برای انسان ها باشد و آن ها را توسط حظ بصری، اصوات طبیعی (صدای پرندگان، پیچیدن صدای باد بین درختان) و پارامترهایی از این قبیل برای مدتی از درگیری ذهنی با مسائل زندگی رها کنند. در واقع این فضاهای سبز شهری بجز موارد ذکر شده سبب افزایش تعاملات اجتماعی و افزایش سطح کیفی زندگی می شوند که در ادامه مفصلا به آن ها خواهیم پرداخت. این پژوهش یک مطالعه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به منظور دست یابی به نتایج قابل قبول در فرآیند مطالعه تطبیقی آزمایش های متفاوتی در میان قشرهای مختلف ساکنین هلندی انجام شده است که نتایج آن ما را به شاخص هایی جهت تاکید بر تاثیر فضای سبز در کاهش سطح استرس روزمره و بهبود و سلامت روانی سوق میدهد.
بازکاوی مؤلفه های ناکامی تجربه ایجاد پیاده راه 17 شهریور شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
53 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در کشور ایران با الهام از کشورهای پیشرفته و الگوهای دیرینه فضاهای پیاده شهری ایران، احداث پیاده راه ها در کلان شهرهای کشور در راستای حرکت از خودرومداری به پیاده مداری رواج یافته است. پیاده راه سازی در شهر تهران بعد از چند تجربه نسبتاً موفق نظیر پیاده راه ۱۵ خرداد، پیاده راه سپه سالار، با احداث پیاده راه ۱۷ شهریور دنبال شد. ولی متأسفانه پیاده راه ۱۷ شهریور، بنابر شواهد موجود همچون یافته های پژوهشگران، انتقادهای مسئولین و نارضایتی های مردم محلی، تجربه چندان موفقی به حساب نمی آید. هدف: این پژوهش سعی دارد با نگاهی تحلیلی و عمیق، به تبیین روشمند مؤلفه های اصلی بسترساز ناکامی طرح پیاده راه ۱۷ شهریور تهران بپردازد. روش تحقیق: بدین منظور از رویکرد کیفی و تحلیل اسناد، مصاحبه های نیمه سازمان یافته و مشاهدات میدانی استفاده کرده است. به طوری که داده های متنی جمع آوری شده عمدتاً با کمک کدگذاری، شمارش و ایجاد شبکه مضامین و داده های مکانی با کمک شمارش، عکس برداری و تبدیل به نقشه کردن، سازماندهی و مفهوم سازی شده که در این مرحله، نگارندگان با دقت در کل یافته ها و ارتباط میان مقوله های اصلی با یکدیگر، ملاحظه مبانی نظری پژوهش و تکیه بر استدلال های منطقی و عقلانی، مسائل اصلی بسترساز ناکامی طرح پیاده راه را استنباط نمودند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل اصلی ناکامی پروژه شامل سه مسئله اصلی «فقدان نیازسنجی، امکان سنجی و بسترسازی مناسب برای طرح»، «در حاشیه قرارگرفتن مردم محلی در فرایند برنامه ریزی و اجرا» و «مسائل کلان اقتصادی سیاسی و مدیریتی» است. در این میان، به نظر می رسد عامل اصلی تر و پایه ای تر نواقص و مشکلات پروژه، شرایط و اهداف سیاسی، مدیریتی و اقتصادی بوده است. تجربه پیاده راه ۱۷ شهریور، بیانگر آن است که آثار مثبت بالقوه احداث پیاده راه ها در ارتقای کیفیت محیط تنها می تواند در صورت مکان یابی صحیح و شیوه برنامه ریزی و مدیریت مردم مدار و پایدار تحقق یابد.
تعیین زاویه بهینه استقرار سطوح قائم ساختمان بر اساس دریافت انرژی خورشیدی در اقلیم گرم و مرطوب(مطالعه موردی: شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
99 - 112
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ شهرنشینی در دهه های اخیر و استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی و انرژی های تجدیدناپذیر، موجب شده که طراحان و برنامه ریزان شهری، موضوع کنترل و بهینه سازی مصرف انرژی و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر را در ساخت و سازها بیشتر از گذشته مورد توجه قرار دهند. با توجه به ویژگی های خاص اقلیمی نوار سواحل جنوبی کشور ایران، جهت گیری ساختمان ها در این مناطق لازم است بر مبنای استفاده بهینه از تابش خورشیدی و جریان باد تعیین شود. هدف این پژوهش تعیین بهترین جهت استقرار ساختمان ها بر اساس کسب حداقل انرژی در دوره گرم سال در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز است. برای دست یابی به این هدف، میزان انرژی تابشی دریافتی بر روی سطوح قائم به صورت نظری و واقعی با استفاده از روش محاسباتی قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی، برای ماه های مختلف و در 24 جهت جغرافیایی محاسبه شده و در نهایت بهترین جهت استقرار ساختمان ها متناسب با اقلیم برای شهرهای مورد مطالعه تعیین گردیده است. مطابق با نتایج به دست آمده، جهت استقرار بهینه با استفاده از روش های قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی در شهرهای مورد مطالعه، برای ساختمان های یک، دو و چهارطرفه یکسان می باشد. مناسب ترین جهت استقرار به منظور دریافت بهینه میزان انرژی خورشیدی برای ساختمان های یک طرفه در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز جهت 180 درجه جنوب و بعد از آن جهت 165 درجه جنوب شرقی و غربی است. جهت استقرار مناسب برای ساختمان های دوطرفه در شهرهای مورد مطالعه جهت شمال- جنوب و بهترین جهت گیری برای ساختمان های چهارطرفه جهات (75 ،105- ،15- ،165) و (105 ،75- ،15 ،165-) درجه است.
بررسی شیوه های مختلف نقد در آتلیه های معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
47 - 62
حوزههای تخصصی:
طراحی معماری چالش اصلی دانشجویان رشته معماری است که در طول دوره آموزشی با آن مواجه هستند. هدف این پژوهش، بررسی روش های مؤثر شیوه های نقد در آتلیه های معماری و میزان اثرگذاری آن بر فرآیند یادگیری، با توجه به روش های مختلف نقد است. عوامل اصلی در نقد که توسط استادان انجام می شود عبارت اند از: تبیین طرح، توصیف، تجزیه، تحلیل و قضاوت طرح. در این پژوهش به انواع مختلف نقد مانند نقد بر سر میز، نقد گروهی، تعاملات غیررسمی، تحویل موقت، تحویل نهایی و روش های ارزیابی جدید مانند نقد هم تراز، نقد عمومی، کنفرانس، نقد مکتوب، پنل بحث، نمایشگاه و کرکسیون پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش 57 نفر از دانشجویان دروس طراحی معماری دانشگاه ارومیه است که به سه گروه تقسیم شده اند. از هر گروه سؤال شده است که؛ مؤثرترین روش برای انتقال دانسته ها، تجربیات، دانش و یادگیری دروس کارگاهی چیست؟ با مقایسه جواب های سه گروه، نتایج متفاوتی به دست آمده است: دانشجویان دروس مقدمات طراحی (1) و (2)، کرکسیون های فردی و نقد بر سر میز را روشی مناسب دانستند. دانشجویان دروس طرح معماری (1) و (2)، روش کرکسیون فردی را چندان مناسب ندانستند و معتقد بودند که نقد و کرکسیون گروهی نقش مؤثرتری در یادگیری ایفا می کند. دانشجویان دروس طراحی (3) و (4) و (5) ضمن تأکید بر کارایی نقد گروهی، تحویل موقت را یکی از روش های مؤثر در یادگیری می دانند.
مقایسه برخی مؤلفه های محیطی مؤثر بر ابعاد استاندارد در فضاهای اداری مقایسه استاندارد کشور ایران با چند نمونه از کشورهای توسعه یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
81 - 94
حوزههای تخصصی:
ابعاد استاندارد در فضای داخلی ادارات این اطمینان را ایجاد می نماید که واگذاری این فضا، عادلانه، مؤثر و منعکس کننده نیازهای کاربردی کار باشد. استاندارد راهکاری است که سازگاری برنامه ریزی و بودجه بندی با هم را تضمین می کند. در این خصوص این مقاله سعی دارد در بخش مطالعات کیفی خود ضمن بیان اهمیت تهیه چنین استانداردی با تکیه بر علم روان شناسی محیطی به مرور توصیفی علل تفاوت ها در ابعاد مورد نیاز فضای کار افراد بپردازد و در ادامه و در بخش پایانی مقاله به منظور بررسی صحت مطالعات انجام شده به روش مقایسه تطبیقی به بررسی استاندارد ابعاد در نمونه های مختلف پرداخته می شود. در انتخاب جامعه آماری پژوهش از مرزهای جغرافیایی بهره گرفتیم. نتایجی که جدول به دست آمده ارائه می دهد تأثیر مطالعات مقاله را به روشنی نشان می دهد. در این بررسی به منظور گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و از روش تحقیق تطبیقی- مقایسه ای بهره برده ایم که مبنای این مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش زمینه فهم تأثیر عوامل محیطی را در طراحی فضای داخلی میسر می سازد. همچنین ضمن آشنایی با نکات مورد توجه در این حوزه می توان در مقیاس خرد، تفاوت های محیطی در شهرهای مختلف را در نظر داشت و بر میزان کارایی و رضایتمندی این فضاها افزود.
ساختار معماری باروی قلعه ایرج با استناد به کاوش های باستان شناسی (پاییز ۱۳۹۶)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
15 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: قلعه ایرج یکی از محوطه های دوره ساسانی ایران در دشت تهران است. این محوطه با باروی مربع-مستطیلی به ابعاد ۱۴۷۰×۱۳۰۰ متر محدود شده است. تا کنون در مطالعات میدانی هیچ گونه بقایای آثار گسترده معماری از فضای درون محوطه یافت نشده است. از این رو نوشتار حاضر در وهله اول تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که «۱. ساکنان این محوطه، با قریب به ۱۹۰ هکتار وسعت، در کدام بخش از محوطه سکونت داشته اند؟». پرسش مهم دیگر این است که «۲. نحوه نظم فضایی بقایای معماری در قلعه ایرج چگونه است؟». در پاسخ به این دو پرسش ۱. با توجه به نبود بقایای معماری در فضای درون محوطه و فراوانی بقایای معماری بر روی باروی قلعه ایرج، گمان می رود سکونت در این محوطه روی سازه های معماری بارو بوده است. به علاوه، ۲. با استناد به مطالعات میدانی، فضاهای معماری روی بارو به صورت نظام مند در سراسر باروی قلعه ایرج دیده می شود و شامل ۸۲۸ اتاق یکسان، راهروی سراسری، ۱۴۸ برج دیدبانی و طاق های بیرونی است. هدف: در نوشتار پیش رو تلاش می شود با استناد به داده های باستان شناسی قلعه ایرج، در وهله اول وجود بقایای معماری روی باروی محوطه اثبات شود و در مرحله بعد، کیفیت فضاهای معماری بارو ارزیابی و راجع به انتظام فضایی آن فرضیه هایی ارائه شود. روش: در تحقیق حاضر از روش توصیفی-تحلیلی برای رسیدن به اهداف پژوهش استفاده شده است. در ابتدا بقایای معماری و عناصر فضایی کشف شده از مطالعات میدانی قلعه ایرج توصیف شده است و در ادامه، با قرار دادن این عناصر فضایی در کنار یکدیگر و یافتن یک کلیت، تحلیل و ارزیابی باستان شناسی انجام شده است تا بتوان راجع به ساختار بارو و نظم فضایی آن گمانه هایی مفروض ارائه داد. نتیجه: پیش تر کیفیت بقایای معماری روی باروی محوطه مبهم و تا حدودی نامشخص بود. به نحوی که گمان می رفت روی باروی قلعه ایرج ساخت وسازهای معماری وجود نداشته است. در نتیجه آخرین مطالعات میدانی باستان شناسی در قلعه ایرج، مشخص شد که نه تنها روی باروی قلعه ایرج بقایای آثار معماری وجود دارد، بلکه با ترکیب داده های کاوش و بررسی های باستان شناسی، سازه های معماری در تمام بخش های باروی قلعه ایرج به صورت همسان اجرا شده و شامل اتاق ها، راهروی سراسری، برج های دیدبانی و طاق های بیرونی است. به علاوه، این انتظام معماری در فازهای متأخرتر به دلایل احتمالاً امنیتی تغییر کرده است.
نسبت ضرورت و آزادی برنامه در تبیین دستگاه رفتار- فضا (مطالعه موردی: فضاهای بینابین کتابخانه های ملی و دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
93 - 106
حوزههای تخصصی:
تطبیق نیازهای متنوع کارکردی از طریق سازماندهی متناسب متغیرهای آن به ساختار فضایی صورت می گیرد که لازمه ی آن، درکی مفهومی از تاثیر دستگاه فضایی بر دستگاه رفتاری مرتبط با آن است. این نوشتار با بهره گیری از روش های کمی، توصیفی و از طریق پیمایش رفتارهای فضایی و با استفاده از مدل روند طراحی گونه ی آرمانی تلاش کرده تا بتواند وضعیت نحو فضای بینابین را مطالعه کند تا امکان افزایش آزادی تصرف کاربران در فضا را فراهم کند. نحوه ی برداشت های میدانی از طریق مشاهده ی مستقیم جهت نگاشت نسبت فعالیت های اختیاری و الزامی در فضاهای بینابین کتابخانه های ملی و دانشگاه تهران است. دستاوردهای این پژوهش به راهبردهایی سه گانه برای طراحی فضاهای بینابین در کتابخانه ها منجر شده است. محور یکم، همجواری فضاهای بینابین باز با فضاهایی با تراکم رفتاری زیاد، محور دوم، افزایش مقیاس فضایی و میدان دید در طراحی فضاهای بینابین بسته و محور سوم، بخشیدن رفتارهای فضایی جانبی و رویدادپذیر کردن آن ها.
ارزیابی عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان در مجموعه های مسکونی (نمونه موردی: مجموعه های 512 و 600 دستگاه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 74
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر بر پایه سنجش میزان تأثیر عوامل محیطی بر سلامت روان انجام گرفته تا نتایج آن راهگشایی برای طراحی محیط های مسکونی سالم باشد. جهت سنجش سلامت روان افراد از پرسشنامه GHQ-12 استفاده شد و ابزار بررسی کیفیت های محیطی شامل سه مؤلفه: محیط کالبدی، محیط اجتماعی و محیط زیست است. جامعه آماری شامل ساکنان دو مجموعه مسکونی 600 دستگاه و 512 دستگاه مشهد است که از بین آن ها نمونه ای 351 نفره موردبررسی قرار گرفت. جهت انجام محاسبات و پردازش اطلاعات از دو نرم افزار spss و LISREL استفاده شده است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که از میان تمام عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان، محیط کالبدی دارای بیشترین نارضایتی و درنتیجه بیشترین تأثیر منفی بر سلامت ساکنان است؛ بنابراین لازم است تا با اصلاح کیفیت فیزیکی محیط مسکونی، سطح رضایت افراد را از محل زندگی بالا برده تا زمینه بهبود کیفیت روابط اجتماعی ساکنان فراهم شود.