فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اردبیل از شهرهای مهم و مورد توجه صفویان بود ولی تاکنون در خصوص شناخت ساختار آن در این دوره که ناظر بر اسناد و مدارک تحلیلی باشد پژوهش جامعی انجام نیافته است. یکی از اسناد تاریخی تصویری بجا مانده از شهر اردبیل در این دوره نقشه منحصر بفرد ترسیم شده توسط آدام اولئاریوس در سفرنامه وی است. بازخوانی این نقشه می تواند ساختار شهر اردبیل دوره صفوی را از ابعاد مختلف مکشوف سازد. در این پژوهش با روش تحقیق تفسیری- تاریخی با تاکید بر تحلیل محتوی اسناد تاریخی و با مبنا قرار دادن سند تصویری فوق نسبت به ارائه نقشه ساختاری شهر اقدام گردید. با مطالعه تطبیقی نقشه های دیگر شهرها که توسط اولئاریوس تهیه شده اند نشان داد وی نگاه انتزاعی به شهرها داشته و شیوه خاصی در ارائه عناصر و ساختار شهر و نحوه جایگیری آنها در نقشه های ترسیمی خود از شهرها داشته است و موقعیت خیلی از عناصر شهری را در نقشه ها بر اساس این ذهنیت خاص تغییر داده است. بر این اساس نقشه ترسیمی اولئاریوس از شهر اردبیل با منابع تاریخی از جمله سفرنامه ها و وقف نامه ها و نقشه های موجود تطبیق داده شد و ساختار شهر اردبیل دوره صفوی بازآفرینی گردید.
مدل یابی رابطه ساختاری نظم محیط، حس تعلق و دلبستگی به مکان با میزان سطح امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
81 - 92
حوزههای تخصصی:
امنیت در فضاهای شهری به عنوان یک مساله مهم و نیاز شهروندان مطرح بوده و در این باره عوامل بسیاری همچون نظم محیط، حس تعلق و دلبستگی می تواند اثر گذار باشد به همین سبب در این پژوهش رابطه ساختاری نظم محیط با امنیت فضای شهری با وا سطه گری حس تعلق و دلبستگی به مکان در قالب یک مدل عالی مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حا ضر از نوع همبستگی بوده و با ا ستفاده روش های مدل یابی روابط ساختاری صورت میپذیرد هم چنین به منظور سنجش ارتباط در بین جامعه نمونه، از مطالعات میدانی (فن پرسشنامه) استفتده شده است نتایج تحقیق حاکی از آن دارد که مدل با داده های پژوهش برازش مناسب داشته و نظم محیط، حس تعلق و دلبستگی به مکان به صور مستقیم امنیت فضای شهری و اجتماعی شهروندان را پیش بینی می نماید هم چنین نظم فضا با واسطه حس تعلق و دلبستگی به مکان امنیت فضا را به صور غیرمستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم پیش بینی می نماید. در این میان مسیر مستقیم نظم محیط به حس تعلق به مکان، و نظم محیط به دلبستگی به مکان نیز معنادار بود این نتایج نشان دهنده آن است که نه تنها نظم محیط پیش بینی کننده امنیت فضای شهری و اجتماعی شهروندان است بلکه می توان از طریق حس تعلق و دلبستگی به مکان به میزان بیشتری از سطح امنیت در فضای شهری رسید.
مناسبت سنجی رهیافت نظری پویش مختلط به عنوان رهیافت جایگزین در برنامه ریزی شهرها
حوزههای تخصصی:
استراتژی مورد استفاده در برنامه ریزی شهری تاثیر مستقیمی بر کارایی طرح و دستیابی هرچه بیشتر به اهداف دارد و اگر عدم کفایت برنامه های شهری به دلیل انتخاب نادرست رهیافت در مرحله تصمیم سازی باشد، با وجود دقت کافی در مراحل اجرای طرح، ناگزیر به تغییر رویکرد برای رسیدن به کارایی لازم هستیم. تحقق پذیری پائین برنامه های شهری مبتنی بر رهیافت های سنتی جامع و روی آوردن تصمیم گیرندگان به رهیافت عملیاتی اندک افزا ضرورت سنجش دیدگاه های نظری برنامه ریزی با نیت رفع نقایص این دو رهیافت را آشکار ساخته است. به عقیده بسیاری از صاحب نظران مبن ی ب ر کامل نبودن هیچ یک از رهیافت های برنامه ریزی به تنهایی، در دنی ای واقعی بیشتر از ترکیب شیوه های مختلف برنامه ریزی، ش امل عناصری از برنامه ریزی جام ع_عقلانی، اندک افزا و وکالتی استفاده می شود تا تنها یک شیوه. اختلاط متوازن میان رهیافت اندک افزا و عقل گرا حاصلی به نام پویش مختلط دارد، اختلاطی که در حیقت مصالحه ای بین دو رویکرد قبلی است که با ترکیب عناصری از آن دو رهیافت در پی همپوشانی نقایص است. در این پژوهش با بهره جویی از شیوه توصیفی تحلیلی و هدف آشکار ساختن ضرورت بازنگری در رهیافت های پیشین و همچنین پاسخ به مناسبت رهیافت پویش مختلط به عنوان رهیافتی جایگزین برای برنامه ریزی توسعه شهرها به شرح ابعاد مختلف این رویکردها پرداخته شده است. در انتها بررسی الزامات و امکانات اجرای صحیح رهیافت پویش مختلط، گویای مناسبت این رهیافت جهت جایگزینی و استفاده در برنامه ریزی شهرهاست.
فراتحلیل رابطه فرم شهر و انرژی: مروری بررویکردها، روش ها، مقیاس ها و متغیرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 107
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، با توجه به بحران های موجود در زمینه تغییر اقلیم، مصرف انرژی و آلودگی های زیست محیطی از طریق انتشارات کربن، موضوع رابطه فرم شهری و انرژی در شهرها توجه پژوهشگران زیادی را در رشته های مختلف به خود جلب کرده است.گستردگی این حوزه ناگزیر منجر به تعدد تفاسیر و انجام پژوهش های متنوع در خصوص دامنه مشکل و نیز سنجش رابطه بین فرم شهری و انرژی با استفاده از انواع متغیرها و روش ها در مقیاس ها و رویکردهای مختلف شده است. این مقاله در پی آن است با مرور مطالعات انجام شده درخصوص رابطه فرم شهری و انرژی (119 مقاله)، به مقایسه و تحلیل متغیرها و روش ها در مقیاس ها و رویکردهای به کار گرفته شده بپردازد. تحلیل مقالاتی که بین سال های 1974 تا 2019 در این حوزه انتشار یافته اند، نشان داد مطالعات صورت گرفته عمدتاً در قالب 7 دسته کلی به موضوع "رابطه فرم شهری و انرژی" پرداخته اند: 1- فرم شهری (با تأکید بر بخش ساختمان و یا یکی از شاخص های مربوطه به ویژه تراکم) و انرژی 2- فرم شهری (با تأکید بر کاربری زمین) و انرژی 3-فرم شهری (با تأکید بر بخش حمل و نقل) و انرژی 4- فرم شهری (ترکیبی از بخش ساختمان و حمل ونقل) و انرژی 5- فرم شهری و رابطه آن با تغییر اقلیم، جزایر حرارتی، آسایش اقلیمی و پایداری 6- فرم شهری و بارهای حرارتی 7- فرم شهری و مدیریت انرژی، یا برنامه ریزی و سیاست های انرژی. در نهایت علیرغم متنوع بودن رویکردها، روش ها، مقیاس ها و متغیرهای استفاده شده، چالش ها و فرصت های مشترک و قابل استنتاج ارائه شده است. نتایج این مقاله حاکی از آن است که موضوع رابطه فرم شهری و انرژی امکان آن را دارد که فراتر از رویکردها، مقیاس ها و روش های تک رشته ای به دیدگاهی یکپارچه و پویا دست یابد.
صورت بندی جدید از مفهوم گفتمان عدالت فضایی چارچوبی برای تحلیل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
21 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: موضوع عدالت و پیوند آن با فضا در قالب گفتمان عدالت فضایی در دو دهه اخیر به یکی از مباحث اصلی در موضوعات شهری تبدیل شده است. در شهر تهران به دلیل دگرگونی و تغییرات گسترده به ویژه در سال های اخیر، حساسیت فضایی به مقوله عدالت و شناخت فرایندها و قانونمندی های منجر به آن مسئله ای بسیار مهم به شمار می رود. هدف: در این راستا هدف پژوهش، ارائه تحلیل متفاوتی از گفتمان عدالت فضایی بر پایه صورت بندی دیالکتیکی از این مفهوم و سنجش آن در شهر تهران بوده است. روش:روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی با تأکید بر روش کیفی بوده به طوری که رهیافت کمی به دنبال رهیافت کیفی و به عنوان مکمل اجرا شده است. در این زمینه پس از انتخاب نهایی معیارهای گفتمان عدالت فضایی و مؤلفه های آن بر اساس چارچوب های نظری، با توجه به ابعاد در نظر گرفته شده برای پژوهش؛ در ابتدا سند سیاست گذاری مدیریت شهری بر اساس این معیارها با استفاده از روش کیفی و تحلیل تممورد ارزیابی قرار گرفته و در گام بعدی نتایج سیاست گذاری مدیریت شهری در فضای شهری از طریق روش کمی و تحلیل ثانویه و تحلیل نتایج آمارهای موجود مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب دو مفهوم «عدالت/ نا عدالتی حالت فضایی» و «حالت فضایی نا عدالتی/ عدالت» تبیین شده است. نتیجه: در چارچوب مفهوم نخست که بر ظرفیت ساختارهای موجود در تولید نا عدالتی از طریق فضا دلالت دارد؛ در سند سیاست گذاری مدیریت شهری، برخی زمینه ها و ابعاد عدالت فضایی به صورت نسبی مورد توجه قرار گرفته است. در چارچوب مفهوم دوم که می توان با تحلیل الگو های توزیعی به تشخیص نا عدالتی در فضا پی برد؛ نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در بستر اجرا در شهر تهران حالت فضایی ناعدالتی نمود عینی دارد و اهداف مورد نظر سیاست گذاری مدیریت شهری در بسیاری از زمینه ها محقق نشده است.
بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بررسی ساختار فضایی شهر و منطقه ای در طول دو دهه اخیر بی تردید یکی از پرچالش ترین مباحث در این حوزه بوده است. تا به امروز، مطالعات انجام شده بیشتر معطوف بر شناسایی و تحلیل ساختار فضایی و چگونگی توزیع فضایی جمعیت و فعالیت بوده و مطالعات جامع و کاملی مبتنی بر بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای انجام نشده است. هدف: در این راستا، هدف پژوهش، بررسی عوامل و نیروهای محرک موثر بر شکل گیری، تغییر و تکوین ساختار فضایی شهری و منطقه ای می باشد. روش: جهت انجام تحقیق از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است؛ در گام نخست، پس از مشخص شدن حوزه مطالعه و واژه های کلیدی جهت جستجو در پایگاه های داده ای معتبر- انگلیسی زبان منتشر شده- بین سال های 1998 تا فوریه 2019، 66 مطالعه برای بررسی انتخاب گردید. در گام بعدی، تلخیص داده ها و کدگذاری انجام و در نهایت عوامل و نیروهای محرک موثر دسته بندی و تحلیل گردید. نتایج و یافته ها: نتایج بررسی نشان داد 8 عامل شامل تغییرات جمعیتی و فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، زیرساخت و تجهیزات، کالبدی و محیطی، نهادی، قوانین و مقررات و جهانی شدن و نیروهای محرک متناظر با این عوامل بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای موثرند. این مقاله بحث می نماید که عوامل و نیروهای محرک نه به صورت مستقل و واحد بلکه تحت تاثیر یکدیگر و برآیند برهمکنش آن ها بر ساختار فضایی تأثیر می گذارد.
اصول تجهیز در انطباق پذیری و استفاده مجدد میراث معماری صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
23-31
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی گیاهان مقدس و اسطوره ای در هنر صدر اسلام و پیش از اسلام (هخامنشی و ساسانی) با تاکید برنقش برجسته ها
حوزههای تخصصی:
سرزمین باستانی ایران خاستگاه بسیاری از گیاهان و درختان بوده است. تنوع اقلیمی در کنار پیشینه ی کهن فرهنگی ایران و نیز استفاده گسترده از انواع گیاهان در نظام های غذایی و پزشکی ایرانیان باعث شده تا این مردمان در طی اعصار ارزش ویژه ای برای گیاهان قائل شوند. همچنین به علت تأثیرگذاری ادیان مختلف در فرهنگ ایرانیان نقش مایه گیاهان اساطیری و مقدس از منظر آئین ها هم بررسی شده است. هدف این تحقیق کاربردی بوده و در ابتدا ضمن شناسایی ساختار نمادین سه گونه از پرکاربردترین گیاهان باستانی(گل نیلوفر آبی-گل انار، درخت نخل، برگ کنگر ) به چگونگی پیدایش آن ها و تاثیرشان بر هنرهای صدر اسلام (تذهیب،تشعیر، مینیاتورو...) و پیش از اسلام(هخامنشیان و ساسانیان) در زمینه ی هنر نقش برجسته پرداخته است. سپس به تحلیل این نقوش درجهت شناسایی زیر ساخت های فرهنگی و اندیشه و تمدن آن ها پرداخته شده است. داده های پژوهش حاضر به روش توصیفی– تاریخی سامان یافته است ، گرد آوری اطلاعات نیز به روش کتابخانه ای و میدانی تنظیم شده است. یافته های این تحقیق مبنی بر این است که استفاده از نقوش گیاهان اساطیری و مقدس در هنر صدر اسلام و پیش از اسلام(هخامنشیان و ساسانیان)، ورای جنبه ی تزیینی، کاربرد نمادین واعتقادی داشته و به عبارتی ریشه در باورهای مذهبی این ادوار دارد. نمادهایی که بیانگرشکوه و برکت، خیر خواهی، باروری،جاودانگی، مانایی و هم چنین دوام سلطنت و قدرت بوده اند. هم چنین در گوشه هایی از هنر این دوران های طلایی تأثیرپذیری از تمدن های مجاور بین النهرین، روم و یونان نیز دیده می شود و می توان استنتاج کرد اسطوره و آیین نقش بسزایی در پیدایش المان های اصلی هنرهای صدر اسلام، هخامنشی و ساسانی که بر گرفته از طبیعت بوده را داشته اند.
جستاری در باب معماری مبتنی بر حکمت متعالیه
حوزههای تخصصی:
کم توجهی به ریشه های بنیادین معماری ایرانی اسلامی، موجب بیگانگی معماری کنونی با بنیادهای مفهومی آن شده است. با تعمق در معماری ایرانی اسلامی، اصول و تفکر ویژه ی مستتر در حکمت اسلامی ایران هویدا می گردد. با شناخت و تلفیق این اصول با ضرورت های زندگی امروز، علاوه بر حفظ ارزش های معماری ایرانی، می توان به رویکردی نو برای طرح معماری دست یافت. این امر طبعاً در سایه شناخت حکمت متعالیه که عالی ترین و کامل ترین درجه را در سیر حکمت اسلام دارد، و همچنین استنباط از آن و سپس تجلی در قالب کالبد معماری میسر می گردد. شناخت کامل این امر، با بیان مراتب آگاهی و شناخت آدمی نسبت به جهان هستی که بر پایه الگوهای چهارگانه شناخت استوار است به مرحله ظهور می رسد، لذا هدف در پژوهش حاضر، شناخت معماری ایرانی اسلامی، مبتنی بر حکمت متعالیه بر طبق الگوهای چهارگانه شناخت و در قالب مفاهیم، مبانی، الگو و مصداق می باشد. روش در پژوهش حاضر، تحلیلی تاریخی است که در چارچوب حکمت متعالیه و معماری ایرانی اسلامی صورت پذیرفته و با تکیه بر جمع آوری اطلاعات اسنادی و در زمره تحقیقات کیفی قرار می گیرد. نتایج حاصل از این پژوهش به صورت دو مفوم عام بر پایه حکمت متعالیه و مفهوم خاص بر پایه معماری ایرانی اسلامی و مبانی متعدد مستخرج شده از این دو مفهوم، در قالب جدول تنظیم گردیده است. این نتایج بیانگر این موضوع است که، با بازشناسی مفاهیم معماری ایرانی اسلامی و توصیف و تحلیل آن از منظر حکمت متعالیه می توان بر مبنای الگوهای چهارگانه شناخت، به الگوها و در نهایت مصداق هایی دست یافت، که می تواند در تداوم مفاهیم معماری ایرانی اسلامی بر اساس سنت فکری و حکمی تاثیر گذار باشد.
سنجش میزان سرزندگی در چهارراه ولی عصر شهر تهران بر مبنای تحلیل الگوهای فعالیتی موجود در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله :امروزه با فراگیر شدن سبک زندگی مدرن، توجه به جنبه های جامعه شناسی محیطی در شهرها بیش از هر زمان دیگری موردتوجه برنامه ریزان و طراحان شهری قرار گرفته است. این امر سبب شده که شهرها و فضاهای شهری موجود در آنها فراتر از کالبد موجود در آنها و سازه های نسبتاً عظیمی که در آنها احداث شده است، موردتوجه قرار گیرند. در فضاهای شهری، به عامل سرزندگی نسبت به دیگر عوامل جامعه شناختی توجه ویژه شده است. این امر به سبب انتظارات و توقعاتی است که بلافاصله بعد از مطرح شدن نام فضای شهری در اذهان شهروندان شکل می گیرد. در واقع، یکی از برجسته ترین توقعاتی که افراد از فضاهای شهری دارند، پویایی و نشاط آن فضاهاست که در قالب مفهوم سرزندگی شهری معنا می شود. هدف :به نظر می رسد عاملی که نقش حیاتی در ایجاد این سرزندگی ایفا می کند، وجود فعالیت هایی است که در متن فضاهای شهری وجود دارد. تحقیق حاضر، با هدف بررسی تأثیر و نقش الگوهای فعالیتی موجود بر میزان سرزندگی فضاهای شهری شکل گرفته است. چهارراه ولی عصر تهران بر اساس مطالعات صورت گرفته به عنوان نقطه ای کلیدی در قلب شهر تهران و در ساختار شهر تهران شناسایی شده و به عنوان یک فضای (سطحی) کاملاً شهری سرشار از الگوهای فعالیتی متفاوت است، اما تحقیقات پیشین نشان می دهد که سرزندگی در این فضا در سطح مطلوبی قرار ندارد. به همین دلیل بررسی میزان سرزندگی مبتنی بر الگوهای فعالیتی موجود در این فضای مهم شهری مورد پرسش قرار گرفت. روش تحقیق :روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است که در بخش تحلیل، پس از تدوین پرسش نامه بر اساس مدل مفهومی تحقیق و توزیع آن، روش رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS19 برای بررسی رابطه میان متغیرهای عملکردی و تأثیر آن بر میزان تعاملات اجتماعی به کار گرفته شد. نتایج :نتایج نشان دادند که متغیر ابعاد عملکردی در جهات چهارگانه چهارراه به عنوان متغیری حیاتی در تعیین میزان تعاملات اجتماعی و در نتیجه ایجاد سرزندگی در چهارراه ولی عصر ایفای نقش می کند. این در حالیست که به نظر می رسد غفلت از برنامه ریزی خردمقیاس مبتنی بر دو عامل ایستایی/پویایی در هر دو جبهه شمالی و جنوبی و تنوع در الگوی فعالیتی به خصوص در جبهه جنوبی چهارراه ولی عصر به عنوان عوامل تضعیف کننده تعاملات اجتماعی و سرزندگی شهری عمل می کنند.
The Problematic Relation between University as a Topos and World-Epoch of Virtuality as a New-Arising all-encompassing Topos
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
28 - 38
حوزههای تخصصی:
In this article I have tried to conceptualize some problematic issues regarding the status of university in what I have named ‘world-epoch of virtuality’. In my view, world-epoch of virtuality has changed the meanings and functions of the concepts of time and space as well as the concepts of knowledge, science and education which traditionally dealt with in/and through university. So, it seems that the idea and functions of university are being changed. The concept of ‘topos’ is central to my account, because it encapsulates all the meanings related to time, space and knowledge.
بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر نقش نهاد شهرداری(مورد مطالعه: شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
مسائلی همچون رشد روز افزون جمعیت شهری، شهری شدن جوامع، جهانی شدن و ضرورت پاسخگویی و شهروند مداری، مدیران و تصمیم گیرران را برس سروی بهرهگیری از روشهای مطلوب در زمینس مدیریت شهری سوق داده است؛ یکی از روشهای مطرح در در این زمینس حکمروایی خوب شرهری اسرتب برر پایرس اورو و اهداف حاکم بر حکمروایی خوب شهری دولت ها بس تنهایی قادر بس پاسخگویی نیازهای جدید نیستند و ضروری است با افزایش انعطاف و قابلیرت هرای خرود از طریر جذب نیروهای فعا در نهادهای عمومی و درگیر نمودن شهروندان در مراحل تصمیم سازی و تصمیمگیری بس عنوان ذینفعان اورلی، تروان پاسرخگویی برس نیازهرای جدید را افزایش دهندب بطور کلی این الگوی جدید از طری بهرهگیری از ظرفیت های جامعس در بخش های دولتی، خصووی و مدنی و نیرز برا تیویرت تروان سرازمانی، ارائس خدمات مطلوب را محی خواهد نمودب از اینرو این پژوهش در پی بررسی تحی پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر نیش نهراد شرهرداری در شرهر تبریرز میباشدب در این راستا تدوین سازوکار بررسی و سنجش وضعیت مدیریت مطلوب شهری در شهرداری تبریز بر اساس شاخصهرای حکمروایری خروب شرهری بعنروان مسالس اولی این پژوهش بس شمار میآیدب کس با استفاده از روش توویفی- همبستگی بس آن خواهیم پرداختب یافتسهای پرژوهش نشران مری دهرد کرس شرهر تبریرز در گرداب مدیریت بخشی و سلولی و نگرش از بالا بس پائین گرفتار گردیده است و از مردیریت ناکارآمرد، ضرعا سراختاری و نهرادی در اداره امرور شرهر رنر مری بررد و مسئولان و سازمانهای درگیر در اداره امور شهر جهت بهبود این وضعیت و برون رفت از وضعیت فعلی میبایست با بس حداقل رساندن و کراهش نیراض ضرعا در امرر مدیریت و کنار گذاشتن تعصبات طایفسای و در نهایت مشارکت گرایی شهری، زمینس حکمروایی خوب شهری را در این شهر فراهم آورندب
تبیین مد ل سرزند گی د انشجویان با توجه به نقش محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
107 - 120
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که محیط، بستر شکل گیری بسیاری از ویژگی های رفتاری است. توجه و تد قیق د ر ویژگی های محیطی فضاهای آموزشی د ر راستای ارتقاءء آموزش امری ضروری می نماید . لذا بر همین مبنا این پژوهش باهد ف ارتقاء سرزند گی د انشجویان و پاسخ به سؤال چیستی و چگونگی عوامل تأثیرگذار د ر کیفیت سرزند گی محیط آموزشی، نخست این عوامل را با توجه به نظر صاحب نظران این حوزه و تحلیل اسناد و مد ارک موجود بررسی و سپس از طریق پرسش نامه و مشاهد ات مید انی به میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرزند گی د ر حوزه های کالبد ی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی د ر نمونه «شهرک د انشگاهی امیرکبیر اراک» با استفاد ه از روش کمّی معاد لات ساختاری و نرم افزار لیزرل می پرد ازد ؛ و د رنتیجه با تبیین و تعیین مد ل سرزند گی د انشجویان اقد امات ضروری د ر ارتقاء کیفیت سرزند گی را بر اساس اولویت و میزان تأثیرگذاری هر یک از مؤلفه ها پیشنهاد می کند .
The Dispute between Physicalism and Culture: Cultural Implications in the View of Tehran’s Comprehensive Development Plan
حوزههای تخصصی:
The present study has been conducted with the objective of elaborating the cultural implications in the view of Tehran’s comprehensive development plan based on content analysis method. The study seeks finding an answer to the question as to how much does Tehran’s development vision plan include the cultural issues in the metropolitan setting? The realm of the current research is the entire contents of the second five-year development plan of Tehran’s municipality (2014-2018). The explicit and implicit themes indicating the culture-related issues have been separated and, considering their interrelationships, the explicit themes have been explored. The information gathering instrument was the content analysis checklist and its reliability was confirmed by external auditors based on convergence coefficient in the course of coding. The results indicated that a considerable part of Tehran’s development plan is directed at modern morphological and structural elements, urban requirements, civil development and urban control and supervision policies and supervision and a lower deal of attention has been paid to the cultural, hypothetical and soft topics. These findings show that Tehran is still trapped in physicalist development and expanding culture decline.
Investigating the Factors Influencing the Enhancement of Social Environment Affordances
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۶, Spring ۲۰۱۹
40 - 47
حوزههای تخصصی:
According to Gibson, the affordances of everything, material or nonmaterial, constitute part of its assets making it usable to a certain creature or a member of creatures’ species. The affordances of an artificial environment (social environment herein) restrict or increase the behavioral choices according to the environment’s structure. In other words, every environment can play a considerable role in the enhancement and improvement and/or reduction of behavior. The present study seeks to find the factors influencing the increase in the affordance of an environment. The study has been conducted based on a descriptive-analytical method. The investigation of the first-hand resources, library documents and observations account for a notable quotient of the study goals’ advancement. In the end, the results show that the creation of factors like the supply of physical needs, attachment to a place, memorability, sociability of the spaces, legibility in the attachments to a place and contribution to the growth of the social environment affordances is influential.
بررسی تلفیقی سازه ی دیاگرید و سیستم فتوولتائیک در جهت تأمین انرژی ساختمان های بلندمرتبه در منطقه آذربایجان ایران
حوزههای تخصصی:
سازه دیاگرید به عنوان سازه نوین برای بلندمرتبه سازی و ایجاد ساختمان های سبک ابداع شده است. امروزه تأمین انرژی ساختمان های بلندمرتبه با استفاده از انرژی های تجدیدپذیر بزرگ ترین دغدغه انسان هاست و هر روز روش های جدید و نوین برای حل این مسئله پیشنهاد می شود. انرژی خورشیدی یکی از مهم ترین انواع انرژی های تجدید پذیر در ایران است. فرآیند تعیین، شناخت و کنترل تأثیرات اقلیمی بر مقدار مصرف انرژی در هر منطقه حائز اهمیت زیادی است. نحوه بهره گیری از شکل های متنوع انرژی برای مقاصد گوناگون، انواع ساختمان ها و نیز برای جوامع و افراد مختلف بسیار متفاوت بوده، واضح است که میزان مصرف انرژی و نیاز به آن در مناطق سردسیر بالا خواهد برد که این مسئله به عنوان یکی از مشکلات اساسی این جوامع به شمار می آید. به طورمعمول سازه های دیاگرید به وسیله شیشه پوشش داده می شوند. هدف این پژوهش بررسی استفاده از سیستم فتوولتاییک در برخی از بخش های ساختمان بجای شیشه جهت تأمین انرژی ساختمان است. همان طور که می دانیم برخی از بخش های ساختمان نیاز به نورگیری ندارند، پس با نصب سیستم فتوولتاییک در این بخش ها می توان باعث ذخیره ی انرژی خورشیدی شد.
بررسی عملکرد حرارتی ساختمان های بهره مند از بام سبز
حوزههای تخصصی:
از گذشته، فضاهای سبز در محیط های باز همانند بام، حیاط، تراس و ... روی آب وهوای زیستگاه انسان تأثیر بسزایی داشته و نیز این سبزینگی باعث دریافت و جذب گرما و اشعه ی خورشید شده و نیز محیط خنکی را برای ساکنین به همراه می آورد؛ از نگرانی های امروز در سراسر دنیا بحث انرژی می باشد. از راهکارهای مفید برای هم ساکنین و هم اقلیم، می توان به استفاده از بام سبز اشاره کرد، هم چنین شناخت مزایای بام سبز و استفاده از آن در ساختمان در کنار کنترل حرارتی فضای زندگی اهمیت قابل توجهی دارد. رفتار حرارتی بام سبز با توجه به مواردی باعث کنترل مصرف انرژی می شود؛ ازجمله ی این موارد می توان به ضخامت و نوع خاک، پوشش گیاهی، انتقال حرارتی سقف، عایق بندی، اقلیم و سطح مقطع برگ اشاره کرد.
راهکارهای توسعه مسکن در شهرهای کوچک، مطالعه موردی: شهر خُمام در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
15 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در برنامه ریزی توسعه مسکن، رویکردی جامع نیاز است که همه عناصر و اجزای مؤثر را لحاظ کند، روابط بین آن عناصر را مشخص کند و در نهایت مجموعه ای از راه حل های مختلف با تعیین اولویت ها ارائه دهد. انتخاب و بررسی مکانی که مسکن و محیط های مسکونی جدید در آن ساخته شود یکی از اجزای این رویکرد جامع است. بنابراین ضروری است که ارائه راهکارهای توسعه مسکن متناسب با «مکان مشخص» باشد، که در این پژوهش «مکان مشخص» شهرهای کوچک است. هدف: این مقاله در پی ارائه راهکارهایی برای توسعه مطلوب مسکن در شهرهای کوچک، با توجه به نقش این شهرها در تعادل سیستم سکونت گاهی منطقه، در فرآیند تدوین برنامه ریزی جامع مسکن است. روش تحقیق: در این پژوهش در بخش تبیین مفاهیم از روش استدلال منطقی و در بخش ارائه راهکارها از روش تحلیلی-توصیفی بهره گرفته شده است و همچنین برای جمع آوری داده های پژوهش از شیوه های اسنادی و بررسی های میدانی استفاده شده است. نتیجه گیری: توسعه متناسب در بخش مسکن توسعه پایدار شهرهای کوچک را به همراه دارد و نقش آن ها را در فرآیند توسعه منطقه ای تقویت می کند. این پژوهش نشان داد در روندی مشخص، با بهره گیری از اصول معماری بومی، می توان راهکارهایی برای توسعه مناسب مسکن تدوین کرد. این راهکارها به چهار دسته فرم، عملکرد، فضا و مصالح و ساخت قابل تقسیم اند.
شمایل نگاری پوشش و آرایه های زن قاجار به روایت تابلوی «دختر با طوطی» اثر مهرعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درتاریخ هنرایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار است و پیکرنگاری به عنوان شاخه ای برجسته از نقاشی در دوره حکومت فتحعلی شاه قابل تأمل است. دراین دوره زنان، به عنوان یکی از سوژه های اصلی نقاشان، غالبا بدون حجاب ، با آرایشی غلیظ، و آراسته به زیورآلات بسیار تصویر شده اند. مهرعلی یکی از نقاشان شاخص این دوره است که، علاوه بر پیکرنگاری از شخص شاه، تعداد اندکی از زنان قاجاری را نیز به تصویر کشیده است. در تابلوی «دختر با طوطی» منسوب به مهرعلی نقاش دربار فتحعلی شاه، پوششی متفاوت از آنچه به عنوان پوشش رایج زنان قاجار است مشاهده می شود. هدف: هدف این تحقیق تحلیل پوشش و آرایه های زن در تابلوی مهرعلی و میزان هم سویی آن با پوشش و آرایه های متداول زنان قاجار از منظر شمایل نگاری است. بدین منظور سعی شده است تا، از طریق توصیف و تحلیل مضمون های واقع در این اثر، لایه های پنهان در آن آشکار شود. این مقاله در پی یافتن دلیل انتخاب پوشش و زیورآلات در نقاشی این زن است. روش تحقیق: این تحقیق به صورت کیفی (توصیفی-تحلیلی) و به روش تحلیل محتوایی صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق براساس رویکرد شمایل نگاری مکتب اروین پانوفسکی1 و منابع تحقیق به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش مخاطب را با نوع متفاوتی از پوشش زنانه آشنا می کند که کمتر شباهتی با البسه رایج زنان قاجاری دارد و در اسناد و کتب تاریخی نیز اشاره ای به آن نشده است. نوع پوشش تصویرشده در تابلوی مهرعلی تحت تأثیر لباس زنان هندی در عصر گورکانیان است و شیوه آرایش زن در تابلوی مورد نظر متأثر از ادبیات و بازنمایی تشبیهات آن در نقاشی است.
تحلیلی بر ابعاد وجودی معماری مجموعه های صنعتی براساس علل اربعه ارسطویی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار حاکی از آن بوده که معماری مجموعه های صنعتی کمتر مورد پژوهش بوده و سهم آن (در دانش ایران) در مقایسه با دیگر کاربری ها کمتر است. در این شرایط، پژوهش های معماری در این زمینه می بایست به ادبیات پایه معطوف شوند تا بتوان شرایط را برای پژوهش های آتی هموار نمود. چیستی ابعاد وجودی معماری در این مجموعه ها یکی از بخش های همین ادبیات پایه تلقی شده که در دستور کار این مقاله قرار گرفته است. این مقاله ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و از استدلال های منطقی برای این منظور استفاده نموده است. همچنین در این مقاله سعی شده از علل اربعه ارسطو برای تحلیل ابعاد مختلف معماری مجموعه های صنعتی بهره گرفته شود. نتایج مؤید آن است که سازمان و فرد دو بخش اصلی علت فاعلی این معماری بوده که از مراحل امکان سنجی مالی/فنی تا تست/راه اندازی، بهره برداری و... بسته به نوع قراردادهای صنعتی و نقش های پذیراشده در این راستا، با کمک گرفتن از علت مادی یعنی تکنولوژی های فنی مرتبط با محصول (نظیر فرآیند تولید، تجهیزات و...) و تکنولوژی های ساختمانی، سازه و... سعی می کنند تا به این معماری صورت دهند. این صورت خود را به شکل چیدمان فضاها و تجهیزات داخلی (متناسب با خط تولید)، حال وهوای پیکره بیرونی (متناسب با سبک های رایج) و نحوه همکناری واحدها در کنار یکدیگر (متناسب با بافت صنعتی موردنظر) ارائه می کند. همچنین، علت غایی آنها، رسیدن به فضای مناسب برای تولید کالا یا ارائه خدمات است.