فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
47 - 62
حوزههای تخصصی:
طراحی معماری چالش اصلی دانشجویان رشته معماری است که در طول دوره آموزشی با آن مواجه هستند. هدف این پژوهش، بررسی روش های مؤثر شیوه های نقد در آتلیه های معماری و میزان اثرگذاری آن بر فرآیند یادگیری، با توجه به روش های مختلف نقد است. عوامل اصلی در نقد که توسط استادان انجام می شود عبارت اند از: تبیین طرح، توصیف، تجزیه، تحلیل و قضاوت طرح. در این پژوهش به انواع مختلف نقد مانند نقد بر سر میز، نقد گروهی، تعاملات غیررسمی، تحویل موقت، تحویل نهایی و روش های ارزیابی جدید مانند نقد هم تراز، نقد عمومی، کنفرانس، نقد مکتوب، پنل بحث، نمایشگاه و کرکسیون پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش 57 نفر از دانشجویان دروس طراحی معماری دانشگاه ارومیه است که به سه گروه تقسیم شده اند. از هر گروه سؤال شده است که؛ مؤثرترین روش برای انتقال دانسته ها، تجربیات، دانش و یادگیری دروس کارگاهی چیست؟ با مقایسه جواب های سه گروه، نتایج متفاوتی به دست آمده است: دانشجویان دروس مقدمات طراحی (1) و (2)، کرکسیون های فردی و نقد بر سر میز را روشی مناسب دانستند. دانشجویان دروس طرح معماری (1) و (2)، روش کرکسیون فردی را چندان مناسب ندانستند و معتقد بودند که نقد و کرکسیون گروهی نقش مؤثرتری در یادگیری ایفا می کند. دانشجویان دروس طراحی (3) و (4) و (5) ضمن تأکید بر کارایی نقد گروهی، تحویل موقت را یکی از روش های مؤثر در یادگیری می دانند.
بررسی شاخص های معماری کالبد خارجی بناهای درمانی از منظر پدافند غیر عامل با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷
109 - 123
حوزههای تخصصی:
مورد هدف قرار گرفتن بیمارستان های متعدد در طول جنگ تحمیلی، نشان دهنده اهمیت و لزوم حفظ این بناهای حیاتی در مواقع بحران می باشد؛ از طرفی با توجه به اینکه ضعیف ترین بخش بنا در برابر امواج انفجار، کالبد خارجی بنا است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری این بخش از بنا در برابر امواج انفجار، به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات پیمایشی، به بررسی و اولویت بندی شاخص های معماری کالبد خارجی بناهای درمانی از منظر پدافند غیرعامل پرداخته است؛ در ابتدا پس از استخراج شاخص های مذکور از منابع معتبر علمی و کتابخانه ای، پرسش نامه AHP تهیه و در اختیار 5 نفر از متخصصان و اساتید این حوزه قرار داده شده است. پس از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و تایید پایایی و روایی پرسش نامه، تعداد 32 نفر از جامعه، به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان اعضای نمونه انتخاب و پرسش نامه میان آن ها توزیع گردید. در نهایت با تحلیل 28 پرسش نامه بازگردانده شده در نرم افزار Expert choice، میزان اهمیت شاخص ها که به ترتیب شامل شاخص های مرتبط با طراحی پوسته دوم، فرم کلی بنا، مصالح نما، دیوارهای خارجی، بازشوها و ورودی می باشد، تعیین گردید. این نتیجه حاکی از تاثیر بسزای طراحی پوسته دوم بنا به مثابه سپر دفاعی در برابر امواج ناشی از انفجار می باشد.
Determinants of Quality Assurance within the Building Construction Industry (Case S tudy: Kisii Town, Kenya)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although a growing body of literature maintains that the construction industry plays a significant role in the economic development world-over, the extent of its regulation may, however, undermine the objectives of sustainable urban development. This study, as a result, investigates the factors influencing quality assurance within the building construction industry in Kenya, a case study of Kisii town. The target population comprised of 7430 residential developments from seven neighbourhoods that were spatially segregated using a high-resolution satellite image. Proportional stratified random sampling was thereafter adopted to select 364 developers through questionnaires. Results indicated that the key factors that undermine the extent of quality assurance within the building construction industry in the study area included failure to obtain a development permit, non-engagement of registered professionals in building design, an inadequate inspection of buildings during construction phases and unauthorized occupation of buildings by developers. The study concludes that despite the existing legal framework, these challenges continue owing to inadequate development control by the County Government of Kisii. This study contributes to the literature on the built environment by demonstrating how factors limiting quality assurance within the construction industry may be statistically analyzed.
طراحی کمپ گیاهان دارویی گلخانه ای سه کانیان مهاباد با رویکرد معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
امروزه ساختمان ها و مناظر شهری آشفته و متراکم و فاقد عناصر طبیعی به دلایل متعددی از جمله افزایش استرس ،کاهش توجه در ادراک، موجب اختلال در میزان کارایی و پرخاشگری و در بلندمدت منجر به بیماری های مزمنی مانند فشارخون و بیماری قلبی می گردد. به همین دلیل جامعه شناسان،روان شناسان و پزشکان بر این باورند که گیاهان و فضای سبز بر تأمین بهداشت جو و محیط های مسکونی نقش مثبتی در سلامت شهروندان بر عهده دارد و گیاهان در روند زندگی انسان ها مأمنی جهت التیام اعصاب و روان انسان نقش مؤثری دارند.با توجه به این معضل، هدف از این پژوهش بررسی اصول مرتبط بین کمپ گلخانه دارویی و تأثیر درمانی آن ها بر اساس معماری پایدارمی باشد، پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و از ابزار جمع آوری اطلاعات (مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و میدانی) استفاده شده است تا مؤلفه ها، اصول و پارادایم های مرتبط با موضوع موردبررسی واکاوی و تحلیل قرار داده است. تجزیه وتحلیل و کلیه مراحل طراحی از جمله تهیه و ترسیم و تلفیق نقشه ها در محیط نرم افزاری Auto CadوSketch up استفاده می شود. نتایج استخراج شده،براساس اصول و مبانی نظری به اصول طراحی کمپ گلخانه گیاهان دارویی با رویکرد معماری پایدار و راهکارهای طراحانه ارائه شده است.
امکان سنجی ساماندهی و حفاظت شهرستان گز با رویکرد مداخله در بافت
حوزههای تخصصی:
بافت قدیم شهرها اغلب دربرگیرنده آثار و مجموعه های تاریخی می باشند که امروزه اغلب در زمره بافتهای تاریخی و فرسوده قرار گرفته اند. یکی از این بافتهنا، بافت تاریخی شهر گز در استان اصفهان است که علیرغم مداخلاتی که تا به حال در آن صورت گرفته، سیمای عمنومی مرکنز شنهر و بنه وینلاه مسنلات مآنکونی آن بیانگر دوگانگی، همزیآتی کهنه و نو و گآتره فرسودگی است. مقاله حاضر در جآتجوی ای نکته است که با وجود مداخلات انجام گرفته در ای بافنت، ادامنه رونند حاکم بر رکود و عقب ماندگی مسلات مآکونی مرکز شهر که نمود عینی آن گآترش فرسودگی، ترک و مهاجرت ساکنان اولیه است، تست تأثیر چه عنواملی اسنت و آیا احیاء ای مسلات و بافت تاریخی قابل تبیی است یا خیر؟ در ای مقاله با استفاده از روش توصیفی – تسلیلی و بررسیهای اسننادی – کتابخانن ه ای، نسنوه تسقن مقبولینت ینابی بافنت در « احیای بافت تاریخی شهر گز بر اساس ویلاگیهای خاص آن مورد بسث قرار گرفته است. از ای منظر، در ای صفسات اصالت بخشی برابر بنا می باشد. بر مبنای یافته های تسقی رفع مشکلات گریبانگیر احیای بافنت تناریخی » ارتقاء کیفیت مسیط سکونت ساکنی و شهروندان « و مترداف با » اذهان عمومی شهر با رویکردهای مداخله در بافت تاریخی نیازمند دو دسته از اقدامات می باشد : اقدامات خنرد مقیناس کنه شنامل ابعناد کالبندی، اقتانادی، اجتمناعی، فرهنگنی، خدمات شهری، مدیریت شهری، بهداشتی و زیآت مسیطی شهر و بافت تاریخی می باشد و اقدامات کلان مقیاس که مآتلزم حضور پررنگ دولت، مشنارکت مردمنی و بخش خاوصی است.
واکاوی منطق پنهان طراحی همه شمول در معماری بومی ایران با رویکرد پایداری؛ مطالعه موردی: منطقه 12 تهران (حصار صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
73 - 88
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تغییرات جمعیتی و اقلیمی به عنوان اصلی ترین چالش های پیش روی بشر در قرن حاضر به شمار می روند. از دهه 1970، توسعه پایدار و طراحی همه شمول در پاسخ به این تغییرات مطرح شدند؛ اما با وجود این دو نظریه، مسئله ناکارآمدی فضاهای معماری همچنان موضوع بحث محافل علمی است. این در حالی است که معماری بومی، درگذشته به عنوان معماری پاسخگو به نیازهای عموم مردم مطرح بوده؛ اما در عصر کنونی این معماری به دلیل دورماندن از تحولات زمانه مورد بی توجهی قرارگرفته است. فرضیه و پرسش های تحقیق: به نظر می رسد با واکاوی در اصول طراحی همه شمول و شناخت معیارهای کلیدی توسعه پایدار و شاکله معماری بومی و احیای آن، می توان به الگوهایی از معماری دست یافت که بر همه شمولی فضاها و پایداری آنها مؤثر باشند. همچنین به نظر می رسد تقویت اصل انعطاف پذیری فضاها بیشترین تأثیر را بر همه شمولی آنها دارد. حال این پرسش کلیدی مطرح است که کدام یک از معیارهای طراحی همه شمول با توجه به نیازهای کنونی بوم گرایی قابلیت اعمال در معماری بومی پایدار را دارد و نیز کدام یک از معیارهای معماری بومی را می توان در طراحی همه شمول به کار گرفت. هدف: این مقاله با هدف شناسایی میزان همگرایی یا واگرایی مؤلفه های معماری بومی و طراحی همه شمول تدوین شده و درصدد است تا به الگویی تعاملی دست یابد که در تطابق با معیارهای طراحی همه شمول و نیازهای کنونی بوم گرایی بوده و قابلیت اعمال در معماری بومی پایدار را داشته باشد. روش تحقیق: روش تحقیقِ این مقاله روش توصیفی-تحلیلی و متکی بر فن تحلیل محتواست که با رویکرد کیفی _کمی مورد مطالعه قرارگرفته است. بدین معنا که ابتدا الگوی تعاملی معماری در تطابق با معیارهای سه مقوله معماری بومی، طراحی همه شمول و توسعه پایدار به روش کیفی تدوین شده و سپس ارتباط معیارهای کلیدی در این الگو و سهم هریک در نظام تعاملی به روش کمی تعیین شده است. در این مطالعه، حصار صفوی در منطقه 12 تهران به عنوان بستر مکانی پژوهش انتخاب شده و هم زمان نسبت به جمع آوری داده های کمی و کیفی در قالب پرسشنامه اقدام شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد در الگوی تعاملی حاصله از روش های کیفی پژوهش، شش عامل کلیدی تاب آوری، زمینه گرایی، استفاده همه شمول، راحتی، حقوق و مدیریت دخیل هستند و مطابق نتایج کمّی تاب آوری بیشترین سهم در نظام تعاملی را داراست.
سنجش ارتباط بین سازگاری روانی در جهت نیل به آسایش حرارتی با حس مکان در فضاهای شهری (مطالعه موردی : میدان امام خمینی و امام حسین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
47 - 62
حوزههای تخصصی:
مطالعات انجام شده در زمینه آسایش حرارتی در فضاهای عمومی شهری بیشتر به عوامل کالبدی پرداخته اند؛ در حالیکه سازگاری روانی یکی از مهمترین عوامل موثر در ادراک آسایش است. لذا بسط مفهوم ادراک و تفاوت آن با احساس، یکی از اهداف کلیدی این پژوهش است. فرضیه پژوهش عبارتست از اینکه: «بین سازگاری روانی برای نیل به آسایش حرارتی با سطوح مختلف حس مکان در فضاهای شهری ارتباط مستقیمی وجود دارد.» مدل تجربی پژوهش نیز پس از مفهوم سازی مبانی و تجارب، استخراج و با روش دلفی تدقیق شده است و سپس با استفاده از روش پیمایشی در دو فضای شهری تهران (میدان امام حسین و امام خمینی)، پرسشنامه ای متناظر با هر جزء از مدل تنظیم شده و در فصل سرد در بین 200 نفر از شهروندان حاضر در دو فضا تکمیل و تحلیل شده است. با استفاده از آزمون های آماریTtest، همبستگی و بتا، فرضیه پژوهش اثبات شده و در نهایت راهبردهایی در جهت ارتقای میزان سازگاری روانی و حس مکان و افزایش همبستگی مذکور، ارائه شده است.
بررسی اثر استفاده از منابع تجدید پذیر انرژی بر شاخص ردپای اکولوژیکی در محیط های روستایی (مطالعه موردی: روستای نجوبران استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۱۱۲-۹۷
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ارزیابی تغییرات شاخص ردپای اکولوژیکی در محیط های روستایی در اثر جایگزینی انرژی فسیلی با منابع تجدید پذیر انرژی می پردازد. رشد جمعیت و به تبع آن افزایش استفاده از سوخت های فسیلی، اثرات مخرب زیست محیطی گوناگونی را به دنبال داشته است. بیش از 40 درصد استفاده از کل انرژی که 70 درصد آن را مصرف برق تشکیل می دهد، در ساختمان ها مصرف می شود. از این رو ضروری می نمود با تمرکز بر بخش ساختمان، انرژی های تجدید پذیر که به مراتب اثرات زیست محیطی کمتری دارند، جایگزین انرژی حاصل از سوخت های فسیلی گردند. محیط های روستایی نیز بخشی از جمعیت ساکن در زیست کره را شامل می شوند که نسبت به محیط های شهری از پتانسیل های متنوعی در بهره گیری از منابع تجدید پذیر انرژی برخوردار می باشند. ردپای اکولوژیکی شاخصی به منظور بررسی تأثیرات زیست محیطی تولیدات، فعالیت ها و خدمات بشری بر زیست کره است. شاخص ردپای اکولوژیکی در ایران و در سال 2015 میلادی برابر با 2.8 هکتار در مقیاس جهانی به ازای هر نفر بوده است، این در حالی است که ظرفیت زیستی ایران 0.9 هکتار در مقیاس جهانی به ازای هر نفر است که نشان از برداشت بیش از حد از منابع طبیعی دارد. با توجه به ضرورت موضوع، روستای نجوبران در استان کرمانشاه به عنوان نمونه موردی انتخاب و پس از جمع آوری اطلاعات از طریق مشاهدات، پرسشنامه و مصاحبه، آمارهای رسمی، سایت ها و منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت تا میزان اثرگذاری بهره گیری از انرژی های تجدید پذیر بر شاخص ردپای زیست محیطی کشوری به شیوه تحلیلی-توصیفی، محاسبه و بررسی گردد. نتایج این مقاله نشان داد که ردپای اکولوژیکی برق مصرفی در روستای نجوبران در سال 1396 برابر با 6.894 هکتار در مقیاس جهانی می باشد. استفاده از صفحات فتوولتاییک به مساحت 1000 مترمربع و دو توربین آبی کوچک ردپای اکولوژیکی مصرف برق در این روستا را به صفر رساند. استفاده از این دو سامانه در کنار یکدیگر و تزریق برق تولیدی مازاد بر نیاز به شبکه سراسری، در مجموع 10.364 هکتار در مقیاس جهانی به ظرفیت زیستی منطقه و کشور اضافه نمود که می تواند سایر فعالیت ها در نقاط شهری را از لحاظ زیست محیطی پشتیبانی نماید.
بررسی اجتماع پذیر بودن کتابخانه های عمومی
حوزههای تخصصی:
طراحی کتابخانه ها به عنوان فضاهای عمومی، برای تشویق افراد به مطالعه و کمک به توسعه علمی و فرهنگی در جامعه باید به گونه ای باشند که زمینه های لازم را در جهت افزایش میزان بهره گیری برای تمامی اقشار جامعه را فراهم سازند. ازپیامدهای توجه نکردن به جامعه پذیری می توان به کاهش میزان استفاده از کتابخانه، کاهش نقش اجتماعی کتابخانه های عمومی و... می باشد. یکی از عوامل کم بودن تعاملات اجتماعی در کتابخانه های عمومی نبود امکان بحث و گفتگو در فضای داخل و محوطه کتابخانه هاست که این امر مانع ایجاد شبکه های اجتماعی و فعالیت های داوطلبانه می شود که طرح مساله شده است. در مقاله حاضر به نقش کتابخانه های عمومی به عنوان بستر مناسب و ظرفی اجتماعی در جهت رشد جامعه و اجتماع پذیری معماری که جذب کننده افراد باشد و رابطه بین حوزه های عمومی و اجتماعی کتابخانه ها و پیوستگی آن با نقش جامعه پذیربودن معماری، بدین صورت که با روش تحقیق کتابخانه ای و به صورت استدلال منطقی در مبانی نظری، به جستجوی مولفه های اجتماع پذیری در بعد کالبدی و فعالیتی و نقشی که کتابخانه های عمومی خود را می توانند از شکل و ظاهر قرائت خانه هایی خشک و بی روح، به صورت پویا و مشارکتی در بیاورند و مراجعه کنندگان را به افرادی آگاه و ناظر تبدیل کند و موجب رضایت مندی و سودمندی آنها شودپرداختیم و نتایج این تحقیق ما را به این مهم که فضاهای عمومی از جمله کتابخا نه ها ی عمومی باید به گونه ایی طراحی شوند که پاسخ گوی نیازهای متنوع گروه های مختلف سنی باشند و این امکان را به مردم می دهند که نسل های مختلف با هم حضور داشته باشند زیرا افراد مختلف به سطوح مختلفی از تعامل اجتماعی نیاز دارندکه مقوله ی اجتماع پذیری یکی از مولفه های ترغیب کننده مراجعت افراد به کتابخانه های عمومی به عنوان یک مکان عمومی است.
تعیین نسبت بهینه پنجره به دیوار در جبهه جنوبی ساختمان های آموزشی در کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
105-115
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی ساختمان به شدت به مشخصات حرارتی پوسته خارجی آن وابسته است. در این میان، پنجره ها به دلیل مقاومت حرارتی کم در کنار عبور مستقیم انرژی تابشی، تاثیر قابل ملاحظه ای بر مشخصات حرارتی پوسته ساختمان دارند، بنابراین تعیین نسبت بهینه پنجره به دیوار در هر اقلیم اهمیت بسیار زیادی دارد. هدف از این پژوهش تعیین متغیرهای تاثیرگذار بر نسبت بهینه پنجره به دیوار در جبهه جنوبی شهر کرمان براساس مشخصات حرارتی پوسته ساختمان است. روش تحقیق، ترکیبی از برداشت میدانی و شبیه سازی نرم افزاری است. در برداشت میدانی، نسبت پنجره به دیوار جنوبی در ۲۶ تک فضا مربوط به ۱۶ نمونه از خانه ها و مدرسه های تاریخی شهر کرمان اندازه گیری، ترسیم و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نسبت پنجره به دیوار ۵ تا ۱۵٪ بیشترین فراوانی را بین نمونه های برداشت شده داشته است. در شبیه سازی نرم افزاری، ضریب انتقال حرارت پنجره و دیوار و همچنین ضریب بهره حرارتی خورشیدی با درنظرگرفتن بار حرارتی سالیانه تحلیل، و درنهایت نسبت ۳۰٪ به عنوان نسبت بهینه پنجره به دیوار مشخص شد. درمجموع می توان نتیجه گرفت اگر صرفاً تحلیل حرارتی را مد نظر داشته باشیم، نسبت بهینه پنجره به دیوار در جبهه جنوبی دیوار در شهر کرمان، در صورت استفاده از شیشه های تک جداره برابر ۱۵٪ و در صورت استفاده از پنجره دوجداره برابر ۳۰٪ می شود، مشروط بر آن که ضریب بهره حرارتی خورشیدی پنجره از ۴/۰ کمتر نباشد. نتایج پژوهش همچنین وابستگی زیاد بار حرارتی سالیانه ساختمان به ضریب بهره حرارتی خورشیدی پنجره ها را نشان داد. بر این اساس، درنهایت پیشنهاد اضافه شدن این شاخص به مشخصات حرارتی پنجره ها در پیوست ۹ مبحث ۱۹ ارایه شده است.
کیفیت فضایی در طراحی بافت سکونتگاه های کوچک: بافت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی کالبدی سکونتگاه ها و ضرورت حفاظت و احیای محیط زندگی خصوصاً در کشور های با پیشینه تاریخی مسئله ای است که همواره مورد توجه مسئولان امر بوده است. برخورداری ایران از تمدن و تاریخ کهن باعث شده تا یکی از اهداف مهم طرح های جامع و هادی سکونتگاه ها، بهسازی بافت آن ها باشد. با توجه به تعداد زیاد و توزیع فضایی و جغرافیایی سکونتگاه های کوچک در کشور توجه به نحوه طراحی و توسعه آن ها همواره از اهداف برنامه ریزان، طراحان و متولیان موضوع بوده است. تقریباً اکثر سکونتگاه های کوچک کشور ما روستایی هستند و اکنون که حدود ۴ دهه از تجربه طراحی و بهسازی محیط آن ها می گذرد ، تأملی در محتوا و بررسی آنچه تهیه و اجرا شده می تواند به بهبود محتوا و اجرای آن ها کمک نماید . این مقاله با تکیه بر تجارب انجام شده و مرور اسناد و مباحث نظری طراحی شهری و معماری سعی در نشان دادن نقش مغفول مانده در این فرایند یعنی "فضا" و"کیفیت" آن در شکل دادن به بافت در طراحی و اجرا دارد. مقاله پیش روی راه حل بهبود سکونت و زندگی در این سکونتگاه ها و ایجاد شادابی و سر زندگی در آن ها را، فضا و توجه به ارتقای آن در روند طراحی و اجرا تبیین می نماید و متناسب با ویژگی هایی که در این بافت وجود دارد راه حل هایی پیشنهاد می شود.
آموختن از گذشته، کاربست نحو فضای خانه عطروش و محتشم شیراز در تداوم حس تعلق مکان ویلاهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
227 - 250
حوزههای تخصصی:
طبق تعریف خانه از دید بزرگان معماری از جمله تادائو آندو خانه بلافصل ترین فضای مرتبط با آدمی است (روزنامه شرق، 1390)، با این حال مواردی از جمله تغییر سبک زندگی ایرانیان سبب تغییردر ماهیت و تعاریف فضاهای معماری خانه های معاصر شده است؛ به نظر می رسد خانه های سنتی ایران دارای شاخص هایی هستند که می توانند حس تعلق به مکان را در انسان ایرانی زنده نگه دارند و روح فضا را از گذشته به حال منتقل کنند، این مهم می تواند بخش عمده ای از راه کارهای طراحی بومی خانه های ویلایی در ایران شود. از این رو پاسخ به این سوال که مولفه های شکل دهنده حس تعلق به مکان در خانه ایرانی کدامند و کدام یک از مولفه ها نیاز به باز آفرینی و باز اندیشی داشته و کدام باید حفظ شود، مطرح می گردد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی است و به سبب ماهیت ترکیبی (هایبرید)، شامل تحقیق کیفی که با تحلیل و تفسیر اطلاعات به روش کتابخانه ای با تمرکز بر نظریه های حس تعلق به مکان بدست آمده و تحقیق بر مبنای نمونه موردی است که خانه های سنتی عطروش و محتشم شیراز و خانه های ویلایی به نام های ویلای مسعودی و آخر هفته از طریق مشاهده و تحلیل با شبیه ساز رایانه ای دپث مپ جهت بررسی چیدمان فضایی هر دو حالت مدرن و سنتی و مقایسه تطبیقی اطلاعات و به دست آوردن راه کارهای بومی، مزایا و معایب در پاسخگویی به عوامل تاثیرگذار در حس تعلق هر نمونه انجام شده و از طریق استدلال منطقی به استخراج عوامل کالبدی موثر در ایجاد حس تعلق فضای داخلی خانه به دو ویژگی فیزیکی IEQ (انعطاف پذیری) و آسایشی منتج شده است. تحلیل شبیه سازی شده نمونه های موردی نشان داد که اجزایی چون دالان ورودی، دالان های منتهی به اتاق های خصوصی و هشتی در خانه های مدرن حذف شده که سبب بروز مشکلاتی از قبیل عدم کارآمدی فضاها در ایجاد سلسله مراتب و محرمیت گشته است و فضاهایی مانند اتاق های خصوصی که اغلب شخصی نبودند در خانه های معاصر بازآفرینی شده که این عامل سبب افزایش احترام به حریم شخصی افراد خانواده و مهیا شدن محیطی جهت کار در خانه شده است. در نهایت پس از تحلیل نتایج دیده شد که معماری خانه ایرانی، با الگو برداری از خانه های سنتی و باز آفرینی اجزای حیاط مرکزی، هشتی و افزایش فضاهای واسط کارآمد می تواند سبب افزایش احساس تعلق کالبدی ساکنین شود.
تحلیل مورفولوژیک معماری مسکونی مدرن در کشورهای ترکیه و ایران (نمونه موردی: کاخ چانکایا و کاخ سعدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
113 - 126
حوزههای تخصصی:
بعد از ورود مدرنیسم به خاورمیانه کشورهای این منطقه در مواجهه با این موج، موجب شد تا قطع ارتباط با گذشته نمادین و بصری، نخستین دستاوردی شود که جمهوری ترکیه به رهبری مصطفی کمال آتاترک به دست آورد. ترکیه در ساختن دوباره خود موفق بود و الگویی برای همسایه اش ایران، در دوره پهلوی اول شد. از این رو بررسی، تأثیر مدرنیسم بر ساختارهای گذشته نمادین و بصری از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا تأثیر معماری کیوبیک برکاخ های آوانگارد این دو رهبر امری ضروری است. این نوشتار بر آن است این فرآیند و ریشه های آن را مورد مطالعه قرار دهد. روش تحقیقپژوهش از نوع کیفی و بر پایه شیوه تحقیق تحلیلی تطبیقی و با راهبرد تحلیل مورفولوژیک انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. جهت تحلیل موفولوژیک و بررسی تطبیقی، کاخ سعدآباد و کاخ چانکایا انتخاب شدند. سپس شاخص های مورد نظر، جهت مقایسه تعیین و بررسی ها انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، تبادلات فرهنگی متقابل در قرن بیستم به طور قابل توجهی موجب تبدیل و تغییر فرهنگ شهری و مسکونی در ایران و ترکیه شده بود. بطوری که نمی توان از تولید معماری خالص "جهان شمول" در یک فضای انتزاعی به دور از تأثیر شرایط محلی و یا از معماری خالص"محلی" حرف زد در حالی که که یک مکان به مکان های دیگر به طور کامل وابسته است. کاخ های سعدآباد و چانکایا صرفاً متأثر از معماری محلی یا جهان شمول نیستند بلکه این بناها تحت تأثیر ویژگی های توأمان محلی و جهان شمول شکل گرفته اند. لذا مقایسه مورفولوژیک کاخ های سعدآباد و چانکایا، بیشتر از آنکه تبعیت از محتوای معماری کیوبیک داشته باشد، صرفاً تقلیدی تجددگرا از معماری غرب نبوده و سنت گذشته معماری(محلی) این کشورها کاملاً کنار گذاشته نشده و به واقع در نمونه های بررسی شده مفاهیم و فرم های سنتی و مدرن برهم منبطق یا باهم سازگارشده اند.
سطح بندی محرومیت شهرستان های استان های بوشهر و هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله نابرابری های منطقه ای و محرومیت تنها معضل مناطق درگیر نیست و پیامدهای آن، کل کشور را دربرخواهد گرفت. برهم خوردن تناسبات جمعیتی و فضایی، عدم بالفعل شدن پتانسیل های منطقه درگیر و امثالهم از مشکلات جدی نابرابری ها است. هدف مقاله پیش رو، سنجش و سطح بندی محرومیت در استان های بوشهر و هرمزگان، از استان های مرزی و ساحلی جنوب کشور، با بررسی مهم ترین ابعاد محرومیت است. بدین ترتیب، شاخص های محرومیت مطابق با ادبیات نظری پژوهش در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، آموزش، بهداشت و مسکن، استخراج و سپس شهرستان های دو استان، براساس ابعاد مذکور، سطح بندی و سنجش شده اند. روش مورد استفاده، روش تحلیل عاملی با رویکرد ادغام داده ها و در بخش سطح بندی شهرستان ها، روش تحلیل خوشه ای است. یافته ها نشان می دهد که محرومیت در شهرستان های استان هرمزگان، نمود بیشتری دارد و با حرکت به سمت شرق، شدت بیشتری می گیرد. سنجش تغییرات ابعاد محرومیت طی سال های 1375 تا 1390 نشان می دهد که طی سال های اخیر، به طورکلی میزان محرومیت کاهش یافته و بر تعداد شهرستان های برخوردار افزوده شده است. کاهش محرومیت در شهرستان های استان بوشهر نمود بیشتری دارد و تعدادی از شهرستان های شرقی استان هرمزگان طی سالیان گذشته، بهبود حداقلی را تجربه کرده اند. شدت محرومیت نیز در ابعاد آموزشی و بهداشتی در هر دو استان بیشتر بوده و شاخص های ابعاد اجتماعی و اقتصادی وضعیت مناسب تری داشته اند.
درآمدی بر تاثیر تصوف بر معماری ایران با رویکرد تاریخ فرهنگی
حوزههای تخصصی:
جریان تصوف از فراگیرترین جریان های فکری تاریخ ایران است که تاثیر فراوانی بر هنر و معماری داشته است. این جریان فکری از سده ی دوم آغاز شده و در سده های چهارم و پنجم، تشکیلات خانقاهی به خود گرفت. در قرن هفتم و با هجوم مغول ها،خانقاه ها تبدیل به پناهگاه های روحی و مادی مردم شد؛ و بعد از آن، جریان تصوف به اوج مقبولیت و نفوذ خود بین عوام و خواص جامعه از درباریان تا مردم رسید و این روند تا آنجا پیش رفت که زمینه ساز تشکیل حکومت صفویه شد. بررسی رابطه تصوف و معماری با رویکردهای مختلفی بررسی شده است اما رویکرد تاریخ فرهنگی این امکان را به تحقیق می دهد که این ارتباط به صورت واقع گرایانه بررسی شود و با استفاده از شواهد تاریخی از هرگونه افراط و انحراف به دور باشد. حال سوال اینست تاثیر جریان فکری تصوف بر معماری ایران چگونه بوده است و چه نوع بناهای معماری را شکل داده است؟. پژوهش از نوع تحقیق های نظری می باشد که با روش تاریخی- تفسیری پژوهش شده است و چارچوب اصلی در قالب مطالعات فرهنگی و در ذیل آن تاریخ فرهنگی و از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای تصوف و تاریخ معماری می باشد. با این روش نتیجه تحقیق بدین شرح است که تفکرات صوفیانه، رفتار و ارزش های آن ها باعث شکل گیری کلیات کالبد های معماری می شود. کاربری این بناها در طول تاریخ در هم تنیده بوده است. با توجه به بناهای باقی مانده و منابع موجود می توان کالبدهای معماری صوفیان را در دو دسته تک بناها، شامل خانقاه ها و آرامگاه ها؛ و دسته دوم، بناهای مجموعه ای دسته بندی کرد.
الگوشناسی معماری کارخانه های صنعتی پهلوی اول در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
33-44
حوزههای تخصصی:
مرور سیستماتیک شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های تاب آوری شهری با بررسی چالش ها و فرصتها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
100 - 119
حوزههای تخصصی:
افزیش تراکم جمعیتی، پتانسیل آسیب پذیری شهرها را در برابر تهدیدات ناشی از بحران های طبیعی و انسان ساخت افزایش می دهد. بنابراین، به منظورکاهش پیامدهای متصور این تهدیدات، می بایست برنامه ریزی و اقدامات مقابله ای متناسب پیش بینی گردد. این مقاله با هدف ایجاد یک رویکرد سیستماتیک در مورد تاب آوری شهری برای ارتقاء توانایی عملکرد شهرها در برابر حوادث و عدم تعادل های سیستم های شهری به مرور سیستماتیک مفاهیم، ابعاد، مولفه ها، شاخص ها، چالش ها و فرصت های روش های ارزیابی، تاب آوری شهری پرداخته که درنهایت، کمبود ابزار و روش برای ارزیابی تاب آوری، بعنوان یک چالش و فرصت اصلی برای توسعه آتی مطالعات جامع در مورد تاب آوری شهری، شناسایی شد بطوریکه این مطالعات امکان شناسایی موثرترین اقدامات برای افزایش مقاومت در برابر سیستم های مختلف شهری را فراهم می کند.
رهیافتی بر خوانش روابط اجتماعی در بافت تاریخی بررسی موردی: گذر تاریخی آقا بزرگ کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
71 - 90
حوزههای تخصصی:
تاکنون غالب رویکردهای حفاظت از بافت های تاریخی ایران معطوف به ویژگی های کالبدی بوده است. این در حالی است که در طول حیات و تداوم شهرهای تاریخی، فضاهای تاریخی با وجود ارزش های ملموس و ناملموس برآمده از ساختارهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رشد و رونق یافته اند. در این پژوهش روابط اجتماعی به عنوان یکی از عوامل سازنده بعد اجتماعی که خود جزئی از میراث ناملموس و نیازمند حفاظت تلقی می شود، عامل پویایی مؤثر بر کالبد و اثرپذیر از کالبد و فرهنگ در نظر گرفته شده است که با افزایش نیروی محرکه درونی در چارچوبی تعریف شده می تواند در حفاظت داخلی مؤثر واقع شود. لذا شناخت مصادیق روابط اجتماعی گذشته و اکنون و چگونگی احصا و خوانش آن به عنوان اهداف این پژوهش تعریف شده اند. گذر تاریخی آقا بزرگ کاشان به عنوان یکی از فضاهای عمومی بستر بررسی روابط اجتماعی بوده است. این پژوهش ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. مصادیق کلی خوانش روابط اجتماعی و شاخص های رفتاری از طریق مطالعات کتابخانه ای و نظر محققان در حوزه جامعه شناسی شهری دریافت شده است. مصادیق روابط اجتماعی گذشته با رویکردی زمینه گرا از طریق مصاحبه با ساکنان قدیمی و مطالعات تاریخی شناسایی شده است. مقایسه این مصادیق با روابط اجتماعی کنونی که از طریق مصاحبه با ساکنان و مطابقت دادن فضاها و عناصر کالبدی در نقشه های تاریخی و حال و روابط اجتماعی در آنها به دست آمده به شناسایی تغییرات منجر شده است. این اقدامات سبب نیل به نتایجی همچون پیشنهاد شیوه برداشت روابط اجتماعی در محیط های شهری تاریخی، ساخت چارچوبی جهت خوانش روابط اجتماعی در بافت های تاریخی، درک محیط ساخته شده و تأثیرات آن بر روابط اجتماعی و غیره شده است.
ارائه مدل مفهومی از خوانایی با تکیه بر تصور ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
69 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : مفهوم خوانایی که بعد از کار اساسی «لینچ» به دایره مفاهیم کیفی محیط های مصنوع اضافه شد، همواره تداعی کننده عناصر پنج گانه ای است که او از سیمای کالبدی شهر معرفی کرد. این نوع نگاه کالبدمحور موجب تمرکز تحقیقات بعدی بر تصویری شده است که از محیط در ذهن ناظر شکل می گیرد. حال آنکه تصوری که ناظر از مؤلفه های کالبدی در ذهن خود می سازدکمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با طرح این سؤال که تصور ذهنی ناظر از محیط کالبدی شامل چه مؤلفه هایی است، در پی شناخت بهتر مفهوم خوانایی و ارائه مدلی مفهومی از ارتباط مؤلفه هاست. روش تحقیق: روش پیشبرد این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است که ابتدا ضمن مطالعه اسناد و آرای صاحب نظران، به بررسی وجوه مختلف تأثیرگذار بر ایجاد تصور ذهنی پرداخته و سپس با استدلال منطقی، ارتباط مؤلفه ها را در قالب مدلی مفهومی جهت مطالعه جامع تر خوانایی ارائه کرده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد، تصوری که از محیط در ذهن ناظر ایجاد می شود علاوه بر مؤلفه های مکانی، شامل مؤلفه های انسانی و زمانی است که می توان آن را به تصویر ذهنی مکانی شامل زیرمؤلفه های هویت و ساختار، تصویر ذهنی زمانی شامل تجربه فردی، جمعی و رویدادهای اجتماعی، تصویر ذهنی عاطفی شامل حس تعلق به مکان و اجتماع و همچنین ارزیابی های کالبدی، تاریخی و احساسی دسته بندی کرد. بر این اساس مفهوم خوانایی نه یک ویژگی فیزیکی محیط کالبدی، که مفهومی ذهنی ادراکی و چندبعدی است و سنجش آن تنها براساس شاخصه های فیزیکی یک محیط کالبدی به نوعی اتکای صرف به لایه های مکانی تصور ذهنی بوده و برای ارزیابی جامع تر از میزان خوانایی ادراک شده باید سایر لایه های زمانی و عاطفی نیز در تصور ذهنی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی اهمیت و کاربرد لایه « احساسات شهری » در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینکه چگونه شهروندان محیط اطرافشان را درک و دریافت می نمایند به عوامل زمینه ای پویا و ایستای متعدد بستگی دارد. چنین برداشت ذهنی و زمینه محور می تواند باعث هیجانات و احساسات مختلفی در افراد گردد که نگاه و رویکردی جدید و الحاقی در مطالعه ساختار مکانی و زمانی شهر ایجاد نموده است. بررسی ارتباط بین محیط ساخته شده به عنوان یک بعد کالبدی با جنبه های رفتاری و هیجانی انسان در پژوهش های اخیر و بخصوص در مطالعات برنامه ریزی و طراحی شهری بسیار مورد توجه قرار گرفته و در سال های اخیر به یک موضوع ضروری تبدیل شده است. هدف پژوهش های نظری، تجربی و کاربردی در این زمینه بطور کلی آن است که کیفیت زندگی در شهر را از طریق مطالعه لایه ای جدید که به جنبه های هیجانی-رفتاری افراد توجه دارد، ارتقاء دهند. از این روی، هدف این مقاله معرفی رویکرد و حوزه پژوهشی «احساسات شهری» است. در این نوشتار سعی شده است تا با مرور و بررسی نظریات و مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به نقش و اهمیت ، کاربست و یکپارچه سازی پاسخ های هیجانی محیط های شهری در فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری پرداخته شود. نتایج نشان می دهد که مطالعات انجام شده در این زمینه را می توان به دو دسته نظریه ها و مطالعات پایه و مطالعات و پژوهش های جدید، آغاز شده با کار کریستین نولد (2009) تقسیم نمود. برخلاف نگاه پایه که بیشتر متمرکز بر عوامل اثرگذار محیطی به گونه ای کیفی و بسیار کلی و مبتنی بر روش های سنتی سنجش هیجان بوده است، پژوهش های جدید (5 سال اخیر) برحسب فراوانی به ترتیب شامل 4 حوزه می شوند: 1- متمرکز بر سنجش هیجان2- روش های نوین سنجش هیجان 3- بررسی عوامل اثرگذار بر هیجان در محیط و 4- کاربردهای هیجان. علی رغم اهمیت و کاربرد این حوزه میان رشته ای در مطالعات شهری، هنوز پتانسیل های علمی این رویکرد جدید در همه جوانب متنوع کاربرد و تحلیل شهری کشف نشده است. اصلی ترین حوزه های کاربرد لایه احساسی- هیجانی در حوزه شهرسازی را می توان حوزه سلامت روان، شهر شاد و فضاهای شهری دلپذیر، دلبستگی به مکان، حوزه برنامه ریزی شهری مشارکتی و شهر هوشمند تعیین نمود. همچنین ارزیابی و سنجش محیط ساخته شده، ارزیابی اثرات روان شناسانه یک طرح قبل از اجرا، ارائه فرصت های نوین طراحی و برنامه ریزی شهروند محور از فواید کاربرد موضوع در حوزه شهرسازی است.