فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
111 - 126
حوزههای تخصصی:
نا برابری شرایط در جنگ ایران و عراق، اتخاذ تدابیر منطقی و عکس العمل های مناسب را ایجاب می کرد و مشکلات عظیمی را به همراه داشت . یکی از این مشکلات انتقال مجروحین جنگی به اولین مرکز درمانی و معالجه سریع آنان و کاهش تعداد تلفات بود. در این راستا در زمان جنگ اقدام به ساخت مراکز درمانی صحرایی در دستور کار قرار گرفت و تجارب بسیاری در این رابطه بدست آمد . از آنجایی که بررسی تحلیلی این مراکز درمانی و شناخت نقاط قوت وضعف آنها میتواند در ساخت بهتر مراکز آتی بسیار مثمر ثمر باشد ، نگارنده از ابتدای ساخت این مراکز اقدام به ثبت ویژگیها و نحوه ساخت آنها تمود و در این مقاله بر آن شد که ضمن ارایه اجمالی ویژگی های مراکز درمانی صحرایی زمان جنگ به بررسی آنها پرداخته و پیشنهاداتی برای طراحی مراکز درمانی صحرایی آتی ارایه دهد. نتایج حاصل حاکی از آن است که اگر چه این تجارب از نقاط مثبت بسیاری برخوردار بودند ، ولی مسایل و مشکلاتی چون شیوه زهکشی، نحوه اتصالات و... را نیز داشته اند که با تحلیل و علت یابی این مشکلات و در دستور کار قرار دادن پیشنهادات ارایه شده می توان بر افزایش کارایی و کاهش آسیب پذیری این مراکز افزود.
بررسی میزان بکارگیری اصول زمینه گرایی و پیشنهاد شاخصه های زمینه گرایانه در اسکان موقت زلزله سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
46 - 59
حوزههای تخصصی:
روش های ساخت و مصالح نوین در تولید سرپناه مو قت موضوع تحقیقات بسیاری بوده است ولی به تطبیق الگوی ساخت سکونگاه های موقت با دیگر شرایط محیط و زمینه اطراف از قبیل جغرافیا ، فرهنگ مردم ، اقلیم و . . . کمتر توجه شده است در این پژوهش پس از آشنایی با مقوله اسکان موقت و زمینه گرایی ، با استفاده از روش پیمایش پرسش نامه ای از متخصصین و کارشناسان معماری شاغل در حوزه اسکان موقت سرپل ذهاب ، گزینه های مختلف زمینه گرایی برای افراد استفاده کننده در اسکان موقت لیست گردید ، سپس متناظر آن میزان اثرگذتری و باره بندی هریک از عوامل زمینه گرا (اقتصادی ، کالبدی ، جغرافیایی ، تاریخی ، اجتماعی) خواسته شد. سپس به روش های آماری داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گرفت و در نهایت پس از رتبه بندی عوامل زمینه گرایانه، اصول و شاخص های پیشنهادی طراحی اسکان موقت بر مبنای عوامل زمینه گرا (در سه سطح : سایت، کالبد بیرونی و فضای داخلی اسکان موقت) نتیجه گیری و لیست گردید.
واکاوی حس مکان در آفرینش و پایداری معماری دستکند روستای کندوان
حوزههای تخصصی:
روستای کندوان در شهر آذربایجان شرقی از توابع اسکو یکی از مناطق گردشگری این شهر می باشد. معماری صخره ای کندوان از نظر فرم و شکل معماری جزو معماری دستکند می باشد که در درون کران های سخت با ایجاد حفره در داخل سنگ ها به وجود آمده است. وجود اقلیم سرد آذربایجان شرقی و مقاومت بالای این سنگ ها نشان می دهد که معماری صخره ای و دستکند روستای کندوان جزو معماری پایدار نیز می باشد. که از لحاظ زمین شناسی بریک توده آذر آواری قرار دارد که فرسایش طبیعی دره کندوان موجب شکل گیری سازه های کله قندی آن شده است. معماری روستایی کندوان بیانگر آن است. معماری بومی ساختمان هایی را بنا می کند که عملکرد آنها بر خواسته از نگرش آنان می باشد. معماری صخره ای جزئی از معماری پایدار است که حاصل تلفیق سکونتگاه های بشری با طبیعت می باشد. اگرچه این نوع معماری، برگزیده معماری و توسعه پایدار شناخته شده است، ولی به دلیل ویژگی های خاص جغرافیایی و توپوگرافی آن در هرجایی قابل استفاده نمی باشد. لیکن بررسی ویژگی های این نوع معماری از نظر ساختار، عملکرد حرارتی، فرم معماری، چگونگی سازگاری با شرایط محیطی و تعدیل شرایط درونی می تواند راهی به سوی استفاده کاربردی ویژگی های آن در معماری امروز ی و تطابق با اهداف توسعه پایدار باشد.
شناسایی ویژگی های متشکله معماری قرون 7تا 10 هجری قمری در اسناد تصویری تاریخی
حوزههای تخصصی:
معماری به عنوان میراث گرانبها جزئی از اسناد و مدارک تاریخی از هر دوره به یادگار مانده است. تمامی گستره این سرزمین کتاب زنده ای از تاریخ، معماری و هنر ایرانی- اسلامی است و آثار باشکوه تاریخی علاوه بر جلال و شکوه، گویای تاریخ و تمدن باشکوه ایران هستند. تاریخ ایران همواره برای تاریخ-نگاران موضوعی جذاب و جالب توجه بوده است و در همین راستا کتب بسیاری در رابطه با تاریخ ایران مشاهده می شود. وقایع و رویدادها مبنای پیدایش تاریخ هستند، که با از بین رفتن آن ها، آثار گذشتگان وقایع تاریخ را بازگو می کنند. اسناد تاریخی، در میان منابع و مآخذ تاریخ مدارکی اند از رویدادها و فعالیت های قابل استناد که منابع درجه اول برای مطالعه تاریخ معماری به حساب می آیند. مستندات معماری و شهرسازی ایران در دوران ایلخانی نقطه آغازی بر این اسناد تاریخی است. هدف از این پژوهش بازشناسی مولفه های معماری دوران ایلخانی و تیموری در اسناد تصویری تاریخی می باشد. لذا می توان گفت روش تحقیق این پژوهش از لحاظ محتوا پژوهش کیفی به شمار می آید. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و جهت تحلیل داده ها از روش «تفسیری تاریخی» و «تحلیلی» استفاده شده است. با شناخت شاخص های معماری و شهرسازی در نقاشی ها، نگاره ها، دست نگاره های تاریخی و نقشه ها در دوران تیموری و صفوی؛ به کاربرد طومارهای جهت پیاده سازی نقشه که اوج هنر معماری تاریخی را به نمایش می گذارد، دست می یابیم.
بازسازی پس از جنگ محله جماله اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
41-48
حوزههای تخصصی:
اصفهان از زیباترین شهرهای جهان است که محله های مسکونی با قدمت و زیبایی منحصر به فردی دارد. یکی از این نواحی قدیمی محله ای به نام «دردشت» است که دارای ارزش تاریخی فراوان و محلة «جماله» جزئی از آن است. این محله که بافت تاریخی ارزشمندی دارد، در جنگ تحمیلی عراق به ایران مورد حمله هوایی و موشکی قرار گرفت و آسیب دید که پس از آن بازسازی شد. برنامه بازسازی در جماله با هدف احیای محله با استفاده از پایه های نظری منطبق بر اصول معماری سنتی صورت گرفت، که انتظار می رفت نمونه موفقی ارایه کند، اما در اجرا نتوانست موفق عمل کند و خروجی این پروژة بازسازی، چهرة متفاوتی از معماری بومی منبعث از اصول معماری ایرانی و زندگی ساکنان نشان داده است. در نتیجه بافت از نظر کالبد، نظام اجتماعی و اقتصادی، دگرگونی های غیرمنتظره ای یافت. این مقاله با هدف بررسی نظریه ها و روند بازسازی بافت های ارزشمند تاریخی و استخراج درس هایی از آن، صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است، اما استفاده از داده های آماری (در مواقع لزوم) نیز در اثبات فرضیه ها صورت گرفته است. پس از بررسی نظریات بازسازی و استخراج شاخص ها، آن ها را با وضع موجود در محله جماله سنجیده تا بتوان دریافت که آیا اجرای عملیات بازسازی با مبانی نظری مورد نظر منطبق بوده است یا خیر؟ در انتها از تحلیل های نظری و آماری جهت اثبات فرضیه و پاسخگویی به پرسش های تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این نکته است که آنچه در چارچوب نظری این پروژه مطرح شده با آنچه نتیجه آن پس از گذشت سی سال می نماید، بسیار متفاوت و اهداف موردنظر، محقق نشده است. در حین تدوین این مقاله با انجام مطالعات بیشتر این نتیجه نیز حاصل شد که در شهرهای با قدمت تاریخی، دخالت در بافت تاریخی به هر دلیل، امری خطیر و بسیار حساس است. مسئولین و برنامه ریزان برای دخالت و به خصوص بازسازی در بافت های تاریخی باید با ابعاد گوناگون آن آشنا باشند و با نگاهی همه جانبه و ژرف برنامه ریزی بازسازی را انجام دهند. داشتن چارچوب نظری مناسب و طرح و اجرای صحیح آن، باعث می شود بازسازی بسیار اثرگذار باشد تا جایی که می تواند موجب احیا یا اضمحلال و مرگ یک محله شود؛ مانند آنچه در محلة جماله اصفهان رخ داده است. علی رغم وجود چارچوب و مبانی نظری مناسب، پس از گذشت حدود سی سال از بازسازی این محله، هیچ یک از اصول موردنظر برنامه بازسازی امروزه دیده نمی شود.
کاربست های مدل مفهومی نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
67-82
حوزههای تخصصی:
با توسعه نگرش سیستمی در شهرسازی که سعی دارد فعالیت های مختلف متناسب با ماهیت محیط انسانی و روابط میان آنها را معلوم کند، تکنیک های مختلفی به وجود آمد که یکی از مهم ترین آنها مدل ها هستند. در واقع مدل، بازسازی ساده واقعیت است که پیچیدگی آشکار جهان واقعی را کاهش داده و آن را به حالتی که قابل درک بوده درمی آورد. لذا، مدل های مفهومی و ادراکی برای درک، تفسیر و اصلاح واقعیت ها در زندگی روزمره مورد استفاده قرار می گیرد. باتوجه به پیچیدگی های مسایل شهری ضرورت امکان بهره برداری از آموزه ها و تجارب گذشته نوسازی بافت های فرسوده با استفاده از مدل ها، به ویژه مدل مفهومی که برخاسته از نظریه ای بومی بوده و با شرایط زمینه ای کشور ما سازگاری داشته باشد بیش از پیش احساس می شود. "نظریه نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری" به عنوان یک نظریه بومی، که با تأکید بر تولید الگوی نوآورانه در جهت پاسخ به نیازِ امروزِ نوسازی بافت های فرسوده شهری ایران ارایه شده است، مدل مفهومی خود را به عنوان مدلی کاربردی، جهت عینیت بخشیدن و تحقق اصول این نظریه ارایه کرده است. مدل مفهومی نوسازی متوازن به عنوان الگوی مدیریت توازن بنیان، با رویکردی پیش نگرانه، پیش گیرانه و توسعه مبنا سعی درهدایت به سمت بازگرداندن توازن و جلوگیری از خروج و عدول از توازن در سیستم نوسازی بافت، محدوده ها و محله های هدف دارد. روش انجام این پژوهش با تأکید بر روش تحقیق علمی، دستیابی به هدف توازن در مسیر بررسی، شناخت و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر آن است. این امر با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و با شناسایی عوامل تأثیرگذار در شبکه های نه گانه و به روش دوپارگی های متوالی صورت می گیرد. استفاده از ساختار خوشه ای سلسله مراتبی مجموعاً یک سیستم یا سامانه نوسازی بافت یا محله را تشکیل می دهد که به عنوان یک سیستم از سیستمی کلی شهر به حساب می آید. مدل کاربردی قابل استفاده، مدلی دوبعدی شامل عناصر نمایه و اجزای مدل، ضریب توازن، انحراف از توازن، معادله توازن و سرانجام کاربست های سه گانه است.
رواداری؛ راهبردی معنوی یا معنویتی راهبردی در توسعه گردشگری خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
38 - 50
حوزههای تخصصی:
با طرح نظرات الگوهای رشد درون زا، نظریه شهر خلاق با تمرکز بر نقش فرهنگ محلی و خلاقیت مورد توجه و تأکید بین المللی قرار گرفت. در میان نظریه پردازان «شهر خلاق»، فلوریدا نظریه پرداز برجسته، سه متغیر کلیدیرواداری، استعداد و تکنولوژی را از ویژگی های اصلی شهر خلاق برمی شمرد و واجدان آن را برندگان این عصر تعریف می کند. در میان این سه شاخص، اما تسامح و تساهل، نقشی پررنگ تر و راهبردی دارد زیرا وجود و حضور استعداد و فناروری، سخت به پیش شرط رواداری، محتاج است. به اعتقاد فلوریدا فرهنگ تسامح گرا و باز، عامل اصلی موفقیت اقتصادی جدید شهرهاست. گردشگری خلاق، نسل سوم گردشگری، که از یک سو با فرهیختگی گردشگران و تمایل به داشتن تجارب متمایز، ارتباطی ناگسستنی دارد و از سوی دیگر به دلیل عدم نیاز به سرمایه گذاری های سنگین و سخت و توجه به فرهنگ، آداب و رسوم محلی و ویژگی های منحصر به فرد شهرها، مورد اقبال شهرها و مقاصد گردشگری قرار گرفته است، فرایندی است که اگر آن را شرط لازم و کافی توسعه شهرها بدانیم، بیراه نرفته ایم. اما آنچه این مقاله بر آن تأکید و تصریح دارد، نقش راهبردی رواداری در این فرایند است. گردشگری خلاق عرضه محور، مقصدمحور و فعالیت محور، خصوصاً در بستر شهر خلاق را گریزی نیست جز آنکه پرچم سفید تسامح، تساهل و مدارا را به عنوان معنوی ترین و مهم ترین مؤلفه شهر خلاق، افراشته نماید تا بذر استعدادهای انسانی در این فضای مساعد، شکوفه کند و فناوری ثمره آن شود. به این ترتیب است که جوامع محلی طعم شیرین توسعه و رفاه را خواهند چشید. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که رواداری، راهبردی معنوی برای توسعه گردشگری خلاق است که در گستره شهر خلاق تحقق می یابد، از آن سود می برد و به آن بهره می رساند. همچنین بیان می کند که این شاخص در منابع چهارگانه معنویت مورد توجه و تأکید است.
معماری سبز گامی به سوی معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
در حوضه ی معماری، توجه به مخاطرات زیست محیطی و تأثیرات ویرانگر آن بر سلامت و حیات انسان، تأکید برحفظ سلامت فردی و پیوند عمیق با محیط پیرامون و رضایت خاطر انسان از زندگی در ساختمان هایی که امنیت، آسایش و سلامت او را تأمین می نماید سبب شکل گیری معماری پایدار گردید. در معماری پایدار، بنا به عنوان بخشی از پیکره ی محیط مجاور و طبیعت پیرامونش نه تنها سبب هدر رفتن انرژی نمی شود، انواع آلودگی های محیطی را ایجاد نمی نماید و برسلامت انسان تأثیر منفی نمی گذارد بلکه با صرفه جویی و مصرف بهینه ی انرژی، برخورداری از مصالح همساز با اقلیم و قرار گرفتن در چرخه ی زیست بوم، در جهت تحقق اهداف توسعه ی پایدار حرکت می کند. با توجه به بحران انرژی در جهان و رشد سریع شهرنشینی به نظر می رسد که باید راهکارهای مناسبی جهت کنترل و کاهش تأثیرات منفی ساخت و ساز بر طبیعت ارائه شود. هدف از نگارش این مقاله شناخت روش هایی برای دستیابی به معماری پایدار است که امروزه به فراموشی سپرده شده وجامعه دچار معضلاتی ناگوار گشته است چه نیکوست که با شناخت اصول و مفاهیم معماری پایدار و استفاده بهینه از این اصول برای رسیدن به خانه پایدار کوشا باشیم. در این مقاله سعی شده است مفاهیم معماری سبز، اصول و کلیات آن و همسویی آن با معماری پایدار و حرکت به سوی توسعه پایدار را بررسی نماید. برای بدست آوردن نتایج مطلوب، از شیوه های مطالعاتی، تحقیق کتابخانه ای اعم از کتاب، رساله، مقالات وسایت ها استفاده شده است. درپایان می توان نتیجه گرفت که ساختمان پایدار علاوه بر، برآوردن نیازهای جسمی انسان ها، نیازهای روحی آن ها را نیز مرتفع می سازد و در واقع نظام هایی هستند که توسعه پایدار را در سطح جامعه براساس سلامت بشر، بهره وری و رفاه، بیان می کنند. امید است که بتوان از این طریق قدمی کوچک در مسیر هدایت ساخت ابنیه در طبیعت سبز برداشت و معماری سبز و پایدار را در کنار طبیعت سبز به ارمغان آورد.
بازار تاریخی شهر قزوین و روند شکلگیری آن
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
27-36
حوزههای تخصصی:
بررسی چگونگی شکل گیری بازار قزوین و ویژگی معماری کاروانسراها و پاسخ به این پرسش که روند شکل گیری بازار چگونه است؟خصوصیات معماری کاروانسراهای آن چه می باشد؟ موضوع این تحقیق است. اهمیت این تحقیق بر این است که علاوه بر شناسایی شهر از نظر اقلیم و بناهای موجود، به بررسی موقعیت بازار و عناصر آن در شهر بپردازیم. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا منابع مکتوب مرتبط با موضوع به شکل اسنادی گردآوری شده و سپس با بررسی و تحلیل بناهای موجود، ویژگی های کالبدی آن ها تحلیل و تبیین شده است.که در این راستا جداولی ارائه شده است که در آن ها ویژگی، تصاویر، پلان، مقاطع کاروانسراها طبقه بندی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روند شکل گیری بازار از دوره صفوی آغاز و تا دوره پهلوی ادامه داشته است. بیشتر بازارها یک راسته اصلی و شکل خطی دارند، اما بازار قزوین دارای تناسبات مرکزی است و راسته هایی تقریباً مستقیم دارد که این راسته ها، شکل شطرنجی پیدا کرده اند و به نظر می رسد، به شکل آگاهانه ای ایجاد شده اند که کاروانسراهای بزرگ و فضای خیابان از عناصر هویتی آن به حساب می آیند. بیشتر کاروانسراهای آن در دوره قاجاریه و در دو طبقه با حجره هایی در اطراف حیاط شکل گرفته اند که با ورودی های متعدد به مجموعه بازار راه دارند.
بهینه سازی فرم ستون های خرپایی با الهام از ساختار مارپیچ در استخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
157 - 168
حوزههای تخصصی:
طراحی فرم با عملکرد سازه ا ی بهینه همواره توجّه تعداد زیادی از متخصصین را به خود جلب کرده است؛ در این زمینه، علم بایونیک (bionic) نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در موجودات زنده، استخوان ها، عناصر سازه ای اصلی بدن هستند که به نسبت وزن خود نیروی زیادی را تحمل می کنند. این عناصر که دارای ساختار مارپیچ هستند، در این تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند؛ در این مقاله، تلاش شده تا مکانیزم انتقال نیرو در آن ها شناسایی گردد؛ سپس با کاربست اصول سازه ای موجود در آن، مجموعه ای از ستون های مارپیچ با زوایای چرخش مختلف، طراحی شده است. در ادامه مقاله، با استفاده از مدل سازی و بارگذاری ستون ها و تحلیل یافته ها توسط نرم افزار SAP2000، به روش شبیه سازی، به تجزیه و تحلیل فرم های مختلف پرداخته شده است. بر پایه ی یافته های این پژوهش، ساختار مارپیچ برای یک ستون، به ازای زوایای چرخش مشخص، در کنار رفع الزامات سازه ای، وزن کمتری نسبت به خرپا ی متعارف داشته، مصالح کمتری در آن مورد استفاده قرار می گیرد و از این رو ضمن برآورده کردن اقتضائات اقتصادی می تواند منجر به فرمی بهینه شود؛ این فرم می تواند در ایجاد یک فضای معماری همچون نظرگاه مورد استفاده واقع شود.
مطالعه مقایسه ای مسکن بومی روستایی سیستانی و بلوچ از منظر بازشناسی کالبدی با رویکرد انسان شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶۳
۳۲-۱۹
حوزههای تخصصی:
از خصوصیات بارز معماری مسکونی بومی آن است که با محیط فرهنگی خود مطابقت داشته و بدون دخالت معماران، بر پایه سنت عامیانه ای شکل گرفته که در بطن فرهنگ آن جامعه جریان دارد و به نوعی با نیازها، آرمان ها و جهان بینی های مردمانی که در واقع سازندگان آن بنا نیز هستند، مرتبط است. تداوم سنت، تداوم معماری بومی را به همراه خواهد داشت، آن هم نه به صورت کلیشه ای، بلکه به عنوان بازنمودی از یک فرهنگ که در محیطی زنده به وجود می آید و رشد می کند. انسان شناسی فرهنگی، به عنوان یکی از زیرشاخه های انسان شناسی، نقش مؤلفه فرهنگ را در شکل گیری محیط انسانی، اساسی ترین مؤلفه دانسته و به سبب این نگرش ویژه، امروزه در زمینه مطالعات معماری مورد استفاده قرار می گیرد. از طریق این علم می توان به علل ظهور یک الگو در کالبد معماری و رابطه متقابل میان یک اثر با ویژگی های فرهنگی تشکیل دهنده اش، که در سنت عامیانه آن ریشه دارد، دست یافت . ازآنجا که گستره سیستان و بلوچستان، به دلیل تنوع قومی و بکر بودن مناطق روستایی، عرصه ای مناسب برای دسته بندی معماری مسکونی با ویژگی های بومی است، بنابراین پژوهش حاضر، این عرصه را مورد مطالعه قرار داده و بر آن است که چگونگی و چرایی تفاوت ها و شباهت های پدید آمده را از طریق علم انسان شناسی فرهنگی و توجه به جایگاه سنت عامیانه اقوام بلوچ و سیستانی مورد تحلیل قرار دهد. در این راستا با بررسی نظریات پایه در حوزه انسان شناسی فرهنگی و جایگاه فرهنگ و سنت در میان دو قوم بلوچ و سیستانی، به میزان ارتباط آن با کالبد معماری مسکونی بومی از طریق مشاهده و مطالعه میدانی چند نمونه از مصادیق آن در حوزه سیستان و بلوچستان پرداخته می شود. هرچند نمی توان عوامل محیطی را نادیده گرفت اما نتایج پژوهش بیانگر اهمیت نقش فرهنگ در بازشناسی کالبد معماری مسکونی بومی این مناطق است، از اینرو می توان اذعان داشت تداوم سنت عامیانه که در قالب رفتارهای روزانه و مبتنی بر کنش های متقابل انسان و محیط و انسان و انسان(ها) شکل گرفته است، موجبات تداوم مسکن با ویژگی های بومی در مناطق روستایی می گردد.
بازنمایی معناهای فضاهای شهری اردبیل دوره صفویه با نظریه فرهنگی هال
حوزههای تخصصی:
فرهنگ هر شهر هم الگوی پدیداری شهر است و هم حامل حال وهوا و فضای معنایی است که شهر در درون آن توسعه و تحول می یابد. از این رو فرهنگ شهر عبارت است از نظام معنا یا نمادهای معنادار و یا معانی نمادین و الگوی کالبدی آن. بنابراین راهبرد اساسی در شناسایی فرهنگ شهری، توجه به انواع یا اشکال گوناگون فضاهای شهری و معانی و مفاهیم آن هاست. در این راستا، مطالعه فرهنگی شهرهای تاریخی زمینه مناسبی جهت درک تحولات تاریخی و دگردیسی شهر و شناخت فرهنگ شهرسازی جامعه می باشد. شهر اردبیل از شهرهای تاریخی مهم است که در دوره صفویه به غنای فرهنگی خاصی رسیده و نقش مهمی در فرهنگ شهرسازی آن دوره ایفا نموده است. لذا شناخت کامل مراحل تکوین و تکامل فضاهای شهر، همچنین ارتباط بازنمایی معنا و فرهنگ در این دوره ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با روش اکتشافی- اسنادی و با استفاده از مدار فرهنگی استوارت هال، با هدف بررسی بازنمایی معناهای فضاهای مهم شهری اردبیلِ دوره صفویه جهت دستیابی به الگوی فرهنگی آن انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بقعه شیخ صفی الدین به دلیل قداست معنایی، به شهر هویت مقدس بخشیده و بازار به عنوان ستون فقرات شهر دلالت بر مکنت آن داشته و همچنین جمعه مسجد نیز یکپارچگی مکانی- معنایی شهر را بازنمایی می کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بازنمایی معانی فضاهای شهر اردبیل در دوره صفویه پیوند تنگاتنگی با مناسبات قدرت داشت و فرهنگ شهر بر اساس نظام دینی مبتنی بر مشروعیت حکومت شیعی صفویه نمود پیدا کرده بود.
تأثیر فضای سبز و طراحی منظر بر ارتقاء احساس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
19 - 28
حوزههای تخصصی:
امروزه در طراحی مجتمع های مسکونی هدف اصلی صرفه اقتصادی و تأمین سرپناه مدنظر است طراحی فضاها بیش از آنکه بر اساس نیاز ساکنان باشد متکی بر ایده طراحان است، از چالش های مهم به کارگیری معیارهایی است که احساس تعلق به مکان را ارتقاء داده و به حرفه کمک کند طرح های ارائه شده با خواسته ها، سلایق و اقلیم تطابق بیشتر داشته باشد. در این پژوهش به نقش فضای باز و سبز مجتمع های مسکونی در ارتقاء حس تعلق به مکان پرداخته شده است که با روشی تحلیلی و از طریق موردپژوهشی ابتدا معیارهای احساس تعلق به مکان از متون نظری استنتاج و سپس در چند مجتمع مسکونی به آزمون گذاشته شد. بین نحوه ی اظهارنظر و احساس تعلق مکانی دو گروه ساکنان تفاوت معناداری موجود بود، ساکنان برخوردار از محیط مطلوب و واجد فضای سبز طراحی شده، دیدگاه مثبت و احساس تعلق بیشتری نسبت به محیط خود داشته اند.
امکان سنجی اجرای طرح ادغام و تجمیع روستاهای مرزی با تأکید بر سطح توسعه ظرفیتی روستاییان (مطالعه موردی: بخش خاوومیرآباد، شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۱۰۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
نظام توزیع جمعیت کشورو استقرار نامناسب روستاهای پراکنده موجب بروز مشکلاتی در زمینه دسترسی و خدمات رسانی به این روستاها گردیده و سطح پایینی از کیفیت زندگی را برای این روستاها در پی داشته است لذا تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه های به گزینی که در حقیقت ابزاری نظری و عملی جهت مداخله در چنین فضاهای روستایی هستند، ضروری است. در این بین با توجه به حساسیت های این طرح ها در نواحی روستایی و تعیین کننده بودن ظرفیت های جامعه در به ثمر رسیدن طرح های توسعه محلی، نیاز است که با دیدی جامع، بررسی ظرفیت های جامعه روستایی به عنوان بخشی از مطالعات امکان سنجی که به شناخت وضع موجود، جهت تدوین برنامه های کاربردی منجر می گردد، انجام شود. در این راستا پژوهش کاربردی حاضر که با دیدی جامع و روشی توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، به تبیین نقش توسعه ظرفیتی روستاهای کوچک و متفرق مرزی بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان پرداخته است که ضرورت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، سیاست ادغام و تجمیع را به عنوان یکی از گزینه های ساماندهی وضع موجود مطرح می سازد تا رهیافت این امکان سنجی، پیشنهاد به اجرا، عدم اجرا و یا ارائه راهکارهای جایگزین باشد. گردآوری اطلاعات از طریق دو روش کتابخانه ای در بخش نظری و پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان روستاییان، مصاحبه با مردم محلی و بازدید میدانی در بخش عملی بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز مشتمل بر 6 روستای مرزی زیر 100 نفر جمعیت بخش می باشد که ابتدا با بهره گیری از نمونه گیری کوکران، تعداد جامعه نمونه مشخص و سپس با استفاده از روش نمونه گیری منطبق، پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در میان 115 نفر از روستاییان توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از آمار استنباطی(t تک نمونه ای، رتبه ای فریدمن، تحلیل مسیر، همبستگی اسپیرمن، همگونی کای دو پیرسون مبتنی بر جدول توافقی و تحلیل واریانس یکطرفه) نشان دهنده نامناسب بودن سطح توسعه ظرفیتی روستاییان به ویژه در ابعاد اقتصادی و نهادی، جهت ادغام و تجمیع است. همچنین یافته های پژوهش، نشان از ارتباط معنادار و منفی میزان جمعیت با سطح توسعه ظرفیتی روستاییان و ارتباط مثبت سطح توسعه ظرفیتی با تمایل روستاییان به اجرای طرح ادغام و تجمیع دارد.
راهکارهای موثر بر افزایش ضریب ایمنی/امنیتی در طرح معماری مجموعه های صنعتی نیروگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
رسیدن به ایمنی و امنیت، از مهمترین دغدغه هایی است که طراحان در فرآیند طراحی مجموعه های صنعتی نیروگاهی با آن مواجه هستند. تعدد خطرات محتمل در این مجموعه ها بانضمام سنگین بودن تلفات مالی و جانی ایجاب میکند که تلاشهای طراحان معطوف به افزایش ضریب ایمنی/امنیتی گردد. بااینوجود، نوشتار حاضر موید آن بوده که ادبیات نظری منسجمی درخصوص طراحی معماری مجموعه های صنعتی بالاخص مجموعهه ای نیروگاهی وجود ندارد. لذا نوشتار حاضر به استخراج راهکارهای ایمنی/امنیتی موردنیاز در طراحی معماری این مجموعه ها پرداخته است. این تحقیق، ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و سعی نموده تا ازیکسو به واسطه استنتاجهای عقلی به عمل آمده بر روی آیین نامه ها و ازسویدیگر با بررسی تجربی راهکارهای به کاررفته در طرح مجموعه های صنعتی نیروگاهی بتواند به شناسایی راهکارهای طراحانه موثر بر افزایش ضریب ایمنی/امنیتی نایل آید. یافته ها موید آن بوده که سادهسازی، جداسازی، کوچک سازی، تنوع و تعدد، پراکندگی، یکپارچگی، تاکید بر طرحها و تجربه های موفق پیشین و دفاع عمقی مهمترین راهکارهایی هستند که هم در طرح معماری مجموعه های نیروگاهی موجود و هم در آیین نامه های مرتبط با آنها به منظور افزایش ضریب ایمنی/امنیتی مورد تاکید قرار گرفته اند.
اولویت بندی فضایی توسعه حمل و نقل جاده ای در استان های ایران با تأکید بر مدل تصمیم گیری WASPAS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
71 - 89
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل یکی از مهم ترین ارکان توسعه شهری است که برای جابه جایی مردم و کالاها ضروری بوده و دستیابی به بهره وری سازنده در مناطق شهری فقط با تأمین نیازهای جابه جایی برآورده خواهد شد. حمل ونقل پایدار یکی از مهم ترینعوامل تأثیرگذار در رسیدن به توسعه در منطقه است؛ زیرا با داشتن یک حمل ونقل پایدار می توان عدالت را در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی ایجاد کرد که خود نمایانگر پیمودن راه درست در راستای دستیابی به توسعه منطقه ای است. هدف از پژوهش حاضر سطح بندی توسعه یافتگی حمل و نقل جاده ای در استان های ایران می باشد که در این راستا از تکنیک تصمیم گیری WASPAS استفاده شده است که یکی از انواع مدل های جدید گسسته و جبرانی برای حل م سائل ت صمیم گیری چندشاخصه بوده و هدف آن انتخاب بهترین گزینه می باشد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی پژوهش، روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. نتایج نشان داد بین استان ها از نظر توسعه حمل و نقل جاده ای نابرابری زیادی وجود دارد، بطوریکه وجود کلانشهرهایی همچون شیراز، اصفهان، مشهد، تهران، تبریز، اهواز (به استثنای کلانشهر کرج) بر توسعه حمل و نقل استان موثر بوده و رتبه های بالایی را به خود اختصاص داده اند. از سوی دیگر استان های قم و البرز علی رغم نزدیکی به پایتخت، از وضعیت مناسبی در توسعه شبکه حمل و نقل جاده ای برخوردار نبوده اند.
واکاوی ابعاد و عوامل مشروعیت یک نظام شهرسازی (با تکیه بر متون نظری جهانی و تحلیل نظر خبرگان داخلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشروعیت و مفاهیم نزدیک به آن چون حقانیت، موجه بودن، اعتبار و ...، همواره جزو حوزه های مورد توجه ساختارهای سیاسی و نظام های عمومی و حتی خصوصی بوده است. اما با وجود استفاده بلاغی از این مفهوم در گفتمان های جاری در حوزه سیاسی، کمتر به دلالت های آن در زیرنظام های تخصصی یک حکومت، از جمله یک نظام شهرسازی، پرداخته شده است. در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده تا ابعاد و عوامل مشروعیت یک نظام شهرسازی، هم از طریق مرور ادبیات و متون دانشگاهی و تخصصی و هم از خلال مصاحبه با 23 خبره عرصه شهرسازی در ایران، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد که در کل تفاوت و شکاف شناختی چندانی میان محتوای متون جهانی و مجموع ادراک خبرگان داخلی در زمینه ابعاد و عوامل مشروعیت یک نظام شهرسازی وجود ندارد و در مجموع به 17 عامل مشروعیت در 4 بعد سیاسی-اجتماعی، قانونی، هنجاری و فنی-عملکردی رسیدیم. سپس با ادامه مصاحبه با 16 تن از این خبرگان، ارتباط درونی و اندرکنش های بالقوه میان این عوامل با روش «نگاشت ادراکی فازی»، مورد تفحص قرار گرفته و در نهایت بر پایه شاخص ترکیبی حاصل از میانگین گیری از مقدار نرمالیزه سه شاخص فراوانی، مرکزیت و مجموع شدت اثرگذاری بالقوه عوامل و ابعاد برپایه اولویت و اهمیتشان مرتب شدند. نتایج نشان می دهد که در مجموع، بعد قانونی دارای بیشترین امتیاز بوده و ابعاد سیاسی-اجتماعی، فنی-عملکردی و هنجاری در رده های بعدی اهمیت قرار گرفته اند.
بازآفرینی میادین شهری با تاکید بر تعاملات اجتماعی بر اساس اصول نوشهرگرایی (مطالعه موردی: میدان امام(ره)، بندرانزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
85 - 97
حوزههای تخصصی:
بعضی از اندام های شهری می تواند نقش کلیدی در ایجاد جاذبه برای افزایش تعاملات اجتماعی داشته باشند، یکی از مهم ترین این نوع اندام ها، میدان ها هستند، باز آفرینی این نوع از اندام های شهری یک رویکرد برای افزایش تعاملات اجتماعی در مرکز شهر است.افزایش تعاملات اجتماعی امروزه یکی از مهم ترین دغدغه های طراحان شهری برای باز افرینی است. میدان ها آیینه تمام نما از فرهنگ، آداب و رسوم و داشته های فرهنگی یک شهر است، در نتیجه حضور جمعیت در آن میتواند به اشاعه و تقویت این عامل های فرهنگی بی انجامد، در حال حاضر میدان به صورت فلکه معنی گرفته است و فقط نقش ترافیکی دارد و به عنوان فرصت ارتقا اجتماعی به آن توجه نمی گردد. در تحقیق پیش رو از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. در این تحقیق با استفاده از جدول SWOTو تحلیل سلسله مراتبی AHP با بهره گیری از نرم افزار Expert Choice به وزن دهی عوامل نوشهرگرایی موثر بر تعاملات اجتماعی پرداخته شده است. باز آفرینی میدان امام(ره) بندرانزلی به عنوان یک میدان مرکزی و سنتی که شاهد وقایع تاریخی و فرهنگی بزرگ بوده است سبب افزایش تعاملات اجتماعی گردد. با توجه به فرآیند طی شده در تحقیق ، هفت عامل افزایش تراکم در بافت، پیاده محوری ، حفظ بافت واجد ارزش، حفظ و تقویت فضای سبز، اتصال و پیوستگی، حمل و نقل هوشمند میتواند نقش بسزایی در باز آفرینی میدان شهری داشته باشد که شاخص اتصال و پیوستگی با وزن 0.203 در وضعیت مطلوب، شاخص حس امنیت و امنیت فیزیکی با وزن0.084 در وضعیت نا مطلوب ، به ترتیب بیشترین و کمترین وزن را دارند.
واکاوی ارتباط بین نقشه های شناختی و مدل سازی های رایانه ای نرم افزار نحو فضا درشناخت محیط های اجتماع پذیر (نمونه موردی: بستر عمومی دانشکده های هنر و معماری دانشگاه بوعلی سینا و دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تطبیق نقش پیکره بندی فضایی محیط و نقشه های شناختی حاصل از آن بر رفتار های اجتماع پذیر افراد سنجیده شد. در همین راستا ساختار فضایی دو دانشکده ی هنر و معماری در نرم افزار نحو فضا مورد بررسی قرار گرفت. در حین پژوهش از روش های کمی و کیفی بهره گرفته شد بدین ترتیب که، متغیر کیفی رفتارهای اجتماعی افراد از طریق مقادیری کمی، در روش چیدمان فضا مورد سنجش قرار گرفت. همچنین به منظور پیمایش محیط در رویکردی کیفی، مشاهده و مصاحبه توامان با پرسش نامه (که حاصل شناخت فضایی ساکنان از ساختار فضایی محیط است) و نقشه های رفتاری تهیه شده توسط محققان، مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت با تطبیق نقشه های شناختی و نقشه های روش نحو فضا به شناسایی فضاهای عمومی اجتماع پذیر در بستر هر دو دانشکده اقدام شد. به نظر می رسد تطبیق نقشه های شناختی زایشی- غیر زایشی و نقشه های پیکره بندی فضایی، با دستیابی به رویکردی جامع در بازشناسی محیط های اجتماع پذیر رابطه معناداری دارد. به علاوه یافته های پژوهش، گویای نقش پیکره بندی فضایی در تشخیص راهکارهای کم هزینه در راستای بهبود ساختارهای فضایی محیط های آموزشی به لحاظ اجتماعی می باشد.
نابرابری در دسترسی به مسکن در حوزه های شهری برحسب خصوصیات اجتماعی و اقتصادی خانوارها (کاربرد ضریب جینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
159 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، ارزیابی سیاست های اجراشده در بخش مسکن جهت کاهش نابرابری در دسترسی به مسکن، در حوزه های شهری ایران می باشد. در این مقاله با استفاده از داده های طرح آماری درآمد- هزینه خانوار مرکز آمار ایران و با استفاده از ضریب جینی، نابرابری در دسترسی به مسکن شهری در قالب سه شاخص نسبت قیمت مسکن به درآمد، نسبت هزینه مسکن به کل هزینه خانوار و فضای مورد استفاده هر نفر در فاصله سال های 1385 تا 1395 بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که با وجود کاهش نابرابری در دسترسی به مسکن، اما مقدار این شاخص افزایش یافته است. بیشترین میزان نابرابری مربوط به شاخص نسبت قیمت مسکن به درآمد و کمترین میزان مربوط به شاخص نسبت هزینه مسکن به کل هزینه خانوار می باشد. بر اساس نتایج، زنان سرپرست خانوار، سرپرستان خانوار بی سواد، کارگران بخش خصوصی سرپرست خانوار و سرپرست های کم درآمد از گروه های هدف موردحمایت برنامه های تأمین مسکن شناسایی شدند. نتایج بر این نکته دلالت دارند که افزایش نابرابری درآمد باعث افزایش نابرابری در مسکن شده است. ازاین رو اتخاذ و اعمال سیاست های مناسب و برنامه ریزی های استراتژیک در جهت تأمین مسکن مورد نیاز افراد جامعه و کاهش نابرابری ها می بایست از اولویت های برنامه ریزان و سیاست گذاران بخش مسکن قرار گیرد.