فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
نقش جهان سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
17-23
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد و گسترش شهرها علی الخصوص مادرشهرها و کلانشهرها سبب کاهش روابط اجتماعی بین شهروندان و متعاقباً سبب بیگانگی اجتماعی و انزوای اجتماعی شهروندان از یکدیگر شده است. این مساله به تدریج سبب کم شدن هویت محله های شهری و نهایتاً جدایی گزینی اجتماعی در آنها شده است. بنابراین جدایی گزینی اجتماعی یکی از معضلات شهرهای امروزی است و باید در صدد پیدا کردن راهکارهای مناسب در جهت رفع این مشکل بود. بدین منظور در این مقاله عوامل مؤثر بر جدایی گزینی اجتماعی مورد بررسی و بر اساس آنها شاخص سازی صورت گرفته است. بدین منظور داده های مربوط به پرسشنامه های توزیع شده و داده های بدست آمده مرکز آمار ایران در محدوده مورد نظر وارد نرم افزار SPSS شده است. به دلیل اینکه شاخص ها دارای مقیاس های یکسانی نبودند، از روش رفع مقیاس استفاده شد. برای اینکه بتوان با شاخص های کمتر و بهتر محاسبات لازم انجام گیرد، با استفاده از تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS تعداد شاخص ها به 2 عامل اصلی کاهش پیدا کرد. پس از انجام تحلیل عاملی و بدست آوردن امتیازات عاملی، از این امتیازات به عنوان ورودی اطلاعات متصل به نقشه در نرم افزار Arc GIS استفاده و نقشه نهایی جهت محاسبه میزان جدایی گزینی وارد نرم افزار Geo Segregation Analyzer می شود. در این مقاله دو محله کرمان و فدک واقع در منطقه 8 شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده می توان بیان کرد که در محله فدک و کرمان جدایی گزینی اتفاق نیفتاده است و این دو محله و ساکنان آن از نظر اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بسیار به یکدیگر شبیه می باشند. واژگان کلیدی: جدایی گزینی فضایی-اجتماعی، تحلیل عاملی، GIS،Geo Segregation Analyzer ، محله های فدک و کرمان.
مسکن سبز اصفهان، انعکاس بهینه سازی مصرف انرژی بر کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
195-204
حوزههای تخصصی:
بررسی تجربی عوامل مؤثر در مطلوبیت زیبایی شناسانه تناسبات گنبدهای معماری ایرانی- اسلامی
حوزههای تخصصی:
گنبدها و تناسبات آن ها نقش مهمی در چشم نوازی معماری اسلامی بازی می کنند. هدف این مقاله رمزگشایی از دلایل جذابیت گنبدها و یافتن پاسخ به پرسش هایی از این دست است: تناسبات چه اهمیتی در معماری دارند و چه عواملی باعث تغییر تناسبات فرم بیرونی گنبدهای ایرانی می شوند؟ چه نسبتی از اجزای تشکیل دهنده چفد گنبدها، با استقبال مواجه می شود؟ مقاله ابتدا به مطالعه و طبقه بندی مفهوم تناسب، انواع گنبد و متغیرهای مؤثر در بازتولید شکل بیرونی گنبدها پرداخته و سپس به ارزیابی تجربه زیبایی شناسانه آزمودنی ها با محرک های بصری دستکاری شده در بخش شانه و آوگون گنبد، با روش تحلیلِ واریانس با اندازه گیری مکرر یک و چندعاملی، اقدام نموده است. در انتخاب گنبدها، دقت شده تا انواع گنبدهای انتخاب شده، از نمونه هایی باشند که فرم آن ها برای آزمودنی های ایرانی شناخته شده تر هستند. همچنین برای بررسی تأثیر عواملی مانند نور یا مصالح، سه نوع پیش پرسشنامه توزیع شده است. آزمودنی ها ‒ شامل 86 نفر (46 پسر و 40 دختر) و (41 دانشجوی معماری و 45 دانشجوی غیرمعماری) ‒ از بین دانشجویان همه دانشکده های دانشگاه هنر اسلامی تبریز و به روش دردسترس انتخاب شدند و در آزمون رایانه ای که با نرم افزار اُپن سِسمی، که ویژه این پژوهش طراحی و کدنویسی شده بود، شرکت داده شدند. یافته ها نشان می دهند که به ویژه در گنبدهایی که آوگون داشتند، می توان رابطه معناداری ( 2 ± 0 .06 ) بین ترجیحات زیبایی افراد و تناسبات ابعاد تشکیل دهنده گنبدها مشاهده نمود. این مقاله نشان می دهد زیبایی گنبدهای ایرانی- اسلامی، ویژگی تصادفی نیست و از قواعد و اصول زیبایی شناسانه مشخص پیروی می کند.
سنجش تاب آوری کالبدی نواحی شهری (نواحی منطقه 7 شهرقم)
حوزههای تخصصی:
سوانح طبیعی و غیرطبیعی از جمله مخاطراتی است که از دیرباز حیات جوامع و زیستگاه های بشری را با خطر مواجه نموده است و چه بسیاری سکونتگاه هایی که به یکباره و در نتیجه سوانح و بلایای طبیعی، از بین رفته اند. بر همین اساس توانایی مقابله سوانح و مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی را می بایست یکی از عوامل کلیدی توسعه پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی جوامع بشری دانست. بر همین اساس نظریه پردازان، برنامه ریزان و مدیران شهری تلاش نموده اند تا به طریق مختلف سکونتگاه و زیستگاه های بشری را از گزند حوادث و سوانح در امان دارند که مجموعه تلاششان بطور کلی تحت سه دسته رویکرد مدیریت بحران، پدافند غیر عامل، تاب آوری قابل تقسیم بندی می باشد. تاب آوری شهری، یکی از عواملی است که می تواند منجر به تحقق پذیری پایداری در شهرها گردد، و می توان آن را با شاخص های چون انعطاف پذیری، قابلیت بازگشت پذیری، تغییرپذیری در مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، نهادی، کالبدی مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. در این پژوهش سعی شده است، شاخص های مؤلفه ی کالبدی تاب آوری شهری را که می تواند در تاب آوری شهری بکار گرفته شوند شناسایی شده تا به کمک آن بتوان نواحی منطقه 7 شهر قم را نسبت به تغییرات و بحران های پیش رو انعطاف پذیر نمود. سامانه پژوهش حاضر از نوع کمی بوده که از تدابیر مطالعه اسنادی و میدانی به منظور گردآوری اطلاعات است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) در محیط نرم افزاری GIS 10.3 و با استفاده از افزونه model Builder صورت پذیرفته است. همچنین پژوهش حاضر را به لحاظ هدف می بایست در زمره پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش در زمره پژوهش های توصیفی به شمار آورد. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد، که از میان مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، نهادی، زیست محیطی، کالبدی، مؤلفه ی مورد بررسی، مؤلفه ی کالبدی دارای بیشترین آسیب پذیری را در سطح منطقه می باشد. همچنین از میان نواحی 11 گانه منطقه 7 شهر قم، نواحی 1 و 6 و 7، کمترین امتیاز تاب آوری، و نواحی 4 و 5 و 8، بیشترین امتیاز تاب آوری را در سطح منطقه 7 شهر قم کسب کردند. و باتوجه به معیارهای مطرح شده در مؤلفه ی کالبدی، میانگین تاب آوری کالبدی شهری منطقه7 شهر قم از نوع متوسط نیز می باشد.
Investigation on Industrial Distribution in Cities of Iran
حوزههای تخصصی:
The growth and development of urban settlement have always been accompanied by industrial activities. Previous experience shows that after industrialization of the countries and the local selection of their industries in big cities, these cities have faced with enormous work force immigration and have observed severe changes in their urban system. These changes are mostly caused by the execution of the growth pole policy and the concentrated distribution of industries in these countries’ centers. In Iran, after the solar 1340s (1961-1971C.E.), we have observed severe changes in urban system that its coincidence with the country’s industrialization requires lots of considerations. The execution of the industries’ establishment prohibition in a distance of 120 kilometers from Tehran is the appearance of one of the presented means in this era. But we still witness the big industries’ presence by 90% in Tehran in 1981. This paper is to proceed with the method of industries’ distribution in Iran by analyzing the place of small and big industries separately in cities with a population of more than 100.000 members. The results of the analysis express that 55% of the 28663 active workshops registered in cities with a population of more than 100.000 members are selected their local in only 7 cities namely Tabriz, Mashhad, yazd, Isfahan, Qom, Tehran, and Karaj, which shows a kind of disproportion in the industries’ distribution across the country. Also, more than 90% of the existing active industrial workshops in cities with a population of more than 100.000 members have been in the range of less than 50 employed industries that included 50% of the employed members in the industry sector.
کاربرد سطوح بازتولید انرژی و مصالح پیزوالکتریک در استادیوم های فوتبال به منظور خودکفایی در تولید انرژی
حوزههای تخصصی:
برای رسیدن به خودکفایی ساختمان ها در مبحث انرژی الکتریکی، علاوه بر تولید و صرفه جویی در انرژی، می توان به بازتولید و استفاده مجدد از انرژی های مصرف شده آن نیز پرداخت. مثلاً در بنا هایی مانند استادیوم ها، فرودگاه ها، ایستگاه های مترو و... می توان از حجم عظیم انرژی جنبشی اتلافی کاربران به عنوان منبع انرژی استفاده کرد. برای این منظور می توان از مواد پیزوالکتریک باقابلیت تبدیل انرژی جنبشی به الکتریسیته بهره برد که در سال های اخیر برای سهولت کاربری، کف پوش هایی با این قابلیت تولید شده اند. در این پژوهش امکان برداشت الکتریسیته از یک استادیوم فوتبال و میزان آن در مقایسه با مصرف الکتریسیته ورزشگاه بررسی شد. برای این کار، در یک استادیوم، الکتریسیته تولید شده از سه بخش زمین بازی، سکوهای تماشاگران و مسیرهای تردد و ورودی ها مورد بررسی قرار گرفت. با محاسبه تعداد گام های دریافتی توسط این تایل ها با توان خروجی 5 تا 8 وات از هر گام، میزان الکتریسیته تولیدی هر بخش به دست آمد که جمعاً حدود 90 درصد از نیاز ورزشگاه را تأمین می کند.50 درصد از آن در سکوهای تماشاگران و باقی در زمین بازی و ورودی ها به دست می آید. با مقایسه گام های دریافتی، میزان الکتریسیته تولیدی و تعداد تایل های بکار رفته در هر قسمت درمی یابیم که بهینه ترین بخش برای تولید انرژی، راهرو و ورودی ها می باشند. در بخش های دیگر نیز یک سوم میانی زمین بازی و سکوهای تماشاگران در امتداد ضلع طولی زمین، به دلیل وجود تردد و تحرک بیش تر، در تولید انرژی مؤثرترند. استفاده از کف پوش های مولد الکتریسیته می تواند تأثیر بسزایی در خودکفایی ساختمان ها داشته باشد.
معماری مصرفی؛ تحلیلی معناشناختی بر پدیده مصرف در مراکز بزرگ خرید شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
17 - 28
حوزههای تخصصی:
فرهنگ معاصر و به عبارت بهتر فرهنگ جامعه مدرن آکنده است از اخلاق مصرف، مشخصه ای که در دوره اخیر با گسترش نقش بازار آزاد (برآمده از نئولیبرالیسم اقتصادی) و افزایش نقش تصویر در فرایندهایی از بازی های معنایی پسامدرن شکل دیگری به خود گرفته است. از سوی دیگر فضاهای تجاری و مال ها، امروز به دلیل ماهیت سرپوشیده شان بیش از گذشته مرز بین مطالعات معماری و شهرسازی را کمرنگ کرده و تحلیل های اجتماعی-مکانی خاص خود را می طلبند. این موضوع با توجه به نقش فضاهای عمومی شهری و معماری در زندگی روزمره افراد جامعه از یک سو، و تغییر معنای تولید شده در محیط های پساصنعت و پسامدرن از سوی دیگر، اهمیت بیشتری می یابد و لزوم پرداختن به موضوع مصرف، خصوصاً از زاویه ای معناشناختی در مطالعات معماری و شهری را ایجاب می کند. هدف : این پژوهش در حوزه ای میان رشته ای به دنبال ارایه یک چارچوب برای تحلیل معنای محیطی مبتنی بر نظام تولید و مصرف فضا در مراکز خرید بزرگ شهری است. همچنین سؤال مقاله عبارت است از اینکه چگونه می توان معنای محیطی را از دریچه نظام تولید-مصرف فضا در مال ها و مراکز خرید مورد تحلیل قرار داد؟ روش تحقیق : برای پاسخ به سؤال فوق با روشی مبتنی بر استدلال منطقی و تحلیل محتوا چارچوبی اولیه برای تحلیل معناشناختی فضاهای مصرفی معماری تدوین شده و معانی ادراکی و تداعی گرایانه ناظر بر انواع مصرف فضا را مبتنی بر عناصر ثابت، نیمه ثابت و غیرثابت آنها در مراکز تجاری (با نگاهی به تهران معاصر) دسته بندی می شوند. نتایج : نتایج این پژوهش نشان می دهد علی رغم اینکه طراحان این مراکز تلاش زیادی برای ایجاد فضایی با کیفیت (به زعم خود) و تولید معانی تداعی گر در ذهن مخاطبین، پیش از ورود به فضا و استفاده از آن، انجام داده اند، لیکن آنچه پس از تجربه فضا توسط مخاطبان و مصرف آن در خلال زندگی روزمره باقی می ماند، نه معانی تداعی گرایانه کامل و اصیل بلکه بیشتر معانی ادراکی مبتنی بر تصویرهای بزک شده و کولاژگونه پسامدرن است. همچنین به نظر می رسد حضور «فقرا» و «اقلیت های فرهنگی» در مراکز اغنیا، با سبک زدایی از سبک های منحصر به فرد تولید شده به واسطه نوع کالاها، کیفیات معماری و موقعیت جغرافیایی این مراکز، نظام معنایی تولید شده به واسطه الگوهای سرمایه داری را متزلزل و دست خوش تغییر می کند.
ارزیابی عدالت فضایی در توسعه مجدد فضاهای شهری؛ مورد پژوهی : طرح موضعی عتیق شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم دی ۱۳۹۷ شماره ۶۷
43 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : تاکنون تعریف واحدی از مفهوم عدالت فضایی در شهرسازی ارایه نشده است. این موضوع نشان دهنده وابستگی این مفهوم به شرایط اجتماعی، سیاسی و جهان بینی هر جامعه است. پذیرش دربست هرکدام از تعاریف غربی، می تواند شهرسازی ایرانی- اسلامی و طرح های شهری را از هدف اصلی خود، که همانا تجلی آرمان های مکتب اسلام در فضاهای شهری است، دور کند. هدف : هدف اصلی این پژوهش از یک سو، کشف یک صورت بندی بومی از مفهوم عدالت فضایی براساس آرای متفکران مسلمان در ساحت شهرسازی است؛ و از سوی دیگر این پژوهش به دنبال فهم رویکرد طرح موضعی عتیق شهر تبریز در زمینه چگونگی دست یابی به عدالت فضایی است. روش تحقیق : در این پژوهش در بخش تبیینی از روش استدلال منطقی و در بخش ارزیابی از روش تحلیلی-توصیفی بهره گرفته شده است. همچنین از شیوه های اسنادی و پرسش نامه ای برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده شده است. یافته های تحقیق : از بررسی آرای متفکران مسلمان چنین استدلال می شود که محورهای کانونی عدالت در مکتب اسلام «حق گرایی، ظلم ستیزی، انصاف گرایی و اکرام انسان» است. از ترجمان فضایی این محورها در ساحت اجتماع شهری می توان به ترتیب به معیارهای «حق مردم بر شهر، بسیج مردمی، تعادل فضایی و توانمندسازی» نایل شد. این معیارها در عین حال که به برون دادهای عادلانه توجه می کنند، فرآیندهای دست یابی به آنها را نیز جستجو می کنند. طرح موضعی عتیق شهر تبریز، دستیابی به عدالت فضایی را تنها از طریق برون دادهای عادلانه جستجو کرده و نسبت به اصلاح ساختارهای قدرت و فرآیندهای تصمیم سازی بی توجه بوده است؛ این مهم در عمل موجب نارضایتی شهروندان شده است.
ارزیابی آسیب پذیری زیرساخت های حیاتی در برابر تهدیدات انسان ساخت نمونه موردی: فرودگاه های بین المللی غیر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
52 - 75
حوزههای تخصصی:
آنچه در این تحقیق به آن پرداخته شده است ارزیابی آسیب پذیری کمی و کیفی فرودگاه های غیر نظامی در برابر تهدیدات انسان ساخت بر مبنای اصول و مبانی پدافند غیر عامل بوده است. فرودگاه ها با فراهم آوردن بستر حمل و نقل سریع کالا و مسافر و با ظرفیت بالا بین مناطق با فاصله زیاد به توسعه همه جانبه کشورها کمک شایانی مینماید به طوری که از آن به عنوان یکی از نمادهای توسعه در جوامع مختلف یاد میشود. فرودگاه های غیر نظامی در حال حاضر به عنوان یکی از داراییهای ارزشمند هر کشوری در جهان به شمار میرود، بطوریکه کوچکترین اختلال در عملکرد و یا آسیبب به کالبد آنها، موجب خسارت های هنگفت مادی و معنوی میگردد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، تحلیلی می باشد و از تکنیک AHP-FEMA برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به شناسایی 15 دارایی کلیدی فرودگاه های غیرنظامی، حملات هوایی و بمب گذاری بیشترین آسیب وارد مینمایند. و در ادامه آسیب پذیریهای کیفی هر یک از اجزای اصلی فرودگاه نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
فرآیند دستیابی به زبانِ معماری واکنش گرا به بستر با بهره گیری از برنامه دهی دورک
حوزههای تخصصی:
کسی که فرآیند طراحی را به درستی درک کند، هر چند در عمل نتواند به ایده هایش برسد، قادر خواهد بود تلاش های ناموفق و موفق معماری را به درستی شناسایی و ارزش گذاری کند؛ همچنین هیچ ایده یِ جدیدی در معماری بدون ارجاع به منابع گذشته خلق نمی شود. معمارانی هستند که کارها را بر اساس یک «ایده» انجام می دهند و همین طور معماران دیگر که از الگوها و روال تجربه شده استفاده می کنند. معماری واکنش گرا به بستر، آگاهانه یا ناآگاهانه، با تاریخی که به بناها و شهرهای درون فرهنگ خود خوانایی می بخشد، رابطه دارد. از این رو در پژوهش حاضر، تعریف، پیشینه، واژه-شناسی و شناخت رویکردهای معماری واکنش گرا به بستر و راهبردهای طراحی بر اساس رویکرد کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت نیز طرح مطالعاتی که بر اساس این رویکرد و با بهره گیری از برنامه دهی دورک انجام شده است، به عنوان نتیجه گیری ارایه خواهد شد.
تجلی مفاهیم سنتی در معماری معاصر (بررسی مبانی نظری و آثار معمار ژاپنی کنگو کوما)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل معماری معاصر نحوه ارتباط با معماری سنتی می باشد. این موضوع از آن جهت که به متغیر های بیشماری مرتبط است بسیار غامض و کلی می نماید و از آنجا که سال هاست دغدغه معماران بوده است به نظر نمی رسد راه حل قابل اجماعی را در بین خبرگان معماری ایجاد ننموده باشد. در تحقیق حاضر برای روشن نمودن ظهور مبانی سنتی در معماری معاصر به آثار یک معمار و گفته های وی اشاره و سعی شده است در عمل به انعکاس مبانی در آثار توجه گردد. نمونه منتخب یک معمار ژاپنی به نام کنگو کوما است. هر چند نمی توان اشتراک چندانی بین مبانی و آثار معماری ژاپنی و ایرانی در نظر گرفت اما از آنجا که کشورهایی همچون ژاپن، چین، هند، پاکستان، مصر و ترکیه همچون ایران سابقه انقطاع از سنت و ورود به مدرنیزم را دارند و برخی ه مچون ژاپن تا ح دی توانسته اند توازن و انطباق مناسبی در ظهور سنت در آثار معاصر ایجاد نمایند می تواند مورد توجه قرار گیرد. دیدگاه کلی حاکم بر پژوهش بر ساختی- تفسیری است، متودولوژی پژوهش کیفی و راهبرد پژوهش توصیفی-تطبیقی می باشد. روش تحلیل داده ها ن یز استقراء است. داده های کیفی از سویی شامل گزاره ها و مصاحبه های معمار و نظرات کارشناسان در ارتباط با آثار معمار و از سوی دیگر تصاویر آثار معمار می باشد. روایی و پایایی این پژوهش نیز از طریق توصیف ضخیم و آوردن تصاویر موید متعدد حاصل شده است. در این پژوهش مشاهده شد طراح نه بصورت تبعیت صوری بلکه با دریافت محتوای سنت ژاپنی و انعکاس آن در معماری امروز به مسأله طراحی پاسخ گفته و از آنجا که کمال در سنت ژاپنی پرهیز از دخالت در طبیعت به هر نحوی است در معماری نیز تقوا در بکارگیری مواد جسیم ارزش محسوب می گردد.
ارزیابی پروژه های روانسازی حرکت پیاده (مورد پژوهش: پیاده روها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
51 - 65
حوزههای تخصصی:
با حاکمیتتفکرمدرنیسم و غلبه انطباق الگوی طراحی شهرمتناسبباحرکت سواره ، اهمیتفضاهایپیادهکاستهشدوبهمرورزمان افرادپیاده،جایگاهواولویتخودرادرفضاهایشهریازدستدادند. ازسویدیگر،سیاست هایمنطقه بندیوتفکیکعملکردهاوکاربری هایشهریدردورانشهرسازیمدرن منجربه ازدسترفتنپویاییوحیات شهرهاشدند هدف پژوهش حاضر؛ ارزیابی و شناخت چالش ها و مسائل پروژه های عمرانی مناسب سازی پیاده روها قبل، حین و پس از اجرا در محور بلوار شهدای (میدان قیام تا میدان شهدا) شهر بروجرد است. این پژوهش از منظر اهداف؛ شناختی و از منظر روش تحقیق؛ توصیفی- تحلیلی است نوعیت داده ها کیفی کمی شده، و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از آزمون آماری خی دو پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند؛ یافته ها حاکی از آن است که فقدان مدیریت واحد، مستقل و متمرکز، ابهام و تردید مدیران شهری نسبت به ضرورت و اهمیت مناسب سازی و نارسایی نظام اطلاع رسانی به موقع به ساکنان و کاربران یا بی توجهی به مشارکت محلی، مهم ترین چالش های فراروی پروژه های مناسب سازی قبل از اجرا است. مشکلات ناشی از فعالیت روزمره کسبه به ویژه تردد عابران توأم با توقف های متعدد، در حین اجرای پروژه و نبود ستاد یا متولی مراقبت و نگهداری به ترتیب مهم ترین مؤلفه های چالش زا در زمان اجرا و پس از آن می باشند.
نگرش ها در زیبایی شناسی منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
81 - 111
حوزههای تخصصی:
زیبایی منظر شهری دارای ابعاد مختلف و معیارهای متعددی می باشد که عقاید و دیدگاه های متفاوتی نیز درباره آنها وجود دارد. این پژوهش در پی شناسایی این نگرش ها در زیبایی شناسی منظر شهری به ویژه در مقیاس خرد یعنی فضای شهری می باشد. در این راستا نخست با مطالعات اسنادی و میدانی 61 معیار ارزیابی زیبایی منظر شهری تدوین گردید و سپس در قالب روش Q مشارکت کنندگان به مرتب سازی این معیارها در جدول رتبه بندی کیو پرداختند. پس از گردآوری اطلاعات و به کمک نرم افزار SPSS با روش تحلیل عاملی کیو، همبستگی بین افراد بررسی گردید. سپس با استفاده از روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس 10 عامل استخراج شدند. تفسیر این عامل ها منجر به شناسایی نگرش های 1- محافظه کارانه و سنتی، 2- جزءنگر و طبیعت گرا، 3- فرد محور و نوگرا، 4- شهرت گرا و کل نگر، 5- عمل گرا و محیط محور، 6- معمارانه و تخصصی، 7- طبیعت محور و معناگرا، 8- اجتماعی و تجربه گرا، 9- کاربردی و جامعه گرا و 10- مدنی و فرهنگ محور گردید. به علاوه وجود نگاهی چندبعدی و توجه همزمان به ابعاد مختلف زیبایی منظر شهری در بیشتر دیدگاه ها نشان داد که برخلاف تصور رایج، غالب شهروندان لزوماً تمرکز خاصی بر ابعاد عمدتاً ذهنی، ادراکی و معنایی ندارند. از سوی دیگر تمایز جنسیتی مشاهده شده در میان نگرش ها را می توان با نوع و سطح حضور، تجربه و مشارکت مردان و زنان در شهر مرتبط دانست که باعث بروز دغدغه های متفاوت و در نتیجه دیدگاه های متباین در میان آنها شده است.
ارزیابی نقش و کارآیی رفاق (ایوان) از دیدگاه استفاده کنندگان: فضای نیمه باز در خانه های روستایی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۶۱
۹۲-۷۷
حوزههای تخصصی:
به واسطه زندگی آمیخته با طبیعت و شرایط محیط و اقلیم در مازندران، فضای نیمه باز به صورت چشمگیری فرم های متنوعی را در معماری خانه های روستایی گذشته این منطقه شکل داده و کارکردهای گوناگون عملکردی، زیبایی شناسی، اقلیمی و اجتماعی را بر عهده گرفته است. ولی به عنوان رکن مهمی از ارکان معماری بومی روستایی، در خانه های امروزین کمتر ظهور یافته، هم سنگ گذشته نقش ایفا نکرده و با سبک زندگی امروزین روستاییان، متناسب نشده است. "رفاق" خصوصاً واقع در جلوی خانه ها، نوع غالب این نوع فضا بوده که بدون استثنا در تمامی خانه های بومی روستایی و در تمامی مناطق این استان مشاهده شده، بیشترین نقش و جلوه را در این معماری به منظور خلق آسایش اقلیمی و رفتاری ساکنین بر عهده دارد. این تحقیق، بر این فضا تمرکز نموده و ضمن معرفی انواع، خصوصیات معماری و نقش های گوناگون آن، میزان پذیرش آن از طرف روستاییان را بر مبنای نظر این افراد بررسی کرده و به این پرسش پاسخ می دهد که چرا ساکنین روستایی در این استان به عنوان استفاده کننده در طرح خانه های امروزین خود کمتر از رفاق استفاده می کنند. در این راستا، چهار روستا در استان مازندران به عنوان منطقه مورد مطالعه برگزیده شده و سپس چندین خانه ساخته شده به شیوه های بومی گذشته و نیز جدید که در حال استفاده می باشند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه ها، مورد مشاهده قرار گرفته و عکس برداری شدند، نقشه آن ها برداشت، ترسیم و مستندسازی شد. پرسشنامه بین ساکنین این خانه ها توزیع و توسط آن با آنان نیز مصاحبه صورت گرفته تا آداب سکونت در رفاق، میزان علاقه مندی یا دلایل عدم تمایل به حضور این فضا در معماری مسکونی امروزین از دیدگاه خود روستاییان، استخراج شود. نکات مثبت این فضا را از نظر مردم می توان در قالب های کلان تر مانند اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دسته بندی کرد.غیر اقتصادی، عدم کارآیی و عدم راحتی نگهداری از رفاق، نقاط ضعفی هستند که روستاییان بدان دلایل از آن در خانه های جدید به ندرت استفاده می کنند. به طور کلی باوجود دغدغه های مختلف در مورد این فضا، غالب روستاییان نسبت به حضور آن در خانه احساس رضایت داشته و نیز به بهره برداری از آن در خانه های نوین خود تمایل دارند. با توسعه و ارتقای رفاق از طریق رفع دغدغه های روستاییان نسبت به آن، این فضا می تواند به عنوان رکن کارآ و هویت ساز، نقش چشمگیر دوباره یافته، خانه ها را زیباتر نموده و کمتر متکی به دستگاه های مکانیکی خصوصاً خنک کننده نماید.
بازشناسی مؤلفه های «سکونتگاه» (مطالعه موردی: محله مجمر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۱۳۰-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
سیطره معماری مدرن در دهه های قبل و رشد فزاینده ابعاد شهرنشینی در طی دهه های اخیر موجب شده که شهر و شهرسازی معاصر با چالش های تازه ای در زمینه سکونت مواجه گردد و به منظور پاسخگویی به این نیاز رو به رشد، کمیت جایگزین کیفیت شده است. در این شرایط، «سکونت» که فقط تداومی ازفضا یا مکان نیست بلکه فعالیت اساسی و زیربنایی بشر است، به ساخت و ساز سوداگرانه به معنای بالابردن صرف بناها و همچنین به معیارهای فیزیکی همجواری در محلات تنزل یافته است. در حالی که یک مکان تنها درصورتی مصداق واقعی"سکونتگاه" است که بازتاب تجربه زندگی انسان در جهان و مأنوس شدن با هستی و هویت مکان باشد و هویت فردی و جمعی را شکل داده و تثبیت کند. از آنجا که هدف مقاله حاضر، بازشناسی مؤلفه های «سکونتگاه» می باشد و روش تحقیق در مرحله دوم، «تحلیل محتوای کمّی» می باشد ، با استفاده از «مشاهده اسنادی»، محتوای منابع و اسناد با سه رویکرد فلسفی، روانشناختی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت و به تعیین و تعریف مؤلفه ها پرداخته شد. تعداد ارجاعات هر مؤلفه برگرفته از تحلیل محتوای کمّی مصاحبه ها، اساس ارزیابی نمونه موردی پژوهش –محله مجمر اصفهان- بوده است. نتایج نشان می دهد که: - از بین مؤلفه های نامبرده «وابستگی مکانی» بیشترین ارجاع را در مصاحبه با ساکنین دارد که نشان دهنده آن است که در بین مؤلفه های سکونتگاه، ساکنین محله مجمر به لحاظ کارکردی، زیبایی شناسانه و دسترسی به فضاهای خدماتی، آموزشی و درمانی از این محله رضایت دارند. «این همانی» دومین مؤلفه پرتکرار بوده است و ازآنجا که این مؤلفه به تصورپذیری فضاها می پردازد، نشان دهنده آن است که ساکنین محله مجمر، تصویرذهنی روشنی از محله خود دارند. به طور کلی در محله مجمر به عنوان مصداق سکونتگاه وجوه « ذهنی- عینی» بیشترین نقش را ایفا می کنند و وجوه صرفاً «ذهنی» در درجات بعدی قرار دارند. - از آنجا که کمترین ارجاع به «هویت اجتماعی» که مؤلفه ای «ذهنی- عینی» می باشد تعلق دارد، نتیجه عنوان شده در سطر قبل به سطح «فردی» اختصاص دارد، اما در سطح «جمعی» مؤلفه های «ذهنی» کارایی بیشتری دارند. به طوری که تعاملات اجتماعی سومین مؤلفه پر تکرار در محله مجمر بوده است.
مسیر جاده ابریشم نمودی از معماری سبز "پایداری و مقابله با تغییرات اقلیمی در معماری و شهرسازی مناطق گردشگری "(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
57-69
حوزههای تخصصی:
در گسترش شهرهای امروزی عدم برنامه ریزی و تدابیر لازم نسبت به محورهای گردشگری و شهرها مشهود است و عدم توجه در این زمینه منجر به ایجاد فضاهای شلوغ و پر غوغای شهری گردیده است . سوال این است که آیا فضاهای باز عمومی شهر در عین حالی که از مهمترین عناصر شهری است می تواند با هدف احیاء هویت شهرها، موجب جذب گردشگر شود؟ برای دستیابی به حوزه معماری پایدار با انتخاب روش های نوین و با استفاده از فن آوری های جدید در پایداری شهرکهای هوشمند،اولین گام علمی موثر است. برای دستیابی به هدف اصلی تحقیق توسعه شهرسازی نمونه با توجه به فرهنگ اسلامی ایرانی و بهره مندی صحیح از شرایط آب و هوای منطقه ای بر اساس نیازهای تغییرات اقلیمی اخیر در مقابله با چالشهای ناشی از آن در معماری و شهرسازی مناطق گردشگری مد نظر قرار گیرد. براساس فرضیات تحقیق، توسعه معماری سبز و پایدار امروز ماحصل دستاوردهای جدید توسعه شهری است که متدولوژی های ویژه در بهینه سازی و استفاده از امکانات موجود جامعه در معماری ایرانی سر لوحه کار قرار گرفته است. در این پژوهش با مبنا قرار دادن انرژیهای تجدید پذیر، استفاده از فن آوری پیشرفته و مواد و مصالح نوین برای ساخت سریعتر با کیفیت بالاتر و با نوآوری های خاص در مقایسه با روشهای موجود ساخت و ساز مد نظر قرار گرفته است؛ همچنین روشهای بومی، سیستم گرمایش و تهویه طبیعی، باز یافت و استفاده مجدد از مصالح، بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر و زباله های انسانی و با کاهش مستمر مصرف انرژی های فسیلی و تجدید ناپذیر، صدمات محیط زیست را کاهش می دهد؛ بر اساس نتایج و یافته های پژوهشی در نوآوریها وجود منابع مناسب انرژی های پایدار و هوشمند سازی شهرکها در مسیر جاده ابریشم نیازهای آینده مکان توسعه گردشگری را برطرف کرده است.
بررسی مؤلفه های کیفی و بصری طراحی فضای بستری کودکان با تحلیل نگرش گرافیکی و نقاشی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
161 - 177
حوزههای تخصصی:
فضای بستری کودکان بر حالات روحی و روانی آنان تأثیر بسزایی دارد و عدم توجه به نیازهای آنها می تواند سبب اختلالات رفتاری و عدم همکاری کودک با پزشک گردد. پژوهش پیش رو فضای بستری کودکان را مورد بررسی قرار می دهد، سپس به نیازها و خواسته های کودکان از محیط می پردازد و به منظور احقاق این مهم، الگوی فضایی خاص و مطلوب را در جهت ارتقای کیفیت فضای بستری کودکان ارائه می نماید. برای دستیابی به این امر با بررسی نظرات کودکان که در قالب توضیحات و ارائه نقاشی صورت پذیرفت، پیشنهادهایی برای فضای بستری کودکان مطرح شد. روش تحقیق از نوع کمّی و کیفی است و برای تحلیل نقاشی ها از نرم افزار ARTUNIV استفاده شده است. 100 نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب گردیدند و تحلیل ها مبتنی بر عدم رضایت کودکان از فضای موجود بود. بیشتر نقاشی ها معطوف به استفاده از نور، استفاده از گیاهان، اتاق هایی با پنجره های بزرگ و تلفیق معماری با فضای سبز بود که با توجه به یافته ها سبب پدید آمدن کیفیت فضایی مطلوب و ایجاد حس آرامش در این محیط ها است. با ادغام نظریات، راهکارها و تحقیقات در زمینه رفع معضلات موجود در فضاهای بستری کودکان می توان راهکارهایی خاص را برای طراحی فضای بستری پیشنهاد کرد که سبب ایجاد محیطی مطلوب در دوران بستری و کاهش دوره نقاهت بیماری گردد. نتایج مستخرج از پژوهش حاکی از آن است که ایجاد فضای سبز، نوع چیدمان وسایل و مبلمان داخلی اتاق های بستری، رنگ و توجه به چشم انداز بیرونی امری مهم در جهت ایجاد فضایی مطلوب برای کودکان به شمار می رود.
Glazed Transitional Space as a Passive Heating System (Case Study: Glazed Loggias in Semi-Arid climate)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The environmental concern, ensuring comfort for occupants, pushed us to search for the impact of glazed loggia on thermal comfort of adjacent space in Cons tantine climate, having s trong climatic cons traints. An experimental s tudy is undertaken and described in this paper. Analysis of the in situ results is also discussed. This work shows that in winter glazed loggia benefit largely from solar gains. In summer, it is a thermal regulating space, delaying diurnal peak of temperature towards the end of the day. Overheating can be avoided with natural ventilation and a good use of the relation glazed loggia-adjacent space. This result leads to the possibility of retrofitting glazed loggias in hard climates, such as in Constantine (Algeria). To define criteria being able to return this addition, favourable and adapted to the winter and the aestival thermal comfort of adjacent space, a simulation is carried. But the only inves tigation is discussed in this paper.
The Form of Residential Buildings on Local Winds: Air Pollution Reduction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article addresses the analysis of the mechanism of natural air flow around the residential buildings and the effect of the form of residential buildings on air flow among four building forms in Tehran. The aim of this research is to study the effect of the form of residential buildings on the mechanism of natural air flow with the purpose of optimally utilizing clean air. The research method is to use computer modeling and model analysis in the related software and conclusions have been achieved using comparison of outputs of the models produced. Accordingly, four samples were first selected from software forms and modeled in one commercial micro-climate simulator software. They were tested by entering Tehran climatic data and results were extracted as simulation images. Since the analysis was conducted in one hour interval in the morning of the 23rd of December 2013 among four selected forms. The results helped us to choose the optimal form among these cases. Thus, a general rule was not given regarding the case that the selected form is the best in all aspects. Research achievements indicate that building forms have a significant effect on local winds and air pollution reduction. Therefore, the general form of buildings affects the degree and type of pollution dispersion due to carbon dioxide and the retention effect of suspended particles.
گونه شناسی فضایی الگوهای رشد در مناطق شهر بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر به تدقیق در ویژگی ها و گونه های مختلف سه کلان مفهوم رشد شهری، گسترش شهری و پراکنده رویی شهری، و در راستای گونه شناسی از انواع زیر گونه های آنها در مطالعات مختلف برنامه ریزی شهری و منطقه ای پرداخته شده است که همواره در متون مختلف، مشابه هم به کار رفته اند. به عبارت دیگر، هدف این مقاله تبیین مفهومی و فضایی از واژه هایی همچون رشد شهری، گسترش شهری و پراکنده رویی شهری و گونه های مربوط به آن است و به دلیل تشابه و جایگزینی این مفاهیم در ادبیات جهانی، تا حد ممکن، حد و مرز هر یک از آنها و نقاط تشابه و افتراق را شناسایی نموده و در نهایت چارچوب مفهومی مشخصی برای شناسایی آنها ارائه نماید. روش تحقیق در این مطالعه نیز تلقیقی از روش های اسنادی و روش تحلیل اکتشافی مبتنی بر تدقیق در ادبیات موضوع و تبیین تطبیقی مطالعات جهانی است. بر اساس یافته های این مطالعه، مقاله حاضر بعد از رسیدن به 10 الگوی مشخص از سه کلان مفهوم مربوطه در حوزه ادبیات شهرسازی، در نهایت، گونه شناسی خاص این مطالعه را با تکیه بر یافته های نظری پژوهش ارائه داده است.