فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۲۱ تا ۴٬۰۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ایران می باشد که مهم ترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت های فرسوده، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه ها و طرح های ضربتی چون بهسازی و نوسازی است این مهم ضرورت پرداختن به این مسأله را امری بدیهی می نماید. بنابراین هدف اصلی در این پژوهش، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهر بهبهان، بررسی وضعیت موجود سرانه کاربری ها و تطبیق آنها با طرح جامع پیشنهادی می باشد که ضمن رفع مشکلات بافت فرسوده از طریق طرح های بهسازی و نوسازی می تواند بستر اصلاحات اساسی را در جهت ارتقای وضعیت زندگی مردم این بافت ها فراهم سازد. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شود، سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود و با استفاده از مدل Vikor، اولویت بهسازی و نوسازی محله های دارای بافت فرسوده مشخص می شود. در نهایت با استفاده از نرم افزار ArcGIS، بر روی نقشه، محله های دارای بافت فرسوده با اولویت بهسازی و نوسازی مشخص می شود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که اصلاح وضع بناها و محله های شهری، ایجاد شبکه دسترسی مناسب محله، کار گذاشتن خدمات و تاسیسات لازم برای شهروندان و همچنین تنظیم سرانه کاربری های بافت فرسوده براساس یک طرح جامع هماهنگ به نحوی که حالت رکود و رخوت را در این بافت ها از بین ببرد به امر بهسازی و نوسازی وابسته است.
بررسی پیوند حیاط مرکزی و طبیعت در پایداری محیطی ابنیه سنتی اقلیم گرم و خشک ایران
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات رایج در عصر حاضر توسعه پایدار می باشد. حیاط مرکزی به عنوان یکی از عناصر معماری سنتی ایران واجد ویژگی هایی است که از منظر مبانی و ارکان توسعه پایدار قابل بررسی می باشد. حیاط مرکزی نشاندهنده رابطه ای حکیمانه میان انسان و طبیعت است که با نگرش احترام به طبیعت و حفاظت از محیط زیست شکل گرفته است. تاکنون مطالعات بسیاری در خصوص حیاط مرکزی در معماری سنتی ایران انجام شده است که موید ویژگی های ارزنده این فضای شاخص ابنیه اقلیم گرم و خشک ایران می باشد. پژوهش حاضر بر آن است تا این عنصر معماری را از منظر رکن محیطی توسعه پایدار مورد مداقه قرار دهد. در این راستا به شیوه توصیفی- تحلیلی از طریق مطالعات کتابخانه ای، ابتدا توسعه پایدار و ارکان آن تشریح گردید و سپس با معرفی حیاط مرکزی و پیوند آن با عناصر طبیعت به ارزیابی این رابطه حکیمانه در قالب پایداری محیطی پرداخته شد. نتایج بررسی های انجام شده نشان می دهد که حیاط مرکزی در پیوند با عناصر طبیعی کاملا با اهداف محیطی توسعه پایدار همگرا می باشد.
تناظر جلوه های نور در اندیشه های سهروردی و معماری دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
123-131
حوزههای تخصصی:
نقش فضا و کالبد در تحقق شهر خلاق ایرانی – اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
57 - 70
حوزههای تخصصی:
شهر خلاق مرکز نوآوری، فناوری و تبدیل ایده به ثروت است. شهر خلاق مفهومی عمیق با دامنه تأثیرگذاری بالا و بر کلیه جنبه ها و ابعاد شهری تأثیرگذار است و از آن ها تأثیر می پذیرد. یکی از ابعاد تأثیرپذیر، بعد محیطی و مکانی شهر است، بدین معنا که ساختار کالبدی شهر بایستی طوری باشد که جاذب افراد و تسهیل کننده شرایط زندگی آنان باشد. در این صورت شهر محیطی مطلوب برای زندگی طبقه خلاق خواهد شد. برای سنجش میزان خلاقیت شهرها، شاخص های مختلفی ارائه شده است که در تمامی آن ها به کالبد و محیط شهری از یک سو و شرایط اجتماعی، فرهنگی جامعه از سوی دیگر تأکید شده است.هدف این پژوهش شناسایی نقش کالبد و فضا در شکل گیری شهر خلاق ایرانی– اسلامی می باشد. برای این منظور با بهره گیری از دیدگاه هایطلاب و اساتید علوم دینی به شناسایی آن دسته از عوامل کالبدی- فضایی که می تواند زمینه تحقق شهر خلاق ایرانی-اسلامی را در شهرهای ما فراهم کند، پرداخته ایم. این تحقیق مبتنی بر 230 پرسشنامه پنج گزینه ای لیکرت و مصاحبه عمیق می باشد که توسط طلاب علوم دینی در حوزه علمیه اصفهان تکمیل شده است. داده های به دست آمده با بهره گیری از تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل محتوا در چهار دسته حقوق شهروندی زنان، گردشگری و ارتباطات، توسعه مراکز جدید، حمل ونقل و ترافیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که 1) کالبد و محیط شهر خلاق می تواند حافظ حقوق بانوان و مناسب حضور آنان در محیط شهر باشد؛ 2) استقرار مراکز تفریحی و گردشگری متنوع و همراه با بهره گیری از فرصت ها و پتانسیل های تاریخی سبب تقویت صنعت گردشگری و جذب طبقه خلاق می شود؛3) توسعه و پراکنش مناسب مراکز علمی پژوهشی نقش مهمی در تحقق شهر خلاق ایفا می کنند و 4) سیستم حمل ونقل و شبکه ی ارتباطی پایدار به عنوان بخش لاینفک کالبد شهری می باشد.
ارزیابی آسایش حرارتی تطبیقی در خانه های مسکونی اقلیم گرم و خشک، مطالعه موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها باید به گونه ای ساخته شوند که در شرایط مختلف آب وهوایی در عین اینکه شرایط آسایش حرارتی قابل قبول و حتی لذت بخش را برای ساکنان به ارمغان می آورند، سطح بالایی از کارایی انرژی را داشته باشند. اگرچه که امروزه نیاز به آسایش حرارتی کاربران با بهره گیری از تجهیزات مکانیکی تامین می گردد. اما واقعیت این است که در هر شرایط اقلیمی، با طراحی مناسب بنا می توان تا اندازه ای، شرایط مطلوب آسایش را فراهم کرد. و تنها زمانی که شرایط آب وهوایی غیرقابل تحمل است از تجهیزات مکانیکی بهره گرفت. اما چگونه می توان دانست چه شرایطی سخت و غیر قابل تحمل است؟ بی تردید وجود معیاری مناسب کمک خواهد کرد. یگانه معیار قابل قبول، انسان است. از اینرو در نقاط مختلف دنیا، پژوهش های میدانی متعددی در این زمینه انجام شده است. مقایسه ی بین نتایج نشان می دهد، اولا در سراسر جهان مردم می توانند در طیف وسیعی از محیط های حرارتی، به آسایش دست یابند. دوم اینکه در محیط های مورد بررسی، بین پیش بینی های جدیدترین و بهترین شاخص های حرارتی و چگونگی احساس گرمایی افراد، اختلاف واضحی وجود دارد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این مسئله، به کمک انجام مطالعات میدانی در اقلیم گرم و خشک ایران است و اهداف آن، ارائه ی دمای خنثی و دامنه ی شرایط محیطی قابل قبول برای ساکنان خانه های مسکونی در کرمان و اقلیم های مشابه، مقایسه ی دمای خنثی در خانه های فاقد و دارای سیستم سرمایش مکانیکی و کشف رابطه ی بین دمای خنثی و دمای داخلی، و مهم تر از آن رابطه ی دمای خنثی و دمای بیرون از ساختمان، خواهد بود. نتایج نشان می دهد که همبستگی قابل قبولی بین دمای خنثی و میانگین دمای داخلی ساختمان و از آن مهم تر بین دمای خنثی و دمای خارجی ساختمان برقرار است. همچنین با توجه به نتایج ارائه شده مشاهده می شود که ساکنان خانه های مورد بررسی، در دمای بالاتری نسبت به آنچه در استانداردهای بین المللی مثل ایزو ۷۷۳۰ منتج شده از نظریه متوسط آرای پیش بینی شده (PMV) فانگر، بیان شده است، احساس راحتی می کنند.
مکان یابی و بررسی نقش عملکردی توقفگاه ها و پارکینگ های چندمنظوره پارکسوار در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
99 - 131
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت ترافیکی شهر شیراز و در کنار آن بررسی وضعیت توقفگاه ها و پارک سوارهای موجود در سطح این شهر جهت پاسخگویی به نیازهای موجود و آتی آن، یکی از مسائل بسیار مهمی است که مشکل آفرین بوده و مسئولان شهری با آن درگیر هستند و با هدف رفع مشکلات موجود و پاسخ به نیازهای آتی، لزوم انجام مطالعات کارشناسی بر روی این مسئله آشکار می گردد. بنابراین در این مقاله به مکان یابی و بررسی نقش عملکردی توقفگاه ها و پارکینگ های چندمنظوره پارک سوار در شهر شیراز پرداخته شده است. جهت نیل به این هدف ابتدا مطالعات اولیه ای بر روی مبانی نظری مسئله صورت گرفته و سپس اقدام به شناسایی شاخص های تأثیرگذار شده است. با انجام مدل سازی و طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی لازمه در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، اقدام به ورود لایه های اطلاعاتی شهر شیراز گردیده و با اعمال ضرایب تأثیرگذاری هر یک از این شاخص ها که با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره ( MCDM ) انجام گرفته است اقدام به شناسایی نقاط مستعد جهت احداث و ایجاد توقفگاه و پارک سوارهای چندمنظوره شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که لکه های مستعد و مناسب برای احداث پارک سوارها مکان های مرکزی، شمالی و شمال شرق شهر شیراز می باشند و بر اساس مطالعات میدانی 54 نقطه مستعد در خارج از محدوده ترافیک شهر و 39 نقطه در داخل و درمجموع 93 نقطه مستعد انتخاب و اولویت بندی شده است.
تحلیل راهبردی مدیریت اجرایی طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان دیواندره با روش SWOT و تشکیل ماتریس QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۸۶-۷۱
حوزههای تخصصی:
طرح های هادی روستایی در سال 1362 تحت عنوان "روان بخشی روستاها" در یکی از نقاط روستایی کشور به صورت پایلوت به اجرا گذاشته شد . در سال های بعد به خصوص در سال 1366 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با جدیت تمام پیگیری و با هدف تجدید حیات و هدایت روستاها با در نظرگرفتن ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اجرا شد و در بسیاری از موارد رضایت و عدم رضایت روستاییان را به همراه داشت و در مواردی نیز تهدیدی برای بافت اصیل روستایی ایران بود . اکنون که تقریباً سه دهه از اجرای این طرح ها در مناطق روستایی کشور می گذرد ضروری است که نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای اجرایی طرح هادی شناسایی شده و با تدوین راهبردهای مناسب زمینه مدیریت بهتر طرح مذکور را فراهم نمود. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از ماتریس سوات (SWOT) نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی مدیریت اجرایی طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان دیواندره را شناسایی نمود و برای دستیابی به اهداف و مدیریت آن راهبردهای مناسب ، تدوین و پیشنهاد شد. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان بنیاد مسکن، مشاوران فعال در زمینه طرح هادی و دهیاران روستاهایی بودند که طرح هادی در آن اجرا شده بود. مجموعاً 66 نفر بودند که تمامی اعضا به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. بر پایه نتایج تحقیق مهمترین نقاط قوت و ضعف طرح ها در مناطق روستایی به ترتیب «توسعه بافت فیزیکی روستا» و «طولانی شدن مدت اجرا» بوده است و همچنین عمده ترین فرصت ها و تهدیدهای طرح هادی در مناطق روستایی به ترتیب «افزایش قیمت اراضی» و «عدم مشارکت مردم در اجرای طرح» می باشد. بعد از تعیین راهبردهای مناسب با استفاده از ماتریس کمی مدیریت (QSPM) میزان جذابیت هر کدام از راهبردها مشخص شد. در این زمینه نتایج تحقیق نشان داد که مهمترین راهبردها «تأمین و حمایت های دولتی از اجرای طرح و باز پرداخت به موقع هزینه های تخریبی» و «هماهنگی الگوهای پیشنهادی بنیاد مسکن با معماری بومی - اقلیمی منطقه و نیازهای فضایی روستاییان» می باشد. علاوه بر این نتایج پژوهش نشان داد که راهبرد مناسب برای مدیریت اجرای طر ح های هادی در مناطق روستایی راهبرد رقابتی است.
بازاندیشی در ضوابط و الگوهای توسعه روستاهای متصل به شهر؛ رهیافت های مبتنی بر کدهای زایشی در سطح کلان (مطالعه موردی: روستاهای پرجیکلا و بالا لموک، شهر قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۱۱۶-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های اندام واره در روستاها و شهرهای شمال ایران، معرف الگوهای برخاسته از تأثیر اقلیم و فرهنگ کار و سکونت در نحوه شکل گیری محیط های مصنوع هستند اما طی سال های اخیر بسیاری از روستاهای با ریخت شناسی اندام واره، به واسطه اعمال ضوابط ساخت و ساز شبه شهری در قالب طرح های هادی روستایی در حال از دست دادن هویت ویژه خود هستند، زیرا انتقال کیفیت های ریخت شناختی به دلیل ماهیت تدریجی تثبیت و احرازشان، به خوبی صورت نمی گیرد. چگونگی فرایند تداوم الگوهای ریخت شناسی هویتمند در چنین بافت هایی پرسش اصلی پژوهش حاضر است. بستر پژوهش میدانی روستاهای "بالا لموک" و "پرجیکلا" در شهر قائمشهر است که از جهت شمال به یکدیگر متصل شده اند اما به مرور زمان در حال تبدیل شدن به بافت های شبه شهری اند. چارچوب نظری پژوهش از کاربست نظریه کریستوفر الکساندر به منظور شکل گیری تدریجی کلیت بر اساس مفهوم کدهای زایشی حاصل شده است. بخش اول پژوهش به روش تحلیلی- انتقادی به بررسی نتایج حاصل از ضوابط موجود پرداخته و در بخش دوم بر اساس فرایند مبتنی بر کدهای زایشی نتایج متصور در سطح محدوده مطالعه پیاده شده است. روش انجام پژوهش همانندسازی بوده که با جمع آوری اطلاعات به روش های اسنادی، تحلیل ریخت شناسی و مشاهده نظام مند از وضعیت موجود همراه شده است. بر اساس نتایج پژوهش فرایند توسعه روستایی در حوزه های مورد بحث پژوهش را می توان طی فرایندی تدریجی و هفت مرحله ای مبتنی بر کدهای زایشی و با مشارکت ساکنین صورت بندی نمود. نتایج حاصل از این فرایندِ تدریجی موجب تداوم بافت های اندام واره که واجد کیفیت های هویتمند و زمینه گرا بوده و در عین حال پاسخگو به نیازهای موجود هستند، خواهد بود. شناسایی هویت های اصیل و حوزه های نیازمند حفاظت همیشگی، تبیین کدهای زایشی بر اساس نیازها و فرصت های زمینه ای موجود، جانمایی تدریجی و هم افزا و طراحی مشارکتی از گام های اصلی فرایند پیشنهادی پژوهش حاضر به شمار می آیند.
ارتقاء سطح عملکردی معماری با تاکید بر پدافند غیرعامل با استفاده از مدل سازی اطلاعات ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
40 - 51
حوزههای تخصصی:
پرداختن به موضوع پدافند غیر عامل به عنوان بخشی مهمی از اهداف برنامه ریزی و طراحی در سطوح مختلف، بخصوص در زمینه ی ساختمان، دارای تمهیداتی است که اثبات نتیجه ی آن بسته به درستی طرح نهایی در زمینه ی اصلی دارد؛ بدین صورت که ساختمان در ابتدا باید به صورت صحیح و برنامه ریزی شده با سایت خود عمل کند و سپس در سطح خود دارای موفقیت گردد و در نتیجه در صورت هماهنگی با شرایط خارجی می تواند عامل بهره وری را تعیین کند. عوامل تهدید کننده چه انسانی باشد و چه طبیعی نیازمند ارزیابی در پیش از طراحی است؛ چرا که این ارزیابی ها می تواند ارزیابی های آینده را تحت تاثیر قرار دهد و باعث کاهش خسارات گردد. یکی از این ارزیابی ها که در جهان امروز توسط مبانی مرتبط با پدافند در دامنه ی فناوری اطلاعات جغرافیایی دنبال می گردد با استفاده از مدل سازی اطلاعات ساختمان در حال انجام است، این روش ارزیابی ها را در پیش و پس از ساخت طرح بررسی می نماید. این پژوهش مشخص می نماید که در مسئله ی پدافند غیر عامل، ابتدا عناصر موجود در سایت با توجه به اطلاعات جغرافیایی موثرند و سپس تشخیص و بررسی آلترناتیوهای گوناگون طراحی پیشنهادی توسط مدل سازی اطلاعات ساختمان، در مرحله ی اول؛ میزان دقت طراحی در پیش از ساخت را افزایش می دهد و در مرحله ی دوم اطمینان از ردیابی تجهیزات در زمان بازسازی و تخمین خسارات را تعیین می کند و این مسیر را با استفاده از مطالعات کتابخانه ای از طریق بیان توصیفی- تحلیلی دنبال می کند و همچنین ارزیابی با این مدل را به عنوان یک تکنیک، با گستره ای از ابعاد گوناگون مدیریت از قبیل برنامه ریزی، طراحی، اجرا و نظایر آن دارای اهمیت می شمارد.
تبیین مبانی عوامل موثر بر شاخص های کیفی مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
97 - 110
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد فزاینده شهرنشینی انتخاب و تامین مسکن به یکی از مهمترین مسائل برنامه ریزان و نیز مردم تبدیل گشته است. در میان سیاست ها و برنامه ریزی های صورت گرفته به علت غلبه عوامل اقتصادی و همچنین عدم تدقیق شاخص مسکن مطلوب، شاخص های کیفی مسکن نسبت به بعد کمی آن مهجور مانده و برنامه ریزان بیشتر توجه هاشان به تامین مسکن بوده است. مسکن یک نیاز است اما نه هر مسکنی، آنچه که ایده آل آدمی است دسترسی به مسکنی مطلوب است. این پژوهش از نوع کیفی همبستگی و هدف آن تدقیق شاخص های کیفی مسکن در بین آراء نظریه پردازان و تجارب است. بررسی ها نشان می دهد که قلمرو مطالعاتی مسکن مطلوب، شامل بررسی کیفیت ها در واحد مسکونی، ساختمان و محیطی است که واحد مسکونی در آن قرار دارد. همچنین شاخص کیفی مسکن شامل کیفیت هایی است که ابعاد مسکن را شکل داده و آن را به یک مسئله چند بعدی تبدیل می کند.
اسطوره شناسی تمثیلی مجموعه ی تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از استیلای پارادیم پوزیتیویستی طی سده ی گذشته، در معماری و شهرسازی نیز همانند دیگر حوزهها، به روشهای تحققی و تحصلی اکتفا شد که به از دست رفتن معنا و هویت در شهرها انجامید. برای رفع این مشکلات، مطالعهی کیفی شهر به گونهای که به فرهنگ و جامعه و کالبد شهر با هم و از میان انواع متون فرهنگی بپردازد، مورد توجه قرار گرفت. رویکرد مطالعات فرهنگی، یکی از متاخرترین رویکردهای بینارشتهای است که بر پژوهش در تمام عناصری که در تعامل با یکدیگر فرهنگ خطاب می شوند، تاکید دارد. از سوی دیگر، با ابداع اسطورهشناسی نو، امکان مطالعه ی ساخت مند اسطورهها به عنوان یکی از منابع مطالعات فرهنگی، رویکرد نوشتار پیش رو، فراهم شده است. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش این است که چه ارتباطی میان شهرها و مکان های اسطورهای و تخت جمشید وجود دارد؟ این پژوهش نشان میدهد که از منظر روش اسطوره شناسی تمثیلی کروزر، میان شهرهای مثالی چون کنگدژ و ورجمکرد رابطه ای مستقیم از نوع شباهت استوار است، در حالی که رابطه ی میان شهرهای اسطوره ای با تخت جمشید، نه از جنس شباهت، بلکه تمثیلی است؛ رابطه ای از جنس دلالت غیرمستقیم و بنابراین اسطوره ای، و در مجموع می توان گفت که برپایی مجموعه ای ایده آل به سان شهرهای اسطوره ای، علت نمونه ای هسته ی مرکزی تخت جمشید است.
افزایش بازده پوسته ساختمانی مولد الکتریسیته با بهره گیری از سامانه ترکیبی "بازتابنده تخت-پیل خورشیدی" در نمای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت استفاده از نور خورشید در تأمین انرژی مورد نیاز بنا از طریق جذب آن توسط پوسته ساختمان لزوم توجّه به طراحی پوسته را به عنوان عنصری انرژی-کارا در ساختمان به منظور تولید انرژی الکتریکی موجب گردیده است. میزان تولید انرژی الکتریکی از یک سامانه پوسته ساختمانی یکپارچه با پیل خورشیدی به عوامل گوناگونی از جمله شرایط تابشی سایت، جهت گیری ساختمان نسبت به مسیر حرکت خورشید، ساختار شکلی پوسته بنا و بازده پیل خورشیدی مورد استفاده در سامانه بستگی دارد. از دسته عوامل فوق، ساختار شکلی پوسته بنا می تواند در ترکیب با بازتابنده های تخت موجب تشدید میزان تابش رسیده به سطح پوسته و درنتیجه افزایش بهره وری الکتریکی از سطح بنای یکپارچه با پیل خورشیدی گردد. این پژوهش با هدف بررسی اثر بازتابش بر میزان افزایش بازده پیل خورشیدی در پوسته ساختمان طی یک تحقیق آزمایشی میزان افزایش توان خروجی پیل واقع در نمای جنوبی را به میزان 13.19 درصد با اضافه کردن بازتابنده تختِ عمود بر سطح پیل در سمت غرب و شرق آن و این مقدار را برای همان پیل با افزودن بازتابنده تخت در سطح افق 11.19درصد ارزیابی نمود. از طرف دیگر تحلیل زوایای تابشی خورشید در سایت مورد مطالعه بازه ای معادل 26 درجه غربی تا 26 درجه شرقی را محدوده ای مناسب جهت الحاق پیل خورشیدی در بین دو بازتابنده تخت برای جذب حداکثر بازتابش سالانه توصیه می نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازتابنده تخت مستطیلی با عمقی معادل نصف ارتفاع پیل محصور در بین دو بازتابنده غربی و شرقی بهینه ترین پوشش انعکاس را در طول سال خواهد داشت. پژوهش انجام شده از منظر هدف، کاربردی و از جهت روش در دسته پژوهش های توصیفی-تجربی قرار دارد و نتیجه گیری به روش استدلال منطقی است.
بررسی زمینه ها و ساختار تزیینات هندسی در آثار هنری ایران دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقوش درهم بافته هندسی، وجه مشترک بسیاری از تزیینات عصر سلجوقی است که هرچند در برخی از تألیفات مورخان هنر اسلامی به عنوان ویژگیِ هنر این عصر مورد تأکید قرار گرفته است، غالباً به دلیل تمرکز این منابع بر توصیفی کلی، بهره گیری از آنها به منظور شناخت دقیق ویژگی های این ساختار هندسی و درک تفاوت آن با اسلوب های به کار رفته در دیگر ادوار تاریخی را دشوار می سازد. از این رو، شناخت و تبیین ویژگی ها و جستجوی زبان هندسی موجود در تزیینات هنر سلجوقیان بزرگ، به عنوان یکی از خصوصیات هنر این دوره، هدف اصلی این پژوهش است. پژوهش حاضر با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری، تنظیم و دسته بندی اطلاعات تاریخ هنری و همچنین مراجعه به آثار، پیاده سازی نقوش و جستجوی اسلوب های ترسیمی و مطابقت آنها، تنظیم می گردد. گام نخست، بررسی و توضیح اسلوب هندسی شبکه است که در هنر دوران ماقبل سلجوقی نیز به چشم می خورد و پس از آن بررسی الگوی نوظهور هندسه پرگاری و شکوفایی و گسترش آن در عصر سلجوقی است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر به کارگیری این دو الگوی کهن و نو در کنار یکدیگر است که در هنر و معماری عصر سلجوقی، ساختار تزیینات هندسی این دوره را شکل داده است.
تحلیل ساختار فضایی حمام قبله (خانم) بر مبنای قوانین گشتالت
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای برقراری ارتباط با محیط پیرامون ادراک بصری می باشد ، مکتب روانشناسی گشتالت در زمینه ادراک بصری بسیار تاثیرگذار است. زیرا دستگاه عصبی انسان ساده ترین طرح در هر وضعیت را بر می گزیند و این امر در کالبد ، پلان و هندسه حمام ایرانی قابل مشاهده است. ولی تا کنون از این منظر به بررسی و مطالعه حمام ایرانی پرداخته نشده است. در این پژوهش، حمام قبله (خانم) که بنایی به یادگار مانده از دوره صفوی می باشد و تا امروز نیز به مردم خدمات ارائه می دهد، مبنای مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با رویکردی کیفی می باشد. همینطور هدف کلی از نوع کاربردی بوده و به دنبال بررسی میزان حضور قوانین گشتالت در این حمام می باشد. این مقاله به تحلیل ساختار فضایی حمام قبله بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و میدانی می پردازد به این ترتیب که ابتدا داده های پژوهش در زمینه ساختار فضایی بنا استخراج شده و سپس تحلیلها بر اساس قوانین گشتالت بر روی داده های برداشت شده صورت می گیرد. در نتیجه تحلیل های انجام شده مشاهده گردید که قوانین گشتالت تاثیر بسزایی در ساختار کالبدی و فضایی حمام قبله داشته است.
مقایسه ی تطبیقی سیر تحول ساختار فضایی مدارس قاجار و پهلوی با تأکید بر ارزش های نهفته ی آموزش در مشهد (نمونه ی موردمطالعه: مدرسه سلیمان خان و یادگار دکتر علی شریعتی)
حوزههای تخصصی:
مدرسه پس از محیط خانواده محلی برای آموزش و همچنین پرورش افراد جامعه و سلامت آن محسوب می شود؛ در حال حاضر آموزش علمی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی افراد رابطه ی جداناپذیری با حضور در مدارس دارد، در این میان ساختار فضایی بر رفتار و روان دانش آموزش نقش بسزایی ایفا می کند، بررسی ادوار تاریخ حاکی از سیر تحول ساختار فضایی مدارس از اواخر دوران قاجار تا دوران معاصر است، این در حالی است که در ابتدای امر ساختار مدارس به تبعیت از ارزش های آموزشی مدارس پیش از خود شکل می یافت، بعد از گذشت مدت کوتاهی با تغییر نظام آموزش تعاریف نوینی از فضای آموزشی ارائه شد و نهایتاً ارزش های نهفته آموزش گذشته مغفول ماند، این پژوهش با برگزیدن دو دوره ی تاریخی متوالی (قاجار و پهلوی) به عنوان نقطه ی آغازی در تغییر و تحول ساختار مدارس به صورت کتابخانه ای مفاهیم (مدارس و ساختار فضایی مدارس در دوران قاجار و پهلوی با نظر به ارزش های نظام آموزشی در این دوران) را تبیین می کند، سپس به صورت میدانی و حضور در مدارس ساختار دو مدرسه سلیمانیه (متعلق به دوران قاجاریه) و مدرسه ی شاه رضا (متعلق به دوران پهلوی) می پردازد بدین ترتیب ضمن بررسی مفاهیم مستخرج از بخش قبل به مقایسه تطبیقی آن دو مبادرت می ورزد، بررسی ها حاکی از آن است که ارزش هایی که در نظام آموزشی این دو مدرسه وجود داشته به دلیل تفاوت در ساختار خود، شکل گیری و ساختار فضایی مدارس را نیز همخوان با خود تغییر داده است، لذا ساختار فضایی مدرسه ی شریعتی در قیاس با مدرسه ی سلیمانیه دچار تحول بزرگی شده چراکه نظام آموزشی آن (که به صورت سنتی بوده) تحول یافته است.
ساخت الگویی برای تحلیل جهان هنر معاصر براساس دستگاه روحانی جهان دینی با استفاده از جامعه شناسی دین ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
53 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نظام روحانی دین چگونه بر الگوی مسلط جامعه تأثیر می گذارد؟ عوامل شکل گیری جهان هنر معاصر کدام اند؟ ساختارهای نهادی هنر معاصر همچون گالری از طریق چه راه هایی شکل ها و فرم های جهان هنر را شکل داده اند؟ هدف و روش تحقیق: هدف اصلی این مطالعه، تطبیق ساختار جهان دینی و نظام روحانی آن در ساخت الگوی مسلط دوران بر جهان هنر (هنر معاصر) است. می خواهیم بگوییم که ساختار جهان دینی و دستگاه و نهادهای دینی، بر ایده مسلط دوران، عوامل و کنش های آنها و سلسله مراتب قدرت تأثیر مستقیم دارد. بدین منظور باید ساحت های دین و هنر و نظام روحانی درونی آنها، به مثابه حوزه گردش ایده، آشکار شده و با بیان نسبت هریک با ساختار قدرت، براساس جامعه شناسی دین وبر به یک رده گان شناسی از نهاد هنر (معاصر) و عاملان بسط آن دست یافته و تحولات ساختاری در هریک از میدان ها را نشان دهیم. برای فهم این سلسله مراتب و تکوین دستگاه روحانی، نخست به جهان اندیشه دینی و تأثیر آن بر شکل گیری سلسله مراتب و رفتار سوژه ها پرداخته و در گام بعد به خود عوامل- نهادها و نسبت آنها با ایده مسلط در جهان هنر معاصر می پردازیم. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر، دین و هنر به عنوان دو ظرف و متن همسان انگاشته شده اند. از خلال توجه به نقش نهادها و نیروهای آن در خلق جهان دینی به نظر می آید که می توان این مسیر را درست تر پیمود. می توان دید که اینجا کلیسا و دستگاه روحانی آن قرابت بسیاری به سازمان ها و نهادهای جهان هنر و ساخت سلسله مراتبی آن دارند. کلیسا به مانند دستگاهی روحانی است که به صورت نظام مند و تشکیلاتی دنبال ساخت الگو و شیوه عمل است. معادل کارویژه آن در جهان هنر را می توان در نهاد گالری دید و با آن تطبیق داد. پیشنهاد پژوهش حاضر برای مطالعه جهان هنر معاصر و شعبه های آن همچون هنر معاصر ایران، توجه به مسئله مشروعیت و نقش متخصصان دستگاه روحانی جهان هنر در ساخت و شکل گیری بی رقیب تمام وجوه هنر و زیباشناسی معاصر از طریق اعمال این مشروعیت است. روش پژوهش حاضر در فهم این ساختار و سلسله مراتب، برآمده از جامعه شناسی دین وبر و برداشت ویژه او در تحلیل دستگاه روحانی جهان دین است. تحلیل و طبقه بندی ها را با استفاده از این زمینه نظری انجام داده ایم.
تحلیل ساختار و چیدمان پلان های مسکونی در راستای بهره گیری از روشنایی طبیعی نور خورشید (نمونه موردی: منازل مسکونی شهر خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
نور روز یکی از عوامل پایداری انرژی محسوب می شود. علاوه بر اینکه دریافت نور خورشید تأثیر مثبت در کاهش مصرف انرژی دارد، می توان از دیگر ویژگی های نور روز همچون اثر مثبت بر روی سلامت باشندگان، مطلوبیت بصری، خلق فضای معماری ریتمیک وزیبا و همچنین ویژگی های مفهومی نور مانند ایجاد سایه، عمق، جدل بین داخل و خارج بنا، در جهت مطلوبیت فضا همچون معماری گذشته ایران بهره مند شد. به همین منظوربا توجه به وضعیت موجود مسکن شهر خرم آباد وبر اساس جهت گیری غالب ساختمان های مسکونی در مناطق جنوب شهر خرم آباد این سوال مطرح می شود که الگوی معماری حاکم شده برمسکن امروز این مناطق در شهر خرم آباد که شامل جهت گیری ساختمان ها، نوع نورگیر ها و چیدمان پلان ها است. دسترسی مناسب به نور روز را فرا هم کرده است؟ جهت یافتن پاسخ این سوال انتخاب نمونه های موردی موجود انجام شده است. روش کار به این صورت بوده که با استفاده از روش تحقیق میدانی و اندازه گیری دریافت های نور خورش ید در پلان های چهار نمونه موردی در منطقه مورد نظر به وس یله دستگاه سنجش روشنایی(لوکس متر) در چهار فصل س ال در زمان های مختلف روز و تحلیل ساختار و چیدمان پلان های معماری در راستای بهره گیری از نور روز پرداخته شده است. برای دستیابی به نتایج بهتر آنالیز داده ها در نرم افزار Excel، ترسیم نمودار های حاصل از این نتایج و مقایسه آنها با هم صورت گرفته که در پایان می توان به این نتایج دست یافت که جهت گیری ساختمان ها و تنوع نورگیر ها به درستی انجام شده است، ولی چیدمان پلان و ساختار طراحی آن نیاز به اصلاح و هدف گذاری بهتر در جهت اقلیمی دارد. با بهبود ساختار طراحی پلان های مسکونی در الگوی شهر خرم آباد می توان به معماری مناسب از لحاظ بهره گیری مطلوب از نور روز دست یافت.
علل گسترش و تخریب شهر کهن نَرماشیرِ کرمان؛ بر پایه نظریه بوم شناسی وات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم دی ۱۳۹۷ شماره ۶۷
53 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : فراز و فرود شهرهای تاریخی، متأثر از عوامل درونی و بیرونی است که مطالعه هریک،آگاهی هایی را درباره ریشه های تحولات فرهنگی و اجتماعی ارایه می کند. یکی از این شهرهای تاریخی، شهر کهن نَرماشیر در جنوب شرق کرمان است. بر پایه شواهد، این شهر از عصر ساسانی تا اواخر تیموری گسترش داشته، اما در دوره صفوی از رونق افتاده و متروک شده است. پرسش این است که شکل گیری، گسترش و تخریب شهر نرماشیر از چه متغیرهای بوم شناسی اثر پذیرفته است؟ هدف : هدف از این مقاله، تبیین نقش بسترهای جغرافیایی و بوم شناسی در شکل گیری، گسترش و تخریب شهر نرماشیر است. روش : داده ها به روش های اسنادی و میدانی گردآوری شده و روش پژوهش، «تحلیلی» است. در ابتدا، اسناد تاریخی به شیوه «تحلیل محتوا» تحلیل شده اند. سپس داده ها بر پایه نقشه های GIS و متغیرهای پنج گانه بوم شناسی در نظریه کِنِت وات تحلیل شده اند. نتیجه : براساس نتایج، متغیر فضا، بیشترین تأثیر و متغیرهای ماده، تنوع و انرژی تأثیر قابل توجهی در شکل گیری و گسترش شهر نرماشیر داشته اند. متغیر فضا، در مرحله ترک شهر نیز دارای بیشترین نقش بوده است. اما نقش متغیرهای ماده و تنوع در ترک نرماشیر به دلیل فقدان شواهد، روشن نیست. افزون بر عوامل بوم شناسی، احتمالاً شکل گیری، گسترش و ترک آن، پیامد عوامل غیراکولوژیک نیز بوده است. اما به باور نگارندگان، عوامل بوم شناسی، تسهیل کننده سه مرحله فوق بوده اند.
طراحی مجتمع مسکونی پایدار با تاکید بر روان شناسی محیطی از بعد حس تعلق به مکان
حوزههای تخصصی:
تحول صنعتی، انسان را از زندگی در طبیعت به زندگی در شهر کشانید. با پیشرفت فناوری، الگوی زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوی که بادگیرها، سایبان ها و نورگیرها در ساختمان جای خود را به تاسیسات گرمایشی و سرمایشی دادند به این ترتیب تکنولوژی آسایش و راحتی روزافزونی را برای انسان ها فراهم کرده است. رشد شتابان شهرها، افزایش جمعیت شهری و در پی آن ساخت و ساز مسکن در قالب مجتمع های مسکونی و رشد نامناسب و ناهمساز کالبدی، به علاوه نگاه کمی گرایانه به عناصر کالبدی، پیامدهایی نظیر از دست رفتن مکان، بیگانگی انسان با مکان و در نهایت کاهش حس تعلق به مکان را در پی داشته است.حس تعلق به عنوان یکی از شاخص های نوپای عرصه ی معماری در دهه های حاضر مطرح بوده که تاثیر آن در ارتباط هرچه بیشتر مصرف کنندگان با تولیدات معماری باعث پرداخت به این موضوع شده است، تا تولیدات معماری بتواند ارتباط عمیق تر و کاراتری با مصرف کنندگان را داشته باشد حس تعلق به معنای پیوندی محکم و عاملی تاثیر گذار میان مردم و مکان با اجزاء تشکیل دهنده آن است که این پیوند به صورت مثبت بوده و سبب گسترش عمیق ارتباط و تعامل فرد با محیط می گردد و با گذر زمان عمق و گسترش بیشتری می یابد لذا با توجه به اینکه محیط، یکی از عوامل موثر در ایجاد حس مکان و احساس تعلق کاربران است؛ ضرورت انجام مطالعات گسترده در باب شناسایی عناصر کالبدی، حس مکان در ابعاد کمی و کیفی جامعه احساس می شود. از دیدگاه روانشناسی محیطی انسان ها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا این نیازها از طریق تعامل صمیمی و نوعی هم ذات پنداری با مکانی که در آن سکونت دارد قابل تحقق است. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. هدف از ارائه پژوهش حاضر بررسی تاثیر روانشناسی محیطی در طراحی مجتمع های مسکونی پایدار با نگاهی ویژه به حس تعلق به مکان می باشد.
بررسی تأثیر رؤیت پذیری میادین شهری بر امنیت روانی عابرین پیاده با بهره گیری از تکنیک آیزویست سه بعدی (نمونه موردی: میدان ساعت و میدان نماز شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
121 - 134
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به گسترش و توسعه شهر و شهرنشینی، نیاز به امنیت در ابعاد گوناگون بیش از پیش و متفاوت با گذشته احساس می گردد. در این میان امنیت روانی به عنوان یکی از شقوق اصلی و تعیین کننده مفهوم امنیت در فضاهای شهری به شمار می آید و خود از مؤلفه های بسیاری متأثر می گردد. یکی از این متغیرها که بررسی تأثیر آن بر حس امنیت فضا، موضوع مقاله حاضر را تشکیل می دهد، رؤیت پذیری کالبدی محیط های شهری است. در این پژوهش هدف، بررسی ارتباط میان رؤیت پذیری کالبد میادین شهری - به مثابه گونه ای از فضاهای شهری- و میزان امنیت روانی فضاهای مذکور در ذهن عابران پیاده می باشد. در این راستا به بررسی و ارزیابی میادین ساعت و نماز شهر تبریز پرداخته شده است. در این پژوهش در جهت ارزیابی و تحلیل داده های بصری بر پایه حرکت طبیعی ناظر در فضای شهری، از تکنیک آیزویست 3 بعدی و نرم افزار Geoweb3D استفاده شده است. همچنین با بهره گیری از مدل سازی های متعامل دیجیتال (شبیه سازی شده توسط نرم افزار Unity3D) امکان ارزیابی تأثیر تغییرات کالبدی بر رؤیت پذیری و به تبع آن امنیت روانی محیط های مورد مطالعه فراهم گردیده است. در این مقاله از میان مولفه های مختلف تاثیرگذار بر امنیت روانی فضاهای شهری به چهار مولفه اندازه فضا، فرم فضا، آسایش بصری و نفوذپذیری به عنوان مهمترین فاکتورهای کالبدی تاثیرگذار بر امنیت روانی پرداخته شده است. نتایج حاصله از ارزیابی های صورت گرفته نشان می دهد، فضاهایی با شاخص های رؤیت پذیری مطلوبتر (نظیر حجم رؤیت پذیری، نحوه آرایش و چیدمان فرم های تعریف کننده ساختار حجمی فضا، مؤقعیت و نحوه تسلط نقاط ثقل قابل توجه در فضای درحال رؤیت و ...) بسیار بیش از دیگر مؤلفه های کالبدی، می توانند نحوه ادارک محیطی را دستخوش تغییر قرار داده و بر داشتن حس امنیت روانی تأثیرگذارند. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و توصیفی- تحلیلی بوده و در آن ضمن گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و مطالعه میدانی (با تکنیک مصاحبه و پرسشنامه) از مدل سازی تحلیلی داده های بصری نیز استفاده گردیده است.