فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی بر اساس اهداف کلان برنامه چهارم توسعه کشور تدوین و هدف گذاری شده است. این طرح، متأخرترین و از مهمترین طرح های عمرانی کشور می باشد. طرحی که با هدف تأمین مسکن مناسب، مقاوم روستایی، حفظ هویت معماری بومی، ارتقای بهداشت محیط، بهینه سازی مصرف انرژی و ... شکل گرفت. در قالب این طرح مقرر گردیده است که نیمی از واحدهای مسکونی روستایی کشور (دو میلیون واحد)، توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نوسازی گردد. پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثرات اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی در دهستان ابریشم تهیه شده است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر دهستان ابریشم است که طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی در آن اجرا شده است. در این دهستان، حدود 318 نفر از مردم روستاهای مورد مطالعه از 3138 خانوار موفق به دریافت وام شدند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شد. برای انتخاب نمونه از روش های نمونه گیری طبقه ای و تصادفی استفاده شده است. بر اساس این روش، 94 خانوار به عنوان جامعه نمونه تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری استنباطی نظیر آزمون فریدمن، آنوا و کولموگروف اسمیرنوف استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق این نتیجه حاصل شد که تحولات کمی و کیفی بوجود آمده در واحدهای مسکونی جدید در انطباق با نیاز غالب روستاییان (خانوارهای نمونه) بوده است. طرح در عین برخورداری از اثرات مثبت در کمیت و کیفیت مسکن روستایی، از جنبه نوع نگرش و مدیریت اجرا نیازمند بازنگری و اصلاح است. نوآوری مقاله حاضر ، در بخش نتیجه آن است، زیرا نتیجه حاصل شده متفاوت با نتایج سایر پژوهش های انجام گرفته در این زمینه است. در سایر پژوهش ها، طرح مقاوم سازی مسکن ، زمینه تحول مسکن روستایی را به سمت مسکن شهری سوق داده و پیوستگی ساختاری– کارکردی در مسکن را متزلزل ساخته است. ولی تحقیق حاضر به نتیجه ای متفاوت در محدوده مورد مطالعه رسیده است.
واکاوی پیامدهای ناشی از جابه جایی سکونتگاهی: مطالعه ای قوم نگارانه در روستاهای لرینی علیا و سفلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۴۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
تغییر مکان روستا که به جابه جایی معروف است غالباً با هدف استقرار ساکنین پهنه های پرخطر در نقاطی امن و با رویکرد بهبود وضعیت مردم صورت می پذیرد. مداخله در ساختار موجود از جمله جابه جایی سکونتگاه، با پیامدهایی برای ذینفعان آن همراه است که می تواند زندگی مردم را تحت تأثیر قرار دهد. شناخت و تحلیل این پیامدها برای جابه جایی های بعدی و مدیریت این تغییر مکان ضروری است. بررسی این پیامدها به ویژه در طرح هایی که با موفقیت کمتری روبرو بوده اند برای درس گرفتن از آن اهمیت بیشتری دارد. این پژوهش با هدف تحلیل پیامدهای ناشی از جابه جایی هایی که موفقیت کمتری داشته به اجرا درآمد. مطالعه با رویکردی کیفی و با استفاده از روش شناسی قوم نگاری انتقادی انجام شد. رویکرد انتقادی بر این موضوع تأکید دارد که ممکن است جابه جایی روستاهای مورد مطالعه تابع خواست و اراده نظام برنامه ریزی باشد اما نوع برداشت و ادراک ذینفعان اصلی یعنی مردم روستا، در تشدید و تقلیل پیامدهای این فرایند نقش اساسی دارد. داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته فردی و مشاهده مشارکتی در محدوده روستا و ساکنین آن با استفاده از نمونه گیری هدفمند و تا نیل به اشباع نظری جمع آوری شد. داده ها از طریق کدگذاری و مفهوم سازی استخراج و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که فرایند جابه جایی به دلیل مکانیابی نامناسب موفقیت چندانی کسب نکرده و پیامدهای نامطلوب فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی به جای گذاشته است. نگاه کالبدی – فیزیکی به جابه جایی، آن هم به صورت ناقص، افزایش بدهکاری به دلیل هزینه های زیاد برای آماده سازی قطعات مسکونی، رها شدن قطعات تفکیکی و نیمه ساز و کاهش صمیمیت بین اهالی به دلیل وجود فاصله در بین قطعات از جمله پیامدهای شناسایی شده از سوی مردم در این جابه جایی می باشد. بنابراین مطالعه پیشنهاد می کند جابه جایی فقط در شرایط خاص انجام شده و در این صورت نیز با اقدامات ترویجی، جابه جایی به خواست مردم تبدیل شود تا مردم درک شفافی از موضوع پیدا کنند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستای عباس آباد شهرستان شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۵۴-۴۱
حوزههای تخصصی:
روستاها اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی و پایه تولید نیازهای زیستی می باشند که مبتنی بر فعالیت گروهی و تولیدات جمعی هستند. چنین جامعه ای جهت ایجاد زمینه رویارویی و مشارکت افراد، تبادل اطلاعات و نظرات و تقویت تعاملات اجتماعی، نیازمند فضاهای جمعی است. این فضا ها با نقشی که در ارتقای کیفیت زندگی روستاییان دارند، به عنوان محرکی در تداوم حیات روستایی محسوب می گردند. هدف این پژوهش، ارزیابی عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی در سکونتگاه های روستایی می باشد که در قالب نمونه موردی در روستای عباس آباد شاهرود انجام گرفته است. روستای عباس آباد و کاروانسرای آن به گونه ای با هم تلفیق شده اند که با وجود عملکردهای ویژه خود، در حیات یکدیگر نقش مستقیم دارند و حیاط کاروانسرا، میدانگاه و فضای جمعی روستا را شکل داده و به عنوان نمونه ای منحصر به فرد از کاروانسراهای ایران برگزیده شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی و در دو بخش اسنادی و میدانی انجام شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد و از مصاحبه ژرفکاوانه نیز در راستای تکمیل پرسشنامه ها استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، مردم ساکن در روستای عباس آباد می باشند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای با حجم 209 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده است. پایایی پرسشنامه نیز با آزمون آلفای کرونباخ عدد 9/0 به دست آمد که نشان دهنده اعتبار بالای آن است. داده ها با نرم افزار SPSS و با روش های آماری شامل میانگین داده ها، آزمون T تک نمونه ای و آزمون فریدمن مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که ارتقای کیفیت فضای باز جمعی روستای عباس آباد با 4 مؤلفه «عملکردی»، «تجربی- زیباشناختی»، «اجتماعی» و «زیست محیطی» و 23 معیار کیفی قابل دستیابی است. با کاربست این معیارها در حیاط کاروانسرا و برقراری دوباره حیات جمعی در آن می توان نقش این بنا را در زندگی روزمره روستاییان پررنگ تر نمود.
تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری دلبستگی به خانه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای (مطالعه موردی: واحدهای مسکونی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۱۰۰-۸۵
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به خانه، پیوند عاطفی مثبت میان انسان و خانه است که می تواند منجر به ایجاد احساس امنیت، آرامش و راحتی خاطر برای ساکنان و افزایش کیفیت زندگی آنان شود. همچنین ساکنان را به مراقبت و محافظت از مکان وا داشته و در حفظ و نگهداری محیط های مسکونی مؤثر خواهد بود. برای ایجاد چنین پیوندی حضور برخی مقدمات کالبدی و اجتماعی در خانه ضروری است. این مقاله با هدف دستیابی به عوامل مؤثر بر شکل گیری این پیوند، در پی شناخت ویژگی هایی از خانه است که نقش مؤثری در دلبستگی انسان به آن ایفا می نمایند. برای دستیابی به این هدف، این پژوهش رویکردی کیفی اتخاذ نموده است و از روش «نظریه زمینه ای» بهره می برد. داده های پژوهش با انجام مصاحبه عمیق با 30 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی واقع در محلات منتخب اصفهان در بازه سنی 25-65 سال گردآوری شده اند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که هر دو دسته «ویژگی های مربوط به درون خانه» و«ویژگی های مربوط به بیرون خانه» نقش مهمی در شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه ایفا می نمایند. این پژوهش «مالکیت»، «کیفیات آسایشی و دوام کالبدی خانه»، «مبلمان و تجهیزات داخلی خانه» و «روابط عاطفی مثبت در خانه» را از جمله عوامل درونی و «جلوه بیرونی خانه»، «رضایت از همسایگی» و «کیفیت و خوشنامی محله» را از جمله عوامل بیرونی مؤثر بر شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه معرفی می نماید. همچنین «جلوه محیط مسکونی» را به عنوان مقوله هسته ای در برگیرنده مقولات مطرح شده معرفی می کند . لذا ارایه راهکارهایی برای اغنای این کیفیات در دو حوزه «درون» و «برون» خانه، می تواند منجر به ایجاد و یا ارتقای دلبستگی ساکنان شود. از آن جا که این عوامل و کیفیات رابطه تنگاتنگی با فاکتورهای فیزیکی فضا دارند، این پژوهش می تواند به عنوان یک پژوهش پایه، مبنایی برای ارایه راهکارهایی برای ارتقای دلبستگی انسان به خانه در حوزه های مختلف و از جمله معماری و شهرسازی باشد.
بررسی شاخصه های مؤثر در طراحی مدارس اجتماعی روستایی با استفاده از روش های مشارکتی (مطالعه موردی: روستای زیرکن مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۱۴۰-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
استفاده از روش های مشارکتی در طراحی مدارس در قرن حاضر مورد توجه قرارگرفته اما با وجود مطالعات مختلف در زمینه طراحی با استفاده از مشارکت کاربر، در مدارس و محیط های یادگیری کمتر از تجربه و دخالت مستقیم کاربران در طراحی استفاده گردیده و در اکثر نمونه ها به استفاده از سطوح اولیه و پایین مشارکت بسنده شده است. مشارکت طبقات پایین اجتماعی در حوزه معماری یکی از ویژگی های عمومی رویکردهای مشارکتی بوده است. بنابراین پژوهش حاضر در یک مدرسه روستایی با هدف ارتقای کیفی مدارس روستایی و تجربه سطوح بالاتری از مشارکت به دنبال ارائه راهکاری عملیاتی برای مشارکت کاربران و توجه به نیازها و خواست های آن ها در طراحی مدرسه روس تایی در یک منطقه مشخص از ایران بوده است. منطقه انتخابی روستای زیرکن در شهرستان مشهد می باشد. پژوهش از نوع کیفی و کابردی بوده و از روش تحقیق تحلیل محتوا استفاده شده است. داده های مورد نیاز از طریق برگزاری گروه های بحث و با استفاده از روش های مشارکتی به دست آمده است. در بخش سنجش و تحلیل آزمون، از تحلیل همبستگی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است، تحلیل نتایج نشان می دهد که کاربران در مورد غیر رسمی بودن فضای راهرو مدرسه و داشتن زمین های بازی مختلف با بالاترین امتیاز (96% ) دارای کمترین اختلاف نظر هستند و بتن با کمترین امتیاز( 44%) آخرین انتخاب آنان برای مصالح مدرسه شان است. نتایج نشان می دهد استفاده از مشارکت می تواند مزیت های مثبتی به همراه داشته باشد. روش های مشارکتی به کار رفته در این پژوهش، در جذب و مشارکت طیف های مختلفی از جامعه مدرسه کارا و موفق بوده و توانسته دیدگاه های متنوعی را مورد بررسی قرار دهد. اما الزاماً نتایج، دقت کافی را نخواهد داشت و لازم است برای رسیدن به نتایج دقیق تر و گسترده تر، متغیرهای بیشتری تحلیل شوند و از طیف وسیع تری از روش های مشارکتی و مکمل استفاده گردد.
تعامل ساختار مرکز پایتخت و جلفای نو در توسعه اصفهان در دوره شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هسته اولیه محله جلفای اصفهان با حمایت شاه عباس اول (996-1038ق) توسط تجار و افراد سرشناس ارمنی ساخته شد و به تدریج توسعه و اعتبار یافت. این محله بزرگ که در گزارش جهانگردان از آن با عناوین «شهرک»، «دهکده» و «محله» یاد شده، در تنوع و ترقی پایتخت نقش مؤثر داشت. شکل هندسی و ساختار آن با بخش هایی از توسعه پایتخت قابل مقایسه و حاکی از گونه ای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری است. شناخت شکل این ساختار به عنوان منابع الهام بخش و اثرگذار در همبستگی بیشتر طرح های شهری از جمله مرمت شهری جلفای نو می تواند پرکاربرد باشد. این پژوهش در پی پاسخ دادن به این پرسش است که اصول مشترک توسعه و ساختار کالبدی-فضایی پایتخت و جلفای نو چه بوده است؟ بررسی ریخت دو ساختار کالبدی-فضایی اصفهان و جلفای نو در مقام پایتخت شاه عباس اول، شناسایی اصول مشترک و تبیین آن اصول، هدف پژوهش است. این پژوهش در چارچوب مطالعات کیفی و روش آن تاریخی-تفسیری و تحلیلی است. گردآوری داده ها از مطالعات پژوهش های معاصر، متون و اسناد تاریخی حاصل شده است. یافته های پژوهش، اصول پنج گانه ای را از شواهد ساختاری و متون تاریخی استخراج می کند که شامل لایه های متعدد مؤثر بر ریخت ساختارهای مذکور و همبستگی میان اجزا آنها است. نتیجه پژوهش حاکی از وجود ارتباط معنایی ساختاری میان هر دو بخش به عنوان جزءهایی از یک طرح کلی است. هسته اولیه محله جلفای اصفهان با حمایت شاه عباس اول ( 996 - 1038 ق ) توسط تجار و افراد سرشناس ارمنی ساخته شد و به تدریج توسعه و اعتبار یافت این محله بزرگ که در گزارش جهانگردان از آن با عناوین « شهرک » ، « دهکده » و « محله » یاد شده، در تنوع و ترقی پایتخت نقش مؤثر داشت شکل هندسی و ساختار آن با بخش هایی از توسعه پایتخت قابل مقایسه و حاکی از گونه ای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری است شناخت شکل این ساختار به عنوان منابع الهام بخش و اثرگذار در همبستگی بیشتر طرح های شهری از جمله مرمت شهری جلفای نو می تواند پرکاربرد باشد این پژوهش در پی پاسخ دادن به این پرسش است که اصول مشترک توسعه و ساختار کالبدی -فضایی پایتخت و جلفای نو چه بوده است؟ بررسی ریخت دو ساختار کالبدی -فضایی اصفهان و جلفای نو در مقام پایتخت شاه عباس اول، شناسایی اصول مشترک و تبیین آن اصول، هدف پژوهش است این پژوهش در چارچوب مطالعات کیفی و روش آن تاریخی -تفسیری و تحلیلی است گردآوری داده ها از مطالعات پژوهش های معاصر، متون و اسناد تاریخی حاصل شده است یافته های پژوهش، اصول پنج گانه ای را از شواهد ساختاری و متون تاریخی استخراج می کند که شامل لایه های متعدد مؤثر بر ریخت ساختارهای مذکور و همبستگی میان اجزا آنها است نتیجه پژوهش حاکی از وجود ارتباط معنایی ساختاری میان هر دو بخش به عنوان جزءهایی از یک طرح کلی است .
طراحی مجتمع های مسکونی با حفاظت از انرژی با رعایت اصول معماری سبز
حوزههای تخصصی:
امروزه معماری و ساخت و ساز یکی از حوزه هایی است که توسعه پایدار خواهان برتری آن در عملکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. بهره گیری از انواع انرژی از الزامات زندگی بشر در قرن بیست و یک است. تولید و مصرف انرژی فسیلی تهدیدی جدی برای توسعه پایدار و محیط زیست بشمار می رود. بحران های زیست محیطی قرن بیستم نقطه عطفی برای تغییر نگرش در عرصه طراحی معماری بود. ظهور معماری سبز با بهره گیری از اصولی چون حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، احترام به کاربران و گشایش جدیدی در معماری ایجاد کرد. در طراحی سبز چیزی که طراحان بر آن اتفاق نظر دارند این است که یک معماری ارزشمند دارای معنا، روح و زیبایی است. در آثار بزرگ، ایده پشت آجر و ملات شروع به فراتر رفتن از فرم صرف و مادیت می کند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا بارعایت اصول معماری سبز می توان مجتمع های مسکونی طراحی کرد استفاده بهینه در انرژی کرد؟ روش تحقیق حاضر یصورت توصیفی – تحلیلی، کتابخانه ای و اسنادی می باشد. هدف این تحقیق روی مسایلی است که در مجمتع های مسکونی بتوان مصرف انرژی را بهینه کرده و در استفاده از آن صرفه جویی گردد.
بازدریافتی از معم اری حیاط مرکزی ایران در محوریت سبز شهرسازی و معماری
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله ؛ نگاه از دریچه ای خاص به یکی از اساسی ترین معضلات امروز اپارتمان نشینی ایران یعنی تفاوت خانه های شمالی جنوبی چه از نظر نور مناسب ؛ حیاط ؛ نورگیر ؛ خرید سبک زندگی تعامل و رفاه و اسایش دوری از سبک خشک و بی روح شهری و استفاده از نور مناسب و سبزینگی وحیاط هایی که تنها برای نورگیری از انها استفاده میشود . در این مقاله سعی بر ان شده با راه حل های مناسب و الگوی حیاط مرکزی و تغییر در روند شهرسازی و دید خریداران مسکن نسبت به خانه های شمالی و همچنین کاستن از ساخت و افزودن به فضای باز برای زندگی مطلوب تر و همچنین مضایای نور بر زندگی انسان و ایجاد محور های سبز شهری به جمع بندی معضلات وپیدا کردن راه حل برون رفت از این معضلات خانه ها بپردازیم. در این پژوهش از روش ترکیبی در نمونه موردی استفاده شده و روش های توصیفی، تحلیلی، و سرانجام استدلال و ارزیابی های منطقی مورد استفاده قرار گرفته اند. یافته های تحقیق ، تلفیق نتایج برگرفته از مطالعات اسنادی با نتایج مطالعات موردی و باتوجه به مدارک و اسناد طراحی و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته شده.
ارزیابی الگوی رفتاری شهروندان در ایستگاه های هوشمند حمل و نقل شهری (نمونه موردی ایستگاه هوشمند شهید خرازی شاهین شهر)
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش جمعیت ، مدیریت آن ها نیز روز به روز سخت تر می شود؛ کنترل حجم عظیمی از جمعیت بدون استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید امری بسیار دشوار خواهد بود. مباحث شهروند هوشمند، اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند و ... از جمله مباحث مربوط به هوشمندسازی شهرها هستند. اکنون نحوه برخورد و همگام شدن گروه های مختلف مردم با این هوشمند سازی در شهرها امری مهم است. تحلیل پذیرفتن و همراه شدن مردم با نحوه ساماندهی ایستگاه های هوشمند در شهر های در حال توسعه در شبکه هوشمند سازی حمل و نقل عمومی از جمله اهداف ای ن تحقیق است. نوش تار حاض ر میکوش د تا فرضیه ی(همگام نشدن اقشار کم در آمد با هوشمند شدن شهر ها) مورد ارزشیابی و تحلیل قرار دهد. از نظر هدف پژوهشی، مقاله ی حاضر جزو تحقیقات کاربردی محسوب میشود. در جمع آوری اطلاعات، از روش کتابخانه ایی، اسنادی و میدانی استفاده شده است. نتایج تحقیق از تحلیل توصیفی با استفاده از نرم افزار spssبه دست آمده است و نشان داد که گروه هایی از شهروندان که 1/0 کل جمعیتی که در روز استفاده میکنند هستند از نظر اقتصادی قشر کم در آمد جامعه هستند همراهی کمتری در زمینه هوشمند سازی حمل و نقل عمومی میکنند. پس در نتیجه طراحی ها باید به صورتی انجام شود که این گروه از شهروندان را تشویق به همراهی کند.
بررسی میزان سرزندگی پیاده راه شهری بعد از طراحی مجدد (نمونه موردی پیاده راه خیام در ارومیه)
حوزههای تخصصی:
در پیاده راه ها همواره باید زندگی اجتماعی در جریان باشد و سرزندگی از وی ژگی های اساسی و اصلی آن است. دو کیفیت مهم که منجر به س رزندگی پیاده راه ها می شود تنوع و نفوذپذیری این فضاهاست. یکی از سیاست های رسیدن به تنوع در طول مسیر با توجه به اینکه مسیر پیاده مختص حرکت عابر پیاده طراحی می شود، نماد و نشانه های شهری است که یا برگرفته از کالبد موجود یا براساس شرایط موجود و ارزش های بافت طراحی می شود، که به خوانایی مسیر می افزاید و آن را به نماد تبدیل می کند. پژوهش حاضر، پژوهش توصیفی-تحلیل می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای شامل کتاب ها، مقالات علمی و ... استفاده شده است. همچنین در مرحله بعدی به برداشت میدانی از پیاده راه خیام در ارومیه پرداخته شده است. برای روایی و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده و برای آزمون فرضیه ها از آزمون همبستگی اسپیرمن و میانگین یک جامعه در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که شاخص اختصاص دادن فضای خیابان به پیاده بیشترین میانگین را در بین دیگر شاخص ها کسب نموده است، همچنین میزان سرزندگی پیاده راه خیام ارومیه با میانگین 3.55 دارای سرزندگی متوسط و رو به بالا می باشد و میزان کیفیت محیط بعد از طراحی مجدد با میانگین 3.95 نشان دهنده کیفیت متوسط و رو به بالای طراحی جدید است. در نهایت بین 3 عامل اختصاص دادن فضای خیابان به پیاده راه، وجود کاربری های مختلف و وجود کاربری های تجاری رابطه مستقیم وجود دارد بطوریکه در کنار یکدیگر می توانند باعث افزایش سرزندگی پیاده راه خیام در ارومیه شود.
تاثیر معماری بر رفتار و انگیزش)مقایسه تاثیر معماری بر رفتار و انگیزه ساکنان ساختمانهای مدرن(آپارتمان و سنتی)
حوزههای تخصصی:
از شاخص ترین سوالاتی که برای معماران به هنگام طراحی ساختمان پیش می آید این است که آیا معماری می تواند به ساکنان یک ساختمان انگیزه های مثبت القا کند؟ به زبان دیگر، آیا معمار یک ساختمان می تواند به صورت غیرمستقیم برای ساکنان آن، تبدیل به عاملی محرک در جهت مثبت شود؟ و یا آیا معماری یک ساختمان می تواند به خودی خود به ساکنان آن کمک کند به سرعت عامل انگیزشی موثری را در خود بیابند؟ سوال اصلی در این حوزه این است که آیا معماری می تواند تغییر رفتار در ساکنان یک سازه را در جهت مثبت عامل شود؟ همانطور که می دانید، انگیزه چیزیست که به توانایی ترغیب ساکنان به انجام یک رفتار تازه نیازمند است. در جایگاه یک معمار، ساختمان شما نیاز به یافتن راه هایی برای ترغیب ساکنان و آگاهی از زمان مناسب برای جلب توجه و مداخله دارد. معنی این حرف، توانایی دیدن و شنیدن الگوهای رفتاری ساکنان و کشف احساسات و عواطف آن ها یا سطح انگیزه شان است. در نهایت، زمان بندی همه چیز است و این چیزیست که شما باید یاد گرفته و در استراتژی طراحی خود لحاظ کنید. سپس باید توجه ساکنان ساختمان را جلب کنید و دقت کنید که اعمال تغییرات مثبت در آن ها، موضوعی دیگر است. تا حد ممکن پتانسیل تاثیرگذاری را در طرح خود افزایش دهید. در این مرحله شاید مفهومی مانند امکان تغییرات فیزیکی بی درنگ با توجه به پیشرفت های تکنولوژیک، اندکی زیاده روی به نظر برسد؛ اما برای مثال می توان با آگاهی از حس و حال ساکنان، با ایجاد تغییرات هوشمندانه و موثر در نورپردازی و مواردی مانند آن، احساسات بهتر و موثرتری را به آن ها القا کرد.
ارایه الگوی مفهومی از معیارهای انسجام و امتزاج در بافت محلات تاریخی با یکدیگر (نمونه موردی : محلات بافت تاریخی کرمان، منطقه 1)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
39 - 52
حوزههای تخصصی:
انسجام و امتزاج از ویژگی های بافت های تاریخی بوده که منجر به شکل گیری کلیتی یکپارچه از شهر تحت عنوان سیستمی پویا شده است. شهر در گذشته دارای کلیتی واحد بوده که این کلیت از ساختار درونی محلات تا ساختار ارتباطی و هم پیوندی محله با پیرامون خود را شامل بوده به گونه ای که کلیتی واحد به نام شهر را شکل می داده است. بیان مسئله : مسئله موجود از بین رفتن معیارهای انسجام محلات با هم در توسعه های جدید شهری و پیدایش اجزایی جدا و منفک تحت عنوان محلات است، و اینکه در طرح توسعه های جدید شهری، ارتباط محلات با یکدیگر در قالب طرح های فرادست شهری مد نظر قرار گرفته نشده است و همواره نگاه به محلات در پژوهشهای متعدد، نگاه درونگرایی بوده و پیوند مابین محله ای را در بر نگرفته است. انسجام در زمینه های مختلفی همچون هندسی و کالبدی، کارکردی و از جمله انسجام اجتماعی قابل بررسی بوده، که در این تحقیق تمرکز بر روی انسجام و امتزاج ساختاری و کارکردی است. هدف تحقیق : هدف تحقیق، بررسی معیارهای انسجام و پیچیدگی در ساختار ارتباطی محلات با یکدیگر و همچنین ارایه الگویی مفهومی انسجام محلات با هم بوده که بتواند الگویی منعطف را برای همجواری محلات فراهم کند. روش تحقیق : روش تحقیق، به صورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای متون مرتبط با انسجام و کلیت شهری انجام یافته و ارتباط محتوایی با واقعیت های موجود بافت تشریح شده است. پژوهش از نوع اکتشافی-تبیینی بوده و در فرآیند تصمیم سازی آن، از مقایسه تحلیلی استفاده شده است. تحلیل محتوا و استدلال قیاسی روش اصلی در ایجاد پایه های فکری تحقیق است. پژوهش در بعد عملی، از مدل استفاده شده است. برای این منظور 18 محله تاریخی مورد مشاهده میدانی قرار گرفته و متناسب با چک لیست های تنظیم شده، امتیاز دهی شده اند و الگوی مفهومی پیشنهاد شده در منطقه 1 کرمان با استفاده از مدل مذکور به آزمون گذارده می شود. نتیجه گیری : با توجه به مطالعات مشخص شد که 5 شاخصه اصلی هر محله شامل سازمان فضایی، پیوستگی، کالبد، اجتماع پذیری و معنا، اگر در تعامل با 11 شاخصه انسجام فضایی قرار گیرد؛ ماتریسی را شکل می دهد که از کنش و بر هم کنش هر یک از مؤلفه های آن با یکدیگر زمینه شکل گیری شبکه منسجم محلات به وجود خواهد آمد.
Growth of Green Marketing –A Literature perspective of Green Indian Economy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Green Marketing is becoming a buzz for the society nowadays and people start shifting their demands towards a product which is related towards environmental safeguard. Nowadays companies from different industries sectors are showing their keen interest and taking various initiatives towards green marking. Electronic products having eco safeguard and are less detrimental to the environment are labeled as Energy star by United States Environmental Protection Agency In the United States, 2% of annual electricity consumption accounts for personal computers. The requirement of Energy Star labels is of computers, which possesses 65 % more efficiency label than regular products. By adopting these computers, $1.2 billion will be saved by the industries over the product’s life. In the year 2012, the Environmental Protection Agency Partnership with Walmart based on Green Power recognized Walmart in the United States as the largest green power generator. In year 2012, Walmart was able to deliver 297 million more cases while reducing the drive by 11 million miles, which in 2012 alone increases fleet efficiency by 10 percent. This present study aims to identify emerging areas in green marketing in different sectors of industries exploring the scope and effectiveness of the same in developing countries.
تحلیل شبکه سازمانی مدیریت مشارکتی نوزایی شهری در بافت تاریخی گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶۳
17 - 28
حوزههای تخصصی:
ساختارهای سلسله مراتبی سازمانی و دوری از ویژگی های روابط شبکه ای حاکم بر مدیریت بافت های شهری منجر به عدم همکاری و هماهنگی های سازمانی در حوزه مدیریت چنین بافت هایی شده و متعاقب آن مشکلات زیادی در شکل اقدامات نوسازی و بازآفرینی بافت های شهری رخ داده است. از این سو دولت لزوم مدیریت مشارکتی را با ایجاد ستادهای بازآفرینی شهری در سال های اخیر خاطر نشان کرده است. بافت تاریخی گرگان یکی از بافت های ارزشمند کشور است که همانند دیگر اسلاف خویش، دچار مشکلات عدیده ای بوده که حل آنها نیازمند همکاری های بین سازمانی است. این موضوع در حالی است که سازمان های متعدد با ساختارهای اداری متنوع در این حوزه دخیل هستند. بدین سان این پژوهش در راستای تحلیل ساختار مشارکتی شبکه سازمانی متولی نوزایی بافت تاریخی گرگان صورت گرفته است. هدف اصلی تحقیق، تحلیل شبکه سازمانی مرتبط با مدیریت مشارکتی نوزایی در سطح بافت تاریخی گرگان است. بر این اساس پژوهش به دنبال شناسایی ویژگی های شبکه، تفسیر ساختار مشارکتی و تحلیل بازیگران این عرصه است. بدین سان سؤال اصلی پژوهش این گونه تدوین یافته است : ساختار مشارکتی شبکه سازمانی نوزایی بافت تاریخی گرگان چه ویژگی هایی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، در این تحقیق، از راهبردهای توصیفی تفسیری پژوهش در راستای الگوواره تحقیق عمل گرایی استفاده شده و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه اجتماعی بر مبنای داده های رابطه ای میان سازمانی بهره گرفته می شود. همچنین برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع بوده است که علی رغم تلاش دولت در ایجاد ستاد بازآفرینی و تأثیر آن بر شبکه نوزایی، همچنان شبکه نوزایی بافت تاریخی گرگان تحت تسلط ساختار سلسله مراتبی و بر اساس الگوی حاکمیت مرکزی است که در پژوهش های قبلی نیز بدان اشاره شده است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که نوع رابطه میان سازمانی را می توان از نوع هماهنگی دانست که به علت روابط کوتاه مدت در جهت هماهنگی های سازمانی و اشتراک گذاری اطلاعات صورت می گیرد. با توجه به ویژگی های ساختار مشارکتی شبکه، این پژوهش بازیگران شبکه را در سه گروه، بازیگران فعال، بازیگران بالقوه، و بازیگران بی تفاوت طبقه بندی کرده است.
تعیین محدوده مناسب دی اکسیدکربن در جهت بهینه سازی کیفیت محیط داخل ساختمان های اداری شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
9-15
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در ساختمان های اداری، محیط باکیفیت داخلی، باعث افزایش کارآیی کارکنان و در نتیجه شکوفایی اقتصاد کشورها و در مقابل نامناسب بودن محیط داخل، سبب بروز نارضایتی کارکنان و کاهش کارآیی آنها خواهد شد. عوامل بسیاری در ایجاد یک محیط باکیفیت داخلی موثرند که یکی از آنها تهویه مناسب است. یکی از عوامل مهم در مشخص نمودن نرخ تهویه، میزان دی اکسیدکربن موجود در فضاست. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین محدوده مناسب دی اکسیدکربن در جهت بهینه سازی کیفیت محیط داخل ساختمان های اداری انجام شد. مواد و روش ها : تحقیق کاربردی و کمی حاضر از ۱۵ بهمن تا ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ با انجام مطالعات میدانی، اندازه گیری میزان دی اکسیدکربن و هدایت پرسش نامه در ۳۲۸ نفر از کارکنان ۱۰ ساختمان اداری کرمانشاه به بررسی محدوده مناسب میزان دی اکسیدکربن در ساختمان های اداری این منطقه پرداخت. به منظور تدوین پرسش نامه، از پرسش نامه موجود در استاندارد انجمن مهندسین گرمایش، سرمایش و تهویه مطبوع آمریکا استفاده شد، اما با توجه به نوع تحقیق و پوشش سئوالات، تغییراتی به صورت اضافه نمودن برخی پرسش های مرتبط در آن داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ۱۶ انجام شد. یافته ها: در کل ساختمان ها، ۷۱/۶% افراد از کیفیت هوا و میزان تهویه راضی بودند. میزان دی اکسیدکربن در غالب ساختمان ها، غیر از ساختمان کد ۸، در محدوده استاندارد قرار داشت. میزان رضایت مندی از کیفیت هوا در این ساختمان ۵۹/۰% بود. ساختمان کد ۳ بهترین وضعیت را داشت. نتیجه گیری: محدوده مناسب دی اکسیدکربن در ساختمان های اداری کرمانشاه، میزان دی اکسیدکربن کمتر از ppm ۱۲۰۰ است.
شناسایی عوامل موثر بر طراحی بدنه های شهری با تاکید بر ابعاد زیبایی شناسی و کیفی (نمونه موردی: بوستان ولایت، شهر ساری)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی جدید، شهرنشینی و انتقال جمعیت به شهرها، موجب اهمیت بدنه های شهری و تاثیرات حاصل از آن شده است. مناظر شهری همواره جنبه های عینی و یا قابل درک هستند. بدنه شهرها از جمله عناصر خرد منظر هستند که نماینده یک بنا یا فضا به حساب می آیند و همواره در ذهن ها باقی می مانند. دیدگاه مردم نسبت به محیط و منظر یکی از وجوه اصلی تفسیر از محیط و منظر می باشد. زیبایی شناسی معماری به بررسی مبانی کیفی و نظری در هر طرح می پردازد و منجر به آمایش عناصر خلق این زیبایی و به همراه کیفیت مطلوب می شود. پژوهش حاضر به کنکاش در بدنه شهری شهر ساری با تاکید بر بدنه شمالی بوستان ولایت، پرداخته است. با بررسی اسناد و مطالعات کتابخانه ای به روش تحلیلی-توصیفی معیارهای طراحی بدنه های شهری مستخرج و سپس به تنظیم پرسشنامه پرداخته شده است. پرسش شوندگان شهروندان ساری بوده اند که روزانه از این منطقه عبور می کرده و شاهد بدنه خارجی بوستان ولایت بوده اند. تحلیل پاسخ ها در نرم افزار SPSS و آزمون های آماری غیرپارامتریک کای اسکوئر و آزمون T و استخراج معیارهای زیبایی شناسی به طول انجامیده است. نتایج حاکی از آن است که جداره شهری نیاز به اصول نظم، وحدت، رعایت اصل مردم واری، هویت، وجود فضای سبز و تناسبات بصری دارد که قرارگیری همه این عناصر در کنار یکدیگر و شکل گیری کلی منسجم به جوانب زیبایی شناسی، کیفی و ارتقا کیفیت منظر عینی مجموعه شهری می شود.
تحلیل و مقایسه مفاهیم نمادین هندسه به کار رفته در عناصر کالبدی پرستشگاه های اسلامی و مسیحی (نمونه موردی: مسجد حکیم و کلیسای وانک در اصفهان)
حوزههای تخصصی:
در همه ی ادیان پرستشگاه ها نقش قابل توجهی داشته و با سایر بناها تفاوتی بنیادین دارند. پرستشگاه ها به عنوان مکان هایی که فرصت می دهند تا احساسات و تعلقات و پیوندهای آدمیان، هم در مقیاس فردی و هم در مقیاس اجتماعی به ژرفا برده شوند، قابل توجه می باشند. ساختار کالبدی بناهای نیایشی بسیار متأثر از نوع آیین عبادتی است که در آ ن ها برگزار می گردد. بنابراین تنوع ادیان به تنوع معماری بناهای مقدس، منتهی می شود. وجود عناصر مشابه در معماری ادیان مختلف می توان موجب زبان مشترک در هنر مقدس باشد. برای رسیدن به این هدف می توان از هندسه و مفاهیم نمادین آن بهره جست. استفاده از ترسیمات هندسی در هنر و معماری ایران سابقه ای طولانی دارد. پژوهش حاضر تلاشی در جهت پاسخ به این پرسش است که کلیساهای ارامنه و مساجد مسلمانان در بازه ی زمانی صفویه در اصفهان از نظر هندسه و مفاهیم نمادین آن در عناصر کالبدی، چه شباهت ها و تفاوت هایی دارند؟ بدین منظور با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، ابتدا ضمن شناخت هندسه و جایگاه آن در معماری و بیان مفاهیم نمادین آن، به چگونگی تأثیرگذاری حکمت اسلامی و حکمت مسیحیت بر هندسه فضایی پرداخته شده است. سپس با معرفی نمونه های موردی، مفاهیم نمادین هندسه در عناصر کالبدی مشترک بین مسجد حکیم و کلیسا وانک که شامل ورودی، گنبدخانه، محراب، ناقوس و مأذنه، پلان و نما می باشند، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به س تفاوت در جزئیات معماری پرستشگاه های مسیحی و اسلامی که از بن مایه های دینی این ادیان است، پهنه جغرافیایی مشترک و همجواری مکانی ( قرارگیری مسجد حکیم و کلیسا وانک در اصفهان) و پهنه تاریخی یکسان و همزیستی زمانی (دوره ساخت هر دو بنا در عهد صفویه)، تأثیر بسزایی بر همسانی معماری مقدس در این ادیان داشته است.
طراحی الگوی مدیریت واحد بحران های شهری از منظر پدافند غیرعامل کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
14 - 32
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به واسطه موقعیت سیاسی- جغرافیایی ویژه، از جمله کشورهایی است که همواره مورد تهدید کشورهای متخاصم بوده است. به همین دلیل مدیریت بحران یکی از موضوعات مهم و در اولویت کشور محسوب میشود. با چنین نگرشی پیکرهایی به نام شهر به یک فرماندهی و مدیریت واحد بحران نیاز دارد تا در پرتو این مدیریت واحد بتوان شهر و مردم را در شرایط بحرانی اداره و مدیریت کرد. به تعبیری معضلات شهر، در عدم وجود مدیریت واحد شهری ریشه دارد. بر همین اساس، طرح موضوع مدیریت واحد بحرانهای شهری، جهت رفع موانع و کاستیها در حوزه مدیریت شهر در زمان بحران، می تواند حایز اهمیت باشد. هدف این پژوهش، شناسایی، تشریح و تحلیل ساختار فرماندهی حادثه و مدیریت بحران شهری در چند کشور نمونه، به منظور بهبود عملکرد و ارایه الگو در این زمینه میباشد. لذا در تلاش است در یک بررسی تطبیقی با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی در یک فرآیند دو مرحلهای شامل؛ مراجعه به اسناد، کتب و مقالات مرتبط با پژوهش و روش میدانی شامل؛ مصاحبه و با استفاده از اخذ نظر خبرگان و صاحب نظران در مراحل و موارد مختلف، پیشنهاداتی در راستای بهبود مدیریت واحد بحرانهای شهری از طریق ارایه الگو ساختاری- مدیریتی بیان کند.
بررسی رویکرد ساختمان سبز و سازگار با محیط زیست در طراحی ساختمان های اداری جهت بهینه سازی و ذخیره از انرژی
حوزههای تخصصی:
امروزه با سرمایه گذاری در بخش انرژی تجدیدپذیر، بهبود کارایی انرژی و فناوری های نوین گام های بزرگی در زمینه کنترل آلودگی های زیست محیطی برداشته شده است. خورشید بخش بزرگی از انرژی کره زمین را تامین می کند و با توجه به پاک، ارزان و بی پایان بودن این انرژی، در بسیاری از مناطق دنیا علی الخصوص خاورمیانه قابل مصرف می باشد. ایران نیز با توجه به موقعیت اقلیمی خود در یکی از بهترین شرایط برای استفاده از انرژی خورشیدی و بهره مندی از سیستم های فوتوولتائیک قرار گرفته است، همین امر باعث شده تا سیستم های خورشیدی در ایران پتانسیل بالایی برای استفاده داشته باشند. از طرفی، با توجه به اینکه معمولا سقف ساختمان های مسکونی و تجاری بلااستفاده هستند، نصب و راه اندازی پنل های فتوولتائیک بر روی سقف چنین ساختمان هایی رشد چشمگیری داشته است. علی رغم اهمیت این حوزه متاسفانه هنوز دانش کافی در خصوص امکانات فنی و همچنین جزئیات نمونه های پیاده سازی شده وجود ندارد و به خصوص در کشورهای در حال توسعه نظیر ایران، تحقیقات کمی در این حوزه انجام شده است. لذا در این پژوهش رویکرد ساختمان سبز و سازگار با محیط زیست را در طراحی ساختمانهای اداری جهت بهینه سازی و حفاظت انرژی مورد بررسی قرار میدهیم. مطالعه موردی، ساختمان ستاد مرکزی بانک حکمت ایرانیان برای نصب سلول های فتوولتائیک می باشد. در ابتدا موقعیت و داده های طراحی جغرافیایی و هم چنین مصرف برق در این ساختمان مورد بررسی قرار گرفته و سپس به وسیله ی نرم افزار دیزاین بیلدر سیستم های فتوولتائیک مناسب طراحی گردید. در نهایت، برق تولید شده توسط سلول های فتوولتائیک و مقدار برق مصرفی ساختمان مذکور مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان میدهند که با محاسبه انرژی تولیدی با توجه به مفروضات پروژه، سرمایه گذاری در احداث مولدهای فتوولتائیک دارای خالص ارزش فعلی و نرخ بازده داخلی بالایی می باشند که این امر نشان دهنده توجیه پذیری بالای سرمایه گذاری در این پروژه ها است.
الگوی مدیریت برند داخلی هتل های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
25 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برندسازی داخلی را می توان یکی از فعالیت های مهم انسانی برای کسب مزیت رقابتی دانست. تجربیات تکرارپذیر در هتل ها وابستگی زیادی به رفتارهای باثبات منابع انسانی دارد. ساخت الگوی بومی و تکرارپذیرکردن تجربه مشتریان در هتل ها یک نیاز عملی و در عین حال بنیادین وابسته به برندسازی داخلی است. از آنجا که تا به حال هیچ تلاشی برای معرفی الگوی بومی مدیریت برند داخلی هتل های تهران صورت نگرفته است، این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که چه الگویی برای مدیریت برند داخلی هتل های شهر تهران وجود دارد؟ هدف تحقیق: هدف از انجام پژوهش حاضر معرفی الگوی زمینه ای مدیریت برند داخلی است که با استفاده از داده های مرتبط با هتل های شهر تهران از نگاه خبرگان دارای سابقه مدیریتی و سرپرستی به دست آمده است. روش تحقیق: این پژوهش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری مصاحبه 18 خبره صورت گرفته است که دارای سابقه مدیریت بالای 12 سال در هتل های تهران و تحصیلات تکمیلی مدیریت یا بازاریابی هستند و استفاده از نمونه گیری گلوله برفی برای انتخاب نمونه ها، اشباع نظری را ممکن ساخته است. لذا پس از کدگذاری های متون، 535 کد باز، 18 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شناسایی شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که استخدام و آموزش مهم ترین عوامل علّی، رفتارهای مدیر و تشویق برندمحور مهم ترین عوامل راهبردی و پیامد کارکنان و مهمان ها مهم ترین عوامل پیامدی می باشند. مدیر به عنوان یک رکن اساسی، هم در نقش مترجم برند، هم در نقش الگو و معلم، رسیدن به برند داخلی را ممکن می سازد. الگوی به دست آمده قابلیت آزمون و بازنگری در بخش های دیگر خدماتی را خواهد داشت، اما توصیه می شود این گونه مطالعات با تأکید بر زمینه مربوط، در بخش های دیگر گردشگری ایران نیز صورت گیرد.