فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Social diversity in the neighborhood districts has been the new approach for the challenges resulting from varieties in cities. Social interpreters of this policy are to create neighborhoods where people of different ages, ethnic-racial backgrounds, income, etc. take a place in it. In this regard, many designers by using the concept of different forms of ownership such as housing schemas, different types of constructing and housing etc. have tried to promote it. Due to the less interest that came toward this issue, the knowledge of this mechanism is poor in urban ecology of Iran. The aim of this study is to assess the effects of urban design in promoting the social mixing which is determined with the research of the Abadan community areas. Relevant parameters have been studied with library studies, field visits and by the use of qualitative and quantitative analytical methods. Therefore, after reviewing the relevant concepts, we are going to test hypotheses by the exامینation of case studies, and finally, the influences of urban design criteria are presented.
مطالعه تطبیقی نقش اسفنکس در هنر هخامنشی و هنر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مهر ۱۳۹۷ شماره ۶۴
53 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اسفنکس از انواع نقوش جانوران ترکیبی است که انسان پیشین آن را با ذهن و تخیل خودش آفرید و در طی ادوار مختلف تاریخی، با مفاهیم و ظواهر متفاوت پرورش داد. این نقش در ایران هم نمود پیدا کرد و در دوران باستانی و اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. با وجود کاربرد و اهمیت اسفنکس در دوره های تاریخی ایران، این نقش کمتر مورد بررسی و قیاس قرار گرفته و کماکان با نقاط مبهمی روبروست. لذا در این تحقیق به بررسی نقش اسفنکس به عنوان نقشی پرکاربرد در دو دوره تاریخی ایران، هخامنشیان در دوران باستانی و سلجوقیان در دوران اسلامی پرداخته شده است. هدف : هدف از این پژوهش، یافتن تفاوت ها و شباهت های مابین نقش اسفنکس در دو دوره هخامنشی و سلجوقی با رویکردی تطبیقی است. روش پژوهش : در راستای دستیابی به هدف، تصاویر اسفنکس ها در دوره هخامنشی و سلجوقی و مفاهیم مرتبط با آن، جستجو و با تکیه بر روش توصیفی به توصیف مشخصات هر یک در جداولی جداگانه پرداخته، مهم ترین ویژگی های ساختاری نقوش، مشخص شد و با رویکرد تحلیلی دلایل و منابع احتمالی کاربرد آنها مورد بحث و تحلیل قرار داده شده است. علاوه بر این، از منظر بصری آنها را مورد بررسی قرار داده و در انتها با یکدیگر تطبیق داده شدند. نتیجه گیری : نتایج حاصل از این پژوهش نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق نقش اسفنکس در این دو دوره است. به طور کلی می توان گفت در اغلب موارد، نقش اسفنکس در دو هنر هخامنشیان و سلجوقیان از لحاظ ویژگی های ساختاری متفاوتند ولی از لحاظ مفاهیم و نقش کاربردی آن با یکدیگر نقاط اشتراک زیادی دارند. در بررسی بصری نیز مشخص شد که هر دوی آنها از منظر ترکیب بندی، ریتم و نوع خط به یکدیگر شباهت دارند. این نقش در دوره هخامنشی نماد خورشید، قدرت شاهنشاهی، محافظ درخت زندگی و نگهبان کاخ بوده، در دو طرف درخت مقدس با مفهوم نیایش در ارتباط بوده و در دوره سلجوقی، نماد خورشید، برکت، وجوه عرفانی، صور فلکی، سحر و جادو، نگهبان قصر، محافظ درخت زندگی، و در دو طرف درخت زندگی با مفهوم نیایش مرتبط است.
بهره گیری از طبیعت در آموزش طراحی سازه در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
61 - 74
حوزههای تخصصی:
توجه خاص به ارتباط معماری و طبیعت به خصوص در سه دهه گذشته هم به لحاظ پیدایش رویکردهای نوینِ معماری و هم شکل دهی فناوری هایِ نوین همچون نانو فناوری دستاوردهای کاملاً متفاوت و درعین حال مفیدتری نسبت به گذشته داشته است. سازه به عنوان یکی از اجزای ضروری معماری از اهمیتی خاص برخوردار است. رویکردهای متفاوت و گاه متضاد در طراحی سازه و معماری، «با» یکدیگر و یا «بر» یکدیگر، می تواند کیفیاتی متفاوت خلق کند و در ارزش گذاری بر معماری و سازه تأثیرگذار باشد. این مقاله، با تکیه بر این مهم که گفتگو بین معمار و طراح سازه از ضروریات خلق یک اثر معماری است، بر یادگیری علوم سازه ای توسط معماران و تبحر آنان در شناخت اصول سازه ای تأکید می کند و همچنین با نگاهی انتقادی به تبعیت معماری از سازه و نقش کلیدی طبیعت گرایی، ریشه این مشکل را در شیوه آموزش سازه برای معماران جستجو می کند. پرسش اصلی این پژوهش آسیب شناسی عدم تحقق بهره گیری از راهبردهای طبیعت در همسازی معماری و سازه در معماری حال حاضر ایران است. این پژوهش که بر سه پایه تحلیل، تدقیق و ارزیابی شکل گرفته است در گام نخست با شیوه تحقیق عِلّی به واکاوی چالش های ناشی از طبیعت گرایی در شیوه های معماری پس از انقلاب صنعتی و ارزیابی جایگاه سازه در رویکرد طبیعت گرایِ این سبک ها می پردازد؛ در گام دوم با شیوه تحقیق تاریخی-تفسیری، ضمن پرداختن به پژوهش های مرتبط، به آرای منتقدین معماری در زمینه مورد بحث اشاره می کند و در ادامه به دستاوردهای طبیعت در معماری و به خصوص سازه در حوزه دانشگاهی می پردازد. در نهایت، برای ارزیابی موضوع پژوهش، داده ها به کمک نرم افزارspss تحلیل می شوند. لازم به ذکر است در این پیمایش دانش سازه ای و تجربی معمار در زمینه فرم ها، ساختارها و سازه های طبیعی به عنوان متغیرهای مستقل و مهارت طراحی معمار در همسازی معماری و سازه با بهره گیری بیشتر از راهبردهای طبیعت گرا به عنوان متغیر وابسته منظور شده است. قیاس پژوهش های قبلی با پیمایش صورت گرفته نتیجه می دهد که عدم توفیق معماری کنونی ایران در همسازی با سازه و بهره گیری بهتر از طبیعت، ناشی از دریافت ناصحیح جامعه عمومی معماری ایران در این زمینه است که این آسیب غالباً در حوزه آموزش ریشه دارد. در نهایت این پژوهش بر تغییر هدفمند شیوه آموزش دروس فنی جهت بهبود درک رفتار و سیستم های سازه توسط معماران تأکید کرده وهمچنین پیشنهاداتی جهت بهبود این مهم در فضای کار حرفه ای ارائه کرده است.
تحلیل خوانش مخاطبان از گونه های مختلف مساجد معاصر تبریز از دیدگاه فرم و نماد و با معیار احکام فقهی شیعی
حوزههای تخصصی:
مقوله خوانش مخاطبان از مساجد معاصر ایران در ادبیات نظری معاصر کشورمان، امری کمترشناخته شده است و اهمیت بنای مسجد در مقام یکی از سمبل های معماری اسلامی ایران، حساسیت ویژه ای به این حوزه می بخشد. در خوانش مخاطبان از دریچه رابطه فرم و نماد، به بنای مسجد به مثابه آمیخته ای از کالبد و معنا نگریسته می شود. امروزه، گاه شاهد ظهور مساجدی هستیم که خوانش مشترکی از آن ها بین مخاطبان وجود ندارد؛ لذا تحلیل چگونگی خوانش می تواند در معرفی این فرایند، مؤثر باشد. جهت گیری کلی پژوهش، بر اساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی است و ماهیت و روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از منابع مکتوب، مدلی برای خوانش مساجد معاصر به دست آمد و در بخش میدانی و ارزیابی خوانش مخاطبان، از نُه مسجد متنوع که از میان 180 مسجد معاصر تبریز انتخاب شده بودند، استفاده گردید. از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده برای تقرب به اهداف پژوهش استفاده شد. نتایج نشان می دهد در خوانش مساجد معاصر، علاوه بر عناصری چون گنبد و مناره، مفاهیم فرامادّی مانند آرامش روحی و معنویت نیز نقش مهمی دارند. به نظر می رسد در احکام فقهی شیعی، به عنوان معیار تحلیل خوانش برای سنجش برخی از عوامل دخیل در خوانش مانند، سبک، آرایه، مناره و محراب، سنجه هایی ارائه شده باشد و وجود برخی عناصر از جمله گنبد و ایوان، هر چند با معیارهای مذکور قابل سنجش نیستند، برای فهم و خوانش بهتر معانی در مساجد معاصر ضروری به نظر می رسند.
بررسی وضعیت ظرفیت سازی اجتماعی در محلات شهری و رابطه آن با مشارکت در بازآفرینی بافت های فرسوده (نمونه موردی: محله فهادان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
143 - 181
حوزههای تخصصی:
بخش زیادی از فضای شهری در کشورمان، دچار فرسودگی و افت شدید کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شده، که بازآفرینی شهری با تکیه بر مشارکت اجتماعی از راهکارهای رفع این مسئله است و از راهکارهای ارتقای مشارکت نیز ظرفیت سازی در محلات شهری است. در پژوهش توصیفی حاضر، از تحلیل های توصیفی و آزمون T تک نمونه ای برای سنجش میزان مطلوبیت متغیرهای «ظرفیت اجتماعی»، «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» و «کنش مشارکت اجتماعی شهروندان» و از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره برای تعیین میزان و شدت رابطه میان متغیرها استفاده شد. برمبنای یافته ها: از بین مؤلفه های «ظرفیت سازی اجتماعی»، تنها مؤلفه های مشارکت پذیری و تعهد اجتماعی در سطح مطلوب و سایر مؤلفه ها در وضعیت نسبتاً نامطلوب و نامطلوب و تمام مؤلفه های «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» نیز در وضعیت بسیار نامطلوب هستند. شرایط متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی شهری نیز نسبتاً نامطلوب است. سطح تمایل به مشارکت به ترتیب شامل مشارکت فکری، مالی، اجرایی و سپس مشارکت نیروی انسانی است. متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی از همبستگی مطلوبی با متغیر «ظرفیت اجتماعی» و «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» برخوردار است. همچنین، نقش مؤلفه شبکه سازی سازمانی در ارتقای ظرفیت اجتماعی محله فهادان بسیار برجسته است. بنابراین، تقویت فرآیندهای ظرفیت سازی می تواند تقویت مشارکت شهروندان در بازآفرینی محله را به همراه داشته باشد. در پایان، مدل رگرسیونی رابطه میان استرتژی های ظرفیت سازی و ظرفیت اجتماعی در محله فهادان در فرآیند بازآفرینی تدوین و معرفی شد.
نماد شناسی حوض در حوزه اخلاق معماریِ ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری در فرهنگ های دینی و سنتی همواره مفاهیم باطنی خود را در قالب نماد ارائه داده است؛ زیرا اعتقاد براین بوده است که حقایقی در جهان وجود دارد که با زبان متعارف نمی توان آن را بیان داشت. درواقع زبانِ عبارت قاصر از تبیینِ حقایق وحیانی و معنوی است و زبانِ اشارت را باید در این وادی به کاربست. نماد، ابزاری است برای ابراز مفهومی است که از حیطه حواس ما غایب است. بیانِ نمادین به معنی ایجاد زمینه ای ادراکی برای انتقال برخی مفاهیم خاص است. درسنت ِخانه های ایران،حوض برای کاستن گرما وتامین رطوبت هوا، وضو ساختن، شستشو و ذخیره آب و آبیاری ساخته می شد. در حیاط های بزرگ معمولاً حوض ها دربرابر اتاق اُرسی یا پنجدری بود. غالباً حوض را در یکی از محورهای اصلی فضای خانه می ساختند، به طوری که طول حوض در امتداد طول خانه قرار گیرد. حوض ؛ افزون بر این ظرفیتی برای انعکاس زیبایی های خود ساخته و مصنوع پیرامون بود. برغم این همه حوض، کارکردی نمادین هم داشت. این مقاله که به روش مطالعاتِ توصیفی تحلیلی به رشته نگارش درآمده در اندیشه تبیین وجوه دیگر حوض و نمایاندن خصایص مکتوم آن معماری سنتی ایران است.
بازخوانش معیارهای طراحی داخلی، جهت تغییرکاربری ابنیه ارزشمند
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
18-26
حوزههای تخصصی:
بناهای ارزشمند، میراثی گرانبها برای هر تمدن و کشوری به حساب می آیند. بنابراین حفظ و بقای آن ها برای آیندگان دارای اهمیت است. امروزه تعداد زیادی از بناهای ارزشمند، به دلایلی همچون منسوخ شدن کاربری اولیه، متناسب نبودن فضاهای داخلی جهت نیازهای امروزین، بدون استفاده رها شده اند. لذا تغییرکاربری، به منظور استفاده ی مجدد از آن ها ، به عنوان یکی از راه کارهای حفاظت و باززنده سازی مطرح می شود. از آن جایی که جهت بهره برداری مجدد از بنا، ناگزیر به دخالت و ایجاد تغییر در آن می باشیم، طراحی داخلی در یک بنای میراثی متناسب با عملکرد جدید آن اهمیت می یابد. یک بنای میراثی حامل پیام هایی می باشد که ماهیت آن را تعریف می کند، و همین اصل باعث تمایز طراحی در این گونه زمینه ها با سایر موارد می شود. بر این اساس طراح به عنوان اتصال دهنده ی گذشته به آینده دارای مسئولیتی سنگین در برابر نسل های گذشته، حال و آینده است. لذا رعایت اصول و معیارهای مؤثر جهت حفظ ارزش های بنا در طراحی داخلی به منظور تغییرکاربری، اهمیت به سزایی می یابد. مقاله ی حاضر در پی یافتن اصول راهنما و معیارهای مؤثر طراحی در زمینه های ارزشمند می باشد. تا علاوه بر حفظ ارزش های بناهای میراثی تغییرکاربری سازگار با آن ها صورت گیرد. دستور العمل های پیشنهادی ثابت نیستند، اما جامع اند، به طوری که می توانند در موقعیت های متنوعی استفاده شوند و با ویژگی های خاص موارد گوناگون و ارزش های نهفته در هر زمینه ی تاریخی منطبق شوند. شیوه ی پژوهش در این مقاله به صورت مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های موجود در این راستا می باشد. بدین منظور در ابتدا به بررسی اصول و قوانین حاصل از بیانیه ها و قطع نامه های جهانی، جهت تغییرکاربری پرداخته ، سپس با بررسی نمونه های موجود، و راه کارهای ارائه شده در این زمینه به تدوین اصول و معیارهای پیشنهادی جهت طراحی پرداخته می شود؛ در پی آن با اشاره به هر یک از شاخص های تأثیرگذار، و تطبیق آن با اصول تغییرکاربری سازگار، جدولی از عواملی که می بایست درطراحی داخلی مورد توجه قرارگیرند ارائه می گردد که از جمله مهم ترین اصول مورد توجه رعایت سادگی، انعطاف پذیری، بازگشت پذیری و توجه به روحیه ی مکان و حفظ ارزش ها و زیبایی های بصری معرفی می گردد.
رویکردی تحلیلی بر ساز و کار تأثیر منظر موقت بر ارتقاء تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
13 - 26
حوزههای تخصصی:
مناظر موقت، پوشش ی موقتی برای مناظر دائمی هس تند که اگرچه برای مدت کوتاهی باقی م یمانند، تأثیرشان بر ادراک ذهنی مردم از محیط و خلق معنی، پایدارتر و مؤثرتر اس ت. در این مقاله تلاش ش ده اس ت تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی با استفاده از شفاف سازی متون و بررسی مصادیق به تبیین چگونگی سازوکار تأثیر گذاری منظر موقت پرداخته شود و همچنین با در نظر گرفتن این مقوله به عنوان مقوله ای جدید، تأثیرات منظر موقت بر رفتار و تعاملات اجتماعی شهروندان موردبررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نش ان می دهد؛ منظر موقت با ایجاد تجربه ای جدی د از منظر، در نقش یک محرک، کنش های آگاهانه و ناآگاهانه اجتماعی را به همراه دارد. ش هروندان جذب فعالیت ها و حضور سایرین می شوند و به واسطه تجربه و حضوری مشترک خاطره ای جمعی ش کل می گیرد. تباین فضایی صورت گرفته س بب افزایش حس تعلق می شود. درنهایت این نمایش شهری سبب افزایش تعاملات اجتماعی و تبدیل شهروندان به شهروندی فعال می گردد.
بررسی فرهنگ عاشورایی در مراکز تجمع بافت تاریخی شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
133-141
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد شهرداری های مناطق هشت گانه شهر اهواز در چارچوب الگوی حکمرانی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
115 - 142
حوزههای تخصصی:
تجربه کشورهای تمرکزگرا نشان داده است که نگاه یک سونگر و از بالا به شهر، مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد که تنها راه برای رفع آن، ایجاد الگویی انعطاف پذیر می باشد؛ الگویی که بتواند همه ارکان تأثیرگذار بر شهر را مورد توجه قرار دهد. به نظر می رسد الگوی حکمرانی خوب شهری پیشنهاد مناسبی برای وضعیت شهرهای امروزی باشد. بر همین اساس پژوهش حاضر سعی نموده که مؤلفه های اصلی حکمرانی خوب شهری را مورد مطالعه قرار داده و با معرفه سازی از مؤلفه های کلان حکمرانی خوب شهری، میزان رعایت اصول حکمرانی خوب شهری را در شهرداری های مناطق هشت گانه شهر اهواز مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از منظر ماهیت، کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی می باشد. شیوه جمع آوری اطلاعات پیمایشی- کتابخانه ای می باشد. جامعه آماری شامل سه گروهِ شهروندان (ساکنان مناطق هشت گانه شهر اهواز)، بخش دولتی (ادارات آب، برق و گاز) و همچنین بخش خصوصی (شرکت های پیمانکاری و بخش خصوصی تأثیرگذار بر شهر) می باشد. در ادامه به تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، تست دانکن و ضریب همبستگی پیرسون مبادرت گردیده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که عملکرد کلی شهرداری شهر اهواز، در چارچوب الگوی حکمرانی خوب شهری نمی باشد. همچنین بین شهرداری های مختلف مناطق هشت گانه شهر اهواز اختلاف عملکرد وجود دارد.
بازیابی طرح و بازخوانی باغ های ناشناخته ایران نمونه موردی: باغ نشاط نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق در انواع آثار تاریخی حوزه معماری، به مثابه «پدیده کالبدی اجتماعیِ پیچیده»، نیازمند رویکرد و روشی خاص است که محصولی تبیینی روایی از آن اثر را به دست می دهد. باغ ایرانی نیز پدیده ای تاریخی فرهنگی و کالبدی است که شاهد مصادیق گوناگون آن در طول تاریخ ایران هستیم. مطالعه در مصداق های باغ ایرانی، به نحوی که زوایا و لایه های متفاوتِ باغ سازی ایرانی را بر ما روشن کند، می تواند موضوع های متعدد پژوهشی را پیش رو گذارد که از اولویت های امروزِ مطالعات معماری ایران است. پژوهش های همه جانبه و جامع در مصادیق باغ های ناشناخته و در شرف نابودیِ متأخر، از مواردی است که به تعمیق دانش ما از باغ ایرانی یاری می رساند. باغ نشاط نیشابور یکی از مصادیق دوران تحول از سنت به تجدد در باغ سازی ایرانی است که هم اکنون درچارچوب پژوهشی با هدف شناخت زوایای مختلف و حصول روایتی جامع از آن، با رویکردی کل نگر مبتنی بر روش میدانی و تاریخ شفاهی، درکنار سایر منابع، در حال انجام است، بخشی از این تحقیق که به مستندسازی، بازیابی و بازخوانی طرح باغ مربوط می شود، موضوع مقاله حاضر است که بر مبنای دو پرسش اساسی، یکی پرسش از طرح کالبدی و چگونگی فضای باغ و دیگری پرسش از روش تحقیق مناسب برای چنین مصادیقی، با توجه به امکانات و محدودیت هایی که دارند، ساختار یافته است. بنابراین، مقاله با محور بازیابی طرح، بازخوانی و تفسیر طرح و شناخت فضای باغ، هم زمان روش تحقیق مناسب را نیز تبیین می کند و در نهایت، روایتی از باغ سازی را به مثابه صحنه نمایشی شامل سه اپیزود ارائه می دهد.
گزارش علمی: خلاصه ای از نظریه «راه جاویدان در طراحی و ساخت در هنر و معماری اسلامی»
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
۱۴۹-۱۵۴
حوزههای تخصصی:
یادبود آقای دکتر سیدمحسن حبیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصلنامه برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای در مهرماه سال 1399 یکی از برجسته ترین اعضا هیات تحریریه خود را از دست داد که ثلمه ای برای جامعه علمی و بویژه فعالان حوزه شهرسازی کشور بود، لذا بر اساس ادای وظیفه و اخلاق حرفه ای برآن شدیم که مقدمه ای در شماره جاری فصلنامه به این امر اختصاص داده شود تا شاید سهم کوچکی از دین خود را به او تقدیم داریم.
تبیین نقش های مورد انتظار از سازمان های حرفه ای شهرسازی ایران مبتنی بر روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های حرفه ای به عنوان یکی از مشخصه های مورد انتظار از حرفه های کامل، همواره در تقویت موضع حرفه ای شهرسازی، نقش آفرین بوده اند. با این وجود، نقش آنها نیز در گذار از رویکردهای سنتی متحول گردیده است. در این راستا، رویکرد انتقادی به عنوان یکی از رویکردهای مورد وفاق برای ترسیم چشم انداز حرفه و بازتعریف نقش های مورد انتظار از این سازمان ها، مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به سیر تحولات، هدف این مقاله، تبیین نقش های مورد انتظار از سازمان های حرفه ای شهرسازی ایران و موقعیت یابی آنها در این جریان گذار است. بدین منظور، روش تحلیل گفتمان انتقادی برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های گفتمانی استفاده شده است. با نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی، 19 فرد مطلع برای انجام مصاحبه از میان اعضای سازمان نظام مهندسی ساختمان انتخاب شده اند. نتایج پژوهش به شناسایی شش نقش برای سازمان های حرفه ای در عرصه ای گسترده تر از نقش های معمول منجر شده است. این نقش ها، در موقعیتی بینابینی میان نقش های سنتی و بازتعریف شده قرار دارند که با باور نظریه انتقادی به اصلاح پذیری سنت ها، به جای تخریب و عبور از آنها، انطباق دارد.
ارزیابی مشخصه های مناظر طبیعی در خیابان های شهرهای اسلامی (بررسی تطبیقی سه خیابان در شهر ملاکا در مالزی و خیابان چهار باغ در شهر اصفهان)
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
59
حوزههای تخصصی:
علی رغم رشد سریع شهر نشینی و نوسازی، بسیاری از ویژگی های کالبدی گردشگاه های عمومی مورد تغییر واقع شده است. این کار تأثیر منفی بر روی مناظر طبیعی به ویژه در شهرهای قدیمی، تاریخی و اسلامی مالزی و ایران گذاشته است. در اینجا به بررسی تطبیقی سه خیابان در ملاکا مالزی (خیابان توکینگ بسی ، خیابان توکینگ ایماس ، خیابان توکانگ )و دیگری خیابان چهار باغ عباسی در اصفهان به لحاظ مشابهت هایی در فرم کالبدی، ساختار، نوع فعالیت، عملکرد، کیفیت فضایی و نوع تأثیرات پرداخته شد. برای رسیدن به چهارچوب پژوهش ابتدا به بررسی ویژگی های مشخصه های مناظر طبیعی خیابان پرداخته می شود . اهمیت این موضوع بیشتر از آن روست که با مقایسه شناخت عوامل مهم مطلوبیت از دید استفاده کنندگان دو شهر با فرهنگ های متفاوت، می توان به جهت گیری های آتی در طراحی خیابان کمک نمود. پژوهش حاضر بر آن شد تا با استفاده از روش تطبیقی - تحلیلی و انجام تحقیقات کتابخانه ای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی موضوعات مشابه به هم مثل نوع کاربری، فعالیت ها و زمان های مورد استفاده، چیدمان و ویژگی های کالبدی با یکدیگر بپردازد و در آخر به معیار جامع تری در طراحی خیابان از جنبه کاربردی رسیده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد خیابان چهارباغ اصفهان در قیاس با سه خیابان مالزی، هر دو نمونه شرایط نسبتاً برابری دارند که بیانگر وجود ظرفیت های بالای تاریخی و فرهنگی در خیابان چهارباغ است. برهمین اساس با توجه به زیرمعیارها و شاخص هایی که معیارهایی فوق را تبیین می کنند می توان انتظار داشت با اقداماتی هم چون کاهش عرض سواره روها به نفع پیاده راه وسط خیابان، محدود نمودن و کنترل حرکت سواره، افزایش امنیت خیابان، تقویت فعالیت های شبانه، ارائه تسهیلات گردشگری در پیرامون خیابان، بهبود دسترسی انواع مدل های حمل و نقل به خیابان و...، سرزندگی و افزایش گردشگرپذیری خیابان و بافت پیرامون آن تحقق یابد.
آمایش سازمان فضایی منطقه با تأکید بر نظام جریان کالای حمل شده در منطقه البرز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریانات غالب منطقه ای مانند کالا، جمعیت، اطلاعات و... به عنوان اهرم های اساسی تغییر در پهنه سرزمین و ساختار فضایی آن هستند. در این مقاله هدف بررسی سیمای سرزمینی در منطقه البرز جنوبی با تأکید بر جریانات کالاهای حمل شده در سه بازه زمانی 1375، 1385 و 1395 است. در راستای دستیابی به هدف مقاله و نیز با توجه به نوع پژوهش که از انواع مطالعات بنیادین و کاربردی است؛ از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها و اطلاعات تحقیق از منابع اسنادی شامل انواع آمارنامه ها (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، کارگاه های صنعتی، حمل ونقل و راهداری و ...) و نیز مقالات و کتب موجود بهره گرفته شده است. ابزارهای مورداستفاده جهت تحلیل و بررسی ساختار فضایی فعالیت و نظام سکونتگاهی در این مقاله شامل نرم افزار Arc GIS و نیز آزمون های آماری در نرم افزار UCINET و نرم افزار NET DRAW با هدف بررسی سازمان فضایی است. بر اساس بررسی های صورت گرفته در این مقاله به رغم مرکزیت تهران هم در بُعد ساختار فضایی و هم در بُعد گسیل و جذب جریان ها، شواهدی مبنی بر تغییر مرکزیت مکانی و نیل ظهور قطب های جدید به واسطه سرریزهای تهران مشاهده می شود.
معماری، به مثابه ذهنِ بسیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مهر ۱۳۹۷ شماره ۶۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
نسبت و رابطه انسان و معماری، معمولاً در قالب علوم رفتاری سنجیده شده است؛ اما این پژوهش، با بهره گیری از رویکرد شناختی (4E) قصد دارد، معماری را به عنوان یک مؤلفهِ شناختی، بررسی کند. این امر، متفاوت از تأثیرگذاری محیط در شناخت است که عمدتاً تحت عنوانِ رویکرد برون گرایی و در قالب هایی مثلِ روان شناسی محیطی، تئوریزه می شود. این رویکرد، معماری را به عنوان بخشِ ضروریِ ذهن و شناخت، معرفی می کند. پرسشِ اصلی این تحقیق این است که چگونه معماری به عنوان مؤلفهِ سببیِ شناخت، عمل می کند؟ مهم ترین هدف این پژوهش فهم جدیدی از چیستیِ معماری و به تبع آن، گفتمانِ جدیدی است که با معماری می توان برقرار کرد، علی الخصوص در زمینه معماری های تعاملی و انطباق پذیر که عملاً به عنوان افزونهِ بدن (پروتز) عمل می کنند. روش این تحقیق در سطحِ راهبرد، آرایه منطقی است که در سطحِ تدابیر، پدیدارشناسیِ تن یافتهِ مرلوپونتی را به عنوان منطقِ بیرونی استدلال، مبنای تحلیلِ معماری، به عنوان ذهنِ بسیط، قرارداده است. در این پژوهش، از طریق اثباتِ نقش الزامیِ استعاره، در شناختِ تن یافته و آگاهی و پس از آن، نقش معماری در تولید استعاره های اولیه و مختلط، پرسشِ تحقیق، پاسخ می یابد. لذا در اینجا استعاره، نه یک صناعت ادبی، بلکه به عنوان زیربنایِ مفاهیم انتزاعی و به شدت وابسته به خصوصیاتِ تنِ عامل (شناسنده) و عملکرد تن، در محیط، فرض می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که معماری به عنوان کالبد، به مثابهِ بخشی از ذهنِ بسط یافته، یا به عنوان یک اگزوگرام عمل کرده و معماری به عنوان فضا، با واسطه رفتارهای حسی-حرکتیِ ما، پدیدآورنده، وزن دهنده و تغییردهنده استعاره های اولیه است، لذا به مثابه ذهن بسیط و ذهنِ چندبخشی، عمل می کند.
تحلیل کران های مسکونی روستای تاریخی کندوان با رویکرد تولیدی- معیشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تعیین کننده در توسعه مجتمع های زیستی، بُعد اقتصادی است. سکونت گاه های انسانی، به دنبال تغییر در شیوه کوچ نشینی عموماً بر پایه کشاورزی و دامداری و فعالیت های وابسته به آن، رشد و گسترش یافته اند. اقتصاد و نظام تولیدی، نه تنها گویای کارکرد این کانون های زیستی است، بلکه عامل مهم و تاثیرگذاری بر بافت، کالبد و شکل منازل مسکونی نیز هست. آنچه که در این بحث دنبال می شود، درک و فهم نقش عوامل تولیدی در شکل گیری کران های مسکونی روستای تاریخی کندوان است. در این مطالعه، روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی مورد استفاده بوده است و گردآوری اطلاعات این مطالعه در دو بخش مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده و تلاش شده از طریق پدیدارشناسی و مصاحبه باز و عمیق، دلایل نهان پدیده مورد مطالعه، فهم و تبیین گردد. نتایج پژوهش نشان داد که فضاهای زیستی و قدیمی روستای کندوان، در جوابگویی به عملکردها شکل گرفته است. همچنین با نظر به تغییرات پیش آمده و توجه به مشاغل جدید چون گردشگری، فضاهای تولیدی- معیشتی کران ها از عملکردهای سابق فاصله گرفته و به فضاهای زیستی ساده مبدل شده است. امروزه با نظر به تغییرات پیش آمده در شرایط معیشتی ساکنان، جهت احیاء و بکارگیری ظرفیت های محیطی و انسانی در این بخش، می بایست ویژگی های کالبدی و عملکردی این کران ها و ویژگی های معیشتی مد نظر قرار گیرد.
بررسی ظرافت شکل در گنبدخانه های ایرانی (سده های نهم تا دوازدهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت گنبدخانه در معماری ایران سبب گردیده تا از نظر تأثیرگذاری زیبایی شناختی، همواره موردتوجه طراحان باشد. هدف از پژوهش حاضر، بازشناسی ویژگی های شکلی، هندسی و تناسباتی بناهای گنبدخانه ای با پوشش نار در دوره ی اسلامی با توجه به کیفیت بصری ظرافت است. به این منظور، ابتدا به شناخت ساختار و گونه های مختلف و روند تحولات شکلی گنبدخانه ها اقدام گردید. سپس 18 بنای گنبدخانه ای از میان آرامگاه ها در بازه ی زمانی سده های نهم تا دوازدهم هجری انتخاب و با استفاده از روش مدل سازی و طراحی ابزار تحلیل هندسی بر پایه ی پنج ضلعی منتظم، خصوصیات هندسی بررسی و در گام بعد بر اساس تعریف چهار شاخص (سنجه)، تحلیل گردید. یافته ها نشان داد طرح گنبدخانه ها در بازه ی زمانی موردبررسی، از چارچوب مشترکی برخوردار است به طوری که در اغلب نمونه ها، کشیدگی ارتفاعی گنبد بیش از دو قسمت ساقه و پایه بوده و بخش فوقانی، بیش از نصف ارتفاع بنا را به خود اختصاص می دهد. درعین حال تفاوت هایی در نمونه های این دو دوره به خصوص از نظر شکل و تناسبات بخش فوقانی دیده می شود؛ به طوری که ظرافتِ کشیدگی در دوره تیموری و نیز اوایل صفوی؛ و ظرافتِ هماهنگی در دوره صفوی نمود بیشتری دارد. الگوی مشترک هندسی و شاخص های ارائه شده در این مقاله به عنوان دو روش مکمل یکدیگر می توانند در ارزیابی زیبایی شناختی گنبدخانه های مشابه به کار گرفته شوند.
تحلیل مطلوبیت مسیر برای عابر پیاده بر مبنای توزیع فعالیت ها با استفاده از ابزار تحلیل شبکه شهری (مطالعه موردی: محدوده مرکزی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
39 - 48
حوزههای تخصصی:
امروزه چنانچه خیابان ها، فعالیت های کافی و جاذب برای عابر پیاده نداشته باشند گام های بعدی برای تشویق شهروندان به پیاده روی در معابر با مشکل مواجه خواهد شد. در این میان افزونه تحلیل شبکه شهری نرم افزار ARCGIS قابلیت هایی برای محاسبه سنجه های کیفیت دسترسی روی شبکه معابر ارائه نموده که می تواند در ارزش گذاری معبر با توجه به فعالیت های پیرامونی، برای جذابیت پیاده روی مورداستفاده قرار گیرد. این پژوهش سعی بر آن دارد که از طریق ابزار تحلیل شبکه شهری، شاخص مرکزیت فعالیتی قطعه معابر شهری را در محدوده مرکزی شهر تهران، محاسبه و بصری سازی نماید. نتایج این تحلیل نشان داد که نه تنها در مرکز شهر تهران تحت تأثیر عملکردهای خیابان های ولیعصر، انقلاب و جمهوری، شبکه ای به هم پیوسته از قطعه مسیرهایی با مرکزیت فعالیتی بالا وجود دارد بلکه با تغییراتی اندک در کارکردها می توان به ایجاد شبکه های به هم پیوسته جدید و مطلوب برای پیاده روی نیز دست یافت.