فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۱۱۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
توسعه روستاها و مقاوم سازی مسکن روستایی همواره یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان روستایی بوده است. در این راستا طرح های مختلفی در قالب برنامه های توسعه به اجرا گذاشته شده که طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی متأخرترین و یکی از مهمترین این طرح ها در کشور می باشد، طرحی که با هدف تأمین مسکن متناسب، مقاوم و بادوام روستایی شکل گرفت. در واقع، طرح بهسازی مسکن روستایی، یکی از مهمترین طرح های کالبدی است که طی دهه اخیر به سبب اختصاص تسهیلات بانکی کم بهره از سوی دولت در سراسر کشور با استقبال فراوانی از طرف روستاییان روبرو بوده است. اگرچه این طرح به لحاظ رفع محرومیت و مقاوم سازی موفقیت قابل ملاحظه ای داشته است، اما به نظر می رسد معیارهای مربوط به الگوی بومی مساکن روستایی را کمتر مورد توجه قرار داده است. این مقاله به ارزیابی اثرات طرح بهسازی مسکن در الگوی بومی مساکن روستاهای ترکمن نشین دهستان سلطانعلی از بخش مرکزی شهرستان گنبد کاووس پرداخته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، از 300 سرپرست خانوار روستایی به صورت تصادفی ساده به دست آمده، به طوری که میزان پایایی این ابزار تحقیق با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ حدود 8/0=α بوده است. جامعه آماری نیز به دو گروه استفاده کنندگان از وام مسکن و فاقد وام مسکن گروه بندی شدند. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که اکثر سرپرستان خانوارهایی که از طرح بهسازی مسکن روستایی استقبال نموده اند، کارگران روستایی بودند که دارای سنین پایین تر و البته از سطح سواد نسبتاً بالاتری برخوردار بوده اند. همچنین اگر چه این طرح در زمینه ارتقای فرهنگ روستاییان در زمینه تهیه طرح و نقشه، رعایت حریم امنیت و الگوی مصرف انرژی واحدهای مسکونی نتایج مثبتی داشته، لیکن در زمینه بسیاری از معیارهای الگوی بومی مسکن ترکمن از جمله جانمایی خانه در حیاط، جهت یابی خانه، تغییر کارکردهای اقتصادی و ارتفاع بنا، نتایج چندان مناسبی نداشته است.
بررسی تأثیر مواد تغییرفازدهنده بر طول دوره گذر فصلی بهاری و پاییزی در ساختمان های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت منابع سوخت های فسیلی و افزایش مصرف انرژی از نگرانی های پیش روی جوامع امروزی است. از آنجا که بخش قابل توجهی از مصرف انرژی کشور در ساختمان های مسکونی برای فراهم آوردن آسایش حرارتی مصرف می شود، تاکنون تلاش زیادی برای بهبود شرایط آسایش فضای داخل با مصرف انرژی کمتر انجام شده است. تأثیر جرم حرارتی در کاهش مصرف انرژی ساختمان و افزایش آسایش حرارتی از موضوعات مورد بررسی در این خصوص است. در این زمینه جرم حرارتی نوینی تحت عنوان مواد تغییرفازدهنده ( PCM ) در ساختمان سازی به ویژه سبک سازی و بلندمرتبه سازی مورد استفاده قرار می گیرد. این تحقیق با محدود کردن مطالعه رفتاری در بازه زمانی دوره گذر فصلی بهاری و پاییزی در ساختمان های مسکونی در شهر تهران سعی در به حداکثر رساندن کاهش مصرف انرژی و عدم وابستگی به تأسیسات مکانیکی جهت کاهش استهلاک تأسیسات در دوره گذر فصلی دارد. در این زمینه اثر مواد تغییرفازدهنده ( PCM ) با نقطه ذوب مختلف 21، 23، 25، 27، 29 درجه سلسیوس به وسیله نرم افزار انرژی پلاس (نسخه 8) شبیه سازی و تأثیر آنها بر دوره گذر فصلی بهاری و پاییزی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به نتایج به دست آمده ماده تغییرفازدهنده ( PCM ) با دمای ذوب 29 درجه سلسیوس، سبب کاهش مصرف انرژی سالانه و افزایش طول دوره گذر فصلی نسبت به کل سال با میزان نرخ تهویه طبیعی ach 5 می شود و در نهایت 38 روز در دوره گذر بهاری و 29 روز در دوره گذر پاییزی با مصرف انرژی صفر کیلووات ساعت روزانه منجر به عدم کارکرد سیستم های گرمایشی و سرمایشی می شود.
Encouragement of Settlement and PopulationAttracting in the New Towns – Egypt(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Egyptian new towns experience is among the most comprehensive and ambitious, regionally and worldwide. Initiated as a governmental policy within a general strategy to tackle the multitude of problems burdening Egyptian settlements in general and major and secondary cities surrounded by agricultural land. New towns were thought as an effective partial solution for the problems of: encroachment of agricultural land, lack of urban land for development, deteriorating fabric, infrastructure and facilities and low quality living. A variety of New towns were proposed as a result of extensive, serious and comprehensive studies and joint endeavors of local and international experts. The new towns aimed to create self-contained growth poles in the desert which would absorb and redistribute population and activities, offering cheap housing and a healthy environment. Some new towns, have seen considerable success in attracting industry, attributed to their favorable location near Cairo. However, success in encouraging people to relocate to the new towns has been limited. A central criticism of the Egyptian programs is that all new towns together will have absorbed a maximum of 20% of population growth by the year 2000. Aim this paper to address the issue of “Encouragement of settlement and attractions for new cities and communities in Egypt”.
بازنمایی خوانایی شهرهای شمال در آثار اکبر رادی؛ مطالعه موردی: دو نمایشنامه روزنه آبی و پلکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد با توجه به نظریات کوین لینچ1، در کتاب سیمای شهر2 (1960) و تئوری شکل خوب شهر3 (1984)، اهمیت خوانایی در فضای شهرهای شمال را مورد مطالعه قرار دهد و همچنین، به بازتاب فضا و حال و هوای این نواحی درشکل دهی به روحیات، مناسبات و نحوه تعامل افراد، در سه نمایشنامه روزنه آبی، مرگ در پائیز و پلکان، از اکبر رادی بپردازد. بر اساس نظر لینچ، ناخوانایی در شهر به بروز آشفتگی، ناامنی، اضطراب، هرج و مرج و اختلال در تعاملات شهروندان می انجامد، سیمای خوب شهر را در ذهن شهروندان مخدوش می کند و احساس تعلق خاطر آنها به شهر را تضعیف می کند. این مقاله نشان می دهد که دیدگاه لینچ در مورد تصویر ارائه شده از شهرهای شمالی کشور در آثار اکبر رادی صادق است. هجوم مدرنیته به شهرهای کوچک شمال ایران، ساختمان سازی های کلان و حضور وسائل نقلیه مدرن، چهره شهر را در دیده شهروندان قدیمی ترش مخدوش کرده، و شهروندان جوان تر را دچار احساس ملال و نارضایتی، و شهروندان مسن تر را دچار انواع بحران های روحی و جسمی کرده است، به طوری که زیستن در میان این هرج و مرج به تدریج به صورت ناهنجاری و عدم تعادل روحی- روانی در ذهن و مناسبات شهروندان بروز می کند.
برنامه ریزی شهر ارومیه به منظور کاهش تبعات زیست محیطی ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه بر شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
79 - 94
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر توجه به محیطزیست، با درنظر گرفتن بحرانهای زیستمحیطی در کشور، اهمیت بسزایی یافتهاست. شهر ارومیه به علت بحران دریاچه ارومیه بهعنوان یکی از کانونهای در معرض خطر شناسایی شدهاست بهعلاوه شرایط نابسامان محیطزیست در داخل و حوزه بلافصل شهر بر شدت آسیبپذیری میافزاید. یکی از رویکردهای جدید برنامهریزی برای بهبود تعامل شهرها با محیط طبیعی، رویکرد بومشهر است. اساس بومشهر، توسعه و احیاء به شیوهای هماهنگ با فرهنگوطبیعت است. در این پژوهش شناخت شهر و جمعآوری دادهها، از طریق مطالعاتاسنادی، مشاهداتمیدانی-پرسشنامه بوده. روش تحلیلسلسلهمراتبی برای تحلیل دادهها استفاده شدهاست. یافتهها نشان میدهد که ارومیه دارای قابلیتهای کالبدی، طبیعی و فرهنگی جهت ایجاد تغییر در شیوه زندگی ساکنان به سوی هرچه هماهنگتر شدن با طبیعت است. در نهایت با تکیه بر این قابلیتها، برنامهریزی جهت بهبود محیطزیست در شهر ارومیه ارائه شدهاست. امید است در نتیجه انجام این راه کارها، تبعات منفی خشکشدن دریاچه بر شهر وبالعکس کاهشیابد. در سالهای اخیر توجه به محیطزیست، با درنظر گرفتن بحرانهای زیستمحیطی در کشور، اهمیت بسزایی یافتهاست. شهر ارومیه به علت بحران دریاچه ارومیه بهعنوان یکی از کانونهای در معرض خطر شناسایی شدهاست بهعلاوه شرایط نابسامان محیطزیست در داخل و حوزه بلافصل شهر بر شدت آسیبپذیری میافزاید. یکی از رویکردهای جدید برنامهریزی برای بهبود تعامل شهرها با محیط طبیعی، رویکرد بومشهر است. اساس بومشهر، توسعه و احیاء به شیوهای هماهنگ با فرهنگوطبیعت است. در این پژوهش شناخت شهر و جمعآوری دادهها، از طریق مطالعاتاسنادی، مشاهداتمیدانی-پرسشنامه بوده. روش تحلیلسلسلهمراتبی[i] برای تحلیل دادهها استفاده شدهاست. یافتهها نشان میدهد که ارومیه دارای قابلیتهای کالبدی، طبیعی و فرهنگی جهت ایجاد تغییر در شیوه زندگی ساکنان به سوی هرچه هماهنگتر شدن با طبیعت است. در نهایت با تکیه بر این قابلیتها، برنامهریزی جهت بهبود محیطزیست در شهر ارومیه ارائه شدهاست. امید است در نتیجه انجام این راه کارها، تبعات منفی خشکشدن دریاچه بر شهر وبالعکس کاهشیابد.
بررسی تحلیلی تأثیر کاربرد نرم افزارهای دیجیتال بر ارتقاء خلاقیت در آموزش طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
79 - 92
حوزههای تخصصی:
فناور یهای دیجیتال اطلاعات و نفوذ نرم افزارها به حوزه معماری، ابزار طراحی معماری را متحول کرده و شرایط بحث برانگیزی را نسبت به ابزاردستی در محی طهایی جدید باقابلی تهای متنوع پدید آورد هاند. در این شرایط خلاقیت از حوزه هایی است که در فرایند طراحی، به نحوی دچار چالش م یشود. هدف تحقیق بررسی نسبت بین ابزارهای طراحی، فرایند طراحی معماری، خلاقیت و میزان موفقیت ابزارهای مذکور در ارتقاء این نسبت است. در پژوهش پیشرو با رویکردی تحلیلی- تطبیقی، به دو روش کیفی و کمّی و با مطالعه میدانی در جامع ههای آماری تعریف شده، جایگاه، کاربرد و توانایی ابزا رهای طراحی در فرایند طراحی و در ارتقاء خلاقیت در حل مسئله معماری ارزیابی شده است. سازما ندهی بهر هگیری صحیح از نرم افزارهای دیجیتال در فرایند طراحی معماری با روش توسعه سیستم ها از نوع مدل فازبندی و برنامه ریزی راهبردی حرکت به سمت ساختارهای پویا و هدفمند م یتوانند در جهت ارتقاء خلاقیت در آموزش طراحی معماری مفید واقع گردند.
ارزیابی طرح های جابجایی روستایی از نظر مکانیابی با تأکید بر ابعاد محیطی- اکولوژیکی و فضایی- عملکردی (مطالعه موردی: روستاهای اسلامیه و اندیشه- استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۵۹
۱۰۶-۹۳
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در زمینه جابجایی یک سکونتگاه بسیار حائز اهمیت و شایان توجه و از طرف دیگر کلیدی ترین مراحل فرایند جابجایی می باشد، انتخاب مناسب مکان جدید سکونتگاه است. زیرا نتایج این تصمیم در دراز مدت ظاهر شده و اثرات به سزایی در جنبه های مختلف دارد و شواهد نشان داده است که سهل انگاری در مورد مکان گزینی سکونتگاه جدید، بارها موجب ضعف یا شکست برنامه های جابجایی شده است. روستای اسلامیه واقع در شهرستان سیروان به دلیل محدودیت فیزیکی، مشکلات کالبدی و بهداشتی و همچنین روستای سرتنگ سفلی (اندیشه) در شهرستان ایوان به دلیل واقع شدن در حریم سد کنگیر از جمله روستاهایی هستند که در سنوات اخیر در استان ایلام جابجا شده اند. هدف این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی است، ارزیابی طرح های جابجایی روستاهای فوق الذکر براساس معیارها و ضوابط محیطی- اکولوژیکی و فضایی - عملکردی مکانیابی با استفاده از مدل اکولوژیکی شهری، روستایی و صنعتی روش مک هارگ و معیارهای پیشنهادی می باشد. نتایج این پژوهش، نشانگر این است که از نظر اکثر معیارهای مورد بررسی، روستاهای مورد مطالعه در شرایط مناسب و نیمه مناسب قرار دارند ولی روستای اسلامیه از نظر شیب و روستای اندیشه از نظر قرار گرفتن در اراضی کشاورزی مرغوب در شرایط نامناسب قرار دارند. لذا با توجه به اینکه مکانیابی یک سکونتگاه در مکانی که همه استانداردها را دارا باشد، در بعضی مناطق بسیار مشکل و حتی غیر ممکن می باشد، نتیجه گیری می شود که مکانیابی روستاهای مورد مطالعه از نظر معیارهای مورد نظر، مناسب بوده است و فرضیه این تحقیق تأیید می گردد.
اصول نوسازی متوازن بافتهای فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توازن و تعادل لازمه پایداری یک سیستم است. به هم خوردن موازنه میان شاخص های "" تراز میانگین شهر "" در بافت های فرسوده به دلیل قطع یا اختلال شبکه ها، جریان ها و پیوندهای آن، موجب تشدید پدیده عدم توازن و در نتیجه، اختلال در نظم پایدار سیستم این باف تها شده است. رویکرد نظریه نوسازی متوازن ب هعنوان یک نظریه بومی، معطوف به تلاش برای تغییر الگوهای ناکارآمد و تولید الگویی نوآورانه است. این مطالعه با هدف دستیابی به توازن در مسیر بررسی، شناخت و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر آن، از طریق شناخت و تبیین رابطه بین متغیرهای توازن و نوسازی صورت گرفته است. دستیابی به نظریه از سطح ارتباط "" ذهنی "" به ارتباط "" عینی "" حرکت کرده و سپس از ارتباط عینی به رابطه ذهنی بازگشته و آن را مورد تأیید قرار م یدهد، به این ترتیب حرکت رفت استقرایی و حرکت برگشت قیاسی بوده است. نظریه نوسازی متوازن سعی دارد توازن را در سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری با شش خِرد «هنجاری- راهبردی "" ، "" کاربردی- بومی "" ، "" اجتماعی- اقتصادی "" ، "" روی های- محتوایی "" ، "" تبینی- تجویزی "" و "" علمی- عملی "" بازتعریف کرده و اصول نوسازی متوازن را تبیین و معرفی کند. یافته های مطالعات انجام شده، چارچوبی را برای "" توازن میان دوپارگی های متوالی اجزاء و عناصر شبکه های موضوعی بافت و توازن شبکه های کل سیستم "" شامل اصول چهارگانه : توازن )ب هعنوان سلول بنیادی نوسازی(، پرهیز از پیچیدگی )میان عناصر پیچیده و چندوجهی نوسازی(، توالی دوپارگ یها )به عنوان کوچک ترین واحد تشخیص، شناسایی و سنجش توازن( و تعامل درونی و بیرونی )برقراری تعاملات پیوسته شبک هها و کل سیستم با یکدیگر( حاصل کرده است.
ارزیابی مدل های تبیین گر طراحی معماری به منظور ارتقاء جایگاه محتوا در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اقتضای ماهیت طراحی معماری در فرهنگ های مختلف و از جمله معماری سنتی ایران، نسبت به محتوا و معنا، مدل های طراحی موجود نارسایی هایی را در بکارگیری آن نشان می دهند. پرسش اصلی پژوهش حاضر چگونگی تکمیل و ارتقاء مدل های طراحی معماری از بعد محتوا و سازگار نمودن آنها با فرهنگ طراحی معماری متأثر از آموزه های محتواگرایانه اسلام است. این تحقیق قصد دارد از طریق اصلاح این مدل ها نتیجه ای کاربردی و مفید برای حوزه آموزش طراحی معماری، امکان نقد آثار و طراحی کمالگرایانه تری را فراهم آورد. پژوهش حاضر از نوع استدلالی و روش تحقیق آن «توصیفی - تحلیلی» و «استدلال منطقی» است. در راستای پاسخگویی به پرسش پژوهش بررسی و تحلیل برخی از مدل ها از نظر جایگاه محتوا در آنها صورت گرفته است. در این مقاله مدلی «راهبردی - مفهومی» پیشنهاد گشته است که فرآیند اثرگذاری محتوای طراحی بر طرح را با مشخص کردن عوامل مؤثر بر خلق اثر و تقدم و تأخر هریک، نشان می دهد. در این مدل برهم کنش سه عامل محتوا، مسائل طراحی و تأثیرات در یک مدل سه بعدی با تشریح اجزاء هریک بیان گردیده است. این مدل اگرچه از قابلیت تعمیم پذیری مناسبی در موضوعات مختلف طراحی برخوردار است، در اینجا بعد معمارانه آن مد نظر قرار گرفته است و به نظر می رسد بتوان به کمک آن زمینه بهتری را برای آموزش معماری فراهم آورد.
چگونگی تأثیر هماهنگی به عنوان یکی از ملاک های زیبایی از منظر فلسفه اسلامی بر روحانیت فضای داخلی مسجد
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضای داخلی هر بنایی باید پاسخگوی نوع زندگی باشد که به آن واسطه، کالبد آن شکل گرفته است. مساجد نیز به عنوان یکی از بناهای شاخص معماری اسلامی از این اصل مستثنی نیستند. بنابراین در طول تاریخ نوع زندگی که در داخل مساجد جریان داشته (عبادت کردن) تغییری نکرده است و از طرفی مقوله زیبایی به عنوان یکی از مفاهیم مهم در معماری اسلامی مطرح بوده و نمود داشته است. با این مقدمه، «چگونگی ارتباط بین مفهوم زیبایی و کیفیت فضای داخلی مسجد» از مساله های اصلی پژوهش حاضر بوده و در طول این تحقیق سعی شده به بررسی و ارزیابی چگونگی تاثیرهماهنگی به عنوان یکی ازملاک های زیبایی از منظر فلسفه اسلامی بر کیفیت فضای داخلی مسجد پرداخته شود. بنابراین فرضیه اصلی پژوهش اینگونه تدوین شده است که «هماهنگی با تاثیرگذاری بر تک تک و همچنین با تاثیرگذاری بر تعامل بین مولفه های عناصر فضا، بر روحانیت فضای داخلی مسجد اثربخش است». از آنجا که مساجد تاریخی به عنوان بارزترین نمونه تجلی هنر و معماری اسلامی مطرح می شوند؛ فرضیه حاضر نیز روی مسجد شیخ لطف الله مورد آزمون قرار گرفته است. بدین منظور از 40 نفر از متخصصین حوزه معماری و معماری اسلامی در شهر تبریز که از مسجد شیخ لطف الله بازدید کرده اند کمک گرفته شده و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه و برای تحلیل و بررسی آنها از نرم افزار spss استفاده شده است . بعد از تحلیل یافته های پژوهش ، نتایج بدست آمده نشان می دهد که اولا بین هماهنگی و روحانیت فضای داخلی مسجد ارتباطی معنی دار وجود دارد. ثانیاً هماهنگی نه تنها درتک تک مولفه های سازنده فضای داخلی مسجد بر روحانیت آن اثر می گذارد بلکه هماهنگی در تعامل بین مولفه ها نیز نقش مهمی ایفا می کند. این بدان معنی است که تک تک مؤلفه ها، کالبد بنا را بوجود نمی آورند بلکه ارتباط بین مؤلفه ها و تأثیر و تأثرشان بر هم است که کالبد بنا و به طبع آن کیفیت فضایی آن کالبد را می سازند.
ارزیابی وضعیت و ارائه راهبرد برای ایجاد انگیزه در دانشجویان ارشد رشته معماری اسلامی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
حوزههای تخصصی:
رشته مهندسی معماری اسلامی در پی تأ مین نیازها و خواسته های جوامع مسلمان جهت ایجاد گونه ای از معماری است که متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی و در جهت تعالی و کمال انسان ها باشد. انگیزه بخشی به آموزش معماری اسلامی عاملی است که مستقیم یا غیر مستقیم بر نتیجه آموزش اثر می گذارد. هدف از این تحقیق تعیین راهبرد برای ایجاد انگیزش در دانشجویان رشته معماری اسلامی است. این پژوهش با در نظر گرفتن ماهیت آن و نحوه جمع آوری اطلاعات و با توجه به ابزار مورد استفاده که پرسشنامه است، به صورت پیمایشی می باشد. جهت تلفیق و ایجاد نظر واحد و مشترک پس از اخذ نظر ذی نفعان (اساتید، دانشجویان و دانش آموختگان رشته) با به کارگیری پرسشنامه، از روش دلفی استفاده شده است. در نهایت به منظور ارزیابی عوامل تأثیرگذار روی انگیزش نسبت به تهیه ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و عوامل خارجی اقدام و برای نرمالیزه کردن ضرایب ماتریس ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. مدل مورد استفاده در ارائه راهبردها، مدل SWOT است. با مبنا قرار دادن نقش دانشکده در تقویت انگیزه، عوامل مؤثر در انگیزه دانشجویان به عوامل داخلی اساتید، برنامه های دانشکده و مکان آموزشی تقسیم و عوامل خارجی به محیط اجتماعی فرهنگی، محیط علمی، شرایط اقتصادی دسته بندی گردید. طبق بررسی های انجام شده، 13 نقطه قوت و 12 نقطه ضعف در روند و نوع آموزش معماری اسلامی به دست آمده و 10 فرصت شناسایی و 23 تهدید مشخص شده است. در نهایت راهبردهای فرصت قوت (SO) ، فرصت ضعف (WO) ، تهدید ضعف (WT) و تهدید فرصت (ST) جهت بهبود انگیزه دانشجویان ارائه شده است.
تثبیت مکانیکی خاک و تبیین جایگاه آن در مصالح بومی اقلیم گرم وخشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاک یکی از قدیمی ترین و گسترده ترین مصالح ساختمانی ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ توسط ﺑﺸﺮ به ویژه در نواحی گرم وخشک بوده است؛ لذا شناخت روش های تاریخی تثبیت و استحکام بخشی مصالح خاکی که در اقلیم گرم وخشک مورد استفاده بوده، می تواند زمینه به کارگیری مجدد آن ها در بناهای معاصر را نیز فراهم نماید. در فرآیند فرآوری خاک برای تولید مصالح خاکی در اقلیم گرم وخشک، مرحله مهمی برای ورز دادن و با شدت افکندن گل وجود دارد که موجب تراکم نسبی، کاهش تخلخل و نتیجتاً بهبود رفتار مصالح خاکی می شود. این روش در دانش مهندسی ساختمان، تثبیت مکانیکی نامیده می شود و علی رغم آنکه قابلیت آن در بهبود خواص مکانیکی مصالح خاکی کاملاً شناخته شده و مورد مطالعه قرار گرفته، مطالعه در مورد قابلیت های ورز دادن و افکندن گل کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف تبیین جایگاه تثبیت مکانیکی در ساختار مصالح بومی اقلیم گرم وخشک شکل گرفته است و مروری بر انواع روش های تثبیت مکانیکی و عوامل تأثیرگذار بر آن و همچنین مصالح خاکی تولید شده با این شیوه خواهد داشت. لذا این بررسی در قالب یک پژوهش کاربردی و با تکیه بر روش های ترکیبی (توصیفی و میدانی) انجام شده است. برای این منظور پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و همچنین بررسی های میدانی، چرایی و چگونگی اعمال تثبیت مکانیکی بر مصالح خاکی مدنظر قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه در حوزه تثبیت مکانیکی مصالح خاکی، بیانگر تأثیر مطلوب ورزدادن و افکندن گل با میزان رطوبت کافی در مقایسه با شیوه امروزی تثبیت مکانیکی یعنی تراکم خاک با رطوبت کم است؛ لذا می توان این گونه استنتاج نمود که معماران سنتی این اقلیم، به طور ضمنی با روش صحیح تثبیت مکانیکی و وجود رابطه مثبت بین این تکنیک و خصوصیات مکانیکی مصالح بومی در اقلیم گرم وخشک آگاه بوده اند. با توجه به تأثیر مطلوب تثبیت مکانیکی بر خواص مکانیکی مصالح خاکی، در صورت تلفیق صحیح این تکنیک با روش ساخت سنتی مصالح خاکی، در عصر حاضر نیز قابلیت بازکاربری این مصالح در معماری اقلیم گرم وخشک وجود دارد.
تأملی برترجمه مفاهیم و اصطلاحات علمی- فرهنگی بازنگری دو مفهوم مربوط به مرمت ابنیه در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی با توجه به یک نظریه فلسفه زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
133 - 146
حوزههای تخصصی:
انتقال مفاهیم اصلی هر علمی - که در حوزه فرهنگی خاصی پدید آمده - به سایر حوزه های فرهنگی به صورتی که در این انتقال تغییر معنایی صورت نگیرد، از معضلات ترجمه های علمی است. این مقاله ضمن بررسی این مسئله و توجه به آنچه که حوزه های فرهنگی را نسبت به هم متفاوت می نماید، می کوشد این بحث را در حوزه «دانش حفاظت ابنیه» بررسی کند و چند واژه ترجمه شده به فارسی را در حوزه این دانش مورد توجه قرار دهد. مقاله با رجوع به حوزه فرهنگ اسلامی توضیح می دهد که هر واژه باید ابتدا در بستر فرهنگی مبدأ خود شناخته شود و سپس با شناخت بستر فرهنگی مقصد و کاربرد آن که اغلب در ادبیات هر حوزه فرهنگی ظاهر می شود، واژه متناسب جستجو شود. آنگاه با این مقدمه دو واژه بسیار پرکاربرد restoration و repair در حوزه دانش مرمت ابنیه تجزیه و تحلیل شده و در نهایت، واژه «تعمیر» بجای واژه «مرمت» صحیح تر دانسته شده است؛ چون واژه «مرمت» ناظر به شأن «شیئی» (کالبدی) ابنیه است و حال آنکه واژه «تعمیر» هر دو شأن «شیئی» (کالبدی) و «غیرشیئی» (انفسی) را دربر می گیرد و از این لحاظ با مبانی فرهنگی مقصد همخوان تر است. لذا توصیه می شود که در توضیح و تفسیر آنها، این ملاحظات و تأکید بر انعکاس فرهنگی مفاهیم در فرهنگ مقصد مورد اشاره قرار گیرد و حتی الامکان رعایت شود.
چهارچوب توسعه میان افزا در بافت های تاریخی بررسی موردی: دستور کار طراحی سایت ایلچی خان در بافت تاریخی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
93 - 112
حوزههای تخصصی:
توسعه های میان افزا در بافت های تاریخی با دوگانگی متناقضِ توسعه و حفاظت مواجه است که با تخطی از یکی، دیگری به چالش کشیده می شود. نخستین پرسش برای مداخله در بافت های تاریخی، فرآورده و فرآیند توسعه های جدید در آن هاست. در توسعه های میان افزا چه باید ساخت و «اقتضای بافت تاریخی» باید چگونه لحاظ گردد؟ کاربست توسعه میان افزا در احیای بافت تاریخی ابتدا باید با تعریف و سپس گونه شناسی انواع آن آغاز شود. بدین منظور پیشینه نظری به دنبال چیستی، چرایی و چگونگی توسعه میان افزا و پیشینه عملی به دنبال تجارب داخلی و خارجی آن است. ترکیب گفتمان توسعه بافت تاریخی و اقدامات متخصصان در هدایت و کنترل آن با نظریه کل رشدیابنده کریستوفر الکساندر، چارچوبی عملیاتی- تحلیلی برای توسعه های میان افزا در بافت های تاریخی را فراهم می نماید. بر مبنای این چارچوب، توسعه میان افزا در بافت های تاریخی باید هم پیوند با زمینه آن بوده، در بافت تاریخی یزد باید تفسیری از این هم پیوندی در لایه های فرم شهرِ تاریخی یزد (ماهوی) و نیز محیط های مرتبط (رویه ای) با آن باشد. این هم پیوندی برای سایت ایلچی خان به صورت ویژه از طریق اصول و رهنمودهایی جهت نیل به توسعه هم پیوندِ میان افزا در بافت تاریخی یزد محقق می گردد.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر در نقش انگیزی و آسایش صوتی افراد در میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
133 - 152
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش و تعدد منابع صوتی مانند صدای ناشی از ترافیک، فعالیت های انسانی و صداهای مزاحم، منظر صوتی ناخوشایندی را ایجاد کرده است به طوری که ادراک ذهنی صوتی مغشوشی را در شهروندان ایجاد می کند. میدان نقش جهان اصفهان به عنوان یک فضای شهری از این امر مستثنی نیست و پتانسیل های شنیداری بسیاری در آن شنیده می شود که ممکن است ادراک ناخوشایندی را از منظر صوتی میدان در بازدیدکنندگان ایجاد کند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ادراک افراد از منظر صوتی در میدان نقش جهان با رویکرد کیفی و تحلیل های کمّی است. جهت ارزیابی کیفی، از پرسش نامه های سایکوآستیک برای ارزیابی ادراک مردم (گردشگران داخلی، گردشگران خارجی، اهالی اصفهان، فروشندگان و کسبه میدان نقش جهان) از کیفیت منظر صوتی استفاده شد. تعداد 385 پرسش نامه پس از آوابرداشت توسط افراد حاضر در محدوده تکمیل شد. نتایج حاصل از پرسش نامه ادراک افراد از فضای شنیداری میدان نقش جهان را در قالب اصوات خوشایند از جمله صدای کالسکه اسب ها، صدای اذان، صدای فعالیت هایی مانند قلم زنی و همچنین اصوات ناخوشایند مانند صدای موتور و ماشین، صدای تأسیسات و تجهیزات محیط بیرونی نشان داد. همچنین مؤلفه های نقش انگیز همچون ریتم های صوتی، هویت صوتی، اصوات نشانه ای، اصوات پس زمینه و سیگنال های صوتی را روشن کرد.
ابزارهای تحلیلی در معماری منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری منظر رویکردی چند بعدی بوده که صاحبنظران ابعاد مختلفی برای آن تعریف کرد هاند. علاوه بر آن حرفه ای بین رشته ای است که طی تعامل با دانش های مختلف راه خود را می یابد. محیط زیست طبیعی و فرهنگی، اوقات فراغت، هنرهای تجسمی، علوم انسانی، دانش های فنی مربوط به شناخت طبیعت، گونه های گیاهی، تأسیسات زیرساختی و بسیاری زمینه های دیگر در فرایندی هدفدار به کمک گرفته می شوند تا تئوری معماری منظر حاصل آید. بررسی علمی این رشته به دلیل متغیرهای زیاد دخیل در آن از پیچیدگی زیادی برخوردار است. علی رغم تحقیقاتی که در رابطه با ابعاد معماری منظر و کیفیت آن انجام شده، هنوز چارچوب و روشی مشخص برای بررسی مطالعات مربوط به این حوزه، اندک است. لذا تحقیق پیش رو در راستای این موضوع و با هدف شناخت ابزارهای عمد های تدوین شده که در ارتباط با تجزیه و تحلیل و ارزیابی ابعاد گوناگون منظر وجود دارد، و در پی آن است که مطالعات مربوط به حوزه منظر را تا حدودی قاعده مند سازد. ابزارهای تحلیلی ذکر شده در متن با رجوع به مطالعات پیشین گردآوری شده و سپس براساس موضوع مورد مطالعه خود در چارچوب اهداف ذکر شده برای معماری منظر، دسته بندی شد هاند. پس از معرفی اجمالی تعدادی از آنها، در نهایت پنج مورد شامل LAA، VIA، EIA، SEA و SIA با موضوعات زیباشناسانه، زیس تمحیطی و فرهنگی اجتماعی که از جامعیت بیشتری برخوردارند، مورد مطالعه قرار گرفته اند. ویژگی های هر ابزار در قالب روش ها و تکنی ک های متفاوت برای پیشبرد فرایند، شرح داده شده و درنهایت بررسی تطبیقی میان ابزارهای هر رویکرد به منظور شناخت بهتر و سهولت انتخاب آنها صورت گرفته است. نتیجه این مقاله مشخ صکننده چارچوبی از دسته بندی و معرفی ابزارهای کاربردی و جامع تر برای تحلیل منظر براساس هدف و تکنیک های تجزیه و تحلیل بوده که می تواند تحقیقی پایه در زمینه مطالعات ابعاد گوناگون منظر باشد.
ارزیابی تاثیر فرم مجتمع های بلندمرتبه بر آسایش اقلیمی با تاکید بر جریان هوا(نمونه ی مورد مطالعه شهرک اکباتان، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1-10
حوزههای تخصصی:
بمنظور دسترسی به مکان های پایدار جهت حضور هرچه بیشتر انسان در فضا، باید در طرح ها به دنبال بهبود کیفیت فضاهای شهری و تامین آسایش انسان بود. برای این منظور انجام مطالعات مربوط به آب و هوا و همچنین استفاده از نتایج آن در بهینه گزینی ساختارهای فضایی، امری ضروری می باشد. هدف از انجام این پژوهش استفاده ی بهینه از جریان هوا، در ارتقا کیفیت فضاهای عمومی اطراف مجتمع های بلندمرتبه است، تا بدین ترتیب بتوان به فضاهای جمعی پایدار و پاسخو به نیازهای آسایشی انسان دست یافت. در این پژوهش، در مرحله شناخت از روش توصیفی-تحلیلی، بمنظور مشاهده و تحلیل ارتباط بین فرم مجتمع های بلندمرتبه و رفتار باد، از تکنیک شبیه سازی با استفاده از نرم افزار ENVI-met (که یک نرم افزار جهت تحلیل های اقلیمی می باشد) و در نتیجه گیری از استدلال منطقی استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در نهایت این پژوهش با ارزیابی فرم های مجتمع های مسکونی شهرک اکباتان در زمینه ی پاسخگویی به آسایش انسان در برابر باد، فرم بهینه را برگزیده و به ارائه راهبردهای عملیاتی منتج از تحلیل های نرم افزاری، برای توسعه های مشابه می پردازد. بطور کلی نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که فرم و ویژگی های کالبدی بلوک ها، تاثیر بسزایی بر نحوه ی رفتار باد دارد.
پویاشناسی روایت محور محیط مسکونی تبیین جایگاه زمان در فرآیند تحول روایت ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
147 - 163
حوزههای تخصصی:
انجام مطالعات رفتاری با تاکید بر نگاه استفاده کنندگان، نیازمند فهم تأثیر محیط بر انسان می باشد. برخی از این مطالعات حاکی از آن است که تأثیر محیط بر انسان از واکاوی روایت های شکل گرفته در ذهن آن ها قابل دستیابی است. از آنجا که اغلب پژوهش ها ارزیابیِ ساکنین را به عنوان نتیجه بررسی کرده اند، در شکل دهی به نظریه های اثباتی و رهنمونِ طراحان و سیاستگذاران کالبدی در محیط های مسکونی چندان کارا نبوده اند. از این رو واکاوی ارزیابی ساکنین از فرآیندهای چرخه ای مرتبط با تغییر ابعاد کالبدیِ محیط مسکونی هدف اصلی این مطالعه است. این پژوهش به روش روایت شناسی شناختی از ذهنیات ساکنین انجام شد که همزمان با جمع آوری و تحلیل داده های عینی همراه گردید. بستر پژوهش محلات همت آباد و سادات از محلات قدیمی شهر بابلسر است که به ترتیب سرعت های کم و بالایی از تغییرات را طی سال های گذشته داشته اند. 16 نفر از ساکنین اصیل محلات فوق به روش گلوله برفی تعیین شدند. به این منظور روایت های ساکنین به واسطه مصاحبه های عمیق دریافت شد. مقصد روایت و وسیله ی معناداری در ارتباط اجزا و ارکان تغییرات کالبدی در هر یک از واحدهای مطالعه تعیین شدند تا از تحلیل محتوای شاخص های دریافت شده، عناصر و فرآیند شکل گیری روایت ساکنین تبیین گردد. تحلیل داده های موردپژوهی حاکی از آن است که ساکنین محله همت آباد چرخه ی تغییرات کالبدی را توامان در سطح محله و کوچه همراه با چرخه های تغییر ساختار اجتماعی و نظام طبیعی ادراک می کنند. اما در روایت ساکنین محله سادات که طی سال های گذشته تغییرات کالبدی بالاتری را از نظر فراوانی و شدت تجربه کرده اند، چرخه ی ساخت و ساز در محور اصلی نقش پر رنگ تری بازی می کند. به منظور فهم و طبقه بندی علل و عوامل شکل دهنده به روایت ساکنین از تغییرات کالبدی و تکامل آن متناسب با ابعاد زمانی و مکانی، مدل مفهومی در بازسازی تجربه ی ساکنین در قالب روایت شناسی ارائه گردید. فر آیند تحول روایت ساکنین از سرعت های کم تا شرایط دگرگونی را می توان در قالب مدلی چرخه ای از دست کاری داستان منسجم، بازتعریف داستان مفهومی و تحول شرایط اولیه تا روایت از اختلال در تداوم تدریجی در شرایط پس از دگرگونی خلاصه نمود.
تدوین چارچوب مفهومی کاربست اصول و آموزه های بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا (مورد پژوهی: بافت تاریخی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
229 - 245
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهرهای ایران، در فرآیندی قهقرایی که بیش از هشت دهه از عمر آن می گذرد، تبدیل به محدوده هایی شده اند، با شرایطی ناسازنما [پارادوکسال] که علی رغم برخورداری از بیشترین بالقوگی توسعه فرهنگی و حضور پرتعداد عناصر ارزشمند میراثی، به دلیل دگرگونی و فروپاشی بنیان های دیرپای اجتماعی، امکان بهره مندی از امتیازات توسعه اقتصادی متوازن و استفاده بهینه از داشته ها و ثروت فرهنگی نهفته در بافت، از آن سلب گردیده است. بازآفرینی شهری، با تأکید بر لزوم توسعه یکپارچه شهری، امکان استفاده مؤثر و فعال از میراث تاریخی و معماری شهرها را در چرخه ای که می توان در آن به رونق و توان مضاعف اقتصادی دست یافت، و توجیهی محکم در امتداد و حفظ بنیان ها و ساختارهای تاریخی داشت، در دستور کار قرار داده است. بازآفرینی شهری، مجموعه ای از اقدامات و رویکردهای متنوع را در رویارویی با مسائل مربوط به توسعه معاصر شهری مدنظر د ارد، و به منظور بهترین و کارآمدترین استفاده از بافت های تاریخی، راهبردها و سیاست های منطبق با فرهنگ را طی گذاری از رویکردهای فرهنگی در بازآفرینی تا تثبیت بازآفرینی فرهنگ مبنا پشت سر نهاده است. بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا از جمله رویکردهای متأخری است که اهداف احیاء و تداوم حیات شهری در بافت های تاریخی را همزمان دنبال می کند ، و بر اهمیت نقش فرهنگ [در معنایی فراگیر و جامع] و به کارگیری صنایع خلاّق به مثابه عامل اصلی محرّک بازآفرینی و آفرینش مکان تأکید می ورزد. پژوهش حاضر که از نوع کاربردی بوده است، مطالعه ای تفسیری - تحلیلی را با هدف برقراری انسجام و پیوند میان اصول و آموزه های بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا و راهبردها و سیاست های قابل اتخاذ در بافت های تاریخی به انجام رسانده است. بدین منظور، پس از استخراج و دسته بندی اصول و آموزه های بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا که از طریق تحلیل محتوایی و جمع بست فهرستی از منابع معتبر به دست آمده، بخشی از بافت تاریخی شهر شیراز، به عنوان محدوده ی منتخب اقدامات بازآفرینی فرهنگ مبنا یا قلمرو فرهنگی همگانی، تعریف گردیده است. برشمردن معیارها و روند به گزینی محدوده هدف بازآفرینی، و بازخوانی ویژگی های زمینه ای، منجر به ارائه ی الگوی راهبردی چندلایه در تعریف شیوه ها و سیاست های اقدام در بافت تاریخی گردیده است.
مبادی سلیقه در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلیقه در معماری به معنای انتخاب بنای مطلوب در شمار مباحث مهم این عرصه قرار دارد که به عوامل متفاوتی نسبت داده می شود. اما به طور معمول به دو صورت مقدماتی قابل فهم است. یکی مرتبط با مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا و دوم از منظر ادراک حسی و مرتبط با ذهنیات فرد. در معماری افزون بر این دو مورد وجه کاربردی یا زندگی در بنا و موقعیت آن در سیمای شهری نیز اهمیت بسیار دارد. نکته قابل تأمل دیگر در این مورد ترجیحات کالایی یا نقش مد در جامعه است که در هنگام انتخاب بنا نقش بسزایی دارد. از این رو با توجه به ابعاد مختلف «سلیقه»، مطالعات در زمینه ادراک حسی و پیامدهای آن در زیباشناختی، از منظر حجم بیرونی بنا و نسبت آن با هنر آغاز شد. در مباحث زیبایی و هنر، ویژگی نما مبتنی بر فرم و خصوصیات ظاهری بیرونی بنا همراه با تأثیر آن در ذهن قابل بررسی شد. سپس وجه کاربردی معماری یا زندگی و کیفیت حضور انسان در بنا مدنظر قرار گرفت. متعاقب آن جستجو در عرصه سلایق اجتماعی که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در انتخاب و در حوزه مد و گرایشات اجتماعی است جستجو شد. در نتیجه مشخص شد سلیقه در معماری از مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا آغاز می شود و در فرایند ادراک حسی و کارکرد در وجوه مختلف معماری، در پیوند باجریان های مدِ روز به انتخاب بنای مطلوب می انجامد.