فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۶۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
توانایی تولید غذا و امنیت غذایی یکی از شرایط خودکفایی است و موضوعی استراتژیک در هر جامعه و کشوری تلقی می گردد. روستا مهمترین و اولین مرجع تولید کننده غذا در ایران بوده که بافت و کالبد آن متأثر از تولید غذا، طراحی و توسعه پیدا کرده است. این نقش مهم در طرح های توسعه کنونی روستاها مورد بی توجهی قرار گرفته است. طرح های توسعه کنونی، ملهم از الگوهای شهری هستند که برمبنای الگوهای شهرسازی مدرن و وارد شده از غرب توسعه یافته اند. این طرح ها با از بین بردن بافت روستایی، هویت معماری و تضعیف روابط اجتماعی، از نقطه نظر مهمتری موجب تضعیف تولید غذا و نقش تولیدی روستاهای ایران می شود که خود بحرا ن های متعدد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی را در پی خواهد داشت. از این جهت ضروری است الگو و یا اندیشه "مدل-گونه " به منظور برنامه و طرح ریزی برای توسعه آتی روستا پیشنهاد گردد به طوری که موجبات تقویت تولید غذا و نقش تولیدی روستاهای ایران را به شکل مناسبی فراهم کند. اندیشه ها و تئور ی های "مدل-گونه" در چهارچوب شهرسازی سبز با هدف تولید پایدار غذا، خصوصاً در مقیاس شهری و انواع دیگر سکونتگاه های انسانی، راهکارها و پیشنهادهایی را ارایه کرده اند که بافت و برنامه توسعه کالبدی سکونتگاه های انسانی را شکل می دهند. نوشتار حاضر همراه با بررسی ویژگی های کلی بافت روستاهای ایران به نقد و بررسی این اندیشه ها در جهت سنجش قابلیت تطبیق و الهام از آن ها برای توسعه بافت روستاهای ایران اقدام نموده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که اندیشه "شهرسازی دهقانی" اندیشه مناسب تری نسبت به دیگر اندیشه های موجود به منظور الهام و الگوبرداری از آن برای طرح ریزی توسعه کالبدی روستاهای ایران می باشد. از آنجا که این اندیشه بر توسعه کالبدی شهر و انواع سکونتگاه های انسانی بر پایه تولید، مصرف و فروش محصولات کشاورزی و باغی در پیوند با زمین، استوار است، موجب تقویت نقش تولیدی روستاهای ایران خواهد شد. بنیان این مطالعه رویکردی قیاسی و تطبیقی است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای به سرانجام رسیده است.
مکان یابی پارک های بزرگ مقیاس برای مراکز شهری با استفاده از فرایند سه مرحله ایِ تحلیل سلسله مراتبی- شبکه ای (مطالعه موردی: منطقه 8 (تاریخی – فرهنگی) شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز به عنوان جزئی از نظام عملکردی، واجد ارزش های اجتماعی و اکولوژیکی برای بافت مرکزی شهرها می باشند و مکان یابی صحیح آنها برای برخورداری از یک مرکز شهری سرزنده اهمیت بسیاری دارد. امروزه قابلیت روش های مختلف تصمیم گیری چندمعیاره از جمله فرایندهای تحلیل شبکه ای و سلسله مراتبی در حوزه مکان یابی به اثبات رسیده است. پژوهش حاضر، توسعه فضای سبز شهری را در مرکز شهر شیراز با استفاده از سیستم پشتیبان تصمیم گیری متشکل از فرایند سه مرحله ای تحلیل سلسله مراتبی-شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ترکیب دو فرایند تحلیل سلسله مراتبی-شبکه ای ضمن رفع مشکلات تحلیل سلسله مراتبی، مدل مناسبی را برای تعیین میزان اهمیت معیارها، بررسی قابلیت اراضی و انتخاب موقعیت مکانی بهینه فضای سبز برای مناطق شهری به ویژه بافت تاریخی که دچار کمبود اراضی وسیع و مناسب است، فراهم می آورد. این پژوهش می تواند در جهت تحقق توسعه پایدار شهری از طریق پایه گذاری شیوه های استاندارد تصمیم گیری در برنامه ریزی فضاهای سبز مورد استفاده قرارگیرد.
بررسی تعزیه و هنر اجرا (پرفورمنس آرت) با تأکید برتعامل با مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه به عنوان اجرایی آیینی با قدمتی طولانی که شیوه نوین آن از صفویه شکل گرفت و در قاجاریه رواج یافت، همواره سعی در تعامل با مخاطب عام برای انتقال مفاهیم و تأثیرگذاری بیشتر داشته است. تعزیه را پایة برخی از اصول هنرهای نمایشی و اجراییِ معاصر حتی در هنراجرا م یدانند. هنر اجرا به عنوان هنر جدید از اواخر دهه 60 میلادی با کمک شگردهای هنرهای تجسمی، فلسفه و مبانی فکری پسامدرن و وا مگیری از عناصر تئاتری در تبدیل اثر هنریِ ساکن به پویا، با گذشت زمان ارتباط با مخاطب عام اثر و تعامل با وی را افزایش داد. براین اساس، مسأله پژوهش این است که می توان با مقایسه تعزیه و هنراجرا، آنها را به عنوان نوعی پرفورمنس آرت )هنر اجرا( دارای عملکرد مشابه در حوزه تعامل با تماشاگرِ اثر در میزان همپوشانی، شباهت و ارتباط پذیرفت؟ طبق فرض پژوهش به نظر می رسد این دو هنر در تعاریف ارایه شده در هنر جدید در زمینه تعامل با مخاطب و مخاطب محوری با یکدیگر مرتبط هستند. هدف کلی این پژوهش بنیادین، ارایه نگرشی نو به هنرهای سنتی و هدف جزیی پذیرش تعزیه به عنوان هنری سنتی ولی همگام با هنر جدید پرفورمنس، در زمینه ارتباط با مخاطب است. این دیدگاه با وجود پیروان اندک در کشور، به اندازه تفکرات پسامدرنیستی قدمت دارد و نگاه هنرمندان را گسترده تر خواهد کرد. بدین منظور، با روش توصیفی تطبیقی، گردآوری اسناد با شیوه کتابخانه ای انجام شده است. با بررسی بارزترین و عام ترین ویژگی های این دو هنر، نتایج مبین آن است که با همپوشانی و اشتراکاتی که میان آنها در تعاریف مربوط به مخاطب و تعامل و مشارکت با وی وجود دارد می توان تعزیه را به مثابه پرفورمنس دانست و برخی هنرهای سنتی مانند تعزیه را پایه و اساس هنرهای جدید شمرد.
رویکردهای بازنمایانه در طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس گرافیک برمبنای ارتباط آسان با مخاطب دریک فرآیند خلاقانه و تأثیرگذار است. شاخه های متنوعی چون صفحه آرایی، طراحی نشانه، تصویرسازی، بسته بندی کالاهای تجاری و فرهنگی، طراحی صفحات وب، بخشی از عملکرد طراحی گرافیک است که برای ایفای سه کارکرد عمدة آن یعنی، اطلاع رسانی و آموزش، معرفی و هویت نمایی، عرضه و تبلیغات به کار گرفته می شوند. هرکدام از این کارکردها به گونه ای خاص در ارتباط با مخاطب نقش آفرینی می کنند. گرافیک هم به مانند دیگر رسانه های بصری پیام های خود را به سه شیوة بیانی، چون بازنمایی یا شبیه سازی طبیعت، انتزاعی ونمادین، ارسال می کند. ازآنجاکه شیوة انتقال پیام ها بسته به نوع اثر گرافیک و محتوی آن متفاوت است، مقاة حاضر، پژوهشی است پیرامون کاربرد بیان بازنمایی و چرایی استفاده از آن در آثار گرافیک. موضوع این مقاله شناخت بیان بازنمایی، انواع و نقش آن در آثار گرافیک است. هدف این مقاله، شناخت چند و چون شیوه های ارتباط و نقش آنها در آثار ارتباط تصویری به منظور آشنایی بیشتر علاقه مندان و دانشجویان این رشته است. این پژوهش از جهتی که مفهوم بازنمایی و نسبت آن با خلاقیت، ارتباط و همچنین کپی یا نسخه برداری را که در تعریف بازنمایی آمده را معلوم می کند، مهم و ضروری است. سؤالات این مقاله بدین شرح است : بازنمایی در گرافیک از چه جنبه هایی مطرح است؟ هدف از آن چیست؟ نمایش و بروز آن در گرافیک چگونه است؟ تحقیق حاضر، کاربردی است که با رویکردی کیفی، به شیوه توصیفی تحلیلی به بیان نتیجه می پردازد. شواهد این مقاله برگرفته از منابع کتابخانه ای و آثار گرافیکی منتشر شده است. یافته های مقاله نشان دهندة آن است که باورپذیری، معرفی، ارتباط سر راست و مستقیم، جلب توجه و اعتماد، اقناع، هدایت و راهنمایی، مسیریابی، در غالب عملکردهای سه گانه گرافیک چون هویت نمایی اطلاع رسانی و تبلیغات از دلایل عمدة بازنمایی در طراحی گرافیک است.
رویکرد منظر در ایجاد سرزندگی خیابان ولی عصر با تأکید بر ایجاد حس مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یان مسئله : تفکرات مدرنیستی و جزءنگر در دهه های گذشته سبب شده تا شهر به مثابه موجودی زنده، شادابی و سرزندگی خود را از دست داده و خیابان، رکن اصلی تشکیل دهنده چارچوب و ساختار اصلی فرم شهرها و مقصد و تفرجگاه مردم قبل از این دوره، به مسیری ترافیکی سرشار از دود تنزل یابد. کلانشهر تهران از این قاعده مستثنی نبوده و نگاه کالبدی و دوقطبی (دوآلیسم دکارتی) باعث عدم ایجاد حس مکان و در نتیجه عدم شکل گیری فضاهای جمعی سرزنده شده است. متاسفانه در شهرسازی امروز به مقوله مکان یا اصلا توجه نمی شود یا اگر بخواهد مد نظر قرار گیرد، تنها به مثابه ابژه ای صرف به آن نگاه می کند؛ ابژه برای سوژه ای که در مقابل آن است، نه همراه آن. هدف : مطالعه حاضر با رویکردی منظرین و راهبردی کیفی- استنتاجی و از مورد پژوهی خیابان ولی عصر با هویت تاریخی و خاطره جمعی پر رنگ در بین مردم قصد در تبیین مؤلفه های سرزندگی و رابطه آن با حس مکان در خیابان ولی عصر دارد. روش تحقیق : درگردآوری داده های پژوهش از تکنیک نقشه برداری رفتاری و پرسشنامه در باب تدقیق رابطه کیفیت فضایی، معنایی و حس مکان خیابان ولی عصر و میزان سرزندگی و از فرمول آزمون فریدمن و نرم افزار SPSS برای وزن دهی به مؤلفه های ایجاد سرزندگی بهره گیری شده است. در نتیجه مجموعه ای از راهبرد ها و راهکار ها در راستای احیاء منظر خیابان تاریخی – تفرجی ولی عصر در جهت افزایش سرزندگی، ایجاد و تقویت فعالیت های اجتماعی و تداوم جریان خاطرات جمعی پیشنهاد شده است.
بررسی جایگاه مصالح در نمای شهری با استفاده از رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
49-57
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان ها یا میدان ها می گذارد. از ابتدای دهه 1980 میلادی،گستره طراحی و ساخت ساختمان ها در زمینه مصالح کارآمدتر و پربازده هر روز شاهد نوآوری های جدید تر بوده است. در توسعه پایدار شهری یکی دیگر از عواملی که در انتخاب مصالح نما ساختمان مطرح می شود موضوع پایداری نما به ویژه سازگاری مصالح مورد استفاده در نما با محیط می باشد.امروزه اکثر مصالح به کارگرفته شده در نمای ساختمان ها، تنها با نگاهی ظاهر بینانه و اقتصادی بدون هیچ توجهی به محیط زیست و اجتماع ساخته می-شود. لذا تولید و استفاده ناآگاهانه این مصالح در دراز مدت پیامدهای بسیاری دربر دارد. با توجه به اهمیت حفاظت محیط زیست از اثرات مخرب و مطرح شدن مفهوم توسعه پایدار باید راه حلی برای استفاده از مصالح ساخت بشر ارائه شود. از آنجا که تا به حال کمتر به موضوع مصالح نمای پایدار پرداخته شده است؛ در این نوشتار سعی شده است تا با آشنایی شکل گیری مصالح در فرایند برداشت(شامل:استخراج،پردازش،بسته بندی،حمل)، تولید (شامل:ساخت،نصب،اجرا،نگهداری)و نصب (شامل:بازیافت،استفاده مجدد)در ساختمان از میزان انرژی مصرفی آن ها در هر یک از مراحل، آگاهی پیدا کرد. سپس با شبیه سازی یک ساختمان در اقلیم تهران با نرم افزار اکوتکت ،تفاوت مصالح مختلف نما در میزان انرژی نهفته ساختمان بررسی شود و به این ترتیب میزان سازگاری با محیط زیست و پایداری هر یک از مصالح ارائه شود، تا نمای پایدار که لازمه داشتن ساختمان پایدار است، شکل بگیرد. با توجه به نتایج به دست آمده آجر از لحاظ پایداری نسبت به بتن و سپس آلومینیوم از جایگاه بهتری برای استفاده در نمای ساختمان های شهر تهران برخوردار است.
بازتاب فرهنگ غرب درتحول سبک زندگی و معماری خانه های اواخر قاجار شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی، اصطلاحی است که در بطن خود، مؤلفه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را م یپروراند، تأثیر عمیقی در الگوهای رفتاری و گرایش های ذهنی افراد جامعه داشته و تأثیر فراوانی در شک لگیری فضای سکونت دارد. این گفتمان مکا نگزینی و فضای سکونت در رابطه سبک زندگی به عنوان موضوعی جدید و قابل تأمل در چند دهه معاصر مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان در حوزه های مختلف علوم و م نجمله در عرصه معماری و شهرسازی بوده است. یکی از مصادیق و جلوه های تجلی سبک زندگی، کیفیت مکا نگزینی و فضای زیست بوده که به تبع آن معماری خان هها را تحت شعاع قرار داده است. هدف از تدوین این پژوهش میزان اثربخشی فرهنگ غرب در سبک زندگی مردم شهر همدان در دوره اواخل قاجار بوده و به تبع آن، میزان تأثیرگذاری آن را در عرصه معماری خانه ها بازنمایی کرده است. روش تحقیق پژوهش به لحاظ روش تحقیق، از نوع تحلیل تاریخی، تفسیری است. منابع اطلاعاتی پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده و روش انتخاب نمونه های میدانی بر اساس نمون هگیری هدفمند بوده است. جهت انتخاب نمونه ها تمامی خانه های مربوط به اواخر دوره قاجار که دارای اسناد مطالعاتی بوده و امکان مطالعات میدانی فراهم بود مورد بررسی قرار گرفت و از میان نمونه ها، شش خانه انتخاب شد که دارای بیشترین تحول در عرصه معماری، با توجه به تغییر سبک زندگی صورت گرفته بود. مبنای سنجش و گزینش نمون هها بر اساس بیشترین میزان تأثیرپذیری و تحول آنها در سه سطح کلان، میانی و خرد معماری انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده تغییرات سبک زندگی در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده که به تبع این تغییرات، معماری خان هها را تحت شعاع قرار داده است. این تغییرات در مرحله اول در معماری خانه های طبقه اعیانی و تجار به منصه ظهور رسیده است. بازنمایی تحول فضا در معماری این خان هها در قالب تحول در عرصه های کلان، میانی و خردفضا صورت گرفته است. در عرصه کلان فضا، سادگی فرم و حذف حیاط های چندگانه قابل ملاحظه است. در عرصه تحولات میانی ، تحول در سازماندهی فضای داخلی و توسعه و بسط فضای داخلی مطرح بوده و در عرصه خرد فضا، اهمیت نمادین برخی از عناصر معماری شامل ستون، پله، و تزیینات مورد توجه بوده است.
آفرینش معماری به روش قیاس با طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینش اثر معماری با الهام از طبیعت، یکی از روش های مرسوم در طراحی معماری است، اما وجوه متفاوت برداشت از طبیعت در طراحی معماری چندان شناخته شده نیست. در زمینه ارتباط روش الهام از طبیعت با سبکها و روشهای مختلف آفرینش معماری، همچنین شیوه صحیح الهام از طبیعت، پژوهشها اندک است. در این پژوهش، در مرحله اول، انواع روشهای آفرینش معماری و ارتباط آن ها با الهام از طبیعت تحلیل شده و روش قیاس معرفی میگردد. انواع الگوهای موجود در طبیعت شناخته میشود و براساس آن، رویکردهای مختلف روش قیاس با طبیعت در معماری دسته بندی میگردد. در مرحله دوم، برای تحلیل عملکرد دانشجویان در قیاس با طبیعت مطالعه تجربی، به صورت اسکیس در بین دانشجویان کارشناسی معماری انجام میگیرد. ایدههای ترسیم شده دانشجویان از نظر نوع قیاس، دسته بندی میشود. یافتهها نشان میدهد روش قیاس یکی از روشهای مهم در بین سایر روشهای آفرینش معماری است. الگوهای طبیعت دارای ویژگیهای فرمی، ویژگیهای ساختاری عملکردی و ویژگیهای مفهومی است و سه رویکرد قیاس سطحی، قیاس ساختاری و استعاره در برداشت از این ویژگیها وجود دارد. همچنین یافتهها نشان میدهد که اهداف دانشجویان از انتخاب پدیدههای طبیعی به عنوان منبع الهام شامل عملکرد، فرم، سمبلیسم، زیبایی، بداعت، فرایند، طبیعت و اقلیم است و فرم بیشترین فراوانی را در بین سایر اهداف دارد. دانشجویان از قیاس مفهومی استفاده نکرده و از قیاس سطحی بیشتر از قیاس ساختاری استفاده میکنند. توجه فراوان دانشجویان به ویژگیهای فرمی و برداشت سطحی ضرورت آشنا نمودن دانشجویان با شیوه صحیح قیاس در آموزش معماری را نشان میدهد.
Mixed Land Use Utility Assessment in Tehran's Bryanak Neighborhood
حوزههای تخصصی:
In land use and transportation planning, mixed land uses usually are those various and consistent land uses which have been within a single structure or close to each other. Mixed land uses in different societies are used for different purposes. In some of these societies, mixed land uses are appropriate strategies in mixing the housing types in a small scale in order to enhance the identity of old cities. In other societies they are used as a mean to revive the worn out areas and speed up economic developments. Even some societies use them to create the suburbs' centers. In this regard, the aim of this study is to evaluate the mixed land uses in Tehran's Bryanak neighborhood. For this purpose, the most important criteria and sub-criteria are compiled to determine the situation of the mixing land uses in this neighborhood, and by using Analytical Hierarchy Process (AHP) and questionnaire an appropriate and measurable framework is provided to measure and present strategies for the preservation and promotion of mixed land uses. The results indicate that the final score of this neighborhood was calculated as 3.08 that is very close to the "average" and indicates that the situation of mixed land uses in Bryanak neighborhood is average and some actions should be taken to improve conditions for the development of mixed land uses in this neighborhood.
Spatial Location of Urban Water and Wastewater installations, with the aim of increasing the resilience of crises
حوزههای تخصصی:
Crises have always caused many, and sometimes irreparable, damages and injuries to human nations having had adverse impacts on indices of society, economy and environment. Therefore analysis and optimum management of these crises are the priorities in the states around the world. Access to valid and up-to-date information plays the pivotal role in proper and timely programming and performance on managers’ and responsible organizations’ side in various phases of the crisis management cycle. While more than 80% of the required information in crises actually have a local and geographical nature, utilizing the modern technology of GIS with special capabilities in modeling, combining and analyzing the data can be effective and impasse-breaking while analyzing vast layers of information in both phases of prediction and strike of crises. A good knowledge of the crisis-causing factors before their strike or prediction of the essential arrangements to prevent or reduce their affects or aftermaths to the least is one of the base procedures in the management of unexpected events. In this direction, precision in properly locating the installations and passages of the pipes and canals would be immensely important; bearing in mind the key role of continuation of serving essential arteries; particularly water and sewage installations, in controlling and preventing the expansion of crises, and preserving public health and hygiene on the one hand, and the significant expenses of construction or reconstruction of these systems on the other. Thus, through this study, we have discussed how to exploit the creation and production procedures in purposefully locating water and sewage installations and also their other usages in designing, management, programming and development of these installations, in addition to introducing the geographical information systems and clarifications of the creation and production procedures. The location of urban water and sewage facilities is very effective in increasing the resilience of natural disasters through the use of the geographical information system.
بررسی تطبیقی رفتار حرارتی پوسته خارجی مساجد سنّتی و معاصر در شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
پوشش یک بنا در مقام مرز بین داخل و خارج، در تقابل هم زمان با طبیعت و آسایش انسانی است. در این میان اقلیم شهر تبریز از بُعد طبیعی و اقلیمی برخورد پرتنش تری با جداره بنا دارد و نقش پوسته بنا را پررنگ تر می نماید. بنابراین مطالعه مرز تفکیکی طبیعت و انسان در این شهر، ضرورت این پژوهش را به اثبات می رساند. از بنایی چون مسجد انتظار می رود بتواند شرایط آسایش انسان را به نحو احسن تأمین کند و خود در مقابل شرایط اقلیمی رفتاری خودکفا داشته باشد. در این راستا جداره بیرونی بنا، نقش بسزایی در حفظ شرایط ایجادشده در داخل و ممانعت از نفوذ شرایط اقلیمی بیرون به داخل دارد. مطالعات پژوهش حاضر بر این اصل استوار است که مساجد سنّتی به دلیل ضخامت بدنه ها رفتار مناسب تری در قبال پارامترهای حرارتی از خود نشان می دهد و به دنبال تعیین میزان و حدِ رفتار مذکور است. به همین منظور دو مسجد از دو گروهِ نمونه های سنّتی و معاصر انتخاب شده و مورد سنجش قرار گرفته است. روش تحقیق این پژوهش در بخش مطالعات میدانی، محاسبات دقیق است. پس از انجام سنجش میدانی و اندازه گیری چند نقطه در جداره های بیرونی مساجد، محاسبات مربوط به میزان اتلاف حرارت انجام شده و نتایج آنها به منظور دستیابی به عدد اختلاف حرارتی، با هم قیاس شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان اتلاف حرارتی جداره های پیرامونی مساجد نوساز، تا نزدیک دو برابر بیشتر از نمونه های سنّتی است و این امر عملکردِ حرارتیِ مطلوبِ دیوارهای مساجد سنّتی را از منظر عددی و کمّی نیز ثابت می کند.
کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی در تخمین مصرف انرژی فضاهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
17 - 30
حوزههای تخصصی:
تاکنون توصی ههای دقیقی برای مهندسان معمار جهت تعیین ابعاد مناسب پنجره با رویکرد کاهش مصرف انرژی برای فضاهای آموزشی ارائه نشده است. برای آنکه طراحان فضاهای آموزشی ب هدوراز محاسبات هزین هبر و وق تگیرِ شبیه سازی انرژی قادر به تعیین سطح مناسب پنجره و یا حداقل اولویت بندی گزین ههای ممکن نورگیری باشند، در تحقیق حاضر بر پایه هوش مصنوعی ساختاری جدید ارائه شده است که م یتواند هزینه انرژی را در مدت بهر هبرداری از یک کلاس درس استاندارد، به عنوان مه مترین بخش فضای آموزشی، پی شبینی نماید. بدین منظور، 288 سناریوی نورگیری شبیه سازی شده و نتایج حاصله برای آموزش شبک ه عصبی مصنوعی استفاد هشد ه است. آزمو نهای شبکه آموزش نشان م یدهد که ساختار پیشنهادی ب هخوبی م یتواند جایگزین مدل شبیه ساز مصرف انرژی گردد و طراح تنها با مشخص نمودن جهت نورگیری و نسبت سطح پنجره به سطح دیوار کلاس م یتواند هزینه مصرف گاز و الکتریسیته را در مدت بهر هبرداری با دقت بسیار خوبی پیش بینی نماید.
کیفیت انعطاف پذیری در سنت معماری ایرانی الگوی اتاق شکم دریده در خانه ایرانی (مطالعه موردی: خانه لاری های یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۵۹
۱۳۲-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
خانواده در فرهنگ انسانی اولین و اصیل ترین نهاد اجتماعی است که برای کارکرد بهینه نیازمند آرامش می باشد. همچنین وجوه فردی آرامش نیز به عنوان یک نیاز روانی برای ه ر انسان، روشن و مورد انتظار از فض ای خانه است. تنظیم رابطه انسان، طبیعت و معماری از اصلی ترین عوامل تعیین کننده در دستیابی به آرامش می باشد. قابلیت تنظیم رابطه مذکور در چارچوب یک محیط ساخته شده به انعطاف پذیری به عنوان یکی از کیفیات فضا بستگی دارد. این کیفیت (انعطاف پذیری) به عنوان یکی از سنن معماری ایرانی-اسلامی در غالب فضاهای موجود در معماری ایرانی دوره اسلامی قابل شناسایی است، وجهی که به نظر می رسد در معماری امروز کمتر به آن پرداخته می شود. مطالعه نگارندگان بر روی اتاق شکم دریده که در بسیاری از خانه های ایرانی متعلق به طبقه اعیان طراحی و ساخته شده، نشان می دهد که این فضا یکی از مصادیق انعطاف پذیری معماری به شمار می رود. درجه انعطاف پذیری این فضا به حدی است که شاید بتوان آن را یکی از ابداعات معماری ایرانی به شمار آورد. در این مقاله چگونگی کارکرد انعطاف پذیری فضا در اتاق شکم دریده تبیین گردیده و در نهایت در مورد نسبت بین کیفیت انعطاف پذیری و فضای مجرد معماری نتیجه گیری شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش بر اساس شناخت حاصل از مطالعه منابع مکتوب و مصور و انجام پیمایش محیطی(شناخت کالبد فضا و مصاحبه با استفاده کنندگان از این فضا در گذشته)، ابتدا عناصر و جزییات سازنده فضا شناسایی می شود و سپس به منظور تبیین کیفیت های موجود در این الگوی فضایی ( با به رسمیت شناختن تنوع آن )، برای تنظیم رابطه سه گانه انسان-طبیعت-کالبد، مورد تحلیل قرار می گیرد.
معماری و MBTI؛ بررسی شیوه استفاده از شخصیت شناسی و ویژگی های شخصیتی کاربر فضا در طراحی مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
75 - 88
حوزههای تخصصی:
با هدف برقراری ارتباط هرچه بهتر میان معماری و انسان، نگاه به معماری از زاویه روان شناسی- به ویژه شخصیت شناسی- اهمیتی روز افزون یافته است. واکنش های متفاوت افراد در برابر یک اثر معماری، از تفاوت در نگرش و طرز تفکر افراد ناشی می شود و شناخت زاویه نگاه و درک هرچه بهتر مطالبات انسان، راه گشای این ارتباط است. در این تحقیق از دریچه تیپ های شخصیتی MBTI – نمایان گر گرایشات مادرزادی و غیراکتسابی افراد- به معماری نگاه شده که می تواند اطلاعاتی صحیح و بی واسطه در اختیار طراح قرار دهد، معیاری اصولی فارغ از سلیقه تک بعدی برای طراحی باشد و پیش بینی نتیجه طرح را نیز امکان پذیر سازد. جهت بررسی دقیق تر، دو تیپ از 16 تیپ شخصیتی (INTJ و ESFP) مورد کنکاش قرار گرفته اند. روش تحقیق مورد استفاده، روش همبستگی است که در آن، متغیر مستقل، شخصیت افراد و متغیر وابسته، انتخاب ها در فضای معماری می باشد و تحلیل آماری نتایج به وسیله آزمون پیرسون و پایایی درونی پرسش نامه معماری از طریق آلفای کرونباخ در SPSS انجام گرفته است. نتایج به دست آمده، نشان دهنده همبستگی مثبت میان ترجیحات و انتخاب ها در فضا می باشد. بنابراین، ویژگی های شخصیتی کاربران فضا می تواند به عنوان پیش زمینه نگرش شخصیت شناسانه به معماری، هدایت گر معمار به طراحی فضای مطلوب تر، همراه با رضایتمندی بیشتر از سوی مخاطب باشد.
ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنین روستای سرند از مساکن احداثی بعد از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۶۰
۸۶-۷۱
حوزههای تخصصی:
روستای سرند از توابع شهرستان هریس در زلزله سال 1391 صد در صد تخریب و سپس بازسازی مساکن این روستا آغاز گردید. مقاله حاضر، درصدد ارزیابی میزان رضایت ساکنین این روستا از مساکن احداثی بعد از زلزله و ارائه راهبرد و راهکارهایی در راستای بهبود کیفی و ساختاری متناسب با آن می باشد. می توان گفت تأمین مسکن مناسب روستایی بعد از زلزله با هدف کیفیت مطلوب تر به مؤلفه هایی در سه بعد کلان (روستا و محیط آن)، میانه (واحدهای همسایگی) و خرد (واحد مسکونی) بستگی دارد، ولی در بازسازی روستای سرند هیچ اقدامی در مقیاس کلان و میانه انجام نگرفته و تنها بعد خرد، مسئله اساسی طراحی بوده است. این مقاله نیز با علم به این موضوع که تمامی سطوح فوق در بحث رضایت از مسکن روستایی تأثیرگذار است، تمرکز اصلی را بر مقیاس خرد دارد که شامل شاخصه های کالبدی- عملکردی، اجتماعی- فرهنگی، فنی- زیست محیطی، اقتصادی و بصری- ادراکی می باشد. این تحقیق به روش پیمایشی بوده و جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و در قسمتی نیز بر اساس برداشت های محلی صورت گرفته و معیارهای مورد ارزیابی به وسیله طیف لیکرت ارزیابی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد روستاییان در ساخت و سازهای جدید بعد از زلزله، به طور کلی از مؤلفه های کالبدی و عملکردی در مقیاس داخل بنا (عوامل محاطی) با امتیاز کل20 از 60، مؤلفه های کالبدی و عملکردی در مقیاس خارج بنا (عوامل محیطی) با امتیاز کل 23 از 55، مؤلفه اقتصادی با امتیاز کل 26 از 60 و مؤلفه ادارکی-بصری با امتیاز کل 25 از 65 رضایت ناچیزی دارند. همچنین از مؤلفه های اجتماعی-فرهنگی با امتیاز کل 31 از 55 و فنی و زیست محیطی با امتیاز کل 35 از 60 رضایت متوسطی دارند. بدین جهت راهکارهایی جهت بهبود مشکلات موجود از طریق مصاحبه عمیق با ساکنان روستا استخراج و سپس با تحلیل محتوا بر اساس شاخص های این تحقیق سازماندهی و ارائه گردیدند.
حفاظت معماری و نسبت آن با تاریخ معماری، با نگاه به تجربه حفاظت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت معماری و تاریخ معماری هریک مفهوم و حوزه جداگانه ای دارند. حفاظتْ حفظ اثر تاریخی و استمرار حیات آن را دنبال می کند و تاریخ معماری به دنبال شناخت و فهم معماری گذشته است. حفاظت با بناهای تاریخی که شواهد تاریخ معماری محسوب می شوند، سروکار دارد که علاوه بر سرنوشت این شواهد، تحقیق تاریخ معماری نیز اهمیت می یابد. در این تحقیق، به دنبال آنیم که بفهمیم رابطه حفاظت معماری و تاریخ معماری چگونه به وقوع می پیوندد و در این رابطه، چه نسبتی میان این دو قابل تصور است؟ هدف از این نوشتار، فهم این نسبت برای پیشبرد تاریخ معماری ایران است. روش تحقیق به کاررفته، توصیفی تحلیلی و با اتکا به استدلال های عقلی است. راه به دست آوردن داده ها کتابخانه ای و در موارد محدود، مشاهدات میدانی بوده است. برای تبیین موضوعْ حفاظت در جایگاه عمل و جایگاه نظر شناسانده شده و تاریخ معماری در دو معنای تاریخ (1) معماری و تاریخ (2) معماری به کار رفته است. نقطه تلاقی و اشتراک حفاظت و تاریخ معماری در فضای کاری حفاظت و در دو پرده اصلی به وقوع می پیوندد. پرده نخست مربوط به مطالعات مقدماتی حفاظت است؛ زیرا اثر تاریخی (اثر معماری) را به درستی نمی توان مرمت کرد مگر آنکه به درستی شناخته شود و بخش مهمی از این شناخت در حوزه تاریخ معماری روی می دهد. پرده دوم در حین انجام عملیات حفاظتی روی می نماید. به این نحو که ممکن است نشانه هایی در بنای تاریخی آشکار شود که تا پیش از این شناخته شده نبود؛ این آثار درواقع شواهد تازه ای است که دست مایه ای برای تاریخ معماری محسوب می شود. نحوه عمل حفاظت و تاریخ معماری، آن ها را در نقش پیش برنده (خادم) یا سدکننده (مانع) نسبت به هم آشکار می کند. تجربه حفاظت در ایران نیز بیان کننده رابطه میان حفاظت و تاریخ معماری است که آغاز جدیِ آن از میانه دهه 1340ش است. تاریخ نگاریِ معماریِ بناها و مجموعه هایی از قبیل مسجدجامع اصفهان، کاخ عالی قاپو، کاخ چهل ستون اصفهان، مسجدجامع اردستان، گنبد سلطانیه و دیگر بناها در حین حفاظت و مرمت به انجام رسید. مطالعات منتشرشده نشان می دهد شناختی که در حین حفاظت از بناها حاصل شده، مبتنی بر شواهد و اسناد پنهان در بنا بوده و نسبت به تاریخ نگاری هایی که از راه های دیگر حاصل شده، متفاوت است.
ارزیابی شکاف بین ادراک و ترجیح مؤلفه امنیت محیطی در پارک های محله ای (نمونه موردی: مجموعه پارک های محله صابون پزخانه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک امنیت به عنوان یکی از مؤلفه های کیفیت محیطی شناخته می شود. در این میان، پارک ها به عنوان بخشی از فضاهای باز شهری که زمینه ساز بستر کالبدی و اجتماعی مناسب، جهت افزایش کیفیت زندگی و سلامت جسمانی و روانی افراد هستند، باید بتوانند امنیت محیطی لازم را نیز در ادراک استفاده کنندگان آن فراهم آورند. به دنبال این مسئله، پژوهش حاضر، ارزیابی امنیت محیطی فضای پارک های محل ه ای، بر پایه رویکرد CPTEDو تعیین شکاف بین ترجیح و ادراک ساکنان محله را هدف قرار داده است. روش پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه امّاری آن را ساکنان محله صابونپزخانه، واقع در منطقه 12 شهرداری تهران تشکیل می دهند و نمونه ها به شیوه تصادفی انتخاب شده اند. ابتدا ادراک و ترجیح امنیت محیطی فضای پارک سنجیده شده، سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، مؤلفه های مؤثر برامنیت محیطی، با تکیه بر شاخص های رویکرد CPTED، اولویت بندی شده است. پرسشنامه های جمع آوری شده، در محیط نرم افزار 22-SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که کمترین شکاف مربوط به شاخص های کنترل دسترسی و مدیریت و نگهداری و بیشترین شکاف مربوط به شاخص نظارت است و از دیدگاه استفاده کنندگان، شاخص نظارت و کنترل دسترسی بیشترین اهمیت را دارند. همچنین نتایج حاصل از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد که زیرشاخص های «زیبایی و منظرسازی» و «نظافت و تعمیرات تجهیزات» از شاخص «مدیریت و نگهداری» و «تعریف ورودی» و «وجود نگهبانی» از شاخص «کنترل دسترسی» در رتبه های نخست قرار دارند. لذا در فرآیند ارزیابی پس از ساخت که به منظور شناخت و اصلاح نقاط ضعف احتمالی انجام می گیرد و نیز به منظورارائه راهکارهای طراحی فضای پارک در طرح های آتی با توجّه به مؤلفه امنیت محیطی، توجّه به اولویت و اهمیت شاخص های آن در ادراک و ترجیح ساکنان، به عنوان استفاده کنندگان اصلی فضا ضروری است.
حکمروایی چندسطحی منطقه کلان شهری در راستای رویکرد نومنطقه گرایی (مطالعه موردی: منطقه کلان شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
27 - 39
حوزههای تخصصی:
ریشه بسیاری از مشکلاتی که کلان شهرها با آن ها مواجه هستند خارج از مرزهای سیاسی و محدوده ی تحت قلمروی آن ها می باشد. کلان شهر مشهد از این امر مستثنی نبوده و با مشکلاتی روبرو می باشد که منشا آن در سطحی بالاتر، یعنی منطقه ی کلان شهری مشهد اتفاق می افتد. از این رو، هدف از این پژوهش بررسی نظام کارآمد مدیریت منطقه ای بر اساس رویکرد نومنطقه گرایی جهت رسیدگی به مشکلات منطقه ی کلان شهری مشهد می باشد. در بخش بررسی ادبیات نومنطقه گرایی و مدیریت منطقه ای از روش تحقیق بازنگری پژوهش، و در بخش بررسی نظام کارآمد مدیریت منطقه ای برای منطقه ی کلانشهری مشهد از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع مطالعه موردی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که نظام حکمروایی دوسطحی با مشارکت همه کنشگران منطقه ای مبتنی بر اصل واگذاری امور به پایین ترین سطح قابل اجرا، می تواند موجب کارآمدی نظام مدیریت منطقه ای منطقه ی کلان شهری مشهد گردد
ارزیابی عوامل مؤثر در ناکامی طرح های تجمیع مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان پاوه، بخش نوسود، شهرک شرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۱۳۰-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی "توسعه روستایی" به عنوان یکی از سازوکارهای رسیدن به توسعه، مستلزم شناخت دقیق مقتضیات و نیازهای جوامع روستایی، متناسب با شرایط مختلف می باشد. طرح های ادغام و تجمیع روستاها به عنوان یکی از سیاست ها ی مهم در "بازسازی روستاهای مناطق جنگزده" و "برنامه ریزی توسعه مناطق روستایی" مطرح گردیده است. در دوران بازسازی مناطق جنگزده طرح ساماندهی "شهرک شرام"، برای تجمیع روستاهای هانی گرمله، بیدرواز و کیمنه(استان کرمانشاه، شهرستان پاوه، بخش نوسود، دهستان شرام) تهیه گردید که باوجود برنامه ریزی های انجام شده، روستاییان ماندن در غربت یا رفتن به روستاهای اصلی و بازسازی نشده خود را بر سکونت در محل تجمیع ترجیح دادند. مسئله اساسی تحقیق حاضر، ارزیابی علل اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و کالبدی - فیزیکی ناکامی طرح های تجمیع روستایی با تأکید بر طرح تجمیع شهرک شرام می باشد. در این تحقیق با توجه به رویکردهای کالبدی- فضایی، اقتصادی و اجتماعی و دیدگاه های نظریه پردازان مختلف در رابطه با مسائل ادغام و تجمیع، در صدد تبیین ارزیابی دلایل شکست پروژه های تجمیع مناطق روستایی برآمده ایم. در ادبیات تحقیق بسیاری از مهمترین منابع در مورد اسکان مجدد و ادغام و تجمیع را مورد بررسی قرار داده ایم. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و تا حدودی توصیفی بوده و تکنیک مورد استفاده مصاحبه سازمان نیافته و در بعضی موارد خاص مشاهده و بررسی اسناد و مدارک موجود بوده است. در قسمت یافته های تحقیق بعد از شناسایی علل و عوامل مختلف ناکامی طرح شهرک، مشخص گردیده است برنامه ریزی مناسب و استفاده از توانایی های روستاییان می تواند بستر مناسبی برای موفقیت طرح های تجمیع فراهم نماید. بر این اساس می بایست برای رسیدن به تفاهم و نقطه نظرات مشترک بین طرفین طرح ها، روابط مثبت و سازنده ای بین برنامه ریزان و روستاییان ایجاد شود و با عنایت به اینکه برنامه ریزی اغلب طرح های تجمیع با در نظر گرفتن رویکرد کالبدی- فضایی انجام گرفته (و این مورد نیز کم و بیش در تحقیق حاضر نمایان است) ، توجه به رویکردهای کالبدی – فضایی، اقتصادی و اجتماعی -فرهنگی غیر قابل اجتناب می نماید و عملاً لزوم به کارگیری رویکردی جامع در برنامه ریزی اینگونه طرح ها ضروری خواهد بود.
Factors Affecting the Urban Renewal Process From Sustainability View (Case Study: District 11 of Mashhad)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sustainability is observed in many aspects and elements of traditional Iranian architecture, planner and landscape architecture, and this method was used to solve many problems for many countries. The aim of this article is to achieve a sustainable approach in planning urban renewal projects to identify the relationship between urban design considerations and the sustainable development objectives. An experimental model of stability testing of the modernization projects in three economic, environmental and social dimensions was evaluated in District 11, Municipality in Mashhad. In this article, the questionnaire used to collect data from sample size of 380 and various statistical analyses such as Independent T-test, Pearson correlation, multiple regression and path analysis were used. The findings show that the variables in all three "economic", "social" and "environmental" dimensions had related rate of sustainability of urban renewal projects. The variables, Built Environment and social factors were more effective in increasing the sustainability of urban renewal projects.