فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۴۱ تا ۴٬۸۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی علی الخصوص زلزله همواره تهدیدی برای فعالیت های بشری محسوب می شده است،که علی رغم پیشرفت های تکنولوژیکی در ابعاد مختلف هم اکنون نیز شاهد خسارات و تلفات این پدیده به ویژه در کشورهای در حال توسعه می باشیم. تا چند دهه اخیر دیدگاه ها ونظرات در رابطه با آسیب پذیری ناشی از زلزله صرفا محدود به عوامل کالبدی بود، اما این اواخر دیدگاه ها به چند بعدی بودن مساله آسیب-پذیری تاکید دارند. و این همان مفهوم آسیب پذیری اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهر تبریز در برابر زلزله و نیز تبیین رابطه بین آسیب پذیری کالبدی(فیزیکی) و آسیب پذیری اجتماعی و با استفاده از 4 شاخص کیفیت مسکن، جمعیتی، اقتصادی- اجتماعی و دسترسی به کاربریهای ویژه و زیرمعیارهای مربوط به هرکدام به مدلسازی آسیب پذیری اجتماعی ناشی از زلزله در منطقه 1 شهر تبریز پرداخته است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به وزندهی معیارها وزیر معیارها پرداخته شده است و در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پس از تهیه نقشه آسیب پذیری برای هر معیار با استفاده از تکنیک روی هم گذاری وزنی لایه ها به تهیه نقشه نهایی آسیب پذیری اجتماعی پرداخته شده است.نتایج حاکی از آن است که رابطه معناداری بین آسیب پذیری کالبدی(فیزیکی) و آسیب پذیری اجتماعی در منطقه مورد نظر وجود دارد. نیز در واحد تحلیل نواحی، ناحیه 2 و 1 از منطقه مورد مطالعه کمترین میزان آسیب پذیری اجتماعی و ناحیه 3و5 آن بیشترین میزان آسیب پذیری اجتماعی را با توجه به شاخص های انتخابی به خود اختصاص داده است.
بازخوانی سیمای اصیل باغ شاه اشرف البلاد (بهشهر)؛ در دوره های مختلف تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ شاه بهشهر یکی از باغ هایی است که در زمان شاه عباس صفوی و همزمان با پایه ریزی شهر اشرف البلاد (بهشهر کنونی)، به عنوان دیوانخانه - محلی برای به حضور پذیرفتن و پذیرایی از سفرا و مهمان های دربار - در این شهر ساخته شد. این باغ در طول تاریخ زندگی خود دچار تغییرات و تحولات بسیار شده است و آنچه اکنون از آن مشاهده می شود، بیشتر شبیه به یک پارک امروزی است تا یک باغ ایرانی؛ اما نظم هندسی موجود در باغ و نظام کاشت درختان کهن سال باغ و گردش آب موجود و دیواره مستحکم و برج و باروهای قدیمی آنکه تا به امروز باقی مانده اند، تصویر کلی از چهره اصیل باغ را تداعی می کنند. این تغییرات که ساختار باغ را متحول نموده است، به یکباره اتفاق نیفتاده بلکه به مرور و در طی دوره های تاریخی متعدد و بر اثر توجهات و بی توجهی های پیاپی به وجود آمده است. بنابراین این مقاله در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که با وجود تغییر بخش های گسترده ای از باغ و با در دست داشتن مجموعه اسناد و شواهد باقی مانده، بازیابی ساختار باغ شاه بهشهر در دوره های مختلف تاریخی چگونه امکان پذیر است؟ ازاین رو سعی شده تا با بررسی بخش های باقی مانده از ساختار اصیل باغ و مطالعه متون و اسناد تاریخی موجود، چهره اصیل باغ تا حد ممکن آشکار و سیر تحولات آن مشخص شود.
اهمّیّت بکارگیری دانش تجربی در آموزش معماری (نمونه موردی: روند برنامه درس تمرین های معماری در دانشگاه فنی و حرفه ای قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش تجربی برآمده از مشاهدات علمی بویژه در مورد رفتار و ویژگی های روانی اجتماعی کاربران هنوز به یک بخش متداول از آموزش معماری تبدیل نشده است. این نوشتار، دو عامل مهم نظری را در این زمینه مورد بررسی قرار داده است: نخست موضوع خلّاقیّت و این تصوّر عام که توسعه معیارها و اطّلاعات تفصیلی در مورد «صورت مسأله» طرّاحی معماری، در برابر آزادی فکر طرّاح، ایجاد مانع می کند و دوم، تمرکز بیش از حدّ ادبیات طرّاحی بر محتوای ضمنی تعلیمات و عمل طرّاحی ؛ در مرحله بعد، در مورد یک دسته از اطّلاعات موضوعات کاربر محور یک پروژه آزمایشی برای نشان دادن قابلیّت تصریح پذیری بسیاری از وجوهی که ممکن است جزئی از دانش ضمنی در مورد کاربر در آتلیه طرّاحی دانسته شود، معرّفی و نتایج آن به بحث گذاشته شده است. تحلیل کار انجام شده در جریان نیمسال دوم آموزشی دوره فنّی و حرفه ای دانشگاه فنی و حرفه ای قم (به عنوان یک پژوهش عملگرا)، موضوع اصلی ارائه شده در این بخش است. روش آموزشی تجربی مزبور نشان داد که توجّه به ماهیت کارکردی اطّلاعات به عنوان «آزمونی» یا «ذهنیت دهنده» می تواند کلید طرّاحی جدیدی برای محتوا و روش کارگاه های آموزش طرّاحی معماری باشد.
بررسی عوامل و دلایل تغییر کاربری در طرح های هادی روستاهای شهرستان تفت طی سال های 1392- 1389(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۵۵
۹۲-۷۷
حوزههای تخصصی:
فرآیند مطلوب زیست در جوامع روستایی، ضرورت نیاز به برنامه ریزی کاربری اراضی را مطرح می سازد، در این راستا سیاست هایی برای تنظیم تحوّلات کاربری اراضی در روستاها مدنظر قرار گرفت که یکی از مهم ترین این سیاست ها، اجرای طرح های هادی در سطح روستاها برای کنترل کاربری های موجود و پیش بینی کاربری ها آینده می باشد ولی امروزه عواملی از جمله عوامل قانونی، عوامل اقتصادی، عوامل طبیعی و عوامل جمعیتی باعث شده تغییرات گسترده ای در کاربری اراضی بر خلاف طرح های هادی در سطح روستاها انجام گیرد این تحوّلات که غالباً در اثر فعّالیتّ های انسانی روی می دهد، به دلیل نبود برنامه ی منطقی، بی توجّهی به توسعه ی پایدار ، نداشتن مدیریت یکپارچه و بدون در نظرگرفتن محدودیّت های زیست محیطی و ... به یکی از مهم ترین معضلات روستاها در فضای نوین تبدیل شده است. از این رو با توجه به حساسیت مسئله، این تحقیق بر آن است تا مشخص کند که کدام یک از عوامل مذکور بیشترین اثر را در تغییرات کاربری در سطح روستاهای شهرستان تفت دارد و میزان این اثرگذاری در چه حدّ است و آیا می توان این تغییرات را در قالب مدل های رایج مناسبات شهر و روستا تجزیه و تحلیل کرد. پژوهش پیش رو از لحاظ هدف کاربردی- توسعه-ای و از حیث شیوه روش تحقیق ترکیبی و مختلط، حاصل روش های تحلیلی – کیفی گرا (ژرفانگر) و توصیفی- کمی گرا (پهنانگر) می باشد تکنیک جمع آوری داده های توصیفی- آماری مبتنی بر روش های حضوری و کسب آمار مورد نیاز از ادارات و سازمان ها و پردازش با نرم افزار EXCEL بوده و تکنیک گردآوری اطلاعات تحلیلی بر اساس روش های اسنادی- کتابخانه ای (مقاله، کتاب، مجله، وب سایت های اینترنتی و... ) است. یافته های تحقیق نشان می دهد در این تغییر کاربری ها میزان تأثیرگذاری عوامل جمعیتی و طبیعی مهم ترین عوامل بوده و دو عامل دیگر (قانونی و اقتصادی) را تحت الشعاع قرار داده است.
تأملی بر مفهوم ساختار و چگونگی شناسایی آن در شهر ایرانی پیش از دوران مدرن
حوزههای تخصصی:
ساختار واژه ای پیچیده است که با معانی مختلفی به کار می رود. در این مقاله تلاش شده با بررسی ریشه شناختی و تاریخ تحول مفهوم ساختار، معانی و کاربردهای آن در حوزه مطالعات شهری شناسایی و بر اساس آن در چگونگی شناسایی ساختار شهر ایرانی در پیش از دوره مدرن بحث شده و نمونه ای از کاربرد آن در شناسایی ساختار اصلی شهر تهران در درون حصار طهماسبی نشان داده شود. این بررسی نشان می دهد که در معماری و شهرسازی زیست همزمان ساختار با معانی مختلف، سبب چندگانگی مفهوم آن شده است؛ هرچند معماران و شهرسازان مدرن آن را چنان به کار می برند که به نظر می رسد دلالت بر چیزی می کند. چنین چیزی در مطالعات مربوط به ساختار کالبدی فضایی و به ویژه در قالب مفهوم ساختار اصلی شهر در سالیان گذشته مورد نظر بوده و هست. چنین ساختاری نه تنها در شهر معاصر بلکه در شهرهای پیش از دوران مدرن ایران نیز جستجو شده است. شناسایی چنین ساختاری با استفاده از تحلیل ساختار فضایی که ترکیبی از رویکردهای گونه شناسانه، ریخت شناسانه و معناشناسانه است و مفاهیم مختلف ساختار را(چنان که در حوزه های مختلف مطرح شده) در خود می گنجاند می تواند بخش اصلی شهر را معین سازد که شالوده نمادین و بخش پایدار آن را تشکیل داده و بخش های دیگر شهر از آن تبعیت می کنند و به این ترتیب شکل شهر را مشخص کند. چنین رویکردی نشان می دهد که صورت ثابت ساختار اصلی شهر ایرانی اسلامی(چنان که در مطالعات پیشین مطرح شده)، واقعیت ساختار شهر ایرانی را در همه دوره ها و به ویژه دوره های متأخر(صفویه و قاجاریه) نشان نمی دهد. ضمناً در ترکیب تحلیل فضایی با ساختار معنایی می توان ساختارهای دیگری را در شهر ایرانی قبل از دوره مدرن جستجو کرد که متمایز از ساختار اصلی آن است.
جستاری در کاربرد دفترچه فرایند به عنوان ابزاری کمک آموزشی در کارگاه طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دفترچه فرآیند به عنوان یک ابزار کمک آموزشی در کارگاه طراحی معماری، نشان دهنده مسیر اندیشه و نیز اقدامات انجام شده دانشجو در روند انجام پروژه طراحی و حاوی دست نگاره ها، نمودارها، و یادداشت های وی است. مقاله حاضر گزارشگر پژوهشی است که با هدف ارزیابی میزان اثربخشی دفترچه فرایند و راهیابی ارتقاء تأثیر آن در فرایند آموزش طراحی معماری انجام شده است. مقاله، پس از برشمردن پشتوانه های نظری دفترچه فرایند، در پرتو دو مفهوم "بار شناختی" و " طرحواره ذهنی " در روانشناسی آموزش، مستندات کاربرد دفترچه را در کارگاه طرح یک کارشناسی معماری مورد تحلیل قرار می دهد. جامعه مورد پیمایش، سه دوره از دانشجویان طرح یک دانشگاه فردوسی بودند و بازخورد آنان از طریق دو پرسشنامه باز و بسته گردآوری و بعنوان داده پژوهشی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، اثربخشی آموزشی دفترچه فرایند به عنوان یک ابزار کمکی مفید، به رغم برخی کاستی ها، کاملا پذیرفتنی است. علاوه بر آن، در جمع بندی نهائی، راهکارهایی نیز برای تقویت فواید دفترچه و رفع کاستی های آن پیشنهاد می شود. راهکارهای پیشنهادی معطوف به آن هستند که دفترچه فرآیند نقش مؤثرتری در کاهش بار شناختی دانشجو و نیز تقویت توان تولید و تعمیق طرحواره های ذهنی او داشته باشد.
بررسی و مطالعه تطبیقی مدل های مختلف سنجش کیفیت زندگی به منظور دستیابی به اصول طراحی پایدار در بافت های مسکونی
حوزههای تخصصی:
رشد، توسعه ودگرگونی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی وکالبدی شهرهای ایران، منجر به عدم تطبیق بافتهای مسکونی با الگوهای جدید شهرنشینی و در نتیجه افت و نزول کیفیت زندگی در این مراکز شد، حال آنکه بافتهای مسکونی به عنوان مکانی هدفمند برای زندگی، باید پاسخگوی تمامی نیازهای انسان باشد، لذا، نیاز به بررسی کیفیت زندگی در بافتهای مسکونی به منظور شناسایی مؤلفه های پایداری و تلاش در جهت ارتقای کیفی آنها، کاملاً مشهود است. بر این اساس، هدف از پژوهش فوق مطالعه مدلهای مختلف سنجش کیفیت زندگی و شناسایی مؤلفه های ارتقادهنده آن، به منظور طراحی بافتهای مسکونی پایدار است. در این پژوهش پس از مرور مفاهیم و نظریات مرتبط با متغیرهای تحقیق، در چارچوب شاخصهای کیفیت زندگی، مبنایی کلی از اصول طراحی پایدار در بافتهای مسکونی ارائه گردیده و در انتها پیشنهاداتی بیان می شود.
روح شهر باز تعریفی از شهر، فضا، فضای شهری و تعیین شاخص های روحبخش
حوزههای تخصصی:
شهرها از چند هزار سال پیش در تولد و توسعه تابع عوامل پنج گانه؛ جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده اند و روابط این عوامل با شهر بوده که انتظار از شهرها و تعاریف از آنها را رقم زده است. در بررسی تعاریف مختلف ارائه شده از شهر در گذر زمان شاهد یک تغییر عمده نگرش در تعریف شهر از جنبه های اقتصادی و سیاسی به فرهنگی و اجتماعی هستیم. مروری بر تعاریف فضا و فضای شهری این پدیده را محمل مجموعه روابط متعددی می داند که در مسیر توسعه و تکامل شهرها تکثر، تنوع و تغییر یافته اند. در این میان میزان و کیفیت رابطه انسان با خود و دیگران و انسان با محیط مجموعه ای است که شهرهای جدید و پس از مدرن به غنای آن، تعریف و ارزیابی می شوند. شهر پویا، شهر سرزنده و شهر با روح عباراتی است که بعضاً بکار گرفته شده اند و حامل پیام هایی از زنده بودن شهر نه صرفاً در شباهت به یک موجود زنده چون درخت یا حیوان بلکه در شباهت کم نظیر با انسان و هویت روحانی وی هستند. این پژوهش ضمن بررسی شاخص های کیفی که از طرف صاحب نظران ارائه شده است و با تجربه دیدار و مطالعه موردی فضاهای شهری شهرهای متعددی تلاش می کند که شاخص هایی که زمینه روح بخشی به شهر و فضاهای شهری را فراهم می کنند شناسایی نماید. در این فرایند وجود ""فضاهای عمومی"" و ""کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی""، ""هویت تاریخی""، و ""خوانایی"" و نهایتا ""ارتباط با طبیعت"" شاخصهای اصلی روحبخش شهر معرفی می شوند که هر یک با مضمون ""ارتباط"" در فضای شهری غنا می یابند.
مقایسه تطبیقی دو نمونه دیدگاه کل نگر پیش و پس از دوره مدرن در معماری: نگاه طبایعی (بر مبنای طبیعیات) و نظریه سالینگروس (بر مبنای فیزیک نوین و ریاضی)
حوزههای تخصصی:
کل نگری جدید رویکردی است که با مشخص شدن ضعف های دیدگاه جزءنگر در تبیین مکانیکی جهان و با هدف برطرف کردن این نقاط ضعف به وجود آمده است. کل نگری جدید و کل نگری قدیم عموماً دارای صفات یکسان شناخته می شوند اما پرسش اصلی این تحقیق آن است که معماری مبتنی بر نگاه های کل نگر جدید و قدیم چه مشابهت ها و چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند و میزان هم نوایی آنها تا چه اندازه است؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این استوار است که اگرچه دیدگاه های کل نگر جدید و قدیم مشابهت هایی با یکدیگر دارند اما به نظر می رسد دقیقاً یکی نیستند و به همین سبب معماری مبتنی بر آنها نیز متفاوت خواهد بود. این پژوهش با هدف روشن کردن نسبت کل نگری جدید با کل نگری قدیم انجام یافته است. مقایسه ی تطبیقی دو دیدگاه پس از استخراج محورها به کمک تحلیل مضمونی و روش دلفی، با استدلال منطقی صورت گرفته و مقایسه در سه بخش مبادی، عمل و ارتباط اندیشه و عمل انجام شده است. این سه محور سطح نظری، سطح میانی و سطح کاربردی را در نمونه ای از نگاه های کل نگر جدید و نمونه ای از نگاه های کل نگر پیش از مدرن مقایسه می کند. در سطح عملی (کاربردی) نگاه طبایعی و نتایج آن در معماری (به عنوان نمونه ای از اندیشه های کل نگر پیش از دوره ی مدرن) در کنار نظریه ی سالینگروس (به همراه ریشه های آن در فیزیک نوین) از سهم نظرِ ارتباط درونی اجزای معماری، ارتباط معماری و محیط و ارتباط معماری و انسان با یکدیگر مقایسه شده اند. نتیجه به دست آمده نشانگر این امر است که کل نگری جدید بیش از آنکه هم نوا با کل نگری قدیم باشد، سنتی برآمده از جزءنگری مدرن است. نگاه طبایعی به عنوان یکی از دیدگاه های کل نگر قدیم برای مواردی که در ظاهر ارتباطی باهم ندارند، راهکار یکسانی ارائه می دهد. در حقیقت می توان نگاه طبایعی را شکلی تکمیل شده از «نظریه ای برای همه چیز» دانست که فیلسوفان کل نگر جدید آرزوی دستیابی به آن را دارند.
آفرینش اثر معماری در نگاه به خلقت جهان آفرینش از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
5-15
حوزههای تخصصی:
«خلق» فعل خدای تعالی است و خالقیت و خلاقیت هم صفت اوست، ولی از آنجا که خداوند آدمی را بر صورت خود آفریده و در گل او روح دمیده است، به واسطه خلیفه الله بودن باید متصف به اوصاف پروردگار و مظهر اسماء و صفات خداوندی بر روی زمین باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا با مقایسه روند آفرینش طبیعت از منظر قرآن کریم نقشه راهی در جهت آفرینش و خلق آثار هنری و بالاخص معماری به دست آورد و در ادامه عملکرد یک معمار را در تعامل با چرخه هستی به بحث گذاشته و کلیتی نمودار گونه از روند آفرینشی وی ترسیم نماید.در این راه از روش تحلیلی- تفسیری بهره گرفته شده است که جمع آوری مطالب نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. در پایان این مطالعه نشان می دهد، همان گونه که خداوند با دمیدن روح خلاقه خود در جسم بی جان، آدمی را می آفریند؛ انسان نیز در مقام جانشین وی با دمیدن روح خلاقه خود در کالبد مواد خام و بی جان به آنها زندگی می بخشد و بدینسان هنر از انسان زاییده می شود. از سویی آفرینش همواره به صورت فرآیندی انجام پذیر است و در تمامی مراحل آفرینش همواره عناصر متضاد در کنار یکدیگر وجود داشته و نقش تکاملی برای یکدیگر دارند؛ نوعی تنوع که همگی از یک سرچشمه جاری، و با هم به تکامل می رسند. به عبارت دیگر می توان چنین بیان کرد: در آفرینش؛ خداوند با تشابه پیوستگی را نمایان ساخته و با تنزیه؛ هویت و شخصیت را به هر عنصری عطا نموده است.
Isfahan’s Organic and Planned Form of Urban Greenways in Safavid Period(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper reviews the experience of Persian designers and planners for creating the most livable and greenery capital city in the hole region of Middle East throughout the 17th Century. New concepts of urban green development emerged in that time. Some of these ideas where extremely creative and vanguard from there era and still some of them are the main theoretical basics of urban green planning in the modern world. This paper focuses on Isfahan’s greenway planning ideas and discusses how the city transformed to a sustainable city in Safavid period. The discussion is based on the combination of the organic and planned forms of greenway design, which was unique by that time and made the garden city of Isfahan. The Maddies1, which are the branches of water derived from the river and flowed inside the urban context, are studied as the bases of organic greenway and the Charbagh2 and Naghshe-Jahan Square are investigated as the planned green developments.
بررسی رابطة تطبیقی واژة لوگوس از منظر هراکلیتوس و نشان چلیپا در اندیشة ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از لوگوس در اندیشة هراکلیتوس با نگاه هستی شناسانة این اندیشمند یونانی نمود می یابد. لذا به منظور روشن کردن مفهوم لوگوس از منظر وی و مواجه ساختن آن با پرسش هایی از معرفت شناسی نقش چلیپا -که هدف اصلی این پژوهش است- ابتدا واژة لوگوس در آراء هراکلیتوس مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع هراکلیتوس لوگوس را قانون و اصلی جهانی می داند که همة عالم را فرا گرفته و در ذات یگانه، اما برای همگان مشترک هست و تنها تمثیل دیداری آن نوری است که در آتش به ظهور می رسد. همانند لوگوس و در موازات آن در اسطوره های ایرانی نیز اشه وهیشته نمادی از نظام جهانی، قانون ایزدی و نظم اخلاقی در گیتی است که آتش نمایندة زمینی و این جهانی آن محسوب می شود، آتشی که قرابت دیرینه ای با نقش چلیپا دارد. بر این اساس در پژوهش مطروحه آراء و عقایدی مورد نظر قرار گرفته که مختصات ظاهری و باطنی لوگوس را با اشه وهیشته در راستای همسویی آن دو با نشان چلیپا بررسی کند. بدین ترتیب به منظور آگاهی از رابطة معرفت شناسانه بین دو مفهوم و نماد متعالی و پاسخ به این پرسش اصلی که آیا می توان چلیپا را نماد و صورت محسوس لوگوس دانست؟ ابتدا قطعات هراکلیتوس در خصوص لوگوس و راز هستی که در آن نهفته است به همراه تأثیر احتمالی آن از اندیشة ایرانیان باستان مورد توجه قرار گرفته و سرانجام به عنوان یافته ها و نتایج این تحقیق قیاس عمومی از آراء هراکلیتوس در زمینة آتش به عنوان تنها تمثیل دیداری لوگوس و اندیشة ایرانیان باستان در خصوص حقیقت آتشی که از اشه وهیشته نیرو می گیرد. جهت آشکار کردن رابطة متعالی بین لوگوس نزد هراکلیتوس و نقش چلیپا نزد ایرانیان انجام می پذیرد. روش تحقیق توصیفی- تطبیقی بوده و ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارندة جستجوی کتابخانه ای و مطالعات میدانی است.
ارسی، راهکاری برای کنترل نور روز نمونه های موردی: خانه های دورهِ ی قاجار در قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به این که افراد درصد قابل توجهی از ساعات روز را در ساختمان ها و محیط های مصنوع می گذرانند، تأمین نور طبیعی در این فضاها ضروری است. از طرفی باید دقت شود تابش خورشید می تواند منجر به ورود گرما به این فضاها گشته و بار سرمایشی در فصول گرم را افزایش دهد. همچنین تابش زیاد ممکن است موجب چشم زدگی شود . از این رو یکی از این راه کارهای معماری ایران برای این مسئله تعبیه ی ارسی با بهره مندی از شیشه های رنگی و ساده می باشد . در پژوهش حاضر دوازده نمونه از ارسی های به کار رفته در پنج خانه ی متعلق به دوره ی قاجار در شهر قزوین به عنوان نمونه های موردی مشخص شدند. از طریق شبیه سازی رایانه ایِ هر یک از این ارسی ها به وسیله ی نرم افزار اتوکد، درصد استفاده از هر رنگ از شیشه ه ا در آن ها مشخص شد. همچنین با استفاده از دستگاه اسپکتروفوتومتر طیف نور عبوری در 5 نمونه از شیشه های رنگی مختلف متعلق به دوره ی قاجار به دست آمد. با استفاده از این داده ها، طیف عبوری از هر ارسی نیز مشخص شد و با چند نمونه از شیشه های امروزی و همچنین با طول موج حساس برای چشم انسان، مقایسه گردید. در این مرحله مشخص شد که ارسی های مورد بررسی، از لحاظ عبور نور مناسب برای چشم انسان، وضعیتی مطلوب داشته و حتی در برخی موارد از نمونه های امروزی نیز وضعیت بهتری دارند. همچنین درصد انرژی عبوری از ارس یهای مختلف به طور تقریبی به دست آمد و ضمن مقایسه ی ارسی ها با یک دیگر، مشخص شد که 28 تا 52 درصد از انرژی تابشی خورشید در ناحیه ی مرئی توسط این ارسی ها جذب یا بازتابیده شده و به طور مستقیم وارد فضاهای داخلی نمی شود که این میزان با توجه به اقلیم قزوین، مقداری قابل قبول است.
واکاوی تحولات کالبدی و کارکردی مساکن روستایی ایران (نمونه موردی: ناحیه شاسکوه - شهرستان قاینات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۵۳
۷۲-۵۷
حوزههای تخصصی:
در رأس اهداف و استراتژی های توسعه روستایی، برآورده ساختن نیازهای اساسی انسان قرار دارد. مسکن از جمله این نیازها است که تغییر و تحول در آن از یک سو مبین اوضاع اجتماعی - فرهنگی، اعتقادات مذهبی، شرایط و میزان درآمد یا به بیان کلی تر، سطح توسعه جامعه است و از سوی دیگر نیز عاملی موثر در پایداری یا ناپایداری سکونتگاه های روستایی و سرانجام تفوق در فرایند توسعه روستایی به شمار می آید. از این رو با توجه به ارتباط عمیق میان مسکن و فرایند توسعه در سکونتگاه های روستایی، مطالعه تحولات ساختاری و کارکردی این مساکن از اهمیتی بنیادی برخوردار است. در پی زلزله 1376 در بخش زیرکوه شهرستان قاینات، مساکن و بافت سنتی بسیاری از کانون های روستایی هم چون دهستان شاسکوه دچار آسیب و تخریب جدی شد که پس از آن ساکنان محلی و سازمان های متولی منطقه ای به بازسازی و مرمت آن پرداختند. هدف مقاله حاضر واکاوی تغییرات کالبدی و تحولات الگوی کارکردی مسکن روستایی در منطقه مذکور می باشد. این مقاله کاربردی توسعه ای و از حیث ماهیت توصیفی – تحلیلی و ژرفانگرانه بوده است. روش تحقیق آن، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی می باشد. حجم نمونه تحقیق با کمک فرمول کوکران 294 خانوار تعیین و از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و مورد پرسش گری واقع شدند. به منظور آنالیز داده ها نیز از نرم افزار SPSS و آزمون T نمونه های وابسته استفاده شده است. نتایج کلی نشان می دهد که به لحاظ شاخص های کالبدی مساکن روستایی نسبت به گذشته تغییر معناداری نیافته اند و در برخی موارد نیز نشانه هایی از کاهش ابعاد فیزیکی مساکن را می توان یافت. به لحاظ کارکردی، هم چون گذشته، الگوی حاکم زیستی، معیشتی و تدارکاتی می باشد که در میان فضاهای یاد شده، فضاهای با کارکرد زیستی در هر دو دوره زمانی قبل و بعد از زلزله بیشترین درصد از فضای مسکن روستایی را به خود اختصاص داده است.
تحلیلی بر جهت گیری، جانمایی و فضاهای سرویس دهنده بادگیرها در مساکن بومی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۵۳
۴۶-۳۵
حوزههای تخصصی:
بادگیر در مساکن بومی یزد یکی از راهکارهای دستیابی به آسایش برودتی در مقابل گرمای طاقت فرسای فلات مرکزی ایران است. بادگیر به دلیل عملکرد سرمایشی و نقش آن در تهویه طبیعی در بخش های تابستان نشین خانه ها ساخته می شد. به جرأت می توان گفت هیچ دو بادگیری در یزد وجود ندارد که در پلان و نما و مقطع و جزئیات دقیقاً یکسان باشند. ارتباط بادگیر با تالار و حیاط مرکزی نقش مؤثری در عملکرد آن داشته است. در این تحقیق 24 خانه در یزد با تأکید بر جانمایی و طراحی بادگیرهایشان مورد بررسی قرار گرفته است و این خانه ها نیز از میان خانه های حیاط مرکزی یزد که ارزش تاریخی دارند انتخاب شده اند. جمع آوری اطلاعات با برداشت میدانی صورت گرفته و تحلیل اطلاعات نیز با استنتاج منطقی و دسته بندی اطلاعات در نرم افزار excel انجام شده است. دسته بندی بادگیرها بر مبنای سه پارامتر در این مقاله مورد توجه بوده است: 1- جهت گیری بادگیرها 2- موقعیت آن ها در خانه و چگونگی ارتباط آن ها با فضاهای تابستان نشین 3- طراحی پلان بادگیرها بر مبنای دریافت بهینه باد غالب. طراحی پلان بادگیرها و تفکیک کانال بادگیر به کانال های فرعی در بادگیرهای مختلف، متفاوت است و معمار با توجه به چگونگی پلان خانه و جهت باد غالب و اینکه بادگیر عملکرد سرمایش تبخیری با حوض آب را خواهد داشت یا نه؛ آنگاه پلان بادگیر را بر مبنای عملکرد بهینه آن تعریف می کرده است. فرضیه های تحقیق این بود که در تمامی خانه های یزد زیر بادگیر، حوض آب وجود دارد و مساحت بادگیر به تناسب مساحت تالار در نظر گرفته می شده و اینکه تمامی آن ها رو به باد غالب دارند و کشیدگی آن ها شمال شرقی- جنوب غربی است. فرضیه های ذکر شده رد شدند و دلایل عدم اعتبار آن ها در نتیجه آورده شده است.
معنا در معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
51 - 60
حوزههای تخصصی:
این مقاله به نحو حضور معنویت در معماری ایرانی پرداخته شده است. برای این کار ابتدا باید مباحثی در رابطه با معنا و ه معنویت طرح شود. اما قبل از آن، ضروری است مراتب آگاهی و شناخت آدمی نسبت به جهان هستی طرح گردد، زیرا درک معنا و معنویت در زمر فعالیتهای عقلانی آدمی است. لذا، ابتدا تعریف عقل کل و عقل جزء از منظر حکمت ایرانی – اسلامی ه بررسی و بعد از آن، در مقام مبانی نظری مقاله )پایگاه تئوریک(، رابطه معنا و معنویت ارائه میشود. با تکیه بر این مفاهیم، هنر معنوی و هنر ایرانی توصیف و در نهایت جایگاه معنا و معنویت در معماری ایرانی تبیین میگردد. در جمعبندی نهایی، به مترادف بودن معنا و معنویت در حکمت ایرانی و از آنجا هنر و معماری ایرانی اشاره شده است. از منظر معنویت، اتصال با معماری ایرانی وابسته به مراتب روحانی)معنوی( مخاطبین آن )اعم از صاحبکار، معمار و مردم( تلقی میشود.
تحلیل گونه شناسانه عوامل مؤثر بر خوانایی نشانه های شهری (مطالعه موردی: خیابان ولیعصر(ع) تهران محدوده میدان ونک تا میدان تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
61 - 74
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر پس از ارائه یک دسته بندی از نشانه های شهری به طور عام، درصدد پاسخگویی بهاین سوال است که اولا کدام گونه از نشانه ها در خوانایی معابر ساختاری شهری نقش پررنگ تری ایفا میکنند؛ و ثانیا سه مؤلفه کالبدی-بصری، عملکردی و معنایی نشانهها هر یک چه نقشی دربهیادسپاری آنها دارند. بدین منظور دراین پژوهش کیفی پس از مرور ادبیات موضوع و جمعبندی آن و تدوین یک چارچوب مفهومی از انواع نشانههای شهری؛ در گام اول به شناسایی نشانه های شهری )دریکی از معابر ساختاری شهر تهران( با استفاده از تحلیل نقشه های ذهنی، و در گام دوم به استخراج و تحلیل مؤلفه هایی که سبب شاخصشدن عناصر فوق شده اند، پرداخته شد. یافته های این مقاله نشان می دهند که به ترتیب مؤلفه های عملکردی و کالبدی؛ و متغیرهای نوع استفاده، شدت استفاده و نمایانی بیشترین اثرگذاری را بر خوانایی نشانهای عناصر شهری دارا می باشند. همچنین غالبترین گونه های نشانه های شهری، نشانه های عملکردی، کالبدی و کالبدی-عملکردی هستند.
بررسی نقش هنرهای عمومی در مطلوبیت ایستگاههای مترو تهران؛ (مطالعه موردی: ایستگاه های ولیعصر(عج) و تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
75 - 91
حوزههای تخصصی:
مبتنی بر تفکر حمل و نقل پایدار و دیدگاه «توسعه حمل و نقل گرا »، ایستگاههای مترو نقاط گرهگاهی مهمی در سامانه حمل و نقل شهری بوده و در محدوده پیرامون تأثیر بسزایی دارند. به این ترتیب میتوان این فضاهای عمومی شهر را با استفاده از تمهیداتی به فضاهای شهری فعال و زیرسطحی تبدل کرده و بر کارایی آنها افزود. به نظر میرسد هنرهای عمومی میتواند از این تمهیدات باشد. این مقاله به دنبال آن است تا نقش هنرهای عمومی را در افزایش مطلوبیت ایستگاههای مترو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش بر روش تحلیلی و رویکرد کمی-کیفی استوار است. بررسیهای صورت گرفته در ایستگاههای مترو ولیعصر)عج( و تجریش تهران با استفاده از روش رگرسیون خطی چندمتغیّره نشان میدهد که هنرهای عمومی بر مطلوبیت ایستگاههای مترو مؤثر هستند. در این میان، هنرهای ثابت و هنرهای بصری تأثیرات بیشتری بر مطلوبیت ایستگاهها داشتهاند.
Urbanisation and the State of Infrastructure in the Developing World Cities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The dominant policy decision emphasis on urbanisation problem in developing countries is its rate of growth, ignoring the level of provision of resources, including the infrastructure, to match this growth. It is against this background that the paper undertook a broad analysis of the state of infrastructure in developing countries using such indices as access and quality of water supply, sanitation and solid waste management, to explore how their provision and improvements over time could gradually match the rate of urbanisation. Extensive literature review was adopted for data collection in articles and journals which were analysized using content analysis technique. There is significant proportion of population using unimproved drinking water sources (42%), unimproved sanitation facilities (50%) and without access to designated waste disposal sites (44%). Water, sanitation and hygiene are key to improving health and development. Providing sustainable access to these infrastructures is the most important things that can be done to reduce disease and improve human development.
ارزیابی فنی و اقتصادی کاربرد پوشش کم گسیل در جدارهای نورگذر ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت صرفه جویی در مصرف انرژی، به کارگیری تمهیدات لازم برای بهبود عملکرد حرارتی جدارهای نورگذر جزو اولویت های اول می باشد. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از انتقال حرارت تابشی در شیشه ها از طریق جذب و گسیل اتفاق می افتد، برای کاهش میزان انتقال حرارت تابشی، کاربرد شیشه های با پوشش کم گسیل پیشنهاد می شود. هدف از این مقاله، ارزیابی فنی و اقتصادی کاربرد شیشه های با پوشش کم گسیل در جدارهای نورگذر ساختمان است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی این نوع پوشش با استفاده از شبیه سازی های رایانه ای و انجام محاسبات عددی پرداخته شده است. در این مقاله، عملکرد حرارتی شیشه های تک جداره، دوجداره ساده و دوجداره با پوشش کم گسیل در دو اقلیم حاد در چهار جهت جغرافیایی مورد مطالعه، تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. همچنین، به منظور مقایسه اقدامات و اولویت بندی آن ها، زمان بازگشت سرمایه هر کدام از اقدامات مشخص گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهند کاربرد شیشه دوجداره کم گسیل، تنها در اقلیم های بسیار گرم که به طور عمده از انرژی الکتریکی برای سرمایش استفاده می کنند، توجیه اقتصادی بالایی دارد و در اقلیم های سرد کشور، با توجه به مقدار زیاد تابش و اضافه هزینه پوشش کم گسیل، زمان بازگشت سرمایه، در مقایسه با عمر مفید ساختمان، قابل توجه می باشد و به هیچ وجه قابل توصیه نیست.