فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به مفهوم نشانه ها در شهر به عنوان یکی از دغدغه های نظریه پردازان شهری تبدیل شده است.به کارگیری نشانه شناسی به مثابه ابزاری برای تحلیل و ارزیابی هویت_استعاره و دلالت های تصریحی و تلویحی در ساختار شهرنمودی از کاربرد نشانه شناسی شهری است.بافت های قدیم به دلیل دارا بودن تعداد زیادی از نشانه ها در بر دارنده ارزش بیشتری هستند.عدم توجه به عوامل هویت زا در رشد شهرها به تقلید از معماری مدرن موجب ناخوانایی معابر و میادین شهری شده است.طبق نظریه لینچ عواملی بر خوانایی شهرها موثرند که مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است.از جمله این عوامل گره ها و نشانه های شهری می باشد که بر خوانایی شهر تاثیر به سزایی دارند.هدف از این پژوهش مشخص ساختن ویژگی های نشانه های شهری در شهرهای تاریخی است که در اذهان مردم به منظور خوانایی بافت شهری اهمیت فراوانی دارند.در مقاله حاضر سعی بر آن شده است که با روش پیمایشی واستدلالی در علم نشانه شناسی که برمبنای شاخص های کالبدی،عناصر،پوسته و عملکرد به شناسایی و ارزیابی انواع نشانه های شهری که در ذهن و خاطر ساکنان شهر عقدا باقی مانده است پرداخته شود.روش استدلال از نوع استقرایی می باشد که با ابزار spss به بررسی نتایج این تحقیق پرداخته خواهد شد.
با تحلیل و ارزیابی پرسشنامه که بر اساس 3 رویکرد به بررسی مفهوم خوانایی از نشانه های شهری (کوین لینچ،محمود توسلی و نگارندگان)تنظیم شده است به این نتیجه دست یافتیم که مفهوم میدان بیشترین تاثیر را در درک نشانه های شهری در شهرستان عقدا داشته است و عمده ترین نشانه های شهری بناهای مذهبی و تجاری می باشد که بیشترین درصد شناسایی افراد 89% است که مربوط به فضاهای مذهبی می باشد که نشان دهنده باورهای دینی در شکل گیری مفهوم نشانه های مذهبی مردم شهرستان عقدا می باشد.
طراحی پیاده راه و تأثیر آن بر کیفیت زندگی در بافت تاریخی شهرها، مطالعه موردی پیاده راه تربیت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی پیچیده در ارتباط با علوم مختلف، بسته به حوزه علمی مورد بحث، معانی متعددی دارد. امروزه کاربرد پیاده راه ها به ویژه در حفاظت از بافت های کهن شهری، جایگاه خود را در مباحث شهرسازی یافته و به عنوان ابزاری مفید در جهت حفظ فضاهای بافت شهری کهن و آشتی آن با فضاهای مدرن شهری و ساکنان آن استفاده می شود. فضایی که فرد در آن آزادانه بدون خطر تصادف با وسایل نقلیه حرکت می کند، مخصوص پیادگان است و برای ایجاد پیاده روی آسان، ضمن حفظ بافت تاریخی شهری خلق شده اند. توجه به عابران پیاده به عنوان عامل حیات بخش فضاهای شهری در طراحی این فضاها و مانعی بر متروک شدنشان ویژگی مشترک پیاده راه ها است. نمونه موردی مقاله، پیاده راه تربیت تبریز است که با روش توصیفی موردی تحت بررسی قرار گرفته است. ابتدا با استفاده از روش های کتابخانه ای اطلاعات جمع آوری شده، سپس از طریق روش میدانی، با مصاحبه و پرسشنامه، نظر عابران پرسیده شده است. در مرحله میدانی، جامعه آماری با استفاده از نرم افزار G Power با احتمال عدم برگشت پذیری برآورد شده است. شاخص های کیفیت زندگی مورد بررسی پرسشنامه شامل دیدگاه نظریه پردازان شهرسازی است که در مرحله کتابخانه ای بررسی شده و در دسته بندی های جزئی عناصری چون سرزندگی شهری، حفط هویت شهری، حفظ امنیت و... را در بر می گیرد. در نتایج، شاخص ها در دو دسته کیفیت کالبدی و اجتماعی جمع بندی شدند که نشانگر بهبود کیفیت زندگی اجتماعی در تربیت پس از اجرای این فناوری نوین است. نتایج حاصل از کیفیت های کالبدی هرچند نشان دهنده اثرات سازنده بر کیفیت زندگی از نظر کالبدی پس از کاربرد پیاده راه است، ضعف هایی نیز در برخی از شاخص ها دیده می شود. در پایان با توجه به کیفیت زندگی حاصل شده در این نمونه، راه حل هایی در بستر کیفیت های کالبدی برای این پیاده راه پیشنهاد شده است تا با افزایش کیفیت زندگی در این بافت، ضمن حفظ ماندگاری حیات بافت، بتوان آن را به عنوان الگویی زنده در بافت های مشابه مطرح ساخت.
بررسی رابطه طبیعت و هندسه در معماری و رویکرد طبیعت گرا در درک فضا ، نمونه موردی: مجموعه فرهنگی گِتی (طراح: ریچارد مِیِر)
حوزههای تخصصی:
معماری همساز با طبیعت و الهام از طبیعت به ویژه در فرم معماری تبدیل به یکی از دغدغه های معماران امروز شده است. با توجه به این موضوع، لزوم برسی مبانی تئوریک این رویکرد در معماری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش تلاش شده است که، با برسی مبانی تئوریک رابطه هندسه، هندسه اقلیدسی و رویکرد طبیعت گرا در درک فضای معماری، و آنالیز مجموعه فرهنگی گِتی، اثر معمار برجسته ریچارد میر، که یکی از برجسته ترین آثار در معماری طبیعت گرا است، به فهم بهتر این رویکرد در معماری، یاری رسانده شود.
بازشناسی معنی خانه در قرآن رهیافتی در جهت تبیین مبانی نظری خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به معنی خانه، واژگان قرآنی در مورد خانه و مفاهیم مرتبط با مسکن و سکونت در قرآن می پردازد، ابتدا با توجه به آیه 80 سوره نحل که خداوند می فرماید : «والله جعل لکم من بیوتکم سکنا و ... خدا خانه هایتان را جای آرامشتان قرارداد و ...» شرط اول سکونت «سکینه» را تبیین می کند و سپس رابطه «سکینه» و «آرامش» را در قرآن تشریح کرده و با استناد به آیه 28 سوره رعد «الا بذکر الله تطمئن القلوب»، که «ذکرالله» شاه کلید رسیدن به آرامش است به این مهم دست می یابد که خانه تنها زمانی می تواند بستری برای رسیدن به آرامش باشد که محلی برای به یادآوردن خداوند بوده و ذکرالله در آن تجلی یابد. در ادامه به تجلیات «ذکر» در عرصه آفرینش، همچون شب و روز، زمین و همسران می پردازد که مصداق آرامش در نعمت های الهی هستند و از آنجایی که مطابق نصّ صریح قرآنی، هستی بر مدار قدر و اندازه وجود یافته و قدر و انداره همان هندسه است این گونه امتداد می یابد که هندسه و قدر، شاه کلید معماری ذاکرانه آفرینش است. در نتیجه برای ساختن خانه ای که موجب ذکر یاد خدا می شود و در نتیجه آرامش بخش باشد. باید ابتدا کلید و رمز آفرینش در طبیعت کشف و استخراج شده و ثانیاً در روند طراحی و ساخت خانه باید ارتباط بلاواسطه ای بین طبیعت،کالبد و فضای خانه برقرار کرد تا معماری خانه همچون پنجره ای رو به سوی آیات الله باشد. بنابراین از منظر قرآنی هندسة خانه ای که معماری آن مذکِّر خداوند و آیاتش است می تواند آرامش و سکونت انسانی را مهیا کند. از آنجایی که ذکر [یادآوری] مقدمه ای برای فکر و تفکر انسان است در نهایت مذکِّر بودن، خانه بستری برای مفکِّر بودن انسان را فراهم آورده و سرانجام چنین بیان می شود که خانة مذکِّر؛ خانة مسکِّن و مفکِّر است. مقاله حاضر در حوزه تحقیقات کیفی قراردارد که با روش هرمنوتیک و تأویلی سعی در استخراج مفاهیم و معانی مرتبط با خانه از منظر قرآنی دارد. در نحوه رجوع به آیات قرآنی از تفسیر قرآن یا از روش تفسیر آیه به آیه بهره گرفته شده و کلمات و معانی استخراج شده در روش تأویلی و هرمنوتیک، از واژگان قرآنی استفاده شده است.
معرفی اسناد هدایت طراحی شهری الگوی رشد هوشمند و کاربست آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد روزافزون شهرنشینی و شهرگرایی مشکلات عدیده ای را برای شهرنشینان به همراه داشته است. همزمان با بروز این مشکلات، تفکر توسعه پایدار شهری و هماهنگ با آن رویکردهای خاصی همچون نوشهرگرایی و رشد هوشمند پدید آمد که با اصول مورد توجه خود به شهرها حیات تازه ای بخشیدند. رویکرد رشد هوشمند به عنوان رویکردی نوین در مباحث برنامه ریزی و طراحی شهری، با ارایه راهکارها و سیاست هایی سعی در خلق فضاهای مطلوب شهری و رسیدن به حداکثر کیفیت های شهری دارد. رشد هوشمند را می توان ناظر بر طراحی منطقه ای، طراحی شهری، طراحی فیزیکی، معماری، طراحی منظر و طراحی محیطی دانست که نشان دهندة تأثیرگذاری آن در آینده اجتماعات انسانی است. در شرایطی که مسایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بسیار حیاتی و مورد توجه بودند این جنبش توجه خود را معطوف به طراحی کرد با این عقیده که طراحی می تواند نقش مهمی در حل کردن مسایلی داشته باشد که دولت نمی تواند تنها با پول و برنامه آنها را حل کند. در کشور ایران در چند سال اخیر توجه به برنامه ریزی طراحی محور در فرایند تهیه طرح های توسعه شهری از جمله طرح های ساختاری-راهبردی و طرح توسعه راهبردی شهری مطرح شده است. با این وجود ضرورت به کارگیری و کاربست اسناد هدایت طراحی شهری مکان محور در فرایند تهیه و اجرای این طرح ها و توجه به هر دو بعد فرم و عملکرد در جهت بازگردانیدن حیات شهری به پهنه های شهری احساس می شود. هدف از تدوین این مقاله بازشناسی رسالت رویکرد رشد هوشمند در طراحی شهری، معرفی اسناد هدایت طراحی شهری این رویکرد و بیان ویژگی ها و ساختار هریک از آنها و چگونگی کاربست این اسناد در طرح های توسعه شهری ایران است. بدین منظور این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استدلالی به کنکاش پیرامون اسناد هدایت طراحی شهری رشد هوشمند و تبیین آنها و از سوی دیگر بررسی اسناد هدایت طرح های توسعه شهری در ایران و ارایه پیشنهاداتی جهت استفاده از این الگو در ایران پرداخته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد ، این اسناد عموماً به منظور تسهیل برنامه ریزی و طراحی جامعه شهری یا هرگونه دسته بندی فضا، بنا، خیابان تدوین شده و وسیله ای برای رسیدن به کنترل مناسب توسعه شهری پایدار و طراحی شهری فشرده با حداکثر کیفیت محیط شهری هستند. از آنجایی که الگوی رشد هوشمند اصول و راهکارهایی را در سطوح مختلف جغرافیایی (منطقه، محله-واحد همسایگی و بلوک شهری- خیابان و ساختمان) پیشنهاد می دهد ، می توان نتیجه گرفت اسناد هدایتگر این رویکرد اسناد ""مکان محور"" است. استفاده از این اسناد در طرح های توسعه شهری ایران می تواند زمینه را برای تحقق چشم انداز توسعه شهری پایدار شهرها از یکسو و توجه به هر دو بعد فرم و عملکرد در تمامی اجزاء کالبدی شهرها محقق کند.
باغ سعاد ت آباد اصفهان در آینه مثنوی گلزار سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه آن دست از بناهای تاریخی ایران که بخش هایی از آن با همه آن از میان رفته است، نقش منابع مکتوب و تصاویر بسیار پررنگ می شود. ازآنجاکه در مطالعه این نوع بناها، کوچک ترین اطلاع افزون تری نیز می تواند مفید باشد، شناسایی و بررسی همه منابع موجود بسیار اهمیت دارد. یکی از انواع کمتردیده منابع تاریخ معماری که گاه ممکن است درباره گونه ای بناهای تاریخی یا یک بنای خاص اطلاعاتی به دست دهد، متون ادبی منظوم است. هدف از این مقاله، معرفی و بررسی قابلیت های یک نمونه از این متون است. منظومه گلزار سعادت اثر میرزامحسن تأثیر تبریزی (۱۰۶۰ ۱۱۲۸ق)، در وصف باغ سعادت آباد اصفهان سروده شده، و جزو آثار منظوم اندک شماری است که به طور کلی به وصف معماری چند بنا می پردازد. به جرئت می توان گفت که برخی اطلاعات موجود در گلزار سعادت، در هیچ یک از منابع درجه اول و درجه دوم دیگر نیامده و از این نظر بی همتاست. همچنین، ازآنجاکه همه بناهای وصف شده در این منظومه از میان رفته، اهمیت اطلاعات آن دوچندان می شود. در این مقاله، ابتدا به معرفی مختصر باغ سعادت آباد و مثنوی گلزار سعادت می پردازیم، و سپس می کوشیم تا از طریق تحلیل محتوای این متن، و در موارد ممکن با تطبیق اطلاعات آن با دیگر منابع، تصویری از اجزای معماری باغ سعادت آباد به دست دهیم؛ و در نهایت، طرحی کلی از پلان این باغ ترسیم کنیم. متن گلزار سعادت نشان می دهد که در زمان شاه سلطان حسین بخش هایی به این باغ افزوده شده که تاکنون در هیچ منبع دیگری از آن نامی برده نشده است.
Thermal Performance Evaluation of Low-E Coated Building Glazing Systems(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
1-14
حوزههای تخصصی:
Considering the determinant role of energy efficiency opportunities in the building sector, proposing guidelines and technical solutions in order to improve the thermal performance of glazing systems is in priority in Iran and other countries. In glazing systems, a substantial amount of radiative heat transfer results from absorption and emission. Applying low-E (low emissivity) coatings on the glazing system is a solution for reducing the radiative heat transfer by radiation in glazing systems, without a noticeable decrease of visible light transmittance. By selecting the proper glazing type, in a hot climate, the amount of solar heat gain can be reduced significantly. Vice versa, in cold climate, the heat loss by long wave radiation of inner surfaces can be reduced. In this paper, first, the thermal and optical characteristics of local clear and Low-E glasses have been measured in BHRC (Road, Housing & Urban Development (National) Research Center) laboratory, by the spectrophotometer and then the thermal performance of single and double glazing units, with and without low-E coating, in different orientations (North, South, East and West) are computed, compared and analyzed for cold (Ardebil) and hot (Bandar-Abbas) climates in Iran. The selection of these two cities is based on maximum heating and cooling degree day values obtained respectively for Ardebil and Bandar-Abbas. The simulation results indicate that using double clear glazing unit with low-E coating reduces the energy consumption significantly in very hot climates, using mostly electrical energy for cooling. In cold climates like Ardebil, double glazing with low-E coating has a minor impact on annual heating load, because of the great amount of thermal radiation, even in the cold season, the high cost of low-e coating and the considerable payback time, compared to the building life cycle.
بررسی الگوهای ارزیابی بعد از بهره برداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
41 - 52
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به ساختمان های ساخته شده در کشور به جز پاره ای ارزش های محتوائی و اقتصادی به نظر می رسد در دیگر مؤلفه ها، کیفیت معماری در مقابل کمیت ساخت و ساز دارای نقصان است. مفاهیمی از قبیل «ارزیابی بعد از بهره برداری» در امر ساختمان موضوعاتی بیگانه در اذهان عمومی جامعه محسوب می شوند. در نتیجه اغلب ساختمان ها دارای ایراداتی هستند که نسل به نسل تکرار می شوند. از آنجایی که یکی از راهکارهای بهبود سطح کیفی هر پدیده ای کنترل کیفیت آن از طریق ارزیابی است، در امر معماری نیز ارزیابی وسیله ای برای کنترل و بررسی های مدیریتی می باشد. تمرکز این تحقیق بر «ارزیابی بعد از بهره برداری» می باشد، لذا سعی شده تا مراحل و روش های متناسب با این ارزیابی معرفی گردد. روش تحقیق در این مقاله روش کیفی «استدلال منطقی» است. دستاورد این تحقیق دستورالعملی است که می توان بر اساس آن الگوی «ارزیابی بعد از بهره برداری» را بر مبنای موضوع «فرایند»، «نمایش کارکردی» و «نمایش تکنیکی» بررسی نمود.
ارزیابی مصوبات ابطال شده شورایعالی شهرسازی و معماری ایران در دیوان عدالت اداری «از ابتدا تاکنون»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
91 - 100
حوزههای تخصصی:
دیوان عدالت اداری کشور به عنوان یکی از مراجع قضاوت کشور طی سه دهه اخیر 24 مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (شورای عالی به عنوان بالاترین مرجع قانون گذار شهری) را لغو کرده است (از مجموع60 تقاضای ابطال). در این بحث رویکرد مصوبات ابطال شده شورای عالی از نظر موضوعی مورد ارزیابی قرار گرفته و دلایل ابطال مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری و آسیب شناسی آن بررسی و راهکارهای پیشنهادی ارائه گردیده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی می باشد. نتایج این تحقق نشان می دهد که بیشترین درصد ابطال مصوبات مربوط به آرای کمیسیون ماده 5 شورای عالی در خصوص صدور پروانه، تفکیک و افزایش طبقات و تغییر کاربری می باشد. ارزیابی مصوبات ابطال شده و اثرات آن در طرح های توسعه مانند عدم تحقق کاربری های خدماتی – عمومی، تأسیسات زیربنایی و شبکه ارتباطی می تواند راهنمای مهمی در جهت فراهم آوردن بسترهای لازم برای تهیه طرح ها و متن مصوبات شورای عالی باشد.
جایگاه اقلیم در ترکیب بندی بناهای معاصر (مطالعه موردی: خانه های دوران قاجار در شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
61 - 74
حوزههای تخصصی:
خانه های دوران قاجار در شهر دزفول، نمونه ای ارزشمند از معماری معاصر ایران به شمار می آیند که به خوبی توانسته اند با شرایط خاص اقلیمی خوزستان هماهنگ شوند. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی مسکن قاجاری دزفول و چگونگی تاثیرپذیری آن از اقلیم، به عنوان عنصر هدایت کننده فرایند طراحی معماری است. از این رو با بررسی یازده نمونه از خانه های دوره قاجاریه دزفول و همچنین استفاده از تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه های جمع آوری شده از متخصصان آشنا با معماری منطقه، مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که بسیاری از ویژگی های خانه های دزفول به نحوی با متغییرهای فرهنگی، اعتقادی، زیباشناختی، اقتصادی و اجتماعی هماهنگ بوده اند؛ و تمامی آنها بر نقش ممتاز اقلیم در جهت دهی و شکل گیری معماری تأکید می نماید؛ و نشان می دهد که اقلیم چگونه به عنوان بخشی از فرایند طراحی معماری سبب ارتقاء کیفیت مسکن معاصر دزفول شده است.
A Semantic Approach to Urban Graffiti from Semiotics Viewpoint(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
City is the most complicated and tangible creature of man. There is a critical mutual communication between human and city; and the effect of one’ living environment is beyond question. Graffiti is a new urban phenomenon, which has drawn attention in light of its connection with protestation culture and street art. Thanks to symbolism of graffiti, the artists have added mysterious aspects to their work and distinguished themselves from formal culture. Social protestation is the most notable feature of the graffiti found in Iranian cities. However, to the best of our knowledge, there has been no notable research work in Iran on the relationship of human, society, and existence from of graffiti symbolism viewpoint in particular. The present study is an attempt to survey and evaluate common symbols used on urban graffiti through documentary research. Technique and content analysis in stratified semiology based on Iranian-Islamic culture were taken into account.
الگوهای کالبدی حسینیه ها: ریشه ها و تحولات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابهام در سیر تحول کالبدی حسینیه ها در ادبیات تاریخ شناسانه معماری، انگیزه اصلی ورود به این پژوهش است. این نوشتار در جست وجوی روندهای کالبدی فرهنگی است که به ظهور پدیده منحصربه فرد شهری ایران دوران اسلامی، یعنی «حسینیه» به عنوان گونه ای از فضای شهری که برای آیین عزاداری کاربرد دارد (در مقابل عنوان عام تر تکیه) منجر شده است. این پژوهش، با رویکرد تفسیری تاریخی و تاریخ نگاری علی به همراه استدلال منطقی با تأکید بر «شکل شناسی» نمونه های موجود و با محور قرار دادن تحول تاریخی فرهنگی منجر به پیدایش این آیین ها، به بررسی نقش عوامل فرهنگی کالبدی مؤثر و فرضیه های جدید قابل طرح در این موضوع پرداخته و مواردی را همچون فاصله داشتن الزامات رفتاری آیین های خاص مکان با چارچوب فرهنگی کالبدی مسجد، نقش تکایای صوفیه و نیز هویت جویی اجتماعی، در عرصه محیط مصنوع، مطرح کرده و در کنار آن، فرضیه تأثیر عوامل دارای جنبه معمارانه بیشتر مانند داشته های معماری ایران در نقطه تحول، نمونه های الگووار حسینیه های متقدم و الزامات تکنیکی معماری سنتی ایران، به عنوان فرضیاتی برای بروز ویژگی های فیزیکی این قالب کالبدی شهر ایرانی، بیان نموده و به ارائه شواهد تاریخی درباره آن ها اقدام کرده است. پس از بررسی این فرضیه ها، به نظر می رسد که همه آن ها با قوت و ضعف، در نقاط مختلف، تأثیرگذار بوده باشند و توسعه سریع آیین های عزاداری و نیز همگانی و غیردولتی بودن بسیاری از تأسیسات مرتبط با آن، به الگوگیری های سریع از راه حل های کالبدی در دسترس منجر شده باشد که به تدریج در طول چهار قرن پالایش شده است.
بررسی ارتباط میان پیکربندی فضایی و حکمت در معماری اسلامی مساجد مکتب اصفهان (نمونه های موردی: مسجد آقانور، مسجد امام اصفهان و مسجد شیخ لطف الله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساجد در طول تاریخ از شاخص ترین نمونه های معماری اسلامی بوده اند؛ آن ها نشانه هایی شهری هستند که به عنوان مِفصل، نقشی اساسی در ارتباطات میان عناصر شهری بازی می کنند. نگاه به اجزای تشکیل دهنده و فضاسازی مساجد و بررسی عوامل شکل گیری ساختاری، جایگاه هر فضا و نقشی که در ارتباط با دیگر فضاها دارد، رهیافتی برای دستیابی به تأثیر حکمت معماری اسلامی در شکل دهی شاکله بنای مساجد فراهم خواهد آورد. از این جهت در نوشتار پیش رو، به ترکیب فرمی و شکلی فضاهای مساجد در مکتب اصفهان و نیز چگونگی پیکربندی فضایی در عرصه بندی ساختار مساجد پرداخته می شود. در این پژوهش، فرض بر این بوده که پیکربندی فضاییِ بنای یک مسجد با توجه به مختصات قرارگیری هر فضا در ارتباط با دیگر فضاها، با عوامل شکل گیری ساختاری، جایگاه و نقش هر عنصر، برآمده از حکمت اسلامی دارای ارتباطی معنادار است. این تحقیق از نمونه پژوهش با شیوه تحقیق ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و سرانجام نتیجه گیری منطقی است. بدین ترتیب موضوع پژوهش با استفاده از مشاهده و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای، شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی چیدمان فضا و مقایسه تطبیقی، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد میزان نفوذپذیری، پیکربندی فضایی و همچنین قرارگیری هر فضا در عمق بنای مساجد، ارتباط مستقیمی با مؤلفه های شناخته شده حکمت در معماری اسلامی ازجمله نحوه انتظام فضاها دارد؛ با توجه به نقد زمینه اثبات گراییِ شبیه سازی چیدمان فضا سعی بر آن بوده تا با بهره گیری از مؤلفه های ساختاری حکمت در معماری اسلامی، در این زمینه رفع و رجوع لازم صورت گرفته باشد. در تحلیل نقشه های در دست، فضا، امور کیفی، مؤلفه ها و پیکربندی فضایی با مدل سازی رایانه ای همراه شده تا تحلیل های کیفی از مدل سازی های کمی صورت گرفته باشد. نتایج به دست آمده نشان از تأثیر مستقیم و نقش تعیین کننده حکمت اسلامی در جایگاه تک تک فضاهای مساجد مکتب اصفهان و تعیین ارتباط هر فضا با فضاهای دیگر و همچنین با کلیت بنای مساجد دارد.
سنجش امنیت شهری در محله فرحزاد تهران با استفاده از روش تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"امنیت" از مهم ترین کیفیت های فضاهای شهری است. بدون وجود این کیفیت، هرچند فضاها قابلیت های بسیاری را در خود داشته باشند، حضور مردم در آن کم تر بوده و این خود باعث بی رونقی و تشدید نا امنی می شود. این ویژگی را شاید بتوان در برخی محلات شهر تهران شاهد بود. محله فرحزاد به عنوان بستری با توانائی های فراوان، از جمله فضاهای ذکر شده به شمار می آید. فرحزاد در منتهی الیه شمال غربی منطقه 2 شهر تهران واقع شده و به علت وجود اماکن زیارتی، آب و هوای مطلوب، روددره و واحدهای پذیرایی، محدوده ایی شناخته شده میان شهروندان تهران به شمار می آید. با این حال علاوه بر خصوصیات مثبت، دارای شرایط ویژه ای به لحاظ پراکنش زمین های رها شده، طبیعتی در معرض آسیب، ساخت و سازهای نامطلوب در حریم روددره و غیره نیز می باشد. این عوامل در کنار وضعیت سکونت که اکثراً مهاجرنشین و از قومیت های مختلف هستند موجب شده تا محله فرحزاد با آسیب های اجتماعی خاص مواجه شود. در این مقاله که حاصل یک پژوهش است، سعی بر آن شده تا ضمن بررسی و شناسایی شاخص های موثر بر امنیت شهری از دیدگاه صاحب نظران و دست یابی به داده ها با توجه به آن ها در محله فرحزاد، به دسته بندی شاخص ها در قالب عوامل کلی مرتبط، با روش تحلیل عاملی پرداخته شود. در واقع با استفاده از این روش 3 عامل نام گذاری شده اند که عامل اول (فرم فضایی و کنترل اجتماعی) مهم ترین عامل در تعیین میزان امنیت در این محله به شمار می آید. این نتیجه نشان می دهد که اولویت در بهبود امنیت محله فرحزاد توجه به عامل ذکر شده و در مراحل بعد عوامل دیگر که شامل تناسب میان عملکرد، کالبد و قشر اجتماعی و عامل فضاهای عمومی سرزنده و خوانا است، می باشد.
تفکرِ تعقلّیِ شیعی و تأثیر آن در معماری منظر دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
48-59
حوزههای تخصصی:
عقل و تعقل، مفاهیمی هستند که همواره، از سوی فلاسفه و متفکران ، در ظرف جهان بین یهای مختلف و به تناسب تعریف از انسان و تمایز وی از سایر موجودات «حیوان»، به صورت غایتمند مورد تأمل قرارگرفته اند. «تفکرِ تعقلیِ شیعی» به عنوان عنصری متمایزک ننده از سایر اندیشه های اسامی، آثار فلاسفه شیعه را تحت تأثیر قرار داده و باعث به وجو دآمدن، تعاریفی از عوالم عقلی و نیز تجلی آن در عالم جسمانی یا محسوسات گشته است. در این میان، هنر و آثار انسان ساخت به واسطه متجلی نمودنِ انوارِعالمِ عقلی در عالم محسوسات، سیر در قوس نزولی «سیر من ا...» ، و نیز فراه مآوردن زمین ههای سیر نف سانسانی در قوس صعودی«سیر الی ا...» همواره مورد توجه بسیاری از متفکران بود هاست. در دوره صفوی ب هزعم زمین هسازی حضور تفکر شیعی، موجبات تجلی کالبدی این اندیشه در معمار ی منظر را شاهد هستیم، که با دار ابودن مفاهیم غنی، بالقوه و نیز متأثر از دیدگاه های فلسفی این دوران، توانسته است، عنصر ماندگاری را در خود تقویت کرده و به بالا بردن ادراک عقلانی منجر شود. مقاله حاضر سع ی دارد تا با اتکا به قرآن، احادیث و اندیش ههای ملاصدرا ، معمار ی منظ ر دور ه صفوی شهراصفهان را در حیطه تفکر تعقل شیعی مورد بررسی قرار داده و شاخص ها و تجلیات کالبدی آ نرا به موجب ادراک تعقلی انسان، آشکار نماید. این پژوهش با بهره گیری از مطالعات کتابخان های ، غور در مباحث فلسفی و دینی ، به دنبال ارائه ی تأویلی ب رگرفته از تفکر تعقلی شیعی در منظر دوره صفوی است. یافت ههای این پژوهش نشان م یدهند که معماری منظ رایرانی، و ب هطور شاخص باغ ایرانی، که دارای الگوی شناخت هشده و ماندگار با پیشینه تاریخی سده های مختلف است ؛ در این دوره با بهره گیری از مفاهیم برخاسته از این تفکر، به مفاهیمی چون عالم مثال، عدالت و قدر بیشتر پرداخته است.
بررسی تطبیقی شاخصه های مسکن ایرانی- اسلامی با مسکن آپارتمانی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
60-72
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث پیرامون بازشناسی هویت ایرانی اسامی در معماری معاصر کشور در سطح وسیعی گسترش یافته است. موضوع مسکن بزرگ ترین سهم را در این امر داراست که به نحوی تمام اقشار جامعه با آن در ارتباط اند. احداث یک خانه پدیده ای فرهنگی محسوب شده و شکل و سازمان فضایی آن به شدت تحت تأثیر فرهنگی است که به آن تعلق دارد. بی توجهی یا عدم توجه کافی مسکن با رویکرد ایرانی- اسامی باعث شده که ارز شها و سنَت های قدیمی در کالبد و سیمای مسکن زیر پا گذاشته شود، و مردم نیز از حسنات و ارزش های آن بی بهره بمانند. هدف مقاله آ گاهی به اصول معماری مسکن ایرانی در گذشته و حال شروع می گردد و در ادامه اصول معماری مسکن ایرانی با اصول اجتماعی اسام تطبیق داده می شود، تا مشخص شود کدام یک از اصول مسکن ایرانی با اصول اسامی هماهنگی دارد، پیش بینی م یگردد بدین ترتیب، اصولی برای مسکن ایرانی معاصر براساس احکام اسام استخراج گردد. این پژوهش به روش توصیفی پیمایشی و با هدف شناخت ضرور تها و نیازهای طراحی معماری ایرانی- اسامی در شرایط کنونی جامعه انجام گرفته است. جامعه آماری مربوط متخصصین و دانش آموختگان رشته معماری که از میان آن ها 150 نمونه، با روش تصادفی ساده مورد پرسش نسخه 21 روابط SPSS گری قرار گرفته اند. پس از جمع آوری اطلاعات میدانی از طریق ابزار پرسش نامه با بکارگیری نرم افزار بین متغیرهای تحقیق مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهدکه برای بازگشت به الگوی ایرانی اسامی در طراحی و اجراء مجتمع های مسکونی امروزی چهار عامل «امنیت و آسایش»، «داشتن حریم خصوصی»، «استفاده از عوامل طبیعی» و «تواضع در خانه» به عنوان شاخصه های مشترک، مسکن بر مبنای فرهنگ ایرانی- اسلامی و مسکن آپارتمانی امروز هستند.
Recognition the Sociological and Architectural Components based on Geographical Segmentation Technique by Value-normative Paradigm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A house, as a primary dwelling is designed according to life style and current values in the life and mind of Residents. House is a cultural element, containing cultural meanings situated in the spirit of a house, distinguish the form of other houses. Special life style and conduct of residents becomes value through time. This value organizes the meaning in the mind and determines meaning of life and appropriate physical space. In this paper, we have tried to study theories of a philosopher concerning meaning issue and meaning ontology, and meaning of life, and then, present components to evaluation the meaning in historical houses of Mazandaran. Indexes and questionnaire were used through the components. Six historical houses were selected to evaluate, filled by ten specialists for each house. This paper describes the theoretical framework by qualitative research approach and analysis method. It assesses qualitative components to quantitative components, based on the evidences and documents. Then, it provides reliable criteria. Research achievement presents the solution to design temporary houses based on linkage of meaning and form.
ارزیابی تطبیقی ادراک فضای شهری از نظرگاه مخاطبین و متخصصین عرصه شهری (مطالعه موردی مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسئله ای که در تفکر امروزی طراحی شهری به چشم می خورد در نظر گرفتن طراحی شهری به عنوان یک محصول تمام شده و کامل به جای""فرایندی بلند مدت و ادامه دار است که با مکانیزم های اجتماعی و سیاسی در هم بافته شده باشد"". نگرشی که طراحی شهری را از حالت انفعالی به فعال، از شکل گرایی صرف به عملکرد شکل گرا، از طرح محوری به فرایند محوری و از دستوری به تعاملی مشارکتی تبدیل می کند، ارتقای واقعی کیفیت محیط شهری را هدف غایی خود قرار می دهد. آنچه در اینجا دنبال می شود مدنظر قرار دادن تؤامان جایگاه کاربران و سازندگان فضای شهری است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بعد اجتماعی فضاست. ادراک شهروندان از فضا تؤام با ریشه های فرهنگی و عرف جامعه تعلق فرد به آن، زمینه ساز شکل گیری چارچوب عملی فرد در استفاده از فضا و بروز رفتارهای اجتماعی در محیط است. در ساماندهی و احیاء هر محیط شهری باید سه عامل را هم زمان مدنظر قرار داد : محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا، و طراحان بر فضا. هر محیط شهری در گذار به شخصیت مکانی خویش باید ریشه های هویتی و ساختار معنایی خود را در زمان تداوم بخشد تا موجد جاری شدن زمان در مکان شود. آنچه در عرصه های واجد پیشینه هویتی در شهر امروز مشهود است تنزل مکان نسبت به پایه های معرفت شناختی آن و ضعف ادراک لایه های مختلف زمانی در فضاست. این پژوهش بر آن است ارزیابی کیفیات ادراک مکان را با تکیه بر ""فضای وجودی عمومی"" مخاطبین و متخصصین عرصه شهری مورد توجه قرار دهد. در این راستا، مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش تهران (محدوده فضای مقابل امامزاده و بازار، حدفاصل بستر رود جاری و میدان تجریش)، را به عنوان نمونه ای موردی مورد سنجش قرار داده و به صورت اخص به این پرسش پاسخ دهد : در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش چه وجوه افتراق و تفاوتی میان نگرش شهروندان و متخصصین شهری وجود دارد. داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبین از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از سطح سنجش مناسب تر شهروندان نسبت به متخصصین در غالب هنجارهای مورد ارزیابی است. لیک سنجش شهروندان نیز در هر هنجار کمتر از ""متوسط متمایل به خوب"" است. لذا در ارزیابی کلیت یک فضا تا زمانی که نیازهای نخستین فرد در مواجهه با عرصه عمومی پاسخ داده نشود، فرد قادر به دستیابی به ادراک سطوح بالاتر کیفیات محیطی نخواهد بود. دراین تحقیق با مراجعه به آراء مردم و متخصصان سعی شده است به کیفیات شهریِ متعارف معنایی عمیق تر و هم پیوند با مؤلفه های اجتماعی-فرهنگی داده شود.
فضای باز میدان نقش جهان؛ ارزش ها و مسئله ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میدان نقش جهان از میدان های تاریخی مهم ایران و جهان است که در طول تاریخ چندصد ساله خود دچار دگرگونی های فراوانی شده است. این دگرگونی ها عمدتاً شامل محوطه و فضای باز میدان، ابنیه و عناصر پیرامونی میدان نسبتاً در همان وضعیت دوران صفویه بوده و ترکیب کلی کالبدی فضایی میدان بر خلاف بسیاری میدان های دیگر از جمله میدان کهنه اصفهان تقریباً دست نخورده باقی مانده است. به همین منظور در این مقاله ضمن بازنمایی وضعیت پیشین و اولیه فضای باز میدان در دوره صفویه و بررسی ارزش های فضایی میدان در آن دوره، سیر تحولات تاریخی فضای باز میدان در دوره های بعد به ویژه در وضع کنونی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی تاریخی بوده و در این راستا از سفرنامه های دوران صفویه، متون تاریخی و اسناد تصویری مرتبط با میدان نقش جهان بهره برده شده است. در ارتباط با وضع کنونی میدان اکثر اطلاعات حاصل برداشت های میدانی است. هدف از این بررسی ها، بازنمایی وضعیت اولیه فضای باز میدان در دوره صفویه و مستندسازی تحولات تاریخی آن در دوره های بعد به ویژه در وضع کنونی است تا بدین وسیله زمینه مقایسه تطبیقی ارزش های محیطی فضای باز میدان در این دوره های تاریخی فراهم آید. علاوه بر این، مقاله مسایل موجود در فضای باز میدان در وضع کنونی را مورد بررسی قرار داده و در انتها پیشنهاداتی را برای رفع این مسایل مطرح کرده است. نتایج مقاله نشان می دهد که وضعیت پیشین فضای باز میدان در دورة صفویه ویژگی های مطلوبی چون آسایش اقلیمی، سرزندگی و مناظر شاخص را به وجود آورده بود که امروز به دلیل تغییرات فضای باز میدان برخی از آنها از بین رفته و برخی تضعیف شده اند. با این وجود می توان از طریق بازپیرایی فضای باز میدان ضمن نزدیک کردن فضای باز میدان به وضع اولیه و اصیل خود در دوره صفویه، زمینه افزایش برخی کیفیت های فضایی که در میدان های دوره صفویه بسیار پررنگ بوده است را فراهم آورد.
تفسیری بر شباهت های موجود میان آثار فرهنگ بلخی - مروی و شهر سوخته
حوزههای تخصصی:
فرهنگ بلخی-مروی، پیشینه و منشأ شکل گیری آن، ارتباطات درون و برون منطقه ای و تفسیر برخی از شباهت ها در تولیدات و دست ساخته های این فرهنگ با مناطق هم جوارش، یکی از مهم ترین مباحث و مسائل باستان شناسی مرتبط با این فرهنگ است. وجود برخی از شباهت ها میان این فرهنگ و شهر سوخته، در تولیداتی همچون ظروف مرمری، مهرهای مشبک فلزی و برخی از شیوه های تدفین (تدفین های یادمانی)، بحث هایی را در رابطه با تفسیر این مدارک به وجود آورده، که عموماً این تفسیرها با مهاجرت گروه های انسانی از شمال به جنوب و یا بالعکس مرتبط شده است.
مسئله ی اصلی این نوشتار، بررسی دلایل و شواهدی است که می تواند در شکل گیری یک تفسیر منطقی و قابل قبول در زمینه ی علت وجود برخی از شباهت ها میان فرهنگ بلخی-مروی و شهر سوخته در دوره ی IV این استقرار کمک نماید. در این نوشتار سعی می شود تا حد امکان به بررسی شواهد و مدارک شهر سوخته به عنوان یکی از مهم ترین استقرارگاه های جنوب شرق ایران و منطقه سیستان پرداخته شود. با بررسی و تفسیر چرایی این شباهت ها، علاوه بر رد فرضیه ی مهاجرت مردم فرهنگ بلخی-مروی به سمت شهر سوخته، می-توان دلایلی برای اثبات یک روند مهاجرتی در نیمه هزاره سوم ق.م از شهر سوخته به سمت دشت های شمالی ارائه نمود.