فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۲۱ تا ۵٬۰۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
هویت شهر سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
17 - 22
حوزههای تخصصی:
نظریه «شهر تعالی» با هدف تعالی شهروندان و شهر و بر پایه دو اصل کارائی بیشتر در نظام شهرسازی و برابری یا عدالت اجتماعی ارائه گردیده است. در این نظریه به محورهای اساسی نظیر«توسعه محیطی» با هدف توسعه پایدار در جهت دستیابی به رضایت شهروندان از محل سکونت، شادمانی آنان و سرزندگی شهر، «توسعه اقتصادی» با هدف رشد اقتصادی و کسب معیشت آنان، «توسعه اجتماعی» شهر با هدف گسترش علم و دانش در شهر، «توسعه فرهنگی» با هدف احیاء آداب و سنن نیکو دنبال شده و توسعه همه جانبه شهر از نظر محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به حضور مردمان بزرگ (اندیشمند و دانشمند) در شهر خواهد انجامید که از یک سو زمینه تعامل مردم و بهره گیری از اندیشه و دانش آنان فراهم می شود و از دیگر سوی خود زمینه توسعه همه جانبه و مداوم در شهر را به وجود می آورند و در نتیجه به تعالی بیشتر شهر و شهروندان می انجامد.
Studying the Effect of Schools Environment Architecture on Students Identity Formation in Iran High Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Ego identity defined as a fundamental element of a person and as self-continuum, mental and inward image that an individual has about him or herself. This subject investigated in contemporary world, amply. For actualizing and testing this concept, four bases including achievement, moratorium, foreclosure and diffusion introduced and based on this framework, and the effect of different factors on ego identity of individuals assessed and evaluated. In the study, the effect of school architecture on students’ ego identity formation in high school investigated. For this purpose that AISS1 questionnaire has been used, in which, in schools of Iran is used for evaluation of ego identity, moreover its reliability and validity for Iran’s schools has been verified. In addition, for evaluation the effect of architecture on identity formation, intervention factors decreased to their minimum level in order to one could evaluate just the effect of architectural environment. It is important to note that results of filling 600 questionnaires from seven schools in two types of architectures, i.e., traditional and modern, have been compared. According to mentioned states, in this article the effect of environmental architecture on identity formation of high school students in Yazd and Tehran provinces is determined. This subject has evaluated and compared in two types of architecture environments: modern and traditional. For completion of this work, effective architecture components on ego identity formation in traditional and modern schools will introduce.
درآمدی بر مفاهیم ""بالاشهر"" و ""پایین شهر"" با تأکید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهر، می توان نمود اختلافات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهک های اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسایل یاد شده اند که خود به مشکلاتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم و مسئولین است؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی شهرسازی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. این پژوهش تلاشی است برای تحلیل محتوای مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از جنبه های مختلف و سازمان دهی چارچوبی نظری و مبنایی برای تحقیقات آینده. بر این مبنا، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از این که ""مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟"" و ""چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"".
برای نیل به اهداف تحقیق، سعی شد تا با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم پرداخته شده و از پوسته های رویین و سطحی تا لایه های زیرین و عمقی آن شکافته شود. بنابراین با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه، دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفته شد؛ یکی «عناصر مفهومی» سازنده معنا و دیگری «معیارها»ی سازنده آن از دیدگاه مردم. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار گرفت. به منظور شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر شکل گیری مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از منظر مردم، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اطلاعات این قسمت، از طریق مصاحبه شفاهی در شهر اصفهان، جمع آوری و از طریق تداعی معنا، تحلیل شدند.
نتایج بررسی بخش «عناصر مفهومی»، نشان داد که مفهوم محوری و درونی واژگان بالا و پایین در زبان فارسی، نوعی ارزش گذاری برای بیان انواع مقام ها و منزلت هاست. همچنین در بخش «معیارها»ی سازنده، با تحلیل محتوای نگرش های مردم، دو دیدگاه کلی تفکیک شد؛ یکی آن که وجه تمایز بالاشهر و پایین شهر را ناشی از عوامل محیطی می داند و دیگری، این تفاوت را از طریق معیارهای غیرمحیطی و مربوط به مردم محیط می داند. نتایج نشان داد که مردم برای تشخیص بالاشهر و پایین شهر، اغلب به معیارهایی اشاره می کنند که آنها را کمتر می توان به محیط نسبت داد.
بنابراین مفهوم بالاشهر و پایین شهر در تناظر با ارزش ها، مفهومی کاملاً نسبی است و یک تعریف ثابت از متغیرها و معیارها، نمی تواند همواره بر آن دلالت کند. این پژوهش، تلاش می کند تا از رهگذر بیان سیستمی و شامل «عناصر مفهومی» و «معیارها»، که در روابط متقابل با هم هستند، پدیده بالاشهر و پایین شهر را تشریح کند.
سنجش و ارزیابی تأثیرات ایجاد ابرپروژه شهری الماس شرق مشهد از دیدگاه نواحی سکونتی پیرامون با مدل Electre(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر در شهرها و کشورهای سطح جهان، شاهد سیاستهای سرمایه گذاری بزرگ مقیاس در فضای شهری هستیم. این سیاست ها ابتدا با نوسازی های دهه 1970 میلادی شکل گرفت که هدف آن نوسازی شهرها در سطح وسیع با تخریب مناطق فرسوده و آسیب دیده پس از جنگ جهانی، ایجاد فضاهای شهری خاطره انگیز و بزرگ و ساخت شهرهای صنعتی بود. چندی بعد این اقدامات توسط شهرسازان مورد نکوهش قرار گرفت و اجرای این فعالیتها تا حدی متوقف شد. در قرن 20 موج جدیدی از سیاست های ایجاد ابرپروژه های شهری با هدف جهانی شدن شهرها و جذب سرمایه های جهانی آغاز شده است. در سال های اخیر این جریان سرمایه گذاری در ایران نیز آغاز شده است .مجموعه مگامال تهران، موج های آبی مشهد، مجموعه میدان شهدای مشهد به عنوان دومین پلازای دو طبقه جهان از جمله این نوع پروژه ها می باشند. به طور قطع این نوع اقدامات تأثیرات بسزایی در بازارهای جهانی، اقتصاد کشورها، سرمایه های مالی و ... دارد. ابر پروژه های شهری تأثیرات متعددی بر سطوح متفاوت شهری از جمله تغییرات ارزش افزوده زمین و نوسانات قیمت زمین و مسکن، جذب جمعیت و یا جابجایی جمعیت و ... دارند . تاکنون تحقیقات متعددی پیرامون تأثیرات ابرپروژه ها انجام شده است اما اهمیت تأثیرات که امری مهم در برنامه ریزی و اجرای ابرپروژه ها از جهت افزایش تأثیرات مثبت و کاهش تأثیرات منفی را داشته جایگاهی در تحقیقات نداشته است. از این رو هدف تحقیق حاضر تعیین اهمیت تأثیرات ابرپروژه الماس شرق مشهد از نظر مردم که بطور ذهنی و عینی و ملموس با تأثیرات ابرپروژه مواجه شده اند می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات سه محله اسماعیل آباد، شهرک توس و کاریزک در پیرامون ابرپروژه الماس شرق با حجم نمونه 276 نفر انتخاب شد . برای تعیین اهمیت تأثیرات از روش تصمیم گیری چند معیاره الکتره استفاده شد. نتایج نشان داد که روند ساخت و ساز پس از اجرای ابرپروژه در مرتبه اول اهمیت به نظر مردم قرار دارد و پس از آن، عامل دسترسی به خدمات جایگاه ویژه ای دارد. امنیت، عدالت اجتماعی، اقتصاد مکان و شرایط محیط زیست در مرتبه سوم و مشارکت اجتماعی، حس تعلق، شبکه حمل و نقلی و اقصاد خانوار در آخرین درجه اهمیت از نظر مردم قرار گرفتند.
بررسی شناسه های حرارتی جداره های پوسته خارجی بنا، مطالعه موردی: مناطق روستایی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۰
۷۰-۵۳
حوزههای تخصصی:
بحران محیط زیست در نیم قرن گذشته و سالیان اخیر ، زندگی بشر بر روی کره زمین را با چالش های جدیدی روبرو ساخته است. پیامدهای ناشی از روش های زندگی ماشینی و صنعتی و استفاده روزافزون از سوخت های فسیلی به منظور دستیابی به آسایش بیشتر در زندگی روزمره ، روز به روز توجه به مسائل زیست محیطی و مصرف بهینه سوخت را در کانون توجه اندیشمندان قرار داده است.در طراحی معماری ، آسایش حرارتی1 از مقوله های بسیار مهم بوده و تأمین آسایش حرارتی ساکنین یک بنا از دغدغه های اصلی در طراحی فضاهای زیستی می باشد ، امروزه در کشور ما ، به منظور دستیابی به این آسایش ، میزان مصرف انرژی در بخش ساختمان به نسبت استانداردهای جهانی ، در حد بالایی قرار دارد. بالا بودن این میزان ، مسلماً با عوامل و فاکتورهای تأثیر گذار مختلفی درارتباط است که در این میان نباید نقش جداره ها و پوسته های خارجی بنا ، نادیده گرفته شود . در این مقاله سعی بر این بوده است که با بررسی جداره های متداول در معماری بومی و مناطق روستایی اقلیم سرد ، نقش پوسته های خارجی بنا در انتقال و اتلاف انرژی حرارتی مورد بررسی قرار گیرد ، در این راستا و به منظور دستیابی به نتایج قابل قبول در این پژوهش مراحل زیر طی شده است: 1 نقش و وظیفه پوسته خارجی بنا در یک ساختمان و بنا ، بررسی و تجزیه و تحلیل شده است .2- با نگاهی به مفاهیم آسایش حرارتی ، محدوده آسایش حرارتی افراد در فضاهای بسته مورد بررسی قرار گرفته و این دامنه استخراج و مشخص گردیده است .3 داده های هواشناسی ، ویژگی های اقلیمی و اقلیم منطقه اردبیل استخراج و بررسی گردیده و با مشخص شدن نوع اقلیم این مناطق (جزو مناطق سرد ایران) و مقایسه ویژگی های اقلیمی این مناطق با دامنه تغییرات دمایی در محدوده آسایش حرارتی ، مسیر حرکت و جریان و نحوه انتقال انرژی حرارتی توسط پوسته های خارجی بنا ، مشخص گردیده است .4- روش های انتقال انرژی حرارتی در جداره ها ، روش های محاسبه میزان تبادل انرژی حرارتی و شناسه های حرارتی جریان انتقال ناپایدار مورد بررسی قرار گرفته و به منظور سهولت محاسبات و افزایش دقت در محاسبات مربوط به شناسه های حرارتی ، نرم افزار مورد نیاز تهیه گردیده است . 5 مشخصات انواع جداره های متداول در مناطق مورد بحث ، جمع آوری گردیده و در این برداشت ها ، جزئیات جداره ها ، مصالح متداول بومی در پوسته خارجی بنا ها و ویژگی های پوسته های خارجی ، گردآوری شده است . 6 شناسه های حرارتی جداره های پوسته خارجی بناها در مناطق مورد بحث ، محاسبه شده ، سپس این شناسه ها بترتیب اولویت آن ها ، در نمودارهای مورد نیاز ، باهم مقایسه شده اند. 7- با توجه به نتایج حاصل از مطالعات و محاسبات صورت گرفته ، ویژگی ها و مشخصات هر یک از مصالح متداول در معماری بومی منطقه ، جمع بندی شده است . امید است این پژوهش ، گامی مثبت به سمت شناخت بهتر و دقیق تر مشخصات و ویژگی های مصالح متداول در پوسته خارجی بناهای بومی مناطق سرد ایران باشد.
Introduction of Interactive Architecture and Its Role in the Adaption of Architecture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
61-70
حوزههای تخصصی:
This essay tries to introduce the importance and efficiency of interactive architecture, also tries to clarify, what the meaning of interactive architecture is and how it can affect our lives in the near future. Interactive architecture depicts a viewpoint for the future via composition of emerging technologies with architecture. This viewpoint has been constructed by the convergence of embedded computation and kinetic counterpoint that make adaptability between interaction of human being and environment. The reason of making these systems is for creation of objects and spaces that can afford variable necessities of individual, social and environmental demands. Progress will be accomplished if the interactive systems can be part of wide spreading systems not being individual. Prediction of this matter that how long does it take that interactive architecture would be accepted by the people is very hard to say but it is not hard to say that they will be integrated part of construction in the future. Future of architecture will employ novel methods and unique utilization of smart technologies that can respond properly to the dynamic, adaptable and growing functions. It is up to architects and professionals to conceive the matter appropriately that can depict and predict successful future for the architecture.
محدوده آسایش حرارتی در فضای باز مسکونی سنتی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
59 - 72
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث توسعه همه جانبه همگام با توجه و توسعه مقوله محیط زیست مطرح می باشد. به عنوان یکی از ملزومات توسعه محدوده آسایش حرارتی را می بایست برای هر منطقه تعیین کرد. در این مقاله محدوده آسایش حرارتی در فضای باز مسکونی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با توجه به قرارگیری بیشتر مناطق ایران در نواحی گرم و خشک و نقش تعیین کننده حیاط در خرد اقلیم به خصوص در مناطق کویری، خانه های سنتی شهر یزد به عنوان نمونه موردی انتخاب گردیدند. این پژوهش هماهنگ با مدل اشری و به روش توصیفی- تحلیلی محدوده آسایش حرارتی در فضای باز مسکونی یزد را مشخص می نماید. به همین منظور سه خانه سنتی به عنوان نمونه انتخاب گردیده و در نهایت محدوده حرارتی در فضای باز مسکونی تعیین گردید. بر این اساس میزان دمای خشک در محدوده آسایش حرارتی بنا بر نظر پرسش شوندگان میان 42/25 و 23/24 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 58/52 و 16/45 می باشد.
بازخوانی و تبیین ارتباط معنی و هویت مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مداوم شهرها و کاهش تعلقات مکانی و محلی به واسطه ظهور پدیده هایی چون جهانی شدن، لزوم پرداختن به چگونگی ارتباط افراد و مکان زندگی را بیش از پیش روشن نموده است. به نظر می رسد پرداختن به مفاهیم معنایی مکان یا به عقیده برخی نظریه پردازان تاکید بر ظرفیت شهر برای نمایش یکتایی خود و آنچه منجر به تقویت معنی در شهر می گردد، راه مواجهه با چالشهای عصر حاضر می باشد. از سوی دیگر پیوسته پرداختن به معنی و هویت مکان به عنوان دو مفهوم معنایی مکان به صورت متمایز و مجزا نگارندگان را برآن داشت تا به تبیین رابطه این دو مفهوم در بازخوانی از رویکردهای موجود به این مفاهیم بپردازند. در نتیجه هدف این مطالعه فراتر از یک بازخوانی و تحلیل، تبیین ارتباط این مفاهیم معنایی مکان با یکدیگر و بیان نقاط اشتراک و افتراق آنها می باشد. نوشته حاضر از سنخ مقالات مروری تحلیلی می باشد. در این راستا با بهره گیری از تکنیک مطالعات کتابخانه ای ابتدا به مرور نظریات مرتبط با هر دو مفهوم در دوره های مختلف و از دیدگاههای متفاوت پرداخته و در انتها به کمک تحلیل کیفی این نظریات، ارتباط این دو مفهوم از دیدگاه نگارندگان تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رابطه ی این دو مفهوم به صورت تعاملی و چند سطحی با یکدیگر می باشد. در این رابطه، اصول مشترکی از قبیل تمایز، تداوم و ارتباط حاکم می باشند. در واقع، دستاورد تحقیق نقطه ی شروع چرخه ارتباطی معنا و هویت مکان را بازشناسی براساس اصل تمایز دانسته و سپس با عبور از سطح شناختی هویت مکان به سطح درونی هویت مکان بر اساس دو اصل تداوم و ارتباط می پردازد. به این ترتیب، پس از شکل گیری سطوحی از هویت، به منظور دستیابی به هویت غالب بایستی معانی متعددی با تکیه بر سه اصل مذکور پیرامون این هویتها شکل یابند. در مرحله نهایی نیز بازتولید معانی با محوریت هویت غالب صورت خواهد گرفت.
Pedestrian Area Design to Promote Social Interaction (Case study: Isfahan Khajoo Neighborhood)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pedestrian areas are a type of urban public space, nowadays because of the serious consequences of car-dependency and ignoring pedestrian needs, a consensus on the importance of walking and the necessity for planning for pedestrians movement has been formed among urban designers, planners and people. The concerns about human health and movement in city create a new trend in contemporary urbanism, entitled “pedestrianization movement”. So far, walking in the streets has been defined under the influence of cars and they have always been given a priority over pedestrians. As a result, cars gradually conquer urban spaces, retreat pedestrians from their essential rights to use public spaces. If it is accepted that the quality of urban public areas has a considerable influence on citizens’ everyday social activities, this influence can be seen much greater in car free zones than anywhere else in the city. The main attention of the present study is enhancing social interactions in urban spaces, so the main purpose of the study is finding solutions and providing a model and design criteria to promote social interaction of citizens. The research methodology is qualitative which is based on reviewing literature of pedestrian areas and social interactions. The case of study is Khajoo Neighborhood, one of the oldest and historical neighbors of Isfahan1. The result shows that design of pedestrian zones invite people and residents to spend their time in urban space and have social interactions.
بررسی تأثیر عوامل بصری فضاهای شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان (مطالعه موردی: میدان شهرداری رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
65 - 78
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت نامتناسب با توسعه شهری در شهرها باعث شده است که مدیران شهری بیشتر به جنب ههای فیزیکی-کالبدی شهرها توجه نموده و تا حدودی از تأثیرات روانی و ذهنی کالبد شهر بر شهروندان غفلت ورزیده اند. در این پژوهش که از نوع پژوهش کیفی می باشد تلاش شده است که ارتباط میان عوامل بصری فضاهای شهری و الگوهای رفتاری استفاده کنندگان از این فضاها بررسی شود. برای دستیابی به این هدف پس از مرور مفاهیم پایه و نظریات مرتبط با موضوع و پیشینه آن و تدوین مدل تحلیلی پژوهش، با بررسی نمونه موردی در شهر رشت و با استفاده از نرم افزار spss فرضیه پژوهش به آزمون گذاشته شده است. یافت ههای پژوهش نشان دهنده این است که عوامل بصری بر الگوهای رفتاری شهروندان تأثیر گذار می باشد و با توجه به ماهیت پژوهش پیشنهاداتی برای مطلوبیت عوامل بصری و تغییر برخی از الگوهای رفتاری شهروندان ارائه گردیده است.
ارزیابی تحول زبان الگو در معماری مسکن، بررسی موردی: خانه های دوره قاجار و مسکن معاصر در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۴
141 - 156
حوزههای تخصصی:
تنوع و تکثر الگو های سکونت معاصر و غفلت از الگوهای بومی، بازخوانی زبان الگوی خانه ایرانی و همسازی آن با انگیزه ها و نیازهای ساکنان را ضروری ساخته است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی تنش های رفتاری-مکانی در گونه های مسکن و رفع آنها از طریق بازنگری در سازمان فضایی و الگوهای مکان-رفتار است. پس از تعریف زبان الگو و عناصر ساختاری-معنایی آن، 20 نمونه از خانه های سنتی دوره قاجار و 20 نمونه از خانه های ویلایی و آپارتمانی شهر زنجان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و الگوی معماری آنها در سه مقیاس کلان، میانی و خرد در ابعاد فضایی (ارتباط با پیرامون، تنوع فضایی، جزئیات معماری و مبلمان) و ابعاد ادراکی-رفتاری (ارتباط با طبیعت، تأثیرگذاری حسی، رفتاری و عاطفی بر ساکنان) ارزیابی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که مسکن سنتی زنجان (تا دوره قاجار) از الگوهای مکان-رفتار پویا و فعال برخوردار بوده و در مسکن معاصر (خانه های ویلایی و واحد های آپارتمانی امروزین) به تدریج به الگوهای ایستا و غیر فعال تغییر یافته است. تحول طراحی بوم سازگار و چند عملکردی در مسکن سنتی به طراحی فرمی-عملکردی و بی توجهی به زیست بوم در مسکن معاصر، سازمان ادراکی-رفتاری و زبان الگوی سکونت را تضعیف کرده است. استنتاج نهایی تحقیق آن است که با بذل توجه عمیق به الگوهای فرهنگی (رفتاری) و سازمان فضایی، زبان الگوی سکونت قابل بازیابی است. تقویت رابطه بصری و دسترسی به طبیعت، طراحی مبتنی بر حواس محیطی (بینایی، بویایی، لامسه)، حفظ تشخص، تنوع و انعطاف پذیری فضاهای سکونتی، تعامل پذیری خانواده و همسایگان و تداعی گری خاطرات در بازآفرینی سازمان فضایی و زبان الگوی سکونت تأثیرگذار است.
بررسی شاخص های تعیین کننده مفهوم شادی در طراحی پاتوق های شهری محدوده مورد مطالعه: منطقه یک شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دنبال اهمیت یافتن روانشناسی مثبت گرا و به منظور مقابله با مشکلات روزافزون روحی و روانی، نقش محیط های زندگی در پاسخگویی به نیازهای انسان در جهت دستیابی به شهرهای سالم و شاد اهمیت بیشتری یافته است. طراحی پاتوق ها به عنوان کانون های جمعی به گونه ای که روابط ساکنین را تسهیل نموده و نیازهای آنان را برآورده سازد می تواند نقش مؤثری در ارتقاء سلامت عمومی شهروندان داشته باشد. مرور ادبیات موضوع نشان می دهد که علی رغم نظریات گوناگون در زمینه شادی و مطالعات فراوان در زمینه فضاهای جمعی و کیفیت آن ها، تأثیر طراحی مناسب چنین فضاهایی بر افزایش نشاط اجتماعی کمتر مورد بحث بوده است. در جهت دستیابی به چنین جنبه هایی، تحقیق حاضر تأثیر حضور در پاتوق ها را با تأکید بر ابعاد هیجانی (عواطف مثبت و منفی) و ابعاد شناختی (رضایتمندی از زندگی) شادی و با تبیین مؤلفه های هرکدام و اهمیت آن ها در طراحی پاتوق ها، مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و توزیع 180 پرسشنامه هدفمند به شیوه خوشه ای چند مرحله ای در پاتوق های موجود در منطقه یک اردبیل نگرش مردم نسبت به طراحی پاتوق های شاد شهری جمع آوری شد و سپس اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 20 و توسط آزمون های آماری تجزیه و تحلیل و رتبه بندی گردید. نتایج تحقیق مطابق با نگرش مردم، بر اهمیت نقش پاتوق ها به عنوان یک فضای جمعی در افزایش ابعاد عاطفی و شناختی ساکنین و در نتیجه افزایش شادی در محیط های شهری دلالت دارد.
مدلسازی شاخص های تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران با استفاده از Fussy Dematel
حوزههای تخصصی:
محدوده های شهری و روش منطقی تعیین و تدقیق آنها را می توان جنبه فراموش شده در نظام شهرسازی ایران دانست. هر چند در مراحل تدوین و تکوین قوانین شهری در ایران، عناوین متناظر موضوع بحث محدوده های شهری(حریم، محدوده خدماتی، حریم استحفاظی، حوزه، حد مصوب و 16 واژه دیگر) به صورت متواتر به کار رفته اند، ولی این تواتر و تکرار بر ناکارآمدی قوانین ملاک عمل افزوده تا هیچ گاه مکانیزم مطلوبی برای تعیین سطح منطقی آنها موجود نباشد. تجارب نظام شهرسازی ایران در قالب تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری و بررسی چالش های فراروی آن گواه این ادعاست که امروزه بخش قابل توجهی از چالش های فراروی شهرسازی ایران(پراکنده رویی شهری، دسترسی غیرمؤثر به خدمات شهری، بورس بازی زمین، اسکان غیر رسمی، تغییر کاربری اراضی و ...) مستقیماً متآثر از رویه های نادرست در تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهاست. اما به راستی ملاک و شاخص بهینه تعیین سطح محدوده های شهری در ایران چیست؟ برای پاسخگویی به این سؤال، پس از آسیب-شناسی رویه های موجود و مطالعه طرح های جامع مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری، با استفاده از روش طوفان مغزی و تکنیک دلفی با 45 کارشناس صاحبنظر همفکری و پس از ادغام نتایج، 5 عامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، طبیعی و قانونی و 18 زیر عامل(شاخص) شناسایی و با توجه به ماهیت علی- معلولی در قالب تکنیک Fussy Dematel مدلسازی شدند. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر عبارتند از؛ اول، استخراج و پیشنهاد عوامل و شاخص های تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران، دوم، تعیین الگوی اثرگذاری و اثرپذیری شاخص منتخب و سوم، اولویت گذاری شاخص ها به عنوان ملاک عمل تعیین سطحی منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران.
رویکردی ریخت شناسانه در بررسی جایگاه بافت های فرسوده در ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
19 - 28
حوزههای تخصصی:
در طرح ویژه نوسازی مصوب 1386، درنظرگرفتن بافت های فرسوده در کل سازمان فضایی شهر و تعیین نقش آنها در نظام شهری، به عنوان راه حلی برای خارج کردن این فضاها از نواحی بسته به عنوان یک راه حل در نظر گرفته شده است. اما در مطالعات انجام شده هیچ روش و راهکار کاربردی برای درک پیچیدگی سازمان فضایی شهر و نقش بافت های فرسوده در آن ارائه نشده است. این مقاله، خصوصیات فضایی بافت های فرسوده را از طریق روش چیدمان فضا و براساس تئوری حرکت طبیعی مورد بررسی قرار داده است. همچنین برخی از خصوصیات فضایی شهر تهران در جهت شناخت پیچیدگی سازمان فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق ارائه مدارک مستدل درباره جایگاه بافت های فرسوده در ساختار شهر تهران و رفع نقص روایی بودن مطالعات تاریخی می باشد. همچنین نتایج تحقیق تفاوت بین جدا افتادگی فضایی اجباری و انتخابی را در بافت های مختلف شهری پررنگ کرده است.
چیدمان معماری: پژوهشی پیرامون جایگاه تزئینات و نقوش کاشی کاری در مساجد ایران
حوزههای تخصصی:
کاشیکاری در ایران از مهم ترین مظاهر بروز مفاهیم معنوی و عرفانی در هنر به شمار می رود که در تزئینات مساجد و اماکن مذهبی رکن اصلی را ایفا می کند. مسجد در لغت به معنای جایگاه سجده، محل عبادت و بیانگر مکانی است که کمال خضوع را در انسان ایجاد می کند. کاشی و کاشیکاری جزء جدا نشدنی از مساجد است. هنرمند کاشیکار با توجه به مکان، کاربرد و ویژگی های آن، از کاشی متناسب با آن قسمت بنا همراه با اسماء متبرکه استفاده کرده است.
هدف پژوهش، بررسی نقش و جایگاه کاشی به عنوان یکی از عناصر تزئینی بنا، در مساجد ایران است.
روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه اسناد و مدارک موجود در کتابخانه ها است. بررسی مساجد به روش کتابخانه ای، مشاهده ای و میدانی صورت می گیرد و از منابع متعدد و معتبر بهره گرفته شده و از نوع تاریخی، توصیفی و تحلیلی است.
Architecture Students’ Understanding of Landscape Issues in Design Studios (A Comparison Approach in Some Tehran Architecture Schools)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Without the surrounding environment of a site, architecture loses its full meaning. In the evolution of the design process, a site's environment should be understood as the integral factor within which a designed product or artifact is expected to perform. The environment is not of secondary priority. Every building is intertwined with its context; context being its physical, visual and ecological potentials. Modern day practice encourages the consideration of ecological factors in any plan to create/alter sites even for those who are not landscape architects. In the pedagogy of Tehran architecture schools today, the architectural design process barely touches upon landscape environment; this is a flawed presentation of architecture which should be remedied. In common practice of Iranian education, buildings rise to represent only themselves. The graduates of this lacking method owe their mal-education to the problematic studio education system. This paper presents both qualitative and quantitative evidence to support the notion that Tehran schools should change their teaching methodology to accommodate the importance of environment in the architectural design process. All research participants are students of architecture. The data, which includes content analysis exports and log-linear analysis, presents the difference between the students' point of view regarding a designed building and its relationship with the surrounding landscape.
راهبرد پژوهی مدیریت شهری در راستای توسعه پایدار در بافت های تاریخی نمونه موردی: بافت تاریخی شهر یزد
حوزههای تخصصی:
از اوایل دهه ۹۰ میلادی به کارگیری شاخص های مربوط به اندازه گیری و ارزیابی عملکرد در برنامه ها و پروژه های آژانس های دولتی مجدداً رونق یافته است و مدیریت شهری نیز از این موج بی نصیب نمانده است. از آنجایی که مدیریت شهری با شکل دهی به فضای زیستی در همه زمینه ها، در پی افزایش رفاه شهروندان و دستیابی به توسعه پایدار محله ای و شهری است؛ ارزیابی عملکرد، در حقیقت یکی از ابزارهای اصلی و اساسی مدیریت جهت تحقق اهداف، استراتژی ها و برنامه ها می باشد و یکی از راه های ارزیابی عملکرد میزان رضایت مردم می باشد. در همین راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه و در ارتباط با ابعاد پایداری محله ای و عملکرد مدیریت شهری در پایداری محله ای، به دنبال سنجش وضعیت عملکرد مدیریت شهری و تعیین استراتژی بهینه در بافت تاریخی شهر یزد می باشد. نتایج حاصله از میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد مدیریت شهری، در ابعاد چهارگانه اجتماعی- فرهنگی، زیست- محیطی، اقتصادی و کالبدی- فیزیکی نشانگر این است که در تمامی محلات بافت تاریخی شهر یزد، عملکرد مدیریت شهری از منظر شهروندان قابل قبول نمی باشد و لازم است مدیریت شهری با در دستور کار قرار دادن استراتژی ارتقاء در تمامی محلات بر تأمین هرچه بهتر شاخص های عملکردی و به طور ویژه شاخص های مرتبط با پایداری محله ای همت گمارد و با تمرکز برنامه ها، منابع و فعالیت ها و به تأمین هرچه مطلوب تر خدمات موردنیاز شهروندان اقدام نماید.
Regeneration and restoration of old texture with a perspective to protect the identity of housing, case study –Joybareh locality in Isfahan (باز زنده سازی و احیاء بافت فرسوده با رویکرد حفظ هویت مسکن، نمونه موردی محله جویباره اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت تاریخی شهرها به دلیل ساختار سنتی ، فرسودگی واحدهای مسکونی ، دشواری دسترسی ، ضعف زیرساخت ها و تشکیلات زیست محیطی سیر رکود و عقب ماندگی را طی می کند. در راستای این تحولات بنیادین در شهرهای تاریخی و رفع مشکلات از بافت تاریخی شهرها طرح هایی در قالب بازسازی – نوسازی – بهسازی و باز زنده سازی درزمینه های مختلف تهیه و اجرا شده است. شیوه برخورد با این بافت های تاریخی متأثر از دیدگاه های فلسفی در شهرسازی متفاوت بوده است . در دهه های اخیر با احیاء بافت تاریخی و رفع فرسودگی از شهرها و اعیان سازی به همراه حفظ و احیاء هسته تاریخی و هماهنگی بین بافت نو و تاریخی با تأکید بر هنجارها و ارزش های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. شهر تاریخی اصفهان با قدمت دیرینه از این قاعده تحولات بنیادین شهرسازی در ایران مستثنی نبوده و تحولات بسیاری در ساختار سنتی آن صورت گرفته است . نظام به هم پیوسته و ارگانیک شهر به همراه شبکه معابر (سرپوشیده و روباز) و محله های خودکفای تاریخی دچار تحولات بسیار شده اند از جمله محله جویباره که جزء هسته های تاریخی شهر اصفهان به شمار می رود.
در این محله به رغم طرح های اجرا شده از جمله کف سازی معابر، بهسازی و بازسازی تک بناهای باارزش و ایجاد فضای سبز تاکنون نتوانسته هویت تاریخی خود را همانند گذشته حفظ کرده، به دلیل نبود یک برنامه بلندمدت مدون در مسیر حفظ و احیاء هسته های تاریخی شهر و هماهنگ با بقیه اجزاء خود در مسیر توسعه گام بردارد، ضمن اینکه همواره شاهد گریز جمعیت از محله و فرسودگی بیش از حد ابنیه و زوال این هسته تاریخی در شهر اصفهان هستیم. حفظ ارزش های ماندگار و تاریخی در محله،
روان سازی ترافیک و ایجاد وحدت فضایی در مجموعه محله ، اشتغال زایی و بازگرداندن هویت اجتماعی محله جویباره و احیاء معابر و گذرهای تاریخی جهت جذب گردشگر از جمله مهم ترین نتایج این تحقیق به شمار می رود که از روش میدانی و تحلیلی در هسته تاریخی محله جویباره انجام پذیرفته و دارای قابلیت بالقوه جذب جمعیت گردشگر است. در این پژوهش پس از شناخت و بررسی بر روی یک واحد همسایگی در محله به واکاوی یکایک ابنیه و معابر و اجزاء تشکیل دهنده آن پرداخته شده تا با امکان باز زنده سازی مطلوب براساس ساختار اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و جلب مشارکت مردمی بتوان هویت تاریخی محله جویباره را مجدداً محقق کرد و در راستای یک محله سرزنده، با حفظ هویت تاریخی خود به یک نوسازی پایدار دست یافت.
Generalization rate of Christopher Alexander’s living Structure theory Case Study: Charbagh and Isfahan Gardens (میزان تعمیم پذیری نظریه ساختار زنده «کریستوفر الکساندر» مطالعه موردی : چهارباغ و باغ های اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کریستوفر الکساندر»1 براساس ایده سرشت نظم ، همه پدیده های جهان هستی را تحت دو عنوان « ساختارهای زنده» و «ساختارهای غیرزنده» مطالعه می کند و به بررسی و شناخت الگوی ساختارهای زنده با توجه به مفاهیم کلیت یکپارچه و مراکز نیرومند2 می پردازد. این نظریه در قالب 15 خصلت پیوسته از مراکز نیرومند شکل می گیرد.
بر اساس دستاوردهای محققین، باغ ایرانی پدیده ایست فرهنگی که در قالب مجموعه ای منظم و هندسی با ترکیب عناصر مختلف طبیعی و مصنوع با طبیعت به خوبی عجین شده است.
ابتکار موضوع از این جهت می تواند در باغ ایرانی مورد توجه واقع شود که به شناخت کلیت یکپارچه و تشریح مراکز نیرومند به عنوان یکی از اصلی ترین موضوعات اندیشه معاصر می پردازد.
مسئلة تحقیق «میزان تعمیم پذیری نظریه الکساندر در چهارباغ و نمونه باغ های اصفهان» است که با هدف بنیادی و روش تحلیلی و مقایسه تطبیقی با رویکرد کیفی مورد مطالعه قرار می گیرد.
نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ویژگی های نظریة ساختارهای زنده از قبیل مقیاس های مختلف ، مراکز نیرومند ، مرزها ، تکرار متناوب به طور نسبی بر نمونه باغ های اصفهان با کارکردهای مختلف قابل تطبیق است؛ اما نقش همة خصلت های این نظریه در نمونه های بررسی شده به یک میزان نیست و مقیاس های مختلف ، مراکز نیرومند ، فضای معین ، تکرار متناوب ، پژواک ، مرزها و شکل خوب نقش بیشتری در خلق حیات دارند. چهارباغ به عنوان یک فضای شهری با کارکرد عمومی (مردمی ) دارای حیات بیشتری بوده و نقش مراکز نیرومند ، تضاد ، جدایی ناپذیری و ناهمگونی در آن بسیار چشمگیر است .
سیر تحول رابطه ساختاری باغ و شهر در سازمان فضایی شیراز از سده چهارم تا دوازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ های تاریخی شیراز تا پیش از تغییرات شهری دوران پهلوی و معاصر، از عناصر شاخص شهری به حساب می آمده است. به نظر می رسد شکل گیری هسته تاریخی شهر و توسعه آن در ادوار مختلف، چه از حیث رابطه ساختاری میان باغ و شهر و چه از حیث استفاده از باغ و عناصر آن در پیکره شهر، به پدیده باغ وابسته بوده است. از سوی دیگر، تعریف نظام استقرار باغ در شهر، به عوامل متعددی وابسته است که خود بر چگونگی تعامل ساختاری باغ و شهر تأثیر دارد. ازآنجاکه شیراز تا پایان دوره زندیه شاهد چهار دوره حکومتی مقتدر بوده است، سؤال اصلی این پژوهش چنین مطرح می شود که «رابطه ساختاری میان باغ و شهر از سده چهارم هجری تا پایان دوره زندیه چگونه است؟» برای دریافت چگونگی این رابطه، «جایگاه باغ در هسته مرکزی شهر» و سپس «جایگاه باغ محورها در توسعه فضایی شهر» با استفاده از مطالعات و اسناد تاریخی، توصیفات سفرنامه ها و نقشه های بازسازی شده بررسی شده است؛ سپس چگونگی نظام استقرار باغ در شهر شیراز تا اواخر دوره زندیه تحلیل و در نقشه شهر شیراز مکان یابی شده است. نتایج نشان می دهد که تعامل باغ و شهریک تعامل دوسویه است، بدین صورت که از یک سمت مشخصات طبیعی شهر همچون ارتفاعات، مسیر رودخانه، منابع آب و حتی تصمیمات حکومتی مبنی بر چگونگی ساختار شهر، به گونه ای از پیش تعریف شده، محل قرارگیری باغ را مشخص می کند؛ از سمت دیگر باغ با هویت بخشیدن به محورهای حکومتی و هدایت مسیر های توسعه شهر در دوره های بعد، نقشی کلیدی در سازمان فضایی شهر ایفا می کند.