فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هنگامی که عناصر و اجزاء متنوع یک بنا که هر یک شاخصه سبک، دوره، فرهنگ و اقلیم مختلف هستند، در یک اثر معماری با یکدیگر ترکیب شوند آن اثر را التقاطی می نامند. واژه «التقاط» در ادبیات اغلب جوامع کهن دارای بار منفی است. علت این نوع ارزش گذاری را باید در تلقّی خاص جوامع سنتی از مفهوم «هویت» جستجو کرد. «هویت» در جوامع یاد شده به معنای «اصالت» است که با گذر زمان و در طی قرون و اعصار شکل می گیرد. همین هویت بصری رفته رفته نام «سبک» می گیرد. اما مفهوم «هویت» و «سبک» در هنر و معماری جوامع نوپا چگونه است؟ آیا معماری دینی مدرن اگر در امتداد سنت بومی نباشد « بی هویت » است؟ آیا «هویت» و «التقاط» می توانند در معماری مسجد به آشتی برسند؟ وام گیری عناصر بیگانه در معماری بومی دینی تا چه حد مجاز، مقبول، ممدوح یا نکوهیده است؟ آیا معماری التقاطی استعداد این را دارد که به سطح یک «سبک» ارتقا یابد؟ منظر شهرهای مالزی در دو دهه گذشته عرصه ظهور مساجدی با عناصر ترکیبی و التقاطی بوده است. برخی از این مساجد با حمایت دولت و با هزینه های هنگفت بنا شده اند و جایگاه بصری خاصی را در افق معماری و شهرسازی این کشور به خود اختصاص داده اند و از این رو نقدی جدی را طلب می کنند. مقاله حاضر بر این است که مفاهیم هویت و التقاط را در معماری معاصر مساجد مالزی مورد نقد و بررسی قرار دهد.
The Alleys in the Central Business District of Kampala: Uses and Implications for Urban Renewal(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper exامینes the structure and form of the Alley spaces in Kampala Central Business District, with purpose to exامینe their uses, and the potential for urban renewal. The study employed multiple methodological approaches and procedures including document review, case study approaches and analysis and deduction of empirical findings, and explanation building. The study findings reveal that alleys in Kampala’s CBD are significant outdoor spaces of linear nature, each with a distinct identity with respect to location, size and quality initially designated for municipal service infrastructure but now taken over by the informal commercial enterprise that sees value of these spaces and from them harnesses a means of survival, henceforth defining their character and quality. The paper concludes that the users most often focus on subspaces of activity concentrations without necessarily noticing the configuration of the whole space. For effective urban renewal to take place and for the alley to perform effectively, it should be perceived not only as a space for movement but also a place of social interaction of a diverse urban population.
Evaluation of Tourism Websites from Urban Development Perspective (Case Study: Metropolitan Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tourism organizations have become one of the main users of the internet in recent years by setting their own urban tourism websites. However, not all the websites are effective to promote their goals and objectives. An effective evaluation of urban tourism websites can help organizations on how best to employ them. Using the ICTRT (Information, Communication, Transaction, Relationship and Technical merit) model, this study tries to evaluate the efficiency of Iranian official tourism websites from functional perspective and their role in urban development. The aims of the study fulfilled by content analysis of two official urban tourism websites. The results demonstrated that the websites were not able to support Iranian Tourism Industry effectively. The focuses of these websites mainly based on the basic services such as information and communication. Advanced services such as transaction and relationship building were generally being ignored. Furthermore, a converse correlation was seen between complexity and performance of websites. Based on the research findings suggestions and implications in urban development were discussed.
ارزیابی پدیدارشناختی وضعیت مسکن موقت از دید زنان روستای زلزله زده چوبانلار سردارلو - هریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۲
۸۴-۶۹
حوزههای تخصصی:
مسکن موقت بخش حیاتی اما بحث برانگیزی در مناطق زلزله زده است. خانواده های متاثر از بلایای طبیعی غالباً نیاز به مکانی امن برای راه اندازی مجدد فعالیت های روزانه خود دارند. اگر بعد از زلزله، مساکن موقت ارائه نشود آسیب دیدگان با مسایل فردی و اجتماعی زیادی مواجه می گردند. هدف از این تحقیق ارزیابی وضعیت مسکن موقت بعد از زلزله از نگاه زنان روستای زلزله زده چوبانلار سردارلو - هریس می باشد. این بررسی از آن جهت حائز اهمیت است که زنان روستایی با وجود مسئولیت حفظ و نگهداری خانه و کاشانه خویش، با محدودیت های زیادی چون فقدان درآمد، فقر، محرومیت و توان جسمی کم مواجه هستند. این مطالعه به روش تحقیق کیفی با رویکرد «پدیدارشناسی تاویلی» انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که اغلب زنان مصاحبه شونده در اسکان موقت با مشکلاتی چون امنیت جانی، امکانات بهداشتی، نبود فضاهای مکمل و امکانات آبرسانی در مقیاس خارج از چادرها و همچنین نبود محرمیت، تهویه، فزونی افراد در چادرها، آشپزی و مشکلات ناشی از آن و گرمایش در مقیاس داخل چادرها مواجه بودند. بنابراین با تدابیری چون دیوار چینی و حصارکشی گرداگرد محوطه چادرها و قراردادن حمام ها در مکان هایی خارج از دید عموم، جدا کردن حمام های زنانه و مردانه از یکدیگر، احداث مسجد به صورت موقت تا زمان ساخت نهایی آن، آرایش فضایی چادرها مبتنی بر عوامل خویشاوندی، تقسیم بندی داخل چادر به فضای زندگی و قسمت انباری، تعبیه هواکش در بدنه کانکس ها و ایجاد پنجره بر بدنه چادرها می توان از شدت مشکلات کاست.
مطالعه رابطه میان رضایتمندی ساکنان از محیط زندگی و میزان حس تعلق آنها در مجتمع مسکونی بلند مرتبه شهرک کوثر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از محققان معتقدند که یکی از اثرات زندگی در مجموعه هایی با تراکم بالای جمعیت و کیفیت نامطلوب محیطی، ضعیف شدن پیوندهای اجتماعی بین ساکنین است که خود زمینه ساز کاهش ارتباطات پایدار، عدم مشارکت،کاهش حس تعلق و زوال تدریجی این مجموعه ها می گردد. این مساله پژوهش حاضر را برآن داشت تا به تبیین ارتباط بین معیارهای کیفیت محیط بر حس تعلق در مجتمع های مسکونی بلندمرتبه بپردازد. بدین منظور رویکردهای متنوع کیفیت محیط، معیارهای کیفیت محیطی و نظریات تعلق مکانی مورد بررسی قرار گرفتند. شهرک کوثر تهران به دلیل وجود بلوک های بلندمرتبه و ویژگی های فرهنگی اجتماعی ساکنین به عنوان نمونه موردی پژوهش انتخاب و داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری گردید. پس از انجام تحلیل عاملی تاییدی، هشت عامل مدیریت شهرک، تسهیلات و خدمات، امنیت و ایمنی، متغیرهای محیطی، تسهیلات محیط مسکونی، هزینه ها و حس تعلق به عنوان معیارهای کیفیت محیط در این مجموعه ها استخراج گردیدند. همچنین حس تعلق با ارزیابی معیارهای شرکت در فعالیت های اجتماعی، ملاقات با همسایگان، وجود خاطرات و مکان های ماندگار، فعالیت های گروهی و نحوه مشارکت در بهبود محیط زندگی تعیین شد و نتایج حاصله نشان داد که این شهرک از لحاظ کیفیت محیط و میزان حس تعلق در وضعیت خوب قرار دارد. همچنین تبیین ارتباط بین معیارهای کیفیت محیط و حس تعلق مشخص کرد که میزان رضایت از معیار مدیریت شهرک بیشترین تاثیر را بر افزایش رضایتمندی و به دنبال آن حس تعلق دارد.
بررسی پیامدهای درجاسازی روستای عالیشاهی (نورآباد ممسنی) پس از زلزله 1389 فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۵۱
۵۴-۳۵
حوزههای تخصصی:
در اغلب برنامه های بازسازی پس از سانحه، سیاست جابه جایی سکونتگاه به عنوان راه حلی مناسب در راستای کاهش خطر در مقابل سوانح قلمداد می شود. با این حال بررسی تجارب مختلف حاکی از آن است که پیامدهای جابه جایی به گونه ای بوده که عموماً بازماندگانی که جابه جا شده اند به دلایل مختلفی از جابه جایی رضایت نداشته و این امر در مواردی به خالی از سکنه شدن واحد های احداثی در روستای جدید و بازگشت به روستای قدیم منجر شده است. به منظور تبیین ضرورت بازنگری در اتخاذ سیاست جابه جایی سکونتگاه های روستایی در جریان بازسازی مسکن پس از سوانح، این پژوهش از طریق تجارب اجرایی نگارندگان در حین اجرا، مشاهدات میدانی و مصاحبه عمیق با روستاییان و با رویکردی کیفی و روش بررسی موردی به تحلیل پیامدهای سیاست درجاسازی روستای عالیشاهی در شهرستان نورآباد ممسنی استان فارس پس از زلزله سال 1389 می پردازد. درجاسازی روستای عالیشاهی نشان داد که در بسیاری از موارد، جابه-جایی روستاها پس از وقوع سانحه تنها گزینه پیش روی نمی باشد و در صورت حذف و یا کاهش موارد تهدید و آسیب-پذیری ساختگاه موجود، از منظر رضایت مندی و بهره گیری از سرمایه های موجود، سیاست درجاسازی هر چند با هزینه-های اولیه بالاتر، گزینه مناسب تری نسبت به جابه جایی و انتقال روستاییان است. در صورت درجاسازی سکونتگاه علاوه بر حفظ منابع معیشتی مردم، منظر روستا نیز تا حد امکان حفظ می شود. ضمن این که در فرآیند بازسازی باید همواره رفع مشکلات موجود در مسکن سنتی را درنظر داشته و به تناسب مسکن با اقلیم منطقه نیز توجه نمود. از سویی در این تجربه برخلاف تصور رایج که استفاده از مصالح بومی و تکیه بر دانش ضمنی روستاییان، منجر به کاهش سرعت بازسازی می شود، با حضور و مشارکت مردم در مراحل مختلف برپایی مسکن، این بازسازی در مقایسه با روستاهای مشابه، طبق برنامه زمانی از پیش تعیین شده انجام گردید.
بررسی ریشه های ایرانی معماری آرامگاهی هند در دوره سلاطین دهلی، نمونه موردی: مقبره صوفی رکنی عالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس نظر بسیاری از محققان، مقبره رکنی عالم که در دوره سلاطین تغلقی بنا شده است، پایه گذار سنت مقبره سازی هند محسوب می شود، سنتی که بعدها با ساختن مقبره تاج محل به اوج شکوفایی خود می رسد. در باب نفوذ روح معماری ایرانی در بناهای هندی به خصوص تاج محل بحث های بسیاری شده است، اما آنچه نیاز به تحقیق و بررسی بیشتر دارد، ریشه های تأثیرگذاری معماری آرامگاهی ایران بر مقابر متقدم هندی است، چراکه معماری مقبره های متقدم هندی الگویی برای سنت معماری تدفینی هند در دوره های بعدی است. مقبره صوفی رکن عالم در مولتان از نخستین مقابر هندی است که در دوره سلطنت تغلقی های هند بنا شد و حائز بسیاری ویژگی های معماری ایرانی بوده و هدف این مقاله جست وجوی زمینه های تأثیرپذیری مقبره رکنی عالم از معماری آرامگاه های ایران است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان زمینه های تأثیرپذیری این بنا را در این چهار مورد خلاصه کرد: 1. هندسه پلان 2. کابرد نیم ستون ها و گنبدهای کوچک نمادین احاطه کننده گنبد 3. نحوه حل مسئله انتقالی از هشت ضلعی به دایره گنبد 4. مصالح و نقوش هندسی. همچنین می توان مصادیق تأثیرگذار بر این مقبره را سه بنای مقبره امیران سامانی، مقبره های خرقان و آرامگاه سلطانیه در نظر گرفت. این تحقیق به لحاظ محتوا با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در مرحله مطالعه تطبیقی با دیگر نمونه ها از روش بررسی قیاسی نیز بهره برده است.
استفاده از متریک های منظر در بهسازی شبکه اکولوژیک شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر تئوری های مربوط به اکولوژی منظر درهای تازه ای به روی برنامه ریزی و طراحی منظر گشوده است. مفهوم شبکه اکولوژیک نیز از دستاوردهای این مبحث بوده و در ارتباط با غلبه انسان در محیط های طبیعی و تکه تکه شدن تدریجی آن به دنبال توسعه محیط زیست انسانی نمود می یابد. به همین جهت طراحان و اکولوژیست های منظر، این مفهوم را در جهت به کار بستن یک استراتژی فضایی بهینه در مقیاس های مختلف و نیز محیط های شهری مورد استفاده قرار می دهند. در این راستا متریک های منظر به عنوان ابزار مفید بررسی و بهسازی شبکه های اکولوژیک شهری به شمار می آیند. در مطالعه حاضر، هدف اصلی، ارایه راهکارهای بهسازی برای شبکه اکولوژیک شهر تبریز با استفاده از متریک های منظر است. در این راستا ابتدا عناصر تشکیل دهنده ساختار شبکه اکولوژیک شهر تبریز که شامل لکه ها و کریدورهای طبیعی و مصنوعی هستند، با استفاده از متریک های منظر به طور کمی بررسی شده و بدین ترتیب لایه های اکولوژیکی طبیعی و مصنوع آن با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست و متریک های منظر(شامل
CAP و MNN و NP) مورد شناسایی و آنالیز واقع شد. سپس تحلیل شبکه با روی هم گذاری این لایه ها صورت گرفته و این امر به درک شبکه اکولوژیک شهر انجامید. در نهایت پهنه بندی ساختار شبکه به صورت سه پهنه همگن و ارایه راهکارهای ارتقای آن برای هر پهنه در مقیاس شهری از نتایج این مطالعه است.
بهسازی حرارتی جدار ساختمان های موجود در اقلیم سرد در ایران با بهره گیری از ویژگی های دیوار ترومب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارائه راهکاری برای بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان های موجود در اقلیم سرد ایران است. در راهکار پیشنهادی، یک پوسته دوم در سمت خارجی جدار جنوبی در بخش های غیر نورگذر نصب می شود و دیوار موجود به یک دیوار ترومب تبدیل می شود. در این روش، جدار رو به آفتاب، به رنگ مشکی رنگ آمیزی و شیشه ای در مقابل آن نصب می شود تا یک فاصله هوایی محفوظ ایجاد شود. جدار حاصل علاوه بر کاهش تلفات حرارتی ناشی از افزایش مقاومت کلی آن، امکان جذب و ذخیره سازی انرژی خورشیدی را فراهم می آورد و نوسان دمای هوای داخل اتاق را در طول روز کاهش می دهد. این راهکار به سبب سادگی و سهولت اجرا و همچنین ساختار شکلی و فضایی معماری و نوع مصالح رایج در ساخت و سازهای اقلیم سرد ایران، علاوه بر بناهای شهری، امکان استفاده در ابنیه روستایی را نیز دارد. در این مطالعه، به منظور ارزیابی عملکرد این سامانه، ابتدا یک مدل نمونه تعیین شده و جدار رو به آفتاب آن، در سه حالت بدون عایق، با عایق و با جزئیات پیشنهادی، در نظر گرفته شده و با استفاده از نرم افزار شبیه سازی انرژی پلاس، بارهای گرمایشی محاسبه شد. نتایج، کاهش قابل توجه بار گرمایشی را در مقایسه با جدار بدون عایق نشان داد. همچنین مشخص شد جدار پیشنهادی در مقایسه با عایق کاری، کارایی بهتری دارد. به منظور بررسی شرایط از نظر آسایش حرارتی، دمای خشک و دمای متوسط تشعشعی فضای داخل به وسیله همین نرم افزار پیش بینی شد. نتایج حاکی از کاهش معنادار بازه زمانی، مستلزم گرمایش و تعدیل دمای داخل در شرایط حاد آب و هوایی بود. عملکرد سامانه پیشنهادی، در یک ساختمان موجود نیز شبیه سازی شد که نتایج اخیر با نتایج به دست آمده از شبیه سازی مدل نمونه مطابقت داشت.
توسعه محیط های یادگیری: ارتقاء یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقیقت این است که آموزش و یادگیری فقط در مدرسه روی نمی دهد. بلکه دانش آموزان، از تعامل با محیط اطراف خود می آموزند. با قبول دیدگاه اکثر اندیشمندان، تعلیم و تربیت امری اجتماعی است و بسیاری از استعدادهای انسان و فضایل اخلاقی جز در متن جامعه و روابط متقابل اجتماعی شکوفا نمی شود. از این رو ارتقاء یادگیری و توسعه محیط یادگیری به تعامل مدرسه و جامعه وابسته می باشد. در این راستا می توان محیط خارج از مدرسه را نیز، جزء لاینفک فضای آموزشی قلمداد نمود، بنحوی که موجب توسعه محیط یادگیری دانش آموزان و نیز تعامل مدرسه و جامعه گردد. تعامل مدرسه با جامعه و محیط اطراف آن موضوع مهمی است که در گذشته وجود داشته و مدارس با مساجد، بازار و محله ها در تعامل بوده است و امروزه چنین تعاملی نادیده گرفته می شود. در نوشتار حاضر، برای ایجاد تعامل مدرسه و جامعه و ارتقای یادگیری دانش آموزان و افراد جامعه و توسعه محیط یادگیری، ابتدا با رویکردی تاریخی، به واکاوی مسئله تعامل مدرسه با اجتماع از دیدگاه اندیشمندان، و سابقه آن در ایران و دیگر جوامع و معرفی مدارس اجتماعی در آن ها پرداخته می شود. سپس با رویکرد روانشناختی، با استفاده از روانشناسی «اکولوژیک» و نظریه «بارکر»، تأثیر محیط و معماری فضاهای آموزشی بر یادگیری و همچنین تأثیر متقابل انسان و محیط از نظر اندیشمندان بررسی می شود. با توجه به این رویکرد، وضعیت مدارس کنونی و رابطه آن با جامعه، مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت با تبیین رابطه مدرسه، خانواده و جامعه، چگونگی توسعه محیط های یادگیری عنوان می گردد.
تأثیر معماری برج های مخابراتی در ایجاد حس تعلق به شهر(مطالعه موردی: برج مخابراتی میلاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
71 - 80
حوزههای تخصصی:
برج های مخابراتی که به عنوان نشانه هایی در مقیاس شهر مورد استفاده قرار می گیرند، برای تبدیل شدن به نماد باید در سطوح مختلفی با شهروندان پیوند و در آنها احساس تعلق ایجاد کنند. در حوزه بین رشته ای معماری و طراحی شهری که نگارندگان آن را طراحی کلان معماری می نامند، عملکرد کلان برج و مجموعه ای که برج در آن قرار دارد و پیوند آن با فضاهای شهری مد نظر قرار می گیرد. در این تحقیق، برج میلاد و هشت نمونه مشابه آن در نقاط مختلف دنیا معرفی و تحلیل گردیده اند. این برج ها از منظر طراحی کلان به نسل های مختلفی تقسیم می شوند که در نسل های اخیر، عملکرد تفریحی شهری و پیوند با شهر، پررنگ تر دیده شده است. مجموعه برج میلاد، از نظر زمانی هم نسل با نسل های جدید و از نظر عملکردی هم نسل با برج های نسل میانی می باشد و از نظر تعریف عملکردی کلان، در ایجاد پیوند با زندگی شهری موفقیت چندانی نداشته است.
کاربرد تحلیل های بلورشناسی در مطالعات فنی آثار تاریخی گچی (مطالعه ی موردی گچ بری کوه خواجه ی سیستان، ملات گچ شادیاخ نیشابور و ملات گچ قلعه الموت قزوین)
حوزههای تخصصی:
پژوهش و شناخت آثار تاریخی گچی در ایران دو مشکل فنی و واژه شناسی دارد. مشکل فنی موضوع این مقاله، عموماً ناشی از شناخت خصوصیات بلور گچ، هم چون تغییرات حلالیت یا شکل بلوری در اثر حضور مواد افزودنی یا تغییرات محیطی است. در این مقاله 3 نمونه ی تاریخی جمع آوری شده از کوه خواجه ی سیستان، قلعه الموت قزوین و شادیاخ نیشابور، و 3 نمونه ی مدلسازی شده ی جدید با توجه به ریزساختار بلوری آن ها بررسی می شود. آزمایش XRD حضور فاز غالب انیدریت (CaSO4) را برای هر دو لایه ی گچ بری کوه خواجه نشان می دهد؛ در حالی که ملات مربوط به شادیاخ دارای فاز غالب ژیپس (CaSO4.2H2O) است. پس از تشخیص عدم حضور ماده ی افزودنی آلی در نمونه های تاریخی با روش سوختن تر، از هر نمونه تصاویر SEM تهیه شد. این تصاویر در تشخیص کیفی شکل بلورهای گچ، کنارهم نشینی آ ن ها در ریزساختار نمونه های مختلف و سنجش فشردگی ریزساختار بلوری آن ها به کمک نرم افزار پردازش تصویر به صورت کمّی کمک می کنند. در تصاویر SEM تهیه شده از دو لایه ی گچ بری کوه خواجه، بلورهای منوکلنیک ژیپس دیده نمی شوند و ملات های گچ شادیاخ و قلعه الموت نیز فقط ساختاری فشرده را نشان می دهند؛ در حالی که در نمونه های مدلسازی شده، بلورهای گچ به وضوح قابل شناسایی هستند. نتیجه ی این مشاهدات بیان می کند که هرچند استفاده از تصاویر SEM و تحلیل بصری یا پردازش تصویری آن ها، نتایج ارزشمندی در بررسی و شناسایی ریزساختار مواد تاریخی گچی دارند، اما نتایج آن ها باید در کنار آزمایش XRD و پس از تشخیص حضور یا عدم حضور ماده ی افزودنی آلی، تفسیر و بررسی شوند.
مقایسه تطبیقی فرایند شناخت و آفرینش- با تبیین جایگاه «حقیقت» و «ایده»- در هنر و معماری غربی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
37 - 46
حوزههای تخصصی:
نوع شناخت و معرفت در هر جهان بینی، میزان «ماندگاری» اندیشه در آن جهان بینی را مشخص می سازد که در بازشناسی هنر و معماری اسلامی، غایت شناخت، «کشف حقیقت» و غایت خلق، «حصول ماندگاری» اثر است. هنرمند مسلمان، با تجلی «معرفت 1 حضوری» در«نفس»، «حقیقت» را به واسطه «هندسه» صورت بخشی می کند. اما هنرمند غربی در گذشته، «حواس» را ابزار کافی برای شناخت دانسته و اعراض ادراک شده در «نفس» را، به جای«حقیقت»، صورت داده است و در معاصر، با جایگزینی واژه «ایده 2 » به جای«حقیقت»، شناخت را نه در «حواس» بلکه در ذهن جستجو می کند. پژوهش حاضر با شناخت «شناخت شناسی» غربی و اسلامی، جایگاه مفاهیم «حقیقت» و«ایده» را در دو فرایند شناخت و خلق آثار نشان می دهد؛ تا علت ماندگاری آثار هنر اسلامی را در بستر زمان های مختلف و ناپایداری سبک های ایجاد شده در معماری معاصر غرب را در نحوه جهان بینی حاصله از شناخت شناسی هر یک تبیین نماید.
دلبستگی مکانی؛ بازشناسی مفهوم، اصول و معیارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
43 - 54
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی از دهه 60 و به دنبال طرح مفهوم مکان در مطالعات روانشناسی محیطی مطرح شد. عدم اجماع بر چیستی و چگونگی فرایند شکل گیری دلبستگی مکانی و کاربست مفاهیم مشابه به جای دلبستگی مکانی، آن را به مفهومی بی ثبات و لغزنده تبدیل کرده است. هدف این مقاله بازشناسی مفهوم دلبستگی مکانی به عنوان یکی از سطوح روابط مردم-مکان، اصول، معیارها و فرایند شکل گیری آن است به گونه ای که تمیز آن از سایر مفاهیم مرتبط را ممکن سازد. ابعاد متفاوت دلبستگی مکانی و معیارهای موثر بر آنها، در قالب مدلی مفهومیِ فرایند تعاملی شکل گیری دلبستگی مکانی و چارچوبی از مولفه های سازنده آن ارائه شده است. براساس این مدل، دلبستگی مکانی به عنوان هسته اولیه شکل گیری حس مکان، فرایندی احساسی، ادراکی و رفتاری است که در تعامل افراد با فضاهایی که بدان معنای ویژه ای بخشیده اند، با ایجاد دو سطح وابستگی و هویت مکانی شکل می گیرد و در قالب رفتارهایی ویژه بروز می یابد. خودبسندگی، تداوم، تمایز و عزت نفس نیز به عنوان اصول دلبستگی مکانی شناسایی شدند.
تحلیل محتوای مقالات بین المللی طراحی شهری طی دوره 8 ساله (2012 - 2005) میلادی: موضوع و روشهای پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
79 - 86
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه کمی و یکفی مجلات علمی، امروزه تحلیل محتوای مقالات منتشر شده از حیث موضوعی و رو ششناسی به عنوان دو الگوواره قدرتمند فرایند تحقیق، ضروری است. کشف موضوعات و رو ششناسی مقالات منتشر شده در حوزه طراح یشهری مهم ترین هدف این مقاله به شمار می رود. بدین منظور با استفاده از پایگاه اطلاعاتی SCOPUS مقالاتی که در عنوان آنها عبارت «طراح یشهری » آمده است، در بازه نمونه زمانی ) 2012 - 2005 ( که واجد جدید ترین رویکردهای نظری می باشد، جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت هاند. یافت ههای این نوشتار نشان م یدهد که مباحث طراح یشهری بو مشناختی و محیط زیستی واجد بیشترین میزان فراوانی موضوعی در میان 241 مقاله منتشر شده بوده و روش نمونه موردی نیز به عنوان پرکاربردترین روش تحقیق در میان مقالات به چاپ رسیده می باشد. استخراج 33 طیف موضوعی مورد کاربرد از جمله دیگر نتایج این مقاله به شمار م یرود.
نقش باغ درون شهری در شکل گیری قرارگاه های رفتاری، نمونه موردی : شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ از نوع مثمر و غیر مثمر یکی از اجزای الگوساز بافت درون شهری تهران بوده است، به این ترتیب که در ترکیب با اجزای دیگر شهری مانند مدرسه، تکیه، مزار، مسجد، سقاخانه ... و یا به صورت مجموعه ای از باغات متمرکز ( لکه های سبز عمده) سنت های ""تفرج درشهر"" و ""زیارت- تفرج"" را درشهر ثبات بخشیده است. فرضیه اصلی این نوشتار این است که ارسن های شکل گرفته در همسایگی باغات درون شهری که اغلب ریزدانه اند، دارای ""چگالی رفتاری"" بالاتری نسبت به پارک های شهری بزرگ مقیاس شکل گرفته در دوره ظهور مدرنیسم در تهران هستند. مزیت دیگر این باغ های درون شهری ریزدانه این است که در هماهنگی کامل با لایه مورفولوژیکی شهر تهران که متأثر از پنج رود دره مهم از شمال به جنوب شهر شکل گرفته و الگوهای سلسله مراتبی ساختاری و رفتاری تعریف شده ای را بنا به محل قرارگیری در ارتفاعات متفاوت رود دره ها ( خط الراس، خط القعر و دامنه) به علاوه پارادایم های فرهنگی یک جامعه ایرانی – اسلامی شکل داده اند. مقاله حاضر، تلاشی در جهت تبیین نقش باغ در شکل دهی به فضاهای جمعی شهری و دسته بندی الگوهای ساختاری براساس نقش باغ در مجموعه است. بر این اساس، عنصر واسطه باغ درالگوهای ترکیبی حاصل از مطالعه منظر شهر تهران ، در طول تاریخ به ویژه تا دوران پهلوی با نقش های متعددی به شرح زیر مشاهده شده است :
- مبدأ پیدایش تمدن
- نظرگاه
- تبدیل یک عنصر نمادین منظر به باغ
- باغ- یادمان اسطوره
- سنت باغ وقفی
- بستر سنت زیارت- تفرج
بررسی و تحلیل نظام پراکنش فضایی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر عوامل محیطی و با استفاده از GIS، مطالعه موردی: دهستان درح شهرستان سربیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۰
۱۳۵-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی در ایران با توجه به تنوع عوامل محیطی-اکولوژیکی از یک سو و تأثیر نیروهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از سوی دیگر، برپا شده اند و طی سال های متمادی پراکنش فضایی خاصی پیدا کرده اند. در این ارتباط عوامل طبیعی از عناصر تأثیرگذار در الگوی استقرار و پراکنش سکونتگاه های روستایی بوده و در عین حال نقش مهمی نیز در ساماندهی فضایی نظام سکونتگاهی دارد. ساماندهی فضایی نظام سکونتگاهی در مفهوم آمایش سرزمین رابطه تنگاتنگی با الگوهای فضایی- کالبدی سکونتگاه های روستایی دارد. لذا روشن است که یکی از عوامل دستیابی به توسعه متعادل در نواحی روستایی، رسیدن به الگوی مناسب فضایی در نظام سکونتگاهی به طور کلی و سکونتگاه های روستایی به صورت ویژه می باشد. این پژوهش سعی در شناسایی پهنه های مناسب و نامناسب استقرار سکونتگاه های روستایی با توجه به مخاطرات محیطی، تشخیص میزان پایداری و ناپایداری این سکونتگاه ها جهت دستیابی به برنامه ای مناسب درپراکنش فضایی روستاهای بخش درح شهرستان سربیشه دارد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی – تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق نیز به شیوه اسنادی و مطالعات میدانی جمع آوری گردیده است. پس از شناسایی عوامل طبیعی مؤثر در شکل گیری و پراکنش سکونتگاه های روستایی، با توجه به داده های مکانی، آماری و توصیفی، ظرفیت ها ومحدودیت های موجود پراکنش در منطقه و نقشه پهنه بندی مکان های بهینه استقرار سکونتگاه های روستایی تهیه و در نهایت راهبردها و راهکارهای مناسب ساماندهی فضایی ارائه گردیده است. کلیه مراحل تجزیه و تحلیل اطلاعات و خروجی نهایی آن با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عوامل طبیعی تأثیر بسیار مهمی بر استقرار وپراکنش سکونتگاه ها، در محدوده مورد مطالعه دارد. همچنین بر اساس داده های موجود، روستاها از نظر خطر پذیری به چهار گروه تقسیم شده اند که در راستای برنامه ریزی مناسب جهت دستیابی به توسعه پایدار و بر اساس نوع استقرار هر روستا، مؤثر می باشد.
طراحی فضایی محلات شهری با تأکید بر اصول دین اسلام در شهر ایرانی-اسلامی (مطالعه موردی : محله شهدای شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
41 - 52
حوزههای تخصصی:
شهر اسلامی مفهومی است که پژوهشگران متعدد، تحقیقات مختلفی برای رسیدن به آن انجام داده اند. حال آنکه ارائه الگو در سطح محله از دغدغه های موجود در این زمینه می باشد.از این رو الگوی ایرانی-اسلامی محله، درواقع اطلاق نقشه های کلی فضاهای از پیش تعیین شده در سطح محله با توجه به وضعیت موجود کالبدی است. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های کالبدی شهرهای ایرانی-اسلامی و ارائه یک الگوی فضایی از محله و ساختار آن بر اساس اصول دین اسلام، در شهرهای ایران می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده که در آن از روش تحلیل متن و محتوا در جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. از نتایج به دست آمده این پژوهش می توان به امتزاج داده های موجود در مکتب اصفهان و تحقیقات انجام شده و مطابقت آنها با اصول مبین اسلام اشاره داشت که می تواند در طراحی محلات شهری مورد استفاده قرار گیرد.
ارتقاء هویت ورودی ایستگاه های متروی شهر تهران با بهره گیری از نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
63 - 74
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش روز افزون استفاده از مترو، یافتن ارتباط منطقی بین کالبد ایستگاه مترو و عناصر سازنده ی هویت آن، امری ضروروی شده است. هدف از این پژوهش، یافتن شاخصه های زمینه گرا کردن ایستگاه های مترو بر اساس نشانه های فرهنگی است. ورودی های مترو مهم ترین نقاطی هستند که با کالبد شهر و انسان ها رابط های بسیار نزدیک دارند. در این تحقیق با روش نشانه شناسی تحلیلی- تفسیری تلاش می شود، ابتدا رویکردهای طراحی ورودی ایستگاه ها بر اساس سطح مواجه با نشانه ها دسته بندی شود. سپس میزان توافق هر سطح با توجه به چهار گونه متن، و براساس سه سطح مواجه؛ نشانه ساز، نشانه دار و نشانه گریز مورد بررسی قرار گیرد. براساس یافته های پژوهش، توجه به متن و لایه های آن، راهکاری مطلوب در جهت تبیین سطح مواجه با نشانه و بازیابی هویت، در هر یک از ورودی های ایستگاه های متروی شهر تهران است.