فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با پیشرفت صنعت و تکنولوژی، رشد و توسعه شهرها نیز روندی شتابان به خود گرفته است. شهرسازی و معماری امروز، فارغ از اقلیم، فرهنگ و موقعیّت جغرافیایی به صورت یکنواخت و مشابه، در نقاط مختلف، در حال شکل گیری است. ایجاد محیط های مصنوع و به دور از معنا، کاهش تعاملات اجتماعی، از میان رفتن حس تعلّق شهروندی و بی تفاوتی شهروندان نسبت به محیط زندگی شان، از جمله پیامدهای کم توجّهی به ابعاد هویّتی شهرها می باشد. در این راستا این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلّفه های هویّت بخش شهربابک انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، به کمک نرم افزارSPSSو با استفاده از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و بر این اساس نتایج زیر حاصل گردید. میزان علاقه ساکنین به شهربابک با استفاده از مقیاس لیکرت مورد سنجش قرار گرفت و در مجموع 45.8 درصد از پاسخ دهندگان میزان علاقه خود به شهربابک را زیاد اعلام کرده اند که این میزان بسیار بالاتر از حدّ انتظار بود. در سنجش رابطه میان مدّت زمان سکونت و تعلّق مکانی ساکنین سطح معناداری sig در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.00 می باشد، بنابراین وجود رابطه میان دو متغیّر تأیید می گردد. از طرف دیگر ضریب همبستگی در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.191، به دست آمد. بدین معنی که براساس این آزمون رابطه بین دو متغیّر به صورت مثبت وجود دارد و تقریبا 19 درصد تغییرات متغیّر وابسته (تعلّق مکانی افراد) تحت تأثیر متغیّر مستقل (مدت زمان سکونت) قرار دارد. نتایج پژوهش در سنجش اهمیّت عناصر هویّت بخش از دید ساکنین حاکی از آن است که روستای میمند، معادن مس و فیروزه به عنوان مؤلفه هویّتی برجسته شهربابک از نظر پاسخ دهندگان می باشند. به منظور بررسی رابطه تحصیلات افراد در انتخاب عناصر هویّتی با توجه به ترتیبی بودن متغیّرها از آزمون های تاوکندال بی، گاما و دی سامرز برای سنجش رابطه استفاده گردید. از آنجا که در هر سه آزمون، سطح معناداری sig به صورت برابر و برای تمامی مؤلفه های مورد آزمایش بالاتر از 0.05 درصد است؛ فرض صفر تأیید می گردد و رابطه ای میان تحصیلات افراد و انتخاب عناصر هویّت بخش وجود ندارد.
پایداری شهر از منظر شکل شناسی شهری (بررسی فشردگی در ارگ بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
5 - 18
حوزههای تخصصی:
پایداری شهرهای سنتی ایران در گذشته نه تنها نتیجه انسجام کالبدی آنها بلکه نتیجه توجه به شهر، به عنوان مکانی برای زندگی ساکنان آن بوده است. پژوهش حاضر در پاسخ به چگونگی پایداری ارگ بم از منظر شکل شناسی در تداوم زمان ابتدا با رویکردی تحلیلی به تبیین چارچوبی نظری مبتنی بر روابط میان مؤلفه های شکل شناسی شهری و فشردگی از منظر آن در ارتباط با پایداری شهرها و سپس به نحوه انطباق آن با شرایط زندگی در ارگ بم می پردازد. تحقیق حاضر بیانگر آن است که تا زمانی که فشردگی کالبدی در ارگ بم در مطابقت و ترکیب به هم تنیده عوامل انسانی- درونی شهر بوده توانسته پاسخی مؤثر در پایداری آن از منظر شکل شناسی باشد. مؤلفه های مذکور دربرگیرنده مؤلفه کالبد مصنوع در مطابقت با کالبد طبیعی شهر، عمده ترین عوامل انسانی (مؤلفه های عملکردی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) در ترکیبی به هم تنیده در طول زمان می باشند.
عناصر کالبدی کارکردی شکل دهنده به هویت بافت های تاریخی شهر ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
17-25
حوزههای تخصصی:
افت تاریخی شهر ایرانی اسام ی با ارزش کالبدی و فرهنگی نهفته در خود، از هویت شهری بالایی برخوردار است، در نتیجه حفظ بافت های تاریخی ب هعنوان هویتی ضروری برای ادامه حیات شهرها مطرح می گردد. در واقع هویت، پاسخی به پرسش در خصوص چیستی یا کیستی است که در بستر تاریخی جامعه شکل م یگیرد. یکی از دلایل اصلی بحران هویت امروزین شهرها را می توان نا کارآمدی بافت های تاریخی ذکر نمود. با گذر زمان، لاجرم، تغییر اتفاق خواهد افتاد، لیکن تداوم همراه با تغییر که پیوند بین گذشته با حال را ممکن می سازد، خود باعث تعاد لبخشی به این تغییر خواهد بود. تحقیق حاضر از نوع کیفی است و ب هدنبال بررسی عناصر شکل دهنده به هویت بافت های تاریخی شهر ایرانی اسامی به منظور مقابله با پدیده از دست رفتن هویت باف تهای مذکور است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش جم عآوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخان های و اسناد تاریخی است. بررس یها حا کی از آن است که عناصر اصلی شکل دهنده به هویت بافت تاریخی شهر ایرانی اسامی عبارتند از: ارگ، مسجد جامع، بازار، محل ههای مسکونی و شبکه معابر که از آن میان ارگ، مسجد جامع و بازار سه رکن اساسی شهر سنتی اسامی را ب هوجود می آورند. مسجد جامع ب هعنوان محوری ترین عنصر کالبدی در شهر اسامی و بازار، یکی از عین یترین نمودهای معماری و شهرسازی سنتی ایران است که به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده شهر ایفای نقش م یکرده است. مقاله حاضر درصدد است تا با شناخت ماهیت هویت، به بررسی عناصر شکل دهنده شهرهای سنتی اسلامی کشور بپردازد تا به تمهیداتی منجر شود که به حفظ و تداوم حضور این عناصر در بافت های تاریخی شهرهای کشورمان کمک کند.
عملکرد بهتر دانشجویان با بهره گیری مناسب از نور روز در کلاس های آموزشی؛ بررسی موردی: دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به عوامل کیفی محیطی در طراحی فضاهای آموزشی دانشگاهی، تأثیر بسیاری بر عملکرد کاربران اصلی این فضاها یعنی دانش آموزان و دانشجویان دارد. در این زمینه، یکی از عوامل کیفی محیطی بسیار مؤثر، بهره گیری از نور روز در طراحی کلاس های آموزشی است که علاوه بر تأثیر در چگونگی عملکرد کاربران، بر سلامت آنها و نیز میزان صرفه جویی در مصرف انرژی نیز مؤثر است. در این نوشته، ابتدا شرایط نور روز مناسب برای کلاس ها و کارگاه های آموزشی بیان شده است، سپس اطلاعات مرتبط با عملکرد و رضایت مندی دانشجویان در خصوص روشنایی روز از طریق پرسش نامه جمع آوری شده و در انتها عوامل مؤثر در فراهم کردن نور روز مناسب برای کلاس های آموزشی با استفاده از نرم افزار نورپردازی دیالوکس، 1 در کلاس ها و کارگاه های دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است و البته باید گفت نمونه موردی این مقاله که تشابهات زیادی به لحاظ اصول طراحی با اغلب دانشگاه های ایران دارد. همچنین راهکارهایی در زمینه بهبود کیفیت نور روز این کاربری ها ارائه شده که در طراحی مناسب این گونه فضاها مفید است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی و نیز مدل سازی رایانه ای بر پایه پژوهش موردی است.
ارزیابی سرمایه اجتماعی در خیابان نمونه موردی: خیابان های چلیپایی هسته مرکزی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در کنار سرمایه های انسانی، مالی و اقتصادی از سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی نام برده می شود .هدف این پژوهش ارزیابی سرمایه اجتماعی در خیابان که یکی از پویاترین فضاهای عمومی شهری است و هم چنین ارتباط و همبستگی عوامل کالبدی و ادراکی با سطح تعاملات اجتماعی و در نتیجه سرمایه اجتماعی است . به این منظور خیابان های چلیپایی هسته مرکزی شهر سنندج برای مطالعه در این پژوهش انتخاب شده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که با استفاده از پرسشنامه تعداد 400 نفر که به صورت سهمیه ای و متناسب با متغیرهای سن و جنس انتخاب شده اند، به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار داده شده اند . در نهایت با تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی به این نتیجه رسیده است که مولفه های تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی شامل؛ ارتقای کیفیات محیطی و اختلاط کاربری ها در ارتباط با اعتماد اجتماعی، حس مکان، هویت و تعلق خاطر در رابطه با هنجارهای اجتماعی و روابط چهره به چهره و مشارکت اجتماعی در ارتباط با شبکه های اجتماعی می باشند.
زلزله بم و درک معنایی ساکنان محلات مسکونی از اختلال در دلبستگی به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۲
۳۰-۱۷
حوزههای تخصصی:
وقوع سوانح از عمده عوامل تغییر در مکان شناخته می شوند که در رابطه عاطفی بین فرد- مکان اختلال جدی وارد می کنند. تبعات این اختلال با تغییر در دلبستگی به مکان به شکل اضطراب و فقدان بروز می یابد که فرایندهای متأخر بازسازی سکونتگاه ها به دنبال کاهش این پیامدهای روانی است. با توجه به نقش بازسازی در بازآفرینی حس دلبستگی به مکان به عنوان سرمشقی برای عمل در جریان بازسازی سکونتگاه پس از سوانح، این پژوهش به دنبال تبیین نظریه، بر اساس درک و ارزیابی عوامل اختلال در دلبستگی به مکان در زلزله 1382 از دید ساکنان محلات مسکونی بم است. این پژوهش برمبنای ماهیت کیفی به روش پژوهش مردم نگاری همراه با مشاهدات میدانی و مصاحبه عمیق با ساکنان، با رویکردی میدان محور صورت گرفته است. تحلیل داده ها و تبیین نظریه نیز به روش «نظریه زمینه ای» انجام شده است. در این مطالعه با 40 نفر از ساکنان قدیمی محلات امامزاده زید و قصر حمید مصاحبه انجام شده که پیش از وقوع زلزله نیز در محلات مذکور ساکن بوده اند. بر اساس یافته های این پژوهش مهم ترین عوامل درک شده اختلال در دلبستگی به مکان در اثر وقوع زلزله بم به زعم ساکنان، از دست دادن عناصر هویت شهری چون ارگ و نخلستان ها و از بین رفتن حس خانه بوده که در سطح محلات با کاهش روابط اجتماعی خویشاوندی و همسایگی و تنزل هویت محله به دلیل تخریب کالبدی محله، توسط ساکنان تفسیر و معنا شده است. در نهایت ساکنان بمی اختلال در دلبستگی به مکان را به منزله نوعی «نوستالژی گذشته محله» ادراک و تفسیر کرده اند که در آن ها منجر به بی انگیزگی نسبت به محله موجود شده است. در این تجربه برخلاف تصور رایج امر بازسازی در ساخت کالبدی مسکن برای بازماندگان، بر اهمیت بازسازی عناصر هویت شهری همراه با تأمین زیرساخت های لازم برای ارتقای کیفیت زندگی و روابط اجتماعی در محله و احیای هویت محله ای در امر برنامه ریزی و طراحی بازسازی پس از بروز سوانح تأکید می شود.
تحلیلی بر رابطه میان دسترسی به خدمات شهری و میزان امنیت تصرف ادراکی در سکونتگاه های غیررسمی؛ بررسی موردی: محله کشتارگاه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارب علمی و عملی در مورد رویکردهای ارتقای امنیت تصرف در سکونتگاه های غیررسمی در چند سال اخیر نشان داده است که فرآیند صدور و ارائه سند به علت ناتوانی مالی ساکنان منجر به عدم رغبت آنها برای کسب آن و به علت نیروهای قدرتمند و تأثیرگذار در بازار زمین، منجر به بورس بازی و احتکار زمین شده است. امروزه به جای ارتقای امنیت تصرف از طریق فاکتورهای قانونی، استفاده از ابزارهای میانجی گر نظیر ارائه خدمات شهری مرسوم گشته است. در این تحقیق تأثیر دسترسی به خدمات شهری بر میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه ارومیه مورد بررسی قرار گرفته است. در پی بررسی این رابطه از 5 شاخص تبیین کننده امنیت تصرف ادارکی و 7 معیار برای سنجش میزان دسترسی به خدمات شهری استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه و از تکنیک های تحلیل شبکه در محیط ArcGIS، تحلیل فازی و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با افزایش دسترسی به خدمات شهری میزان امنیت تصرف ادارکی ساکنان محله کشتارگاه ارومیه افزایش یافته است بدین صورت که حدود 60 درصد از واریانس امنیت تصرف ادارکی در این محله وابسته به دسترسی به خدمات شهری است.
راهکارهای طراحانه تحقق پایداری اجتماعی در مسکن گروه کم درآمد در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه پاسخ گویی به محدودیت های اقتصادی اولویت نخست پروژه های ساخت مسکن گروه کم درآمد شهری است، لیکن مشخصات فرهنگی خاص چنین مساکنی ضرورت توجه به ابعاد اجتماعی، انسانی و فرهنگی شان را دوچندان می کند، مسئله ای که در غالب تجارب پیشین مغفول مانده است. این نوشتار با تدقیق در پایداری اجتماعی به عنوان شاخه ای از دانش پایداری در پی یافتن راهکارهای طراحانه ملموسی است که قابل استفاده در طراحی مسکن اجتماعی حمایتی بوده و منجر به ارتقاء کیفیات اجتماعی این خانه ها شوند. نوع تحقیق از نظر روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع تحقیق "کیفی" است و در مقام روش جمع آوری اطلاعات از نوع "پیمایشی" به روش مصاحبه بسته با جامعه آماری هدفدار (متخصصین امر) می باشد. در نهایت از آزمون آماری فریدمن به منظور تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که راهکار "طراحی عرصه های جمعی چندمنظوره در فضای عمومی " در بعد تعامل اجتماعی و راهکار "طراحی اقلیمی" در بعد رفاه اجتماعی، دارای بیشترین اهمیت در جهت کسب پایداری اجتماعی در برنامه های مسکن اجتماعی در بستر شهر تهران می باشند.
دستیابی به اصول طراحی نماهای دوپوسته با تاکید بر ایجاد تهویه دودکشی در اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
109-119
حوزههای تخصصی:
اهداف: پس از توجه مجامع جهانی به مصرف بهینه انرژی، جداره های خارجی بناها تبدیل به یکی از مهم ترین بخش ها در پروسه طراحی شد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیرگذاری نوع جریان هوا و همچنین فاصله بهینه بین دو جداره، در اقلیم گرم و مرطوب ایران (جزیره کیش) است. مواد و روش ها: برای دستیابی به این هدف، پیکره بندی های مختلف نمای دوپوسته ، با استفاده از شبیه سازی های کامپیوتری (نرم افزار فلوئنت ۱۹/۲) مورد بررسی واقع شده اند. دو نوع جریان هوای تخلیه هوا و لایه هوای خارج بررسی شد. هر یک از این دو جریان با سه فاصله متفاوت، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰میلی متر شبیه سازی شدند. در این مطالعه از روش "تحقیق شبیه سازی و مدل سازی" استفاده شده است. در بخش های شبیه سازی نرم افزاری و تحلیل عددی نوع تحقیق "کمی" و روش تحقیق "تحلیلی" است و دستیابی به نتایج براساس "استقرا" صورت می گیرد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در زمان های اوج گرما و رطوبت که هوای بیرون در حالت آسایش نیست، نوع تخلیه هوا، باعث بالارفتن دما و رطوبت داخل دفاتر می شود و آسایش حرارتی ساکنان و کاربران را با مشکل روبه رو می کند. نتیجه گیری: در روزها و ماه های گرم لازم است از نوع لایه هوای خارجی استفاده شود. همچنین مشخص شد که در صورت استفاده از حالت تخلیه هوا، عمق بهینه حفره هوا ۲۰۰۰ میلی متر و در حالت لایه پرده هوای خارجی، ۱۰۰۰میلی متر است.
Investigation on the Role of Recycling Materials and the Importance of their Potential Energy in the Trend of Sustainable Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recycling process is one of the most important processes in the trend of sustainable development, a logical reaction against the problems that results from industrial age. Building materials can play an important role in the process of a building formation or destruction, in fact, materials forms the building nature. Thus, the role of material and the impact of its recycling in sustainable development context cannot be ignored. Also, due to the rate of destruction and renewals that exist in cities and considering to the point that almost half of fuel storages are consumed in the buildings, the mass of materials that are sources of potential energy, should not be ignored. So, it is obvious that finding a fundamental solution in this area is necessary. In terms of research performance, this study is qualitative and as descriptive-comparative investigation and selection of the concepts is based on library and documentary methods, surveying some characteristics of recycling which in terms of quality and technique effect on architecture has been attempted in this research. Therefore, the role of recycling materials and the importance of their potential energy in the trend of sustainable development are investigated in this paper by descriptive-comparative method and appropriate and optimum solutions provided in order to reduce energy consumption in the field of construction and building materials.
بررسی تطبیقی مضمون کتیبه های مسجد گوهرشاد و مبانی اعتقادی شیعه در دوره تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
The developments Trend of Islamic Inscriptions in the Building Portals of Dezfoul City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the architecture of Iranian traditional houses, the ornamentations available in the inscriptions of houses entrance portal express the identity of architects and personality of houses owners and are rooted in their religious and national beliefs and faiths. The main hypothesis of this research is changing the physique and application of religious contents in compliance with the thoughts and beliefs of people in Dezfoul historical city in the epigraphs of houses entrance portals. The objective of this study is reviewing the development trend of texts, concepts and physique of inscriptions as well as analyzing the factors effective on the quality and diversity of application of inscriptions. The present research is an applied study and descriptive-analytical method has been applied, and the data was collected by library and survey studies. The population of this research includes historical houses, houses damages in war (Iran & Iraq) and renovated and new tissue and new-built houses of Dezfoul, from Qajar era so far. Random sampling method has been applied in this study and dispersal area includes the city. Data analysis method in this study is qualitative and quantitative. The results of this study indicate that today the inscriptions available in the entrance portal of houses in Dezfoul comparing to inscriptions in Qajar1 and Pahlavi2 era is very simple and has lower aesthetic value. One of causes for such superficial and contextual gap between inscriptions seems to be the war and renovations during and after destruction.
واکاوی مفهوم «گونه» در مسکن بومی و تبیین رویکردی برای دسته بندی گونه های مسکن روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخریب ساختمان های بومی روستایی در بازسازی ها و نوسازی های اخیر، در کنار اهمیت شناخت ارزش های پایدار این بناها و به کارگیری آن در ساخت و سازهای جدید، نیاز به مستندسازی بناهای بومی را افزایش داده است. مستندسازی این بناها نیازمند شناخت الگوهای بومی و اصیلی است که می توان آن را یک «گونه مسکن» تعبیر نمود. در این مقاله تلاش شده است که ضمن شناخت مفهوم گونه مسکن از وجه نظری، دسته بندی جامعی از روش های گونه شناسی مسکن در ایران و جهان و در مقیاس های مختلف از پهنه های سرزمینی ارائه گردد. بر این اساس، روش های گونه شناسی مسکن به سه دسته زیر تقسیم شده اند: - دسته بندی گونه های مسکن براساس یک یا چند شاخص اثرگذار بر شکل گیری مسکن - پدیدار شناسی تاریخی و فرایندی شکل گیری مسکن - رویکرد مبتنی بر حل مسئله در شکل گیری مسکن در ادامه متغیرهای مستقل و وابسته مؤثر در شکل گیری گونه های مسکن ارائه شده و تلاش شده است که ضمن بررسی فرایند تعامل متغیرها، رویکردی برای دسته بندی گونه های مسکن روستایی در ایران براساس تعریف موردنظر از مفهوم گونه مسکن ارائه گردد.
بازشناسی اثر آیین های عاشورایی بر شهر ایرانی؛ بررسی موردی: شهر لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین اجرای داوطلبانه رفتاری است که به شکلی سزاوار به منظور تأثیرگذاری نمادین یا مشارکت در زندگی جدی طراحی شده است و طیف وسیعی از فعالیت های انسانی در جوامع را شامل می شود. آیین با دارا بودن سه ویژگی کلان (1) تکرارپذیری در زمان و مکان مشخص، (2) برخوردار از ماهیتی نمادین و استعاری و (3) کنش و فعالیتی اجتماعی، با سه مؤلفه اصلی شهر شامل کالبد، معنا و فعالیت در تعامل و ارتباط تنگاتنگ است. در نتیجه آیین را می توان پدیده ای فضایی و به تبع آن پدیده ای شهری دانست. در پژوهش حاضر با استفاده از روشی تحلیلی و پیمایشی و در قالب مطالعه ای کیفی به بررسی نحوه تعامل شهر و آیین های عاشورایی پرداخته شد. بررسی انجام شده در قالب مدل مفهومی به دست آمده حاکی از آن است که از بعد کالبد، آیین های جمعی سبب ایجاد عناصر و فضاهایی خاص گردیده و یا به آنها شکل داده است و اجرای آن در سازمان فضایی شهر در گذشته انسجام کالبدی-فضایی شهر را به دنبال داشته است. از بعد معنا، آیین های جمعی سبب ایجاد فضا هایی خاطره انگیز، با معنا و نمادین گردیده و در هویت بخشی به فضاها و حس تعلق به آنها اثرگذار بوده است. از بعد فعالیتی، افزایش حضور پذیری، آزادی در فعالیت، ایجاد یک قلمرو همگانی و مردمی بودن را می توان مهمترین وجوه رفتارهای آیینی در شهر لاهیجان دانست که تقویت محله محوری، مشارکت و وحدت جمعی در ایام خاص را موجب می گردد.
مراتب دگردیسی کالبدی در مسجد مظفریه تبریز؛ تحلیلی بر مبنای شناخت ساختاری لایه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد مظفریه (مسجد کبود) تبریز، یکی از شاهکارهای هنری عصر قراقویونلوها است. اما مسأله مطرح درباره معماری این بنا، عدم وجود اصالت در کلیت حجمی آن می باشد. زیرا در طی زمان، ساختار بنا دگردیسی یافته و تفاوت های فاحشی بین کالبد فعلی و کالبدی که معماران اولیه اش اراده کرده بودند، وجود دارد. تبیین علمی سیر تحولات کالبدی این بنا، مسأله پژوهشی بود که این مقاله مستخرج از آن می باشد. در نوشتار حاضر، مراتب دگردیسی کالبدی مسجد، برپایه اسناد تاریخی و نیز بررسی عینی شواهد موجود (لایه های تاریخی اثر) مورد بحث قرار گرفته است و در انجام آن، اطلاعات پایه به دو طریق «تحلیل اسنادی» و «مشاهده عینی» تحصیل شده است. از نتایج پژوهش این نکته می باشد که ساختار کنونی مسجد، حاصل همنشینی لایه های کهن با لایه های جدید است و آنچه از بنا پدیدار می شود، علیرغم سیمائی منسجم، فاقد اصالت تامّه بوده و مظهر اراده های متأخر نیز می باشد. مضاف آنکه با گذشت زمان و کهنه شدن تدریجی الحاقات معاصر که عموماً به سیاق قدیم بازسازی شده اند گاه «اصل» و «بدل» خلط شده و بازدیدکنندگان، تمامیت کالبدی مسجد را چنین می انگارند که از ابتدا بوده است. معهذا در سال های اخیر، اهتمام در تفاوت نهادن بین بخش های اصیل و الحاقی که از اصول علمی حفاظت معماری است در برخی اقدامات حفاظتی این بنا به چشم می خورد.
تأثیر شیوه زندگی بر سازمان فضایی خانه مطالعه موردی: شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت خانه نه تنها به عنوان سرپناه بلکه محیطی برای شکل گیری فعالیت های اجتماعی به منظور تأمین نیازهای مادی و غیرمادی بر کسی پوشیده نیست. در عصر حاضر شاهد نادیده انگاشتن الگوی فرهنگی، رفتاری و سکونتی کاربران می باشیم. با بیان این مشکل هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر شیوه زندگی و فرهنگ کاربران به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای درک رفتار ساکنان بر الگوی مسکن می باشد. با تغییر نیازها و شیوه زندگی، الگوی رفتاری ساکنان نیز در خانه ها دچار تحول گشته و سازمان دهی فضایی متفاوتی را به وجود آورده است. در این پژوهش به بررسی الگوی مسکن در ارومیه با توجه به شیوه زندگی در گذر زمان از دوره سنتی تا معاصر پرداخته شده است. برای دستیابی به اهداف پروژه با روش تحقیق ترکیبی نمونه های موردی با برداشت میدانی پنجاه خانه سنتی تا امروزی ارومیه و نیز روش کیفی با مطالعات مردم شناسانه از طریق مصاحبه با ساکنان این خانه ها، الگوی سکونت و مؤلفه های تأثیرگذار شیوه زندگی در هر دوره شناسایی گردید. نتایج پژوهش به بررسی سیر تحول شیوه زندگی و الگوی خانه از دوره سنتی تا معاصر و تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر اختصاص یافته است و نشان می دهد با گذشت زمان با تغییر شیوه زندگی بخشی از کارکردهای اجتماعی خانه که عمدتا در فضای باز (حیاط) انجام می شده است، به فضای بسته خانه و بخش عمده آن به خارج خانه انتقال یافته و اهمیت فضای باز به عنوان رکن خانه های سنتی به شدت تقلیل یافته است. انعطاف پذیری فضاها از میان برداشته شده، کارکرد اجتماعی خانه جای خود را به کارکرد شخصی داده و در نهایت ویژگی خانه های بومی ارومیه به کلی از بین رفته و جای آن را خانه های بی هویت امروزی گرفته است.
بررسی رضایت مندی روستائیان از کیفیت مساکن جدید روستایی (مطالعه موردی: شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۵۱
۹۴-۸۱
حوزههای تخصصی:
مسکن نقش بسیار مهمی در کیفیت زندگی جامعه بشری داشته و بخشی بزرگی از هزینه های زندگی خانوارها را به خود اختصاص می دهد. با توجه به بالا بودن تأمین هزینه مسکن، دولت ها معمولاً برای کمک به تأمین مسکن به ویژه برای خانوارهای کم درآمد از طریق احداث مسکن اجتماعی و اعطای وام های کم بهره اقدام می کنند. در ادامه سیاست های توسعه روستایی کشور، اعطای وام کم بهره مسکن روستایی سال های اخیر زمینه ساخت تعداد قابل توجهی از بناهای مسکونی را در سراسر روستاها پدید آورده است و بالا بودن حجم این ساخت و سازها تغییراتی محسوسی را در چهره ظاهری و کیفیت سکونت روستایی ایجاد کرده است. به منظور آشنایی با چگونگی این تغییرات، مقاله حاضر میزان رضایت مندی روستائیان را از کیفیت ساخت و سازهای جدید مسکونی مورد بررسی قرار می دهد. داده های به کار گرفته شده در تحقیق حاضر از طریق بررسی میدانی و تکمیل پرسشنامه در ده روستای شهرستان شفت از استان گیلان بدست آمده است. یافته های مهم تحقیق نشان می دهد که خانوارهای روستایی استفاده کننده از وام مسکن روستایی در محدوده مورد مطالعه از کیفیت مسکن جدید رضایت بالایی دارند. رضایت مندی از مسکن جدید مواردی چون کیفیت بهتر فیزیکی و مقاومت بیشتر آن در برابر حوادث طبیعی، نمای بیرونی بهتر، مصالح و امکانات مناسب به کار رفته در داخل بنا، محافظت بهتر در برابر عوامل طبیعی، تسهیلات و امکانات رفاهی و به طور کلی احساس راحتی و آسایش بیشتر را در بر می گیرد. نتایج آزمون کروسکال والیس در این تحقیق نشان داد که میزان رضایت مندی روستائیان از کیفیت مسکن جدید با توجه به موقعیت جغرافیایی، اندازه جمعیتی روستاها، مساحت مسکن جدید، مدت زمان ساخت مسکن و محل سکونت قبلی خانوارهای روستایی متفاوت می باشد.
نقش تعادل پویا در شهرسازی اسلامی ایرانی عصر صفوی نمونه موردی مسجد شیخ لطف الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
30-40
حوزههای تخصصی:
در عصر صفوی، تحت تأثیر مکتب اصفهان و ب هویژه رواج و گسترش اندیشه های معنایی شیعی، نقش مخاطب در ادراک فضا اهمیت عمده ای یافت که این مهم در ساخت بناهای متفاوت ازجمله مساجد این دوره، آشکار است. در مسجد شیخ لطف الله، عاوه بر توجه به اهمیت نقش مخاطب، فرآیند شرکت دادن او در جریانِ ادراک فضا و درگیرکردن حرکت او با کانسپت معماری نیز قابل مشاهده است که این امر از طریق ایجاد تعادل پویا صورت گرفته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی، به بررسی جایگاه مسجد شیخ لط فالله از منظر فرآیند فکری در طراحی پیوسته معماری و شهر می پردازد. مسئلهآ غازینا ین پژوهش، بررسی دلایل عدولا ین بناا زا رزش های غالب معماریا یرانیا زجمله تقارن و تعادل محوری و گرایش به نوعی تعادل ناپایدار در طراحی است. نتایج تحلیل نشان می دهد که این بنا با هدف ایجاد رابطه ای جدید میان مخاطب، به عنوان فاعل شناسا و ایجاد فرآیند ادرا کی پیوسته میان شهر و بنا، به طرح تعادل ناپایدار در طراحی پرداخته تا زنجیره پیوسته ای را از تجارب بیرونی فرم و تجارب درونی فضا شکل داده و مخاطب را در کنشی فعال با مفاهیم درونی ساختمان درگیر نموده و او را به جزیی از این فرآیند ادرا کی بدل سازد.
تدوین معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی از منظر شاخص های مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش جمعیت به ویژه در شهرهای بزرگ و تغییر و تحولات شهری در دوران اخیر، موضوع استفاده از فضاهای زیرسطحی به عنوان راه حلی برای رفع مشکلات شهری مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. فضاهای زیرسطحی به عنوان سطوحی که در لایه های زیرین زمین قرار می گیرند حایز قابلیت ها و امکانات متعددی هستند اما تاکنون از میان قابلیت های مختلف فضاهای زیرسطحی در رفع مشکلات شهری، تنها به جنبه های کالبدی آن در جهت حل معضلات ترافیکی پرداخته شده است در حالی که یکی از مهم ترین معضلات شهری، آسیب پذیری شهرها در برابر انواع بحران ها و مخاطرات است. لذا پرداختن به موضوع توسعه زیرسطحی و شناخت پتانسیل ها و قابلیت های آن از یک سو و بررسی ویژگی های مدیریت بحران و اقدامات مؤثر در هر مرحله از سوی دیگر می تواند در دستیابی به راه حلی برای کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر بحران مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به منظور بررسی ارتباط میان این دو موضوع، از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و متون معتبر علمی مرتبط، بررسی تجربیات نمونه های موفق جهانی و نیز نظرسنجی از 35 نفر از صاحبنظران در این حیطه و استخراج نتایج حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از مدل دلفی فازی استفاده شده است. از همپوشانی معیارهای استخراج شده در هر دو حوزه و نیز نتایج حاصل از نظرسنجی از صاحبنظران، معیارهای پیشنهادی توسعه فضاهای زیرسطحی در جهت مدیریت بحران تدوین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی و مدیریت بحران در حوزه کالبدی بیش از 85 درصد، در حوزه حمل و نقل حدود 90 درصد، در حوزه زیست محیطی حدود 75 درصد و در حوزه اقتصادی در حدود 70 درصد همپوشانی وجود دارد و در این میان بیشترین همپوشانی میان معیارها در حوزه های کالبدی، حمل و نقل و محیط زیست وجود دارد. به این ترتیب که ایجاد مسیرهای زیرسطحی تندرو و ارتباط زیرسطحی مراکز مهم امدادی در حوزه حمل و نقل و نیز استفاده از فضاهای زیرسطحی برای دفع مواد خطرناک در حوزه محیط زیست در انطباق کامل با معیارهای مدیریت بحران قرار دارد. چنین به نظر می رسد که می توان از معیارهای پیشنهادی در جهت توسعه فضاهای زیرسطحی با رویکرد حاضر بهره جست.