فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه نقش و کارکرد باغ های گیاه شناسی از زمان پیدایش آ نها تاکنون نشان می دهد که باغ های گیاه شناسی در هر دوره با توجه به نیاز های حاکم در بستر زمانی و مکانی خود، دارای انعطاف پذیری کارکردی بوده اند، با توجه به نیاز ها و چالش هایی از قبیل کاهش فضاهای سبز و تفریحی در شهر ها و از بین رفتن تنوع زیستی، که در اثر افزایش شهرنشینی ایجاد شده اند، و با توجه به نقش هایی که امروزه بر باغ های گیاه شناسی مترتب است، می توان از قابلیت های باغ های گیاه شناسی برای پاسخ به این نیاز ها و چالش ها بهره جست. بنابراین، هدف این مقاله باز تعریف نقش و کارکرد باغ های گیاه شناسی به منظور حفاظت و آموزش محیط زیست در بستر شهر های معاصر است. به منظور دست یابی به این هدف با مطالعه ادبیات موضوعی باغ های گیاه شناسی، و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا فرآیند تحولات کارکردی باغ های گیاه شناسی توصیف، و سپس ارتباط بین کارکرد باغ های گیاه شناسی و عوامل اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی پدید آورنده آنها طی چهار دوره زمانی تحلیل می شود؛ و بر اساس مدل رابطه دوسویه انسان و محیط زیست ارائه شده توسط گابستر و همکاران (2007) و بر اساس آخرین دستور کارهای ارائه شده جهت حفاظت از گیاهان، نقش های نوین باغ های گیاه شناسی بازتعریف خواهد شد. یافته های حاصل شده نشان دهنده تفکیک ناپذیر بودن نقش حفاظت و آموزش محیط زیست به منظور دست یافتن به حفاظت یکپارچه است؛ همچنین با توجه به درک عموم مردم از باغ های گیاه شناسی به عنوان مکان هایی برای تفریح، آرامش، لذت بردن از زیبایی های طبیعی و گذراندن زمان با خانواده ، می توان از فعالیت های تفریحی و قرار دادن باغ های گیاه شناسی به عنوان فضاهای سبز شهری، در راستای همگام نمودن نقش حفاظت و آموزش باغ های گیاه شناسی و ایجاد حفاظت یکپارچه بهره جست. در انتها نیز به ارائه استراتژی هایی برای برنامه ریزی و طراحی باغ های گیاه شناسی به منظور دست یافتن به اهداف کلان باغ های گیاه شناسی در سه بخش حفاظت، آموزش و تفریح پرداخته می شود.
شناسایی معیارهای موثر و بررسی اثرات الگوی هندسی بر کاهش تنش انرژی ژئوپاتیک در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
121-136
حوزههای تخصصی:
اهداف: امواجی تحت عنوان ژئوپاتیک، ناشی از اختلال در میدان های الکترومغناطیسی، شایع ترین عامل در بروز برخی بیماری های مزمن جسمی و روحی انسان هستند؛ لذا هدف کلی پژوهش معرفی معیارها و راهکارهایی نوین در حوزه معماری و بررسی الگوی هندسی معماری واستو، به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های ناشی از حضور انسان در مجاورت تنش ژئوپاتیک در ساختمان و به تبع آن، حفظ و ارتقای سطح سلامت جسمانی و روانی افراد است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع بنیادی بوده و در دو مرحله صورت گرفته است؛ در وهله اول اطلاعات از طریق مطالعه منابع اسنادی- پژوهشی گردآوری شده و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. سپس تاثیر الگوی هندسی در معماری واستو به عنوان یکی از عوامل موثر در کاهش تنش ژئوپاتیک، با استفاده از روش شبیه سازی بررسی شده است. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی نتایج تحقیقات و مطالب مندرج در منابع محدود، شکل و هندسه ساختمانی، مواد و مصالح، جهت گیری فضاها و ارزیابی بستر طراحی را به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر کاهش و کنترل تنش ژئوپاتیک در حوزه معماری شناسایی نموده و الگوی هندسی ارایه شده در معماری واستو را تایید می نمایند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن ارایه بهترین الگوی هندسی در معماری، چگونگی کنترل و تعدیل تنش های ژئوپاتیک طی سه مرحله طراحی معماری شامل مطالعات پیش از طراحی، اجرای پروژه های معماری و نهایتاً پس از ساخت و بهره برداری را بیان داشته و آگاهی معماران از مبانی تنش ژئوپاتیک را امری الزامی می داند.
بررسی نقش تناسبات حیاط مرکزی بر سرمایش ایستای ساختمان در اقلیم گرم و مرطوب (نمونه موردی: ساختمان های یک مرتبه شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
137-152
حوزههای تخصصی:
اهداف: حیاط مرکزی می تواند نقش مهمی در کاهش میزان مصرف انرژی، افزایش سایه اندازی، تقویت جریان عبوری و ایجاد سرمایش تبخیری در ساختمان های بادآهنگ داشته باشد. این مقاله در پی آن است تا به بررسی نقش تناسبات حیاط مرکزی در میزان سایه اندازی، انرژی تابشی دریافتی، میزان بار سرمایشی و پتانسیل تهویه طبیعی بپردازد. روش ها: روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که در آن از نرم افزارهای دیزاین بیلدر ۶.۱.۲.۰۰۹، گروه دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) و اکوتکت ۲۰۱۱ به ترتیب برای بررسی تاثیر تغییر عرض حیاط مرکزی بر الگوی جریان باد، الگوی سایه اندازی و میزان انرژی تابشی دریافتی و محاسبه بار سرمایشی معماری بادآهنگ استفاده شد. یافته ها: در مقایسه ساختمان های چهارگانه U شکل دارای حیاط مرکزی با نسبت حجم به سطح ثابت، مدل مربوط به ساختمان با عرض حیاط ۴متر به عنوان بهترین گزینه مطرح است. تغییر عرض حیاط از ۴ تا ۱۰متر، منجر به افزایش ۱۳درصدی بار سرمایشی و کاهش ۱۰درصدی سطوح تحت سایه می شود. در حالی که افزایش عرض حیاط از ۴ به ۶متر منجر به کاهش سرعت به میزان ۱۸.۷۵% و تغییر عرض از ۶ تا ۱۰متر همراه با رشد ۶درصدی سرعت جریان است. نتیجه گیری: افزایش عرض حیاط مرکزی پتانسیل سرمایش ایستای ساختمان را تضعیف می کند. تعبیه حیاط مرکزی به منظور ارتقای کارآیی سرمایشی ساختمان زمانی موثر است که حیاط ها از تناسبات طولی کشیده شمالی- جنوبی با تناسبات ۱:۲.۵ برخوردار باشند.
ارزش های محله تاریخی و معیارهای تغییر در آن از نظر ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محلات تاریخی برای زنده ماندن، نیاز به تغییر دارند، البته تغییری که ارزش های محله را نیز حفظ کند. ارزش ها و معیارهای تغییر منتج از آنها، تاکنون توسط متخصصان با تأثیر از اسناد و نظرهای جهانی به دست آمده اند. در صورتی که با توجه به اینکه ارزش های محله تاریخی از ابعاد کیفیت محیط است و این کیفیت توسط ساکنان به عنوان اصلی ترین ذی نفعان محیط درک می شود، توصیف ارزش ها و در نتیجه معیارهای تغییر ناشی از آن، در بیان مردم نسبت به متخصصان بسیار مهم است. بنابراین هدف اصلی مقاله، بیان ارزش های محله تاریخی از دید ساکنان این محله ها و همچنین تعیین معیارهای تغییر در این بافت ها از دید آنهاست. بر این اساس، مقاله پیش رو، با رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی و تلخیصی به یافتن ارزش های محله تاریخی از دید ساکنان و معیارهای آنها جهت اعمال تغییر مناسب پرداخته است. شیوه مصاحبه نیمه عمیق با 18 نفر از ساکنان 3 محله تاریخی یزد (دارالشفاء، پشت باغ و سهل بن علی) که در آنها تغییراتی نیز جهت بازآفرینی صورت گرفته است، برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته های پژوهش با آنکه تفاوت چندانی بین نظر متخصصان و مردم در کلیات نشان نمی دهد، اما تحلیل مصاحبه ها و کدهای ارایه شده توسط مردم، حاکی از اولویت بندی متفاوت در ارزش ها و معیارها و زیرمعیارهاست. نتایج حاکی از اهمیت ابعاد اجتماعی و انسانی ارزش ها در دیدگاه مردم نسبت به ابعاد کالبدی و اقتصادی، نگاه از درون به محله ها، سنگینی کفه حفاظت (اجتماعی) نسبت به توسعه اقتصادی و کالبدی و اهمیت معیار مشارکت مردم در مراحل تغییر به عنوان معیار اصلی است.
تأثیر شیوه زندگی بر سازمان فضایی خانه مطالعه موردی: شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت خانه نه تنها به عنوان سرپناه بلکه محیطی برای شکل گیری فعالیت های اجتماعی به منظور تأمین نیازهای مادی و غیرمادی بر کسی پوشیده نیست. در عصر حاضر شاهد نادیده انگاشتن الگوی فرهنگی، رفتاری و سکونتی کاربران می باشیم. با بیان این مشکل هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر شیوه زندگی و فرهنگ کاربران به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای درک رفتار ساکنان بر الگوی مسکن می باشد. با تغییر نیازها و شیوه زندگی، الگوی رفتاری ساکنان نیز در خانه ها دچار تحول گشته و سازمان دهی فضایی متفاوتی را به وجود آورده است. در این پژوهش به بررسی الگوی مسکن در ارومیه با توجه به شیوه زندگی در گذر زمان از دوره سنتی تا معاصر پرداخته شده است. برای دستیابی به اهداف پروژه با روش تحقیق ترکیبی نمونه های موردی با برداشت میدانی پنجاه خانه سنتی تا امروزی ارومیه و نیز روش کیفی با مطالعات مردم شناسانه از طریق مصاحبه با ساکنان این خانه ها، الگوی سکونت و مؤلفه های تأثیرگذار شیوه زندگی در هر دوره شناسایی گردید. نتایج پژوهش به بررسی سیر تحول شیوه زندگی و الگوی خانه از دوره سنتی تا معاصر و تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر اختصاص یافته است و نشان می دهد با گذشت زمان با تغییر شیوه زندگی بخشی از کارکردهای اجتماعی خانه که عمدتا در فضای باز (حیاط) انجام می شده است، به فضای بسته خانه و بخش عمده آن به خارج خانه انتقال یافته و اهمیت فضای باز به عنوان رکن خانه های سنتی به شدت تقلیل یافته است. انعطاف پذیری فضاها از میان برداشته شده، کارکرد اجتماعی خانه جای خود را به کارکرد شخصی داده و در نهایت ویژگی خانه های بومی ارومیه به کلی از بین رفته و جای آن را خانه های بی هویت امروزی گرفته است.
تعریف و تدوین دستگاه واکاوی فرم معماری مبتنی بر تحلیل و بازاندیشی دستگاه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، کنکاشی است تخصصی و ریزبینانه در باب تعریف مفهوم و جایگاه واکاوی در معماری. این مفهوم از جهاتی مختلف شبیه به حوزه نقد می باشد و حتی در مواقعی ناخواسته و ناآگاهانه به جای آن استفاده می شود. بنابراین، این مقاله ابتدا به واژه شناسی مفهوم واکاوی و نقد پرداخته و سپس برای شناختی جامع تر، دستگاه نقد معماری وین اتو را که به هر دو حوزه نقد و واکاوی اهمیت می دهد، انتخاب و به لحاظ فکری و نظری مورد تحلیل قرار می دهد تا چگونگی شکل گیری دستگاه های فکری نقد و البته با تأکید بر حوزه نقد فرم از منظر این پژوهش در فرایند شکل گیری معماری به صورت دقیق مشخص و بیان شود. در مرحله آخر، به عنوان نمونه ای از تعریف یک دستگاه واکاوی براساس ساختار دستگاه نقد معماری تحلیل شده و با توجه به دانش حاصله در تعامل و ارتباط این دو حوزه با یکدیگر، ضمن مروری سریع بر تعریف فرم معماری و رجوع به چند منبع تشریحی وتحلیلی فرم معماری، به تهیه و تدوین دستگاه فکری برای واکاوی فرم معماری پرداخته می شود. برای رسیدن به این دستگاه فکری روشی مورد نظر قرار گرفته که به صورت تحلیلی از منابع مورد تائید قبلی برداشت شده و نهایتاً به صورت یک دستگاه جامع و مدل کاربردی برای واکاوی فرم در این مقاله ارائه شده است.
تبیین شاخص های جانمایی پیاده راه های شهری بر اساس اهداف توسعه پایدار اجتماعی با استفاده از روش ANP (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
19 - 30
حوزههای تخصصی:
توجه به پیاده و پیاده مداری از ضروریات برنامه ریزی شهری در راستای توسعه پایدار است. زمانی که صحبت از قدم زدن در فضاهای شهری به میان می آید، بیشترین ارتباط بین پیاده و مقوله توسعه پایدار، در بخش اجتماعی احساس می شود. این مقاله در پی آن است تا شاخص هایی را تبیین نماید که برای جانمایی پیاده راه در شهرهای ایران مناسب بوده و از طرفی اهداف توسعه پایدار اجتماعی را نیز دربر داشته باشد. استخراج شاخص های مورد نظر طی یک فرایند نظام مند انجام شده است. تلفیق شاخص های اجتماعی توسعه پایدار و شاخص های ایجاد پیاده راه توسط ماتریس گولر، انتخاب خیابان برتر از میان هشت نمونه مورد مطالعه به کمک فرایند تحلیل شبکه ای و ارائه پیشنهاداتی برای آن از جمله موارد طی شده در این فرایند است. در انتها نیز نکاتی برنامه ریزانه برای ایجاد یک پیاده راه پایدار بیان می شود.
تحلیل رابطه میان امنیت تصرف و میزان تمایل ساکنان برای مشارکت در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله کشتارگاه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
5 - 16
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توجه به مسئله امنیت تصرف در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی جایگاه خاصی یافته، تا آنجا که از ناامنی تصرف به عنوان شاخص محرومیت در این سکونتگاه ها یاد شده است. هدف این تحقیق بررسی نقش امنیت تصرف بر میزان تمایل ساکنان برای مشارکت در ساماندهی محله کشتارگاه ارومیه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از تحلیل عاملی شاخص های تبیین کننده امنیت تصرف در سه گروه امنیت تصرف عرفی، قانونی و ادراکی جای گرفتند. برای تعیین میزان تمایل مشارکت ساکنان از طیف لیکرت در قالب پرسش نامه و برای تحلیل رابطه میان امنیت تصرف و مشارکت از تکنیک رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان امنیت تصرف قانونی با میزان تمایل برای مشارکت در ساکنان در محله کشتارگاه رابطه ای وجود ندارد؛ در عین حال انگیزه مشارکت در ساکنان به صورت عمده ای به شاخص های تبیین کننده امنیت تصرف ادراکی وابسته است.
The Role of Neighborhoods’ Centers in the Development of Urban Sustainability (Case Study: Mahmudabad Neighborhoods, Mazandaran, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As it is commonly understood, Urban neighborhoods play a significant role in developing urban sustainability as the smallest unit of city so that the formation and promotion of neighborhood identity, and focusing on social relationships would be in harmony with urban sustainability. It is believed that a dramatic change in spatial structure of urban neighborhood include a decline in levels of political, social and economic role of neighborhoods as long as they have had some disadvantages such as environmental pollution, marginalization, poor housing, socialpsychological and cultural damages, and particularly losing spiritual and material values as well in the recent decades. To limit these disadvantages associated with communities, neighborhood centers should be designed. The purpose of this study will analyze the concept of neighborhoods and neighborhoods’ centers and their effects on urban sustainability by descriptive- analytical approach and by gathering information through libraries and reviewing documents. This paper engages in analyzing components, dimensions, factors of sustainability and neighborhoods centers that integrated in the final model which characterized by practical-economic, environmental, empirical- aesthetic components; and, the validity of the used questionnaires based on factors of this model with 387 subjects (the selected sample) and the reliability of the questionnaires by using Cronbach Alpha through Bartlett Test and KMO factor at high level of 0/85 was proved. The level of significance of each component was reexامینed by concerning their effects on urban sustainability. By applying multiple- regression test, the statistical outcomes reveal that designing based on environmental components have the utmost impact on neighborhoods sustainability.
ارتقای فرصت حضور و مشارکت مردم با استفاده از معرفی گونه های فضای عمومی شهر خلاق (نمونه موردی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مشارکت شهروندان، نیاز اساسی برای دستیابی به شهر خوب و پایدار است. افزایش علاقه مندی برای حضور در فضای عمومی و افزایش برهم کنش اجتماعی و بروز خلاقیت شهروندان برای مشارکت گروه های اجتماعی می تواند بسیار مفید باشد. این مقاله، با روشی توصیفی و تحلیلی و با رویکردی کمی و کیفی، ضمن بررسی ابعاد مختلف فضای عمومی در شهر یزد، گونه های فضای عمومی باقابلیت و عملکرد جدید بر پایه شاخصه های شهر خلاق، زمینه ارتقای حضور شهروندان را معرفی و ارزیابی نموده است؛ در این راستا بر مبنای روش مقایسه ای، شاخصه ها و معیارهای مبنا برای تشخیص وضعیت فضای عمومی خلاق یزد ارائه شده است. تحلیل اختلافی- ارزشی و یکنواخت معیارهای به دست آمده از جمله سلسله مراتب فضای عمومی، فضای چندمنظوره و مستعد و پاسخگوی نیاز مردم، فعالیت و مشاغل نزدیک به هم، فضای مهیج و فرهنگ مشارکت نشان می دهد که شهر یزد را می توان به عنوان شهری با پتانسیل شهر خلاق برای معرفی گونه های جدید فضای عمومی در نظر گرفت. این بررسی نشان می دهد که کارکرد فضاهای عمومی، ارتباطی، شکل دهنده محله، مسکونی، چندمنظوره، شکوفا کننده استعداد مردم، تقویت کننده روابط اجتماعی، مهیج، پاسخگو، آگاهی دهنده و اعتقادی بوده است. این فضاها می تواند انگیزه حضور مردم برای افزایش مشارکت عمومی در مدیریت شهر را فراهم کند.
برنامه ریزی طراحی محور به عنوان رویکردی نوین در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرسازی از تعامل دو دانش متفاوت ولی مرتبط با یکدیگر که یکی طراحی شهری و دیگری برنامه ریزی شهری است، شکل گرفته است. این دو حوزه از دانش شهرسازی در اثر کنش و واکنش متقابل دچار تحول و تکامل زیادی شده است. روند تحولات در نظام شهرسازی معاصر برخلاف گذشته به گونه ای است که اقدامات برنامه ریزی و طراحی شهری در یکدیگر ادغام می شوند و به سمت وسوی یک فرآیند هماهنگ و یگانه تمایل دارند. توجه به کیفیت محیط شهری در فرآیند و طرح ریزی توسعه شهری موجب تعامل بیشتر میان برنامه ریزی و طراحی و لزوم توجه به آن در فرآیند برنامه ریزی شهری باعث شکل گیری رویکردهای نوینی در حوزه شهرسازی شده است. در پژوهش پیش رو که از نوع تطبیقی-تحلیلی است بعد از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل محتوای مرتبط با رویکرد برنامه ریزی طراحی محور به ارایه مدل مفهومی رویکرد مذکور پرداخته که در حالت کلی شامل 9 مرحله است که عبارتند از : 1) بیانیه طرح. 2) شناخت، سنجش و تحلیل داده ها. 3) تبیین فضایی و غیر فضایی تحلیل یکپارچه. 4) تبیین چشم انداز طرح/کار (پروژه). 5) تدوین راهبرد. 6) مدل سازی و آماده سازی سند چارچوب برنامه ریزی و طراحی شهری. 7) تخصیص منابع، ضوابط و الگوهای ارایه طرح. 8) پروژه ها و طراحی نقشه های پیشنهادی طرح. 9) اجرا و پایش. رویکرد برنامه ریزی طراحی محور در فرآیند تهیه طرح های توسعه شهری سیاست های مختلف طراحی را در فرآیند برنامه ریزی مدنظر قرار داده و با برنامه ای جامع و استوار باعث دست یابی به اهداف تعیین شده و به ارتقاء کیفیت محیط شهری کمک می کند.
بررسی تطبیقی توسعه شبکه ارتباطی سنتی و جدید در بافت قدیم شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی توسعه شبکه ارتباطی سنتی و جدید در بافت قدیم شهر تبریز می پردازد. اهمیت بحث بیشتر از آن رو است که شبکه های ارتباطی، علاوه بر آمد و شد شهروندان، به عنوان یک شاخص اجتماعی و فرهنگی شهر و شهروندان محسوب می شوند. درک و فهم چگونگی این مطلب، شناخت انواع شبکه ارتباطی و نحوه گذار از شبکه ارتباطی سنتی به مدرن و تعیین نقاط قوت و ضعف و علل آن با توجه به تحولات جهانی و ملی، اهداف مقاله حاضر را تشکیل می دهند. این مقاله با استفاده از اسناد، مدارک، منابع و گزارش های علمی معتبر، به صورت تحلیلی/سیستمی انجام می پذیرد. بررسی تطبیقی شبکه ارتباطی سنتی و جدید در بافت قدیم شهر تبریز نشان می دهد که برخلاف مسیرهای بافت سنتی که متناسب با اقلیم منطقه، کاربری و نوع تکنولوژِی،شکل گرفته اند، شبکه ارتباطی جدید از روند و الگوی مشخص تبعیت نمی کند. در حالی که توسعه شبکه ارتباطی پهلوی اول در اثر شهرنشینی کند، ناچیز بودن وسایط نقلیه موتوری و حضور قدرتمند آموزه های بومی و محلی نسبتا ساده، هدفمند و حتی کیفی بود، توسعه شبکه ارتباطی پهلوی دوم به موازات افزایش بی رویه جمعیت، رشد درآمدهای ناشی از فروش نفت و طبعا افزایش بی رویه وسایط نقلیه موتوری، روند شتابان و گسترده داشته و با پیشینه خود (اعم از شبکه ارتباطی جدید و قبل از آن) رابطه چندان منطقی برقرار نمی نماید. در اثر غلبه شهرنشینی بر شهرسازی، شبکه های ارتباطی، فضاها، فعالیت ها و عناصر تحت تأثیر شهرنشینی شتابان، عمل می کنند. از این رو، شهر بیش از هرچیز، به توسعه کمی و در عین حال فیزیکی سوق یافته و عمدتا درصدد پاسخ به سیر فزاینده وسایط نقلیه موتوری و تسهیلات وابسته بدان می گردد. طبیعی است که نتیجه حاصله (با وجود کمیت قابل توجه شبکه معابر) به دلیل ماهیت سیستمی شهر و اثر متقابل عوامل و عناصر بر همدیگر، علاوه بر بازدهی و کارائی ناچیز ترافیک و حمل و نقل، اختلال اساسی در سازمان فضایی و کالبدی نیز شهر بوده است. بنابراین به عنوان نتیجه توصیه می شود به مواردی چون برقراری تعادل منطقی بین بافت و ترافیک، اعمال محدودیت بر حرکت آزادانه وسایط نقلیه موتوری (تنظیم تقاضا)، مطالعه و بررسی دقیق جداره های خیابانی به ویژه جداره های مربوط به دوره پهلوی اول، توسعه فضاهای پیاده با هدف رونق بخش تجاری شهر بیشتر توجه گردد.
In-Between Space, Dialectic of Inside and Outside in Architecture(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Defining space by dividing it to inside and outside is one of human’s ways to recognize his position in environment. Architecture is created to response to this need for inside/outside spaces. Design of inside and outside Spaces and relation between them always has been one of necessities for definition and limitation of human living spaces, but little attention to relation of this two spatial realms and poor design of transitional spaces between them has caused to lack of quality in current Iranian architecture. This study aims to explore relation of inside and outside in architecture and focus on condition of transition, boundary and connection of those. For achieving this purpose concept of inside, outside and in-between has been investigated and by exploring cases of this kind of connection (especially in past and recent Iranian architecture), the aims, approaches, functions and physical forms of in-between spaces has been presented. This results and findings can enhance design considerations of in-between spaces especially in architecture of Iran’s big cities. Literature reviewed has shown importance of in-between space design as another kind of space: either inside and outside, neither one of them.
تبیین الزامات بازسازی پس از سانحه بر سیاست جابه جایی در سکونتگاه های روستایی (نمونه موردی: روستای اسطلخ کوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوانح طبیعی در ایران سالانه خسارات و تلفات وسیعی را در سطوح مختلف سکونتگاه های شهری و روستایی به دنبال دارد. در این میان سکونتگاه های روستایی به دلیل ضعف های کالبدی قربانی جدی تری در این سوانح اند. بازسازی روستاها به دنبال سوانح عمدتاً با سیاست های مختلفی انجام می گیرد. در حالت کلی زمانبر و پرهزینه بودن درجاسازی در تخریب های وسیع، تصمیم گیران دولتی را به سمت و سوی جابه جایی کالبدی روستا جهت استقرار سریعتر اهالی و سروسامان دادن آن ها سوق می دهد. در حالی که آسیب ها و شکست های مکرر این سیاست معمولاً آن را به عنوان آخرین راه حل پیشنهادی در بازسازی مطرح می نماید. اما آیا نمی توان الزاماتی را جهت بازسازی موفق مبتنی بر جابه جایی تدوین نمود و آیا هیچ یک از روستاهایی که با این رویکرد بازسازی شده اند مورد پذیرش اهالی خود واقع نشده اند؟ از آنجا که روستای اسطلخ کوه از جمله معدود سکونتگاه هایی است که توانسته با وجود جابه جایی به دنبال زلزله سال 1369رودبار و منجیل همچنان پویایی خود را حفظ نماید، علل بقای هویت آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش که به شیوه کیفی صورت پذیرفته، سعی شده با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اسناد و مدارک در خصوص تدوین مبانی نظری و بررسی کیفیت حال حاضر روستا (از طریق مطالعات میدانی و انجام مصاحبه های عمیق و نیمه عمیق) با وجود گذشت بیش از بیست سال از جابه جایی، دلایل بقا و حفظ ارزش های کالبدی و فضایی روستای جدید، به دیده تحلیل نگریسته شود. در نهایت به نظر می رسد دلایلی نظیر ارتقای سطح بهداشت و کیفیت زندگی، مشارکت همه جانبه اهالی در تمامی مراحل بازسازی و رفع محدودیت ها و ضعف های روستا قبل از زلزله از جمله مالکیت های غیر دقیق از دلایل موفقیت نسبی این جابه جایی باشند. امید است اصول و راهبردهای یافت شده بتواند در حالت های مشابه جهت طرح های بازسازی مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی عوامل موثر در ارتقای کیفیت گردش پیاده در داخل و خارج مراکز خرید شهری؛ مطالعه موردی: مجتمع تجاری کردستان- سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
91 - 100
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دسته بندی میزان و مکانیسم تاثیر عواملی می پردازد که بر کیفیت و مطلوبیت تجربه گردش پیاده و پرسه زنی در مراکز خرید و پاساژهای شهری موثر هستند. از این رو، با بررسی ادبیات موضوع، این موارد در 6 عامل فضایی- اجتماعی؛ جذابیت، راحتی و آسودگی، احساس امنیت، دسترسی و نفوذپذیری، جهت یابی و خوانایی و تعاملات اجتماعی دسته بندی می شوند. در مطالعه نمونه موردی، داده های مرتبط با این عوامل، با روش های ترکیبی گردآوری می شود و در آخر با کمک نرم افزار SPSS، تفسیر نتایج به صورت مستدل تر ارائه می شود. در این راستا، بین 110 نفر پرسش نامه توزیع می شود، با برخی از آنان مصاحبه عمیق می شود و همزمان قرارگاه های رفتاری و مسیرهای حرکتی از طریق برداشت نقشه های رفتاری، پی گردی (تراکینگ) و یادداشت برداری روزانه و عکاسی مشخص می شوند. یافته های مقاله عنوان می کند که در چنین مراکز خرید درون شهری، طراحی مجموعه ای همساز از سازمان فضایی (فرم) و رویدادهای متناسب با رفتار پرسه زن ها، می تواند در ارتقای کیفیت فضایی، اجتماع پذیری و نیز کارکرد اقتصادی آنها در آینده موثر باشد و اساساً نمی توان بدون توجه به رفتارهای پرسه زن ها به طراحی و سازمان دهی فضایی به ویژه پوسته خارجی آنها پرداخت.
نمایش خیابانی و نسبت آن با فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های نمایش، از ابتدای آغاز این هنر، اجرا در «فضاهای بیرونی»، اعم از میادین، راه های عبور و مرور، مراکز تجمع مردم (نظیر بازارها، کشتزارها، مقابل معابد) و سایر فضاها از این دست بوده است. در روزگار معاصر نیز ما شاهد اجرای نمایش هایی هستیم که به جای استفاده از فضاهای «داخلی» و «رسمی»، محیط بیرونی، خیابان ها، کافه ها و دیگر مکان های نمایش «غیررسمی» را برای خود برمی گزینند. هرچند مشابهاتی بین اجراهای دستة اخیر با اجراهای عهد باستان قابل مشاهده است، اما در واقع نمایش های اجرا شده در فضای بیرونی یا مکان های نمایشی غیررسمی – که عمدتاً به نام «نمایش های خیابانی» نامیده می شوند – از فضای آیینی فاصله گرفته و تمرکز خود را بر مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی نظامی معطوف کرده اند؛ مسایلی که بیشتر در قالب اعتراض به شرایط موجود مطرح می شوند.
یکی از نقاط مشترک این اجراها در دوران کهن و روزگار معاصر، استفاده از «فضای شهری» (در مورد عهد کهن شاید فضاهای روستایی) به عنوان صحنة نمایش است. در واقع این نمایش ها با استفاده از فضاهای شهری نوعی هویت جدید را به شهر منتقل کرده و هم بر فضاهای شهری تأثیر می گذارند و هم از آن تأثیر می پذیرند.
امروزه فضای شهری تنها به عنوان فضایی برای داد و ستد، ارتباط یا گذران زندگی فیزیکی و مادی تلقی نمی شود، بلکه به استناد هنرهایی که فضای شهر را در نوردیده و اتمسفری معنوی (منتج از هنر) پدید می آورند، می تواند نقش بیشتر و والاتری در زندگی بشر ایفا کند.
تا کنون پژوهشگران مختلفی چه در داخل، چه در خارج از کشور به موضوع «نمایش خیابانی» یا «تئاتر خیابانی» پرداخته اند. وجه مشترک همة این پژوهش ها، تأکید بر اصول اجرایی این گونة نمایشی بوده است و کمتر کسی به این موضوع از منظر اهمیت فضای شهری یا «شهر به مثابة صحنة نمایش» نگاه کرده اند. ویژگی این مقاله در قیاس با پژوهش های پیشین در ورود به موضوع از منظر «شهری» است. علاوه بر آن متاسفانه اغلب کتاب هایی که در این زمینه در کشور تألیف شده اند، تکرار یافته های محققین غربی بوده و کمتر نشانه ای از ابداع و هویت بومی «نمایش خیابانی و شهر» ایران در آنها مشاهده می شود.
نگاه دوباره به «نمایش خیابانی» از منظر اهمیت فضای شهری و تأکید بر استفاده از فضاهای شهری به عنوان جایگاه اجرای نمایش، به دلیل رابطة نزدیک با مخاطب، وجود تماشاگران بالقوه و همچنین مضامینی که نسبت نزدیکی با زندگی اجتماعی مردم دارد، می تواند راهکارهای جدیدی را پیش روی هنر نمایش کشور نهاده و آن را به هنری جدی در زندگی روزمرة مردم تبدیل کند. نکته ای که در ایران قدیم به شدت مورد توجه هنرمندان و مردم بوده و در حقیقت این نوع نمایش را به جزیی از زندگی ایرانیان بدل کرده است.
پنجره ی هوا جریان عنصری کارآمد در کاهش مصرف انرژی ساختمان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی گذشته و مقارن با شروع بحران انرژی در جهان، تلاش ها در جهت کاهش مصرف انرژی در حوزه ی ساخت وساز، منجر به عایق کاری های وسیع پوسته در ساختمان های نوساز و قدیمی شد. عایق کاری به معنای جلوگیری از انتقال حرارت و نیز جلوگیری از نشت و نفوذ هوای سرد، متخصصان صنعت ساختمان را در سراسر جهان با چالش جدیدی در ارتباط با کیفیت هوای درون و چگونگی تأمین هوای تازه مواجه کرده است. این چالش، هنگامی که در کنار گرایش به استفاده از سطوح گسترده ی شیشه ای در ساختمان ها قرار گرفته است، منجر به ابداع نوع جدیدی از پنجره گردیده که تا حدی به مشکلات با شیوه ای نوین پاسخ می دهد. هدف مقاله ی حاضر، معرفی و امکان سنجی استفاده از این پنجره ی جدید به صورت بومی است. برای دست یابی به این هدف، به بررسی ساختاری پنجره با استفاده از شبیه سازی های کامپیوتری و انجام محاسبات عددی پرداخته شده است تا در پرتوی آن، به بهترین ساختار با عملکردی بهینه در اقلیم شهر تهران دست یابیم. نتایج پژوهش نشان دهنده ی توانایی بالای این پنجره در راستای افزایش بهره وری سطوح شیشه ای (کاهش مصرف انرژی در هر دو بخش انتقال حرارت و تهویه) در مقایسه با پنجره های چند جداره ی معمولی است.
بهینه کردن کارکرد انرژی دیوارهای بدون بازشو در جبهه های آفتابگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
73 - 89
حوزههای تخصصی:
در این مقاله راهکاری نوین برای ارتقاء کیفیت گرمایشی دیوارهای بدون بازشو در جبهه های آفتابگیر و مجاور آن ارائه می شود. در زمستان چنانچه یکی از جبهه های آفتابگیر به دلایلی مانند باد نامطلوب قابلیت ایجاد سطوح شیشه خور را نداشته باشد، گرمایش طبیعی بنا مختل خواهد شد، بنابراین نیاز است تا راهکارهایی برای ارتقاء کیفیت گرمایشی دیوارهای بدون بازشوی سه جبهه ارائه شود. در روش پیشنهادی به بررسی سامانه های جذب مستقیم، غیرمستقیم و دیوار ترومب پرداخته می شود و با استفاده از قابلیت های دیوار ترومب آبی و جرم حرارتی دیوار سنگی، سامانه ای با قابلیت توسعه، با لوله های آب گرم طراحی می شود. در نتایج آزمایش های عملی، گرمایش مازاد دیوار ترومب در دیوارسنگی برای شب ذخیره شده و بازده گرمایشی مناسب تری به دست می آید، عیوب گرمایشی دیوار ترومب آبی رفع شده و هدر رفت حرارتی به حداقل رسیده، به نحوی که دیوار سنگی را از فضای حائل باد به منبع گرمایشی مؤثری تبدیل کرده است.
طراحی واحد همسایگی با شیوه طراحی پارامتریک و با الگوگیری از بافت ارگانیک و سنتی در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
97 - 112
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی و عدم قطعیت شرایط محیط های شهری باعث شده است تا برنامه ریزی های قطعی در زمینه طراحی شهری با استفاده از روش سنتی طراحی در بسیاری موارد با اشکالاتی مواجه گردد. از آنجا که ساختار اطلاعات محیطی به گونه ای است که قابلیت تبدیل شدن به پارامترهای طراحی را دارا است، به کارگیری روش طراحی شهری پارامتریک امکان تغییر اطلاعات محیطی را به سهولت برقرار می سازد و نتیجه آن تغییر و انطباق طرح در هر مرحله با داده های جدید خواهد بود. لذا با انتخاب این روش عوامل مؤثر برای خلق فضاهای شهری مناسب و منطبق با شرایط روز در فرآیند طراحی منظور خواهند شد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و معرفی امکانات و مزایای روش طراحی شهری پارامتریک است و از همین روش نیز برای طراحی یک واحد همسایگی استفاده شده است. سیستم طراحی شهری پارامتریک دینامیک بوده و طرح با هر بار تغییر ورودی ها توسط طراح به روزرسانی می گردد. این خاصیت سیستم به طراح اجازه آن را می دهد که در هر مرحله از طراحی با استفاده از برخی شاخص های شهری، از عواقب هر تغییر در طرح خود آگاهی یابد. به منظور انطباق طرح با زمینه ابتدا ویژگی های بافت سنتی کاشان مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفته است. سپس پارامترهای طراحی که با عنوان داده به سیستم معرفی می شود با الهام از ویژگی های بافت سنتی شهر کاشان تعریف شده و نهایتاً با به کارگیری سیستم طراحی پارامتریک یک واحد همسایگی در شهر کاشان طراحی شده است.