فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۴۱ تا ۵٬۲۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباطی پویا و هدفمند بین کاربر و محصول برای جلب رضایت و برقراری احساس خوشایندی از مهمترین فاکتورها در طراحی محصولات در دنیای امروز می باشد. ابزار برقراری این ارتباط شایسته واسطه های کاربری هستند که طراح به لحاظ معنایی با بکارگیری نشانه های مناسب در این واسطه ها، کارکردهایی را به محصول نسبت می دهد .در پی ارتباط برقرار شده بین کاربر و محصول، تجربه ای حاصل می شود که در برگیرنده عناصر مهمی از جمله لذت مبتنی بر زیبایی شناسی، درک محصول، و همچنین پاسخ احساسی می باشد. امروزه رشد و توسعه محصولات خانگی عمدتاً از منظر طراحی بهینه واسطه های کاربری حاصل می شود و رقابت در این زمینه برای عرضه محصولات کاراتر بیش از پیش مشاهده می شود. در این مقاله سعی شده است ضمن تاکید بر واسطه های کاربری به عنوان پل های ارتباطی محصول و مشتری، الگوها و معیارهای طراحی مبتنی بر رضایت و خشنودی کاربر مورد دقت قرار گیرد. بدین منظور در این بررسی، تعداد پنج محصول خانگی برقی به استناد آمار عرضه و تقاضا که شامل پلوپز، کتری برقی، غذاساز، آبمیوه گیری و ساندویچ ساز بوده اند، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. داده های آماری مورد نیاز از طریق پرسشگری و مصاحبه با 25 کاربر داوطلب تکمیل شد. نتایج آنالیز آماری به کمک نرم افزار SPSS حاکی از این واقعیت است که بین میزان دلپذیری از محصول و چگونگی عملکرد و طراحی واسطه های کاربری ارتباط وجود دارد البته میزان ارتباط در بین پنج محصول یاد شده یکسان نبودند. از این رو طراحان محصولات می بایست در طراحی عوامل، المان ها و واسطه های کاربری به عنوان کلید اصلی ارتباط بین کاربر و محصول، به اصول و مبانی تلفیقی که فاکتورهای ارگونومیک، زیبایی شناختی و عملکردی را در بر می گیرد دقت داشته باشند.
معرفی سیستم نوین لایه های ساختمانی تغییرپذیر (فناوری نو در طراحی معماری اقلیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
43-54
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که معماری مدرن بی توجه به معماری همساز با اقلیم شکل گرفته و حتی باعث مصرف بیشتر انرژی های فسیلی شده و ه مخوانی و سازگاری منطقی با رفتارها وعادتهای مردم نداشته است، استفاده از فناور یهای نوین در ساختمان هایی که با شرایط اقلیمی محیط خود هماهنگ باشند لازم به نظر می رسید. سیستم لای ههای ساختمانی سیستم نوین « تغییرپذیر 1، جداره های ساختمانی ابداعی و نوینی است که در اداره کل مالکیت صنعتی ایران تحت عنوان به ثبت رسیده است. این جداره ها می توانند » ساختمانی با رویکرد منعطف سازی در حیطه عایق حرارتی و پوشش نما با کنترل نور و گرمای روزانه، متناسب با شرایط محیط بیرون تغییر کنند، از این رو در تنظیم شرایط محیطی یک فضا از نظر تبادل حرارت با محیط خارج نقش به سزایی ایفا م یکند. در این مقاله تاش شده است ضمن معرفی این طرح ابتکاری، پنجره و دیوار تغییرپذیر، بررسی و دستاوردهای آن توضیح داده شود. درسیستم لای ههای ساختمانی تغییرپذیر برخاف جداره های رایج، دیوارها به صورت ثابت طراحی نشده است، همچنین بلکه قابلیت تغییر رنگ، میزان شفافیت و کنترل مقدار نور عبوری از دیوار، کاهش یا افزایش ظرفیت و ذخیره حرارتی، همچنین قابلیت جابجایی مکان عایق حرارتی ب هصورت دستی یا خودکار توسط کامپیوتر، از جمله مزیت های این سیستم می باشد.
ارزیابی نقش منظر شهر در تأمین امنیت شهروندان نمونه موردی : شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر یکی از مهم ترین آسیب های شهری بر پیکر شهرها ناشی از آشفتگی و اغتشاش بصری است. از طرف دیگر، امنیت و منظر ش هری، واژه های ی هستند که اگرچه هردو از زیرمجموعه های علم شهرس ازی و معماری منظر محسوب می شوند، اما نیاز به بررسی دقیق تر ارتباط بین آنها وجود دارد. این در حالی است که نظریات و تجارب متعدد نشان می دهد بسیاری از معیارها و سنجه های به دست آمده در تحقیقات مختلف که منجر به ایجاد حس امنیت در شهروندان می شود، مستقیم یا غیر مستقیم با اصول به کار رفته در طراحی منظر شهرها ارتباط داشته و می تواند حس مذکور را کاهش یا افزایش دهد. به عبارت دیگر، منظر شهری باید حریم امن زندگی شهروندان باشد. مقاله حاضر بر آن است تا با انتخاب دقیق معیارهای خاص امنیت شهری - که برگرفته از مطالعات قبلی بوده و با منظر و سیمای شهر در ارتباط است- نقش منظر در تأمین حس امنیت شهروندان را براساس مدل و ضرایب اهمیت معیارها ارزیابی کرده و نیز به مقایس های تطبیقی بین بافت های مختلف شهر قزوین به عنوان نمونه موردی بپردازد و در انتها، راهکارهای برنامه ریزی و نکاتی کلی برگرفته از مدل پژوهش برای تقویت نقش منظر شهری در تأمین امنیت شهروندان ارایه دهد. بدین منظور از فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP بهره گرفته شده و در جمع آوری داده ها، پرسشنامه و برداشت های میدانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، منظر شهری در محله های بافت قدیمی به دلیل فرسودگی کالبدی، نقش کم رنگ تری در تأمین احساس امنیت ساکنان خود در مقایسه با محله های جدید تر دارد. محله مورد مطالعة بافت قدیمی، در هر دو بعد طبیعی و انسان ساخت، امتیاز زیر میانگین را به دست آورده و این مشکل در بعد عوامل طبیعی بیشتر و در حد نامطلوب ارزیابی شده که مشخصاً برگرفته از نفوذناپذیری معابر و ایجاد فضاهای دنج و غیرقابل نظارت در محله است. با این حال محله های جدید و نوساز نیز نیازمند توجه و طراحی دقیق تر در منظر و سیمای خود هستند تا به حد مطلوب تری رسیده و از ایجاد فضاهای دنج و نا امن در سطح این گونه محلات جلوگیری شود. ارزیابی ها نشان می دهد لزوم چنین توجهی در بعد عوامل مصنوع و به ویژه در مواردی چون رعایت سلسله مراتب معابر و انسجام محیطی، بیشتر احساس می شود.
نسبت توسعه و حفاظت در شهر؛ باز خوانی مدل توسعه شهر یزد از منظر تعامل میان رویکردهای توسعه و حفاظت از بخش های قدیم در بازه زمانی قرن 5 تا 13 هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
41 - 54
حوزههای تخصصی:
نسبت توسعه و حفاظت، از موضوعات چالش برانگیز در ادبیات شهرسازی به شمار می رود. از زمان شکل گیری نظریات و تئوری های مرمت و توسعه شهری، رویکردهای متفاوتی در راستای پاسخگویی به این چالش پیش رو، پدید آمده است. برخی، اقدامات حفاظتی را مانعی در مسیر پیشرفت و توسعه تلقی کرده و عده ای، توسعه را مانعی در مسیر حفاظت از سرمایه های انسانی می دانند. در مقاله حاضر، مدل توسعه شهر تاریخی یزد با تجربه حیاتی چند صد ساله، در بازه زمانی قرن 5 تا 13 ه.، با استناد بر روش تحقیق توصیفی_ تاریخی و استدلال منطقی مورد مطالعه قرار گرفته است. بازخوانی این مدل موفق توسعه از منظر چگونگی تعامل رویکردهای توسعه و مؤلفه های حفاظتی، می تواند راهکاری کاربردی را در پاسخ به چالش موجود ارائه دهد. بررسی مشخصات این مدلِ توسعه - توسعه حفاظت محور-، بیانگر اهمیت تعامل پویا میان رویکردهای توسعه و حفاظت و توجه به بخش های موجود در راستای حفظ تداوم حیات شهری است؛ این مدل از توسعه، در قالب اقدامات زایشی (نوسازی) و تکمیلی (بازسازی، بهسازی و نوسازی)، نه تنها زمینه ساز رشد کمّی شهر بوده، بلکه ارتقای کیفی بخش های موجود شهری را نیز با اولویت دادن به اقدامات حفاظتی موجب شده است.
شناسایی ساختار ثانویه شهر ایرانی در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجاریه، ساختار کلی شهر ایرانی در صورت گذشته خود باقی ماند. ساختاری که با محورهای اصلی مابین دروازه ها و مرکز شهر و عناصر و فضاهای شهری پیرامون آنها تعریف می شد، صورتی برجای مانده از مکتب اصفهان در شهرسازی. اما مشخصه دوران قاجاریان، رشد نفوذ مذهب شیعه بود که پیدایش ساختار دیگری را در شهر ایرانی این دوره سبب شد؛ ساختاری متشکل از مکان ها (به ویژه تکیه ها) و مسیرهای میان آنها که مکان برگزاریِ مهم ترین مراسم اجتماعی دوره، عزاداری ماه محرم، بود. ساختاری که براساس رفتار مذهبی ساکنان، نوع استفاده از فضا و نقش آن در زندگی اجتماعی و معنای فضاها شکل گرفته بود و مردم، با وجود همه تغییرات به وجود آمده در شهرهای ایرانی طی دوره معاصر، هنوز آن را می شناسند. ساختاری که با برقراری پیوند میان محلات نقشی مهم در ابراز هویت اجتماعی آنها داشت. در این مقاله با بررسی و تحلیل مطالعات محققان بر روی شهرهای مختلف ایران و بررسی اسناد درجه اول دوره قاجاریه، تلاش می شود تا وجود چنین ساختاری در شهر ایرانی نشان داده شده و روشن شود که چگونه چنین ساختاری شکل گرفته و به چه ترتیب مکان ها و مسیرهای میان آنها برای مردم معنادار شده است.
بازشناسی اصول خانه های سنتی یزد در پاسخگویی به نیازهای اساسی روانشناختی؛ براساس تئوری برخاسته از زمینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
99 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، دستیابی به بخشی از دانش کاربردی، برای پاسخگویی به نیازهای اساسی روانشناختی در معماری امروزی است. محقق از میان نیازهای روانشناختی، دو نیاز ابراز وجود و احراز وجود را مورد تأکید قرار داده و سعی کرده با روش «تئوری برخاسته از زمینه»، به شناسایی معیارهای خانه های سنتی یزد در پاسخگویی به این نیازها بپردازد؛ تا بتواند، ضمن تدوام ارزش های معماری گذشته، معیارهای معماری سازگار با نیازهای انسان را تبیین کند. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با ادراک کنندگان محیط بعنوان متخصصانی آشنا با فضاهای مورد بحث حاصل و با کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهند بناهای سنتی، با ایجاد شرایطی چون«سازماندهی قلمرو شخصی»، «سازماندهی حس تعلق خاطر»، «سازماندهی تمرکز درون فردی» و «سازماندهی ارتباطات اجتماعی» به ترتیب زمینه ساز پدیده هایی چون 1- آزادی عمل و استقلال فردی، کنترل حریم شخصی و میزان محرمیت؛ 2- پایبندی حسی، خوانایی فضا، هم ذات پنداری با فضا؛ 3- آرامش ذهنی، تمرکز حواس 4- سلسله مراتب میزان محرمیت، دسته بندی انواع اجتماعات، افزایش اتحاد جمعی، کنترل، تسهیل و تقویت ارتباطات جمعی؛ شده که پیامدهایی چون«امنیت روانی»، «هویت بخشی»، «خودسازی» و «مشارکت مفید اجتماعی» داشته است. همچنین، راهکارهای بکار رفته در پاسخگویی به این نیازها نیز در طول تحقیق استخراج و ارائه شده است.
تجربه بازسازی مسکن پس از زلزله؛ سال 1351- شهر قیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۰
۵۲-۳۳
حوزههای تخصصی:
فقدان اطلاعات، مدارک و مستندات معتبر از تجربیات بازسازی های گذشته یکی از مهمترین نقاط ضعف درمطالعات بازسازی در ایران قلمداد می شود. بدیهی است مستندسازی بازسازی های گذشته و بازخوانی آن ها می تواند مفید باشد، لیکن بسیاری از اطلاعات و تجربیات مربوط که بتوان از آن ها برای برنامه ریزی های بعدی مدد گرفت وجود ندارد. شهر قیر در جنوب غربی استان فارس در زلزله منطقه قیر و کارزین در سال 1351 دچار تخریب وسیعی گردید. مشاهدات و بررسی های صورت گرفته در شهر قیر، چهل سال پس از وقوع زلزله نشان می دهد که مکان یابی محل احداث شهر جدید و نوع بناهای ساخته شده توسط دولت بدون انجام مطالعات جامع صورت گرفته است. در این مقاله سعی بر آن است که با مستندسازی، شناخت و بررسی روند بازسازی این شهر و عناصر شهری ساخته شده در آن و مسائل به وجود آمده پس از بازسازی و تدبیرهای اندیشیده شده برای آن ها با استفاده از ظرفیت های بومی، به ثبت و طبقه بندی ویژگی های منحصر به فرد این بازسازی و چگونگی تأثیرگذاری آن پرداخته و پس از 40 سال این بازسازی را بازخوانی نماید. بنابراین در راستای رسیدن به این اهداف، تلفیقی از دو روش پژوهش اکتشافی- توصیفی و میدانی استفاده شده است. از نتایج حاصل از این پژوهش چنین بر می آید که شهر جابه جا شده و مسکن های ساخته شده در آن شباهت اندکی با شهر قدیمی دارد. مردم شهر قیر با توجه به کمبود فضایی، ساختمان هایی را به مسکن ساخته شده الحاق نمودند و ظاهر خانه ها را به آنچه که تصور ذهنی شان از خانه بود، نزدیک کردند و کمبودهای مربوط به طرح را جبران نمودند. البته برخی، خانه های بازسازی شده را تخریب نمودند و برخی دیگر نیز پس از ورود به خانه هایی که مقاوم در برابر زلزله ساخته شده بودند، با وجود نامتعارف بودن فرم آن ها در منطقه، آن ها را قبول کرده و این واحدها را حفظ نمودند. علاوه بر این، نتایج حاکی از آن است که ارائه امکانات و تسهیلات در جریان این بازسازی، در پذیرش جابه جایی شهر از سوی مردم نقش به سزایی داشته است.
سنجش نگرش روستائیان در خصوص طرح جابه جایی روستا (مورد مطالعه: روستای اسلامیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۲
۶۸-۵۵
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ در سراسر دنیا و از زمان برپایی سکونتگاه های روستایی، همواره بخشی از این سکونتگاه ها به دلایل مختلف از مکان اولیه خود به مکان های دیگر جابه جا شده اند. این جابه جایی ها به دلایل مختلفی از جمله بلایای طبیعی، حفاظت از منابع طبیعی، جنگ، پروژه های توسعه و سایر عوامل صورت می گرفته است. بررسی تجارب صورت گرفته نشان می دهد که با وجود جنبه های مثبت جابه جایی ها، بخشی از روستائیان جابه جا شده از نحوه جابه جایی محل سکونت خود رضایت کامل ندارند. از مهم ترین عوامل نارضایتی روستائیان در این زمینه می توان به از دست دادن زمین و سلب قانونی مالکیت، از هم گسیختگی خدمات و شبکه های اجتماعی، از بین رفتن منابع درآمدی، بروز تنش های اجتماعی، کمبود اعتبارات و مشکلات دریافت آن ها جهت ساخت و ساز در مکان جدید، طراحی سکونتگاه ها به سبک شهری، تحلیل یا از بین رفتن هویت فرهنگی، اقتدار سنتی و پتانسیل کمک متقابل، عدم مشارکت روستائیان در فرایند جابه جایی روستا، مشکلات کالبدی سکونتگاه های جدید و غیره اشاره نمود روستای اسلامیه از توابع بخش شیروان شهرستان شیروان چرداول استان ایلام از جمله روستاهایی است که در سنوات گذشته به دلیل کمبود فضا، مشکلات کالبدی و بهداشتی، فرایند جابه جایی آن انجام شده است. از این رو روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از جمع آوری اطلاعات به روش میدانی از قبیل تکمیل پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده انجام گرفته است. در این مطالعه شاخص هایی از جمله مسکن و اعتبارات اختصاصی به روستائیان جهت ساخت مسکن، وضعیت کالبدی، دسترسی روستائیان به خدمات، بررسی میزان مشارکت روستائیان در اجرای طرح، تأثیرات اجرای طرح بر معیشت روستائیان و ... در نظر گرفته شده و همچنین از تعداد 44 سرپرست خانوار در مکان جدید روستا نظرسنجی انجام شده است. هدف تحقیق حاضر سنجش نگرش ساکنان سایت جدید روستای اسلامیه راجع به طرح جابه جایی روستا در ابعادی از جمله سکونتگاه (مسکن، معابر و دفع آب های سطحی و فاضلاب)، دسترسی به خدمات زیربنایی و روبنایی، مشارکت روستائیان در اجرای طرح، تأثیر جابه جایی بر معیشت ساکنان و رضایت مندی روستائیان می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که روستائیان در مجموع از طرح جابه جایی روستا رضایت دارند و از جهاتی از جمله جابه جایی روستا، مکانیابی سایت، سازگاری با همسایگان، دسترسی به برخی از خدمات انتظارات آن ها برآورده شده است. اما از جهاتی دیگر از جمله وضعیت معابر و کانال کشی روستا، مشارکت روستائیان در اجرای طرح و تأثیر اجرای طرح بر معیشت روستائیان، مشکلاتی برای ساکنان سایت ایجاد شده است.
نقش مواد تغییر فاز دهنده در بهبود و احیای عملکرد بادگیر؛ مطالعه موردی: اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
153-162
حوزههای تخصصی:
اهداف: در معماری سده اخیر ایران استفاده از روش های آسایش حرارتی ایستا فراموش شده و جای خود را به روش های پویا داده اند که در کنار محدودیت ها و بحران های زیست محیطی، هزینه های گزاف و بعضاً کاهش دسترسی به انرژی الکتریکی را موجب شده است؛ در نتیجه لزوم استفاده از عناصر و روش های ایستا به ویژه در اقلیم های گرم که انرژی الکتریکی بیشتری مصرف می شود ضروری می نماید. یکی از مهم ترین عناصر معماری سنتی ایران بادگیر است که به سبب سادگی عملکردی و استفاده از انرژی باد همچنان دارای قابلیت کارکردی است. همچنین در سالیان اخیر به کارگیری فناوری های نوین در ساختمان، همچون مواد تغییر فاز دهنده، باعث احیای روش های ایستا و صرفه جویی قابل ملاحظه در مصرف انرژی شده اند. لذا پژوهش حاضر تلاش نموده است تا با کاربرد این مواد در ساختار بادگیر به بهبود عملکردی آن در ایجاد سرمایش ایستا کمک نماید. روش ها: پژوهش توسط مدل سازی جریان هوا در کانال بادگیر در نرم افزار فلوئنت و مقایسه دمای ورودی و خروجی آن انجام گرفته است. در این راستا سه مدل- فایبرگلاس و دو نوع مواد تغییر فاز دهنده با دمای پافشاری متفاوت به عنوان پوشش دیواره بادگیر- آزموده شد. یافته ها: آزمون مدل ها نشان داد که پوشش مواد تغییر فاز دهنده بسیار بیشتر از پوشش فایبرگلاس (حداقل بین °C ۴/۵ تا °C ۵/۵) در کاهش دمای خروجی بادگیر موثر بوده اند. نتیجه گیری: این میزان از سرمایش، حداقل سه ماه از فصل گرما و مدتی از شبانه روز در اقلیم گرم و مرطوب قشم را پوشش می دهد و نقش زیادی در کاهش مصرف برق ایفا خواهد نمود.
The Evolution of Space in Schools Architecture Based on the Role of Their Governing Educational system (Case Study: Sepahsalar School, Darolfunoon, and Alborz High school) (بررسی سیر تحول فضای معماری مدارس براساس ارزیابی نقش نظام آموزشی حاکم بر آنها (نمونه موردی: مدرسه سپهسالار، دارالفنون و دبیرستان البرز))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، یکی از ارکان اساسی تکوین، توسعه و انتقال عناصر فرهنگی جامعه، نظام آموزش و پرورش آن است. نظام آموزش و پرورش دارای چهار رکن ساختار آموزشی، تعلیم دهنده، تعلیم گیرنده و محیط آموزشی است. بررسی پژوهش های تاریخ معماری مدارس ایران نشان می دهد کمتر به رابطه ارکان آموزش و معماری مدارس پرداخته شده است. سؤال اصلی پژوهش آن است که چگونه دگرگونی های نظام آموزشی با دگرگونی های فضاهای مدارس در ایران رابطه داشته است؟ هدف از این پژوهش شناخت سیر تحولات فضایی معماری مدارس ایران است. به نظر می رسد که با دگرگونی نظام آموزشی در دوره قاجار و آمدن دارالفنون به تدریج نظام آموزشی و معماری مدارس از مدارس سنتی به مدارس نوین تغییر یافته اند. این پژوهش براساس روش تاریخی- تفسیری به گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و سپس تحلیل آنها با استناد به اسناد و داده های تاریخی پرداخته است. برای این منظور سه دوره در نظام آموزشی و تحولات معماری شناسایی شد و سه مدرسه شاخص این دوره ها مدرسه سپهسالار، دارالفنون و کالج یا دبیرستان البرز، با نظام های آموزشی آنها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. بررسی ها نشان داد که نظام آموزش سنتی مبتنی بر همراهی زندگی و آموزش، هماوایی علوم دینی و دنیوی و رابطه تعاملی بین استاد و شاگرد بوده است. این نظام آموزشی در تعامل با معماری مدارس و ویژگی قرارگیری فضای زندگی و آموزش، استفاده از مدارس برای امور دینی و وجود فضاهای بزرگ مَدرس بوده است. در مرحله بعد وجه دینی و تعامل شاگرد و استاد از مدارسی همچون دارالفنون برداشته شده اما شکل کلی حیاط مرکزی حفظ شده و نیز کارکرد حجره ها به کلاس درس تغییر پیدا کرده است. نهایتاً در نظام آموزش نوین معماری مدارس خطی شده، کلاس ها و چیدمان آنها به رابطه یک سویه معلم و شاگرد منجر شده و از معماری و فضای مدارس سنتی فاصله گرفته است.
معماری معاصر ایران، جامعه کوتاه مدت - معماری کوتاه مدت
حوزههای تخصصی:
گروهی از صاحب نظران در حوزه فرهنگ و جامعه ایرانی،به «انباشت تجربه تاریخی» که خود، ثمره ایده پیوستگی تاریخی است معتقدند و عده ای نیز بر این اعتقادند که در تقابل با انباشت تجربه تاریخی، ما در ایران دچار «گسست تاریخی» و تکرار تجربه های قبل هستیم؛ نظریه «جامعه کوتاه مدت»، ماحصل همین تفکر است که برآمده از بررسی فرهنگ، شخصیت و خلقیات ایرانیان در تاریخ است. براساس نظریه جامعه کوتاه مدت، جامعه در فاصله دو دوره کوتاه، تغییرات اساسی به خود دیده و به این ترتیب تاریخ آن بدل به رشته ای از دوره های کوتاه مدت به هم پیوسته شده است. جست وجوی ناتمام برای دست یافتن به فضای معماری و مأمنی و شهری دیگر، سراسر تاریخ سرزمین ایران را آکنده از امیدها و بیم ها ساخته است. ایرانیان در فرایند تحول مدنیت، همواره آرمان هایی را پیش رو داشته اند و در پی ساختن فضا و مأمنی با افقی روشن بوده اند لیکن بحران از زمانی آغاز شد که خبر آوردند در آن سوی دنیا اتفاقی روی داده که حاصل آن شهری بهتر و زندگی ای برتر برای مردم است و جامعه برای دستیابی به آن رؤیاهایی را به ویژه در دوره معاصر در سر پرورانیده است. این امر در دوره پهلوی با جاذبه شهرنشینی و مهاجرت، جامعه را با واژگونی رؤیاها و بحران مدنیت مواجه ساخت. اقدامات حکومت پهلوی در اصلاحات اقتصادی و اجتماعی جامعه،بعضاً تأثیرات مستقیمی بر کالبد و شاکله معماری شهرها و روستاها گذارد لیکن عمده ترین و عمیق ترین تأثیر آن، تغییر نگرش و تغییر در رؤیاهای جامعه ایرانی نسبت به گذشته خود بود. رؤیابینی مخاطب ایرانی، او را گرفتار کشمکش حیات درونی و بیرونی خود ساخته و تحقق نیافتن رؤیاهایش در جهان پیرامون، باعث بروز گسستی منفعلانه در وی گردیده که این گسست، ایجاد تنش درونی را در مخاطب ایرانی معاصر سبب شده است. در چنین شرایطی «معماری» نیز که بعد از «زبان» (یا به مثابه یک زبان بیانی)، مهم ترین مظهر فرهنگ و «ظرف زندگی» است، متأثر از بحران های فرهنگی، دستخوش تحول و بحران گردیده است. نوعی هیجان زدگی، عدم قطعیت و کثرت گرایی (کثرت زدگی) در آثار معماران دیده می شود و جایگاه معماری، به ساختمان سازی و سرِهم سازی واگذار شده است. به تعداد تک تک افراد،نگاه به معماری، معیار برای سنجش، سلیقه و خواست برای ساخت وجود دارد به گونه ای که حرف اول در معماری معاصر«متفاوت بودن»است. عرصه معماری و صحنه شهرهای معاصر ایران و به ویژه شهرهایی چون تهران، مملو از طرح های توسعه ای شگفت آور و متفاوت با قبل و متفاوت با دیگران است. حاکمیت تفکر کوتاه مدت با ویژگی های رؤیابینی و توسعه گری، موضوعی ثابت است که هر روز به رنگی نو در می آید و در عین پایان یافتن تولدی نو خواهد داشت. در نوع جدید ساخت وساز، معماری در مفهوم «کالا» و نه «مکان زندگی» و شهر در حُکم «انبار کالا» و نه «بستر مدنیت» مطرح می شود. ازهمین روی معماری ایران، در معرض تبدیل شدن به «معماری کلنگی» است. اگر چه بارقه های امید در معماری ایران، در کوتاه مدت قابل رؤیت و اشاره بوده لیکن شخصیت و خُلق مردمان ایرانی، ناامنی ذهنی فوق العاده و پیش بینی ناپذیری آینده، نگاهی دراز مدت به زندگی و رؤیایی درازمدت برای معماری و شهر (به مثابه ظرف کالبدی زندگی) رخصت نداده و ماهیتی بی اعتبار به کیفیت بهینه معماری معاصر داده است. در تفکر کوتاه مدت، معماری قوام مناسبی نمی یابد و شکل ثابتی به خود نمی گیرد و هر لحظه آماده تولید شکلی جدیدتر است. ریشه اصلی وضعیت آشفته کنونی معماری در ایران، آشفتگی حاکم بر اذهان و رؤیاهای جامعه ایرانی و نسیان دانایی فرهنگی و نیز گسست ها و گم گشتگی های فرهنگی (گیجی های فرهنگی) در جامعه ایرانی است. جامعه ای که «کوتاه مدت» بودن، ماهیت و ویژگی بارز آن است و سرعت، حجم و فرایند دگرگونی ها در تعمیق و تشدید تحولات و بر رؤیابینی مدام و ناتمام جامعه، اثرات اساسی داشته و دارد به گونه ای که در دوره معاصر بحران زا بوده است.
نقش نویافته معماری؛ تجربه معماری در همبستگی اجتماعی : مسجد ری-اکا در کرواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
چالش فناوری و شکوفایی در معماری معاصر کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲
36-46
حوزههای تخصصی:
گرایش به «کیفیت » در طراحی و ساخت و یا در معنایی کامل تر میل به شکوفایی، موضوعی است که امروزه بیش از هر زمان دیگر توجه همگان را به خود جلب کرده است. مروری بر معماری معاصر کشورهای در حال توسعه نشان دهنده آن است که گرایش به نوعی معماری باکیفیت و قابل رقابت با معماری کشورهای توسعه یافته، جریان جدیدی را در معماری معاصر این کشورها رقم زده است. هدف از این مقاله بازشناسی و تحلیل گرایش به معماری با کیفیت در تعامل با دو مفهوم «شکوفایی » و «فناوری » در معماری معاصر کشورهای در حال توسعه است. در این راستا برای شناخت همزمان سطح کیفی آثار، مهمترین تدابیر طراحانه در آن ها مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بر اساس چارچوب تنظیم شده همبستگی ) P value رفته در معماری معاصر کشورهای در حال توسعه در پنج حوزه: 1( کانسپت طرح )ایده های ساختاردهنده طرح(، 2( فناوری ساخت، 3( مصالح، 4( شکل و فرم و 5( رابطه با محیط مطالعه می شود. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که هرچند در حوزه فناوری ساخت نتایج قابل قبولی در معماری معاصر کشورهای در حال توسعه وجود دارد؛ لیکن در حوزه دستیابی به معماری باکیفیت دستاوردهای قابل قبولی مشاهده نمی شود.
سنجش قابلیت به کارگیری رهیافت نظری "برنامه ریزی پویش مختلط" در سیستم برنامه ریزی توسعه شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق پذیری پائین و ناکارآمدی برنامه های توسعه شهری دهه های گذشته ایران، مبتنی بر رهیافت های سنتی جامع، و روی آوردن تصمیم گیرندگان به رهیافت عملیاتی محافظه کارانه ی اندک افزا لزوم تفکر درمورد تغییر رویکردهای تهیه برنامه در ایران با نیت رفع کاستی های این دو الگوواره را آشکارساخته است. از سویی هم سازی رهیافت های سنتی جامع با الزامات زمینه ای و ساختار سیستم اقتصاد سیاسی ایران رد یک باره این رهیافت را ناممکن می سازد و از سوی دیگر بسندگی اندک افزایی به حفظ وضع موجود، درمان گری و نه توسعه و پیشرفت و هم چنین نیاز به محیط های پایدار چندگانه پذیرش یک سویه این رهیافت را، برخلاف نزدیکی بیش تر آن به اجرا، نامناسب می سازد؛ پرسش اساسی این است که باآشکارشدن ضرورت پالایش دیدگاه های نظری و روش شناسی برنامه ریزی، با تاکید بر الزامات زمینه ای، قیودمحیطی و مسئله های برنامه ریزی و هم چنین اتصال بیش تر برنامه ها به عرصه های عملیاتی، پذیرش چه راهکاری از کارآمدی لازم برخوردارخواهد بود؟ در این رابطه پژوهش پیش رو به شیوه ای توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این پرسش برآمده است که"آیا سامان دهی التقاط نظری پیش گفته درقالب رهیافت های ترکیبی از سودمندی لازم برخوردارخواهد بود. براین اساس، هدف اصلی پژوهش به سنجش قابلیت به کارگیری رهیافت ترکیبی "پویش مختلط" در پاسخ گویی به مسئله های خاص سیستم برنامه ریزی ایران اختصاص یافته است. دستیابی به این هدف در گام نخست ازطریق شناسایی توانمندی ها و الزامات درونی و بیرونی اثرگذار براجرای صحیح این رهیافت به روش "فراتحلیل" (به عنوان معیاری مهم برای بازنگری در پیشینه پژوهشی و تلخیص پیکره دانشی موجود) میسرشده است. در نهایت و درگام دوم ازطریق برابرهم نهاد الزامات و امکانات رهیافت پویش مختلط با نیازهاو مسائل سیستم برنامه ریزی ایران و تبیین میزان هم سازی این دو، مناسبت رهیافت برنامه ریزی پویش مختلط برحسب توان برآورده ساختن نیازهای برنامه ریزی توسعه شهر درایران موردسنجش قرار گرفته است؛ نیازسنجی سیستم برنامه ریزی توسعه شهری ایران در قالب شناسایی وضعیت درونی و تشخیص قیود و الزامات محیطی واردبرآن و انطباق آن با امکانات و الزامات اثرگذار بر اجرای صحیح الگوواره پویش مختلط دراین پژوهش گویای مناسبت و توانمندی نسبی به کارگیری رهیافت برنامه ریزی مختلط به عنوان رهیافت جایگزین در سیستم برنامه ریزی توسعه شهر در ایران است.
گونه شناسی پهنه های شکل گیری مسکن در سکونتگاه های روستایی ایران در تعامل با عوامل محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
87 - 100
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال ارائه حوزه بندی جغرافیایی (پهنه بندی مکانی) در سطح کشوربه منظور شناسایی پهنه هایی که در آن گونه های همسان مسکن روستایی استقرار یافته اند، است. گونه، زبان مشترک و حاصل خردجمعی در پاسخگویی به مسائل محیط پیرامونی است درطول زمان حفظ شده و تداوم یافته است. گردآوری اطلاعات موجود در زمینه شناخت گونه های مسکن به تفکیک استان ها و در یک قالب تعریف شده، انجام شد. به موازات آن، شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری گونه های مسکن و همپوشانی آن ها، تفکیک مکانی پهنه های مختلف سرزمینی ایران را ارائه نمود. تطابق اطلاعات گونه شناسی و نقشه های پهنه بندی مکانی عوامل مؤثر بر شکل گیری مسکن، منجر به شناخت رابطه علّی شکل گیری گونه های مسکن به تفکیک استان های کشور شد. مرحله بعد، گذر از مرزبندی سیاسی، تجمیع اطلاعات و شناخت کانون های شکل گیری گونه های مسکن، طیف تغییرات و گونه های مبدل حاصل از آن و البته رفع نواقص اطلاعاتی با کمک مطالعات میدانی بود. پهنه سرزمینی ایران از نظر مشابهت گونه های کالبدی مسکن به هشت حوزه کلان تقسیم شد که هریک دارای کانونی اصلی و طیف تغییراتی درونی بودند. در ادامه، در هر یک از حوزه های فوق، گونه های مسکن در رابطه علّی با زمینه شکل گیری آن تشریح شده و طیف تغییرات آن بررسی شد و مهم ترین مشخصه های آن در تعامل با عوامل محیطی ارائه شد.
نقش ادبیات نوسازی در توفیق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
نوسازی در ایران، مفهومی جدید است. قدیمی ترین اقدامات مدیریت شهری در این زمینه به تأسیس سازمان نوسازی در تهران در بیش از چهار دهه قبل باز می گردد که هدف از آن لوکس گرایی و مدرنیزاسیون شهر از طریق حذف زواید و ناهنجاری ها از چهرة شهر بود. کارنامة سازمان تا دهة 80 نیز حاکی از همین رویکرد است.
سازمان عمران و بهسازی شهری، در دهة 70 از سوی دولت تأسیس شد تا به حکم قانون برنامه دوم توسعه، به نوسازی بافت های فرسوده شهرهای مختلف کشور، طی 10 سال اقدام کند!
نخستین اقدامات علمی و حرفه ای در زمینه نوسازی بافت فرسوده شهری، مربوط به قراردادی است که جهاددانشگاهی دانشکده هنرهای زیبا در سال 1360 تحت عنوان ""احیای بافت قدیم کرمان"" با شهرداری کرمان منعقد کرد. به دلیل فقدان سابقة مداخله در بافت های تاریخی یا فرسوده، قرارداد همسان برای این هدف وجود نداشت. معاون وقت شهرسازی و معماری وزارت مسکن در ابلاغ استعلام استانداری کرمان برای تعیین تکلیف قرارداد پیشنهادی جهاد نوشته بود : ""اقدام در حد بدنه کوچه های فرعی بلامانع است"" و بیش از آن را به طرح جامع شهر واگذار کرده بود. همان طرحی که پل سواره روی پیشنهادی آن روی میدان تاریخی مشتاقیه و خیابان جدید به موازات محور اصلی شریعتی، اعتراض مسئولان وقت را نسبت به حفظ آثار تاریخی برانگیخته بود. این قرارداد در استان منعقد شد و اولین گام در راه نوسازی شهری در ایران برداشته شد. پس از آن مدیریت های مختلفی در وزارت مسکن ایجاد شد که نهایتاً به تشکیل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری در سال 1376 منجر شد که کلیة فعالیت های نوسازی شهری را ذیل مدیریت واحد تعریف کرد.
تشکیل شرکت های عمران و مسکن سازان ابتدا به صورت محدود در چند منطقه کشور و بعداً تکثیر آن در همه استان ها، پاسخی به چالش های اجرایی طرح های نوسازی مورد نظر شرکت بود. تعریف شاخص های فرسودگی، تعیین اسامی و عناوین مختلف برای انواع بافت های مشکل دار، تعیین 77 هزار هکتار محدوده فرسوده در شهرهای مختلف کشور، تهیه طرح های مختلف مداخله و نوسازی بافت های فرسوده از جمله اقداماتی بود که تا دوره اخیر در شرکت عمران و بهسازی دنبال شد. مدیریت فعلی شرکت عمران و بهسازی با آسیب شناسی روند نوسازی در ایران اقدامات مختلفی را برای اصلاح راهبردهای جاری پیش رو قرار داد که انجام پژوهش های کاربردی با همکاری متخصصان این حوزه در عناوین جاری و مبتلا به کشور از جمله آنهاست.
ویژه نامه حاضر با موضوع ""بررسی نقش ادبیات نوسازی در ایران"" به واکاوی نسبت میان مفاهیم و اصطلاحات نوسازی با اقدامات پیش رو پرداخت که دستاوردهای جالبی را عرضه می کند
بررسی رابطه بین تخلف ساختمانی تغییر کاربری و ساختار فضایی شهر تهران با استفاده از تحلیل رگرسیون فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخلف ساختمانی تغییر کاربری یکی از انواع تخلفات ساختمانی عمده در شهر تهران است که طی دو دهه اخیر، تصمیم گیری های مدیریت شهری نه تنها به تعدیل مقدار این نوع تخلف ساختمانی نیانجامیده است بلکه منجر به کاهش اهمیت رعایت ضوابط و مقررات کاربری زمین شده است. تأثیر قابل توجه تصمیمات کاربری زمین بر نظم و تعادل ساختار شهری، بررسی راه حل های ممکن برای پیشگیری از وقوع این تخلف در سطح شهر را ضروری می سازد. در این مقاله با فرض وجود ارتباط بین چگونگی پراکنش تخلف ساختمانی تغییر کاربری در شهر تهران و ساختار اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی آن، به یکی از راه حل های ممکن برای پیشگیری از وقوع این تخلف اشاره می شود. در این زمینه با استفاده از روش تحلیل رگرسیون فضایی، ارتباط بین شاخص های اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی معرف ویژگی های مناطق مختلف شهر تهران و مقدار تخلف تغییر کاربری گزارش شده به شهرداری مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که مجموع مساحت تخلف تغییر کاربری در مناطق، با متوسط متراژ واحد مسکونی، قیمت زمین و ساختمان، ضریب مالکیت خودرو، مساحت متوسط قطعات زمین، متوسط تراکم ساختمانی و مساحت کاربری اداری رابطه ای هم جهت، با سطح اطمینان 99% و 95% دارد.
ریخت شناسی معماری مسجد کبود تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد کبود تبریز یکی از نفایس معماری ایرانی است که با وجود اهمیت بی بدیل این بنا در منظومه میراث معماری ایرانی، ابهاماتی درباره آن وجود دارد. مقاله حاضر به بررسی یکی از این ابهامات می پردازد که درباره ویژگی های سبکی این مسجد است،. دلیل تردیدها درباره شیوه معماری این بنا، مربوط به هندسه پلان و ترکیب حجمی خاص آن است که باعث شده این بنا از دیگر نمونه های معماری مسجد در ایران متمایز باشد. شیوه معماری این بنا اگرچه باب جدیدی در طراحی مسجد در معماری ایرانی گشود، لکن نتوانست اشتیاق و رغبت معماران بعدی را برای تکرار و تکمیل فرم آن برانگیزد؛ لذا اندیشه به کاررفته در آفرینش معماری مسجد کبود تبریز، همچون تک ستاره ای بود که برای یک بار درخشید و سپس خاموش شد. نوشتار حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست: ۱. هویت معماری مسجد کبود تبریز ریشه در فرهنگ معماری کدام سرزمین دارد؟ ۲. اگر ترکیب حجمی این بنا برگرفته از الگوهای معماری وارداتی است، پس چرا فرم های معماری ایرانی در سیمای آن موج می زنند؟ ۳. در تکوین نهایی این اثر معماری، اتمسفر فرهنگی ایرانِ قرن نهم چگونه و به چه میزان اثرگذار بوده است؟
این پژوهش به لحاظ محتوا، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در مرحل ه مطالع ه تطبیقی با دیگر نمونه های معماری، از روش بررسی قیاسی نیز بهره گرفته شده است. در این مقاله، نتیجه می شود که بنای مسجد کبود تبریز هرچند شباهت فرمی به برخی آثار معماری عثمانی دارد، معماران سازنده آن که هنرم ن دان ایرانیِ خطه آذربایجان بودند، با کاربست تفکر بومی و فنون سنتی، چنان فرم وارداتی این مسجد را با عناصر فرهنگ معماری ایرانی آمیخته ساخته اند که محصول نهایی، سیمای معماری ایرانی به خود گرفته و بخشی از آن شده است.