فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۶۱ تا ۵٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
فرسودگی در شهر مفاهیم متفاوتی دارد که از فرسودگی کالبدی تا فرسودگی اجتماعی و کارکرد اقتصادی شهر را در برمی گیرد. هریک از انواع فرسودگی درمانی متفاوت می طلبد که ممکن است به مداخله کالبدی منجر نشود. این اصطلاح در مقطع زمانی خاصی از مراحل توسعه و عمران کشور برای تعیین مناطقی که بناهای واقع در آنها نیازمند مقاوم سازی بودند، به کار برده شد. موضوع بافت های فرسوده شهری از 1347 در شهرهای کشور مطرح شد، اما از 1380 با تصویب مصوبة شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، اقدامات همه جانبه ای در این خصوص صورت گرفت و به عنوان برنامه ای در مقیاس ملی بودجه و برنامه های عمرانی را به سمت خود هدایت کرد.
سابقه اقدامات مشابه در کشورهای صنعتی اروپا به دوران معماری و شهرسازی مدرن و بازسازی های پس از جنگ های جهانی بازمی گردد. اکنون در کمتر کشوری نوسازی بافت های شهری از زاویه صرفاً توسعه ای در مقیاس محدوده های عظیم مطرح است. طرح های نوزایی و تجدید حیات1 و بازآفرینی2 شهری که امروزه در آن کشورها در دست انجام است، در تداوم نوسازی شهری ولی با رویکردی متفاوت مد نظر قرار گرفته است. در این طرح ها مداخله در بافت های شهری با هدف تعادل بخشی بین ""حفاظت و توسعه"" انجام می شود.
اصطلاحات فنی و واژگان تخصصی مداخله در بافت های شهری از تعاریف شاخص در حوزة شهرسازی هستند. برای فهم درست اقدامات و روش انجام آنها، باید به گونه ای هماهنگ از این اصطلاحات استفاده شود تا مشکلات بیشتری در به کارگیری و ترجمه متون و اسناد پیش نیاید. توجه و مقایسه واژگان معادل در ادبیات نوسازی کشورهای مختلف مختلف نشان می دهد دستیابی به زبانی مشترک برای ترجمه متون مرتبط با مداخله در بافت های شهری تا چه حد لازم است. تلاش در جهت رفع این ناهماهنگی از ضروری ترین اقدامات در برهه کنونی است.
جهت دست یابی به راهبردهای توسعه و حفاظتِ هماهنگ و یکپارچه پایدار شهری، مداخلات در بافت های شهری براساس تعاریف صورت گرفته جهانی به روش تلفیق توسعه و حفاظت3 (یکپارچه و هم پیوند) و به منظور نوزائی و تجدید حیات شهرها، با رعایت معیارهای توسعه پایدار و برنامه ریزی مشارکتی (مشارکت مردم در منافع و تصمیم گیری ها) صورت می گیرد.
اما هدف از این دسته بندی، به کارگیری آن در فرایند انجام مداخله در بافت های شهری است. بدین منظور راهبردها، اهداف کلی و اقدامات، از عاجل تا بلندمدت، طوری در یک ماتریس ارایه شده که بتوان با توالی اصطلاحات، به یک شرح خدمات تقریبی دست پیدا کرد و از این سند به عنوان نقشه راه استفاده شود.
مدرسه جعفرآباد بنایی ناشناخته از دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسه جعفرآباد در فاصله 50 کیلومتری شمال اصفهان در دشت باستانی برخوار قرار گرفته و برای اولین بار، توسط نگارندگان شناسایی شده است. تحقیق حاضر به منظور پاسخ به پرسش هایی همچون تعیین زمان ساخت بنا، دلیل ساخت مدرسه در جعفرآباد و تعیین ارتباط مدرسه با سایر ابنیه و علت قرارگیری مدرسه در بافت فعلی جعفرآباد انجام شده است. روش مورد استفاده در این مقاله، توصیفی تحلیلی است؛ بر همین اساس، پس از بررسی سطحی باستان شناختی آثار و مواد فرهنگی جعفرآباد، مدرسه مورد مطالعه به دقت ثبت و مستند سازی شده و در مرحله بعد با مطالعه متون و منابع مکتوب تاریخی، به ویژه سفرنامه ها، متون جغرافیایی محلی و برخی تواریخ مرتبط با دوران صفوی و قاجار و برخی کتب و منابع دوره معاصر و همچنین بررسی ارتباط جعفرآباد با سایر سکونت گاه های دشت برخوار، پاسخ گویی به سؤالات مطرح شده مورد نظر بوده است. بر این اساس، مشخص شد که مدرسه جعفرآباد در اواخر دوره صفوی و احتمالاً زمان سلطان حسین صفوی ساخته شده و دلیل ساخت آن در این مکان، به واسطه اهمیت شهری جعفرآباد و همچنین در نتیجه موقعیت مکانی ویژه آن، در بین سکونت گاه های عهد صفوی دشت برخوار بوده است. قرارگرفتن مدرسه در بافت فعلی، توسعه شهری جعفرآباد در عهد صفوی را نشان داده و تمهیدی در راستای بالابردن ظرفیت های اقتصادی، به منظور تأمین هزینه های مدرسه و تداوم حیات آن بوده است.
پژوهشی تطبیقی درساختار کالبدی- فضایی باغ ایرانی در دوران صفوی و گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمیان جلوه های گوناگون هنر معماری ایران، باغ ایرانی با ظاهری آکنده از سادگی و طراوت بر پایه اصولی مشخص و بنیادین، نمایش نمادینی از بهشت موعود است. هنرمند معمار با تکیه بر اصول اولیه معماری ایرانی و آگاهی از شرایط اقلیمی و توانمندی های طبیعی مناطق مختلف و با الهام از توصیفات متون مقدسی چون قرآن کریم پیرامون باغ های بهشت، باغ ایرانی را خلق می کند. در این میان، با افزایش روابط فرهنگی ایران و هند به خصوص در دوره های تیموری و صفوی، باغ ایرانی نیز همچون سایر ارکان معماری ایرانی، الگوی هنرمندان هندی قرار می گیرد که تجلی این تاثر در قلمرو معماری گورکانیان به وضوح قابل مشاهده است. در این پژوهش با بررسی هندسه ی باغ و برخی عناصر طبیعی و مصنوع مشخص گردید که باغ های عصر صفوی با ورود به هند در عصر گورکانی، بستری متفاوت، شکلی خاص و متمایز با تاکید بر هنر بومی را به نمایش می گذارند.
بنای رُشت خوار؛ مسجد یا خانقاه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از بناهای ایران در طی روزگاران به سبب های گوناگون از میان رفته یا «نوع» آنها منقرض شده است. خانقاه یکی از این انواع است. از راه های شناخت معماری خانقاه بررسی بناهایی است که بر سر نوع آنها اختلاف است. بنای معروف به «مسجد جامع رشت خوار» در راه زاوه به خواف در زمره این بنا هاست. تحقیق هایی که درباره این بنا انجام گرفته متکی بر اصول معماری خانقاه و کاوش های باستان شناسی نبوده است. این مقاله متکی به یافته هایی تازه درباره معماری خانقاه در خراسان سده پنجم و نیز برخی یافته های باستان شناختی است. بنای رشت خوار که در بیرون شهر رشت خوار کنونی واقع شده، درون شهر قدیم رشت خوار یا در کرانه غربی آن بوده است. کالبد بنا مرکب است از دستگاه ورودی، صحن با حجر ه هایی گرداگرد آن و یک ایوان و یک گنبد خانه. بنای رشت خوار در حدود سده پنجم ساخته شده است و در دوره تیموریان آن را تعمیر کرده اند و کتیبه ای به بنا افزوده اند. بنای رشت خوار پیش از ثبت در فهرست آثار ملی خانقاه خوانده می شد؛ اما همواره بر سر نوع آن میان محققان اختلاف بوده است. هیچ یک از محققان معیارشان را برای خانقاه خواندن یا نخواندن بنای رشت خوار مشخص نکرده اند. بر اساس تحقیق یاد شده درباره معماری خانقاه، بنای رشت خوار با معماری خانقاه و سلسله مراتب کالبدی و کارکردی آن انطباق دارد. این انطباق نشان می دهد که به ظن قوی بنای رشت خوار خانقاه است.
نقش خرد اقلیم در دلبستگی و احراز مکان؛ بررسی موردی: دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند دلبستگی به مکان، فضا برای فرد مبدل به مکان می شود، زیرا افراد در برقراری ارتباط با مکان به آن معنا می بخشند و آن را در خاطره خود ثبت می کنند. علاوه بر فاکتورهای اجتماعی و فیزیکی مختلف، اقلیم نیز از عوامل مؤثر در شکل گیری این فرآیند و احراز مکان است که با وجود مطالعات گسترده در خصوص مکان و دلبستگی به آن، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به نقش حس دلبستگی به مکان در ارتقای کیفیت فضای طراحی شده، این پژوهش سعی دارد به بررسی نقش خرداقلیم در احراز مکان و شکل گیری دلبستگی به مکان بپردازد. به این منظور مقاله حاضر در ابتدا بر پایه مرور متون و اسناد مرتبط در این حوزه، ضمن ارائه تعاریف مکان، دلبستگی به مکان و اقلیم به رابطه آنها می پردازد. در نهایت با انجام مطالعات میدانی در نمونه موردی دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد و طرح پرسش نامه ها و مصاحبه های حضوری با دانشجویان، این رابطه روشن تر بیان می شود و مکان هایی که کیفیتشان تحت تأثیر خرد اقلیم خاصشان است، معرفی خواهند شد. نتایج تحقیق نشان می دهند که عوامل مختلفی در شکل گیری دلبستگی به مکان مؤثرند و خرداقلیم به عنوان یک فاکتور فیزیکی بر این حس تأثیرگذار است، اگرچه در برخی موارد ممکن است نقش آن کمرنگ تر از سایر عوامل کالبدی باشد.
تجلی حکمت اسلامی در ساختار و مضامین محرابِ زرین فام حرم مطهر رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر و معماری اسلامی به مثابه آیینه ای است که آموزه های اصیل، معنوی و رازآلود حکمت اسلامی را در خود به ودیعه نهاده و بازتاب دهنده حقایق دینی و اعتقادی به شمار می رود. این پژوهش بر آن است تا به نحو مبسوط به تحلیل ساختاری و مضمونی آرایه های تزیینی به کار رفته در محراب زرین فام «پیش روی مبارک» امام رضا (ع)، به عنوان یکی از مصادیق فضای قدسی در معماری اسلامی بپردازد و علاوه بر کشف معانی و مفاهیم حکمی مندرج در آنها، به بیان تأویلی درخصوص رابطه میان این عناصر با مفاهیم دینی و آیینی از یک سو، و هویت مکانی و زمانی این محراب دست یابد نتیجه اجمالی تحقیق بیانگر آن است که هر یک از عناصر تزیینی این محراب معنایی منعکس از عالم بالا دارند و مفاهیمی چون حضور الهی، رستاخیز، عروج به عالم ملکوت، و تمرکز و تزکیه درونی را بر قلب و جان نمازگزار متبادر می سازند. این معانی در ارتباط مفهومی بسیار روشنی با فریضه نماز و نیایش قرار دارند. مضامین مطرح در کتیبه ها نیز متناسب با هویت مکانی محراب و شرایط مذهبی و اعتقادی دوره ظهور آن تحقق یافته اند.
پوشش های سبک برای حیاط مرکزی ابنیه ی تاریخی ایران؛ نقد وضع موجود و ارائه ی الگوهای پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیاط مرکزی بسیاری از ابنیه ی تاریخی کشورمان در حال حاضر به دلیل اعطای عملکردهای نوین و یا گسترش فضاهای جمعی در حیاط نمونه های باززنده سازی شده، با سقف هایی سبک پوشیده شده اند که اغلب دارای جزییاتی ضعیف، اجرایی نامناسب و منظری نازیبا هستند و به دلیل عدم امکان برچیده شدن آسان و سریع، جایگاه و مفهوم معماری درونگرا با حیاط های باز مرکزی را از بین برده اند. این مقاله در ابتدا به شکلی اجمالی سابقه ی پوشش های سبک در فضاهای باز و حیاط های مرکزی بناهای کشورمان را معرفی می کند. سپس به بررسی، آسیب شناسی و تحلیل چند نمونه ی داخلی و پس از آن به معرفی و بررسی چند نمونه ی موفق بین المللی می پردازد. سپس از بین تجارب بررسی شده جنبه های هماهنگ با خصوصیات کالبدی و فرمی ابنیه ی تاریخی ما با اضافه نمودن پارامترهایی تکمیل و به نمونه هایی گسترده و متنوع تر تعمیم داده می شوند. این نمونه ها به صورت الگوهای طراحی پوشش های سبک برای حیاط مرکزی ابنیه ی تاریخی ایران در جداول تحلیلی ارائه می شوند. این الگو ها توسط تصاویری که معرف طرح کلی ساختاری و هندسی این پوشش ها می باشند در جداول آمده اند. پیشنهاداتی که از تحلیل و بررسی نمونه های داخلی به دست می آیند به الگوهای قابل برپایی و برچیدن پرداخته و پیشنهادات دیگر، الگوهای پوشش های تغییرپذیر را معرفی می کنند.
رمز و راز معماری معبد اناهیتا
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
کارگاه نظریه های نو گزارش مجله منظر از کارگاه های تخصصی مرکز پژوهشی نظر است که در آن صاحبنظران برای نخستین بار یافته های نوین خود را که در اثر تأمل در موضوع قدیم به دست آورده اند به بحث می گذارند. این نظریه ها به تدریج در قالب مقاله های مستقل به طور مشروح عرضه می شود.
شکل گیری و دگرگونی تاریخی میدان نقش جهان اصفهان
حوزههای تخصصی:
میدان نقش جهان از میدان های مهم و مشهور ایران است که تا به حال مطالعات مختلفی پیرامون آن صورت گرفته است. با وجود آنکه مقالات و کتاب های متعددی به ذکر تاریخچه این میدان کهن ایرانی و به ویژه در ارتباط با ابنیه تاریخی شکل دهنده آن پرداخته اند، اما در ارتباط با تحولات این میدان از بُعد شهری به ویژه در دوره معاصر شامل دوره پهلوی تاکنون کمتر نوشته مدونی به چشم می خورد. در این نوشتار شکل گیری و سیرتحول میدان نقش جهان به عنوان یک فضای شهری و یک عنصر شهری از زمان شکل گیری تا زمان کنونی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این بررسی مستند سازی این تحولات و تجربه آموزی از مداخلاتی است که تاکنون در این میدان صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی مبتنی بر منابع و متون تاریخی و در مواردی از طریق برداشت های میدانی در محل است. بررسی تحولات میدان از ابتدای شکل گیری تا کنون بیانگر این نکته است که میدان نقش جهان به عنوان یک فضای شهری نسبت به وضعیت اولیه خود در دوره صفوی دچار تغییراتی شده که عمدتاً مربوط به فضای باز میدان است و این تغییرات در بسیاری موارد از ظرفیت ها و قابلیت های میدان به عنوان یک فضای شهری موفق کاسته و مشکلاتی را برای عملکرد بهینه میدان در دوره معاصر به وجود آورده است.
خوانشی از تجربه شهری در خیابان های استانبول تا پرسه زنی ذهنی در خیابان های تهران؛ نمونه موردی: استقلالِ استانبول، لاله زارِ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
43 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر، حاصل برآیند عوامل عینی و ذهنی در بستر تجربه های روزانه است، امری که "لفور" از آن تحت عنوان «کنش فضایی»یاد می کند.مادامی که مابین این عینیت ها و ذهنیت ها، قرابت وجود داشته باشد، امکان خوانشی ساختارمند از شهر میسر است. انسان در ارتباطی دیالکتیکی از یکسو جهت حضور نیازمند زمان بوده (تجربه) و از دیگر سوی، زمان (خاطره) را برمی سازد. «مکان»ها به عنوان جایی که توامان نیازمند «انسان» و «زمان»اند، پیونددهنده این دو بوده و تجربه و خاطره را از تجرید ذهن به عینیت بدل می نمایند. از این رو هدفنوشتار،«روشنگری درخصوص چگونگی قرابت و افتراق عینیت ها و ذهنیت ها در شهرهای معاصراست». به این سببروایتی ازداستانسرگذشتوجایگاهدومتندردوشهر تهرانواستانبولبهعنوانشهرهایجنوبیوباوجود اشتراکاتفرهنگی،تاریخیومذهبی با روش کیفیمورد بررسی قرار گرفته شد. نتایج نوشتار با گذار از معرفی تفاوت مکان های مورد بررسی و اثرگذاری متفاوت آنها در ساخت و تقویت جریان زندگی روزمره در دو شهر، این تفاوت ها را حاصل پراکسیس فضایی متفاوت به سبب قرائت های گوناگون از جریانات و مفاهیمی چون مدرنیته، قدرت و ایدئولوژی حاکم بر تولید و بازتولید فضا در دو شهر می داند.
تبیین سیر تکامل الگوی میدان شاه در پایتخت های صفوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
77 - 86
حوزههای تخصصی:
میدان نقش جهان اصفهان، الگوی تکامل یافته میادین شاه در پایتخت های دوره صفوی ایران است. دستیابی به الگوی مذکور یکباره نبوده و ریشه های شکل گیری و تکامل آن در پایتخت های اول و دوم صفوی وجود داشته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تفسیری–تاریخی است؛ به طوری که تبیین نتایج حاصل از مطالعه تطبیقی بین ویژگی های میادین شاه، پس از شناخت، استنتاج و تحلیل از اسناد و متون تاریخی انجام یافته است. سیر ویژگی های کالبدی و عملکردی میادین شاه، دارای روندهایی ثابت، متغیر و تکاملی بوده اند. کاربری های میدان و دسترسی های آن روندی ثابت و زمان شکل گیری، اسامی و ابعاد میادین شاه، روندی متغیر داشته است. طرح اولیه، محدود شدن تعدد و تنوع عناصر معماری کناره ای و شکل گیری همزمان آنها با میدان، جداره سازی، نسبت هندسی یکسان و طراحی عناصر طبیعی از ویژگی های تکاملی این سیر است. تحلیل روند این ویژگی ها نشان دهنده آن است که سیر تکاملی در الگوی میادین شاه پایتخت های صفوی وجود داشته است.
آزمون کاربرد گراف توجیهی در معماری ایرانی-اسلامی (نمونه های موردی: خانه رسولیان یزد، خان های در ماسوله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
27-39
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر طی بررسی روش چیدمان فضا در نمونه های موردی «خانه رسولیان یزد و خانه ای در ماسوله ،» به بررسی برخی از اشکالات وارد شده به این روش، کارایی روش چیدمان فضا 1 در معماری ایرانی-اسلامی و چگونگی تأثیر سازمان فضایی با میزان خصوصی بودن فضا پرداخته شده است. در این پژوهش از راهبرد ترکیبی در تحلیل نمونه های موردی استفاده شده است. بدین ترتیب روش های توصیفی، تحلیلی، استدلال منطقی و در نهایت همبستگی مورد استفاده قرار گرفته است. موضوع پژوهش با مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی چیدمان فضا و نرم افزار آماری، مورد بررسی قرار گرفته است همچنین، برای تحلیل داده ها با در نظر گرفتن ارزش های «هم پیوندی »2 به عنوان متغیر مستقل )پیش بین( و درجه خصوصی بودن فضا به عنوان متغیر وابسته، از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. برای بررسی معنادار بودن متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون از آزمون والد بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ارزش هم پیوندی فضاها بر درجه خصوصی بودن فضا در سطح خطای 1 درصد معنادار است به همین ترتیب فضاهایی که دارای بیشترین میزان عمق و کمترین میزان هم پیوندی هستند به عنوان عرصه خصوصی در خانه عمل می کنند و به علاوه، لایه های سازمان فضایی شامل توانایی های بالقوه در تشخیص درجه خصوصی بودن فضا است. همچنین مشخص گردید که پیشنهاد تفکیک بخشی از گراف توجیهی 3 علاوه بر اینکه باعث از بین رفتن امکانِ بررسی بسیاری از تحلیل ها است، باعث آسیب دیدن گراف به مثابه یک کل است. از این رو، پیشنهاد می شود در بررسی های مربوط به معماری ایرانی-اسلامی با استفاده از روش چیدمان فضا، از جداکردن بخشی از گراف توجیهی با استدلال وجود دو سناریوی حیطه اندورنی و بیرونی خودداری گردد. در عوض باید حیطه های اندرونی و بیرونی را در ارتباط با ارزش های «هم پیوندی « ،» ارتباط »4 و عملکرد مورد توجه قرار داد.
الگویی برای طراحی مسکن روستایی مبتنی بر مشارکت و تأمین نیازهای ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارتقای کیفی مسکن روستایی کشور، به دنبال ارائه راهکاری عملیاتی برای مشارکت ساکنین در طراحی مسکن روستایی در یک منطقه مشخص از ایران بوده است. منطقه انتخابی روستای بالقیه در شهرستان مشکین شهر می باشد. دراین راستا، مباحثی در زمینه مشارکت ساکنین از برخی نظریه پردازانی که در این چارچوب مطالعه و فعالیت کرده اند، طرح شده و تعریفی از مفهوم الگو در معماری مسکونی ارائه شده است. همچنین مهم ترین موانع راهکارهای مشارکتی در طراحی مسکن برشمرده شده است. تأکید این بخش بر اهمیت نظرات استفاده کننده و مشارکت ایشان در فرایند طراحی و ساخت مسکن بوده است. با توجه به آن که ارائه الگوی طرح مسکن بخشی از فرایند ساخت مسکن محسوب می شود و اجرای طرح مطلوب منوط به ایجاد بستر مناسب درخصوص آن است، در این بخش، ارائه الگوی ساخت در روستا، به دو سطح تقسیم شده است: الف. ارائه روش مدیریتی و اجرایی و به عبارت دیگر برنامه ریزی ساخت وساز در روستا که فرایندی را تعریف می نماید که طرح خانه بخشی از آن محسوب می شود. ب. اعمال برنامه ریزی انجام شده در یک خانه روستایی مشخص. در ادامه به منظور معرفی شیوه ای عملیاتی برای جذب مشارکت ساکنین در فرایند معماری، طراحی خانه نمونه با کمک ساکنین در روستای مطالعه شده انجام شده است. ضمن تحلیل وضع موجود خانه نمونه و خواست های ساکنین، فرایند طراحی تشریح شده و طرح نمونه ارائه شده است. در نهایت راهکارهایی که در جهت حل موانع استفاده از راهکارهای مشارکتی در این فرایند مورد استفاده قرار گرفته، جمع بندی و ارائه شده است.
بررسی ارتباط میان ویژگی های قومی- فرهنگی و شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در نواحی روستایی، مطالعه موردی: دهستان جعفربای جنوبی شهرستان ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴۶
۵۸-۴۳
حوزههای تخصصی:
بررسی کیفیت زندگی از ابعاد و دیدگاه های گوناگون، از اهداف مهم دست اندرکاران آن در حوزه های مختلف دانش و اجرا در سال های اخیر بوده است. این امر اهمیت توجه و ضرورت مطالعه در این حوزه را نشان می دهد. یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی، بعد شاخص های ذهنی کیفیت زندگی است که ارتباط تنگاتنگی با ویژگی های اجتماعی و فرهنگی جوامع دارد. کیفیت زندگی از این منظر به ویژه در نواحی روستایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و با بهره گیری از شیوه پیمایشی به بررسی ارتباط میان ویژگی های قومی- فرهنگی و شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در میان روستائیان ساکن در ناحیه روستایی دهستان جعفربای جنوبی شهرستان ترکمن می پردازد. تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از مطالعه میدانی و تکمیل پرسشنامه که با استفاده از آزمون های آماری شامل آزمون T تک نمونه ای، میانگین، همبستگی پیرسون، کای اسکوئر و میانگین به کمک نرم افزار SPSS نشان می دهد که به رغم پایین بودن نسبی وضعیت معیشت و برخورداری از امکانات، وجود فرهنگ سنتی قوم ترکمن با ویژگی های خاص اجتماعی، مذهبی و معیشتی و علقه و وابستگی به مکان آباء و اجدادی و نیز ویژگی های درون گرایی و انزواطلبی، این کمبودها را کمرنگ تر می کند. از این رو سطح کیفیت زندگی از نظر شاخص های ذهنی در این ناحیه بالا بوده و رابطه معناداری با ویژگی های قومی- فرهنگی مردم آن دارد. بنابراین می توان گفت به لحاظ پایبندی اجتماع محلی مورد مطالعه به ویژگی های قومی- فرهنگی، میزان رضایت مردم از سطح کیفیت زندگی در شاخص های ذهنی بالاتر است. واژگان کلیدی: :
تجلی نور خُرَّه با ابعادی هنری و عرفانی در معماری ایرانی- اسلامی با تاکید بر آراء شیخ شهاب الدین سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
65-74
حوزههای تخصصی:
"سهروردی" یکی از فیلسوفان و حکیمان بزرگ مسلمان، فلسفه خویش را بر اساس "نور" استوار کرده است؛ نظریه ها و آموزه های شیخ اشراق، تاثیر زیادی بر باور و عملکرد هنرمندان ایرانی داشته است. از این رو پژوهش حاضر، نحوه تلقی سهروردی از نور و مراتب انوار را مورد بررسی قرار داده است و سعی دارد تا نحوه تجلی نور خُرَّه یا نور ملکوتی را که در حکمت اشراقی سهروردی اهمیت زیادی داشته، در این هنر مشخص نموده و به این پرسش پاسخ دهد که کدام عناصر، تجلی نور حکمت اشراق در معماری ایرانی اسلامی هستند. در این پژوهش، گردآوری اطلاعات به روش اسنادی و روش تحقیق به صورت توصیفی و تجزیه و تحلیل کیفی است. بر اساس نتایج بدست آمده هیچ نماد و مظهری مانند نور، به وحدت الهی نزدیک نیست و بدین جهت معمار ایرانی و مسلمان کوشیده است حتی الامکان در آنچه می آفریند از نور استفاده کند. عناصری چون مناره، محراب، مقرنس، کاشی، طاق های مسلسل (پیوسته)، شیشه های رنگی و حضور بارز رنگ زرد و طلایی، همگی نمادهایی از نورالانوار هستند؛ و همین طور مفهوم خُرَّه یا نور ایزدی در معماری، به صورت شمسه و بکارگیری سطوح مشبک به شکل هاله ای نورانی در زیر گنبد، تجلی پیدا کرده است.
واکاوی معنای «هویت» در سنجش پارادایم «تحلیل جایگاه حیات بخشی در بافت شهری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۸
13 - 26
حوزههای تخصصی:
فرسودگی از مهم ترین مسائل مربوط به فضای شهری است که باعث بی سازمانی، عدم تعادل و عدم تناسب آن می شود و به زدودن خاطرات جمعی، افول حیات شهری واقعی و شکل گرفتن حیات شهری روزمره ای کمک می کند. از طرفی قابل توجه است که «هویت»، یک صفت نیست؛ بلکه از اجزای اصلی «حیات بخشی» می باشد که باید مدنظر قرار گیرد. مقاله حاضر، ضمن مروری بر مفهوم هویت در شهرسازی، نگاهی به گونه های مختلف احیاء در بافت های شهری و چگونگی مقابله با بحران هویت دارد. روش تحقیق با توجه به کنکاش در مفهوم احیاء شهری، به صورت توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از پرسشنامه، به سنجش پارادایم «تحلیل جایگاه حیات بخشی در بافت شهری» پرداخته، در این راستا از مطالعات اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل حاکی از بهبود کالبدی شهر از طریق توجه به مولفه های کالبدی هویت شهری است.
تجربه ی زیبایی شناختی محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ بشریت، «زیبایی» همواره یکی از اجزای جدایی ناپذیر نیازهای انسان بوده، به طوری که مناقشه در مورد منشأ این مفهوم قدمتی حداقل 2.500 ساله داشته، مسیر خود را از قطعیت آغاز کرده، به عدم قطعیت منتهی شده و همواره در طیفی میان دو قطب ذهنیت و عینیت در حرکت بوده است؛ بدین صورت که در یک سر این طیف، نظریه پردازان، زیبایی را فارغ از ادراک کننده و در پدیده ها می جویند، و در سر دیگرِ طیف، آن را در چشم بیننده دیده و صرفاً مشروط بر خشنودی حواسّ انسانی می پندارند. با نظر به شکل گیری خوانش های جدیدتر از تجربه ی زیبایی شناختی، فقدان مطالعات در این حوزه و به خصوص در متون شهرسازی و طراحی شهری در ایران و اهمیت پرداختن به این مهم به لحاظ تأثیری که بر سلامت انسان و کارآیی زیست شناختی وی دارد، نوشتار حاضر سعی داشته با نظر به پدیده ی زیبا و با اتخاذ سه دیدگاه زیست شناختی، ادراکی و روانشناسیِ گشتالت منشأ زیبایی را در ادراک کننده پیگیری کند و به دید بالنسبه جامعی از زیبایی و جایگاه آن در فرآیند ادراکی انسان دست یابد. بر این اساس، لذت زیبایی شناختی تنها محدود به حسّ بینایی و تظاهر بیرونی شهر نیست، بلکه حاصل تأثیر کلیه ی مقاصد طراحی بر حواسّ انسانی است.
Obstacles of Iranian Inner-Cities Gentrification (Case Study: Navvab Project, Tehran, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۴, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۱۴
95 - 110
حوزههای تخصصی:
One of the results of urban renovation is population displacement. If these renovations lead to live prosperous social classes, it is called gentrification. In this regard one of the urban renovation strategies is gentrification that is equal in "the acceptability of texture in public opinion" and is known as a synonym of "improving the quality of living environment for residents and citizens". In Iran despite interventions that take place in inner-cities these interventions are not the examples of gentrification; accordingly, it must be understood that what factors influence these interventions and whether renovation of Iranian inner-cities can be occurred in the framework of gentrification? This article tries to review the Navvab Project, by using a descriptive – analytical approach and documentary – library survey. Therefore, while reviewing mentioned project, gentrification obstacles of this project and its generalizations to Iranian inner-cities, hypotheses in three levels, Macroscopic, Mesoscopic and Microscopic scales, have been explained and strategies for preparation of this process provided.
الگوی گسترش فضایی منطقه 13 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این معضل به عارضة منفی پراکندگی شهری منجر شده و منشاً بسیاری از مشکلات در کشورهای در حال توسعه شده است، بنابراین بررسی الگوی گسترش شهرها یکی از مسایلی است که می تواند استراتژی های توسعه را در افق دوردست جهت توانمندسازی مدیریت شهری فراهم سازد.
هدف از این پژوهش تعیین الگوی گسترش فضایی منطقه 13 شهر تهران طی سال های 89-1384 و ارایة راهکارهایی به منظور دستیابی به الگوی بهینه و پایدار رشد شهری است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، به صورت مطالعات اسنادی ـ کتابخانه ای، برداشت های میدانی با در نظر گرفتن شاخص های مساحت، جمعیت و تراکم کلی مسکونی و بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به عنوان روش هایی کاربردی برای تحلیل سیستماتیک الگوهای رشد شهری است. نتایج پژوهش بر اساس مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که منطقة مورد مطالعه طی سال های اخیر به صورت پراکنده رشد کرده و منجر به عارضة منفی پراکندگی شهری شده است، بر این اساس می توان از الگوی گسترش متمرکز درون بافتی (فشرده و عمودی) و در عین حال تغییر کاربری زمین های متعلق به پادگان نیروی هوایی و مهمات سازی بهره گرفت تا توسعة کالبدی منطقه روند معقولانه تری را طی کند.
میزگرد: احیای واژه های نوسازی؛ تأثیر نام گذاری اقدامات نوسازی بر موفقیت آنها
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
علی رغم تلاش های فراوان مدیریت شهری برای پیشبرد نوسازی در شهرهای مختلف، ارزیابی نتایج به دست آمده نشان از انحراف در روند نوسازی شهری دارد : نوسازی شهری در ایران معطوف به کالبد است و از سایر ابعاد مسئله غافل شده است.
نقص در تعاریف و ادبیات موضوع نخستین عاملی است که منجر به این انحراف شده و تأثیر بسزایی در طرح ها، روند و مدیریت نوسازی داشته است. در ادبیات نوسازی ایران مفهوم ""فرسودگی"" معنای کالبدی را تداعی می کند و ناگزیر تأثیر خود را بر روند تعیین بافت های فرسوده بر جای گذارده است حال آنکه فرسودگی امری چندوجهی و ناظر به ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی است. تأثیر نام گذاری بر شناخت بافت های فرسوده و تبیین مفهوم آن اصلاح آن را ضروری می سازد.
همین امر در سایر اصطلاحات رسمی این حوزه نیز صادق است. اصطلاحات رسمی در ایران شامل ""نوسازی""، ""بهسازی"" و ""بازسازی"" ناظر به وجه کالبدی بافت ها هستند و سایر اصطلاحات مانند توانمندسازی و معاصرسازی به عنوان ادبیات تکمیلی این حوزه به کار می روند. این انحراف معنایی در تعاریف و اصطلاحات آغاز بیراهه رفتن فعالیت های این حوزه تلقی می شود.
با توجه به تجربه ناموفق نوسازی در ایران و تداوم این رویه در نام گذاری فرسودگی و نوسازی، سؤال میزگرد با جمعی از متخصصان این حوزه در میان گذارده شد : آیا مدیران و تصمیم گیران به این نکته واقف نیستند؟ یا اهمیت آن را در حد تأثیرگذار نمی دانند؟ این میزگرد با حضور دکتر مظفر صرافی، مهندس مجید روستا، دکتر محمد سعید ایزدی و دکتر سید امیر منصوری برگزار شد.