فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
3 - 16
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین توسعه های شهری بدون توجه به کیفیت زیست محیطی، شکل گیری جزیره گرمای شهری به یکی از چالش های جدی عصر حاضر تبدیل شده است. هدف عمده این پژوهش، تحلیل وضعیت پوشش گیاهی و دمای سطح زمین برای بررسی شکل گیری جزایر حرارتی شهری در شهر کرج است. به این منظور و در راستای آشکارسازی تأثیر فضاهای سبز در محیط های حرارتی شهر کرج، از داده های سنجش از دور برای استخراج فضاهای سبز، دمای سطح زمین و پوشش زمین استفاده شده است. دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر مودیس محاسبه شد. تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از اطلاعات برداشت شده توسط سنجنده های مربوطه ماهواره لندست 7 و 8 مربوط به سال های 2001 و 2021 استخراج شده و بعد از اعمال تصحیحات لازم و بررسی تصاویر، اقدام به شناسایی تغییرات کاربری اراضی و نوع تغییرات آن گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که اراضی بایر پیرامون شهر به صورت پیوسته دارای بالاترین دما و لکه های گرم هستند و محدوده های دمایی بسیار گرم را تشکیل می دهند. در محدوده مسکونی شهر نیز جزایر حرارتی بر بافت فرسوده و محدوده های متراکم منطبق است. همچنین تحلیل و بررسی نقشه های دمای سطح زمین نشان دهنده افزایش دمای سطح در شهر کرج است. درعین حال، واکاوی نقشه ها حکایت از رابطه قوی بین پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در کلانشهر کرج دارد. نقشه های کاربری اراضی نیز نشان از کاهش مساحت پوشش گیاهی و افزایش کاربری انسان ساخت دارد. این موضوع به طور واضح نشان دهنده این است که مهم ترین عامل در گسترش جزایر گرمایی و افزایش دما در بازه زمانی مورد بررسی، کمبود پوشش گیاهی بوده است. در نتیجه فضاهای سبز و پوشش گیاهی در شهرها به طور چشمگیری سبب تعدیل جزایر حرارتی شهری هستند. به این صورت که نواحی همچون اراضی بایر و نواحی دارای پوشش گیاهی کمتر، دارای دمای بیشتری نیز هستند. بنابراین گسترش بام سبز و استفاده از پوشش گیاهی سازگار با اقلیم هر منطقه به عنوان راه حلی برای کاهش جزیره گرمایی پیشنهاد می شود.
شاخص های بهبود ارتباط انسان و اشیاء از منظر هستی شناسی اشیاء هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
23 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گسترش پرشتاب تکنولوژی های جدید، تأثیر انکارناپذیر بر زندگی بشر دارد. به گونه ای که ارتباط بین انسان و دنیای پیرامونش را تحت تأثیر قرار می دهد. از جمله شواهد این ادعا می توان به انتقادهایی که از فلاسفه مختلف به نحوه گسترش تکنولوژی جدید و تأثیر آن بر زندگی بشر ایراد شده است، اشاره کرد. یکی از منتقدان پیش رو در این زمینه مارتین هایدگر، فیلسوف مشهور آلمانی در قرن بیستم است. هایدگر در نقد خود به تکنولوژی توضیح می دهد که چگونه ماهیت تکنولوژی، نسبت انسان امروز با جهان پیرامونش را تغییر داده و تفکر محاسبه گر، به جای تفکر تأملی بر جهان امروز سایه افکنده است. با این وجود راهکار واضحی برای برون رفت از این وضعیت عنوان نمی کند. اما فیلسوفان بسیاری با تأثیرپذیری از وی، هر یک بنابر حوزه مطالعاتی خود راه حلی در این زمینه ارائه داده اند.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی شاخص های بهبود نسبت انسان و اشیاء از دید متفکران متأثر از هایدگر است. در راستای رسیدن به این هدف، این پژوهش از طریق ترکیب نتایج آثار 10 فیلسوف و پژوهشگر معتبر در این زمینه، مضامین اصلی هستی شناسی اشیاء هایدگر را شناسایی و تفسیر می کند. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی فراترکیب است که در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به سنتز نتایج پژوهش های پیشین در راستای رسیدن به تفسیری جدید در زمینه مورد نظر پژوهش می پردازد. نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش نشان می دهد به کارگیری شش شاخص شامل طرح ریزی چیزها بر پایه کنش، پایداری چیزها، درک واقعیت وجودی چیزها، یادگیری متقابل میان انسان و چیزها، تأمل هنرمندانه نسبت به چیزها و تمرکز بر شبکه های ارتباطی می تواند در بهبود ارتباط انسان و اشیاء و تعدیل تفکر محاسبه گر در طراحی مؤثر باشد.
بررسی رفتار جریان باد و ذرّات معلق (PM2.5, PM10) پیرامون پوسته بلوک های ساختمانی در بافت مسکونی طرح تفصیلی شهر عسلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۴
23 - 43
حوزههای تخصصی:
ذرّات معلق پیامدهای مخرب بر سلامت افراد دارند. سرعت باد، فاکتور مهم در تعیین غلظت ذرّات است. هندسه شهری بر سرعت باد و درنتیجه کیفیت هوا تأثیرگذار است. پایش کیفیت هوای شهر ازطریق اندازه گیری ذرّات و پارامترهای جوی صورت می گیرد و تأثیرگذاری بافت بر پراکندگی آلاینده ها لحاظ نمی شود. پژوهش حاضر، با هدف مطالعه رفتار جریان باد و ذرّات معلق پیرامون ساختمان ها در کدهای ارتفاعی، معابر و جبهه های مختلف، در یک بافت مسکونی در شهر عسلویه انجام شد. تأثیر رفتار باد بر پراکندگی ذرّات، همچنین تأثیر ارتفاع، جهت گیری معابر و بناها، بر رفتار باد و ذرّات بررسی شد. سرعت، فشار، آشفتگی، مسیر حرکت باد، و سرعت، غلظت و مسیر حرکت ذرّات، در سطح زمین و ارتفاعات مختلف، معابر هم راستا با جریان باد و عمود بر آن، جبهه های رو و پشت به باد، با شبیه سازی در نرم افزار انسیس فلوئنت نسخه 2021 تعیین شد. در ارتفاعات بالاتر بنا، با افزایش سرعت و تلاطم جریان، طول سایه باد در معابر و جبهه های پشت به باد کاهش یافت. تجمع ذرّات فاقد جرم در جبهه های پشت به باد در محدوده سایه باد مشاهده شد. بیشترین و کمترین غلظت ذرّات معلق به ترتیب در جبهه رو به باد و سایه باد مشاهده شد. یافته ها در مطالعه آسایش حرارتی و مقاومت مصالح با توجه به بار باد در فضاهای شهری نیز سودمند خواهد بود.
مطالع تحلیلی تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۱-۱۲
حوزههای تخصصی:
هندسه در معماری به عنوان یک ابزار برای ایجاد تنوع و حرکت در طراحی ها استفاده می شود. منابر چوبی یکی از عناصر ویژه آثار دوران اسلامی ایران است که خلاقیت ها، نوآوری ها و زیبایی های هنر کار با چوب را به نمایش می گذارند. مسجد جامع اصفهان با داشتن چندین منبر چوبی که در دوران متفاوتی ساخته شده دارای ارزش ویژه ای در مطالعه تزیینات منبرهای تاریخی است. از این جمله می توان به منبر محراب الجایتو اشاره کرد که در شبستان الجایتو مسجد جامع اصفهان قرار دارد. در پژوهش پیش رو نویسندگان سعی در تحلیل ساختار تزیینات چوبی این منبر دارند. سؤالات این پژوهش عبارتند از: 1. تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه شاخصه و ویژگی هایی است؟ 2. منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه نوآوری هایی براساس ویژگی های فنی و هنری است؟ اهداف پژوهش شامل تحلیل هندسی، شناخت هندسه گره ها و بررسی ویژگی های فیزیکی و ظاهری منبر محراب الجایتو و نوآوری های آن براساس ویژگی های فنی و هنری این اثر هنری است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، منبر مسجد جامع اصفهان را مطالعه و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی را به صورت کیفی تجزبه و تحلیل کرده است. یافته های این مقاله نشان می دهد منبر مسجد جامع اصفهان با گره های هشت وطبل، ده تند، ده کند و شل و هشت و چهارلنگه تزیین شده است. در انتها، این تزیینات گره چینی به صورت دقیق ترسیم و ارائه شده است. تحلیل هندسی گره های کارشده در منبر مسجد جامع اصفهان نقش مهمی در شناخت تزیینات هندسی دوره تاریخی خود ایفا می کنند. این تحلیل می تواند به درک بهتری از نحوه ساخت و طراحی سازه های چوبی در گذشته بیانجامد و به حفظ تزیینات چوبی تاریخی کمک کند.
ظرفیت سازی یا توانمندسازی یکی از راهبردهای نوسازی شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 اصفهان)
حوزههای تخصصی:
مسکن غیررسمی یکی از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر و کشور است که در نتیجه صنعتی شدن سریع و نابرابری های منطقه ای شکل گرفته است. مقاله حاضر به بررسی سکونت گاه غیررسمی و چگونگی شکل گیری آن در ایران و جهان با نمونه موردی محله محمود آباد در منطقه 12 شهرداری اصفهان می پردازد. این مقاله براساس مولفه های ظرفیت سازی و توانمندسازی در راستا راهکارهایی ارائه شده است تا با استفاده از آن مطالعه را سازماندهی و گستره بندی کند. این تحقیق با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، پیمایشی و میدانی در 300 پرسشنامه (حجم نمونه) از ساکنان سکونتگاه غیررسمی محمودآباد به دست آمده است. دلیل شکل گیری این پدیده در این منطقه را نتیجه مهاجرت های غیرقانونی از یک سو، مسائل و مشکلات اقتصادی و نبود مدیریت واحد و هماهنگ در حوزه سکونتگاه ها بوده است. در ادامه پس از تحلیل های انجام شده به کمک ابزار تحلیل، شناخت محله محمودآباد در ابعاد مختلف، طرح پیشنهادی ساماندهی سکونتگاه غیررسمی در قالب راهبرد توانمندسازی و ظرفیت سازی و با تاکید بر نقش مدیریت محلی ارائه شد که براساس تدوین سند و تبیین راهکارهای اجرایی می باشد.
رهیافتی فراروش از مفهوم عدالت اجتماعی در ساختار فضایی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
143-158
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش جمعیت شهرها مسائل مختلفی را با خود به دنبال داشته است. از جمله مهترین آنها عدم پاسخگویی به نیازهای انسانی است. در شهرهای امروزی توجه به ساختار فضایی یکی از مهمترین مباحثی است که رابطه بسیار وسیعی با عدالت اجتماعی و نیازهای انسانی دارد. در همین راستا استفاده از تحلیل فرا روش به منظور کسب بینشی عمیق نسبت به موضوع و ابعاد متفاوت آن، و همچنین شناسایی انواع روشها و کاربست آنها بسیار حائز اهمیت است. هدف این مقاله تحلیل فراروشی مطالعات مرتبط با موضوع عدالت اجتماعی درساختار فضایی شهر است تا بتواند به نقد و تحلیل توانمندیها و نارساییهای پژوهشهای پیشین بپردازد. در راستای دستیابی به این هدف، به بررسی پیاز پژوهش ساندرز و روش تحلیل و ابزار تحلیل در خصوص پژوهشهای انجام شده مرتبط با عدالت اجتماعی در ساختار شهر که به زبان انگلیسی چاپ شدهاند پرداخته شده است. جامعه مورد مطالعه 276 مقاله و رساله در پایگاههای Google Scholar،Science Direct ، Proquest، Openthesis ،در بازه زمانی سالهای 2000 تا 2022 است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل مقالات و رساله ها از نرم افزارMAXQDA استفاده گردیده است. بدین ترتیب بعد از کدگذاری پژوهشها، شبکه ارتباطی بین بخشهای متفاوت و خلاء روششناسی مورد مطالعه قرار گرفت. طبق یافته های پژوهش، توجه به روش کیفی در مطالعات با حوزه عدالت اجتماعی در ساختار شهر بیش از سایر روشها مورد استفاده قرار گرفته است. بر همین اساس فلسفه پژوهش غالب در مطالعات مورد بررسی تفسیرگرایانه و روش تحلیل آن براساس تحلیل محتوای کیفی میباشد.
درون بودگی و حدوث آن در فضای داخلی شهری
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
10 - 32
حوزههای تخصصی:
درون و بیرون و ارتباط آنان با یکدیگر، از موضوعاتی هستند که همواره مورد علاقه صاحب نظران بوده اند. در نگاهی جامع، درون اغلب به عنوان فضای خصوصی و بیرون به عنوان فضای عمومی قلمداد شده است. حال آن که امروزه، این مفاهیم از تعاریف گذشته خود فاصله گرفته اند و دوگانگی و مرز میان آن ها به صورت بنیادین در حال تغییر و بازنگری است. جامعیت این مفاهیم باعث شده تا این تغییر و بازنگری به حوزه های فضای شهری و فضای داخلی نیز راه یابند. هدف این مقاله بازتعریف فضای شهری _به عنوان فضای عمومی_ از دیدگاه فضای داخلی _به عنوان فضای خصوصی_ و چگونگی تجلی کیفیت درون ذیل مفهوم «درون بودگی» در فضای شهری است. در این راستا، ابتدا درون بودگی و تعاریف آن از دیدگاه صاحب نظران این حوزه بیان گردید؛ و در ادامه مفاهیم «فضای داخلی عمومی» و «فضای داخلی شهری» ذیل مفاهیم درون و بیرون و حوزه های عمومی و خصوصی مورد تحلیل و بررسی قرارگرفتند. در ادامه به ارتباط فضای داخلی شهری با درون بودگی از دیدگاه صاحب نظران پرداخته شد؛ و در آخر با استفاده از مولفه های به دست آمده از بررسی منابع کتابخانه ای در رابطه با درون بودگی و عوامل موثر بر ادراک آن، نحوه حدوث آن به شیوه های مختلف در فضای شهری، در چند عکس مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. لذا به صورت کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای، به چگونگی تجلی درون بودگی در فضای بیرونی و شهری پرداخته شد و این نتیجه حاصل آمد که در تلاقی مفهوم درون بودگی و فضای شهری، دو بعد کالبدی و روانی نمودار می شود. از هم افزایی درون بودگی و ابعاد کالبدی، فضای داخلی شهری معنا می یابد؛ و از هم افزایی درون بودگی و ابعاد روانی، درون بودگی شهری معنا می یابد؛ که هر دو وسیله ای است در جهت التیام گمگشتگی انسان در جهان پیرامون از طریق بازتعریف خود و هویت خود، در دنیایی که انسان در آن غریب است.
مطالعه ارتباط دلبستگی به مکان و ادراک محیطی بر رضایت از مکان (مورد پژوهشی: محله نوبر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
151 - 195
حوزههای تخصصی:
ارتباط عاطفی و تجربی انسان با مکان از موضوعات مهم روانشناسی محیطی بوده است. دراین ارتباط درک و احساس انسان تابعی از ویژگی های محیطی، کارکرد عناصر، هویت و توانایی مکان در ایجاد ارتباط اجتماعی و حافظه جمعی دانسته می شود که به ویژه در ارتباط با اماکن و محلات تاریخی موضوعیت بیشتری دارد. تحقیق حاضر باهدف تعیین میزان تأثیر ادراک محیطی و دلبستگی مکانی بر رضایت مکانی در محله تاریخی نوبر تبریز انجام گرفته است. تعداد 320 نفر از ساکنین و کسبه بالای 18 سال بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در تحقیق مشارکت کردند. در گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه های مختلف بکار رفته در پژوهش های مرتبط استفاده شد: از مقیاس لویکا برای سنجش دلبستگی به مکان، از مقیاس یوکسل و همکاران برای سنجش رضایت از مکان و از مقیاس تعدیل یافته بونیتو و همکاران برای سنجش ابعاد مختلف ادراک محیطی استفاده شد. ضرایب آلفای کرونباخ برای همه متغیرها در حد قابل قبول بوده و تحلیل عاملی تأییدی حکایت از اعتبار ساختاری مناسب ابزار تحقیق داشت. برای سنجش ارتباط و تأثیر متغیرها بر یکدیگر از مدل سازی معادلات ساختاری و برای سنجش معنی داری تأثیر متغیرهای میانجی گر از آزمون z سوبل استفاده شد. یافته ها نشان می دهد، بین دلبستگی به مکان و ادراک محیطی ارتباط و همچنین این متغیرها بر متغیر رضایت مکانی تأثیر مستقیم و معنی داری دارند. آزمون سوبل نشان داد، هیچ کدام از متغیرهای دلبستگی به مکان و درک محیطی اثر میانجی گر معنی داری ندارند. نتایج تحقیق نشان داد ارزیابی و قضاوت انسان ها از مکان در ارتباط با تجارب شناختی و عینی است که در انسان احساس مثبتی نسبت به مکان ایجاد می کند.
چارچوبی پایدار برای مداخله و بازآفرینی میراث- سو؛ مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
35 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ناکارآمدی رویکردهای مرسومِ مداخله در پهنه های میراثی، صاحب نظران توسعه شهری را به جست وجو در مورد شیوه های پایدارتر مداخله واداشته است. در نظر گرفتن این پهنه ها به مثابه موجودیتی فاقد ارزش، باعث اعمال سیاست های گرته برداری شده از رویکردهای نولیبرالی شده که درنهایت تخریب های گسترده در میراث بشری، کالایی شدن فضاهای عمومی شهری و نادیده گرفته شدن منافع عمومی به نفع سود و سرمایه دار را سبب می شود؛ بر این اساس پرسش اصلی به این موضوع اختصاص یافته است که با چه مدل مداخله ای می توان در اقدامی هم آهنگ و هم آوا منفعت کلیه کنش گران را در پهنه های میراثی برآورده ساخت، شرایط اقتصادی، کالبدی، محیطی و اجتماعی را بهبود بخشید و از میراث نیز حفاظت به عمل آورد؟ هدف پژوهش: در راستای مواجهه با این مسئله پژوهشگران از دیدگاهی نظری و در چارچوب روش شناسی مرور سیستماتیک و پژوهش کیفی می کوشند مدلی پایدار و یکپارچه برای بازآفرینی میراث- سو ارائه دهند.روش پژوهش: براساس هدف اصلی پژوهش و در چارچوب روش شناسی مرور سیستماتیک، نخست جست وجوی هدفمند در پایگاه های داده معتبر علمی خارجی و داخلی با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط در دستورکار قرار گرفت. بر این اساس تعداد 693 مقاله و کتاب گزینش شد؛ پس از پالایش اولیه و تحدید و تدقیق موضوع این مقدار به 68 منبع مرتبط کاهش پیدا کرد. به منظور استخراج ارتباط بین متون مورد استفاده، از نرم افزار VOSviewer بهره گرفته شد و در نهایت با استفاده از روش تحلیل مضمون به کمک نرم افزار مکس کیودا مدل مفهومی بازآفرینی مداخله در پهنه های میراثی پیشنهاد شد. نتیجه گیری: به عنوان دستاورد پژوهش مدلی پایدار و یکپارچه مشتمل بر اصول و معیارهای بازآفرینی پایدار میراث- سو (شامل شش بعد اصلی: ابزار-روند مداخله؛ حدود مداخله؛ نیروهای مؤثر؛ شیوه تأمین منابع مالی؛ کنش گران و نیت ها) به منظور مداخله درپهنه های میراثی ارائه شد. بر این اساس، منظور از پایداری میراث- سو رویکردی است که مشتمل بر شکل جامع تری از راهبرد و عمل با تأکید بیشتر بر یکپارچه نگری، موازنه میان ابعاد مختلف، دگرگونی کالبدی به واسطه پیش ران های بهبوددهنده وضعیت اقتصادی-اجتماعی-کالبدی و محیطی، مشارکت چندبخشی با تأکید بر نقش جوامع محلی و تأکید بر زنجیره ای از فعالیت های فرهنگی مبتنی بر میراث باشد.
طبیعت و عناصر منظر در موزاییک های بیزانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
44 - 51
حوزههای تخصصی:
باور و تفکر طبیعت گرای ایرانی که در هنر و معماری این مرز و بوم آشکار است، بیش از هر شاخه هنری در نقاشی ایرانی مینیاتور به شکل واقعی-نمادین بروز یافته است. حضور طبیعت و عناصر آن در هنرهای تزیینی - کاربردی در قالب هندسی، ساده و ماجراهای عاشقانه، عارفانه، حماسی و رزم وبزم دیده می شود. انواع گل ها وگیاهان در زمینه مینیاتور ایرانی همواره حضور دارند به گونه ای که نمایش باغ و بوستان و حیاط ها ی پرگل و درخت با آب و انواع پرندگان پذیرای طبیعت در نقاشی ایرانی با گل و بوته سازی و نمایش باغ و بوستان با انواع پرندگان، آسمان پرستاره با ماه و خورشید به گونه ای ترکیبی، جلوه ای از دنیای واقع و خیال است؛ که بخشی از آن در هنر موزاییک بیزانس رخ نموده چنان که برخی از این آثار به وضوح تأثیرپذیری از مینیاتور ایرانی را نشان می دهد. رنگ آمیزی و استفاده از نماد و نشانه های طبیعت در نقاشی ایرانی و موزاییک بیزانس ریشه در تفکر و آیین های طبیعت گرا دارد که نمونه های آن را در هنرمیترایی-مهرکده های اروپا و آسیا و در نیایشگاه های مهر و آناهیتا در ایران می توان برشمرد. بارزترین نمونه های موزاییک بیزانس در کلیساهای سن ویتاله، سن آپولیناره، و مقابر مقدسین در شهر راونا ایتالیا، شبستان کلیسای سن کلمنته رم و کلیسای سن صوفی در استامبول دیده می شود. دگردیسی و تداوم آیین مهر در مسیحیت و دین زرتشت، هنر و فرهنگ زرتشتی و مسیحی را به گونه ای شکل داد که ترکیبی از باور جدید و سنت های فرهنگ و هنر پیشین است.
معیارهای برنامه موفق بازسازی مسکن پس از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
کشور ایران از لرزه خیزترین کشورهای جهان محسوب می شود. پس از وقوع زمین لرزه های مخرب معاصر در ایران و به دنبال آن ویرانی گسترده مسکن شهری و روستایی، رویکردهای مختلفی در راستای بازسازی مسکن پس از سانحه مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران قرارگرفته است. هدف از این مقاله شناسایی، دسته بندی و امتیازدهی معیارهای موثر بر بازسازی مسکن پس از زلزله و در نهایت ایجاد مدلی برای مدیریت تأمین مسکن پس از وقوع سانحه است. راهبرد کلی حاکم بر پژوهش راهبرد تحلیلی، مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی است. مراحل انجام پژوهش ابتدا با مرور منابع، به صورت تلفیقی از مطالعات کتابخانه ای، جستجوی اینترنتی ادبیات فنی و گزارش ها، مطالعه اسناد بالادست و همچنین مصاحبه با مسئولان ومهندسان دست اندرکار امر بازسازی مسکن بوده است. از این طریق بیش از 200 مقاله و مرجع علمی مورد بررسی قرار گرفتند و حدود ۷۰ معیار اولیه شناسایی شد. پس از تدقیق آنها، ۵۸ معیار متمایز شناسایی و در قالب 9 گروه معیار اصلی دسته بندی شد. سپس به منظور ارزیابی و اولویت بندی از طریق نتایج پرسش نامه تحلیل سلسله مراتبی به صورت مقایسه دودویی وزن دهی و رتبه بندی شده اند که مدل نهایی به 4 گروه معیار اصلی و 17 زیرمعیار کاهش یافت. ماحصل این بررسی مدلی است با عنوان «چرخه حیات بازسازی پس از سانحه» که با وزن دهی این معیارها و زیرمعیارها برای برنامه ریزی و مدیریت و همچنین ارزیابی پروژه های بازسازی پس از سانحه قابل استفاده است. به علاوه این مدل در شناسایی و کاهش مشکلات اجرایی و مدیریتی و همچنین دستیابی به نتایج مطلوب در بازسازی بهینه نقش مؤثری دارد.
تحلیل بینامتنی معماری: نقد اسطوره شناختی ساختمان مرکزی CCTV و میدان یادبود World Trade Center بر اساس نظریه دیوید بیدنی
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، معماری معاصر شاهد تحولاتی بوده که فراتر از طراحی سنتی حرکت کرده و به مفاهیم فرهنگی و اجتماعی پاسخ می دهد. دو نمونه برجسته این تحولات، ساختمان CCTV در پکن و میدان یادبود World Trade Center در نیویورک هستند. ساختمان CCTV با طراحی ساختارشکن و هندسه پیچیده خود نمادی از معماری آینده نگر چین است و تأثیرات رسانه ای و پیشرفت های تکنولوژیک این کشور را بازتاب می دهد. میدان یادبود World Trade Center نیز با استفاده از فضای خالی، به بازنمایی فقدان و تأثیرات عاطفی حملات 11 سپتامبر پرداخته است. این پژوهش با تحلیل این دو پروژه از منظر نظریه دیوید بیدنی، به بررسی اسطوره ها و نمادهای فرهنگی در معماری معاصر می پردازد. روش تحقیق به صورت کیفی و با استفاده از تحلیل توصیفی و تطبیقی است و هدف آن درک ارتباط میان معماری، فرهنگ و تاریخ است. نتایج نشان می دهند که این دو اثر، با استفاده از نمادگرایی و اسطوره پردازی، قادرند مفاهیم فرهنگی و اجتماعی را در بطن معماری مدرن بازآفرینی کنند و به عنوان اسطوره های نوظهور در جوامع خود عمل کنند.
تحلیل رابطه ی بین مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
161 - 195
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه مسکن حداقل باهدف استطاعت پذیری طراحی می شود، عموماً مؤلفه های کمی و کیفی در آن توأمان لحاظ نمی شود. لذا هدف از این پژوهش، تحلیل رابطه ی بین کمیت و کیفیت در مسکن حداقل است. ابتدا مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل و فراوانی و وزن آن ها با روش توصیفی و آنتروپی شانون استخراج شد. سپس از طریق روش پیمایشی (مصاحبه ساختاریافته) راهبرد های طراحی ذیل هر مؤلفه مشخص شد که بر اساس آن، مجموعه ی ضوابط نمره دهی در تحلیل پلان تنظیم گردید. در گام بعد، 9 تیپ پلان برگزیده در شهر جدید پرند طبق ضوابط توسط متخصصین نمره داده شدند. درنهایت، رابطه ی بین مساحت و کیفیت در پلان های برگزیده کیفی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد در واحد های یک و سه خوابه برگزیده، فضای عمومی و در واحد های دو خوابه فضای خدماتی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر فضاها برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برخلاف تصور عموم، الزاماً با افزایش مساحت، کیفیت واحد مسکونی افزایش نمی یابد.
بررسی تأثیر درک ابعاد کالبدی فضاهای باز بر تعاملات اجتماعی با نقش میانجی طبیعت و کیفیت مبلمان (مورد مطالعه: دبیرستان دخترانه سمیه س تهران)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر درک ابعاد کالبدی فضاهای باز بر تعاملات اجتماعی دانش آموزان در دبیرستان های دخترانه، با تمرکز بر نقش میانجی طبیعت و کیفیت مبلمان می پردازد. فضاهای باز در مدارس نقشی حیاتی در رشد و توسعه همه جانبه دانش آموزان ایفا می کنند، اما تأثیر دقیق ابعاد کالبدی این فضاها بر تعاملات اجتماعی، به ویژه در دبیرستان های دخترانه، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این مطالعه، درک چگونگی تأثیرگذاری ابعاد کالبدی فضاهای باز بر تعاملات اجتماعی دانش آموزان و بررسی نقش میانجی عناصر طبیعی و کیفیت مبلمان در این رابطه است. این پژوهش با استفاده از روش مطالعه موردی و با تمرکز بر دبیرستان دخترانه سمیه (س) تهران انجام شده است. داده ها از طریق پرسشنامه، مشاهدات میدانی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دانش آموزان و کادر آموزشی جمع آوری شده و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که درک مناسب از ابعاد کالبدی فضاهای باز، تأثیر مثبت و معناداری بر تعاملات اجتماعی دانش آموزان دارد. همچنین، حضور عناصر طبیعی و کیفیت مطلوب مبلمان به عنوان عوامل میانجی، این تأثیر را تقویت می کنند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که طراحی هوشمندانه فضاهای باز با توجه به ابعاد کالبدی، همراه با افزودن عناصر طبیعی و مبلمان با کیفیت، می تواند به طور قابل توجهی تعاملات اجتماعی و تجربیات یادگیری دانش آموزان را بهبود بخشد. این مطالعه پیشنهاداتی عملی برای طراحان، مدیران مدارس و سیاست گذاران آموزشی ارائه می دهد تا با بهره گیری از این یافته ها، محیط های آموزشی مطلوب تری برای دانش آموزان دختر فراهم آورند. این پژوهش همچنین بر اهمیت توجه به نیازهای خاص دانش آموزان دختر در طراحی فضاهای آموزشی تأکید می کند و زمینه را برای تحقیقات بیشتر در این حوزه فراهم می آورد.
فضاهای مشاع و کیفیت زندگی: بررسی تأثیرات اجتماعی در محیط های اشتراکی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر روابط اجتماعی ساکنان بر کیفیت زندگی در محیط های مسکونی اشتراکی می پردازد. خانه، به عنوان مکانی برای آرامش و امنیت، نیازمند فراهم کردن نیازهای زیستی و اجتماعی افراد است. در این راستا، روابط اجتماعی در محله ها نقشی کلیدی در ارتقاء رضایت از زندگی ایفا می کند. فضاهای مشاع مانند حیاط ها و فضاهای سبز می توانند به تقویت این روابط کمک کنند و طراحی مناسب این فضاها، به ویژه در مجتمع های مسکونی بزرگ، می تواند به کاهش احساس انزوا و افزایش تعاملات اجتماعی منجر شود. مطالعات نشان داده اند که فضاهای مشاع، در صورت طراحی و مدیریت صحیح، می توانند موجب تشویق ساکنان به برقراری تعاملات بیشتر شوند. این فضاها نه تنها برای فعالیت های فراغتی مفید هستند بلکه فرصت هایی برای برقراری روابط اجتماعی فراهم می آورند. همچنین، حفظ حریم خصوصی در کنار فراهم کردن فضاهای مناسب برای تعاملات اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یافته های پژوهش ها نشان می دهند که تعاملات اجتماعی تأثیر مثبتی بر کیفیت زندگی دارند. طراحی فضاهای عمومی باید به گونه ای باشد که احساس امنیت و راحتی را برای ساکنان فراهم کند تا آن ها بتوانند به راحتی با یکدیگر تعامل کنند. محیط های مسکونی اشتراکی که تسهیلات اجتماعی، فضای سبز و امکانات تفریحی مناسبی را ارائه می دهند، به طور مستقیم بر کیفیت زندگی ساکنان تأثیر می گذارند. درنهایت، این مقاله پیشنهاد هایی برای مدیران مجتمع های مسکونی ارائه می دهد تا با برگزاری برنامه های اجتماعی منظم و طراحی فضاهای عمومی مناسب، تعاملات اجتماعی را تقویت کرده و کیفیت زندگی ساکنان را ارتقاء دهند. به طورکلی، مقاله بر اهمیت طراحی محیط های مسکونی که پاسخگوی نیازهای اجتماعی ساکنان باشد، تأکید کرده و راهکارهایی برای بهبود کیفیت زندگی در این محیط ها ارائه می دهد.
نسبت هوشمندی و مکان؛ از هوشمندسازی معماری تا "مکان هوشمند"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۴۶-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر را می توان در ابتدا شناخت بن مایه های هوش و مفاهیم مرتبط با "هوشمندی"بوده و در ادامه فهم نسبت "هوشمندی" با معماری و تبیین شاخصه های معماری هوشمند برشمرد؛ همچنین می توان به صورت ویژه ارائه ی راهبردهایی برای همگرایی سطوح شکل دهنده مفهوم مکان و معماری هوشمند در راستای حصول به "مکان هوشمند"دانست. ابزار و روش ها: پژوهش حاضر، ترکیبی از شیوه های تحلیلی و توصیفی بوده که با تکیه بر بنیان های شکل دهنده مفهوم "هوشمندی" و ویژگی های تأثیرگذار آن در معماری است، که پس از بررسی متون تخصصی، مفاهیم آن استخراج و رویکردهای مختلف بررسی شده و ترکیبی جامع در جهت دستیابی به "مکان هوشمند" تبیین می کنند. یافته ها: مفهوم "هوشمندی" ویژگی اساسی و از مهم ترین عوامل در شکل گیری کیفیت فضایی در عصر حاضر است. سه ویژگی اساسی این مفهوم را می توان "هوشمندی فرمی-کالبدی"، "هوشمندی عملکردی-رفتاری" و "هوشمندی معنایی-مفهومی" بیان کرد که در صورت بروز هر سه ویژگی "هوشمندی جامع" محقق شده و می توان در ترکیب با ویژگی های شکل دهنده مفهوم مکان به پدیده "مکان هوشمند" دست یافت. نتیجه گیری: مفهوم مکان با توجه به تعامل ویژگی ها و سطوح شکل دهنده آن که نشأت گرفته از پایگاه مفهومی و بنیادی ثابت در معماری از یک سو است و شناخت مفاهیم هوش و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری هوشمندی به عنوان اندیشه ای متغیر در فرم و ساخت وندها، که ساختارهای هوشمند پویا هستند، از طریق ثبات بنیان معماری هوشمند به عنوان دستاورد از سوی دیگر، مورد واکاوی قرار گرفته و می توان مهمترین نتیجهی مفاهیم تبیین شده را دست یابی به "هوشمندی جامع فضایی" با عنوان "مکان هوشمند" دانست.
الگوهای هندسی انتشار نور روز و ادراکات حسی ساکنان در ساختمان های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نور روز ماهیتی پویا و متغیر دارد که می تواند با توجه به مشخصه های معمارانه طراحی جداره های نور گذر، به خصوص هندسه آن، لکه های تیره و روشن متفاوتی در فضای داخلی خلق کند و با تأثیر بر حواس و ادراکات حسی ساکنان که از طریق واکنش های احساسی آن ها بروز می یابد، تجربه فضایی متمایز و معناداری برای آن ها فرآهم کند. بااین حال، به نظر می رسد ساختمان های مسکونی امروزی، حد مطلوبی از تأثیرات ادراکی نور روز در فضاهای داخلی را برای ساکنان خود فراهم نمی آورند که این امر می تواند ریشه در عدم آگاهی قاعده مند، شفاف و دقیق معماران از اثرات ادراکی نور روز داشته باشد. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف تبیین رابطه الگوهای هندسی انتشار نور روز، ادراکات حسی ساکنان و شناسایی قابل اتکاترین شاخص های عددی پردازش تصویر به منظور پیش بینی رابطه بین این دو در بستر ساختمان های مسکونی انجام شده است.روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و روش پردازش تصویر در محیط شبیه سازی شده انجام شده است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش پیمایشی نشان می دهد با تغییر الگوهای هندسی انتشار نور روز، میانگین شاخص های ارزیابی ادراکات حسی به شکل معناداری تغییر می کند که این امر به اهمیت توجه معماران بر هندسه جداره های نورگذر و دستکاری آن برای خلق حس یا مجموعه حس های مطلوب محیطی تأکید دارد. همچنین یافته های ارتباط بین پژوهش پیمایشی با شاخص های پردازش تصویر مطالعه شده حاکی از آن است که شاخص های Michelson, mean-RMS, Fractal D، حجم فایل در قالب GIF و RAW-PRIM8، به ترتیب قابل اتکا ترین شاخص ها در پیش بینی حس خوشایندی، شاخص های TIFF-SOBEL, JPEG -PERIM, Michelson، حجم فایل در قالب JPEG و حجم فایل در قالب PNG به ترتیب قابل اتکا ترین شاخص ها در پیش بینی حس جذابیت، شاخص های TIFF-SOBEL, Mean mSC, JPEG-PERIM8، حجم فایل در قالب JPEG و JPEG-PERIM 4 به ترتیب قابل اتکاترین شاخص ها در پیش بینی حس هیجان و شاخص هایRAW-PRIM 4 ،RAW-PRIM 8 ، Michelson، Fractal D و CANNY 2014-RAW به ترتیب قابل اتکاترین شاخص ها در پیش بینی حس آرامش فضا هستند.
بازآفرینی پلان معماری روضه ربع رشیدی تبریز براساس الوقفیه الرشیدیه و تعیین موقعیت احتمالی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
45 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهرچه رشیدیه در شمال شرقی شهرستان تبریز، به دستور خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی (7-8 ه.ق/13-14 م) احداث یافت. این شهرک دو بخش اصلی به نام هسته مرکزی (ربع رشیدی) و شهرستان رشیدی را شامل می شد. متأسفانه، این مجموعه معماری در ادوار مختلف به دلیل زلزله های ویران گر و جنگ های حکومتی در تبریز، آسیب های قابل توجهی را متحمل شده و از بین رفت. لذا مدارک موجود در حوزه شناخت ساختار معماری و موقعیت مکانی این مجموعه محدود بر وقف نامه ربع رشیدی (الوقفیه الرشیدیه) و یافته های باستان شناختی است. در این پژوهش سعی شده است به مطالعه فضایی و مکانی روضه به عنوان یک عنصر اساسی در ساختار ربع رشیدی پرداخته شود که دارای عملکرد مذهبی و آموزشی بوده است. هدف پژوهش: هدف اصلی این تحقیق، شناخت فضاهای روضه و ارائه یک پلان پیشنهادی با استناد به توضیحات وقف نامه و همچنین مقایسه پلان پیشنهادی روضه با نمونه های مشابه به جای مانده از قرن 8- 7 ه.ق/ 14-13م است. هدف دیگر تحقیق، مشخص کردن موقعیت احتمالی روضه بر روی سایت تاریخی ربع رشیدی است. روش پژوهش: این مقاله یک پژوهش بنیادی است که ابتدا با اتکا بر وقف نامه ربع رشیدی و از طریق تحلیل محتوا، استنتاج منطقی و قیاس، ساختار معماری پلان روضه ترسیم شده است. سپس براساس داده های باستان شناختی، موقعیت احتمالی آن در سایت میراث فرهنگی ربع رشیدی تعیین شده است.نتیجه گیری: تحلیل های انجام شده بر پایه توضیحات موجود در وقف نامه ربع رشیدی، نشان می دهد که ساختار فضایی روضه احتمالاً شامل حیاط مرکزی با الگوی چهار ایوانی بوده است که در آن از ترکیب ایوان-مقبره (مقبره پشت به ایوان اصلی و در راستای محور جهت شمال و جنوب) استفاده شده است. سپس، با مقایسه پلان پیشنهادی روضه با نمونه های مشابه برجای مانده از قرن 8- 7 ه.ق/ 14-13م، مشخص شد که این پلان با پلان معماری آثاری مانند مجموعه سلطان حسن در قاهره (8 ه.ق/ 14 م)، مدرسه جفت مناره (7 ه.ق/ قرن 13 م) و مدرسه یاقوتیه (8 ه.ق/ ابتدای قرن 14 م) در ارض روم قابل تطبیق است و این تشابهات طرح ارائه شده از روضه را تقویت می کند. علاوه بر این، بررسی داده های باستان شناختی در محوطه ربع رشیدی، سازه دیوارمانندی را در ضلع جنوب شرقی محوطه نشان می دهد که براساس گمان پژوهشگران به یک مجموعه معماری تعلق دارد. همچنین، به دلیل تاریخ ساخت سازه، هندسه مستطیلی شکل و جهت قبله بودن سایت، این سازه احتمالاً به موقعیت روضه در سایت ربع رشیدی اشاره دارد.
راهکارهای اولویت بندی شده پدافند الکترونیک و پدافند سایبری در شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
153 - 169
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهای اولویت بندی شده پدافند الکترونیک و پدافند سایبری برای شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی به انجام رسیده است. در پژوهش حاضر که از نظر ماهیت، کاربردی می باشد با بهره گیری از روشی ترکیبی پس از یک مطالعه مروری بر روی روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی، مرسوم ترین این روش ها از جدیدترین منابع شناسایی و ارزیابی گردیدند. در ادامه با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و نظر خبرگان ، 12 معیار برای رتبه بندی این روش ها احصاء و با روش تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی گردیدند. سپس هریک از روش های شناسایی و مقابله بر اساس معیارهای شناسایی شده بر اساس ویژگی ها و محدودیت های احصاء شده در بخش ادبیات پژوهش برای هریک از روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی، نمره گذاری گردیدند و با ضرب نمودن امتیازهای بدست آمده در وزن هر معیار، امتیاز نهایی هریک از روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی حاصل گردید تا از این طریق بتوان آنها را رتبه بندی نمود.در پایان مشخص گردید برای شناسایی پهپادها، بهترین روش بر اساس معیارهای تعیین شده، روش های مبتنی بر سامانه های راداری بوده و برای مقابله با پهپادها، بهترین روش، بهره گیری از پالس الکترومغناطیسی می باشد. همچنین بهره گیری از سامانه های لیزری و ایجاد فریب سایبری برای پهپاد با اختلاف ناچیزی در رتبه بعدی روش های مقابله با تهدیدات پهپادی قرار گرفتند.
تحلیل جامع مؤلفه های مؤثر در تغییر عملکرد سازگار بناهای تاریخی، بررسی موردی: خانه های تاریخی دوره پهلوی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
103 - 129
حوزههای تخصصی:
درصورت عدم امکان تداوم عملکرد بنا و در راستای حفاظت مؤثر از آن، استراتژی بازاستفاده انطباقی با دلالت بر تغییر عملکرد در بناها به کار گرفته می شود که شرایط پایش موفقیت آن ازطریق مفهوم «سازگاری»، به دلیل پیچیدگی و گستردگی، نیازمند تدقیق است. لذا هدف اصلی این مقاله، دستیابی به چارچوبی برای تحقق سازگاریِ تغییر عملکرد در بازاستفاده انطباقی از بنا های تاریخی است که ازلحاظ پرداختن به جنبه ها و دامنه های گسترده تأثیرگذار بر این حوزه جامعیت داشته و براساس مرحله مناسب برای شناسایی معیار های ارزیابی (پس از بهره برداری)، ازطریق تحلیل روابط میان معیار ها، نقش و اهمیت هریک، سازوکارهای تحقق سازگاری را تبیین نماید. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و در آن از روش آمیخته استفاده شده است؛ به نحوی که پس از شناخت چارچوب سازگاری، 45 مؤلفه تحقق آن با راهبرد توصیفی-تحلیلی و برگرفته از تحلیل محتوای جهت دار گردآوری شده و نهایتاً با هدف شناخت روابط میان زیرمعیار ها، روش مصاحبه با خبرگان در جمع آوری و نیز ترکیب روش های دیمتل فازی، ساختاری-تفسیری و میک مک در تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته اند که نهایتاً طی «مدل مفهومی نهایی» ارائه شده است. شایان ذکر است از میان این زیرمعیار ها، «حفظ و تقویت ارزش های ناملموس» بیشترین میزان تأثیرپذیری و تعامل با سایر زیرمعیار ها و «الزامات فنّی حفاظت (بازگشت پذیری و حداقل مداخلات)» در صدر زیرمعیار های با ماهیت علّی شناسایی شده است.