فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۸۱ تا ۵٬۴۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
حفاظت از خانه های با ارزش تاریخی که به عنوان پدیده های نمادین هویتی تلقی می شوند امری ضروری می باشد. در شرایط کنونی، مالکان تنها عاملان حفاظت هستند و از طرفی، وضع مقررات حفاظتی، حقوق مالکیت آنها را محدود کرده است. در کنار عوامل محدودکننده توسعه ملک باید مشوق هایی نیز وجود داشته باشد تا انگیزه لازم جهت حفاظت را ایجاد کند. از این رو مقاله حاضر، با هدف توجه به منفعت فردی در راستای حفاظت از منفعت اجتماعی، در پی ارزیابی مصوبه شماره 2293/91/28 شورای اسلامی شهر اصفهان مبنی بر بخشش عوارض تعمیر و کسر پارکینگ و ارزش افزوده بر تغییر کاربری کلیه بناهای تاریخی شهر اصفهان ارائه شده است. محدوده مطالعاتی پژوهش، محله تاریخی جلفای اصفهان می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش در زمره پژوهش های پیمایشی است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل هزینه- فرصت انجام یافته و داده های آماری اسنادی و میدانی تحقیق در زمستان 91 گردآوری شده اند. نتایج، حاکی از آن است که با مقایسه هزینه- فرصت حفاظت و یارانه اعطایی ناشی از مصوبه مذکور در محدوده مطالعاتی، یارانه ارائه شده در مورد 47 درصد از املاک تاریخی، پاسخگوی هزینه- فرصت حفاظت می باشد و در مورد مابقی املاک، با افزایش فرصت بهره وری زمین، اختلاف بین هزینه- فرصت حفاظت و یارانه حمایتی، بیشتر می شود و این مصوبه، اثربخشی لازم جهت جبران هزینه- فرصت حفاظت را ندارد
مقایسه باز تعریف و باز به کارگیرى سنت در معمارى معاصر ایران و اروپا (مطالعه موردى: برخى آثار لوکوربوزیه و سید هادى میرمیران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۹
35 - 48
حوزههای تخصصی:
در مباحث نظری معماری و شهرسازی ایران به جهت اهمیت، مفاهیم «سنت» و «هویت» بسیار بحث و جدل شده است. در این مقاله روش و رویکرد میرمیران در بازبه کارگیری سنت با بنیان گذار عملی نهضت مدرن یعنی لوکوربوزیه مقایسه خواهد شد. نوع رویکرد آنان در بازتعریف و باز به کارگیری از سنت هاى معمارى فرهنگ و بومی شان متفاوت است، همان گونه که در مقاله اشاره خواهد شد، لوکوربوزیه مانند جهان بینى مادى غربى به دنبال بازتعریف مظاهر ملموس و مادى سنت هاى کلاسیک معمارى غرب مانند ابعاد، اندازه و تناسبات و بازتعریف روابط مابین عناصر موجود در بنا مانند راه پله و سازه در قالب تفکر مدرن است؛ حال آن که میرمیران در فضای معنوى تر و مفهومى تر به دنبال ارائه باز تبیینى انتزاعى تر و غیر مادى ترى از سنن و عناصر تاریخى معمارى ایران مى باشد، به دنبال باز آفرینى مفاهیمى مانند تضاد درون و بیرون، نور، شفافیت و سبکى در شکل معاصر آن در معمارى ایران است.
پالت رنگ در خانه های دوره قاجار قزوین، نمونه موردی: خانه امینی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
97 - 115
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاشی است جهت شناسایی و تشکیل پالت رنگ در خانه های دوره قاجار قزوین؛ آخرین حلقه از آداب و رسوم ساخت و ساز در شهری که یکی از دروازه های اصلی ورود زندگی مدرن به ایران بوده، در مکانی که بازتاب مستقیم زندگی در مکان است و در فرهنگی که صاحب یکی از رنگین ترین معماری های جهان است. بازسازی رنگی از حیاتی ترین بخش های بازسازی مکان های تاریخی است و نیازمند تشخیص دقیق پالت های رنگی. کاربرد دیگر این پالت ها در ترکیب بندی های جدید رنگی در فضاهای داخلی امروزی است. اما آیا پیشینه رنگین معماری ایران می تواند پشتوانه رنگ های معماری معاصر ایران باشد؟ آیا معمار می تواند در فضاهای داخلی از این رنگ ها بهره جوید و هنوز امروزی و هنوز ایرانی باشد؟ در همین راستا، روش تحلیلی-توصیفی و مطالعات کتابخانه ای جهت شناخت نقش رنگ در معماری و پیشینه روش های شناسایی پالت رنگ مورد استفاده قرار گرفته است. تحقیقات میدانی شامل شناسایی رنگ در خانه های قاجار در قزوین و متمرکز بر یک نمونه موردی یعنی خانه امینی ها بوده و شناسایی رنگ های پالت های عمومی و نقطه ای در فضاهای باز، بسته و نیمه باز صورت گرفته است. ترکیب بندی ها و تناسبات بین رنگ های مکان یا به بیان ایتن کانترست وسعت در آنهاست که رنگ های فضاهای ایرانی را می سازد و تمامی این رنگ ها قابلیت استفاده در فضاهای امروزین را دارند.
Endogenous Development; an Alternative for De-escalation of Identity Crisis among Iranian Women and Their Houses(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, huge tendency to fashion and consumerism could be assumed as the origin of identity crisis among women and in their houses. This phenomenon is like a veil between man and the fact of his human being. Given that the physical properties of man-made environments (house) are influenced by human properties and, in return, have an important role in giving identity to their audience, identification of different dimensions of these properties can be useful in the creation of physical environment with the goal of overwhelming such a crisis. In this study, the roots and effects of the tendency toward fashion and consumerism were explored. It is believed that modernism and materialism are the main causes for the current crisis. At the second stage, to understand the nature of relationship between humans and their environments, theories from semiotics, phenomenology, and semantics were studied. After reviewing many sources, it was found out that self awareness is the only way to promote women and their houses’ identities. Finally, using a logical reasoning method, among all reviewed approaches, Endogenous Development Model was confirmed as the best approach to getting out of the kind of crisis explained above. According to the findings, this approach can pave the ground for inhabitants’ growth in addition to creating valuable places with their unique identity.
نگرشی جامعه شناسانه بر معماری خانه های تاریخی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
49 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی ویژگی های فرهنگی، هنری، اقلیمی، زیبایی شناختی و معماری خانه های تاریخی در منطقه کاشان می باشد. درضمن وضعیت خاص تاریخی و توصیف مختصر از سبک معماری این خانه ها، قواعد حاکم بر ساخت و ساز این بناهای مسکونی از زاویه ای بررسی شود که تازگی دارد. در این پژوهش، از مطالعه میدانی مبتنی بر مشاهده مستقیم و تحلیل تاریخی خانه ها با استفاده از نظریه حاکمیت گفتمان با توجه به نظریات میشل فوکو و نظریه کارکردگرایانه یا تأکید بر (AGIL) پارسونزی، استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعه حاضر، پاسخ طبیعی انسان را به جغرافیای کاشان با زیست اقلیم خشک و حاکمیت گفتمان در هر دوره به موازات هم، را نشان می دهد. در واقع تلفیقی از ارزش های گفتمان حاکم با شرایط طبیعی و خلاقیت در ترکیب هنرمندانه، به منظور ایجاد کارکرد مناسب، بستری مناسب برای به وجود آمدن خانه هایی را باعث گردیده اند.
The Role of Socio-Cultural Components on the Performance of Mosques in Urban Neighborhoods (Case Study: A Comparative Study of Three Districts of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The experience of Iranian-Islamic cities represents the role of mosques on physical and social organization in urban neighborhoods. It appears that this role has been changed during the contemporary era. The purpose of this paper is to exامینe the impact of social and cultural contexts on the performance of local mosques. The main question of this research is: “What is the relationship between social context and the performance of local mosques?” The research hypo thesis is that the reseems to be a significant relationship between the social factors and the performance of local mosques in urban neighborhoods. Methodology of the research has been based on analyticaldescriptive method. In order to exامینe this hypothesis, the or etical and practical definitions of the survey’s variables, “social component of mosques and their performance in urban neighborhoods", are provided applying the theory of social capital. Afterward, the indexes of each variable are determined and applied in questionnaire to be evaluated in case studies. The data of the study were analyzed through SPSS software and the hypothesis was confirmed with 95% confidence level.
بررسی تطبیقی عدالت فضایی در شاخص های ایمنی پارک های شهری (مطالعه موردی: پارک کوهسنگی و پارک وحدت شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
ایمنی عبارتی است که دارای گستره وسیعی از مفاهیم نظری است که نشان دهنده عوامل عینی و ذهنی است و استفاده مطلوب از فضای سبز شهری و پارک ها زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در این فضاها احساس آرامش و ایمنی کنند. نابرابری در مکانیابی فضایی خدمات شهری و همچنین نابرابری در ایجاد و رعایت ملاحظات طراحی در این مکان ها خود باعث استفاده غیر موثر شهروندان، افزایش هزینه ها و عدم مطلوبیت خواهد شد. بنابراین ، در این مقاله به بررسی و تحلیل شاخص های ایمنی در پارک های شهری مشهد (کوهسنگی و وحدت) بر اساس 5 شاخص ایمنی پرداخته شده است. محدوده مورد مطالعه، دو پارک کوهسنگی در منطقه توسعه یافته شهر و پارک وحدت در منطقه کمتر توسعه یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی ( کتابخانه ای ) و میدانی بوده است. تعداد پرسشنامه از طریق فرمول کوکران 384 به دست آمد که برای هر پارک 190 پرسشنامه تکمیل شد. روایی پرسشنامه ها هم با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 0.866 به دست آمد که نشان دهنده روایی مطلوب است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به طور کلی وضعیت ایمنی پارک وحدت نزدیک به متوسط ارزیابی شده و شاخص های ایمنی پارک کوهسنگی بالاتر از متوسط هستند. شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی بهداشتی در پارک کوهسنگی، مطلوب ارزیابی شده اند و در مقابل، پارک وحدت میانگین های پایینی نسبت به این شاخص ها داشته است. با توجه به نتایج آزمون T مستقل، پارک وحدت و کوهسنگی از لحاظ شاخص های ایمنی با یکدیگر تفاوت معناداری داشته اند. همچنین در هر دو پارک، ویژگی های فردی پرسش شوندگان مانند جنسیت و سطح تحصیلات با شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی فیزیکی، همبستگی داشته اند.
فهم چیستی پوشش پتکانه از طریق تحلیل نمونه های نخستین در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس تعریفی اولیه، پتکانه نوعی گوشه سازی است شامل چند ردیف تاقچه (تاسه) که روی هم سوار می شوند و جلو می آیند. توسعه و تکامل این اندام منجر به شکل گیری یکی از جالب ترین و پیچیده ترین تاق های ایرانی به نام تاق پتکانه می گردد که به دلیل شباهت با برخی دیگر از گونه های تاقی و پوشش های تزئینی، کمتر به عنوان یک پوشش مستقل به آن پرداخته شده است. این مقاله در پاسخ به یک سؤال بنیادی شکل گرفته است که «مفهوم پتکانه به عنوان یکی از گونه های پوشش فضا در معماری ایران چیست؟» در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر پیشینه شکل گیری این اندام را از نخستین گام های پیدایش بررسی می کند. بدین منظور، ابتدا اطلاعات مربوط به نمونه های نخستین از طریق «مشاهده و برداشت مستقیم میدانی»، «مصاحبه با استادکاران و مرمت گران ابنیه» و «مطالعات کتابخانه ای» برداشت می شود. پس از آن، نظام هندسی و ساختار سازه ای نمونه ها از طریق مدل سازی با نرم افزارهای سه بعدی سازی پیاده می شود. در نهایت، مقایسه و تحلیل یافته های مرتبط به همه نمونه ها، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تعیین اندام ها و اجزای سازنده پوشش پتکانه و مرزشناسی آن با دیگر پوشش ها می انجامد. براین اساس، پتکانه در بدو ظهور، با ایده گوشه سازی در گنبدخانه در معماری پیش از اسلام، ارتباط معناداری دارد. در ادوار بعدی، با ارتقای دانش فنی معماران مسلمان، باربری بالای باریکه تاق ها موجب می شود که از آن ها برای پوشش یک کنج استفاده شود و ترکیبی از یک باریکه تاق و دو تاسه به وجود آید. در ادامه، این ایده در چهار سوی دهانه تکرار و با پیدایش «گوشه سازی سه کنج با باریکه تاق»، مسئله گوشه سازی با کارایی بهتر و هندسه غنی تر حل می شود. در نهایت، ترکیب باریکه تاق های مطبق موجب ایجاد فضاهای پلکانی در زیر سازه و توسعه افقی و عمودی تاسه ها و ایجاد ماهیتی یکپارچه می شود که می توان آن را پوششی نو به نام «پتکانه» خواند.
سازوکار داوری و سنجش طراحی در آموزش معماری پیشنهاد مدلی برای ارزیابی فرآیند و ارزشیابی طرح در تعامل استاد و دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری در سطوح مختلف وجهی از آموزش عالی است که به دلیل نقش و جایگاه حرفه ای این رشته، از روش و فرآیند ویژه ای برخوردار است. در این راستا امر قضاوت و سنجش توانایی های دانشجویان موضوعی است که به تبع ساختار ویژه آموزش معماری، همواره به صورت ویژه مورد پیگیری بوده است.
این نکته که می بایست سازوکار داوری و سنجش طراحی مبتنی بر چارچوبی هدفمند و فرآیندی روشن استوار گردد تا پیشرفت تحصیلی با اتکای بر معیارها و شاخص های دقیق مورد کنترل و نظارت قرار گیرد، از مهم ترین اهداف آموزش معماری در این مقاله به شمار می رود. همچنین این امر که تعامل دوسویه داوری از سوی اساتید و دانشجویان چه نسبتی را در نظام سنجش تحصیلی پدید می آورد و نقش هریک در این نظام چگونه باید تنظیم گردد تا به پیشرفت تحصیلی نایل گردد، از جمله مسائلی هستند که در مقاله حاضر بدان پرداخته شده است.
بطور خلاصه مقاله در پی آن بوده است که برپایه چنین اهدافی و با مرور روش های رایج در ادبیات موضوع، ضمن تبیین سازوکاری مبتنی بر دو شیوه متفاوت اما مکمل «ارزیابی فرآیند» و «ارزشیابی طرح»، به چگونگی سنجش توان طراحی دانشجویان و شیوه قضاوت پروژه های معماری در جهت ارتقای کیفیت آموزش در این رشته بپردازد و مدلی را درخصوص روش صحیح سنجش و داوری به عرصه نقد و آزمون گذارد.
در این راستا جامعه ای آماری به عنوان نمونه مطالعه، مورد بررسی قرار گرفته که پس از محاسبه نتایج حاصل از پیمایش مبتنی بر سازوکار پیشنهادی و آزمون همبستگی میان نتایج برخاسته از رویکردهای متفاوت در آن، تعمیم پذیری و جامعیت مدل ارائه شده نیز ارزیابی می گردد.
بررسی تأثیر جهت ساختمان بر کاهش آلودگی ناشی از ریزگردها در مجموعه های ساختمانی، مورد مطالعاتی: بناهای شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غبار هوا وضعیت پرمخاطره ای را در فضای زندگی مردم جنوب غربی ایران به وجود آورده و به بهداشت هوای تنفس آن ها آسیب زده است؛ لذا برای چاره اندیشی و رفع این مشکل، لازم است متخصصان رشته های گوناگون از جمله محیط زیست، بهداشت محیط، زمین شناسی، جغرافیای طبیعی، شیمی آلودگی هوا، مکانیک سیالات، هواشناسی، طراحی محیط، منابع طبیعی و... همدیگر را یاری کنند، زیرا این معضل را یک گروه تک تخصصی نمی تواند برطرف کند. در این میان، شایسته است معماران با مشارکت مؤثر خود، برای رفع این معضل نهایت تلاششان را بکنند. همچنین، لازم است آنان در این راه، به عنوان طراحان جامع، ضمن مسیریابی مناسب نقش هماهنگ کننده و عامل ربط دهنده تخصص های مختلف را برای بهسازی شرایط فضاهای سکونتی ایفا نمایند. در این نوشتار، ضمن بیان معضل و طرح مسئله برای یافتن سمت مناسب برای جهت گیری بناها، به منظور نصب خشت اولِ طراحی، در ابتدا موردهای مطالعاتی با پوشش مناسب سطح شهر دزفول، از بین بناهای باقابلیت تعیین شده اند؛ سپس، به یافتن راه و روش مناسب برای معیّن کردن میزان (کم) هر بعد از ابعاد اصلی این معضل اقدام شده است تا در وضعیت های مختلف، آن مقادیر قابلیت تحلیل و مقایسه را در اختیار قرار دهند. پس از آن جمع آوری طولانی مدت داده ها (اندازه گیری ریزگردها از جهت های چهارگانه ساختمان و داده های هواشناسی) از وضعیت های مختلف بناهای مورد مطالعه صورت گرفته است. سپس، با تحلیل داده های جمع آوری شده و بحث درباره آن ها، به بررسی نتایج پرداخته شده و در نهایت، سمتی از ساختمان ها که بیشترین آلودگی را ته نشست می کند و نیز سمتی از بنا که بیشترین ذرات را به صورت معلق در هوا نگه می دارد، نسبت به جهت وزش باد، مشخص و معرفی شده اند (البته فراوانی چنین وضعیتی 95 درصد از برداشت ها را پوشش داده). بدین ترتیب، با استفاده از شناسایی باد غالب هر منطقه، تعمیم پذیری نظریه این پژوهش میسر شده است.
مبانی شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی بر اساس بیانیه ها و منشورهای بین المللی
حوزههای تخصصی:
ساخت و سازهای جدید در راستای تداوم حیات در بافت های تاریخی، ضرورتی گریزناپذیر هستند، اما امروزه به ویژه در کشورهایی مانند ایران به دلیل فقدان هدایت لازم، به نوبه خود به یکی از تهدیدهای جدی فرا روی بافت های کهن مبدل گردیده اند. با توجه به حساسیت و اهمیت حفاظت از بناها، بافت ها و شهرهای تاریخی، بیانیه ها و منشورهایی در مقیاس بین المللی شکل گرفته اند که به منظور جهت دهی به انواع مداخلات در بافت های کهن، قابل رجوع هستند. پرسش اولیه اینست که آیا این اسناد بین المللی، به مقوله ساخت بناهای میان افزا توجهی داشته اند؟ در این صورت، چه رهنمودهایی در راستای هدایت ساخت و سازهای جدید میان افزا در اسناد یاد شده قابل جستجوست؟ این نوشتار با رویکرد پژوهش در متن و تحلیل و تفسیر محتوایی آن شکل گرفته است و در آن با هدف پاسخ به پرسش های فوق و در جهت دستیابی به رهنمودهای یاد شده، ضمن بررسی و کاوش در متون تعدادی از مهم ترین اسناد منتخب بین المللی، گزاره های مؤثر و مرتبط با هدایت بناهای میان افزا در بافت های تاریخی استخراج شده اند. سپس از طریق بررسی و تحلیل گزاره ها در چارچوب دانش مرمت و به عبارت دقیق تر با نگاه مرمت و طراحی شهری، مبانی و معیارهای شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی، تبیین و ارائه گردیده اند. دستاوردهای این پژوهش نشان از افزایش روزافزون توجه اسناد و مصوبات بین المللی به مقوله بافت و شهر تاریخی داشته و اهتمام نسبت به «زمینه»، تلاش در جهت «تداوم» الگوهای کهن، «انسجام» و هم پیوندی اجزای جدید و قدیم در جهت ارتقای جذابیت سکونت در بافت های تاریخی و حفظ کلیت یکپارچه آنها را به عنوان مهم ترین مبانی و معیارهای شکل گیری ساخت و سازهای جدید در شهرهای تاریخی ارائه می نماید.
ارزیابی تطابق اقلیم و معماری بازارهای قدیم و جدید بافت تاریخی شهر اصفهان با استفاده از مدل ماهانی
حوزههای تخصصی:
معماری سنتی شهرهای تاریخی ایران، حاوی تجارب ارزشمند در زمینه ی اقلیم و معماری است. یکی از شگردهای به کار رفته در این زمینه، طراحی اقلیمی بازارهای بومی بافت تاریخی شهر اصفهان است که با ملاحظات معمارانه ی خاص، به میراثی ارزشمند در تمدن ایرانی اسلامی تبدیل شده است. در این پژوهش جهت بررسی قابلیت بازارها از نظر تأمین آسایش زیست اقلیمی، از آمار و اطلاعات ایستگاه سینوپتیک شهر اصفهان در یک دوره ی 30 ساله(1980- 2010) استفاده گردید. سپس با بکارگیری روش های تجربی شاخص بیوکلیماتیک ساختمانی ماهانی و استفاده از عناصر میانگین ماهیانه دما و نوسانات ماهیانه آن، همچنین مشخصات رطوبتی و باد غالب، مرزهای آسایش حرارتی مشخص و طبق آن اصول استاندارد طراحی در ماه های مختلف سال تعریف گردید. برداشت های میدانی در سه گروه (جهت قرارگیری، شکل و فرم بنا)، (طراحی متناسب با جریان هوا و تابش خورشید) و (مصالح کاربردی) گردآوری شد. سپس اطلاعات مربوط از بازارهای قدیم (قیصریه و حسن آباد) و بازارهای جدید (جلفا و حاج محمد علی) به عنوان نمونه برداشت شد. نتایج این پژوهش نشان داد که طراحی اقلیمی متناسب با استانداردهای شاخص ماهانی در بازارهای قدیم شهر اصفهان 93 درصد و در بازارهای جدید و بازسازی شده 58 درصد است. بنابراین معماری سنتی بازارهای بومی، راه حل ها و شیوه های منطقی جهت فراهم نمودن شرایط آسایش حرارتی به کار برده که در بازارهای ساخته شده در سال های اخیر از آن استفاده نشده است.
بازشناسی ویژگیهای معماری اسلامی در روستای کریک سی سخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
75-84
حوزههای تخصصی:
روستای کریک از توابع شهرستان دنا واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد با مرکزیت یاسوج است، این روستا دارای اقلیم سرد و کوهستانی است که در شیب ملایم رشته کوه زاگرس قرار گرفته است. از جمله ویژگی های این روستا بافت متراکم و پلکانی است که به صورت طولی و در کنار رودخانه شکل گرفته است. از جمله عوامل مؤثر در شکل گیری معماری این روستا می توان به توپوگرافی زمین، اقتصاد حاصل از معیشت، عوامل اقلیمی و وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم اشاره کرد. معماری روستای کریک به دو بخش معماری بافت قدیم )اصیل( و معماری بافت جدید )نوساز( تقسیم می شود. معماری اصیل به جای مانده از نخستین تمدن های این منطقه و این سرزمین بوده و معماری نوساز متأثر از معماری سایر اقوام و جوامع اطراف است. روش تحقیق در مرحله بررسی تاریخی و فرهنگ روستا به شیوه تاریخی- تفسیری است و در مرحله بررسی نمون هها به شیوه میدانی و به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. روش گردآوری داد هها به روش کتابخانه ای، مقالات الکترونیکی و در مرحله میدانی به شیوه مصاحبه نیم هسازمان یافته و مشاهده است. در این مقاله معماری اصیل منطقه به صورت نمونه موردی بررسی شده و ساختار و معماری این روستا پس از معرفی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که معماری روستای کریک دارای ویژگ یهای خاص و منحصربه فرد خود است، این ویژگی ها عبارتند از بافت پلکانی و فشرده، ساختار همساز با اقلیم و زمینه، نحوه ذخیره انرژی با استفاده از چیدمان فضایی سکونتی و فضاهای خدماتی خانه و موقعیت استراتژیک روستا به لحاظ قرارگیری در دامنه رشته کوه زاگرس.
عوامل مؤثر بر تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۴۷
۱۱۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هر مکان روستایی با توجه به میزان جمعیت ساکن خود، جهت پاسخگویی به نیازهای آنان باید عملکردها و کاربری های گوناگون را در خود داشته باشد. برای آن که فعالیت های مختلف در مکان های مناسب استقرار یابد و روابط مطلوبی با همدیگر داشته باشند، تدوین طرح ارزیابی کاربری زمین به دنبال تهیه برنامه کاربری اراضی ضروری به نظر می رسد. هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی روستایی از دیدگاه سه گروه (کارشناسان بنیاد، اساتید و مشاورین طرح های هادی) می باشد. روش به کار رفته در این تحقیق، فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP است. به این ترتیب از ارتباط بین اهداف، معیارها، زیر معیارها و معرف ها یک ساختار سلسله مراتبی تهیه شده است. سپس ضریب اهمیت معیارها و زیر معیارها، وزن معرف ها و امتیاز نهایی شاخص ها و معرف ها محاسبه و سازگاری منطقی قضاوت های کارشناسان مربوطه بررسی شد. مراحل یاد شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice، صورت گرفته است. دلایل تحقق پذیری در 5 گروه دلایل اقتصادی، اجتماعی، فضایی-کالبدی، اکولوژیک و سازمانی- مدیریتی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نظرات سه گروه اساتید دانشگاه، کارشناسان و مهندسین مشاور بنیاد مسکن، شاخص مدیریتی (با وزن 405/0)، اقتصادی (با وزن 3/0)، اجتماعی (با وزن 157/0)، فضایی- کالبدی (با وزن 098/0) و در نهایت شاخص اکولوژیک (با وزن 04/0) به ترتیب اولویت 1 تا 5 را در تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی دریافت کرده اند.
گونه شناسی خانه های سنتی شهرستان تالش، نمونه موردی: روستای خاله سرا 57(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۴۷
۱۳۱-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
شناخت و دسته بندی صحیح گونه های مختلف معماری می تواند در درک بهتر فضا، حفاظت از آن و نیز در دستیابی به شیوه های جدید طراحی مفید واقع گردد. استان گیلان در شمال کشور و در کنار سواحل جنوبی دریای خزر قرار گرفته است. از خصوصیات بارز آن رطوبت و بارندگی زیاد است که عامل اصلی شکل گیری معماری و شهرسازی این ناحیه می باشد. مجتمع های زیستی سواحل خزری، از معماری ویژه ای برخوردار هستند که شاید بتوان نمونه های با ارزش آن ها را در شهرستان تالش که در حد فاصل یک صد کیلومتری مرکز استان گیلان (رشت) قرار گرفته است و به خصوص در روستای خاله سرا 57 که در حد فاصل پانزده کیلومتری مرکز شهرستان (تالش) قرار گرفته است مشاهده نمود. این نوشتار سعی بر آن دارد تا گونه های معماری روستای خاله سرا 57 را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. اطلاعات مقاله حاضر بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده و از جامعه آماری مشتمل بر 495 بنای مسکونی و 90 خانه سنتی که دارای معماری ارزشمند بوده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به همین سبب ابتدا به توصیف وضع موجود روستا پرداخته شده و سپس به عناصر کالبدی روستا و فضاهای موجود در بناها و گونه های روستا پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده آن است که روند گسترش بناهای روستا بر اساس الویت های اقلیمی به ترتیب از سمت شرق به غرب و سپس در ارتفاع شکل گرفته است و بطور کلی سه الگوی معماری در بافت روستای خاله سرا 57 یافت می شود، که این سه الگو عبارتند از خانه های کرسی بلند، خانه های تلار دار و خانه های غلام گردشی. که خانه های با الگوی کرسی بلند با اختصاص73% بیشترین میزان در بافت روستا و خانه های تلار دار نیز با 24% به دلیل هزینه های بالای اجرا کمتر مورد استقبال روستائیان قرار گرفته است و همچنین آخرین گونه از خانه های روستا که به غلام گردشی معروف می باشد با اختصاص 3% از مجموع آمارهای ارائه شده در گونه شناسی بناهای روستایی خاله سرا 57 مورد استفاده قرار گرفته است.
ارائه دیدگاه های جدید در رابطه با الگوهای گل و ستاره در تزئینات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
45 - 54
حوزههای تخصصی:
مجموعه تزئینات اسلامی همواره درقالب الگوهای هندسی خاصی متبلورشده اند. در رابطه با این الگوها دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. این مقاله با بررسی دیدگاه های رایج در رابطه با دو الگوی هندسی گل و ستاره در تزئینات اسلامی، به بررسی و جمع بندی سایر ویژگی های این دو شکل هندسی مهم پرداخته شده تا زمینه بررسی بیشتر را برای محققان در آینده فراهم آورد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که این الگوها از طبیعت برگرفته شده اند و علاوه بر برخورداری از ویژگی های هندسه فرکتال ها از جمله خود متشابهی، خرد مقیاسی، بعد اعشار و تکرارشوندگی دارای ویژگی های دیگری از جمله تقارن، دوران، تناسب، مرکزگرایی و نوزایی می باشند که این امر نشان دهنده آن است که در گذشته، هنرمندان اسلامی به خوبی از ابعاد گسترده ویژگی های طرح های هندسی خود آگاه بوده و از الگوهای پیشرفته ای جهت کاشیکاری سطوح استفاده می نمودند.
سکنای اصیل: از خوانش هایدگر تا اصفهان صفوی مطالع های پیرامون باغ-شهر اصفهان در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
51-61
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی و کارکردگرایی در معماری و شهرسازی از دیرباز در چالشی دیرین با یکدیگر قرار داشته اند که تا به امروز ادامه دارد. بررسی این چالش از منظر تفکر مارتین هایدگر، ارتباط آن را با امکان سکنای اصیل انسان در فضای معمارانه آشکار می سازد. از منظر هایدگر، حضور انسان در جهان و قرب او با فضایی که در آن سکنا م یگزیند مهم ترین دغدغه آفرینش فضاهای شهری است که معمار و طراح فضاهای شهری باید به آن توجه نماید. با این دیدگاه، نکته مهم این است که همه اجزای مؤثر در سکنای انسان از حقیقتی واحد نشأت گرفته و به آن رهنمون می شوند. روش پژوهش د ر این مقاله، پدیدارشناسی هرمنوتیک، برگرفته از آرای هایدگر است، که فضای معمارانه را انضمامی کننده فضای اگزیستانس و تقاضای انسان از این فضا را مطالبه کردن ساختاری می داند که امکانات متعددی را برای تعیین هویت اصیل ما در جهان فراهم می آورد. این مقاله در پی آن است که با انطباق مفاهیم و اصول مورد نظر هایدگر در خصوص سکنا با باغ-شهر اصفهان در دوره صفوی، به مثابه معماری و شهرسازی اصیل اسلامی-ایرانی به این موضوع بپردازد که انسان برای سکنا گزیدن اصیل باید به ریش هها و حقیقت وجودی خود در جهان رجعت نماید و این، یگانه احضاری است که میرایان را به سکنای شان فرا می خواند. به این ترتیب وظیفه معماری و شهرسازی در پیوند با یکدیگر را می توان گردآوردن عناصر فضای وجودی به گونه ای دانست که انسان در آن به سوی اصالت حرکت کرده و سکنا می گزیند و برای طی این طریق جهان را انضمامی کرده و به محیط پیرامونی اش در قالب ساختما نها و فضاهای شهری تجسم معمارانه ببخشد و برای این منظور به ارضای عمیق ترین نیازهای وجودی انسان نائل آید؛ رویدادی که در اصفهان عصر صفوی تا حد زیادی محقق گردیده است.
تحلیل ماهیت و ساختار بازنمایی فضای شهری در کاشی کاری های قاجاری (مورد مطالعه: کاخ گلستان تهران)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پس از اسلام زندیه و قاجاریه
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام سفال، کاشی و ...
طرح ها و نقوش کاشی کاری در هر دوره منبعث از مبانی فکری- ارزشی زمان خود بوده است. مجموعه کاخ گلستان گنجینه ای ارزشمند و بدیع از انواع نقوش کاشی نگاری قاجاری است که گستره متنوعی از مضامین را دربردارد. از مهم ترین مضامین موجود در این کاشی کاری ها، دورنماهای شهری و معماری هستند که بخش مهمی از تصاویر را به خود اختصاص داده است. شیوه ها و الگوهای بازنمایی فضاهای شهری در این آثار کمتر به عنوان یک موضوع مستقل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است که در این نوشتار بدان پرداخته می شود. پژوهش حاضر از راهبردهای ترکیبی، شامل مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده می نماید. در مجموع 63 تصویر از کاشی نگاری های منظره پردازانه در نمای خارجی مجموعه بناهای کاخ گلستان به شیوه پیمایشی تهیه شده و مورد مطالعه قرار گرفته است. از این میان 6 تصویر واجد ویژگی های فضای شهری تشخیص داده شدند. الگوهای بازنمایی فضای شهری در این نقوش در 3 دسته مورد تحلیل قرار گرفته است؛ الف) ویژگی های کالبدی- فضایی این تصاویر نشان دهنده حضور میدان محصور و بسته با شاخص بصری در یک ضلع و خیابان های طویل با نشانه های قابل تمیز در تصاویر هستند که آبنماهایی نیز در مرکز خود دارند. ب) ویژگی های بصری- ادراکی تصاویر نشان دهنده استفاده از قاب های بیضی شکل عمودی، پرسپکتیوهای یک نقطه ای مرکزی و تلاش برای حفظ تقارن نسبی و تعادل در ساماندهی عناصر تصویر می باشد. د) ویژگی های عملکردی- فعالیّتی تصاویر بیانگر ماهیّت تفرجی و گردشی این فضاها بوده که اغلب توسط حضور مردم به صورت گروه های دو نفره خود را نشان می دهد.
ارزیابی میزان تحقق کاربری زمین در طرح های توسعه شهری با تأکید بر کاربری فضای سبز (مطالعه موردی: شهر دورود)
حوزههای تخصصی:
یکی از مطالعات اساسی در جهت شناخت شهر و نحوه پراکندگی فعالیّت ها در شهر، مطالعه نحوه استفاده از زمین های شهری است، رشد و تحول سریع شهرها در قرن اخیر و به خصوص در چند دهه اخیر باعث رواج طرح های شهری برای موزون ساختن توسعه های شهری شده است. طرح های جامع شهری به عنوان مهم ترین ابزار مدیریتی در مقیاس شهر در طی چند دهه که از ظهور آن می گذرد با مسائلی روبرو بوده که دستیابی به اهداف و نتایج مد نظر خود را با کمرنگی همراه کرده است. امروزه از فضای سبز شهری به عنوان یکی از شاخص های اصلی توسعه پایدار و معیاری جهت شناخت شهر سالم یاد می شود. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی معضلات زیست محیطی آنها، موجودیّت فضای سبز و گسترش آن را برای همیشه اجتناب ناپذیر کرده اند. یکی از مشکلات اساسی شهرها، کمبود فضای سبز شهری است که از جنبه های مختلفی بر زندگی انسان تاثیر سوء می گذارد. در مقایسه با استانداردهای شهرسازی، علاوه بر پایین بودن سطح کاربری فضای سبز در شهرهای مختلف ایران، پراکندگی نامناسب آن نیز مشکلاتی را به وجود آورده است که از جمله می توان به عدم توزیع عادلانه فضای سبز در شهر و مشکلات دسترسی شهروندان اشاره کرد. از دیدگاه برنامه ریزی و طراحی شهری، گسترش فضای سبز مفهومی وسیع تر از توسعه پوشش گیاهی و بهبود شرایط محیط طبیعی شهر دارد. منظور از توسعه فضای سبز در واقع نوعی ساماندهی و نظم بخشی به فضاهای پراکنده و متنوع سبز است. پیش از هر نوع برنامه ریزی برای توسعه فضای سبز شهری می بایست استانداردها و سرانه های آن را مشخص کرد. در راستای موارد مذکور، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان تحقق کاربری طرح های توسعه شهری، با تاکید بر کاربری فضای سبز شهر دورود با روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد کاربری های محقَق شده مصوب در طرح جامع دورود، کاربری های مسکونی، آموزشی، فرهنگی، تفریحی، درمانی، صنعتی و حمل و نقل می باشند. سایر کاربری های پیشنهادی در طرح جامع مصوب در مقایسه با طرح موجود تحقق نیافته اند . در شهر دورود میزان سرانه کاربری فضای سبز در وضع موجود 04/4 متر مربع می باشد، که در مقایسه با سرانه مصوب طرح که 9 متر مربع مصوب شده است، تحقق پیدا نکرده است. در نهایت قالب مدل سوآت تعداد 11 نقطه قوت در برابر 25 نقطه ضعف داخلی و تعداد 11 فرصت خارجی در برابر 16 تهدید خارجی، در ارتباط با وضع موجود تحقق پذیری اهداف طرح های توسعه شهری شناسایی و مورد بررسی قرار گرفته است.