فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
100 - 119
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان بستری که شهروندان در آن رشد و نمو پیدا می کنند، نقشی کلیدی دارد و درک درستی از آن برای پژوهشهای دیگر در این حوزه، از اهمیت به سزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با به رسمیت شناختن گروه ها، اقشار و رفتارهای مختلف مردم و گروه های اجتماعی در شهر به دنبال تحلیل الگوهای رفتاری فضاهای شهری در خیابان آزادی (گوهردشت) کرج با کمک روش آمیخته ترکیبی از دو مجموعه روش های تحقیق کیفی و کمی است. این پژوهش با کمک روش های متنوع همچون تکنیک فروین و تهیه و تکمیل 193 مورد پرسشنامه براساس فرمول کوکران به همراه بازدید میدانی از خیابان آزادی و برداشت های الگوهای رفتاری آنها، به مدت چهار هفته در سه بازه زمانی صبح، ظهر و شب انجام پذیرفته است و براساس آن اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات گردیده است. مهمترین نوآوری این پژوهش توجه به الگوهای رفتاری و استفاده ترکیبی از روش های کیفی و کمی و روش تحلیل فروین است. نتایج نشان می دهد که محدوده مطالعاتی از نظر شاخص های مختلف عملکردی، کالبدی و محیط زیست، نتوانسته است رضایت ساکنین، عابرین، فروشندگان و سایر اقشار جامعه را جلب نماید و تنها شاخص حضور زنان، نسبت به سایر شاخص ها، امتیاز بالاتری را کسب نموده است.
بررسی تأثیر مخاطرات آب وهوایی بر تعداد گردشگران ایرانی به منظور آینده نگری گردشگری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی به شمار می رود که نقش مهمی در توسعه شهرها دارد و در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته است. این صنعت نسبت به تغییرات آب و هوایی حساس بوده و هرگونه تغییری در آب و هوا بر کمیت و کیفیت این صنعت تأثیرگذار است. اصفهان یکی از مقاصد مهم گردشگری محسوب می شود و همواره از سوی مخاطرات آب و هوایی مورد تهدید بوده است؛ ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مخاطرات آب و هوایی بر تعداد گردشگران ایرانی شهر اصفهان صورت گرفته است. در این راستا از داده های مجموع بارش، حداقل مطلق دما، حداکثر مطلق دما، حداکثر بارش 24 ساعته، تعداد روزهای همراه با گردوخاک، تعداد روزهای همراه با یخ بندان، شاخص کیفیت هوا و آمار تعداد گردشگران شهر اصفهان طی دوره آماری 98-1387 در مقیاس ماهانه استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش رگرسیون خطی و همبستگی پیرسون ارتباط بین مخاطرات موردمطالعه و تعداد گردشگران بررسی شد. در ادامه ارتباط آنها با زمان تأخیرهای یک ماهه، دو ماهه و یک ساله انجام شد. نتایج مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که گردوغبار، گرماهای فرین، خشکسالی و شاخص کیفیت هوا در ماه های گرم و سرماهای فرین، بارش شدید و گردوغبار در ماه های سرد بر تعداد گردشگران تأثیر داشته است. در مقیاس سالانه نیز سرماهای فرین، گرماهای فرین و روزهای همراه با یخ بندان تقریباً در تمام سال های موردمطالعه بر تعداد گردشگران تأثیر گذاشته است. بررسی سری زمانی موردمطالعه نیز حاکی از تأثیر روزهای همراه با یخ بندان، سرماهای فرین، گرماهای فرین، گردوغبار و شاخص کیفیت هوا بر تعداد گردشگران می باشد.
بررسی نقش کیفیت قابلیت قدم زدن در توسعه گردشگری در محورهای شهری (نمونه موردی محور گردشگری قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی بافت های تاریخی در ابعاد مختلف کالبدی و عملکردی آن زندگی شهری را در این فضاها با مشکلاتی مواجه ساخته است و این در حالی ست که چنین بافت هایی از ظرفیت بالایی به لحاظ گردشگری برخوردار بوده و در صورت توجه می توانند ضمن برآوردن نیازهای شهروندان و ساکنین، محیطی جذاب و مطلوب را برای آن ها و همچنین گردشگران فراهم آورند. قابلیت قدم زدن در مکان که در این تحقیق به آن پرداخته شده است، ازجمله کیفیاتی است که می تواند در محورهای پیاده من جمله محورهای گردشگری-تاریخی منجر به مطلوبیت بیشتر برای کاربران و گردشگران شده و زمینه تجربه مطلوب در این فضاها را فراهم آورد. فضای موردمطالعه در تحقیق حاضر خیابان سپه واقع در شهر قزوین می باشد که به دلیل اهمیت تاریخی آن و همچنین وجود جاذبه های مختلف تاریخی و گردشگری انتخاب شده است. به منظور بررسی مؤلفه های مؤثر در بهبود کیفیت قابلیت قدم زدن در فضای مورد مطالعه ابتدا ابعاد و مؤلفه های آن مورد بررسی قرار گرفته و برمبنای آن، تحقیق پیمایشی صورت گرفته است. در این پژوهش، 100 نفر از کاربران حاضر در فضای نمونه مشارکت داشتند و نتایج آن از طریق نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون های آماری مرتبط مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. تحلیل های صورت گرفته حاکی از آن است که در میان مؤلفه های کالبدی مختلف که در رابطه با قابلیت قدم زدن مورد بررسی قرار گرفتند، مؤلفه ی آسایش و راحتی بیشترین تأثیر را داشته است. علاوه براین، بررسی و رتبه بندی صورت گرفته براساس نظریات و اولویت های مشارکت کنندگان در مورد نیازها و انتظارات خود در فضای مورد مطالعه نیز به نقش و اهمیت بعد زیباشناسانه فضا تأکید داشته است.
مؤلفه های محیطی مؤثر بر ارتقا هوش هیجانی و مدیریت استرس کودکان در مدارس ابتدایی از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
51-70
حوزههای تخصصی:
کنترل استرس به عنوان یکی از مباحث مطرح در قرن حاضر و از مؤلفه های تأثیرگذار هوش هیجانی، تأثیرات زیادی بر بهزیستی و سلامت روان کودکان دارد. کودکان ابتدایی زمان قابل توجهی از عمر خویش را در مدارس سپری می نمایند و اثرات عوامل محیطی بر استرس آن ها، انکارناپذیر است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤثرترین عوامل محیطی بر ارتقا هوش هیجانی و توانایی مدیریت استرس کودکان به منظور کاهش استرس و افزایش آرامش آن ها در مدارس ابتدایی است. پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از تکنیک دلفی در چند گام انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات پس از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، پرسش نامه محقق ساخته است که مؤلفه های محیطی مؤثر بر هوشمندی هیجانی و مدیریت استرس کودکان در مدارس ابتدایی را موردمطالعه قرار می دهد. جامعه آماری پژوهش، متخصصان و اساتید هیأت علمی دانشگاه های سراسر ایران در رشته معماری و روان شناسی هستند. به منظور انتخاب نمونه ها از روش گلوله برفی استفاده شده است و حجم نمونه مصاحبه پس از اشباع نظری، 24 نفر از متخصصین را شامل می شود. سپس با کمک تکنیک کدگذاری باز و محوری و تشکیل جدول هدف-محتوا، پرسش نامه محقق ساخته در قالب 52 گویه شکل گرفته و توسط متخصصان تکمیل گردیده است. درنهایت، نتایج به روش تحلیل عاملی کیو استخراج شده و فرایند تأثیر مؤلفه ها بر متغیرهای پژوهش موردبررسی قرارگرفته اند. بر اساس یافته های تحقیق، تأثیرگذارترین عوامل بر هوشمندی هیجانی و کنترل استرس کودکان در مدارس ابتدایی از دیدگاه متخصصان در شش گروه جای گرفتند و عبارت اند از: محیط کودک محور، محیط امن و ایمن، محیط انعطاف پذیر، محیط جذاب و هیجان انگیز، محیط نشان دار و خوانا و محیط تحریک کننده حواس که به ترتیب از طریق تأثیرگذاری بر تاب آوری، احساس امنیت، انطباق پذیری، جذابیت، پیش بینی پذیری و تحریک پذیری بر ارتقا هوش هیجانی و توانایی مدیریت استرس کودکان اثرگذار هستند.
نسبت اصالت و یکپارچگی در مرمت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
215 - 229
حوزههای تخصصی:
اصالت و یکپارچگی از مفاهیم کلیدی در جهت انتقال ارزش ها و درک بهتر اثر هستند. مبهم بودن این مفاهیم در میراث معماری، به کار بستن مؤثر آن ها را با چالش مواجه ساخته است. در طول تاریخ، مفاهیم اصالت و یکپارچگی دغدغه ای برای سازندگان نبود؛ زیرا مصالح و از آن مهم تر فناوری ها تقریباً بدون تغییر، برای قرن ها، رایج بودند، درحالی که امروزه از معیارهای ضروری برای حفاظت و استفاده مجدد از آثار تاریخی هستند. اصالت و یکپارچگی در عین ارتباط نزدیک با یکدیگر، متفاوت از هم دانسته می شوند. تحلیل های صاحب نظران و متن اسناد بین المللی درباره مفهوم اصالت در میراث معماری از شفافیت بیشتری برخوردار است، اما در تعریف دقیق یکپارچگی، نوعی خلأ وجود دارد. مقاله حاضر در پی تبیین جایگاه و نسبت اصالت و یکپارچگی در فرایند حفاظت میراث معماری و چگونگی کاربست دو مفهوم در روند حفاظت این دسته از آثار است. این پژوهش با روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا و استدلال منطقی، ابتدا از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد بین المللی و دیدگاه های صاحب نظران، به تعریف دو واژه و معرفی مؤلفه های آن ها در قالب میراث معماری پرداخته است. پس از جمع بندی، در مرحله دوم، رابطه و نسبت اصالت و یکپارچگی از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و رویکردهای متعدد در برخورد با این آثار ارائه شده است. با توجه به ویژگی های منحصربه فرد هریک از میراث معماری، سنجش اصالت و یکپارچگی در مورد آن ها، براساس هفت مؤلفه طرح، مواد و مصالح، فن ساخت، زمینه، کارکرد، سنت ها و جنبه های ناملموس و روح مکان، به عنوان چهارچوبی جامع و مانع ارائه می گردد.
اندازه گیری بازیابی روانی بازدیدکنندگان از پارک های شهری با محوریت پیکره بندی فضایی عرصه های این محیط ها؛ نمونه موردی: پارک ارم شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازیابی روانی، از مهمترین متغیرهای روانی در نزد مراجعه کنندگان به پارک های شهری، در کشور ایران کمتر مورد توجه بوده است. به علاوه، میزان بازیابی روانی بازدیدکنندگان در انواع محیط های طبیعی یکسان نیست. در مطالعه حاضر با تمرکز بر این موضوع به دنبال مقایسه میزان بازیابی روانی در انواع عرصه های فضایی پارک های شهری و همچنین معرفی ابزاری معتبر و بومی سازی شده به منظور سنجش میزان بازیابی روانی در این محیط ها هستیم. این مطالعه در بستر یکی از پارک های شهر همدان که از دو عرصه هندسی و ارگانیک تشکیل شده است (پارک ارم همدان) سازمان دهی شد (بخش هندسی: عرصه جدیدساز و مبتنی بر خطوط هندسی. بخش ارگانیک: عرصه ای مبتنی بر معابر ارگانیک و قدیمی که از قبل بین درختان (و بدون دخالت ساختارهای هندسی) وجود داشت). استراتژی این پژوهش استدلال منطقی، و تاکتیک آن در بخش ارزیابی پیکره بندی فضایی پارک های شهری، روش چیدمان فضا (Space Syntax) بود. همچنین، در بخش سنجش وضعیت روانی شهروندان مراجعه کننده به پارک های شهری نیز، به استاندارد و بومی سازی مقیاس بازیابی (RS: Res toration Scale) اقدام و در نهایت نیز با استفاده از تحلیل های آماری به بیان رابطه بین پیکره بندی فضایی و بازیابی روانی مراجعه کنندگان پرداخته شد. نتایج تحلیل رابطه پیکره بندی فضایی و بازیابی نشان داد که 46.8 درصد از تغییرات بازیابی (روانی) مربوط به متغیرهای پیکره بندی فضایی است و تغییرات بازیابی بیشتر متاثر از متغیرهای عمق، کنترل و بی نظمی است. بر اساس این یافته ها (و انجام مطالعات تکمیلی)، طراحی پارک هایی با دارا بودن فضاهای دنج و دور از ازدحام و با حداقل بی نظمی در طراحی (در عرصه ها) که کمترین امکان کنترل و نفوذپذیری بصری (حرکتی) را رقم می زنند، در راستای ارتقای وضعیت پیکره بندی فضایی پارک های شهری به منظور بهبود سلامت روان مراجعه کنندگان، به محققان، تصمیم گیران و برنامه ریزان طراحی شهری و منظر پیشنهاد می شود.
توسعه استفاده از سیستم های حمل و نقل فعال شهری: شناسایی و تدوین شاخص های کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
69 - 82
حوزههای تخصصی:
بخش حمل و نقل نیازمند تغییرات اساسی در سیاستگذاری، برنامه ریزی و طراحی سیستم های خود می باشد تا بتواند مفهوم پایداری را در این حوزه توسعه دهد. یکی از اصلی ترین جنبش های توسعه پایدار در حوزه حمل و نقل، ترویج استفاده از سیستم های حمل و نقل فعال می باشد. هدف از این پژوهش بررسی نظام مند پژوهش های صورت گرفته در جهت تدوین شاخص های کلیدی می باشد که در جهت ترویج استفاده از شیوه های فعال حمل و نقل باید توجه ویژه ای به آنها داشت. بنابراین، در این پژوهش از روش کیفی بر پایه روش فراترکیب با بررسی محتوایی 75 پژوهش که در مجلات SSCI, SCI به چاپ رسیده اند استفاده شده است. در نهایت شاخص های اصلی در چهار دسته بعد کالبدی، بعد اجتماعی- فرهنگی، بعد هوشمندسازی و بعد آموزشی و سیاستگذاری دسته بندی شده اند که هر کدام دارای معیارهای خاص خود می باشند.
فرا ترکیبی بر تحقیقات انجام شده با موضوع کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیر رسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
67 - 89
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود گذشت بیش از دو دهه از تحقیقات اولیه در مورد کیفیت زندگی شهری، همچنان این مفهوم با مفاهیمی همچون زیست پذیری شهری و سرزندگی شهری در یک ردیف معنایی تبیین می شوند و به وجوه متفاوتی که در بین این مفاهیم نهفته است، توجهی نشده است. کیفیت زندگی شهری همواره به یکی از موضوعات موردعلاقه پژوهشگران حوزه برنامه ریزی شهری تبدیل شده است و تمامی تمرکز آنان به بررسی کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های برنامه ریزی شده معطوف شده است.هدف: هدف این پژوهش، بررسی و استخراج شاخص های تجزیه وتحلیل متون علمی در زمینه مطالعات سکونتگاه های غیررسمی و ارائه مدل تحلیلی ابعاد و مؤلفه های کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی است. روش: این پژوهش بنیادی بوده و با بهره گیری از روش فراترکیب به بررسی نمونه های موردمطالعه (12 عنوان مقاله علمی – پژوهشی معتبر و 8 عنوان رساله دکترا و پایان نامه کارشناسی ارشد) در ده سال اخیر در ارتباط با کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی پرداخته است.یافته ها: با استناد به یافته های تحقیق حاضر می توان دریافت که به دلیل توجه به آزمون پایایی در بیش از 80 درصد پژوهش های مورد بررسی می توان با اطمینان بالایی در ارتباط با کیفیت مطالعات صورت گرفته و اندازه اثر آن ها اظهارنظر نمود.از نظر ساکنین سکونتگاه های غیررسمی عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را در تعیین کیفیت زندگی آنان داشته است و همچنین در بین مؤلفه های اقتصادی مؤلفه درآمد ماهیانه در رتبه اول و پس از آن به ترتیب مؤلفه های هزینه های زندگی، وضعیت اشتغال، رضایت از فرصت های شغلی، فاصله محل کار از سکونت، امنیت شغلی، تعداد افراد شاغل و در نهایت تعداد ساعات کاری هفته در رتبه های دوم تا هشتم قرار گرفتند.نتیجه گیری: تمامی متون علمی مورد بررسی به آزمودن نظریات پرداخته اند اما باعث نظریه سازی نشده اند. باوجود اینکه در بعضی از تحقیقات راهکارهای مناسبی ارائه شده است اما با توجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آن ها را در دسته تحقیقات بنیادی قرار داد. به طورکلی می توان گفت ضروری است تا تحقیقات بنیادی در این حوزه بیشتر موردتوجه قرار بگیرند.
مفهوم فناوری در معماری و تبیین مولفه های آن با استفاده از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
277 - 294
حوزههای تخصصی:
توجه به ضرورت روزافزون فناوری در پیشرفت هرجامعه ای و علاوه بر آن، نیاز به ایجاد درکی صحیح از مفهوم آن در سوگرفتن مسیری روشن در پیشبرد و ارتقاء معماری، الزامی است تا مفهوم این واژه در مباحث معماری مورد مطالعه قرار گیرد. با بررسی پژوهش ها مشخص می شود که در فرهنگ عامه به فناوری بیشتر به دید ماشین ها نگریسته می شود، اما در نزد صاحب نظران، تعاریف دیگری نیز برای آن مطرح شده است. مقوله فناوری مشتمل بر رویکردهای متفاوتی است و هدف از این مقاله، پالایش فضای مفهومی فناوری و ارائه مفهوم سازی دقیق تر با کمک مولفه های حاصل از آن می باشد. حال سوالاتی که مطرح می گردد آن است که با توجه به کاربردهای متعارض و عدم دیدگاهی واحد برای فناوری، منظور دقیق از این واژه چیست؟ و چه شاخص ها و مولفه هایی را با بررسی نظرسنجی متخصصین معماری می توان برای این مقوله ذکر نمود به نحوی که بتوان، به اولویت بندی این شاخص ها در بحث معماری دست یافت؟ در این راستا، بررسی تعاریف و دیدگاه های صاحب نظران مدنظر می باشد. بدین منظور با استفاده از روش اسنادی و تحلیل مفهومی و با ابزار کتابخانه ای، رویکردهای نظری مرتبط با فناوری، بررسی و تحلیل محتوا شد و سپس با تمرکز بر وجوه مشترک تعاریف موجود، شاخص هایی تبیین گردید، بدین صورت که با تحلیل دیدگاه اندیشمندان، تعداد ۱۰ شاخص بدست آمد که امتیازبندی شدند. از میان این شاخص ها، ۶ شاخص بالاترین میانگین را به خود اختصاص دادند که جهت اعتبارسنجی شاخص های با میانگین بالاتر از روش دلفی و از دیدگاه های ۲۳ متخصص معماری، بهره گرفته شد و مشخص شد که از دیدگاه خبرگان، کدام یک از مولفه ها از اهمیت بالاتر و کدام یک از اهمیت پایین تری برخوردار می باشد. یافته ها حاکی از آن است که از میان مولفه های موردنظر، مولفه «ابزار (سخت ابزار و وسیله)» در هر دو دور آزمون دلفی، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
استراتژی های حمل بار در عصر هخامنشی با تکیه بر شناسایی روش های حمل مصالح سنگی در تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
69 - 94
حوزههای تخصصی:
جابه جایی مصالح در محورهای افقی و عمودی،یکی از چالش های اساسی در ساخت همه ابنیه ازجمله بناهای تاریخی است. معماران و مهندسان تمدن های باستان،راهبرد های ساده ولی کاربردی برای حل این چالش ها توسعه دادند. در معدود پژوهش های محققان، حوزه فناوری تاریخی ساختمان موضوع حمل بار در دنیای باستان مورد توجه قرار گرفته، اما پاسخی قاطع برای ابزارها و روش های حمل مصالح در بخش های مختلف فرایند استخراج تا اجرا وجود ندارد. تمدن هخامنشی ازجمله تمدن های برجسته تاریخی بوده و مجموعه تخت جمشید به عنوان شاخص ترین پروژه این تمدن، دربرگیرنده دستاوردهای بدیع مهندسی و هنری است. با توجه به استفاده از قطعات سنگی بسیار بزرگ و سنگین در ساخت این مجموعه، و به ویژه مسیر های طولانی میان معادن برداشت سنگ و محلکاربرد آن ها، استفاده از راهکارهای هوشمندانه و ابزارهای کارآمد برای فائق آمدن بر مشکلات جابه جاییمصالح،اهمیتی ویژه داشت. در این مقاله،نویسندگان در جست وجوی شناسایی استراتژی های به کار گرفته شده توسط سازندگان هخامنشی برآمده اند؛بدین منظور با بررسی روش های حمل بار در تمدن های پیش از هخامنشی یا هم عصر با آنان، که مطابق با شواهد تاریخی تأثیر قابل توجهی بر شکل گیری فرهنگ معماری هخامنشی داشته اند، به فرضیه پردازی درخصوص روش های حمل مصالح در فرایند ساخت تخت جمشید پرداخته اند. شواهد باستانی، برداشت های میدانی، و داده های جغرافیایی در بستری از تاریخ فناوری معماری، پارامترهایی هستند که محققان حاضر برای شناسایی صحت فرضیات خود بر آن ها اتکاکرده اند.نتایج این تحقیق نشان از آن دارد کهبنا بر موقعیت شیب طبیعی زمین، ماشین هایساده متکی بر چرخ و سورتمه، برای حمل بار بر روی زمین مورد استفاده قرار گرفته اند. در دامنه های با شیب بسیار تند استفاده از صفه بندی های محدود نیز دور از انتظار نیست. مواجهه با آب برای سازندگان چالش برانگیز نبوده است و شناورها یا پل های موقت برای انتقال بار کاربرد می یافتند.جرثقیل هایی متشکل از قرقره مرکب و طناب محتمل ترین راه برای بالابردن مصالح سنگین در محور عمودی است.
الهام گرفتن از اسفنج برای بهره گیری در ساختمان پر بازده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
101-86
حوزههای تخصصی:
اهداف: مصرف روز افزون انرژی در ساختمان و استفاده از مصالح ساختمانی با افزایش میزان ساخت و ساز، موجب تخریب محیط زیست و مصرف بیش از حد سوخت های فسیلی می شود. طبیعت در طی قرن ها فرآیند تکاملی خود را طی کرده و به بهینه ترین فرم و ساختار و مواد تشکیل دهنده خود رسیده است. هدف بایومیمیکری الهام گرفتن از طبیعت برای افزایش بازده با کمک راه حل های پایدار می باشد. هدف از انجام پژوهش بررسی و شناسایی قابلیت های اسفنج سیلیسی در راستای کاربرد در اجزای مختلف ساختمان برای دستیابی به بهینه ترین گزینه های ممکن می باشد. روش ها: جمع آوری اطلاعات اولیه به طریق کتابخانه ای و با استفاده از مقالات مجلات معتبر و به روز علمی بوده و روش تحقیق پژوهش بصورت توصیفی-تحلیلی است. مفاهیم نظری از روش توصیفی بیان شده و به تجزیه تحلیل کیفی محتوا پرداخته شده است. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش امکان الهام از اسفنج سیلیسی با ویژگی های خاصش در سطوح مختلف بایومیمیکری را برای اجزای مختلف ساختمان فراهم کرده و طراحی و ایده پردازی از فرم، ساختار، فرآیند و عملکرد اسفنج در حالتی بهینه در راستای ساختمان بایونیک امکان پذیر می کند. نتیجه گیری: با تحلیل فرم، عملکرد، ساختار، فرآیند و نحوه تعامل اسفنج با محیط اطرافش که در طی قرن ها در اعماق دریا به بهینه ترین فرم و ساختار خود در تعامل با محیط اطرافش رسیده، می توان به ایده ای در راستای پایداری و همگامی بیشتر با محیط زیست، مصرف حداقل انرژی در ساختمان و داشتن اجزای بهینه دست یافت. واژه های کلیدی: اسفنج ، الهام گرفتن از طبیعت، بهره وری مصرف انرژی، بایومیمیکری، ساختمان پربازده
معیارهای تحقق پذیری رویکرد بازآفرینی شهری باتاکید بر توسعه فرهنگ جامعه محلی؛ نمونه مورد مطالعه: هسته مرکزی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
33 - 46
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری یک زمینه متقاطع از سیاست های شهری و یک گزینه راهبردی مهم در ارتقای توسعه شهری در سطح جهانی است. بررسی سیر تحول تجارب بازآفرینی شهری و ارزیابی آنها نشان داده است که موفقیت در محدوده های شهری تنها با بهبود کالبدی حاصل نمی شود، بلکه از وجه اجتماعی نیز برخوردار است که بر مبنای آن مردمان ساکن نیز عملاً در فرایند باز آفرینی وارد می شوند. مؤلفه های غیرکالبدی همانند ساختار اجتماعی بافت ها، کمیت و کیفیت روابط و مشارکت ساکنان که تا پیش ازاین در برابر نگاه صرفاً کالبدی طرح ها نادیده انگاشته می شد، می تواند در قالب سرمایه های اجتماعی، ابزار و محرکی برای نوسازی مطلوب تر و مقبول تر ازنظر ساکنان بافت باشد. متأسفانه در ایران بسیاری از رهیافت های بازآفرینی شهری باهدف ساماندهی مناطق فرسوده بانگرش تک بعدی (کالبدی) و کم توجهی به نقش مردم در تصمیم گیری ها و سایر بی توجهی به ساختارهای انسانی زمینه فرسودگی بیشتر را فراهم کرده است. در شهر شهرکرد نیز عدم هماهنگی میان سازمان ها، متولیان و اجراکنندگان طرح ها و نادیده انگاشتن نظر و نیازهای ساکنان و گروه های ذی نفع در تصمیم گیری ها، هسته مرکزی شهر رابا طیف وسیعی از انواع مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی روبه رو کرده است. این تحقیق بر آن است تا با بررسی مؤلفه های مؤثر بر توسعه فرهنگ جامعه محلی، معیارهای تحقق رویکرد بازآفرینی را در محدوده موردمطالعه معرفی و بررسی نماید. به گونه ای که متناسب با زیرساخت ها و بسترهای شهر بهره مندی از ظرفیت نهادی بخش فرهنگ محلی، زمینه های رشد اقتصادی،اجتماعی و سیاسی محقق شود. جامعه آماری این پژوهش، مردم ساکن هسته مرکزی شهرکرد و نمونه های انتخابی 16 نفرازاهالی محل هستند که به کمک روش نمونه گیری هدفمند وراهبردگلوله برفی انتخاب شده اند. رویکرد پژوهش انجام شده کیفی و باراهبردمردم نگاری است و به کمک مصاحبه های عمیق ونیمه ساختارمند و کدگذاری مفاهیم، مقولات نهایی به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برای تحقق موفقیت آمیز رویکرد بازآفرینی شهری، مؤلفه های مؤثر بر توسعه فرهنگ جامعه محلی شامل مؤلفه های معنایی، کالبدی، عملکردی و اجتماعی نقش مهمی در توانمندسازی ساکنان، جلب اعتماد آنان، افزایش تعلق خاطر و به طورکلی تحقق پذیری بازآفرینی شهری در هسته مرکزی شهرکرد دارند.
روشنایی حرم امام رضا (ع) در دوره صفوی با تکیه بر اسناد تاریخی آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
15 - 25
حوزههای تخصصی:
تأمین روشنایی حرم امام رضا (ع) از الزاماتی است که همواره مورد توجه متصدیان امور آستان مقدس رضوی بوده است. تعدد وقف نامه ها و اسناد مالی و اداری مرتبط با روشنایی از دوره صفوی به این سو نشان از اهمیت این امر در حرم رضوی دارد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که برقراری روشنایی حرم امام رضا (ع) در دوره صفوی به چه طریقی صورت می گرفته است. هدف مقاله نیز شناخت چگونگی روشنایی حرم در دوره صفوی، روش های تأمین آن و انواع مواد و وسایل روشنایی با تکیه بر محتوای وقف نامه ها و اسناد مالی و اداری آستان قدس است.این پژوهش از نوع کیفی است که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شده است. داده ها بر پایه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده اند و در این راستا حدود 25 وقف نامه و 110عنوان سند شناسایی و بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که مصرف روشنایی جزء مهمترین و اولین مصارف آستان قدس در دوره صفوی بوده است. این امر خود توسعه ساختار اداری و به کارگیری اشخاص در مشاغل گوناگون مرتبط با تأمین روشنایی حرم را در پی داشته است. همچنین در این دوره طیف گسترده ای از وسایل و مواد روشنایی مورد استفاده قرار می گرفته که تأمین آنها از محل نذر و وقف بوده است.
مقایسه کیفیت کالبدی زندگی در بحران های همه گیری از نگاه ساکنان، نمونه مورد مطالعه: محله های مسکونی معاصر ایران در همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
63 - 77
حوزههای تخصصی:
محلات در همه گیری ویروس کرونا می توانند با بالا بردن کیفیت زندگی ساکنین نقش مهمی در مقابله با ویروس داشته باشند. از میان ابعاد مؤثر بر کیفیت زندگی در محلات، بعد کالبد به دلیل دخیل بودن در ساماندهی محیط و پاسخگویی به نیازهای ساکنین به منظور خودکفایی محلات ، جلوگیری از رفت وآمد به داخل شهرها و کاهش تراکم جمعیتی در مراکز شهری به منظور قطع زنجیره انتقال ویروس تأثیرشگرفی دارد. از همین رو پژوهش حاضر سعی دارد به مقایسه کیفیت کالبدی زندگی ساکنین محلاتِ معاصر ایران در سه مقیاس مجزا کلانشهری، شهرهای میانی و شهر کوچک بپردازد. روش پژوهش مقاله علی_ قیاسی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و پرسشنامه اینترنتی استفاده شده است. حجم جامعه آماری بر اساس فرمول دوم کوکران که به دلیل نامشخص بودن جمعیت 90 عدد نمونه را مطرح می کند، مشخص گردید. اما برای بالا بردن اعتبار پژوهش 300 پرسشنامه با شیوه نمونه گیری طبقه بندی شده توزیع گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کروسکال_ والیس و تحلیل واریانس یک طرفه بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین شش دسته عوامل کالبدی، در کلانشهرها طبق میانگین نظرات، سلامت روانی(29/170)، طراحی محیطی(28/159)، نورپردازی(19/178) و سکونتی(01/188) ، در شهرهای میانی بهداشت محیطی (55/171) و در شهرهای کوچک دسترسی (48/159) اولویت داشته اند. علاوه بر این دسته های بهداشت محیطی، نورپردازی، دسترسی،طراحی محیطی و سکونتی تفاوت چشمگیری بین سه گروه شهری ندارند و فقط دسته سلامت روانی با آماره خی دو (163/14) و سطح معناداری 001/ در بین سه مقیاس شهری دارای تفاوت معناداری است.
ارزیابی آسایش حرارتی فضای باز مساجد سنتی خراسان بزرگ بر مبنای شاخص PMV (مطالعه موردی: شهرهای قوچان، مشهد، سبزوار و طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی یکی از دغدغه های اصلی معماران به دلیل تاثیرگذاری بر سلامت انسان در قرن اخیر بوده است. مطالعات زیادی در رابطه با آسایش حرارتی در فضای داخل صورت گرفته است، اما آسایش حرارتی در فضای باز با وجود اهمیت فراوان، تا کنون کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. معماری گذشته ایران، بیانگر انطباق بناهای معماری با ویژگی های اقلیمی و زیست محیطی می باشد. وجود تفاوت ها در معماری هر منطقه، بیانگر وجود تمهیدات مختلف طراحی منطبق با اقلیم می باشد، که باعث ارتقاء کیفیت محیطی از لحاظ آسایش حرارتی گشته است. یکی از این مولفه ها که در گونه های معماری مناطق گرم و خشک بارز است، فضای باز می باشد. با این باورکه مساجد سنتی ایران به دلیل ایمان وکارایی معماران، در تمامی زمینه های معماری به خصوص تطبیق با اقلیم از تکامل برخوردار بوده است، پژوهش حاضر با رویکرد آسایش حرارتی که از یک سو به اقلیم به عنوان پدیده ناپایدار و از سوی دیگر با انسان مرتبط است، صحن مساجد سنتی خراسان را مورد ارزیابی قرار داد. هدف پژوهش تعیین فرم بهینه و مناسب برای صحن مساجد معاصر از بین فرم های موجود در مساجد سنتی خراسان بود. محدوده پژوهش خراسان بزرگ (فارغ از مرز بندی های خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی) است، که چهار شهر قوچان، مشهد، سبزوار و طبس به عنوان نمونه موردی، تحلیل گشت. صحن این مساجد بر اساس تناسبات طول و عرض به سه الگو مستطیل شکل با کشیدگی در راستای قبله، مستطیل شکل عمود بر راستای قبله و مربع شکل تقسیم شد. به این ترتیب اثر هندسه صحن از حیث آسایش حرارتی به وقت نماز ظهر در فصل تابستان در چهار پهنه اقلیمی حاکم بررسی شد. آسایش حرارتی در فضای باز در منطقه محصور شده به صورت عددی با نرم افزار ENVI‐MET4 و بر مبنای شاخص PMV مورد تحلیل واقع گشت. نتایج پژوهش حاصل از آنالیزهای آسایش حرارتی تناسبات و فرم حیاط را در اقلیم کوهپایه های مرتفع مربع شکل، در اقلیم کوهپایه های کم ارتفاع مستطیل شکل هم راستا با قبله، در اقلیم دشتی، مستطیل شکل عمود بر راستای قبله و در اقلیم کویری مستطیل شکل هم راستا با قبله نشان داد.
بررسی الگوی انتخاب مسکن و محله در گروه های خاص شهر تهران؛ با مروری بر مدل های انتخاب مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانوارها با تغییر شرایط زندگی، نیازهای متفاوتی پیدا می کنند که پاسخگویی به آن ها ضرورت جابجایی در شهر را بوجود می آورد که شامل تغییر در واحد مسکونی و بافت اجتماعی- اقتصادی ساکنین پیرامونی است. در این مقاله شناسایی الگوی انتخاب مسکن و تمایز ترجیحات خانوارها برمبنای نظریه ادوار زندگی تبیین می شود که چرخه عمومی تحولات زندگی و نیازهای مسکن برای تمامی خانوارها را بیان می کند. در توسعه نظریه مذکور، هر خانوار شهری به دسته های متمایزی با ویژگی های اجتماعی- اقتصادی تقسیم می شود که این تمایزها منشأ انتخاب های گوناگون مسکن است. شناسایی اثرات و ارتباط میان ویژگی های اجتماعی- اقتصادی خانوارها و ویژگی همسایه ها امکان تبیین گفتمان ها و جریان های اصلی شهر را فراهم می کند؛ مانند همگنی محلات و جدایی گزینی فضایی. در این مقاله به انتخاب مسکن گروه های خاص در شهر تهران با تاکید بر بافت اجتماعی- اقتصادی محله انتخابی آن ها پرداخته شده است. بنابراین گروه های خانوار هدف پژوهش مهاجران به شهر تهران، متولدین خارج از تهران، کارگران ساده، خانوارهای تک سرپرست، دارای معلول و اجاره نشین هستند. مدلسازی انتخاب مسکن بصورت انتخاب گسسته و با استفاده از روش «رگرسیونی چند متغیره کمی» انجام شده است که امکان تحلیل متغیرهای متعدد وابسته را ممکن می کند. داده های ورودی مدل از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 شهر تهران و تسهیلات شهری تهران از طرح تفصیلی اخذ شده است. متغیرهای گروه واحد مسکونی شامل متراژ زیربنا و پایداری بنا است و متغیرهای گروه بافت اجتماعی- اقتصادی ساکنین شامل نرخ باسوادی در گروه زنان، نرخ اشتغال زنان، نرخ حضور ساکنین دارای تحصیلات عالی، سرانه وسیله نقلیه شخصی و نرخ حضور دانشجویان است. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیرهای گروه «واحد مسکونی» بیشترین نقش را در انتخاب مسکن ایفا می کند و از میان متغیرهای بافت اجتماعی- اقتصادی خانوارها، تمامی متغیرها ارتباط معناداری دارند که نشان از روایی مدل دارد و دو متغیر «سرانه اتومبیل شخصی خانوار» و «نرخ باسوادی زنان» بیشترین درصد تبیین در این گروه را ایفا می کنند. در گروه «واحد مسکونی» شانس انتخاب واحدهای مسکونی با متراژ زیربنای کمتر و بناهای ناپایدار در میان گروه های خاص بیشتر است و همچنین شانس انتخاب بافت اجتماعی- اقتصادی پایین ترِ ساکنین افزایش می یابد و تنها استثنای این روند، گروه هدف مهاجران 5 سال گذشته است. یافته های کلی پژوهش نشان می دهد که برای گروه های خاص انتخاب واحد مسکونی مناسب ارجح تر از محله است و تنها برای گروه مهاجران 5 سال گذشته است که انتخاب بافت اجتماعی- اقتصادی محله در اولویت قرار می گیرد.
لاله زار، خط مقدم مدرنیزاسیون در تهران (لاله زار، بازتاب نفوذ مدرنیته از شهر به جامعه ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
91 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگاه نو به جامعه در عصر قاجار، با جریان های مدرنیزاسیون جهانی هم زمانی دارد و احداث خیابان لاله زار، از اولین اقدامات حاکمیتی در ایران برای ورود به این عرصه است. می توان مدعی شد، ماجرایی که بر خیابان لاله زار گذشته، بازتابی دقیق از تعریف «مدرن» است که آن را از یک خیابان باغی، به یک فضای جمعی شهری بدل کرده است. تغییرات نمای ساختمان ها، استقرار مبلمان شهری، سنگفرش معابر و تقویت کارکردهای خیابان همچون ساخت هتل، کافه و سالن تئاتر از مهم ترین جلوه های این فرایند است. خیابان لاله زار که در دوره قاجار با هدف ایجاد مکانی تفرجی در شهر برای درباریان و متمولین احداث شده بود، در دوره پهلوی، اول به فضای جمعی برای عموم جامعه تحول یافت و امکان گذران اوقات تفریح و حضور و مشارکت در جریان زندگی شهری را برای جامعه فراهم آورد. هدف پژوهش: خوانش نقش ادراکی فرآیند مدرنیزاسیون شهری در شکل گیری جامعه مدرن تهران دوره پهلوی اول با استناد به تحولات کالبدی خیابان لاله زار. روش پژوهش: با متمایز کردن چهار مداخله «تزئین گرایی»، «خطی سازی»، «نماگرایی» و «مونومان گرایی» که اقدامات اساسی در مدرنیزاسیون شهری محسوب می شود، خیابان لاله زار با روش تحلیل تصویری، ارزیابی و ردپای معیارهای فوق در آن تحلیل می شود. نتیجه گیری: پدیدارشدن یک «آمبیانس» شهری متفاوت از فرهنگ عمومی جامعه به عنوان ثمره مدرنیزاسیون خیابان لاله زار و این واقعیت که مدرنیزاسیون در ایران با خیابان لاله زار آغاز شد و سرعت گرفت، نتایج اصلی پژوهش را شکل می دهد.
بازشناخت نظری جایگاه و ابعاد دوچرخه در نظریه های نوین شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۵۱-۳۳
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دوچرخه، یکی از مهم ترین شیوه های سفر غیر موتوری و یکی از مهم ترین ارکان تشکیل دهنده نظام حمل ونقل پاک درون شهری است. چرخش های پارادایمی صورت گرفته دو حوزه رویکردهای نوین و فرا مدرن مهندسی حمل ونقل و نظریه های نوین شهرسازی جریان داشته و از این نظر نیازمند بررسی های تخصصی و علمی است. اهداف: هدف از این پژوهش، بازخوانی نظری و کیفی جایگاه و ابعاد دوچرخه در نظریه های نوین شهرسازی در قالب طیفی از انواع مفاهیم و رویکردهای نوین، جنبش ها و نهضت های فکری است. روش: رویکرد تحقیق این پژوهش؛ کیفی با تکیه بر روش پژوهش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای است و برای بازشناخت نظری جایگاه و ابعاد دوچرخه در نظریه های نوین شهرسازی از چهارده نظریه در قالب مفاهیم، رویکرد، جنبش یا نهضت فکری در دو قالب قرائت عام و قرائت خاص استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق؛ نشانگر ظرفیت های محسوس شناختی در جهت موقعیت یابی دوچرخه به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم ذیل الگوهای مطلوب استقرار دوچرخه در هر یک از این چهارده نظریه است. همچنین، در هر یک از آن رهیافت های نظری، ابزارهای مکمل چندضلعی پشتیبان استقرار دوچرخه نیز وجود داشته و دیدگاه های غالب علمی متفاوتی در هرکدام برقرار است. نتیجه گیری: امکان موقعیت یابی دوچرخه در بین طیف وسیعی از مفاهیم، منشورها و جنبش های فکری نوین شهرسازی وجود داشته و بدین ترتیب با بررسی صورت گرفته بخشی از خلاء های ملموس نظری کم توجهی به وسیله دوچرخه برطرف شده است.
بررسی هندسه حیاط دبستان های دخترانه شهر اصفهان با هدف تامین بیشترین ساعت آسایش حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
87 - 98
حوزههای تخصصی:
حیاط مدارس مکانی است که دانش آموزان حدود 20 تا 25 درصد زمان حضور خود در مدرسه را در آن سپری می کنند. تأمین آسایش حرارتی، یکی از نیازهای اساسی دانش آموزان در حیاط مدارس است. هدف این پژوهش بررسی نقش هندسه حیاط دبستان های دخترانه شهر اصفهان به گونه ای که بیشترین ساعات آسایش حرارتی را تأمین نماید است. برای دستیابی به این هدف الگوی هندسی آزمون ها تعیین شد، سپس عملکرد حرارتی الگوها با نرم افزار انوی مت شبیه سازی و با قیاس منطقی عملکرد حرارتی الگوها، الگوها با تأمین بیشترین ساعات آسایش حرارتی برای دانش آموزان تعیین شد. بر اساس نتایج، الگوی شکلی، جهت کشیدگی و نسبت اضلاع حیاط بر محدوده زمانی آسایش حرارتی دختران 7 تا 12 سال شهر اصفهان در حیاط مدارس تاثیرگذار است وحیاطهایی با کشیدگی شرقی-غربی و نسبت طول به عرض 2.5 به 1با ساختمان مرکزی از میان مدلهای مورد بررسی عملکرد حرارتی بهتری داشته و بیشترین ساعات آسایش حرارتی را برای دانش آموزان تأمین می نماید.
مطالعه تطبیقی مورفولوژی بافت قدیم محله سرشور و بافت جدید شهرک اتوبوسرانی شهر مشهد با تأکید بر مؤلفه های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بافت های قدیم و جدید از لحاظ الگوی چیدمان فضایی معابر، میادین و فضاهای باز، قطعه بندی و تیپولوژی ساختمانی دارای تفاوت هایی هستند. عواملی مثل نسبت ارتفاع بین طبقات به عرض معابر، نحوه جهت گیری ساختمان ها، قابلیت نفوذپذیری و ... مواردی هستند که در بافت های قدیم و جدید تأثیرگذارند. عوامل اقلیمی مانند باد، تابش، دما و رطوبت بر الگوی مورفولوژیکی تأثیر می گذارند. هدف پژوهش: بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر مؤلفه های اقلیمی بر مورفولوژی بافت های قدیم و جدید صورت پذیرفته است. حال چگونه می توان از طریق مطالعه موروفولوژیکی بافت قدیم و جدید به بررسی آسایش محیطی با توجه به تأثیر مؤلفه های اقلیمی پرداخت. روش پژوهش: این پژوهش از روش تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی دو بافت قدیم و جدید تحت تأثیر ویژگی های آسایش محیطی افراد با هدف تعیین خصوصیات مورفولوژیکی در رابطه با مؤلفه های اقلیمی در بافت های شهری منتخب پرداخته شده است؛ که درنهایت یک سری تحلیل های حاصل از روش قیاسی جهت مقایسه دو نمونه موردی از ابزارهای متفاوت تحلیل داده ArcGIS10.4. 1 ،AutoCad، UCL Depth-Map و Ray-Man و داده ها و اطلاعات هواشناسی در قالب تحلیل های کیفی و کمّی ارائه می شود.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بررسی تغییرات مؤلفه های چیدمان فضایی و مؤلفه های آسایس اقلیمی در دو بافت قدیم و جدید، ارتباط دو سویه وجود دارد. مورفولوژی شهری تأثیر قابل توجهی بر نحوه مصرف انرژی و ایجاد آسایش اقلیمی دارد. با استفاده از دو روش بررسی مؤلفه های اقلیمی از جمله دما، رطوبت و سرعت باد در بافت متفاوت نمونه های مطالعاتی و با استفاده از روش چیدمان فضا، میزان آسایش محیطی افراد در استفاده از این محلات مورد ارزیابی و قیاس قرار گرفته که دارای تفاوت ها و شباهت های معناداری از نظر عناصر تأثیرگذار اقلیمی هستند.