فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
153 - 169
حوزههای تخصصی:
معماری بومی روستایی در بستر طبیعت شکل می گیرد و پیوندی بین انسان و طبیعت بر اساس این معماری ایجاد می گردد که لازمه آن هنری کاربردی در خدمت نیاز انسان است. برای فهم این هنر رجوع به نمونه های موجود و شناخت و تحلیل آن ها بهترین مسیر است. هدف مقاله حاضر شناخت و تحلیل دلایل شکل گیری یکی از روستاهای منحصربفرد معماری ایرانی است. روستای لیوس علاوه بر این که حامل الگوهای معماری بومی روستایی ایران است، ویژگی های کالبدی خاصی دارد که برآمده از محیط شکل گیری روستا -کوه پایه های جنوب غربی زاگرس- است. بر مبنای هدف شناخت معماری بومی در روستای لیوس سؤال، استقلال در ساخت وساز(بوم آورد بودن معماری روستای لیوس) و پیوند با محیط پیرامون چگونه باعث بروز عناصر معماری و ساختاری و فرم های جدید در این روستا شده است؟ شکل می گیرند. بنابراین روش میدانی و پیمایشی برای گردآوری اطلاعات و پس از آن تحلیل مطالعه موردی مبنای روش تحقیق قرار گرفت. روستای لیوس در 80 کیلومتری شمال شرق دزفول، در دامنه کوهی صخره ای قرار دارد. تحلیل کالبد روستا در دو مقیاس کلان شامل: معابر، جهت گیری خانه ها و بازشوها، معماری پلکانی؛ و خرد شامل: کیفیت ورود و ابعاد بازشوها، مصالح، پوشش ها، کنوسازی و عایق بندی بام، تابو (ظرف سفالی بزرگ برای ذخیره حبوبات)، انجام می شود. نتیجه این شناخت و تحلیل نشان می دهد که شکل خاص زندگی مردم لیوس(لزوم رعایت مسائل امنیتی، زندگی در حالتی بین یکجانشینی و کوچ و ایجاد واحدهای مستقل زیستی در قالب خانه) دلیل عدم وجود عناصر معماری زیرساختی زندگی اجتماعی(بازار، مسجد و مرکز محله ای از پیش فکر شده) است. این نوع زندگی، معماری ایجاد می کند که بر اساس آن می توان ادعا کرد خلاقیت در معماری بومی به معنی ساده ترین و دم دست ترین پاسخ به نیازهای اصیل و مبنایی انسان است.
پژوهشی بر هویت در معماری مسکونی بومی مصر
حوزههای تخصصی:
کشور مصر یکی از کشور های اسلامی در قاره ی آفریقا می باشد و دارای پیشینه ی معماری است که می تواند از آن بهره ببرد. باتوجه به اینکه در جهان اسلام گرایش غالب، حصول معماری با هویت و روزآمد و به دور از هیاهوی تنوع طلبی و تکثر گرایی است، کشور های پیشرو برای ارتباط یافتن و روبرو شدن با ارزش های گذشته و انتقال آن به آیندگان در تلاشند. هدف اصلی این پژوهش شناخت ویژگی ها و نسبت های مفهومی هویت بخش به معماری مسکونی گذشته ی مصر در تطبیق با معماری معاصر آن می باشد. در این راستا، این پژوهش به دنبال یافتن چگونگی گرایش های معماری معاصر مسکونی مصر بوده و در صدد این مهم است که آیا در این گرایش ها توجهی به هویت معماری مسکونی مصر شده است و چه شاخصه هایی برای هویت مصر موجود است و این شاخصه ها چگونه در معماری مسکونی معاصر مصر مورد توجه قرار گرفته است؟ در این راستا با مقایسه معماری های خانه های گذشته و معاصر به این موضوع پرداخته می شود که آیا معماری مسکونی امروز مصر در جهت پیشبرد مسیر گذشته ی خود به لحاظ هویتی و فرمی پیش می رود و یا از آن فاصله گرفته و تحت تاثیر معماری مدرن غرب و با گسست نسبت به گذشته ی خود، راهی جدید را پی گرفته است؟ بر اساس چهارچوب نظری پژوهش نمود هویت برمعماری توسط شاخصه هایی تعریف گردیده و ظهور آن به صورت عناصر معماری در گذشته و امروز مورد بازبینی قرار گرفته و توسط مقایسه ی تطبیقی بررسی میگردد. دستاورد این پژوهش ارائه ی اصول بیانگر هویت در معماری معاصر مسکونی بومی کشور مصر می باشد.
تحلیل معیارهای کالبدی بناهای میان افزا به منظور به کارگیری در طراحی و ارزشیابی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
41 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون رویکردهای مختلفی در خصوص طراحی بناهای میان افزا مطرح شده که دسته بندی آن رویکردها عمدتاً با تأکید بر موضوعات کالبدی بوده است. از این رو معیارهای کالبدی در طراحی بناهای میان افزا واجد اهمیت هستند ولیکن می توان گفت با توجه به عدم وجود گفتمانی واحد در خصوص معیارهای کالبدی تأثیرگذار برای انتخاب رویکردها از نظر نظریه پردازان و همچنین وجود تفاوت های محرز در مورد معیارهای معرفی شده و فقدان برخی معیارها در این تعاریف، اهمیت درنظرگرفتن تمامی معیارهای کالبدیِ مؤثر و دستیابی به یک مجموعه منسجم ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش: هدف این پژوهش تحلیل و بررسی نظریات مختلف به منظور تدقیق و دستیابی به مجموعه ای جامع از معیارهای کالبدی تأثیرگذار در انتخاب و تعریف رویکردها و دسته بندی آن ها در معیارهای اصلی و زیرمعیارها به جهت به کارگیری در طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزاست. روش تحقیق: این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی به منظور ساماندهی معیارهای اشاره شده از سوی نظریه پردازان و نهادهای مرتبط در سامانه ای جامع تر، از راهبرد استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا با استفاده از منابع کتابخانه ای، بهره گرفته است. نتیجه گیری: در نتیجه این پژوهش تمامی آن معیارها در چهار حوزه کلیِ 1. موقعیت قرارگیری، 2. فرم و شکل، 3. مقیاس و تناسبات، 4. ویژگی های ظاهری مصالح به دلیل داشتن بیشترین فراوانی و اهمیت در مبانی بررسی شده، به عنوان معیارهای اصلی، طبقه بندی شده و سپس زیرمعیارهای هر یک از آن ها در قالب یک نمودار ارائه شده است تا بتوانند به منظورِ تعیین رویکردهای مختلف در خصوص طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزا کمک کننده باشند.
نقش نرم افزارهای مسیریابی در فرآیند شناخت سازمان فضایی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بسیاری از رفتارها در شهر بسته به نحوه ادراک و شناخت شهر تغییر می کند. هم چنین امروزه نقش فن آوری اطلاعات در زندگی بشر بسیار پررنگ و حیاتی است و دستاوردهای آن، بیش از پیش بر شیوه زندگی افراد تاثیر می گذارد. از جمله آن ها، نرم افزارهای تلفن همراه است که با استفاده از شبکه اینترنت، امکانات وسیعی را برای افراد فراهم کرده و بسیاری از فعالیت های گذشته را تغییر داده است. نرم افزارهای مسیریابی در سال های اخیر مورد استقبال وسیع کاربران اینترنت قرار گرفته است؛ این نرم افزارها با قابلیت های مختلف تولید شده اند و هرکدام با ویژگی های خاص خود مقبولیت های متفاوتی دارند.هدف: این پژوهش در پی بررسی نحوه تأثیر نرم افزارهای مسیریابی بر فرایند شناخت افراد نسبت به سازمان فضایی شهر و تفاوت احتمالی این تاثیر در محیط های مختلف بوده است.روش:روش تحقیق، آمیخته و ترکیبی از روش های کیفی و کمی است؛ در ابتدا به روش دلفی شاخص های موردنظر دسته بندی و معین گردید، سپس با استفاده از پرسشنامه و هم چنین تهیه نقشه های شناختی از کاربران نرم افزارهای مسیریابی و تحلیل آن ها به سوالات پژوهش پاسخ دادند.یافته ها: رانندگان عادی توجه بیشتری به نشانه ها و پهنه های شاخص شهری دارند؛ اگرچه در زمینه های ادراکی رانندگان عادی، گره های شهری نیز نقش جدی دارند، اما این تأثیر در آن ها کمرنگ تر است. نرم افزارهای مسیریابی در چگونگی شناخت لبه های شهری تاثیر زیادی ندارند.نتیجه گیری: در شهرهای بزرگ، افراد بیشتر برای یافتن مقصد و مسیرهای جایگزین از نرم افزار مسیریابی استفاده می کنند. آگاهی از مسیرهای خلوت و سایر اطلاعات، نقش فرعی را بر عهده دارد؛ این در حالی است که در شهرهای کوچک، افراد بیشتر برای یافتن اطلاعات مربوط به ازدحام ترافیک از نرم افزار استفاده می کنند. به طورکلی، می توان گفت افرادی که کاربر نرم افزار هستند، در مقابل گروه دوم به طور ذهنی بیشتر تحت تأثیر نشانگرهای نرم افزارها هستند. مسیرهای فرعی نیز بیشتر مورد توجه کاربران نرم افزارها است.
ارزیابی سازگاری اقلیمی اقامتگاها ی موجود در جزیره های قشم، هرمز و هنگام
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
56-68
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر اقامتگاه هایی با عنوان اقامتگاه بوم گردی در صنعت گردشگری کشور پدیدار شده اند. از اهداف اصلی ساخت این اقامتگاه ها سازگاری بنا با محیط، توجه به اقلیم منطقه و پایداری بنا می باشد. همچنین اقامتگاه هایی با رویکردهای جدیدتری چون اقلیمی و پایداری بنا شده اند که بدون توجه به معماری بومی منطقه طراحی و ساخته شده اند. توقع می رود که این بناها کیفیت بیشتری نسبت به بناهای بومی منطقه داشته باشند زیرا با علم روز ساخته شده اند و جوایز معماری روز دنیا را هم دریافت کرده اند. هدف این مطالعه بررسی سه اقامتگاه بوم گردی در جزایر دریای خلیج فارس (قشم، هنگام و هرمز) از نظر سازگاری بنا با مولفه های اقلیمی معماری منطقه می باشد. روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی اسنادی-کتابخانه ای است. در ابتدا اطلاعات ژئوفیزیکی و اهداف اقلیمی این سه جزیره شناسایی شده بعد مولفه های اقلیمی آنها استخراج شده است و در ادامه بر اساس راهکارهای اقلیمی به بررسی این سه بنا پرداخته شده است. در انتها تمام یافته ها در جدولی به صورت خلاصه جمع آوری شده و به مقایسه ی سازگاری بناها با اقلیم منطقه پرداخته شده است. در این پژوهش فرض بر این است که اقامتگاه تازه تاسیس ماجرا، واقع در جزیره ی هرمز با توجه به رویکرد اقلیمی- زیستی، سازگاری بیشتری با محیط داشته باشد ولی بلعکس بنای قدیمی ساخت (دورشه در قشم) و بنای جدیدی که با رویکرد معماری بومی (گاروم زنگی) ساخته شده اند، سازگاری بیشتری با محیط دارند. در این پژوهش نتیجه گرفته شد که الگوهای معماری هر منطقه با اقلیم، فرهنگ و تاریخ همان منطقه سازگار شده اند. این سازگاری قرنها طول کشیده و عدم توجه به این الگوها سبب خلق بناهایی که با اقلیم و فرهنگ منطقه سازگار نیستند شده است. معماران باید تلاش کنند که به جای حذف الگوها، الگوهای موجود هر منطقه را بر اساس نیازهای جدید بروز رسانی کنند.
بررسی سازگاری حرارتی در آپارتمان های اقلیم گرم و خشک: مطالعه آسایش و رفتار حرارتی در آپارتمان های شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
33-48
حوزههای تخصصی:
اهداف: بررسی سازگاری حرارتی در آپارتمان های شیراز با تعیین محدوده آسایش حرارتی، اولویت رفتار حرارتی ساکنان و علل نارضایتی حرارتی، مهمترین اهداف پژوهش می باشد. روش ها: روش تحقیق کمی با استفاده از نظر سنجی های آسایش حرارتی، اولویت رفتاری و عوامل نارضایتی حرارتی مورد استفاده قرار گرفت. سپس با تحلیل همبستگی بین متغیرها و توصیف تحلیلی و استنباطی، به بررسی سازگاری حرارتی پرداخته شده است. یافته ها: محدوده آسایش حرارتی ساکنان در دمای بالاتری، نسبت به استانداردها می باشد و 45% نارضایتی ساکنان از شرایط حرارتی به علت عدم طراحی مناسب اقلیمی می باشد. اولویت اول رفتار حرارتی در ماه های گرم به طور مشترک تغییر لباس و استفاده از وسایل سرمایشی و اولویت دوم بازکردن پنجره ها و در ماه سرد کشیدن پرده، بستن پنجره و درب فضای سرد و تغییر لباس می باشد که نشان از اولویت بهره گیری از راهکارهای غیر فعال در زمستان است . همچنین بررسی تاثیر فصول بر رفتار و رفتارهای واکنشی ساکنان از دیگر یافته های پژوهش است. نتیجه گیری: قرارگیری محدوده آسایش حرارتی و دمای خنثی در محدوده بالاتری از استانداردها و بررسی رفتارهای واکنشی، غیرواکنشی و عادات فصلی ساکنان، نشان از سازگاری حرارتی افراد دارد که بهره گیری از آن ها در طراحی تاثیرات قابل توجهی در بهبود آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی می گذارد.
بررسی تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر
حوزههای تخصصی:
نیاز به مسکن از جمله نیاز های بنیادی بشر است که از زمان انسان های اولیه و غار نشین تا به امروز مطرح بوده است .ولی امروزه نه تنها تامین مسکن بلکه چگونگی تامین آن نیز از معضلات جامعه کنونی است و منجربه آن شده است که تامین مسکن برای قشر کم درامد و آسیب پذیر جامعه از دغدغه های دولت حاکم در هر کشوری باشد.یکی از راه حل هایی که برای این امر مطرح شد بحث مسکن اجتماعی است. به لحاظ تاریخی، مسکن اجتماعی در اروپای شمالی و بیشتر دولت های سوسیالیست به شکلی وسیع وجود داشته است. بعد از جنگ جهانی، یعنی زمانی که دولتها مداخلات زیادی در اقتصاد داشتند، مسکن اجتماعی هم قویتر از هرزمانی به صحنه آمد. در ایران نیز طرح تولید انبوه مسکن ارزان برای گروه های کم درامد که طرح مسکن مهر نامگذاری شد، به عنوان یکی از برنامه های محوری دولت نهم برای بر قراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم شهری مطرح شد. . در این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای و تحلیل محتوای کیفی و همچنین با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای سعی به مقایسه تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر شد و از نتیجه گیری این پژوهش پیشنهاداتی نیز ارائه شد.
مقایسه تفکر واگرا و هم گرا در فرآیند طراحی معماری با تأکید بر آموزش معماری
حوزههای تخصصی:
طراحان و معماران به واسطه فرآیند طراحی به ایده پردازی و طراحی معماری می پردازند و استادان معماری در این راه، نقش بسیار حائز اهمیتی را ایفاء می کنند، زیرا خط فکری و مسیر طراحی را برای طراحان و معماران مشخص می کنند و آزادی عمل آن ها را برای ایجاد طرح های خلاقانه تعیین می کنند. بنابراین، بی شک خروجی و محصول نهایی هر یک از طراحان و معماران بی ارتباط به تفکر اساتیدی که تحت آموزش آن ها بوده اند و یا خواهند بود، نیست. با توجه به اینکه انتخاب هر یک از دو نوع تفکر هم گرا و واگرا در فرآیند طراحی نتایج متفاوتی را در پی خواهد داشت و سیمای شهرها و معماری کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین تفکر واگرا و تفکر همگرا در فرآبند طراحی با تأکید بر آموزش معماری سعی در مشخص کردن راهی برای آموزش معماری به دانشجویان این رشته داشته تا بتواند با رویکردی معاصر، یعنی با در نظر گیری صنعت و تکنولوژی در عصر حاضر و همچنین نگاه به گذشته، بسترساز رشد و پرورش خلاقیت دانشجویان باشد و با آموزش طراحان، شهرسازان و معماران آینده این مرز و بوم، سیمای شهرها و معماری کشور را در یک مسیری بهتر هدایت نماید. روش به کار گرفته در پژوهش پیش رو از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای با استفاده از بررسی منابع موجود در حیطه موضوع مورد بررسی انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که استفاده از تفکر واگر موجب افزایش خلاقیت دانشجویان و ارائه دستاوردهای جدید خواهد شد و توجه به تفکر همگرا نیز، وجود هماهنگی و تناسبات در سیمای شهری، وجود قوانین و ضوابط اجباری و سفت و سخت برای طراحی و هماهنگی و تناسبات در سیمای شهری را در پی خواهد داشت. بنابراین آموزش مطلوب معماری هر دو تفکر واگرا و هم گرا را مورد توجه قرار می دهد.
تأثیر داوری همراه با تأمل در ارتقاء کیفیت یادگیری دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات جهانی و بومی آموزش معماری، یادگیری تأملی، مفهومی آشناست؛ اما تاکنون، ارزیابی معماری به عنوان مکمل یادگیری تأملی، مورد مداقه و آزمون قرارنگرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش ارزیابی تأملی در ارتقاء یادگیری مفاهیم پایه در دانشجویان معماری است. در این پژوهش، نویسنده به همراه گروه مدرسان، در قالب یک آزمایش و با روش تحقیق تجربی-کیفی، میان 32 دانشجوی معماری سال سوم (گروه شاهد و آزمون) با ارائه روش آموزش تأملی و با ایجاد یک فضای تعاملی و دخیل نمودن مداوم دانشجویان در امر ارزیابی همتایان خود، تأثیر روش یادگیری تأملی را بر ارتقاء کیفیت یادگیری آنها، مورد بررسی قراردادند. پنج شاخص شامل داوری منطقی، رفت و برگشتی، با حضور دانشجویان، فرآیند محور و مبتنی بر به ثمر رسیدن ایده طراحی، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا در یک آزمون دلفی دو مرحله ای شاخص های مذکور توسط پانزده خبره اعتباربخشی شدند. نتایج نشان داد که 62.5 درصد از اساتید با شیوه ارزیابی تأملی تدریس می کنند. پس از تدریس آزمایشی به شیوه ارزیابی تأملی، به دو گروه شاهد و آزمون، دو پرسشنامه داده شد. نتایج نشان داد که یادگیری دانشجویان در فهم مفاهیم پایه همچون زیبایی، استحکام و سلسله مراتب، و فرآیند پیچیده فهم طراحی و داوری اثر، ارتقاء یافته است.
تدوین شاخص ها و طبقه بندی کاربردی مدل های آموزش آتلیه ای طراحی معماری
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
103-121
حوزههای تخصصی:
هر آموزش طراحی معماری محوری ترین موضوع آموزش معماری است. اگرچه آموزش طراحی در ایران پس از انقلاب فرهنگی اصطلاحا بومی سازی شده، ولیکن اساس آن منطبق بر ساختار آموزشی بوزار، باهاوس و سپس شیوه های متاخر اروپایی و آمریکایی است. ضعف اساتید و مراکز آموزش عالی در دانش و فهم مدل های مختلف آموزشی منجر به انطباق آموزش طراحی معماری بر اساس سرفصل های سیال، منعقد نشده و سلیقه محور شده است. هدف مقاله حاضر شناسایی، تدقیق و طبقه بندی موثرترین شیوه های آموزشی است و فرض بر آن است که چنین طبقه بندی با شفافیت لازم می تواند تا حدود زیادی ضعف آموزشی دروس طراحی معماری را کاهش دهد. سوال اصلی پژوهش آن است که چه شیوه هایی در این زمینه تدوین و تجربه شده است؛ ویژگی های هر یک چیست و چه عواملی در انتخاب هر روش موثر است؟ این تحقیق از انواع پژوهش های ترکیبی است؛ علاوه بر تبعیت از روش های اسنادی و تاریخی، متکی بر روش های تحلیلی- مقایسه ای بوده ولیکن تجربیات آموزشی محققین در جمع بندی نهایی، روش های کیفی را بر ساختار تحقیق حاکم می کند. دستاورد پژوهش حاضر شناسایی پنج الگوی آموزشی بر مبنای شناسایی معیارهای کلان متمایز کننده می باشد.
بام سرد استراتژی مثبت جهت بهبود پارامترهای جزایر گرمایی شهری، مدیریت انرژی و آسایش حرارتی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی مدلهای اجرای بام سرد در دنیا میباشد. بام سرد، نورخورشید را به فضا منعکس کرده و دمای ساختمان را ثابت نگه میدارد و با توجه به اینکه ساختار هندسی بام بخش وسیعی از سطح ساختمان را پوشش می دهد لذا تأثیر عمده ای بر مصرف انرژی و آسایش حرارتی در ساختمان داشته و موجب کاهش اثرات منفی جزایر گرمایی شهری میشود.روش پژوهش انجام شده بر اساس مطالعات کتابخانهای و برداشت اطلاعات از سایتهای معتبر علمی داخلی و خارجی میباشد. جمعآوری مقالات در بازه زمانی سال های 1973 تا 2020 انجام شد. در بررسی روند کار اکثر مقالات برداشت اطلاعات آب و هوایی و بررسی میزان جزایر گرمایی ایجاد شده در منطقه مورد نظر بوده و همچنین به بررسی میدانی بام و آزمایش روشهای بکارگیری خنکسازی بام پرداخته و سپس با فرض تاثیر مثبت بام سرد بر کاهش اثر جزیره گرمایی، مدیریت انرژی و تامین آسایش حرارتی ساکنین، به مدلسازی خارجی یا شبیهسازی رایانهای پرداختند و از اطلاعات بدست آمده توسط نرمافزار یا آمارگیری توسط نمونه خارجی ساخته شده به اثبات فرضیه رسیدند. در بررسی نتایج مقالات، مدلهای اجرای بام سرد معرفی و پیشنهاد شدند.
تحلیل محتوای رساله های دکتری شهرسازی ایران با تأکید بر رابطه دانش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مروری بر نقدهای صورت گرفته درباره ی شهرسازی ایران، نکات قابل توجهی را در رابطه باکیفیت فعالیت های حرفه ای شهرسازی، خروجی های پژوهشی و سیستم تولید دانش آن نشان می دهد. نقص ها و کاستی هایی که هر یک به صورت مجزا تجربه می کنند، حاصل یک نقص کلی در ارتباط میان آن ها است. برگزاری دوره های دکتری شهرسازی در دانشگاه های مختلف جهان از سابقه قابل توجهی برخوردار است و ماحصل پژوهشی آن تلاش در غنی ساختن پایه ی دانش این رشته دارد. دوره ی دکتری شهرسازی در ایران از سال 1347 در دانشگاه تهران آغاز شد و از سال 1388 دانشگاه های شهید بهشتی و تربیت مدرس و پس از آن دانشگاه های دیگر به این جریان پیوستند. اما سؤال این است که محتوای رابطه ی دانش-پژوهش در شهرسازی ایران چگونه تعریف می شود و برای بهبود دانش شهرسازی ایران، رساله های دکتری چه حیطه ی محتوایی را می بایست پوشش دهند؟ هدف: این پژوهش تلاش دارد تا دریابد رساله های دکتری در این سال ها چه تأثیر محتوایی در دانش شهرسازی ایران داشته و در سال های آتی چه نقشی را می بایست ایفا کنند. روش: با نوع پژوهش حاضر بنیادی بوده و روش تحقیق آن تحلیل محتوای کیفی است. نمونه های موردمطالعه در این تحقیق تعداد 461 رساله ی دکتری شهرسازی جهانی و 123 رساله ی شهرسازی دانشگاه های سطح یک کشور بوده است. یافته ها: مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که مقوله ی فلسفه و نظریه ها اولویت اول در دانش و پژوهش داخلی و جهانی در دوران معاصر بوده است. نتیجه گیری: درنتیجه ی مقایسه رابطه ی دانش-پژوهش داخلی و جهانی از خلال مطالعات صورت گرفته در این مقاله، می توان گفت که پژوهشگر دوره دکتری برای تعیین موضوع رساله خود می تواند سه هدف را دنبال کند. در پی غنی ساختن دانش شهرسازی ایران برآید؛ در راستای دانش شهرسازی جهانی گام بردارد یا تلفیقی از این دو هدف را مدنظر قرار دهد. مبتنی بر انتخاب هر یک از این اهداف، لیستی از اولویت های موضوعی برای پژوهشگران دوره دکتری پیشنهادشده است.
بررسی اصول معماری ایرانی در مسکن روستایی (نمونه موردی: روستای کلامو شاهرود)
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
40 - 52
حوزههای تخصصی:
اصول معماری ایرانی برگرفته از فرهنگ و ارزش های این مرز و بوم می باشد. این اصول از گذشته، در مسکن روستایی ایران وجود داشته است. اما امروزه تحولات اجتماعی و اقتصادی، تغییراتی را در الگوی معماری مسکن روستایی ایجاد کرده و در معماری امروز به اصول معماری ایرانی کمتر توجه شده است. در این میان معماری مسکن روستایی قدیم واجد معیارها و شاخص های ارزشمندی است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در طراحی الگوی مسکونی جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اصول معماری ایرانی در مسکن روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانه ای اصول معماری ایرانی (مردم واری،خودبسندگی،نیارش،پرهیز از بیهودگی و درون گرایی) مشخص شده و سپس با مطالعه میدانی، نمود این اصول در چهار الگوی شاخص مسکن روستای کلامو شاهرود بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوهای شاخص مسکن روستای کلامو منطبق بر اصول معماری ایرانی بوده و در همه الگوها نمودی از این اصول و مولفه های آن دیده می شود. در اصل مردم واری مولفه پرهیز از تشخص و تأمین نیاز ساکنین و در اصل پرهیز از بیهودگی اعتدال در تزئینات و میانه روی در وسعت بنا و در اصل درونگرایی نهی از اشراف و ایجاد خلوت به طور ویژه در روستای کلامو مورد توجه بوده است. در نهایت استخراج الگو بر اساس اصول معماری ایرانی و مولفه های آن برای مسکن معاصر روستا ارائه شده است.
تحلیلی بر ارتقای امنیت در بافت های تاریخی مراکز شهری با تکیه بر سرمایه اجتماعی و بازآفرینی فرهنگی (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
103 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع بافت های فرسوده از موضوعات اصلی شهرسازی به حساب می آید. بازآفرینی فرهنگ مبنا رویکردی جدید به بازآفرینی شهری است که در تلاش است با بهره گیری از ویژگی ها و برتری های فرهنگی اجتماعی هر منطقه، به ساخت دوباره شهر و محله پرداخته و فضای کالبدی اجتماعی متمایزی بر اساس فرهنگ محلی ساکنین و خصوصیات ویژه آن محل خلق نماید. این رویکرد تأثیری مثبت بر اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند موجب افزایش پیوستگی اجتماعی و صنعت گردشگری در شهر شده و میزان جرم و جنایت را کاهش دهد. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و بر مطالعات اسنادی و میدانی استوار می باشد. در بخش کیفی پژوهش، داده های مصاحبه نیمه ساختار با استفاده از نظریه زمینه ای تحلیل شدند، یافته های پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه ساکنان، بازآفرینی در گرو پویایی و سرزندگی اجتماعی و اقتصادی می باشد. در این راستا مقولاتی همچون سهولت دزدی و بی احتیاطی، ایمنی و امنیت، بی کاری و فقر، فضای ساخته شده، اجتماعی، مشارکت ساکنین و نگاه مسئولین، فرهنگی و تاریخی، اقتصادی تسهیلات، تجهیزات و خدمات تاثیر گذارند. همچنین وجود یا نبود اعتماد و انگیزه در نوع نگاه ساکنین به آینده و محله تاثیر ویژه ای دارد. در بخش کمی این پژوهش با تدوین پرسشنامه و تکمیل آنها توسط ساکنین و متخصصین، با تحلیل نتایج داده های پرسشنامه و استفاده از آزمونهای فریدمن و همبستگی، یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص فرهنگی رتبه نخست را بدست آورده است. وجود پتانسیل بالقوه فرهنگی (میراث ملموس و ناملموس) نوید خوبی برای بازآفرینی فرهنگی می باشد. در میان شاخص ها شاخص زیست محیطی رتبه ی آخر را کسب نموده است. شرایط آب و هوایی ارومیه و همچنین علاقه ی شهروندان به طبیعت و کشاورزی دو عنصری هستند که با همت بیشتر طراحان و مسئولین می توان این شاخص را ارتقا داد. همچنین مولفه اجتماعی رتبه دوم را کسب نموده است که این نشانگر وجود پتانسیل بالای سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی ارومیه می باشد.
صندوق خانه، منظر خلوت در خانه ایرانی (بررسی خانه های سنتی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
29 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در زمینه ارتباط بین فرهنگ و سبک زندگی و معماری و ساختار فضایی نظریات مختلفی بیان شده است. از جمله مصادیقی که برای این ارتباط معرفی شده صندوق خانه است؛ عنصری فرعی در خانه های سنتی ایرانی که در مواردی برای کمک به معمار در جهت ایجاد تناسبات فضایی ایجاد می شده است، ولی در واقع نقشی عملکردی در ایجاد فضای اندرونی در خانه های سنتی ایرانی ایفا می کرده است. هدف پژوهش: هدف از این تحقیق بررسی نقش و عملکرد صندوق خانه و جانمایی آن در خانه های سنتی ایرانی است و برای دست یابی به این هدف، خانه های سنتی یزد به عنوان مورد مطالعه در نظر گرفته شده است. روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی به صورت مشاهده انجام شده است. در مطالعات کتابخانه ای از کتب، مجلات معتبر و نقشه های معماری برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتیجه گیری: براساس این تحقیق، مشخص شده است که صندوق خانه نقشی عملکردی در ایجاد فضای خلوت و اندرونی خانه های سنتی ایفا می کرده است؛ فضایی برای استراحت، عبادت، مراقبه و یا انبار وسایل و تجهیزات مختلف. فضایی در کنار فضاهای اصلی خانه و یا در کنجی از آن، که می توانسته به معماری برای طراحی کمک کند یا نیاز عملکردی ساکنین را برطرف نماید و عملکرد آن نیز تحت تأثیر محل استقرار قرار می گرفته است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی به صورت مشاهده بوده است. در مطالعات کتابخانه ای از کتب، مجلات معتبر، نقشه های معماری جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. براساس این تحقیق، مشخص شده است که صندوقخانه نقشی عملکردی در ایجاد فضای خلوت و اندرونی خانه های سنتی ایفا می کرده است. فضایی برای استراحت، عبادت، مراقبه و یا انبار وسایل و تجهیزات مختلف. فضایی که می توانسته به معماری برای طراحی کمک کند یا نیاز عملکردی ساکنین را برطرف نماید. در کنار فضاهای اصلی خانه و یا در کنجی از آن که عملکرد آن نیز تحت تاثیر محل استقرار قرار می گرفته است.
بررسی شاخص PMV در آسایش حرارتی فضاهای باز شهری در فصل تابستان مطالعه موردی: پیاده راه رود کنار خرم آباد لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۴۱-۱۹
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه بحث آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل مهم در کیفیت فضاهای باز شهری در کنار عوامل کالبدی مطرح شده است. اصولاً شهروندان، تمایل به حضور در فضاهایی دارند که در آنجا احساس آسایش حرارتی داشته باشند. به دلیل تأثیر پارامترهای گوناگون در فضاهای باز شهری که بر روی آسایش حرارتی کاربران تأثیرگذارند و کمبود مبانی مدون در این زمینه، خلق چنین فضایی در یک محدوده شهری، با دشواری هایی در تشخیص و تأمین نیازهای حرارتی برای طراحان شهر گردیده است. یافته ها: مطالعات نشان داد که در فضاهای باز محیط شهری به دلیل تأثیر عوامل مختلف نمی توان به شرایط مطلق آسایش حرارتی در تمام طول روز دست یافت؛ بلکه انتظار می رود شرایط آسایش حرارتی برای ساعات مشخصی فراهم شود. برای بهبود آسایش حرارتی در فضاهای باز شهری عناصری همچون، پوشش گیاهی، آب، جهت گیری مناسب، نوع مصالح، رنگ، نرخ فعالیت و نرخ پوشش اهمیت می یابند. بدیهی است با به کارگیری این عوامل و رعایت زمان حضور در فضای باز پیاده راه رودکنار، آسایش حرارتی در آن مهیا شود. روش: پژوهش ازنظر هدف کاربردی- توسعه ای است؛ و بر اساس روش تحلیلی است. در این روش جهت بررسی خرد اقلیم مورد نظر از تکنیک شبیه سازی با نرم افزا (Envi met) به عنوان یکی از کامل ترین نرم افزارهای شبیه سازی در حوزه خرداقلیم های شهری، استفاده شده است و مقادیر شاخص آسایش حرارتیPMV (پیش بینی متوسط آرا) به کمک شبیه سازی در نقاط مختلف مسیر پیاده راه طراحی شده که شرایط و موقعیت های متفاوتی دارند، محاسبه شده و تغییرات دو عامل دما و تابش و تأثیر آن بر آسایش حرارتی رودکنار خرم آباد لرستان در فصل تابستان، مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه گیری: نهایتاً مشخص شد که عواملی نظیر انتخاب جهت مسیر حرکت، ساعت پیاده روی، عرض پیاده راه، وجود درختان و پوشش گیاهی، سایه و آب، همچنین برخی ویژگی های کاربران نظیر نرخ متابولیک و فعالیت، نرخ پوشش در میزان آسایش حرارتی در این فصل از سال تأثیرگذار بوده است.
"نوزاینده رود" پژوهشی در بازشناسی رودخانه زاینده رود و تحلیل آن به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
101 - 114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: رودخانه زاینده رود به عنوان اصلی ترین و مهم ترین عامل اکولوژیک دشت اصفهان، عامل اصلی تداوم سکونت و تنظیم کننده اکوسیستم منطقه، طی چند سال اخیر به دلایل مختلف از جمله تغییرات آب و هوایی، خشکسالی، نگاه سنتی در سدسازی، افزایش جمعیت، اصرار بر الگو های کشاورزی سنتی، صنایع آب بر، برداشت های بی رویه و خارج از برنامه، تفکیک مدیریت یکپارچه و تصمیمات غیرکارشناسانه و غیرقانونی، با کم آبی و بحران خشکی مواجه شده است. این موضوع سبب قطع متناوب جریان آب رودخانه در شهر اصفهان، و به تبع آن نقصان هایی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و گردشگری شهر شده است.هداف پژوهش: در همین راستا پژوهش حاضر با خاستگاه نظری دیسیپلین منظر و اتخاذ نگاه سیستمی به پدیده طبیعی؛ مهم ترین مسئله پیرامون بحران رودخانه زاینده رود در اصفهان را در تفکیک مؤلفه های سازنده کلیت آن در نتیجه فقدان نگاه سیستمی و کل نگر درتحلیل و مدیریت آن می داند. از این رو به عنوان راهبرد اصلی در مواجهه با این موضوع؛ نگاه کل نگر به رودخانه به مثابه یک سیستم یکپارچه، فهم پیوسته مسائل اکولوژیک و تحلیل تأثیر جامعه بر ادراک از یک رودخانه شهری را مطلوب خود قرار داده است.روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی با تکیه بر منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و اسناد تصویری و انطباق نظریه «فهم و تحلیل رودخانه شهری به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک»، به فهم زیرسیستم ها، کشف روابط درونی، شرایط، فشارها و جریان های آن در انطباق با وضعیت رودخانه زاینده رود می پردازد.نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش نشان می دهد عدم تناسب میان فشارها و جریان های درونی میان زیرسیستم های اکولوژیک و اجتماعی در این ساختار، این مجموعه را از تعادل خارج و ویژگی تطبیق پذیری و خودسازمان دهی آن را با اختلال مواجه کرده است. موضوعی که می بایست با بازیابی روابط نادیده گرفته شده میان مؤلفه های اجتماعی اصلی (ارزش ها، مردم و حکومت) و روابط از بین رفته میان شرایط و فرآیندهای اکوسیستم و نقش زیرساخت های اجتماعی در تصمیمات کلان، مورد توجه قرار گیرد و با اجرای برنامه ای چندسطحی، زمان مند و راهبردی این تعادل به سیستم بازگردد.
قابلیت های پنهان در مزارع مسکون تاریخی نیاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
157 - 174
حوزههای تخصصی:
براساس اسناد تاریخی و جغرافیای تاریخی، در دوره قاجار و در پهنه جغرافیای نیاسر مجتمع های زیستی به وجود آمدند که علاوه بر تأثیر بسزا در معیشت و زیست بوم در مقیاس خود پدیدآورنده فرهنگ اجتماعی و اقتصادی ویژه ای در منطقه بودند. این مزارع به دلیل دارابودن جمعیت ثابت و همچنین استقرار عناصرکالبدی در کنار کشتخوان ها «مسکون» نام گرفتند و تا پایان دوره پهلوی اول به حیات و بقاء ادامه دادند. هم اکنون به دلایل متعدد بسیاری از آن ها در معرض نابودی قرارگرفته و یا کاربری آن ها تغییر کرده است. هدف از این پژوهش؛ فهم مزارع مسکون تاریخی نیاسر از طریق بیان ویژگی های آن ها است و سعی شده است با رهیافت تفسیری و راهبرد تفسیری تاریخی به خوانش اسناد مکتوب و پیمایش آثار مادی پرداخته شود. براین اساس بسیاری از مزارع نیاسر از طریق مطالعات میدانی، مصاحبه و سندپژوهی مورد شناسایی قرارگرفته اند. در این فرآیند تعدادی از مزارع مسکون نیاسر دوباره پیدا و با اسناد تاریخی موجود تطبیق داده شدند. آن ها با دو صورت مشخص؛ قلاع کشتخوانی و مجموعه های کشتخوانی دیده شده و قابلیت ها و نظام های سه گانه آن ها شناسایی شد. شناسایی صورت ها و قالب های مزارع و معرفی بخشی از قابلیت های پنهان و نظام های مستقر در مزارع مسکون نیاسر در دو قالب کارکردی و کالبدی از نتایج قابل اشاره در این مقاله به حساب می آید. ایجاد سرزندگی و تبدیل مزارع به «محوطه های زندگی» به جای محوطه های تاریخی مطلق، قدمی استوار در نیل به پایداری آن ها است. بنابراین پیشنهاد می شود در آغاز کلیه عناصر یک مزرعه در قالب یک کُل منسجم با عنوان « مزرعه تاریخی» در فهرست آثار ملی ثبت شوند تا از این طریق بتوان ضمن آگاهی رسانی و حمایت حقوقی و قانونی از آن ها به حفاظت از قابلیت های پنهان اشاره شده و پایداری مزارع تاریخی در ایران کمک کرد.
نگاهی به مرمت های انجام شده در کتیبه های نوشتاری آثار معماری دوره اسلامی ایران از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتیبه و کتیبه نویسی در تزئینات بناهای دوره اسلامی به عنوان پیوند دهنده خط و معماری، از قرون اولیه اسلامی، مورد استفاده و توجه هنرمندان مسلمان قرار گرفته است و این هنر ماندگار، همچنان توسط هنرمندان تا به امروز اجرا می شود. بی گمان با گذشت زمان، آثار تاریخی، از جمله کتیبه ها، در معرض آسیب های مختلفی قرار می گیرند و این آثار ارزشمند، از منظرهای گوناگون زیبایی شناسی، اصالت، وحدت و یکپارچگی و خوانایی، دچار آسیب می شوند. هر ساله در کشور، عملیات مرمتی در حجم گسترده ای انجام می شود و کتیبه ها هم از این امر مستثنی نیستند. علی رغم اینکه کتیبه ها، بخش مهمی از میراث فرهنگی جهان محسوب می شوند و جزء مهم ترین مدارک برای پژوهش درباره آثار تاریخی به شمار می آیند، اما در بیشتر موارد مرمت کتیبه ها به صورت سلیقه ای و گاه نادرست انجام می شود. به همین دلیل تلاش شد تا نمونه هایی از مرمت های انجام شده بر روی کتیبه های نوشتاری، انتخاب و از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که مرمت اکثر کتیبه های نوشتاری، سلیقه ای بوده و توجهی به مبانی هنرهای تجسمی نشده و کتیبه زیبایی، یکپارچگی، خوانایی و اصالت خود را از دست داده است. از طرفی در مبانی نظری مرمت برای مرمت نواحی کمبود کتیبه های نوشتاری، معیاری وجود ندارد و نه تنها در ایران، بلکه در جوامع جهانی نیز به آن توجهی نشده است. بنابراین، ضرورت نگرش جدی به مسئله معیار موافق با مبانی نظری مرمت با توجه به مطرح بودن مقوله خط و خوشنویسی و رعایت مبانی هنرهای تجسمی در مرمت کتیبه های نوشتاری، دیده می شود. در مجموع به نظر می رسد مرمتگر هنگام مرمت نواحی کمبود در کتیبه ها باید علاوه بر توجه به مبانی نظری مرمت به مواردی مانند حفظ یکپارچگی، اصالت و ارزش های زیباشناختی، اصول دوازده گانه خوشنویسی، آشنایی با گونه های مختلف خط/قلم و مبانی هنرهای تجسمی، شناخت کامل داشته باشد. روش تحقیق این مقاله از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی، روش های یافته اندوزی، مشتمل بر مطالعات میدانی، رجوع به منابع متعدد و مطالعات کتابخانه ای بوده و از نظر هدف کاربردی است.
بررسی نقش شاخص های پایداری اجتماعی- فرهنگی در توسعه فضاهای عمومی شهرها (مورد کاوی: پارک خلدبرین و خیابان باغ ارم- شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
57 - 76
حوزههای تخصصی:
معماری به دست انسان بوجود می آید و این معماری از آرمان های انسان تأثیر می پذیرد و در ادامه نیز بر انسان تأثیرگذار است و بخشی از آرمان ها و ایده آل های او را برحسب نیاز در زندگی شکل می دهد. طراحی با توجه به پایداری اجتماعی- فرهنگی، می تواند نقش مهمی در هدایت انسانها به سمت یک جامعه سالم و مناسب زندگی داشته باشد. به همین منظور در سیاست گذاری و طراحی شهری، مدنظر قرارگیری هدف طراحی، تجربه بصری و الگوهای رفتاری کاربران بسیار مهم است. در نوشتار پیش رو، به مفهوم مؤلفه ها و معیارهای موثر بر طراحی معماری منظر و فضای فرهنگی و نوع ارتباط آن ها با انسان پرداخته شده است. این مقاله با هدف تبیین مؤلفه های کیفی پایداری اجتماعی- فرهنگی در فضاهای عمومی شهر تدوین شده و برای نمونه دو فضای عمومی شهر شیراز (پارک خلدبرین و خیابان باغ ارم) مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق این مقاله روش کیفی است و به شناخت عوامل سازنده توسعه پایدار شهری و مؤلفه های کیفی پایداری اجتماعی- فرهنگی و معیارهای معماری ایرانی- اسلامی پرداخته شده. یافته پژوهش حاکی از آن است که طراحی فضاهای عمومی شهری با تاکید بر پایداری اجتماعی- فرهنگی و توجه به مؤلفه های معماری ایرانی- اسلامی، به ایجاد فضایی زنده و پویا منجر می شود و با تأثیر بر اندیشه ذهنی افراد به ایجاد تجمعات و خاطرات جمعی برای رسیدن به صلح و آرامش روحی می پردازد و علاوه بر ارزش های کمی، در جهت برطرف کردن نیازهای کیفی نیز گام برمی دارد و با طراحی مناسب، امکان تفکیک بهتر فضایی، ایجاد حس سکون و پویایی را همزمان فراهم می آورد.