فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسجد کبود تبریز یکی از آثار باارزش معماری ایران است که از گذشته تاکنون، مورد توجه مورخان، سیاحان و پژوهشگران معماری متعددی قرار گرفته است. در این راستا، مطالعات فراوانی درباره تاریخ و ریشه الگوی معماری مسجد کبود و عناصر و جزئیات آن، با رویکردها و روش های مختلف انجام پذیرفته و برخی نتایج متضاد و پرابهام به دست آمده است؛ به نحوی که عده ای کلیت فرمی بنای کبود تبریز را وارداتی و متأثر از معماری مساجد گونه بورسا در عثمانی و عده ای دیگر آن را در تداوم تجربیات معماری ایرانی می دانند. با نگاهی اجمالی به این یافته ها، لزوم انجام پژوهش های بیشتر برای یافتن ریشه الگوی معماری مسجد کبود تبریز در کلیت و اجزایش، به چشم می آید. بدین منظور، نوشتار حاضر با روش تفسیری تاریخی، نخست به مطالعه تاریخِ بستر و کشف و تحلیل نیروهای متفاوت اثرگذارِ پیدا و پنهان بر فرم معماری مسجد کبود تبریز پرداخته و در ادامه در یک تحلیل معماری، جایگاه الگوی ساخت بنای کبود تبریز و میزان سنخیت آن در تناسب با زنجیره تداومی معماری ایرانی و معماری مساجد عثمانی گونه بورسا را تعیین کرده است. یافته ها نشان می دهد هرچند در دوران جهانشاه و پیش از او، ارتباطات فرهنگی گسترده ای بین دولت عثمانی و قراقویونلوها وجود داشته، اما در موضوع معماری، تأثیر یک طرفه هنرمندان، معماران و کاشی کاران ایرانی بر معماری عثمانی مشهود است. بنای کبود تبریز که یک مسجدِ متصل به آرامگاه است، در حس فضا، کارکرد، کارشیو، سازه، نما و تزیینات، ریشه کاملاً ایرانی دارد و از جنبه الگوی ساخت، در تداوم گسترش بناهای گنبدخانه ای ایرانی شکل می گیرد.مسجد کبود تبریز یکی از آثار باارزش معماری ایران است که از گذشته تاکنون، مورد توجه مورخان، سیاحان و پژوهشگران معماری متعددی قرار گرفته است. در این راستا، مطالعات فراوانی درباره تاریخ و ریشه الگوی معماری مسجد کبود و عناصر و جزئیات آن، با رویکردها و روش های مختلف انجام پذیرفته و برخی نتایج متضاد و پرابهام به دست آمده است؛ به نحوی که عده ای کلیت فرمی بنای کبود تبریز را وارداتی و متأثر از معماری مساجد گونه بورسا در عثمانی و عده ای دیگر آن را در تداوم تجربیات معماری ایرانی می دانند. با نگاهی اجمالی به این یافته ها، لزوم انجام پژوهش های بیشتر برای یافتن ریشه الگوی معماری مسجد کبود تبریز در کلیت و اجزایش، به چشم می آید. بدین منظور، نوشتار حاضر با روش تفسیری تاریخی، نخست به مطالعه تاریخِ بستر و کشف و تحلیل نیروهای متفاوت اثرگذارِ پیدا و پنهان بر فرم معماری مسجد کبود تبریز پرداخته و در ادامه در یک تحلیل معماری، جایگاه الگوی ساخت بنای کبود تبریز و میزان سنخیت آن در تناسب با زنجیره تداومی معماری ایرانی و معماری مساجد عثمانی گونه بورسا را تعیین کرده است. یافته ها نشان می دهد هرچند در دوران جهانشاه و پیش از او، ارتباطات فرهنگی گسترده ای بین دولت عثمانی و قراقویونلوها وجود داشته، اما در موضوع معماری، تأثیر یک طرفه هنرمندان، معماران و کاشی کاران ایرانی بر معماری عثمانی مشهود است. بنای کبود تبریز که یک مسجدِ متصل به آرامگاه است، در حس فضا، کارکرد، کارشیو، سازه، نما و تزیینات، ریشه کاملاً ایرانی دارد و از جنبه الگوی ساخت، در تداوم گسترش بناهای گنبدخانه ای ایرانی شکل می گیرد.
تأملی بر چالش ها و راهکارها در آموزش مکانیک سازه در معماری برای نوآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۱۶۴-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
یکی ازحوزه های تلاش برای جبران شکافِ بعد از رنسانس میان سازه و معماری مبحث آموزش بوده است. نوشتارحاضر حوزه آموزش مکانیک سازه ها را در سطح مقدماتی و با تکیه بر جنبه های شناختی مورد توجه قرار می دهد. گزارش پیش رو، بخشی از نتایج یک اقدام پژوهی چهار ساله را گزارش می نماید که به قصد فهم و بهبود مسائل این حوزه انجام پذیرفته است. پرسشهای اصلی این نوشتار معطوف به چالشهای آموزش سازه در معماری برای نوآموزان، خطاهای شناختی آنها و مسیرهای محتمل برای بهبود آن هستند. یافته ها مسائل پایه ای را نشان می دهندکه برای دستیابی به یادگیری مناسب و عمیق، باید به رفع آنها توجه داشت. راهکارهایی نیز، در این مقاله برای بهبود این حوزه ارائه می گردند.
مقایسه الگوی توده و فضا در مساجد قدیمی و جدید اقلیم گرم و خشک ایران (نمونه مطالعاتی: مساجد شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساجد به عنوان مهم ترین نهاد دینی و یکی از شاخص ترین بنای عمومی شهر، نقش های متفاوتی دارند که امروزه تعدادی از آن ها کمرنگ شده اند و بی تردید کالبد مساجد یکی از عوامل تأثیر گذار بر این موضوع بوده است. توده و فضا به عنوان بخشی از کالبد، تأثیر بسیاری بر کیفیت فضایی بنای مسجد دارد و کاربست درست آن موجب ارتقاء کیفیت مکان می شود. از این رو این پژوهش به منظور شناخت و تحلیل نظام توده و فضا در مساجد شهر کاشان و مقایسه این نظام، در مساجد قدیمی و جدید انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و از روش های کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که متوسط درصد توده در مساجد جدید شهر نسبت به مساجد قدیمی افزایش یافته است. در حالی که متوسط درصد فضای باز در مساجد جدید به کمتر از نصف مساجد قدیمی تقلیل پیدا می کند، بیشتر از نصف مساجد جدید شهر فاقد فضای باز هستند و به صورت کاملاً توده ساخته شده اند. همچنین الگوی حیاط مرکزی که مناسب ترین الگو برای بناها و مساجد اقلیم گرم و خشک است و مزایای اجتماعی، روانی و اقتصادی بسیاری دارد، در مساجد این شهر مورد بی توجهی واقع شده و جای خود را به الگوی کاملاً توده و حیاط جنوبی داده است. نتایج نشان می دهند، حیاط مساجد در این شهر مورد بی توجهی واقع شده و این موضوع نیازمند بازنگری و تدوین استاندارد ها و کیفیت هایی برای طراحی و ساخت مساجد در این شهر است.
امکان سنجی طراحی مجتمع خدمات رفاهی بین راهی با هدف توسعه گردشگری از منظر احیاء ارزش های معماری بومی سنتی
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
19-31
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر نیاز به سرپناه و مامن در سفر همچون گذشته از جمله دغدغه های مسافران محسوب می شود. مجموعه های بین راهی جایگزین مناسبی جهت ارایه خدمات در مبحث توریسم و سفرهای جاده ای است. کاروانسرا بخشی از بافت تاریخی شهرهای ایرانی است و از جمله ابنیه مهم شهری و غیر مذهبی بوده که معمولا مهمترین مسیرهای تجاری و زیارتی قرار دارند، کاروانسراهای تاریخی ایران از یک ساختار کلی معماری برخوردارند که به لحاظ ویژگی های فنی و اجتماعی مشترکند. کاروانسرای زعفرانیه در سبزوار یکی از نمونه کاروانسراهای تاریخی متعلق به دوره قاجار، در مسیر جاده ابریشم است که با وجود دستکاری ها و دخل و تصرفاتی که در طی سالیان متمادی متحمل شده.باز هم پتانسیل های بسیاری برای گسترش و استفاده دارد. این امر لزوم تحقیق درباره این اثر ارزشمند را می رساند. طراحی مجتمع گردشگری که بتواند با رویکر دهای علمی و کارشناسی ارتباط فضاها در جهت تبیین مولفه های موثر در معماری بومی را در این بنا و امثال آن حفظ و تقویت نماید غیر قابل اجتناب بنظر می رسد. روش این پژوهش، کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و از نوع کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از کتاب های علمی، سندها و بررسی های آزاد (دیدن و رفتن به مکان ها) بهره می گیرد.سپس، مطالعات میدانی (مشاهده و بازدید از پروژه های موجود) و برسی و تجزیه وتحلیل اطلاعات لازم به نظر می رسد.نتایج این تحقیق نشان دهنده است که کاروانسرای زعفرانیه علاوه بر اینکه ازنظر موقعیت مکانی و قرارگیری در مسیر یکی از جاده های پرتردد کشور (تهران مشهد) می باشد شاهد کمبود شدید مجتمع های گردشگری در این جاده بوده است و باوجود پتانسیل هایی که منطقه دارد می توان در احیا. و تقویت آن مثمر ثمر باشد همچنین با توجه به اهمیت درونگرایی در این منطقه طراحی پلان به زیبایی انجام شده است. با توجه به معماری سنتی در طراحی این پروژه از مصالح و متریالی همساز با اقلیم استفاده شود..
کمک گرفتن از فضاهای انعطاف پذیر معماری با شیوع اپیدمی کوید19 ، با معرفی آسمانخراش مدولار (ساختمان پزشکی انعطاف پذیر) چین 2020
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
69-76
حوزههای تخصصی:
پس از دنیاگیری بیماری کویید ۱۹، ایجاد سریع فضا برای پاسخ به نیازهای جدید مانند نیاز بسیار زیاد به فضای نقاهتگاهی از جمله چالش هایی بود که در کوتاه مدت پیش روی معماری و معماران قرار داشت. معماری چه در موضوع تولید اندیشه و چه در امر تولید فضا از آنجا که با سرعت نسبتی ندارد برای یافتن پاسخ این چالش ها به گذشته رجوع کرد. نحوه زیستن انسان معاصر رابطه بسیار مستقیم با تحولات جامعه دارد همانطور که تحولات می توانند منجر به نوع خاص از الگوی رفتاری شود انسان نمی تواند خواهان تحولات و تغییرات برای تامین نیازهای خود باشد.انعطاف پذیری در معماری پاسخگوی بسیاری از نیازهای تغییر پذیر در فضاهای داخلی و خارجی محیط های ساخته شده به شمار می رود. طراحی ساختمان انعطاف پذیر که مطابق با تغییرات مد نظر کاربران و همچنین تغییرات محیطی دارای قابلیت انعطاف باشد روش موثر جهت ایجاد ساختمان ها خواهد بود.هدف از نگارش این مقاله بیان اهمیت و جایگاه فضاهای انعطاف پذیر در معماری است و از این رو با توجه به شرایط جامعه جهانی استفاده از فضاهای انعطاف پذیردر جهت ساخت سریع تر مکانهای بهداشتی یکی از راهکارهای مناسب مبارزه با این اپیدمی می باشد. با بررسی نمونه موفق آسمانخراش مدولار (ساختمان پزشکی انعطاف پذیر) در چین برنده مسابقه 2020 از سوی ایالات متحده امریکا شده است.
رویکردهای طراحی معماری و نظریه های بنیادین برای کاربران مبتلا به اختلالات طیف اتیسم
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
87-94
حوزههای تخصصی:
طراحی و ایجاد محیطی متناسب با نیازهای کاربران در قلمرو معماری قرار می گیرد؛ امروزه با بالا رفتن سطح آگاهی جامعه از تاثیر کالبدی محیط زندگی بر آسایش و کیفیت زندگی انسان، نیاز به طراحی و ساخت فضاهای معماری متناسب با ویژگی های جسمی و روحی کاربران، به ویژه برای کاربران با نیازهای خاص نظیر مبتلایان به اختلالات طیف اتیسم که تعداد و حضور آنها در جامعه رو به افزایش است؛جهت افزایش بهره وری،ارتباط و بروز رفتار سازگارانه بیش از پیش احساس میشود.بنابراین ضروری است که معماران راه حل های طراحی جهت پاسخگویی به نیازهای حسی خاص کاربر اتیسم مشابه راه حل های تدوین شده برای افراد با معلولیت های حرکتی و بصری ایجاد کنند وآنها را نباید مجبور به سازگاری کامل با محیط های فعلی موجود کرد و تحت هیچ شرایطی،معماری مسائل حسی که افراد مبتلا به اتیسم در محیط برای یادگیری و پیشرفت نیاز دارند را نباید نادیده بگیرد. این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای یک پژوهش کاربردی با هدف معرفی و تفصیل رویکرد های طراحی معماری و نظریه های بنیادین جهت طراحی و ایجاد محیط متناسب با نیاز ها و مسائل حسی خاص کاربران مبتلا به اتیسم میباشد و از آنجایی که در کشور ایران اکثر مراکز آموزشی و توانبخشی فضاهایی مسکونی هستند که تغییر کاربری داده اند و با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارند؛ معماران و طراحان میتوانندبرای دستیابی به اهداف خود یعنی طراحی کارآمد منطبق با نیازها و افزایش کیفیت بهره وری این دسته از کاربران خاص در تمام مکان ها اعم از آموزشی و مسکونی و...این مبانی را مد نظر قرار دهند. در پژوهش حاضر رویکردهای طراحی مناسب برای این افراد شامل رویکرد طراحی حسی(توسعه مهارت)،عصبی-معمولی(انطباق با شرایط روزمره)و تغییر تئوری تحریک حسی(ترکیب دو رویکرد طراحی حسی و عصبی-معمولی) و نظریه های بنیادین شامل رفتارمحیطی،درمانی محیطی،گشتالت،ادغام حواس،کوری ذهن وعملکرد اجرایی که به شناخت نیازهای خاص کاربر مبتلا به اتیسم در تعامل با محیط اطراف میپردازد؛مورد بررسی قرار میگیرد.
طراحی خانه موسیقی سنندج با تاکید بر نقش موسیقی فولکلور در معماری
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
21-38
حوزههای تخصصی:
بشر همواره در طول تاریخ به تلاش های گوناگون دست زده تا باورها و آرمان های انسانی خویش را در قالب اشکال مختلف بیان و به دیگران منتقل کند. بی تردید تاکنون اهمیت هیچ یک از تلاش ها به اندازه هنر، در نمایان ساختن جوهر پندار و اندیشه انسان و فرهنگ او امکان پذیر نگشته است و هنرهای گوناگون همچون موسیقی، نقاشی، معماری، مجسمه سازی، رقص، تئاتر و غیره به مثابه یکی از راه های بیان دانش و اشتیاق بشری نقش ارزنده ای در بافت کلی فرهنگ و جامعه بزرگ بشری ایفا کرده است. در طول تاریخ موسیقی از جمله هنرهای جدانشدنی انسان بوده و حضور در فضاهای آکنده با موسیقی بخشی از فعالیت های آگاهانه انسان در جوامع بشری بوده است. بطوریکه اولین جرقه های نزدیکی دو هنر معماری و موسیقی و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را گوته در اذهان مردم روشن ساخت. به گفته گوته یک فیلسوف برجسته معماری را به موسیقی منجمد تشبیه کرد. در راستای مطالب فوق پژوهش هدف از پژوهش حاضر طراحی خانه موسیقی سنندج با تأکید بر نقش موسیقی فولکلور در معماری می باشد که با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی به انجام و طراحی پژوهش پرداخته شد.
احیا موسیقی بومی با تاکید بر طراحی خانه موسیقی (مطالعه موردی: شهرساری)
حوزههای تخصصی:
موسیقی مانند همه هنرها آیینه تمام نمای زندگی و فرهنگ مردم یک سرزمین است. در این میان شاید به دلیل ظرفیت هایش سهم بیشتری در معرفی و انتقال فرهنگ یک ملت داشته باشد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با هدف کلی امکان طراحی خانه موسیقی با تاکید بر احیا موسیقی بومی در شهر ساری تنظیم گردید. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر ساری هستند که بر اساس جدول مورگان تعداد 384 نمونه را به روش تصادفی ساده انتخاب و با به کارگیری ابزار پرسشنامه مورد پرسشگری قرار گرفته اند. اطلاعات جمع آوری شده در قالب نرم افزار spss و آزمون آماری ناپارامتری دو جمله ای روابط بین متغیرها مورد آزمون قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده (% 51.57) از پاسخ دهندگان مرد و (%48.43) زن در پاسخ هایشان از طراحی و ساخت خانه موسیقی با تاکید بر موسیقی بومی مازندران در شهر خود رضایت دارند و طراحی آن را در حفظ و احیای موسیقی بومی مازندران موثر می دانند. همچنین با توجه به داده ها مشخص می شود که در میان عوامل تاثیرگذار در کمرنگ شدن موسیقی بومی مازندران بیشترین امتیازات مربوط به کمبود اماکن فرهنگی و آموزشی، ضعف خانواده در جهت انتقال موسیقی بومی بوده است.
حفاظت، انطباق پذیری و استفاده مجدد از میراث معماری، رویکردی بر اساس کارآیی انرژی «تعیین فرآیند و تبیین اقدامات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انرژی در استفاده مجدد سازگار از میراث معماری، یکی از مصادیق حفاظت پایدار است. انطباق پذیری و استفاده مجدد از بناهای تاریخی با رویکرد کارآیی انرژی، نقش عمده ای در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و به تبع آن تعادل پویای محیط زیستِ طبیعی و انسانی دارد، اما چالش اصلی، چگونگی اجرای اقدامات مربوطه است تا علاوه بر پایایی عملکردها، مداخلات مخرب نیز کنترل شود. اهمیت این موضوع، پژوهشهای وسیعی را در کشورهای توسعه یافته به دنبال داشته است؛ اما پژوهش حاضر را می توان، از اولین گامها در ایران برشمرد. هدف این مقاله، دستیابی به فرآیندی جامع و نظام مند از مجموعه اقداماتی است که ضمن حفاظت از میراث معماری، موجب بهبود کارآیی انرژی شود. بدین منظور از طریق بازخوانی و تحلیل فرآیندها و اقدامات بهبود عملکرد انرژی بناهای تاریخی در منابع معتبر علمی، انواع اقدامات و مراحل اجرای آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. روش گردآوری اطلاعات در این مقاله کتابخانه ای است و روش تحلیل اطلاعات از نوع کیفی و راهبرد تحلیل محتوا است. بررسی و اولویت بندی انواع اقدامات، توجه به اصول معماری همساز با اقلیم و تاکید بر نقش کاربر در کارآیی انرژی و تبیین آن در فرآیند پیشنهادی را می توان از دستاوردهای مقاله عنوان کرد.
سبک های یادگیری دانشجویان معماری: مقایسه بین مقطع کارشناسی پیوسته و کارشناسی ناپیوسته دانشگاه های استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
29 - 42
حوزههای تخصصی:
شناخت سبک های یادگیری آموزش گیرندگان عاملی مهم در افزایش یادگیری و جلوگیری از هدررفتن استعداد ها و امکانات است. پژوهش حاضر باهدف شناخت و مقایسه سبک های یادگیری دو گروه کارشناسی پیوسته و کارشناسی نا پیوسته معماری دانشگاه های مختلف استان همدان، کارکرد تحصیلی و ارتباط آن با جنسیت دانشجویان انجام گرفته است. پژوهش از کلیه دانشجویان معماری استان همدان که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند انجام شده است. روش پژوهش پیمایشی و به لحاظ نتایج، توصیفی - تحلیلی است و معدل دروس تخصصی دانشجویان به عنوان شاخص کارکرد تحصیلی در نظر گرفته شده است. در گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه کلب و جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون مجذور کای دو بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد بین سبک های یادگیری دانشجویان کارشناسی پیوسته و ناپیوسته و همین طور بین سبک های یادگیری دانشگاه های مختلف تفاوت معنا داری وجود دارد. در خصوص پاسخ به پرسش های دیگر پژوهش تفاوت معناداری بین دانشجویان با جنسیت متفاوت و میانگین نمرات دروس تخصصی دیده نشد.
بررسی ابزارهای رسانه ای در بهبود ادراک فضای معماری (نمونه موردی واقعیت مجازی)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
109124
حوزههای تخصصی:
ابزارهای رسانه ای در عصر ارتباطات و اطلاعات عواملی هستند که از طریق آنها اطلاعات، مفاهیم و ایده ها به مخاطبان خاص و عام منتقل می شود.واقعیت مجازی به عنوان یکی از ابزارهای رسانه ای یک تکنولوژی نوین است که به کاربر امکان می دهد تا با یک محیط شبیه سازی رایانه ای تعامل داشته باشد. مزایای آن در معماری عمدتا در کمک کردن در طراحی و مفاهیم و ایده ها بیان می شود .هدف اصلی این نوشتار تعامل بین افراد و سناریوهای طراحی فضای معماری در فضای غیر مادی به کمک ابزارهای رسانه ای مانند واقعیت مجازی است، تا به درک جامع از قصد و ایده طراح و بهبود ادراک فضا کمک کند. سوال اصلی اینجاست که واقعیت مجازی چگونه می تواند ادراک شخص را از فضای معماری افزایش دهد؟ روش تحقیق این تحقیق از نوع تحلیل محتوا است که در ابتدا با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای به بررسی و تحلیل جزئیات و چارچوب های نظریه ادراک فضا و مولفه های آن پرداخته سپس این موارد در زمینه واقعیت مجازی سنجیده شد و در نتایج آن مشخص گردید تجربه در فضای غیر مادی تجربه ای است ذهنی و لذا ماهیت فضا در آن ادراکی است، ادراکیکه بدون حضور فیزیکی شخص و تنها به مدد ذهن او صورت می گیرد. قرارگیری اذهان، مبادله افکار و تجارب عدم خطاهای ادراکی این فضا وکاربردهای فراوان آن تفاوتی اساسی با تعاریف سنتی ادراک فضای معماری دارد.
پیوند دوباره با محله: معاصرسازی مکان مبنا و تغییرکاربری خانه های باارزش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1-26
حوزههای تخصصی:
اهداف: کاربری مسکونی، مانع از ارتباط موثر بنای تاریخی و مخاطبان بنا می گردد، نوع کاربری جدیدی که در جریان روند احیای بنای تاریخی، به آن ها تخصیص داده می شود، دارای اهمیت است. هدف اصلی مقاله تحلیل اقدامات سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران در تغییر کاربری خانه های ارزشمند تهران براساس مدل معاصرسازی مکان مبنا می باشد. ابزار و روش ها: روش پژوه ش کیف ی مبتنی بر تحلیل گفتمان همزمان می باشد. ب ا بررسی رویکرد معاصرسازی مکان مبنا، حفاظت از آین ده همت راز ب ا حفاظ ت گذش ته درک موضوع را پیچی ده ک رده و ب ا در نظ ر گرفت ن ه دف مکان سازی، مش ارکت دادن تم ام اف راد ذینفع و ذی نفوذ به ناچ ار با واگرایی گفتم ان، مواج ه م ی گردد . درنظر گرفتن گروه های مختلف در نه نمونه موردی تغییر کاربری خانه های تاریخی تهران به تحلیل کیفیت محله با رویکرد مقاله پرداخته می شود. فرآیند تغییر کاربری خانه های تاریخی نیز براساس این مدل تبیین شد.. یافته ها: در همه نمونه ها گفتمان توسعه ای شامل مرمت موضعی، افزایش کیفیت و محرک توسعه از همه گفتمان ها دارای نمره بالاتری است. گفتمان بازتولید ناخودآگاه شامل استفاده از مکان و تعاملات و تجارب بعد از گفتمان توسعه ای دارای اهمیت می باشد. نتیجه گیری: تغییر کاربری خانه های تاریخی با رویکرد مقاله می تواند این خانه ها را به مکانی بهتر تبدیل کند و به محله پیوند دهد، موضوعی که بر اساس نظریه معماری سرآمد، اساس تجلی پایداری در مقیاس معماری و شهرسازی است.
بایسته های ارزیابی حفاظت از محوطه های پویای میراث فرهنگی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
101-119
حوزههای تخصصی:
اهداف: محوطه های پویای میراث فرهنگی جهانی، مجموعه ای از منابع میراثی غیرقابل جایگزین در ابعاد ملموس و ناملموس، در نتیجه فرآیندهای تولید فرهنگی- اجتماعی و تجربیات در بستر زمانی و مکانی شکل یافته اند و در حال گذراندن تحولات در گذر زمان می باشند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه های پویای میراث فرهنگی جهانی به عنوان یکی از اساسی ترین موضوعات در فرایند نظارت بر میراث می باشد، که این فرایند ارزیابی باید با مشارکت ذینفعان مختلف مرتبط با بستر فرهنگی مربوطه در طول زمان محقق شود. روش ها: پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای است و در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در بخش نظری از روش استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا و استنتاج منطقی و در بخش عملی از روش پیمایشی و تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده است. یافته ها: دستیابی به ارزیابی کارامد وضعیت حفاظت محوطه های پویای میراث فرهنگی جهانی، مبتنی بر معیار "حفاظت، پایداری و انتقال برجستگی و منزلت فرهنگی سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "یکپارچگی" و "اصالت" و همچنین معیار "تجربه سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "ادراک برجستگی و منزلت فرهنگی" و "تجربه اصالت" محقق می گردد. نتیجه گیری: شاخص "حس دلبستگی مکانی" به عنوان مهم ترین عامل در مدل ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه میراث فرهنگی جهانی محسوب می شود. بهره گیری به طور ادواری از این مدل پیشنهادی در فرایند نظارت، می تواند بستر مناسبی را برای سنجش میزان کارآمدی سیستم مدیریت محوطه پویای میراث جهانی مورد مطالعه فراهم سازد و می تواند با ابتکار اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران به کار رود.
الگوی منظر آوا در باغ های قاجار شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
281 - 292
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی محرک احساسی است که کیفیت فضاهای مختلف را تحت تاثیر قرار می دهند. در باغ ایرانی صوت جزیی جدایی ناپذیر از ادراک فضایی تلقی می شود که بر رفتار افراد در فضا و به طور کلی کیفیت فضایی تاثیر دارد. رشد شهرها و تراکم جمعیت سبب نادیده گرفتن این کیفیت منظر در فضا شده است. لذا این پرسش مطرح می شود که آیا باغ های ایرانی دارای الگوی صوتی مشخصی هستند و اگر چنین است آیا ارتباط معناداری بین ادرک فیزیکی و روانی صدا در این باغ ها وجود دارد؟ در این پژوهش چهارباغ دوره قاجار شیراز بررسی و الگوی منظر صوتی از آن استخراج گردید. در روش تحقیق با ترکیب راهبردهای کیفی و کمی از روش پیاده روی صوتی، تهیه پرسشنامه و آوابرداری استفاده شد. الگوی واحدی که همه باغ های مورد مطالعه از آن پیروی کرده اند تعادل بخشیدن به شدت صوت از طریق ایجاد کیفیت روان-تنی فضا بوده است. عناصر فیزیکی استفاده شده در هندسه فضایی باغ ها شاخص های کیفیت ساز منظر صوتی هستند که در این مقاله رابطه معنادار بین این ادراک فیزیکی و ادراک روانی کاربران در باغ ایرانی تایید شد. بنابراین با وجود تغییر عناصر کالبدی شهرسازی در ایران معاصر نظیر خیابان کشی های ایجاد شده و سر و صدای وسایل حمل و نقل، نقشه صوتی باغ ایرانی که از الگوی صوتی واحدی تبعیت می کند، نشان دهنده این مهم است که این کهن الگو می تواند همچنان به عنوان راهکاری حیاتی در طراحی پارک های شهری مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی در مساجد کبود مزارشریف افغانستان و سلطان احمد ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تزیینات با ارزش ترین بخش هنر اسلامی است. به این سبب که می تواند عقاید مذهبی و جلوه های فرهنگ وهنر این دوران را بازتاباند و با تمام فرازونشیب هایی که در طول قرن ها داشته، توانسته به طور چشمگیری خود را گسترش دهد و با بیانی یگانه در اقلیم های مختلف آثاری جاودانه از خود بر جای گذارد. در میان انواع تزیینات معماری، کاشی کاری و نقاشی ضمن آنکه بیشترین توجه معماران مسلمان را به خود جلب کرد، از دلایل بسیار مهم و مؤثر در نمود زیبایی و عظمت بناهای اسلامی است. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش مطالعه و بررسی نقوش تزیینی دو مسجد کبود مزارشریف و سلطان احمد است. تزیینات بی مانند این دو مسجد از آن جهت مقایسه می شوند که موارد مشابه و غیرمشابه در نقوش تزیینی به کار رفته روی کاشی کاری ها را که با الهام از طبیعت و تأثیرات قومی و منطقه ای و برگرفته از هنر ایران باستان و ایران اسلامی است، شفاف سازند. روش پژوهش: این تحقیق به روش مقایسه و تطبیق نقوش تزیینات دو مسجد با استفاده از جدول هایی به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد و در این راه از اسناد مکتوب و تحلیل داده ها نیز کمک گرفته شد. نتیجه گیری: خاستگاه نقوش تزیینی در دو بنا ریشه ایرانی دارد اما هر منطقه سازوکار مخصوص و خلاقانه خود را برای بومی کردن طرح ونقش خود به کار بسته است. تزیینات کاشی های به کاررفته در دو مسجد سازگار با دستورات دین اسلام ساده و انتزاعی شده و به جای طبیعت گرایی از تزیینات گیاهی و هندسی و نمادگونه استفاده شده است. این سبک علاوه بر زیباساختن معنا و نشانه هایی از نظم، کثرت و وحدت را نیز نمایان می کند و بر انسجام فضای روحانی محیط می افزاید.
کاشی های هفت رنگ مزار در زیارتگاه های سلطان عطابخش و سلطان امیراحمد کاشان (سده دهم تا سیزدهم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
5 - 26
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کاشی های هفت رنگ با کاربرد لوح مزار از اواخر قرن دهم تا اوایل قرن سیزدهم هجری قمری که در دو زیارتگاه سلطان عطابخش و سلطان امیراحمد کاشان بر جای مانده، بررسی شده است. اولین نمونه متعلق به مزاری صندوقه ای از اواخر قرن دهم در دو رنگ مایه لاجوردی بر زمینه ای سفید است. از قرن یازدهم، دست کم چهار لوح مزار باقی مانده که با نقوش گیاهی بر زمینه ای به رنگ زرد تزیین شده اند و جالب توجه اینکه برخی از آن ها فاقد متن هستند. نمونه های اوایل سده دوازدهم شامل تعدادی لوح قبر تشکیل شده از چهار کاشی خشتی است که قابی محرابی دارند. معدود آثار باقی مانده از دوره قاجار، یا از کاشی های آبی و سفید ساخته شده اند، یا از کاشی های هفت رنگ با نقوش گل فرنگ. تمام داده های پژوهش به صورت میدانی برداشت شده و به شیوه تفسیری تاریخی تحلیل شده اند. از مهم ترین مسئله های این مقاله، نحوه شکل گیری و تکامل کاشی هفت رنگ مزارهای کاشان و تفاوت فرمی و محتوایی آن با لوح های سفالین زرین فام اوایل صفوی این شهر است. یافته ها نشان می دهد که از لحاظ محتوایی، توجه به مرثیه سرایی فارسی چشمگیر بوده و جایگزین عبارت های عربی دوره های قبل شده است. از نظر فرمی نیز به سبب ظرفیت های نقاشانه کاشی هفت رنگ، تأکید بیشتری بر نقوش تزیینی گیاهی و هندسی رنگارنگ به چشم می خورد، درحالی که در نمونه های زرین فام، متن اهمیت بیشتری داشت.
ارزیابی میزان خلاقیت و موفقیت تحصیلی دانشجویان معماری دانشگاه تهران از منظر ربع های چهارگانه مغزی ند هرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
117 - 133
حوزههای تخصصی:
خلاقیت و تفکر خلاقانه یکی از موضوعات مهمی است که در حوزه ادبیات معماری و عملکرد تحصیلی دانشجویان مطرح می شود. البته باید اذعان کرد که آموزش خلاق از عوامل مهمی است که در پرورش آفرینشگری و ایجاد خلاقیت در دانشجویان تأثیرگذار است. نِد هرمان در بررسی انواع تفکر و تفکر خلاقانه، مطابق یک الگوی استعاری، برای مغز چهار ربع تمایلات فکری قائل شده و آن ها را در چهار دسته افراد با ربع غالب A، واقع نگر و تحلیلی، با ربع غالب B، سازمان یافته و مطیع، با ربع غالب C، افرادی احساسی و منعطف و با ربع غالب D، اغلب نوآور و مبتکر تقسیم می کند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه خلاقیت با عملکرد تحصیلی 121 دانشجوی دانشکده معماری دانشگاه تهران ورودی سال های 1393 تا 1396 و بررسی تأثیر برنامه تحصیلی در تسلط ربع های مغزی آنان است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در آمار توصیفی، از جداول توزیع فراوانی و نمودارهای متناسب و در آمار استنباطی از تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل کای اسکور و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که با وجود بالا بودن سطح علاقه به رشته در بین دانشجویان، میزان احساس موفقیت پایین است. همچنین مطالعه نشان داد که بیشتر دانشجویان معماری دانشگاه تهران از ربع B مغز خود بهره می برند و برنامه تحصیلی دانشگاه نیز در تغییر این تسلط ربع مغزی تأثیری نداشته است. از سوی دیگر، بین عملکرد تحصیلی و میزان خلاقیت دانشجویان (تسلط ربع های مغزی) ارتباط معناداری وجود ندارد. وجود رابطه معنی دار بین نمرات دروس اصلی که بیشتر در حوزه طراحی معماری است با تسلط ربع D در بین دانشجویان نشان می دهد اساتید این دروس بیشتر در برنامه ها و ارزیابی خود بر تفکر واگرا و شهودی تأکید داشته اند. نتایج این پژوهش می تواند در برنامه ریزی آموزشی این رشته بسیار مؤثر باشد.
طراحی پنل های صوتی در جداره های فضای داخلی ساختمان با الگوبرداری از سازوکار سرخس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با استفاده از مواد مصنوع، سعی در بهبود عملکرد صوتی ساختمان ها شده است تا آسایش ساکنین فراهم شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ویژگی آکوستیکی گیاهان و الگوبرداری از سرخس ها به منظور جذب و افت صوتی جداره های داخلی است. این پژوهش دارای رویکرد کمی است و راهبرد پژوهشی در آن آزمایشگاهی می باشد. با توجه به روش مسئله محور در فرآیند طراحی بیونیکی، پژوهش مبتنی بر شش گام عملیاتی گردید. با تعریف صورت مسئله و تجزیه وتحلیل آن، امکان تطبیق پذیری اصول آکوستیکی با بافت گیاهی سنجیده و گونه ی گیاهی مناسب مشخص شد. سپس، به صورت انتزاعی امکان تطبیق پذیری سنجیده و اصول استخراج شده وارد مهندسی شد. در نهایت، براساس پارامترهای به دست آمده از گونه گیاهی انتخابی پنل هایی ساخته شد که این پنل ها توسط نرم افزار Cool Edit و لوله امپدانس صوتی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سرخس غیربومی فوجر گیاهی تأثیرگذار در جذب و افت صوت است و گونه های غیربومی ایران عملکرد صوتی بهتری دارند. پنل دوجداره، در فرکانس های 250 تا 2000 هرتز، اولویت اول را دارد و پس ازآن پنل به همراه لایه ی گیاهی قرار دارد. همچنین، میزان افت صوتی پنل تک جداره، با افزایش فرکانس افزایش می یابد و حداکثر میزان آن در بازه فرکانس 63 تا 1600 هرتز به 29/18 دسی بل می رسد.
ارزیابی مؤلفه های موثر بر جذابیت مقاصد گردشگری؛ نمونه موردی: رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر مقصد گردشگری دارای دو گونه ی ملموس و غیرملموس از جاذبه و جذابیت برای گردشگران می باشد. جاذبه های ملموس شامل مواردی می شود که برای گردشگران قابل مشاهده عینی و مستقیم است. جاذبه های غیر ملموس و غیرکالبدی شامل پتانسیل های فرهنگی-اجتماعی مقصد است که معمولا خاص و منحصربفرد هستند. تصویر مقصد که عمدتا بر اساس جاذبه های فرهنگی- اجتماعی در ذهن گردشگران شکل می گیرد، تاثیر بسزایی در میزان استقبال از یک مقصد گردشگری دارد. هدف از این پژوهش بررسی میزان تاثیر تصویر مقصد و جاذبه های گردشگری بر جذابیت مقصد گردشگری رشت می باشد. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 384 پرسشنامه درمیان گردشگران توزیع و تکمیل گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده، از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 استفاده شده است. باتوجه به یافته های پژوهش، شاخص"تصویر مقصد" با کسب میانگین 09/4 بالاترین میانگین را در بین شاخص ها به خود اختصاص داده است. همچنین شاخص های "جاذبه مقصد گردشگری" و "جذابیت مقصد گردشگری" به ترتیب با میانگین های 07/4 و 47/3 در جایگاه های بعدی قرار دارند. از سویی دیگر با توجه به نتایج مدلسازی، تصویر مقصد گردشگری با ضریب مسیر 371/0 بیشترین تاثیر را بر جذابیت مقصد گردشگری دارد. برهمین اساس تصویر مقصد تاثیرگذارترین عامل بر جذابیت مقصد گردشگری در شهر رشت می باشد.
میزان کارآمدی برنامه مصوب آموزش مسکن (طرح معماری 5) بر اساس انتظارات جامعه حرفه ای از فارغ التحصیلان رشته معماری؛ بررسی موردی: جامعه حرفه ای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
127 - 143
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، یکی از راه های انکارناپذیر در ارتقای کیفیت آموزش، پرداختن به حوزه برنامه ریزی درسی است. امروزه عدم آمادگی دانش آموختگان جهت ورود به حرفه، حکایت از فاصله بین آموزش دانشگاهی و خواسته های حرفه از فارغ التحصیلان دارد. این امر ضرورت ارتقاء سطح کیفی آموزش معماری و تربیت معماران و بالا بردن توان حرفه ای افراد همگام با نیازهای واقعی جامعه را مشخص می سازد. این پژوهش با هدف بررسی برنامه درس طرح معماری 5، بر اساس انتظارات حرفه از فارغ التحصیلان به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چه رابطه ای بین انتظارات حرفه از فارغ التحصیلان معماری شهر تبریز در حوزه فضاهای سکونتی و برنامه آموزش طرح معماری 5 در دانشکده های معماری وجود دارد؟ این پژوهش از نوع کیفی با رهیافت تفسیری و به روش داده نگر است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با معمارانِ حرفه ای است و در این راستا ساختار مصاحبه ها به روش تحلیل محتوای کیفی و بررسی مقوله های مؤثر از محتوای آنها استخراج می گردد. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که بعد مهارتی به عنوان یکی از اجزاء اصلی برنامه درسی به طور کامل در برنامه درسی نادیده گرفته شده است و در بعد دانشی و نگرشی در بحث ضوابط و مقررات و حوزه های مخاطب شناسی و جامعه شناسی فاصله فراوانی بین حرفه و برنامه درسی وجود دارد.