فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش معماری مفاصل بر ارتقاء سطح خلاقیت دانش آموزان در مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
خلاقیت را می توان یکی از مهم ترین پدیده های روان شناختی بشر برشمرد. پدیده ای که می تواند سرنوشت بشر را رقم بزند. ازآنجاکه محیط نقش به سزایی در رفتار کودک دارد، مدرسه جزء اولین محیط هایی است که کودک تحت تأثیر آن قرار می گیرد. از عوامل متعدد تأثیرگذار در رشد خلاقیت کودکان، جنبه های شناختی و نیز مسائل تربیتی مکرر مورد بررسی قرارگرفته اند، یکی از ظرفیت های مغفول در تربیت و تعلیم کودکان، فضای آموزشی مناسب آن ها با توجه به معیارهای سنی و تأثیر کیفیت فضای معماری شده در پرورش خلاقیت آن هاست. امروزه عمده فعالیت های آموزشی دانش آموزان تنها در محیط های داخلی مدارس و معمولاً فضاهای بسته کلاس ها قابل تحقق بوده و فضاهای مفصلی و بینابینی آن ها دارای ارزش و اصالتی خاص نیستند. در این نگرش عملاً آموزش؛ انتقال یک سویه دانش از یاد دهنده به یادگیرنده خواهد بود و آموزش در فعل جست وجو و کشف وجود نخواهد داشت؛ بنابراین می بایست از تمامی فضاهای یک مجموعه بهره جویید. هدف از انجام این پژوهش رسیدن به فضای آموزشی مناسب کودک با بررسی اثربخشی حضور فضاهای مفصلی بر ارتقاء سطح خلاقیت دانش آموزان در مدارس دوره ابتدایی است. روش انجام این تحقیق ازنظر ماهیت در نوع کیفی- کمی قرار دارد. جمع آوری داده ها در مرحله نخست با روش کتابخانه ای و سپس مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری spss میزان اثرگذاری هر یک از عوامل ایجادکننده خلاقیت در فضای مفصل توسط پرسشنامه طراحی و با استفاده از نرم افزار به صورت تصادفی شامل 023 دانشآموزان از سه مدرسه ابتدایی دخترانه دوره دوم در منطقه 22 شهر تهران بودهاست. یافته ها نشان می دهد که با 59 درصد اطمینان می توان گفت استفاده از عوامل سه گانه ی خلاقیت آفرینی فضای مفاصل بر ابعاد تعلق آفرین فضای مدارس دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی تأثیر معناداری دارد. درنتیجه می توان گفت حضور فضاهای مفصلی در مدارس موجب ارتقا سطح خلاقیت دانش آموزان شده و محیطی مناسب برای رشد اجتماعی کودک فراهممی آورد تا خود را متعلق به آن فضا بداند.
مسکو، خیابان گورکی: شانزه لیزه ی مسکو
حوزههای تخصصی:
بازخوانی مؤلفه های مؤثر بر ادراک جداره های فعّال در طراحی منظر خیابانی (مطالعه موردی بافت میانی شهر شیراز، خیابان خیام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
159 - 178
حوزههای تخصصی:
تمرکز بر ویژگی های کیفی جداره های فعال و مؤلفه های ادراک آن ها، از مهم ترین موضوعات طراحی منظر خیابانی است. کیفیت سطح همکف جداره ها تأثیر زیادی بر میزان و نحوه استفاده شهروندان از فضای شهری، مدت زمان حضور و رفتارهای احتمالی آن ها دارد. به منظور دست یابی به مؤلفه های مؤثر بر ادراک منظر خیابانی با تأکید بر جداره های فعال و امکان مطالعه دقیق تر آن ها، می توان عناصر تشکیل دهنده منظر خیابانی را به سه مؤلفه کالبدی، عملکردی و زمینه ای تقسیم نمود. کیفیت های طراحی شهری مناظر خیابانی متشکل از کیفیت های کاربردی منظر پیاده رو و کیفیت های زیبایی شناسی آن است. اجزاء تشکیل دهنده جداره های فعال متشکل از دو بعد عینی و ذهنی است که بعد عینی شامل عناصر خارجی و داخلی ساختمان؛ و بعد ذهنی شامل خوانایی، جهت دهی، حس خوش آمدگویی و ارتباط متقابل شهروندان با فضای خیابان است. این پژوهش از شیوه تحقیق مشاهده و پیمایش در بستر مطالعات میدانی خیابان خیام در بافت میانی شیراز بهره گرفته است. روش تحلیل مورد استفاده تلفیقی از روش های کمی و کیفی ارزیابی ادراک منظر خیابانی است و داده های به دست آمده با استفاده از ماتریس سوات و امتیازدهی طیف لیکرت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و راهبردهای طراحی از طریق ماتریس راهبردهای کمی استراتژیک ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأکید بر ارجاعات زمینه ای و تاریخی، ارتقاء کیفیت منظر عینی، ارتقاء مؤلفه های عملکردی و نظام فعالیتی، ساماندهی کالبدی جداره های سطح همکف، تأکید بر تجربه فضایی عابرین پیاده از سطح همکف و ارتقاء امنیت اجتماعی و حس حضورپذیری در طراحی منظر خیابانی ضروری است.
بوداجان هشیار
روند تغییر مکان جمعیت شهری در ایران
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۹ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
برای شناخت میزان و دلایل جابجائی جمعیت در سطوح مختلف ناحیه ای، منطقه ای و ملی. مطالعات بسیار زیادی به عمل آمده و مدل ها و روش های متعددی متخصصین بکار گرفته می شود. هر کدام از این مدل ها دارای امکانات و محدودیتهای خاص خویش است و به همین دلیل برای اهداف معینی بکار گرفته می شوند. یکی از روش های شناخت میزان و جهت جابجائی و مهاجرت جمعیت، در مقیاس ملی، بررسی تغییر مؤلفه مکان جمعیت، بخصوص جمعیت شهری ، در یک دوره زمانی تعریف شده است. برسی جابجائی جمعیت در سطوح و مقیاس های مختلف،نیازمند آمار و اطلاعات جمعیتی در دوره های مختلف و با دقت مناسب و تعاریف یکسان است. تأمین چنین اطلاعات دقیق و قابل مقایسه در یک دوره زمانی طولانی در کشورهائی نظیر ایران که از رشد جمعیتی به طور اعم و جمعیت شهری و تعداد شهرها و میزان جابجاوی و مهاجرت نسبتاً بالائی برخوردارند به سادگی امکان پذیر نیست. از طرفی سابقه چنین کشورهایی در ضبط آمار و اطلاعات جمعیتی در مقیاس ملی از چند دهه تجاوز نمی کند، در حالی که در کشورهای پیشرفته این سابقه به چند قرن می رسد. لذا تعیین میزان و روند مهاجرت جمعیت امری مشکل و بعضاً غیر ممکن است. یکی از روش های شناخت جهت و میزان جابجائی جمعیت در مقیاس ملی، بررسی روند تغییر مکان جمعیت و بخصوص جمعیت شهری است. هدف این تحقیق بررسی میزان و جهت تغییر مکان جمعیت شهری ایران در چهل سال گذشته و تحلیل دلائل این مهاجرتهای کلان و پیش بینی تغییرات در آینده است. کلیدواژگان: جمعیت، جمعیت شهری، برنامه های عمرانی ایران، مهاجرت ، مهاجرین جنگ تحمیلی
گنبد سلطانیه
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-بادخان، ملاحظات کالبدی باد در ساختمان
حوزههای تخصصی:
توالی معنادار فعالیت ها در مسکن، مطالعه موردی ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توالی فعالیت ها در محیط زندگی افراد دارای جنبه های عینی و آشکاری است که وابسته به وجوه ذهنی و معناداری در نظام فرهنگی و روش زندگی آن هاست. توالی فعالیت ها با دو صورت «فضایی و زمانی»، روش تفکیک یا تجمیع فعالیت ها در مسکن فرهنگ های مختلف است که منشأ شکل گیری و توسعه قرارگاه های رفتاری می شود. چارچوب نظری این پژوهش تحت دیدگاه های فرهنگی، به بررسی «فعالیت ها، بازه زمانی و فضایی فعالیت و توالی زمانی و فضایی فعالیت ها» و معانی حاکم بر آن در محیط مسکن می پردازد که بدین منظور، یک مطالعه موردی در محیط مسکونی «ایل قشقایی» صورت گرفت. در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی با تکنیک های مختلف گردآوری اطلاعات همچون عکس برداری از محیط و فعالیت ها، ترسیم نقشه های محیط مسکن، ترسیم دیاگرام توالی قرارگاه های رفتاری و مصاحبه نیمه ساختاریافته نردبانی استفاده شد. پس از کدگذاری محتوای اطلاعات گردآوری شده، یافته های تحلیلی در دو بخش «توالی فضایی» و «توالی زمانی» فعالیت ها دسته بندی شد و تحت مدل ابزار غایت، پیامدها و معانی حاکم بر توالی فعالیت ها در قالب گزاره های «خصوصیت، پیامد، معنی» تشریح گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که توالی فعالیت ها در مسکن «ایل قشقایی» تحت تأثیر معانی «حفظ جایگاه اجتماعی» و «رعایت محرمیت افراد و فعالیت ها» قرار دارد. پیامدهای دیگر معانی همچون «مطلوبیت محیطی رویداد فعالیت قرارگاه ها» شرایط رویداد عادت واره های روش زندگی را در مسکن مهیا می کنند. نتایج این پژوهش علاوه بر ارائه یک چارچوب نظری برای مطالعه رابطه انسان محیط و ارائه ویژگی های توالی فعالیت ها، بر معنادار بودن توالی فضایی و زمانی فعالیت ها در مسکن تأکید دارد.
واکاوی اصول بازآفرینی شهری فرهنگ- مبنا با رویکرد ارتقای رقابت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:امروزه بسیاری از شهرها دچار رکود حیات اجتماعی- اقتصادی هستند که منجر به کاهش جذابیت آنها شده است. در این راستا، بهره گیری از فرهنگ در قالب فرایند بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان راه حلی نوین، مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته است و این ادعا وجود دارد که این فرایند قادر است تا ضمن حل مشکلات موجود، شهرها را برای ورود به عرصه های رقابتی آماده سازد. از این رو شناسایی مفهوم بازآفرینی فرهنگ- مبنا، مؤلفه ها و اصول تأثیرگذار آن بر رقابت پذیری شهری حائز اهمیت است. هدف:این پژوهش سعی دارد تا با بررسی مفاهیم، اندیشه های نظری و داده های به دست آمده، اصول دخیل در موفقیت فرایند بازآفرینی فرهنگ- مبنا در راستای رقابت پذیری را استخراج کرده و تحلیل کند. روش تحقیق:روش تحقیق بر حسب هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها از نوع توصیفی- تحلیلی است. در بخش توصیفی از نوع مطالعات زمینه یابی و در بخش تحلیلی، از نوع مطالعات اکتشافی- کتابخانه ای است. این پژوهش همچنین از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مصاحبه به عنوان ابزار گردآوری داده ها و روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که بازآفرینی فرهنگ- مبنا با بهره گیری از فرهنگ به عنوان موتور محرکه توسعه، سعی دارد تا از طریق چهار مؤلفه صنایع خلاق و فرهنگی، آفرینش مکان و خلق محلات فرهنگی، گردشگری فرهنگی و رویدادمداری و برندسازی شهری، شهرها را برای حضور در عرصه های رقابت پذیری آماده کرده و مزیت رقابتی آنها را در مقایسه با شهرهای رقیب ارتقا بخشد. بر اساس یافته ها، این امر از طریق پایبندی به اصول هفتگانه از جمله سرمایه محوری و زایندگی فرهنگ، شکوفایی صنایع خلاق و فرهنگی، شبکه سازی و خلق جاذبه های شهری، پایداری فرآیند بازآفرینی فرهنگ- مبنا، تبلیغات و روابط بین الملل، برندسازی رقابتی مبتنی بر فرهنگ و آفرینش مکان های رقابتی و سودآور ممکن می شود.
ارایه الگوی مفهومی انسجام بخشی شبکه فضاهای شهری و به کارگیری آن در منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه مفهوم فضای شهری به عنوان یک عنصر ساختاری در شهرها، در حال توسعه و گسترش است. فضاهای عمومی را می توان عنصری مهم در نظر گرفت که توانایی افزایش نظم شهری، خلق و حفظ مرکزیت محلی قوی، ارتقاءکیفی محیط زیستی برتر و افزایش حس شهروندی را در اختیار دارند. از طرفی، انسجام شهری همواره از اساسی ترین کیفیت های ساختاری و از اصول و مفاهیم محوری در شهرها بوده است. شبکه منسجم فضاهای شهری ساختار یکپارچه سازمان فضایی یک شهر را نشان م یدهد که در آن نه تنها پیوند و اتصال فرم و عملکرد فضاها مد نظر است، بلکه معنا نیز جایگاه خود را در کل یک سیستم پیچیده شهری پیدا می کند. از این رو فرایند های برنامه ریزی، طراحی و ساخت فضاهای شهری را باید مورد توجه قرار داد تا بتوانند در یافتن راه حل های مفید برای حل مسایل ساختاری در الگوی شهری مثل فقدان انسجام در شهرها که شامل تجزیة مکانی در آنها می شود کمک کننده و مفید باشند. در این راستا هدف پژوهش، شک لدهی الگوی مفهومی از شبکه منسجم فضاهای شهری در فرآیند تصمیم سازی است. چنین شبکه ای به علت ایجاد انسجام و تقویت ساختار شهر، رشد و ترقی حیات اقتصادی-اجتماعی و شکوفایی شهر را در پی خواهد داشت. لذا پژوهش حاضر در پی کشف مؤلفه های تاثیرگذار بر شبکه فضاهای منسجم شهری از یکسو و ارایه الگوی مفهومی در شک لدهی آن از سوی دیگر است. پژوهش از نوع اکتشافی-تبیینی بوده و در فرآیند تصمیم سازی آن، از مقایسه تحلیلی استفاده شده است. تحلیل محتوا و استدلال قیاسی روش اصلی در ایجاد پایه های فکری تحقیق است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که فضاهای شهری در یک منطق شبکه ای جای دارند که جهت ایجاد انسجام فضایی شاخص ههای اجتماع پذیری، کالبدی، معنا، عملکردی هر فضا با خود و سایر فضاها از طریق شاخصه های انسجام از جمله امتزاج، پیوستگی، سلسله مراتب، سازمند و ... یکپارچه می شوند.
تأثیر معماری عثمانی در یونانی
منبع:
بخارا مهر ۱۳۸۳ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
بنای نظامیه
منبع:
مهرسال اول ۱۳۱۲ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
نقش سازمان های غیر دولتی (NGO)ها در توسعه صنعت توریسم با تأکید براستان چهار محال و بختیاری
حوزههای تخصصی:
صنعت جهانگردی به عنوان بزرگترین و متنوع ترین صنعت در دنیا به حساب می آید. بسیاری از کشورها این صنعت پویا را به عنوان منبع اصلی درآمد، اشتغال، رشد بخش خصوصی و توسعه ساختار زیربنایی می دانند، بویژه در کشورهای در حال توسعه، یعنی در آنجا که شکل های دیگر اقتصادی مثل تولید یا استخراج از نظر اقتصادی به صرفه نیست یا نقش چندان مهمی در صحنه تجارت و بازرگانی ندارند، به توسعه صنعت گردشگری توجه زیادی می شود. اگر بخواهیم صنعت توریسم برای منطقه منبع درآمد خوبی باشد، باید ارگان های مختلف حمایت لازم را جهت توسعه صنعت توریسم به عمل آورند و برای امنیت گردشگران و تبلیغات صحیح اهمیت زیادی قائل شوند. تشکل های غیر دولتی، سازمان های با شخصیت حقیقی مستقل، غیر دولتی و غیر انتفاعی هستند که برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایش های غیر سیاسی و براساس قانونمندی و اساسنامه مدون و رعایت چارچوب موضوعه کشور و مفاد آیین نامه های اجرایی آن فعالیت می نمایند. هدف این پژوهش پرده گشایی از وضعیت صنعت توریسم و بررسی و عملکرد نقش سازمان های غیر دولتی (NGO)ها در توسعه صنعت توریسم و نقش آن در توسعه استان چهار محال و بختیاری است. اطلاعاتی که ملزم این پژوهش بوده به صورت آماری، اسنادی، توصیفی و تحلیلی از منابع کتابخانه ای تهبه شده است. همچنین بخش عمده ای از اطلاعات مورد نظر از طریق مطالعات میدانی به دست آمده است. بررسی یافته های پژوهش نشان می دهد که می توان با نگرش جدید به استان چهار محال و بختیاری از دیدگاه گردشگری و طبیعت گردی اشاره نمود. پدیده های که در نوع خود بی نظیر بوده و هر کدام قدرت بهره دهی اقتصادی زیادی می توانند داشته باشند ( با تشویق سازمان های غیر دولتی و سرمایه گذاری بخش خصوص)، بکر و طبیعی بودن پدیده ها در روشنای افق اکوتوریسم و ژئوتوریسم ایران می تواند نقطه عطفی در گردشگری پایدار این مرز و بوم محسوب شود.
نقش ادبیات نوسازی در توفیق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
نوسازی در ایران، مفهومی جدید است. قدیمی ترین اقدامات مدیریت شهری در این زمینه به تأسیس سازمان نوسازی در تهران در بیش از چهار دهه قبل باز می گردد که هدف از آن لوکس گرایی و مدرنیزاسیون شهر از طریق حذف زواید و ناهنجاری ها از چهرة شهر بود. کارنامة سازمان تا دهة 80 نیز حاکی از همین رویکرد است.
سازمان عمران و بهسازی شهری، در دهة 70 از سوی دولت تأسیس شد تا به حکم قانون برنامه دوم توسعه، به نوسازی بافت های فرسوده شهرهای مختلف کشور، طی 10 سال اقدام کند!
نخستین اقدامات علمی و حرفه ای در زمینه نوسازی بافت فرسوده شهری، مربوط به قراردادی است که جهاددانشگاهی دانشکده هنرهای زیبا در سال 1360 تحت عنوان ""احیای بافت قدیم کرمان"" با شهرداری کرمان منعقد کرد. به دلیل فقدان سابقة مداخله در بافت های تاریخی یا فرسوده، قرارداد همسان برای این هدف وجود نداشت. معاون وقت شهرسازی و معماری وزارت مسکن در ابلاغ استعلام استانداری کرمان برای تعیین تکلیف قرارداد پیشنهادی جهاد نوشته بود : ""اقدام در حد بدنه کوچه های فرعی بلامانع است"" و بیش از آن را به طرح جامع شهر واگذار کرده بود. همان طرحی که پل سواره روی پیشنهادی آن روی میدان تاریخی مشتاقیه و خیابان جدید به موازات محور اصلی شریعتی، اعتراض مسئولان وقت را نسبت به حفظ آثار تاریخی برانگیخته بود. این قرارداد در استان منعقد شد و اولین گام در راه نوسازی شهری در ایران برداشته شد. پس از آن مدیریت های مختلفی در وزارت مسکن ایجاد شد که نهایتاً به تشکیل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری در سال 1376 منجر شد که کلیة فعالیت های نوسازی شهری را ذیل مدیریت واحد تعریف کرد.
تشکیل شرکت های عمران و مسکن سازان ابتدا به صورت محدود در چند منطقه کشور و بعداً تکثیر آن در همه استان ها، پاسخی به چالش های اجرایی طرح های نوسازی مورد نظر شرکت بود. تعریف شاخص های فرسودگی، تعیین اسامی و عناوین مختلف برای انواع بافت های مشکل دار، تعیین 77 هزار هکتار محدوده فرسوده در شهرهای مختلف کشور، تهیه طرح های مختلف مداخله و نوسازی بافت های فرسوده از جمله اقداماتی بود که تا دوره اخیر در شرکت عمران و بهسازی دنبال شد. مدیریت فعلی شرکت عمران و بهسازی با آسیب شناسی روند نوسازی در ایران اقدامات مختلفی را برای اصلاح راهبردهای جاری پیش رو قرار داد که انجام پژوهش های کاربردی با همکاری متخصصان این حوزه در عناوین جاری و مبتلا به کشور از جمله آنهاست.
ویژه نامه حاضر با موضوع ""بررسی نقش ادبیات نوسازی در ایران"" به واکاوی نسبت میان مفاهیم و اصطلاحات نوسازی با اقدامات پیش رو پرداخت که دستاوردهای جالبی را عرضه می کند
هشت اثر فرهنگی ثبت شده ی ایران در فهرست میراث جهانی
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای-تطبیقی معنای مرکز در آراء مکتب اصفهان و اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به پیکره درآمدن مکان در جهان، وابسته به اندیشه و خیالی است که برپایه «سفر » در عوالم وجودی )جهان وجودی(، روی م یدهد. این سفر، ساختاری وجودی را در قالبِ مبداء/مسیر/مقصد، به دست می دهد که انسان م یتواند در «حَضر » برای انتظا مبخشی مکان به کار بندد. کاربستِ این ساختار وجودی، جهانی را در مکان، گشوده می دارد. این جهان به نوبه خود، فضاهایی را برای «رویداد زندگی »، مهیا می سازد. نوعی زندگی که آدمیان در آن، نسبتی با وجود یافته و آن را تجربه م یکنند. در چنین حالتی می توان اذعان داشت که مکان به مثابه مرکز یا مرکز به مثابه یک مکان، برفلسفه حیات استوار شده است. مکتب اصفهان و هایدگر، هریک از راهی جداگانه، برپایه «وجود و موجود »، آرایی بنیادین به دست داد هاند که خود به ساختارهای معنابخش در حوزه های «جهان « ،» مکان » و «زندگی » و از آن مسیر به معنای مرکز راه می برند. این مقاله در قلمرو این دو طیف از آراء، در پی بازخوانی بنیادها و ساختارها در جهت دستیابی به معنای مرکز است. چنین امری، پژوهش را در حوزه روش شناسی، متکی بر حوزه تفسیری با رویکرد تطبیقی م یکند. هر چند بنیادها و ساختارها، خود ریشه در حوزه استدلال منطقی دارند. موضوعی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بررسی تطبیقی بنیادها در آراء هستی شناسانه این دو طیف بوده که بدواً معنای لازم را به جهان وانسان یا عالم و آدم، می بخشد. سپس این مقولات، بازخوانی معنای مرکز را در حوزه های سه گانه جهان، مکان و زندگی در ارتباط و پیوندی معنادار با هم به دست م یدهند. یافته های این پژوهش به عنوان پیش فهم، می تواند زمینه فهمِ دگرگونی در ساختارهای تاریخی معنابخش مرکز را در نسبت با دوران معاصر نیز میسر سازد. وجهی که معطوف به دگرگون شدنِ فلسفه مکان از حوزه هستی شناسانه به حوزه زیست شناسانه بوده است.