فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
53 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آلمان همواره یکی از شرکای مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران بوده است. در دوران حکومت پهلوی اول کشور آلمان نقش ملموسی در شکل گیری برخی مراکز دانشگاهی، اقتصادی و صنعتی در ایران داشت. از این رو عده ای متخصص و صاحب نظر آلمانی در حوزه های مختلف نظیر صنعت، اقتصاد و اساتید برجسته دانشگاه، زمینه را برای بنیان کردن کشوری مدرن فراهم کردند، بالطبع معماری نیز در کنار سایر پدیده های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دستخوش تغییرات اساسی شد و معماران آلمانی در این جریان نقش ویژه ای ایفا کرده اند.هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش متخصصان آلمانی در معماری معاصر ایران است تا در نهایت به تبیین دستاوردها و ویژگی های آثار معماران و متخصصان آلمانی ای بپردازد که در ایران حضور داشته اند.چارچوب نظری تحقیق: با قدرت گرفتن رضاشاه روابط ایران و آلمان به تدریج از مرحله سردی که جنگ جهانی اول موجبات آن را فراهم کرده بود خارج شد، و از طرف دیگر در سال های دهه سوم قرن بیستم آلمان دوباره درصدد برآمد تا روابط خود را با ایران گسترش دهد، از همین رو مراوده بین دو کشور، زمینه حضور متخصصان و مهندسان آلمانی را در ایران فراهم کرد.روش تحقیق: در این پژوهش از روش تحقیق تاریخی تفسیری و همچنین روش توصیفی و تحلیلی به صورت آمیخته استفاده شده است. بر این اساس با بهره گیری از منابع تاریخی و منابع اسنادی به شناسایی و معرفی متخصصان آلمانی و نقش آنها در ایران و بازتاب آن بر جنبه های مختلف معماری معاصر پرداخته خواهد شد.نتایج تحقیق: تأثیر مهندسان آلمانی بر معماری ایران را می توان در سه بخش دسته بندی کرد:1. افزایش کیفیت ساخت و تحول در روند معماری سنتی ایران از طریق به کارگیری مصالح نوین؛2. زمینه طراحی عملکردهای جدید؛ و 3. بخش زیبایی شناسی و نمادپردازی.
آرامگاه همایون پادشاه در دهلی
حوزههای تخصصی:
تحلیل سرزندگی در فضاهای مجموعه های مسکونی (مفهوم، مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 129
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: سرزندگی محیط های شهری موضوعی است که در برنامه ریزی ها، مطالعات و طراحی های معماری ایران از آن غفلت شده است. امروزه تامین نشاط و سرزندگی در مجتمع های مسکونی به ویژه در فضاهای باز و نیمه باز که ساکنین بخش زیادی از زمان خود را در محل سکونت خود می گذرانند به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت در برنامه ریزی شهری در کشورها، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، تبدیل شده است. از آنجایی که میزان سرزندگی افراد با بهبود کیفیت زندگی آن ها رابطه مستقیمی دارد؛ بنابراین پرداختن به این موضوع از اهمیت والایی برخوردار است. هدف: هدف مقاله حاضر شناسایی و دسته بندی مولفه ها و شاخص های موثر بر سرزندگی و در نهایت تدوین مدل نظری سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز می باشد. روش: روش تحقیق در این مقاله به شیوه فراتحلیل کیفی- کمی و ابزار تحقیق، نمونه گیری هدفمند (روش دلفی) با شیوه تحلیل آماری داده ها می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات انجام گرفته بر اساس تحلیل نظرات 15 متخصصین مربوطه، در رابطه با سرزندگی به ترتیب اولویت مولفه های فرمی، عملکردی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مؤثرترین مؤلفه ها محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج کمی این تحقیق نشان داده است که بهره گیری از عناصر طبیعی،نورپردازی مناسب،تنوع کالبدی در «مولفه فرمی»، تنوع کاربری ها، امنیت در «مولفه عملکردی»،پاکیزگی محیطی،همسازی با طبیعت،آسایش اقلیمی در «مؤلفه زیست محیطی»، فعالیت های تفریحی و قابلیت حضورپذیری در «مؤلفه اجتماعی»، هویت و غنای حسی در «مؤلفه فرهنگی» با بالاترین درصد کمی در تحقق حس سرزندگی مؤثر بوده اند. دستاورد نهایی این تحقیق تبیین مدل نظری ارتباطی میان مؤلفه های عامل تحقق سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز مسکونی است.
بررسی تأثیر طراحی داخلی بیمارستان ها بر بهبود سلامت روان بیماران
حوزههای تخصصی:
طراحی و معماری مراکز درمانی به عنوان یک ضرورت در روند درمان مطرح می شود. همچنین بر اساس چنین پژوهش هایی می توان الگویی مناسب جهت طراحی مراکز درمانی بر مبنای انعطاف پذیری بالا، صمیمیت و آرامش ارائه نمود که تضمین کننده تسریع روند درمان بیماران و ارتقای سلامتی افراد جامعه خواهد بود. عناصر کالبدی محیط بر رفتار انسان در محیط تأثیرگذار می باشند که این عناصر در محیط های بیمارستانی اهمیت بیشتری دارند. عناصری از محیط ساخته شده که می تواند حس کنترل و رفاه بیمار را بهبود بخشد، تمرکز مطالعه خواهد بود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نور، صدا، رنگ، مبلمان و دیگر عناصر تأثیرگذار در طراحی داخلی بیمارستان ها بر سلامت روان بیماران بود. روش تحقیق بکار گرفته در این نوشتار مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و رویکردی توصیفی دارد. نتایج نشان می دهد با بهره گیری از معماری داخلی فضاهای درمانی و توجه به محیط کالبدی می توان به خلق فضاهایی مناسب و واجد ارزش فضایی پرداخت تا استرس و اضطراب بیماران را که ناشی از حضور در مراکز درمانی و یا بیماری است؛ کاهش داد و بر سلامت روان افراد تأثیر مثبت گذاشت و در جهت ارتقای سلامتی افراد که مهم ترین هدف بیمارستان ها است گام برداشت.
تجزیه و تحلیل موانع اجرای مدل اطلاعات ساختمان (BIM) در ساختمان های صنعتی ایران (نمونه موردی: مدارس ابتدایی شهرستان بندر انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مراحل طراحی، تولید و ساخت ساختمان های صنعتی موارد بسیاری دخیل هستند از جمله موارد غالب در این زمینه، محاسبات تأسیسات و سازه می باشد، معماری به عنوان پیوند دهنده ی این موارد در راستای تأمین نیازهای اکولوژیک، انسانی، اقتصادی، امنیتی و ... الزاماتی را پیشنهاد می دهد، استفاده از یک روش کاربردی و هدفمند که نقاط قوت خود را در سطح ساخت و طراحی این گونه ساختمان ها به منظور تأمین نیازهای فوق در جهان به اثبات رسانیده است، لازم می آید BIM، روشی کاربردی بر پایه ی اطلاعات ساختمان یکی از این روش ها می باشد که در ایران دارای شبهاتی در عدم اجرای آن در روند طراحی ساختمان های صنعتی است. پژوهش حاضر با هدف تأکید و بازشناخت موانع اجرای بیم، در جهت تأکید در برطرف نمودن آن ها از جوانب مختلف به صورت اولویت بندی، کاربردی بوده و با فرض این که با افزایش دامنه اطلاعات و همچنین پیچیدگی های آن، در طراحی ساختمان های صنعتی، ضرورت بر مدیریت یکپارچه از طریق بیم وجود دارد، به توصیف موانع اجرای این سیستم مدیریتی در پروژه های صنعتی کشور اعم از نیروگاهی و غیره پرداخته و با مخاطب قرار دادن مدیران ارشد، مشاوران و همچنین پیمانکاران، مواردی را با مشاوره متخصصان به صورت لیست ارائه نموده است و در مرحله ی دوم با استفاده از پرسشنامه و نظرسنجی از کارشناسان اعم از مدیران شرکت های مشاور، پیمانکاران و اساتید ؛ چهار معیار اصلی اقتصادی، پشتیبانی، فنی و مدیریتی با زیر معیارهایشان را با روش سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل نرم افزاری Expert Choice مورد بررسی قرار داده، در نهایت پشتیبانی با وزن نهایی 0/464 در رتبه ی اول تعیین شد و زیر معیار تأخیر در فرهنگ پذیرش جامعه متخصصین که ناشی از عدم بروزرسانی سریع توسط دانشگاه و پشتیبانی دولت در ورود روش های موفق در دنیا در صنعت ساختمان است را با وزن نهایی 0/265 در اولویت کلی می شمارد و عدم تخصص که از زیرمعیارهای فنی است را با وزن نهایی 0/132 در اولویت دوم بیان می نماید، بدین ترتیب اولویت توجه به رفع این نواقص و موانع را با روش فوق دارای اولویت می سازد.
مبادی سلیقه در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلیقه در معماری به معنای انتخاب بنای مطلوب در شمار مباحث مهم این عرصه قرار دارد که به عوامل متفاوتی نسبت داده می شود. اما به طور معمول به دو صورت مقدماتی قابل فهم است. یکی مرتبط با مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا و دوم از منظر ادراک حسی و مرتبط با ذهنیات فرد. در معماری افزون بر این دو مورد وجه کاربردی یا زندگی در بنا و موقعیت آن در سیمای شهری نیز اهمیت بسیار دارد. نکته قابل تأمل دیگر در این مورد ترجیحات کالایی یا نقش مد در جامعه است که در هنگام انتخاب بنا نقش بسزایی دارد. از این رو با توجه به ابعاد مختلف «سلیقه»، مطالعات در زمینه ادراک حسی و پیامدهای آن در زیباشناختی، از منظر حجم بیرونی بنا و نسبت آن با هنر آغاز شد. در مباحث زیبایی و هنر، ویژگی نما مبتنی بر فرم و خصوصیات ظاهری بیرونی بنا همراه با تأثیر آن در ذهن قابل بررسی شد. سپس وجه کاربردی معماری یا زندگی و کیفیت حضور انسان در بنا مدنظر قرار گرفت. متعاقب آن جستجو در عرصه سلایق اجتماعی که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در انتخاب و در حوزه مد و گرایشات اجتماعی است جستجو شد. در نتیجه مشخص شد سلیقه در معماری از مشاهده خصوصیات ظاهری یا عینی بنا آغاز می شود و در فرایند ادراک حسی و کارکرد در وجوه مختلف معماری، در پیوند باجریان های مدِ روز به انتخاب بنای مطلوب می انجامد.
Insight into the valuable elements of Sistan local architecture in relation to climatic factors of sustainable architecture (عناصر باارزش معماری بوم ی منطقه س یس تان؛ بر مبنای مولفه های اقلیمی معماری پایدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق بخشی از ساختار معماری بومی ایرانی در منطقه سیستان از منظر مسایل اقلیمی، تکنیک های به کار رفته در اجرای ساختمان و نوع برخورد با شرایط سخت و دشوار محیطی (اقلیمی) مورد بررسی قرار گرفته است. امروزه در مبحث معماری پایدار، توجه به مسایل اقلیمی، زیست محیطی و معماری سبز در کنار معماری بومی و پیشین، از مهم ترین مباحث مطرح در سطح داخلی و بین المللی است. به کمک فناوری های پیشرفته در سازه و معماری به همراه مصالح نوین، از یک سو شرایط تحقق ایده ها و طرح هایی خاص برای معماران و طراحان فراهم شده و از سوی دیگر جوامع مختلف با چالش آلودگی محیط زیست و مصرف بالای انرژی بر اثر استفاده از این فناوری ها و مصالح جدید روبرو هستند. این چالش ها به همراه لزوم توجه به عناصر ارزشمند معماری بومی و سنتی ضرورت این تحقیق در خصوص بخش اقلیمی معماری پایدار را نشان می دهد. هدف تحقیق، بازشناخت عناصر ساختاری معماری بومی سیستان در بحث اقلیم و نحوه استفاده از این عناصر بر مبنای نظریات معماری پایدار دوران معاصر است. در پرسش اصلی این مقاله مطرح شده که چه عوامل، شرایط و ویژگی هایی در ساختار معماری اقلیمی منطقه سیستان (بومی و کهن) وجود دارد که بتوان در معماری امروز ایران و در راستای بهره گیری در مباحث طراحی اقلیمی معماری معاصر از آنها بهره گرفت؟ در این راستا روش تحقیق در دو بخش مبتنی بر نگرش توصیفی و مطالعات میدانی در بخش نخست و تطبیق نظریات مطرح شده مولفه های اقلیمی معماری پایدار با عناصر ساختاری معماری بومی سیستان در بخش دوم شکل گرفته است.
فرضیه این تحقیق بر این پایه است که در صورت شناخت و بهره گیری صحیح از الگوها و اصول حاکم بر معماری گذشته از دیدگاه اقلیمی و ترکیب مناسب با معماری روز می توان به معماری پایدار و در عین حال، با هویت دست یافت.
نتایج تحقیق نشان می دهد استفاده از عواملی نظیر خارخانه، دورچه، کولک، سورک و نظایر آن راهکارهای اقلیمی بسیار مناسبی هستند که در طول قرن های متمادی به عنوان مولفه هایی از اصول معماری بومی این منطقه در جهت تقابل با اقلیم سخت آن و تسهیل شرایط زندگی تعریف شده اند. از این عوامل با اندک تغییراتی می توان در ساختار معماری معاصر ضمن توجه به هویت اصیل معماری ایرانی، در جهت رسیدن به معماری پایدار مرتبط با شرایط اقلیمی استفاده کرد.
Mathematical and Geometric proportions Used in Tiles of the Isfahan Mosques in Safavid Era with Respect to Optimization of Construction Materials (بررسی ویژگی های حسابی و هندسی در ساختار اجرایی کاشی های مسجد خیاط ها و نیم آورد اصفهان با نگاه به بهینه سازی مصالح مصرفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری گذشته ایران بر پایه هندسه بنا شده که از ویژگی های بارز آن تزیین و نقش بندی سطوح است. معمار ایرانی همواره سعی در پرهیز از بیهودگی و بهینه سازی مصالح مورد استفاده داشته است. با شناخت و تحلیل گره های کاشی کاری از لحاظ فرم و هندسه می توان به ساختار فرمی و نحوة اجرای آنها پی برد. در این راستا، اصفهان ازجمله شهرهای ایران است که تنوع کاشی کاری ها در مساجد آن بسیار چشمگیر است. فرض بنیادین این پژوهش آن است که، روابط حسابی و هندسی، به شکل مستقیم در ویژگی های اجرایی کاشی کاری ها و صرفه جویی مصالح تأثیرگذار است. با نگاهی به تلاش های دیگر پژوهشگران مشخص شد تاکنون بیشتر به مفاهیم نمادین و شیوه های ترسیمی گره های کاشی کاری ایرانی پرداخته شده است. اکثر بررسی های انجام شده در این زمینه بر روی مسجدهای شاخص بوده است. این پژوهش بر آن است، بر روی مسجدهایی کمتر شناخته شده کار کنند.در این خصوص، دو مسجد خیاط ها و مسجد ذوالفقار نیم آورد - که در عهد حکومت صفویه بنا شده، مورد بررسی قرار گرفتند. این تحقیق برای نخستین بار به بررسی خصوصیات هندسی، مقدار کاشی های مصرفی و میزان نیروی کار در سطوح کاشی کاری مسجدها پرداخته است. با بررسی های کتابخانه ای، ترسیمی و تحلیلی، میزان نیروی کار و کاشی های مورد استفاده در این دو مسجد مشخص شد. این نوشتار درصدد شناخت و آشکار ساختن تسلط هنرمند و معمار ایرانی به هنر، علم حساب و هندسه است. این بناها دارای نقوش آجری و کاشی کاری متنوعی هستند.گره ها از عناصر فرمی ( مهره ها) تشکیل شده اند که هرکدام دارای ویژگی های هندسی مختص خود هستند. با بررسی تک به تک این مهره ها در زمینة گره چینی می توان نسبت های به کاررفته در آنها را تعیین کرد. با توجه به یافته های این پژوهش تأثیر اندازه و شکل بر میزان نیروی کار مصرفی و مصالح مورد استفاده به طور بارز مشخص شد. برخی از گره های پرکاربرد، در مسجد خیاط ها و ذوالفقار نیم آورد آشکار شد. همچنین می توان گامی در جهت تداوم هنر گره چینی و تزیینات کاشی کاری ایرانی برداشت.
تحلیل تأثیر اعتقادات عرفان و تصوف بر مضامین و تزیینات کتیبه های مسجد کبود تبریز
حوزههای تخصصی:
مسجدکبود تبریز از آثار متعلق به ابوالمظفرجهانشاه از دودمان ترکمانان قراقویونلوها است . این بنا در سال870 هجری قمری به کوشش و نظارت جان بیگ خاتون (زن جهانشاه) پایان پذیرفت. در این مسجد نقوش مختلفی از قبیل: نقش های گیاهی، هندسی و کتیبه ای در تزئینات کاشیکاری، مشاهده می شود. کتیبه های مسجد که عمدتاً با دو خط کوفی و ثلث کار شده اند با نگاره های اطراف خود ارتباط مستقیم داشته و به آن ها جنبه اعتدال و هماهنگ بخشیده اند. هدف اصلی این مقاله، مطالعه و کشف تاثیرات عرفان و تصوف از جمله مذهب حروفیه بر انتخاب مضامین کتیبه ها و نوشته های تزئینات مسجد کبود تبریز می باشد. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و هدف از نوع کیفی می باشد. گردآوری اطلاعات به دو طریق میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است که در این راستا در مطالعات کتابخانه ای ابتدا اسناد و مدارک مورد بررسی قرار گرفته اند و در راستای مستند نگاری تزئینات مسجد کبود، مطالعات میدانی صورت گرفته است. در مرحله آخر براساس اطلاعات جمع آوری شده تجزیه و تحلیل اطلاعات صورت پذیرفته است. بنا بر یافته های تحقیق مشخص گردید که: از میان رنگ ها، دو رنگ آبی لاجوردی (در زمینه کتیبه ها) و سفید (در نوشتن خط متن کتیبه) رنگ غالب در تزئینات این مسجد می باشد که به لحاظ نمادین، این دو رنگ، با عقاید عرفا ارتباط مستقیم داشته و به نوعی نمودی از اعتقادات عرفا در تزئینات این مسجد به حساب می آیند. همچنین انتخاب انواع نقش شمسه ها و ذکر کلمات قصار عرفانی به عنوان مضامین این نقوش، نشان از تاثیر عرفان و تصوف در تصویر گیری تزیینات این بنای بزرگ دوره قره قویونلوها دارد. در پایان این نتیجه حاصل می شود که تحولات مذهبی سده نهم هجری قمری مانند اعتقاد حروفیان در کنار تصوف و عرفان در تصویر گیری مضامین نقوش و کتیبه های این بنا تاثیر بسزایی داشته است.
جایگاه مفهوم معماری در نظام طبقه بندی علوم مسلمانان در سده های نخست هجری با تکیه بر اندیشه های ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از راه های شناخت معماری پیشامدرن جهان اسلام پرداختن به جنبه های معرفتی آن، از جمله نسبت معرفت های معماری با علوم رسمی است. حکیمان مسلمان از همان آغاز نهضت علمی در نیمه سده دوم هجری، به طبقه بندی علوم عنایت کردند. این جریان در طی سده ها ادامه یافت. ابونصر فارابی، فیسلوف سده سوم و چهارم هجری، از مهم ترین ایشان است و آراء او در طبقه بندی و مراتب علوم اثری وسیع و عمیق در طی تاریخ در سرتاسر جهان اسلام داشته است. در این مقاله، منابع مهم طبقه بندی علوم در نخستین برهه تاریخ علم در جهان اسلام، یعنی از نیمه سده دوم تا سده پنجم، را با تکیه بر اندیشه های ابونصر فارابی بررسی می کنیم. در این بررسی، با اتکا بر فنون تاریخ مفهومی، مفهوم معماری را با هر واژه و هر نحو دسته بندی، در این متون می جوییم و جایگاه آن را در نسبت با دیگر علوم روشن می کنیم. به این منظور، پس از مرور تاریخ طبقه بندی علوم در جهان اسلام و معرفی منابع اولیه این تحقیق یعنی شش کتاب اصلی طبقه بندی علوم در سده های نخست مواضع ظهور مفهوم معماری را نشان می دهیم. آشکارترین مفهوم در این منابع که در دایره مفهومی معماری می گنجد «صناعت بنا»ست. علاوه بر فارابی، اخوان الصفا بیش از دیگران درباره صناعت بنا، در زمره صناعات مدنی عملی، سخن گفته و نسبت آن را با علوم و صناعات نشان داده اند. فارابی از صناعتی دیگر به نام «صناعت ریاست بنا» و رابطه آن با صناعت بنا یاد کرده است. پاره ها و شئونی از معماری نیز در علومی چون حیل و مساحت و نقل میاه پراکنده است. پس از اخوان، توجه حکما به صناعات، از جمله معماری، افول کرد.
محیط مطلوب بصری و معماری
حوزههای تخصصی:
سهراب شهید ثالث و ناسینما در ایران؛ مطالعه موردی : فیلم هایِ "یک اتفاقِ ساده" و "طبیعتِ بی جان"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
29 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سهراب شهید ثالث، از جمله مهمترین کارگردانهایِ سینمای ایران در دوران پیش از انقلاب اسلامی است که توانست با آثار سینمائی خود از جمله فیلم های (یک اتفاق ساده) و (طبیعت بی جان)، جریان جدیدی را در سینمای ایران پایه گذاری کند. مؤلفه های سینمای شهید ثالث برگرفته از سینمای نامتعارفی است که می توان آن را نزدیک به تعبیر (ناسینما) از ژان فرانسوا لیوتار – فیلسوف معاصر فرانسوی- دانست. لیوتار معتقد است اگر سینما را معادلِ (نوشتن با حرکت) تعبیر کنیم، آنگاه دو دسته از حرکات یعنی (حرکتِ بیش از اندازه) و (سکونِ بیش از اندازه)، ناسینما تلقی می شود چرا که در واقع نفی کننده همه آن چیزی است که ما از قواعد قراردادی تصویر در سینما می شناسیم. این دو نوع حرکت را حتی می توان در صحنه هایِ خاصی از فیلم ها نیز بازشناسی کرد و مورد تأکید قرار داد. سینمایِ سهراب شهید ثالث، سینمائی است که با توجه به بُنیان هایِ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دهه های 40،30 و 50 خورشیدی، مسیری متفاوت با سینمای بدنه یا جریان اصلی ایران داشته و توانست با تبعیت از اصولِ ناسینمای لیوتار و قاعده (سکونِ بیش از اندازه) و (اقتصاد بی بازگشت یا لیبیدویی) در طراحی عناصر روایی و سبکی، به بیانی تازه در سینما دست یابد. هدف: معرفی سینمای شهید ثالث به عنوان جلوه ای از حضور جریان (ناسینما) در ایران. روش تحقیق: روش تحقیقِ این مقاله مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات از روشِ کتابخانه ای استفاده شده است. نتیجه گیری: سهراب شهید ثالث با تأکید بر پردازشِ رئالیستیِ جهان زیستِ فرهنگی- ملی، مقابله با تفکرِ وارداتیِ حاصل از اقتصاد آسیب پذیر و همچنین حرکتِ متکی بر سکونِ عرفانِ ایرانی- اسلامی، ناسینمائی نوین در ایران بوجود آورد. فیلم (یک اتفاق ساده) و (طبیعتِ بی جان) که به ترتیب در سال های 1352 و 1354 خورشیدی توسط سهراب شهید ثالث تولید شده اند، نمونه هایی موفق از وجود جریانِ (ناسینما) در ایران است.
هنر گرهسازی، میراث نسلها
رویکرد منظر در ایجاد سرزندگی خیابان ولی عصر با تأکید بر ایجاد حس مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یان مسئله : تفکرات مدرنیستی و جزءنگر در دهه های گذشته سبب شده تا شهر به مثابه موجودی زنده، شادابی و سرزندگی خود را از دست داده و خیابان، رکن اصلی تشکیل دهنده چارچوب و ساختار اصلی فرم شهرها و مقصد و تفرجگاه مردم قبل از این دوره، به مسیری ترافیکی سرشار از دود تنزل یابد. کلانشهر تهران از این قاعده مستثنی نبوده و نگاه کالبدی و دوقطبی (دوآلیسم دکارتی) باعث عدم ایجاد حس مکان و در نتیجه عدم شکل گیری فضاهای جمعی سرزنده شده است. متاسفانه در شهرسازی امروز به مقوله مکان یا اصلا توجه نمی شود یا اگر بخواهد مد نظر قرار گیرد، تنها به مثابه ابژه ای صرف به آن نگاه می کند؛ ابژه برای سوژه ای که در مقابل آن است، نه همراه آن. هدف : مطالعه حاضر با رویکردی منظرین و راهبردی کیفی- استنتاجی و از مورد پژوهی خیابان ولی عصر با هویت تاریخی و خاطره جمعی پر رنگ در بین مردم قصد در تبیین مؤلفه های سرزندگی و رابطه آن با حس مکان در خیابان ولی عصر دارد. روش تحقیق : درگردآوری داده های پژوهش از تکنیک نقشه برداری رفتاری و پرسشنامه در باب تدقیق رابطه کیفیت فضایی، معنایی و حس مکان خیابان ولی عصر و میزان سرزندگی و از فرمول آزمون فریدمن و نرم افزار SPSS برای وزن دهی به مؤلفه های ایجاد سرزندگی بهره گیری شده است. در نتیجه مجموعه ای از راهبرد ها و راهکار ها در راستای احیاء منظر خیابان تاریخی – تفرجی ولی عصر در جهت افزایش سرزندگی، ایجاد و تقویت فعالیت های اجتماعی و تداوم جریان خاطرات جمعی پیشنهاد شده است.
چیدمان فرهنگ: این خانه ها زیر سایه نامهربانی ها هنوز نفس می کشند
حوزههای تخصصی:
سنگها هم میمیرند
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۵ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
مسجد شرف الدین
بررسی راهکارهای کاهش اثرات مخرب زیست محیطی انسانی و افزایش رابطه ی انسان با طبیعت از طریق اصلاح الگوی طراحی معماری
حوزههای تخصصی:
امروزه مساله ی انرژی به مساله ی اصلی جهان تبدیل شده است و دولت ها با تبیین برنامه های بلند مدت سعی در کاهش مصارف سوخت های فسیلی دارند. طبعاتی که زمین، از این ازدیاد مصرف متحمل شده است ابعاد گسترده ای، مانند گرمایش زمین و آلودگی های زیست محیطی را شامل شده است؛ اما قدر مسلم اینکه ساختمان ها به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان مصرف، سهم به سزایی در مصرف انرژی را به خود اختصاص داده اند که همین امر سبب شده است توجه معماران و طراحان شهری به اصلاح الگوی مصرف جلب شود. از دیگر سو پیوند انسان با طبیعت در جهت ارتقا سطح سلامت روحی و جسمی، امری کتمان ناپذیر است؛ به همین دلیل است که معماران علاوه بر اندیشیدن تدابیر طراحی در راستای کاهش مصرف انرژی های تجدید ناپذیر، بر آن شدند که کابران را به محیطی دلچسب فراخوانند، که هم پاسخگویی شرایط آسایش جسمانی باشد، هم نیازهای معنوی را پوشش دهد. در این پژوهش تلاش می شود جنبه های کالبدی کاهش آسیب های زیست محیطی به وسیله ی یک طراحی مناسب بررسی و معرفی شود که در عین حال می توانند سازوکار بسترسازی رفع نیازهای روحی کاربران در برقراری ارتباط با طبیعت باشد.
طرحها و برنامههای شهرسازی-مفاهیم، روندها و الزامات
حوزههای تخصصی:
خود مردم نگاری و کاربست آن در مطالعات شهری به منظور فهم فرهنگ شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
33-49
حوزههای تخصصی:
خود مردم نگاری روشی نوظهور در مردم نگاری است که در زمره روشهای کیفی و در حیطه پارادایم تفسیر گرایی قرار می گیرد و هدف آن فهم فرهنگی زندگی روزمره از خلال تجربه زیسته محقق است که در قالب نوشتاری داستان گونه به توصیف غنی این تجربه در بستر فرهنگی آن می پردازد. با اینکه این روش در حوزه های مطالعاتی متنوعی در سالهای اخیر بکار گرفته شده است و در حال گسترش به سایر رشته ها است، در حوزه مطالعات شهری بسیار مهجور بوده است. شهرهای امروزی موزاییکی از خرده فرهنگ های متکثر هستند که پژوهشگران این حوزه می توانند با به کارگیری این روش به فهم لایه های عمیق از آنها از خلال تجربه زیسته خود نائل شوند. هدف این مقاله در گام اول، تشریح ویژگی های اصلی این روش و در گام بعدی، برقراری پیوند آن با حوزه مطالعات شهری در راستای فهم فرهنگی بسترهای شهری است. در این راستا ابتدا با بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسنادی، مبانی فلسفی و روش شناسی خودمرد نگاری معرفی و سپس خود مردم نگاری شهری در محل تلاقی چهار چرخش اصلی(چرخش فرهنگی، چرخش روایی،چرخش فضایی و چرخش خود) در حوزه مطالعات شهری تبیین خواهد شد. تنوع فرهنگی حاکم بر شهرهای ایرانی و ضرورت فهمی عمیق و بومی از ویژگی های ماهوی آن نزد کنشگرانی که آن را به شکل بی واسطه ای تجربه می کنند اهمیت کاربست خودمرم نگاری شهری را در پژوهش های این حوزه دوچندان می کند.