فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی بافت نمای شهری(با رویکرد شکلی) (نمونه موردی میدان امام خمینی(ره) تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی سیر تحول معماری، لزوم توجه به گونه شناسی های انجام شده نظیر : اقلیمی، شکلی و تاریخی- تکاملی بیش از پیش احساس می شود. این گونه شناسی ها بیانگر زوایای دید پژوهشگرانی است که سعی در روشمندسازی طراحی ابعاد مختلف معماری نظیر پلان، حجم، فرم و فضای معماری را داشته اند، به طور مثال اُلگی1از زاویه اقلیم و جنبه تأثیرگذاری عوامل اقلیمی بر شکل گیری کالبد بنا به معماری نگریسته است و یا دوران2 و کرایر3سعی در هندسی نگری به پلان بنا را داشته اند. هدف این پژوهش گونه شناسی نما به عنوان یکی از وجوه مهم طراحی بنا از حیث معماری است. عدم وجود فرایند صحیح طراحی نما، سیمای شهرها را به فرجامی ناخوشایند کشانده و آنچه را که امروزه شاهد آن هستیم، وجود نماهایی منفرد و ناهماهنگ است. این مقاله به طرح این سؤال که نمای بناهای ارزشمند (بناهای سنتی) در دوره های مختلف واجد چه ویژگی هایی از نظر هندسی و گونه شناختی بوده اند، می پردازد و با فرض آنکه شناخت و گونه شناسی صحیح نمای این آثار و به کارگیری آن در آثار جدید، ضمن حفظ اصالت تاریخی- فرهنگی نما، سیمای شهر را از آشفتگی و بی قیدی می رهاند، تحقیق را پی گرفته و به رسم اشکال پایه (مربع، مثلث و دایره) مطابق با نظر دوران و کرایر که این اشکال را اشکال پایه در گونه شناسی خود معرفی کرده اند، پرداخته و در ادامه به اعمال تغییرات بر روی محورها، رئوس و اضلاع این اشکال بر اساس اصول تغییرات شکلی دوران و کرایر به منظور یافتن خط سیر تغییرات، می پردازد. نمای میدان امام خمینی تهران به عنوان یکی از مهم ترین گره های شهری، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی این شهر به کمک روش کتابخانه ای (کتب و مقالات) و روش تحلیلی-تطبیقی در حوزه نما (عکس ها و نگاره ها) با جامعه آماری 9 بنا از دوره های قاجار، پهلوی اول، پهلوی دوم و معاصر (در هر دوره به طور میانگین دو اسلاید از هر چهار سوی میدان) مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت مشخص شد که غالب الگوهای هندسی به کار رفته در نمای بناهای میدان از حیث هندسه کلی نما و آرایه ها و بازشوها در دوره قاجار به صورت اشکال پایه خام دایره و مربع و یا ترکیب ساده آنها بر اساس مرکز دایره و یا به صورت فرایند تکرار بوده است و در دوره پهلوی اول با ورود اشکال مثلثی و مقاطع حاده در انواع قالب های ترکیب با دایره و مربع دیده می شود و همچنین در دوره پهلوی دوم با نفوذ هرچه بیشتر اصول معماری غرب و استفاده از ساده گرایی و پرهیز حداکثری در استفاده از تزیینات در کاربری های مختلف را نشان می دهد که در نتیجه الگوهای هندسی به کار رفته در این دوران بیشتر به سمت مربع و مشتقات حاصل از فرایند تغییر زاویه سوق یافته اند.
نخستین خشت، نخستین پیاله
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-معماری مدرن از 1900
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-گرافیک در معماری
حوزههای تخصصی:
شاهکارهای معماری و سنگتراشی پیامهائی از عظمت گذشته
حوزههای تخصصی:
بازسازی پس از جنگ محله جماله اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
41-48
حوزههای تخصصی:
اصفهان از زیباترین شهرهای جهان است که محله های مسکونی با قدمت و زیبایی منحصر به فردی دارد. یکی از این نواحی قدیمی محله ای به نام «دردشت» است که دارای ارزش تاریخی فراوان و محلة «جماله» جزئی از آن است. این محله که بافت تاریخی ارزشمندی دارد، در جنگ تحمیلی عراق به ایران مورد حمله هوایی و موشکی قرار گرفت و آسیب دید که پس از آن بازسازی شد. برنامه بازسازی در جماله با هدف احیای محله با استفاده از پایه های نظری منطبق بر اصول معماری سنتی صورت گرفت، که انتظار می رفت نمونه موفقی ارایه کند، اما در اجرا نتوانست موفق عمل کند و خروجی این پروژة بازسازی، چهرة متفاوتی از معماری بومی منبعث از اصول معماری ایرانی و زندگی ساکنان نشان داده است. در نتیجه بافت از نظر کالبد، نظام اجتماعی و اقتصادی، دگرگونی های غیرمنتظره ای یافت. این مقاله با هدف بررسی نظریه ها و روند بازسازی بافت های ارزشمند تاریخی و استخراج درس هایی از آن، صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است، اما استفاده از داده های آماری (در مواقع لزوم) نیز در اثبات فرضیه ها صورت گرفته است. پس از بررسی نظریات بازسازی و استخراج شاخص ها، آن ها را با وضع موجود در محله جماله سنجیده تا بتوان دریافت که آیا اجرای عملیات بازسازی با مبانی نظری مورد نظر منطبق بوده است یا خیر؟ در انتها از تحلیل های نظری و آماری جهت اثبات فرضیه و پاسخگویی به پرسش های تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این نکته است که آنچه در چارچوب نظری این پروژه مطرح شده با آنچه نتیجه آن پس از گذشت سی سال می نماید، بسیار متفاوت و اهداف موردنظر، محقق نشده است. در حین تدوین این مقاله با انجام مطالعات بیشتر این نتیجه نیز حاصل شد که در شهرهای با قدمت تاریخی، دخالت در بافت تاریخی به هر دلیل، امری خطیر و بسیار حساس است. مسئولین و برنامه ریزان برای دخالت و به خصوص بازسازی در بافت های تاریخی باید با ابعاد گوناگون آن آشنا باشند و با نگاهی همه جانبه و ژرف برنامه ریزی بازسازی را انجام دهند. داشتن چارچوب نظری مناسب و طرح و اجرای صحیح آن، باعث می شود بازسازی بسیار اثرگذار باشد تا جایی که می تواند موجب احیا یا اضمحلال و مرگ یک محله شود؛ مانند آنچه در محلة جماله اصفهان رخ داده است. علی رغم وجود چارچوب و مبانی نظری مناسب، پس از گذشت حدود سی سال از بازسازی این محله، هیچ یک از اصول موردنظر برنامه بازسازی امروزه دیده نمی شود.
رفتارپژوهی «زندگی شهری» در شهرهای معاصر به منظور دستیابی به شهر پیاده مدار (نمونه موردی: طرح مطالعاتی خیابان شهریار، منطقه 11، تهران)
حوزههای تخصصی:
«عرصه عمومی» یعنی مقیاس و کیفیتی از شهر که توسط مردم ادراک می شود نه آنچه که روی نقشه ها است، پس لازم است از آن به «معماری فضای شهری» تعبیر کرد؛ در واقع این معماری فضای شهری است که تقاضای زندگی شهری را پاسخ می دهد. جریان زندگی شهری توسط مردم اتفاق می افتد، وقتی که جریان زندگی شهری محقق می شود می توان گفت که صاحبخانه، اهل شهر هستند. زندگی شهری از جنس «کیفیت» است؛ سکونت در شهر از جنس کمی، ولی حیات مدنی امری کیفی است و باید با معیارهای کیفی، آن را ارزیابی کرد. پیاده مدار بودن می تواند از یک سو بازتاب دریافت کیفیت مکان برای شهروندان باشد؛ از سوی دیگر رفتار مردم پیاده، معیاری است که می توان به کمک آن کیفیت مکان را در بافت سنجید. در اختیار داشتن معیارهایی که بتوان با آن پیاده پذیری مکان ها را اندازه گیری و ویژگی های کیفی مکان را روشن کرد، می تواند بن مایه هایی برای ساماندهی، برنامه ریزی و گزینش قواعد شهرسازی شمرده شود. پیشگامان طراحی محیطی در دهه ی 1960 میلادی، قدم های اولیه برای فهم بهتر ایده ی زندگی همگانی و تعامل آن با فضای شهری و ساختمان ها را برداشتند. روش آنها مطالعه ی شهرها و فضاهای همگانی موجود، برای به دست آوردن دانش پایه در مورد نحوه ی استفاده و حرکت شهروندان در شهرها بود. ایده اصلی این نوع مطالعه، برای مشاهده گرهایی رخ می دهد که پیاده راه می روند و همزمان به اطراف خوب نگاه می کنند. مشاهده، کلید این نوع مطالعه است و ابزارهای آن ساده و ارزان هستند. مشاهدات ماهرانه با استفاده از یک سامانه مناسب، اطلاعات جالبی را در مورد تعامل زندگی شهری و فضاهای عمومی شهر به دست می دهد. به عنوان یک قاعده کلی، از کاربران به طور مستقیم پرسش نمی شوند بلکه فقط مشاهده می شوند و فعالیت ها و رفتارهایشان در نقشه ثبت می شود. این کار برای درک نیازها و چگونگی استفاده آنها از فضای شهری صورت می گیرد. مشاهده مستقیم کمک می کند تا بفهمیم چرا برخی فضاها استفاده و برخی رها می شوند. ساختار اصلی مقاله بر پژوهش ترکیبی استوار است که در بخش نخست به توصیف و تحلیل چگونگی مطالعه زندگی شهری بر اساس ادبیات موجود در این زمینه پرداخته می شود و در بخش دوم نیز خیابان شهریار به دلیل قرارگیری در محور فرهنگی- هنری شهر تهران به عنوان یک نمونه مطالعاتی بر اساس معیارهای مطرح شده، مورد تحلیل میدانی قرار می گیرد.
مجموعهی تاریخی شیخ صفیالدین اردبیلی
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش روش زندگی طبقات اجتماعی در الگوی مسکن؛ نمونه موردی: خانه های اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی در اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
31 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسان ها بر مبنای شیوه زندگی خود، نحوه سازماندهی، نوع و ساختار سکونتگاه های خود را شکل می دهند. در یک محیط ثابت وجود اختلاف هایی در سرمایه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نمادین به شکل گیری طبقات اجتماعی مختلف و بالطبع به تفاوت هایی در روش زندگی می انجامد. بر همین اساس جستجو در چگونگی اثرپذیری الگو و ساختار خانه های طبقات اعیان و متوسط شهری اردبیل در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی از وضعیت طبقه اجتماعی ساکنان، از طریق بررسی تمایزها در ترکیب سرمایه ها و روش زندگی، مسئله اصلی تحقیق را شکل داده است.هدف: اهمیت و ضرورت تحقیق در توجه به گونه های مختلف مسکن، به ویژه خانه های طبقه متوسط، پرتوافکنی بر بخشی از تاریخ معماری شهر اردبیل و توجه به نقش مؤلفه های غیرکالبدی (فرهنگ و جامعه) در معماری مسکونی است. تبیین تأثیر سرمایه های طبقات اعیان و متوسط جامعه در شیوه زندگی، و چگونگی اثرپذیری ساختار خانه ها از روش زندگی در نمونه های موردی هدف تحقیق حاضر است.روش تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. پس از تحلیل ابعاد کالبدی -فضایی خانه ها، طی یک بررسی تطبیقی، تأثیر روش زندگی بر ساختار خانه ها براساس نسبت های سرمایه در طبقات اعیان و متوسط مورد بحث قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز از طریق روش های مطالعات اسنادی، مصاحبه، مشاهده و بررسی های میدانی استخراج شده است.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، تفاوت عمده میان طبقات اعیان و متوسط شهر اردبیل در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی که موجب تفاوت های کالبدی و فضایی در خانه ها شده است، متأثر از میزان سرمایه های اقتصادی آنها بوده است. مردم اردبیل در بسیاری از مؤلفه های سرمایه های اجتماعی و فرهنگی دارای اشتراکاتی با یکدیگر بوده اند. در این میان آنچه موجب تمایز طبقات می شده، نوع برخورد متفاوت در قبال این مؤلفه ها بوده است، به نحوی که طبقه اعیان اغلب در مواجهه با موضوعاتی چون جایگاه، روابط و هویت اجتماعی، سلیقه، ذائقه و... به صورت پرتکلف تر و همراه با القای حس تمایز و تفاخر عمل می کردند. نمود فضایی-کالبدی این موارد را می توان در ورودی، نما، فضای مهمان، فضاهای خدماتی، اثاث خانه، تزئینات و... در خانه های طبقه اعیان و متوسط مشاهده کرد.
معرفی اثر-گنبد سلطانیه به استناد کتیبهها
حوزههای تخصصی:
هنر و معماری اسلامی (معرفی کتاب)
حوزههای تخصصی:
چیدمان فرهنگ: توسعه احیای بافت خشت خام ایرانیان؛ دکتر هادی ندیمی، مهندس سید محمد بهشتی و دکتر سیداحمد محیط طباطبایی
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعه تطبیقی مدل های مختلف سنجش کیفیت زندگی به منظور دستیابی به اصول طراحی پایدار در بافت های مسکونی
حوزههای تخصصی:
رشد، توسعه ودگرگونی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی وکالبدی شهرهای ایران، منجر به عدم تطبیق بافتهای مسکونی با الگوهای جدید شهرنشینی و در نتیجه افت و نزول کیفیت زندگی در این مراکز شد، حال آنکه بافتهای مسکونی به عنوان مکانی هدفمند برای زندگی، باید پاسخگوی تمامی نیازهای انسان باشد، لذا، نیاز به بررسی کیفیت زندگی در بافتهای مسکونی به منظور شناسایی مؤلفه های پایداری و تلاش در جهت ارتقای کیفی آنها، کاملاً مشهود است. بر این اساس، هدف از پژوهش فوق مطالعه مدلهای مختلف سنجش کیفیت زندگی و شناسایی مؤلفه های ارتقادهنده آن، به منظور طراحی بافتهای مسکونی پایدار است. در این پژوهش پس از مرور مفاهیم و نظریات مرتبط با متغیرهای تحقیق، در چارچوب شاخصهای کیفیت زندگی، مبنایی کلی از اصول طراحی پایدار در بافتهای مسکونی ارائه گردیده و در انتها پیشنهاداتی بیان می شود.
بازشناسی فرم معماریِ :آرامگاه «غازان» در مجموعه ابواب البریِ غازانیه و نقش آن در روند تحولات شهرسازی ِ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرفنظر از ویرانی و تخریب بخشی از شهرهای ایران در ابتدای هجوم مغول، سیمای شهرسازی سایر بخش های ایران، خصوصاً آذربایجان، نه تنها شاهد ویرانی و تجزیة بافت شهری نیست، بلکه از همان ابتدا ایلخانان را متوجه به شهر و آبادگری معرفی می کند. بی شک دین ثابت کرده است که یکی از مؤثرترین و تواناترین نیروهای وحدت بخش در حیات حکومت هاست. اشراف کامل مغول بر این موضوع، ضمن ایجاد شهرک هایی با مرکزیت اَرسن مذهبی در خارج از محدودة شهری، ضمن جلوگیری از گسترش بی رویة هستة مرکزی کهن شهر، مانع از فجایع انسانی ناشی از آن شده است. طی این دوره، در پی ظهور شخصیت غازان و ذهنیت متفاوت وی در رابطه با اسلام و تغییر سنت پنهان سازی موقعیت مکانی مقبره ایلخان، شهرسازی ایلخانی، آغازگر سبک نوینی از مجموعه سازی با مرکزیت عناصر مذهبی و مشخصة بارز هم اندیشی نسبت به فضاهای کالبدی شهر و مقتضیات اجتماعی را در خود بروز می دهد که تا آن زمان بی سابقه بوده است. طراحی و ساخت مجموعة معماری ""غازانیه"" با نام ملی ""ابوابُ البر"" را باید از نخستین نتایج به دست آمده در زمینة مزبور دانست که نگارندگان فرایند طرح ریزی و اجرای آن را از نخستین چالش های شهرسازی ایرانی در زمینة اسکان به جهت تنظیم جمعیت شهری می دانند. از آنجایی که بازشناسی فرم معماری آرامگاه غازان کهن ترین نمونه تدفینی مغول در ابعاد بسیار بزرگ - با توجه به تغییر نگرش نسبت به سنت تدفین ایلخانی- همواره در هاله ای از ابهام قرار داشته ، تحقیق پیش رو بر آن است که به روش تحلیل محتوایی متون به تبیین ویژگی های شهری مجتمع غازانیه و بازآفرینی فرم آرامگاه غازان بپردازد؛ زیرا مطالعة ساختار فضایی ""شام غازان""، نخستین نمونة موجود در تاریخ شهرسازی ایرانی از نوع مذکور، بسیار حایز اهمیت است. در این زمینه، با فرض بر تداوم الگوی مشابه معماری در سنت مقبره سازی شمال غرب ایران پیرامون بازة زمانی مذکور، پرسش اصلی تحقیقِ پیش رو، ابعاد و تناسبات معماری مقبرة غازان در مجتمع تدفینی وی خواهد بود. پیرو نتایج به دست آمده، برخلاف ذهنیتِ موجود، طرح مقبرة غازان نه یک منشور دوازده وجهی، بلکه، همانند اکثر مقبره های تدفینی ایلخانی موجود در آذربایجان، استوانة حجیم گنبد داری است که تناسبات معماری آن با نمونه های شاخصِ مشابه، از جمله مقبرة سلطان محمد خدابنده در سلطانیه- هم به لحاظ تناسبات و هم به لحاظ ساختار فضایی- قابل انطباق است.
بررسی روش های صرفه جویی انرژی در ساختمان های مسکونی سبز
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد جمعیت کشور در چند دهه اخیر معضلاتی در زمینه مسکن به وجود اورد که از ان به عنوان بحران مسکن یاد می شود از همین رو درطی دهه های اخیر احداث ساختمان های با کاربری مسکونی جهت کمک به حل مشکل مسکن در ایران مورد توجه قرار گرفت از طرف دیگر ضرورت توجه به امر صرفه جویی به خصوص صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی باعث شده که طراحی پایدار و معماری سبز به یکی از مباحث بسیار مهم تبدیل شود . بر اساس امار موجود بیش از نصف انرژی در ساختمان ها برای گرمایش و سرمایش و معادل 10 درصد ان برای روشنایی و بقیه ان برای سایر مصارف انرژی به کار می رود . در این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی به صورت کتاب خانه ای می باشد ، ضمن اشنایی با ساختمان های سبز ، به بررسی مزایای و تکنولوژی و سیستم های به کار گرفته شده در راستای اهداف بهینه سازی انرژی در این ساختمان ها پرداخته می شود و ه دف از آن اس تفاده از معیاره ای معماری سبز جهت توجیه پذیر نمودن ساختمان های سبز در ایران می باشد.
معرفی اثر-معماری در دارالخلافه ناصری
حوزههای تخصصی:
بررسی الگ وی شهرسازی باغشهر اسلامیه به عنوان الگویی برتر و مقایسه آن با نظریه باغشهر هاوارد
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان سکونت گاه هایی برای رشد و ارتقا بشر تاثیر ویژه ای بر کیفیت زندگی انسان میگذارند. امروزه با توجه به مشکلات عدیده شهرهای کلان و پر جمعیت و مشکلات نبودن امکانات در روستاها، نیاز به طرحی نو در اجرای بافت شهری احساس می شود. برای اثبات برتری الگویی بر الگوی دیگر یکی از راه های ممکن مقایسه مزایا و معایب دو الگو با یکدیگر است. در این مقاله که از روش مشاهده مستقیم و مصاحبه استفاده شده، باتوجه به الگوی باغشهری، نمونه موردی باغشهر اسلامیه که در استان خراسان جنوبی واقع شده است، با طرح باغشهر اِبِنزِر هاوارد انگلیسی مقایسه می شود که نتایج این مقایسه نشان میدهد طرحی همچون باغشهر اسلامیه میتواند از نظر هزینه ها، تاثیرات اقتصادی، فرهنگی و بازخوردهای اجتماعی از الگوی باغشهری هاوارد برتر باشد و می تواند به عنوان الگویی مرجع در زمینه ساخت باغشهر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر بعد تفریحی که در باغشهرها مطرح است، نگاهی اقتصادی نیز میتوان به باغشهر اسلامیه داشت. به علت مثمر بودن باغات، هر کدام از باغات سطح شهر خود موتوری اقتصادی برای شهر هستند که البته نیاز به توجهات ویژه دارند که مورد بررسی قرار می گیرد. در این مقاله به این نتیجه می رسیم که الگوی باغشهری یک الگوی پایدار و محافظ محیط زیست است. و همچنین برتری الگوی ایجاد شده در باغشهر اسلامیه بر الگوی باغشهر هاوارد نیز منتج می شود. که باغشهر اسلامیه می تواند الگویی برتر برای گسترش این نوع باغشهر باشد. از دیگر نتایج مهم این مقاله این است که برای حفظ این الگوی ارزشمند باید تکنولوژی و صنعت وارد باغداری شوند و به سمت هوشمندسازی و گلخانه ای کردن محصولات حرکت کنند و برای ادامه حیات باغات، الگوی کشت منطقه نیز باید به مرور زمان تغییر کند و به الگوی سازگارتر با محیط تبدیل شود.