فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۲
53 - 64
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با محوریت موضوع طراحی شکل گرفته است. چیستی طراحی و چگونگی آن همواره دغدغه نظریه پردازان و محققان در حوزه های مختلف بوده است. در این میان تنوع دیدگاه ها و زمینه های نگرش به موضوع به جای وجود یک نظریه واحد مسئله ای قابل توجه است. هنگامی که مسئله عدم قطعیت به میان می آید، یعنی با پدیده ای روبه رو هستیم که خطی نیست و تنها از منظر خرد و منطق نمی توان آن را شناخت. در این میان عده ای جنبه های متافیزیک را جست وجو می کنند، عده ای از بُعد روان شناختی، ناخودآگاه را مورد بررسی قرار می دهند و گروهی دیگر نگاهی عرفانی به مسئله دارند. این جنبه ناشناخته نهفته در طراحی می تواند برای طراح و مخاطب نیرویی رازآلود، محرک، ترس آور یا لذت بخش باشد. طراحی در نقش آفرینشی خود برخاسته از عالم فردیِ طراح و دنیای ذهنی اوست که در چهارچوب علم به سنجش برده می شود و دگر بار به خیال بازمی گردد. بر این اساس در خوانش طراحی، مجموعه ای از مؤلفه های درونی و بیرونی همزمان به میان می آیند. شناخت این فضای طراحی و چگونگی دگرپذیری آن موضوعی است که برای ما اهمیت دارد. رویکرد ما فرایندمحور است. در کنار مطالعاتی که پیرامون شاخصه های فضای فیزیکی شکل گرفته است، ضروری است شاخصه های فضای ذهنی نیز مطالعه شود. این فضای ذهنی را معادل همان فضای خیال طراح در نظر می گیریم. مشخص است که به طور مستقیم نمی توانیم به مکانیسم تخیل دسترسی داشته باشیم، اما می توانیم سعی کنیم که کارایی آن را روی سطوح ساختاری شرح دهیم. روش پژوهش تلفیقی است از شیوه روایتی و تحلیل هرمنوتیکی-پدیدارشناسی. شیوه پژوهش نیز فرایندمحور است و بر فرایند طراحی تمرکز دارد. پژوهش بر مبنای مجموعه ای از روابط و اثرگذاری های متقابل شکل می گیرد. تکیه بر خیال لازمه آفرینش گری است. خیال یک گریز دوست داشتنی است که بسیاری از محدویت ها در آن راه ندارند. همه چیز در خیال ممکن می شود. تجربه ای از آزادی و آزادگی است. فضای خیال هرکس مختص به خود اوست و شکل آن با دیگری تفاوت دارد. مجموعه ای از درون مایه های فردی، شاخصه های فضای خیال را شکل می دهند. طراح در جریان طراحی در گذار مدام میان این فضای خیال و فضای فیزیکی است.
بررسی رابطة تطبیقی واژة لوگوس از منظر هراکلیتوس و نشان چلیپا در اندیشة ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از لوگوس در اندیشة هراکلیتوس با نگاه هستی شناسانة این اندیشمند یونانی نمود می یابد. لذا به منظور روشن کردن مفهوم لوگوس از منظر وی و مواجه ساختن آن با پرسش هایی از معرفت شناسی نقش چلیپا -که هدف اصلی این پژوهش است- ابتدا واژة لوگوس در آراء هراکلیتوس مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع هراکلیتوس لوگوس را قانون و اصلی جهانی می داند که همة عالم را فرا گرفته و در ذات یگانه، اما برای همگان مشترک هست و تنها تمثیل دیداری آن نوری است که در آتش به ظهور می رسد. همانند لوگوس و در موازات آن در اسطوره های ایرانی نیز اشه وهیشته نمادی از نظام جهانی، قانون ایزدی و نظم اخلاقی در گیتی است که آتش نمایندة زمینی و این جهانی آن محسوب می شود، آتشی که قرابت دیرینه ای با نقش چلیپا دارد. بر این اساس در پژوهش مطروحه آراء و عقایدی مورد نظر قرار گرفته که مختصات ظاهری و باطنی لوگوس را با اشه وهیشته در راستای همسویی آن دو با نشان چلیپا بررسی کند. بدین ترتیب به منظور آگاهی از رابطة معرفت شناسانه بین دو مفهوم و نماد متعالی و پاسخ به این پرسش اصلی که آیا می توان چلیپا را نماد و صورت محسوس لوگوس دانست؟ ابتدا قطعات هراکلیتوس در خصوص لوگوس و راز هستی که در آن نهفته است به همراه تأثیر احتمالی آن از اندیشة ایرانیان باستان مورد توجه قرار گرفته و سرانجام به عنوان یافته ها و نتایج این تحقیق قیاس عمومی از آراء هراکلیتوس در زمینة آتش به عنوان تنها تمثیل دیداری لوگوس و اندیشة ایرانیان باستان در خصوص حقیقت آتشی که از اشه وهیشته نیرو می گیرد. جهت آشکار کردن رابطة متعالی بین لوگوس نزد هراکلیتوس و نقش چلیپا نزد ایرانیان انجام می پذیرد. روش تحقیق توصیفی- تطبیقی بوده و ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارندة جستجوی کتابخانه ای و مطالعات میدانی است.
تأثیر نور و فضا در ساختار مسجد بر حالات معنوی نمازگزار (مسجد جامع اصفهان)
حوزههای تخصصی:
در معماری سنتی ایران، نور طبیعی که به عنوان تنها منبع روشنایی روز بود، به تأمین روشنایی محدود نشده و از نظر کیفیت بصری و زیبایی فضا نیز مورد توجه معماران بوده است. یکی از نمونه های خوب بازی نورپردازی طبیعی در معماری ایرانی را می توان در مجموعه های مذهبی با فضاهای متفاوت آن یافت. وجود بازشوهای متنوع دیواری و سقفی در این نوع معماری شاهد این ادعاست. به منظور بررسی نقش طراحی معماری و تنوع نورگیرهای مختلف در کمیت و کیفیت روشنایی فضا متناسب با کاربری آن، تحقیقی در مسجد جامع اصفهان که دارای حیاط ها و فضاهای متفاوت است، انجام شد. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق اسناد ضمن آشنایی با معماری معاصر ایران و ارتباط بین نور و فضا در این دوران معماری و توضیح هریک از این عناصر تأثیرگذار و همچنین دیدگاه معماران بزرگ ایران و جهان مجموعه فرهنگی، تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم. این مجموعه یکی از مراکز مذهبی شهر اصفهان می باشد. در این مقاله ویژگی نورپردازی تعدادی از فضاهای منتخب این مجموعه که از نظر شکل هندسی فضا، وضعیت و موقعیت نورگیر، محل قرارگیری در مجموعه و کاربری فضا متفاوت هستند، بررسی شده و رابطه بین تصمیمات طراحانه معمار و کیفیت نورپردازی فضا معرفی می گردد. سپس به کمک معیارهای ارائه شده در کتب راهنمای نورپردازی، شرایط نوری هر فضا از نظر میزان روشنایی، تنوع و یکنواختی توزیع نور و کیفیت بصری حاصل از آن با توجه به کاربری فضا تحلیل شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در معماری سنتی ایران، نور روز در کلیه تصمیمات طراحی اعم از انتخاب فضاهای پر و خالی، تناسبات و ابعاد حیاط ها و اتاق ها، جهت گیری هر فضا نسبت به خورشید، میزان دید هر فضا به حیاط و آسمان، عمق هر فضا و شکل و موقعیت نورگیر آن، اهمیت هر فضا از نظر دسترسی و کاربری و غیره نقش تعیین کنندهای داشته و یکی از مهمترین ارکان طراحی محسوب می شده است. راهکارهای طراحانه به کار رفته در این شیوه از معماری، امروز هم می تواند راهگشا و الهام بخش معماران معاصر باشد و امکان بهره مندی هر چه بیشتر از نعمات نورپردازی طبیعی برای مردم را فراهم کند.
Prioritize of Intervention Zones in Central Deteriorated Fabrics of Arak City According to Functional, socio-Economic and Environmental Indicators (اولویت بندی پهنه های مداخله در بافت فرسوده مرکزی شهر اراک بر اساس شاخص های کالبدی، اجتماعی- اقتصادی و محیطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده بخش قابل توجهی از پهنه بسیاری از شهرهای کشورمان را تشکیل می دهند که به دلیل معضلات خاص خود از گستره حیات شهری خارج شده و به بخش های مسئله دار شهرها تبدیل شده اند. این بافت ها علاوه بر مسایل و مشکلات کالبدی، ابعاد و کیفیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضاهای شهری را نیز دچار تنزل کرده، حضور انسان در فضاهای شهری را با معضل روبرو و یا مختل می سازند. شناسایی این مناطق شهری و اولویت بندی پهنه های مداخله به منظور اعمال راهکارهای منطقی و متناسب که به ارتقای کیفیت فضاهای شهری در این بافت ها می پردازد، جهت بازگرداندن هویت و حیات شهری بدان ها ضروری به نظر می رسد. پیشینه اکثر تحقیقات مرتبط و همچنین بررسی اسناد فرادست از جمله تفصیلی و جامع مرتبط با بافت فرسوده مرکزی شهر اراک که به عنوان منطقه مطالعاتی این تحقیق انتخاب شد، حکایت از به کارگیری مطالعات کالبدی در شناسایی این مناطق دارد. لذا در این تحقیق به منظور افزایش جامعیت و کارایی در بازشناسی و اولویت بندی حوزه های مداخله بافت مورد بررسی، علاوه بر شاخص های کالبدی از عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی نیز استفاده شد.
به منظور اولویت بندی بلوک های بافت فرسوده مطالعاتی بر اساس هر سه دسته معیار فوق و تشکیل لایه های اولویت بندی مربوط به هر کدام و سپس برهم نهی شاخص ها از تلفیق دو روش تصمیم گیری AHP و Delphi استفاده شد. به این منظور ابتدا با استفاده از شاخص ها و متغیرهای موجود، لایه مربوطه تعیین و اولویت بندی حوزه های مداخله برای هریک از مؤلفه های کالبدی، اجتماعی- اقتصادی و محیطی تهیه شد، در نهایت با برهم نهی (روی هم اندازی) لایه های مذکور مبتنی بر روش تلفیقی، حوزه های نیازمند مداخله در بافت فرسوده تعیین و با توجه به مسایل و مشکلات موجود در هریک از حوزه ها اولویت بندی های لازم صورت گرفت. نتایج بیانگر تطابق نسبی مناطق اولویت بندی شده بر اساس معیارهای اجتماعی- اقتصادی و محیطی با معیارهای کالبدی است. بر این مبنا می توان استنباط کرد که اگر بخشی از اطلاعات لازم در ارزیابی کالبدی بافت مورد نظر به هر دلیلی قابل حصول نباشد، اطلاعات و تحلیل های اجتماعی- اقتصادی و محیطی می تواند به عنوان جایگزینی مطمئن در شناسایی و اولویت بندی مناطق فرسوده مورد استفاده قرار گیرد. از طرف دیگر تلفیق اولویت بندی پهنه ها بر اساس سه شاخص مورد بررسی ضمن آنکه منجر به شناسایی بهتر و دقیق تر پهنه های مداخله شد، در مواردی هم سبب تغییرات جزیی اولویت بندی پهنه های مداخله به ویژه در اولویت های سوم تا پنجم شد.
فرایند تهیه برنامه های توسعه شهری و تبیین انواع مغالطه در زمان پاسخگویی به افکار عمومی؛ نمونه موردی: کارگاه های ایسنا در نقد طرح جامع تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
21 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: این مقاله با توجه به انتشار کتاب «نقد و بررسی طرح جامع تهران 86» از سوی پژوهشکده نظر تهیه شده است. در حال حاضر حدود 10 سال از تصویب طرح جامع تهران می گذرد. مرور تلاش تعدادی از استادان دانشگاه در جهت تهیه طرح جامع، که با حمایت گروهی از متخصصان همراه شد و به تشکیل جلسات مناظره در خبرگزاری ایسنا منجر شد، مثال مناسبی برای ارزیابی جایگاه نظر کارشناسی در روند تهیه طرح های توسعه شهری در ایران است. این مقاله، به خصوص بر روی «نحوه پاسخ گویی» تهیه کنندگان طرح جامع تهران (مشاور و کارفرما) در دفاع از طرح متمرکز است و تلاش بر این نکته بوده که نشان دهد چگونه انواع مغالطه در این پاسخ ها قابل تشخیص و تبیین است. تشریح این بحث احتمالاً می تواند کمک کند تا در آینده، زمانی که برنامه ریزان شهری در مقام پاسخ گویی نسبت به تولیدات خود هستند، بیشتر احساس مسئولیت کنند و به نقد پاسخ گویند، یا واقعاً برای رفع نقص مورد اشاره منتقدان تلاش کنند.هدف: هدف این پژوهش تبیین انواع مغالطه در زمان پاسخگویی مسئولان تهیه طرح جامع تهران به منتقدان است.روش پژوهش: روش تحقیق در این مطالعه، روش تحلیل گفتمان است. بر این اساس، مباحث 9 کارگاه مناظره ایسنا بازخوانی شده و به ویژه پاسخ های تهیه کنندگان طرح جامع بررسی و در انطباق با چارچوب نظری، برگرفته از آرای «آرتور شوپنهاور» درباره انواع مغالطه، دسته بندی شده اند.نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان می دهد که می توان سه دسته کلی از پاسخ نسبت به انتقادات ارائه داد. دسته اول از پاسخ ها، ضمن پذیرش برخی انتقادات، اشاره می کند که از آنجا که این انتقادات به پروژه های پیشین هم وارد بوده است، نمی توان آنها را در این طرح هم اصلاح کرد. دسته دوم از پاسخ ها، به جای پاسخ به نقد، با بیانی مبهم، تلاش به متهم کردن منتقدان می کند. دسته سوم نیز، به منتقدان پیشنهاد مشارکت می دهد. پیشنهاد وسوسه انگیزی که منتقد را به سکوت وا می دارد. نکته مشترک در هر سه روش این است که تلاشی برای رفع نقص یا پاسخگویی به نقدها ندارند.
مقایسه تطبیقی کیفیت پیاده راه ها در ایران و خارج کشور با مدل ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی گسترش استفاده از وسایل نقلیه و افت کیفیت محیطی به خصوص در بافت مرکزی شهرها، تلاش برای بهبود شرایط زیست مردم و باز گرداندن فضاهای شهری به آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار شد. پیاده راه سازی نیز به عنوان یکی از سیاست های حرکت به سمت پیاده مدار نمودن شهرها از نیم قرن گذشته مورد توجه بسیاری از شهرهای جهان قرار گرفته است. با این وجود اجرای پیاده راه ها در شهرهای مختلف با نتایج متنوعی همراه بوده است؛ تا جایی که برخی پیاده راه ها با شکست مواجه شده و مجددا به روی سواره ها باز شده اند. از همین رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است با شناسایی شاخص هایی معتبر به مقایسه تطبیقی نمونه هایی از پیاده راه های موفق در داخل و خارج از کشور پرداخته شود تا از این طریق بتوان مهم ترین نواقص پیاده راه های داخلی به نسبت نمونه های خارجی را شناسایی کرد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است. همچنین به منظور مقایسه منطقی میان نمونه ها از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است تا کلیه روابط میان خوشه ها و گره ها در ارزیابی حفظ شوند. مقایسات زوجی گره ها و خوشه ها نیز بر اساس نظرات گروه کارشناسی (روش دلفی) انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد کیفیت پیاده راه های داخلی نسبت به نمونه های موفق خارجی به طور محسوسی پایین تر است که یکی از اصلی ترین علل آن کم توجهی به مسائل «اجتماعی-مدیریتی» در فرایند برنامه ریزی و طراحی پیاده راه است. لذا توجه به نیازهای ذی نفعان در فرایند طراحی، تنوع کاربران محیط، انعطاف پذیری طرح و خارج شدن از نگاه صرفا ترافیکی به پیاده راه ها از پیشنهادات کلی پژوهش هستند.
تاریخچه ضریح منور امام رضا (ع)
منبع:
هنر دینی ۱۳۷۹ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری بهبود وضعیت مدیریت محله در سکونتگاه های غیر رسمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش سیاست گذاری بهبود وضعیت مدیریت محلی با رویکرد اجتماع محور در سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد اجتماع محور می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت پیمایشی می باشد. به منظور بررسی و تدوین مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از مدل SWOT و QSPM استفاده شده است. ازآنجاکه سازوکار مناسبات درونی شورایاری باید از «دبیرمحوری» به سمت «شورایارمحوری» حرکت کند؛ شورا و شهرداری باید به یک مدل کارآمد و شفاف، با حفظ استقلال نهاد نظارتی (شورا و شورایاری) از نهاد اجرایی (شهرداری) در نوع اداره محله، با توجه به وجود سه ضلع؛ شهرداری منطقه، سرای محله و شورایاری در هر محله، برسند. ازاین رو، به نظر می رسد طرح مذکور به دلیل داشتن هدف توانمندسازی محله ها، بتواند در راستای توانمندسازی و ایجاد کانال ارتباطی میان سازمان های دولتی و محله ها تأثیرگذار باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در راستای بهبود وضعیت فعلی مدیریت محلی باید راهبرد های ترکیبیِ معین استفاده گردند که به ترتیب عبارتند از: برنامه ریزی پایین بالا با ترکیب آرای جمعی، وجود پایگاه معتبر داده در راستای الزام برای مدیریت محله، افزایش مشارکت ساکنان محله با آگاه سازی در حوزه مدیریت و سرای محله ای.
سیر تاریخ هندسه در جهان شرق (نمونه موردی: تمدن های هند، چین و ژاپن)
حوزههای تخصصی:
بی گمان ریاضیات، هندسه، اشکال، احجام و تقسیم و ترکیب آن ها با یکدیگر مستقیما با معماری ارتباط دارد. تاریخ و تئوری معماری و طراحی شهری در فرهنگ های مختلف نقش ریاضیات و هندسه را در شکل دادن به ساختار شهرها، بناهای تاریخی برجسته و عظیم و نیز بناهای ساده و متعارفی مردم به خوبی نشان می دهد. موضوع ریاضیات و هندسه از ابتدای خلقت بشر و آگاهی او نسبت به محیط اطرافش مطرح بوده و از دیرباز تاکنون مورد پژوهش و بررسی هنرمندان و دانشمندان گوناگون قرار گرفته است. اهمیت هندسه از جمله در نسبت و تناسب، تقارن و نظم در کل و اجزاء بنای معماری از یک سو و ترکیب و ساختار شهر از سوی دیگر آشکار است. این موضوعات قرن هاست که مباحثی را در تئوری معماری به خود اختصاص داده است. این مقاله با هدف بیان سیر تحول تاریخی ریاضیات و هندسه در تمدن های شرقی (تمدن های باستانی هند، چین و ژاپن) به نگارش در آمده و سوال اصلی این پژوهش آن است که دستاوردها در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری به اختصار در هر تمدن باستانی چه مواردی بوده و آیا براساس یافته ها می توان این ویژگی ها را در سه موضوع دستاوردها در ریاضیات، هندسه و معماری طبقه بندی و تبیین نمود. تحقیق از نوع تحقیق های بنیادین و توصیفی بوده و روشی جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. مقاله با مقدمه ای از اهمیت و جایگاه ریاضیات و هندسه و نقش آن در معماری شروع و سپس در سه مرحله به صورت مطالعه موردی تمدن باستانی هند، تمدن باستانی چین و نیز ژاپن؛ دستاوردها در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری تشریح و سپس در مرحله تحلیل آن ها به تفکیک دوره، مهمترین دستاوردها (در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری) تفکیک می شوند. از نتایج این پژوهش می توان به جایگاه ارزشمند و در خور توجه ریاضیات و هندسه در تمدن های هند، چین و ژاپن و شکل گیری مبانی ریاضیات و هندسه و کاربرد آن در معماری اشاره کرد؛ به طوری که خاستگاه عددنویسی و کاربرد عدد صفر در تمدن هند رایج بوده و در تمدن های هند، چین و ژاپن هندسه و تناسبات معمول و طراحی هندسی در ساخت بناها بازتاب می یابند.
نگرشی کوتاه بر پروژه «مرمت و باز زنده سازی و طراحی مجموعه فرهنگی آرامگاه و مزار شیخ علاءالدوله سمنانی»
حوزههای تخصصی:
بررسی مقابر دوره سلجوقی ارومیه باتمرکز بربنای سه گنبد ارومیه
حوزههای تخصصی:
معماری دوره سلجوقی را می توان یکی از اعصار طلایی معماری ایران برشمرد. در این دوره به گسترش شهرها و ساخت فضاهای معماری و به خصوص فضاهای مذهبی همت گمارده شد. ساخت فضاهای آرامگاهی به تبع رشد روزافزون فضاهای معماری و متأثر از پایبندی سلاطین و بزرگان سلاجقه به امور مذهبی و ساخت فضاهای یادمانی به سرعت رواج یافت و ساخت مقابر به صورت برج مقبره با پلانهای بسیار متنوع در تمامی پهنه تحت حکومت سلجوقیان فراگیر شدو مقابر متعددی در حوزه حکومت سلاجقه بنا گردید که امروزه نمایانگر قسمتی از هنر باشکوه آن دوره است. این مقاله به بررسی ویژگی های سازه ای و ساختاری و کالبدی این بناهای دوره سلجوقی میپزدازد و از آنجاکه در شهر ارومیه بناهای متعددی از آن دوره باقی مانده است که از آن میان برج مقبره سه گنبد در داخل شهر کنونی یکی از بناهای شاخص به یادگار مانده است به عنوان نمونه موردی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.این مقاله بر مبنای روش توصیفی تحلیلی می باشد و سعی بر آن است که بنای سه گنبد می باشد مورد بحث قرار بگیرد. در این شیوه با جمع آوری اطلاعات و مدارک در زمینه موضوع مطرح شده وطبقه بندی، سازماندهی اسناد گردآوری شده بر اساس ویژگیهای معماری و سازه ای به تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده پرداخته خواهد شد.
ساخت الگویی برای تحلیل جهان هنر معاصر براساس دستگاه روحانی جهان دینی با استفاده از جامعه شناسی دین ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
53 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نظام روحانی دین چگونه بر الگوی مسلط جامعه تأثیر می گذارد؟ عوامل شکل گیری جهان هنر معاصر کدام اند؟ ساختارهای نهادی هنر معاصر همچون گالری از طریق چه راه هایی شکل ها و فرم های جهان هنر را شکل داده اند؟ هدف و روش تحقیق: هدف اصلی این مطالعه، تطبیق ساختار جهان دینی و نظام روحانی آن در ساخت الگوی مسلط دوران بر جهان هنر (هنر معاصر) است. می خواهیم بگوییم که ساختار جهان دینی و دستگاه و نهادهای دینی، بر ایده مسلط دوران، عوامل و کنش های آنها و سلسله مراتب قدرت تأثیر مستقیم دارد. بدین منظور باید ساحت های دین و هنر و نظام روحانی درونی آنها، به مثابه حوزه گردش ایده، آشکار شده و با بیان نسبت هریک با ساختار قدرت، براساس جامعه شناسی دین وبر به یک رده گان شناسی از نهاد هنر (معاصر) و عاملان بسط آن دست یافته و تحولات ساختاری در هریک از میدان ها را نشان دهیم. برای فهم این سلسله مراتب و تکوین دستگاه روحانی، نخست به جهان اندیشه دینی و تأثیر آن بر شکل گیری سلسله مراتب و رفتار سوژه ها پرداخته و در گام بعد به خود عوامل- نهادها و نسبت آنها با ایده مسلط در جهان هنر معاصر می پردازیم. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر، دین و هنر به عنوان دو ظرف و متن همسان انگاشته شده اند. از خلال توجه به نقش نهادها و نیروهای آن در خلق جهان دینی به نظر می آید که می توان این مسیر را درست تر پیمود. می توان دید که اینجا کلیسا و دستگاه روحانی آن قرابت بسیاری به سازمان ها و نهادهای جهان هنر و ساخت سلسله مراتبی آن دارند. کلیسا به مانند دستگاهی روحانی است که به صورت نظام مند و تشکیلاتی دنبال ساخت الگو و شیوه عمل است. معادل کارویژه آن در جهان هنر را می توان در نهاد گالری دید و با آن تطبیق داد. پیشنهاد پژوهش حاضر برای مطالعه جهان هنر معاصر و شعبه های آن همچون هنر معاصر ایران، توجه به مسئله مشروعیت و نقش متخصصان دستگاه روحانی جهان هنر در ساخت و شکل گیری بی رقیب تمام وجوه هنر و زیباشناسی معاصر از طریق اعمال این مشروعیت است. روش پژوهش حاضر در فهم این ساختار و سلسله مراتب، برآمده از جامعه شناسی دین وبر و برداشت ویژه او در تحلیل دستگاه روحانی جهان دین است. تحلیل و طبقه بندی ها را با استفاده از این زمینه نظری انجام داده ایم.
معرفی اثر-آثار عجم
حوزههای تخصصی:
بازخوانی اثر معماری به کمک مدل نقد بینامتنی؛ نمونه موردی: مسجد ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
41 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فقدان خوانش نظام مند آثار معماری در جامعه معماری منجر شده است تا شاهد نقدهای مستدلی که منجر به ارتقای کیفی آگاهی طراحی شوند نباشیم. این پژوهش با تکیه بر خوانش بینامتنی آثار معماری، روابط میان عناصر درون متن و برون متن و تأثیر آن ها در شکل گیری معنای کلی اثر معماری را بررسی می کند. در این پژوهش پس از تبیین مبانی نظریه بینامتنیت به عنوان ابزار نقد، مدل نقد بینامتنی معماری تدوین شده است. سپس این مدل در خوانش مسجد ولیعصر آزمون شده است. هدف: این پژوهش با هدف شناخت و بررسی جایگاه نظریه بینامتنیت در روش نقد معماری به دنبال ارائه یک روش جدید در نقد معماری مبتنی بر این نظریه بوده است. روش تحقیق: این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است که در مرحله جمع آوری داده ها از روش توصیفی و مرور متون مرتبط یا ادبیات موضوع، و در مرحله تجزیه و تحلیل داده ها از روش استدلال منطقی بهره گرفته است. این تحقیق با تکیه بر نظریه بینامتنیت صورت گرفته است و در لایه های مختلف به بررسی متن مورد نظر (در اینجا اثر معماری) پرداخته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که متن معماری در لایه های متعدد معنایی از لایه های پدیداری تا زایشی شکل می گیرد و انواع دلالت در شکل گیری لایه های آن مؤثر است و با به کارگیری مدل نقد بینامتنی، لایه های شکل دهنده آن از لایه های معماری تا فرامعماری مورد بازخوانی قرار می گیرد. به کارگیری نقد بینامتنی از خوانش سطحی آثار معماری جلوگیری می کند و اثر معماری را به عنوان عضوی از مجموعه ای از آثار مطالعه می کند که در طول مقطع زمانی و به دلایل خاصی شکل گرفته اند و بدین ترتیب می تواند منجر به درک لایه های پنهان معنا شود و در خوانش اثر، پارادایم های گسترده تری را فراخوانی می کند.
معرفی اثر-شهر و مدرنیته
Regeneration and restoration of old texture with a perspective to protect the identity of housing, case study –Joybareh locality in Isfahan (باز زنده سازی و احیاء بافت فرسوده با رویکرد حفظ هویت مسکن، نمونه موردی محله جویباره اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت تاریخی شهرها به دلیل ساختار سنتی ، فرسودگی واحدهای مسکونی ، دشواری دسترسی ، ضعف زیرساخت ها و تشکیلات زیست محیطی سیر رکود و عقب ماندگی را طی می کند. در راستای این تحولات بنیادین در شهرهای تاریخی و رفع مشکلات از بافت تاریخی شهرها طرح هایی در قالب بازسازی – نوسازی – بهسازی و باز زنده سازی درزمینه های مختلف تهیه و اجرا شده است. شیوه برخورد با این بافت های تاریخی متأثر از دیدگاه های فلسفی در شهرسازی متفاوت بوده است . در دهه های اخیر با احیاء بافت تاریخی و رفع فرسودگی از شهرها و اعیان سازی به همراه حفظ و احیاء هسته تاریخی و هماهنگی بین بافت نو و تاریخی با تأکید بر هنجارها و ارزش های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. شهر تاریخی اصفهان با قدمت دیرینه از این قاعده تحولات بنیادین شهرسازی در ایران مستثنی نبوده و تحولات بسیاری در ساختار سنتی آن صورت گرفته است . نظام به هم پیوسته و ارگانیک شهر به همراه شبکه معابر (سرپوشیده و روباز) و محله های خودکفای تاریخی دچار تحولات بسیار شده اند از جمله محله جویباره که جزء هسته های تاریخی شهر اصفهان به شمار می رود.
در این محله به رغم طرح های اجرا شده از جمله کف سازی معابر، بهسازی و بازسازی تک بناهای باارزش و ایجاد فضای سبز تاکنون نتوانسته هویت تاریخی خود را همانند گذشته حفظ کرده، به دلیل نبود یک برنامه بلندمدت مدون در مسیر حفظ و احیاء هسته های تاریخی شهر و هماهنگ با بقیه اجزاء خود در مسیر توسعه گام بردارد، ضمن اینکه همواره شاهد گریز جمعیت از محله و فرسودگی بیش از حد ابنیه و زوال این هسته تاریخی در شهر اصفهان هستیم. حفظ ارزش های ماندگار و تاریخی در محله،
روان سازی ترافیک و ایجاد وحدت فضایی در مجموعه محله ، اشتغال زایی و بازگرداندن هویت اجتماعی محله جویباره و احیاء معابر و گذرهای تاریخی جهت جذب گردشگر از جمله مهم ترین نتایج این تحقیق به شمار می رود که از روش میدانی و تحلیلی در هسته تاریخی محله جویباره انجام پذیرفته و دارای قابلیت بالقوه جذب جمعیت گردشگر است. در این پژوهش پس از شناخت و بررسی بر روی یک واحد همسایگی در محله به واکاوی یکایک ابنیه و معابر و اجزاء تشکیل دهنده آن پرداخته شده تا با امکان باز زنده سازی مطلوب براساس ساختار اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و جلب مشارکت مردمی بتوان هویت تاریخی محله جویباره را مجدداً محقق کرد و در راستای یک محله سرزنده، با حفظ هویت تاریخی خود به یک نوسازی پایدار دست یافت.
معناشناختی رودخانه در مرکز پادشاهی ایران باستان
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر احیای بافت های فرسوده ی شهر قائمشهر (با رویکرد ارزیابی سیاست های حمایتی دولت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بافت مرکزی و قدیمی شهرها که روزگاری مهم ترین و بهترین محله های مسکونی شهرها ب وده ان د و ب ه دلی ل حض ور اجتماعات انسانی امروز دارای عناصر تاریخی و به یادم انی ب اارزش متع ددی هس تند، در ح ال حاض ر دچ ار فرس ودگی ناکارآمدی شده است. احیای بافت های فرسوده می تواند ارزش کالبدی را ارتقا داده و رغبت شهروندان به س کونت در آن را اف زایش دهد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر احیای بافت فرسوده شهر قائمشهر (با رویکرد ارزیابی سیاست های حمایتی) می باشد. در این تحقیق که به صورت پیمایشی که به عنوان شاخه ای از تحقیقات توصیفی صورت می گیرد، برای جمع آوری اطلاعات از ابزار بلوک های آماری و مقاله ها و کتب های فرسودگی که از معتبرترین ابزار گردآوری اطلاعات می باشد، استفاده گردیده است. در نتیجه با بررسی سیستم محیطی و شاخص های متناسب برای شناسایی بافت های فرسوده شهری با استفاده از مدل های برنامه ریزی (ahp) محله هایی به عنوان بافت فرسوده معرفی گردیده است. این شاخص ها اعم از ریزدانگی و ناپایداری و نفوذناپذیری در بافت های سطح شهر قائم شهر مورد پالایش و بررسی قرار گرفته و هریک معیاری برای نزدیک شدن به بافت های فرسوده شهری تلقی گردیده است که لذا با بررسی این شاخص ها بافت های فرسوده در عنوان بلوک های فرسوده شناسایی و معرفی شده اند و در نتیجه با بررسی شاخص های حمایتی برای بهسازی و نوسازی این بافت ها و پیشنهادات لازم برای برطرف کردن و جلوگیری از تولید نشدن بافت های فرسوده بیان شده است.