ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
۲۲۲۳.

شهرشناسی و برنامه ریزی برای شهر با فلسفه ژیل دلوز

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اژانسمان/ اسمبلج ژیل دلوز شهرشناسی برنامه ریزی شهری فلسفه شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۷۶۹
فلسفه ژیل دلوز، فلسفه ای فضامند و معطوف به شیوه های چینش عناصر انسانی و غیر- انسانی در قالب اژانسمان های ناهمگن و چندگانه است. دغدغه اصلیِ این فلسفه، شدن های متعلق به جغرافیاست؛ شدن هایی که بیش از یک سرهم بندی(اسمبلج) ساده هستند و از توان به هستی درآوردنِ فعال عاملیت خاص خودشان برخوردارند که بدان «اژانسمان» گفته می شود. آنچه یک اسمبلج را به یک اژانسمان تبدیل می کند، روابطی است که میان عناصر وجود دارد. از این رو، آنچه در این فلسفه اهمیت دارد روابط میان عناصر و نه سرشت خودِ عناصر است. این مقاله، تلاش می کند توضیح دهد چگونه چنین فلسفه ای می تواند به عنوان چارچوبی تحلیلی و انتقادی به ما در درک شیوه هایی که واقعیت های موجود در شهریت و برنامه ریزی شهری به هستی درآمده و در طی زمان دچار تحول می شوند کمک کند. در این میان، توجه شهرشناسان روی شدن های برساختی و فرایندهایی که از طریق آنها واقعیت های شهری به هستی درمی آیند، و دغدغه برنامه ریزان شهری برای کمک به تولید فضاهای چندگانه، توانمندساز، باز، خلاق، دموکراتیک و فراگیرنده، مهم ترین درس هایی بوده که از فلسفه دلوز آموخته شده است.
۲۲۲۴.

بازخوانش معیارهای طراحی داخلی، جهت تغییرکاربری ابنیه ارزشمند

کلیدواژه‌ها: معماری داخلی معیارهای طراحی داخلی ابنیه ارزشمند تغییرکاربری سازگار بازطراحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۹۳
بناهای ارزشمند، میراثی گرانبها برای هر تمدن و کشوری به حساب می آیند. بنابراین حفظ و بقای آن ها برای آیندگان دارای اهمیت است. امروزه تعداد زیادی از بناهای ارزشمند، به دلایلی همچون منسوخ شدن کاربری اولیه، متناسب نبودن فضاهای داخلی جهت نیازهای امروزین، بدون استفاده رها شده اند. لذا تغییرکاربری، به منظور استفاده ی مجدد از آن ها ، به عنوان یکی از راه کارهای حفاظت و باززنده سازی مطرح می شود. از آن جایی که جهت بهره برداری مجدد از بنا، ناگزیر به دخالت و ایجاد تغییر در آن می باشیم، طراحی داخلی در یک بنای میراثی متناسب با عملکرد جدید آن اهمیت می یابد. یک بنای میراثی حامل پیام هایی می باشد که ماهیت آن را تعریف می کند، و همین اصل باعث تمایز طراحی در این گونه زمینه ها با سایر موارد می شود. بر این اساس طراح به عنوان اتصال دهنده ی گذشته به آینده دارای مسئولیتی سنگین در برابر نسل های گذشته، حال و آینده است. لذا رعایت اصول و معیارهای مؤثر جهت حفظ ارزش های بنا در طراحی داخلی به منظور تغییرکاربری، اهمیت به سزایی می یابد. مقاله ی حاضر در پی یافتن اصول راهنما و معیارهای مؤثر طراحی در زمینه های ارزشمند می باشد. تا علاوه بر حفظ ارزش های بناهای میراثی تغییرکاربری سازگار با آن ها صورت گیرد. دستور العمل های پیشنهادی ثابت نیستند، اما جامع اند، به طوری که می توانند در موقعیت های متنوعی استفاده شوند و با ویژگی های خاص موارد گوناگون و ارزش های نهفته در هر زمینه ی تاریخی منطبق شوند. شیوه ی پژوهش در این مقاله به صورت مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های موجود در این راستا می باشد. بدین منظور در ابتدا به بررسی اصول و قوانین حاصل از بیانیه ها و قطع نامه های جهانی، جهت تغییرکاربری پرداخته ، سپس با بررسی نمونه های موجود، و راه کارهای ارائه شده در این زمینه به تدوین اصول و معیارهای پیشنهادی جهت طراحی پرداخته می شود؛ در پی آن با اشاره به هر یک از شاخص های تأثیرگذار، و تطبیق آن با اصول تغییرکاربری سازگار، جدولی از عواملی که می بایست درطراحی داخلی مورد توجه قرارگیرند ارائه می گردد که از جمله مهم ترین اصول مورد توجه رعایت سادگی، انعطاف پذیری، بازگشت پذیری و توجه به روحیه ی مکان و حفظ ارزش ها و زیبایی های بصری معرفی می گردد.
۲۲۲۵.

قدرت و مقاومت در بازنمایی پیکره زن در آثار اعضای انجمن هنرمندان نقاش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت نگاه خیره نقاشی معاصر انجمن هنرمندان نقاش ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۳ تعداد دانلود : ۷۴۳
تعاریف متعدد از "" قدرت "" ، دو رویکرد متفاوت برای آن در نظر می گیرد، رویکردی جهت دار و از بالا به پایین که در آن فاعل قدرت، عامل اعمال آن بر مفعول قدرت بوده و در مقابل، رویکرد فوکویی قدرت است که فاقد جهت بوده و سوژه در یک زمان می تواند فاعل و مفعول قدرت باشد. در این رویکرد، راه برای مقاومت در برابر قدرت باز است و این شکل از قدرت، شکل دهنده زندگی انسانی خواهد بود. در اعمال قدرت به ویژه قدرت جنسیتی می توان از ابزار متعددی بهره گرفت، یکی از این ابزارهای بسیار قوی، نگاه است. تئوری های خیره نگری که به بررسی چگونگی اعمال قدرت به ویژه قدرت مردانه بر پیکره زن می پردازند، بامطالعه نگاه خیره به ویژه نگاه خیره مردانه لذت جویانه، راهی برای چگونگی بیان قدرت در آثار بصری و تجسمی ایجاد می کنند. در این پژوهش، نگارندگان با استفاده از تئوری "" نگاهِ خیره "" و در نظر گرفتن رویکرد فوکویی قدرت، ضمن گردآوری اطلاعات اسنادی به تحلیل محتوا با کمک منابع دیجیتال متکی بر شیوه های کمی و کیفی پرداخته اند، تا با بررسی پیکره های زن بازنمایی شده در آثار اعضای انجمن هنرمندان نقاش ایران و مطالعه نگاه خیره در آثار، تحلیل چگونگی اعمال قدرت در بازنمایی پیکره زن انجام شود. هدف این پژوهش، پاسخ به پرسش اصلی چگونگی اعمال قدرت در بازنمایی پیکره زن در آثار نقاشی و نیز بررسی چگونگی بازنمایی زن در موقعیت قدرت و ارتباط آن با نگاه این پیکره به مخاطب است. بر مبنای فرضیه پژوهش، هنرمند نقاش با مقاومت در برابر سلطه نهاد قدرت ناظر، با دلایل فرهنگی و مذهبی با استفاده از تکنیک های تجسمی از سوژه کردن زن در برابر کلیشه های قدرت جنسیتی امتناع کرده است. در این پژوهش با مطالعه انواع نگاه خیره مطرح شده از سوی چندلر، در بازنمایی پیکره زن، ارتباط عوامل تجسمی، نگاه و قدرت و مقاومت بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، هنرمند نقاش، زن بازنمایی شده را به عنوان موجودی منفعل و تحت سیطره به تصویر نکشیده است، به این معنا که زن، سوژه کنشِ در معرض نگاه قرار گرفتن واقع نمی شود. در رویکردی که با مسئله مقاومت مطرح شده از سوی فوکو در روابط قدرت منطبق است، زن با بازگرداندن نگاه، به ویژه نگاه خیره به سوی مخاطب، در جایگاهِ فاعلِ قدرت قرار می گیرد. در این بازنمایی، هنرمند از کلیه عوامل و مبانی تجسمی بهره گرفته و به خصوص با قرار دادن زن در زاویه دید هم تراز با خود و مخاطب، او را در موقعیت قدرتی برابر قرار می دهد. اما رابطه هنرمند و مخاطب رابطه رایج قدرت است، مخاطب فرصتی برای اعمال قدرت بر هنرمند نداشته و این هنرمند است که با مهارت فنی خود، بیننده را به چگونه دیدن هدایت می کند. ممانعت های فرهنگی که متأثر از فرهنگ اجتماعی و مذهبی هنرمند است، از احساسات بصری لذت جویانه تأثیر بیشتری ایجاد می کند و باعث می شود علیرغم اینکه هنرمند، زن را اغلب بدون پوشش سر بازنمایی می کند، با نهاد قدرت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی ناظر بر فعالیت انجمن نقاشان هم راستا شده و از نمایش زن برهنه به عنوان سوژه نگاه لذت جویانه امتناع ورزد.
۲۲۲۷.

Managerial model of regeneration projects Case study: Tehran (الگوی مدیریت پروژه های نوسازی شهری نمونه موردی : شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تهران مدیریت پروژه نوسازی شهری بافت فرسوده مدیریت نوسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۱ تعداد دانلود : ۶۵۸
امروزه نوسازی شهری از یک اقدام عمرانی و مهندسی ساده به یک پدیده پیچیده دارای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگیو کالبدی تبدیل شده است. مدیریت صحیح و توجه به واقعیات زمینه دو عامل اصلی موفقیت در پروژه های نوسازی شهری می باشند که عدم توفیق مدیریت شهری ایران در دستیابی به اهداف نوسازی براساس تکالیف قانونی، به دلیل بی توجهی به همین دو عامل اصلی بوده است. این تحقیق پس از بررسی ابعاد مختلف نوسازی شهری و مقایسه دیدگاه های مختلف در این موضوع، نسبت به تدوین ساختار مدیریت نوسازی شهری تهران براساس یکی از الگوهای معتبر مدیریت استراتژیک، اقدام و در ادامه با بررسی اسناد مرتبط با نوسازی شهری در تهران و مصاحبه با خبرگان، اجزای مورد نیاز این ساختار را شناسایی کرده که در بخش نهایی ارتباط این اجزا در قالب الگوی سه سطحی مدیریت نوسازی شهر تهران در تناسب با شرایط حاکم بر بافت های فرسوده این شهر، به هم مرتبط شده اند. نتیجه کلیدی در مقاله حاضر ایفای نقش تسهیل گری مدیریت شهری و تأکید بر عدم ورود آن به اقدامات اجرایی در سطح پروژه و واگذاری آنها به تشکل های حرفه ای بخش خصوصی استکه در الگوی پیشنهادی نیز انعکاس یافته است.
۲۲۲۸.

عملکرد نمایه ای شرق شناسی در هنر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر معاصر ایران نمایه شرق شناسی خوشنویسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۳ تعداد دانلود : ۶۴۴
بیان مسئله: هنر دو دهه اخیر ایران تاکنون از جنبه های مختلفی نقد شده است و برخی از منتقدان گرایش های اصلی آن را بازتولید گفتمان شرق شناسی دانسته اند. در همین رابطه، مسئله پژوهش این است که چگونه می توان ویژگی های مشترکی را میان فرمول تولید این قبیل آثار هنری و عملکرد شرق شناسی یافت؟ بدین منظور از مفهوم نمایه، با استناد به مباحث نشانه شناسی و تاریخ هنر و به منظور خوانش نقادانه بازتولید گفتمان شرق شناسی، بهره گرفته شده است. هدف: هدف این پژوهش مطالعه انتقادی و تعمیق در چالش های نظری هنر معاصر ایران با تکیه بر مفهوم نمایه است. پرسش اصلی این است که چه مؤلفه هایی ویژگی نمایه ای هنر معاصر ایران را شکل می دهند و چگونه نمایه سازی در هنر معاصر ایران در تطابق با گفتمان شرق شناسی است؟ روش تحقیق: روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و داده های آن به شیوه کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. نمونه ها به شکل هدفمند انتخاب شده اند. نتیجه گیری: کاربست افراطی برخی عناصر و نقش مایه های سنتی در هنر ایران دارای کارکردی نمایه ای است که ظرفیت جداسازی مکانی و موقعیت مند کردن آثار هنری را ایجاد می کند. این جداسازی مکانی و موقعیت مندکردن در تطابق با گفتمان شرق شناسی است.
۲۲۲۹.

نویافته های سردر مسجد جامع ارگ بم پس از زلزله سال 1382(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارگ بم مسجدجامع تحول تاریخی سردر منار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۳ تعداد دانلود : ۶۴۰
مسجدجامع ارگ بم از زمان پی نهادن تا امروز، روندی طولانی از دگرگونی، مرمت ، بازسازی و نوسازی را از سر گذرانده که بسیاری از این تغییرات تا پیش از زلزله 1382، در کالبد بنا پنهان بود. آشکار شدن ساختار اصلی سردر قدیمی مسجد و منارهای قدیمی متصل به سردر از جمله نویافته های پس از این زلزله است. این نویافته ها دوره بندی های قبلی پیشنهادشده برای مسجد را دچار تردید ساخته و پرسش ها و ابعاد پژوهشی تازه ای را مطرح ساخته است که پیش از این در نظر نبود. این پژوهش در پی آن است که ضمن معرفی شکل اولیه و دگرگونی های سردر، جایگاه زمانی آن را در دوره بندی کلی تحولات مسجدجامع ارگ بم از طریق بررسی اسناد و مدارک مکتوب و برداشت های دقیق میدانی و همچنین گمانه و پی گردی های باستان شناسی و با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی مشخص کند. نتایج مطالعه و بررسی ها نشان می دهد که به رغم اینکه پژوهشگران سردر را منسوب به قرون اولیه اسلامی می دانند، این پژوهش بنا بر شواهد موجود اعم از مانده های معماری موجود، ابعاد خشت ها، ارتفاع پاکار نعل درگاه، پهنای جرز های طرفین ورودی، تنه تنومند و اندازه مغزه میانی منار، بر این باور است که سردر منسوب به قرن هشتم هجری است و همانند سایر سردرهای مظفری تیموری ارتفاعی بلند و تناسباتی کشیده دارد.
۲۲۳۰.

بررسی شاخص های سرزندگی پیاده راه ها و خیابان های پیاده محور، در مقایسه پیاده راه استقلال، استانبول ترکیه و خیابان پیاده محور سی تیر، تهران ایران

کلیدواژه‌ها: پیاده راه سرزندگی خیابان سی تیر پیاده راه استقلال تکنیک SWOT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۷۶۸
در سالهای اخیر تسلط سواره بر پیاده که نوعی از تسلط کمیت بر کیفیت می باشد، در فضاهای شهری به نوعی به فرهنگ غالب شهرها تبدیل شده است. کاهش تعاملات اجتماعی، ترافیک سنگین، آلودگی های محیط زیستی و تخریب بافت ها و بناهای ارزشمند کهن شهرها از معضلات شهرهای امروزی می باشند که بخشی از دلایل آن به خودرو محوری و کاهش حرکت پیاده در شهرها برمی گردد. جنبش پیاده محوری، تقویت حرکت پیاده در فضاهای شهری و ایجاد پیاده راه ها، روش هایی برای کاهش اثرات معضلات ذکر شده و بازگرداندن جایگاه حرکت پیاده به فضاهای شهری می باشند. پیاده راه ها به عنوان معابری با نقش اجتماعی بالا و محدودسازی حرکت سواره، در واقع راهی برای بازپس گیری معابر عمومی به ویژه فضاهای شهری ارزشمند که دارای جاذبه های فرهنگی، تاریخی، تجاری و تفریحی برای عابرین پیاده هستند، از وسایل نقلیه و پس دادن آن به انسان به منظور حرکت، تعاملات اجتماعی و فعالیت های تفریحی، گردشگری و تجاری است. یکی از مهم ترین شاخصه های پیاده راه ها و خیابان های پیاده محور، میزان سرزندگی آنها می باشد که می تواند نقش اساسی در میزان حضور و رضایت شهروندان جهت افزایش تعاملات اجتماعی و نزدیک شدن به اهداف پیاده محوری داشته باشد. این پژوهش به بررسی شاخصه های سرزندگی محورهای پیاده پرداخته و هدف این پژوهش رسیدن به معیارهای مشترک برای ایجاد سرزندگی در پیاده راه ها و خیابان های پیاده محور می باشد. همچنین با مقایسه و بررسی دو پیاده راه، استقلال استانبول و خیابان سی تیر تهران از طریق تکنیک تجزیه و تحلیل SWOT به تدوین معیارهایی برای ایجاد سرزندگی در پیاده راه ها می پردازد و  معیارهایی را برای ایجاد سرزندگی در پیاده راه ها و خیابان های پیاده محور پیشنهاد می نماید.
۲۲۳۱.

بررسی آراء اخوان الصفا در مورد علم عدد و هندسه مطالعه موردی نقش مایه ها و تزئینات هندسی گنبد کبود مراغه

کلیدواژه‌ها: گنبد کبود مراغه اخوان الصفا نقش مایه های هندسی معماری سلجوقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۱۶۲۷
معماری ایرانی سراسر نظم و هندسه است. در آثار حکیمان و فیلسوفان مسلمان جابه جا به اهمیت هندسه و شکل های هندسی برمی خوریم. چنان که گفته اند اخوان الصفا غایت قصوای علم هندسه را آماده کردن روح انسان برای تفکر و تعقل در حقایق بدون توجه و احتیاج به عالم محسوسات، می دانند و نتیجه آشنایی با هندسه را تمایل روح به ترک این عالم و پیوستن به عالم معقولات و زندگانی ازلی می پندارند. ایشان برای شکل های هندسی «فضایل»، «صفات» و «خصایص» مشخص قائل اند. اخوان الصفا در رساله دوم خویش از مجموعه رسائل، هندسه را به دو مقوله تقسیم کرده است: هندسه محسوس و هندسه معقول؛ هندسه محسوس عاملی بر صناعت و آفرینش عملی و هندسه معقول را علت فکر و آفریننده علم و هر دو را راهی برای درک حکمت و جوهر نفس می داند و درجایی دیگر هندسه را راهی به سوی تقویت فکر و خیال برای ادراک جوهر نفس و ذات اشیاء در نظر گرفته است. این پژوهش در پی بررسی آرای اخوان الصفا در مورد عدد، هندسه و مطالعه آن در نقوش هندسی گنبد کبود مراغه می باشد. گنبد کبود مراغه حلقه میانی معماری سلجوقی و ایلخانی هست و به لحاظ نقوش هندسی و به کارگیری تزئینات و رنگ در نوع خود کم نظیر می باشد. روش تحقیق به صورت تاریخی- تفسیری و تجزیه اطلاعات کیفی و گردآوری اطلاعات به روش اسنادی است. در این راستا بنای گنبد کبود مراغه به عنوان مطالعه موردی بررسی خواهد شد. متخصصان این گنبد را به لحاظ تحولاتی که در ساختار گره هندسی و تزئینات معماری ایجاد کرده، نقطه پیوند بین تاریخ هنر با تاریخ معماری و با تاریخ ریاضیات می دانند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که انتخاب و کاربرد اشکال هندسی و حتی رنگ، تصادفی نبوده و مانند سایر اجزای هنر اسلامی از مبانی اعتقادی خاصی برخوردار است. می توان یافته های مطالعه را به طراحی گره هندسی در بعد دوم، استفاده از مفاهیم رنگ و اعداد و تناسبات خاص تقسیم نمود. انتخاب این نقش مایه ها می تواند با مفاهیمی چون هندسه محسوس و معقول که اخوان الصفا مطرح کرده اند نسبت معناداری داشته باشد.
۲۲۳۳.

واکاوی تعامل بین گونه های شکلی مسکن سنتی و ارتباطات فضایی با استفاده از ابزار نحو فضا (نمونه موردی: خانه های سنتی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ورودی پیکره بندی فضایی مسکن سنتی لایه های بصری یکپارچگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۸ تعداد دانلود : ۶۷۷
شهر کاشان را می توان گنجینه ای از خانه های سنتی ایرانی دانست؛ خانه هایی که متعلق به دوره قاجار بوده و مقوله های اجتماعی فرهنگی و اقلیمی بیشترین تأثیر را در شکل گیری پیکره بندی فضایی این خانه ها داشته است . در ا ین پژوهش با محور قرار دادن ورودی، به تحلیل پیکره بندی فضایی در خانه های کاشان پرداخته شد. در مرحله اول، خانه ها به لحاظ شکلی و کالبدی در چهار دسته قرار گرفتند: خانه های تک حیاطه دوطرف حجم، تک حیاطه سه طرف حجم، خانه های تک حیاطه چهارطرف حجم و دوحیاطه چهارطرف حجم. در مرحله دوم تعداد ورودی ها، جایگاه ورودی ها به لحاظ افقی و عمودی و مسیر مستقیم و غیر مستقیم هنگام ورود به خانه ها مشخص شد، سپس به منظور تحلیل ورودی در هر دسته شکلی، از روش چیدمان فضا بهره گرفته شد. در همین راستا دو شاخص هم پیوندی و عمق قابل پیمایش (ارتباط بصری) در بستر این خانه ها مورد سنجش قرار گرفتند. در مرحله سوم نیز، عرصه بندی فضا های تابستان نشین و زمستان نشین خانه های هر دسته شکلی مبتنی بر نمودار توجیهی و تحلیل گراف نمایانی مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه های اصلی پژوهش حاکی از این است که خانه های هر دسته کالبدی شکلی، ارتباطات فضایی شبیه بهکدیگر را رقم زده است، سازمان فضایی عرصهه زیستی ساکنان خانه ها در فصول تابستان و زمستان متفاوت اند. به علاوه رابطه مجموعه ورودی و فضای خانه ها در هر دسته مورد بحث قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که در هر دسته کالبدی، تفاوت هایی به لحاظ پیکره بندی فضایی وجود دارد به طوری که در هر دسته، خانه های عمیق و کم عمق به لحاظ بصری دیده می شود، اما معانی اجتماعی فرهنگی مشابهی در هریک از پیکره های کالبدی قابل مشاهده است که مطابق با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی معماری ایرانی اسلامی در شهر کاشان شکل یافته است. همچنین، سازمان فضایی عرصه زیست ساکنان خانه ها در فصل تابستان و زمستان نیز متفاوت بود. در رابطه با ورودی در خانه های هر دسته، مشاهده شد که افزایش تعداد ورودی ها لزوماً موجب کاهش لایه بندی بصری خانه ها در هر دسته و در بین تمامی خانه ها نشده است.
۲۲۳۴.

استفاده از قابلیت های نور و رنگ در خانه های سالمندان در راستای ایجاد دلبستگی به مکان

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به مکان خانه سالمندان رضایتمندی نور رنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۷ تعداد دانلود : ۷۴۹
انسان در محیط به دنبال یافتن پاسخ برای نیازهای خود میباشد، در صورت تأمین این نیازها از مکان، احساس عاطفی مثبتی بین فرد و مکان به وجود از مهمترین ابعاد نیاز انسان برای ارضای نیازهای روحی- روانی و مادی او محسوب » دلبستگی به مکان « خواهد آمد. پیوند و تعامل بین انسان و مکان و یا میشود.کیفیت فضا و توجه به نیازهای انسان در طراحی در ایجاد حس دلبستگی به مکان موثر است. هرچه سطوح تأمین این نیازها به سطح فوقانی نیازهای مازلو نزدیکتر باشد، مقدار حس رضایتمندی در انسان بیشتر و به همان نسبت ارتباط عمیقی میان فرد با مکان شکل میگیرد. این پژوهش به بررسی قابلیتهای رنگ و نور و حس دلبستگی به مکان در خانههای سالمندان میپردازد. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی نظریههای موجود در زمینه دلبستگی به مکان و بازشناسی نقش رنگ و نور مؤثر در جسم و روان انسان و تأثیر آن بر ایجاد حس دلبستگی ساکنان خانههای سالمندان مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اگر رنگ و نور مکان با توجه به تأثیرات زیست شناختی و روانشناختی که دارند، متناسب با نیازهای ساکنین هر مکان انتخاب شوند به شکل مستقیم در رضایتمندی افراد و غیرمستقیم بر دلبستگی به مکان تأثیر می گذارند.
۲۲۳۵.

امکان سخن از نسبت معماری و دین در عصر جهانی شدن

کلیدواژه‌ها: جهانی شدن گفتگو تعریف دین معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۷ تعداد دانلود : ۴۱۸
جهانی اندیشیدن، برای هر حوزه فکری، مستلزم تعامل میان ساحت درونی اندیشه و دیگر ساحت های بیرونی است. این تعامل، متکی بر بنیان های اندیشه درونی است و در عین حال به تناسب مقیاس تعامل بیرونی، نیازمند نظرگاه و اندیشه گسترده تری است. خروج از قلمرو درونی و ورود به محیط گسترده بیرونی، نیازمند توانایی گفتگو و مفاهمه است. گفتگو شاید با زبان مشترک امکان پذیر باشد، اما مفاهمه، بر پایه مفاهیم و پیش فرض های مشترک و بین الاذهانی امکان پذیر است. سخن گفتن و اندیشیدن درباره معماری اسلامی، در مقیاس جهانی، از این قاعده مستثنی نیست. تأمل بر مفهوم معماری و مفهوم اسلام، می تواند زمینه ساز مفاهمه بهتری در جهان امروز شود. این تأمل، از روش های مختلفی چون تصاویر ذهنی، رسانه های جمعی، مصادیق آشنا، امکان پذیر است. از جمله این روش ها مراجعه به تعریف است که در این مجال، با مراجعه به تعریف لفظی معماری، در دو زبان فارسی و انگلیسی، زمینه های ارتباط مفهومی آن با دینِ اسلام بررسی می شود. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که این تعاریف، معماری را فرایندی نظری- عملی در تعامل انسان و هستی می دانند که به دستاورد انسانی سازوار و متناسب با زندگی انسان می انجامد. از آنجا که زندگیِ واقعیِ انسان بر مبنای نظام باور اوست، نوعِ زندگیِ انسان، دین دارانه است و ضرورتاً معماری و معمار، نه تنها مفاهیمی در نسبت با دین، بلکه ماهیتاً دینی اند.
۲۲۳۷.

بررسی مدارس نوین اصفهان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول براساس عوامل شکل گیری و اجزای کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیوه معماری قاجار شیوه معماری پهلوی اول مدارس دوره قاجار و پهلوی اول اصفهان معماری باستان گرای اصفهان مدارس میسیونرهای انگلیسی اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۶ تعداد دانلود : ۵۱۹
بیان مسئله: بروز موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران موجبِ پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور و شهر اصفهان شد. این مدارس از نظر محتوای دروس و معماریِ بنا با مدارس سنتی متفاوت بودند. در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول، به تبع افزایش جمعیت در ایران و نیز سیاست دولت وقت در زمینه توسعه کمّی مدارس به منظور تربیت نیروی متخصص، ساخت مدارس در دستور کار قرار گرفت. اهمیت تحقیق حاضر از آن حیث است که اکثر پژوهش ها درباره معماری مدارس اصفهان به مدارس سنتی (مدارس علمیه) شهر اصفهان می پردازند، و به معماری مدارسِ معاصر، خصوصاً در دوره های مذکور، و روند شکل گیری آن کمتر توجه شده است. هدف پژوهش: این پژوهش در پی شناخت عوامل تاریخی-سیاسی، فرهنگی و اجتماعیِ تأثیرگذار بر شکل گیری مدارس نوین اصفهان در دوره های مذکور، و شناخت ماهیت معماری و مقایسه ساختار کالبدی و شیوه معماری این مدارس با یکدیگر است. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و موردپژوهی انجام شده است. پنج مدرسه به عنوان نمونه موردی برگزیده شدند و تاریخچه شکل گیری آن ها با روش کتابخانه ای و اسنادی مورد مطالعه قرار گرفت؛ سپس، با روش میدانی، اطلاعات مدارس کامل شد و این مدارس براساس هدف پژوهش با یکدیگر مقایسه شدند. نتیجه گیری: از مهم ترین عوامل شکل گیری مدارس نوین می توان به انقلاب مشروطیت، نقش حکومت پهلوی اول، میسیونرهای انگلیسی، و استادکارهای بومی شهر اشاره کرد؛ در مورد دوره پهلوی، تمایل حکومت به ایجاد شیوه باستان گرایی در معماری، در مورد میسیونرها، تحولات دو قرن نوزدهم و بیستم در اروپا و تغییر ساختار آموزشی غرب و احداث چند مدرسه در اصفهان توسط میسیونرهای فرانسوی و انگلیسی و تأثیر آن ها در ایجاد ساختار معماری مشابه مدارس غربی، و در مورد آخر حضور استادکارهای بومی (اصفهانی) در این شهر و تمایل آن ها به اجرای شیوه سنتی (اصفهانی) در معماری مدارس، تعیین کننده بوده اند. این عوامل در کنار هم منجر به ایجاد نوعی معماری تلفیقی در ساختمان های اکثر مدارس اصفهان در دوره های مذکور شده است.
۲۲۳۸.

سنجش میزان تأثیر پوشش گیاهی بر شرایط آسایش حرارتی بیرونی عابران پیاده (مورد پژوهی: مجتمع مسکونی گلدشت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرداقلیم شهری آسایش حرارتی پوشش گیاهی Envi-met

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۶ تعداد دانلود : ۷۱۰
در نیم قرن اخیر، به ویژه در کلان شهرهای کشور با افزایش جمعیت شهرنشین شاهد ساخت بی رویه مجتمع های مسکونی هستیم؛ که این مسئله افزایش دمای هوای مناطق شهری نسبت به حومه شهر و مناطق روستایی را به همراه داشته است. این امر موجب کاهش پوشش گیاهی مناطق شهری شده است. ازآنجایی که درختان باعث افزایش کیفیت فضایی محیط های مسکونی می شوند و همچنین در ایجاد شرایط آسایش محیطی نقش بسزایی را ایفا می کنند، این پژوهش باهدف دستیابی به آسایش حرارتی و کاهش اثرات پدیده جزیره گرمایی در فضاهای باز مجتمع های مسکونی، به دنبال ارائه الگویی بهینه از نوع و درصد پوشش گیاهی می باشد. در این راستا راهبرد ترکیبی تحقیق بر مبنای تدابیر دوگانه استدلال منطقی و سنجش نرم افزاری (نسخه ENVI-met 4 Basic) به تحلیل و مقایسه شش الگو متفاوت پوشش گیاهی در پنج نقطه مختلف سایت مجتمع گلدشت شیراز پرداخته است. معیارهای موردسنجش عبارتند از: متغیرهای اصلی آسایش حرارتی بیرونی نظیر، دمای هوا، رطوبت نسبی و جریان هوا. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نوع درخت برگ ریز با در نظر گرفتن شاخص تراکم و سطح برگ از یک سو، فرم تاج درختان و ارتفاع ساقه از سویی دیگر در آسایش حرارتی بیرونی به صورت چشمگیری مؤثر می باشند، علاوه بر این، طرح کاشت درختان با توجّه به زاویه قرارگیری معابر برای بهبود سایه اندازی و هدایت جریان هوا می بایست موردتوجّه طراحان قرار گیرد.
۲۲۳۹.

تحلیل تطبیقی ساختار اصلی شهر تبریز از اواخر دوره قاجار تا معاصر با استفاده از تکنیک چیدمان فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار اصلی شهر تبریز چیدمان فضایی پارامترهای تحلیل فضایی خطوط محوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۵ تعداد دانلود : ۶۱۱
پیچیدگی موضوع برنامه ریزی و طراحی شهری امروزه به اندازه ای می باشد که به سختی می توان با در نظر گرفتن همه موارد و تأثیرات متقابل بین عناصر به تحلیل و اتخاذ تصمیم مناسب پرداخت. با این وضعیت استفاده از روش های رایانه ای، با امکان تجزیه وتحلیل مسائل پیچیده با دقت و سرعت بالا، به کمک برنامه ریزان و طراحان شهری آمده است. یکی از روش هایی که بر پایه استفاده از رایانه و روش های علمی در زمینه مطالعات شهری به کاررفته است، تکنیک چیدمان فضایی است. این روش تکنیکی برای تحلیل کمی عوامل کیفی شهر می باشد که توسط هیلییر و هانسون در سال 1984 میلادی در لندن پایه ریزی شد. ساختار اصلی شهر به عنوان فرم دهنده استخوان بندی و شکل شهری تأثیر بسزایی در نحوه ارتباط و ترتیب فضایی فضاهای شهری داشته است. حال سؤالی که مطرح می شود این است که چه عوامل و یا چه پارامترهایی بر شکل دهی به ساختار و استخوان بندی شهر می توانند تأثیرگذار باشند؟ به نظر می رسد برخی از این پارامترها در طول زمان نقش پررنگ تری در شکل دهی به ساختار شهری داشته اند و برخی برعکس. هدف از این مقاله شناخت کاربردی تکنیک چیدمان فضا در مطالعه پیکره بندی و ساختار اصلی شهر تبریز در طی یک سده اخیر می باشد که با استفاده از بررسی تطبیقی بین دوره های تاریخی موردنظر به تحلیل پارامترهای تکنیک چیدمان فضایی پرداخته است و نتایج به صورت داده های گرافیکی و ریاضی ارائه شده است. در این مقاله با استفاده از نقشه خطوط محوری به تحلیل پارامترهایی از این تکنیک (اتصالات، هم پیوندی، عمق فضا و هوشمندی یا وضوح) پرداخته شده است. چنانچه از یافته های تحقیق به دست می آید، محورها و مسیرهای بافت های قدیمی و هسته مرکزی شهر تبریز اهمیت و نقش خود را ازدست داده اند، اما پتانسیل و ظرفیت احیای مجدد نقش و اهمیت خود را در ساختار اصلی شهر دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان