فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبحث بافت های ناکارآمد و توجه به بهبود فضای زیستی در نواحی فرسوده شهری یکی از مباحث پیچیده و چند وجهی در حوزه شهرسازی و مدیریت شهری به شمار می رود. نظر به اهمیت بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری تاکنون قوانین و مصوبه های زیادی سعی در ایجاد شرایط و تسهیل امور مربوط به آن داشته اند، اما با این وجود به نظر می رسد پیشرفت چندانی در این حوزه صورت نگرفته است. یکی از دلایل قابل ذکر، ماهیت چند تخصصی و متنوع پروژه ها همراه با حضور ذی نفعان متعدد از نهادهای خصوصی و عمومی در حوزه بازآفرینی بافت ناکارآمد است که هماهنگی و هم راستایی عملکرد این ذی نفعان موجب پیچیدگی فرایند بازآفرینی می شود. در واقع می توان گفت که بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری دارای خصوصیات یک طرح1 است که شبکه ای از ذی نفعان در اجرا و پیش برد اهداف آن دخیل هستند و مطابق مطالعات پیشین یکی از مهم ترین عوامل در پیش برد این طرح ها مسئله حاکمیت ذی نفعان آن است. لذا شناخت حاکمیت این شبکه و نقد آن می تواند در موفقیت این طرح ها تأثیرگذار باشد. به این منظور، این مقاله با استفاده از روش گروه های کانونی میزان تعامل بین هر دو ذی نفع شناسایی شده را کمی سازی می کند و سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی که ابزاری قدرتمند برای شناسایی و تحلیل ابعاد مختلف شبکه ها محسوب می شود، شبکه قدرت حاکم بر سازمان ها و نهادهای مرتبط با برنامه بازآفرینی شهر تهران را به منظور بررسی میزان تعامل که یکی از مهم ترین ملزومات حاکمیت این شبکه هاست، مورد بررسی قرار می دهد. در انتها با تمرکز بر ادبیات موضوع و تطبیق نتایج حاصل از تحلیل شبکه اجتماعی با شرایط مطلوب، ضعف های وضع موجود را بررسی و رویکرد مناسب حاکمیت را پیشنهاد می کند.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر حس دلبستگی به مکان در فضاهای جمعی مجتمع های مسکونی منتخب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
15 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با گسترش جوامع انسانی و ارتقای نیازهای اجتماعی بشری، ضرورت حضور در فضاهای جمعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقای حس دلبستگی به مکان، جهت انجام برخی از فعالیت های انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. از بین رفتن حس دلبستگی، جدایی افراد از یکدیگر و کمبود تعاملات اجتماعی در کنار سایر معضلات شهری ماحصل دید مدرنیستی به فضا است. هدف تحقیق: طبقه بندی مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای جمعی در مجتمع های مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های کالبدی در ایجاد حس دلبستگی به مکان هدف اصلی این پژوهش است. روش تحقیق: روش این پژوهش، ترکیبی کمی-کیفی است. به کمک راهبرد علی- مقایسه ای، میزان تأثیر ویژگی های کالبدی فضاهای جمعی مسکونی بر حس دلبستگی ساکنان بررسی شد. به منظور انجام آزمون تجربی و مطالعات پیمایشی، پس از برداشت میدانی براساس مقیاس، طبقه و شکل همنشینی فضای باز و بسته، گونه های متفاوت مجتمع های مسکونی انتخاب و از طریق بازدیدهای منظم روزانه به شیوه ثبت رفتاری و تکمیل ۳۶۱ پرسشنامه به همراه تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی با استفاده از نرم افزار SPSS19، به آزمون چندین مؤلفه و ویژگی های شخصیتی و رفتاری استفاده کنندگان پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی اعم از «انسجام و وحدت»، «محرمیت»، «مدیریت تسهیلات و نظارت»، «عناصر طبیعی و سبز»، «غنای بصری» و «قابلیت جهت یابی و خوانایی» به ترتیب اولویت، بیشترین تأثیرگذاری را بر حس دلبستگی به مکان دارند. بنابراین طراح به عنوان خالق فضا با انتخاب مقیاس و چیدمان بلوک ها توأمان با طراحی ساختار فضاها منجر به تغییر در میزان حس دلبستگی افراد ساکن در آینده می شود.
بازنمایی معناهای فضاهای شهری اردبیل دوره صفویه با نظریه فرهنگی هال
حوزههای تخصصی:
فرهنگ هر شهر هم الگوی پدیداری شهر است و هم حامل حال وهوا و فضای معنایی است که شهر در درون آن توسعه و تحول می یابد. از این رو فرهنگ شهر عبارت است از نظام معنا یا نمادهای معنادار و یا معانی نمادین و الگوی کالبدی آن. بنابراین راهبرد اساسی در شناسایی فرهنگ شهری، توجه به انواع یا اشکال گوناگون فضاهای شهری و معانی و مفاهیم آن هاست. در این راستا، مطالعه فرهنگی شهرهای تاریخی زمینه مناسبی جهت درک تحولات تاریخی و دگردیسی شهر و شناخت فرهنگ شهرسازی جامعه می باشد. شهر اردبیل از شهرهای تاریخی مهم است که در دوره صفویه به غنای فرهنگی خاصی رسیده و نقش مهمی در فرهنگ شهرسازی آن دوره ایفا نموده است. لذا شناخت کامل مراحل تکوین و تکامل فضاهای شهر، همچنین ارتباط بازنمایی معنا و فرهنگ در این دوره ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با روش اکتشافی- اسنادی و با استفاده از مدار فرهنگی استوارت هال، با هدف بررسی بازنمایی معناهای فضاهای مهم شهری اردبیلِ دوره صفویه جهت دستیابی به الگوی فرهنگی آن انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بقعه شیخ صفی الدین به دلیل قداست معنایی، به شهر هویت مقدس بخشیده و بازار به عنوان ستون فقرات شهر دلالت بر مکنت آن داشته و همچنین جمعه مسجد نیز یکپارچگی مکانی- معنایی شهر را بازنمایی می کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بازنمایی معانی فضاهای شهر اردبیل در دوره صفویه پیوند تنگاتنگی با مناسبات قدرت داشت و فرهنگ شهر بر اساس نظام دینی مبتنی بر مشروعیت حکومت شیعی صفویه نمود پیدا کرده بود.
دشواریهای مطالعات تاریخی معماری ایران و پدیده ی سید باقر شیرازی
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی: محله اسکان- شهر یزد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
21 - 34
حوزههای تخصصی:
امنیت و احساس ایمنی در تصرف مسکن، بعد مهم و تأثیرگذار اجتماعی و روانی مسکن است؛ زیرا سبب می شود خانوارها از نظر دورنمای سکونت خود احساس ایمنی کنند از سوی دیگر برای آنکه گروه های کم درآمد در طول زمان، وضع مسکن خود را بهبود بخشند، امنیت حق تصرف بسیار حائز اهمیت است. در سال های اخیر امنیت تصرف زمین به عنوان یکی از حقوق اولیه خانوارها توجه بسیاری از سازمان های جهانی را به خود جلب کرده و منجر به ایجاد مطالعات و جریان های فکری جدیدی در زمینه ی ارتقاء امنیت تصرف شده است. در اغلب این مطالعات، بهبود امنیت تصرف زمین برای ارتقاء شرایط زندگی خانوارها ضروری قلمداد شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی محله اسکان یزد می باشد و از آنجا که دستیابی به ساماندهی کالبدی – فضایی سکونتگاه های غیررسمی، جدا از مسائل کالبدی، اجتماعی و مدیریتی نیست، در این تحقیق ارتباط بین امنیت تصرف و متغیرهای کیفیت مسکن و عوامل مدیریتی و خدماتی در طرح های مذکور مورد توجه قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه آماری از روش کوکران استفاده می شود و شیوه نمونه گیری بر اساس پرسشنامه تهیه شده و سؤالات مربوطه توسط سرپرست خانوارهای ساکن در محله و به روش تصادفی ساده تکمیل می گردد و در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به صورت جدول های توزیع فراوانی و نمودارها مورد تحلیل قرار گرفته و سپس روابط بین متغیرها با استفاده از روش های آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی تاو-کندال و رگرسیون چندگانه در بسته نرم افزاری SPSS مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته های این تحقیق نشانگر این است که بین کیفیت مسکن و امنیت تصرف زمین در محله اسکان رابطه ی مستقیم وجود دارد و همچنین بین دو متغیر مدیریت و خدمات رسانی با امنیت تصرف ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد یعنی با افزایش میزان خدمات رسانی و مدیریت بهتر میزان امنیت تصرف پاسخ دهندگان نیز افزایش می یابد.
تعیین زاویه بهینه استقرار سطوح قائم ساختمان بر اساس دریافت انرژی خورشیدی در اقلیم گرم و مرطوب(مطالعه موردی: شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
99 - 112
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ شهرنشینی در دهه های اخیر و استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی و انرژی های تجدیدناپذیر، موجب شده که طراحان و برنامه ریزان شهری، موضوع کنترل و بهینه سازی مصرف انرژی و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر را در ساخت و سازها بیشتر از گذشته مورد توجه قرار دهند. با توجه به ویژگی های خاص اقلیمی نوار سواحل جنوبی کشور ایران، جهت گیری ساختمان ها در این مناطق لازم است بر مبنای استفاده بهینه از تابش خورشیدی و جریان باد تعیین شود. هدف این پژوهش تعیین بهترین جهت استقرار ساختمان ها بر اساس کسب حداقل انرژی در دوره گرم سال در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز است. برای دست یابی به این هدف، میزان انرژی تابشی دریافتی بر روی سطوح قائم به صورت نظری و واقعی با استفاده از روش محاسباتی قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی، برای ماه های مختلف و در 24 جهت جغرافیایی محاسبه شده و در نهایت بهترین جهت استقرار ساختمان ها متناسب با اقلیم برای شهرهای مورد مطالعه تعیین گردیده است. مطابق با نتایج به دست آمده، جهت استقرار بهینه با استفاده از روش های قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی در شهرهای مورد مطالعه، برای ساختمان های یک، دو و چهارطرفه یکسان می باشد. مناسب ترین جهت استقرار به منظور دریافت بهینه میزان انرژی خورشیدی برای ساختمان های یک طرفه در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز جهت 180 درجه جنوب و بعد از آن جهت 165 درجه جنوب شرقی و غربی است. جهت استقرار مناسب برای ساختمان های دوطرفه در شهرهای مورد مطالعه جهت شمال- جنوب و بهترین جهت گیری برای ساختمان های چهارطرفه جهات (75 ،105- ،15- ،165) و (105 ،75- ،15 ،165-) درجه است.
تاثیر امنیت و فضای جنسیتی بر افزایش حضور بانوان در فضای شهری(نمونه موردی: پارک بانوان شیراز)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری بستری است که فعالیت ها، رفتارها و روابط اجتماعی فرهنگی انسان ها با یکدیگر در آن شکل می گیرد. آنچه اهمیت دارد تاثیر محیط فیزیکی و کالبدی شهر در حضور اجتماعی زنان به همراه امنیت آن ها در شهر است. امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای هر جامعه است؛ که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه گروه آسیب پ ذیری هستن که امنیت آن ها از راه های گوناگون در معرض تهدید قرار دارد. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. سهم بانوان در اوقات فراغت بسیار کمتر از مردان است و امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان نیز بسیار کمتر و محدودتر می باشد؛ چرا که نگرش های حاکم بر جامعه در خصوص چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان تاکنون به صورت سنتی بوده است. از آن جایی که بانوان نقش حیاتی تربیتی، آموزشی در خانواده، را ایفا می کنند؛ لذا توجه به سلامت جسمی و روحی بانوان بسیار مهم بوده است. هدف مقاله ی حاضر بررسی ارتقا امنیت اجتماعی در افزایش حضورپذیری بانوان در فضاهای شهری است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این مسیر از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی نخست متغییرهای موضوع مورد مطالعه قرار گرفته اند، در ادامه با مصاحبه هایی که با بانوان صورت گرفت؛ نقاط قوت و ضعف باغ بانوان مشخص شد. نتایج حاصل از این مقاله بیان می دارد که امنیت عنصر کلیدی در تدوام حضور بانوان در عرصه های اجتماعی است.
آیا لنینگراد نجات خواهد یافت؟
حوزههای تخصصی:
ارائه دو روش جدید در ترسیم گره و مقایسه ی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو روش جدید پارامتریک برای ترسیم گره ارائه شده است. روش های متداول رسم گره، شامل روش سنتی (روش زیر ساختی شعاعی) و هانکین، پارامتریک نیستند. این محدودیت باعث ایجاد پیچیدگی و زمان بر بودن ترسیم گره می شود. برای رفع این محدودیت، روش های پیشنهادی ما جهت رسم گره پارامتریک است. با توجه به آن که احتمال آسیب به اطراف یک نقش هندسی نسبت به مرکزش بیشتر است، در زمان مرمت با رسم نقوش از مرکز و تعریف خطوط شکل به گونه ا ی پارامتریک بر اساس طول دهانه ی مرکزی، می توان از مرکز، سایر قسمت هایش را نیز رسم کرد که این امکان در روش های پارامتریک پیشنهادی وجود دارد. در این مقاله سوال اصلی این است که آیا می توان با استفاده از دو روش پیشنهادی قسمت های آسیب دیده ی یک گره را بازیابی کرد که نتایج، حاکی از رضایتبخش بودن این روش و همچنین کاهش پیچیدگی های محاسباتی رسم گره است. هدف از این تحقیق، یافتن راه های جدید برای رسم گره می باشد، مطالعه ی این پژوهش کتابخانه ای و روش آن یافته اندوزی و تحلیل محتوا، جستجو در روابط ریاضی و مثلثاتی خطوط گره، یافتن الگوریتم مناسب برنامه نویسی برای گره و نهایتاً ترسیم گره ی مورد نظر می باشد. نتایج این پژوهش، حاکی از یافتن دو روش جدید قابل اجرا برای ترسیم گره بر روی سطوح مستوی و منحنی است که در مرمت گره های سنتی کاربرد خواهد داشت. مقایسه ی روش های ارائه شده با روش های متداول کنونی نشان می دهد روش های پارامتریک پیشنهادی، پیچیدگی محاسباتی را کمتر نموده به طوری که در روش پیشنهادی دوم کاربر می تواند با استفاده از تعداد اضلاع شمسه ی گره و طول دهانه ی مورد نظر، گره را به راحتی رسم کند. در مقایسه ی دو روش پیشنهادی، امکان ویرایش ترسیم گره با جابه جایی نقطه ی برخورد از میانه به مکان دیگر و یا تبدیل یک نقطه به دو نقطه روی یال چند ضلعی ها، حسن روش اول نسبت به روش دوم می باشد.
بررسی نقش انضباط اجتماعی در آرام سازی ترافیک معابر شهری (مورد مطالعه منطقه 12 تهران)
حوزههای تخصصی:
معابر شهری، حلقه های واسط ورشته های ارتباطی بناها وسایر فضاهای شهری است، که اگر با دقت موردتوجه قرارگیرد، بیشترین کارکرد را در زندگی شهری داشته وهمچنین حیاتی ترین نقش ها را برای پویایی یک شهر رقم می زند.نقش انضباط اجتماعی بر ارام سازی در معابر شهری، بسیاری از مشکلات توسعه ای وزیست محیطی و معضلات روانی و اجتماعی را در شهرکاهش میدهد. روانسازی جریان ترافیک و لذت بخش نمودنِ گشت و گذار و تحرک در شهر به واسطه انضباط اجتماعی الهامبخش و صحیح، امکانپذیر است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات ارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی پروژه های شهری است، که به ارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی انضباط در معابر شهری منطقه 12 تهران می پردازد، روش انجام این پژهش روش کمی پیمایشی و اسنادی است و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است و در مواردی برای توصیف اقدام مداخله ای از تکنیک های مصاحبه و مشاهده نیز استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان اطراف پروژه تشکیل میدهند که از 381 نفر از آنها از طریق ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که افراد مورد مطالعه از مشکلات ترافیکی آگاهند، تبعات گستردة آن را به عنوان یک مسأله عام می دانند و معتقدند که ترافیک به یک مسأله اجتماعی در شهر تبدیل شده است و از این رو حاضرند برای کاهش این خسارات، هزینه هایی را نیز بپردازند . افراد مورد مطالعه، از میان اجزای سه گانه انسان، تکنولوژی و طبیعت در مسأله ترافیک، مهمترین مشکل را در بعد انسانی (رفتار ونظم انضباط رانندگان و عابرین)و اجزای محیط و تکنولوژی را در مراتب بعدی می دانند.
ظهور مکان در غزلیات سعدی
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی جایگاه مبحث انرژی در سیستم برنامه ریزی شهری آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به کنترل مصرف انرژی در مقیاس های متفاوت از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نگاه جامع تر به برنامه ریزی شهری می تواند در راه رسیدن به این هدف بسیار مؤثر باشد. کشور آلمان به عنوان یکی از کشورهای موفق در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی در مقیاس معماری و شهرسازی در جهان مطرح است. شناسایی اصول سازمانی و کاربردی این کشور در مقیاس برنامه ریزی شهری می تواند راهگشای مناسبی برای فعالیت های مشابه در کشور ایران باشد. به منظور دستیابی به نتیجه مناسب، ضرورت دارد مشکلات و نقاط ضعف بهینه سازی مصرف انرژی در ایران مورد ارزیابی قرار گیرد. روش مورد استفاده در این پژوهش مقایسه تطبیقی در بررسی نمونه موردی است. در این روش از ابزار مطالعه منابع کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات از منابع معتبر اینترنتی استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و بررسی نمونه های مشابه، ساختار برنامه ریزی شهری در دو کشور آلمان و ایران معرفی شده است. در یک مقایسه تطبیقی علل عدم موفقیت این ساختار در ایران بیان می شود و نظریه های پژوهش تدوین می شوند. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که تفاوت های اصلی برنامه ریزی شهری در ایران و آلمان را در می توان از یک سو در ساختار برنامه ریزی شهری و مشارکت سازمان های مردم نهاد، و از سوی دیگر فقدان مباحث مربوط به مصرف بهینه انرژی در اسناد تهیه طرح های شهری بررسی کرد. همچنین در مقیاس جامع و کلان برنامه ریزی انرژی، می توان عدم وجود یک برنامه جامع جهت هماهنگی کلیه نهادهای متولی انرژی در ایران را یکی از دلایل ناکارآمدی فعالیت های مرتبط با برنامه ریزی انرژی دانست. با بررسی این موارد ضمن معرفی چارچوبی برای تقویت ابعاد بهینه سازی مصرف انرژی در ایران، سعی بر این بوده تا در جهت رفع نواقص، سازمان دهی بهتر و تصمیم سازی مناسب در ساختار برنامه ریزی شهری کشور گام برداشته شده و زمینه لازم برای پژوهش های آتی فراهم شود. به همین منظور چارچوبی برای ادامه پژوهش در حوزه شهرسازی و انرژی با تأکید بر تجارب کشور آلمان ارایه شده که می توان آن را برای مطالعه تجارب سایر کشورهای پیشرو در امر بهینه سازی مصرف انرژی نیز به کار برد.
بررسی و تحلیل وضعیت شهر شاد و شناسایی تعیین کننده های آن در فضاهای کوچک شهری (مطالعه موردی: شهر روانسر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
15 - 28
حوزههای تخصصی:
تأمین و ارتقای سطح شادی و نشاط شهروندان از مهم ترین ارکان کیفیت زندگی در فضاهای شهری است که طی دهه های اخیر، توجه روزافزون متخصصان و برنامه ریزان شهری را به خود جلب نموده است و به عنوان یکی از مهم ترین اهداف دولت ها و سازمان ملل مطرح شده است. هدف مطالعه کمی و کاربردی حاضر که ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و اکتشافی انجام گرفته است، بررسی و تحلیل وضعیت شهر شاد و شناسایی تعیین کننده های آن در فضاهای کوچک شهری است که به صورت مطالعه موردی در شهر روانسر از توابع استان کرمانشاه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 7122 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از روش های محاسبه حجم نمونه، 364 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید و نمونه ها به روش کاملاً تصادفی انتخاب شده اند. ابزار اصلی پژوهش برای جمع آوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده است. نتایج پژوهش نشان داد در میان شاخص های سه گانه شهر شاد (شاخص های اجتماعی، کالبدی و اقتصادی) میانگین شاخص اجتماعی با مقدار 124/3، به صورت معناداری بیشتر از میانگین مبنا (عدد 3) بوده است و میانگین دو شاخص کالبدی و اقتصادی به ترتیب با مقادیر 608/2 و 587/2، به صورت معناداری کمتر از میانگین مبنا بوده اند. نتایج بررسی وضعیت کلی شهر شاد نشان داد میانگین محاسبه شده با مقدار 788/2 به صورت معناداری، پایین تر از حد متوسط بوده است. در خصوص تعیین کننده های شهر شاد نتایج نشان داد به واسطه چهار عامل کلیدی شناسایی شده 956/61 درصد از وایانس متغیر وابسته تبیین شده است. این عوامل و درصد واریانس مقدار ویژه آن ها به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پایداری فیزیکی کالبدی (041/21)، پایداری اجتماعی فرهنگی (4/16)، پایداری اقتصادی (151/13) و پایداری زیست محیطی (356/11). به نظر می رسد عوامل شناسایی شده زیرمجموعه عامل کلان "مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری" هستند و ارتقای این عامل، به عنوان منشأ اصلی اکثر سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها، می تواند در تحقق شهر شاد در محدوده مطالعاتی تأثیر بسزایی داشته باشد.
نقش عناصر منظر (آب و بستر جغرافیایی) در شکل گیری باغ بحرالارم بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ های کرانه جنوبی دریای خزر از نمونه های برجسته باغ سازی ایرانی است که بر خلاف باغ های کویری ایران تضاد چندانی با محیط اطراف ندارد. مسئله پیش رو در تحقیق حاضر عدم شناخت و معرفی باغ های کرانه جنوبی دریای خزر و عوامل تأثیرگذار در شکل و هندسه آنان است که به دلیل آثار اندک به جا مانده از این باغ های تاریخی، مطالعه و پژوهش چندانی در این خصوص صورت نگرفته است و تنها می توان به توصیفات پراکنده تاریخی و سفرنامه های سیاحان اروپایی و تصاویر اندک از آنها اشاره کرد. بسیاری از باغ های دوره صفوی با الگوی هندسی و فضایی منطبق بر الگوی باغ ایرانی در این ناحیه احداث شده است و تفاوت آنها با باغ های نواحی مرکزی و جنوب ایران تنها در جزییات و نحوه استفاده از عناصر طبیعی است. لذا شناخت این باغ ها به عنوان گونه ای ویژه از باغ ایرانی در کنار سایر گونه های کالبدی ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به استناد کتب و تصاویر تاریخی در ترکیب با روش نمونه موردی به صورت برداشت میدانی و با هدف شناسایی خصوصیات باغ بحرالارم بابل انجام می شود و نقش عناصر طبیعی را در این باغ با اصول باغ ایرانی مقایسه می کند. مقاله حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که نقش عناصر منظر از جمله آب در شکل باغ بحرالارم به چه صورت بوده است؟ در پاسخ فرضیه پژوهش بر این تأکید دارد که حضور گسترده آب در منطقه و تعامل کامل باغ با بستر، سبب ایجاد گونه ای از باغ به نام باغ-جزیره شده است. بازشناسی تصویری با توجه به شواهد تاریخی، نقل قول های مورخین و سیاحان و وضع موجود باغ حاکی از این است که باغ بحرالارم باغی جزیره ای است که با توجه به شرایط مناسب اقلیمی و فراوانی آب در منطقه احداث شده است. پهنه وسیع آبی و تعبیه کل باغ در جزیره مرکزی از نمونه های ویژه در باغ های ایرانی است. احترام به آب و ارزش آن در نزد ایرانیان علی رغم عدم توجیه اقلیمی، سبب شد که موقعیت فوق به صورت یک باغ و اقامتگاه و تفریح گاه سلطنتی درآید، وجود این باغ دال بر تنوع کالبدی باغ ایرانی با حفظ اصول اصلی آن است.
واکاوی حس مکان در آفرینش و پایداری معماری دستکند روستای کندوان
حوزههای تخصصی:
روستای کندوان در شهر آذربایجان شرقی از توابع اسکو یکی از مناطق گردشگری این شهر می باشد. معماری صخره ای کندوان از نظر فرم و شکل معماری جزو معماری دستکند می باشد که در درون کران های سخت با ایجاد حفره در داخل سنگ ها به وجود آمده است. وجود اقلیم سرد آذربایجان شرقی و مقاومت بالای این سنگ ها نشان می دهد که معماری صخره ای و دستکند روستای کندوان جزو معماری پایدار نیز می باشد. که از لحاظ زمین شناسی بریک توده آذر آواری قرار دارد که فرسایش طبیعی دره کندوان موجب شکل گیری سازه های کله قندی آن شده است. معماری روستایی کندوان بیانگر آن است. معماری بومی ساختمان هایی را بنا می کند که عملکرد آنها بر خواسته از نگرش آنان می باشد. معماری صخره ای جزئی از معماری پایدار است که حاصل تلفیق سکونتگاه های بشری با طبیعت می باشد. اگرچه این نوع معماری، برگزیده معماری و توسعه پایدار شناخته شده است، ولی به دلیل ویژگی های خاص جغرافیایی و توپوگرافی آن در هرجایی قابل استفاده نمی باشد. لیکن بررسی ویژگی های این نوع معماری از نظر ساختار، عملکرد حرارتی، فرم معماری، چگونگی سازگاری با شرایط محیطی و تعدیل شرایط درونی می تواند راهی به سوی استفاده کاربردی ویژگی های آن در معماری امروز ی و تطابق با اهداف توسعه پایدار باشد.
تحلیل ساختار فضایی حمام قبله (خانم) بر مبنای قوانین گشتالت
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای برقراری ارتباط با محیط پیرامون ادراک بصری می باشد ، مکتب روانشناسی گشتالت در زمینه ادراک بصری بسیار تاثیرگذار است. زیرا دستگاه عصبی انسان ساده ترین طرح در هر وضعیت را بر می گزیند و این امر در کالبد ، پلان و هندسه حمام ایرانی قابل مشاهده است. ولی تا کنون از این منظر به بررسی و مطالعه حمام ایرانی پرداخته نشده است. در این پژوهش، حمام قبله (خانم) که بنایی به یادگار مانده از دوره صفوی می باشد و تا امروز نیز به مردم خدمات ارائه می دهد، مبنای مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با رویکردی کیفی می باشد. همینطور هدف کلی از نوع کاربردی بوده و به دنبال بررسی میزان حضور قوانین گشتالت در این حمام می باشد. این مقاله به تحلیل ساختار فضایی حمام قبله بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و میدانی می پردازد به این ترتیب که ابتدا داده های پژوهش در زمینه ساختار فضایی بنا استخراج شده و سپس تحلیلها بر اساس قوانین گشتالت بر روی داده های برداشت شده صورت می گیرد. در نتیجه تحلیل های انجام شده مشاهده گردید که قوانین گشتالت تاثیر بسزایی در ساختار کالبدی و فضایی حمام قبله داشته است.
بررسی رابطه اجزای کالبدی خانه های بومی اقلیم گرم و خشک ایران (مطالعه موردی: خانه های قاجاری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
59 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بحران انرژی و مسائل زیست محیطی از مهم ترین مشکلات انسان در جهان امروز است. برای مواجهه با این مشکل می توان از راهکارهای استفاده شده در معماری بومی اقلیم گرم و خشک ایران بهره برد. معماران خانه های بومیِ اقلیم گرم و خشک موفق شده اند، با استفاده از عناصر و مصالح کارآمد، روش ها و اصولی را برای متعادل سازی حرارتی بناها به دست آورند که امروزه می توانند در معماری مسکن در این اقلیم کارساز باشند. به منظور شناخت این اصول، این مقاله به بررسی رابطه اجزا و فضاهای ده خانه بناشده در دوره قاجار در شهر یزد می پردازد. بیشترین فراوانی در خانه های بومی اقلیم گرم و خشک در شهر یزد متعلق به خانه های دوره قاجار است، از این رو خانه های این دوره مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش: شناخت رابطه بین اجزای کالبدی خانه های قاجاری یزد و نحوه تعامل معماری این خانه ها با شرایط سخت اقلیمی هدف اصلی پژوهش حاضر است. پرسش اصلی این است که چه رابطه ای میان ابعاد و هندسه حاکم بر این فضاها و عملکرد آن ها نسبت به شرایط اقلیم گرم و خشک وجود دارد. روش پژوهش: برای یافتن رابطه فضاها با یکدیگر، و همچنین بررسی هندسه حاکم بر آن ها، روش همبستگی انتخاب شده و استنتاج و تحلیل داده ها بر اساس مقایسه و استقرا صورت گرفته است. ابعاد و اندازه ها از طریق مطالعات میدانی و جمع آوری اطلاعات به دست آمده و در جداولی دسته بندی شده اند و تحلیل اقلیمی فضاها نیز در نمونه های منتخب انجام شده است. به تبع هدفِ این پژوهشْ روشِ آن کاربردی، از نوع پیمایشی و کیفی-کمی است. در نهایت، با بررسی داده ها و جداول به دست آمده، اصول طراحی و استانداردهای حاکم بر فضاها و روابط آن ها حاصل شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نمایانگر همسازی معماری این خانه ها در کل و هم چنین سازگاری عناصر جزئی آن ها با شرایط اقلیم گرم و خشک است و درک درست معماران را از شرایط محیطی برای ایجاد آسایش در داخل بناها نشان می دهد. اعداد و نسبت های دقیق حاصل از این پژوهش نشان می دهند که اجزا و فضاهای مختلف این خانه ها مطابق اصول معماری اقلیمی طراحی شده اند که رعایت این اصول می تواند در معماری جدید مسکن و هم چنین کاهش هزینه انرژی مفید باشد.
معرفی اثر-هنر سیریانی، بریدگیهای شهری و فضاهای ممتد نخوار
حوزههای تخصصی:
تأثیر مذهب شیعه و اهل سنّت بر شکل گیری مقابر دوره ایلخانی
حوزههای تخصصی:
قرون هفتم و هشتم هجری قمری ایران همراه بود با تغییرات مداوم مذهب که تأثیر آن در شاکله کلّی بناهای آن دوران قابل رؤیت و بررسی است. در این دوران گرایش های دوگانه در متن واحد اسلام از سوی مذهب شیعه و اهل سنّت موجب پدید آمدن دو گونه معماری آرامگاهی شد. این بناها را می توان در مقام شاخص تأثیرپذیری معماری از اوضاع سیاسی- اجتماعی، اندیشه و مذهب حاکم بر جامعه در دوره زمانی مورد مطالعه قرار داد. دوره ایلخانی به این دلیل که هر دو مذهب شیعه و اهل سنّت به منظور بیان اندیشه خود و ترویج آن از قدرت حاکمیت برخوردار بودند و هم به سبب اینکه از هر دو مذهب آرامگاه هایی به یادگار مانده، بسیار حائز اهمیت است. لذا در این پژوهش با مطالعه تعداد معتبری از مصادیق معماری آرامگاهی دوره ایلخانی، دو نمونه از مذهب شیعه و دو نمونه از مذهب اهل سنّت، دیدگاه و تجلی هر دو مذهب در این بناها بررسی می شود. این تحقیق به روش استدلالی- توصیفی و با جمع آوری منابع و اطلاعات به روش کتابخانه ای و روش میدانی انجام شده است. پس از استخراج مبانی نظری و اعتقادی هر دو مذهب، نمود این مبانی در کالبد معماری مورد سنجش قرار می گیرد. سؤالات این تحقیق عبارت است از: رابطه مبانی نظری و اعتقادی هر دو مذهب اهل سنّت و شیعه با معماری آرامگاهی چگونه است؟ تفاوت ها و شباهت های معماری آرامگاهی در این مذاهب کدام است؟ جایگاه مقبره سازی و توجه به شعائر اسلامی در هر دو اندیشه چگونه در معماری تجلی می یابد؟